عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 52
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/04/abasmanesh-8.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-04-28 07:34:452023-05-02 13:37:01عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
وای وای وای خدایا سپاسگزارم ،چققققدر حالم خوبه ،800تا کامنت پر از عشق ،پر از انرژی ،پر از شادی ونور وزیبایی،چشمام ستاره ای شده وپر از اشک شوقه که میبینم هموطنان ودوستای خوبم اینجا اینقدر آگاهن،اینقدر سخاوتمندن،اینقدر قلب وروحشون بزرگه️
استاد عزیزم فقط ببینید که چه بهشتی اینجا برای ما درست کردین ،که فقط و فقط از حال خوب حرف می زنیم ،از تمرکز بر نکات مثبت ،از زیباییها ،ببینید که ما رو در چه مسیری از عشق ونور وسبزی،ثروت ویه مسیر صحیح قرار دادین.
واقعا خداوند می خواهد که ما صاحب همه چیز باشیم ،همه ی آنچه که دوست داریم وبارمون ثروت وشادی وسلامتی وخوشبختی میاره
خداوند وتمام قوانین کیهان سرگرم کارند تا هر لحظه سلامتی وثروت وشادی وخوشبختی بیشتری وارد زندگیمون بشه
خدایا دست ما رو بگیر ،ببر به سبزترین ،ثروتمندترین وشادترین مسیرها،بشنوم هر آنچه که باید،بببنم هر آنچه که باید لمس کنم هر آنچه که باید .
واقعا استاد عزیزم تکرار این عبارات تاکیدی منو دیونه میکنه ،قشنگ دوستانم و همکارانم همیشه متوجه تفاوت انرژی من میشن ،ووقتی حالشون خوب نیست میان تو دفتر من ،ومبگن ناسیا تو چقققدر انرژیت مثبته یه چیزی بگو حالمون خوب بشه ،حالا من که بهشون انرژی میدم ولی اکثرا سایت عباسمنش دات کام رو معرفی می کنم.
استاد عزیزم دقیقا مصداق توجه به نکات مثبت رو در کار وزندگیم ونتایجم میبینم ،ادمهایی که همه میگن بد رفتارندو.ولی با توجه به نکات مثبتشون،اون سایدی ازشون برانگیخته میشه که همه با من خوب برخورد می کنن،حتی آدمی که همه میگن خسیسه و..ولی هر وقت میاد پیش من برام هدیه میاره .
خلاصه که طبق قانون بی نقصی خداوند،حس خوب مساوی اتفاقات خوب و،دقیقا تمرکز بر نکات مثبت وزیباییها باعث حال خوب و متعاقبا اتفاقات خوب میشه .
من هر روز صبح تو دفترم می نویسم ،«واییی خدایا متشکرم که امروز کلی خبرهای خوب میشنوم ،یا واییییی چقققدر حسم خوبه که امروز فلان قرار داد با تاجر هندی به نتیجه می رسه ؟یا واییییی که پر از هیجانم از هدیه ای که می خوام امروز دریافت کنم.
وتمام خواسته هامو جوری می نویسم که انگار الان دارمشون وخوشحالیشو حس می کنم .ومی دونم که با اینکار فرکانسشو
ن رو می فرستم وبا خواسته هام یکی میشم وواقعا واکثرا در پایان روز پر از حال خوب وهدیه .اتفاقات خوبم .
استاد عزیزم سپاسگزارم از به رایگان قرار دادن این همه آگاهی وروشنی وعشق اینجا ،خدا رو صد هزار مرتبه شکر .
دوستای خوبم براتون یه کیهان ثروت وشادی وعشق وامید وسلامتی می خوام
سلام دختر پر انرژی ناسیا جان
از خوندن کامنت شما خیلی لذت بردم واقعا انرژی خوبتو میشه از نوشته هاتون حس کرد نحوه نوشتن سپاسگزاری و توجه به خواسته هاتون عالی بود ..موفق باشی عزیزم.
راستی اسمتونم خیلی قشنگه ناسیا جان
به همه آرزوهای قشنگت برسی
سلام مریم جان دوست عزیزم
خیلی متشکرم که برام پیام فرستادی ،خدا رو شکر می کنم که که سرشار از انرژی وعشق وحس های خوب هستم .وصد هزار مرتبه شکر که همه ی عزیزانم دوستانم وشما این انرژی رو از من دریافت می کنین .
راستش مریم جان من قبلاً یه کار آفرین بودم والان البته کاربریم رو عوض کردم وتو کارم هم این انرژی رو به محصولاتمون منتقل می کنم .الهی شکر از زمانیکه با استاد عزیزم آشنا شدم وله قدرت ذهن ،وحس خوب وکنترل ورودیها وشادی وشکرگزاری پی بردم .،واقعا از در ودیوار برام نعمت و رحمت میباره .عمیقأ از لحظاتم لذت می برم وهر لحظه از خودم می پرسم :ناسیا داری رو چه چیزی تمرکز می کنی که اونو وارد زندگیت می کنی .
باز هم از شما مریمجان عزیزم متشکرم .
پر از حس های عالی باشی .
متشکرم بابت ابراز علاقه آن به اسم من .بله من واقعا اسمم رو دوست دارم و معنیش میشه «از من»
در پناه خدا باشی ️
وای وای وای خدایا سپاسگزارم ،چققققدر خالمخوبه ،800تا کامنت پر از عشق ،پر از انرژی ،پر از شادی ونور وزیبایی،چشمام ستاره ای شده وپر از اشک شوقه که میبینم هموطنان ودوستای خوبم اینجا اینقدر آگاهن،اینقدر سخاوتمندن،اینقدر قلب وروحشون بزرگه️
استاد عزیزم فقط ببینید که چه بهشتی اینجا برای ما درست کردین ،که فقط و فقط از حال خوب حرف می زنیم ،از تمرکز بر نکات مثبت ،از زیباییها ،ببینید که ما رو در چه مسیری از عشق ونور وسبزی،ثروت چیه مسیر صحیح قرار دادین.
واقعا خداوند می خواهد که ما صاحب همه چیز باشیم ،همه ی آنچه که دوست داریم وبارمون ثروت وشادی وسلامتی وخوشبختی میاره
خداوند وتمام قوانین کیهان سرگرم کارند تا هر لحظه سلامتی وثروت وشادی وخوشبختی بیشتری وارد زندگیمون بشه
خدایا دست ما رو بگیر ،ببر به سبزترین ،ثروتمندترین وشادترین مسیرها،بشنوم هر آنچه که باید،بببنم هر آنچه که باید لمس کنم هر آنچه که باید .
واقعا استاد عزیزم تکرار این عبارات تاکیدی منو دیونه میکنه ،قشنگ دوستانم و همکارانم همیشه متوجه تفاوت انرژی من میشن ،ووقتی حالشون خوب نیست میان تو دفتر من ،ومبگن ناسیا تو چقققدر انرژیت مثبته یه چیزی بگو حالمون خوب بشه ،حالا من که بهشون انرژی میدم ولی اکثرا سایت عباسمنش دات کام رو معرفی می کنم.
استاد عزیزم دقیقا مصداق توجه به نکات مثبت رو در کار وزندگیم ونتایجم میبینم ،ادمهایی که همه میگن بد رفتارندو.ولی با توجه به نکات مثبتشون،اون سایدی ازشون برانگیخته میشه که همه با من خوب برخورد می کنن،حتی آدمی که همه میگن خسیسه و..ولی هر وقت میاد پیش من برام هدیه میاره .
خلاصه که طبق قانون بی نقصی خداوند،حس خوب مساوی اتفاقات خوب و،دقیقا تمرکز بر نکات مثبت وزیباییها باعث حال خوب و متعاقبا اتفاقات خوب میشه .
من هر روز صبح تو دفترم می نویسم ،«واییی خدایا متشکرم که امروز کلی خبرهای خوب میشنوم ،یا واییییی چقققدر حسم خوبه که امروز فلان قرار داد با تاجر هندی به نتیجه می رسه ؟یا واییییی که پر از هیجانم از هدیه ای که می خوام امروز دریافت کنم.
وتمام خواسته هامو جوری می نویسم که انگار الان دارمشون وخوشحالیشو حس می کنم .ومی دونم که با اینکار فرکانسشو
ن رو می فرستم وبا خواسته هام یکی میشم وواقعا واکثرا در پایان روز پر از حال خوب وهدیه .اتفاقات خوبم .
استاد عزیزم سپاسگزارم از به رایگان قرار دادن این همه آگاهی وروشنی وعشق اینجا ،خدا رو صد هزار مرتبه شکر .
دوستای خوبم براتون یه کیهان ثروت وشادی وعشق وامید وسلامتی می خوام
سلام و درود بر استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان قدرتمند
من حدود 8سال هست که توی مسیر خودشناسی قرار گرفتم و توی این سالها وقتی متمرکز بودم و تمرینها رو زندگی کردم واقعا زندگیم در همه جنبه ها در حال رشد و تغییر بوده حتی بعضی تغییرات به ظاهر دردناک بود ولی این درد شرف داشت نصب به اون چه کنم چه کنم ولی سوال استاد که در مود چطور در کانون توجه خواسته هامون قرار بگیرم رو از تجربه خودم بگم :من وقتهای که مدام ویس گوش می دادم و می نوشتم و شکر گزاری میکردند عالی بود ولی یه موقع های از بس زیبای ها و اتفاق های خوبم زیاد می شد از نوشتن خسته می شدم با اینکه اون لحظه هم حسم بسیار خوب بود ولی یه جای متوجه شدم که من با اینکه نتیجه ها رو میبینم ولی از نوشتن فرار میکنم امروز با تمرین اهرم رنج لذت که در ثروت یک دوباره شروع کردم متوجه شدم من وقتی می خواستم بنویسم ناخوداگاهم به این فکر می کردم که بعدا که دوباره اینها رو می خواهم بخوانم یا کس دیگه ی اینها رو می خواهد بخونه باید حتما یه جای خوب توی دفتر شکر گزاریم باشه که اینجا موچ خودم رو گرفتم که من هم دارم به آینده و توجه به دیگران که من رو تایید کنند می نویسم با اینکه دفتر خودم بود بااینکه من فکر میکردم برای خودم زندگی می کنم و تایید طلبی دیگران را نمی خواهم اینجا متوجه شدم چرا نوشتن برام سخت شده و با گفته استاد که گفتن هر جای می خواهی فقط بنویس تا توجه ت بره روی زیباییها و شادی و خواسته هات ،و به لطف خدای بزرگ برای هدایتش اینجا نوشتن رو به این مدل شروع کردم .
الهی شکر برای وجود خدایی که بهترین ها رو سر راهم قرار می دهد و بهم قدرت و توان اجرا ی الهاماتش رو می دهد .
الان در کنار رودخانه زاینده رود با صدای قشنگ پرنده ها و ویو رودخانه و درختها و اسمون صاف آبی در حال نوشتن هستم که یه گربه سفید ملوس هم آمده کنارم اول نوازش می خواست و بعد هم کنارم توی آفتاب دراز کشید البته این هم یکی از ترسهای بود که من توی خودم شکستم که با حیوانها دوست باشم
سپاس از استاد که دستی از دستان خداوند شد در زندگیم سپاس سپاس سپاس
خدا جون الهی بر امید تو به سمت شادی و ثروت و سلامتی عشق وکمال️
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
چند وقتی هست که حال و هوای جالبی نداشتم، خواسته هایی دارم که بهش نرسیدم و نگرانی فردا و استرس که چرا بهتر نمیشه اوضاع مالی و خلاصه اینکه در زمان حال نیست افکارم، و خیلی دوست داشتم حالم بهتر بشه، دیروز که داشتم پیاده روی میکردم دقیقا به من الهام شد که چرا نمیتونه مثل شما و خانم شایسته از طبیعت و دور اطرافم لذت ببرم، چون در زمان حال زندگی نمیکنم ناخودآگاه داره همینجوری مرور میکنه چطور میشه فردا، شرایط سختر میشه و من نتونستم به اهدافم برسم و ….. حال همین در لحظه بودنم تکاملی و باید تکرار و تکرار بشه که ناخودآگاه در لحظه زندگی کنه و توجه به زیبایی همین لحظه باشه و 100 درصد بزار برا همین حالا اونوقت همه چیز زیباتر میشه
با سپاس
سلام استاد عزیز و سلام مریم شایسته و دوست داشتنی؛
من تصمیم گرفتم بیام چند تا کامنت بخونم و قصد کامنت گذاشتن نداشتم، ولی نمیدونم چی شد که الان دارم مینویسم،
فکر می کنم اولین قدم برای اینکه بتوانیم به زیبایی ها توجه کنیم این است که ذهن مان را از تنش های روزانه دور کنیم.
که با نماز، قرآن خواندن ، مراقبه، پناه بردن به خلوت و سکوت برای من امکان پذیره.
وقتی با خودم خلوت می کنم، با خداوند راز و نیاز میکنم.
اعتراف میکنم که به خودم ظلم کردم و با توجهات ناسالم باعث آلودگی ذهن خودم به انواع ترس ها و ناامیدی ها و تردید ها شدم.
به عبارتی ایمانم را از دست دادم. ایمان که نباشد ، ترس و تردید جای آن را میگیرد.
بعد از خداوند میخواهم که من را از این احساسات پاک کند، آرامم کند و هدایتم کند به مدار بالاتر،
به مدار کسانی که در صراط مستقیم هستند، کسانی که به آنها نعمت داده، نه کسانی که بر آنها خشم گرفته و نه گمراهان،
بعد ، از آنجا که خداوند همواره پاسخ می دهد، من آرام تر می شوم،
بعد مثلا یک فایل میبینم از سایت،
یک أگاهی را گوش میکنم،
تمرینی انجام میدهم، معمولا سپاسگزاری بهترین نتیجه را می دهد برای کنترل توجه،
و کم کم وارد مدار بهتری میشوم.
این مدار خوب ادامه دارد، تا اینکه من با توجهات نامناسب باز به مدار پایین تر سقوط کنم.
چقدر عالی است که کسی قبل از اینکه به مدار پایین تر سقوطکند، با سپاسگزاری ، مدارها را با توجه به زیبایی ها طی کند و بالاتر برود،
عالی و عالی تر بشود.
جمله ای را میخواندم از یکی از امامان اگر اشتباه نکنم… که ؛
شکرگزاری کردن در هنگام نعمت ، از صبر در هنگام بلا سخت تره،
که نشون میده که هر کسی شکرگزار نیست و اغلب افراد غافل میشن که نعمتی رو دارن که همیشه طلب میکردن،،، و حالا دارند و شکرگزار نیستن.
یادم اومد ی بار مادر من تو آسانسور گیر افتاده بود، به خاطر قطع شدن برق.
خیلی هم ترسیده بود و التماس به خدا و امام و فلان .. که بتونه در بیاد.
خلاصه اومد بیرون، و دریغ از ی الهی شکرت،
و فقط غرمیزد که من چقد بدشانسم که این اتفاق برای من افتاد.
یا یادم اومد که چند سال پیش که در فصل بهار باران های سیل آسا میومد، و بعضی شهرها آسیبدیدن، ولی خیلی جاها هم زمین ها به خاطر سیرآب شدن، خیلی سر سبز شدن،
ولی مردم به خاطر اون شهر ها که آسیب دیده بودن از سیل، دلشون نمیخواست سپاسگزاری کنند،
و اگر میگفتی خدا رو شکر چقد خوب شده، باهات دعوا میکردند که این همه خونواده بدبخت شدن چیپس؟؟
من چیزی نمیگفتم،
ولی همون موقع که آگاهی زیادی هم نداشتم ازین حرفشون تعجب می کردم ، و تو دلم میگفتم بابا طرفحساب این قضیه خداست، بنده ی خدا نیست که،
مگه میتونی به خدا غربزنیو دعوا کنی؟
و چقد اون سال پروانه و گل و سبزه زیاد شده بود بخاطر اون بارندگیها.
اینها رو برای یادآوری به خودم نوشتم که فکر نکنم سپاسگزاری کردن که آسان ترین تمرین فراوانی دنیاست، کار دم دستی ای هست.
با ارزش ترین کاری است که یک انسان برای آن توفیق پیدا میکند.
در پناه الله یکتا باشید.
سلام زهرا عزیز
اینقدر کامنتت زیبا و دلنشین بود من دلم نمیومد به راحتی از کنارش بگذرم و گفتم بیام به شما پاسخ بدم و هم از شما سپاسگزاری کنم بابت بیاد اوردن این اگاهی ها و هم با سپاسگزاری به جهان ثابت کنم من از این دست اگاهی ها و کامنتهای زیبا بیشتر میخوام
یه جای از کامنتتون خیلی برام جالب بود از حرفهای مردم که
عوام بیشتر دوست فقط بدنبال ایراد اتفاقات باشند و وقتی شما میایی خلاف ذهنیت اونها عمل میکنی و به نکات مثبت همون اتفاق توجه میکنی شدیدا مورد مخالفت اونها قرار میگیری که چرا این حرف میزنی !!!!
یه جورایی ادمها عادت کردن فقط بدنبال نکات منفی هر اتفاق باشند
من هم مثل شما وقتی فهمیدم که بقیه کلا تو هر زمینه خلاف نظر شما رو دارند سعی کردم دیگه باهاشون جر و بحث نکنم و بیام این انرژی رو فقط رو کسب مهارت خودم بذارم اون هم مهارت بیشتر در کنترل ذهن و دادن ورودی بهتر به ذهن خودم
بازم ازت تشکر میکنم زهرا عزیز به حرف قلبت گوش کردی و اومدی این نکات مثبت اشاره کردی تا برای ما هم یاد اوری بشه که مسیر که ما داریم طی میکنم چیزی نیست عوام جامعه انجام بدن
بقول استاد ما جز اون 1% کل مردم جهان هستیم که توسط خداوند داریم هدایت میشیم به مسیر صاف و درست به مسیر کسانی که خداوند به انها نعمت داده نه گمراهان و غضب شدگان
سپاس فراوان دوست عزیز
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
سلام به شما دوست هم فرکانسی ،
امیدوارم در مدار شادی و نعمت کثیر باشید.
پاسخ شما را در زمان درستی خواندم، زمانی که احتیاج داشتم به ردپای خودم رجوع کنم.
من هم از شما سپاسگزارم. باشد که به سلک بندگان سپاسگزار خالق زیبایی ها دربیایم.
هدف از این زندگی مادی، پیدا کردن خداوند در صراط مستقیم است
إِنَّ رَبِّی عَلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ
در مسیر باشید.
من عاشق این هدایت و این همزمانی خدا هستم
سلام زهرا عزیز
کامنت قبلیت رو خوندم باز اون نکته سپاسگزاری برام بولد شد
از اینکه اون نعمت داریم ولی ممکنه فراموش کنیم که این خواسته قبلا جزی از خواستهای ما بود و شدیدا از ته قلب داشتن اون نعمت رو به جهان اعلام کرده بودیم
ولی چون وقتی که بهش رسیدیم خیلی زود برامون عادی شد
و ممکنه بهش توجه نکنیم و بابت وجود اون نعمت سپاسگزار نباشیم
دقیقا این حرفتون رو قبول دارم که موقعی که اون نعمت رو داری و اگر بتونی سپاسگزار باشی کار با ارزش انجام دادی
واقعا سپاسگزار بودن کار سختیه
چون شیطان همیشه میخواد ما رو گمراه کنه تا در مسیر خداوند قرار نگیرم
بنابراین سپاسگزار بودن کار راحتی نیست
پس این ما هستیم که باید اگاهانه باید بتونیم هر لحظه ذهن خودمون رو کنترل کنیم و عادتش بدیم که یه ذهن سپاسگزار باشه
و این خصوصیت جزی از شخصیت ما بشه
انشالله خداوند کمک کنه که تو این مسیر صاف و الهی قرار بگیریم و همیشه بدنبال رشد و پیشرفت و بهبود شرایط فعلی خودمون باشیم
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
بینهایت سپاسگزارم زهرا عزیز که امروز دستی از دستان خداوند شدی برای من تا این اگاهی رو از طرف شما دریافت کنم و بیام دوباره مسیرم رو اصلاح کنم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند باشید
فعلا
یا حق
سلام دوست عزیز
واقعا هر چقدر به سپاسگزاری توجه کنیم و براش وقت و تمرکز و برنامه بزاریم کمه،
چون ما انسانیم و فراموشی با خلقت مادی ما آمیخته شده.
خودمان را سرزنش نکنیم ولی آگاه به این ویژگی انسانی باشیم و باخبر ،
ما زود فراموش میکنیم، در حالی که سپاسگزاری و قانون حال خوب اتفاقات خوب، راز ساده ی زندگی در این کره ی خاکیه.
امیدوارم که در مدارهای بالا بدرخشید.
به نام ربّ
سلام زهرا جان
من هر کاری کردم از روزی که برای من در فایل تسلیم بودن در برابر خدا دیدگاهت رو گذاشتی پاسخ بدم نشد
مینوشت خطا از پایگاه داده
گفتم بیام پاسخت رو در یکی از دیدگاه هاتو بنویسم
درمورد این حرفایی که نوشتی برام
گفتگو با دوستان 3 | تسلیم بودن در برابر هدایت در پاسخ به طیبه مزرعه لی
سلام طیبه جانم، اول ازت متشکرم که برام این پیام رو نوشتی، نمیدونی چقدر خوشحالم کردی. ی چیزی بهت بگم باورت نمیشه، کار منم نقاشی و بافتنیه، ببین خداوند چجوری پیام تو رو سر راه من قرار داد تا دلم رو روشن کنه!؟ خیلی روش کارت که برام نوشتی بهم انگیزه داده که منم رو باورام جدی تر کار کنم. چند وقت پیش به خداوند گفتم می دونم مشکل از کم کاریه منه، وگرنه قبول دارم که تو می تونی منو ازینجایی که هستم صد درجه بهبود و پیشرفت بدی، ولی بقول تو ما باید سمت خودمون رو انجام بدیم و خداوند از قانون به خاطر ما تخطی نمیکنه. ما هم باید تکرار باور رو داشته باشیم. امروز یکم حسم منفی شده بود به خاطر اتفاقاتی، اومدم آهنگ گوش دادم دیدم نه جواب نمیده، یکی از فایل های گفتگو با دوستان رو گوش دادم، بعد گفتم خوب خدایا چی الان برای من لازمه، گفت قرآن گوش بده، یکم صوتی سوره حضرت مریم رو گوش دادم و بعد اومدم تو سایت و پیام تو رو دیدم. واقعا الان حسم خوبه. خداوند قدم به قدم فرکانس منو عوض کرد ، خدایا شکرت. واقعا خوشحالم که دوستانی مثل تو در این سایت دارم…
و جواب من برای این همه لطف و محبتت
به نام ربّ
سلام زهرا جان خوبی ؟
من چند روز پیش که برام این نوشته رو گذاشتی خوندمش
ولی هر کاری کردم نشد برات پاسخ بذارم چون پایین نوشته ات اصلا پاسخ نبود که روش بزنم و بنویسم برات
من از اونروز تا امروز داشتم بهت فکر میکردم که چرا نشد برات پاسخی بنویسم
جالب و عجیب تر اینکه
من الان اومدم سایت قبلش داشتم فکر میکردم که خدایا چجوری باید جواب دوستم رو بنویسم که این جمله رو تو پاسخش نوشته :
ی چیزی بهت بگم باورت نمیشه، کار منم نقاشی و بافتنیه،
ببین خداوند چجوری پیام تو رو سر راه من قرار داد تا دلم رو روشن کنه!؟
بعد وقتی وارد سایت شدم دیدم کنار اسمم یه دایره آبی افتاده و باز کردم دیدم پیام شماست
گفتم خدایا من که جوابی براش ننوشتم چی شد ؟؟
حس کردم نباید پیام رو بخونم و اول باید برم نمازمو بخونم و بعد بیام سایت
وقتی اومدم دیدم همون پیام چند روز پیشت هست که هرکاری کردم نشد جوابی براش بنویسم
و اومدم کمی بالاتر و روی یکی از نوشته هات که پاسخ داشت بنویسم
چقدر خوب که خدا من رو با یه نقاش مهربون و خاص آشنا کرد
چند روز پیش میخواستم بهت بگم که شاید پیام من برات نشونه بوده تا تو هم گل سر ببافی و نقاشی بکشی و ببری بفروشی تا مراحل بعدی بهت گفته بشه
چون من خودم پیام هر کس رو میخونم سریع میگم این از طرف خداست که باید بیشتر دقت کنم ببینم چی باید از حرفاش بفهمم
حس کردم که اینو بهت بگم که تو هم گل سر جوانه و نقاشی بکشی و ببری بفروشی
راستش چند روز پیش که بهم گفته شد بهت بگم این حرفمو ،نجوای ذهنم میخواست مانعم بشه میگفت نگو بهش ،گفتم بشین سرجات من کیم این وسط
هرچی خدا بهم بگه منم همونو انجام میدم ،بعدشم روزی هر کس رو خدا بهش میرسونه
خدایی کا منو هدایت کرد تا رد پای هر روزم رو اینجا بنویسم ،همون خدا خوب بلده برای همه چجوری راهنمایی کنه و ثروت و نعمت عطا کنه
و انگار امروز قرار بود من بیام و خدا هدایت کنه و دوباره پیامت رو برام روشن کنه تا بنویسم برات
ان شاء الله که پر فروش میشه کارت و رونق میگیره حتما انجامش بده
آموزش های بافت جوانه گل سر تو یوتیوب هست و کلی آموزش گل سر دیگه
حتی میتونی آینه دستی رنگ کنی و ببری بفروشی
برات بی نهایت زیبایی رو میخوام و عشق باشه برات و پر برکت و پر روزی باشه و بی نهایت ثروت و سلامتی
آیه 90 سوره یوسف
سلام ب همگی
امیدوارم حال دلتون پر از احساس شادی باشه
اول اینو بگم که چ قدر قشنگ بود این فایل و من چ قدر لذت بردم از این مناظر فوق العاده زیبا
چیزی که برام جالب بود این بودش که هرکسی برای خودش یه سری علایق داره و از یه محیطی لذت میبره
محیطی که من ازش لذت میبرم محیطی که حتما توش آب باشه حالا اگه سرسبزی ام بود بهتر ولی اگه نبود هم من ب اوج لذت خودم میرسم
یعنی قطعا اون خونه ی رویایی من چسبیده به ساحله
به خصوص اگه اون آب
آب دریا هم باشه که دیگه شاهکار میشه
زمانی که دوربین توی فایل نزدیک به موجها شد اونجایی که ب ساحل میرسید همون حس و حالی بهم دست داد که توی قشم دیده بودم
واقعا شاهکاره آب دریا ب خصوص اگه به اقیانوس ختم بشه
باز مورد قشنگ دیگه ای که دیدم اون ترکیب رنگها حتی تا توی ساحل بود
که میشد کلی از این ترکیب سه رنگ آبی دریا
و ترکیب دو رنگ متفاوت ساحل الهام گرفت حتی برای طراحی طلا
خیللی خوشگل بود خیلی لذت بردم
امشبم میخام باز ب ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو آنالیز کنم
دلم نمیاد اینو قبلش نگم اینو اینجا میگم که برای خودم ردپا بشه
من تقریبا فک میکنم دو هزار هفتصد روزه که توی این سایت عضوم
ولی فک نمیکنم من تفاوتی داشته باشم با اونیی که امروز توی سایت اومده
چون من ب این آگاهی ها عمل نکرردم
امشب نشستم خودم یه جورای کنکاش کردم
دیدم من درسته یه سری کارها مثل تلویزیون ندیدنو سالهاس انجام نمیدم تقریبا
یا مثلا با بقیه هرچه قدرم توی خیابون ناخواسته بگن من هیچ جوابی نمیدم
نهایتا یه لبخند بعدم رومو میکنم اونطرف
ولی از درون افتضاحم
یعنی با خودم امشب گفتم تو این آگاهی رو میشنوی همشم درسته
ولی چون زورت ب خودت نمیرسه هیچ کدومو اجرا نمیکنی
خودمو که دیگه نمیخام گول بزنم
رک و راست باید پای خودم وایسم
من نه درست شکر گذاری میکنم
نه درست ب خواسته ها توجه میکنم
خدا رو شکر توی همه ی جنبه هام زندگیم خوبه ب غیر از مالی
و دلیلی هم نداره تغیر کنه
من هنوزم دارم با نگاه پدر و مادرم به دنیا نگاه میکنم (البته فقط توی زمینه ی مالی)
و همونم دارم تجربه میکنم
تهشو بگم
اگه قرار باشه من متفاوت بشه نتایج مالیم
چون تو بقیه جنبه ها تقریبا بالای نود پنج درصد جنسم جوره
و طبیعی هم هست چون اون قسمتا ذهنمو خیلی کنترل میکنم
ولی بحث مالی اصلا این شکلی نیستم
و تا زمانی که اینجوری باشم فقط دارم عمرمو هدر میدم
و اگه بگم هشتاد درصد از انعمت علیهم بحث مالیه پر بی راه نگفتم
قطعا با این روش ب جاهای خوبی ختم نخواهد شد نه توی این دنیا و نه توی اون دنیا
اما آیه امشب
قَالُوا أَإِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ ۖ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَـٰذَا أَخِی ۖ قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا ۖ إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿٩٠﴾
گفتند: «آیا تو همان یوسفی؟!» گفت: «(آری،) من یوسفم، و این برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد؛ هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز میشود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند!» (90)
داستان حضرت یوسف آیه ی امشب
فک میکنم قبلا هم یه بار دیگه در موردش گفتم ولی اونقدر خوبه که حس قشنگی بهم میده
یوسف یادمون باشه بچه لاکچری قرآنه
یادمون باشه یوسف عزیز باباش بود گل سر سبد باباش بود
انداختنش توی چاه از سر حسادت
خواستن پدرشو در بیارن
اون زمانی که توی چاه بود اگه یوسف حالش بد میشد شاید توی همون چاه میمرد
ولی یوسف سعی کرد خیریت رو ببینه
یوسف اون زمانی که فروختنش و پاش به مصر میرسه و میذارنش روی اون جایگاه فروش برده
میتونس ناراحت باشه و بگه ببین من عزیز بزرگ کنعان بودم
ببین باهام چی کار کردن که الان برده شدم
احتمالا منو میخرن میبرن ال میکنن بل میکنن
هزار تا داستان میتونس ذهنش ببافه
ولی این کارو نکرد
ذهنش مثبت بود
توکلش با اینکه ترسیده بود ب خدا بود
ثمره اش چی شد یوسف رفت توی قصر عزیز مصر
باز تا اینجا هم اتفاق خاصی نیوفتاده
یعنی بازم یوسف میتونه منفی بافی کنه
که از پدرت دور شدی
الان اینجا توی مصر هم خیلی جدی ان همه یه جوره دیگه ان
ولی بازم حالش بد نشد
تهشو بگم
عزیز بزرگ کنعانو میندازن توی چاه که دهنشو سرویس کنند ولی اون میشه عزیز مصر
یوسف کنعان براش کوچیک بود
یوسف بچه لاکچری عادت به خاک و خل نداشته اون احساس لیاقت کشوندتش به سمت مصر
وای که چ قدر خدا قشنگ هدایت میکنه
حالا داستان این آیه چیه
اون زمانی که همونایی که میخاستن بیچاره اش کنن همونا میان میبننش که ب چ عزت و جلالی رسیده
یوسف چی بهشون میگه
هر کس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، (سرانجام پیروز میشود؛) چرا که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند!»
آخر آیه باور یوسفو نسبت به دنیا داره میگه
خدا پاداش نیکوکاران رو هدر نمیده
یعنی میدونه باید صبر میکرده در کنارش باید اون کنترل ذهن که اینجا به اسم تقوا آورده شده رو هم باید داشته باشه
و اینا میدونسه که صد درصد این فرمول به موفقیت میرسه
توی زندگی همه ی ما یه شرایطی پیش میاد که خیلی شاید به ظاهر بد باشه ولی اونی که صبر داشته باشه و بتونه ذهنشو کنترل کنه اون همون کسی که بازی رو میبره
تفاوت ما با اونی که الان پورشه سواره فقط توی همون خفت کردن ذهنمونه
اون بلده بیشتر خودشو کنترل کنه باور های محدود کننده اشو در آورده و الانم داره لذتشو میبره
ما این کارو نکردیم خیلی از ماها البته
و طبیعتا نتیجه با اون متفاوت میشه
یعنی خیلی قشنگ یوسف فرمول موفقیتشو گفت
اول تقوا همون کنترل ذهن به خصوص توی شرایط سخت
دوم صبر داشتن یعنی احساس خوب حتی توی شرایط به ظاهر بد و اجازه دادن ب خدا برای اینکه کارشو انجام بده
سوم مرحله دریافت نتیجه با این باور که اونی ک اون دو مرحله رو خوب انجام داده خدا اصن نمیذاره اصن اجازه نمیده که اون نتیجه وارد زندگیش نشه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس
دوستون دارم
سلام به دوست گرامی
آقای مجید مرادی
از این که پیگیرانه به هدایت الهی در باب نشانه های صاحب کاینات در کتاب الهی عمل می کنید ، شما را ستایش می کنم . پیگیر کامنت های پر محتوی و نگاه زیبا بین شما هستم .
2600 روز است که خدای بی شریک شما را به این گنج بی پایان یعنی سایت استادم هدایت کرده است !
شما بهتر میدانید که این هدایت روز به روز و لحظه به لحظه ی ما به واسطه ی قانون( انا علینا للهدی) یعنی ما در سیستمی عاشقانه به نام قوانین لایتغیر الهی در گردش هستیم !
یعنی به حال خویش واگذاشته نیستیم!
یعنی آن نیروی لایزال ما را رصد می کند !
یعنی در این میان بنا به قانون “”بما قدمت ایدیهم “” هر گام ما منتهی به عملی می شود که فرکانس ، عشق و ارتعاش آن را از فبل فرستاده ایم !
نوشته اید :
((..ولی چون زورت ب خودت نمیرسه هیچ کدومو اجرا نمیکنی
خودمو که دیگه نمیخام گول بزنم
رک و راست باید پای خودم وایسم
من نه درست شکر گذاری میکنم
نه درست ب خواسته ها توجه میکنم
خدا رو شکر توی همه ی جنبه هام زندگیم خوبه ب غیر از مالی
و دلیلی هم نداره تغیر کنه
من هنوزم دارم با نگاه پدر و مادرم به دنیا نگاه میکنم (البته فقط توی زمینه ی مالی)
و همونم دارم تجربه میکنم
تهشو بگم
اگه قرار باشه من متفاوت بشه نتایج مالیم
چون تو بقیه جنبه ها تقریبا بالای نود پنج درصد جنسم جوره
و طبیعی هم هست چون اون قسمتا ذهنمو خیلی کنترل میکنم
ولی بحث مالی اصلا این شکلی نیستم
و تا زمانی که اینجوری باشم فقط دارم عمرمو هدر میدم
و اگه بگم هشتاد درصد از انعمت علیهم بحث مالیه پر بی راه نگفتم
قطعا با این روش ب جاهای خوبی ختم نخواهد شد نه توی این دنیا و نه توی اون دنیا))
خیلی عااالی خودتان را آنالیز کردید یعنی نصف بیشتر راه را طی کردید پس چرا در امر مالی نتیجه نمی آد ؟ چون ترمزهای ذهنی بیشتر ما در امر مالی زیاد است از کودکی همونی که استاد هم روش تاکید داره . ما یک پایمان روی گاز است و پای دیگر روی ترمز . و باز به قول استاد گرامی الان مرحله ای است که تمرکز لیزری روی ترمز ها مون باشه .چطوری ؟
1- پیدا کردن ترمز
2-نوشتن اهرم رنج و لذت برای اون ترمز فقط ( توجه کنیم فقط همون ترمز، شاخه به شاخه نریم)
3- دیدن فایل ها برای کشف نشانه ها برای همان ترمز
4- جملات تاکیدی لذت بخش برای همان ترمز تا به آرامی روغن کاری بشه.
5- قدم های جدید و کوچک کوچک برای تبدیل آن ترمز به گاز (یه ذره گاز میدی تا نتیجه را ببینی).
6- با دیدن هر نتیجه کوچک و نشانه برای خودت یه کادو بگیر یا خودتو مهمون کن به جای زیبا ،پیاده روی ، یعنی به کاینات بگو که می فهمی اگه یه قدم برداری اون 99 قدم بر می داره .
7- در مورد انرژی لایزال که ما رو احاطه کرده مطالعه کن ! اون آنرژی هوشیاره مثل موم می مونه ، منتظره که تو بهش شکل بدی با چی؟ با تکرار مدام یک فکر ،یک تصویر، یک احساس عالی نسبت به همون خواسته ای که ترمز رو از روش برداشتی .
8- خیال نکنیم که پیدا کردن یه ترمز یعنی کار تمومه نه ! وقتی توی پیدا کردن ترمزها خبره می شیم یعنی داریم ذهن رو شکل میدیم و نرون های عصبی جدیدی توی مغزمان آماده میشه برای ایجاد یه عادت جدید . نتیجه :
وقتی توی این کلیپ استاد می گه عادتی که زندگی ما را برای همیشه تغییر می دهد یعنی آقا وقتی با پیدا کردن ترمز ، و تمرین برای تغییرش به گاز ، و مداومت و تکرار یه کار خوب و درست هر چند کوچک و کوچک باشه ، اون رشته عصبی که توی مغزمان شکل بگیره و هی روش تمرین کنی به آرامی عادت هامون تغییر میکنه ، آروم آروم یه آدم دیگه ای می شیم ، آروم آروم مدار ما عوض می شه . بعد اتفاقات و آدم های اطرافمون تغییر می کنه، پیشنهاد ها و ایده های جدید میاد و الی آخر
پس دوست گرامی
من منتظر نتایج عالی تو هستم که نشانگر عملکرد قوانین است و عادتی که زندگی مان را کن فیکن می کند .
با اشتیاق کامنت هایت را دنبال می کنم . سپاسگزار خدای بی شریک
سپاسگزار این استادِ عاشق قوانین
سپاسگزار این سایت بی نظیر
سپاسگزار دوستان تلاشگر
سپاسگزار خودم که امروز ذهنم شکارچیِ کامنت شما بود .
سپاس
سلام مهری خانم
ممنون از این کامنت خوبتون و پر محتوا
اتفاقا دارم خیلی محکم روی این ترمز و گار کار میکنم
شیوه ی من اینجوری بود که میومدم میگفتم میخام به ماهی صد میلیون برسم ذهنم یه سری مقاومت ها داشت و اونا رو مینوشتم و براشون دلیل منطقی میاوردم
ولی یه باورو روش کار نکردم شاید به صد تا باور مختلف رسیدم
چون روزی سه بار این کارو انجام میدم
هر بار پنجاه دقیقه
و موردی که الان منو گیج کرده من کل سه تا پنجاه دقیقه رو مثلا روی یه باور فراوانی کار کنم؟ تا کی؟ بعد از کجا متوجه بشم کافیه دیگه؟
شما میگی تمرکزی روی یه زمینه کار کن
منم قبول دارم ولی ذهن من هر لحظه یه چیزی میگه
مثلا الان میگه سرمایه اولیه خیلی مهمه
عصر میگه خانواده ی ثروتمند مهمه
شب میگه اصن پول نیست این رقمی که تو میخای خیلی پوله
کامنت شما رو نشونه دیدم
چون من ده روزه دارم روی این قضیه کار میکنم تخصصی
اونم یکی از دوستان قدیمی بهم پیام داد که از کاربرای سایت عباسمنش بود که قبلا شرایط خوبی نداشت و الان به درآمد ماهانه صد تومن رسیده
اون اصن این ایده رو بهم داد
حالا از اونم پرسیدم جزیئات کارو
گفتم ببینم نظر شما چیه
اگه امکانش هست مورد سه و پنج و هفت رو با مثال عملی برام توضیح بدید (مثلا ذهن من میگه پول کمه با شرایط تو این امکانپذیر نیست) که میتونه خیلی کمک کننده باشه
خلاصه ی کامنت شما
یک پیدا کردن ترمز
دو اهرم رنج و لذت برای اون ترمز
سه پیدا کردن نشانه ها : فک میکنم منظورتون اینکه الگو پیدا کنیم که مثلا اون مورد رو نقض کنه درسته؟
چهار جملات تاکیدی
پنج اقدام عملی (فک میکنم منظورتون اینکه برای اون باوری که تو درست کردی حالا اگه واقعا کارت رو خوب انجام داده باشی باید یه ایده بهت برسه درسته؟)
شش تایید نشانه ها
هفت قبول کردن اینکه ما خلیفه خدا هستیم و میتونیم هر کاری رو انجام بدیم درسته؟
هشت ادامه دادن همین مسیر برای ترمز های بعدی
بازم مچکرم
میخام نتیجه ی این کامنت رو برای خودم تبدیل کنم به یک فرمول و بزنم به دیوار تا همیشه جلوی چشمم باشه و یه یادگاری قشنگ از شما دوست عزیزم باشه
سلام به دوست گرامی
آقای مجید مرادی
تشکر می کنم که کامنت من موجب تفکر در باب قوانین شده است.
سعی من بر این است که آموزه های استاد گرامی را ابتدا در اندیشه ام و سپس در عملکردم به کار ببندم .
سه موردی که پرسیدید را اینجا دوباره عنوان می کنم
3- دیدن فایل های سایت برای توجه به نشانه ها یی در جهت همان ترمز !
5- قدم های جدید و کوچک کوچک برای تبدیل آن ترمز به گاز (یه ذره گاز میدی تا نتیجه را ببینی).
7-در مورد انرژی لایزال که ما رو احاطه کرده مطالعه کن ! اون آنرژی هوشیاره مثل موم می مونه ، منتظره که تو بهش شکل بدی با چی؟ با تکرار مدام یک فکر ،یک تصویر، یک احساس عالی نسبت به همون خواسته ای که ترمز رو از روش برداشتی
یک – برای کاینات زمان مفهومی ندارد . این امری اعتباری است که انسان ها برای بهتر زندگی کردن در زندگی شان ابداع کردند . پس برای کاینات چه چیز مهم است ؟
همان طور که خودتان بهتر می دانید هستی بیکران بنیانش بر انرژی ، ذره های کوانتمی و فرکانس است . یعنی زبان مشترک پدیده ها ( انسان و بقیه هستی ) بر پایه ارتعاش و انرژی است و نه زبانِ گفتاری ما آدم ها ! پس برای اتصال با کاینات محتاج فهم قوانینِ بدون تغییری هستیم که بر زندگی مان حاکم است .
@@قانون طلایی تکامل را چقدر در زندگی مان لحاظ می کنیم ؟ طبق آموزه های استاد گرانقدر قرار نیست ما خودمان را با هیچکس مقایسه کنیم . چرا؟
طبق قانون الهی بما قدمت ایدیهم ، هرکس هر فرکانسی را که هر لحظه می فرستد مطابق آن نتیجه اش را دریافت می کند و هیچ دو آدمی مشابه نیستند( دو برادر در یک خانواده زندگی شان متفاوت است چه برسد به دوست ، همکار ، هم دانشگاهی و…همین آقای عباس برزگر که خودتان مثال زدید . چند نفر در آن روستا هستند ؟ خیلی .پس چرا بقیه مشابه ایشان نشدند . اما چه کسی مثل عباس برزگر میشه ؟ کسی که او را الگوی خودش کنه و توجه به تمام زیر و بم زندگیش داشته باشه ) . پس ما فقط می توانیم خودمان را با خودمان در ماه گذشته یا سالِ گذشته و … مقایسه کنیم تا متوجه تغییر حرکات و شخصیت مان بشویم .داشتن الگو عالیه مثل استاد عزیز اما باید توجه داشته باشیم به تکاملی که طی کرده حالا برای یکی کمتر و یکی بیشتر . اما مقایسه فقط با خودمان . در غیر اینصورت دچار اشتباه میشویم( موردی که شما گفتید که دوست تان چطور به صد میلیون در ماه رسیده ؟ آیا شما به تمام عملکرد ایشان واقف هستید ؟ آیا شما مانند ایشان عمل کرده اید ؟ )
@@قانون طلایی جذب ، در طول روز جذب چه مسائلی می شویم ؟ کانون توجه ما بر روی کدام موضوعات متمرکز است ؟ چقدر روی این مهم تمرین می کنیم؟( در بحث ثروت و ورود برکات و نعمت ها به یک مورد مهم توجه کنیم . پول همانند بقیه پدیده یک فرکانس و انرژی است و دارای مدار خاص خود . من چطوری در مدار ثروت قرار بگیرم ؟
توجه کنیم که همین الانم در مدار ثروت هستیم اما قراره بیشتر و بیشتر بشه . هرچی توی کاری که انجام میدیم مهارت بالاتر بره در مقابل پول بیشتری وارد زندگی میشه و مدار مون بالاتر میره .
مثال یک = یه شاگرد نجار ده ساله در کارگاه
اول باید یاد بگیره محیط کارگاه رو تمیز کنه
بعدش یاد بگیره چوب هارا ساب بده
بعدش پایه صندلی رو به بدنه وصل کنه
بعدش استادش روی صندلی نقش و نگاری می کشه که مثلن در یوتیوب دیدم قیمت میلیون دلاری گذاشتن .
البته اصلن زمان مهم نیست .یکی ممکنه تکاملش و توی دوسال طی کنه ، یکی هم بیست سال چطور؟ اگه تمرکزش فقط روی یادگیری باشه ، اشتیاق داشته باشه ، هدف داشته باشه ، نه تقلا میکنه و نه زجری می کشه ، همین طوری که آموزش می بینه از استادش و زندگی اش را هم پیش می بره با لذت و پیش میره مهارت هم کسب می کنه . به ارزش های بیشتر میرسه
@@قانون همزمانی ، چقدر به نشانه های همزمان در زندگی مان واقف هستیم ؟ چرا همزمانی مهم است ؟ کاینات از طریق نشانه ها ، همزمان اتفاق افتادن ها ، نه تنها با ما سخن می گوید بلکه از همین طریق ما را هدایت می کند . چرا که خدای بی شریک وعده انا علینا للهدی به بنده اش داده است .
مثال از خودم = من نویسنده هستم و از زمانِ آشنایی با استاد و آموزه ها پیوسته برای این مهارتی که به آن احاطه دارم از خدایم جهت برکت ،فراوانی و ثروت هدایت می طلبم. چطور ؟
باور تاکیدی
#- سپاسگزارم که نویسنده ی موفقی هستم و پیوسته رزق به غیرالحساب از روزنه های مختلف وارد زندگیم می شود #
اما مگه نگفتیم که کاینات فقط از طریق فرکانس با من ارتباط دارد ، پس چطور مرا درک می کند ؟ از طریق اشتیاقی که برای عمل کردن دارم. (اشتیاق یه فرکانس داره ! تنبلی یه فرکانس داره ! خشم یه فرکانس داره! )
، عشق به کاری که انجام می دهم ، مرا می فهمد . اما من چطور زبان او را درک کنم ؟ از طریق نشانه ها و همزمانی ها .
مثال من =
((( … دیروز چند نشانه را توجه کردم:
یک – تصویری از فنجان قهوه به نظرم رسید
دوم – هنگام رفتن برای کاری گنجشکی از روی دیوار پرید .
سوم – نشانه ای در کامنت یکی از دوستان سایت دریافت کردم .
چهارم – از دو عابر شنیدم ” خدا برکت بده ”
همه نشانه ها را دریافت کردم و یادداشت کردم .یعنی چی ؟
یعنی هدایت شدم و حالا زمان عمل کردن بود .
استاد میگه ( آقا عمل کنید به هر هدایتی هر چند کوچک عمل کنید ، ایمانی که عمل نیاره حرف مفته )
خب شروع به نوشتن کردم و مطلب آماده شد و در پیج اینستای من قرار گرفت . این یه مثال بود .
حالا دوست گرامی من نمی دانم شما در چه رشته ای مهارت دارید و مشغول هستید ، توجه به همین هدایت های ریز ریز و سپس عمل کردن ، ما را تکامل میده و آماده می شیم برای کارهایی که به نظرما بزرگتر و مهمتر است (مطلب شماره یک را که نوشتم در جهت پاسخ به بند سوم بود که شما پرسیدید امیدوارم توانسته باشم آموزه های استادم را منتقل کنم )
دوم – تمرکز ( کنترل ذهن ) (جهت پاسخ به 5 و 7)
در پاسخ به مورد 5 ،
بر طبق قانون تکامل بایستی قدم هایی متناسب با توانایی هایمان برداریم ( به قول استاد گرامی از همون جایی که هستین! با همون امکاناتی که دارین !) تا به آرامی پای مان را از روی ترمزی که داریم برداریم ، کم کم شروع به گاز دادن کنیم . چطور ؟
مثال آقای عطار روشن = با همون امکاناتی که داشتند سعی کردند رفتارهایشان را تغییر بدهند . چطوری ؟
– تکیه کلام شان و حرف زدنشان را تغییر دادند .
– طرز لباس پوشیدن شان را تغییر دادند .
– قسطی خرید نکنند ، چک ندهند وام نگیرند .
– از اخبار دوری کنند ، از افراد منفی دور شوند .
( گفتگوی ایشان را در سایت مرور کنیم )
مثال من = ترمز من برای ثروت ،عدم احساس لیاقت و ارزشمندی و عشق به خودم است که روی آن همچنان تمرین می کنم !چطوری؟
– بهترین لباس هایم را می پوشم !
– از بهترین مکان ها در حد توانم خرید می کنم !
– تکیه کلام هایم را تغییر دادهام!
– از افرادی که منفی نگر هستند و عدم احساس لیاقت می کنند دوری می کنم!
– با احترام با اطرافیانم برخورد می کنم تا موظف به احترام گذاشتن به من باشند !
– برای هر قدم مثبتی به خودم جایزه می دهم !
– به رستوران های خوب دوستانم را دعوت می کنم و آن ها هم متقابلن مرا به بهترین مکان ها دعوت می کنند !
– دنبال تخفیف و ارزانی نیستم به کیفیت اهمیت میدم!
خب در مقابل عملکرد بالا ( توجه کنیم عمل کردن ، عمل کردن) به آرامی آدم ها ، شرایط و برکات و نعمت ها وارد زندگیم شدند و من نشانه ها را تایید می کردم و به عمل کردن ادامه میدهم.
بر مبنای اهرم رنج و لذت ترمز به آرامی به گاز مبدل می شه ، چطوری ؟
احساس عدم لیاقت تبدیل به احساس لیاقت میشه ! احساس ارزشمندی من بالا و بالاتر میره .
( پس اینطوری تمرکز می کنم روی تمرین هایی که عدم لیاقت را به لیاقت ، ارزشمندی و عشق به خودم تبدیل می کنه )
و این تمرین و تحقیق و ممارست و توجه مدام به آموزه های استاد گرانقدرم همچنان ادامه دارد .
دوستم امیدوارم توانسته باشم پاسخی مناسب به سوالتان بدهم .
از خدای بی شریک ، استاد نازنین و شما سپاسگزارم .
سلام استاد عزیزم و سلام به همه خانواده عباسمنش
خداروشکر واسه دیدن این فایل که از هدایتهای الله یکتای خوبم واسه دیدن زیباییهاست.استاد با دیدن فایلهای تصویریتون اصلا از دنیای خودم خارج میشم و خودمو همراه شما و تو این مکانهای زیبای خدا میبینم .چقدر قدرت و عظمت توی خلقتش داره که تموم نشدنیه.
هر روز از خدای مهربونم میخوام و مینویسم که معجزه هاشو نشونم بده،زیباییهاشو نشونم بده و هدایتم کنه.و اون همواره در حال خلق زیبایی و معجزه های بی پایانه و فقط کافیه من چشم باز کنم و ببینم.من وقتی از خدای مهربونم میخوام که معجزه ها و زیباییهاشو نشونم بده،تیزبین تر از همیشه نگاه میکنم،میگردم و توجه میکنم تا از کوچکترین چیزاهم نگذرم.مثل کسی که دنبال یه آدرس میگرده،،دقیق نگاه میکنم،،دنبال نشونه ها و تابلوها میگردم،سر هر کوچه و خیابون چشمامو واسه پیدا کردن نشونه ها باز میکنم.ما همیشه همه جای زندگیمون پر از معجزس ،پر از زیبایی.خیلی هاش همیشه بوده ولی الان میبینم.برای دیدن زیباییها اول از همه چشممو روی زشتیها میبندم،خیلی از جمعها و آدمها رو کنار گذاشتم و توی هر شرایطی خودمو به چالش دعوت میکنم که از هر صحنه یا حرف یا آدمی،زیباییهاشو بشمرم. باید برای نوشته های آخر شب کلکسیون بیشتری از زیباییها داشته باشم برای نوشتن.واقعا چقدر راحت در اختیارمون همه چی قرار داد و فقط میخواد ازش استفاده کنیم.ازتون سپاسگذارم بی نهایت که دستی از دستان خداوند مهربون هستین و یک معجزه زیبا توی زندگی من .دوستتون دارم و بهترینهارو براتون آرزو دارم
به نام رب تنها قدرت و فرمانروای کیهان
سلام به استاد بینظیرم مرد حرف و عمل
سلام به مریم بانوی قشنگم که بهترین الگوی منی برای ساختن زندگی زیباتر
سلام به دوستان گلم که با خوندن کامنتاتون لذت میبرم و توجه میکنم به زیبایی ها
استاد واقعا خوشحال و سپاسگزارم که لایق دریافت چنین آگاهی هایی در این سایت توحیدی هستم و اینجا دارم طعم واقعی زندگی و میچشم
خداروشاکرم که لحظه به لحظه من و هدایت میکنه به سمت زیبایی های بیشتر
نمیدونم از کدوم اتفاق خوب زندگیم بگم انقد که لحظات و اتفاقات زندگیم عالی شدن اگه بخوام بگم باید دفترها پر کنم
ولی میخوام از سفری بگم که بهترین سفر زندگیم بود
من و عزیزدلم مدتی بود که هرشب سریال زندگی دربهشت و نگاه میکردیم و داشتیم آگاهانه توجه میکردیم به زیبایی های این سریال در تمام جنبه ها از روابط قشنگ شما و عزیزدلتون گرفته تا طبیعت بکر پرادایس و نحوه ی زندگیتون و رعایت کردن قانون در تک تک تجربیات زندگیتون
خلاصه که من و عزیزدلم هرشب با دیدن این سریال فوق العاده لذت مییردیم و با هیجان و حال خوب به خواب میرفتیم تا اینکه دقیقا همین یک ماه پیش هدایت شدیم به یک سفر رویایی که هر چه از قشنگیاش بگم بازم کمه
یعنی قانون از این واضح تر و دقیق تر که تو با دیدن دریاچه استاد و سرسبزی محل زندگیش لذت ببری و تحسین کنی و توجه کنی بعد هدایت شی دقیقا به مکانی که بتونی یک دریاچه طبیعی با کلی درختان سبز و بلند قامت ببینی و ذوق کنی و از ته دل سپاسگزاری کنی برای خدا و قوانین جهانش
این بهترین سفر عمر من بود من و عزیز دلم و پسرم تو این سفر فقط لذت بردیم اونم بدون نگرانی بدون اینکه بخوایم نگران باشیم یعنی با آرامش تمام سفر کردیم و لذت بردیم با اینکه چندتا از دوستامون همراه ما بودن ولی اصلا این زیبایی ها براشون معنایی نداشت یا اگه داشت مثل ما نبودن
طبیعت همون طبیعت بود دریاچه همون دریاچه بود آسمون و هوای عالی همون بود اما حس و حال ما کلی تفاوت داشت و هیجان ما به شدت زیاد بود و از دیدن این همه زیبایی به وجد میومدیم و هر لحظه شکر گزار بودیم
آره استاد شما راست میگی اتفاقات و شرایط خیلی جاها یکیه ولی نحوه ی نگرش ماست که مشخص میکنه اون شرایط به نفع ماست یا ضرر ما
دیدن این سریال باعث شد من هدایت شم به مکانی که خیلی شباهت داشت به پرادایس و این از بهترین اتفاقات زندگیم بود چون هم سفر کردم هم اینکه با این تجربیات قانون و میتونم راحت تر درک کنم و بیشتر ازش استفاده کنم
من با دیدن شما دو عزیز دارم از لحظه به لحظه زندگیم لذت میبرم وقتی غذا درست میکنم حالم عالیه و دارم لذت میبرم وقتی اطرافم و تمیز میکنم دارم لذت میبرم وقتی با عزیز دلم سرکار مشغول کار هستم دارم لذت میبرم همین کارایی که واسه خیلی ها رنج آوره واسه من عشق و لذت و معنای واقعی زندگیه من از شما یاد گرفتم گله و شکایت نکنم از تک تک لحظاتی که خدا در اختیارم قرار داده استفاده کنم
نمیگم خیلی خوبم هنوز خیلی کار داره که توجه خودم و بیشتر معطوف زیبایی ها کنم ولی به اندازه ای که کار کردم دارم زندگی خوب و آرامش واقعی و تجربه میکنم و سپاسگزارتر شدم
مرسی ازتون برای این فایل های بینظیر که با عشق در اختیار ما قرار میدین
خدایا شکرت که تونستم از تجربه ی قشنگم بنویسم و در این سایت معنوی ثبت کنم و هر بار با خوندن این کامنت توجه کنم به زیبایی های زندگیم
به امید دیدار دوباره
با سلام خدمت استاد
من هنوز فایل رو گوش ندادم اما متن فایل رو که خوندم تصمیم گرفتم کامنت بزارم
من خودم به شخصه خیلی نوشتن کمکم کرده لیست کردن نعمت ها و شکرگزاری درباره ی اونها من خیلی وقت این کارو میکردم اما اخیرا به شکل جدیدی شروع به این کار کردم که نتیجه اش اصلا قابل مقایسه نیست شروع کردم به لیست کردن نعمت ها و اتفاقات جالب در طول روز و شکرگزاری در مورد انها و نوشتن علت شکرگزاری که چرا بابت این نعمت یا اتفاق سپاس گزارم
خدایا سپاسگزارم️
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام سلام سلام….
عادتــی کـه زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد
این روزا خیلی به عنوان این فایل فکر کردم، خیلی به حرف های شما در این فایل پر از زیبایی گوش دادم و فکر کردم. خیلی سعی کردم از میان صحبت های شما عادت های شما رو ببینم و ازشون یاد بگیرم.
اما طبق صحبت های شما استاد عزیزم و کامنت های دوستان ارزشمندم این عادت توجه به زیبایی ها و نکات مثبت چیزی هست که قشنگ میشه تفاوتش رو دید، هم در روند تغییر زندگی شما و هم در مسیر و روند تغییر زندگی خودم…
خیلی موارد بود که میخواستم بنویسم و بعد چشمم خورد به متن زیر این فایل و چیزی که خواسته بودین و دوست دارم ادامه کامنتم رو با جواب دادن به اونا ادامه بدم.
…………………………………………………………………………..
1. چه راهکاری دارید برای اینکه ذهن خود را شکارچی دیدن زیبایی ها کنید؟
_من خودم عکس گرفتن از زیبایی ها باعث شده توجه ام خیلی عمیق تر باشه به اطرافم برای دیدن زیبایی ها
_ من قبلا که اینستاگرام فعال بودم تو پیج شخصی ام هر چیز جالب و قشنگ رو پست و استوری میکردم و باعث شده بود، برای اینکه به خودم متعهد بودم تا مثل یک دفتر خاطره همیشه چیزی برای سیو کردن داشته باشم باعث شده بود، حتی توی شلوغی مترو هم حواسم به این باشه تا عکس بگیرم از یک نوشته یا لبخند و تلاش بچه ها…
_ بنظر من وقتی ذهن مون رو تربیت میکنیم که فقط وقتی به چیزی دقت کنه که مثبته، که خوبه، که بهمون درسی میده، که باعث رشد و یادگیری مون میشه، که احساسمون رو خوب میکنه دیگه ذهن اینطوری شکارچی ثبت لحظه های خوب و زیبا میشه و حتی توی لحظه ها یا اتفاقات به ظاهر بد دنبال درسش میره دنبال یک نکته مثبت میره.اینجوری ذهن رو تربیت میکنیم تا شکارچی زیبایی ها باشه. که حالا چطور ذهن رو اینجوری تربیت کنیم و برنامه ریزی کنیم و کدهاشو جوری بنویسیم که اینطور عمل کنه تمام نکاتی هست که از استادمون یاد گرفتیم و بهمون به زیبایی توی تمام سریال ها و فایل های هدیه و محصولات و کتاب ها یاد دادن و یادآوری کردن.
_ راهکار دیگه برای اینکه ذهن رو شکارچی زیبایی ها کنیم و من ازش خیلی استفاده کردم. نوشتن بود یا حالا کامنت یا خاطرات و اتفاقات و البته صحبت کردن درباره اونا بصورت آگاهانه.
_ راهکار دیگه من اینه که یاد بگیریم شکرگزاری کنیم از همه چیز و همه کس و علت اینکه داریم بابت همین دستم مثلا شکرگزاری میکنم چیه و بعد همین دقت بیشتر باعث میشه شگفتی و خلقت زیبای دست رو ببینی و اون موقع است که میتونیم اگر حتی چیزی رو میبینیم زیبایی درون اونو هم ببینیم و بازهم شکرگزارتر و ماهرتر در شکارکردن زیبایی ها بشیم.
……………………………………………………………..
2. فارغ از اینکه در چه شرایطی قرار می گیرید، چه راهکاری بیشتر به شما کمک می کند تا تمرکز خود را بهتر بر زیبایی ها معطوف کنید؟
آیا نوشتن به شما بیشتر کمک می کند؟
آیا صحبت کردن بیشتر به شما کمک می کند؟
من هر دو راهکار نوشتن و صحبت کردن میتونه بهم کمک کنه تا تمرکز بهتری روی زیبایی ها داشته باشم. و شاید ترکیب نوشتن و بعد بلند بلند حرف زدن و خوندن نوشته هام ترکیب خوبی برام باشه.|تا حالا تست نکردم.(الان یهویی به ذهنم زد.)البته الان که فکر میکنم ترجیحم اینه با خودم صحبت کنم در خلوت و تنهایی خودم باشم. تا بتونم تمرکز بهتری روی زیبایی ها داشته باشم.
………………………………………………………………………
3. اگر در شرایطی قرار بگیرید، که زیبایی های کمی باشد، چطور می توانید همان زیبایی های کم را ببینید و به نازیبایی ها توجه نکنید؟
_ اگر اینقدر زیبایی کمه یا بلد نیستم در دل اون نازیبایی ها زیبایی ببینم، لااقل زیپ دهنم رو ببندم بقول استا جان و در مورد اون موضوع صحبت نکنم.
_ بنظرم با عمیق به همون یک چیز زیبا و کم اتفاقا دنیایی از زیبایی ها برامون باز میشه که اصلا دیگه فکر نمیکنیم که کمه.ترجیح میدم با یک مثال دیدگاهم رو توضیح بدم. اینکه ما این ضرب المثل رو در موضوع مثبت اندیشی زیاد شنیدم نیمه پر لیوان رو ببین. اما فکر کنید یک لیوان هست که فقط چند قطره ته لیوان آب هست نه اینکه نصف لیوان آب باشه و مابقی خالی باشه. یا مثلا دوسوم خالی باشه و یک سوم آب باشه.میخوام بگم در یک شرایط که اصلا خیلی کمه خیلی کم و شاید در نگاه اول آبی هم در لیوان دیده نمیشه. حالا من یادگرفتم چطور نگاه کنم؟ من قطعا اول سراغ اون زیبایی و مثبت های هرچند کم میگردم و بهش عمیق میشم. با یک تمرکز لیزری و کنجاوانه. که مثلا چرا اون قطره های آب هر جای ظرف هستن تمایل دارند کنار هم جمع بشن. به فیزیک به شیمی به اتم ها و ملکول های آب سعی میکنم توجه کنم که اصلا اون لیوان خالی رو نبینم. اما خب چشم ما قطعا نمیتونه وقتی داره میبینه نبینه. پس میبینه که چقدر این لیوان خالیه، چقدر جا برای زیباتر شدنش هست. ناخودآگاه ذهن نجوا میکنه آخه این چه وضعشه، حیف نیست لیوان به این قشنگی و بزرگی اینقدر خالی باشه اینقدر جای برای زیبایی ها توش کم باشه. بعد اینو به عنوان یک ناخواسته و یک تضاد میبینم. اینکه من دوست دارم این لیوان پر از آب و زیبایی باشه. خب حالا نیست این برای من چه درسی داره؟ من چیکار میتونم بکنم تا زیبایی های اون بیشتر دیده بشه یا حتی بیشتر بشه؟ اینکه نهایت کاری از دستم برنمیومد توجه ام رو آگاهانه بببرم به سمت همون چند قطره آب و خودمو با اونا سرگرم کنم. یا ایده ایی که الان به ذهنم زد تصور کنم. تصور کنم اگه حتی تصور کردنش سخته. تصور کنم که داره لیوان قطراتش زیاد و زیاد تر میشه. تصور کنم و توی خیال خودم قضیه رو برعکس ببینم یعنی همه لیوان پر از آب هست و به اندازه چند قره فضای خالی داره.
سعی کنم یک موضوع و نکته ایی برای شکرگزاری کردن پیدا کنم.
نهایت اینه که خودمو اینقدر آگاهانه از اون لیوان خالی دور کنم و برم به سمت لیوان های پر از آب و زیبا و اصلا خودم آگاهانه دنبال لیوان های پر از آب و زیبا باشم. فعلا همین موارد یادم اومد. میرم سراغ سوال بعدی…
………………………………………………………………….
4. چه راهکاری دارید برای اینکه ذهن خود را برای دیدن زیبایی ها تربیت کنید؟
چه سوال قشنگی خدایا شکرت و چه جالب فکر میکنم یکم بالاتر ذهنم خودش جلو جلو جواب داد.
اما اگر بخوام تمرکزی این سوال رو جواب بدم اینه که آگاهانه خودم میرم دنبال چیزهای زیبا میگردم. آگاهانه مناظر زیبا، حرف های زیبا و آدم های زیبا و رفتارهای زیبا رو میرم دنبال میکنم.
_ و برای تربیت ذهن برای دیدن زیبایی ها یک عادتی رو که به من کمک میکنه رو با تمرین کردن در خودم ایجاد میکنم. مثل همین شکرگزاری کردن و دیدن داشته ها و نعمت ها وزیبایی های اطرافم.
_برای تربیت ذهن و تغییر مسیر های عصبی ذهنم من آگاهانه براش علت های اینکه به زیبایی اگر توجه کنه چه مزایایی دار رو میگم و مینویسم و تکرار میکنم. یکجور براش منطقی میکنم که این کار و رفتار خوبه.(دیدن زیبایی ها)
_ آدم ها و اون موارد زیبا رو تحسین میکنم. حتی سازندگان و ایده پردازان یک مورد زیبا رو سعی میکنم آگاهانه تحسین کنم. تا ذهنم یاد بگیره این چیزها رزشمنده و قابل تحسین کردن و اگر میخواد بره تو فضای حسادت با این عادت ببرمش به مسیر درست و کمک کننده.
_ برای ذهنم دیدن زیبایی ها و رفتن به دنبال زیبایی ها رو لذت بخش میکنم و شاید اگر بشه به ذهنم جایزه میدم و به خودم تمرین میدم که مثلا در اتفاقات روزم ده تا زیبایی رو پیدا کن و بنویس و برای انجام این جور تمرین ها ذهنم رو قانع میکنم و مسیر این تغییر رو لذت بخش میکنم.
……………………………………………………………………..
5. قبلا از چه شیوه هایی، قانون تمرکز بر زیبایی ها را اجرا کرده اید؟
من قبل از اشنا شدن با استاد با نوشتن یا با حرف زدن و حتی ابراز احساساتم و زنده نگه داشتن کودک درونم شاید تونسته بودم تا حدی بر زیبایی ها تمرکز کنم.
من قبلا در قالب مثبت اندیشی و نیمه پر لیوان هر اتفاق رو دیدن شاید تونسته بودم تمرکز کنم بر زیبایی ها و نکات مثبت.
من قبلا با کنجکاوی هام و سوال پرسیدن از هرچیزی باعث شده بودم تا بیشتر غرق زیبایی محیط اطرافم یا حتی بال های یک سوسک بشم. و حتی دیدن زیبایی سنگ ها…
……………………………………………………………………….
6. چه پیشنهاداتی در این باره برای بقیه دوستان خود دارید؟ یا چه ایده هایی بهتری برای استفاده ی دقیق تر از این قانون، می توانید داشته باشید؟
_ پیشنهاد من و چیزی که من تجربه کردم بودن در همین سایت و خودمو بمباران کردم با اطلاعات و محتوای سایت عالیه تا ذهن چموشم رو کم کم رام کنم.
به شدت پیشنهاد میکنم سریال های سایت رو دنبال کنن. سریال تمرکز بر نکات مثبت سریال سفر به دور آمریکا_ سریال زندگی در بهشت. و در کنار این دیدن و شنیدن این سریال ها سعی کنند کامنت بنویسن، کامنت بخونن. تو ذهن شون با خودشون در مورد محتوای فایلی که دیدن صحبت کنن و اونو مرور کنند و سعی کنند به عنوان یک الگو همونا رو توی زندگی خودشون ورفتارشون پیاده سازی کنن.
_ به شدت پیشنهاد میکنم شکرگزاری کردن رو آگاهانه انجام بدن و داشته ها و نعمت هاشون رو ببیند و لذت ببرند.
_ در هفته خودشون رو مهمون کنن به یک جای زیبا و برن کشف کنن و تجربه کنن و کنجکاوی کنن و لذت ببرن.
_ استاد و مریم جان رو تحسین کنید دوستان سایت رو تحسین کنید، برای تمام زیبایی ها از چهره و اندام گرفته تا کامنت ها و مکان ها. تحسین کردن هم باعث میشه ذهن دنبال یک موضوع خوب بگرده و یاد بگیره نکات مثبت و زیبا رو پیدا کنه.
_ من ایده ایی که به ذهن خودم زد ترکیب نوشتن و صحبت کردن در مورد زیبایی هاست برای خودم.این کار رو انجام میدم و بعد نتیجه اش رو میام میگم یا اینکه این ایده رو به چه صورت اجرا کردم.
………………………………………………………………
خدایا شکرت که اومدم نوشتم.
خدایا شکرت که این فایل بارها دیدنش رو روزی من کرد.
خدایا شکرت برای ایده هایی که به ذهنم آوردی.
خدایا شکرت برای وجود این همه کامنت زیبا و این همه دوستان خوبی که دنیای منو احاطه کرده.
خدایا شکرت برای این فایل شخصیت ساز و راهکار دهنده برای تغییر عادت هایم و بهبود اونا
خدیا شکرت برای بودنم در این سایت و این قوانی همیشه ثابت و بی نقصت
خدایا شکرت برای همه چیز…
……………………………………………………………………………..
سلام فهیمه جان واقعا کامنتت قشنگ بود و خداروشکر تا همین چندروز قبل ما فقط از اینجا امکان حرف زدن با هم داشتیم اما این رویا در واقعیت هم رخ داد و ما چندروز با چندتا از دوستان از استان های مختلف در کنار همدیگه بودیم چه درس ها چه رفتارها و چه خاطرات آموزنده ای از همدیگه یاد گرفتیم واقعا تمام اون لحظات در کنار هم بودن رو هیچ زمان یادم نمیره بهترین لحظات عمرم در قلبم جا گرفته و چقدر نکات زیبا و عالی رو اینجا بر قلم زیبات آوردی.
سلام دوست ارزشمندم
سلام سجاد عزیز و دوست داشتنی ام
چقدر خوشحالم، نمیدونی چقدر خوشحالم.واقعا ازت خیلی خیلی سپاسگزارم بابت اینکه حواست هست اصل چیه و خوشحالم که از نزدیک دیدمت، میزبان و مهمان صحبت های هم شدیم. (پنج تایی) از استاد همینجا سپاسگزاری میکنم که باعث این اتفاق هستن و جرات دنبال کردن رویاهامون رو به ما دادن و ما با هم یک رویا رو زندگی کردیم.(رویای از نزدیک صحبت کردن با دوستان هم فرکانسی)
ممنون از توجه خوبت و اینکه اینجا ردپاهاتو عمیق تر میبینم.
پیش بسوی روزهایی زیباتر و رویاهایی محقق تر شده.
ارادتمند شما فهیمه