اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

827 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدامین لطیفی گفته:
    مدت عضویت: 2298 روز

    واااای استاد ترکوندی به خداوندی خدا اگر فقط همین یه فایل و با قیمت پنجاه میلیون تومن به عنوان محصول ارائه میکردید و فقط به صورت گلچین چند دقیقه از این فایل میذاشتید تو سایت و من گوش میکردم حاضر بودم پنجاه میلیون بدم که همین یه فایل و داشته باشم فوق العاده بود فوق العاده بود ممنون که به حرف دلت و الهاماتت گوش میکنی که باعث میشه الهامات جدیدی به ما بشه با همین فایل و بهتر درک کنیم قانون و فکر خدا رو بهتر بتونیم بخونیم٫٫همیشه از خدا میخام ظرف وجودیم و واسه دریافت این آگاهیها بزرگ تر کنه زندگی واسه من فقط شده لذت و لذت و لذت خدایا شرکت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    مرتضا استیری گفته:
    مدت عضویت: 2820 روز

    سلام استااااااد٫

    این فایلو بار اول سر ناهار زدم گوشم و زیاد کردم که صدای منفیگرایان محترم نرسه بهم و دفعه دوم ۴ساعت بعدش و البته با یادگیری کلی نکته ی جدید ۰_۰

    اومدم بگم الان که امتحانات ترمه من پشت سر هم هر امتحانی رو +۱۸٫۵ میارم ٫٫٫

    طبیعی نیست ، از آن رو که در طول سال یک سوم نمره ی الانم رو میگرفتم ٫٫٫

    انقدرررر عرق ذهنی ریختم تا بعد از ماه ها آنالیز ، ۷ تا ترمز تحصیلی وحشتناک قوی پیدا کردم که البته من تازه اول راه بودم و حریفم تو رینگ بوکس ، تازه از حالت نامرئی به مرئی تبدیل شده بود ولی این مسئله چیزی از قدرتش کم نمیکرد ،

    واس همین انقدر رو خودم کار کردم که جدید بسازم و قبلیا بشکنه ، که عید متفاوتی رو تجربه کردم ٫٫٫

    منفیگرایان محترم گفتن تعطیلاتو هیچی نخوندیا ٫٫٫ و البته که خبر نداشتن درونم عجب کار های ثقیل و پر گرد و خاکی داره رخ میده ٫٫٫

    از قدیم گفتن اگه میخای نتیجه ی خوب بگیری باید استادی داشته باشی که خودش نتیجه ی خوب گرفته ٫٫٫

    بقیشو نگم دیگه^_-

    و این حرف استاد همیشه تو مغزم اِکو دار میشه : وقتی شما درست رو خودت متعهدانه کار میکنی نتایج خودش رخ میدهد ینی باید رخ بدهد ٫٫٫ شما رو اینجا سرمایه گذاری کن فقط٫٫٫

    تو همین فایلم یجا آروم میگه هیچی اون بیرون نیس بعد با خودش میگه نه خیلی مهمه یهو فریاد میزنه خیلی جالب شد واقعا استادِ فنّ بیانِ سید حسین خدا بوده فکر کنم ٫٫٫

    خوب دیگه هر چه خواست دل وسیعم گفتم ٫٫٫

    راستی اگه دیدگاه قبلیمو چک کنین میبینین که اومدم با اعصابی خورد امضا زدم که میرم و کار واقعی رو باورا رو شروع میکنم ٫٫٫ به افتخار خودم با تمام وجود دست میزنم که متعهدانه کار کردم و چون کلا ۱۷٫۵ سالمه زیاد بال بال نزدم واسه تخریب باورای مزخرف ، بچه ها بهتون یقین ۸۰۰۰% میدم که اگه متعدانه و متراکم و غلیظ و پر ملات و بدون توقف رو خودتون کار کنین و توی کلام و تصویر و نوشتن و فایل ضبط شده ی خودتون و ٫٫٫ شنا کنین ، خیلی دیر بشه و خیلی باورای منفی تون کرگدن باشه و سخت از بین بره ، سه سال دیگه دارین واسه دور و بریا ، کلمه ی میشود رو تفسیر میکنین ٫٫٫

    اون موقع خنده هاشون تموم میشه ، خنده هایی به رنگ استهزاء ٫٫٫ ما یاتیهم من رسولٍ اِلّا کانو به یَستَهزِئون ٫٫٫اگه واقعا میخواین پیام آور توحید واسه قومتون باشین ، بدونین این خنده ها ینی راه درسته و البته که سید خودش گفت : دوس دارم به اینچیزا فکر کنین ٫٫٫ که چرا آفت میاد سراغ درخت خوبا ؟!! به درختای بی حاصل چرا کاری نداره و یبارم ندیده که آفت بزنن؟! خدایا سپاسگزارم٫خلاصه من نتیجه ای که میخواستمو گرفتم ، اگه همین مقدار رو بحث ثروت کار میکردم الان کلی پول داشتم ، ولی بلخره سرمایه گذاریه دیگه ٫٫٫ تو قسمت ۱۷ مصاحبه یجا استاد میگه تمرکز تمرکز تمرکز تمرکز ٫٫٫ همه چیزه _واقعنم داستان همینه تا وقتی همه چیو خواستم ، تو همه چی چند سانت جلورفتم ٫ اما الان پیشرفتهای کیلومتری رو دارم میبینم و لذت میبرم و حالا میفهمم که استاد توی ک٫٫رویاهایی که رویا نیستن چرا بزرگ ترین سپاسگزاریش واسه اینه که قوانین از ثبات وحشتناکی برخوردارن٫

    الان فکر کنم خود این کامنته یه فایل شد ٫٫٫ من که اینو میندازم تو WORD و بعدا خیلی میخونمش اگه لذت بردین و یقینتون

    چندهزارم بیشتر شد نظر بزارین تا این پروازِ دسته جمعی ، در ارتفاعات بالاتری رخ بده ، سپاس از سید حسین که مثل پیامبر حریص علیکمه ، و از هر فایل ، هم باکیفیتشو میزاره هم بی کیفیتشو میزاره هم صوتشو میزاره هم خلاصه ی متنی شو٫٫٫

    خدایا سپاسگزارم که تو کافی هستی ٫٫٫ سپاسگزارم که قراره واسم ماشین شی ، همسر شی ، مُلک شی ، مِلک شی و ٫٫٫

    در پناه الله یکتا شاد ، پیروز ، موفق ، عزتمند ، لذتمند ، لاکچرمند ، سلامتمند ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید ٫

    برم برای عمل به الهامات جدید ٫٫٫ فعلا ، خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    رسول گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز، خانم شایسته که ایشون هم استاد هستند و اعضای خانواده بزرگ عباس منش

    میخواستم یک داستان همراه با یک ایده تعریف کنم

    من سرباز معلم هستم (این سربازی هم واقعا داستان عجیبی داره که چطوری معلم شدم) و بعدازظهر ها برای کار میرفتم بنگاه املاک به عنوان مشاور کار میکردم این دوست ما که رییس دفتر بود فقط حرفهای منفی میزد از صد کلمه که می‌گفت ۹۹ تاش بدوبیرا برای همه چی از دولت بگیر تا مردم مذهب خدا پیامبر …. و هر روز این کارش بود من نزدیک به ۷ ماه کار کردم و در نهایت بدون اینکه خودم بخوام(توجه کنید برخلاف میلم) از دفتر اومدم بیرون تصمیم یک لحظه گرفتم و دوستم هم اصلا دلیل نخواست که چرا میری و بعداً چندین بار خواستم دوباره برگردم نشد و چند باری هم دوستم خواست برگردم بازم نشد. قوانین رو نمی‌دونستم و نمی‌دونستم چرا این اتفاقات برام افتاد تازه فهمیدم که بخاطر این بوده که خدا می‌گفته جام اونجا نیس داشته هدایتم می‌کرده.

    من یک ماهی هست که دارم روی خودم کار میکنم و هر روز صدای استاد تو گوشمه حتی شب که می‌خوابم با هندزفری می‌خوابم دو هفته پیش ایده ای اومد که تو املاک کار کنم ولی به صورت سیار( اسمی که خودم روش گذاشتم) یعنی مشتری و فایل (خونه زمین مغازه ) خودم پیدا کنم و فقط قرارداد رو در دفتر املاک بنویسم همون روز اجراش کردم رفتم املاک قبلی که کار میکردم با دوستم صحبت کردم گفت بیا ولی پورسانت ۳۰ درصد بهت میدم به ذهنم افتاده بود پورسانت ۵۰ درصد بهش گفتم خندید گفت نه

    اومدم ی املاک دیگه و این دفعه یکی از همکارای مدرسه هم اونجا بود قبلا با اون صحبت کرده بودم ایشون با رییس دفتر املاک صحبت کرد بنگاه دومی قبول کرده بود و شب همکارم تماس گرفت گفت ۵۰ درصد رو قبول کرده ولی میگه مالیات و ارزش افزوده از پورسانت کم می‌کنه گفتم نه ۵۰ درصد خالص بدون هیچ حرف و حدیثی (اینا بخاطر فایل های استاد بود وگرنه همون ۳۰ درصد رو قبول کرده بودم) خلاصه قبول کرده بود و من به عنوان مشاور املاک سیار بدون اینکه برم تو بنگاه بشینم شروع به کار کردم به خدا گفتم این قدم اول حالا چطوری فایل پیدا کنم و جالب همون موقع جواب بهم الهام شد.

    روش قدیمی برای فایل پیدا کردن این بود که از فایل های خوده بنگاه استفاده کنم و چون من قرار بود سیار باشم مشتری و فایل پای خودم نمیشد. یا اینکه برم خونه به خونه زنگ بزنم و از مدیر ساختمان فایل خالی اگه موجود باشه بگیرم و این چون کار زیاد می برد و بیشتر مواقع افراد ناراحت میشدند قید این روش رو هم زده بودم( راحت طلبی استاد یادم اومد) ولی جواب خدا چقدر برام جالب بود.

    و این بود.

    آگهی بزار و بگو که من میتونم در این منطقه برای مالکین محترم مستاجر و خریدار و برای خریداران و مستأجران بزرگوار خونه پیدا کنم و انجام دادم و هر روز باهام تماس می‌گرفتند (باور کنید هر روز تماس می‌گرفتند فقط از شهر و منطقه خودم نبود از شمال کشور هم تماس داشتم) یا خونه میخواستن یا مستاجر و خریدار میخواستن.

    روز دوم من ی قرارداد نوشتم و رییس دفتر ۴۰۰ هزار تومن برداشت و منم ۴۰۰ هزار .

    واقعا جواب داد.

    البته فهمیدم که علاقه ی به املاک ندارم چون شنیده بودم که پول تو املاک هست رفته بودم سراغش ولی بدونید که جواب داد.

    این مطالب رو نوشتم تا بگم که اگه ایده اومد به ذهنتون فقط انجام بدید فکر نکنید.

    فکر نکنید که باید سرمایه داشته باشید، ایده باید خفن باشه، نه .

    من یک ریال هم خرج نکردم و ایده ای هم که داشتم اصلا چیز خفنی نبود ولی در عرض ۵ روز ۴۰۰ دریافت کردم.

    حالا دارم روی علاقه ام کار میکنم مطمئن هستم جواب صد در صد خواهم گرفت.

    ببخشید اگه طولانی شد.

    امیدوارم مفید واقع بشه

    باتشکر محمد رسول

    در پناه الله یکتا شاد، ثروتمند،سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      رسول گفته:
      مدت عضویت: 2275 روز

      سلام

      ی جمله ای به ذهنم اومد که بنویسم

      جایی که گفتم، خدا گفت آگهی بزارم این جواب در حد باور من بود و گرنه اگه باور قدرتمند داشتم خدا می‌گفت بریم بنگاه تمام خونه های منطقه رو هم میفروشم و هم میخرم٫

      یعنی برات هم خریدار میشه و هم فروشنده

      پس حواسمون باشه که ایده در حد باور ما به ما الهام میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    سلام به استاد عزیزم استادی که با قلبش با ما سخن میگوید نه با ذهنش…

    میخوام هدایت بشم این کامنت رو با قلبم بنویسم نه با ذهنم …بیشترین موضوعی که در این فایل ذهن منو درگیرش کرد علاقه بود اینکه آیا واقعا کاری که دارم علاقم هست یا نه …خیلی با خودم صحبت کردم همینطور با عزیز دلم در مورد خودم پرسیدم و متوجه شدم آره واقعا علاقمندم برای همون 6 سال با پشتکار این مسیر مهارتیم رو ادامه دادم …حتی زمان هایی که ثروتی از شغلم خلق نمیکردم ساعت ها براش زمان میزاشتم حتی زمان هایی که تمام خانواده مخالف شغل من بودند اما باز هم من عاشق این شغل و مهارت بودم و ادامه دادم…اگر نتایج بزرگ مالی ندارم بخاطر باورهای نادرستم بوده بخاطر شغلم نبوده …درسته شغل من مستقیم ربط داره به پول اما فقط بخاطر پول نیست من عاشق تحلیل کردن و تشخیص دادن روندهای قیمت هستم …

    من عاشق نمودار ها هستم روزهایی هست ناخودآگاه 6 ساعت تا 10 ساعت با عشق زمان میزارم و لذت میبرم بدون اینکه متوجه بشم که چقدر زمان گذشته …

    یادم میاد 6 سال پیش علاقه های خودمو نوشتم رستوران بود ،موبایل فروشی بود ،خریدو فروش ماشین بود و معامله گری در بازار سهام بود

    از بین اینها بدلیل اینکه خیلی حس خوبی نسبت به قیمت ها و نمودار ها داشتم شغل معامله گری در بازار سهام رو انتخاب کردم و با عشق ساعت ها روزها صرف اموزشم کردم و کمتر از 2 سال میلیاردر شدم ،اما بدلیل شرکی که داشتم و عدم ناآگاهی که داشتم با سراومدم پایین … و بعد تسلیم خداوند شدم و خداوندم مدتهاست هدایت کرده به این سایت ارزشمند تا متوجه بشم بدون الله یکتا هیچی نیستم و باید به خودش همواره وصل باشم تا نتیجه خلق کنم …

    مثل همون زمانی که با توحید و کار کردن روی مهارتم رشد کردم ولی من بعد از موفقیتم ربطش دادم به خودم و مهارتم نه به خدای خودم .

    این فایل دوباره بهم یاداوری کرد که مهدی اگر هر چقدر هم تو مهارتت رشد کنی حتی عاشق مهارتت باشی ولی اگر مشرک باشی هرگز نمیتونی از کارت خلق ثروت کنی همچیز خداست ،در مهارتم اگر نکته ای بهم گفته میشه اون من نیستم اون خداست که به من گفته اون گفتگو ذهنی هایی که در ذهنم گفته میشه که این فرصت خوبه به این دلایل و این فرصت ها خوب نیست به این دلایل مهارت من نیست مهارت الله یکتا هست که داره برای من منطقی میکنه که وارد فرصت های جدید بشم و رشد و پیشرفت بیشتر کنم و لذت بیشتر و ثروت بیشتر رو تجربه کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    محمدامین براهویی گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم و استاد عزیزم استاد الان خیلی خوشحالم که این کامنت رو میزارم استااااااد خیلی عاشقتم تو عشقمی. راستش من خیلی وقته واسه فوتبال میخوام برم خارج کشور ولی نمیشه به خاطر ترمز هایی که داشتم چند وقتی هست که خداوند الهام میکنه بیام ترمز ها رو پیدا کنم امروز اومدم ساعت پنج بعد از ظهر شروع کردم به پیدا کردن باور های اشتباه خودم دقیق 34باور مخرب پیدا کردم خودم هنگ کردم که خدایا اینا کجای ذهنم بوده من خبر نداشتم. بعد اومدم شروع کردم به نوشتن کد های مناسب برای رفتن به خارج کشور . یکی از باور های محدودم این بود که افرادی که تو دنیای فوتبال معروف این هستن نمیشه با من ارتباط داشته باشن من اومدم کد مناسب براش رو نوشتم تمام کردم نوشتن کد ها رو و بلافاصله به صورت صوتی ضبط کردمشون که رو باور هام کار کنم داشتم صدامو ضبط میکردم بهم پیام اومد که یه نفر تو اینستا گرام پست هامو لایک کرد فایل صوتی که تمام شد رفتم اینستا گرام رو چک کردم دیدم یکی از اشخاص معروف فوتبال نمایشی که امریکا زندگی میکنه اومده لایکم کرده خدا شاهده اینقدر خوشحال شدم که خواب از سرم پریده که استاد میگفت همین که شما سعی میکنید تغییر کنید نتایج مشخص میشه لایک اون آدم معروف برام زیاد اهمیتی نداشت این منو خوشحال کرد که هنوز تمرینات خودم رو باور هامو شروع نکردم نتیجه اومد خوب خیلی خوب معلومه همه چیز باور هست ببینید من الان هیچی ندارم فقط خدا دارم و باور هام ببینید در آینده چی میسازم . استاد جای تشکر از شما رو داره به خاطر فایل های رایگان . فایل های رایگان استاد رو نگاه میکنیم به خدا فایل های رایگان استاد میلیونی قیمت داره من کلی چیز از همینجا یاد گرفتم و کلی نتیجه گرفتم هنوز محصول نخریدم ولی به زودی میخرم مطمئنم

    استاد مرسی و جا داره پروردگارم رو هم خالصانه شکر کنم عاشقتونم در پناه الله یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    احسان چیانی گفته:
    مدت عضویت: 2598 روز

    سلام استاد عزیزم

    راستیتش اینقدر این فایل شما را نگاه کردم که خوابم برد تویه خواب شما را دیدم که یک خونه بسیار بزرگ داشتید، حالا در خارج از کشور یا در ایران بود را مطمئن نیستم و یه جایم حتی امواج دریا را که به ساحل برخورد میکردند میدیدم .اون خونه تمام وسایل زندگی را داشت اولش که میخواستی وارد بشی تاریکی زیادی همه جا را پوشونده بود اما همینکه یک قدم به سمت جلو بر میداشتی روشن و روشن تر میشد تویه خونه یه بالکون بود که حدود 5متری ارتفاع داشت شما رفتید اونجا گفتید من الان میام ولی حقیقتش را بگم من هم اومدم دنبال شما که یواشکی دیدم داشتید لباس هایتون را عوض میکردیدبعدش شما اومدید پایین ، شما گفتید که میخواهید دست هایتون را بشویید و وقتی برگشتید به من گفتید که یه زمانی تویه همین خونه مسجر بودید و حالا خریدمش و دوتا سوال پرسیدید: که کجاها میخوای بری و هدفت چیه؟

    من به حالت برره ای گفتم وخوام برم کالیفرنیا و ثروتمندترین آدم اون شهر بشوم ولی استاد شما بشدت با نگاه مسمم وبا انگیزه به من گفتید که هدف هات خیلی خوبیه و با آرزوهایت زندگی کن و من تو خواب افکار پاک استاد را حس کردم که مثل یه بچه افکار سالم و پاکی دارد و در آن واحد خیلیم جدی بودند ، خلاصش که گفتم : استاد میتونم ازتون اجازه بگیرم و برم دستشویی که سری تکان دادید و من دوباره و دوباره تکرار کردم و استاد بشدت خشمگین شدند و به من گفتید که لازم نیست اینقدر اجازه بگیری تا این حد کم رویی اصلا چیزه خوبی نیست و اضافه کردند که اگر چیزی میخواهی درخواست کن این خیلی چیزه خوبیه و بعدشم استاد یه باره ناپدید شد. . و من از پشت بام خونه خودمون سردر اوردم.

    تعبییر : تو این که من یه کم آدم کم رویی هستم هیچ شکی نیست و در خواب استاد به خوبی بهم فهماند که باید دست از کم رویی بر دارم و اگر چیزی یا خواسته ای دارم اون را مطالبه کنم با قدرت .

    زمانی که با استاد هستید سعی کنید تا اونجا که میتونید این قوانین را جدی بگیرید چونکه با این کار مطمینأ.. به تمام خواسته هامون میرسیم

    و در آخر که استاد به خوبی توانایی کنترل ذهن خودشون را دارند .

    حالا این خواب من بود و دوست داشتم که خودمم این طور تعبیرش کرده باشم .

    از این فایلم هر چی بگم که با طروات روح استاد آماده شده با ذوق و شوق استاد مخلوط شده کم گفتم فوق العاده بود .

    به نظرم این فایل جزوء یکی از بهترین محصولات استاد هستند من که به شخصه ازشون بهترین استفاده را میکنم .

    استاد من خودم متوجه هستم که نسبت به بچه هایی که با شما مدت بیشتری است آشنا شدند و یا اون دسته از بچه هایه که از محصولات شما استفاده کردند فرق باورهایم یه کوچولو است ولی با این حال از چیزی که هستم ناراضی نیستم برعکس خیلم راضیم و میدونم که باید مسمم تر و با قدرت بیشتری این مسیر را ادامه دهم و اینکه تا حالا خودمم آمادگیش را نداشتم اما از حالا به بعد از خدایم میخواهم که دوره روانشناسی ثروت 3 را برایم آماده کند و دیگر چی بگویم جز اینکه سپاس گزار خداوند هستم ، میدونی استاد من یه دفترچه شکر گذاری دارم که هر روز بابت یه چیزی که در زندگیم دارم از خداوند تشکر میکنم و حالا برای بودن در این سایت و بنیان گذار این سایت سپاس گذار خداوند هستم .

    استاد عزیزم بازم تشکر میکنم که وقت میزارید واین فایل ها را برای ما و تمامی بچه های این خانواده آماده میکنید.

    ممنون از شما استاد عزیز که این کامنت را مطالعه کردید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3833 روز

    به نام خدا عزیزانم سلام

    امروز داشتم می خوندم یهو یاد قضیه پیامبر و مشرکان مکه افتادم که پرسیده بودن اگه راست میگی از اصحاب کهف بهمون بگو

    و پیامبر هم میکه فردا بهتون می گم و میره میشینه منتظر که جبرییل کی میاد و جبرییل فکر کنم تا ۱۰-۲۰ روز بعدش نمیاد و بعد که میاد به پیامبر میگه : وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا ﴿۲۳﴾ و زنهار در مورد چیزى مگوى که من آن را فردا انجام خواهم داد (۲۳)

    إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ وَاذْکُرْ رَبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا ﴿۲۴﴾ مگر آنکه خدا بخواهد و چون فراموش کردى پروردگارت را یاد کن و بگو امید که پروردگارم مرا به راهى که نزدیکتر از این به صواب است هدایت کند (۲۴)

    میگه نگو فردا انجامش میدم و بگو اگه خدا بخواد انجامش میدم؛ یعنی چی؟

    یعنی قانون رهایی تو درخواستت رو بگو بعد بسپر به خدا و بدون وقتی مدارت آماده باشه خود بخود وحی میاد تو فقط بشین و از زندگیت لذت ببر

    حالا پیامبر چیکار کرده بود؟ صد در صد ذوق و عجله داشته و در حات اضطرار بوده؛ پس کی میاد پس کی میاد؟ من باید هر چه زودتر وحی رو دریافت کنم و از این جور افکار و صددرصد آرامشش رو از دست داده بوده و وقتی با خود درونش با خدای درونش متصل نبوده صد درصد امکان دریافت وحی رو نداشته و برا همین انقد طول میکشه تا یاد قانون میفته آرامشش رو به دست میاره اونوقت وحی میاد٫

    واقعا قانون حقه و خداوند چقدر قانونمند و عادله که پیامبر خودش ممکنه دروغ گو بشه ولی از قانون تخطی نمی کنه و میذاره هر وقت ظرفش آماده بود بهش وحی می کنه

    حتی خود منم امروز ظرفم آماده شد و این قصیه رو فهمیدم چیزی که بارها و بارها خونده بودمش و همش برام سوال بود این کجای قانونه و امروز فهمیدمش به لطف خوای مهربان

    واقعا این ماه بهترین ماه زندگی منه و واقعا هر کس که دنبال هدایت باشه خداوند هدایتش میکنه و راه هارو نشون میده” وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ ﴿۶۹﴾ و کسانى که در ما کوشیده‏ اند به یقین راه ‏هاى خود را بر آنان مى ‏نماییم و در حقیقت ‏خدا با نیکوکاران است (۶۹)”

    حتما یه بار قرآن رو بخونید واقعا حق با استاده تمام قران تمام ایات قران داره قانونو فریاد میزنه و این نهایت عدل خدا و تنها راه اجرای عدالت بوده و هست تا منی که در ایرانم با کسی که در امریکاست با کسی که در ژاپنه با کسی که در آفریقاست به یک اندازه به خدا به ثروت به نعمت و به موفقیت و خواسته هام فاصله داشته باشم به اندازه باورهام به اندازع فرکانس هام و هروقت اراده کنم و باور های مناسب رو ایجاد کنم و فرکانس خواسته رو بفرستم اونوقت به تمام خواسته هام برسم فارغ از جایی که دارم فارغ از کشوری که در آن هستم خداوند همه رو خودش حل می کنه تمام کارهای بقیه به عهده خداست وظیفه من تنها و تنها اعلام خواسته ساخت باور مناسب با خواسته و ارسال فرکانس خواسته و در نهایت انجام قدم هاست تا رسیدن به مقصد و خواسته٫

    قانون رهایی کاملا در قسمت اول دوره راهنمای عملی دستیابی به رویا ها شرح داده شده

    موفق و موید باشید ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    پروين تيلور گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان و یاران هم فرکانسی مهربونم?????

    خیلی ممنون از صحبت های فوق العاده شما مثل همیشه

    در مورد تبلیغ من از بچگیم همش از خانوادم میشنیدم که هر کی زیاد تبلیغ میکنه بدون کارش خوب نیست و امکان نداشت بابام محصولی که تو تلوزیون اینا تبلیغ میکردن تهیه کنه، خب این شده برای من یه باور که عمرا تبلیغات ماهواره یا هرجایی نظرمو جلب کنه( فکر میکنم یه باور درست دارم اونم اینه که تبلیغ نکنی کارت درست تره و درامدت بهتره) :D

    حالا تاثیرات این باورمو دیدم چن سال پیش و اون موقع خبر نداشتم جریان چیه فقط بلد بودم خود هیپنوتیزم کنم صبح ها وقتی از خواب بیدار میشدم و شب ها موقع خواب ولی خوب کار اصلی رو باور میکرد٫٫٫

    من چند سال پیش اوایل دوران کارشناسیم تفننی رفتم دوره آرایشگری و اون موقع دوسه تا از بچه های خوابگاه جلو در خوابگاه و کوچه خوابگاهمون و داخل ساختمان چنتا آگهی چسبونده بودن که کار آرایشگری میکنن و به فلان طبقه و فلان اتاق مراجعه کنید٫٫٫ منم تاازه ماه اول دوره م بود نمیدونم از کجا بچه های خوابگاه فهمیدن دوره میرم شاید باورتون نشه از کلاس میرسیدم مسئول خوابگاهمون میگفت چن تا از دخترا دنبالت میگشتن واسه کار آرایشگری منم میخندیدم میگفتم من که هنوز حرفه ای نشدم:))) یا صبح ها با صدای در زدن دوستان بیدار میشدم میومدن واسه یه کار آرایشگری سراغم و ( منم از هیچکس هزینه دریافت نمیکردم چون هنوز مدرک نگرفته بودم همشون با زور هزینه میدادن بهم و پسم میدادم قبول نمیکردن اکثرشون) خلاصه تو یه ماه اینقدر مشتری واسه انواع کار آرایشگری اومدن سراغم و تو مواردی که بلد نبودم با خودم میبردمشون آموزشگاه مربیم یاد میداد و انجام میدادم بازم هزینه شو بهم میدادن( تاکید میکنم من اصلاااا قبول نمیکردم و از ته دلم و دوستانه انجام میدادم ولی اصرار داشتن بدن و جالبتر که از چن نفر که کارشون آرایشگری بود خیلی تخفیف میگرفتن! خلاصه اینا همش کار خدای مهربون و رزاق بود و من تو اون ترم خیلی درآمد داشتم تو چند ماه البته خیلی کم قبول میکردم، حالا بعد از چند سال که کلا دختری هستم با باورهای داغون مخصوصا تو اعتماد به نفس و در تلاش هستم تا بهبود بدم و عوض کنم باورهامو و فقط سفرنامه و فایل های رایگان رو تهیه کردم، امید دارم که وضعم خوب بشه و بتونم دوره هارو خریداری کنم، از همتون ممنونم که کلی چیز ازتون یاد گرفتم و مخصوصا استاد جونم و خانم خوشگلشون

    سلامت و ثروتمند و خوشبخت باشید??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      عبدالناصر گفته:
      مدت عضویت: 3052 روز

      خانم پروین تیلور عزیز سلام.

      چه کامنت زیبایی، ممنون که تجربه خودتون رو با ما به اشتراک گذاشتین، خوندن کامنت شما نظر من رو هم در مورد تبلیغات تغییر داد.بازهم منتظر نتایج فوق العاده شما هستم.

      خوشبخت و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3833 روز

    به نام خدا

    خانواده عزیزم سلام

    من با خوندن نظرات دوستان در صفحه سوال فابل۶لایو شماره ۳ کاملا درک کردم که من یک بی ایمان به تمام معنا هستم نه تنها مومن نیستم بلکه خداوند رو اصلا نفهمیدم خدایی که دوستان ازش گفته بودن خدایی که وقتی اجاره خونه ت عقب افتاده و بهش می سپری کاری که می کنه که صاحب خونه ای که هر روز پاشنه درو از جا کنده بود و هر روز زنگ می زد اجاره اجاره؛ میاد اصرار می کنه که اجاره نمی خوام نیازتون میشه خودتون بردارید و هزاران مثال دیکه

    اون روز تصمیم گرفتم کل ماه رمضان رو تو مسجد اعتکاف بشم و خدا رو از توی قرآن بفهمم و خداوند خودش وقتی دید من مصمم تمام اتفاقات رو جوری چید که من بدون هیج زحمتی راضی کردن کسی بیام و بالذت تمام و در کمال ارامش معتکف بشم.

    و بعد پله پله قران رو برام روشن کرد و من اونجا دیدم که خدا واقعا هیج چیزی نیست جز انرژی جز یک دستگاه پاسخ به فرکانس تمام آیات خداوند داشت اینو فریاد می زد آقا هیچ چیزی غیر از این نیست تمام آیات حتی در سوره فتح خود خدا میاد میگه پیامبر از تمرین تجسم و صحبت کردن استفاده کرده و اینطوری درست همون طور که تجسم کرده بود میان و مکه رو بدون هیچ زحمتی و بدون در گیری با موهای تراشیده شده یا کوتاه شده و در کمال آرامش فتح می کنند باورتون نمیشه برید آیه ی ۲۶-۲۷ فتح رو بخونید

    نکته های خیلی زیادی رو خداوند بهم یاد داد ولی دو نکته رو دوست دارم اینجا بیان کنم:.۱- خداوند انرژیه و مثل یه خمیر بی نهایت وسیع و بی نهایت رنگه و ما تک تک ما این قدرت رو داریم که هر رنگی که دوست داریم انتخاب کنیم و هر شکلی که دوست داریم باهاش بسازیم -حالا اینو ربط بدیم به باور فراوانی که فکر می کنم اینجوری باور فراوانی در وجود ما خیلی بهتر جا میفته- خب حالا ما به عنوان دستان خداوند هر کدوم علایق و سلایق خاصی داریم یکی مثل استاد علاقه اش اینه که از قانون بگه و اینو فریاد بزنه یکی مثل ایلان ماسک علاقه داره ماشین الکتریکی بزنه و ایده های که تو سرش هست رو عملی کن یکی مثل رونالدو دوست داره تجارت کنه و پول دربیاره یکی مثل مسی دوست داره فوتبال بازی کنه ووو.

    هر کدوم از این ها دارن خدا رو به شکلی و یه رنگی ایجاد می کنن و از اون راه به موفقیت می رسند و به خیلی های دیگه میگن که اره خداوند این شکل ها رو هم به خودش می گیره و هزاران نفر دیکه هم می رن دنبال این کار ها و میلیارد ها ثروت ایجاد میشه

    حالا

    ثروت جهان نامحدوه چون که ثروت خود خداست و خداوند همیشه هست و بی نهایت قدرتمنده انرژی ایه که بی نهایت شکل به خودش می گیره و نه از بین می ره و نه به وجود میاد تنها کارش هم همینه که با فرکانس های ما به خودش شکل می گیره درست مثل ه خمیر بازی

    خب وقتی خدا به هر شکلی که ما می خوایم در میاد و بعدش از اون راه ها به شکل ثروت میاد بیرون و روز به روز مردم به خواسته ها و اهداف جدیدی می رسن و خواسته های جدید تر و بزرگتری شکل می گیره که میلیارد ها میلیارد دلار ثروت می‌سازه

    این چیو به ما می فهمونه؟ این باور رو در وجود ما میسازه که هیج محدودیتی در جهان نیست و ثروت ها روز به روز دارن بیشترمیشن چون روز به روز خداوند اون خمیر بی نهایتِ بی نهایت رنگ روز به روز داره شکل جدیدی می گیره و به سطح جدیدی از ثروت و نعمت داره تبدیل میشه

    با این اوصاف ما تک تک ما وظیفه داریم که اولا علایقمون رو بشناسیم وبا تمام وجود و باور توش قدم برداریم چون ما دستی هستیم که قراره خدارو به یه شکل تازه دربیاریم و بی نهایت ثروت رو از اون راه به جهان تزریق کنیم و اگه نکنیم که جهان عین خیالش نیست بسیار امت ها بودن که از مسیر خارج شدن و زیر چرخ های جهان نابود شدن و رفتن

    بقول خداوند اصلا برا من سخت نیست که اینا رو بردارم و امت جدیدی جایگزین این ها بکنم.

    ما تنها وظیفه مون ساختن شکل مناسب خودمون از خداست بقول خداوند : ولله الاسما الحسنی فادعوه بها؛ من الله اسم ها و ویژکی های زیبا و نیکی دارم اون ها رو تو وجودتون بسازید و اونوقته که میبینید زندکی چیه و لذت چیه و ثروت و نعمت و هر چیزی که خواسته‌ تون هست از در و دیوار براتون میریزه و میریزه

    امیدوارم واقعا درک کرده باشم و باور کنم و تمام تلاشم این روز ها همینه و بعد دریافت این قضیه واقعا خیلی خیلی آروم شدم هیج نگرانی ای ندارم در هیچ موردی.

    و امیدوارم شما خانواده عزیزم درک کنید و بهتر از اون باور کنید که احساس می کنم اگه به خداوند به عنوان انرژی و ثروت هم همون خدایی که بی نهایت رنکه و بی نهایت شکل می پذیره نگاه کنیم اونوقته که واقعا ایمان میاریم همه چیز بی نهایته همه چیز و فقط باید فرکانس و باور مناسب باشه تا برامون اتفاق بیفته درست مثل قضیه پیامبر باید ظرفمون آماده بشه برا پیامبر دو سال طول کشید رویا پردازی تا مکه فتح شد چون ذر مدار مناسبش نبود

    خیلی توضیحش سخته انگار امید وارم متوجه شده باشید عزیزانم

    در پناه الله یکتا باشید????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  10. -
    محمدرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 3091 روز

    سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم٫

    استاد یه خبر خوب براتون دارم،من مدتهاست که به یکی از خواسته های دو سال پیشم رسیدم ولی متوجهش نشده بودم و همین دیروز فهمیدم،

    حالا براتون توضیح میدم که چه طور شد؛

    من تقریباً دو هفته میشه اون عشق و علاقه ام رو پیدا کردم که موسیقی و آهنگسازی هستش٫

    (همه ی اینها رو ناخود آگاه انجام دادم???) دیشب اومدم نشستم و نوشتم که چه باورهایی باید بسازم تا کمکم کنه و شرایط اون طوری پیش بره که من میخوام فارغ از اینکه راه درستش چیه از نظر بقیه وشرایط الانم چیه٫ ترمزها رو هم پیدا کردم و اومدم نوشتم که موزیسین ها و آهنگسازان توی ذهنم چه جور آدمهایی هستند و باورهای متناسبش رو نوشتم و یکسری ویژگی ها رو نداشتم و اون ویژگی هایی که باید تو خودم بوجود بیاد، باورهاش رو نوشتم٫ باورهای متناسب در مورد عشق و علاقه و ثروت رو هم نوشتم و برنامه ریختم تا دونه دونه بسازمشون٫ بعدش با خودم گفتم که پســــــر !!!اصلاً حواست هست که داری ناخود آگاه این کارا رو انجام میدی؟!!!!!

    اون خواسته ی من این بود که از لحاظ فکری به استقلال و آزادی برسم و نرم دنبال این و اون که خب این چی میگه اون چی میگه در مورد مسئله ی من؟ خودم روی پای خودم بایستم، خودم واسه خودم تصمیم بگیرم، خودم راه حل خودم رو داشته باشم و این خیلی خیلی زیاد واسه ی من مهمه که از لحاظ فکری به استقلال برسم تو همه ی موضوعات و زمینه های فکری، چون قبلاً یه دوستی داشتم که همینطوری بود و خیلی آزاد بود و مثلا یه مشکلی پیش میومد بقیه بچه ها میرفتند از این و اون میپرسیدند آخرش هم هشتشون گرو نه شون بود، اما این نه، خودش فکر میکرد و تصمیم میگرفت و این تو دلم من مونده بود که منم میخوام این طوری باشم و الان من تقریبا اگه اشتباه نکنم یک سالی هست که این طور هستم اما از موقعی که شما توی فایل هفتماگه اشتباه نکنم مصاحبه با استاد که گفتید برید قرآن رو خودتون بخونید!!، اونجا اون حرفی که زدید خیـــــــــــلی به من برخورد???? و گفتم که بابا، محمدرضا! اگه اینجا هم فقط گوش به حرف استاد باشی و ببینی که استاد چه میگه و هر چیزی که میگن رو بپذیری بدون فکر، پس فرقت با قبلت چیه؟ فقط حرفا عوض شده اما تو هنوز همون طوری هستی و اون تغییر من و این خواستم از اون شبی محکم شد و شروع شد که من همه چیز رو پاک کردم، حتی حرفای شما رو و گفتم نه حرفای استاد و نه حرفای بقیه(خیـــــــــــــلی ترس داشت اینکار!!!) ذهنم رو باز می کنم، فقط هررررررررر چیزی که خود قرآن گفته بود، کاری به هیچ کس و هیچ احدی ندارم ،نه استاد، نه فلانی، نه فلانی٫ من باید تکلیفم با خودم مشخص باشه و از اون شب بود که یواش یواش این ثبات فکری من شروع شد و هر چیزی که استاد می گفتند رو تو قرآن می دیدم( چون خود حرف قرآن هست) ، اینقدر ساده و واضح گفته که نگو، اینقدر راحت هدایت میکنه که نگو اگه واقعــاً بخوای هدایت رو!!! که البته خواسته ی شما از هدایت و هم چنین هدایت ربّ به اندازه ی مدار فعلیه٫

    الان من از لحاظ قکری به ثبات و استقلال خوبی رسیدم که باید خیـــــــــــــلی روش کار کنم چون کار داره و الان اگه مسئله ای باشه و چیزی رو بخوام بدونم یا خواسته ای داشته باشم به هیچ کسی نگاه نمی کنم، میرم حسم رو چک میکنم و می بینم که اون چی میگه( مثلا میگه برو این فایل استاد رو گوش کن یا برو فلان کلیپ رو نگاه کن و هدایتم میکنه پله پله و٫٫٫) و بعد در موردش با ذهن باز فکر می کنم و تحقیق می کنم توی قرآن (به اندازه ی مدار فعلی!) و تصمیم میگیرم که باید چی کار کنم و انجام میدم و خدا رو هززززار مرتبه شکر الان دیگه وابسته ی فکری و متعصب به استاد نیستم و قانون رو میدونم و این خیـــــــــلی منو راضی کرده، این طرز تفکر که استقلال فکری داشته باشم برای خودم و خود مختار باشم، طرز و سبک فکری و زندگی خودم رو داشته باشم ٫

    الان دست خودمم، در اختیار خودمم، دستم بازه در مورد خودم و زندگیم و این خیـــــــــــــــلی حال میده ????????٫

    اگه الان من دارم باورهام رو تغییر میدم و کدهای جدیدی مینویسم نه بخاطر اینکه اینها حرفها و آموزشهای استاد هستند،نه، چون توی قرآن اومده ، چون این همون مفهوم ربّ و طریقه ی استفاده از مفهوم ربّ هست و چون آموزشهای استاد همون مفاهیم قرآن، و در مرکز و در بالا و پائین و چپ و راست و عقب و جلوی اون آموزشها، مفهوم ربّ هستش٫

    این مفهوم ربّ ریشه ی این جهان هست٫ هر کسی که میخواد توی هر زمینه ای به موفقیت برسه، اصلاً مهم نیست که چه موضوعی باشه، فیزیک باشه،هوا فضا و نجوم باشه، ریاضیات باشه، رقص باشه، موسیقی باشه مثل من، نقاشی باشه، معماری باشه، همسرداری باشه، ازدواج باشه، هر چیزی، بایـــــــــــــــــــد این مفهوم رو بدونه و ازش استفاده کنه و هر کسی که موفق هست این رو داره استفاده میکنهخود آگاه یا نا خودآگاه و هر کسی که موفق نیست از این مفهوم داره بر خلاف خودش استفاده میکنه٫

    من این رو با تمام وجودم درکش کردم(به اندازه ی مدار فعلیم!)

    اومده بودم فقط بگم که به این خواستم رسیدم، نمیدونم چرا این حرفا رو زدم!!!????٫

    استاد، خیلی حالم تغییر کرده ، خیلی زیاد خیلی زیاد، جنسم عوض شده، منظورم شادی و خوشحالی و از این حرفا نیست، نه، جنسم عوض شده، فکر کردنم عوض شده، واقعاً نمیدونم از چه کلمه ای استفاده کنم برای توصیفش٫ مثل این میمونه که از یک خونه ی معمولی توی پائین شهر، رفته باشی به یک پنت هاوس خیلی آرامش بخش و خیلی بزرگ که خیلی حال و پذیرایی بزرگی داره ، وسایل خانه هم بهترین ولوکس ترین و مجلل ترین حالت ممکن هستند اما پنت هاوس خیلی شلوغی نیست و همسایه هاش هم معرکن٫ هوا هم ابریه و بوی نم بارون پیچیده توی پنت هاوس و تمام اون پنجره قدی های پذیرایی هم باز هست و یه باد خنکی داره میاد تو و شما هم نشستی روی کاناپه چرمی و با آرامش و اطمینان خاطر از زندگیت، داری جنگل رو از پنجره نگاه میکنی و بعد از ظهر هم هست و همه جا ساکته و فقط صدای باد میاد و هیچ کسی هم نیست و چراغها هم خاموش هست و هوای پذیرایی خاکستری روشنه٫ تقریباً یه همچین احساسی دارم٫

    تقیم با عشق فراوان٫??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: