قانون تغییر ناخواسته ها - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-30 06:06:422022-12-12 06:56:25قانون تغییر ناخواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد خوبم که بانگاه خوبش به زندگی یادمون داد توشرایطی که همه دارن یه جور به طرز اشتباهی حرکت میکنندبا کنترل ذهن وتقویت باورها راه درست رو بریم ودنبال رو جمعی که دارن با ذهنیت منفی حرکت میکنندنباشیم،چون این ماهستیم که انتخاب میکنیم کجا وبه چه سمت بربم،وقتی تعهد بستیم که روی نکات مثبت تمرکز کنیم همه چیز ما روبه اون سمت که کانون توجه خودمونو گذاشتیم میره،این صحبت استاد که میگه یه عده مجبورت میکنند به شیوه اونا عمل کنی همیشه توزندگیمون و بعدتوجامعه وجودداره،هرکس نتیجه عملکرد خودشو میگیره ،اینو باتمام وجودم یاد گرفتم که حتی اگر درست فکر میکنم بازهم نباید بخام عده ای یاافراد خانواده مثل من فکر کنند،یادم باشه هرکس با ذهنیت که داره به مساعل نگاه میکنه ازدیدگاه بقیه چون من دارم تضاد رومیبینم وتمرکزم روی منفی هاست پس شما هم بیایید تا من ثابت کنم چون تعداد بیشتری هستیم پس حق باماست،واقعا نگاه جامعه وقتی سرمنشأ افکار زیر سلطه درآوردن هست بقیه ای که روی خودشون کارکردن همین مسیر اشتباه رومیرن،من یاد گرفتم هرچی ناخواسته ها روببینم همون بیشترررر وارد زندگیم میشه،این قانون زندگی کنه وقتی همسرم مدام از گرونی ،ناعدالتی،جامعه میگه بهش میگم مگه بدت نمیاد ؟میگه آره خیلی میگم خب چرا داری راجبش حرف میزنی وقتی میبینم ادامه میده اعراض میکنم ازاینکه برم تو اون فرکانس که به اون بفهمونم اشتباه میکنه،به همون راحتی وقتی بحث نمیکنم وقبول میکنم مجموعه ای ازباورها وافکاروورودی ها درایشون باعث این نوع تفکر شده،پس خودمو کنار میکشم وانرژی مو صرف فهموندن کسی نمیکنم،مگرخودش ازم بخاد،این باور توهمه زمینه های زندگی کاربرد داره،قبلا اگه کسی میگفت نباید توجه کنی به مسائل جامعه واقعا حالم بدمیشد از این نوع نگاه،حالا میدونم قانون میگه توباغرق شدن نمیتونی کمکی به حال کسی که شنا بلد نیست بکنی،باید دراین شرایط تمرکزمو روی نعمتها بزارم همین البته راحت نیست چون به شدت قضاوت میشی ولی کسی که باور توحیدی داره وبه اینکه همه جهان درعدالت کامل داره میچرخه باور داره درگیر این افکار نمیشه،نگاه زیبا بین،باورهای مثبت،تمرکز روی زیباییها نجات بخش ترین کاریه که میشه توی این شرایط انجام داد،حرکت کردن به سمت درهایی که ظاهراً بسته س خیلی ایمان وشهامت میخاد،توتجربه زندگیم وقتی جنگیدم باافکار غلط جای دیگه رفتم بایه آدم دیگه ولی همون آدمو دوباره تکرار شد،چون من نپذیرفتم فقط جنگیدم نتیجه شد بیشتر شدن اون موضوع ،استاد خوبم ازت متشکرم برای این فایل ونگاه توحیدی شما برای همه بهترینها روآرزو میکنم
سلام و درود فراوان خدمت شما دوستان و استاد عزیزم
همیشه صدای کرم شما یادآور تمام تجربیات زندگی ما یا همون قوانین جهان هستیه و بابتش خوشحالم
همیشه میاین به موقع تا یه چیزایی رویادآوری کنید
من حدود 12 سال پیش یه ازدواج ناموفق داشتم که البته 7 سال جدا بودیم و بعد طلاق گرفتیم و توی این 7 سال همسش جنگ و دعوا و دادگاه و پاسگاه داشتیم و کلی تجربیات بد که اصلا دوست ندارم در موردش حرف بزنم و من 4 ساله که ازدواج کردم و با همسر نازنینم یه زندگی زیبا ساختیم اما مجدد هر از گاهی دوباره سر مسائلی که که با همسر اولم جنگ داشتیم هنوز همون جنس تجربیات میومد توی زندگیم که خوب با صحبت و حرف حل میشد اما سری آخر چنان بین ما شکراب شد که اصلا وسط جهنم بودم و هر چقدر دست و پازدم بیشتر فرو رفتمو نگاه کردم دیدم عهههه همون اتفاقات 12 سال پیش داره تکرار میشه چرا و اینکه چرا بعد 12 سال تکرار شد خلاصه که گفتم آقا فایده نداره تا وقتی تو ذهنیتت اینه زندگی همینه هدایت شدم به فایلهای مختلف سایت و نوشتم و نوشتم و نوشتم و روی ذهنم و باورام دارم کار میکنم روی ویژگی مثبت زندگیم تمرکز کردم و میکنم هنوز اتفاقات و خواسته هام اتفاق نیفتادن ولی شرایط خیلی بهتر شده ولی انتظار دارم از خودم خیلی قوی تر کار کنم تا قویتر نتیجه بگیرم میخام بگم تا تغییر نکردم زندگی عین لوپ برای من تکرار شد و تکرار شد و الکی داریم دور خودمون میچرخیم فقط
هر موقع تغییر کردم شرایط تغییر کرد و هر موقع دست از تغییر کشیدم تمام اتفاقات و تجربیات بد برگشت
این از تجربه ی من از کار نکردن روی خودمون و تمرکز روی نازیبایی ها
سلام استاد عزیزم.
عاشقتم استاد عباسمنش عزیزم
عاشقتم که این نگاه توحیدی را داری.
عاشقتم که تفکر کردن را بهم یاد دادی.
عاشقتم که استاد عزیزم بهم فهموندید که اگه راهی اشتباه است و من فهمیدم اشتباه است، همون موقع باید برگردم.
عاشقتم استاد که بهم فهموندید، هدایت چیست؟
توحید چیست؟ یکتا پرستی چیست؟ قانون چیست؟
عاشقتم استاد عزیزم که آرامش را وارد زندگیم کردی.
عاشقتم استاد عزیزم که راه را نشانم دادی و به هدایت و حرف قلبت گوش دادی و موندی تو این مسیر.
تمرکزم را گذاشتی رو این مسیر و به ما آموزش دادی.
عاشقتم استاد عزیزم که تعهد داشتن را یاد دادی بهم. یاد دادی که اگه میخوام به خوشبختی برسم باید از الانم لذت ببرم و شخصیتم را عوض کنم.
استاد عزیزم.
پارسال دقیقا همین فایل منو از درگیر شدت و انحراف از این مسیر جنگلی آسفالته سرازیری با باران و عطر خوش نجات داد.
بینهایت ازتون سپاسگزارم. دستتون را میبوسم.
یادم میاد که توجه نمیکردم به اخبار اما یک شب از ساعت 12 تا 4 صبح داشتم اینستاگرام خانمم و اخبار منفی را میدیدم و بی نهایت احساسات نازیبا به من رسید.
اما قلبم گفت همین الان سایت را باز کن، سایت را باز کردم و این فایل عالی را دیدم و سپاسگزار خداوند شدم که دقیقا داره باهام صحبت میکنه.
از زبان شما. بینهایت استاد عزیزم سپاسگزارم بخاطر این فایل بینظیر.
استاد عزیزم. اما امروز درگیر یه سری الگوهای تکرار شونده بودم و به دنبال راه حل. باز هم یادم رفت که من باید ورودی هامو کنترل کنم و کانون توجه و تمرکزم را بذارم روی خواسته هام (حتی این حرکت کردن برای تغیر ناخواسته ها یا تغییر تضاد، اینکه چکار فیزیکی ای انجام بدم تا تغییر کنم، تا درگیر الگوها نشوم.)
خلاصه استاد عزیزم، با این فایل فهمیدم که من برای جدا شدن از این الگو های تکرار شونده باید کانون تمرکز و توجهم را بذارم روی خودم. باید اعراض کنم و به چیزی که میخوام توجه کنم. باید به الهامات عمل کنم و از تجسمم و احتمالات مثبت و جملات تاکیدی استفاده کنم تا به اونچه میخوام برسم.
خداروشکر. امیدوارم همیشه تو این مسیر به صورت صعودی پیشرفت کنم و یادم باشه قوانین را. یادم باشه از کجا به کجا رسیدم. یادم باشه با چه احساسی به کجا رسیدم. یادم باشه چطور خودم با کانون توجهم شرایط خودم را ساختم.
روزی 1000 بار به خودم بگم. از کجا به اینجا رسیدم. وعده خدا حق است. عدالت برقرار است و هرکس دقیقا اونجایی هست که باید باشه.
عاشقتم استاد عزیزم.
عاشقتم مریم خانم عزیزم.
دلم میخواد تو بغل بگیرمتون و بفشارمتون. این یعنی اوج عشق من به شما.
دوستتون دارم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
صحبت های استاد در این فایل واقعا عالی و پر از نکته است
توجه کردن به ناخواسته ها سبب می شود که ما انرژی های خودمان را از دست بدهیم
سبب می شود که ما براحتی نتوانیم در جهت خواسته های خودمان حرکت کنیم
هر چه بتوانم ذهن خودم را روی خواسته ها و داشته های خودم معطوف کنم من موفق تر خواهم بود
به این نکته و این درس باید توجه داشته باشم که هرگز هیچ نیازی نیست که من طبق حرف ها و گفته ها و برخرود های دیگران عمل کنم
هیچ نیازی نیست که دنباله رو باقی آحاد جامعه باشم
متفاوت فکر کنم و متفاوت نتیجه بگیرم
با هر چیزی که بجنگم از همان جنس بیشتر و بیشتر وارد زندگی من می شود
پس بجای اینکه بخواهم دنبال جر و بحث و دعوا باشم به دنبال حال خوبی و احساسات خوب و زیبا باشم آنوقت است که از این جنس بیشتر و بهتر وارد زندگی من می شود و حال من خوب و خوبتر می شود
قانون این جهان این است که به هرچیزی که توجه کنم از همان جنس بیشتر وارد زندگی من می شود و این همان قانون این جهان زیبا است
اینجا است که من باید روی خودم تمرکز کنم و حس و حال خودم را خوب نگه دارم
من با هر چیزی که بجنگم آن را از بین نمی برم بلکه آنرا ماندگارتر می کنم
پس تنها راه داشتن خوشبختی و خوشبخت بودن فقط احساس خوب است و نه هیچ چیز دیگر
هر جور به دنیا نگاه کنم همان جور برای من رقم می خورد
قشنگی ها ببینم بی شک قشنگی ها وارد زندگی من می شود
زشتی و نازیبایی و دعوا و بحث ها را ببینم از همان شکل بیشتر وارد زندگی من می شود
این بزرگترین درس امروز برای من بود
این موضوع در کسب و کار من هم خیلی اوقات به آن برخورد کردم
زمان هایی که بدی کار خودم را می دیدم
زمان هایی که مشکلات و گرفتاری های کار خودم را می دیدم آنوقت کار برای من سخت و سخت تر می شد
اما اوقاتی که خودم را کنترل می کردم و به خوبی ها و حس های خوب و زیبایی های کار خودم تمرکز می کردم آنوقت چقدر حالم خوب می شد و چقدر دستاوردهایی عالی نصیب من می شد
پاداش کنترل ذهن داشتن آرامش است
پاداش کنترل ذهن احساس خوشبختی است
پاداش کنترل ذهن رسیدن به خواسته ها و اهداف است
احساس من بزرگترین قطب نمایی است که به من نشان می دهد که راه و مسیر من درست است و یا خیر
سپاس از استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل عالی
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستانم
همین الان که برای چندمین بار این فایل رو گوش دادم تمرکزم روی ناخواسته ای هست که چند وقتیه درگیرم کرده و البته سه روزیه به خاطرش با همسرم سرسنگینم و احساس خوبی رو تجربه نمیکنم
من به شدت روی توجه همسرم به چیزهای بیرونی حالا یا کارش یا آدمها حساس شدم
دقیقا با توجه من به این ناخواسته داره بیشتر میشه توجه زیادش به کارش توجه زیادش به تیم کاریش توجه زیادش به مادر خودش و پدر و مادر من و رسیدگی به کاراشون
الان با گوش دادن به این فایل مچ خودمو گرفتم
هم باید تمرکزمو بردارم و روی خواستم بزارم هم فهمیدم ریشه توی عزت نفسم داره باید تمرین کنم که تقویتش کنم
سپاسگزارم استاد که باز هم مثل همیشه بهم تلنگر زدی تا یکی دیگه از مسائلمو بتونم آگاهانه حل کنم
خدایا ازت سپاسگزارم که منو به سمت این آگاهی هدایت کردی
سلام استاد فقط خودتون بخونید و منتشر نکنید چون خجالت میکشم تو رو خدا
من بخدا الان پولی ندارم وزندگی پر از مشکلات دارم بیماری هم دارم و میگم تا مدیون شما نباشم اگر اجازه میدین کنارتون باشم اگر تونستم تغییر در خودم و زندگیم ایجاد کنم در حد توانم هزینه خواهم داد اگر نمیخایین منو اخراج کنید از گروهتون رضایت شما برام مهم هست متشکرم
سلام نرگس جان
این چه حرفیه
چرا خجالت
همین الان که اینجا حضور دارین یعنی شروع تغییر و با شناختی که از استادمون دارم با آغوش باز پذیرای هممون هستن به شرط تعهد و وفای به عهد اینجا ما یه خانواده ایم و تا جایی که بتونیم به هم کمک میکنیم و از تجربه های همدیگه استفاده میکنیم
فقط بمون و متعهدانه ادامه بده به مو به موی حرفای استاد توی هر فایلی توجه کن بارها و بارها گوش بده و هر چیزی که درک کردی عمل کن اولین تاثیرش حس خوب و آرامشه بعدش ببین چقدر نتایج روز به روز برات بهتر میشه و میای همینجا دوباره از تجربیاتت میگی و رد پا میزاری
به خدای مهربون میسپارمت
با سلام و درود خدمت استاد عزیزم و همسر بزرگوارشون و سپاسگزارم برای اینکه این آگاهی های بشدت با ارزش و مهم رو در اختیار من و تمام انسان های دیگه قرار داد تا بتونیم به بهترین نحو از این آگاهی ها استفاده بکنیم.
در درجه اول از پروردگارم سپاسگزارم که این لیاقت رو در من قرارداد تا من هم جزئه کسانی باشم که از این آگاهی ها استفاده کنم و بتونم دیدگاه زیباتر و قشنگ تری به جهان و قوانین الهی داشته باشم و از اینکه استاد عزیزم رو سر راه من قرارداد تا بتونم به بهترین نحو این مسائل رو درک کنم و بتونم به خوبی در زندگی شخصیم این موارد رو بکار ببرم و صد در صد نتیجه درست و دلبخواهم رو بگیرم.
دوستانی که ممکنه این کامنت من رو بخونن و شاید حتی خود استاد عباسمنش این کامنت رو بخونن،من فقط میخوام احساس واقعیم رو بگم و امیدوارم براتون مفید و لذت بخش بوده باشه.
از شروع این فایل فوق العاده و تا به انتهای این فایل مو به مو من قشنگ حس میکردم که در گذشته خودم چه افکاری داشتم و به چه چیز های توجه میکردم (مثال اون جمله ای که میگن وقتی انسانی میمیره تمام کار هایی که تا زمان مرگش کرده جلوی چشمانش میان) دقیقا این مورد قشنگ برام بولد شد که چه تو موضوع روابط خانوادگی و روابط عاطفی و روابط با انسان های دیگه در مورد مسائل مالی و سلامتی و هر نوع مسائل دیگه ای من بطور دقیق برام مشخص شد که چقدر من بقول استاد عزیز نگاهم به نازیبایی ها بود،چقدر در طول شبانه روز کنترل افکارم رو نداشتم و فقط و فقط به نازیبایی ها توجه میکردم،بحث میکردم،و چون به اون صورت آدم اجتماعی نبودم 90 درصد در افکارم توجهم به نازیبایی ها بود به کار های مردم بود به اتفاقات بد ایران و جهان بود به نکات بد مسائل دیگه بود،و همچنین در نتیجه ی اون توجه به نازیبایی ها اتفاقاتی برای من میوفتاد که مناسب همون افکارم بود،اتفاقاتی که در من احساسات بدی بوجود میآورد مثل ترس مثل غم مثل نگرانی مثل حسادت مثل کمبود مثل خیلی از احساسات بد دیگه ای که هست در من بوجود میومد،و باز هم بقول استاد عزیز که خیلی دقیق و واضح بیان کردن آنقدر که این اتفاقات میوفتاد و نتیجه ای هم در بر نداشت و هرچه نتیجه ام بود بر اساس اون توجه به نازیبایی ها بود باز من متوجه نمیشدم که چرا تغییری ایجاد نمیشه ؟ چرا حال من باز هر سری بد و بد تر میشه ؟ چرا به نتیجه ای که دوست دارم نمیرسم ؟ چرا انقدر ذهن من آشوبه؟ چرا آرامش ندارم ؟ چرا حتی یکدرصد تاثیر خوبی تو احساسات من نداره؟
و بعد ها که با این مسیر و با استاد عزیز آشنا شدم متوجه شدم که قوانین جهان جور دیگریست.
فهمیدم که من فقط و فقط باید روی خودم تمرکز کنم و فقط و فقط به الله یکتا وصل باشم و فقط باید به زیبایی های این جهان پر از نعمت توجه کنم،متوجه شدم باز هم استاد خیلی قشنگ توضیح دادن که همه جای این دنیای بزرگ دو قطبی هست هم بدی هست هم خوبی،هم زیبایی هست هم نازیبایی،در همه جای این جهان هرچیز بدی وجود داشته باشه در مقابلش چیز های خوب فراوانی هم هست که به اون موارد توجه کنم،متوجه شدم که من نمیتونم یک بدی و یک نازیبایی و یک چیز اشتباه رو از بین ببرم اما قطعا میتونم افکارم رو کنترل کنم و به زیبایی ها توجه کنم تا زیبایی های بیشتری وارد زندگیم بشن،قبول که مشکلات هست نازیبایی ها هست اما کاری از من بر میاد ؟ خیر
بهترین کاری که من میتونم انجام بدم توجه به زیبایی هاست توجه به نعمت های خداونده توجه به عظمت خداونده توجه به عشق خداونده که در هر لحظه از زندگی داره به سمت من میفرسته.
یاد این شعر زیبا از دیوان شمس میوفتم که میگه:
خوش باش که هر که راز داند داند که خوشی خوشی کشاند،شیرین چو شکر تو باش شاکر،شاکر هر دم شکر ستاند.
متوجه شدم که من باید جور دیگه ای به مسائل نگاه کنم اگر زیبایی میخوام اگر عشق میخوام اگر اتفاقات خوب میخوام باید و باید به این ها توجه کنم و با توجه به نازیبایی ها هیچ زیبایی رو در زندگی من بوجود نمیاره.
امروز یک جمله ای شنیدم که برام خیلی جالب بود امیدوارم برای شما هم جالب باشه:
گفت از زمین بکن وصل شو به آسمون،از آسمون هرچی بیاد خیره ولی زمین همش گله و کثیفیه.
و در نهایت بهترین احساسات رو برای استاد عزیزم و همسر بزرگوارشون و تمام اعضای دوسداشتنی سایت آرزومندم،سرشار از عشق خداوند باشید.
سلااام به شما دوست عزیز
کامنتتون خیلییی پرمغز بود و میشد خیلی خوب درکی که از بزرگ ترین و تاثیرگزارترین قانون جهان هستی دریافت کردین رو حس کرد تمرکز و توجه بر زیبایی
اره دوست عزیز
همین یه مورد کلی اتفاقات خوب و قشنگ رو رقم میزنه
بهتون تبریک میگم با اینکه چند روزی بیشتر عضو سایت نیستین ولی درک فوق العاده ای دارین
امیدوارم بهترین تجربه هارو کنار هم داشته باشیم
به خدای بزرگ میسپارمتون
سلام بر همه عزیزان
استاد عزیزم اول از همه تبریک به نوع جدید فیلمبرداری تون که چه باحال و متفاوت بک و تار کردین و لباس سفید با این کلاه چقدر بهتون میاد
چشماتونم شبیه پیشی شده
دقیقا این مسائل که ازش صحبت کردین برای پارسال بود و تا اسفند تقریبا همه درگیرش بودن و بجرات میتونم بگم اکثریت فقط به فکر خودشون و منافع خودشون بودن تا دلسوزی برای فوت اون شخص خب طبیعتا چون ما تو این کشور زندگی میکنیم نمیتونم بگم اصلا درگیرش نبودم چرا تا یک دو ماه تقریبا هرجا میرفتی همه حرف و صحبتها راجع ب همین موضوع بود یا موضوعاتی که افرادی که بابتش قیام کرده بودن اما چون با شما و قوانینتون اشنا بودم میدونم که باورتون میشه شاید از 100 درصد بگم فقط 30 درصد حرفهاش و میشنیدم درگیری ها رو میدیدم به لطف خداوند و اموزه های شما خیلی جاها که درگیری بود و خیلی ها حالا به گفته بعضی ها بیگناه و اتفاقی حتی ازونجا رد میشدن و زخمی شدن من نشدم البته که اتفاق نبوده و من بیخبرم از فرکانس اون شخص خیلی نمیخوام راجع به اون دوره ها صحبت کنم فکر کردن بهش هم ناراحتم میکنه چون اتفاق های ناجالب و غم انگیزی افتاد و من همیشه تا میومدم خیلی تو ناراحتی ش بمونم یادم میفتاد تمرکز و توجه به هرچیز اون و بیشتر میکنه و انقدر اکثرا گارد داشتن نسبت به این موضوع نمیشد بهشون بگی نمیخوام راجع بهش صحبت کنم یا حرفی برعکس اون چیزی که اون افراد میخواستن بزنم ترجیح میدادم یا محل و ترک کنم حالا به بهانه های مختلف یا بحث و عوض کنم و خدا رو شکر میکنم که از اخبار و فضای مجازی دور بودم
اون موقع ها هدایت شدم به فایل های حجاب در قران شما که دقیقا تو همون زمان بود
عجب حرفی زدین استاااد ساعتها تفکر لازم داره کسایی که میگن دیگران حق ما رو خوردن و باید اینجور باشه اونجور باشه خودشون دارن به بقیه زور میگن که بیا شرکت کن تو این موضوع ها سرتو چرا کردی تو برف؟ باید توام واکنش نشون بدی و… اگه ما دنبال ازادی هستیم باید دیگران هم ازاد بزاریم هرطور مایل هستن رفتار کنن
استاد جانم دقیقا همینطوره که فرمودین تا قبل از این داستانا خود من اینقدر اینور اونور بدون شال بودم نه از قصد ها ناخوداگاه اصلا عادت کرده بودم کسی هم حتی یکبار بهم تذکر بدحجابی نداد اما تو حوالی این داستانا سعی میکردم شال و رو سرم نگه دارم که خودمو درگیر حواشی و یسری مسائل نکنم حتی با کسایی که میگفتن تو برعکسی تا قبل این موضوع ها بی حجاب بودی حالا حجاب دار شدی و من اصلا سعی نمیکردم باهاشون بحث کنم اون دوره هم تمرکزم بیشتر روی خودشناسی و فایل های شما بود نمیخواستم موضوعی تمرکزمو از بین ببره میخوام بگم دقیقا درست میگین که وقتی توجه ت از موضوعی برداشته میشه خود به خود اون مسئله حل میشه مسایل این شکلی البته وگرنه یسری مسایل فیزیکی هست که خودت باید حلش کنی
من بعلت بد مسیری و محدوده ترافیکی با مترو تردد میکنم برای رفتن به محل کارم و صبح ها چون خیلی شلوغ میشه معمولا اقایون میان واگن خانمها همیشه هم دارن دعوا میکنن یبار شنیدم یه اقایی بلند به خانمهایی که داشتن غر میردن و اعتراض میکردن گفت چطور تو مسایل دیگه از برابری صحبت میکنین مگه دنبال ازادی نبودین حالا سر جا دارین دعوا میکنین کاری به درست یا غلط بودن حرفش ندارم اما میخوام بگم تو هر شرایطی همیشه یسری افراد هستن که بخوان از اب گلولاد ماهی بگیرن من خودم برای اینکه درگیر نشم باهاشون و تو دعواها نباشم معمولا واگن های اخر و انتخاب میکنم اونجا چون تعداد خانمها بیشتره اقایون نمیان یکم برای سوار شدن سخت تر هست اما حداقل انرژی روحی م حفظ میشه
تجربه من از جنگیدن با ناخواسته ها
همیشه گله و شکایت داشتم غر میزدم ازینکه مدیر قبلی ما چرا اینقدر بیشعوره وقت و بی وقت ساعتهای غیر اداری تماس میگیره یسری چیزها رو نمیفهمه همش رفتارش رو مخم بود گفتم ولش کنم بابا بیام بیرون از اون کار حالا مدیر الانم اپدیت شده نسخه اونه تو یسری موارد واقعا باشعوره اما در صورتی که تو شخصیتش نیست یهو یه رفتارهای عجیبی نشون میده که میفهمم توجه خودمه و سری درستش میکنم و ذهنمو کنترل میکنم و واقعا برمیگرده رفتارش انگار که کنترلش دستمه و یاد گرفتم و متوجه شدم موضوع از کجا اب میخورد اما بقول شما ما انسانها فراموشکاریم و طبیعتا جاهایی که یادم میره با مخ میام تو زمین
ممنونم استاد قشنگم بابت دادن این اگاهی ها بما بدون تعصب یا گرایش خاصی منطق و قانون الهی رو در اختیار ما به رایگان قرار میدین دوستتون دارم ️
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
من شروع کردم به نوشتن و فکر کردن درباره نکات مثبت محل کارم و هرچیزی که بود ،بهم حس خوبی میداد رو نوشتم و اینجا برای شما هم مینویسم
1 صندلی راحتی دارم 2 همسایه خیلی مهربون و خوش اخلاقی دارم به اسم آقا امیر 3 میز خوب و راحتی دارم 4 کارم خیلی ساده و آسونه 5 یک مجسمه خوشگل اینجا داریم و از دیدنش لذت میبرم 6 به غیر از صندلی منشی چندین صندلی دیگه هم هستش 7 چهار تا درخت خوشگل روبه رومه 8 اینجا هر عصر دوتا گربه خوشگل میان و آقا امیر بهشون غذا میده منم نگاشون میکنم گربه خیلی دوست دارم 9 دوتا گل بزرگ و خوشگل داریم تو مغازه 10 کابینت و مجسمه های خوشگلی داریم 11 اینجا آب و سینک داره 12 آینه بزرگ و زیبا داره 13 آقا امیر هر روز برام چایی میاره 14 کاغذ دیواری های قشنگی داریم 15 خودم تو مغازه تنهام و راحتم 16 مغازه سر کوچمونه و خیلی راحته رفت و آمد برام 17 یه کافه دوتا مغازه اون طرف تر هست و جدیدا با آقایی که اونجا کار میکنه هم آشنا شدم و آقای خوبیه 18 هوا خیلی خوبه 19 و میتونم تمرین عذت نفس هم بکنم و بدون اینکه حرف مردم برام مهم باشه یا نگاه هاشون شیشه های بیرون مغازه رو تمیز کنم 20 دوتا گل خشک دکوری هم داریم 21 وقتی شب میشه و برقا رو میزنم میتونم قیافه خودم رو توی شیشه مغازه ببینم و لذت ببرم 22 صاحب کارم آقا ایمان خیلی مرد خوبیه 23 یه روز دیر کردم و بهش گفتم ،گفتش که اشکالی نداره 24 و بهم گفته بود از کلید مغازه یدونه درست کنم پولشو بهم میده و شماره کارتمو که براش فرستادم خیلی زود پولمو ریخت 25 وقتی گفتم ک هیچ سابقه ای ندارم و کارو بلد نیستم گفتش هیچ اشکالی نداره مشتری که بیاد یاد میگیری 26 و کلا خیلی آدم خوش برخورد و مهربونیه 27 به سوال هام جواب میده و هروقت که میاد مغازه میگه راحت باشم و کارمو انجام بدم 28 وقتی گفتم میشه مشتری نیست کارهای خودمو انجام بدم گفتش که هیچ اشکالی نداره اینجا لبتاب هم میتونی بیاری 29 از اونجایی که کارم به خونه نزدیکه بعضی وقت ها پدر مادرم یا دوستم بهم سر میزنن 30 آقا امیر که میاد علاوه بر جلو در مغازه خودش جلو در مغازه ما هم آب میپاشه 31 زیر میزم پریز برق داره که راحت گوشیم رو بزنم شارژ 32 در مغازه کلا شیشه آیه و میشه بیرون رو دید آدم ها رو دید 33 داخل مغازه نورپردازی خیلی خوبی داره و خوشگله 34 با همکارم که اون صبح ها میاد آشنا شدم و خیلی دختر خوبیه 35 جا زیاد داره برای گذاشتن وسایل هام 36 رو به روی مغازه کارواش هست ک ماشین های خوشگل زیادی میارن برای شست و شو 37 بعضی وقت ها یه پسر شیرینی میاد و میره لباس هاشو عوض میکنه دوباره میره که واقعا از لباساش و استایلش خوشم میاد 38 مغازه فضای بزرگ و دلبازی داره 39 بعضی وقت ها موتور چهار چرخ و موتور های خوشگل رد میشه که من واقعا علاقه دارم به موتور (مغازه کنار خیابونه) 40 وقتی از سر کار برمیگردم ماه خیلی قشنگه
و حالا چه اتفاقی افتاد که من اومدم این زیبایی های محل کارم رو نوشتم ،اون این بودش که من روز های بعدش زیبایی های بیشتری دیدم و متوجه بودم و حواسم رو جمع کردم بودم که این زیبایی های بیشتر نیتجه چیه اونم این بود که داشتم میرفتم سرکار یه مرغ با سه تا جوجه خوشگل و ناز دیدم که واقعا خیلی شیرین بودن و سر کار که بودم از دور صدای آهنگ مورد علاقم میومد که نمیدونم کجا گذاشته بودن ولی واقعا لذت بردم ،یه مشتری اومد داخل مغازه که خیلی خوش برخورد و خوب بود و احساس کردم که عزت نفس بالایی داره و از راهنمایی کردنش لذت بردم و دیروز 10 مرداد 1402 آقا ایمان اومد مغازه و بهش گفتم شیشه پاک کن بخره خریدش و یه بطری آب هم برای من خرید و مشتری های بیشتری اومدن و آقا ایمان که داشت راهنماییشون میکرد کلی چیز یاد گرفتم و پیج اینستاگرام هم تونستم که درستش کنم تا نمونه کار توش بزارم
واقعا خداروشکر میکنم که اینجوری وقتی تمرکز میکنی رو خوبی ها زیبایی های بیشتر وارد زندگیت میکنه و منتظرم ببینم امروز چقدر عالی میشه خدایا شکرت
سلام استاد خیلی خوشحالم ک میتونم با خود شما هم ارتباط داشته باشم
ی سوال داشتم شما این قوانین رو برا همه صد درصد مسائل زندگی لحاظ می کنین ؟
آیا با اجرای این قوانین دیگه هیچ اتفاق ناخواسته ای که بدون اجرای قوانین رخ می داد رخ نخواهد داد ؟
مثلاً من امروز نزدیک در هال پذیرایی مون ی عقرب دیدم که بردم انداختمش بیرون از خانه
ولی همش احساس ناراحتی میکنم از موندن تو خونه چه برسه به اینکه بخوابمو…
خیلی ممنون که به سوالات ما جواب میدم
به نام الله صمد
سلام دوست عزیزم
من تصمیم گرفته بودم فعلا تو سایت کامنتی نذارم، اما چون تجربه مشابه ای با شما داشتم گفتم باهاتون در میونش بذارم
دوست عزیزم، هیچ روشی در دنیا وجود نداره که باعث بشه هرگز ناخواسته ای برای شما رخ ندهد
این قانون جهانه، ما به ناخواسته ها برخورد میکنیم و خواسته ها در ما شکل میگیره، از خلقت اولین انسان قانون به همین شکل بوده و تا ابد به همین شکل خواهد بود!
تو قرآن هم گفته شده ما قطعا و حتما شمارو ازمایش میکنیم با سختی ها، گرسنگی، از دست دادن مال و عزیزان، نتایج و…
حالا شاید تو ذهنتون بیاد ، پس کنترل ذهن و این همه تبصره که استاد بزرگوارمون میگن پس به چه درد میخوره؟
سوال بسیار عالی ای هست!
جواب اینجاست که، دو فایده بسیار بسیار مهم تو کنترل ذهن و رعایت قوانین در صد در صدِ مسائل زندگی مون وجود داره :
1. خیلی ناخواسته های ما، سازنده نیستن… یعنی جز امتحان های الهی نیستن! بلکه مواردی هستن که ما با توجه منفی و باورهای اشتباه مون به زندگی مون دعوتشون کردیم
با کنترل ذهن ، این ناخواسته ها مدام کمتر و کمتر میشوند و زندگی ما زیبا تر و روان تر…
نکته بسیار مهم این هست که بدونین ناخواسته ها هرگز صفر نمیشن، چون هیچ انسانی در جهان نمیتونه هر لحظه فرکانسِ 100٪ مثبت بفرسته
دونستن این موضوع، به افرادی که روی قوانین وسواس دارن خیلی کمک میکنه که بفهمن اقا حتی پیامبر عظیم الشأن اسلام هم کامل نبودن ولی خب به نسبت ما خیلی خیلی کم خطا تر بودن ، پس ایرادی نداره که نمیتونیم به دلیل دلایل ذاتی که خدا در وجودمون گذاشته بی نقص باشیم
اما میتونیم هر روز و هر روز ناخواسته هارو کمتر کنیم و زندگی رو زیباتر
2. فایده بعدی کنترل ذهن این هست که ما وقتی روی توجه و باورهامون کار میکنیم، ناخواسته هایی که در زندگی ما به وجود میان دیگه چیزهایی نیستن که مارو دیوونه کنن یا تا دم مرگ ببرن!
بلکه اتفاقاتی هستند که ممکنه چند ساعت یا چند دقیقه مارو درگیر و ناراحت کنن و بعدش میتونیم از توشون زیبایی و خواسته های جدید استخراج کنیم
این رو مقایسه کنین با زندگی 99٪ افراد جامعه که سر هیچ و پوچ هر روز حرص میخورن، من به واسطه شغلم با ادم های زیادی در ارتباطم واگر بهتون بگم سن استفاده از قرص اعصاب به 11 سال رسیده شاید تعجب کنین! حتی خودم موردی داشتم که از 9 سالگی قرص اعصاب استفاده میکردن
سر مسائلی که واقعا میشد با کنترل ذهن و تغییر دیدگاه کم کم برطرفشون کرد
پس تا اینجا کامل متوجه داستان زیبا و جالب ناخواسته ها شدیم، من به شخصه از تضاد ها متنفر بودم و حتی ابری بودن هوا رو هم یه بدبختی میدونستم و ساعت ها بابتش غصه میخوردم
الان 2 سال و نیم هست که دارم همین حرفایی که به شما زدم رو میشنوم، و تازه تونستم در مواقع اعصبانیت ازشون عملی استفاده کنم و برای همین به خودم اجازه دادم برای شما هم بیانشون کنم
پس اگر اوایل نتونستین ازشون استفاده کنین اصلا ناراحت نباشین، انقدر بهشون فکر کنین و تکرارشون کنین که وارد ناخوداگاهتون بشن
تجربه مشابه من با شما، این بود که من مسافرتی رو رفته بودم و خیلی خوشحال بودم و کنترل ذهن داشتم
یه روز صبح بیدار شدم و متوجه شدم تمام شب یه عقرب بالا سرمون بوده ولی هیچ بلایی سرمون نیومده
اگه سارای قبلی بود، حتما زمین و زمان رو به هم میدوخت
ولی این دفعه اول تحسینش کردم چون واقعا زیبا بود، و بعد مجبور شدیم بکشیمش ولی بعد از اون هروقت یادش افتادم فقط شکر خدارو به جا اوردم که بلایی سرمون نیومد
و هربار به خودم گفتم دیدی، وقتی خدا رفیقت باشه ، شب تا صبح عقرب میتونه بالاسرت بمونه ولی تو بدون اینکه حتی یه تار مو از سرت کم شده باشه بیدار بشی
شما دوست عزیزم هم برای این احساس ناراحتی دارید که از دیدگاه نامناسبی به موضوع نگاه میکنید، و همش تصور میکنین اگر پیداش نکرده بودین ممکن بود چه بلاهایی سرتون بیاد
به جاش ، سعی کنین از دیدگاه من به موضوع نگاه کنین و مدام تاکید کنین که خداوند عاشق و نگهبان و محافظ قدرتمند شما بوده
و ببینین چقدر هم اون احساس ترس و نگرانی از قلبتون دور میشه، هم چقدر بعدا تجربه های مشابه ای خواهید داشت که در شرایط سخت خداوند از شما محافظت میکنه
در پناه رب شاد وثروتمند و سلامت باشید دوست عزیزم