عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 53 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره برزه کار گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و مریم بانوی گل

    الان که دارم این فایل و مینویسم سر کار هستم و با سیستم کارگاه دارم فایل مینویسم برای اولین بار من با سیستم دارم کامنت مینویسم ولی خب اسپیکر ندارم و فایلهار از طریق گوشیم میبینم استاد من هر زمان به شما و مریم جان توجه کردم روابط عاشقانه ام و رفتارام از زمین تا اسمان فرق کرده و کلی تغییر و حس قشنگ ایجاد کردم و هر زمانم فایلهای سفر به دور آمریکار را نگاه کردم حتی زمانهایی که شرایط شو نداشتم یه نیرویی منو به جلو حرکت داده باید بری سفر و واقعا به بهترین سفر با بهترین امکانات روبه رو شدم اینکه از دیشب دوست داشتم به شغل بهتر به مکان بهتر هدایت شوم و گفتم استفا میدم باورتون نمیشه سرپرست کارگاهمون صدام زد گفت یکی از شرکت ها حسابدار خیلی خوب میخواد میخوایی بری گفتم بله اصلا ما باید درخواست ماباید هر چی که میخواهیم از خدا به بهترین شکل بخواهیم خدا هم خودش همه چی رو برای ما درست میکنه هدایت مون از طریق همون شغل همون کار وای استاد نمیدونی وقتی میبینمت چقدر دلتنگترت میشم چقدر دوست دارم بغلت کنم خدایا شکرت خدایا شکرت یه چیزایی تو زندگیم فهمیدم که هرچی میخواهم باید باورشو بسازم باورش کنم با حس از شما بخواهم نه از بنده هات من قبلا رفتارم با همارام با هیچکس زیاد خوب نبود دوره عشق و مودت تهیه کردم خیلی خیلی خیلی خوب شدم یعنی میتئنم هزار برابر بهتر باشم خدایا من نمیدون چطور ازت تشکر کنم ولی حسم ذهنم جسمم همه و همه در شرایط عالی هستم همکاران خیلی خوبی دارم با توجه با کار کردن روی خودم همه و همه باهامم رفتار عالی دارن قبلا اینجوری نبود همیشه اول صبح شاید بگو مگویی بود اینکه استاد گفتن نباید غرور داشته باشی من با همه چه پست شون بالاتر بود چه پایین تر چشم گفتن تمرین کردم کارهامو حتی بیشتر از کارهام با دقت انجام دادم یه همکار خوب و خیلی مهربون هم داشتم که یه کوچولو به منفی ها توجه میکرد که با یه روز مرخصی من همه چی تغییر کرد و من اتاقم و عوض کردم به درخواست سرپرست کارگاه و تنها شدم و حتی اون میگفت حس خوبی به فایلهایی گوش میدی ندارم منم دوست داشتم تو محیط کارم فایل گوش بدم الان راحت بدون دغدغه فایلهامو گوش میدم و چقدر زمان بندی خداوند به موقع است خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت من منظم فایلهامو گوش نمیدم منظم روی خودم کار نمیکنم ولی دوست دارم از امروز هدایت شوم به نظم وعادتهای روزانه که هر صبح بیدار میشم کامنت بزارم فایل گوش بدم من دوست داشتم بیام سرکار که ذهنمو کنترل کنم که تغییراتی داشته باشم که صبحها زود بیدار شم عاشق بیدار شدن صب بودمو هیچوقت بیدار نمیشدم واین الان عادت شده حتی روزهای تعطیل شاید باورتون نشه تومحیط کارم خوب شدم تو خانواده و دوستان هنوز نه محیط کار سعیم بر صادقانه بودنه اما روابط نه هنوز خیلی خوب و عالی شدم جا دارم ترسهام بزارم کنار راستوتر باشم بهتر باشم عالی تر باشم از زیبایی شن های ماسه ای و دریا که دلم خواست تو اب باشم ریا ی زیبا استاد عزیز زوج های جوان زیبا با خوشحالی کردنشون و خانواده هایی که خیلی خوشحالن و استاد پرانرژی و خانم مریم بنوی عزیزم که لطف میکنن این فیلمهای زیبا رو برا ما بگیرن و خیلی برای من جالبه که استاد در همه حال به فکر مریم جان عزیزم هستن که حالت خوبه که خسته نمیشیی که هر لحظه بهش یاداوری میکنه عاشقشه خدایا شکرت خدایا شکرت دوستتون دارم همیشه در ارامش در حال خوب وزیبا وشادی ثروت سعادت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    زهرا فلاحتی گفته:
    مدت عضویت: 2391 روز

    ZAHRA FALAHATI:

    سلام به خانواده عزیزم

    چه فایلی به موقعی استاد عزیزم

    3 سال و خورده ای هست که عضو خانواده شما شدم و از همان روز اول تاکید شما در تمام فایل ها روی تمرکز روی خواسته ها و زیبایی‌ها بود و من هم به اندازه ای که در مدار فهمیدن این موضوع بودم تمام تلاشم رو کردم که رعایت کنم ظاهراً هم رعایت میکردم عکسهای زیبا می گرفتم ذوق میکردم ولی یک روز متوجه شدم که صدای افکارم چقدر با بیرون من فرق میکنه و من با خودم و دیگران در صلح نبودم و در درون داشتم با بعضی افراد میجنگیدم هرچند در ظاهر بسیار این افراد را تحسین می کردم خیلی تلاش کردم تا این پاشنه آشیل رو بهش غلبه کنم و این جنگ درونی که با افراد داشتم رو خاموش کنم کمی بهتر شدم و هنوز این جهاد اکبر رو دارم ادامه میدم

    حدوداً 20 روز پیش داشتم رانندگی میکردم و یک ماشین قراضه جلوی من بود من گفتم نمیخوام این ماشین جلوم باشه لاینم رو عوض کردم و یک نیسان قراضه تر اومد جلوم و دوباره لاینم رو عوض کردم و یک ماشین تصادفی که فقط اسکلتش مونده بود و داشتن بوکسل میکردن اومد جلوم و چراغ قرمز شد و من باید همین صحنه رو تحمل میکردم خیلی به این اتفاق فکر کردم و دیدم من میدونم باید توجهم روی زیبایی ها باشه ولی در عمل دارم میگم من فلان چیز بد رو نمیخوام وقتی میگم فلان چیز بد رو نمیخوام یعنی تمرکزم روی اون بدی هست و طبق فرموده استاد وقتی چیز بدی میبینم باید به یک چیز خوب توجه کنم من اون لحظه باید به آسمان زیبا به درختان سرسبز اطراف خیابان توجه می کردم نه اینکه بگم من ماشین بد رو نمیخوام و فهمیدم بعد از سه سال و خورده ای هیچ چیز از این قانون نمیفهمم همزمان داشتم برایn امین بار دوره ثروت 2 رو مرور می‌کردم که فرمودید یک ایراد خودت رو پیدا کن و قاطعانه حمله کن بهش تا بر طرفش کنی و دیدم بزرگترین ایراد من کانون توجهم هست همزمان به آیه 77 سوره آل عمران رسیدم و متعهد شدم که قانون توجه رو به بهترین شکل در زندگیم اجرا کنم وگرنه آیه 77 شامل من میشهZAHRA FALAHATI:

    در مورد فیلم های فان هم که گفتید من هم خیلی وقته به این نتیجه رسیدم و همیشه میگم مگه زمین خوردن آدمها خنده داره چرا آدمها از این چیزها می خندند؟

    من در این مدت سه سال و خورده‌ای برای اینکه بیشتر تمرکز کنم به نکات مثبت اومدم شرایط مختلف یک زندگی روزمره رو باز کردم مثلاً

    زمانی که ظرف میشورم یا غذا میپزم چگونه ذهنم را کنترل کنم توجه به صدای آب صدای قل قل آب داخل قابلمه حباب های زیبایی که قبل از جوش اومدن داخل قابلمه به وجود میاد و ظرف های عالی که با چه وسواسی خریدم و الان با عشق دارم ازش استفاده می کنم

    زمانی که تو طبیعت میرم توجه کنم به صدای رودخانه صدای پرنده ها که مثل موزیکی پشت زمینه یک فایل عالی میزارن صدای پرنده ها همیشه پشت زمینه تصویر زیبای طبیعت است توجه به تنوع سنگ ها برگ ها داخل طبیعت

    زمانی که دور هم جمع میشیم و همه دارند غر میزنند من تو آشپزخونه سر خودم را گرم کنند یا با یک بچه بازی کنم یا بحث رو عوض کنم

    زمانی که یک خبر بد میشنوم خودم رو با یک کار هنری سرگرم کنم یا پیاده روی برم یا دوش بگیرم و…

    زمانی که از یک عزیز بی محبتی میبینم از خودم بپرسم که چقدر محتاج محبت دیگران هستم چقدر خودم میتونم حالِ خودم را خوب کنم و اینکه فلانی هزاران بار هم به من محبت کرده و آنها را فراموش نکنم

    زمانی که برای خرید میرم خیابون توجه به فراوانی ها و بچه شادی که خرید کرده به درختان به آسمان

    زمانی که میرم عروسی و توجه به همه نکات مثبت آن ها و توجه نکردن به نازیبایی ها و تجربه پریشب رو هم بگم عروسی خواهر زادم بود از قبل تعهدم رو به خودم یادآوری کردم که حواست باشه به قانون توجه و از خدا خواستم کمکم کنه،، توی عروسی من فراوانی ثروت دیدم پدر عروس و داماد دسته دسته پول ریختن روی سر مهمون ها ، علاوه بر این که دهها تراول به عروس و داماد دادن توی عروسی من چه روابط عالی دیدم چقدر همه بهم احترام میذاشتن اینقدر آگاهانه توجه ام رو گذاشتم روی زیبایی ها که ناخودآگاه اگر صدای خنده یک نفر رو میشنیدم ناخوداگاه قربون صدقش می رفتم توی ذهن خودم

    آرایش چند نفر با سلیقه من جور در نمی‌آمد اگر قبلاً بود قطعاً به اطرافیان می گفتم که چقدر لباسش یا آرایشش بد شده ،باره نجوای شیطان هم اومد که بگم ولی من متعهد شده بودم که توجه کنم به زیبایی ها و گشتم لباس ها و آرایش های مورد پسندم رو پیدا کردم و به اطرافیانم با ذوق می گفتم که چه لباس شیکی چه آرایش فوق‌العاده‌ای چه رقص جذابی و چقدر اون شب عروسی من این امتحان را خوب دادم خدایا شکرت فکر میکردم سخته ولی اصلا هم سخت نبود امروز این فایل عالی رو گوش دادند و باز هم ثابت قدم تر شدم که این قانون رو متعهدانه تر و عاشقانه‌تر ادامه بدم و هر بار که کانون توجهم رو کنترل کردم نتایج فوق العاده توی زندگیم دیدم که بارها و بارها توی کامنت های قبلیم نوشتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    اکرم گودرزی گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    سلام خدمت استادعزیز وخانم شایسته بزرگوار من تازه عضو سایت شدم شایدخوب بلد نباشم مطالب رو بفرستم الان تازه دوره خریدم وکم کم دارم روی خودم کارمیکنم طبق گفته های استادمن برای اینکه تمرکزبرنکات مثبت رایادبگیرم تلاش میکنم من فهمیدم هروقت به فایلهای استادگوش میکنم تاچندساعت میتونم افکارم را روی زیبایها بگذارم برای همین هرفایل را10بارگوش میکنم گاهی اوقات داشته هایم رامیشمارم گاهی بادوستانی که توی این مسیرهستندحرف میزنیم گاهی شکرگزاری میکنم اما استاد عزیز برای من هیچ چیز قوی تراز نوشتن نیست اخرشب که مینویسم اتفاقهای مثبت رو انگارتمام دنیا فقط ‌برامن کار میکنه فقط مسول شادکردن منه. استادعزیز چقدرخوشحالم از آشنایی با آموزهای شما البته چندسال پیش راجع به شما شنیده بودم اما راستش اصلا خوشم نیومد باخودم گفتم خودشون نتونستن توایران زندگی کنند حالا برای مااز مثبت اندیشی میگن ببخشید استاد جان خیلی دیرفهمیدم الان من 52سالمه البته شاید قراربوده قانون تکامل رایادبگیرم الان بیشتر دلم میخوادپسرم وارد این مسیر زیبا بشه اما با تمرکز روی خوبیهای پسرم خداروشکر خیلی بهترشده من امروزسعی میکنم باآگاهانه وبه حالت شکارچی دنبال خوبیها دروجود خودم دروجودهمسرعزیزم ودروجود بچه هام این قانون توجه به نکات مثبت را تمرین کنم عاشقتونم وبسیارسپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    سلام مجدد به همه ی عزیزانم در سایت محبوب و ارزشمندم.

    در ادامه ی کامنت اولم در مورد این فایل:

    یکی دیگه از روش های من برای توجه به زیبایی ها که از قدیم انجامش میدادم اما ناخودآگاه، اینه که عکاسی میکنم با موبایلم از طبیعت، از دورهمی هامون با دوستان و اقوام و …

    (حالا دیگه آگاهانه انجامش میدم و نتایجش رو درک میکنم.)

    مثلا وقتی بیرونم گل زیبایی ببینم، اکثر اوقات میرم ثبتش میکنم با دوربین موبایلم که بعدش هم عکاسی های طبیعت خودمو میذارم روی بک گراند موبایلم و کلی هم اونجا ذوق میکنم هر بار موبایلمو روشن میکنم. (در لحظه جذب میشم به اون زیبایی، طراوت.)

    مخصوصا الان تو اردیبهشت و اوج زیبایی طبیعت، که کلی گلهای رنگی رنگی با تنوع تو پارک ها و کنار پیاده روها هست من هر صبح غش می کنم براشون.

    هر چی هم میبینم، عکس میگیرم باز سیر نمیشم، فرداش دوباره میبینمشون دلم میخواد عکس بگیرم و کلی قربون صدقه شون میرم.

    درختهای بید مجنون رو که میبینم دیوانه میشم.

    شاتوت های درختها رو که میبینم لذت میبرم.

    میرم زیر سایه درختها راه میرم کیف میکنم.

    خدایا وقتی صدای آواز پرنده ها و گنجشک ها رو میشنوم هر روز از تو خونه و هم وقتی بیرونم، رسماً دیوانه میشم.

    وقتی هاپوها رو میبینم که در امنیت و آرامش کنار پیاده رو و … با یه حالت معصوم و زیبا خوابیدن دلم قنج میره براشون و کلی قربون صدقه شون میرم.

    باد که میخوره به شاخه و برگهای درختان و میرقصن، غرقِ لذت میشم.

    یه مثال دیگه هم دارم:

    وقتی میرم پیاده روی چندین وجهِ منو پوشش میده:

    1- سلامتی جسم.

    2- سلامتی روح و روانم.

    3- سپاس گزاری میکنم برای نعمت هام.

    4- کلی قشنگی میبینم. ابرهای کپلی، هوای ابری و …

    5- آدم‌ها رو میبینم، (تازگی ها که دارم تمرین میکنم به روی آدما لبخند بزنم، سلام بدم، خسته نباشید بگم… عجب فرکانس مثبت بالایی داره خوشرویی و لبخند و احوالپرسی با غریبه و آشنا)

    6- فایلهای استاد رو با هدفون گوش میدم.

    7- مسیرهای متفاوت رو کشف میکنم و با زیر و بم خیابونا و کوچه پس کوچه های محل زندگیم بیشتر آشنا شدم.

    8- مغازه های منطقه رو شناسایی میکنم برای خرید وسایل مورد نیازم.

    9- هوای خوب رو تنفس میکنم، نسیم بهم میخوره و غش میکنم از حسِ خوب و طراوت.

    10- آفتاب میخوره بهم ویتامین D جذب میکنم.

    11- خریدهای راه دورم رو هم با همون پیاده روی میرم و انجام میدم، میشه انگیزه پیاده رویم.

    12- میرم به مامانم هم سر میزنم.

    روشِ محبوبِ من برای توجه به زیبایی ها، نوشتنه، اما همزمان مدتیه دارم روی کلامم هم کار میکنم که بگم با خودم تا هر لحظه بتونم توجهمو نشون بدم و سپاس گزاری کنم.

    با عزیزان هم فرکانسی ام هم صحبت میکنم از زیبایی ها و درس هام.

    یه خاطره هم دارم، پارسال تو اوجِ یه چالش بزرگ که برام تولید استرس کرده بود به خاطر آموزش‌های استاد هدایت شده بودم سمانه همین الان تو اوج آشفتگی روحی، حواستو بده به زیبایی ها…

    یعنی چی؟

    داشتیم میرفتیم دنبال انجام دادن کارهامون، همون وسطا که بیرون بودیم من با موبایلم از گلها یا درختهای خوشگلی که میدیدم عکس میگرفتم، یعنی عمدا اینکارو میکردم که روحم تلطیف بشه.

    یا یادمه یه بار باد شگفت انگیز میومد، من ویدئو گرفتم…

    وای که چه کاری میکنه این توجه به زیبایی ها، قشنگ تمرکز آدمو از مسائل و سختی ها بر میداره میذاره روی یه جای پرامید و حال خوب کن.

    یعنی دقیقا انگار دهن کجی کنیم به ناملایمات.

    خب وقتی حالم خوب باشه و پر امید باشم، بهتر میتونم فکر کنم، راه حلهای بهتر میاد برای چالش‌ها و مسائل…

    در حقیقت تو اون دوران پر استرس همین کار در ظاهر کوچولو که گم بود تو استرس کلیِ من، منو نجات داد، نمیذاشت غرق شم، امید رو در من زنده نگه می‌داشت….

    الهی شکرت بی نهایت.

    دیروز میخواستم کامنت بنویسم چون این فایل برای من به شدت محبوبه، اما چیزی از درونم نمیجوشید که بنویسم.

    امروز تو پیاده روی از خدا خواستم که هر وقت حرف خوب داشتم بیام و کامنت بنویسم که خدا رو شکر هدایت شدم به نوشتن چند ساعت بعدش.

    من به هدایت های و نشانه های خدا هم خیلی توجه میکنم، مینویسمشون، باعث شده این توجه ها مسیرم رو هموارتر کنه و به بهترین ها هدایت بشم.

    یه چیز دیگه هم هست که برای خودم خیلی جالبه و دلیلش تمرین‌های روزانه ام برای توجه به زیبایی های پیرامون هست:

    من تمرین خط با دست چپ میکنم هر روز یعنی دست خط دومم.

    وقتی تو دفترم کلمه مینویسم، کلمه های مثبت مینویسم اکثرا، کلمه های نامناسب و انرژی منفی حتی تو تمرین دست خطم هم نمینویسم و این برای خودم جالبه که ذهنم داره تربیت میشه حتی واژه های دیکته اش رو هم با توجه به زیبایی ها بنویسه.

    استاد جان عالی توضیح دادین، نازیبایی در جهان هست، این حقیقته، حالا مهمه من، سمانه، انتخابم چیه؟

    توجه کنم، بشنوم، ببینم زیبایی ها، امید، نشاط، خوشحالی، سلامتی، ثروت رو یا معکوسش رو؟

    مهم انتخاب منه.

    شکرِ نعمت، نعمتت افزون کند

    کفر نعمت از کَفَت بیرون کند

    خدا رو شکر برای همه چیز

    خدا رو شکر برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    زہرا کاظمے گفته:
    مدت عضویت: 1155 روز

    سلام استاد من شروع کرده بودم چند روز با احساس شگفت انگیزی درمورد یاسوج و زیبایی هاش صحبت میکردم چند جاش هم که داخل عکس هایی دیده بودم مدنظرم بود و با دیتیل درموردش با چند نفر صحبت کردم و میگفتم آب و هواش چطوره زیباییش چقدر توصیف ناپذیره اصلا به طرز باور نکردنی یک مسافرت 2روزه جور شد خودمم باورم نمیشد اونجا برم انقدررر که لذت بردم از خوشحالی تو پوست خودم نمیگنجیدم با اینکه فقط دوروز بود درس هایی طبیعت برام داشت عشق و لذت و ارامشی به من هدیه داد که جسارت و ایمانم رو بیشتر کرد این هدایت خداوند بهم این حس قدرت و باور را داد کع میشود هیچ وقت برای رسیدن به رویاها دیر نیست از ارزوهات دست نکش تا حدی که تصمیم های مهمی گرفتم باورتون میشه با دوروز مسافرت به جایی که چند سال آرزوش رو داشتم اینهمه تاثیر روی من داشت که من باورهای الهی و توحیدی در وجودم جوونه بزنه تصمیمی که یکسال به تعویق مینداختم رو مصممانه بگیرم ترس هایی که یک عمر منو در برگرفته بود رنگ ببازن من واقعا احساس کردم لیاقت رسیدن به تمام ارزوهامو دارم رویاها دست یافتنی هستن وجود دارن میشه داشتش میشه رفت چنین جاهایی من از عشق الهی دیوانه و سرگشته شدم الان هم تصمیم هایی که گرفتم رو میخوام عملی کنم و امیدوارم با دست پر برگردم

    رفتم تنگ تامرادی چقدر دیواانه کننده بود عجب آبشار های خفنی داشت در دل دره آبشار های رویایی که عمیق و برنده بودن رنگ آب آبیه آبی زیباییش مستم میکرد رودخونه های جوشان و خروشان سرسبزیه دلباز لباس های محلیه جالب رودخونه ی خوشگل اینا زیبایی بود که میخوام قاب کنم بزنم به دیوار ذهنم که بابا به اینا توجه کن تا به سمتشون هدایت بشب تا بیشتر و بیشتر بهشون توجه کنی تا لذت ببری نه به ناخواسته هات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    امیر کاظمی منش گفته:
    مدت عضویت: 1821 روز

    با سلام و سپاس از استاد بزرگوار که هرازگاهی با صحبت ها و راهنمایی های خوبشان کلی انرژی مثبت به ذهن ما منتقل میکنند و کلی ما رو برای ادامه راه زندگی آماده تر میکنند.

    بله کاملا درست میفرمایید . همه چیز در نوع نگاه ما نهفته است و تا ما نوع نگاه رو از ریشه و بنیاد عوض نکنیم نمیتوانیم به مسائل و وقایع طور دیگری نگاه کنیم . این کار فقط با آموزش حاصل میشود .

    در تایید فرمایش استاد به یک مثال بسنده میکنم . دوستی خانوادگی داریم که دارای یک همسر و دو فرزند است . وضعیت مالی بسیار مناسبی دارند . دو خانه مسکونی . اتومبیل خارجی . درآمد عالی . فرزندان سالم و زیبا .شغل مناسب و خلاصه از نظر شرایط زندگی کم و کسری خاصی ندارند . ولی متاسفانه ذهن خانم روی بیماری و مریض شدن میچرخد . از قضا طبق قانونی که استاد فرمودند دائما بیماری برای آنها پیدا میشود . کمتر زمانی است که یکی از اعضاء این خانواده بیماری نداشته باشد . ضمنا این خانم بخاطر تفکر خیلی منفی که دارند و انرژی منفی که پخش میکنند رفته رفته دوستان خود را هم دارند از دست میدهند . البته اینها انسانهای بسیار خوب . مهربان و باحالی هستند ولی متاسفانه دیدگاهی که دارند خیلی باعث رنجش خودشان و اطرافیان شده .

    لذا اگر کسی آموزش ندیده باشد ممکن است حتی بدون اینکه بداند خود را در این دام گرفتار کند . من فکر میکنم زیادی به فکر آینده بودن و همچنین زیادی به گذشته فکر کردن هم میتواند باعث تفکر منفی و ایجاد افکار زشت و نادرست شود . فکر به اتفاقاتی که هرگز رخ نمیدهند . لذا باید از راهنمایی های اساتید فن استفاده کرد تا هرگز در دام منفی بینی گرفتار نشویم. بقول شاعر نیک سرا که میفرماید :

    گرت عیب جویی بود در سرشت

    نبینی به طاووس جز پای زشت

    برای همه دوستان و عزیزان همفکر و همراه سایت آرزوی دید زیبا و تفکر مثبت و شیرین مینمایم. سالم و سعادتمند باشید .

    در پرتو مهر حضرت حق .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سمیرا فدائی تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1070 روز

    بنام الله

    سلام استاد عزیزم و مریم زیبا

    امیدوارم مثل همیشه حالتون عالی باشه

    استاد سپاس گذارم بابت این فایل عالی که روی سایت برای ما گذاشتین و یه تلنگری بود به منی که چند مدتی توجه به زیبایی ها و نازیبایی ها رو باهم قاطی میکردم و نتیجه هم که مشخصه مشخصه و الان با دیدن و شنیدن این آگاهی ها ، با کمی تامل درباره آن و بررسی کانون توجهم در این مدت تصمیم جدی تری برای انجام این قانون سراسر لذت و زیبایی گرفتم .

    استاد اگر بخوام درباره اتفاقات مثبتی که بر اساس کانون توجهم تجربه کردم بنویسم ساعتها و شاید روز ها باید بنویسم از این قانون باشکوه ، ولی سعی میکنم در این کامنت تجربه هایی که برای من فکت شده که هر گاه مساله ای رخ میده سریع من ذهنمو قانع میکنم باهاش رو بنویسم .

    سه ماه و اندی پیش برای یه تحول اساسی در زندگی و شروع یک مسیر لذت بخش که همه اش از تضادها بوجود آمده بود کل وسایل زندگی مون رو مقداریشو فروختیم و مابقی رو بخشیدیم و خواستیم که مهاجرت کنیم به شهری دیگر ، در حین این ماجرا ما یکبار به شیراز زیبا آمدیم ، مجدد برای انجام کاری به شهر خودمان بازگشتیم و طی مدتی که من بدنبال پیدا کردن خانه برای اجاره بودم تا در شیراز زندگی خودمان رو شروع کنیم هر بار میرفتم از سایت دیوار چک میکردم تا با مبلغی که داریم ی جای خوب و مرتب پیدا کنم قیمتهای نجومی میدیدم اما بجای اینکه ناراحت بشم از شما در قدم ها یاد گرفته بودم که زیبایی ها رو تحسین کنم پس میرفتم خونه های سوپر لاکچری در بهترین مناطق و محله های شیراز را میدیم و تحسین میکردم و دربارش با همسرمم صحبت میکردم و عکس ها را نشان میدادم ، چند روز بعد که راهی شدیم به سمت شیراز و از قبل با مالکی برای اجاره خانه صحبت کردیم ب محض دیدن منطقه و اون محله من گریم گرفت , گفتم خداجون من به امید تو هجرت کردم ولی حاضر نیستم توی این محله ها باشم ، دستمونو ول نکن ، همون لحظه عزیز دلم گفت ، سایت دیوار رو چک کن دنیا که به آخر نرسید خدا بزرگه ، استاد یه اگهی جدید اومد و بلافاصله من تماس گرفتم و رفتیم یه سوئیت نقلی رو قولنامه کردیم و در چه منطقه ای ؟ همان منطقه ای دقیقا که من خونه هاشو تحسین میکردم ، همون جایی که من با تمام وجود از دیدن اون خونه های خفن ذوق میکردم و با عشق عزیزم دربارش حرف میزدم ، و بعد با چه قیمتی قرارداد بستیم ؟ با مبلغی که در تصور خودمون نیست ، یا چقدر من تحسین کردم شما رو در قانون سلامتی ، در تلگرام هرچقدر کامنت گذاشته شد درباره این مبحث من با دقت خوندم ، سپاس گذاری کردم بابت اتفاقات خوبی که برای دوستانی که از این قانون استفاده کردند و بیماری ها و مسائلی که داشتند برطرف شده ، و همین بیست و یک روز پیش ، دقیقا سر تایم غذا وقتی داشتم کامنتی که خونده بودم رو با جزییات برای همسرم میگفتم ، به من گفت میخواهی برات بخرم ؟ گفتم ما که هزینه اش رو الان نداریم ، گفت داریم من کار جدید گرفتم و پولش جور شده و الان من هم عضوی از شاگردان دوره قانون سلامتی هستم…

    استاد جان موارد زیادی هست ولی به همین اکتفا میکنم که هم اتفاقات بزرگتری در زندگیم بودن هم برای این دو ماهه اخیر بودن .

    باز هم سپاس گذارم از شما که در این مکان رویایی با آن اندام رویایی و کلام و صدای دلنشین خودتان قانون را مجدد برایم گوشزد کردین ، عاشق هر دو شما عزیز هستم به امید روزی که شما عزیزان رو در آغوش بگیرم ، استاد جان درسته اول راهم اما درسهایی بینظیر شما در زندگی من شگفتی ها رقم میزند ، بی نهایت از شما سپاس گذارم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فاطمه رئیسی گفته:
    مدت عضویت: 3156 روز

    به نام خدای هدایتگرم به مسیر زیبائی ها و توحید و ارامش.

    سلام بر استاد زیبایی ها و مریم جان بی نظیر و توحیدی.

    استاااد کسی قدر این کامنت هارو میدونه که داره تو مسیر زیبائی ها با شما و همه دوستای نازنین زندگیشو میگذرونه.

    همه ماها هیچ ربطی به گذشتمون نداریم بقول دوستای عزیزمون اوایل همه ادای زیبابینی رو درمیاوردیم. من به خودم میگفتم وا یه بارونه دیگه یه دریاست یه پارکه یه …. مگه اینهمه ذوق داره کجاش اینهمه زیباست و …. ولی همراه شدم و شدیم جزو خیل زیبابینا و تو این مسیر توحیدی و زیبایی کم کم رنگ خدایی گرفتیم و بینشمون عوض شد به تمام اتفاقات کوچیک و بزرگ این کره خاکی. حالا هرجا میرم آگاهانه جز زیبایی نمیبینم سپاسگزاری میکنم و چقدر اتفاقات زندگیم روغن کاری شده چقدر آرامشم و حال خوبم بیشتر شده.چقدر زیبای های بیشتری میبینم و کلی ذوق میکنم به قول استاد انگار اولین باره که من این زیبائی هارو میبینم. جوری شده که مامانم بعضی وقتا میگه فاطمه تو که صدبار اینجا رو دیدی اینهمه ذوق میکنی چرا؟خخخ

    بزرگترین دستاورد و گنجی که من میتونستم تو کل عمرم داشته باشم تو همین مسیر بهش رسیدم و بیشترم میرسم و اون حال خوب و آرامشه و جنس نگاه به مسائل زندگیمه.

    تو کتاب دبیرستانمون یه جمله بود که هربار با دیدن زیبائی ها بیشتر درکش میکنم

    ” ناتانائیل زیبائی باید در نگاه تو باشدنه به آن چیزی که به آن می نگری”

    و این عین کلام خداست عین کلام استاده… الهی بینهایت شکرت که به این مسیر هدایتم کردی.

    خدایا عاشقانه می پرستمت و حال عالی رو برای همه دوستان و استاد نازنینم در همه لحظات طلب میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      عامر گفته:
      مدت عضویت: 1241 روز

      سلام فاطمه جان

      خیلی زیبا بود نوشته ات درود برتو ️

      با نوشته ات یادم اومد که چندین سال پیش یه فرشته داشتم یه فرشته که تو ذهنم خلقش کرده بودم و اسمش رو فکر کنم گذاشته بودم تائیل و الان یادم اومد.

      چقدر ازش دور شدم️

      من کلی برای فرشته ام می‌نوشتم. یاد دوستیم با فرشته خیالیم بخیر🫂. ممنون از کامنت قشنگت دوست من.

      ممنون که منو یاد تائیلم انداختی

      . من ساره هستم و خوشبختم از آشنایی با شما.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    جواد بایرامی گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر و خداوند اجابت کننده سریع

    عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد

    با سلام خدمت همه عزیزان

    به قدری احساس خوب اهمیت دارد که اگر هر روز دهها بار این اصل رو به خودمان یادآوری کنیم بازهم کم است.

    اگر فرض کنیم که یک ماشین داریم و می خواهیم به سمت مقاصد مختلفی حرکت کنیم ، مقاصدی مانند سلامتی و تندرستی ، ثروت ، روابط ، سعادت ، آرامش ، موفقیت و… ، احساس خوب رو باید به عنوان سوخت این ماشین در نظر بگیریم.

    اگر تمام ابزار و وسایل و امکانات این سفر رو تهیه و آماده کنیم تا زمانی که سوخت ماشین وجود نداشته باشه نمی تونیم با این خودرو به سمت مقصد حرکت کنیم و در این صورت تنها راه ، به دوش گرفتن همه وسایل ها و حرکت کردن به سمت مقصد با پای پیاده ست!!!!

    تمام فاکتورهای اصلی و اساسی برای کسب موفقیت مثل ساختن باور جدید ، به وجود آوردن عزت نفس ، عمل کردن صحیح و همیشگی به آموزشها ، تقویت ایمان ، از بین بردن حسادت ، قدرت تحسین دیگران ، توانایی کنترل ذهن ، درک صحیح تضاد ، خلق ثروت ، خودشناسی ، هماهنگ شدن با خدا ، توانایی شکرگزاری ، توانایی اعراض ، داشتن توکل ، تغییر شخصیت و همه آموزش های استاد ، همگی منوط به داشتن احساس خوب همیشگی و سپس عمل کردن به تمامی این موضوعات است. و اگر به این اصل و اساس و مهم ترین قانون جهان هستی دست پیدا کنیم ، می توانیم وارد مسیر رشد و بهبود و تغییر اساسی شخصیت و خلق نتایج بزرگ شویم. در غیر اینصورت اگر سالهای سال بر روی این فاکتورها تمرکز کنیم و انرژی صرف کنیم ، مادامی که از دورن به احساس خوب همیشگی نرسیم قطعا و صدرصد نتیجه مطلوب حاصل نمی شود.

    اگر به محکم ترین و جدی ترین حالت ممکن با تمام وجود بپذیریم و قبول کنیم که اصل و اساس کسب نتایج دلخواه ، احساس خوب همیشگی است ، آنوقت در مسیر درست حرکت خواهیم کرد و نگران ادامه مسیر نخواهیم بود. اگر قبول کنیم که تنها و تنها راه موفقیت داشتن احساس خوب و در ادامه تغییر باورهاست ، بزرگترین تصمیم زندگی خود را گرفته ایم.

    احساس خوب یعنی توحید .

    با داشتن احساس خوب ، باورهای خوب ساخته میشه .

    با داشتن احساس خوب ایمان قوی میشه .

    با داشتن احساس خوب نتایج خوب رخ میده.

    با داشتن احساس خوب جسم ما به صورت طبیعی هر روز بهتر میشه و به رفتارهای مناسب برای تغذیه و ورزش هدایت میشه.

    با داشتن احساس خوب روابط ما بهتر میشه.

    با داشتن احساس خوب تمرکز ما به خوبی های جهان بیشتر میشه.

    با داشتن احساس خوب الهامات قوی تر میشه.

    با داشتن احساس خوب معجزات خداوند بیشتر در زندگی ما رخ میده.

    با داشتن احساس خوب ثروت وارد زندگی ما میشه.

    با داشتن احساس خوب جواب سوالات و راه حل ها گفته میشه.

    با داشتن احساس خوب به هماهنگی بیشتر با خداوند می رسیم.

    با داشتن احساس خوب دعاها اجابت میشه.

    همه چیز احساس خوبه ، چون وقتی حالمون خوب میشه شبیه خدا می شویم، تلاش ما و رفتار و تصمیمات ما با منبع اصلی آگاهی های جهان ، منطبق میشه.

    با آرزوی احساس خوب همیشگی برای همه عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    پریوش معبودی گفته:
    مدت عضویت: 1001 روز

    با سلام به استاد بزرگوارم و مریم عزیزم..من با استمرار و گوش کردن فایلهای با ارزش شما بعد از داشتن یه زندگی خیلی طولانی و تنشهای خیلی خیلی زیاد و حتی یه مدت جدا شدن یه روز به این درک رسیدم که استادم درست میگه و من راهی ندارم بجز به صلح رسیدن با همسرم و برگشتم سر خونه اول برای ساختن نه برای جنگیدن مثل تمام عمر و شروع کردم به توجه به نکات مثبتش حتی دایم راجبه یه خوبی کوچیک که در حقم کرده بود حرف میزدم و بزرگنمایی میکردم دوتا بچه بزرگ دارم و زندگی من انقد پر از جنگو دعوا بود که دوتا بچه ها هم رابطه خوبی با پدرشون نداشتن ولی من از زمانیکه تصمیم گرفتم حرفهای استادمو تک به تک عملی کنم به بچه ها هم سخت میگرفتم که من تا حالا مقصر بودم و پدرتون انسان شریفیه و تمام تلاششو برای اسایش ما کرده حالا اگه این تلاش بنظر ما کم بوده میتونستیم خودمون استین بالا بزنیم و تلاشگر باشیم و خدا رو شاهد میگیرم که این حرفهارو از ته قلبم و با تمام وجودم میگفتم چون میدونستم استاد همیشه میگن این جهان کلاه سرش نمیره و ارتعاشات فریب نمیخورن باید حقیقی باشه همه چی و ریا نباشه خلاصه کم کم دیدم داره شرایط عوض میشه و من امیدوارتر هر روز بیشترو بیشتر عشق ورزی میکردم و به خدای خودم میگفتم میدونم با جنگیدن هیچی درست نمیشه ولی شکی ندارم به حرفای استاد عزیزم و یقین دارم ایشون برای هدایت ماها اومده و بعد ازگذشت حدودا سه سال که مدام توجه من به خوبیهای همسرم بود همه چیز به کل عوض شد از یه ادم عصبی و بی تفاوت یه مرد متعهد و عاشق خونواده و کسیکه واقعا واقعا داره تمام تلاششو برای من میکنه که در رفاه و اسایش باشم طوریکه امسال عید که مادرشون اومده بودن پیش ما روزی هزار بار میگفتن من باورم نمیشه شما دوتا انقد عوض شدین و من توی دلم میگفتم اخه من یه استاد تمام و کمال دارم استادی دلسوز که من تا امروز اینهمه نتیجه فقط از فایلهای رایگان ایشون گرفتم و از ته قلبم برای شادی و سلامتی شما و مریم عزیزم دعا میکنم و حالا که دارم با ارامش تمام زندگی میکنم تمام توجهمو گزاشتم روی شغل و مهارت جدیدم که حاصل ارامشیه که من خلقش کردم و روزی چند بار توی دفتر شکر گزاری بابت تمام این نعمتها و بابت اشنایی با شما خدارو شکر میکنم و برای لحظه ای از اموزشها فایلهای با ارزش با ارزش و با ارزش شما غافل نمیشم چرا که میدونم تا روزیکه نفس میکشم این اموزشها و این بالا رفتن برای من باید ادامه داشته باشه …و در اخر عاشقانه دوستتون دارم و عاشقانه به صدای شما گوش میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: