اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2019/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-05-04 11:12:502024-07-25 10:21:44اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم.
میدونم واست فرقی نداره کسی تعریف کنه ازت یا انتقاد.
اما فقط میگم بدونی که همین یه فایل فقط همین یه فایل عمل کردن بهش مساویه با رسیدن به تمام خواسته های مادی معنوی دنیوی اخروی.
یک ساعت و نیم رو با لذت تمام تماشا کردم و آخر فایل از خدا با تمام وجودم خواستم که من بتونم فقط به همین یه فایل با تمام تعهد عمل کنم.
استاد مشکل امثال ما که هر روز توی سایتیم باور کردن نیست.
اکثر ما تمام حرفای شما رو باور داریم ولی در عمل مشکل داریم.
از خدا میخوام که اونقدری بهم اراده بده که به تموم الهاماتی که به طور واضح هر لحظه بهم داده میشه عمل کنم.
سلام به استاد و همه عزیزانم
امروز داشتم همین فایل مهمترین عامل موفقیت کسب و کار میدیدم و قسمتی که استاد در مورد عشق و علاقه نسبت به چیزی که میخوای میگفت خیلی تو ذهنم بود و امدم در مورد چیزی که علاقه دارم چندین دلیل بنویسم که هدایت شدم به متنی که 1 سال و 9 ماه و 26 روز قبل یعنی دوشنبه 26 تیرماه 1396 تو قسمت نظرات جلسه دوم هدفگذاری نوشتم و 29 تیر 1396 استاد روی کانال قرار دادن.
این متن در مورد خانم مریم میرزاخانی و باورهاشون و عشقشون که ریاضی بود.
واقعا خیلی زیاد دوستش داشتم و دارم. بیشتر از این توضیح نمیدم چون تو ادامه متن توضیحات لازم هست.
اینکه هدایت شدم به این متن فوق العاده چون کاملا در مورد عشق و علاقه بود و تایید این مطلب که استعداد و نبوغی وجود نداره، همه ش فقط عشق عشق عشق و عشق است.
از متن نهایت لذت ببرید چون واقعا زیباست.
سسسلام به استاد و گروه تحقیقاتی و دوستان شگفت انگیز و پر انرژی ام.
امروز ۲۶ تیرماه هستش و ۲۴ تیرماه خانم مریم میرزاخانی که ازشون به ملکه یا نابغه ریاضی یاد میشه ، جان به جان افرین تسلیم کردن که مورد رحمت و مهربانی خداوند باشند مثل همیشه.
اما چیزی که باعث شد من این پیام بنویسم در مورد ایشون باورهای قدرتمند این خانم بزرگ بود که بسیار هم ربط به جلسه دوم هدفگذاری داره .
من نزدیک سه سال پیش با خانم میرزاخانی بخاطر کسب مدال فیلدز که میگن نوبل ریاضی آشنا شدم و اون روزها در موردشون میخوندم و تحقیق میکردم ولی نه خیلی زیاد و الگوهایی از ایشون برای آیندم گرفتم و دیگه از ایشون یادم رفته بود تا دو روز پیش که خبر فوتشون شنیدم و خواستم بیشتر در موردشون بدونم به همین دلیل وقت بسیاری گذاشتم و تا جایی که تونستم از نظریاتشون ، آگاهیشون و باورهاشون اطلاعاتی بدست آوردم که دوست داشتم با شما هم به اشتراک بذارم چون مطمئنن روی شما دوستانم هم تاثیر میگذراد
خب من یک توضیح کلی از ایشون با اطلاعاتی که بدست آوردم بدم و بعد باورهای ایشون براتون قرار میدم.
خانم مریم میرزاخانی از قول پدرشون فردی بودن مثل بقیه در دوران کودکی و به بعد یعنی اینکه الان همه به عنوان نابغه از ایشون یاد میکنند اینطوری نبوده ولی چه عاملی باعث شده که تا این حد در جهان شگفتی بیافرینه و جهان گسترش بده علاقه و عشق بی حد و مرز این بانو و انسان بزرگ به ریاضی بوده ، عشقی که هر چقدر بیشتر درکش مکرده بیشتر شعله میکشیده. دوستان استاد وقتی میگن عشق و علاقه شاهکار میکنه واقعا میکنه این مثال عینی هستش از زبان خود مریم میرزاخانی و پدرشون یعنی عشق سوزان ریاضی بوده که ایشون به این حد رسونده که تو فکر ۹۹ درصد نمیگنجه و همه به نابغه از ایشون یاد میکنند .باورهایی داشتن که یکی از لقب هایی که بهشون دادن “” سد شکن “” هستش زیرا با شهامت و شجاعت به دل ترسها و چالشها میرفته . به چالشهایی که دانشمندانی بزرگ ریاضی بعضا جرات فکر کردن به اون مسائل نداشتن ولی این بانوی عزیز با ایمان و عشقی که داشتن هر مسئله غیر ممکن ، ممکن میکردند. ایشون نابغه نبودند بلکه عاشششششششششق بودند ، عاشق ریاضی و این عشق هستش که تا بینهایت ها میبردتون به جایی که هیچکسی فکرش هم نمیکنه . و جالب تر اینکه به هیچ عنوان دنبال شهرت و جلب توجه هم نبودند و از قول دوستانشون در دانشگاه استنفورد بسیار متواضع هم بودند و اگر با ایشنون صحبت میکردید اصلا متوجه نمیشدید که با کسی داری صحبت میکنی که به تعریف بعضی ها خدای ریاضی هستش و برنده جایزه فیلدز و نابغه ریاضی .
من حالا میخوام خودتون باورهای خود خانم میرزاخانی و توصیفات دوستان و آشنایان و همکارانشون ببینید.
۱) مریم میرزاخانی بسیار بر هیجان و لذت موجود در ریاضیات تاکید داشت. وی میگفت: زیبایی ریاضیات تنها به علاقهمندان صبورش رخ مینمایاند. ( توجه به زیبایی های هر کاری و عشق )
۲) میرزاخانی در سال ۲۰۰۸ عنوان کرده بود: اگر ریاضیات در دبیرستان اشک شما را بیاورد، شاید این گفته که ریاضی جذاب است، عجیب به نظر برسد و بگویید آیا ریاضیات هیجان انگیز است؟ من میگویم بله، هیجان انگیز است. تقریبا هر چیزی میتواند منبع تعجب و هیجان باشد اگر شما انگیزه و شرایط مناسب داشته باشید.
۳) اعتقاد من این نیست که همه باید ریاضیدان شوند اما اعتقاد دارم که بسیاری از دانشآموزان یک شانس واقعی به ریاضی نمیدهند. ریاضیات بدون اشتیاق و هیجان ناامیدکننده و سرد به نظر میرسد. زیبایی ریاضیات تنها به علاقه مندان صبورش رخ مینمایاند. ( عشق )
۴) هرچه بیشتر برای ریاضیات وقت گذاشتم، بیشتر هیجان زده شدم. ( غرق در عشقش بوده )
۵) میرزاخانی میگفت: “به رغم گستردگی برنامههای کاریام از ریاضیات لذت میبرم، چرا که دارای ظرافت خاصی است.”
۶) میرزاخانی در مصاحبهای گفته بود: شما باید انرژی و تلاش خود را صرف دیدن زیباییهای ریاضیات کنید. ( توجه و توجه به زیبایی هایی ریاضی به خواسته ها )
۷) وی در مصاحبهای دیگر گفته بود: من دستور کار مشخصی برای حل مسایل ریاضی ندارم. هنگامی که به دنبال حل یک مساله ریاضی و یا توسعه یک مبحث هستم، احساس میکنم در یک جنگل انبوه گم شدهام و تمام دانش خود را به کار میگیرم و با استفاده از چند ترفند جدید و البته کمی شانس راه خود را مییابم. (تو دل چالش میرفته و میدونسته راه حل ها گفته میشه بهش یعنی باورش داشته و البته خودشون با باورهاشون شانس ایجاد میکردند وگرنه شانسی وجود ندارد )
۸) بدون علاقه داشتن به ریاضی ممکن است آن را سرد و بیهوده بیابید. اما زیبایی ریاضیات خود را تنها به شاگردان صبور نشان میدهد. پُرارزشترین بخش مطالعه ریاضی لحظهای است که میگویی آها! ذوق کشف و لذت فهمیدن چیزی جدید. احساس ایستادن بالای یک بلندی و رسیدن به دیدی شفاف و واضح.
۹) او میگوید: «گاهی مواقع احساس میکنم در یک جنگل بزرگ هستم و نمی دانم به کجا میروم؛ ولی به طریقی به بالای تپهای میرسم و میتوانم همه چیز را واضحتر ببینم. آن چه آن گاه رخ میدهد، واقعاً هیجان انگیز است.»
۱۰) وقتی از او پرسیده شد که چه چیزی برایش بیش از هرچیز دیگری حکم جایزه و پاداشی در پشت یک کار طاقتفرسای ذهنی دارد، در پاسخ گفت :«قطعا رضایتبخشترین اتفاق، همان لحظهای است که میگویی آها! لحظهای که شور و شوق کشف و لذت و شعف درک چیزی جدید را احساس میکنی و احساس اینکه بالای تپهای ایستادهای و و چشماندازی کامل را در مقابل داری. اگرچه در اغلب اوقات انجام کار ریاضیاتی برای من مانند این است که در حال کوهنوردی طولانی هستم بدون آنکه مسیر پاخوردهای وجود داشته باشد و یا حتی چشم انداز پایان مسیری در تیررس دیدگان باشد.»
۱۱) تقریبا هر چیزی میتواند منبع تعجب و هیجان باشد اگر شما انگیزه و شرایط مناسب داشته باشید.
و اما نظرات و توصیفات دیگران از خانم مریم میرزاخانی
۱- وی عموما روی حالات هندسی که از لحاظ تئوری بسیار پیچیده هستند، کار میکرد. میرزاخانی به دلیل پیچیدگی بیش از حد مسایل عمدتا روی رولهای کاغذی بزرگ کار میکرد و آنقدر روشهای گوناگون را امتحان میکرد و اشکال مختلف را ترسیم میکرد تا بالاخره به راه حل دست پیدا کند.
میرزاخانی برای کار با این میزان پیچیدگی، چند روش متفاوت را ابداع کرده و توسعه داد. وی متعاقبا موفق به ابداع روشی واقعا خیره کننده و نوآورانه در یک زمینه واقعا پیچیده شد.
( هیچوقت خسته نمیشده یا احساس نتونستن چون اون ریاضی و حل مسائل عشق و وجودش بودند و باهاشون زندگی میکرده و خیلی واضحه وقتی با عشق هستی شگفتی هم می آفرینی که دیگران میگن شاهکار و کار خاص)
۲- مطمئنا آثار علمی برجای مانده از این استاد برجسته دانشگاه میتواند برای جهان و نسل جوان ما میراثی گرانبها باشد. ( گسترش جهان هستی و تبدیل این جهان به جای بهتری برای دیگران )
۳- داده جملاتی از “مارک تسیر لاوین”، رییس دانشگاه “استنفورد” نقل شده است.
وی پروفسور میرزاخانی را اینگونه توصیف میکند: “او یک ریاضیدان، نظریهپرداز درخشان و در عین حال متواضع بود که جوایز را فقط به این دلیل دریافت میکرد تا برای دیگر زنان الهامبخش باشد. تا مسیر وی را در پیش بگیرند. “مریم” خیلی زود از میان ما رفت اما تاثیر وی روی هزاران زنی که میرزاخانی منبع الهامشان برای در پیش گرفتن مسیر علم بوده، زنده خواهد بود.” ( منبع اثر )
وی افزود: “سهم او به عنوان یک دانشمند و نقش اساسی وی مهم و پایدار است و جای او در اینجا، دانشگاه استنفورد و در سراسر دنیا، عزیز و خالی خواهد بود.” ( چنان پیشرفتی که خلاء ت در بین مردم جهان حس شود )
دکتر مریم میرزاخانی نخستین زن ریاضیدان جهان به شمار میآید که موفق به دریافت مدال«فیلدز» شد؛ این مدال عالیترین جایزه علمی رشته ریاضیات بوده و از آن به عنوان «نوبل ریاضیات» یاد میشود.
مدال «فیلدز» که هر چهار سال یکبار به برترین ریاضیدانان زیر ۴۰ سال جهان اعطا میشود، در سال ۲۰۱۴ به پروفسور میرزاخانی اعطا شد.
۳-همکاران میرزاخانی وی را این گونه توصیف میکنند: او ریاضیدانی با حوصله بود که وقت زیادی صرف حل مسایل میکرد. توفیقات وی در مباحث مورد مطالعهاش موجب پیشرفتهای فراوانی در علوم دیگر نظیر فیزیک و مکانیک کوانتومی و علومی جدا از ریاضیات میشود. میرزاخانی در مواجهه با مشکلات بلندپرواز، متعهد و نترس بود و همیشه برای حل مسایل ریاضی به جای انتخاب سهل الوصولترین راه، وارد چالش با آنان میشد. ( لذت بردن چالشها چون او چال نمیدید بلکه زیبایی میدید و عشقی که شعله میکشید )
روش ترجیحی میرزاخانی برای کار بر روی مسایل مختلف ریاضی نوشتن فرمولها و راه حلها و ترسیم اشکال روی کاغذهای سفید بزرگ بود. به طوری که دختر پروفسور میرزاخانی مادرش را هنگام کار یک نقاش توصیف میکرد.
۴- دکتر محمودیان در خصوص پایاننامه «مریم میرزاخانی» نیز افزود: وی پایاننامه خود را با «مک مولن» یکی از ریاضیدانان بزرگ و برندگان جایزه فیلدز، گذراند. در مورد پایاننامه ایشان میتوانم به طور خیلی خلاصه بگویم که کار بدیعی در مورد هندسه بود که از آن درچند رشته دیگر ریاضی نیز استفاده شده است. ( وقتی عشقت پیدا کنی و با او یکی شوی کارهای بدیعی از نظر دیگران میکنی و از دید خودت لذت و زیبایی و سادگی )
۵- عزم و اراده مثال زدنی و پرسشهای متداول و دقیق میرزاخانی در زمان تحصیل در دانشگاه هاروارد، وی را از دیگران متمایز کرده بود. جالب این که میرزاخانی یادداشتهای خود را به زبان فارسی مینوشت. ( این عزم و اراده از کجا امده ؟؟؟؟ از عشقی که نه تنها خاموش نمیشه بلکه شعله میکشه )
۶- استیون کرشهف، یکی از اساتید ریاضی دانشگاه استنفورد و یکی از همکاران پروفسور میرزاخانی میگوید: چیزی که میرزاخانی را خاص کرده و وی را از دیگر ریاضیدانان متمایز میساخت، اصالت و ابتکاری بود که وی در کنار هم قرار دادن مسایل مختلف داشت. ( وقتی شما دنبال عشقت بری با باورهای درست و مناسب و قدرتمند جهان هستی و شرایط و اتفاقات و رویدادها و آدمها و همه همه و در یک کلام خدا همه چیز برات آماده میکنه و هدایتت میکنه )
۷- رالف ال کوهن و باربارا کیمبال براونینگ، اساتید ریاضی استنفورد و همکاران پروفسور میرزاخانی میگویند: مریم یک همکار فوق العاده بود. وی نه تنها یک پژوهشگر بی باک بود، بلکه یک مشاور دکتری بینظیر نیز بود. مریم تجسم هر آن چیزی بود که یک ریاضیدان و دانشمند باید باشد؛ مجاهدت و حوصله در حل مسایلی که تا به حال حل نشدهاند یا فهمیدن مسایلی که تا به حال غیر قابل درک بودهاند. این حاصل از کنجکاوی فکری و لذت و رضایتی بود که مریم از کوچکترین موفقیت خود داشت. ( بی باکی و غلبه بر ترسها این یعنی شجاعت و جالتر استاد هم همیشه میگن و تاکید دارند اینکه موفقیتها و تغییرات کوچک خودتون تایید کنید و بارها و بارها برای هودتون تکرارش کنید ————— و این عشق کاری میکنه تو هر حوزه ایی که درهای بسته رو فقط به روی عاشقانش باز میکنه که درکش کنی آنچه رو که بقیه درک نمیکنند و حل کنی آنچه بقیه ناتوانند در حلش )
۸- مریم میرزاخانی در سالیان اخیر با همکاری الکس اسکین از دانشگاه شیکاگو به دنبال حل آن دسته از چالشهای ریاضی بود که قریب به یک قرن است که مورد بحث فیزیکدانان است؛ مساله مسیر یک توپ بیلیارد در یک میز چند ضلعی. ( چالشهایی حل میکنی که از دید بقیه غیر ممکن شاید به نظر برسه )
میرزاخانی و اسکین با ارائه مقالهای ۲۰۰ صفحهای پیرامون این مبحث که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، موجب آغاز عصر جدیدی در ریاضیات شدند. ( وقتی عاشق باشی در هر حوزه ایی کارهایی میکنی که انقلاب و عصر جدیدش بواسطه تو ایجاد میشه و شروع میشود )
۹- به طور کلی پروفسور میرزاخانی در هیچ محفلی، غیر از محفل علمی وارد نشد و آنچه که برای او مهم بود، داشتن آرامش و انجام فعالیتهای علمی بود.( چون فقط میخواست کل انرژی و توجه و تمرکزش روی خواسته هاش و اهدافش باشه و اینطور تمرکز همراه با عشق و باورهای قدرتمند در مورد عشقش اینطور شاهکار ایجاد کرد.)
وی همچنین خاطرنشان کرد: مریم میرزاخانی هیچ مصاحبهای با هیچ رسانه داخلی و خارجی انجام ندادند، به طوری که یکی از اساتید دانشگاه امیرکبیر مصاحبهای با ایشان در زمینه علمی انجام داده بودند و قرار بود این مصاحبه در خبرنامه انجمن علمی کشور منتشر شود، با وجود اینکه متن مصاحبه از طرف او تایید شده بود، اما مجدد از انتشار آن در خبرنامه منصرف شدند و مایل نبودند وارد عرصه رسانهای شوند.
دکتر زنگنه تصریح کرد: پروفسور مریم میرزاخانی فردی کاملا متواضع، با اخلاق و مؤدب بودند، خصوصیات اخلاقی او به گونهای بود که با وجود نابغه بودن ارتباط خود را با دوستان دوره دانشآموزی و دانشجویی قطع نکردند و به گونهای رفتار نمیکرد که دیگران احساس کنند که با فردی نابغه ارتباط دارند.
( دنبال جلب توجه نبود و خواستار آرامش و لذت بردن از عشقش بود ؛ تمرکز و توجه اش فقط فقط روی زیبایی ها و حل چالشها بود نه چالش بلکه از دید او لذت و زندگی ——- و بسیار متواضع واقعا استاد راست میگن هرچقدر که پُر تر میشوی متواضع تر میشوی )
۱۰- میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی میتواند بهسرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریهٔ ژرف و عمیق برسد. ( تو مو میبینی و او پیچش مو ؛ همش بواسطه عشق و توجه و تمرکز و باورهای درست هستش )
و این مصاحبه با پدر خانم میرزاخانی هستش که پدرشون گفتند :
مریم سومین فرزند خانواده میرزاخانی هاست. او دو برادر و یک خواهر بزرگتر هم دارد. دختری که پدرش می گوید اوایل هیچ فرقی با بقیه هم سن و سال هایش نداشته؛ «مریم مثل همه بود. درس خواند و بالا رفت. با کوشش و تلاش.»
از زندگی روزمره این دختر در دوران مدرسه که می پرسیم، جواب می شنویم: «ساده، مثل همه، به درس و مشق و مطالعه می گذشت.»
خب دوستان مطمئنا الان دیگه فهمیدید که عشق هستش که همه کارهارو میکنه پس فقط و فقط دنبال عشقتون برید وبقیه چیزها براتون بوجود میاد .
فکرش بکنید در سن کمتر از ۴۰ سال شما به هر آنچه که در ریاضی باشد به عنوان جایزه و مقام برسید که مدال فیلدز بالاترین جایزه ایی هستش که یک ریاضیدان میتواند برسد و و مساله ها و چالش هایی حل کنید که از دید دیگران غیرممکن است ولی از دید عشق ممکن .
و نکته دیگه اینکه در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۷۶ رخ داد که در پی آن هفت نفر از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که در مسیر بازگشت از بیست ودومین دوره مسابقات ریاضی که در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شده بود، کشته شدند که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند در اوج بالندگی و شکوفایی علمی، ناباورانه جان باختند و مریم میرزاخانی از جمله دانشجویان بازمانده این سانحه بود.
و ببینید اینطوری خداوند کمک میکند و هدایت میکند برای اینکه شما به خواسته هاتون برسید و جهان گسترش بدید.
هیچ غیر ممکنی وجود ندارد و به نظر من هیچ نابغه ایی هم وجود ندارد
فقط فقط فقط فقط
باورهای مناسب و قدرتمند تر بساز
عشقت پیدا کن
خدا همه کار برات میکنه و هر آن هدایتت میکنه
همه چیز ممکن میشود و تمام جهان بر تو سجده میکنند.
سلام جناب مرادی نظیف
خدارو شکر بالاخره من یه عاشق ریاضیات تو این سایت پیدا کردم
معلومه پشن شما هم ریاضیه
همه چیو به طور جامع و کامل تو کامنتتون آورید
واقعن دست مریزاد
منم عاشق ریاضیاتم
از هر نوعش از تاریخش از حل مسایلش از ساعتها وقتی که میزازم برا حلشون از خوندن مقالاتش
بازم سپاس از شما برا آوردن و نوشتن این مقاله نه کامنت
سلام به استاد عشقم سلام به مریم خانوم عزیزم امیدوارم حالتون درجه یک باشه این روزها سرگشته وحیران کوی الله جانم هستم، کاملا هدایتی به این صفحه اومدم و کاملا هدایتی کامنت مریم رشیدی عزیز رو خوندم و کاملا هدایتی تک به تک جملاتش رو خوندم و اصلا درک کااااملا متفاوت و عمیقی از تک به تک جملات استاد داشتم و توی کامنت مریم جان متن زیر رو نوشتم و گفتم که چقدر خوب که بیارمش تو کامنت های اصلی سایت هم بگذارمش، مریم جان سلام درود بر تو مرسی که این نکات مهمه این فایل رو نوشتی خیلیییی مهم هستن اینا، من 3 سال پیش از این نکات یه چیزایی فهمیده بودم الان که این نکات رو تو کامنتت خوندم اصلا یه درک خیلیییی سطح بالایی داشتم و باورش داشتم انگار ، با اجازت زیر همین کامنت منم میخوام نکاتی که نوشتی رو تکرار کنم که بره تو وجودم: افرادی که عاشق کارشون هستن خیلی خیلی راحت تر توی کارشون موفق میشن آره دقیقا اصلا خیلی از کارهایی که ما الان میبینم شغل نبوده عشقو علاقه و بازی طرف بوده تبدیل شده به شغل مثل کار پدر خودم اصلا شغل نبوده قبلا کی فکرشو میکرد قبلا بیای رو چوب چرم کار کنی؟ اونم نه رو چوب معمولی رو هر قطعه چوبی با هر پیچ و تابی، و خودم هم عاشقش هستم ، از اونطرف من با شناخت بهتر از خودم متوجه شدم کاری که هر روز و هر لحظه با هر آدمی دارم انجام میدم چه تو کارگاه چه تو باشگاه چه با دوستان چه گذشته چه الان فهمیدم من دارم مربیگری میکنم افراد رو و شخصیتم کاملا شخصیت یک مربیگر هست و من اصلا نمیدونستم که از این توانایی و عشق میشه ثروت ساخت بعد متوجه شدم همون کوچینگ یعنی مربیگری و کاری که دقیقا من عاشقانه انجامش میدم و توش هم خیلی عالی هستم و ناخود آگاه انجامش میدم حتی رایگان، و تازه فهمیدم میتونم اصلا ازش پول بسازم و خدارو شکر این بعد از مدت 4 سال هست که دارم خودشناسی میکنم و خدارو صد هزار مرتبه شکر بالاخره توش به شفافیت رسیدم البته باز هم نمیدونم چطور و چگونه میخواد اتفاق بیفته فقط دارم خودم رو تجسم میکنم تو حالتی که دوست دارم باشم و دارم عاشقانه در موردش مطالعه میکنم ، عاشق رهبری ،مربیگری ،تولید ،تیم ورک ،هنر پدرم صنایع دستی،بوکس و مبارزه هستم ،و اجازه میدهم که خداوند یک معجونی از اینها تحویلم بده البته بوکس و مبارزه رو دیگه برا دل خودم میخوام انجام بدم نه برای بقیه، چون بهترین ورزش که بهم هم حال خوب میده هم اعتماد به نفس همینه نکته ی بعدی هر کاری پتانسیل ثروتمند شدن رو داره بله هم تو کار پدرم خیلی راحت میشه ثروت ساخت و ساخته شده تا به الان و خیلییییییی بیشتر از این میتونه باشه و من خیلی دوست دارم انجامش بدم از رهبری کردن و مربیگری کردن چه کسبو کار خودت چه برای دیگران چه آموزشش بینهایت میشه ثروت ساخت از بوکس و مبارزه هم که بی نهایت میشه ثروت ساخت و این که من برم ببینم چه شغلی یا چه رشته ی ورزشی بیشتر توش پول هست برم انجام بدم هیچ وقت نبوده من فقط یک بار این اشتباه رو کردم اونم موقع انتخاب رشته تحصیلیم و من گول خوردم اما مدت تحصیل و دانشگاهم رو با عشق تموم کردم و اتفاقا کلی هم اعتماد به نفسم رفت بالا و با اینکه همه میگن بسیار شغل پول سازیه ( ساختمان) فعلا که کششی بهش ندارم برای همین هم هیچ وقت توش فعالیت نکردم، بیشتر صبح تا شب تو کارگاه پدرم بودم و عشق کردم هر روزم رزمی کار کردم و مبارزه کردم هر لحظه هم روی شخصیت مربیگریم ناخودآگاه کار کردم و با دیگران هم ناخودآگاه انجامش دادم تجربه های دیگه ای هم تو زندگیم داشتم اما همه ی اونها انگار وسیله ای بودن تا من اینقدر شخصیت مربیگریم تقویت بشه و البته تجربیاتی واقعی و دستاورد های واقعی که میتونه تو این مسیر به من کمک کنه، پس توی همه ی شغل ها،همه ی عشقو علاقه ها بی نهایت فرصت هست برای ثروت ساختن، و دلیل ثروتمند شدن افراد شغلشون نیست، چرا این حرفو میزنم چون تو تموم شغل های دنیا از نونوا بگیر تا بوکسر تا خیاط تا صنایع دستی کار تا نقاش تا دکتر تا مهندس تا پرستار تا گیمر تا هرررررچی که ما فکرشو میتونیم بکنیم و نمیتونیم بکنیم افرادی هستن که که ثروت ازش دارن میسازن و افرادی هم هستن که همیشه هشتشون گروی نهشونه و دارن مینالن پس شغل عامل اصلی نیست و فقط ببین به چی علاقه داری شروع کن با همین شرایط فعلیت براش قدم بردار و از انجام دادنش فقط لذت ببر از اون طرف هم روی باورهات کار کن و مطمئن باش خداوند پاسخ میدهد و رزقو روزی رو اونه که میرسونه به بی نهایت طریق بی دلیل وقتی که ما علاقه داریم خود به خود تمرکز هم داریم زمان زیادی براش میگذاریم و تمرکز فاکتور اصلی هست که کارها رو پیش میبره دقیقا وقتی عاشق کارت باشی براش تمرکز هم داری یعنی فقط دوست داری در موردش یاد بگیری و انجامش بدی و خود به خود مسائلش رو هم حل میکنی چون دوستش داری عاشق انجام دادنش هستی وقتی انجامش میدی اصلا رووووحت پرواز میکنه وقتی علاقه باشه پشت کار و تمرکز هم هست و شما رو هرچیزی تمرکز بگذارید الهامات رو دریافت میکنید دقیقا من تو هر مسیری که عاشقش بودم تمرکز گذاشتم و وقتی تمرکز گذاشتم کلی الهامات دریافت کردم و هر جا هم لازم بوده دستان خداوند اومدن و بهم کمک کردن، و عاشق یادگیریش هم هستم و دوست دارم چالش هاشو برطرف کنم از همه مهم تر احساااااس خوبی دارم در موردش احساس خوبی دارم وقتی دارم انجامش میدم خوشحالم شادم لذت دارم میبرم و دقیقا همین حسو حال خوبه که ثروتو خوشبختی رو به دنبال آدم میاره و ایییین اصله نه هیچ عامل بیرونی دیگه باورهات رو درست کنی پول دنبالت میدوعه برید دنبال عشقتون چشم استاد مهربونم راستش من خودم یه مدتی گول خورده بودم درسته من عاشق هنرهای رزمی به خصوص مشت زدن و بوکس بودم و توش هم خدارو شکر از وقتی براش تمرکز گذاشتم جهش های کوانتومی داشتم و واقعا داشتم به رؤیاهام تو بوکس حرفه ای میرسیدم اما یه چیزی تو قلبم انگار داشت فریاد میزد که این مسیر مسیر تو نیست و من داشتم باهاش لجبازی میکردم چون شهرت و ثروتش منو وسوسه کرده بود خیلی بهم لذت میدادا اما قلب من چیز خیلی بزرگترین رو میخواست انگار مسیرم با ارزش های درونیم همسو نبود و من اینارو نمیفهمیدم و فکر میکردم تنها راهی که میتونم از طریقش ثروتمند بشم و برم کشورهای خارجی زندگی کنم همین بوکسه، اما وقتی همین یک سال پیش دوره ی روانشناسی ثروت 1 رو خریدم تازه داشتم به خودشناسی میرسیدم اولین قدم باور کردن این مورد بود که همه ی شغل ها و عشقو علاقه ها به یک اندازه پتانسیل برای ثروت ساختن دارن و عامل ثروتمند شدن افراد شغلشون نیست و قدم به قدم با کارکردن روی جلسات دوره ی ثروت انگار قلب من داشت بیدار میشد و انگار داشت اصل از فرع رو تشخیص میداد ، خلاصه که چیزی که فکر میکردم عشقو علاقمه و کاریه که بابتش خلق شدم و خب توش هم عالی هستم و تمرکز هم دارم ، اما با نشونه ای که تو جسمم برام رخ داد اصلا باعث شد که من بیشتر بیام خودمو علاقمو بشناسم و ببینم آیا واقعا من این مسیر مبارزه رو برای خودم برای عشق دلم انتخاب کردم یا برای ثروتش؟یا برای شهرتش؟! بله دیدم دقیقا من برای این اینقدر پیگیر این مسیر هستم چون فکر میکردم که تنها راه خوشبختیه من از این مسیره، در صورتی که اصلا این مسیر با ارزش های من همسو نبود، برای همین میدیدم که روح من انگار ارضا نمیشه، چون من اون زمان هایی که کارگاه پدرم رو رهبری میکردم رو تجربه کرده بودم رهبری بچه ها کارها مشتریان ،مربیگیری بچه ها ، و اینقدر عاشق کارم بودم که من ساعت 4 پامیشدم نماز میخوندم و فقط هیجان داشتم ساعت 7 بشه برم کارگاه با بچه ها شروع کنیم کار کردن و سفارشات رو آماده کردن،و اصلاااااا گذر زمان رو متوجه نمیشدم اصلا ، بهترین روزهای زندگیم میتونم با قدرت بگم که همون روزها بودن، و حالا به خاطر تضادهایی که با پدرم خوردم 4 ساله که تمرکز گذاشتم روی ورزشم و مربیگری ورزشم، اما هرچقدر به خودشناسی رسیدم خدارو شکر خدارو شکر بعد از 4 سال رو خودم کار کردن بالاخره تو سفر آخری که داشتم به مدت 3 ماه ، وقتی دریچه ی قلبم کااااملا باز بود خداوند به طور واضح داشت باهام صحبت میکرد و فریاد میزد مربیگری مربیگری رهبری و منم نوشتم همهی الهامات رو نوشتم ، و وقتی برگشتم شروع کردم به یکی یکی انجام دادنشون و خدارو شکر تو مسیر هستم، نکته ی بعدی کسبو کاری که توش هستم باید باورهامو در موردش درست کنم، آره باید اینقدر رو تمام جنبه های باورهام کار کنم که به این باور برسم که همیییین لحظه با همین چیزی که من عاشقش هستم با همین زمان و مکان با همین شهرو کشور با همین امکانات با همین جنسیت با همین سنو سال با همین خانواده با همین اوضاع با همین رئیس جمهورو دولت با همین چیزی که هستم من لیاااااااقتمه که پول بیاد دنبالم لیااااقتمه که ثروتمند باشم لییییاقتمه که پولدار باشم لییییاقتمه که همین کاری که دارم انجام میدم رو انجام بدم پول هم ازش بسازم و اونوقت با شجاعت قدم هات رو برمیداری ایده هات رو اجرایی میکنی و اونوقت هم دستان خداوند میان و ثروت رو از درو دیوار وارد زندگیت میکنن، توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن به خدای درونت کل دوره ی روانشناسی ثروت 1 که من فعلا دارمش یعنی توحید یعنی اینکه هیچ کدوم از عواملی که قبلا به ما گفتن و تو ذهن ما هست عامل موفقیت و ثروتمند شدن نیست، توحید یعنی اینکه خودت هستی که با افکارت با احساس لیاقتت داری زندگیتو خلق میکنی باورهای درست باعث میشه که هدایت بشیم به مسیر های درست هدایت بشیم دقیقا چون ما در هر لحظه داریم هدایت میشیم به چه سمتی ؟ به چه چیزی؟ به چیزی که بیشتر در طول روز داریم بهش توجه میکنیم، که با توجه کردن به موضوعات مختلف ما داریم فرکانسهایی در مورد اصلو اساس اون چیز به جهان ارسال میکنیم و جهان هم اتفاقات موقعیت ها شرایط افرادی رو سر راهمون قرار میده که همسنگ باشه با فرکانسهای ارسالی ما، و ما در واقع هدایت شدیم به سمتش یا اون به سمت ما هدایت شده عامل بیرونی رو بگذارید کنار رو خودتون کار کنید دقیقا درسته خیلی موقع ها ما میایم عامل بیرونی رو مثل شهرمون کشورمون خانوادمون همسرمون دوستمون شغلمون نوع محصولمون رو عوض میکنیم اما میبینیم که نتیجه همون آشه و همون کاسه ، پس میفهمیم که عامل اون عوامل بیرونی نبودن پس با صبر و حوصله و استقامت بیایم باورهامونو تغییر بدیم تا نتایج با همون چیزی که هست از همون لحظه شروع کنه به تغییر کردن اگر برای مسیری داری تقلا میکنی زور میزنی زجر میکشی یعنی در مسیر درستی نیستی یعنی خدا کارها و برات انجام نمیده خودت داری انجام میدی اخخخخخ چه نکته ی مهمی بود فراموش کرده بودم کلمه هارو داشته باش زور میزنی زجر میکشی تقلا میکنی دنبالش میکردی پدرت داره در میاد حالت بده یعنی تو مسیر غلط هستی یعنی اجازه نمیدی خداوند کارها رو برات انجام بده داری میگی من خودم بلدم من خودم میدونم وااااای که چقدرررر این جمله درسته هرکجا زور نزدم رها کردم و فقط لذت بردم خدا از جاهایی که حتی من فکرش رو هم نمیکردم دقیقا در زمان درست کارهامو انجام داده و من همین دوسه روزه دیگه وااااقعا به این باور رسیدم که خداوند داره کارها رو برام انجام میده به خداااا نمیخواد بری دنبال مشتری بگردی نمیخواد خودتو به هر ضربو زوری بزنی بلکه تو اینستاگرام بقیه ببیننت یا دوستت داشته باشن باباااااا افکارت دارن اتفاقات رو رقم میزنن تو فقط به چیزی که میخوای توجه کن همین همین و عشق کن لذت ببر رها باش ، خودش میاد با پای خودش به خدا که همینه ، باورهای درست باشی نتیجه رخ میده خدا کاراروانحام میده به بی نهایت طریق واااای دقیقا همینه اینا اون جملات طلایی استاده که استاد با اینکه داره فریاد میزنتش اما تا وقتی تو مدارش نباشی اصلا نمیشنوی چه برسه به اینکه بفهمیش یا درکش کنی وای خدایا شکرت من دارم تحربش میکنم استاد برای همینه که الان این جملتون که مریم عزیز نوشته رو با گوشت و پوست و استخونم فهمیدمش اگر نتیجه رخ نمیده نه به این دلیل که تو یه کار بیرونی رو انجام نمیدی به این معناست که یه سری باورهای اشتباه داری، وقتی میری سراغ چیزی که عاشقشی هم داری از زندگی لذت میبری هم پول میاد دنبالت هم عزت نفس میاد هم اعتماد به نفس میاد هم عشق میاد دنبالت،وااااقعا همینه من تحربش کردم به خدا، و از همه مهمتر اینها همش به صورت تکاملی یعنی پله پله وارد زندگیت میشه، خدایا شکرت شکرت، مریم جان خیلی استفاده کردم از همین کامنت کوتاهت مرسی ازت، استاد جونم واقعا دوستت دارم عاشقتم به خدا، دوست دارم فقط تو سایت باشم فقط اینجا ورودی خوب به ذهنم بدم، همین الان هم 6 میلیون تومان به حسابم واریز شد، یک هفتم هست که شمالم دارم لذت میبرم،پولم اومد، با پای خودش ، به لطف الله مهربان، خدارو شکر
سلام علی آقای عزیز
بسیار ممنون بابت کامنت بسیار بسیار زیباتون
باورتون میشه من بین این همه کامنت به کامنت شما هدایت شدم این فایل نشانه امروزم بود
من خیلی وقته دنبال علاقه مندی ام هستم یک شب خواب دیدم که بهم گفته شد کوچینگ من خودم به کوچینگ علاقه مند بودم و این خواب باعث شد بیشتر به سمت مطالعه در این زمینه برم و امروز باز هم سوالم این بود و با دیدن این فایل و خوندن کامنت زیبای شما این مسیر بهم یادآوری شد چون یک مدت بود که مطالعاتم کم شده بود این کامنت شما بهم یادآوری کرد که باید مسیرم را ادامه بدهم و چقدر مسیر شما و دلایل شما برای انتخاب این مسیر شبیه من بود و انگار این قسمت کامنت را من نوشته بودم
از خداوند سپاسگزارم و همچنین از شمادوست عزیز که تجربیاتتون را نوشتید و منو هدایت کردید به سمتی که باید در آن عمیق بشم
براتون مسیری روشن و رسیدن به اهدافتون را آرزومندم
سلام مرضیه خانوم عزیز درود برشما
خدارو شکر
کار خداوند هدایت کردنه !
ما باورش نداریم ما جدیش نمیگیریم
من که خودم با اینکه صدها بار آکاهنه هدایتشو فهمیدم اما بازم یادم میره و سری فکر میکنم که خودم میدون و خودم بلدم،
مرضیه خانوم این الهامو همیشه به خودت یادآوری کن که به شکو دو دلی نیفتی یعنی بشه یه قطب نما برات،
حالا کلیت بهت گفته شده، باید بری تو دلش بیشتر ازش بدونی بیشتر الهامات رو دریافت کنی تا برسی به جزئیات مسیرت انشاالله ،
برات آرزوی بهترین هارو میکنم،
«هدایت خداوند رو جدی بگیریم»
سلام استاد جان
امروز یه اتفاق خنده دار واسم پیش اومد.
همیشه واسم سوال بود ک چرا منی ک اینقد روی خودم کار میکنم و عالی نتیجه میگیرم مغازه کناریم چرا مثه من نتیجه میگیره و داره پا به پای من میاد؟!! ? اون ک از قانون چیزی بلد نیست پس چرا اونم داره نتیجه میگیره؟
بعد امروز یهو یه صدایی از توی مغازش اومد که یهو کمش کرد…
حدس بزنید چه صدایی بود؟!?
صدای استاد که اول میگه به نام خدای مهربان…
فهمیدم ک اونم یواشکی داره از دوره های استاد استفاده میکنه??
خلاصه رفتم باهاش کلی خندیدم ک بابا توام عباس منشی هستی و اینا
گفت اتفاقا منم واسم سوال بود ک تو چقدر خوب نتیجه میگیری?
یه بوتیک هم خوب میفروشه طبقه بالامون برم آمارشو دربیارم فکنم اونم عباس منشیه?
سلام دوست عزیز
بی نهاااااااااااااااااایت از کامنت شما لذت بردم و کلی خندیدم کلی انرژی مثبت گرفتم انقدر حالم خوب شد که بهترین وقته تجسم خواسته هامو داشته باشم خیلی بااااااحال بود امیدوارم به مداری برسیم که کل اطرافیانمون عباس منشی باشن و مجبور نباشیم قایم کنیم من فقط با همسرم و چند تا از دوستام عباس منشی هستیم ولی خانواده ام کلا از وجود چنین فرشته ای خبر ندارن و من واقعا به خودم افتخار میکنم که یه تافته جدا بافته از خانواده ام شدم به خودم افتخار میکنم که در این سایت هستم یکی از اعضای این خانواده صمیمی و عزیز
ان شاءالله شما و همکارانتون در این مسیر هدایت موفق باشین
به نام خدای مهربان
دوست عزیز ? اینقدررررر لذت بردم از کامنتتون که توی تلگرام قرار داده شد ?????
واقعاااا بودن با آگاهی های خدا که از طریق استاد بهمون داده میشه همه چیزمون رو تیز بین تر کرده .
سپاسگزارم که با پخش تجربیات خود مارو هم نورانی میکنید .?
در پناه خدای عزیز وگرامی
سلام دوست عزیزم
کامنت تونو خوندم کلی خندیدم و ذوق کردم و خدارو شکر کردم٫ خیلی جالب بود برای من چون خیلی وقتا با خودم فکر میکنم که شاید خیلی از افرادی که کنار ما هستن هم عباس منشی هستن و صداشو درنمیارن، همین دیروز توی باشگاه دقیقا داشتم به این فکر میکردم٫
میبینید که چقدر قانون درست کار میکنه و افکار ما جواب میدن و قدرتمندن!!
ممنونم از کامنت جالب و تاثیر گذارتون دوست من ٫
سلام دوست عزیزم
دقیقا این تفاوت ها به چشممیاد
من هم تو اینستاگرام، پیج هایی رو دنبال میکنم که خیلی موفقن، و میبینم دارن از قوانین استفاده میکنن .سرشار از احساس خوبن، و این احساس خوب رو به بقیه هممنتقل میکنن
مثال شما هم خیلی خوب بود?
سلام دوست عزیز
چقدر جالب
میشه لطفا بگید که شما بیشتر تمرکزتون روی کدوم فایل هاست؟
منم الان چند روزه دارم ارتعاشم رو کنترل میکنم و حالمو خوب نگه داشتم خدارو شکر نتیجه های کوچیک کوچیک گرفتم
استاد عزیزم سلام
من اولین باری هست که نظر میزارم
یعنی همیشه می گفتم بزارم اون نتیجه دیگه هم که مدنظرم هست بگیرم بعد همه نتایجم را با هم می نویسم .
ولی امشب بعد از لایو تون با آقای عرشیان فر یه حسی بهم گفت بیام بنویسم
اولا که استاد یه دونه ای! تکی تک! در لایو امشب هم تک بودنت تون بسی مشهود بود😉عمق توحید و عمق درک قوانین بسیار مشهود بود بین دو نفر.
اول از همه سپاس گزار خدای خودم هستم که من را وارد این مسیر سراسر آگاهی، عشق و لذت کرد. و دوم اینکه شما را واسطه این آگاهی ها قرار داد تا یک پیام رسان باشید برای کسانی که در مدار این آگاهی ها هستن.
اول از داستان آشنایی خودم با شما بگم
که حدود ۲ سال پیش از طریق یکی از همکارام با شما آشنا شدم
اون موقع اون همکارم دوره آفرینش شما را خریده بود و کار می کرد رو خودش
اوایل اصلا حرفاش را نمی فهمیدم
کلماتی که استفاده می کرد مثل فرکانس، مدار، هماهنگی و …
کاملا برام غریبه بود می گفتم خدایا این سوسن چی میگه !؟
انگار به یه زبون دیگه صحبت می کنه!
یه سری از فایل های رایگان شما را به من داد
و من ریختم رو فلش ماشین
ولی هر از گاهی گوش می دادم
همون هر از گاهی هم درکی ازش نداشتم درست حسابی
من اون روزها مجرد بودم،حسابی با خودم و زندگی درگیر بودم،شب ها تا صبح از ترس و نگرانی بیدار بودم،اوضاع مالی هم که کارمندی و زندگی بخور نمیر
الانی که دارم براتون می نویسم از اون روزها حدود ۲ سال می گذره
و البته اینو هم یادم رفت
بگم همین دوستم همون زمان که مجرد بودم برام یه کلیپ از یه زوج فرستاد که کلیپ قشنگ از خودشون و میکس صحبت های شما بود که بخشی از دوره آفرینش بود
وقتی اون کلیپ را می دیدم اصلا درک نمی کردم شما می گفتین با خودتون هماهنگ بشین جهان یه نفر که با خودش هماهنگ هست را برای شما میاره و یا اینکه خداوند توانایی این را داره که از جایی که به عقل تو نمی رسه بهت بده
یعنی چی !؟
مسیر زندگی من طوری رقم خورد که دقیقا من شروع کردم روی هماهنگی خودم
و رها کردن مسئله ازدواجم
چون شده بود یک معمای بزرگ برای خودم و خانواده ام!و آدم هایی که سر راه من میومدن هر کدوم یه عیب و ایراد اساسی داشتن!که البته الان می فهمم که تمام عیب ها از درون من بود و اون افراد نتیجه فرکانس ها و ناهماهنگی های درون من بودن!
دقیقا خداوند از جایی که فکرش را هم نمی کردم کسی را برای من فرستاد که هزاران بار از اون کسی که من می خواستم بهتر و عالی تر هست🤗
و ما رابطه ای داریم که سراسر عشق لذت و دوست داشتن که هر روز و هر روز رابطه مون بهتر و عالی تر میشه
و احساس نمی کنم که همسر من هست احساس می کنم من یه دوست دارم.رابطه ای که هر کسی خودش مسئول حال خوب خودش هست.
رابطه ای که سراسر صداقت، لذت، آگاهی، عشق و درک متقابل هست.
و روزی نیست که من به خاطر این رابطه سپاس گزاری نکرده باشم از خدای خودم
و مهم ترین نکته این که با هم داریم از پیام رسانی شما استفاده می کنیم برای رشد زندگی مون و این خیلی خوبه و باید بگم عالیه😊
قبلا هم از لحاظ سلامتی مسئله ای نداشتم ولی تو این مدت که وارد این مسیر شدم از بیماری و…. هیچ خبری نیست،طوری که الان من اصلا دفترچه بیمه ندارم 😍و نخواهم داشت👍الان من درک نمی کنم چرا افراد مریض میشن اصلا چرا میرن دفترچه بیمه میگیرن!!!چون وقتی دفترچه بیمه می گیرم یعنی من منتظر بیماری هستم…
تو این اوضاع بیماری و حاشیه هایی که این ویروس درست کرده
من روش زندگیم هیچ تغییری نکرده
هر جایی دوس داشته باشم میرم
هر چیزی از بیرون میلم بکشه میخرم و می خورم
رعایت نظافت و بهداشتم هم مثل قبل هست و هیچ تغییری نکرده هر چند که خودم به اندازه کافی روی مسائل بهداشتی و نظم حساس هستم و کلا آدم فوق العاده منظم و تمیزی هستم💪☺️
چون اصلا نمی فهمم چرا دیگران این واکنش را نشون میدن به این شرایط برام قابل درک نیست این حجم بی ایمانی و ترس!
آرامشم، خوابم،عزت نفسم و اصلا درکم از عزت نفس هم بیشتر شده همه اینها نتایج آشنایی با این مسیر سراسر زیبایی هست
اما!
شاید بگین اوضاع مالی چطوره!؟
راستش بعد از ازدواج شروع کردیم به راه اندازی به بیزینس همراه با همسرم (نتیجه قانون)که بالا گفتم(بعضی وقتا بغلش می کنم و بوسش می کنم و بهش میگم تو نتیجه قانون هستی🥰تو هدیه خداوندی🌺 و نکته جالب تر اینکه یه شباهت ظاهری با استاد عباس منش دارن و کمی هم کچل تشریف دارن😜 و اولین بار که دوستم عکس مون را دید گفت واااای چقدر شبیه عباس منش ه😅😄) ☝🏻 در موردش
ولی اون طوری که می خواستیم پیش نرفت شرایط
و این فایل شما جواب خیلی از سوالاتم را داد
الان باگ هام را دارم کم کم پیدا می کنم
من هم در مباحث توحیدی باگ دارم
و هم در مورد باورهای پول ساز
خداوند و قانون کارش درسته
منتهی فقط ما و باورهامون گیر داریم!
باورهای اشتباهم نسبت به خداوند
بحث شرک که من شدیدا باید روش کار کنم
باورهای اشتباهم نسبت به ثروت
اینا باگ هایی که خودم پیدا کردم تا اینجا
و حل شون می کنم
و بازم میام از نتایج مالی ام براتون می نویسم
استاد عزیز و فرستاده ی خداوند
بعضی وقتا که پای صحبت هاتون می شینم اشک های من بی اختیارن
چون تازه دارم می فهمم چقدر شرک داشتم
چقدر خداوند را اشتباه معنا کردم
و چقدر در مورد ثروت باورهای اشتباه داشتم!
با تمام وجودم از خدای خودم ممنونم که من را وارد این مسیر سراسر عشق لذت و آگاهی کرد.
از تمام تلاش ها و زحمات شما و خانم شایسته عزیز سپاس گزارم و از خداوند میخوام که روز به روز بر سلامتی، ثروت، خوشبختی و عشق شما بیافزاید🙏🌺
به نام رب تنها خالق و فرمانروای دنیااا..
سلام عزیزممم،کاملا هدایتییی به دیدگاه شما برخوردم که البته که کار خدا بوود و چه زیبااا هدایتم میکنهههه و چه زیباتر جواب سوالامو تو دیدگاه زیباتووون دیدم در مورد روبط..
خیلی دوست دارم منم با خودم به هماهنگی کامل برسم تا اون عزیز دل توحیدیییی سر راهم قرار بگیرههه و با هم خوشخبت بشیییم و البتهههههه جهان رو جایی زیباتررر برای زندگیی بکنیممم..
ممنوننمممم بابت دیدگاه زیبات..
در پناه خدا هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه گلم
به نام خدای مهربان وعزیز
سلام استاد مهربان وخوش چهر ه ی من وخانم عزیز وشایستون وتمامی بچه های الهی سایت الهی عباس منش .
یاد یه حرفی از یکی از بچه ها افتادم که استاد میگن آدم ها که عاشق چشم و ابروی من نیستن ودر جواب اون دوستمون نوشتن چرا والا ما عاشق وچشم وابروتم هستیم خلاصه کلی خندیدم به این کلام های شیرین و لذت بخش دوستان ??????
واقعااا خدایا شکرت تو این مدت دنبال یه جواب های واسه ترمزهای خودم بودم اصلا فکر نمیکردم این باور هم میتونه چقدررر برام ترمز ایجاد کنه .
خدایا سپاسگزارم عزیزم که منو همچنان در این مسیر پر قدرتانه یاری میکنی.
بابت نظرات ارزشمند دوستانم سپاسگزارم که به حرف استاد اینا کتاب هابی از آگاهی خداوند هست که هیچ کجای دنیا نمیتونیم پیدا شوند کنیم .ودسترسی ما فقط به اون با چند تا کلیک ساده س.
چقدر خوشحالم و به خودم افتخار میکنم و به خدا وندم و به دوستان الهی واستادم نازنین و همراهان راه توحید .
همه بنا برنده ایم. امیدوارم با ایمان و عمل کردن به آنچه میدانیم خود را به مدارهای بالا وبالا تر ببریم .
در پناه خدای مهربان و عزیز شاااد وسالم وخوشبخت وثروتمندباشید ????
??سلام به خانواده دوست داشتنی عباس منش و استاد عزیز و پر انرژی ?? ?مثل همیشه و مثل تمام فایل دیگه این فایل نیز ? عالی و حاوی اطلاعات و آگاهیهای جدید بود ? که بیس تمام صحبت های استاد ثابته (قوانین خدا)? فقط کافی رو باورهای اشتباه خودمون کار کنیم و بصورت مستمر و تکاملی با باورهای صحیح جایگزین کنیم ? و یادمون نره این جایگزینی باورها همیشگی نیست ? کار رو باورها تا زمانی که زنده هستیم باید ادامه داشته باشه ? مثل آب و غذا خوردن که همیشه بهشون نیاز داره بدنمون و باید هر روز آب و غذا مصرف کنیم ،?? باید کار رو باورها رو یک نیاز حیاتی بکنیم واسه خودمون مثل غذا خوردن ، آب خوردن و نفس کشیدن ٫ ? ?یادمون نره تا چیزی واسمون تبدیل نشه به نیاز ، صدرصد خیلی ساده و سریع رها و فراموشش خواهیم کرد ? ? از کجا متوجه شیم ، یک موضوعی جزء نیازهای ما شده ؟? خوب مشخصه بخاطرش روز و شبو متوجه نشیم ? گشنگی و تشنگی رو متوجه نشیم ? آره دقیقا ، درست گفتی? ? باید ?عاشق? باشی ، عاشق هر موضوعی که میخوای درون اون موضوع موفق شی ? ? همه این صحبت هارو کردم تا دو نتیجه گیری مهم رو بکنیم که شاید کمتر کسی با این نگاه بهش فکر کرده ? ? نتیجه گیری اول : برای کار کردن رو باورها و تغییر باورها باید عاشق باشی? باید با عشق رو باورهات کار کنی ، و به کار کردن رو باورهات ، نباید به دید یک کار فیزیکی یا تمرین یا تکلیف اجباری نگاه کنیم ? اگه با این نگاه باشه بازم نتیجه نخواهیم گرفت ? مهم نیست چقدر زمان میزاری واسه این کار و چقدر سخت روش کار میکنی ? کار کردن رو باورها هم مثل هر کار دیگه ای نیاز به هدف و دلیل داره ? نیاز به آرامش و رضایت درونی داره ، خلاصه بگم نیاز به عشق داره ? باید عاشق کار کردن رو باورهات باشید ? تا زمانی که به دید تمرین و تکلیف و یا ساده تر بگم تسکین درد یا رفع تکلیف به کار کردن رو باورهات نگاه کنی ? هیچ چیزی تغییر نخواهد کرد چون نگاهت رفع تکلیف یا تسکین درد بوده ٫? ? یک مثال ساده میزنم که بارها واسه همتون پیش اومده : زمان های بوده که غذاتون رو با نارحتی یا عصبانیت خوردین ، نتیجش چی بوده ؟ خوب مشخصه ، اولا کلا طعم اون غذا رو درست متوجه نشدین ? و حتی بارها شده در اون لحظه به همسرتون گفتین چرا اینقدر غذا کم نمکه یا فلان چیزو کم داره ، در صورتی که طعم غذا عالی بوده ? و چون شما اون لحظه ناراحت بودین اصلا طعمشو متوجه نشدین و لذتی ازش نبردین ? و حتی بعضی اوقات بجای اینکه خوردن اون غذا ، باعث بشه شما انرژی بگیرین و بدنتون ویتامین های مورد نیازشو از اون غذا دریافت کنه ? باعث شده شما در اکثر اوقات معده درد بشین و یا ناراحتی های گوارشی پیدا کنید ? این به این دلیل بوده که ناراحتی شما باعث میشه هم رو سلول های بدن شما و هم رو غذا تاثیر منفی بزاره و اون اثر مثبت غذا از بین بره ٫ ? همانطور که میبینید عشق در هر موضوعی حرف اول رو میزنه ، میدونی چیه ?عشق? مثل یک سوخت نامحدودی که باعث میشه ، تو تا زمانی که این عشق در هر موضوعی رو که داشته باشی ? بتونی اون مسیر رو ادامه بدی ، در واقع عشق هست که احساس خوب رو در ما بوجود میاره? ? نتیجه گیری دوم : نتیجه گیری اول رو فراموش نکنیم میدونی چرا ؟ ? واسه اینکه وقتی ما به هر چیزی که در این دنیا خدا واسمون خلق کرده عشق بورزیم ، و دوستش داشته باشیم ، حالا میخواد شغلت باشه یا هر موضوعی دیگه ? و به قانون بزرگ شکرگزاری عمل کنیم همیشه ، چه در شرایط خوب و چه بد ? به احساس خوب میرسی ، میدونی چیه دوستان ? به نظر من وقتی احساسات به هر چیزی که خدا در این دنیا خلق کرده خوب باشه ، تو عاشق اون چیزی حالا میخواد هر چیزی باشه ?? عشق = احساس خوب ?? دقیقا مثل احساس خوب که = اتفاقات خوبه٫ ? ? خیلی حرف واسه گفتن دارم ،اما باز گفتم کامنتم طولانی میشه ? ? استاد عزیز از خدای تو سپاسگزارم واسه این فایل زیبا و تاثیر گذارتون و امیدوارم هممون بتونیم به آگاهیهای که بدست میارم عمل کنیم ? ??? عاشق ?سلامت?شاد?ثروتمند و موفق باشید ?٫ ?در پناه الله?
به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمان الرحیم
سلام به همه ی دوستان قدرتمندم
سلام به همه ی هدایت شده ها
سلام به همه ی حال خوبا…
سلام به همه ی توحیدی ها…
سلام و کلی حال عالی و قلبی سر شار از الله یکتا
ماه فوق العاده ی زیبایی ها وعشق ها و تمرکز برروی فراوانی و نعمت و حال خوب رو ،ماه توحید رو تبریک میگم
“میخوام از یک نتیجه ی فوق العادم براتون بگم”
خداوند در قران مییفرماید :مومنان چه کسانی هستند؟!
در جواب :کسانی که به آنچه نمیبینند ایمان می اورند…
دوستان میخواهم از نتیجه ی قهرمانی خودم براتون بگم
که به تازگی رخ داد..و تونستم به لطف خداوند مقام سوم قهرمانی کشور رو بدست بیارم..
چه روز هایی که با ایمان سر کردم
چه روزهایی که احساسم و ذهنم رو کنترل کردم
و چه روز هایی که فقط روی الله حساب باز کردم و ادمهای فوق العاده و شرایط فوق العادرو وارد زندگیم کرد
به خدا زبانم قاصره از نوشتن کلمات …
فقط یک چیز
عمل کردن و توجه کردن به اصل ها
اصل چیه؟
– قدرت خداتو باور کنی
– تمرکز ذهنی و روحی روی اهدافت و زیبایی ها داشته باشی
– به کافران و مشرکان اعراض کنی
– سعی کنی حالتودر هر شرایطی خوب نگه داری
– خداوند به شجاعانی که با قدرت قدم برمیدارند پاسخ میدهد …
– ما خالق شرایطمون هستیم
– احساس لیاقت و ارزشمندی رو ایجاد کنی..
– و در اخر استمرار استمرار استمرار در عمل کردن به قوانین جهان هستی و تمرین هر روزه ی اون شمارو به هرانچه که میخواهی میرساند.
– سپاس گزار نعماتهای بی کرانت باشی
به خدا انقدر شرایطم بعد از اشنایی با قوانین عالی شده
انقدر سلامتیم به لطف خدا فوق العادست
انقدر در مسیر درست قرار گرفتم
هر روز شرایطم بهتروعالی ترمیشه..
رویاهای ورزشی و یا هر رویایی که داری فراموش نکن
به خدا به من میخندیدند الان ایمان اوردن و همون ادما به لطف خدا فانوس راهم شدند…
تبریک میگم هم به خودم هم به خدای خودم و هم به شما
“ایمان داشته باش که میشود”
“ایمان داشته باش که میشود”
خدا تو باور کن
قدرتشو باور کن
به الله قسم میشود اگر باورش کنیم
رکوردمن 29.31/00
نفر چهارم 61/29/00
تفاوت تو چی بود؟؟؟؟؟
همون خدایی که منو برد بهم مقام داد
همونم گفت بیا از نتایجت بگو
تا افرادی مثل خودت ایمان بیارن
عاشقتونم دستان خدا به هر چی میخواهید در چارچوب توحید و یکتا پرستی بهش برسید.
1398/02/17
سلام استادم فکر و ذکر این روزها و این یکسال من٫
یادتونه یه تبلیغ بود میگفت کتاب چی بخونم؟مدرسان شریف کلاس کجا برم مدرسان شریف٫٫٫خخخخ یعنی من اینجوری شدم هرکی میگه مشکل مالی دارم میگم استاد عباس منش
مشکل روابط دارم استاد عباس منش دین چیه استاد عباس منش٫٫٫٫
فکر میکردم کامل میفهمم چی میگید ولی فایل اخرتون رو که دیدم تازه دوزاریم افتاد
شاید هنوزم نیوفتاده باشه کامل ولی قطعا مدار منو جابجا کرد
دقیقا یکسال هست با شما اشنا شدم و فایلاتون رو گوش میدم استاد اون موقع که شما تو بندر عباس دوره گذاشته بودید من دانشجوی دانشگاه هرمزگان بودم یکی دو بار اسم شما به گوشم خورد و شنیدم همایش دارید منتها انقد تفاوت فرکانسی داشتم باهاتون و تو عالم دیگه ای سیر میکردم که اصلا به ذهنمم خطور نکرد بیام همایش جالبه بعد حدودا دوازده سیزده سال که به سمت شما هدایت شدم کاملا شمارو یادم بود انگار تمام مدت بودید کنارم ولی نمیدیدمتون و الان شما اون سر دنیایید و من دلم میخواد از نزدیک ببینمتون و محکم بغلتون کنم انقد که مااااهییییید جالبه من اون موقع ها اصلا تو فاز موفقیت نبودم مجرد بودم و خونه بابا و زندگی در سطح متوسطش فراهم بود و منم قاانع نیازی نبود دنبال تغییر و رشد و٫٫٫برم
اما بعد ازدواج بدلیل سختیهای زیادی که از نظر مالی و روابط و ٫٫برام پیش اومد کم کم به مسیر هدایت شدم
جالبه که هشت سال اول همیشه تحمل میکردم چون طبق باورهای خانواده گیم و نوع تربیت مادرم اعتقاد داشتم باید قانع باشم و با صبر و تحمل سختی اون دنیا جای خوبی دارم و٫٫٫
و ماهم به همین منوال بدبختی رو تحمل میکردیم و دلمون خوش بود که اون دنیا جامون بهشته ناگفته نماند که پدرم اصلا به کمبود پول اعتقاد ندارن و این باورها زمانی به من تزریق شد که به دلیل شغل پدرم ما از اوایل کودکی با مادرمون در شهری دور از پدر بودیم و تمام سالهای کودکی تا دیپلم با افکار مادرم که معتقد به قناعت بودو ساده زیستی و ٫٫ سپری کردیم تا اینکه اومدیم پیش پدرم و زندگی راحتتر شد ولی کار از کار گذشته بود و فکرمون برنامه ریزی شد برای زندگی که قراره توش قناعت کنیم باورتون نمیشه من با فردی ازدواج کردم که قبل ازدواج کاملا استقلال مالی داشت ولی یه سری اتفاقات تو زندگیمون میوفتاد که پولمون از دست میرفت و ما از اول ازدواج مجبور به قناعت بودیم!!!!جالبه افتخار هم میکردم
ولی همسرم هیچوقت اینارو نمیپذیرفت و میگفت نباید اینجوری باشه شغلشم جوری بود که براحتی میتونست با یه رشوه در ماه کلا رفاه و فراهم کنه وخودشم اونقدری براش مهم نبود این قضیه ولی من بدلیل باورهای مذهبی بشدت مخالفت میکردم و چه روزای سختی گذروندم که نگم براتون و حاضر نشدم مال حروم وارد زندگیم بشه و شاید دلیل هدایتم به این مسیر و اشنایی با استاد عزیزم همین بود یعنی یه جوووری سفت بودم در برابر حروم خوردن که خدا خودش دیگه هولم داد گفت اخه خل و چل بیا تغییر کن تا من برکت روونه زندگیت کنم جونت درومد از تحمل نداری
حالا این همه مقدمه چیدم که بگم استاد بعد یکسال تا ۴صبح نخوابیدن و فکر کردن و کتاب خوندن و فایلای شمارو گوش دادن تازه با این ویدئوی اخرتون برام مسئله روشن شد!انقد همیشه خوندم و شنیدم ازتون تغییر باور باور٫٫٫ولی انگار نمیفهمیدمش تو این فایل یدفعه انگار یه جرقه خورد تو ذهنم که اقا باور این نیست که تو بگی پول زیاده همه جا فراوانیه خدا وهابه بعد ته دلت بلرزه از خرج کردنه اخرین اسکناس که پس انداز کرده بودی وقتی هنوز دو هفته مونده به اخر ماه و حقوق جدید
وقتی باورت این شده بچت نا ارومه و تو باید تحملش کنی بعد میای ژست مادرهای اروم و خونسرد میگیری بعد دو دقیقه که باز نق و نوقش شروع شد بگی ای بابا اینا همش چرته
استاد یعنی این فایلتون منو یه قرن جلو انداخت
اون تیکه ای که انگار عصبانی شده بودید از چشم و گوش کور و کر ما با حرص گفتید باور باور بااااور
بخدا پرده از جلوی چشمام کنار رفت تازه حالیم شد باور فرق داره با جمله های تاکیدی و قشنگ و تجسم و التماس به خدا
همون موقع بهم الهام شد بیام یه دفتر بردارم توش تک تک زمینه هایی که مشکل دارم بنویسم مثلا پول روابط کار٫٫٫بعد چهار قسمت کنم هر کدومو یک، چیزی که دوست دارم تو اون زمینه بشم دوم باور های مخرب که مانع ذهنی رسیدن بهش هست و وقتی به رویام فکر میکنم حس بد توی من ایجاد میکنه سوم باورهای درست با توجه به صحبتهای شما و چیزایی که حس خوب نسبت به خودم و خدا ایجاد میکنه یاداوریش و اخر مشاهده و یادداشت نتایج٫ استادم من خیلی دوست داشتم دوره دوازده قدمتون رو تهیه کنم ولی بدلیل مسائل مالی نتونستم فعلا ٫ از وقتی دوره رو شروع کردید و در موردش حرف میزنید همش ازخدا خواستم منم بتونم تمرینات این دوره رو انجام بدم نمیدونم شاید دوره شما شبیه این الهامی باشه که به من شد و انقد این دفترمو دوست دارم که به عشق پیدا کردن باورهای غلط و جایگزین کردن باور های درست بیشتر اوقاتمو باهاش میگذرونم
الان یه ارامشی گرفتم که انگار دنیا تو مشتمه دیگه اضطراب ندارم دیگه بچم میگه بیا باهام بازی کن با بی حوصلگی و عصبانیت از خودم نمیرونمش دیگه از دست شوهرم و شکستهای مالیش عصبانی نیستم تا الان اونو مقصر میدونستم یعنی ظاهرا میگفتم من خالق زندگی و شرایطمم ولی باطنا دوست داشتم اونو خفه کنم که انقد اشتباهات مالی کرده و مارو به سختی انداخته درواقع قدرت رو به اون داده بودم و دچار شرک بودم یه دنیا ممنونم ازت استاد جونم من همیشه میگم شما پیامبر زمان مایید خخخ مامانم میگه تو کافری و ممنون از همه بچه هایی که کامنتای خوبشون روم تاثیر گذاشته و ذره ذره دارم تکامل پیدا میکنم به امید اینکه بقول شمس تبریزی که میگه جهان مثل یه پاتیله که چیزی در اون در حال پختنه وهرکس چیزی درونش اضافه میکنه منم بتونم خرد و ثروت و شادی و خوبی به این پاتیل اضافه کنم
پایداااار باشید
سلام
واقعا همونطور که آخر دیدگاهتون گفتید کامنتهای طوستان خیلی روتون تاثیر گذاشته و ذره ذره دارید تکاملتون رو طی میکنید این کامنت خودتون هم روی ما تاثیر گذاشت.
بله دقیقا همینطوره، خیلی از ما تا که با یکی حرف میزنیم یا خودمون که تنها میشیم برای اینکه یه جوری به خودمون بگیم ما توی مسیریم، ماداریم هدایت میشیم
*میگیم اره بابا پول دراوردن آسون ترین کاره
*اختیار صددرصد زندگیمون به دست خودمونه
*خدا همه کارارو برامون درست میکنه
و کلی ازین حرفا
و بعدش تعجب میکنیم که چرا با پیشرفت نمیکنیم؟
چرا فلانی اینقدر زود ثروتمند شد منکه چندساله دارم اینارو میگم هیچی که هیچی؟؟
دقیقا دلیلش همینه که شما گفتین، ما فقط در ظاهر به این چیزا باور داریم و اصلا بهشون باور قلبی نداریم.
توی ظاهر میگیم اختیار صد در صد زندگیمون به دست خودمونه بعد وقتی یکی بهمون میگه بهت مجوز نمیدن اینقدر ناراحت میشیم و میگیم چرا؟؟؟
چرا باید اینقدر سخت اون طرف به من کمک کنه؟
اینقدر هم زود یادمون میره که این همه حرف از خدا و توحید زدیم.
بله دوست عزیز خلاصه بخوام بگم:
باید توی ذهنمون ، توی روزمرگیمون ، توی ضمیر خوداگاه و سپس ضمیرناخوداگاه یک جهاد اکبر راه بیندازیم و با تمام توانمون باورای ثروت و موفقیت رو بسازیم.
و سعی کنیم خودمون حافایی که میزنیم رو همیشه اول باور داشته باشیم بعد بگیم
حداقل اول باور کنیم بعد به دیگران بگیم.
منم کم نشنیدم آدمایی که بهم میگفتن تو که خیلی بلدی و از باور حرف میزنی چرا خودت ثروتمند نیستی؟
اونموقع میفهمیدم من فقط در حد تئوری بلدم و خودم حرفای خودم رو باور نداشتم.
در پناه الله یکتا شاد ، سالم و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.??????????????????????????????
بله دقیقا منم مثل شما همیشه در مورد این اطلاعات که فقط میدونستمشون ولی باور نکرده بودم با شوهرم حرف میزدم و با کلی هیجان از قانون میگفتم ولی چون از نظر اون نتیجه چشمگیری نگرفته بودم میگفت تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره
هربار به خودم میگفتم دیگه در اینباره با هیچکس حرف نمیزنم ولی باز وسوسه میشدم
متاسفانه رو اون تاثیر نمیذاشتم هیچ خودمم تحت تاثیر ناباوری اون قرار میگرفتم و هر بار به مدار پایینتر سقوط میکردم چون خودم در عمق وجودم به باور نرسیده بودم
ولی خدای من شاهده طی همین چند روزی که درک کردم معنی باور رو دارم نتیجه میگیرم چنان ارامشی پیدا کردم که فقط از باور حضور خدا در قلبت میتونی بهش برسی تا الان سر هر تصمیم و تغییری که میخواستم تو زندگیم انجام بدم با شوهرم بحث میکردم اخرشم بی فایده ولی الان فقط با خدا تمومش میکنم بعد شوهرم خودش میاد همون قرار من با خدارو مطرح میکنه همین امروز بعد حدود دو هفته مشتری داشتم و ۵۰۰هزار کار کردم
و یه تغییر اساسی که چند ساله منتظرشم ولی با باورهای شرک الودم جلوش رو میگرفتم میام به زودی با بچه ها و استاد نازنینم در میون میذارم
توکل توکل توکل همه چیزو بهتون میده
موفق باشیییید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش
کلام استاد :
« وقتی من به سراغ اصل برم و باورهای درست داشته باشم ثروت بصورت طبیعی وارد زندگی من میشه اصلا لازم نیست کار خاصی براش انجام بدم»
چقدر من این فایل رو دوست دارم واقعا همون طور که استاد اخر این فایل اشاره کردند خود این فایل اندازه یه دوره ارزش داره
دقیقا هم همین طوره
تک تک جملات استاد اینقدر اگاهی داره که میشه برای هر کدومش تا مدتها در موردش صحبت کرد
کاری که من باید از استاد یاد بگیرم تو بیزنسم اینکه بدنبال اصل باشم
حالا اصل چیه ؟
اصل اینکه من تو بیزنسم بیام از یه نیرو کمک بگیرم خالق کل کیهان
خدایی که جهان رو خلق کرده که بقول خودش در قران اشاره میکنه که
هیچ برگی از درختان بی ازن من بر زمین نمیافته
خود این ایه داره ثابت میکنه که اصل خداست
اصلی که قبل از ما بوده و تا ابد خواهد بود
و همون اصلی که وقتی منو داشت میافرید به خودش احسن گفت و گفت انسان اشرف مخلوقات منه
و خلیفه من بر روی زمینه
همون اصلی که از قدرت خودش در وجود من دمیده
و این قدرت خالق بودن رو به من هم داده تا اونجوری که من میخوام بیام دنیای خودم رو بسازم
و این اصل چطور در زندگی من عمل میکنه ؟
خداوند با قانون بدون نقصی که وضع کرده که بدون کوچکترین اشتباه و کاملا عادل و دقیق عمل میکنه که به تک تک انسانها این اختیار رو داده که هر کسی میتونه زندگی خودش رو خلق کنه فارق از اینکه دنیایی بیرون اون چه شرایطی داره میتونه کاملا بصورت شخصی و خصوصی دنیای خودش رو بسازه
حالا چطور میتونه اینکار رو بکنه ؟
با افکار و باورهاش
یعنی اینکه ما به هر چیزی که فکر کنیم و اون موضوع رو تا مدتها در ذهن خودمون بپرورنیم که تبدیل بشه به جزی از باورهای ذهن ما
که اون باوری که در ذهن ما تشکیل شده و با توجه به احساساتی که طبق اون باور ما داریم یکسری فرکانسهایی مشخصی داره به جهان ارسال میکنه و بعد جهان مثل اینه عمل میکنه و اساس همون احساس ما رو دریافت میکنه و تبدیل میکنه به یکسری اتفاقات مشابه و اون رو دوباره تو زندگی ما برمیگردونه که همون احساس رو دوباره تجربه کنیم
حالا هم میکنه احساس خوب باشه هم بد
که این برمیگرده به فرستنده که ما باشیم چه فرکانس احساسی ارسال کردیم عین همون رو دوباره بما برمیگردونه
حالا اگر ما بتونم این قانون رو درک کنیم که این ما هستیم تک تک اتفاقات رو خودمون بوجود میاریم دیگه گیر به عوامل بیرونی نمیدیم و فقط میچسبیم به خودمون تا بیایم از اینی هستیم خودمون رو بهبود بدیم
هر چند درک این قانون خودش نیاز به تکامل داره
که راهی جز تکرار و تکرار و مرور کردن بارها بارها قانون نیست
دوست داشتم در مورد اصل صحبت کنم
قانونی که اگر من بتونم خوب درکش کنم
راحترین و کوتاهترین و لذت بخشترین مسیری خواهد بود که من رو به تمام خواستههام میرسونه
دوستان و استاد عزیز
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
سلام برادر عزیز آقای نوری
سپاسگذارم ازتون بخاطر کامنت زیبایی ک نوشتین
بعدمقاله بالا کامنت شما کاملترش کرده بود
طوری که چشمهام گرد شده بود
همون مثالی که یافتم یافتم و دوست داشتمبا ایناحساس وانرژی دریافتی ساعتها پیاده روی کنم و ب زمینوزمان لبخند بزنم
دریافتی من
چند وقته تو ی مسیله ای گیر افتاده بودم و برای خودم هی ضرب العجل میزاشتم
ایده های من کلا یا مالی بود هزینه بر بود یا از حوصله من خارج بود و اصلا احساسش خوب نبود و احساس قربانی شدن بهم دست میداد
مثلا مثل خوردن یک قرص هر روز سر ی تایم
من میگفتم چرا قرص چرا طبیعی نه (ب مثال)
باوری کساخته بودم این بوده
اقا مسئله باید باید طبیعی پیش بره
بدوندخالتمنو هزاران الگوداشتم براش
از پیر ،پسر جوون،دختر،زن آدمی که بی هوا همه چی میخوره،ادم معتاد ،حالا هر چی
اما خاسته واسه من تیک نمیخورده
اما باوره طبیعی بودن دریافت خاسته بود اما از اون طرف من کویرهامو هم داشتم گفتم نه دیگه حالا منم ی دستی بایدداشته باشم یه کمکی میکنم ب خدا ککاراش وراحتتر انجام بده
قرص ها هست حالا منم هی میخورم از تنوع استفاده میکنم ببینم چی میشازه بیشتر بهم
توزمینهمالی میشود ب تبلیغات ،آدمها،جلب و چک و چونه با مشتری (مشتری مداری)
استوری های کسلکننده (فضای آنلاین)
خلاصه
اینفایل اومد جزو نشانه امروزم
و این تیکه از نوشته حجت رو برمنتمامکرد
باورهای توحیدی ساختن، یعنی همین. یعنی قدرت دادن به عوامل درونی، قدرت دادن به خدای درونت و الهامات و هدایتهای این نیرو و روی برگرداندن و اعراض کردن از عوامل بیرونی
و این سطر
اگر هنوز به خواستهات نرسیدهای، نه به این دلیل است که یک عامل بیرونی خاص را کم داری، بلکه به این دلیل است که یک باور قدرتمندکننده را کم داری یا به یک باور محدودکننده چسبیدهای
ومتن الهامی شما که وصل شدن ب اصل خودمون بوده
أصلی که از قبل بوده و تا أبد هست
أصلی که از قدرت خودش در ما دمیده
واقعا واقعا کلامتون جادویی بود برام امشب ،دمتون گرم
سلامت باشی آقا و جیبتونپر از ثروت خدایی