دلیل نتایج پایدار - صفحه 5
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-09 05:51:142023-07-09 06:20:30دلیل نتایج پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق زیبایی ها
سلام خدمت استاد و همه دوستان عزیز
این کامنت بعد تقریبا سه ماه که اصلا روی خودم توی این سه ماه کار نکردم دارم مینویسم.
قبل این سه ماه من روی دوره دوازده قدم و به تازگی ها دوره عزت نفس رو خریده بودم و اول سال،سال رو برای خودم عزت نفس که پایه و اساس تمام موفقیت هاست نامگذاری کردم.
زمانی که خدمت سربازی ام تموم شد اومدم و پایان دوره و دیگ بعد اومدن اصلا فایل گوش ندادم و دیگ روی خودم کار نکردم. خیلی واضع نتایج و بهتر بگم حتی حس حال و روز هایی که اون موقع داشتم چقدر عالی از روزهایست که الان که کار نکردم بود. حتی با این حال که سرباز بودم با تمام تو مخی های سربازی(اونایی که رفتن بهتر درک میکنن چی میگم. )و البته این هم یک باور بود که من عوضش کردم این باور برای من عالی سپری شد.
واقعا چقدر قشنگ استاد اشاره کردن وقتی میفهمی راه درست چیه اصلا منطقی نیست که دوباره نمیه راه راهت رو عوض کنی. این سوال از خودم پرسیدم چرا واقعا اینجوره که چندین بار اومدم داخل مسیر و باز خارج شدم؟؟
اولین جوابی که اومد به ذهنم این بود که هنوزم قشنگ این قانون باور ندارم هنوز هم بخوبی قوانین رودرک نکردم. هنوز هم توانایی کنترل نجوا های شیطان رو ندارم. هنوز هم اون تعهد لازم برای تغییر اساسی به خودم رو ندارم و چندین جواب که استاد هزاران بار بهشون اشاره کرده.
امروز بعد این چند مدت کامنت نوشتم و اومدم شروع کنم با یاری خدا. از خداوند میخوام که این مسیر رو به بهترین شکل ادامه بدم.
تشکر از استاد عزیز که همیشه بهترین و باکیفیت ترین فایل ها و مبحث ها رو برای اعضای سایت ارائه میدن.
سپاسگزارم.
به نام الله
خدایا بی نهایت سپاسگزارم
……………………………
من اومدم خودم و ذهنم را تهدید کردم چون واقعا نمی تونستم به شیوه ی قبلیم باشم و منتظر نتیجه حالا چطور؟؟؟
اومدم به خودم میگفتم ببین این شیوه درست نیست ها ؟ برمی گردی به خونه ی قبلیت ها ؟؟؟می خواهی منتظر چندر غاز همسرت باشی؟؟؟!!!!! پس به شیوه قبلی نباش ، درست فکر کن ، درست رفتار کن ، ورودی هات رو کنترل کن تا همه برخورد عالی باهات داشته باشند
برنج نخور چرا ؟؟ دوست داری بری روی تخت بیمارستان ؟دوست داری درد بکشی؟ دوست داری هزینه کنی آنچه که تا به حال درآوردی یا نه می خواهی باهاش کیف کنی باهاش مسافرت بری باهاش لذت ببری پس این کار را نکن
و کم کم به لطف الله مهربانم درست ودرست تر شد ، شیوه همون قبلی نیست ولی باز هم باید روش کار کرد خدا را شکر
استاد از وقتی من با شما آشنا شدم خدا خیلی دوستم داشت و داره شما و اموزه های شما را رها نکردم هر چی پیش اومد گفتم این مرد می دونه ، این مرد آگاهه و هر چی می گفتید من می گفتم درسته….
نمیدونستم نمی فهمیدم حرف های شما را می اومدم دوره هاتون را می خریدم
همسرم میگفت بابا صبر کن می گفتم نه این دوره ارزشش خیلی بالاتر از این حرف هاست
اولش کم گوش میکردم حتی شده بود به خدا قسم ناها ر وشام نمی خوردم شب تا صبح تا شب گوش میکردم می دیدم اوضاع یه کم تغییر کرد اون موقع قدرت تحسین را نمی دونستم دوباره گوش میکردم
بعد شما میگفتی سوال کن و از خدا بپرس
به خدا می گفتم بعد بهم می گفت حالا چطوری ؟؟ از زبان شما استاد عزیزم می گفتید شکر گزاری کن
تایید کن. بعد به خودم میگفتم آهان خب پس تایید نکردم
در دوره کشف قوانین گفتید برای خودت دست بزن من همون موقع بلند شدم و محکم برای خودم دست زدم همسرم می خندید حالا به چی و برای چی دست می زنی ؟؟ می گفتم نه درسته این مسیر درسته
خدا را شکر
منی که همسرم /برای نبود ن در مدار / اصلا قبول نمیکرد که ما در خونه ی خودمون زندگی کینم چون می گفت می خواهیم چیکار ؟؟؟ !!! الان با هم همفکری میکنیم و با هم می رویم خونه می بینیم خدا را صد هزار مرتبه شکر …. این برای من خیلی نتیجه ی بزرگیه چون اینطوری نبود
منی که ماهی یه بار خرید می کردم الان روزی چند بار خرید می کنم
منی که یکی از نزدیکانم مادر همسرم همیشه از وقتی من ازدواج کردم به ما می گفت هر جا رفتید به من هم باید بگید؟؟!!! هر کاری کردید باید به من بگید تا ایشون تایید کنه حالا الان …دو روز پیش زنگشون زدم گفتم می روم برم مهمونی گفت به امید خدا همین و تمام خدا را شکر
این راه راهه درستیه
این مسیریه که از ایمان والا و بالا به خداوند من بدستش آوردم
همون خدایی که این راه را به من نشون داد خودشم بقیش را بهم نشون داده و میده
خدا را بی نهایت سپاسگزارم
استاد جون عاشقتم
سلام استاد عزیزم مریم جون و همه دوستان عزیزم
مثل همیشه حرفاتون طلاست و من نشستم و نوشتم چون تو این دو سه سال اوایل تغییرات محسوسی داشتم بعد نمی گم عقب رفتم اما جلو رفتنم تلو تلو شده یه قدم میرم وایمستم یه نیم قدم میرم عقب یه جوری که انگار دارم درجا می زنم انگار سست شدم چرا؟
دقیقا حرکت فراکانسیمو چند وقتیه ربط میدم به حرکت تغدیه ای و جسمیم تا جایی رفتم جلو نتایج خوبی گرفتم اما الان تو یه وزنی هی دور و برش بالا پایین میشم بد نیست خیلی بهتر از اطرافیانم هستم ولی برای من عالی نیست من پرواز می خوام من آرزوهای بزرگی دارم نباید درجا بزنم..
خواستم تعهد بدم که دوباره جدی تر بشم دیدم می ترسم چرا؟ چون می ترسم اراده ام ضعیف باشه و عمل نکنم چرا؟ چرا باید اراده ام ضعیف باشه یه چیزی زیر اراده هست که نمی ذاره قوی باشم باید برم سراغ اهرم رنج و لذت
نشستم و نوشتم ..
خوب ذهنم و حرفهایی اطرافیانم که باهاشون در ارتباطم انگار دامنم را گرفتند و نمی ذارند من پرواز کنم اونا دستشون به پله های بالاتر نمی رسته و اخلاق بارزشان اینه که با استفاده از کلام پرنفوذشون کسایی را که موفق شدند جوری تحلیل می کنند که نه اونا بدبختن اینجوری نگاشون نکن ما خوبیم( همون اصطلاح که گربه دستش به دیزی نمی رسه و میگه پیف بو میده) میگن مثلا که چی مهاجرت کردند اونجا به ایرانیا محل سگ نمی ذارند اونجا برق و گاز نیست اونجا همه چی مثل ایران به وفور نیست باید مثل سگ کار کنی و…. اگه اینجا بذارن مملکت ما گل و بلبله فلانی رو میبینی رفت بدبخت شد اونیکی رو میبینی تازه به دوران رسیده داره فلان کار می کنه و صبح تا شب بحثها همینه.. با اینکه من واقعا عذاب می کشم تو اون جمعها با اینکه بیشتر وقتها تنها کاری که می تونم انجام بدم سکوته با اینکه از اولم آدم این بحثها نبودم و الان به ناچار یه موقع هایی مجبورم باشم به خاطر همسرم البته الان دو ساله که به خاطر موقعیتهای پیش اومده که البته من اسمشو باید بذارم فرکانس که این روابط کمتر شده ولی هنوز هست.
من کاری به مملکت ندارم از اول خواسته من مهاجرت بود فارغ از اینکه کجام من می خواستم پرواز کنم باید بتونم حواشی را بذارم کنار این بحثها حاشیه است باید یه خط قرمز پررنگ تو ذهنم روش بکشم اگر من پرواز را دوست دارم . من دست اینها نیستم شاید این حرفا به کمک ذهنم میان تا به اصطلاح دامنم را بگیرند اما جلو من را نمی تونن بگیرند باید رها کنم تا پرواز کنم!!!!
اما اهرم رنج من نتیجه ماندن در همین مدار و سطح:
زندگی معمولی
تجربیات تکراری و معمولی
حسرت نداشته ها رو خوردن
حسرت زندگی دیگران را خوردن
حسرت اینکه من تلاش نکردم و از تواناییهام استفاده نکردم
احساس رکود و کسالت
احساس عدم لیاقت و ناتوانی
حس زندانی بودن
احساس سرخوردگی و ندامت
اهرم لذت نتیجه حرکت به سمت خواسته ها و مدار بالاتر:
احساس پرواز رهایی آزادی
احساس لیاقت
احساس مفید بودن و در جریان بودن
قوی بودن با اراده بودن
احساس نشاط و طراوت
احساس اینکه دارم از پتانسیلها یم استفاده می کنم
احساس با خدا بودم و رها کردن جزئیات
احساس رشد و بزرگ شدن و رضایت
اینها چیزهایی بود که به ذهنم اومد و قلبم را باز کرد تا من بتونم بدون ترس تعهد بدم که من مس خوام با قدرت بیشتر با یقین بیشتر راه درست را ادامه بدم و مصمم تر به سمت خواسته هام برم
با آرزوی موفقیت و احساس رضایت بیشتر در این مسیر زیبای زندگی برای خودم و تک تک دوستان عزیزم در این سایت
سپاسگزارم استاد عزیزم که ما را دعوت می کنی که فکر کنیم
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و همه دوستانی که کامنت منو می خونند.
انقدر سوال های این فایل درمورد شرایط من صدق میکرد که هنوز فایل گوش نداده دارم مینویسم.
سوال اول:
من تقریبا سه سال پیش با شما آشنا شدم و برخلاف بعضی دوستان که میگفتند اوایل مقاومت داشتن نسبت ب صحبت های استاد من اصلااااا مقاومتی نداشتم(چون سنم کم بود) و چنان حرف های شما به قلبم نشست و جنس اون صحبت ها برام متفاوت بود که دیگه تا ب امروز با اینکه از مسیرم دور شدم اما همچنان نتونستم با صحبت های فرد دیگه ای تا این حد ارتباط برقرار کنم.
برا همین سال اول آشنایی با شما بهترین سال زندگیم بود و خیلی نسبت ب گذشته خودم پیشرفت داشتم تو جنبه های مختلف از جمله رابطم با خدا،روابطم با دیگران،اعتماد بنفسم،سلامتی و…و از همه مهم تر حالم خیلی خوب بود و آرامش زیادی داشتم و کنترل ذهن بهتری داشتم.
تا اینکه سلسله اتفاقاتی بوجود اومد ک باعث شد من از مسیرم دور بشم…
سوال دوم:
وقتی کم کم ازین فضا دور شدم و دیگه عمل نکردم به آگاهی هام، تو خیلی جنبه ها برگشتم ب همون حالت قبل و اوضاع چنان برام سخت شد ک این اواخر مراجعه کردم به یک روانشناس بالینی(خودمم رشتم روانشناسی هست) و گفتن باید تراپی کنی(ی جور خودشناسی هست) یعنی ذهنت نیاز ب جراحی داره چون خاطرات تلخ زیاد داشتی و اینا( فعلا فقط یک جلسه مشاوره رفتم) اما از اون روز باعث شد بیشتر برم تو خاطرات گذشته و بیشتر گریه کنم.البته نمیتونم بگم مشاوره و تراپی خوب نیست چون ب خیلی ها جواب داده اما من حس کردم فعلا این روش مناسب من نیست..نمیدونم دلیلم منطقیه یا ن ولی من دوست دارم با لذت و احساس خوب تغییرکنم چون من بیشتر وقتی ک حالم خیلی خوبه دست به اقدام و حرکت میزنم برا تغییر نسبت ب وقتی ک حالم خوب نیست…
سوال سوم:
استاد دوست دارم درمورد این سوال خودتون بیشتر توضیح بدین چون بنظرم دلیل اینکه خیلی وقت ها ما ب نتایج دلخواه و پایدار نمیرسیم، اینکه تو مسیر ثابت قدم نیستیم، ن اینکه اصلا مسیر شروع نکرده باشیم!
اما بنظرم مهم ترین دلیل بر میگرده به عزت نفس و اعتماد بنفسمون و اینکه ایمان کافی نداریم و عجول هستیم دوست داریم سریع به همه چی برسیم.
در آخر تشکر میکنم بابت اینکه وقت و انرژی میذارین تا این فایل ها را آماده کنید برای ما
️به نام خداوند جان و خرد
️سلام به استاد عباسمنش گل و خانم شایسته مهربان
️استاد چند فایل اخیری که گذاشتین واقعا جالب بوده و میشه به وضوح تکامل رو در اگاهی هایی که شما در فایل ها از قدیم تا الان داشتین دید
️انگار چند ماه اخیر چند پله پیشرفت داشتین و هر فایلی که میاد از قبلی جذاب تره و اگاهی هاش خالص تره
️استاد این مشکل مشکلیه که من خیلی خیلی زیاد باهاش دست و پنجه نرم میکنم به ویژه یک سال اخیر
️پارسال که من شغلم رو شروع کردم خیلی پر انگیزه شروع کردم و در مدت زمان واقعا کوتاهی به درآمد خوبی رسیدم
️اما همونطور که شما توی فایل گفتین سقف ذهنیم کم بود و به اصطلاح همکار هام جیبم کوچیک بود
️و زود به جایی رسیدم که دیگه کار رو خیلی جدی نمیگرفتم و طبیعتا درآمدم هم کم شد
️و دوباره یک خورده با انگیزه بر میگشتم دوباره درامد خوب و دوباره بی خیالی و توی یکسال گذشته درامد من کاملا سینوسی بوده
️توی بحث سلامتی هم من بعد از اینکه فهمیدم یک سری غذا ها چقدر به بدن من آسیب میزنه شروع کردم به قطع کردن شون و خوردن غذا های سالم و زود نتیجش رو در پوستم و انرژیم و خلت گلو و… دیدم اما باز بعد چند روز یا چند هفته برمیگشتم به شکل قبل
️حتی وقتی تمرین ستاره قطبی رو یاد گرفتم شروع و به انجام دادنش کردم توی روز اول و دوم نتایج رو میدیدم اگرچه کوچیک
️ولی واقعا تعجب میکردم از نتایج اما باز هم مثل بقیه جا ها بعد چند روز ول میکردم
️و کلا توی همه ی زمینه ها سینوسی عمل میکنم چند روز خوب و چند روز بد هستم
️این اواخر هم خیلی به دلیل این موضوع فکر کردم و واقعا به نظرم یکی از مهم ترین دلایل این اتفاق میزان باور ارزشمندی
و عزت نفس من هست
️مثلا من توی ناخود اگاهم باورم اینه که ارزش من ماهی فلان قدر درامده و وقتی بهش میرسم یا یکم بیشتر درجا به قول شما خوشی میزنه زیر دلم
️این فایل شما خیلی عالی بود و من قطعا بار ها و بار ها این فایل رو گوش میدم و بی صبرانه منتظر قسمت های بعدیش هم هستم
️خیلی ممنونم از شما بابت این فایل های خوبتون
من هر روز صبح که بیدار میشم تو راه به سایتتون سر میزنم و دعا میکنم فایل جدید گذاشته باشین و درجا فایل هارو دانلود میکنم و گوش میدم و خیلی راضی و خوشحالم به ویژه فایل های اخیرتون
که عالی شدن
️امیدوارم یک روز از نزدیک ببینمتون و بغلتون کنم
سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم
استاااااد چقدر کاور این فایل جذاب و درجه یکه
چقدر هیکلتون عالی شده فوق العادس و این نتیجه ازاوناس که حتی اونایی که باور نمیکنن قانون رو اینجا نمیتونن نپذیرن این همه تغییرو وضعیت قبل و بعد شما رو با چشمای خودمون دیدیم . واقعا شگفت انگیزه که این همون استاد تپلی قبله
این هیکل زیبا در کنار سلامتی و انرژی بالا این روابط عالی که دارید ، ثروتی که در جریانه و بی نهایت نعمت دیگه کاملا طبیعیه مگه میشه انقدر خوب خدا رو درک کنی قوانین منظم جهانشو درک کنی ، خودتو باور کنی و بااین حجم از تعهد ، نتایج فوق العاده نگیری ؟؟ امیدوارم ما هم بتونیم هرروز متعهد تر بشیم و بهتر درک کنیم و نتایج فوق العاده بگیریم .
دقیقا استاد درسته که تفاوت شما باما تعهد و عملگرایی هست . من خودم اول راهم خیلی زمان برد تا بفهمم چی به چیه مدت زیادی مثل اغلب کسایی که باقانون جذب آشنا میشن دچار توهم شدم که فکر کن جذب کن ولی از وقتی که بهتر فهمیدم چی به چیه رو خودم کار کردم ولی نه با تمام تلاشم صد خودمو نذاشتم و این تعهده تفاوت ایجاد میکنه تو نتایج .
فکر میکنم قسمت 55 یا 56 سریال زندگی دربهشت بود که مهمون داشتید و خود افراد چه غذاهای خوشمزه ای رو تو دل طبیعت میپختن و اگه درست متوجه شده باشم شما اون بازه زمانی گوشت مصرف نمیکردید و این غذاهای خوشمزه رو میدیدید و میگفتید چه بوی خوبی داره ووووولی نخوردید. خیلییی خیلییی تعهد بالایی میخواد
اینکه میگید معتاد باید دوری کنه از عواملی که باعث وسوسه میشه شما حتی در مقابل توپ و زمین بازی و هم بازی هم مقاومت کردید همه ی افراد حتی خانم شایسته دور هم داشتن ازاین غذاهای خوشمزه میخوردن جز شما . و غذاها انقدرم وسوسه انگیز بود که من خودم اون فایلو نگه داشتم که اون غذارو بپزم :) و اونجا من گفتم عجب تعهدی داره استاد واقعا استادی برازندتونه .
این چیزیه که قابل دیدن بود ولی اون تعهد و تلاشی که پشت خیلی از نتایج هست رو مانمیتونیم ببینیم .
استاد اونجایی که گفتید من لیاقت این زندگیو دارم یه چند دقیقه ای داشتم باخودم فکر میکردم اون زندگی ای که میخوامش و دائما به خودم میگم من لیاقتشو دارم آیا به همون اندازه دارم متعهدانه رو خودم کار میکنم ؟؟؟ و این یه تکونی به من داد که باید بیشتر حواسم باشه به افکارم باورهام و… خیلی بیشتر .
بازهم بخاطر آگاهی و انگیزه ای که به ما میدید و هربار مرور میکنید قوانین رو ممنونم .
سلام عرض ادب بر استاد جان و بانو مریم
استاد دقیقا من همین شکلی هستم وباشگاه میرم هیکلم خوب میشه 15 کیلو کم میکنم بعد میام 2 ماه نمیرم
یا هرکاری که انجام میدم یه دوره انجام میدم وبعد دوباره بی خیال میشم
نمی دونم والا علت چی میتونه باشه ؟
ذهن فقط من رو میکشونه به سمت تنبلی
ووقتی از مسیر دور میشم انقدر حالم بد میشه وعذاب وجدان میگیرم که حد نداره
استاد ممنون میشم بیشتر در این مورد صحبت کنید
شاد باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته که واقعا شایسته بهترینها هستید
من اول از همه بگم که خدا رو هزاران بار شکر میکنم که من را لایق بهترینها دانست و اجازه داد که من در این سایت الهی با استاد الهی باشم
من خدارو شکر میکنم که همیشه در بهترین زمان و بهترین مکان جوابهارو خیلی ساده و آسان بهم میگه ولی من ظرف وجودم کوچیک هست و گر نه خداوند عالیترینه خداوند بهترینه خداوند بی نقصه خداوند سریع و العجابه خداوند نور است در تاریکی خداوند همه کس میشود برای من
استاد من فایل عزت نفس راتهیه کردم و فایل قانون آفرینش استاد شما در کل فایلهاتون خیلی بی نظیر هست از تمام جنبه ها ولی فایل امروز یک تهولی در من ایجاد کرد که فقط گفتم خدایا شکرت این فایل مال منه
استاد من زمانی که روی خودم کار کردم از همه لحاظ عالی کار خوب ماشین خوب خداوند بهم زمین تو دل بهشت داد که به لطف الله تونستم دو طبقه بسازم ولی بصورت اسکلت و بعد مهاجرت کردم به تهران
اونجا هم دوستای خوبی پیدا کردم تا یکدفعه توی مسیری افتادم ناخودآگاه که به همه مشاوره میدادم انگار خدا بودم و میخواستم همه رو تغییر بدم و
یکم مغرور شدم که من خیلی بلدم تا همه چیز یواش یواش بدون اینکه متوجه بشم برگشتم از قبل پائین تر دیگه نتیجه گرفتم که فقط سکوت کنم و حرف نزنم که خدارو شکر دو ماهی است که این کار و راحت انجام دادم اولش خیلی مقاومت داشتم که تا چیزی رو میدیدم موعضه نکنم ولی آرام آرام کم و کمتر شد الان هر کس تو هر شرایطی هست میگم در جای درسته
میگم قانون داره درست جواب میده
من با دیدن این فایل تازه فهمیدم که زندگی من مثل یو یو هست به قول شما اصلا من یک سقفی برای خودم تعیین کردم که تا اون حد بیشتر نرم دوباره برگردم ممنونم از خداوند که همیشه من را در حمایت و حفاظت و هدایتهای خودش قرار داده وممنونم از شما که راه راست وراهی که پراز نعمت و فراوانی است به ما نشان میدهید و ممنونم از خانم شایسته عزیز و خدا قوت بهشون میگم که حدود 50 دقیقه دوربین رو نان استاپ گرفتن از چهره زیبای شما
که شما راحت صحبت کنید استاد من چقدر این ماشینتون رو دوست دارم مخصوصا اونجایی که توی اتوبان افتادید و اون دکمه روی فرمون روزدید که ماشین خودش رانندگی کنه چقدر این صندلیهاش با حاله وقتی شما رو میدیدم یه حس خوبی به من دست میداد مبارکتون باشه نوش جونتون برای اینکه به گفته هایی که گفتید عمل کردید حرف مفت نزدید من عاشق این سر سبزی و زیبای اونجا هستم عاشق این ماشینهای ترانزیت هستم که خیلی قشنگ رانندگی میکنن وبا خودشون در صلح هستند
استاد من الان نصفه بیشتر این فایل رو ندیدم ولی یه حسی بهم گفت بیام بنویسم که این فایل برای من بود و پر از نشانه های خداوند که مسیرم رو از یویو در بیارم ومتعهدانه تا روزی که زنده هستم ادامه ادامه ادامه بدم و به تمام چیزهایی که همیشه حسرتشون رو میخوردم دست پیدا کنم و هر چی رو که بخوام و اراده کنم نقد بخرم
راستی استاد جانم مهمونی بهتون خیلی خوش بگذره و به نظر من اونهایی که شما مهمونشون هستید چقدر سعادتمند و در فرکانس بالا هستند خوش به حالشون خدا بهتون سلامتی وعمر با عزت بده وهمچنین خانم شایسته وهمیشه پا به پای هم خوشی کنید دوستون دارم میبوسمت استاد عزیزم خداوند پشت و پناهتون
سلام استاد عزیزم و مریم جان شایسته عزیز
شنیدن این فایل یک طرف و احساس شناخت دلایل پیشرفت نکردن یک طرف
مثل این می مونه وقتی وارد کلاس اول می شی اگه نمره ات خوب بشه می ری کلاس دوم بعد سوم تا دیپلم و کارشناسی و بعد ارشد و بعد دکترا پس هی بهتر و بهتر می شی
ولی اگه کلاس اول بری بعد بگی ای بابا چه سخته همش باید درس بخونی نه اینو نمی خواستم
بعد هی نمرات پایین تر پایین تر
من این تجربه را دارم که هم در اطرافیانم هم خودم دیدم که قبل از ورود به کاری با دیدن نتایج یک فرد گفتم آره من اینو می خوام بعد وارد چالش اش شدم و اوایل خوب نتیجه گرفتم بعد دیدم خوب این یک روند همیشگی است تو برای اینکه نتیجه داشته باشی همیشه باید کار درست انجام بدی طی زمانبندی درس بخونی کار انجام بدی تمرین انجام بدی بعد از مدتی با اینکه نتیجه عالی بوده سست شدم و با یک نشونه جهان دوباره برگشتم به راه اصلی ولی این از راه خارج شدن خیلی برام پیامد سختی داشته
الان می بینم که پسرم همش به من می گفت مامان من عاشق تنیس روی میزم همش توی خونه با در و دیوار بازی می کرد و خواست اسمش را باشگاه بنویسیم و وقتی رفت دو روز اول اشتیاق داشت ولی بعد که دید که باید همش تمرین کنه و هی بهتر بشه و مسیر رفتن و اومدن داره دوباره دلسرد شد و گفت نه اینقدر هم تنیس روی میز را دوست ندارم فوتبال را دوست دارم البته اینجا بگم که اوایل هم شطرنج دوست داشت و اینقدر پیگیر بود که مسابقه بده اول بشه ولی بعد از یکسال دوباره اون هم گفت دوست ندارم
برای فوتبال هم کلی دنبال چمن طبیعی بود و کفش عالی و همه چیز به لطف خداوند همون که می خواست شد ولی بعد از یک جلسه وقتی فهمید که باید کلی بدود و تمرین کند دلسرد شد و دیگه علاقه نشون نداد
برام این الگو جالبه که ما همه وقتی نتایج دیگران را می بینیم به هیجان می یایم و می گیم ما هم می خواهیم ولی حاضر نیستیم همون قدر که باید استمرار داشته باشیم و پای سختی کار بایستیم بالاخره وقتی خونه هم عوض می کنیم تا چند وقت در خانه جدید جای کابینتها را اشتباه می کنیم همش تو حال و احوال خونه قبلی هستیم هر چند خانه جدید بزرگتر و بهتر باشه ولی انگار هر چیز جدید برای مغز یک آلارم حساب می شه تا تثبیت بشه
بنابراین اوایلش خیلی سخته ولی بعد می افته روی غلطک و همه چی یک روند ساده می شه برای مغز
من اوایل که با سایت آشنا شدم و با ورودی های مغز آشنا شدم فهمیدم که باید فیلمهای نامناسب حرفهای نامناسب و کلا دوستان نامناسب را کنار بگذارم
خیلی سخت بود خیلی کلی منو قضاوت کردند حتی هنوز در خانواده شکایتی که از من دارند اینه که تو نمی یای با ما سریال ببینی و من خیلی مقاومت می کنم و می گم من مسیرم اینه و تغییر نمی دم
خیلی ها از من ناراحت می شن که چرا به درد دلشون گوش نمی دم یا چرا درد دل نمی کنم
ولی من نتیجه دیدم و دلم نمی خواد دوباره به مسیر قبل برگردم
هر چند من صحبتهای استاد را که شنیدم با خودم گفتم ببین مرضیه این فایل را باید هر روز گوش بدی تا بفهمی دلایل نتایج پایدار چیه و هر روز از خودت بپرسی امروز چقدر از مسیر خارج شدی؟
استاد ممنون بابت این فایل ارزشمند این فایل را باید در کنار تمام دوره ها هر روز گوش داد تا بفهمیم اصل اگر همیشه رعایت شود نتیجه پایدار می شود.
همیشه سلامت و شاد باشید.
بنام خداوند بخشنده مهربان.
.
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته مهربانم.
.
خدارو شکر میکنم که هربار دست تک تک بنده هاشو میگیره و به مسیر راست هدایت میکنه و میگه:
بیایید به سمت مسیر نعمت ها و آسانی ها…
بیایید به مسیر تشخیص اصل از فرع ها…
و
احساس خود ارزشی رو در بنده هاش پروش میده که خارج نشیم از مسیر
و یادمون بیاید که پایداری در مسیر
از تشخیص اصل از فرع میگذره
و باید در این هیاهوی که در جهان اطرافمون قرار داره
بیاییم تمرکزمون رو در یک نقطه متمرکز کنیم و پخش نکنیم و چیت نکنیم در این مسیر زیبا
و
استاد جان به یک نکته خیلی ریز و مهمی اشاره کردید و اونم این بود که
ما سقف آرزوهامون کوچیکه
ما زود قانع میشیم
ما زود میگیم منو این همه خوشبختی محاله
ما زود فراموش میکنیم مسیر اصل از فرع رو
ما خیلی زود برامون عادی میشه همه چیز
ما خیلی بی ارزشی خودمون رو نشون میدیم و میگیم ارزشمند نیسیتم
و خیلی وقتا چقد کثیف با خودمون رفتار میکنیم و بعد انتظار نتایج متفاوتی داریم
اللّه اکبر…
و چقد هوشمندانه شما بحث خودارزشی رو مطرح کردید و آرام آرام بذر این خود ارزشی رو در ذهن ما دارید میکارید و ما رو آماده میکنید برای دوره ی جدیدی که در پیش هستش تا بهتر مفهوم لیاقت رو درک کنیم تا بهتر مفهوم خود ارزشی رو بفهمیم و تا بهتر خود ارزشی در عمل رو یاد بگیریم
تا بهتر بفهمیم برای پایداری نتایج در مسیر مهم ترین وزنه فقط و فقط بحث خود ارزشی و احساس لیاقت هستش که در عمل تمرین میشه و رشد میکنه
تا خیلی زود فراموش نکنیم و خیلی زود همه چی عادی نشه و خیلی زود نیفتیم توی چیت کردن
و متأسفانه من ازون افرادی هستم که چیت دارم در بعضی از موارد و در این دامِ منو این همه خوشبختی محاله میفتم و میگم چیزی نیست که و یجورایی ظرف ذهنم گنجایش نداره برای دریافت نعمت های بیشتر در همه چیز و خودمم عاملش رو هم میدونم که همش بحث لیاقت نداشتنه و خیلی هم دارم ضربه میخورم ازین بابت و خیلی دوست داشتم خیلی اساسی این ریشه رو از بیخ و بن بکنم که داره منو از همه چیز محروم میکنه و ریشه احساس عدم لیاقت سدی شده در برابر همه چیز و برای من پر واضح هستش این موضوع
آه خدای من…
خدای من به دادم برس
خدای من به دادم برس
خدای من به دادم برس
یاد جمله ای از دعای جوشن کبیر افتادم که میگه:
سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ
منزّهی تو ای که معبودی جز تو نیست، فریادرس فریادرس، ما را از آتش بِرَهان ای پروردگار
آره این آتش همان عدم لیاقت همان عدم خود ارزشی هستش
خدایاااا منو در آغوشت بگیر و منو رها کن از آتش بی لیاقتی که داره تمام وجود منو میسوزونه و منو نابود میکنه
ای خدای منننن تو فقط فریاد رس منی تو بهم کمک کن
آره استاد وقتی گفتی من برای خودم خیلی ارزش قائلم و به خودم میبالم…
استاد یه جورایی بهم برخورد که چرا من برای خودم لیاقت رو در حد اعلی ندارم و
حالم یه لحظه از همه چی بهم خورد
حالم از خودم بهم خورد که چقد کثیف با خودم دارم رفتار میکنم
و یجورایی این باور عدم لیاقت دست و پای منو بسته و مثل زنجیر منو گرفته و محکم به خودش بسته
خدایااااا
الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ
خدایاااا کمکم کن خداایاا من دیگه هیچ تاب توانیی ندارم که در این گنداب باور عدم لیاقت بخوام دست و پنجه بزنم و بیشتر فرو برم
خدایااا کمکم کننن
الْغَوْثَ الْغَوْثَ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ.
استاد ازت میخواممم دوره لیاقت رو خیلی خوب آماده کنی خیلی خیلی خیلی خوب و تمام جنبه هاشو مورد بررسی قرار بدی که این ذهن نجوا گر هیچ راهی برای فرار نداشته باشه چون این باور داره شیره ما رو میمکه
استاد من به سؤالاتی که پرسیدی جواب نمیدم
چون برای خودم پر واضح هستش که دلیل نتیجه نگرفتن هام چیه و از کجا آب میخوره و در صحبت های بالام گفتم…
نمیدونم، شاید دقیقا نقطه عطف زندگیم همینجاست
چون تک تک این حرفا همش از ته دلم بهم گفته شد که بگم و بنویسم….
چون دارم بد شلاق های باور عدم لیاقت رو میخورم و تمام روحم کبود شده…
ای خدای مننننن به دادم برس…