قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم که همیشه از دهانش در و گوهر میبارد،
چقدر زیبا گفتی، چقدر درست گفتی، چقدر کامل گفتی استاد
به خدا همه حرفهاتون درسته، من توی زندگیم که دقت میکنم، میفهمم که اون موقع هایی که به زیبایی دقت کردم و دیدم خوبیها و محبت اطرافیانم رو و تحسین کردم و لذت بردم از محبت دیگران چه به خودم و چه به دیگران
هدایت شدم به محبت بیشتر اطرافیان بهم
هر چقدر بیشتر لذت بردم و دیدم عشق آدمها به همدیگرو، تجربه کردم عشق و محبت دیگران رو به خودم،،،
به خدا استاد همه حرفهاتون درسته،
من الان توی آلمان زندگی میکنم و دلم میخاد بیایید و ببینید چه زندگی دارم، چه لذتی دارم میبرم از زندگی،
من تازه ۵ ساله اومدم آلمان، از کجاش براتون بگم،، از دانشگاه رفتنم توی رشته مورد علاقه ام توی سن ۳۸ سالگی،، از کار آنلاین که اونقدر لذت توشه، از فراوانی نعمت و ثروت، از اومدن پول توی زندگیم، از ماشینم، از سلامتیم، از عدم وابستگی ام، از بودن بچه هام در کنارم،
از زندگی توی خونه ۱۲۰ متری، یه محوطه سرسبز دارم توی حیاط جلوی خونه که از اتاق خوابم لذتش رو ببرم،
و یه حیاط سرسبز دیگه که وقتی میرم توی آشپزخانه لذت میبرم، اگه برم توی دستشویی یه محوطه سرسبز رو جلوم میبینم که حیاط خونه منه، استاد
من توی خونه ام دوش دارم، وان دارم،، چیزهایی رو من دارم تجربه میکنم که به خدا خود آلمانی ها هم آرزوشونه،
من یه همسایه هایی دارم که از فرشته هم فرشته تر هستند،
یه همسایه هایی که اونقدر محبت دارن، اونقدر من و بچههام رو دوست دارن، اونقدر بهم عشق میکنند و عشق میدهند که هر چی بگم کم گفتم،
به خدا استاد، اگه بدونی برای تولد بچه هام چه کادوهایی که میخرن، چه چیزهایی که براشون بدون بهانه کادو میدن،
اگه بدونی چه لذتی میبرن با بچههام، به بهانه های مختلف براشون کادو میخرن، میبرنشون فروشگاه، اون چیزی که بچههای من میخان براشون میخرن،
برای تولد بچههام، خودشون میگن من کیک تولدشون رو درست میکنم،
استاد اگه تا فردا بگم از محبت همسایه هام، بازم دارم براتون بگم،
اون یکی میگی من پسرت رو میبرم فوتبال، تو نمیخاد ببریش،
اون یکی میگه وقتی پسرت میره فوتبال، دخترت بیاد پیش من که تنها نباشه،،
اگه اینا عشق نیست، پس چیه
و من به یاد میارم که من لذت میبرم از عشق آدمها به خودم و به همدیگرو،
من تحسین میکردم محبت و عشق و علاقه رو
و اینها رو من از روزی ساختم که توی ایران بودم، من هم مثل خیلی ها، یه روزهایی بود که خیلی درد بود و یادم میاد اون روزها بدون اینکه از قانون خبر داشته باشم، تمرکز کرده بودم روی خوبی ها و زیبایی های اطرافم،
من توی اون همه درد و ناراحتی، خنده های از ته دل میکردم و میگم من ناراحت نمیشم و خوشحال هستم و شاکر چیزهایی بودم که داشتم، همون چیزهایی که خدا بهم داد رو میدیدم و شاکر بودم
توی همون شرایط سخت که همه متعجب بودن، از رفتار من که چرا من سختی نمیکشم
و
من هدایت شدم که بیام آلمان و اگه بازم بگم من یک ریال خرج نکردم، من یه ثانیه زحمت نکشیدم برای ویزا و بلیت و این جور چیزها،
به خدا من هیچ، هیچ کاری نکردم و اومدم آلمان
بریم سراغ یه موضوع دیگه
بگم براتون از روزهایی که خودم خلق کرده بودم و با فردی زندگی میکردم که همش دنبال اخبار سیاسی و بدبختی و ناراحتی و بیچارگی بود و من ۲۰ سال تلاش کردم تا این آدم رو عوض کنم و من هر روز خسته تر از قبل و موفق هم نشدم،
تا روزی که با شما استاد عزیزم آشنا شدم و دیگه تمرکز کردم روی خودم و نشنیدم حرفهاشو، در مورد بدیهاش با هیچ کس حرف نزدم، نه با بقیه و نه با خودم،
تمام تلاشم بود که تمرکز کنم روی خودم و سرمایه گذاری کنم روی خودم،، استاد عزیزم تمام محصولاتتون رو خریدم و با عشق پولش رو واریز میکردم، چون روز به روز توانایی مالیم هم بهتر میشد و همه چی رو به پیشرفت بود و من هیچ تلاشی نکردم تا اون آدم از زندگیم بره بیرون
و یه روزی خودش از زندگیم رفت بیرون، بدون هیچ زحمتی
و از روزی که رفت، برکت و نعمت و فراوانی بیشتر اومد توی زندگیم،
به خدا هر روز پول میاد به حسابم، هر روز پول بیشتر و من چه لذتی میبرم از آزادی، رهایی، آرامش و همینطور ثروت
حرفهاتون دور و گوهر است استاد
تمرکز بر روی هرچی بگزاریم، از همون جنس وارد زندگیمون میشه
استاد من الان توی بهشتم، توی خود خود بهشت دارم زندگی میکنم و این زندگی رو از توجه و تمرکز روی زیبایی ها دارم
خداروشکر بابت وجودتون استاد عزیزم،
ممنونم از مریم جان عزیزم که در کنار استاد عزیزم، این همه آگاهی رو بهمون میده
من عاشقتونم استاد
به خودتون ببالید و افتخار کنید به خودتون که چه زندگی هایی رو رشد دادید و باعث شدید که چه آدمهایی به واسطه حرفهای شما و آگاهی های شما دارن از زندگی لذت میبرن
سلام و درود به شما دوست هم فرکانسی و ثروتمند، خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر این همه زیبایی و فراوانی نعمت در زندگی شما. الهی صد هزار مرتبه شکر. چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم . امروز جایی بودم و صحبت یه خانواده افغانی شد توی ایران که به لطف الهی خیلی ثروتمند هستن. درحالیکه برای همه باعث تعجب بود و من خیلی تحسینشون کردم و گفتم نتیجه اعتماد و ایمان به خداوند همینه. و الان در مورد شما هم میبینم وقتی به خداوند ایمان دارید و به عمل اثباتش میکنید و همه داشته ها تون رو رها کردین و مهاجرت رو انتخاب کردین، نتیجه اش این میشه که فراوانی نعمت و ثروت و زیبایی به زندگی تون سرازیر میشه. الهی صد هزار مرتبه شکر و از درگاه خداوند براتون بیشتر و بیشتر وفور نعمت و ثروت رو درخواست میکنم 🌹🌹🌹🌹
سلام بر استاد عزیزم
تجربه خودم را در مورد اتفاقات اخیر ایران مینویسم که یکی از بزرگترین تجربه های زندگی ام و به نوعی نقطه عطفی در تغییر کانون توجه ام بود.
در فضای مجازی مخصوصا اینستاگرام و یوتیوپ هر روز می دیدم که چگونه ماموران امنیتی مردم خصوصا دختران را با باتوم می زدند و یا حتی با شلیک مستقیم مورد هدف قرار می دادند. خونم به جوش می آمد بشدت عصبانی و خشمگین می شدم ، نه فقط آن لحظاتی که این فیلم ها را می دیدم بلکه تا اخر شب خشم و عصبانیت من ادامه داشت.
از آنجاییکه اینترنت قطع بود و فقط اول صبح چند ساعت وصل میشد، به محض اینکه از خواب بیدار میشدم سریعا سراغ گوشی و فضای مجازی می رفتم. منظورم از سریعا اینه، بدون اینکه از تخت خواب بیام بیرون، بدون اینکه دست و صورتم را بشورم، حتی چشمام هنوز همه چیز را واضح نمی دید و هنوز خواب آلود بودم با این شرایط سراغ اینستاگرام و یوتیوپ می رفتم و صرفا سراغ فیلم های مربوط به درگیری های اخیر می رفتم. دو ساعت بعد بازهم من سراسر خشم و عصبانیت بودم و بعد اینترنت قطع میشد. این خشم و عصبانیت من فقط به آن دو ساعت محدود نمی شد تا آخر شب ادامه داشت و همش فحش میدادم و با خودم درگیر بودم.
چهار روز به همین شیوه یکسان گذشت و هر روز بدتر از دیروز، تا اینکه یه روز به خودم آمدم و گفتم من دارم چیکار می کنم من بخودم قول داده بودم فضای مجازی فقط ۱۵ دقیقه در روز، نه ۲ ساعت. متوجه شدم که مشکل اصلی فضای مجازی نیست (چون طالب هرچی باشی از راه دیگه ای بهش میرسی) ایراد اصلی کانون توجه ام بود که بصورت لیزری روی نازیبایی ها تمرکز ۱۰۰٪ گذاشته بودم. به خودم گفتم تنها سلاح و تنها ابزار من برای رسیدن به خاسته ها و آرزوهایم کانون توجه ام است، بعد حالا من دارم چیکار می کنم.
این موضوع تضاد بزرگی را برای من ایجاد کرد.
یک تصمیم شجاعانه و بسیار هوشمندانه گرفتم. از آنجاییکه من تنها زندگی می کنم و تلوزیون، ماهواره ندارم و تقریبا رفت و امد با هیچ کسی ندارم( تمام وقتم را بصورت خودخواهانه برای کار کردن روی خودم می گذارم) به این نتیجه رسیدم که تنها منبعی که این روزها توجه من را تغییر می دهد وبه سمت ناخواسته ها می برد، فقط و فقط فضای مجازی است. در یک شب مهتابی، اینستاگرام و یوتیوب را حذف کردم تا دست تنها دزد کانون توجه ام را قطع کنم.
الان بسسسیار خوشحالم که نه تنها زمان بارزش ام را حرام نمی کنم بلکه کانون توجه ام را در دست گرفته ام و احساس عالی دارم.
در مورد این جامعه نظرم رو بگم : تا زمانیکه بیشتر از ۸۰٪ مردم ذهنیت شان تغییر نکند بگونه ای که خودشان را تنها مسئول خوشبختی یا بدبختی زندگی شان ندانند، هرگز هیچگونه تغییر و تحول مثبتی رخ نخواهد داد. ولو اگر هر روز و هر روز انقلاب پشت انقلاب بیاد.
سلام دوست عزیز
این اتفاقات منفی همیشه وجود داره،مختص ایران نیست. یعنی اگه واقعا پیگیر این چیزا باشید هر روز خبری جدید از یه گوشه کره زمین بهتون میرسه، اگه کل زمین گل و بلبل بشه از مریخ و اورانوس خبر منفی براتون میرسه. دقیقا کانون توجه که گفتین بسیار درسته. خدا رو شکر میکنم که از درون متوجه این موضوع شدین، با خودتون یه عهد ببندین که هر روز یه آگاهانه حالتون رو خوب کنید و هر روز آگاهانه خودتون رو هل بدین به طرف مثبتها. خیلی بیشتر از اتفاقات بد ، اتفاقات خوب وجود داره توی جهان،بیشتر از آدمهای بد، آدمهای خوب وجود داره. بیشتر از منفیها ، مثبت وجود داره. فقط کافیه دنبال مثبتها باشید. خوبیها یه موقع ممکنه یه ترمز کردن ساده یه ماشین و لبخند راننده اش باشه که بهتون اشاره میکنه بفرمائید ، تا شما از خیابون رد بشید. من بارها با همین صحنه ساده حالم از منفی به طرف مثبت تغییر کرده.
ان شاالله همیشه همیشه سلامت و شادکام و انرژی مثبت باشی.
سلام به استادعزیزم وهمه ی عزیزان
استاد این مدت که حال ایران بد بوده برخلاف میلم وبا وجود اینکه دوساله دارم روی ذهنم وکنترل ذهنم کارمیکنم ناخودآگاه تحت تاثیر جو متشنج کشورم ومردم قرارگرفتم و اعصابم بهم ریخته بود وآرامشم رو ازدست داده بودم اما امروز با شنیدن این فایل شما به خودم اومدم که مواظب باش باز برنگردی به تنظیمات کارخانه؛)
استادگرامی صحبت شما کاملا درسته وبرطبق قانون اصلی جذب ،توجه کردن به ناخواسته باعث جذب ناخودآگاهش میشه .
به امید آرامش هرچه بیشتر برای ایران وایرانی وکل انسانهای دنیا…
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیز و بزرگـــوارم.سلام به مریم شایسته مهربان و عزیزم
سلام به دوستان هم فرکانسی و در مسیر بهبود های دائمی
خدایا شکرت برای دیدن این فایل بینظیر و پر از درس و یادآوری
خدایا شکرت برای دیدن چهره ی استاد گرانقدرم
خدایا شکرت برای عنوان این فایل برای تصویر و فوکوسی این فایل که هر کدومش برام کلی درس داره.
اول اول میخوام از عنوان شروع کنم و تا وقتی که داشت فایل دانلود میشد تو ذهنم موضوعاتی که مرور شد و برام این عنوان مثل یک سوالی بود که همه ی آنچه که این مدت از استادم یاد گرفتم باید به عنوان پاسخ می دادم. خب سوال اینه “قانون تغییر ناخواسته ها” چیه؟ تو به عنوان شاگردی که داری تمرکزی روی بهبود خودت کار میکنی جواب بده؟ تو فهیمه جواب بده چقدر تونستی ناخواسته هاتو تبدیل کنی به خواسته ها؟ یا بهتره بگم با تضادها و ناخواسته ها در زندگیت چطور مواجه شدی؟
من اولین چیزی که به ذهنم اومد طبق فایل های اخیر قبلی و فایل هایی که تا الان دیدم و درک کردم این بوده
اول زیبپ دهنم رو ببندم و اصلا درمورد ناخواسته ها حرف نزنم.
بعــد سعی کنم واکنشی عمل نکنم و تا جای امکان احساس خودمو کنترل کنم و نذارم احساسم بد بشه.
و بعــد درس و نکته اون تضاد و ناخواسته رو ببینم تا دوباره با اون جنس ناخواسته و تضاد برخورد نکنم.
و سعی کنم نکات مثبت و زیبایی و خیر اون اتفاق و ناخواسته و تضاد رو ببینم. و اعراض کردن رو باید تمرین کنم که اصلا توش خوب نیستم و…همه ی اینــا یعنی روی خودم و ذهنم کار کنم و ذهنــم رو کنترل کنم و پرهیزکار باشم و تقــوا پیشه کنم…همچین چیزهایی تو ذهنم اومد و کلی فایل و آگاهی مرور شد خداروشکر…
حالا چیزی که از دیدن تصویر فوکوس شده و حالت پرتره ایی که از استاد عزیز دیدم. تغییر کادر لوکیشن و زومی که روی چهره زیبا و با صلابت استاد دیدم فقط تمرکز، تمرکز، تمرکز به ذهنم اومد. این همه زیبایی و اشیا عالی و با کیفیت در پس زمینه ایی که بصورت محو هستن برا من مثل یک نشونه میگه فقط توجه کامل با وضوح بالا سمت استاد و کلام و صدا و تصویر استاد باشه. سراغ اصل فایل برو و غرق فرعیات نشو….پس میرم اول سراغ اصل آخر و چیزی که بخاطرش میخوام بیشتر فکر کنم و یادم بیاد.
این فایل هم تا الان بار سوم هم میشنوم و کلی نکته ازش شنیدم و مینویسم.اما میخوام از تجربیات خودم بنویسم:
من اوایلی که نامزد با همسرم نامزد بودم و تو عقد متوجه شدم ایشون اهل قلیون کشیدن هست با این شرط که کنار میذاره این مسیر رو پیش رفتم تا جایی که بعد متوجه شدم ایشون با دوستاش هرزگاهی میره قلیون میکشه. موقعی که متوجه شدم کارد میزدی خون من در نمیومد. چون از نظر من دروغ بود و کات کردن رابطه…شما قول و تعهدی بین ما بود که من قاطعانه میتونستم این کار رو انجام بدم. از اونجایی که عشق و علاقه من در اوایل با وابستگی و عشق بوقلمونی همراه بود شاید کوتاه اومدم و بازم پیش رفتیم تا باز بعد چندسال بعد متوجه شدم مجدد ایشون….خلاصه که اینبار شاید رها کردم نه اینکه بیخیال بشم بگم اشکال نداره چون این سری جهان آثارش رو بهم نشان داد و با اعتراف صادقانه خودش گفت و با تمام سختس که در درونم تحمل کردم اون زمان باز هم ادامه دادم اما دیگه نگران نبودم، سعی کردم که دیگه حساسیتم رو کم کنم و سپردم بخدا و عاقبت این ازدواج و تعهداتش هم سپردم بخدا تا اینکه امسال خوده همسرم گفتم دیگه برای همیشه گذاشته کنار، از تغییرش گفت اینکه از قلیون کشیدن دیگه خوشش نمیاد و خودش رو بارها کنترل کرده و موفق شده. بله من دیگه درموردش تو فکرم دیگه صحبت نمی کردم، نگران نبودم، رها کردم و توجه کردم به ویژگی های خوبی که همسرم داره به تلاش هاش و مهربونی هاش و اینجوری شد که بدون مبارزه کردن و جنگیدن من ایشون خودش بخواد که تغییر کنه و در مدار پاکی و درستی قرار بگیره و به سمت راه حل ها و آدم هایی که با گفته هاشون بهش کمک کردن و حتی از آدم هایی که اهل قلیون کشیدن بوده خودش دور بشه بدون اینکه من بخوام بهش بگم و نگران باشم یا حساس باشم خداروشکر تغییر کرد. این قانون تغییر ناخواسته ها برای من بود. که این ناخواسته رو تغییر دادم که دیگه توی تجربه زندگی من نباشه و اصلا انرژی براش دیگه صرف نمیکنم و خواسته ی من براحتی و عزت مندانه و باعشق وجود داره. الان که نوشتم یادم اومد مثل کلی معجزه دیگه که در زندگی ام رقم خورده و اصلا متوجه نبودم یا یادمم رفته و برام طبیعی و بدیهی شده. واقعا خداروشکر که چندسال پیش شاید این خواسته ایی بود که داشتم اما بخاطر اشتباه رفتار کردنم و توجه و نگرانی که به ناخواسته داشتم چندبار جذبش کردم.
میخوام از تغییر محل زندگی و خونه هامون بگم. خونه هایی که بصورت تکاملی با رشد ما هربار بهتر شدن.
دومــین خونه ما در یک زیرزمین با سقفی بلند کف سنگ مرمر، دیوارها تا سقف کاشی. فکر کنید یک خونه 70 یا 80 متری که به درد باشگاه ورزشی یا سالن آرایشگاه میخورد(که در حقیقت هم برای همچین چیزی طراحی و ساخته بودن) نه آنتن تلویزیون نه اینترنت و گوشی داشتیم. خدایی آنتن نداشت ما هم تلویزیون نداشتیم و لازم نداشتیم اما یادمه اولین لایویی که از استاد اون سال ها دیدم مجبور شدم هوای سرد برم تو راه پله ها وایستم تا آنتن و اینترنت گوشیم پر باشه. اون خونه یک ریدف کوچیک کابینت زیر ینک داشت و دیگر هیچ، نه اتاق خواب نه اپن آشپزخونه ایی، نه جایی برای کمد لباس و رختخواب و چیزی…درست کردیم با آجرهای کاذب، ساختیم با تیکه های چوب و هنرنمایی دوستان و آشنایان که چقدر بهمون کمک کردن و شد یک شکلی که توش زندگی میکردیم و اونجا من تازه با سایت استاد آشنا شدم و عضو شده بودم و هر روز فایل های سفر به دور آمریکا رو می دیدم(توجه به زیبایی و فراوانی ها) اونجا فایل سپاسگزاری و تمرینی که قبل از غذا خوردن هر وقت یادمون بود انجام میدادیم و من اونجا سپاسگزاری رو با قلبم چندباری احساس کردم ولبریز شدم و خدا ظرف منو بزرگ و بزرگتر کرد برای اتفاق های ریز و درشتی که الان درست یادم نیست. اما میخوام بگم خونه ی بعد اینجام چطور پیدا شد چی بود.
سومین خانه رو ما در اسفند99 اونم زودتر از موعدخونه قبلی مون توسط خدا پیدا کردیم. واقعا خدا پیدا کرد.
یک خونه نزدیک تر به خونه پدر ومادرهامون. یک منطقه خوش آب و هوای شهر. طبقه همکف یک آپارتمان دو مرمر که یک دربش رو به یک کوچه باغ و زمین خالی بود که بهار فوق الغاده سرسبز و گل های لاله واژگون قرمز و …در اومد با درخت های سپیدار و … که از سمت حیاط و پنجره اتاق دیده میشدن و یک درب دیگه مون سمت پارکینیگ و کوچه و محله و خونه ها باز میشد. (که منو همسرم با هم میگفتیم اینقدر پارادیس و برج تمپا رو دیدیم خونه مون یک سمتش حس پارادایس و روستایی داره یک سمتش ویو شهری و آپارتمانی داره) آنتن اینترنت و خط عالی…اصلا هر چی بگم بازم کمه. همسایه ها عالی(البته خونه های قبلی مون هم همسایه ها عالی بودن) دسترسی به همه چی مترو و مارکت و … عالی، تازهجالبش میدونید کجاست اینکه ما وقتی اسباب کشی کردیم جریان پندمیک شروع شده بود و قبل عید همه جا قرنطینه(یعنی ما هدایت شدیم زودتر از خونه قبلی جابجا بشیم و اونجا رو پیدا کنیم و کلی اتفاق عالی رو اونجا رقم بزنیم. از تولدها و مهمونی ها گرفته، گل و سبزی کاشتن و باغچه درست کردن گرفته تا اینکه همسرمم یکی از اتاق ها رو (دوخوابه بود) برای خودش کارها و مشتری هاشو انجام میداد و منم محل کارم بعد چند وقت تغییر کرد و پیاده کمتر از 5 دقیقه بهش میرسیدم. یعنی شرایط برای سرکار رفتن، لذت بردن، زندگی کردن عالی بود عالی…ما تمرکزی هر صبح اون خونمون دیگه سریال سفر به دور امریکا تموم شده بود و سرایل زندگی در بهشت رو نگاه میکردیم خدایا که از اولین قسمت شروع این سریال و پاکسازی پرادایس و دیدن نوع نگاه عملی شما به زندگی چقدر منو رشد داد و چقدر منو آماده کرد تا برسم اینجایی که هستم. خدایا شکرت برای این همه ایی که فراموش کرده بودم و الان با نوشتن شون کلی خاطره زیبا تو ذهنم مرور شد و با خودم میگم اینا نتیجه کنترل ذهن هست اینا نتیجه تمرکز به زیبایی ها و داشته هاست اینا نتیجه همون سپاسگزاری ها بزرگ شدن قلبت* هست.
خدایا شکرت دوباره منقلبم کردی خدا جون که چقدر زود فراموش میکنیم ما انسان ها که از چه مسیری به جایی که هستیم رسیدیم و شاید ناسپاس میشیم و متوجه نیستیم این قوانین تو هست که داره درست و بدون خطا کار میکنه نه صرفا عقل و تلاش های من…استاد سومین خونه مون از هر نظر عالی بود عالی یک پرادایس و یک تمپا با کلی حس و حال رو داشتیم تا اینکه ایده ی جمع کردن وسال خونمون اومد اینکه از شهرمون مهاجرت کنیم به تهران. اونم بدون وسایل…اونم با یک شهامت و جسارتی که اصلا خدا فقط خدا جور کرد و ایمانی که منو به سمت جلو پیش میبرد. راهی تهران شدیم و الانم اینجایی دارم مینوسم دومین خونه ایی هست که در تهران جابجا شدیم و با اولین خونمون زمین تا آسمان تفاوت ها داره و اینا نتیجه توجه به زیبایی هاست. تغییر دادیم اون ناخواسته هامون رو و اومدیم به محله ایی باصفاتر، با آدم های صمیمی تر، منصف تر اونم با چه مبلغ رهن و اجاره ایی. استاد باورکردنی نیست و زمانی که بنگاهی ها میگفتن با همچین پول پیشی باید برین تو حاشیه تهران یا یک 30 متری زیرزمینی گیرتون میاد ما خونه ایی خدا برامون پیدا کرد و ذهن مون رو کنترل کردیم و یک روز که فقط راه افتادیم و از چندتا منطقه با پیاده روی کردن میرفتیم سپاسگزاری می کردیم و توجه میکردیم به زیبایی و فراوانی خدا ما رو غافلگیر کرد…استاد دوست دارم براتون تعریف کنم که چطور معجزه اتفاق افتاد و روزی که اصلا بیخیال خونه و بنگاه شدیم و فقط سعی کردیم احساس مون رو خوب نگه داریم و فکر کنیم ما چی میخوایم و از زیبایی ها و نعمت های خدا صحبت کردیم خدا به ما پاداش داد…الان اشکم سرازیر شده استاد جان از این اتفاق هایی که همش ردپای خداست و ارتباط بین هماهنگ شدن با قوانین بدون تغییر خداست. ما حتی صحبت نکردیم با کسی که دنبال خونه میگردیم تا کسی دلش نسوزه یا بقیه هم نگن پولتون چقدر کمه یا تهران گرونه یا …. یا شما بچه مشهد هستین تهران سخته بلد نیستین و … ما صحبت نکردیم و فقط انرژی مون روی یک چیز بود ما خواسته ایی داریم و راهی رو شروع کردیم از شهرمون نیومدیم تهران که بعد یکسال برگردیم خدایا خودت جورش کن ما نمیدونیم و ما تسلیم شدیم آره وقتی تسلیم شدیم دقیقا خدا برامون براحتی، زیباترین و بهترین چیزی که در حال اکنون ما ممکن بود سر راه ما قرار داد و ما رو هدایت کرد.
قانون تغییر ناخواسته ها همینه ببین توجه داری به چی… به حرف املاکی ها،جامعه،… یا توجه داری به خواسته هات.
در ضمن ما در زمانی اومدیم تهران که یکجورایی کسی سفر معمولی اش رو هم به شهری نمی رفت.
ما فقط یک چیز میخواستیم و روی همون تمرکز کردیم.
خدایا مهارت منو بیشتر و بیشتر کن در دیدن زیبایی های آدم ها، طبیعت، اتفاقات،…
یک مورد دیگه هم در مورد تغییر ناخواسته ها میتونم به این نکته اشاره کنم که ما در حالی که ملت از مریضی، پندمیک جدید، گرانی و… حرف میزدن ما حرف نمیزدیم و توجه مون به بهبود سلامتی مون بود. به روش تغذیه ایی بود که از قبل به تهران امدن شروع کرده بودیم و هدایت شدیم تا باشیم تو دروه سلامتی و از شرایط همه گیری بیماری های جورواجور به شرایط سلامتی های پایدار پیش بریم. تغییر دادیم چون سلامتی خواسته ما بود.. اینم پاداش صحبت نکردن در مورد پندمیک و توجه به سلامتی میشه داشتن این دوره و در مسیر سلامتی بودن.
خدایا شکرت چقدر تا الان در حد خودم تونستم از قانون استفاده کنم تا شرایط خواسته های بیشتری رو خلق کنم.
خدایا شکرت با همین انگیزه و مسیری که اومدم باید بقیه مسیر رو متعهد تر پیش برم.
زیپ دهانــم را ببندم
نخوام با کسی بحث کنم،توضیح بدم، بجنگم، ثابت کنم، …
شرایط شما خوب نمیــشه وقتی که تمرکز شما روی نا زیبایی هاست
شرایط شما خوب نمیــشه وقتی که تمرکز شما روی مشکلات هست
از کجا بفهمیم داریم به چی توجه میکنیم؟! از طریق احساس مون
پـــس مــسـیـــر چــیــــه؟! اینه که شما با هر انچه که بجنگیـد، با هر چیزی که مبارزه کنید بیشتر و بیشتر وارد زندگیتون می کنید. در ک کنیم ارتباط بین اینکه به هر چه بیشتر و بیشتر توجـــه می کنیم= بیشتر و بیشتر وارد زنــدگی مان می شود.
سلام فهیمه جان عالی بود عزیزم وچقدر من استفاده کردم ودقیقا دیشب در برخورد با همسرم تونستم ذهنم رو کنترل کنم ورفتار واکنشی نداشته باشم خداراشکر که تونستم یه قدم بردارم ازت ممنونم دوست گلم وجودت یه نشانه است برای من مرسی که هستی
سلام به روی ماهت
تحسین ات میکنم برای این آگاهانه عمل کردنت و اینکه موفق شدی دیشب افسار این ذهن چموش رو در دست خودت بگیری و کنترلش کنی و این شروع خوبیه برای اتفاقات زیبا و خواسته ی بیشتر…چون تو داری عمل میکنی تا ناخواسته هاتو با استفاده درست از قانون تغییر بدی.واقعا دمت گرم…خیلی خوشحال شدم از اینکه واکنشی عمل نکردی و آگاهانه داری این مهارت رو در خودت بیشتر میکنی. برای همه مون مهارت توانایی کنترل ذهن و واکنشی رفتار نکردن رو هربار بیشتر میطلبم و هربار که بیشتر ماهر میشیم پاداش ها هربار بزرگتر میشه.
خداروشکر برای اینکه در مسیر رشد این توانایی و مهارت ها هستیم دوست من…
و ازت صمیمانه ممنونم که برام نوشتی و باعث شدی دوباره درباره چیزهای خوب فکر کنم و کامنتم رو بخونم و مرور کنم. و کامنتت رو با خبر خوبت رو بخونم و خوشحال بشم خداروشکر
هربار که برام نقطه آبی رنگ میاد کلی ذوق میزنم و برام این معنی رو داره کـــه در مسیــر درست هستم و یک دوست در مسیر رشد برام دسـت تکـون داده و خوشحال تر میشم که دارم درست پیش میرم…
واقعا سپاسگزارم که توام برام دست تکون دادی فهیمه جان…واقعا خداروشکر
پیش بسوی بهبودهای دائمی و رشد بیشتر
سلام به خواهر زیبا و دوست داشتنی ام
قدردان و سپاس گزار کامنت پر از درس و آگاهی ات هستم کامنت ات برایم پر از درس و آگاهی بود در تک تک کلمات ات نشانه و هدایت خداوند را دیدم انگار این کامنت را برای من نوشته بودی
سپاس گزارم ازت که یک بار دیگه به من قانون را یادآوری کردی به من یاد آوری کردی که در این شرایط کمی سختی که قرار گرفته ام باید بتوانم ذهن را کنترل کنم باید توجه امرا روی خواسته ام بگزارم نه ناخواسته باید زیپ ذهن ام را ببندم و در مورد مشکلات ام صحبت نکنم
خدا ره شکر بخاطر این سایت توحیدی
خدایا شکر بخاطر دوستان بسیار ارزشمند و دوست داشتنی که اینجا دارم
خدایا شکر بخاطر قوانینی ثابت و بدون تغیر ات
سلام به روی ماه شما دوست عزیز
سلام آقای رحمت الله غزنی بزرگوار
واقعا خیلی خوشحال شدم از خوندن کامنت تون، کامنت شما هم برای من نشونه بود و یاد آوری چیزهایی که میدونم و این روزها تو عمل کردن گاهی لنگ میزنم. ممنونم که به یاد من هم آوردین این فایل ارزشمند رو تا بتونم ذهنم رو کنترل کنم، تا بتونم کار درست رو بدون ذره ایی شک و تردیذ به درستی انجام بدم.
واقعا چقدر استاد گل گفتن باید زیپ دهن را بست و در مورد ناخواسته ها حرف نزد.
باید اینا رو یاد بگیرم
1. ناخواسته ها چیه
2. در مورد ناخواسته ها حرف نزنم، بهشون توجه نکنم.
3.ذهنم رو تربیت کنم به سمت خواسته هام
4. شناخت بیشتر و تمرکز بیشتر روی خواسته هام
این ایده ایی بود که خوندن کامنت شما منم باید انجام بدم، واقعا سپاس گزارم ازتون.
واقعا از استاد عزیز هم سپاسگزارم برای این سایت، این درس ها، این فضا و این مکان پر از درس و آگاهی
خداروشکر برای وجود شما دوستان عزیزم که به من کمک میکنید تا در مسیر رشد به سمت خواسته هام قدم بردارم.
خداجونم شکرت برای این همه
سلام به ابجی عزیزم ..
یه کتاب موفقیت بود داستان تکاملی هدایت شما به سمت زیبایها ..
بسیار ممنونم ازتون که اینقدر با ذوق و با انرژی این مسیر برامون توضیح دادین تا بار دیگه یادآور قانون بشه براس ما که فقط کافیه به دانستهامون عمل کنیم نه اینکه فک کنیم با گرفتن چند نتیجه یعنی اینکه قانون بلدیم
ممنونم بابت نوشتن چکیده صحبتهای استاد و مرور قانون در پایان داستان زیباتون ..
ایشاله که همیشه از نتایج پر بارتون برامون بنویسید
سلام به دوست ارزشمندم به شما محمد کرمی عزیز
سلام داداش قشنگم.
چقدر از داشتن نقطه آبی رنگ ذوق میکنم و هنوزم برام جذابه. چون شما دوستان در مسیر توحید و خوشبختی ام توی این جاده جنگلی دست تکون میدین و میگین داری درست پیش میری. من همیشه تعبیرم از داشتن نقطه آبی رنگ این بوده تو ذهنم. واسه همین همیشه خوشحال ترینم و ذوق میکنم.
همین اول ازت تشکر میکنم که برام نوشتی و از خودت این ردپا رو گذاشتی و باعث شدی ردپاتو دنبال کنم و کامنت خودمو بخونم و چقدر مرور هربارش به من رشد میده که میشود که میتونم ناخواسته ها رو به خواسته تبدیل کنم.
باورتون میشه چند روز پیش سه تا از عزیزان سایت دوتا داداش و یک آبجی خونه ی ما مهمون بودن و کلی حرف زدیم و از نتایج مون بهم گفتیم.همین خونه. همین خونه ایی که بنظرم ایده آل ترین نقطه ممکنی هست که خدا برامون تو تهران پیدا کرده و صابخونه خوب مون سرسال اصلا نگفت بلند بشین قرارداد تموم شده هنوز قرارداد جدید هم ننوشتیم. اینقدر این آدم ها شریف و خوبن. اینقدر ما جای درستی هستیم. محمد جان واقعا ازت ممنونم که اول صبح شوری در من به پا کردی که برای بزرگ کردن نتایجم باید یادم باشه قانون تغییر ناخواسته ها چی بود.سپاسگزارم برای وجودت و اینکه اینقدر خوبی…
راستی شاید یک روزی کتابی نوشتم نمیدونم. ایده بهم دادی با جمله اولت که زبان خداوند شدی برام که میتونم فقط باید اعتماد بنفسم رو ببرم بالا
یه کتاب موفقیت بود داستان تکاملی هدایت شما به سمت زیبایها ..
برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام استاد گل سپاس از آگاهی های ناب منطقی
استاد خوبم
واقعیت هر ساله به عنوان مثال :
توجه کنید بعد از غم اندوه عمومی مردم در دهه محرم یک ماه بعدش اتفاقی عمومی داریم
کافیه به روزنامه ها و خبرهای هر سال توجه کنید
همین امسال که مورد مهسا امینی و صبر کنید یک ماه دو ماه دیگه یک چنین اتفاق هم جنس همین پیش میاد
سال پیش و دو سال پیش طبق قوانین برای من قابل پیش بینی بود و داشتم فاصله اتفاق ها که پیش میآند
خداشکر این آگاهی ها ی ناب منطقی طبق قوانین یاد گرفتیم
تا توجه نکنیم
کمتر توجه کنیم
تا اتفاقات خوب عالی مناسب تجربه کنیم
تجربه خودم از توجه نکردن با اتفاقات عمومی بینظیر بوده
همین امروز به خاسته دوساله ام دارم میرسم که خیلی دوست داشتم (خداشکر)
سپاس از خداوند مهربان بابت داشتن و شنیدن صحبت های ناب شما استاد مهربان
سلام و عرض ادب استاد عزیز من در ابتدا خیلی نتونستم با حرف های شما ارتباط بگیرم مستاصل بودم که حرف های شما رو باید بپذیرم در این خصوص یا نه چون بهر حال الان اینجا جو احساسی بزرگی حاکم هست .
همان لحظه فرزند کوچکم از من خواست متن درسش را برایش بخوانم متن این بود پرندگان هنگام سرما کوچ میکنند و به جای گرمسیری میروند
گفتم خوب
ما باید برای هر چیزی که تردید داریم از قانون طبیعت کمک بگیریم
در طبیعت هم پرندگان با سرما نمیجنگند کوچ میکنند در این خصوص هم من چرا بجنگم اگر قوانین این نظام را قبول ندارم مهاجرت میکنم به همین راحتی
من شعار وطن وطن را کنار میگذارم چون همه جا سرای من است قبلا انسان ها روی قبیله ی خود تعصب داشتند الان رو وطن
من وطنم را دوست دارم اما جهان سرای من است اگر قوانین یک قسمتی از جهان را نپسندیم تو قسمت دیگر میروم
موضع خداوند در این خصوص کاملا واضحه
فسیروا فی الارض
سلام به شما دوست عزیز Neda.-k
واقعا ازتون ممنونم از کامنتی که نوشتید و ایده و درسی از کتاب درسی فرزند تون گرفتید.
این جمله رو منم برای خودم یادداشت کردم:“پرندگان هنگام سرما کوچ میکنند و به جای گرمسیری میروند.”
در طبیعت هم پرندگان با سرما نمیجنگند کوچ میکنند.
واقعا طبیعت چقدر قشنگ به ما درس میده.
واقعا قوانین چقدر درست کار میکنند، اینکه شما برای پذیرفتن نگرش استاد مستاصل بودید و خدا هدایت تون کرد، الهام کرد و اون جمله ساده در کتاب فرزندتون قلب شما رو آروم کرد. من اونو پیام خدا میبینم و چقدر به دلم نشست این جمله. چقدر دوستش داشتم و برای خودم یادداشت کردم.
بازهم ازتون سپاسگزارم دوست عزیز که صادقانه ردپا گذاشتید و در مسیر بهبود دائمی و رشد خودتون هستین و دارین بقول استاد خوب زندگی می کنید و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنید.
ارادتمند شما فهیمه🌹
براتون بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از الله یکتا خواهانم.
سلام دوست عزیز
چقدر شما در انتشار خیر و مهربانی سخاوتمند هستید ممنون از توجهتون به پیام من و سخاوتتون در ارزش دادن به پیامم
من هم برای شما بهترین چیزهای ممکن در جهان را از خداوند مهربان خواهانم .
پیام های شما هم در این موضوع بسیار قشنگ و عمیق بود من هم از پیام شما سپاسگزارم .
سلام دوست عزیزم چه زیباست هدایت خداوند وچه قشنگ به دل میشینه دقیقا وقتی آدم مستاصل میشه ورها میکنه خدا راه رو بهش نشون میده وبرا خود من هم بارها اتفاق افتاده خداراشکر که نشانه رو گرفتی ممنونم از بودنت ممنون که با گذاشتن رد پایی از خودت به منم ایده دادی دوستت دارم موفق وسربلند باشی
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه دوستان
یادمه سال ۹۸؛ زمانی که مشابه این اتفاقات افتاد خیلی بهم ریختم ،همش میگفتم چی میخواد بشه و از این وضعیت خیلی ناراحت بودم.
ناخوداگاه وجود همه ما در جستجوی صلح و ارامشه.
خلاصه یادمه همون موقع هم گفتم باید الان ذهنمو کنترل کنم.
باید اعتراف کنم که هی سعی میکردم خودمو اروم کنم،ولی کم و بیش نگران بودم و استرس داشتم.
اما تو اوضاع فعلی من به هیچ وجه خودمو درگیر نکردم،خیلی برای خودم جالبه،قشنگ این فکر اومد تو سرم که اولین بار نیست و طبیعیه تو همه کشورها،دفعات قبلی مگه چیشد
این بارم مثل همیشه،بالاخره یک چیزی میشه
به هر حال اصل قضیه ناراحت کننده هست ولی اگر قانون اینه که ما باید ذهنمون و کنترل کنیم
پس باید این مسیر و بریم.
یک روز جایی بودم،ناخوداگاه در جریان اخبار قرار گرفتم وفیلم هارو دیدم اصلا حالم بد شد اونروز
یادمه سردرد گرفتم،جالبه اصلا نمیتونم دیگه تحمل کنم،سرم به شدت درد میگیره
یادم افتاد توی امریکا هم سر قضیه پلیس و سیاه پوست اعتراض شده بود.
تو کشورهای دیگه هم هست،این ما هستیم که با افکارمون تعیین میکنیم جایی قرار بگیریم که در معرض وقایع نباشیم.
ما نمیتونیم کل دنیا رو کنترل کنیم.
به لطف خدا الان که من ترجیح میدم فکر نکنم به این قضایا،اطرافمون خبری نیست
اگه هم هست من به هیچ وجه متوجه نشدم تا به حال.
همیشه به حرفهای استاد توی سال ۸۸ فکر میکنم و میگم این ادم یک الگوی زنده ست.پس باید مسیر درست و برم.
به امید روزی که صلح و آرامش اصل زندگی شناخته بشه.💜
سلام
خدمت استاد عزیزم ❤ و مریم جان 🌹 و دوستان همفرکانسی ام
💫درک صحیح این موضوع که دسترسی فرکانسی مهمه نه فیزیک و جغرافیا
💫نگاه سیستمی به خداوند
💫 درک کامل و دقیق ظلم در قرآن
💫 یادگیری چهار عمل اصلی ریاضی بارها مثال زدید 😉👌
💫 درک کامل اعراض که در جلسه قرآنی قدم هشتم کامل توضیح دادید
استاد عزیز در قدم هفتم جلسه اول در مورد
مدارها شما فرمودید:
💫 دو تا سوال از خودمون بپرسیم و بریم در موردش تحقیق کنیم
💫چرا هیچ پیامبری شروع کننده جنگ نبود؟
💫چرا هیچ پیامبر اصلی داخل قرآن اسمش آمده شهید یا کشته نشده ؟
و در مورد حضرت یونس داخل شکم نهنگ افتاد آن از خدا در خواست کرده بود برای ملتم عذاب بفرست چون خودش وارد مدار نازیبایها و درگیری خودش گرفتار عذاب شد
💫من فایل جلسه یکم قدم هفتم بالای هزار بار گوش دادم در مورد مدارهاست فوق العاده است
💫استاد جان یکی از بهترینها چیز برای کنترل ورودی بارها خودتون تاکید کردید خواندن کامنتهای سایت است .
💫و از همینجا یک تشکر ویژه از مریم جان 🌹
💫بابت متن ها در معرفی ابتدا جلسات
دوره دوازده قدم نوشته خواندن این مطالب بهترین ورودی است که خلاصه و نکات کلیدی آن جلسه را بیان می کند.🌹🙏
💫استاد جان شما در قدم هشتم جلسه پنجم فرمودید این فایل برای زمانی است اوضاع سخته و نمی توانید ذهنتون را کنترل کنید بارها و بارها گوش بدید شما برای شرایط
اوضاع سخت میشه هم فایل درست کردید
چگونه ذهنمون را کنترل کنیم .🙏🌹
(کلید واژه اش علی بی غم😉👌 )
💫فقط کاری ما باید انجام بدیم اینه که به جای چرخیدن تو شبکه های اجتماعی و چرندیاتی که مابقی جامعه گوش میدهند و مطالب ناخواسته توجه می کنند بیایم سایت کامنت بخوانیم و فایلها دوره ها را گوش بدیم همین کار ساده بارها شما گفتید و چون ما انسان هستیم و از کلمه نسیان و فراموشی می آید فراموش کردیم خواندن کامنتهای و گوش دادن به فایلها و نوشتن عمل کردن به آنها تو مداری قرار می گیری که نازیبایها بهت دسترسی ندارند و خود به خود وارد مدار صدق به الحسنی میشوی
استاد عاشقتم💯❤🌹💫
سلام دوست ثروتمندم
کامنتتون بسیار عالی بود،من خودم دارم دوره دوازده قدم رو کار میکنم ،تازه قدم چهارم هستم ولی شما از قدم های ۷و۸ نوشتی . من همینجوریش عجله دارم زودی پیشرفت کنم با این کامنت شما اشتیاقم بیشتر شد 😂😂
ان شاالله همیشه سلامت و شادکام و موفق باشید.خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر موفقیت های شما.
سلام بر استاد عزیزم وهمه اعضای محترم خانواده بزرگ عباس منش،استاد من مدت دوسال است که فقط فایل های رایگان شما را گوش میدم وواقعا زنگدیم تغییر کرده ودرحال رشد وپیشرفت هستم.من خیلی خوشحال وسپاسگزارم قبل از اینکه این فایل شما را درخصوص اتفاقات اخیر ایران گوش بدم درمورد این این اتفاقات وقتی در خانواده ام بحث میکردم ،چقدر نظرات من به نظرات استاد عزیزم شباهت داشت وخیلی خوشحال شدم که نتایج گوش دادن به فایل ها شما در زندگیم تاثیر گذاشته. بسیار بسیار از استاد عزیزم ومریم شایسته تشکر میکنم که این فضا واین سایت ارزشمند ایجاد شده تا ما رشد کنیم وقوانین ثابت الهی را بشناسیم.درمورد هرچه بجنگی ازهمون جنس مسله توی زندگیت بیشتر اتفاق میفته این کاملا درست است ومن در این خصوص تجربه های زیادی دارم ،یکی اینکه من قبلا بخاطر اینکه با یک نفر فامیل اختلاف داشتم به چندین شهر مهاجرت کردم وهر بار میدیدم در آن شهرها هم یکنفر بود که با من مشکل داشت واختلاف ودر مسیرم قرار میگرفت.
خدایا شکر.درود بر استاد عزیز.
سلام و عرض ادب واحترام خدمت شما استاد عزیزم و مریم خانم شایسته،
من دقیقا با صحبتهای شما موافقم استاد جان، روحیه مردم ایران باید تغییر کنه نه مسئولین و حاکمان، اگر ما شاکر و تسلیم باشیم، اگر حقوق دیگران و رعایت کنیم، اگر در هر شرایطی درستکار، صادق و امانتدار باشیم، اگر خردمندانه اهل مداراو انعطاف باشیم، اگر ب آزادی در تمام ابعاد برای تمام افراد معتقد باشیم، قطعا ما هم مثل بعضی کشورهای پیشرفته طعم آرامش، امنیت و اقتصاد قوی و… رو خواهیم چشید، نمیشه درون ما زشت باشه و بخوایم ب زیباییها برسیم، انرژی درونی ما آدمها داره شرایط، اتفاقات و آدمهارو مبعوث میکنه، نمیشه ن خودم تو فضای خانواده و جامعه دیکتاتور باشم بعد انتظار داشته باشم حکومت پایبند ب دموکراسی باشه، من باید همونی بشم که از دیگران انتظار دارم، متعهد ب رعایت خط قرمزها و پایبند ب اصول اخلاقی، جاییکه من زندگی و کار میکنم خدارو شکر کاملا از اغتشاش دوره، من روزبروز خودمو ارتقا میدم، یا این مملکت اصلاح میشه یا من لاجرم طبق قانون جهان ب جاهای زیبا و مطلوب مهاجرت میکنم، درون ما داره هر لحظه جهان جدید و منطبق با انرژی ما رو در بیرون برانگیخته میکنه، در پایان بسیار متشکرم از شما بابت این فایلهای طلایی، نکات ناب و مفید و کاربردی🌹🙏🌹