قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
روز شمار تحول زندگی من روز 121 ام
در این فایل استاد این نکته رو بیان میکنه که اگر با ناخواسته ها بجنگیم، فحش بدیم، مبارزه کنیم، اعتراض کنیم، مقاومت کنیم چون داریم بهش توجه میکنیم از جنس همین اتفاقات رو وارد زندگیمون میکنیم، اگر با همسرمون بجنگیم که چه ادم بدی هست و صبح تا شب اعتراض کنیم با این و اون صحبت کنیم در موردش حتی طلاق هم بگیریم رابطه بعدی یکی بدتر از اون فرد رو وارد زندگیمون میکنیم چون به هر چی توجه کنی از اساس اون رو وارد زندگیمون میکنیم، اگه اعتراض کنیم که چرا وضع مملکت اینه چرا گرانی هست چرا آزادی نداریم چرا وضع آموزش اینطوریه چرا این اینجوریه چرا اون اونجوریه جهان طبق قانون ما رو به شرایطی هدایت میکنه که از اساس همین چیزهایی که بهش توجه کردیم رو وارد زندگیمون میکنیم، پس کار درست چیه؟ اولا صحبت نکنیم در مورد ناخواسته ها و دهنمون رو ببندیم، دوم تمرکز کنیم روی زیبایی های هر جایی که هستیم. زیبایی های رابطه هامون، زیبایی کشورمون، زیبایی سیستم اموزشیمون، زیبایی جهانی که در اون زندگی میکنیم، توجه کنیم به اتفاقات زیبایی که داره در جهان می افته به جای دنبال کردن اتفاقات بدی که می افته، به این شکل جهان ما رو هدایت میکنن به سمت خوبی ها زیبایی ها قشنگی ها و اتفاقات زیبا. نکته دیگه مفهوم ازادی هست که در این فایل درک کردم که ازادی یعنی احترام به اعتقادات مختلف و ما نباید ناراحت باشیم از دیدگاه های مختلف هر کسی ازاده دیدگاه خودش رو داشته باشه تا زمانی که زور نکرده که دیدگاهش رو بپذیریم چه اشکالی داره بگذار دیدگاه خودش رو داشته باشه زورم کرد اعراض میکنیم و توجه میکنیم به خواسته ها. جنس احساس ما نشون میده که چقدر تمرکزمون روی خواسته هاست یا ناخواسته ها.
خود من باید مرتبا مرور کنم که نجنگم با ناخواسته ها، همین دیشب به خاطر سانسور یک فیلم دوبار گفتم این چه وضعشه نفهمیدیم این قسمت از فیلم چی شد یک چیزی درونم گفت این برخوردت درست نیست و امروز هدایت شدم به این فایل که یادم بیاد که نباید بجنگیم و اعتراض کنیم بلکه باید اعراض کنیم و روی زیبایی ها تمرکز کنیم.
عاشقتونم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
آنجایی که بر علیه ناخواسته ها و نازیبایی های زندگی ات جنگیدی و اعتراض کردی تا آنها را از زندگی ات بیرون کنی. اما در نهایت- حتی آنجا که ظاهرا شما پیروز جنگ بودی، مسئله حل نشد بلکه آن ناخواسته در شکل و قالب دیگری در تجربه زندگی ات گسترش پیدا کرد؟
_با افرادی که با آن ها کار می کردم دعوا کرده و از آنها بدم می آمد حتی هنوز هم پس از گذشت مدت زمان زیادی باز هم که به آنها فکر می کنم احساس بدی دارم و همچنان رفتار و اعمالشان در ذهن من باقی مانده است و علاوه بر این هیچ حقوقی نیز به من پرداخت نکردند. اکنون که جایی مشغول به کار نیستم باز هم یک نفر همین مقدار پول را که آن ها از من کلاهبرداری کرده بودند به شکلی دیگر از من دزدید و رفتار و حرکاتش نیز دقیقا مشابه با فرد قبلی بود.
2. آنجایی که تصمیم گرفتی به جای جنگ با ناخواسته یا اعتراض به آن، آگاهانه ذهن خود را کنترل کنی و کانون توجه خود را بر آنچه معطوف کنی که می خواهی تجربه کنی. سپس به خاطر این جنس از توجه، جهان بدون هیچ تقلایی نه تنها آن ناخواسته ها از زندگی شما حذف کرد، بلکه شما را با خواسته ها و زیبایی های بیشتر احاطه کرد؟
_تمرکز خود را از روی رفتار شخصی که از رفتارهای او خوشم نمی آمد برداشته و سعی کردم درباره ی بدی های او کمتر صحبت کنم و رفتار او با من به مقدار بسیار زیادی تغییر کرد و مدت زمان بسیار طولانی دور از من است .
خدایا شکرت
عاشقتونیم
درود و هزاران درود بر استاد گرامی
نخستین بار که به پیشنهاد یکی از دوستان با شما اشنا شدم مثل 95 درصد ادما گفتم حتما همه گفته های استاد عباسمنش دروغه و مثل هزاران افراد دیگه که درا ین زمینه فعالیت دارن چند جمله حفظ میکنن و هزاران بار تکرار میکنن ولی با دیدن یک فایل ترغیب شدم تا فایلهای دیگه رو هم ببینم این اولین کامنت من چه در وبسایت شما چه هرکجا که فایلها و پیج شما رو دیدم هست ولی فایل قانون تغییر ناخواسته ها منو مجبور کرد که اعتراف کنم هرانچه شما میگین قلبا بهش اعتقاد دارین و تجربه کردین پس ار 40 سال زندگی و که بیشتر عمرم رو به خودکشی فکر کردم و هزاران سوال و سردرگمیها و نا امیدیها و دینیها و بی اعتقادی به خدا با اشنا شدن با شما وسعت دیدم افزایش و دیدم به جهان مثبت .انگیزه هزاران برابر امید به زندگی بینهایت واسه هر روز زندگی برنامه و متعهد و… شدم
خدا رو سپاسگذارم که منو در فرکانس شما به عنوان پیامبر و راهنما قرار داد
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان
یادمه سال ۹۸؛ زمانی که مشابه این اتفاقات افتاد خیلی بهم ریختم ،همش میگفتم چی میخواد بشه و از این وضعیت خیلی ناراحت بودم.
ناخوداگاه وجود همه ما در جستجوی صلح و ارامشه.
خلاصه یادمه همون موقع هم گفتم باید الان ذهنمو کنترل کنم.
باید اعتراف کنم که هی سعی میکردم خودمو اروم کنم،ولی کم و بیش نگران بودم و استرس داشتم.
اما تو اوضاع فعلی من به هیچ وجه خودمو درگیر نکردم،خیلی برای خودم جالبه،قشنگ این فکر اومد تو سرم که اولین بار نیست و طبیعیه تو همه کشورها،دفعات قبلی مگه چیشد
این بارم مثل همیشه،بالاخره یک چیزی میشه
به هر حال اصل قضیه ناراحت کننده هست ولی اگر قانون اینه که ما باید ذهنمون و کنترل کنیم
پس باید این مسیر و بریم.
یک روز جایی بودم،ناخوداگاه در جریان اخبار قرار گرفتم وفیلم هارو دیدم اصلا حالم بد شد اونروز
یادمه سردرد گرفتم،جالبه اصلا نمیتونم دیگه تحمل کنم،سرم به شدت درد میگیره
یادم افتاد توی امریکا هم سر قضیه پلیس و سیاه پوست اعتراض شده بود.
تو کشورهای دیگه هم هست،این ما هستیم که با افکارمون تعیین میکنیم جایی قرار بگیریم که در معرض وقایع نباشیم.
ما نمیتونیم کل دنیا رو کنترل کنیم.
به لطف خدا الان که من ترجیح میدم فکر نکنم به این قضایا،اطرافمون خبری نیست
اگه هم هست من به هیچ وجه متوجه نشدم تا به حال.
همیشه به حرفهای استاد توی سال ۸۸ فکر میکنم و میگم این ادم یک الگوی زنده ست.پس باید مسیر درست و برم.
به امید روزی که صلح و آرامش اصل زندگی شناخته بشه.💜
بنام الله یکتا
سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته مهربان که طبق معمول زحمت کشیدن و بر اساس دسته بندی فایلها این سری از فایلها رو در این دسته بندی قرار دادن
میخوام از شخصیت گذشته خودم بگم و با الان مقایسه کنم که تقریبا دو سال با استاد و آموزشهاش آشنا شدم ،
نمیدونم قراره چی بنویسم و از خداوند هدایت میخوام که کلام حق رو جاری کنه بر زبانم که کمکی به خودم بشه چون قدرت نوشتن و تعمق در افکارمو به خوبی میدونم و درک میکنم
من از وقتی که یادم میاد چون توی خانواده بسیار ضعیفی از لحاط مالی و عاطفی و روابطی بزرگ شدم همیشه درگیر تضادهای بودم که با هر روز بزرگتر شدنم این تضادها بزرگ و بزرگتر میشد و جالب اینجاست که قبلا اگه تضادی پیش میومد مدت زمان کمی میبرد تا حل بشه ولی هر سال که به عمر من اضافه میشد مشکلات انگار عمیقتر میشدن و حال من هر روز بدتر
جوری که تا این اواخر که با استاد آشنا شدم حس میکردم پایان زندگی منه و خیلی همه چیز بهم گره خورده بود و تضاد پشت تضاد بود
کلا من شخصیتم همیشه امیدوار بود طوری که همه بهم میگفتن تو خیلی مثبت و خوش بین هستی ولی در عمل اینطور نبود و همیشه در سیکل ناخواستها گیر میکردم
چون منم از قانون خبر نداشتم و ذهنم همیشه درگیر ناخواستها بود و زور نجواها بسیار زیاد ،اما نقطه عطف من فشارهای زیادی بود که این اواخر بهم وارد شد و هیچ دلیلی جز شرک نداشتم ،چون به همه چیز و همه کس توی زندگیم قدرت داده بودم الا خداوند
اما آشنایی با استاد و درک دست و پا شکسته قوانین باعث شد به خودم تعهد بدم که به مسیر پایبند باشم و حداقل چند سال با این روش پیش برم و اگه جواب نگرفتم برگردم به زندگی سابقم
مهمترین قانونی که درک کرده بودم یا به ظاهر سعی کردم عملیش کنم اعراض کردن از هر ناخواسته بود و سعی در توجه به خواستها
عمل کردن به همین آگاهی و حذف بعصی از چیزهای که در این مسیر بهم کمک میکردن مثل تلوزیون یا شبکهای اجتماعی نتایج کوچک رو برام به همراه آورد که مهمترینش آرامش درونی بود ،وقتی که عمل به این آگاهی نتایجو برام رقم زد تعهد من هر روز بیشتر و بیشتر میشد و درکش عمیقتر ،
منی که هر روز و ساعات بیکاریم پای تلوزیون بود به طور کل حذفش کردم و به ندرت اخباری میشنیدم که احساسمو بد کنه و این انصافا خیلی بهم کمک کرد تا جایی که زور نجواها کم و کمتر شد و جاشونو به فکر کردن به خواستها دادن
آسون تر شده بود برام فکر کردن به خواستهام ،تجسم کردن بهشون ،و صحبت کردن در موردشون
الان دیگه فقط دلم میخواد از قوانین حرف بزنم و هر حرفی به زبون نیارم چون میدونم من به عنوان یک موجود فرکانسی دارم یک لحظه بعد خودمو خلق میکنم ،الان مدیریت افکارم در شرایط به ظاهر بد خیلی آسون تر شده ، شوق و اشتیاقم به زندگی نمیشه با قبل مقایسه کرد و این خودش بزرگترین دستاورد زندگی هر کسی میتونه باشه
استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزار شمام که با انتقال این آگاهی ها آرامش در وجود من ریشه زدی و اینقدر آسون قوانین با زبان ساده به ما آموزش میدین
در پناه الله یکتا شاد و خرم باشید
سلام به استاد جان عزیزم و مریم جان عزیزم
قانون کنترل ذهن همچنان برام سخته استاد ولی میتونم انجام بدم و انجام دادم قبلاً دقیقا قانونه توجه عمل میکنه سه سال پیش مامانم ناراحتی اعصاب داشت که منو خواهر و برادرام از این داستان رنج میبردیم و هربار که من حالم بد میشد شکرگزاری میکردم و خواسته ام رو مینوشتم و دیگه بحث نمیکردم با هیچکس تا اینکه مامانم سکته مغزی کرد اون لحظه نمیدونستم چه روزایی در انتظار منه ،فقط سعی میکردم ذهنم رو کنترل کنم و کلا رفتارش برعکس قبل شد همش میخنده شاده بعد هر غذا میگه خدایا شکرت هروز هزار بار ما رو تو بغلش میگیره میبوسه ،میگه دوستت دارم معجزه است تو زندگیمون اونقدر خونمون انرژی بالایی داره که لذت میبریم استاد وقتی عشق میدم به هر لحظه از زندگیم فارغ از اینکه شرایط فعلی چیه شرایط به طرز معجزه آسایی تغییر میکنه ،همین کنترل ذهن همین تمرکز به زیبایی ها که شما و مریم جان هر لحظه دارید اینکار رو انجام میدین خودش گویای همه چیز هست و منم دارم تمام تلاشم رو میکنم که این کنترل ذهن رو تمرکزی انجام بدم و نتایج بیشتری بگیرم شرایطم رو خودم خلق میکنم ممنونم استاد جانم که با مثال ها و بیان تاثیرگذارتون بهمون هینت میدین که مسیر اینه قانون اینه و نتایج رعایت کردن به این قوانین متحیر کننده است ،عاشقتونم ♥️
بسم الله النور
سلام استاد جانم سلام مریم جانم عاشقتونم من 😘😘😘
استاد جان عاشقتم که اولین کسی که به آموزه هاش عمل میکنه و داره اون هارو زندگی میکنه خودتون هستید
استاد جان تک تک لحظه های زندگی شما در فایل های سال به آمریکا و زندگی در بهشت مهر تأیید هست بر اینکه شما قانون رو در تمام جنبه های زندگیتون دارید زندگی میکنید
استاد جان این حرف شما همیشه تو گوشم زنگ میزنه که من نتیجه دستم هست و اینکه کسی لیاقت اینکه الگو باشه رو داره که نتیجه دستش باشه و من دارم میبینم نتیجه تک تک حرف هاتون تو فایل ها ک تو دوره ها در زندگی خودتون چطور مشهود هست
استاد جان دقیقا تو شرایطی که اکثر مردم دارن میرن یه سمت کنترل ذهن خیلی سخته وقتی هر طرف میریم حتی تو خونه همش حرف از جریانی هست که فقط باعث ایجاد ناخواسته های بیشتر میشه کنترل ذهن خیلی سخت میشه اما ایمان بدون عمل حرف مفت هست و همین جاهاست که من باید نشون بدم چقدر به چیز هایی که یاد گرفتم ایمان دارم و همین جا سکوی پرش من میشه و استاد جان دلیل تفاوت نتایج شما با هرکس دیگه ای ک با من این هست که شما در همین لحظه ها که به نظر من سخت هست کنترل ذهن میکنید و استاد جان چقدر من باید تمرین کنم تو همین لحظه ها که به قول شما از بدنه جامعه جدا بشم و بتونم ذهنم رو کنترل کنم
استاد جان این فایل رواز همون لحظه که تونستم دانلود کنم چندین بار گوش دادم تو پیاده روی هایی که دارم مدام دارم این فایل رو گوش میدم که قانون بدون تغییر جهان رو مرور کنم و بهتر درک کنم تا بتونم عمل کنم اینکه کانون توجه من داره جهان منو شکل میده اینکه وردی های ذهن من هست که داره کانون توجه منو شکل میده ومن حتی یه کلمه یه لحظه توجه کنم به ناخواسته ها ذهن من شروع میکنه به نجوا َو مرور دیده ها و شنیده ها
اگه به قول شما فقط همین قانون ساده رو درک کنم و عمل کنم که جهان من رو داره کانون توجه من شکل میده و به هرچی تمرکز کنم از همون جنس وارد زندگیم میشه اونوقت که میتونم زندگی دلخواهم رو شکل بدم
استاد جان گفتید مثال بزنم از اونجایی که جنگیدم و ناخواسته بیشتر وارد زندگیم شد و اونجایی که ذهنمو کنترل کردم و خواسته هام شکل گرفت
من یه عمری جنگیدم با اخلاق پدر و مادرم و برادرم که یه خصوصیت اخلاقی اون هارو دوست نداشتم و ازدواج کردم دقیقا همون خصوصیات به شکل پررنگتر و بیشتر در همسرم بود و یه عمر هم با همسرم جنگیدم تا اینکه بچهام کم کم بزرگ شدن و دیدم اون ها هم دقیقا همون خصوصیات رو دارن تا رسیدن به فایل های شما مخصوصا فایل های در خصوص روابط و دوره دوازده قدم و همینطور قانون آفرینش که به من یاد دادید دست از جنگیدن با ناخواسته ها بردارم و تمرکزرو بزارم روی چیز هایی که میخام و زیبایی های اطرافم که این تمرکز بر زیبایی ها رو در سفر به ور آمریکا یاد گرفتم و از همونجا آروم آروم تغییرات شروع شد و هر جا که دست از جنگ برداشتم روابطم بهتر و بهتر شد و یه جایی دیدم که اون خصوصیت که یه عمر باهاش جنگیدم انگار در وجود اون آدم اصلا نبوده و یه آدم دیگه ای شده و خدارو شکر میکنم که انقدر تغییرات آروم رخ داد که خودم هم متوجه نشدم و باز اونجا که دو سه سال پیش جریان بیماری در جهان شد و من مغازه رو جمع کردم و به جای تمرکز باشرایط و کسادی و این حرف ها من فروش بیشتر از حتی مغازه و کل عمرم رو تجربه کردم و خدارو شکرهدایت شدم به خرید دوازده قدم و دونه دونه دیدم که خواسته هام داره بهآسانی تیک میخوره و العان هم استاد هر جا که ذهنم رو کنترل میکنم خواسته ها به آسونی میاد و هر جا که قانون رو یادم میره دوباره ناخواسته ها از جنس همون وردی ها وارد زندگیم میشه و این عمل کرد هم تکامل داره که فقط با تمرین میتونم بیشتر روی ذهنم کنترل داشته باشم
منم باید صادقانه بگم روز های اول که اینستا رو باز میکردم ک هر طرف میدم که حتی آدم های محبوب من و الگو های من دارن از این ماجرا حرف میزنن ذهن منم درگیر شد اما هر بار سعی کردم تر توجه کنم و هر بار میرم اینستا فقط کاری که مربوط به شغلم هست رو انجام میدم و اتفاقا این شرایط باعث شد کلی خواسته تو وجود من شکل بگیره و دوباره شروع کردم به تمرکزی کار کردن روی دوازده قدم و فایل ها و خدارو شکر میکنم که راهنمای خوبی مثل شما دارم که دقیقابه موقع پیام رو به من میرسونه و هر فایل که این روز ها گوش دادم کمک کردتا ذهنمو جمع جور کنم و دوباره هدفگذاری کنم و تمرکز بزارم رو چیز هایی که میخام و زیبایی ها
استاد جانم مریم جانم عاشقتونم منو به زودی آمریکای زیبا میبینمتون 😘😘😘
استاد عزیزم امروز داشتم به این فکر می کردم که اگر خداوند را عادل بدانیم این رو هم باور داریم که قانون فرکانس درسته و عین حقیقت چون خداوند که این همه از توحید در قرآن صحبت کرده میاد قدرت خلق زندگی من رو به آدم های دیگه میده؟ خب اگر این قدرت رو داده باشه دیگه توحید بی معنی میشه، اینکه فقط قدرت دست خداست بی معناست. مسلما این طور نیست، خداوند گفته قدرت خلق زندگیت دست خودته و هیچ کس و هیچ چیز قدرت این رو نداره چه خوب و چه بد تاثیری روی زندگی ما بگذاره، من تو جهان خودم هستم، شما هم در جهان ساخته خود. بعد هم من نتیجه آنچه ساختم رو می بینم مثل یک دونه که می کاریم وقتی من دونه سیب بکارم می تونم توقع سبز شدن درخت گیلاس داشته باشم. وقتی من تمرکزم روی نازیبایی هاست در مورد اونها حرف می زنم، بحث می کنم،فکر می کنم و می شنوم چطور می تونم توقع داشته باشم اتفاقات خوب برام بیوفته. توجه کنید به اطرافیان خودتون واضح می بینید که چطور دنیایی برای خود ساخته اند. من دنیای خودم رو می سازم و خودم مسئولش هستم هی دنبال مقصر بیرون از خودم نباشم. می بینید آدم هایی که مشکلات زیادی دارند وقتی صحبت می کنند میگن که مقصر فلان چیز و یا فلان کس بود. اصلا خودشون رو مسئول این اتفاقات نمیدونن و به همین دلیل دنبال راه حل هم نیستن.
باید باور کنم خالقم بعد می بینم چه دنیای زیبایی داریم در نهایت عدالت. من چند وقت هست دارم با تمرکز بیشتر کم کم کامنت های بچه ها رو می خونم و به درک زیبایی از جهان رسیدم. جالبه وقتی با این دید به روند این اتفاقات نگاه می کنم مثل قبل قضاوت نمی کنم و میگم اگر من جای مسئول ها بودم آیا بهتر عمل می کردم؟ و اینکه روی نقاط قوت این اشخاص تمرکز می کنم. یادم میاد یه استاد داشتیم همیشه میگفت حضرت محمد انقلاب نکردن، نیومدن به زور و یکباره همه ی نظامات جامعه اون روز رو تغییر بدن. آروم آروم قدم برداشتن برای تغییر. پس الان هم ما اگر رو آگاهی خودمون کار کنیم و هر کسی به نوبه خود به مردم و جامعه مهربانی هدیه بدهد لبخند بزنه، حرفهای امیدبخش بزنه وهمون طور که خود رو لایق آزادی میدونه برای بقیه هم این حق رو قائل باشه به خصوص برای نزدیک ترین اشخاصی که کنارش هستن لطف بزرگتری کرده.
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز که دارید با جدیت ما را راهنمای می کنید
استا د عزیز هرچند روز یک با توی سپاس گذاری خودم که از فانوس دریای انجام میدهم بخاطر وحود شما از خداوند تشکر می کنم هر لحظه صحبت های شما را گوش می کنم لخاطر قانون خداوند که هیج تعغیر درآن بوجود نمی آید سپاس گذاری می کنم
بخاطر اینکه من توانستم در رابط با جریان های سیاسی احساسات خودم را تا حدودی کنترل کنم
چون من در رابطبا جریان های سیاسی از قبل از انقلاب اولین نفر توی شهر خودمان از مبارزان قبل از انقلاب بودم نا زمانی که من با صحبت های شما که اولین دوره آن دوازده قدم بود گوش کردم
فهمیدم که اصلا نباید در باره سیاست وافراد سیاسی حتی فکر کنم نه کس صحبت کنم این قدر خوشحالم وخدا را سپاس گذارم که خداوند من را در این شرایط راهنمای کرده هیچ چیز از اوضاع روز را نمی دانم ودر باره اش فکر هم نمی کنم
اگر در شرایط فکری قبل بودم دیگر باید حتما من هم مبارزه می کردم حتما باید اخبار را دنبال می کردم حالا چقدر حرس می خوردم چقدر داغون میشدم
چقدر وقت خودم را صرف اینکه کی چکار کرده کی باید چکار بکند کی حق می گوی کی ناحق می گوید میکردم
چقدر حالا عالی هست که فهمیدم باید فقط به خودم فکر کنم
عالی شده استا دست شما درد نکند که من را با این قانون آشنا کرده اید
که هرکس هرجا هست جایش انجاهیت
واز داشته این فکر های مذهبی که من باور کرده بودم که باید بجنگیم باید مبارزه کنیم راحت شدم
وپشت هم غیبت وتهمت بشنویم وبگویم برای اینکه جبهه ای را که من طرف دارش بودم را حق می دانستم وخودم را آزاد می دانستم که آنها ناحق هستند پس من آزاد هستم آنچه را شنیده ام درست هست پس باید برای اینکه دیگران را روشن کنم پس می توانم هر آنچه می خواهم بگویم هیچ سنندیتی راهم که خودم دیده باشم نبود براساس صحبت دیگران صحبت بکنم جدای از قانون غیبت کردن وتهمت زدن را می توانستم چکار بکنم خدا من را با صحبت های شما آشنا کرد که بتوانم راحت بدون دغدغه وحال عال برای خودم زندگی کنم اصلا کاری به جامه نداشته باشم من از وقتی که فهمیدم دیگر نباید اخبار را دنبال کنمکلا تلویزیون داخل خانه وجود ندار گاهی وقت ها بچه هایم آن هم می خواهند مسابقات ورزشی را تماشا کنند روشن میشود تمام و بخاطر قطعی اینتر نت هم خدارا شکر چون گاهی وقت های می خواهیم گوگل را باز کنیم بعضی از خبر ها را راست یا دروغ نوشته اندکه این چند روز من آن ها را هم ندیدم همه اش شما را دعا می کنم از اینکه من از این استرس وحشت ناک در زندگیم داشتم رها شدم سپاس گذارم واقعا از صمیم قلب می گویم
استاد واقعا دوستت دارم
سلام استاد جان سلام مریم جان 💛
.
راستش خیلی خوشحال شدم استاد که درباره ی این موضوع فایل گذاشتید امروز صبح هدایت شدم و دیدم فایل رو و خداروشکر میکنم که درست عمل کردم و ذهنم رو کنترل کردم
.
استاد منم دقیقا فکرکردم به این موضوع که وقتی صحبت از آزادی میشه دقیقا باید چجوری رفتار کرد ؟
چون من هم راستش تحت فشار قرار گرفتم که چرا هیچی نمیگی و حمایت نمیکنی ؟
.
یبار توی یکی از فایل هاتون در رابطه با حمایت از فرزندان گفتید : دقیقا بهترین کار برای حمایت از بچه هامون همون حمایت نکردنه .
.
در این مورد هم خوشحالم که سکوت کردم و موضعم برای خودم مشخص بود و راه خودم رو رفتم 🌱
.
گاهی ادم یه ترسی میاد تو وجودش که نکنه داری اشتباه میکنی چیزی نمیگی و مث اکثریت جامعه ری اکشن نشون نمیدی ؟
اما کنترل ذهن همینجاست که معنای خودش رو پیدا میکنه
من هم راستش از افراد نزدیک زندگیم هستن چند نفری که همیشه اخبار رو دنبال میکنن و تحلیل میکنن و .. 😅
اما خودم اگاهانه گوش نمیدم و راجع به این مسایل حرفی نمیزنم
خیلی فایل خوبی بود استااد
واقعا جنس کامنت های سایت با اینستا خیلی فرق داره
خوشحالم سر قولم به خودم موندم و اموزش هاییکه از خدا خواستم یه زمانی و برام فراهم کنه که انجامشون بدم رو به اتمامه
خداروشکر که هستید استاد
در پناه خدا عالی باشید و سرشار از عشق
دوستون دارم 💙😍🦋