قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
سپاسگزار خداوند رحمان، رزاق و کریم هستم بابت وجود شما
بسیار عالی و تاثیر گذار بود
خود من ناخواسته با توجه به اتفاقات به صورت ناخودآگاه به سمت اخبار رفتم که با گوش دادن مجدد به فایلهای شما به مسیر درست هدایت شدم
بی شک شما بهترین هستید
سلام به استاد عزیزم و دوستان عباسمنشی.
داخل این دنیایی که تا این حد دو قطبی وجود داره کسانی که بخاطر زن بودن مورد حمله قرار میگیرن و جایی وجود دارد که جنسیت هیچ ملاکی نیست و همه هم دیگر را مساوی میبینن و به عقاید همدیگر احترام میگذارند همجنسگرا یا مسیحی و مسلمان و… فقر هست ثروت هم هست جایی که گشنگی و بیماری هست و سلامتی و زیبایی هست جایی که خفقان و نا امیدی و بدبختی هست و جایی که امید و شور و ذوق و عشق و زیبایی وجود داره و بیابان و بی آبی طوفان های کشنده و جنگل رود و دریا و دشت و مزرعه و پرندگان گوناگون هست نقش من چیه من چیکار باید کنم یعنی تمام ما انسان ها تا این هد لب مرز هستیم یعنی یک لغزش کوچک در ذهن ما اگر جلوش رو نگیریم میتونه تا این حد مارو ته چاه بندازه؟ بنظرم همینطوره مراقب خودمون باشیم زمانی که شرایط خوب نیست زیپ دهانمان را بکشیم گوش و چشم هایمان را ببندیم تنها سعی کنیم که قلبمان را آرام کنیم میتوانیم به یک رابطه عاشقانه زیبا و یا یک مزرعه گل های زینتی و یا یک موزیک فوق العاده و یا عشق بین کسانی که دوستشون داریم و یا توانایی های خودمون و یا زیبایی های اطراف و سلامتی و یک ماشین خفن و کاری که عاشقشیم توجه کنیم. مراقب باشیم
:- )
سلام استاد منم همچین تجربه ای داشتم قبلا و بعضی وقت ها هم پیش میاد ولی کمتر که مخصوصا پدرم و برخی ازفامیل ها هی به من میگن اوضاع درسا چطوره میخونی دیگه بعدش منم چون اینقدر قبلنا آدمی بودم که همچیو به خودم میگرفتم و واقعا هم نمیخواستم دروغ بگم اصلا نمیتونستم بحث نکنم و میگفتم چرا درس این همه آدم هستش که بدونه حتی دیپلم هم خیلی وضعیت مالیشون خوبه و میخواستن بگن که تو اشتباه میکنی من قبول نمیکردم اونا هم حرفو منو قبول نمیکردن هی هر روز حرفای تکراری میشنیدم، خانوادم هی میشستن بحث کنن که قبول کن باید دیپلم داشته باشی ولی میدیدم که واقعا بحث کردن فایده نداشت هی برای من هر روز حرفای تکراری میزدن از یه جایی به بعد دیگه واقعا سیر شده بودم از بحث کردن سعی کردم به خودم نگیرم ( حرفاشونو ) بحث نکردم چون میدیدم که خوشحالم شادم با انرژی هستم وقتی بحث میکنم نه اونا قبول میکنن حرف منو نه من حرف اونارو ، سعی کردم که اصلا بحث نکنم یه وقتاییم که میخوام بیخودی بحث کنم باز میگم میخوای با انرژی بری بحث کنی اون وقت بی انرژی برگردی چون اینقدر تو این بی انرژی ای به سر بردم که میخوامم بحث کنم اون روزام یادم میوفته که حتی حال نداشتم شلوار لباسمو عوضش کنم ، این صحبتا خوسحالیو شادیو ازم میگیره فقط انرژی ازم میگیره به هیچ نتیجه ای نمیرسیم که دیگه حرفای تکراری نزنیم فرداش ، الان هم که بحث نمیکنم واقا خیلی حالم بهتر شده دارم میبینم که خانواده من باز نسبت به قبلا 5 ساعت میشستن سخنرانی میکردن دیگه الحمدللا سخنرانی بعضی وقتا میکنن که بازم خیلی کمتر از قبلا شده دلیلشم این بود که وقتی بحث میکردم میشستم یجا کز میکردم تو خودم بودم هی درگیر بودم تو ذهنم با اون حرفایی که زده بودن ، انرژی هرچی داشتم میومد صفر میشد هر کسی منو میدید مثل این لشکرای شکست خورده بود ولی واقعا انسان اگر حرفی بر خلافه میلش بشنو و بتونه خودشو کنترل کنه که نره بحث کنه واقا خیلی از درگیری های ذهنیت تموم میشه یا خیلی کم میشه.
محمدجان پسرعزیزم درود خدا برتو عزیزدلم اول بهت خوش آمد میگم آمدنت و حضورت در این دشت سرسبز، دراین بهشت زیبا، دراین سایت ارزشمند، این خانواده لایق، باقابل و خودساخته.
عزیزم به جمع بهشتیان خیلی خیلی خوش آمدی . واقعا میگم قلبم از حضورت دراینجا روشن شد.
هزاران آفرین برتو پسرعزیزم که اینقدر دیدت بازهست و اینقدر بزرگی.
محمدجان من مادر۳تا پسرهستم پسرام بزرگ شدند و صدالبته که منم لحظه به لحظه باهاشون بزرگ شدم الان اونها ۲۶و۲۴و۱۹ ساله اند. یک پسر دیگه هم خدا تازه بهم لطف کرده داده که ۶ماهش هست و نوه مه.
پسرم حرفهای دل بزرگت رو خوندم یادپسرهای خودم افتادم که روزهایی باهم داشتیم. البته من چون درسن کم مادرشدن رو تجربه کردم، همینطورکه گفتم خودم هم با اونها بزرگ شدم. پس درکت میکنم و میفهممت.
ازاینکه آنقدر مرد بزرگی هستی که میفهمی کل کل نکنی و وارد بحثهای خونه و خانواده نشی خیلی لذت بردم و تحسینت کردم. آفرین برتو. بزرگی به سن نیست.بنظرمن بزرگی به اندازه درک فرد از شرایط و قوانین جهان و عمل به آنچه درسته، هست.فارغ ازینکه دیگران نظرشون چی باشه و چطور قضاوتش کنند.
آفرین برتو
محمدگلم، پسر خوش تیپ و عزیزم، با خوندن کامنتت قلبم باهات ارتباط عمیقی برقرار کرد و مثل پسر خودم دیدمت.
احسنت و درود برتو که داری خودت رو میشناسی ، قانون رو میشناسی و داری تکاملی روی خودت کار میکنی و قانون رو در زندگی اجرا میکنی.
پسر قشنگم قلبم برات آرزوی موفقیت داره
باز هم ورودت به این بهشت زیبا رو خیر مقدم میگم
کامنتهات رو میخونم و چشم براه لحظه به لحظه تجربیات زیبات و پیشرفت و موفقیت هات در کامنتهات هستم.
و بازهم ممنون و سپاسگزار خداوند متعال هستم که این بستر را برای ما فراهم کرد تا بدور از هیاهوی بیرون، هرکداممان در گوشه ای ازاین بهشت به ساخت و ساز خودمان مشغول باشیم
و بزرگ مردی خودساخته را الگوی عملی برایمان قرار داد
استاد عزیزم بابت همه چیز از شما و عزیزدل شماو همه مون، خانم براستی شایسته، صمیمانه سپاسگزارم.
محمدجان بخدا میمیسپارمت
هرلحظه شاد و پیروز و ثروتمند باشی.
درود بر شرافت شما استاد بزرگوار و نازنین
که بهترین راه و روش رو تو هر شرایطی به ما آموزش میدید
دقیقا همین کاری که شما گفتید رو من دارم انجام میدم تو تمام این مدت سوشال مدیا نرفتم و نمیرم و در عوض تمرکز رو گذاشتم روی خودسازی ، ورزش ، توجه به حتی کوچیکترین اتفاقات شیرین در طول روزم هر روز یادداشتشون میکنم و سپاسگذار خداوندم
و از زندگیم حتی در همین شرایط لذت نیبرم و استفاده میکنم از فرصت هام
و ممنونم از شما که ما رو هدایت میکنین
(پریناز)
سلام و درود خدا بر شما استادم که اصلا معجزه میکنین با حرف هاتون مثل همیشه برای شاگرداتون💫
اول از همه بگم که با پروفایل همسرم دارم مینویسم چون ما دوتایی باهم کار میکنیم و فایل هارو خریداری میکنیم.
از کجا بگم و چطور بگم استاد که از وقتی یاد گرفتم اعراض کردن رو چه پاداش هایی که نگرفتم از خدا.
حدود ۲-۳ سال پیش در ارتباط با این شرایط فعلی روسری من برای چند ثانیه از سرم افتاد توی خیابون و ماشین رو خوابوندن برای چند هفته و چقدر مراحل اداری طولانی طی شد.یادمه دم غروب بود ماشین رو خوابوندن و ما بعدش عمدا رفتیم بدون ماشین پیاده روی و بستنی خوردن و لذت بردن از شرایط فعلی و توجه به زیبایی های همون خیابون و جالبیش این بود بهم میگفتیم چه خوب شد پیاده روی میکنیم کلی مغازه جدید و خوشگل میبینیم که با ماشین که بودیم اصلا ندیده بودیم و این بود آموزه هایی که از شما داشتیم تا توی شرایط سخت کنترل ذهن کنیم.همون روزا بود که استاد اتفاقا شما فایل دادین که اینترنت ها قطع شده بود ایران و گفتین اگر نمیخواین مگر زمین خدا گسترده نیست برای مهاجرت؟و من و همسرم تصمیم جدی گرفتیم برای مهاجرت و ترک جایی که همه میگفتن وطنه ولی ما میگفتیم اینا مرزبندی هستش که آدما کردن.وطن ما میتونه هرنقطه از این جهان باشه که توش آرامش داشته باشیم.استاد حتی زمانی که داشتیم کارای ترخیص ماشین رو میکردیم همسرم بهم میگفت پریناز مبادا ذهنت رو بهم بریزی ما همین الانشم حتی اگه این ماشین رو ندن پول صفر همین ماشین رو توی حساب مون داریم پس نگرانی برای ما بی معناست.اون روزا روزایی بودن که داشتیم روانشناسی ثروت ۱ رو با قدرت کار می کردیم و از زمین و زمان برامون پول می بارید استاد که الان تعریف میکنم بغض میکنم برای مایی که از زیر صفر ازدواج کردیم و هیچ ارث و کمک مالی از خانواده ها نداشتیم.خلاصه که ماشین ترخیص شد و شروع کردیم به انجام روال اداری و کارای مهاجرت مون.توی کمتر از یک ماه تمام وسایل منزل رو فروختم دوتا ماشین رو همسرم فروخت و خداحافظی کردیم و خارج شدیم از ایران.الان دومین سالی هستش که مهاجرت کردیم و به لطف خدا هم خونه خریدیم و هم ماشین خوب زیر پامونه اما اینم بگم توی این روزا که همه به من اعتراض میکنن چرا همراه نیستی چرا هیچ واکنشی نشون نمیدی من فروشم خوبه و به فکر ارتقا ماشین هستم.استاد من و همسرم این روزا همش از فراوانی صحبت میکنیم میریم جاهای زیبا رو میبینیم و توجه مون رو میزاریم روی زیبایی های این جهان.دوستان اینو بدونین که قانون هیچ وقت مسیرش نه عوض میشه و نه کج میشه به سمت ما.ماییم که باید مو به مو قانون رو رعایت کنیم.راستی استاد قبل اینکه شما قانون سلامتی رو بزارین روی سایت من از خدا هدایت خواسته بودم و دقیقا از پارسال با این قانون بدن به یاری خدا آشنا شدم و حدود ۲۰ کیلو کم کردم.وقتی فایل شمارو دیدم گفتم الله اکبر که وقتی من از ته دل از خدای مهربانم یاری خواستم قبل این فایل حتی منو هدایت کرد به چیزی که میخواستم.در پایان میگم یاد گرفتم به هرچی بی توجهی کنم اعراض کنم خودش از زندگیم میره بیرون بدون هیچ تلاش و جنگ و جدلی.من بین اعضای خانواده ام تنها کسی هستم که خودم رو کشیدم کنار و دارم اعراض میکنم و از همه طرف میشنوم چرا بی غیرتی چرا هیچ واکنشی نشون نمیدی اما من به خودم میگم پریناز تو رفتی از اون کشور که توجهت رو از اون شرایط برداری حالا با فرسنگ ها فاصله اگه به مشگلات و شرایط ایران مجدد توجه کنی خدا تورو برمیگردونه دقیقا به همون شرایط مجددا پس بی توجه به اطرافم فقط از مسیرم لذت میبرم و هر روز صبح که از خواب بیدار میشم میگم خدایا تو عادل ترینی من ایمان دارم🌈
استاد جان سپاس فراوان برای این وقتی که لطف کردین گذاشتین برامون و به ما شاگرداتون فهموندین که مسیرمون کاملا درست داره طی میشه✌️
سلام استاد جون
نمیتونم بگم چقد دلم تنگ شده بود واسه اومدن تو سایت
امروز بالاخره وصل شدم بهتون واین قشنگترین اتفاق امروزمه .چه روز بابرکتی شد امروز الهی شکر
استاددرباره موضوع این فایل :
من دررابطه عاطفیم سالهای سال جنگیدم واقعا جنگیدم ها یعنی اون کاری نبود که من نکرده باشم
تمام توجه من روی نواقص همسرم بود روی اشتباهاتش و…وطبق قانون این رفتارهابیشتروبیشتر میشد یه مشکل رو حل میکردم وبعدی شروع میشد
درکل باهاش میجنگیدم توجهم روی وجه منفیش بود ونتیجه هم که واضح
اما ازیه جایی به بعدگفتم جهنم وضرر بزار اصلا هرچی میخواد بشه بشه دیگه برام مهم نیست
اصلارابطه ای که اینجوری چه بهتر که تموم بشه وبه مرزرهایی رسیدم تا قبل اون میخواستم باچنگ ودندون زندگیمو نجات بدم اما به محض آشنایی با شما واین قوانین به رهایی وتسلیم رسیدم
گفتم خدایا من دیگه تسلیمم عاجزم هرکاری که درسته رو خودت انجام بده من فقط یه چیز میخوام
،آرامش،ولی راهشو بلد نیستم هدایتم کن
واومدم توجهم رو گذاشتم رو خودم رو علایقم رو تفریح و…تاحواسم ازناخواسته ام برداشته بشه
وبعد چند وقت همه چی عوض شد
همون آدم تبدیل شده به آدمی که باتمام وجودم ایمان و رستکاری ومهربونی وصداقت و…اش رو تحسین میکنم وحالم درکنارش خوبه وآرامش دارم
واقعا استاد این اتفاق بود که ایمان منو به قوانین بالابرد چون من یالها درگیرش بودم
یا مثلا یه موردی تو بدنم بود که پزشکا میگفتن دیگه همینه کاریش نمیشه کرد
اما باافتخارمیگم من اصلا اون حرفارو نشنیدم برام مهم نبود چی گفتن ته قلبم این بود سیستم بدن من حرف نداره ،اگه خدا اینو ساخته پس من به کارخدا اعتماد دارم اگه مشکلی هم هست بازکارخداست درکل اصلا بهش توجهی نداشتم شاید باورتون نشه ولی من کلا یادم رفته بود این موضوع تو بدنم بوده فقط طبق عادت تو حمام تمام اعضای بدنم رو تجسم میکردم تو با دونه دونه آب دوش دارن نورانی وقوی میشن همین
ویک ماه پیش که برای کاری آزمایش دادم فهمیدم زره ای زره ای اثر ازش نیست ومن درکمال سلامتی هستم
به خدای خودم افتخارمیکنم با این قوانین ثابتش
وازخدا میخوام به استاد بزرگوارم سلامتی وثروت و…بیشتر بده که مارو با این قوانین آشنا کرد
مثال زیاد دارم از عمل به قانون ونتیجه گرفتن که اینجا نمیگنجه واقعا
میزارم واسه روزی که مستقیم چشم تو چشم به خودتون بگمشون استا😍
دوستون استاد خوش تیپم ومریم جون مهربون ودوستای عزیزم😘❤️
سلام و ارادت خدمت استاد عزیز و تمام عزیزان.. همیشه بعد از موقعی که میفهمم تحلیل و عملکرد درستی راجع به موضوعی داشتم یاد جلسه پایانی دوره آفرینش میفتم که گفته شد از بعد از گذروندن این دوره هر کسی به درجه استادی میرسه که بتونه همه اتفاقات رو براحتی پیش بینی و تحلیل خیلی درست بر اساس قوانین خداوند متعال از خودش مادام العمر بهمراه خودش داره.. منم دقیقا همین چنروز پیش جایی قرار گرفتم که دیدگاهم رو پرسیدن جوابم خیلی شبیه باین نظر استاد عزیز بود که الان بهتر میفهمم چقدر اصل ثابته و همه میتونن ازش بهترین بهره ای که نتایج مثبت خیلی خیلی مشابهی با هم داره رو دریافت و تجربه کنن.. و باز هم متشکر و ممنونم 🌹
سلام به استاد عزیز و گرانقدر استادی که با اختلاف از بقیه بالاتره
استاد من از وقتی وارد سایتتون شدم و آموزشهای رایگان رو دنبال میکنم که حداقل روزی یک فایل میشه به لطف خدا و آموزه های شما اصلا مسیر زندگیم به کل تغییر کرده و همینجور داره به سمت زیباییها حرکت میکنم استاد دقیقا هروقت به تضادی یا مشکلی برمیخورم و وارد سایت میشم میبینم یه فایل گذاشتید که دقیقا جواب همه افکارم رو میده وانگاری خدا داره باهام حرف میزنه و چقدر این خدا به قول شما قشنگ و دقیق به سمت باورهامون هدایتمون میکنه و چقدر مشتاقه حال خوب مارو ببینه
استاد عزیز من مدتهای زیادی با همه چیز جنگیدم تو محل کار تو جامعه تو خانواده و کلا” هرچیزی که خلاف افکارم بود و فکر میکردم باید جواب همه رو بدم و هرجوری شده به بقیه اثبات کنم در اشتباه هستن و تو همین مسیر هروز هم طبق قانون توجه هدایت میشدم به جاهایی و تجربه هایی که از این اتفاقها به شکلهای مختلف برام اتفاق میافتاد جالب اینجا بود با اینکه تو خیلی از این جنگیدن ها پیروز میشدم ولی دوباره به شکل دیگه و با افراد دیگه تکرار میشد تا اینکه بعد دنبال کردن آموزه های شما و درک قانون به طور آگاهانه تصمیم به نجنگیدن با هر چیزی که حتی ممکن بود حق با من باشه گرفتم تلاش کردم توجه خودمو از ناخواسته ها بردارم و هر اتفاقی که می افتاد و ظاهر خوبی نداشت و یا حتی به ضررم بود رو هم با افکار مثبت و صحبت با خودم به گونه ای که حالمو خوب کنه و احساسم رو عالی نگه داره ادامه دادم به لطف خدای بزرگ و آموزشهای خوب شما الان به نتایجی رسیدم که باورش سخته و برای اطرافیان این آرامش من و کنترل ذهنم حتی مواقعی که همه چیز بر علیه منه باورنکردنیه و تعجب میکنن که چرا من اصلا بحث نمیکنم و من فقط این نتایج رو لطف خداوند میدونم که من رو هدایت کردم به استادی به این پرباری و ارزشمند که نمیشه با هیچ چیزی زحماتشو جبران کرد
استاد عاشقتم ❤❤
سلام و خداقوت به شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی.❤️
آخییییییش کامنت های قشنگ سایت.امروز ۱۱ مهر هست و من اول این فایل رو توی اینستا دیدم.
استاد شکروجوووودتون برای این یاداوری عالی.نمیدونید چقدر منتظر این فایل بودم.صحبت هاتون حقققق خالصه.حتی کسایی که اومدن توهین کردن و میخوان دیگران رو مجبور کنند که مثل خودشون رفتار کنند هم معنای ازادی رو نفهمیدند
.چقدر صحبت هاتون رو درمورد حجاب دوست داشتم و دقیقا ازادی یعنی هرکسی هرجوری که میخواد باشه بدون بی احترامی به همدیگه یا تحمیل نظرامون به همدیگه و نهایتا اگه جایی ک زندگی میکنیم نمیتونه نیاز هامون ارضا کنه خب باید تغییرش بدیم.خیلی ها نوشته بودند ک شما مهاجرت کردبد و چیزی از شرایط نمیدونید اما استاد من عمیقا معتقدم که پس چرا ما یا من نوعی مثل شما توی ایران پول در نمیارم جسارت ندارم و تلاش نمیکنم که مهاجرت کنم.اونممهاجرتی نه از روی اجبار و فرار بلکه توی کشورم لذت ببرم و بعد تصمیم بگیرم برم.و مهاجرتی که خودش پر از جسارته چون تماااااما رو به رو شدن با چیزای جدیده.انسان یعنی اختیاررررررر.این مگه ویژگی انسان بعد از افرینش نبود؟انتخاب و اختیار☺️
استاد عزیزم
درمورد مثال ها که مشت نمونه خرواره و وقتی نوی چیزای کوچیک زندگیمون جنگیدیم و فقط حالمون بدتر شد الان هم دقیقا همینه.
☘️یه بار توی تیم کاریم از ی نفر بدم میومد و خیلیییییی درگیرش شدم و باهاش میجنگیدم و تو ذهنم همش براش دادگاهی برگزار میکردم و فرداش که بیدارمیشدم شرایط بدتر و بدتر شده بود و نهایتا هم رفت اما حال من خوب نشد….
☘️توی خانوادم با ی موضوع بشدددددت میجنگیدم مخالفت میکردم ناراحت بودم که چرا منو و نظر منو نمیفهمن و اصلا دلسوزی های عمیقی میکردم ک تهش منجر میشد به بحث بیشتر دعوای بیشتر ناراحتی بیشتر و سرد تر شدنن بیشتر روابط…
☘️توی روابط با جنس مخالف همیشه میجنگیدم ک توباید اونطوری باشی اینطوری باشی و خدااااشاهده با هرکس توی رابطه رفتم انگار فقط اون ادم عوض شد و اخلاقش عینااااااااا تکرار شد و من هر روز بیشتر ناراحت و افسرده و این ک بابا همه گرگشدن و مث همن و فلان …..
☘️روی لباسی ک خیلی دوسش داشتم و نو بود بارها حساس بودم کچیزی روش نریزه و نخ کش نشه و اتفاقا اکثرا میشد یا انقد احتمالش زیاد بود ک من کلی نگران میشدم براش😂…
☘️کفشی کتمیزش میکردم و دقیقا وقتی میرفتم بیرون وتمرکز میکردم ک کثیف نشه کثیف ترین میشد یا یجوری میشد ک تو مخم میرف…
☘️هربار جنگیدم ک چیزی روب بقیه ثابت کنم فقط خودم سرخورده وخسته شدم..
☘️حتی درموردقوانین مخصوصا اون اوایل که میجنگیدم با نظر بقیه و منفی ها و اینکه بگم چی درسته و دقیقا برعکس میشد و شرایطی ک بره روی اعصابم بیشتر میشد…تا جایی ک درک کردم شما میگید سکوت کنید و بذارید نتیجه ها حرف بزنن چون وقتی میجنگید حستون بد میشه و حس بد مساوی اتفاقات بد…
☘️هرجا خواستم با بی پولی و درامد کم بجنگم یعنی ی کاری کنم نبااااااشه در واقع تمرکزم روش بود بیشتر شد و خیلییی بیشتر شد….
☘️هرجا خواستم بجنگم با مثلا سر دردم یا یبار کیست داشتم و یکاری کنم نباااااشه و بهش توجه میکردم شدتش بیشتر میشد…
☘️وهرجا نگران بودم ک خیلی خوب ب نظر بیام اکثرا ی جوشی چیزی زد صورتم 😂
☘️هرجا ی رفتار اطرافیانم تومخم بود مثلا اینکه انتایم باشن و خیلی من تلاش میکردم بهشون نشون بدم باید ب موقع بیان و من بدم میاد حقیقتا هربار بدتر و بدتر میشد و اونا ک چیزی حس نمیکردن چون رفتارشون طبق معمول بود فقط من چون داشتم میجنگیدم با این موضوع و تمرکزم روی ناخواستم بود حسم بد شده بود…
☘️و هزاران مثال دیگه واقعا
اینا درداوره و شاید باورهام بود ک گفتم…
۱۰۰درصد رفع نشده چون اصلا دنیا دنیای صفر و صدی نیست اما
❤️اینو تاحد خودم درک کردم ک تا این موضوعات رو نفهمیدم یعنی پذیرشش رو نداشتم و درکش نکردم تا حد و مدار خودم ک از کجا دارم میخورم اون مشکلات رفع نشدن یا واقعا تغییر نکردن.توی خیلییییی از مواردی ک شاید الان اصلا یادم نیست تجربش کردم….
عمیقاااا تجربش کردم و تا درسش رو نگرفتم هیچی عوض نشد و فقط اتفاقاتی افتاد که به من ثابت کنه باور اشتباهم درسته😉
نمیگم و ادعایی درمورد درک کامل قانون ندارم ولی تا این حدی ک درک کردم تونستم و عمیقا حسی درونم گفت کامنت بذارم☺️❤️
ب لطف خدا ک هر روز لایه و مرحله بالاتری رو درک کنم.
و سپاسکزار وجود شما هستم استاد☘️❤️
سلام
این به معنی این هست که در هر شرایطی خودمون رو ببینیم و در شرایطی که هم نوعمون مشکل داره به کمکش نریم و این به معنی این هست که وقتی آشغالی وجود داره بزنیم زیر مبل.
دقیقا انگار مسلمانان در جنگ کمک پیامبر نمیکردن و جهاد نمیکردن میگفتن ما میخواهیم اعراض کنیم و تمرکز نکنیم بروی نازیبایی ها
کسی کنار امام حسین شمشیر نمیزد چون حالش بد میشه و تمرکز میشه بروی نازیبایی ها
ما همه میدونیم هر رشدی با تغییر بوجود اومده و خیلی وقتها باید تغییر بدیم بیرون رو آگاهانه و این رو خود شما استاد عباسمنش گفتید
قران بوقتش طلاق داره جهاد داره اعراض و بخشش و صلح هم داره
دقیقا انگار که عفونت زیاد روی بدن باشه دیگه با تغییر درونی که میشه همون قرض چرک خشک کن نمیشه و نوبت به تغییر بیرونی که جراحی و دراوردن عفونت هست میرسه . یا مرحله سختتر باشه قسمتی از عضو بریده میشه بها داده میشه برای سلامت در آینده
ما با چیزی نمیجبگیم ما برای رفع و رشد تلاش میکنیم و چیزهایی که مانع ما هستن رو برمیداریم
در ادامه بخوام از تاثیر جامعه بگم اینکه همه میدونیم امریکا سرعت رشد انسان بیشتر از ایرانه و این به معنی این نیست که ایران نمیشه اونجا بهتر میشه رشد کرد شرایط مهیا تره وکسی نمیتونه کتمان کنه. و استاد عباسمنش هم همیشه میگن ما بهشرایط بهتر هدایت شدیم پس شرایط متفاوته . پس استاد عباسمن نگفتن چون شرایط فرق نمیکنه من برم به سختترین شرایط بهترین شرایط زدندگی خودم رو بسازم مهم خودمم رفته بهترین شرایط نسبت به شرایط بقیه کشورها(و میدونیم که این بهترین و بدترین نسبی هست و چیزی مطلق نیست و نیاید بگید اونجا هم نازیبایی هست میدونم ولی زیباییش و حسن هاش از جای دیگه بهتره)
خوشحال میشم کسی منطقی بتونه جواب سوال من رو بده و یا همراه بشه
سلام دوست عزیز
مسأله اینجاست که خیلی از ما هنوز درک نکردیم که با قانون جذب و قوانین کیهانی فقط میتونیم زندگی خودمون را رقم بزنیم و شرایط و اتفاقات زندگی خودمون را خلق کنیم نه دیگران را . یعنی ما وظیفه ای در قبال همسو شدن با مردم نداریم چون اونها هم خودشون اتفاقات و شرایط زندگی خودشون را با فرکانس هاشون تعیین میکنند .
بگذریم که ۹۹ درصد مردم اینو قبول نمیکنند ولی مهم نیست که آدم ها این قانون را می پذیرند یا نه ، مهم اینه که این قانون همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت .
و شما اصلا وظیفه ای در قبال هم نوعانت نداری و اینکه توی گوش ما کردند بنی آدم اعضای یکدیگرند….. خز اساس غلطه . شما فقط در برابر خودت در برابر ذهن و روح و جسم خودت مسئولیت داری و وظیفه داری که همیشه خودت را در بهترین شرایط روحی و سلامتی و مالی قرار بدی و همین یک مسئولیت انقدر مهم و سنگینه که فرصتی برای پیوستن به هم نوع نمیرسه تازه اگر واقعا هم نوعی وجود داشته باشه . من به خودم میگم گیرم که همه این آدم ها در شعار زن- زندگی- آزادی هم عقیده باشند اما در بسیاری از مسائل باهم فرق دارند و شاید این فرق ها انقدر زیاد باشه که حضور همدیگه را نتونند تحمل کنند و این سر و صدا ها فقط مال خیابون هاست وگرنه در واقعیت اختلاف نظر ها خیلی زیاده .
درسته شرایط در آمریکا متفاوت هست ولی این تفاوت در زندگی کسی خودش را بروز میده که در مسیر و مدار برخورد با اون تفاوتها باشه وگرنه خیلی زیادند افرادیکه توی همون آمریکا نه تنها به شرایط خوب برخورد نمی کنند بلکه به شرایطی بسیار بدتر از ایران برخورد میکنند چرا که در قانون جذب اصلا بحث شرایط عمومی کشورها و ملت ها مطرح نیست ، بحث اینه که هر فردی با توجه به مدارش به شرایط خاص خودش هدایت میشه
سلام.ببینید شما من رو نمیشناسید
من میدونم قانون جذب چیه .ولی شما اگر قران رو بخونید ما رو اجتماعی افریده از اینکه ما شما رو فوج فوج و قبیله و در گروه افریدیم . شمااگر خانوادت رو آسیب بزنن روت رو میکنی اونور و میگی ناراحتم نکنید مدارم خراب میشه؟
کسی نمیخواد کسی رو محاب کنه به هر حال همیشه ایراد هست و کسی که ایراد ها رو دیده و رفع کرده منجر به رفع چیز های درست شده در هر چیزی ایراد رو دیده در ماشین رفعش کرده ایراد رو دیده در زندگیش رفعش کرده ایراد رو دیده انسان با ۱-اقدام ۲-بازخورد۳- اموزش ۴-اصلاح رشد میکنه
مگه میشه هیچی نکنه و بعد بگه من رشد میکنم . همون جامعه امریکا از ایراد گیری باعث تغییر و رشد شده و همه چیز بهتر شده و هر جامعه ای
مثلا قبلا تعرض به خانم ها در اروپا زیاد بود جنبش هایی بوجود اومد قوانینی وضع شد حل شد.ما نمیتونیم اشغالها رو بزنیم زیر مبل چون بگیم حالمون بد میشه باید با مشکلی که دراون مسئولیم . مسئولیت بخرج بدیم. گفتم اگر خانواده خودت در این درگیری ها آسیب میدید بازهم اینططور میگفتی؟
کتاب به پا خواستن برای انسانیت رو بخونید از جان ایزو با ترجمه دکتر صاحبی
من با شما موافقم ،اگر در امریکا با برده داری و برابری حقوق سیاه پوستان مبارزه نمی کردند آیا الان سیاه پوستان می تونستند به این درجات عالی اجتماعی برسند که حتی رئیس جمهور امریکا شوند ؟آیا بدون مبارزه می شد زنان در اروپا و امریکا به آزادی برسند؟ آقای ترابی من با شما موافقم
سلام وقت شما بخیر
ما دقیقا ما برای رشد نیاز داریم به این 4مرحله اقدام بازخورد اموزش اصلاح . که این چرخه میتونه صدها بار تکرار بشه دوباره اقدام بازخورد اموزش اصلاح دوباره اقدام بازخورد اموزش اصلاح
و این در هر زمینه ای صدق میکنه
و ما همه بهم وصلیم و اگر اینکه ناراحت میشیم و کاری میکنیم در درجه اول برای بهبود خودمون هست . پس براندازی این همه پادشاه ها و ظلم ها چی بوده در طول تازیخ؟بقیه انجام بدن ما بشینیم استفاده کنیم بگیم مدارمون بوده ؟یا زرنگیمون .
سلام آقای ترابی عزیز.
منم با شما موافقم و خب حس میکنم استاد عباسمنش از ایران خبر نداره
ولی با صد درصد حرفاتون موافقم
مثل این میمونه یه نفر تو خیابون به سگ ها بزنه و تو بگی نه من نمیخوام به اون توجه کنم درصورتیکه میتوانی کمک کنی و جلوی اون رو بگیری که به سگ ها اسیب نزنه
امیدوارم استاد این پیاما رو بخونه البته که میدونم پیش خودش میگه تو هرجور دوس داری فکر کن و نتیجه هم همینجور بگیر 😒
سلام دوست عزیز
مطلبی به ذهنم رسید در مورد پیام شما که عرض میکنم
و درک و پذیرش آن دیگر با مدار فکری شماست
استاد عباسمنش عزیز و گرامی در دوره ۱۲ قدم قدم سوم یک جلسه دارند در مورد دلسوزی
اولین مرحله این است که قانون را بپذیریم اگر قانون را بپذیریم (قانون این است که ما هر لحظه در حال ارسال فرکانس هایی به جهان هستی هستیم و دقیقا هر لحظه هم جهان هستی دقیقا اتفاقات، شرایط و افرادی از همان جنس را وارد زندگی مان می کند) دیگر دنبال دلایل نمیگردیم نمی گوئیم چرا بچه فلان فرد معلول است چرا خداوند در حق آنها ظلم کرده می گوئیم درک و مدار و آگاهی من برای بررسی این مسئله کم است ولی از آنجایی که باور دارم قانون درست است و بارها بارها نتیجه آن را در زندگی ام دیده ام دیگر شک به باورها و افکارم وارد نمیکنم.
در مورد پیام شما، اگر قانون را قبول دارید دیگر می دانیم که احساس (که به قول استاد همان خدای درون است) تعیین کننده و ملاک کارهایمان است چون احساس خوب اتفاقات خوب و احساس بد اتفاقات بد را به دنبال می آورد. آیا این گونه اتفاقاتی که اکنون رخ میدهد از هر جناحی که باشد چه احساسی برای آنها به دنبال دارد؟!!
و از طرفی میدانیم جنگ و اعتراض که به نشانه ی اینکه حقی از کسی ضایع شده صورت می پذیرد یعنی شک به عدل خداوند و زیر سوال بردن قانون که در بالا ذکر شد( از این جهت که جهان آینه ی ذهن ماست) اگر چیزی مطابق خواسته مان نیست نه به این دلیل است که باید آن چیز را تغییر دهیم و با آن جنک کنیم بلکه به این دلیل است که باید درون خودمان را بررسی کنیم چون هر اتفاقی که برامون می افته نتیجه ی باور و فرکانس های خودمون هست
به قول شاعر
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
من فکر میکنم و معتقدم اگر همه ی مردم کشورمان افکار و باورهای خودشون عوض کنند شرایط کشور ما عوض میشه در غیر اینصورت چه تغییر در وضع حجاب ایجاد بشه چه تغییر در نوع سیستم حکومتی ایجاد بشه چه ارتباط با فلان کشور برقرار بشه در نهایتتتتتت اوضاع همان است که قبلا بوده!!
چون این باورها و فرکانس های ست که نتیجه را مشخص می کند نه قوانین حاکم بر مملکت
امیدوارم این مطالبی که به من الهام شد برای شما بزرگوار مفید باشد
علی برکت الله
استاد عزیزم عباسمنش از شما به خاطر فراهم کردن چنین بسترهای ارزشمندی که می توانیم از آگاهی های دیگران استفاده کنیم و دیدگاه خودمان را به اشتراک بزاریم بسیار بسیار متشکرم انشالله روز به روز مدار شما در جهت متعالی شدن بهتر و بهتر شود.
خدانگهدار