نقش عشق و اشتیاق در موفقیت - صفحه 23
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-13 06:10:262022-12-12 06:51:38نقش عشق و اشتیاق در موفقیتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام علیکم
از بچگی خیلی دوست داشتم دانشمند بشم فرمول یا قضیه یا چیزی رو کشف کنم و به ثبت برسونم و اسمم تو کتابا ثبت بشه گذشت تا با گذروندن شغل های متعدد وقت های که گذروندم تا جایی که حتی ورشکستی داشتم
حتی نمیدونستم چرا رفتم تو رشته برق همیشه میگفتم علاقه دارم
حتی تو همین رشته کار کردم ولی پیشرفتی نداشتم
گذشت و رفتم تو شغل آزاد تو صنعت خارج از صنعت برق موفق نشدم هیچ تازه ورشکست شدم و بدهی بالا آوردم
با کلی افکار پوچ و نشخوار ذهنی و برش فکری باز هم امیدوار بودم که شغلم را پیدا میکنم
چند ماه دنبال شغل بودم
پیدا نکردم همه میگفتن 37 سالته میخوایی از صفر برو دنبال آخرتت باش
باز هم حرکت کردم گفتم من باید شغل مورد علاقم را پیدا کنم
تا اینکه یه شب میخواستم بخوابم گفتم خدا بهم بگو من چه شغلی رو برم تو هدایتم کن خوابیدم و خواب بچه های خوابگاهم را دیدم و گفتن علی برگرد دوباره تو شغل برق
پریدم از خواب بالا و اشک بود که خود به خود سرازیر میشد
صبح یکی از دوستایی داداشم تو کار سیم پیچی بود و میدونست که بیکارم ولی قبلا شریک داشت نمیشد رفت پیشش
زنگم زد و گفت من با شریکم جدا شدم و نیاز به همکار دارم
با کله رفتم حدود 4ماه پیشش کار کردم ولی کار مورد علاقم نبود جدا شدیم یعنی روی باورهام کار میکردم مسیرمون عوض شد
آقا چند ماه دنبال کار میگشتم تا یه روز خسته رو تخت دراز کشیدم گفتم من دیگه خسته شدم خودت باید درستش کنی
رفتم سر گوشی که بیام تو سایت دیدم تو گوگل سایت کاریابی آی استخدام
شروع کروم به فرم پر کردن تو تمام شاخه های برق و الکترونیک
خیلی ها ردم گردن خیلی ها گفتن بیا رفتم مصاحبه گفتن فنی داغونی ولی فن بیان خوبی داری برای فروش عالی هستی ولی من میخواستم برای فنی بودن کار کنم
قبولم نکردن تا اینکه یه جا مشغول به کار شدم
تمام خواسته های شغلی منو داشت با تمام افراد مدیریت همه چی همون بود که میخواستم
ولی بعد یه مدت دوباره شغل مورد علاقم نبود
هنوز تو همون شرکتم حدود دو سال طول کشید تا فهمیدم کار مورد علاقم چی هست همین بحث اختراع تو زمینه برق
حتی تو تلگرام هدایت شدم به کانال های مخترعین باهاشون حرف زدم
نه ایده نداشتم یعنی تکاملمو طی نکرده بودم
(نکته ای که پارسال بهم الهام شد این بود که تو هم همانطور که به پیغمبرت گفتیم اقرا باسم رب ک الذی
تو هم برو بنویس به تو هم خواهیم گفت هیچوقت یادم نمیره تو خیابون بودم منتظر تاکسی این الهام شد من اشک از صورتم جاری شد ولی نمیدونستم دقیقا کجا و تو چه مرحله ای باید شروع کنم اشک بود که میمد همه رد میشدن نگاهم میکردن ولی من حال عجیب و غریبی داشتم )باز هم نمیدونستم که برای چه خواسته ایه چند بار تو موضوع های مختلفی درخواست داده بودم
که الان بهم گفته شد بود برای اختراعاتت گفته شد
خلاصه تا دیشب که من گفتم حرکت میکنم فهمیدم گه از بچگی چی میخوام شروع به حرکت
چند ایده های نیکلا تسلا رو تو یوتیوپ دیدم که اجرا نشده و ثبت نشده گفتم باید از این شروع کنم
چون همیشه میخواستم یه ایده ای رو کشف کنم که قبلا کسی بهش فگرم نکرده باشه چه برسه بخواد حرفشو زده باشه ولی نتونسته اجراش کنه
امروز نجواها اومد سراغم اخه مگه میشه با چند تا اختراع ثروتمند شد هی افکار سمی
تا اینکه یادم افتاد به فایلی که برید به سمت علاقه هاتون و پیدا کنید پول خودش میاد گفته بودین استاد ولی باز هم ترس ته وجودمو گرفته بود
ولی صبح بهم الهام شد برو که ثروت میاد ولی فکرت نه برای آینده باشه
برای همین لحظه که داری زندگی میکنی ثروت رو بساز
من مطمعن هستم که از طریق اختراعم یه فرد تاریخی میشم و تو جهان مثل توپ صدا میکنع چون خواستم همیشه همین بوده
و رسالتم اینه که بیام و اختراعی داشته باشم و از بچگی مرکر میکنم میبینم اهدافم چی بوده و با هوش و استعداد خوبی که دارم و از خداوند خواستم هر روز به من آگاهی بده تو هر موضوعی از زندگیم
انقدر ذوق و شوق دارم برای این کارم که هر لحظه تمرکزم فقط به حرکت و لذت دارم میبرم از مسیرم
و میدونم از همین شغلم فعلا کسب درامدمه و هدایت میشم به شرایطی بهتر چون روی روانشناسی ثروت دارم کار میکنم روی عزت نفسم دارم کار میکنم
به خودم باور دارم حتی اختراعم را به ثبت رسوندم تولید جهانی میکنم ویه کارآفرین نمونه میشم حتی تو کاخ سفید ثروتمند ترین فرد جهان میشم و ازم تقدیر و تشکر میکنن
انشالله
توکلت علی الله
خدا حفظتون کنه
و تمام نعمت های بهشتی شامل حالتون
فی امان الله
سلام علی عزیز
امروز از خدا هدایت خواستم و زدم رو قسمت نشونه و ب این فایل و کامنت شما هدایت شدم ‘در مورد ادامه تحصیل در رشته دندانپزشکی ‘چون منم 33سالمه و حس میکردم شاید اشتباه میکنم این رشته علاقه من نباشه شاید باید مسیری ک تا بحال سپری کردم رو بهتره با جدیت بیشتری ادامه بدم و شاید دلایل دیگه ای داره وب اشتباه فک میکنم علاقه مند هستم ب این رشته’ نجواها درون ذهنم رژه میرفت … اما ی چی ته دلم میگفت برو و ب صحبتای بقیه بی توجه باش اما نجواها تو ذهنم شروع میشد ک شاید این مسیرت نیست و تو این سن باید راهی رو بری ک ممکنه پشیمون بشی و سختی مسیر …و بارها تصمیم گرفتم این مسیر برم اما عقب کشیدم اما امروز وقتی ب کامنت شما هدایت شدم انگار خدا بهم گفت ببین علی عزیز از بچگی ب اختراع فک میکرد و علاقه داشت و مثل شما دهه چهارم زندگیشه اما داره ادامه میده و امید داره ‘ببین مثل خودت دچار تردید بود ازم هدایت خواست و دلش رو قرص کردم و متعهد شد راهش رو با جدیت و توکل ب خودم ادامه بده و من الله کنارشم ‘شمام میتونی ‘شمام میتونی علاقه ات رو ادامه بدی …
اولین بار هست واسه کامنت ها ریپلای میزنم و همیشه مقاومت داشتم در این مورد اما خدا گفت بنویس و ساده بگیر همه چی رو ‘بنویس این بار حتی شده یک خط و متعهد باش ب بودن در این سایت
از خدا هدایت بیشتری میخوام در این زمینه
مطمئن هستم خدا کنارتونه مطمئن هستم معجزه ها تو زندگیتون رخ میده علی عزیز .واستون
از الله میخوام تموم ارزوهات رو ب راحتی و آسونی بدست بیارید و زندگی کنید.
سلام به مهدا عزیز
انشالله که کماکان در مسیر هدفت پر قدرت و پر از لذت ادامه بدی و این چالش ها و تضاد ها باعث بزرگتر شدن ظرفمون میشه و اینکه بیشتر به درون خودت بنگر و تمام ویژگی های درونتو بریز روی کاغد و برای باورهای منفیت باکرهای قدرتمند بساز
اتفاقا متن زیبایی نوشتی و لذت بردم از اینکه تو مسیر زندگیت شما هم قرص و محکم داری ادامه میدی
از ایزد منان خواستار بهترینها رو براتون دارم
موفق و پایدار باشید و نسیم خوشبختی در زندگیتون بوزد هر لحظه و زمان
شب زیبایی داشته باشید
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و باحالم و خانم شایسته مهربان و دوستان هدایتی سایت
خدارو سپاس بخاطر گوش دادن به این فایل خیلی باحال که همواره سعی در این دارم که خودم رو بیشتر از روز قبل بشناسم و باورهای موردنظر خودم رو متوجه بشم.
پاسخ سئوال اول شما: کارهای زیادی در این چند سال اومدن که حتی کسی فکرش رو نمیکرد کخ وجود داشته باشند مثلا تولید محتوا و تبلیغات در فضای محازی که میبینیم بعضی از پیجها بخاطر 10 ثانیه صحبت در رابطه یه محصول میلیارد ها پول درسافت میکنن- کسب و کار و خرید و فروش در زمینه دیجیتال – خرید از سوپر مارکت به صورت آنلاین و ارسالش به درب منزل – آموزش به صورت آنلاین که یکی از نکات مثبت بیماری پندمیک بود که خیلی خیلی نتایج مثبتی رو برای بشریت داشت.
پاسخ به سئوال دوم شما استاد: من الان دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی عمران هستم و همزمان شغل مورد علاقه و مقدس مشاور املاک رو دارم عقیدم و دید من اینه که کار من خیلی مقدسه چون به مردم کمک میکنم و مشاوره میدم که بزرگترین خرید زندگیشون رو به نحو احسن انجام بدن، به رشتم هم علاقه دارم. دوست دارم هر روز در این دو زمینه ای که به هم مربوط هم هستن بهتر و بهتر بشم و اشتیاق خیلی زیادی برای پیاده کردن تلفیقات بین این دو هستم مطمئنم به لطف الله جواب میده و من در برنامه های آینده برای این دو خیلی در مسیرهای درست و تکاملی گام برمیدارم.
استاد یه سئوال داشتم؟؟؟
برای اینکه بتونیم بین دو چیز که عاشقانه دوسش داریم، تمرکز لازم رو ایجاد کنیم مثلا من گاهی مواقع زمان و تمرکزم رو برای یکی از دو موضوع از دست میدم و یبار برای اون زمان میذارم و برای اون یکی زمان لازم رو نمیذارم، تمرکز رو چجوری طراحی و بسازم که بتونم به هردوی این علایقم مهندسی عمران و مشاور املاک برسم؟ و آیا اسلا درست هست که تمرکز انسان دوگانه شود؟
سپاس گزار پروردگار هستم که من رو با شما استاد عزیزم و فایلهای فوق العاده آشنا کرد و با دوستان خوبم در سایت داریم لذت میبریم.
متشکرم
چه قدر این فایل در راستای ذهنیت درگیر اخیر من بود و من بهش نیاز داشتم و باید بارها و بارها گوشش کنم تا باورش کنم
استاد من کارمند بانک هستم و خدارو شکر از نظر مالی و درآمدی اوضاعم به لطف خدا عالیه ولی شغل مورد علاقه ام نیست و ازش لذت نمیبرم و همه دغدغه ام شناخت حوزه مورد علاقه ام است و یه ایده برای شروع و این همه ی ذهن منو درگیر کرده و دنبال شناخت خودم و علایق و توانایی هام وقت گذاشتم، کار کردم و ادامه میدم ولی حتما باورهای اشتباه شدن ترمز من و البته نداشتن ایمان به خدایی که عامل روزی فراوونه و من هنوز باور ندارم اینو و ترس هایی مثل از دست دادندرامد و استقلال مالی فعلی ام و خیلی چیزهای دیگه که از دست میره و محدود میشه و این دقیقا به خاطر همینه که من باور ندارم میتونم به درآمدی که الان دارم حداقل از طریق کار مورد علاقه ام برسم و همین نمیذاره جدی شروعش کنم البته یه دلیل عمده اش هم اینه که تایم کافی برای وقت گذاشتن روش ندارم با توجه به شغلم و داشتن دو تا بچه و رسیدگی به خونه و زندگی و …. که البته شاید اینها همنجواهای ذهن من باشه که در من مقاومت ایجاد میکنه در هر صورت فعلا باید روی خودم کار کنم روی ایمانموارتباطم با خالق و افریننده من و هستی به امید هدایت واضح و بهترین تصمیم ها
به زودی با کلی خبرهای خوب در ارتباط با همین کامنتم میام انشاالله ،از همه تون میخوام کلی انرژی خوب برام بفرستین
سلام استاد عزیزم سلام مریم شایسته ی عزیز و همچنین به همه ی دوستان
خیلی وقته کامنت نذاشتم چون مشغول کار کردن روی اعتماد بنفس هستم و همچنین کار مورد علاقم
امروز بعد از یکسال کار کردن برای بقیه استارت کسب و کار خودم رو زدم و همچنان دارم روش کار میکنم
جالبه که کاری که یکسال انجام میدادم شده علاقم و خیلی ازش لذت میبرم
حالا چی هست؟ کتاب بله بله کتاب
اون بوی خوب کتاب نو
یا وقتی که کارتون کتابارو باز میکنم از هر کتابی یه عالمه میبینم
وقتی کتاب نو رو به مشتری معرفی میکنم
یا مشاوره میدم که چه کتابی بدرشون میخوره
ورق زدن کتاب نو
اصن دست گرفتن کتاب
خوندنش
لذت بخش ترین کار دنیاس
راستشو بخوایین من کسب و کارم رو تازه امروز استارتش رو زدم و با فروش یک کتاب شروع کردم
چون سرمایه زیادی ندارم و فکر میکنم اگر بتونم یک کتاب رو بفروشم و همون 100 هزار تومن رو زیاد کنم اونوقته که میتونم 100 میلیون هم بکنم 200 میلیون
ایده الهامی بود و خیلی شوق دارم برای انجامش…
ازونجایی که من خودم خرج و مخارج خودم رو میدم ساختن کسب و کار جدید طوریکه برای خودم کار کنم اصلا کار راحتی نبود برام
چون ب خودم میگفتم با کدوم پول آخه
امروز که با خودم تو حموم داشتم فکر میکردم یه دفه یه ایده اومد که مگ نمیخوای واسه خودت کار کنی؟
گفتم چرا چرا خیلی دوس دارم
گفت مگ تازگیا یه کتاب نو نخریدی؟
گفتم عه آره راستی خب برای چی حالا
گفت همونو آنلاین بفروش!! چی؟همون یه جلدو؟
آره همون یه جلد
گفتم برای یه جلد چنل بسازم؟
گفت آره شروع کن
و بلافاصله بعدش رفتمو یه چنل ساختم یه عکس قشنگ از کتاب تهیه کردم و حالا باید بذارمش برای فروش…
چ حس قشنگیه وقتی آدم واسه خودش کار کنه
حالا درسته من هنوز روز اولمه ولی خیلی ذوق دارم انگار بزرگترین کار دنیارو انجام دادم
توی همین حالو هوا بودم که به این فایل هدایت شدم
استاد خدا شاهده روز اولی که من به شغل کتابفروشی هدایت شدم اصن فکرشم نمیکردم علاقه ای داشته باشم اما بعد از حدودا یکسال تازه دارم درک میکنم که چقدر علاقه دارم
بدون مشورت استارت زدم چون میدونم باور عموم مردم چیه
باورشون اینه که دیگ کسی کتاب نمیخره
کی پول کتاب میده
الان گرونه همه چی و……. هزار و یک باور غلط و اتفاقا اگ مشورت میگرفتم میخواستن منو منصرف کنن
اما من بنظرم کار آنلاین بهترین تصمیمی بود که توی حوضه ی مورد علاقم گرفتم
پر انرژی ،پر قدرت شروع میکنم به امید خدا که خعلی دلم روشنه
اومدم اینجا نوشتم که هم خودم یادم باشه هم این مقاومت ذهنم که آره این کارا چیه کی آخه واسه شروع کسب و کارش از یه کتاب شروع میکنه تو باید یه عالمه کتاب بیاری برداشته بشه و راحت تر شروع به کار کنم
استاد فایلتون طلاس باید هزار بار گوشش کرد
و حالا جواب سوال اول کسانیکه با چیزیکه عاشقشن پول زیادی ساختن نمونه بارزش دایی خودم که عاشق حسابداری بود و الان بی نهایت ثروتمنده
یا اشخاصی که با غذا خوردن پول میسازن ویدئو میگیرن و اتفاقا خیلیم طرفدار پیداکرده
آدماییکه با شوخی و خنده و جک گفتن و تحلیل ویدئو های دیگران پول میسازن!!
راه دوری نریم خوده شما استاد که اول اصن این کار شغل نبود و الان به عنوان شغل حساب میشه علاقتون بود و با ادامه دادن به پول و چیزهای بیشتر از پول رسیدید
جواب سوال بعدیم که توی کامنت توضیح دادم و بخاطرش خیلی خوشحالم
خداوند رو شکر میکنم که من رو به این مسیر قشنگ هدایت کرده
استاد سپاسگزارم ازتون خیلیم دوستون دارم️
به نام خداوند مهربانی ها
سلام به شما خانم زینتی، دوست خوبم
چقدر لذت بردم از خواندن دیدگاه شما
چقدر شما خوش ذوق و خوش انرژی هستی
چقدر شما رو تحسین می کنم که از همون مسیری که بهتون الهام شده اولین قدم رو برداشتین و کسب و کار شخصی خودتون رو شروع کردید
چقدر بیشتر شما رو تحسین می کنم که با این ذوق و شوق و با این حال خوب این ها رو برای من توضیح دادین
باور کنید احساسم این بود که نشستم روی یک صندلی شما هم روی یک صندلی روبه روی من و دارید داستان شروع کسب و کار شخصی خودتون رو برای من توضیح می دهید
یه چیزی مثل مصاحبه
مثل اینکه که شما یه فرد موفق هستید و من مجری هستم و قراره از داستان زندگی شما درس ها رو یاد بگیریم
خلاصه خیلی بهم حس خوبی هدیه دادین
سپاسگزارم و امیدوارم بازهم به صورت هدایتی دیدگاه های زیبای شما رو در جای جایِ این سایت ببینم
سلام استاد وقت بخیر
خوشحالم ازین که هر موقع ذهنم من و بازی میده
اولین چیزی که منو متعادل میکنه نشانه روزمه استاد واقعا دیدن نشانها خیلی به من کمک میکنه و واقعا جزعی از باورهای من شده
در مورد سوال های پرسیدین لازم دونستم بگم کسب و کار اینترنتی و بلاگرها الان شغل کاملا پول ساز شده که قبلاً فقط به چشم سرگرمی بود الان شده مثله یک فروشگاه فوق العاده بزرگ که بدون گشتن تو فروشگاه جنس مورد نظر و با بهترین قیمت میتوانید پیدا کنید من جواهرساز بودم شغله مورد علاقه که واقعا با عشق به جواهرسازی رسیدم یادمه پونزده شونزده ساله بودم تو مسجد شاه تهران از کاسبهای انگشتر میخریدم با ذوق زیاد به اقوام و دوستان میفروختم تا اینکه اطلاعاتی درباره سنگها زیاد شد بعد رو آوردم به برندهای انگشتر دستساز بعد با استادی آشنا شدم که بدون گرفتن هزینه ای و فقط با دیدن عشق و علاقه من کار و از صفر به من یاد داد و من وارد صنف شدم درآمد عالی داشتم اما سنی نداشتم که خانواده روی من تسلط نداشته باشند و منو به اجبار فرستادن دنباله کاری که بیمه داشته باشه که وقت پیری یه آب باریکه ای باشه که محتاج نان نباشم این اجبار باعث شد من هشت سال از عمرم فقط با کارگری رد بشه و با اشک به سر کار میرفتم حتی باعث شد من از همسرم جدا بشم آخرشم من محکوم شدم به اینکه من نتونستم پولساز باشم اما من هرچه در آمد داشتم صرف زندگی میکردم و حتی سالی یک شلوار برای خودم خرید نمیکردم هشت سال گذشت و من هشت سال حسرت کشیدم الان که فرد آزادی شدم قدرت تصمیم گیری برای زندگی خودم دارم دوباره روی آوردم به جواهرسازی و با باور پولساز بهش نگاه میکنم و مطمعنم میتونم بهترین خودم باشم شاید ازدید خیلی ها زندگیم هشت سال به بطالت گذشت اما من درس گرفتم که اجازه بدم بچه ای که قرار به وجود بیارم برای آینده خودش تصمیم بگیره و سراغه علاقش بره و من مشوقش باشم
من به نشانه ها ایمان دارم و معتقدم روش حرف زدن خدا با بندهاشه یه جایی خواندم که نوشته بود
نگران فردا نباش خدا زودتر از تو اونجاست
سلام به استاد و همه ی عزیزان
شغل هایی که جدید هستن :
کار فریلنسری جزو شغل هایی هست که چند ساله اومده . فریلنسری یعنی از هرجایی و تو هر زمانی بتونی کارت و انجام بدی و بهت استقلال زمانی و مکانی و مالی میده
کلی کار فریلنسری هست که اکثرا مربوطه به کامپیوتر و اینترنت مثلا برنامه نویسی و طراحی وبسایت و تایپ و گویندگی و ترجمه و …
نمونه های جالبش و بخوام بگم من ی مدت دبی بودم و اونجا توی هاستل دختر جوانی بود نهایتا 30 سال از کشور روسیه
میگفت من الان حدودا 3 ساله توی سفر هستم و میرم برای خودم میگردم و کلی کشورای مختلف رفته بود و عکس گرفته بود و لباس خریده بود و کلی دوستای جدید پیدا کرده بود
کارش چی بود ؟ خیلی خیلی ساده
ی سری از خانواده های روسی بودن که تو کشورای دیکه بودن مثلا آمریکا و …
اینا بچه هاشون زبان اون کشور و یاد میگرفتن اما پدر و مادرشون دوست داشتن اینا زبان مادری یعنی روسی رو هم یاد بگیرند
به این خانم میگفتن درس های ابتدایی و ساده مثله ریاضی و … رو بهشون یاد بده
این خانم هم به زبان های انگلیسی و روسی لین درس ها رو آنلاین و خیلی ساده بهشون یاد میداد و کلی درآمد داشت به دلار و یورو
پسرای جوانی هم دیدم اونجا که از برنامه نویسی و آنالیز فارکس و خرید سهام و … درآمد داشتن و ندت ها توی سفر بودن و میگفتن بعضی وقتا برای استراحت کوتاه میریم کشورمون و دوباره به سفر ادامه میدیم
این سفرهاشون کاری نبود تفریحی بود ولی کارشون رو هم انجام میدادن و درآمد داشتن
یا ی پسر ایرانی دیگه اومده بود مربی بدنسازی بود و میگفت به کار مدلینگ علاقه دارم
بعد از یکماه اونجا کار مورد علاقه اش و پیدا کرد و اینستاگرامش و می دیدم که تو شوهای کت والک بود
از علاقه ی خودم بگم فعلا الان تا سن 22 سالگی به کار فریلنسری علاقه دارم و کارهایی که مربوط به سفر باشه مثلا تور لیدری برای افراد انگلیسی زبان
فعلا فریلنسری و دارم انجام میدم و روی عزت نفسم کار میکنم و انشالله بزودی علایقم برام واضحتر میشه و با عزت نفس قوی خیلی پرقدرت تر پیگیرشون میشم
به نام خداوند مهربانی ها
سلام و درود خدمت شما دوست عزیزم آقا احسان
دیدگاه شما رو کامل خواندم
لذت بردم
چقدر در عین سادگی زیبا نوشته بودین
بهتون تبریک میگم که تو این سن جوانی مهاجرت کردید
ماشاالله
چقدر اون مثالی که در مورد اون دختر جوان روسی ذکر کرده بودین برای من شیرین و قابل تأمل بود
و البته قابل استناد … استناد به این که ببین محمد چقدررر خلق ثروت آسون و لذت بخش هستش و وقتی در مسیر هدایت های الهی خودت رو قرار بدهی و آگاهانه گوش بدهی و عمل کنی بری سراغ چیزی که ازش لذت می بری
ایده های خداوند بی نهایت ساده و لذت بخش و آسانه درست عین خودش
و بعد تو به اون ایده ها عمل می کنی مسیر مورد علاقت رو پیش می بری و به قول استاد عباس منش زندگی میشه یه لذت بی نهایت
خدایا شکرت
به نام خدایی که هر موقع صداش میکنی قشنگ و واضح جوابتو میده
ردپای 42
استاد عزیزم که دستان خداوند برای من شدین خیلی چیزها از شما یاد گرفتم
امروز که نشانه رو زدم اینجا هدایت شدن و چقدر قشنگ همون چیزی که تو ذهن من بود اومد
من خیلی علاقه به فروش و فروشندگی دارم اصلا کیف میکنم
حتی شده اگه روزهای که به خاطر باورهای اشتباه خودم بوده مشتری نداشتم اما باز هم یه شوری داشتم که برم و مغازه رو باز کنم
و الان که اینجایم و برای شما مینویسم خیلی خوشحالم
مغازه ام رو رونق دادم و یه پله اومدم بالا
امروز افتتاحیه مغازمه و روز اولی تونستم خدمتی به مردم کنم و از این بابت شاکر و سپاسگزار خداوندم و میدونم همه کارهامو اون انجام میده و همه رو به او سپردم چون من از پس هیچ چیزی بر نمیام اوست که قدرت همه چیز رو داره
من فقط میتونم ذهنمو کنترل کنم و شکر گزاری کنم با احساس خوب
گفتم حال خوبه امروزمو با شما عزیزان به اشتراک بذارم
ممنونم که کامنته منو میخونین
هر جا هستین ثروتمند و شاد و سلامت باشین
خداوند میخواهد که من صاحب همه چیز باشم همه آن چیزهایی که من دوست دارم و زندگیم را زیباتر و شکوفاتر میسازد
استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی سلام. من 21 سال هست که در حوزه گل و گیاه فعالیت میکنم و این تنها شغلی بوده که داشتم و خواهم داشت.و تحت هیچ شرایطی نمیتونم تصور کنم که بخوام شغل دیگه ای داشته باشم چون واقعا عاشق این کار هستم. روزهای سخت و روزهای خوش زیادی توی شغلم دیدم .روزهایی که گل صادر کردم و دلار گرفتم و روزهایی که واقعا به مدت زیادی هیچ پولی در نیومده .اما حتی روزهایی که مشتری نیومده و پولی در کار نبوده هم به این فکر نکردم که بخوام بپرم رو یک شاخه دیگه. استاد خدا رو شکر میکنم که با شما آشنا شدم چون الان راحت تر درک میکنم که روزهای بی پولی من ثمره باورهای غلط خودم بوده که مثلا اینطوری به ما گفته بودن که تو کار گل و گیاه شش ماه بازار خوبه و شش ماه بازار خرابه.این شده بود باور غلط من . محرم و صفر بازار خرابه مردم گل نمیخرند. ایام شهادت ها و رحلت ها مردم گل نمخرن. ماه رمضان گل نمیخرند و یه عالمه باور غلط دیگه که واقعا باعث شده که من شش ماه از سال رو از دست بدم فقط یه درآمدی که خرج زندگیمون دربیاد. اما به لطف فایل های شما و دوره دوازده قدم من امسال بهترین ماه محرم رو داشتم توی بحث کاسبی و حتی شاید باورتون نشه از شب عید هم برای من بهتر بود.چون من سالهای قبل با این ایمان و باور از خواب بلند میشدم که ای بابا پس کی این محرم و صفر تموم میشه ،مردیم از کسادی بازار. ولی امسال به لطف الله مهربان و به لطف آموزشهای ناب شما دو برابر ماه های دیگه درآمد داشتم .چیزی که هیچ وقت بهش فکر نکرده بودم .دو تا مورد که من واقعا تحت تاثیرش قرار گرفتم این بوده که پیدا کردن و تغییر دادن باور های غلط و پیدا کردن الگوهای مناسب. درود بر شما استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه اعضای خانواده بزرگ عباس منش.
سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیز و خانم شایسته وتمام اعضای خوشبخت سایت
این فایل تأثیر گذار را برای چندمین بار گوش دادم، الان ساعت دوازه شبه و من توی یکی از صحن های حرم امام رضا علیه السلام در خلوت خودم به این فایل هدایت شدم.
از اونجایی که من واقعا به شغل مورد علاقه ام مشغول هستم واونو دوست دارم خیلی سلولی صحبت های شما را درک کردم وخدا شاهدهه که با توجه به اطراف خودم و تمرکز روی صحبت های شما به یک ایده جدید برای جک خودرو هدایت شدم و بلافاصله به خودم گفتم باید یک جایی نشونه ای واضح از این الهام برای خودم ثبت کنم و گفتم کجا معتبر تر از این سایت بینظیر
الان غرق شور و شوق برای خلق این ایده جدیدم
سر از پا نمی شناسم
بزودی شما را با خبرهای شاد و انرژی بخش خودم خوشحال میکنم
دوستتان دارم
سلام بر همه عزیزان
تا یه قسمتی که کامنت ها رو خوندم ندیدم کسی جواب سوال 1 و داده باشه به اون صورت خیلی کم بود اما من شغل هایی رو دیدم که اصلا بخوای به کسی بگی فلانی شغلش اینه نمیدونی باید اسمش و چی بزاری
یکیش که این چند سال اخیر خیلی خیلی زیاد شده و رواج پیدا کرده بلاگری و به اصطلاح اون زمان که من اینستاگرام داشتم شاخ مجازی هست یعنی یسری افراد حالا بسورت تک یا گروهی و یا دو یا سه نفری با یسری ویدیو گرفتن از خودشون یا شوخی و جوک تعریف کردن یا روزمرگی زندگیشون تو فضای مجازی معروف شدن و از راه تبلیغات کسب درامد میکنن اونم نه درامدهایی که خرج زندگیشون و بده درامدهایی که من خودم به شخصه شنیدم یه بنده خدایی میگفت ما فلان قد ( که عدد کمی هم نبود) دادیم به فلانی که مارو تبلیغ کنن فقط تو استوری هاشون بگن فلان پیج کارهاشون خیلی خوبه فالوش کنین حالا یسری هاشون که کلیپ هم میساختن برای بعضی کسب و کارها و موندگارتر بود طبیعتا هزینه بیشتری برای صاحب کسب و کار و خلاقیت و زحمتهای بیشتری برای اون بلاگر یا حالا خود شخص که واقعا نمیدونم ایم شغلشون دقیقا چی میشه داشت من اصلا کاری به درست یا غلط بودنش روند تکاملشون تظاهر یا نقش بازی کردن و هرچی که بظاهر نشون میدن تو فضای مجازی ندارم میخوام بگم همچین شغل هایی هم هست حالا قبل ترها که عضو بودم بیشتر ادمهایی با اعتماد به نفس کاذب میدیدم یا افرادی که با منفی گفتن و بلد کردن و مسخره کردن و کوبیدن دولت یا سیاسی ها معروف میشدن یا یکاری انجام میدادن که ناپسند و غیر اخلاقی بود اما ویو میخورد کلیپهاشون اما بعدها که با قانون اشنا شدم و زیبایی و نکات مثبت دیدم حتی با وجود اینکه اینستا هم پاک کردم ولی از طریق دوستام به پیج هایی هدایت میشدم که انرژی مثبت زیادی داشت مثلا طرف با سگ های دوست داشتنی ش که داشت باهاشون زندگی میکرد کلیپ های روزمرگی شون و میزاشت تو پیجش و کلی معروف میشد و تبلیغات میگرفت و درامد کسب میکرد یا یسری با خلق اثرهای هنری یسری ها با اموزش دادن کاری یسری بقول استاد طرف میرفت تو رستوران ها انواع رستوران غذاهای مختلف تست میکرد و معرفی شون میکرد و…
حالا از فضای مجازی بیام بیرون تو بازار خودم میبینم طرف میاد از ما پارچه میخره میفروشه به مشتری که خودمون از قبل باهاش کار میکردیم و سفارش ها رو ب اون شخص واسطه میدن و اون میاد سفارش میزاره میره از طرف پول میگیره ب همون قیمت پارچه ها و مجموعه ما بهش کمسیون میده همین اسمشونم واسطه گر هست یا خیلی سال پیش من تو بخش هایی که تفریحی بود کار میکردم مثل شهربازی و سینماها و براشون دانش اموز میفرستادم از طریق تماس تلفنی با مدارس مجموعه رو معرفی میکردیم و چون مدارس اون زمان الان و نمیدونم اردو اجباری داشتن ماهی یبار تقریبا هشتاد درصد استقبال میکردن و حداقل یکبار و میمودن برای اردو تفریحی اگه شهربازی بود و بازی ها مناسب سنشون بود و شرایط برای مدارس عالی بود که حتی گاها دو سه بار هم یه مدرسه میومد و دو سه ساعت بازی میکردن بچه ها خلاصه ما هروز بازدید دانش اموزی داشتیم تعدامون زیاد هم نبود از سه نفر شروع میکردیم برای بازاریابی تا بیشترین تعداد شش نفر و مسیول ما فقط با یه لیست و صحبت با صاحب اون مجموعه اینکه من با پرسنلم فلان قد دانش امپز برای مجموعتون میارم درامدزایی میکرد یه درصد کمی برای مایی که بیشتر زحمات و میکشیدم میداد و طبیعتا بیشترین درصد و برای خودش داشت تو ارایشگاها که یه عالمه شغل های جدید اضافه شده از ماساژ ها بگیر تا فال های قهوه حالا من خودم به شخصه کلن اعتقادی ندارم حتی قبل اشنایی با قوانین من از دوستم شنیدم که ارایشگاه مردونه هم کلی تغییرات داره مثلا یه جارو بهم نشون داد گفت اینجا هم توش کافه زدن هم پی اس داره که کسی که میاد برای نوبتش حوصلش سر نره یا گرداننده های بازی های دسته جمعی تو کافه ها مثل مافیا پانتومیم و کلی بازی های دیگه که اکثرا تو کافه ها میبینی یسری افراد دور هم جمع میشن و بازی میکنن خود منم الان کمتر شده اما قبلا تقریبا سه شب تو هفته میرفتم بازی میکردم پای ثابت بازی ها بودم و… کلی شغل های دیگه که الان حضور ذهن ندارم
جواب سوال بعدی یکم برام جای فکر بیشتری داره اما میتونم بگم تو هر شغل و هر موضوعی همیشه اولویتم تفریح و خوش گذرونی و سفر بوده و هست تحت هیچ شرایطی نمیتونم از تفریح و بازی کردن بزنم یعنی اگه شغلی بود که میشد توش فقط بازی کرد سفر کرد من حاضر بودم همیشه انجامش بدم بعنوان مثال همون کافه ای که بالا اشاره کردم بازی دسته جمعی توش انجام میشه بهم پیشنهاد شد که بیا اینجا هرشب (یه دوره ای هرشب بازی مافیا ران میشد) هماهنگی و رزو و جمع کردن بچه ها باتو من بهت حقوق میدم چون اکیپ بچه ها رو میشناختم شماره هاشون و داشتم و با همشونم خوب بودم اون موقع به شوخی خنده گذروندیم اون گفت من جدی ام اما ترمزها و یسری محدودیت ها باعث شد اصلا بهش فکر نکنم حتی الانم ترمز ها و محدودیت ها تو ذهنم بلد شد شایدم اصلا کاری نبود که توش موندگار باشم یا بخوام بگم شغلمه درامدزایی انچنانی کنم شاید بعد مدت کوتاهی یا حتی بعد اینکه واردش میشدم اصلا نه جدیش میگرفتم نه ادامه میدادم و شاید اصلا اون کسی که بهم پیشنهاد داد شوخی میکرد و میخواست منو دست بندازه یا پول نمیداد اما اگه من قوانین و درست فهمیده باشم باید حتی برای فان هم بود اجراش میکردم نباید سختی مسیر و قبلش تو ذهنم میچیدم یا به منفی هاش نباید بیشتر توجه میکردم شایدم اصلا یه ازمون خیلی کوچیک بود ازینکه قدم عملی برداشتن و تمرین کنم اون خیلی پیشنهاد گذری بودها الان که کامنت گذاشتم یادش افتادم اما درسهاش برام بیشتر پررنگ شد تا خود اون انجام کاره ازین به بعد قدم برمیدارم بعد مسیر خودش همه چیز و برای من مشخص میکنه ابان اینقدر شرایطم دو شاخه شده نمیتونم روی خودم تمرکز کنم تا علاقمو جدی پیدا کنم یوقتایی میگم دیر نشه بعد سریع برای خودم الگوهایی میارم که هیچ زمان برای شروع دیر نیست و اونا هم تو فلان سن فلان موقعیت شروع کردن حتی از بچه های سایت تو که دیگه شرایطط ازونا بدتر نیست و اینقدر باید اینا رو برای خودم تکرار کنم که ناامیدنشم استاد همین که این فایل و گذاشتین تا من ذهنم بیشتر به موضوع علاقه ش فکر کنه و اشیل همو پیدا کنم باعث بشه بیشتر تمرکز کنم که چی میخوام ازتون بسیار سپاسگزارم چون اینقدر ذهنم سریع میخواد بره دنبال ثروت و درامد که اصلا نمیزاره علاقمو پیدا کنم و ازون علاقه ثروت کسب کنم خیلی سرزنشش نمیکنم اما نیاز دارم فایل های بیشتری و تکرار بیشتری داشته باشم نسبت به این موضوع که اصل هم هست ممنونم استاد عزیز من ️