نقش عشق و اشتیاق در موفقیت - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-13 06:10:262022-12-12 06:51:38نقش عشق و اشتیاق در موفقیتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام و درود به استاد گرانقدر و عزیزدلشون
از فایل بی نظیرتون صمیمانه متشکرم
من دقیقا این باور رو دارم که با علایق و استعداد من نمیشه پول ساخت و خیلی از این جهت آسیب دیدم
من عاشق ادبیات و شعر و داستان بودم حتی وقتی ۱۰ سالم بود شعر میگفتم رمان مینوشتم،انشای خیلی از بچها رو من میگفتم تا بنویسن یعنی در حد چند نفر میتونستم انشا متفاوت بگم و همیشه اولین نفر معلم منو میاورد تا انشا بخونم
اما موقع انتخاب رشته که شد همه گفتن رشته ادبیات هیچی تهش نیست از همین صحبت هایی که خودتون بهتر میدونید منم رشته کامپوتر رو انتخاب کردم با اینکه درسم تقریبا خوب بود و دانشگا رفتم و چند تا مدرک جداگانه هم براش گرفتم اما ۱ ریال هم ازش ثروت نساختم تا اینکه باز بعد از فارغ التحصیلی وقتی که تازه ازدواج کرده بودم به پیشنهاد همسرم کلاس زبان رفتم که تا حدودی علاقه داشتم و همیشه فکر میکردم مترجم بشوم و تا داستانهای ایرانی را به زبان خارجه بنویسم☺️یعنی میخوام بگم ته اون خواسته هم علایق من پنهان بود و باز از زبان انگلیسی هم استفاده کاربردی نکردم مگر برای خوندن بروشور داخل دارو و لوازم آرایشی و برقی😄
اما من بازم علاقم رو رها نکردم همیشه کتاب خوندم،شعر حفظ کردم،داستان گفتم و نوشتم
و حالاکه بچها کمی بزرگتر شدند و من وقت ازاد بیشتری دارم میخوام که همین مسیر رو ادامه بدم گرچه باز هم گفته میشه نویسندگی در آمد نداره سعی میکنم الگوی مناسب پیدا کنم و به هدایت خداوند ایمان دارم همین که کار رو شروع کردم و تصمیم نهاییگرفتم حالم رو فارغ از نتیجه خوب میکنه
در مورد سوال دوم هم خیلی از شغل ها رو دوستان نام بردند مثل بلاگر و ادمین و …
همین حالا تو شهر ما کلی پت شاپ یا همون فروشگاه لوازم حیوانات هست که تا چند سال قبل اصلا وجود نداشت
کسایی میشناسم که شغلشون پرستاری از سگهای فانتزی هست در زمانی که صاحب سگ سفر هست یا شرایط نگهداری اون رو چند روزی نداره
تا قبلا خدمات ارایشگاهی خیلی محدود بود اما حالا کاملا تخصصی شده و کلی زیر شاخه بهش اضاف شده
مثالدیگه همین سرزمین موجهای ابی و تفریحات ابی که تا چند سالل پیش وجود نداشت غواصی و پالاگرایدر که خیلی طرفدار پیدا کرده
حتی عکاسیکه قبلادر حد مراسم مهم بود اما حالا از نمونه کار و مراسمهای خیلی معمولی هم عکاسیمیشه و کلی فرصت شغلی ایجاد کرده
بادکنک ارایی و درست کردن فینگر فود هم جز مشاغل جدید هست
مراکز استعدادیابی هم تا یه دهه قبل وجود نداشت
دنیا در حال بهتر شدنه و نقش ما در این بهتر شدن مهمه
ازتون بی نهایت متشکرم
در پناه الله یکتا
سلام و درود به دوست همفرکانسی خوبم
اول این که تشکر میکنم بابت مثال های خوبی که زدین
اینقدر کامنت های این فایل فوق العاده س که آدم احساس پرواز بهش دست میده
منی که خودم کارم تشخیص فرصت ها و ارائه پیشنهادات مدل های درآمدی تو کار های مختلف هست از خوندن این کامنت ها شگفت زده میشم که پول ساختن تا چه حد ساده و گسترده شده
در مورد ادبیات و شعر برای یکی دیگه از دوستان هم نوشتم که همیشه ی تاریخ شاعرا پول میساختن (البته هر کسی نسبت به باورش) برای پادشاهان شعر میگفتن و پاداش های عالی میگرفتن
امروزه که دیگه نگم براتون از دوبیتی با اسم عروس و دوماد رو کارت عروسی بگیرین، تا شعر های پیام بازرگانی، شعر ها و ترانه هایی که واسه این همه خواننده و دکلمه کننده گفته میشه ، شعر های مناسبتی برای هر موضوعی با مضامین سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و … ، شعر های مربوط به کودکان ، شعر های امید بخش و انگیزه بخش برای بلاگ ها و سایت ها و ….
نویسندگی هم که دیگه دنیاییه واسه خودش، ساده ترین و در دسترس ترینش نوشتن کپشن پست های اینستا هست که خیلی ها واقعا تو این زمینه مشکل دارن و حاضرن کسی براشون کپشن بنویسه
حالا شما اینو تعمیم بدین به متن سخنرانی، متن توصیف محصولات و خدمات ، متن های انگیزشی و هزاران هزار موضوع دیگه
از قالب های موجود بیرون بیاین و فرصت های بینهایتی که تو حوزه ادبیات هست رو ببینید
امیدوارم موفق و پیروز باشید
سلام .استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی من
من چند وقتی بود دنبال این بودم ک بدونم من چه کاری رو چ چیزی رو انقدر دوست دارم ک حتی موقه بی حوصلگی وقتی ک خسته ام هم انجامش میدم وقتی تنها هم هستم انجامش میدم
چنتا کاری ک فک میکردم دوست دارمو نوشتم دنبالشونم رفتم و هرکدومو ی مدت انجام دادم ولی اونا اون چیزی ک میخاستم نبودند
من باید شعل فعالیت ی چیزی رو پیدا میکردم ک ب هیچ وجه برای انجامش امروز فردا نکنم و انقدر توم هیجان و شوق ب وجود بیاره ک در هر حالتی اماده انجامش باشم وای بالاخره پیداش کردم
بالاخره فهمیدم ک من عاشق سفرم .خانواده من سفری نیستند و قبلنا هم خیلی مخالف بودند ک من برم سفر و میگفتند دختر نباید تنهایی بره سفر و ازین حرفا
ولی انقدر این علاقه شدید بود ک من با خودم گفتم نهایت اینه ک از خونه طرد بشم دیگه من اگر انجامش ندم هی باید خود خوری کنم پس ب امید خدا انجامش دادم ی بار دوبا سه بار و الان دیگه عادت کردند و دیگه نتونستند جلومو بگیرن. .از هر فرصتی برای سفر استفاده میکنم.بیشترم مناطق جنوبی کشور و جاهایی ک دریا داره رو دوست دارم برم .خیلی خیلی خیلی عاشقشم الان هم قلبم ب هیجان اومد با گفتن این موضوع.فقط الان درگیر اینم ک حالا چجوری میتونم ازین علاقم و رفت و امد و سفر پول دربیارم .همشم ب خودم میگم حتما ی راهی هست ک من هم مسافرت کنم ب جنوب هم لذت ببرم هم پول دربیارم و…
همه چیز جنوب و دریا و ساحل و کشتی وهرچی ک به این موصوعها مربوطه برام جالبه
ولی همچنان نمیدونم چطوری پول دربیارم ازش ک هم هزینه سفرم دربیاد هم خیلی لاکچری و عالی ازش لذت ببرم
گفتم این کامنتو بزارم شاید یکی از شما دست هدایت خدا برا من باشید
همتون رو دوست دارم
سلام وقت بخیر
میتونید در سفرهاتون از جاهای مختلف فیلم تهیه کنید و کانال یوتیوب بزنید و بعد از مدتی که کانالتون پربازدید شد، درآمد دلاری داشته باشید. ولی باید پشتکار و صبر داشته باشید تا مخاطب هاتون به مرور زیاد شن. باید محتوای مناسب با کیفیت تصویر و صدای خوب تهیه کنید و روزانه در کانال بذارید و دلسرد نشین. بعد از چند ماه ایشالا میتونید یواش یواش به درآمد برسید و درامدشم مدام میتونه افزایش پیدا کنه.
موفق باشید
سلام و درود
امیدوارم عالی باشین و از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرین
بهتون تبریک میگم که علاقه تون رو پیدا کردین و این خیلی خیلی عالیه
به شکل های مختلف میشه از سفر کردن پول ساخت
ولی شما ببینید علایقتون حول چه موضوعاتی هست تا به اون ایده ها بیشتر هدایت بشین
چند تا مثال براتون میزنم
یکی این که میتونین با عکاسی و تهیه فیلم و انتشار اون در شبکه های مجازی مخاطب جذب کنین و ازش کسب درآمد کنین
دوم این که میتونین همون عکس ها و فیلم ها رو (به پیج ها، سایت ها و ..) بفروشین
سوم از حال خوش افراد موقع سفر مثلا کنار ساحل از مادر و بچه ش یا یه زوج عکاس های خوبی بگیرین و بعد بهشون پیشنهاد بدین که این لحظات ثبت شده رو میخواین ؟ (و اگر باورهای مناسبی داشته باشین قطعا افراد با دیدن عکسا حاضر میشن براشون پول بدن)
چهارم برای اماکن و کسب و کارهایی که در طول سفر باهاشون مواجه میشین محتوا تولید کنید (مثلا برای اقامتگاهتون در قبال تولید محتوای خوب اقامت رایگان یا با تخفیف بگیرید)
پنجم این که میتونین سفرنامه بنویسید و سایت ها و پیج هایی هستند که سفرنامه میخرند
ششم این که میتوین تجربیات سفرهاتون رو در قالب مشاوره در اختیار دیگران قرار بدین (صدها هزار خانم هستن که مثل شما عاشق سفرن ولی نمیدونن از کجا شروع کنن)
هفتم این که با توجه به تجربه تون میتونین در ازای همسفر شدن با خانم های تنها هزینه ای بابت همراهی و راهنمای سفر دریافت کنید
هشتم بحث سوغات و انواع محصولات هست که میتونین در سفر بین شهر های مختلف بفروشین
نهم این که وسایل سفر رو خودتون بفروشین یا برای فروشگاه های اینچنینی تو پیجتون معرفی کنید
دهم اگه یه کار هنری خاصی بلدین در طول سفر میتونین انجامش بدین (انواع بافت، نقاشی، تراش چوب و …)
یازدهم این که میتونین خیلی از مهارت هایی که دارید رو به صورت دورکاری انجام بدین
دوازدهم این که اگر در زمینه ای آگاهی یا تخصص دارین در حین سفر میتونین افراد یا کسب و کارهایی رو پیدا کنید که بهشون مشاوره بدین
ایده ها نهایت ندارن کافیه ذهنتون رو باز بزارین کلی ایده به آدم الهام میشه
امیدوارم از این سرنخ ها استفاده کنین و پول های خیلی خوبی با لذت و تفریح بسازید
سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیزم تو این سایت عالی
استاد من 12 ساله که مغازه دارم و کار میکنم و تو این مدت یه موفقیت هایی هم کسب کردم و تقریبا یک سالی میشه که هدایتی با شما آشنا شدم فایل های شما شده همراه همیشگی من همه جا گوش میدم و خیلی تغییراتو تو خودم میبینم که ایجاد شده و بسیار ازتون سپاسگزارم بابت آگاهی های نابی که به ما میدید
اول شرایط الانم میگم من تقریبا از وقتی تمرکزی روی فایلهای شما کار میکنم به این نتیجه رسیدم که به کارم علاقه ای ندارم یعنی به زور دارم میرم سر کار نه عشقی نه انگیزه ای نه تمرکزی و روز به روز پسرفت مالی وقتی مغازه میرم انگار زندانیم و میخام ساعت کاریم تموم بشه بیام خونه اصلا از کارم لذت نمیبرم و فقط به خاطر اینکه بیکار نباشم و ورودی مالی داشته باشم دارم به زور ادامه میدم به خاطر ساعت کاری زیاد از صبح تا شب باید اونجا باشم اگه درآمدم داشته باشم اصلا خوشحال نیستم اصلا روحمو ارضا نمیکنه واز طرفی هم نمیدونم عشقم و علاقم چیه و موضوعی که باید برم دنبالش چیه سردر گمم به طبیعت علاقه دارم ولی نمیدونم واقعا چیکار کنم این بلاتکلیفی خیلی روح منو آزار میده کاش یه فایلم واسه این موضوع درست کنید و از دوستانی که مثل من بودند و مسیر مورد علاقشونو پیدا کردند اگه راهکاری دارند ممنون میشم بشنوم
سلام و درود
شما فقط کامنت های این فایل رو بخونین اینقدر با تنوع علایق و شغل ها مواجه میشین که حتما بین اون ها علایق خودتون رو پیدا خواهید کرد
همه رو با حوصله بخونید همه رو
یه دفتر و خودکار بردارید و مثال های کامنتها رو بنویسید
این کامنت ها رو هیچ جای دیگه پیدا نمیکنین
واقعا طلا هستن
به نام خداوندی که اگر هدایتم نکند بدون شک گمراه خواهم شد
استاد عزیز و خانم شایسته مهربان سلام
از نظر همه ی ایران قویترین مرد جهان آقای رضازاده است
اما از نظر من شما قوی ترین مرد جهانید
مردی که باورهای غلط رو یکی پس از دیگری شناسایی کرد و با تمرکز،بالای سر کشید و شکست داد
استاد اگه ما زال باشیم و هر موقع به بن بست بخوریم شما برای ما به منزله سیمرغی
سه هفته ایی میشه که وارد کار مورد علاقه ام شدم الحمدالله اما بخاطر باورهای غلطی که داشتم صبح ها زودتر از خواب پامیشدم و تایم استراحت ظهر و حتی تایم بعد از کار مورد علاقم به اسنپ میرم تا بتونم در کنار کار مورد علاقه ام مقداری پول بیشتر دربیارم
اما شما دوباره با یکی از فایل های معجزه آسای خودتون منو از باور های غلط خودم انذار کردید
عجب بشیر و نذیری هستی شما
من با این آگاهی که بدست آوردم از این به بعد تمام تمرکزم رو میزارم روی این موضوع که چطور بتونم از کار مورد علاقه ام پول بیشتری بسازم با کمک خداوند یکتا
برای شما آرزوی عمر طولانی دارم❤️❤️❤️❤️❤️
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام استاد جان ان شاء الله ک مثل همیشه خوبین
سلام ب خانم شایسته ی عزیز امید وارم شما هم مثل همیشه عالی باشین
و سلام دوستای عزیزی ک کامنت من رو میخونن
استادد دقیقا این فایل راهنما و اگاهی دهنده برای من بودد یعنی لتزمش داستم چون من الان تو همین موقعیت هستم
من از کارم استعفا دادم و دقیقا درست مثل همین دوست شنا فک میکردم با خودم میگفتم این کارم رو استعفا میدم چون تمام وخت بود و من اصن نمیتونستم دنبال علاقم برم اولا سعی میکردم هم کارم رو انجام بدم و هم روی این کاری ک بهش علاقه داشتم تمرکز کنم اما استادد چیشد ؟
توی دوسال من خیلی کم تونستم یا اصن نمیتونستم رو ی اون کاری تمرکز کنم ک بهش علاقه داشتم حالا من ب خرفه یموبایل و تعمیرات هم سخت افزار و هم نرم افزار علاقه دارم و میخواستم همراه اون کاری که انجام میدم ک تقریبا میشه گفت تمام وخت بود و وختی من از کار بر میگشتم اصولا نمیتونستم تمرکزی روی اون کارم بزارم چون عملا خیلی خسته بودم
چونن اون کار فعالیت های زیادی نیاز داشت
همیش با خودم میگفتم باید استعفا بدم و میگفتم باید برم دنبال کاری ک علاقه دارم ولی این موضوع هزینه هام رو چجوری بدم ک شاید نتونم ازون کارم در امد داشته باشم اگه کارمو ول کنم هزینه هام چی میشه و اینا باعث میشد من تردید داشته باشم
همش عقب جلو میکردمش به
البته یکی دوبار هم گفتم ب همون حالا صاحب کارم ک میخوام استعفا بدم ولی حس میکردم یخورده توی دلمم خودمم نمیخوام برم پس بخاطر همون یبار دیگه گفتم این بار اخرین بار بود و من استعفا دادم
البته یه ایده هایی داشتممم قبلا ازین که اون کارم رو ازش استعفا بدم اون ابزار هایی رو ک برای کارم نیاز داشتم بیشترشو تهیه کرده بودم و اینکه استعفا دادم ولی همچنان تا امروز توی این موقعیت بودم ک باید بغل این کاری ک مورد علاقم هست
یک کاره دیگه ای هم انجام بدم ت بتونم هزینه هامو در بیارم اولش خیلی دنبال یه کار دیگه ای گشتم که یه کار پاره وخت باشه ک هم هزینه هامو بدم و هم بتونم روی حوضهی مورد علاقن
تمرکز کنم ولی بعدش یکی دوبار ک سعی کردم هر دفعه ب یه دلیلی نشد
بخودم گفتم چرا با همین کاری ک الان دنبالش هستم و مورد علاقمه در امد کسب نکنم پس فک کردم چجوری میتونم در امد کسب کنم
یه ایده ای اومد البته از فایل شما ک چگونه در امد خود را سه برابر کنیم و اون سوالی ک پرسیدیدن الهام گرفتم و اومدم ایده مو عملی کنم هنوز ایدم عملی نشده و درباره ی نتیجش هم بهتون چیزی نمیگم
ولی این فایلی ک تازه گذاشتین من از همون اول دانلودش کردم و هعی داشتم گوش میدادم تا امروز ک در بارخ ی این دوستتون گفتین و مثالشو زدین دیدم اره منم تو همین موقعیتم منم داشتم قبلش همینجوری فک میکردم و با وجود اینکه قبلا هم تصمیم گفته بودم با همین کارم کسب در امد کنم وختی این فایلتون رو دیدم و دیدم ک این دوستتون هم مثه من فک میکرده خیلی مثمم تر شدم خیلی خواستم ک منم باور کنم ک میتونم از همین کاری ک ک بهش علاقه دارم درامد داشته باشم و نیازی نیست برم دنبال یه کاره پتره وخت دیگه ای داشته باشم که بتونم هزینه هام روبدم
استاد من تو کار قبلیم پیشرفت هایی هم کرده بودم و در امدم هم چند برابر شده بود ولی لذت زیادی نمیبردم ازون کار با اینکه در امدش برای منی ک از یکدر امد خیلی پایین ب اونچند برابر رسیدم در نظر خودم خیلی خوب بود
ولی ب این فک کردم اگه برم تو حوضه ی مورد علاقم حتی بیشتر ازین هم میتونم در امد داشته باشم و باعث شد که من بخوام استعفا بدم
هرچند استاد توی اون کارم دیگه اخراش خیلی عالی شده بودم ولی روند پیشذفتم خیلی کند بود
استاد من خیلی راحت میتونم روی این موضوا مورد علاقم تمرکز بزارم با اینکه ساعت ها میره ولی من خیلی کم شده خسته بشم یا حتی شده اصن خسته نشتم
شده از صبح نشستم تا شب شاید با یه وقفه کوچک ولی ادامه دادم
از ازمون خطاهام هم خسته نشدم انقدر ادامه میدم تا راه اون چیزیو ک میخواستم بدونم رو پیدا میکردم ولی بازم بعد از اون انرژی داشتم
ک دیکه خودم میخوابیدم
ولی روند پیرفتم توی این کار خیلی باالا بوده وخیلی مسائل رو راحت میتونستم یاد بگیرم انگار من واسه همین کار ساخته شده بودم
حتی یه چیزایی از توبچگی یادم میومد ک من چقدر بهش علاقه داشتم
نمیدونید وختی داشتم چیزایی رو ک برای اینکار سفارش داده بودم ک بیاد انقدر اشتیاق داشتم ک کی میاد که یه سره هعی کد رهگیریو میزدم چک میکردم بسته رسیده یان الان کجاست 😂😂
چنتا از بسته ها رسید و یکی شون خیلی طول کشید ولی چون انقد شور شوق داشتم ک ازشون استفاده کنم
خودم رفتم پیاده با اینکه اونجاایی ک بسته ها رو تحویل میدن بسته بود رفتم تحویلس گرفتم و توراه بدو ب خودم میگفتم کی میرسم خونه ببینمشون 😂😂😂
استاد نگو ک چه حالی میداد حالا دارم کم کم میفهمم چرا میگید برید دنبال علاقه
استاد توی فایل دقیقا شما درست میگید من توی اون کارم اونوعلاقه نداشتم خیلی خوشحال میشدم ک اگه امروز اتفاقی بیفته یه جوری تعطیل بشه یه جوری بشه امروز نریم مغازه تا یه اتفاقی می افتاد
استاد و این که این جوری بود من سراغ اون کار نمیرفتم و بیشتر بهم باید میگفتن کارام رو
و اینجا ک بودم میفهمیدم باید سرم سراغ علاقم
اینحا از حرکتی ک زدم و استعفا دادم خیلی خوشم اومد
بازم ان شاء الله میام و از نتایجم حرف میزنم و کارایی ک انجام دادم استاد من خیلی کم مامنت نیزارم و بیشتر دنبال عمل کردنم همونطور ک خودتون روی عمل کردن خیلی تاکید دارید من هم خواستم خودمو مصمم کنم ک حتما باید عمل کنم
استاد خیلی ممنون و سپاسگذارم ازتون بابت این چیزای خیلی عالی عی ک ب ما یاد میدین بینهایت ازتون سپاس گذارم بهترین استاد و معلم من بودین تو زندگیم این کامنت رو اولش نمخواستم بنویسم ولی خواستم بیام بنویسم یه حسی بهم گفت بیام این رو برای شما بنویسم بازم ازتون سپاس گذارم
خداوند هرچه که میخواید رو بهتون بده بی نهاست سپاس گذارم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت سالم و پیروز و سعادت مند در دنیا و اخرت باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد و خانم شایسته
استاد مثال چرخ دنده چه مثال خوبی بود کل فایل رو دیدم ولی چیزی ازش نفهمیدم تا رسیده به چرخ دنده وای دوباره از اول نگاش کردم و به قول شما کند و کاو کردم تو خودم بعد به این نتیجه رسیدم که من تو این چرخ دنده هشت میلیاردی چرخ دنده ورزشم ولی اینم بگم که هیچ باوری نسبت به ثروت توی ورزش ندارم و به امید الله یکتا میسازم و میرم تو دلش توی مثال دوستتون که گفتین فیتنس کاره ولی باور نداره که میتونه ثروت ساز بشه با فیتنس میخواد با ماساژ پول بسازه انگار به خود من گفتین اینو، چون منم اینجوریم شغلم ساخت در و پنجرهای الومینیومیه ولی عاشق ورزشم چند تا ورزش هست که خیلی دوستشون دارم و بازم باید کند و کاو کنم ببینم کدوم بیشتر مورد علاقه ی منه از طرفی هم این کار رو دوست دارم ولی نه به اندازه ی ورزش اینم بگم که همش فکرم درگیر در امده که اگر ولش کنم و برم دنبال ورزشم در امدم از کجا تامین میشه و یه سوال هم دارم اونم اینه که هم به این کارم علاقه دارم ولی نه به اندازه ورزش هم به ورزش علاقه زیادی دارم و اینم تنوع جهانه که هرکس سلایقی داره میتونم هم توی این کار باشم و هم توی ورزش باشم؟ از بقیه دوستان که توی همچین موقعتی افتادن و تجربه دارن خوشحال میشم که جواب بدین چکار کنم میخوام بدونم این یه باوره یا ترس از قطع شدن در امدمه چون من اصلا دلم نمیخواد در امدم قطع بشه و اینم بگم که الگوی من توی یکی از ورزش هایی که دوستش دارم انتونی جاشوا هست و شاید کلا برم به دنیای بوکس
خیلی ممنون به خاطر این فایل که دقیقا ما رو روشن میکنه که دقیقا چی میخوایم
شاد و سلامت و ثروتمند باشید در پناه رب یکتا پروردگار جهانیان
سلام اسماعیل جان
امیدوارم عالی باشی
من کامنتتو با چند ما تاخیر دیدم و امیدوارم نظرم بتونه بهت در تصمیم گیری کمک کنه
ببین رفیق هر چیزی تکامل داره، ساخته شدن باور ها هم نیاز به تکامل داره
برای این که بتونی به این باور برسی که میتونی از ورزش پول بسازی باید برای ساخت این باور وقت بزاری و برات مهم باشه
باور یه شبه ساخته نمیشه ، بگرد دنبال الگو ها، از خدا هدایت بخواه، بنویس ، فکر کن ، فایل گوش کن و در عین این که کار قبلیتو انجام میدی شروع کن به ورزش و چیدن مقدماتش به عنوان یک حرفه
به تدریج که باورت قوی تر میشه شجاعت رها کردن شغل قبلیت بیشتر میشه و البته نشانه هایی هم از درآمد توی ورزش دریافت می کنی
اگر خواستی ببینی کی باورت شکل گرفته ببین چه نشانه ها و نتایج ملموسی گرفتی
امیدوارم موفق و پیروز باشی
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانوم شایسته نازنین
یکی از کارهایی که در حال حاضر رسما به عنوان شغل محسوب شده و برای من هم خیلی جالبه اینه که افراد مدل هستند ویا لباس میپوشند به عنوان فشن راه میروند روی صحنه و کسب درآمد میکنند .
و چه ثروت عظیمی در این مجموعه سرمایه گذرای شده و چقدر رشد کرده .
من فقط میتوانم سپاسگذاری کنم که دوباره در مورد اصل صحبت کردید .
عمل کردن به این صحبتها و درک کردن آن ،. واضحه که ایمان میخواد ، یعنی اگر خدا رو درک کرده باشیم و بدانیم که هدف از بودن ما چیست بعد عمل کردن برای ما راحت تر میشود .
در مورد سوال دوم خدارو هزار مرتبه شکر که در کاری هستم که آرزوی آن را داشتم و چقدر دوست داشتم از کاری که بهش علاقه دارم کسب درآمد کنم و این اتفاق افتاد .
من تمام این نتایج رو هم بعد چند ماه اشنایی با سایت گرفتم ، بعد از درک کردن اینکه ، فکر میکردم که دارم فکر میکنم . من پذیرفتم و قبول کردم که اشتباه میکنم و نیاز به کمک دارم و باید روی خودم کار کنم و همه اینها ایمان میخواد که ترس دیگه صبح تا شب زمزمه نکنه . باید درک میکردم که من بنده هستم و اون خدا .
خدایا عاشقتم
استاد بزرگ کوچیکتم و دوست دارم
خدایا شکرت
سینا
خب چند روزه که من دارم نشونههایی میبینم از کسانی که کسب و کار شخصی خودشون رو راه انداختن و حسابی دارن پول میسازن
من چندین ماهه روی این تمرکز کردم که برای خودم یه کسب و کار داشته باشم با درامد خوب و جالبه که دارم نشانها رو میبینم و توی این فایل هم شما توضیح دادین که بریم سراغ عشق و علاقمون و از عشق و علاقه مون ثروت بسازیم
اول میخوام از مثالهایی که توی این مدت شنیدم بنویسم بیشترشم در مورد دخترهای جوونی که هم سن خودم هستن و کسب و کار خودشون رو راه انداختن شنیدم
🌺دختری که تازگیا در موردش شنیدم پدرش کارخونهی نون فسایی سوغاتی فسا داره که این دختر توی کارخونهی پدرش کار میکرده کارشناس تغذیه بوده و در کنارش شروع میکنه به کیک پختن و یادگیری کیکهای تولد و کم کم شروع میکنه
اولش کیکهای معمولی درست میکرده که زیادم جالب نبوده ولی تکاملش رو طی میکنه و کم کم تو کیک پختن مهارت پیدا میکنه برای خودش
پیج اینستاگرام راه میندازه و کم کم شروع میکنه کیک هاش و فروختن جوری که الان کنار خودش چندتا شاگرد داره که بهشون پختن رو یاد میده
و توی ماههای از سال که فروش کیک تولد کمه خلاقیت به خرج داده و کیکهای تولدی رو اسلایس آماده کرده که بفروشه
علاوه بر این که توی کارخونهی پدرش کار میکنه و برای خودش شیرینی فروشی داره کیک تولد میفروشه درآمدش تقریبا ماهی 30 میلیونه خدایاشکرت
🌺در مورد 1 دختر دیگه شنیدم که اولش صندوق دار عموش بوده تو یکی از شعب فست فود لاویا
انقدر این دختر از خودش اشتیاق نشون میده و مدیریت خوبی داشته توی سیستم اونجا که انتخابش میکنن به عنوان مدیر اون شعبهی لاویا
عموی ایشون شعبه دیگه باز میکنه و باز هم به دلیل اشتیاق بالای این دختر و جذبه توی کار ایشون رو به عنوان مدیر شعبهی دیگه هم انتخاب میکنن و وقتی که مدیر کل لاویا برای افتتاحیه میاد انقدر از مدیریت این دختر خوشش میاد که بهش پیشنهاد کار توی شرکتش رو میده و درآمد این دختر تقریبا ماهی 20 تا 30 میلیونه
کارایی که جدیدا ایجاد شده و درآمد خوبی دارن
کارهای زیبایی پوست و مو و ناخن هست
دامپزشکی که قبلا محدود به دام و گاو و گوسفند بود الان حتی موش و گربه هم دامپزشک داره😅
طراحان لباس و وسایل خونه
وسیله های جدیدی که با برخورد با تضاد به وجود اومدن و حسابی مشکلات مردم رو حل کرده و ثروت ساخته
سرخ کن،اب تصفیه کن،مگس کش برقی،ماشین های تمیز کن ساختمون و چمن زن،ویلچر های برقی که واسه افراد معلول اومده و ….
منم دلم میخواد عشق و علاقم پیدا کنم و البته که الان کارمو دوس دارم ولی عاشقش نیسم که صبح تا شبمو بهم بدوزم بخاطرش
کار سفالگری رو بنظرم خوشم میاد باید شروعش کنم ببینم خدا هدایتم میکنه
و دلم کسب و کار شخصی واسه خودم میخواد
بسم الله رحمن رحیم
سلام میکنم خدمت شما استاد عزیزم و همه ی عزیزانی که کامنت من رو تو این لحظه میخونم
وسپاسگزارم که بعد مدت سه سال اومدم و دارم کامنت خودم رو مینویسم و اونم ندای قلبیم باعث شد که فاطمه ،حالا وقته نوشتنته …
استاد در مورد دو تا سوالی که گفتین باید بگم ؛
چرا راه دوری بریم در مورد خودم و حرفه ام خدمتتون میگم
من کارمند شرکتی بودم که بعد از گذشت ۵سال تو بخش فروش رسیده بودم به نقطه ی امنم و درامدم در حد همون حقوق کارمندی و پورسانت فروشم بود ،منتهی دوستش نداشتم
و من عاشق نخ و سوزن بودم
شاید براتون جالب باشه که یعنی چی این حرف
من در حال حاضر دارم تابلوهای تمام دست دوز میدوزم
اصلا شبیه به تابلو فرش نیست که شما یه الگوی مشخصی داشته باشید و طبق اون رج به رج برین جلو
نهههههههه
کار من اینه از دل تاریکی نور رو بیرون بکشم
اونم نه با منجوق و ملیله و سرمه ،بلکه با نخ (نخ های که به ظرافت تار مو هستن)
و به یهِ پارچه خام نقش بدم اونم بدون هیچ نقش و الگویی !!
تکید میکنم بدون هیچ نقش و الگویی
و کاملا با هدایت الله نقش هارو کار میکنم
این هنر ماله ۲۵۰۰ ساله پیش هستش و تقریبا منسوخ شده تو ایران چون خیلی زمان بره دوختش،
و میگن خیلی سخته چون ظرافت خیلی خیلی بالایی داره.
و من الان دارم تابلوهایی به ابعاد ۱/۵ متر به بالا رو
میدوزم
تا الان هیچ فروشی نداشتم
اما همین شور و شوق باعث شد که تابلویی که در حالت عادی دوختش بین ۷-۸ ماه زمان میبره رو
من شبانه -روز تو یک ماه بدوزم
و تابلویی دوختم که نه تنها تو ایران بلکه تو کل دنیا نمونه ی تابلوم نیست
خیلی خیلی حرفها برای گفتن دارم استاد خیلی زیاد
ولی به لطف الله الان سومین تابلوم رو به ابعاد ۱/۲۰ در ۵۰سانت دارم میدوزم
و در جواب سوال بعدیتون باید بگم
اولش خیلی سخت بود برام و کلی فشار از طرف خانواده داشتم که کارتو ول کردی
خوب بعد از اینکه از شرکت میایی اینکارو بکن
برات نون و اب نمیشه
این کارا چیه میکنی تو و ….
و تنها کسی که کنارم بود و کمکم کرد همسرم بود
اولش دست و پا شکسته اولین تابلو رو دوختم در حد خیلی ضعیف
بعد یه مدت زیاد کار نکردم
تا اینکه فایل شمارو که حاضری برای هدفت چی رو قربانی کنی رو گوش دادم
ابن فایل برام معجزه کرد من تا دروغ نگم بیش از ۱۰۰ بار گوش دادمش
و اینبار با تمرکز شروع کردم
ظرافت کارم رو بیشتر کردم و تعداد تارهای نخم رو رسوندم به ۴تار نخ
شروع کردم کردم تابلوی بعدیم رو تو ابعاد ۱/۵۰ در ۱متر رو استاد اصلا نمیدونستم چیکار کنم
نه الگویی داشتم نه حتی نمونه اش بود که میرفتم از اون نگاه میکردم نقش میزدم
من یک ماه شبانه روز دوختم و هر روز که میگذشت من کارم برام ارزشمندتر میشد
بهایی که بهش میدادم بیشتر میشد
و بعد از تموم شدن
چنان انرژی گرفتم که
استارت تابلو بعد رو زدم
اینبار با ظرافت بیشتر ۳تار نخ
و اونم به لطف الله با هدایت هام پیش میرم
و این رو هم بگم که خیلی زیاد پر درامده پر سوده
و قابل صادرات هستش و خیلی توضیحات دارم که بگم براتون از این هنر نفیس
این هنر بقدری زیباست که شما نمیتونی نگاهش نکنی
نمیتونی از کنارش بگذری و تحسینش نکنی
و تو نگاه اول عشق و شور و شوقی که باعث خلق این اثر شده رو قطعا حس خواهید کرد
استاد به لطف الله دارم ادامه میدم
و الان هدفم اینکه ده تا کار فوق العاده اماده کنم و تو نمایشگاه غرفه بزنم
و خیلی زود به گوشتون میرسه که یکی از شاگرداتون چه انقلابی تو صنعت تابلوهای تمام دست با نخ طلا و نقره به پا کرده
استاد عاشقتونم و حتی این کلمه هم کوچیکه برای گفتن از احساسم
سلام استاد عزیزم و همه بچه های فوق العاده سایت.
استاد میخوام تجربه خودم و از این باور که باید درس بخونی بری دانشگاه بعدم کار دولتی و …بگم:
از بچگی درسم همیشه خوب بود و درس خوندن و دوست داشتم و تو گوشم خونده بودن که باید دکتر بشی و منم از همون بچگی میگفتم من باید دکتر بشم تا گذشت و گذشت تا کنکور. سال اول و دوم رتبم مثل هم شد اما گفتم من دوباره جا دارم که بخونم و سال سوم و هم خوندم و رتبم یه کمی بهتر شد.سال سوم خیلی از قوانین استفاده کردم برای بهتر نتیجه گرفتن و بنظرم تمام خودم و گذاشتم اما نتیجه اونی نشد که میخواستم.. با گوش کردن به این فایل به این فکر کردم که من چمیدونستم رشته پزشکی چیه مگه من تجربش کرده بودم؟ من حتی توی فامیل و آشنا پرستارم نداشتیم که حداقل یکم آشنا باشم. فقط میدونستم یه شغلی هست که مردم و خوب میکنه و البته مهم تر از همه تو ذهنم این بود که موقعیت اجتماعی خیلی بالایی داره و تو اگر دکتر بشی کف همه میبره و همه بهت احترام میذارن و …
یعنی من بعد از جواب کنکور انگار تازه فهمیدم که من پزشکی رو نمیدونستم فقط میخواستم تک باشم و جلب توجه کنم برای همین پزشکی رو میخواستم. البته اینقدر هم خونواده و اطراف بهم این و میگفتن که هنوز که هنوزه فکر میکنم اگر پزشک نشم دیگه هیچکس آدمم حسابم نمیکنه و از هیچ احترامی برخوردار نیستم و شاید انگیزه اصلیم برای جلب توجه این فکر خونواده و اطراف بود.
به این فکر میکنم که من اگر میدونستم پزشکی چیه و از ته دل عاشقش بودم اونقدر سخت نمیشد درس خوندنم اونقدر طاقت فرسا نبود و همون سال اول با بهترین رتبه قبول میشدم.
موقع انتخاب رشته همه آدمای دورم میگفتن انتخاب اولتو بزن فرهنگیان چون بیمه داره و بهت زمین میدن .ماهی ده میلیون حقوق داری..باور بابام این بود که تو این مملکت خودت به جایی نمیرسی مگر اینکه دولت دست و بالت و بگیره 😂 و خلاصه من دلیل میاوردم اونا بام بحث میکردن و قبول نمیکردن. پدرم رسما گفت همینی که من میگم و باید بزنی و فرهنگیان و تمام .و منم دیدم اینا متوجه نمیشن گفتم باشه ولی توی انتخاب رشته حتی یدونه فرهنگیان هم نزدم. یادمه خیلی میترسیدم از وقتی که بابا بفهمه اما انجامش دادم چون دیده بودم افراد دانشجویی رو که حسرت میخوردن که به خودشون اعتماد نکردن و حرف پدر و مادر و گوش کردن. چون نمیتونستم آینده خودم و قربانی احترام به نظر پدرم بکنم و این منم که زندگی خودم و میکنم نه پدرم که بخواد با دیدگاه خودش برای منی که دیدگاه متفاوتی دارم تصمیم بگیره.
خلاصه خودم چندروز بعد به پدرم گفتم و اون خیلی از دستم عصبانی شد اما بعد چند روز درست شد اما من این وسط خییییلی به خودم افتخار میکنم که همچین حرکت شجاعانه ای رو زدم و بخاطر ترس از بابا نذاشتم که یه عمر شرمنده خودم باشم.
استاد خداروشکر من این باور محدود کننده رو ندارم و باور دارم کارم همون عشقمه و این باور زمانی تقویت شد که شما گفتین کار الان من اصلا شغل نبود.من عاشقش بودم و تبدیل به شغلش کردم و باهاش ثروت ساختم.
کارایی که قبلا وجود نداشتند و الان پول سازند:
بلاگری: طرف با به اشتراک گذاشتن زندگی نامشو روزمرگی خودش، فالوور جمع میکنه و ثروت میسازه..
یوتیوبری: افراد میرن مسافرت یا حالا روزمرگیشون و تبدیل به ولاگ میکنن و در عین اینکه دارن لذت میبرن پول درمیارن یا مثلا ری اکت به موضوع های باحال میکنن و ثروت میسازن. شغلی که تو هر جا باشی پول به حسابت واریز میشه.
تدریس قانون جذب و موفقیت: استاد هیچوقت فراموش نمیکنم که شما در حالی که با آروی دور آمریکا رو میگشتین و کیف میکردین فایل هم بیرون میدادید و جلسات دوره ها رو میگرفتین و همزمان ثروت میساختین.
ادمین/
آرایشگری قبلا هم بود اما الان خیلی گسترده و خفن تر شده/
مشاور تحصیلی: کافیه پزشکی یا دندون یا دارو قبول بشی رو هوا میتونی مشاوره بدی😂
کمدین ها: توی اینستا کلیپ بیرون میده میلیون ها ثروت کسب میکنه. یه دختر معروفی تو اینستا هست که این شخص یک سال از من بزرگتره یعنی ۲۱سالشه اما از سن ۱۸سالگی شروع به کار کرد و کاملا مستقل شده خونه جدا داره برای خودش و تغییرات مالی رو میشه دید در ایشون. و جالبه که با قاطعیت دانشگاه هم نرفت و دنبال علاقش رفته و روز به روز داره خفن تر میشه.
در حال حاضر نمیدونم به چی علاقه مندم یا داستان دانشگاه چی میشه فقط اولین چیزی که تو ذهنمه تدریس شیمی هست و من قدم برمیدارم تا ببینم چی میشه اما ایمان دارم که در مسیر علاقمو پیدا میکنم و یکی از بهترین ها در اون حوزه میشم.
خدایا شکرت