روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 2 - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)

771 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    بنام پرودگار جهانیان

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢 روز سی و پنجم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۲/۰۴

    آرامش در پرتوی آگاهی (قسمت ۲)

    ============

    🌹🌹🌹🌹

    آرامش در پرتو آگاهی، وسیله ایست برای به خاطر آوردن بینشی که بواسطه ی آن فاصله میان ذهن‌تان و آنچه که اصل توست (روح) از میان برود و وارد چرخه اتفاقات خوب بشوی.

    کافی است در خاطراتت، تجاربت، اطرافت و همین حالا به دنبال چیزهایی بگردی که احساس خوبی به تو می‌دهند.

    زیرا که احساس خوب داشتن از همه چیز مهم تر است.

    می‌توانی به سادگی به احساس خوب برسی اگر:

    کمی راضی‌تر باشی، کمی سپاس‌گزارتر.

    کمی سرزنده‌تر.

    کمی پرذوق و شوق تر

    کمی خوش‌بین تر .

    کافی است از همین حالا شکایت کردن از دوست، همسر، همسایه، رئیس، دولت و … را متوقف نمایی.

    کافی است فقط به رویایت، به آنچه که می‌خواهی، وفادارتر باشی.

    کافی است با آروزیت همراه شوی.

    حتی کافی است کمی وانمود کنی اکنون همان چیزی هستی که‌، دوست داری باشی.

    این قدرتمندترین پیام من به تو است!!

    این فایل را آماده شد تا با شنیدنش‌، تو را مدت زمان بیشتری در احساس خوب‌، در آگاهی تو از اصل‌ات، از آنچه که واقعاً هستی، نگه دارد.

    زیرا که اصل تو همواره آرام است.

    دیدی که هر اتفاق خوب تنها نتیجه قلبی پاک بوده است و خواهد بود

    و قلبت را پاک کردی و ساده تر شدی و سادگی یعنی رهایی.

    و همین است که اینجایی و هنوز مشتاقی و حالا می‌شنوی صدای خود ابدی‌ات را که از درونی‌ترین لایه‌های وجودت با تو حرف می‌زند.

    من جانم و آگاهی.

    تو جسمی و ذهن.

    و من اصل تو‌ ام، خود متعالی تو، خود لایتناهی تو. توی بی نهایت. توی مقدس.

    وقتی فراموشم می‌کنی و فراموش می‌کنی که این زندگی تنها یک تجربه کوچک در ابدیت توست‌، سقوط می‌کنی.

    و همین است که جامعه بشری‌، همه بشر امروز، در سراشیبی سقوط است.

    و همین است که ارزش‌های امروز، همه بی ارزشی است.

    و تو تنها وقتی نجات می‌یابی که مرا دوباره پیدا کنی، خود لایتناهی‌ات را‌، اصل ات را

    و همین است که، تو هر چند هم موفق، هنوز در درون، به دنبال چیزی می‌گردی، هنوز به آرامش نمی‌رسی، هنوز یک چیزی کم داری و آن قداست تو ابدیت تو و اصل توست.

    بیا این دیدار را گرامی بداریم.

    این دم را که برای همه پیش نمی‌آید و چه می‌شد اگر پیش می‌آمد.

    بیا بیشتر آشناتر شویم.

    حکایت من و تو حکایت جان است و جسم و جان که از ازل بود، این بار در جسم تو تجلی یافت، خیلی پیش از تولد، پیش از جنین‌، پیش از تصمیم

    و تو زاده شدی از سکوت‌، از ابدیت‌، از قداست.

    من آگاهی‌ام و تو جسم بودی و ذهن.

    تا اینکه آمدی. جنین … نوزاد … و در آغاز همه آگاهی بودی و سادگی،

    جز شادی و رهایی نمی‌شناختی و لحظه‌ها را یکی یکی زندگی می‌کردی. سکوت بودی و در گفتگویی آرام با من

    تا که نفس پیدا شد تا مشغولت کند، چنان مشغول که در شلوغی اندیشه دیگر صدایی از من نشنوی.

    نفس، به تو هویت داد و هویت توهمی است که تو را از همه انسان‌ها و همه هستی جدا کرد.

    و «من» زاییده شد که تفاوت معنی پیدا کند و زمان زاییده شد که به گذشته و آینده سرگرم شوی و از ابدیت این لحظه غافل.

    و خوب و بد زاییده شد که همیشه به قضاوت مشغول باشی. و خشم و حسد و اندوه و قبیله.

    تا سکوت و آرامش تو را به آشفتگی بدل کرد و سکوت زبان گفتگوی من بود با تو و من آرام آرام فراموش شدم.

    و تو حتی فراموش کردی که لایتناهی هستی، مقدسی، ابدی هستی.

    زمینی شدی و سقوط کردی؛

    دست و پا زدن‌های بی نتیجه، روابط آزرده، تحقیرها، خشم‌ها، کینه‌ها، حسادت ها، پریشانی‌ها، بیشتر خواهی ها، فرافکنی‌ها و مشکلاتی که به آن‌ها عادت کرده بودی و فکر می‌کردی که زندگی همین است، برای همه تلخ است، همه رنج می‌برند، همه به مشکلات سرگرم‌اند زمین و زندگی زمینی.

    و غافل بودی که آرامش و سعادت چنان به تو نزدیک است که در توست. در ذره ذره تو.

    و من آنقدر فراموش شدم که حتی نمی‌پذیری که زمانی بوده‌ام. چنان که بسیار گفتند و نشنیدی

    اما چه باک که امروز سکوت کرده ای که بشنوی و مرا تجربه کنی و سعادت را و این بی شک بزرگ‌ترین اتفاق زندگی توست.

    همان که همیشه در انتظارش بوده ای.

    و سکوت همه آن چیزی است که تو را به سعادت می‌رساند.

    بازگشت تو به اصل خویش. به توی لایتناهی. به خود مقدس تو

    و تو تنها در سکوت و آرامش است که‌، می‌توانی به من باز گردی.

    وقتی نفس را و گفتگوهای درونی‌ات را آرام می‌کنی.

    فقط برای سه روز، هرگاه با مشکلی مواجه می‌شوی به من بازگرد.

    به درون

    و به خاطر بیاور که تو موجودی الهی هستی و همه این زندگی تنها یک تجربه کوچک فیزیکی است در زندگی ابدی و مقدس تو، تجربه ای که بارها و بارها تکرار می‌شود.

    و به خاطر داشته باش که تو لایتناهی هستی

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    پرودگارا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید سی و پنجمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    بنام اللّه

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢 روز سی و ششم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۲/۰۵

    داستان شگفت انگیزِ یک آرزو

    ============

    🌹🌹🌹🌹

    همه ی دستاوردهای بزرگ بشر از دل یک رؤیا، یک آرزو، یک هدف و یک ایده ی ساده آغاز شده است.

    اما رویایی که جدّی گرفته شده‌،

    هدفی که یک آرزوی دور و دراز به شمار نیامده‌،

    و ایده‌ای که مثل وحی منزل اجرا شده است.

    افراد موفقی که به چشم یک اسطوره به آنها می‌نگری و دستاوردهای‌شان را تحسین می‌کنی‌، تکنولوژ‌‌ی‌ای که هر روز زندگی را برایت راحت‌تر می‌کند‌، مثل همین موبایل یا کامپیوتری که اکنون در اختیارت است و می‌توانی این جملات را بخوانی‌‌، یا همین فضای مجازی که سبب شده‌، بتوانیم از هر جای دنیا‌، در این خانواده صمیمی جمع شویم و…

    دستاورد آدم‌هایی است که‌، نه از تو باهوش‌ترند و نه هیچ ویژ‌‌گی‌ی خارق‌العاده‌تری نسبت به تو دارند. فقط توانسته‌اند خودشان را باور کنند.

    توانسته‌اند به یاد بیاورند که آنها با این قدرت به دنیا آمده‌اند تا تمام اتفاقات زندگی‌شان را به گونه‌ای که می‌خواهند‌، خلق کنند. تو هم می‌توانی این باور را بسازی. آنوقت جهان همانگونه که حامی آنها شد‌، حامی تو نیز می‌گردد.

    دلیل خیلی واضح و منطقی‌ای برای آرزوهایی که در دلت زنده می‌شود و همه وجودت را پر از شور و اشتیاق می‌کند وجود دارد و آن دلیل این است که:

    خداوند، قبل از شکل دادن آن آرزو در دل‌مان‌، امکان و توانایی به تحقق رساندنش را به ما می‌بخشد.

    فقط کافی است قوانین خداوند را درک کنیم. کافی اصل و ذات خودمان به‌یاد بیاوریم و بپذیریم که:

    «تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورها و فرکانس‌های خودمان است».

    وقتی به این نقطه برسیم‌، دیگر هیچ رویایی در دلمان نمی‌پوسد و تبدیل به آرزویی دور و دراز نمی‌گردد. بلکه تبدیل به هدفی می‌شود که برایش قدم بر‌می‌داریم و قدم به قدم آن را می‌سازیم و همراه با تحققش ظرف وجودمان را رشد می‌دهیم. عزت نفس‌مان را می‌سازیم و هم خوب زندگی‌ می‌کنیم و هم کمک می‌کنیم تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد.

    مهم نیست هدفت چقدر بزرگ است، فقط کافی است باور کنی خالقی هستی که‌، با فرکانس‌هایت همه چیز را خلق می‌کنی.

    وقتی خودت و توانایی‌هایت را باور می‌کنی‌، وقتی باورهای قدرتمندکننده و هماهنگ با هدفت را بسازی‌ و با خواسته‌ات هم‌مدار بشوی‌، راه کارها‌، ایده‌ها و الهاماتی از راه می‌رسند‌ که قدم به قدم شما را در مسیر تحقق آن هدف هدایت و حمایت می‌کنند. این قانون جهان است. این برنامه خداوند است و این راه پیشرفت و گسترش جهان است.

    به همین دلیل است که جهان بیشترین حمایت‌هایش را همواره از افرادی می‌کند که بیشترین گسترش را ایجاد می‌کنند.

    جهان بزرگترین پاداش‌هایش را به افرادی می‌بخشد که با جدی گرفتن رویا‌های‌شان‌، بیشترین گسترش را ایجاد می‌کنند.

    تحقق اهداف فرمول ساده‌ای دارد:

    ۱. داشتن هدف‌های واضح و مشخص.

    ۲. ساختن باورهای هماهنگ با آن اهداف

    🌹🌹🌹

    دلم نیومد این متن پر از آگاهی رو نذارم چون

    نشون میده😍😍😍

    تموم موفقیت های بشر از درون یه رویای خیلی کوچیک شروع شده و باور کردنش و جدی گرفتنش و ثابت قدم در آن ، باعث موفقیت میشود و اینکه باید در این مسیر زیبا فقط به الهامات قلب گوش داد نه نجواهای ذهن ،👌

    باید چشم بینا داشته باشیم و حسد نورزیم به موفقیت دیگران چون خودمون رو از مدار ثروت دور میکنیم .👌

    آدم های موفق هیچ شاخ غولی رو نشکوندن ، فقط باور های خودشون رو عوض کردن ، پس وقتی اونا تونستن منم میتونم.👌

    به همون اندازه که ثروت به اونا نزدیکه به منم نزدیکه👌

    خدارو شکر بخاطر این همه آگاهی های زیبا و عالی

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    پرودگارا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید سی و ششمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢 روز سی و هفتم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۲/۰۶

    سریال تمرکز بر نکات مثبت (قسمت ۷) پیام Irma

    ============

    🌹🌹🌹🌹

    📌گاهی در زندگی، روبروی شرایطی قرار می‌گیریم که شاید در نگاه اول سخت و ناامید کننده به نظر برسد، اما اگر توانایی دیدن تصویر بزرگ‌تر را به کمک نگاه “تمرکز بر نکات مثبت” داشته باشیم، خیلی راحت همه چیز تغییر کرده و آرام می‌شویم.

    📌ایمان و امید به وهابیت دستی که همه ما را آفریده و در جهانش پرورده، به یادمان می‌آورد که این دست به اندازه قدرتش، بر ما مهربان نیز هست و حتی در اتفاقی چون طوفان ،زلزله ، سیل قادر است امید، برکت و زندگی را برایمان نوید دهد.

    📌طبیعت با همه پستی و بلندی‌هایش، با همه زیبایی و بلایایش، با همه تولد و مرگ‌هایش، فرصتی است برای پیاده سازی توحید عملی، فرصتی است برای تمرین توکل بر خدا، تمرین بازبینی رابطه‌مان با منبع و با انرژی‌ای که همه چیز از اوست.

    📌فرصتی است برای تمرین تمرکز بر نکات مثبت، در هر لحظه. تمرین اینکه “همه چیز خوب است!”. زیرا همین دستی که این طوفان‌ ، زلزله ، سیل را پدید آورده، قدرت ساختن دوباره زندگی‌مان را از هر شرایط و وضعیتی، در دست خودمان گذاشته . پس تنها کارما این است:

    📌همزمان که به این قدرت توکل نموده‌ایم و رویش حساب باز کرده‌ایم، یادمان باشد که تنها وظیفه‌مان، لذت بردن از هر لحظه به کمک تمرکز بر نکات مثبت آن لحظه است.

    📌این بالاترین توانایی است که می‌توانیم در خود بسازیم و بزرگترین توانایی است که برای ساختن زندگی‌ای بهتر، به آن نیاز داریم. زیرا اگر بتوانیم از تصویری بزرگ همه چیز را ببینیم، در خواهیم یافت، هر اتفاقی نهایتاً به رشد جهانمان کمک می‌کند. در نهایت اگر در آن اتفاق بمیریم، به منبع مان بازگشته‌ایم و اگر زنده بمانیم، از ما آدمی متوکل‌تر، صبورتر و با ایمان تر می‌سازد که هم می تواند خوب زندگی کند و هم کمک می کند تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد…

    و چقد لذت بخشه که در همه حالات آنقدر ایمانمان به اللّه قوی باشد که بگوییم هر اتفاقی بیفتد به نفع ماست ( الخیر فی ما وقع)

    و این حد از ایمان باعث میشود که اصلا نه نگران باشم نه ترس داشته باشم و فرمون زندگی رو میسپارم به اللّه و میگم خودت برون که به بهترین مسیر ها منو میبری و هدایت میکنی و به قدرت خداوند ایمان دارم.

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    پرودگارا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید سی و هفتمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2246 روز

    بنام خدای اول و آخر😍

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢 روز سی و نهم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۲/۰۸

    مصاحبه شما با استاد عباس منش – قسمت ۶-

    ============

    🌹🌹🌹🌹

    این مصاحبه با استاد ، تموم باور ها رو با هم داشت…

    از ….

    👌باور تکامل

    👌باور تمرکز

    👌باور توحیدی نسبت به خدا

    👌باور اینکه خداوند باطن و ظاهره

    👌باور اینکه خداوند اول و آخره

    👌باور اینکه خداوند همه چیه

    👌باور ثروت و فروانی

    👌باور اینکه خداوند تموم جهان رو برای انسان مسخر کرده

    👌باور فراوانی و نعمات زیاد در جهان

    👌 باور رهایی از خواسته و نچسبیدن به خواسته

    👌باور عشق و محبت به کسی

    👌باور اینکه که کارت عشقت باشه و عاشقانه کار کنی روی کارت و خستگی نفهمی

    👌باور این که جریان زندگی رو بسپاری به خداوندو میدونی که به بهترین جاها هدایتت میکنه و الهام میکنه بهت همیشه

    👌 باور به خدای درونت

    👌باور به روزه و نماز خوندن ، چه جالب الانم در ماه رمضان هستیم

    چقد هم زمانی داره .

    واقعا باید این رو بپذیرم که ارتباطمون با خدا به کسی ربطی نداره و به درون خودمون ربط داره

    و نماز و روزه و عبادت هرکسی فرق میکنه

    و در مسائل دینی باید تفکر کرد و خدا رو درک کنیم و رابطه زیباییی رو با خدا ایجاد کنیم تا لذت ببریم نه اینکه تقلید کنیم از کسی ،چون ما آزادیم و اختیار داریم و ما باید تفکر و تعقل کنیم و خدا رو بسیار عالی بشناسیم

    رابطه ما با خداوند کاملا شخصی هستش👌

    باید این فایل رو چندین بار گوش داد تا همه جوره تغییر کنی در تموم جنبه های زندگی👌

    ================

    خدای غفور رحیم شکرت

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    پرودگارا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید سی و نهمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    خاطره پارسا گفته:
    مدت عضویت: 3473 روز

    سلام

    روز ۴۰ ام

    احساس خوب من سالهاست که دارم روی این قوانین کار میکنم اما الان متوجه این اصل مهم شدم از این اموزه ها توی فایل ۱ راهنمای عملی استاد بارها در مورد احساس شادی و لذت میگفتید اما نمیدونم چرا متوجه نبودم و احساس میکردم تکرار طوطی واره باورها میتونه منو به خواستم برسونه اما حس خوبم ۲ از ۱۰ نبود این چند روز که انگار بیشتر متوجه حرفای استاد در مورد کانون توجه و احساس خوب میشم حس میکنم شاید ایراد کار من افتادن وسط این همه اطلاعاته ادم نمیتونه تقسم اعشارو یاد بگیره وقتی اصول پایه براش فهم نشده نیاز داشتیم همه ما به یه چهار چوب تا اینطوری از اطلاعات تلنبار نشه .اما خداوند رو هزاران مرتبه شکر که از هزاران دستش اون کلید گم شده رو پیدا کردم حالا میفهمم چرا بعضی وقتا نتایج فوق العاده بود بعضی وقتا هیچ احساس خوبه ادمو به همه خواسته ها میرسونه

    بسیار از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین ممنونم که این سفر رو فراهم کردن تا همه چیز مرور شه و این کلید طلایی که احساس خوبه گنجی بود که من پیدا کردم و این کلید میدونم که هر دریو باز میکنه این چند روز هر فایلی که گوش میدم تازه متوجه احساس خوب استاد میشم وقتی که به قول خودشون تو اون خونه داغون بندر عباس بودن احساس خوب داشتن و احساسشون باعث کار کردن باورها شد وگرنه منم باورهام سالهاست تغییر کرده اما احساس خوبه که نقش گاز ماشینو داره وگرنه یه ماشین لوکس اگه حرکت نکنه به چه دردی میخوره.استاد احساس میکنم واقعا این فکوس روی باورها مرحله دومه اول احساسه چون باورها فقط یه مقدار کمی حسو میتونه خوب کنه اگه ندونی چقدر لذت بردن از زندگی مهمه

    از خدای خودم ممنونم بخاطر هدایت شدن و حرکت کردن و یاد گرفتن که واقعا لذت فوق العاده ای داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حسن مختاری گفته:
    مدت عضویت: 2206 روز

    من همیشه این مسأله تومغزم می چرخید که انسان بعد از مرگش همه واقعیت و حقیقت برای او آشکار می شود ولی حالا فهمیدم که همه اتفاقات چه خوشی چه ناخوشی را خودش به وجود میآورد تمام سوال جواب در وجود خودش هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نگار مکاریان گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    امروز 6تیر99 حال عجیبی دارم یهو به خودم اومدم دیدم من یه ماه که دیگه ناراحتی هام طولانی نیست شاید به دقیقه برسه سریع حالم رو عوض میکنم اصلا عوض میشه قبلا مدام توی ذهنم بازی می‌کرد اون مسعله ناراحت کننده روزها با همه در میون میزاشتم الان خیلی چیزها میگذره من دارم رشد میکنم من متوجه شدم دارم رشد میکنم خدایا سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    شیما ولیان گفته:
    مدت عضویت: 2021 روز

    باسلام خدمت استادعزیز،چه خوبه خدا مارودرمسیردرست زندگی قرارمیده ومن ازفایلای شما مسیرپرازشرک خودم روفهمیدم وجاداره اینجا خاضعانه خداروشکرکنم که دستی ازدستان پرمهرش رودرمسیر زندگیم قراردادوخودم روپیداکنم ودرمسیری زیباباشماهمسفرباشم خدایاهزاربارشکرت

    من باخودم وخدای جانم یکی شدم وتوی مسیرام فهمیدم نشدوجود نداره فقط اگرتوی مسیری انجام نشدچه بهترچون خدا این راه وصلاح نمیبینه ودری پراز نوروعشق رابرام درنظرگرفته شکرت خدای جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمانه ی خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    به نام خدای مهربان… من یک ماهی هست به گمانم که واردسایت شدم،من اصلاتاحالااین بخش ندیده بودم،همین فایل 41تعریف قانون جذب!! چه قداستادساده بیان کردند. وبه یادمون آوردند،الهی شکر.. من بعدورودبه این سایت فهمیدم باورچی هست، همون چیزی که بهش اعتقادداری!پس چراوقتی خدادرقران گفته برمن توکل کنیدکه من کفایت میکنم همین جمله واسه یک عمرزندگی راحت به نظرمن کافیه…هرچی هم تواین سایت پرسه میزنم واین وربه اون ورمیرم انتهایی نداره،، هرروزبهترازدیروز،خدایاشکرت که منوبه این سایت که مال خودته هدایتم کردی… همه چیزخودته وتوهمه چیزی… ماهی هستیم غرق درآب.. چیزدیگه ای به ذهنم نمیرسه که رابطم باتورووصف کنم درحال حاضر!!! الهی شکرت🕋💖🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    هاله ریاحی گفته:
    مدت عضویت: 2482 روز

    سلام استاد بزرگ من

    این چیزایی که تو این فایل گفتید

    باید با طلا نوشت و قاب کرد زد به دیوار

    یک جای جلو چشم

    واجبه برای هر انسان این نکات

    دقیقا مشکلاتم از زمانی اغاز شد که نتونستم بااولین مشکل ذهنمو کنترل کنم

    و یکی یکی بهش اضافه شد

    اما غمی نیست

    اون زمان بلد نبودم و آگاهانه نبود کارم

    اما الان تو این جزیره ی گنج هستم و دارم جدی و متعهد جلو میرم

    شاخ و برگای اضافم به یاری خدا حذف شده

    واقعا انگار فرش قرمز زیر پام پهن شده که شروعی داشته باشم با ورژن پیشرفته تر از رشد شخصیم

    این حرکتهای زیبای مریم خانم به منزله همون فرش قرمزه

    اول خدای مهربونمون مریم خانم رو هدایت کرد برای بروز رسانی فایلها

    و بعدشم شروع این سفرنامه

    خدایا شکرت شکرت بخاطر این همه نعمت این اساتید عزیزم

    که دارن با همراهی هم ما رو برای تعلیم و رشد ، هدایت می کنن

    اونها دستان هدایتگرت هستن

    حس میکنم وارد جزیره شدم فرش قرمز هم پهنه و مریم جان تابلوها را داره یکی یکی نشونم میده

    میگه روز اول از این طرف بیا ، روز دوم از این قسمت عبور کن …

    خیلی زیباست … خیلی

    زندگی برام خیلی زیبا شده بااینکه شاید ظاهرش با قبل فرقی نکرده اما این منم که یاد گرفتم تو دیدن زیبایی ها از کاه کوه بسازم و تو دیدن نازیبایی ها از کوه ،کاهم نسازم

    شما یادم دادین

    شما از طرف خدا اومدین تا بما بهشتی شدن رو آموزش بدین

    💠

    مریم جان داشتم به این فکر میکردم که درسته مریم خانم تو شرایطی که همه چیز عالی بود با استاد و قوانین اشنا شدن و همه چیز تا حالا شکر خدا عالی بوده

    اما همین که از نظر فیزیکی از خانواده و شهرشون دور هستن اینم کنترل ذهن می خواد تا تو حس بد نرید

    و میبینم چطور دارید مدام خودتونو با فعالیت در راستای قوانین و هر روز بهتر بودن ، از فضای انرژی های منفی دور می کنید

    واقعا حسم عالی شده به سایت به این سفرنامه

    بعد از این اتفاقای زیبای اخیر

    💠

    اون شخصیت کمال گرا و باهوش که اتفاقا همه در طول زندگیش از معلم بگیر تا خانواده و فامیل و حتی بعد ازدواج خانواده شوهرم که بهم میگفتن تو چقدر باهوشی … حالا فهمیده اتفاقا همین کمال گرایی و باهوشیش خیلی جاها بهش ضربه زد

    باید رها بود باید اتفاقا گاهی هوشتو بزاری کنار و ذهنتو بسپاری دست خدا

    باید تجزیه و تحلیلای منطقی و استدلالای ذهنیتو خاموش کنی

    باید دو دو تا چهار تا رو فراموش کنی و فرمون رو بدی دست خدا

    بگی خدایا من هر چی ام که فکر کنم و استدلال کنم اخرش نمیتونم احاطه تو رو پیدا کنم

    و این یعنی آرامش محض

    باور به اینکه خدا حتما هدایتم میکنه

    و این چقدر در تضاده با نظریه غالب جامعه که میگن باید زیرک باشی مردم قالتاقن باید حواست جمع باشه کلاتو باد نبره … و اون جوری بودن چقدر استرس داشت چقدر بدبینی به عالم و آدم داشت و نتیجشم اتفاقات بد

    خودمو یادم میاد که هر وقت کاری داشتم باید انجام میدادم انکار میخواستم کوه بکنم اونقدر بهم فشارروحی و جسمی وارد میشد

    اما حالا براحتی آب خوردن میرم و کارها رو با توکل و تقسیم کار با خدای حمایتگرم انجام میدم باآرامش🌤

    باورم نمیشه چند روز قبل رفتم یه خریدی کنم که طرف مقابل رو اصلا نمیشناختم اونم منو دفعه اول بود میدید و نمیشناخت

    یک ملیون و سیصد پول کم داشتم که فرداش میومد بحسابم

    اصلا باورم نمیشه اون خانم بهم بگه

    ( من قبولت دارم )باشه فردا برام بریز…

    اخه چجوری … تو که نه منو میشناسی و اگرم برم که دسترسی بمن نداری

    باورم میشه همش کار خداست آدمایی میاره اطرافم که از جنس خودش هستن

    واقعا استاد اینکه میگید اگاهی هایی که اینجا هست هزاران برابر ارزش وارد زندگیتون میکنه درکش میکنم یعنی چه

    آرامشم توکلم حال خوبم انجام شدن کارهام به خوبی و راحتی ، اینهمه آدم خوب ، هرجا میرم آدمای خوب همونجا هستن … و هزاران نتیجه که مجال گفتنش نیست

    یه داستانی دارم که یکم ترسناکه نمیدونم بگم یا نه ،چون ممکنه خیلیا بترسن اما من با ایمان بخدا همواره ترسی رو از خودم دور میکنم که هر کسی بفهمه حتما میترسه

    اما این فقط قدرت ایمان بخداست

    زیر سایه حق باشید🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: