عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1121 روز

    سلام به همه ی دوستان با ایمان و آروزی خیر و برکت برای استاد عزیز و همسر باعشق شون و دوستان

    من یه دفتر گرفتم و هر ویسی که گوش می‌کنم همون موقع پیامی که از اون میگیرم مینویسم و من هر بار که ویس هارو گوش میدم یک نکته ی جدیده که قبلا نشنیدم و چقدر این قانون تکامل زیباست و پیامی که راجب بحث نکردن برای ثابت کردن به آدما که تو داری راه اشتباه و میری و من درست میگم فک میکنم پیام بزرگی بود برا الانه زندگیه من تمام ویسا تونو عاشقانه گوش میدم و ممنونم از این که الگوی خوبی برای من هستید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    مجتبی گفته:
    مدت عضویت: 4052 روز

    به نام خدای بزرگم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین که واقعا زحمت میکشه با عشششق برای تهیه ی این فایلها ؛ مررررسی از هر دو شما

    استاد جان جالبه این مطلب رو که کانون تمرکز ما روی هر چی باشه از جنس همون وارد زندگیمون میشه رو شما هزار بار از طریق فایلهای رایگان و محصولات و سریالها عنوان کردید ، ولی هیچوقت این مطلب تکراری نشده و نمیشه ، حداقل برای من که اینجوریه ، هر وقت دوباره از شما میشنوم اینو واقعا انگار یه مطلب جدید رو شنیدم و یاد گرفتم ؛

    من نمیتونم بگم الان توی کنترل کانون توجهم عالی شدم ولی واقعا میتونم بگم به نسبت گذشته ی خودم و به نسبت دیگران خیلی بهترم ، با دیدن یه گنجشک یا یه رابطه عاشقانه یا یه موتور یا ماشین قشنگ یا دیدن یه بچه ی خوشکل یا دیدن یه حیوان خانگی قشنگ خیلی خیلی لذت میبرم و حسم خوب میشه ؛ فرض کنیم این قانون اصلا مارو به دیدن زیبایی های بیشتر هدایت نکنه ؛ ما همون لحظه که داریم روی زیباییها تمرکز میکنیم پاداش مون رو گرفتیم ، پاداش ما چیزی جز حس خوب ، حس شور و شوق و حس سپاسگزاری نیست ؛ واقعا چه پاداشی بزرگتر از این ؟! مگه ما هر کاری میکنیم تو زندگیمون برای حس بهتر نیست ؟!

    من زمانیکه یچیز زیبا رو میبینم و با خودم در موردش حرف میزنم به مراتب حسم بهتر میشه و یجورایی کلامی گفتن برام جذاب تره تا مثلا نوشتن یا راه دیگه ؛

    از اونجایی که شما توی 12 قدم تو جلسات قرآنی آیه ی مخصوص این قانون رو هم بررسی کردین دیگه خیلیییی برام جا افتاد که مسیر اصلی همینه ؛ طبق اون ایات خداوند میگه کسانی که زیباییها رو تصدیق و تایید میکنن ما اونا رو آسون میکنیم برای آسونیها ، و کسانی که زیبایی ها رو تکذیب میکنن و تمرکزشون روی نازیباییهاست ، ما اونا رو آسون میکنیم برای سختیها ؛ چقدرررر این آیه قشنگ و واضحه ؛

    واقعا ازت ممنونم استاد عزیزم و خدارو هزاران بار شکررررر بابت اینکه مارو جزو هدایت شدگان قرار داد که هر وقت بهش فکر میکنم دیوانه میشم ؛

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1379 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم خانم نازنین

    سلام به همه ی دوستان عزیز

    اول از همه بگم که اینقدر خلیج مکزیک زیباست که انگار با نرم افزارهای گرافیکی اینجا طراحی شده ، عجیب زیباست خدایاشکرت

    در رابطه با موضوع بسیار بسیار مهم و ارزشمندی که استاد عزیز صحبت کردن اگر که من بخوام ایده ی خودم رو بگم ، قبلش حالا دقیقاً داشتم به همین موضوع فکر میکردم که من از چه روش هایی برای کنترل کانون توجه ام استفاده می کنم و چه جوری توجه ام رو میذارم روی چیزهایی که به من احساس خوبی میدم ، فکر کردم دیدم من آدم تحقیقاتی هستم یعنی بابت هر موضوعی یا هر مکانی یا هر وسیله ای میرم در موردش تحقیق می کنم

    تحقیق میکنم یعنی اینکه کاملاً توی فضای اینترنت بیشتر هم به زبان انگلیسی جستجو میکنم در مورد اون موضوع یا اون مکان یا اون وسیله ی مورد نظرم مطالعه میکنم میرم عکس هاش رو میبینم و بعد توی یوتیوب ویدئوهای مختلفی در موردش میبینم

    خلاصه کاملاً با تحقیقاتی که انجام میدم میرم توی فضای فرکانسیش

    حتی اگر آدمی در مورد موضوع مورد نظر من چیزی میدونه میرم ازش میپرسم ، البته خیلی خیلی کم پیش میاد ‌که مثلاً در مورد فلان کشور یا فلان ماشین یا هر چیز دیگه ای از کسی سوال کنم چون اولاً اینکه اونا ممکنه براساس حدسیات خودشون بخوان حرف بزنند ، دوم اینکه ممکنه توجه روی مسائل ناجالب اونجا باشه مثلاً چند وقت پیش من از شوهر خواهرم یه سوالی در مورد ترکیه پرسیدم چون قبلاً ترکیه زندگی می‌کردند بابت همین ازش پرسیدم و اصلاً جواب مناسبی نداد و کاملاً احساس کردم داره بر اساس فیلم ها و اخبارهایی که دیده جواب میده ، بابت همین بهترین کار اینه که خودم برم در مورد چیزی که به من احساس خوبی میده تحقیق کنم

    این روش تحقیقاتی رو من به دوستان عزیزم که دارند این کامنت رو میخونند پیشنهاد میکنم که هر چند خودِ استاد عباسمنش ، استاد تمام یک انسان تحقیقاتی هستش و اینکه توی دوره روانشناسی ثروت یک جلسه سوم این موضوع تحقیق کردن در مورد چیزهایی که به ما احساس خوبی میده مطرح می‌کنند

    اگر بخوام در مورد نتیجه این کاری که با تحقیق کردن میام کاری میکنم که ، تمام تمرکز و توجه ام رو میذارم روی چیزهایی که دوست دارم توی زندگیم اتفاق بیوفته ، حالا مثلاً بارزترین اتفاقی که برام افتاده بود این بود که من میخواستم یه موبایل برای خودم بخرم و واقعاً بی نهایت میرفتم سایت های مختلف در موردش مطالعه میکردم عکس هاش رو میدیدم یا توی یوتیوب ویدئوهاش رو میدیدم خلاصه اینقدر با تحقیق کردن تمام کانون توجه ام رو بردم سمت گوشی های مختلف که آخرسر به ساده ترین شکل ممکن از کاری که اون موقع انجام میدادم خیلی راحت موبایل مدنظرم رو خریدم یعنی دقیقاً همون رده موبایل هایی که در موردش تحقیق میکردم رو من خریدم یا مثلاً سریال زندگی در بهشت رو میدیدم بعد پارسال عید نوروز سال 1400 ما رفتیم خونه ی خاله مون اصلاً یک چیز عجیبی که من دیدم که خودم هم باورم نمیشد اینکه دقیقاً دریاچه ی بسیار بزرگی توی یک قسمتی از روستایی که خاله ام اونجا زندگی می‌کرد ساخته شده بود اصن رویایی ، بعد من هِی به خودم میگفتم ببین اینقدر سریال زندگی در بهشت رو دیدم الان شبیه اون رو دارم از نزدیک میبینم این در حالیه که تا قبل از اینکه با استاد عباسمنش آشنا بشم یعنی چند سال پیش ها اصلاً یک همچین دریاچه ای اون سمت هایی که توی روستای خاله ام باشه وجود نداشت یا در مورد خرید کتونی من خیلی این بار دوست داشتم اگر خواستم یک کتونی ای بخرم دیگه ایندفعه یک کتونی اورجینال باشه چون دیگه دوره های استاد و فایل های دانلودی رو گوش میدادم و کار می کردم احساس لیاقتم هم رفته بالاتر بابت همین امدم در مورد کتونی های مختلف و مخصوصاً اصل تحقیق کردم و خیلی جالبه اتفاقی که افتاد من یک روز که رفته بودم آرایشگاه سر کوچه مون ، اون آقای آرایشگر برگشت به من گفت حسن من چند وقت پیش ترکیه بودم چندتا کتونی خریدم که اورجینال هم هستند اگر که میخوای تو یک جفتش رو انتخاب کن و بردار خلاصه من با کانون توجه ام فرکانسی که فرستادم باعث شد خدا من رو هدایت کنه به این آقای آرایشگری که اصلاً کارش هم این نیست یک کتونی اورجینالی که میخواستم رو با یک قیمت بسیار مناسبی بخرم یعنی واقعاً اگر خودم بودم عمراً فکر میکردم که میتونم یک کتونی اورجینالی که من میخوام رو در جایی غیر از پاساژهای مختلف بخرم و حالا کلی تجربه های این چنینی رو من با همین تحقیق کردن میشه گفت به دست آوردم

    چون وقتی که میایی در مورد موضوع مورد علاقه ات یا خواسته هات زیاد تحقیق می‌کنی اولاً اینکه توی ذهنت بعد از یه مدتی خیلی باورپذیرتر میشه که من هم میتونم داشته باشمش اینو یادمه مریم خانم هم توی یکی از قسمت های سریال سفر به دور آمریکا گفته بودن و دقیقاً هم همینه ، دوم اینکه وقتی تحقیق میکنی تمام تمرکز و توجه ات میره روی اون چیزی که میخوای و همین باعث میشه فرکانس دقیق تر و پایدارتری نسبت به خواسته هات بفرستی و بعدش هم که طبق قانون جهان هستی هدایت میشی به همون مسیر فرکانسی خودت

    البته غیر از تحقیق کردن کارهای دیگه ام انجام میدم ها تا کانون توجه ام روی چیزی که میخوام برام اتفاق بیوفته باشه مثل نوشتن در مورد هر چیزی که به‌ من احساس خوبی میده یعنی نکات مثبت هر چیزی که اون روز توی ذهنم میاد رو مینویسم یا شکرگزاری میکنم که شکرگزاری هامو هم مینویسم و هم زبونی شکرگزاری میکنم ، ولی عمده اش حالا که در موردش دارم براتون می‌نویسم تحقیقاتی هستش که انجام میدم فقط هم تحقیقات مثبت ، همون چیزی که استاد قبلاً توی یکی از فایل هاشون گفته بودن

    از استاد عباسمنش عزیز بابت این فایل ارزشمندی که برامون گرفتن بی نهایت سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    محمد فلاح کيش گفته:
    مدت عضویت: 2959 روز

    به نام خدای زیباییها و فراوانیها. سلام به روی ماه استاد عزیزم و مریم خانم نازنین. خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت دیدن این فایل زیبا و فوق العاده در بعدازظهر دل انگیز یک جمعه اردیبهشتی در تهران. چقدر چسبید واقعا دیدن و شنیدن این فایل،چقد مثل همیشه به جا و به موقع بود برام. استاد گلم انقدر انرژیتون و حال و هواتون و فضای لوکیشنتون، مثبت و سرشار از صفا و احساس خوب و آرامش و شادی بود که واقعا با پوست و استخوون اتمسفرش رو احساس کردم و حسابی تحسینتون کردم و مطمئن شدم که در آینده خیلی نزدیک من هم به همراه همسر و دو فرزندم روی اون شن های سفید و در کنار دریای زلال و آبی خلیج مکزیک قدم می زنم و خداروشکر می کنم بابتش که نتیجه توجه به زیباییها و نکات مثبت میشه رسیدن به خواسته ها و زیباییهای بیشتر. چشماتون برق میزد موقع حرف زدن،صداتون سرشار از شوروشعف و حس مثبت بود و سلولهاتون داشتند سپاسگزاری از خداوند رو فریاد میزدند و این انرژی بی نظیر رو از هزاران کیلومتر اون ور دنیا به ما القا می کردند و ما هم عشق می کردیم از دیدن استاد خوش تیپ و کاردرست و بی نظیرمون و محل خارق العاده زندگیش. من از حدود شش سال پیش که با شما آشنا شدم همواره تلاش کردم به نکات مثبت توجه کنم و از ناخواسته ها و صحنه های نازیبا و مشکلات اعراض کنم. بخاطر همین الان حدود شش ساله که در یک منطقه آروم و دنج در یک شهرک زیبا با خونه های بزرگ دو سه طبقه با سقفهای رنگارنگ شیروانی در دل جنگل های چیتگر تو تهران زندگی می کنم که هر روز صبح با صدای زیبای پرنده ها از خواب بیدار میشم و اول از همه روزم رو با دیدن صحنه کوه و جنگل شروع می کنم و به راحتی و بدون ترافیک و در عرض یک ربع به دفتر کارم میرم و بابت این محل زیبا و خوش آب و هوا خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم. سعی میکنم اکثر اوقات صبح ها یا عصرها پیاده روی کنم با فراغ بال و آرامش خاطر و از امکانات و نعمتهای خدادادی نهایت استفاده رو ببرم تا خدا هدایتم کنه به جاهای بهتر و زیباتر و سرسبزتر و مرفه تر و جذابتر. با همسر و فرزندانم همیشه دور هم سریالهای بی نظیر سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت رو نگاه میکنیم و خودمون رو اونجا تصور میکنیم و لذت می بریم از این حجم از زیبایی و امکانات و رفاه و فراوانی و پیشرفت کشور دوست داشتنی آمریکا. ما اصلا بخاطر آشنایی با شما عااااشق آمریکا شدیم و فکر مهاجرت افتاد تو سرمون و شد یکی از بزرگترین هدفهامون.استاد اصلا بخاطر دیدن فایل های شما دو سه ماه پیش رفتم نقدی از فروشگاه شهر لوازم خونگی که همه بلااستثنا تو صف خرید اقساطی بودن یه تلویزیون 65 اینچ آیوا 4k خریدم تا با بهترین کیفیت فایلهای شما رو ببینیم و حض کنیم (: من سالهاست از دیدن صحنه های تصادف و افراد فقیر و یا معتاد و یا مریض و مغازه های خسته و بی رونق و جاهای نازیبا اعراض میکنم و تلاش میکنم همیشه به طبیعت و آسمان زیبا و ماشین های مدل بالا و لوکس و خونه های جذاب و خوش ساخت و انسان های موفق و فروشگاه ها و شرکت های پرمشتری و معتبر و ثروتمند توجه کنم و نتیجه اش این بوده که پنج شش ساله شغل شخصی خودم با درآمد بالا و اعتبار مناسب رو دارم و خیلی وقتها در حال گشت و گذار و تفریح و لذت بردن با خانواده ام هستم و به راحتی پول خرج میکنم و نگران روز مبادا نیستم، چون از شما یاد گرفتم که همیشه همه چیز هست،بی انتها و زیادشم هست، خدای وهاب هم مدام در حال شارژ کردن حساب من و همسرم و شرکتمونه و وظیفه ما خرج کردن و استفاده کردن و پیشرفت کردن و لذت بردنه نه حرص خوردن و نگران بودن و پول جمع کردن.

    شما سه تا قانون اساسی و بی نظیر به ما یاد دادین که بنظرم به راحتی می تونه شالوده و فونداسیون زندگی و کسب و کارمون بشه و مارو به هر خواسته و هدفی که میخوایم به راحتی برسونه و روی این سه تا قانون می تونیم جزییات زندگی مون رو بنا کنیم و هر چندطبقه میخوایم بسازیم و بالا بریم بدون نگرانی و با ذهن و قلبی آرام و مطمئن.

    1. حال خوب = اتفاقات خوب

    2. توجه به نکات مثبت و زیباییها و اعراض از ناخواسته ها

    3. باور فراوانی

    من هروقت حواسم به این سه تا نکته بوده و سعی کردم اجراشون کنم همه چی برام عالی و خوب پیش رفته یعنی همه چیز راحت و روان اتفاق افتاده، فروشمون افزایش پیدا کرده،خبرهای خوب بهم رسیده، حالم عالی بوده و هیچ نگرانی و مشکلی نداشتم. اما وقتهایی که این قوانین رو فراموش کردم اتفاقات ناخواسته زیادی برام افتاده و اوضاعم رو هر روز بدتر و بدتر کرده و خداروشکر تهش هم می فهمیدم که دلیل اون ناخواسته ها فقط خودم و ذهنم و کانون توجهم بوده نه شرایط و دیگران و دولت و حکومت. استاد راه های زیادی هست برای هدایت کانون توجه که من خیلیهاش رو تو زندگیم و کارم انجام دادم. حذف تلویزیون و اخبار، حضور مستمر در سایت شما و دیدن فایل های دانلودی و دوره ها و خوندن کامنتها و کامنت گذاشتن بجای چرخیدن تو شبکه های اجتماعی، حذف آدم های اضافه و منفی زندگیم،لذت بردن از تنهایی به جای وقت گذرونی و معاشرت با آدمهای بی هدف و بی برنامه، خرید از فروشگاه ها و رستوران ها و پاساژهای بزرگ و با کیفیت و شیک و پرمشتری، خوندن زندگینامه افراد موفق و ثروتمند، گشت و گذار در بالاشهر و پارک ها و بوستان ها و مراکز خرید و تفریحی شیک و مدرن و زیبا، قدم زدن و پیک نیک در طبیعت، شکرگزاری و سپاسگزاری روزانه از خداوند، توجه مداوم به داشته های ارزشمند و بی نظیرم مثل سلامتی و خانواده و پدرومادرم و استعدادها و تواناییهام و کسب و کار پررونقم و همکارانم و استاد عباسمنش و خانم شایسته و بچه های سایت، اعراض از دیدن صحنه های ناخوشایند و نازیبا و شنیدن خبرهای نگران کننده و منفی تا حد امکان، دیدن مداوم پاورپوینت موزیکال خواسته هام و آرزوهام، نوشتن روزانه خواسته هام از خداوند در دفترم، تا حد ممکن حرف نزدن درباره دیگران و غیبت نکردن و غر نزدن، خودم رو مسئول و خالق زندگیم دونستن، دوست داشتن خودم به عنوان مهمترین و ارزشمندترین ثروت و داشته زندگیم. اینها بخش عمده ای از مواردی هست که من سعی میکنم با کمکشون کانون توجهم رو هدایت و کنترل کنم که البته گاهی اوقات خیلی هم درست و به موقع نتونستم انجامشون بدم و طبیعتا درگیر یکسری اتفاقات ناخواسته و بد هم شدم.

    استاد خداروهزاران مرتبه شکر که در مدار و فرکانسی بودم که تیرماه سال 1396 با شما آشنا شدم و زندگیم زیر و زبر شد و به لطف الله و شما الان متفاوت ترین و بهترین و دلپذیرترین سبک زندگی رو در بین همه دوستان و اقوام و آشنایان خانواده ام دارم و بی نهایت از زندگی و داشته هام راضی ام و مطمئنم اوضاع هر روز با توکل به رب العالمین برام بهتر و بهتر هم میشه. الان هم فایل این قسمت رو ریختم روی فلش تا همراه همسر و فرزندان دوقلوی 8 ساله ام موقع صرف شام تو تلویزیون باکیفیتمون تماشا کنیم و عشق کنیم دور هم. دوستتون دارم بی نهایت استاد جان و مریم خانم شایسته ،در پناه خدا سالم و ثروتمند و شاد باشین انشالله . به امید دیدار شما به زودی زود در ساحل سفید خلیج مکزیک انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    فاطیما گفته:
    مدت عضویت: 1373 روز

    به نام خدای زیبایی ها

    سلام به استاد بزرگوارم زیبا بین و قدرتمند خودم

    سلام به مریم فوق العاده و شیرین و مهربون خودم

    و سلام به همه ی هم فرکانسی های عزیزم از خانواده ی بزرگ و دوست داشتنی عباسمنش

    استاااااااااااااااااااااااااد

    نمیدونستم به زیبایی های منظره نگاه کنم یا به حرف های شیرین شما گوش کنم

    یعنی جاداره بارها و بارها و بارها این فایل رو نگاه کرد

    با شما یاد گرفتیم همه چی رو جور دیگه نگاه کنیم

    همه چی رو اعمال انگیز و قشنگ ببینیم

    رنگ ها رو شن ها رو آسمون و دریاها رو

    تمیزی اونجا که مثثثثثثل همیشه عالی

    چقدر تمیز ،آخه مگه داریم

    پروردگارا

    یعنی من غش نکنم واسه اون رنگ قشنگ دریا که از یه رنگ نیلی تیره شروع میشه و به بی رنگی میرسه

    شما چقدر فوقالعاده شدین استاااااااااااد

    هزارماشااااااااااالله

    خوش تیپ بودین خوش تیپ تر شدین

    خداروهزار بار شکر برای بودنتون

    خدارو هزاربار شکر به خاطر این خدای آگاهیتون

    و امیدوارم روز به روز همه ی ما بیشتر به درک مطالبی که به ما آموزش میدین برسیم

    مثل درکی که من از کلمه لذت متوجه شدم

    البته شما ازش با عنوان احساس خوب =اتفاقات خوب اسم میبرین

    درسته متوجه میشدم یعنی چی ولی هیچ وقت این طوری درکش نکرده بودم

    استاد من دو سه سال بود که متوجه شده بودم هربار که دخترم رو بغل می‌کنم یه اتفاق خوب برام میفته

    بعدش دیدم هربار که با لبخند آشپزی می‌کنم بازم یه اتفاق خوب برام میفته

    عید امسال قدم دوم رو تهیه کردم و توی جلسه ی ششم دیدم چقدر میزان توجه به نکات مثبت که همش راجع بهش میگین در شما زیاااااااااااااااااده

    یعنی وقتی خاطره تعریف میکردین توی اون فایل و میگفتین به خاطر چهارتا درختی که نزدیک خونتون بود تو کرج روزی یک میلیون بار خدارو شکر میکردین ،من و خواهرم فقط هنگ کردیم که آقاااااااااااااااا ،،وقتی استاد میگه به نکات مثبت توجه کنین یعنی انقدر ،نه اینکه ماهی چندبار منظره ی خوشگل تهه کوچمون رو ببینیم

    اینا گذشت و گذشت و یه شب که خیلی روبراه نبودم ،اومدم توی سایت و شروع کردم به خوندن کامنت ها که حالم خوب شه

    هر متنی رو میخوندم میدیدم کلمه ی لذت مثل چراغ میدرخشه اون وسط

    خدایا ،هی با خودم فکر کردم که خدا داره چی میگه بهم ؟

    استاااااااااااااااااااااااااااااد

    در یک لحظه همه ی این مواردی که گفتم کنار هم قرار گرفت

    گفتم من دخترم رو بغل می‌کنم چه احساسی دارم ؟

    احساس لذت

    آشپزی می‌کنم چه احساسی دارم ؟

    احساس لذت

    استاد گفته به نکات مثبت توجه کنم که به چه احساسی برسم ؟

    احساس لذت

    استاااااااااااااااااااااااااااد

    من تا ده روز راه میرفتم میرقصیدم از چیزی که درک کرده بودم

    من عادی راه نمیرفتم به خدا

    و جاتون خالی به کنسرت بهنام بانی هم هدایت شدم و کلی هم لذت بردم

    استاد درک کردم که دنیا هم مثل فروشگاهه

    وقتی میری فروشگاه پول میدی وسیله میخری ولی دنیا اینجوریه که تو لذت میدی آرزو میخری

    همونجور که توی فروشگاه ازت نمیپرسن پول رو از کجا آوردی ،خدا هم از ما نمیپرسه که این لذت رو از چی بدست آوردی

    فقط اندازه ی اونه که مهمه

    حالا شما یه جوراب بخر اشک شوق بریز

    واسه خدا فرقی نداره

    تو واسه خوردن یه نیمرو از خوشی ذوق کن و غش کن

    استاد

    اگر بدونین چه حالی بودم

    و همه ی اینا رو مدیون شما و این سایت هستم

    امیدوارم که سال های سال ،سایتون بالای سر ما باشه و چراغ راه همه ی ما باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    نیلوفر فولادی گفته:
    مدت عضویت: 1645 روز

    به نام خداوند مهربانم

    خدای رزاق و وهاب و هدایتگرم

    سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته ی دوست داشتنی و اعضای خانواده بی نظیرم

    امروز صبح داشتم سوره فرقان رو مطالعه میکردم و آیه 53 که خداوند میفرماید: و او کسی ست که دو دریا را درکنار هم قرار داد ، یکی«گوارا و شیرین» و دیگری «شور و تلخ» و در میان آنها برزخی قرارداد تا با یکدیگر مخلوط نشوند.

    و این آیه توی ذهنم روشن و هایلایت شد….و چه همزمانی جالبی که چند ساعت بعد که این فایل رو دانلودکردم دقیقا استاد عزیزم در مورد همین موضوع صحبت کردن و نمود عینی اون دریا !

    و این باعث شد نتونم مقاومت کنم و همه کارهامو بذارم کنار و بیام کامنتمو بنویسم…..بنویسم که استاد و دوستان عزیزم چقدرررررر این تمرین توجه به زیبایی ها توی زندگی من داره هرروز معجزه و شگفتی خلق می کنه.

    بچه ها به خدا این قانون مو لای درزش نمیره و با دقت هرچه تمام تر همه آن چیزی که بهش توجه می کنیم رو به زندگی مون بر می‌گردونه.

    استاد گفتن از تجربیاتمون در مورد این موضوع بگیم. و من می‌خوام بگم استاد از کدومش بگم؟؟

    انقدر زیادن که واقعا الان نمیدونم کدومشو بگم.

    اول از همه بگم من چطور تمرین می کنم.

    بعضی روزها میام آگاهانه عصرها برای قدم زدن میرم بیرون و توی ذهنم هدفگذاری می کنم که الان فقط می‌خوام برم زیبایی ببینم….حالا هرچی میخواد باشه…( اینو صبحش تو تمرین ستاره قطبی می نویسم)

    بیشتر اوقات با مامانم می ریم و از همون دم در به مامانم میگم ، مامان از همینجا شروع میشه! از در که میریم بیرون فقط با چشمامون بگردیم و زیبایی هارو ببینیم و به هم نشون بدیم.

    مامانم هم موافقت می کنه و شروع می کنیم از آسمون آبی تمیز و ابرای سفید خوشگل و درخت های نارنج جلوی خونمون گرفته تا هر آنچه سرسبزی و گل و گیاه و ماشینها و خونه های زیبا و کوچه های وسیع و آرامش و سکوت و صدای آواز پرنده ها و …..و….. هی نگاه می کنیم و با ذوق به هم نشون میدیم.

    خدای من شاهده استاد که این چند سالی که شروع کردم به این روش توجه کردن به زیبایی ، هربار به جاهای زیباتر و زیباتر و پر برکت تر هدایت شدیم!

    یه کاردیگه ای هم که خیلی مورد علاقمه اینه که هربار یه زیبایی می بینم سریع گوشیمو درمیارم و ازش عکس می گیرم ، جوری که گالری گوشیم پر شده از عکسای گل و گیاه و باغچه های محله و حتی سر در خونه هایی که مثلاً بوته های گل‌های کاغذی رنگارنگ مثل آبشار پایین ریختن!

    تا خیابونا و پلها و بلوارهای قشنگ ، هم توی روز و هم توی شب که نورپردازی شدن.

    و خدای من ، از وقتی این کارهارو انجام میدم احساس می کنم شهر هرروز قشنگتر و زیباتر میشه، هرروز ساختمونای قشنگتری ساخته میشه. هرروز همه جا سرسبزتر و زیباتر میشه!! هرروز آرامش و سکوت و دیدن آدمایی که با خودشون درصلحن بیشتر میشه ! به خداااااا قسم داره برای من هرروز اینا بیشتر و بیشتر میشه!!

    استادجانم انقدر تجربه دارم که واقعا نمیدونم از کدوم بگم زبانم قاصره.

    فقط یه نمونه شو بگم از تجربه ای که از دیدن فایلهای زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا داشتم.

    من همیشه اون قسمت‌هایی که شما با اسکوتر و یا پیاده برای پیاده روی می‌رفتید Riverwalk شهر تمپا رو خیلی خیلی دوست داشتم.

    چون خودم خیلی اهل پیاده روی هستم اون Riverwalk رو خیلی دوست داشتم و شاید صدها بار اون قسمتها رو نگاه می کردم همیشه. و تجسم میکردم که دارم اونجا پیاده روی می کنم ، یا دوچرخه سواری یا اسکوتر….

    تا اینکه چندماه پیش ما به یه خونه جدید نقل مکان کردیم. ( که حالا این خونه بزرگ و زیبا هم خودش داستان خودشو داره و حاصل همین توجه به زیبایی ها ست) و نزدیک خونمون با فاصله پنج دقیقه، یعنی در واقع سرکوچمون یه پل پیاده رَوی خیلی خیلی جالب هست که من قبلاً نمونشو ندیده بودم و طراحی شده و روی بلوار ساخته شده ، و یه فضای طولانی و وسیع و دایره مانند روی بلوار مخصوص پیاده روی و دوچرخه سواری و …. که از اونجا هم میتونیم ویوی شهر و هم بلوار زیرگذر و روگذر و فضای سرسبز و زیبایی که پایینش طراحی شده رو ببینیم و در عین حال ساعتها پیاده روی کنیم!!

    استادجان نمیدونی که فقط من چقدر عکس تو این مدت از همین پل پیاده رَوی زیبا گرفتم….که دقیقا وقتی برای اولین بار رفتم اونجا چشمام برق زد و گفتم خدااااای من چقدر شبیه مسیر پیاده روی شهر تمپاست!!

    تازه توی شبها هم نورپردازی زیبایی داره با رنگهای زیبا….و هربار که من میرم فقط سپاسگزاری می کنم و سپاسگزاری و هربار این قانون برام بیشتر اثبات میشه که توجه و تمرکزم هرجا باشه ، جهان از همون جنس بِهم تقدیم می کنه!

    خدایا شکرت برای این قانونِ زیبات!

    استاد بی نظیرم سپاسگزارم از صمیم قلبم که چراغ راهم شدی. که هم زندگی خودت رو بهشت کردی و هم داری هرروز با حرفها و کارهات به ماهم کمک می کنی تا بهشت خودمونو بسازیم.

    استاد واقعا تکی….بی نظیری….بی نظیر

    خدایا شکرت….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    سید آرش ملائکه گفته:
    مدت عضویت: 1759 روز

    سلام به بزرگترین استاد زندگی ام سلام به خانم شایسته مهربان

    خدا رو شاکرم بخاطر حضور شما انسان والا مقام در زندگی ام

    میدونید برای من توجه به زیبایی ها و توجه به نکات مثبت از اونجایی شروع شد که سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا رو دیدم و دنبال میکنم و مرور میکنم و مهمترین نکته توی یادگیری دیدن و تمرکز بر زیبایی و تکرار بی نهایت شما بوده که در هر فایلی با هر موضوعی توی هر دوره ای که از شما دارم همیشه و همه جا این تکرار بوده و من هم با تکرار این موضوع با خودم که یادم نره وقتی میام از خونه بیرون فراموش نکنم که وطیفه ام چیه فراموش نکنم که نتیجه رفتارم چیه نتیجه همین رفتارها و تکرار و یادآوری ها شده که من زیبایی ها رو میبینم الان جاهایی که سالهای سال رفت و آمد داشتم توی شهر تو اتوبان توی ترافبک هر جایی که میرم دیده میشن.

    توی هرموضوعی من اولین کاری که انجام میدم یادآوری به خودم هست که الان وظیفه من در مورد این موضوع خاص تمرکز بر همون موضوع هست حالا باور فراوانی باشه موضوع شرک و حساب نکردن روی غیر خدا باشه صبر کردن و آرامش داشتن و تکامل یه موضوعی باشه هرچی و این روش منو هدایت کرده هم به جاهایی که از قبل خواسته ام بوده که برم و جاهایی که اصلا از وجودشون در اطراف شهرم که کرج هست خبر نداشتم و هدایت شدم.

    مثال میزنم روی بیلبوردهای اتوبان تبلیغ آکواریوم بندر انزلی رو مرتب میدیدم و خواسته ام از خدا این بود که فرصتی بشه که حتی یک روز بریم انزلی و آکواریوم رو ببینم بعد از مدت کوتاهی دوستانمون از شیراز امدن پیشمون و گفتن کلید ویلای دوستشون که تو شیراز زندگی میکنه و اتفاقا بچه فومن هست رو بهشون داده و دسته جمعی رفتیم فومن و فرداش رفتیم منطقه آزاد انزلی بدون اینکه اصلا خواسته ام یادم باشه که وقتی آکواریوم رو دیدم همون موقع فهمیدم و خدا روسپاسگذاری کردم که الحق از جایی که فکرشم نمیکنی پاداش هاتو بهت مبده و فوق العاده بود که ابمانم محکم تر بشه

    مثال بعدی جایی هست در نزدیکی کرج به سمت هشگرد دوستمون گفت ما جایی رو میشناسیم البته ملک شخصی هست اما آلاچیقی اونجا درست کرده ما رو میشناسه گاهی میریم شما هم بیاد بریم ما هم گفتیم چشم چرا خودمون رو از نعمت الله محروم کنیم خلاصه رفتیم در دامن دشت و طبیعت منطقه دشت و تپه بود با دخترم که 5 ساله هست رفتیم گشت و گذار من اونجا خرگوش بزرگ صحرایی دیدم که بعد از اینکه از حیرت درآمدم آخرش فیلم هم ازش گرفتم گله پنج هزار تایی فکرمیکنم گوسفند دیدم لای بوته ها قروباغه دیدم که وقتی برای دوستان تعریف کردن میگفتن ” چرا فقط تو این چیزها رو میبینی ؟”

    من احساس فوق العاده ایی دارم از اینکه اینا رو میتونیم بعنوان حتی تمرینی بر وجود قانون تو زندگی بدونیم نه تنها استاد و انسانهای دیگه تو زندگی شخص خودمون ببینیم و باعث تقویت ایمان در موضوعات دیگه و قوانین دیگر هم میشه پس قانون درسته جواب میده .

    یک نکته ایی هم میخوام اضافه کنم که مرتبط هست اونم اینه که من ناتوانی دیدن داشته ها توی زندگی م بودم و البته الان خیلی کمتر هست اما هست در آخر سال 1401 ماشینم تصادفی داشت که خودم توی ماشینم نبودم و ماشین پارک بود بعدا متوجه شدم حالا اون ساعاتی که اونجا بودم تعقیب و گریز پلیس که ماشین فراری با هر چی جلوش بود برای فرار تصادف میکرد و ادامه میداد در نهایت من بعد از حدود 1 ماه بیشتر گفتم اینطوری که نمیشه هیچ نشانه ایی هم از خسارت نیست و خودم دست بکارشدم که از بیمه بدنه استفاده کنم خلاصه استارت کار رو زدم و بیمه کلا حدود 30 در صد از کل خسارت و پرداخت کرد که سهل انگاری خودم بود که نوسانگیری نکردم برای ماشین میخام بگم با توجه به اینکه خودمو دست خالی میدیدم اما 70 در صد الباقی خسارت رو از جیب دادم و این نتیجه رو برام داشت که اون اتفاق برای من بیگناه درد آور نبود این یک نکته و بعدی اینکه من توی همین موضوع توانستم که داشته های خودم رو ببینم و از احساس نداری و تنگ دستی بیرون امدم و با باز شدن چشمم دارم دارایی رو میخرم در چند روز آینده که 1 ساله منتظرش هستم میتونستم همون 1 سال پیش بخرمش ولی باید این اتفاق میافتاد و من تکاملم رو پیش میبردم و چشمم باز میشد و این درس رو بگیرم.

    با همین دید بود توی ساعت های آخر مهلت خرید دوره شیوه حل مسائل من موفق به خرید دوره شدم تمام این اتفاقهای خوب باعث اش همون تجربه به ظاهر ناخوشایند بود. الخیر فی ما وقع

    بسیار سپاسگذارم از خداوند و از شما استاد عزیزم که از سالهای قبل تصمیم گرفتید که این گونه که الان هستید تبدیل بشید و من هم در این مسیر از 2 سال پیش به شما پیوستم

    در پناه الله مهربان و یکتا باشید و خداوند به شما برکت بیشتر و بیشتر عطا کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مریم روشندلی گفته:
    مدت عضویت: 2107 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم و مریم جان دوست داشتنی ام، خیلی خوشحالم که یه فایل عالی دیگه رو از سایت بی نظیر شما دیدم. در مورد درخواست شما باید بگم که من از وقتی مطلع شدم، که روزانه چند میلیون فکر از ضمیر ناخوداگاه میگذره که ما بی خبریم و هر ثانیه بطور نامشخص فقط چند فکر تو ضمیر خودآگاه ما بالا میاد، متوجه شدم که این افکاری که تو خوداگاه ما بالا میاد که برای من، اکثرا هم محتوای ناتوانی و ناراحتی و غم هست، درک کردم که وقتی تو طول یک روز همش حال به حال میشم، یه ساعت خوشحال و با روحیه ام، ساعت بعد غمگین و بی حوصله. دیگه یاد گرفتم که به خاطر این غمگین بودن خودم، خودم رو سرزنش نکنم. چون این موضوع کل روند زندگی من بوده، که تو طول روز یکم پر انرژی و با انگیزه و اماده انجام دادن بودم، و بعد دیگه کلا خود بخود بدون اینکه اتفاق بدی بیافته، یه دفعه روحیه خودم رو از دست میدادم، ولی مساله اینجاست که همیشه عادت داشتم بلافاصله خودم رو قضاوت و سرزنش میکردم، که تو بی عرضه ای، ناتوانی، هیچ وقت موفق نمیشی و این حرفا. دیگه کل روزم رو از دست میدادم و تو این باتلاق حال بد گیر میکردم و ول میشدم. ولی الان روش کار من اینه که با غمگین بودنم مقابله نمیکنم، چون هر وقت مقابله میکردم، بدتر میشد. الان درک میکنم که چرا غمگینم و با زبان منطق میام چند ثانیه با خودم حرف میزنم و با خودم و غمم راه میام تا ذهنمو ارومش کنم، مثلا به خودم میگم: درک میکنم این حستو، میدونم دست خودم نیست، اینا یادگاری های عادت های بد گذشتمه و طرز نگاه من در گذشته س که الان تو ضمیر ناخوداگاه من جمع شده، ولی من میدونم که دیگه این روند رو ادامه نمیدم، طرز نگاهم رو عوض میکنم و فقط به نکات مثبت فکر میکنم. من از اول ضمیر ناخودآگاهم رو برنامه ریزی میکنم. پر میکنم با افکار مثبت، از صبح تا شب. به خودم دلداری میدم که توجه نکن الان حالت چطوره، به این فکر کن که من روز به روز دارم قوی تر میشم، مثبت تر میشم، دیگه فقط خودم رو تشویق میکنم، هر راهکار خلاقانه ای که برا کارهای روزانه ام انجام میدم و کارم رو راه میندازم، به کار موفقی که کردم توجه میکنم و میگم افرین ببین چه راه خوبی به ذهنم رسید، عجب ذهن قوی دارم، من خیلی باهوشم و.. با این کارم خودم رو از باتلاق نجات میدم و دیگه تو طول روز غم با من ادامه پیدا نمیکنه و همونجا متوقف میشه. ممکنه تا شب چند بار این احساس بد غم و اندوه، بی حوصلگی، احساس گناه و بی ارزشی سراغ من بیاد ولی دیگه ازش نمیترسم و تسلیم نمیشم. بلکه با زبان منطق ارومش مکنم و به ذهنم میگم که بهم فرصت بده همه چی رو درست میکنم با من همراهی کن تا این فکرهای تاریک رو برای همیشه پاک کنیم و بقیه عمر با ذهن پاک و تمیز و مثبت زندگی کنیم. دیگه من با ذهن خودم دوست شدم، اگه تو جایی هم باشم که مثبت های کمی داره، باز با همین روش زبان منطق، میام به خودم میگم که وظیفه من فقط مثبت ها رو دیدن هست، چون به دوستم (که ذهنم هست) قول دادم که فقط پرش بکنم از مثبت ها. پس اگه غذا خوشمزه نبود، نمیگم، اگه اطرافیانم مثبت رفتار نمیکنن، به زبون نمیارم. اگه درس خوندن برام سخت بود، به زبون نمیارم، اگه پیشرفت تو زندگیم نمیکنم، به روم نمیارم. و از طرف دیگه خودم رو عادت میدم که کوچکترین امکانات و شرایطم رو خوب ببینم و بگم و شکر بگم و ازش استفاده کنم. کمترین امکانات رو یه عالمه حساب کنم و کلی براش خوشحال بشم و ذوق کنم. و در کل از صبح تا شب خودم رو غرق کنم تو بیشترین نکات مثبت. و من کاملا ایمان دارم که نتیجه میگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    زهرا کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 2399 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته عزیز

    خیلی ممنون به خاطر این فایل بسیار زیبا و لذت بخش با کلی آگاهی استاد ، درباره چیزی که گفتید درباره دیدن زیبایی ها من یه تجربه جالب داشتم که دوست دارم براتون بنویسم . نمی دونم فیلم کارتونی درون و بیرون یا inside out رو تماشا کردین یا نه ولی به نظر من کارتون جالبیه . من چند شخصیت مهم تو شخصیتم به صورت جدا شبیه این کارتون تصور میکنم و مهمترین و رییس رو از بین همه به شخصیتی دادم که مسئول شادی و دیدن زیبایی هاست و تلاش می کنم اکثرا فرمون هدایت فکر و ذهنم دست این شخصیتم باشه و خوب شبیه کارتون شخصیت های حسود و ترسو و بدبین و غرغرو و غمگین و کلا به نازیبایی ها تمرکز می کنند هم هستن ولی خوب آگاهی تلاش می کنم شخصیت شاد و زیبایی بینم اکثرا کنترل ذهنم رو در دست داشته باشه و گاهی با شخصیت های دیگه تو ذهنم منطقی صحبت میکنه که آروم باشن و اجازه بدن از زندگیم لذت ببرم و شاد و زیبا بین باشم ، تو هر شرایطی میشه این کار رو کرد و چیزهای بسیار زیادی در اطراف هست که میشه بابت شوند شاد و سپاس گذار بود .

    در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    سیاوش گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    به نام خداوند وهاب و هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته

    استاد دلیل اینکه الان داشتم این فایل رو گوش میدادم همین موضوع تمرکز به زیبایی ها بود و روشی که من انتخاب کردم و خیلی خوب بهم جواب میده و تمرکزم رو میذاره روی خوبیها،شنیدن حرفهای شما و خوندن کامنت هاست.

    استاد با اهرم رنج و لذت خیلی روی تنبلی کار کردم در حالی که اصلا آدم تنبلی نبودم ولی دوس داشتم بیشتر فعال باشم. همین اهرم چندین خوبی برام داشته که چنتایی رو میگم که بی ربط به جواب سوال این فایل هم نیست.

    توی محل کارم یه بنده خدا هست که مثل عوام جامعه از اول صبح شروع میکنه به …، من برای اینکه توجه نکنم سریع همدزفری میذارم و فایل شما رو گوش میدم و اون لحظه هرچی دم دستم باشه پلی میکنم تا اصلا صدای این بنده خدا رو نشنوم. یکی از کارهای دیگه که خیلی بهم حس خوبی میده توجه به رنگها هست. مثلا امروز یه تیکه چوب شکسته رو داشتم نگاه میکردم و انقدر این چوب برق خاصی توی بافتش داشت که چندین دقیقه آگاهانه داشتم در موردش با خودم صحبت میکردم و در مورد رنگهاش میگفتم که اینجاش قهوه ایه روشنه و این قسمتش طلایی هست و قهوه ای ترکیب این دو رنگه و…،حالا چرا این تیکه چوب دستم بود: محل کارم خیلی ضایعات چوب داریم و یه نوع کمربند نایلونی که برای نگهداشتن و بستن موتور ماشین به پالت استفاده میشه و رنگ این کمربند هم نارنجی هست. یکی از کارهای دیگه ای که برای توجه کمتر به این بنده خدا انجام میدم اینه که میام تمیز کاری میکنم محل کار رو. امروز این کمربندها و چوب هارو داشتم جمع میکردم و علاوه بر اینکه کلی توجهم اومد روی زیبایی ها،باعث شد کلی هم محل کارم تمیز و مرتب بشه. کاری که تا قبل از اهرم رنج و لذت هیچوقت انجام نمیدادم.

    یا میرم یوتیوب و فایلهای آشپزی میبینم چون عاشق آشپزی ام و کانال آشپزی خودم رو چک میکنم. یکی از کارهای دیگه ای که انجام میدم اینه که با صدای بلند موزیک گوش میدم و تجسم میکنم آینده دلخواهمو.

    یکی از کارهای دیگه که وقتی شرایطش باشه انجام میدم و اولویتم هست،آشپزیه. حالا هرچی باشه،غذا،حلوا،سوپ یا غذاهای کشورهای دیگه رو امتحان میکنم برای پختن و و و. فقط توی آشپزخونه باشم کافیه برام.

    یکی از کارهای دیگه ای که انجام میدم رانندگیه و میرم توی خیابون و ماشین ها رو میبینم چون خیلی به ماشین هم علاقه دارم و همیشه دوس دارم یه کولکسیون از سوپر ماشین ها داشته باشم.

    خلاصه برای هر مکانی و هر شرایطی که باشم چنتا گزینه دارم برای تمرکز بر خوبی ها.

    این فایل خیلی عالی بود استاد.

    خداروشکر میکنم بابت وجود شما.

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      بهاره صرام گفته:
      مدت عضویت: 1271 روز

      سلام آقا سیاوش چه نکات جالبی رو گوشزد کردین به منی که یادم رفته بود به چه نکاتی میتونم تمرکز کنم و دقتمو بیارم روی زیبایی های اطرافم ،

      حتی تمیزکاری بشه یه کانون توجه ،

      توجه کردن به رنگ ها بشه یه کانون توجه ،

      آشپزی بشه کانون توجه خیلی جالب و خوب بود ممنون از شما واقعا لذت بردم

      موفق و پیروز باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سیاوش گفته:
        مدت عضویت: 1574 روز

        سلام دوست عزیزم

        من تازه درکم داره به این موضوع بیشتر میشه که توجه به زیبایی ها خیلی راحتره تا توجه به نازیباییها. و کنترل ذهن بقول استاد خیلی راحتر از بیل زدن و ساعتها کارگری کردنه.

        در مورد تمیزکاری هم به این نکته توجه کردم که چرا ما حدیثی داریم در مورد تمیزی(نظافت نشانه ایمان است). بعد دیدم هیچ انسان ثروتمندی نیست که تمیز نباشه(از نظر ظاهر و خونه و زندگی). حداقل تا اونجایی که من دیدم و الگوهایی که دیدم. البته منظورم از ثروت توی تمام موارد هست طبق برداشتم از صحبتهای استاد توی روانشناسی ثروت 1.

        ممنونم که کامنتم رو خوندی و دیدگاهتو نوشتی چون باعث شد یکبار دیگه توجهم بیاد روی زیباییها

        شاد و موفق باشی در پناه الله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: