راهکارهای دوره عزت نفس برای ساختن عزت نفس

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری
    146MB
    41 دقیقه

320 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1068 روز

    سلام به بهترین هدایت گر من

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به همه دوستان

    خداجون متشکرم که برام هدایتی فرستادی تا بتونم دوباره تصمیمی بگیرم برای خرید دوره

    به چشمانم ایمان دارم که خود خدا درونم نگاه کرد که گفت برم نشانه را ببینم وآنچه که ببینم همان خرید من است

    واین شد که دوره عزت نفس برام هدایت شد حال که میبینم واقعا من نیاز دارم به این دوره

    من باید عزت نفسم را درست کنم

    خداجون مچکرم از این هدایت تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    نسرین y گفته:
    مدت عضویت: 2274 روز

    سلام دوستان عزیز

    پاسخ های خانم شایسته مثل همیشه واضح و روشن است و جواب خیلی از سوال های من داده شده.از این بابت سپاس فراوان.

    چیزی که من خیلی به آن باور دارم ایمان و اعتماد به خداوند است.ایمانی واقعی وناب.در سایه ی چنین ایمانی می شود حرکت کردوترس ها را کنار زد.اینکه باور داشته باشی پس از حرکت خداوند تو را هدایت می کند,باور داشته باشی که خداوند همواره بهترین ها را برای تو می خواهد.و مهمترین چیزی که ایمان و اعتماد به خداوند برای ما به ارمغان می آورد آرامش است و آرامش یعنی همه چیز.

    شاد باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سمانه خادمی گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    سلام دوستان

    من هی دوس دارم بگم اگه جای این بود جای اون بودم و جای چن نفر رو تجربه کردم دیدم که زندگی خودم در بهشت بوده خبر نداشتم

    می خوام ی عزت نفس و اعتماد به نفسی داشته باشم که خودم را از جنس خدا باور و یقین داشته باشم و خودم را عالی ترین و لایق بهترین خیرهای جهان بدانم

    ممنونم از راهنمایی تون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سمانه خادمی گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    سلام دوستان

    من در درونم و ذهنم اینه که من بهتون میدم خاک بر سرتون بلد نیستن بیان من براتون درست کنم از من استفاده کنید و یا این که دلسوزی می کنم به فلانی می گم که این حرفو بزن این حرفو نزن این کار رو بکن این کار رو نکن یا تو ذهنم می گه می خواین هر بلایی سر من بیارین بیا بیارین

    و می خوام به دیگران آموزش بدم با دلسوزی و یا این که من تحملش رو دارم همه بدبختی ها را بریزن رو سر من ، من نمی خوام برای شما یا حس خودخواهی عجیبی سراغم میاد نه به این وری نه به اون ورش یا این که راهی دیگه نیس تلاش نکنین فایده نداره و این که خودم کار خودم را خراب می کنم و یا این که بهتون بگم نقاط ضعفم چیه من بمیرم تن به خواستتون نمیدم و یا این که کسی حرف منفی میزنه و یا حرفی از کلمات بد بهم میزنه می خوام بهش بگم و بعضی اوقات هم می گم که این حرف ها رو نزن و نصیحتش می کنم و یا این که تو دلم می گم کور خوندی حال منو خراب کنید

    می خوام در هماهنگی ذهن و روح و جسم در جریان طبیعی راحتی خیر محض جهان هستی با ندای خدا با ایمان و باور قلبی که دیگران هر کسی خدا دارد و من هم خودم خدا دارم و این که من لایق و با ارزش ترین بیش‌تر از بهترین های جهان هستی هستم و با ایمان قلبی که خدا فقط منبع رزق و سلامتی و روزی بی حساب و عشق و همه خواسته هاست و اوست قدرت مطلق و برتر و فرمانروای مالک و کل جهان هستی و من و خودم واقعی ام در جریان راحت خیر بهترین خیرهای جهان را برای من خلق می کنیم و در صلح و هماهنگی با خودم باشم و در همین نیروی حال عاشق خودم و خدا جونم باشم .

    ممنون از راهنمایی تون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    احسان چیانی گفته:
    مدت عضویت: 2597 روز

    سلام استاد

    استاد واقعا نمیدونم چرا اومدم اینجا دارم کامنت می نویسم .

    برای باره دوم من قدم های را دوباره شروع کردم و خیلی خوب تا جلسه آخره قدم ۱ اومدم که تقریبا ۳ الی ۴ ماه پیش بود که یه باره اصلا یک تغییر فرکانسی خیلی عجیبه دادم بعد شب ها از خواب میپریدم یا یه باره وارد فرکانس استاد میشدم که خیلی واقعا ترسناک بود برام بابا من واقعا نمیخوام جای استاد یا هر انسان ثروتمندی باشم الانم دقیقا سه چهار ماهی هست که فقط به صورت آنلاین گفتگو های بچه ها و استاد و زندگی در بهشت و دنبال میکنم که امروز به صورت هدایتی وارد سایت شدم حقیقتش یه کم می ترسیدم ولی باز به خدا توکل و تکیه کردم خدایا من فقط میخوام خودم باشم نه کسی دیگه من میخوام تکاملم را طی کنم یادم چند وقته پیش که یه تماس به صورت نمیدونم عجیب بگم یا هدایتی که با یکی از دفتر های مشاورین املاک شیکاگو برقرار کردم و چند دقیقه ای از مکالمه انگلیسی ام گذشته بود که اصلا واقعا یه باره رفتم تو فرکانس اون مدار که چندین مدار بالاتر از من هست البته با ایمان و قدرت و شجاعت خداگونه ای با حال عادی برگشتم و فهمیدم که من باید اول تکاملم را طی کنم باشه به خوده خدا من عاشق کارهای استادم که در پیاده رو نیم رو درست میکرد و طوری لذت میبرد که انگار در پارادایس با تمام امکانات ممکن هستند من نه میخوام جای یک انسان ثروتمند باشم یا اینکه پایین تر از جایگاهی که هستم باشم بابا من فقط میخوام خودم باشم قدم های دوره های استاد را با عشق دنبال کنم خیلی عادی و راحت و به قانون تکامل احترام میگزارم خیلی خوبه و حالا که در این قسمت از دیدگاه که مختص عزت نفس هست می نویسم واقعا میخوام که با فرکانس بچه هایی که دوره عزت نفس را خریدند وصل شوم و خدا هدایتم کند و از مسیر خارج نشوم .

    شاید یه کم این دیدگاهم‌ از نظر خودم که اینطوریه که مسخره باشه ولی من اینطوری شده بودم هر کس را می دیدم سریعا فرکانسی را میگرفتم البته انسان های ثروتمند و شبیه اون ها رفتار میکردم من خودم میدونم بالا تر رفتن فرکانسم به صورت کاملا عادی و طبیعی من به این افراد نزدیک میشوم ولی خوب به هر دلیلی ۳ تا چهار ماه از مدار کلا اومدم بیرون بعد پیش خودم می گفتم خدایا این همه آدم داخل این سایت به نتایج خارق العاده رسیدن یعنی چی آخه مگه میشه من با یه فرد خارج از ایران هم فرکانسی بشوم طوری که حتی زمان خوابم هم با اون تنظیم بشه اون میخوابه من بخوام من میخوابم اون بیداره و من طی یه باره از خواب پا میشدم انگار که روح از بدن داشت جدا میشد بعد چندین بار دستم را بر زمین میکوبیدم و به حالت عادی بر می گشتم خلاصه افکارم که ماشاءالله بزاریدشون برای این کارها ولی خدا رو شکر اینقدر درک مطلب کرده ام که خرافاتی نیستم و میدونم که به فرکانس بالای رفتنم خیلی زود و اشتباههه و اینکه دیشب کا استاد لایو داشتند به موضوع فوق العاده ایی اشاره کردند آرامش روح که که سوال یکی از بچه ها بود استاد میگه بابا من در این جایگاه و مدار نیستم به این سوال جواب بدم.. یه باره خیال من راحت شد اگر بدانید چقدر احساس راحتی کردم که خدایا شکر استاد با این جور چیزا سرو کار ندارد آخ من کلا از این قوانینی که به روح وصل باشه سر در نمیارم و نمیخوامم یاد بگیرم بابا من میخوام خودم باشم به موقع تفریح کنم مسافرت بروم کار مورده علاقه ام انجام بدم با افراد با ذهن مثبت اندیش و پرانگیزه حرف بزنم و در یک کلام از زندگیم لذت ببرم

    خدایا شاید بچه ها حالا بگویند این ها چه حرف هایی هست برو از زندگیت لذت ببر شاد باش ولی خوب اینطور بود دیگه عین حقیقت .بچه ها به خدا فرکانس خودم به شخصه اگر واقعا مهارش کنم و روی یه هدف حالا هر چند بزرگ قرارش بدم به خدایه بزرگ قسم از راحترین راه هایی که در باور ذهنی من نمی گنجد به خواسته و هدفم میرسم اگر واقعا بر روی هدف یا خواسته ام متمرکزش کنم .

    بچه ها واقعا کمک کنید استاد چطور میتونم در فرکانس ملایم و آروم خودم قدم ها رو دوباره شروع کنم ؟🙏🙏🙏

    🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زهرا خداباور گفته:
      مدت عضویت: 1769 روز

      سلام عزیزم من خودم یک باباس شدیدا تعصبی دارم که هرگز نظر مخالف خودشو نمیپذیره و من خیلی سختی کشیدم سر مسائل مختلف اما سر موضوع چادر، من تو شهر مذهبی و کوچیک زندگی میکنم که الان اکثریت چادرین ولی مانتویی هم داره و جوری ک پیش میره تقریبا مانتوهم داره جا میگفته که اونقدراا مردم نگاهت نکنن تو خیابون به صرف مانتویی بودن البته اگر بلند باشه، با این وجود بابای من یک ادم به صدت مذهبی و بسیجی بود همه میشناختنش و همه جا ادعا داشت من حتی جرعت نداشتم ی تار موم بیرون بیاد که بابام همه جوره تنبیه بدنی و لفظی رکیک داد و بیداد میکرد، همه ی اینا روحمو آزار میداد و نفرتمو نسبت به خانواده بیشتر میکرد و منم ی نوجون 13ساله بیشتر نبودم که داشتم به مسیرای بدی کشیده میشدم تا اینکه با استاد عباسمنش آشنا شدم اصلا باورم نمیشه من فایلارو گوش دادم و به احساس آرامش رسیدم، دیدم این مشکلی نیست که من بتونم حلش کنم اگر بجنگم بدتر میشه اصلا شرایط جوری نیست ک برم حتی حرفشن بزنم چه برسه به اینکه با شجاعت ی روزی سرش نکنم، به خدا گفتم من این خواسته رو دارم اما نمیدونم چطور خودت حلش کن تو تو وجود منی پس میتونی یکاری کنی تو وجود بابام بری یا ی اتفاقی ی ادمی رو بفرستی خلاصه من حالم خوبه آزادیی که میخوام رو اول درونم تجربه میکنم و ایمان دارم خودت درستش میکنی، به طور معجزه آسایی یک روز خواهر بزرگم که از بابامم مذهبی تر و خشک تر بود و همیشه بیشتر از بابام برای چادر و حجاب بهم فشار روانی وارد میکرد جذب من شد و ازم برای ی سری چیزا نظر خواست ی جایی استخدام شد باورت نمیشه دختری که تا ابرو حجاب میگرفت و سفت و سخت از خود آخوندا بدتر بود اومد گفت تو حق داری میخوای امروزی باشی تو محل کارم همه به خودشون میرسن مارفتار اشتباهی با تو داشتیم و آروم آروم خودش تغییر کرد و چادرو کنار گذاشت بابامم خیلیی خواهرمو قبول داره و دیگه کنار اومد با این موضوع

      شاید الان به مسیرش فکر کنی بگی خب تو فلان شد و بهمان شد من فرق میکنه اما میخوام بهت بگم این اتفاقی که افتاد کلل طایفه تعجب کردن غیرقابل باور بود تنها دلیلشم آرامش بی نهایتی بود که من داشتم و باعث شد فرکانسم خواهرمو ک چندین سال باهم مشکل داشتیم با اینکه تو ی خونه بودیم اما قهرکرده بودیم ی سلامم بهم نمیکردیم و بارهای دعواهای شدیدی داشتیم اینقدر تغییر کنه و دستی بشه از طرف خدا که من به راحتی به خواستم برسم خدایا شکرت این بزرگیه توعه که از جایی که ما فکرشو نمیکنیم مشکلاتمونو حل میکنه فقط به ایمان ما بستگی داره

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مینو گفته:
      مدت عضویت: 1946 روز

      سلام اقای چیانی خیلی خوب هدایت شدم به این مطلب شما . منم امشب و در کل خیلی وقتا درگیر این مساله میشم حتی یک بار خیلی جدی داشتم به یه خواسته ای میرسیدم باهمین روال . و فهمیدم تکاملمو طی نکردم پس بیخیالش شدم .

      شما همونجور که قدم ها رو طی می کنید . اروم اروم کار کنید . و تفریح و گردش و پارکتونم برید

      و قدم جدید الان نخرید همون قبلیها رو کامل کار کنید .

      تا حدی که باهاشون راحت بشید و این حالتا بهتون دست نده

      بعد از یکسال ‌ …. قدم جدید بخرید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        احسان چیانی گفته:
        مدت عضویت: 2597 روز

        سلام مینو خانم

        واقعا که ممنونم خیلی خوشحال شدم که برای من کامنت قرار دادید

        الان چند روزی هست که از نو دارم قدم ها را کار میکنم که اولش هی اومدم شروع کنم هی وارد میشدم به قدم دوم جلسه اول می شدم که به خوبی متوجه هدایت الهی شدم و خدا رو شکر که دارم قدم دو را کار میکنم و درک مطلب برایم واقعا خیلی بالا بالا تر رفته و دیگر رها هستم ازاد هستم یعنی دیگه گیر نمیدم که الان باید شغل مورده علاقه ام را انجام دهم دارم کاری متفاوت از شغل مورده علاقه ام انجام میدهم که میدونم حتما در زمان درست در مکان درست به شغل و کاره مورده علاقه ام هم خواهم رسید چرا ؟ چون این جهان بر اساس قوانین ثابت و استواری با نظم و انضباط مافوق تصور آدمی کار میکند که هیچ خطا و اشتباهی صورت نمیگیرد و باید به این باور رسیده باشم که من خودم را آروم نگه میدارم حال خودم را خوب میکنم و کاری که الان در دست دارم را به شکل صحیح انجام میدهم و( دنبال نتیجه نیستم و میدونم و این دونستن از آموزش های استاد ) اگر من خواسته ایی دارم حتما فاصله ای هم ما بین خودم و خواسته ام دارم و با قول استاد این فاصله را با احساس خوب پر میکنم.

        پس من در حال طی کردن تکاملم با لذت با لذت هستم

        به امید خدا دارم قدم دوم را کار میکنم و به امید خدا و دستان خدا این اجازه را میدهم که وارد زندگی ام شوند و به خدا توکل میکنم .

        واقعا از شما دوست عزیز متشکرم ممنونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2163 روز

      سلام و درود به شما دوست عباسمنشی ام

      سلام به شما احسان چیانی عزیز

      کامنت شما رو چندبار خوندم اول نمیخواستم پیامی بذارم چون درکی نداشتم و یکجورایی گیر خودمم هست. منی که خودم تو قدم دوم متوقف شدم و دوباره اومدم از قدم یک میحوام شروع کنم چه حرف ی نکته ایی میتونم به عنوان کمک به شما بگم. پس باید اول برم دنبال درست کردن خودم و وقتی نتیجه گرفتم بیام حرف بزنم و شاید کمکی ب شما کنم.اما گفتم به عنوان ردپا هم شده بیام بنویسم.

      خب از اول اگر کامنت و حس و حال شما رو بخوام بررسی نیم و من درک خودمو از نوشته ی شما بخوام بگم اینه که من اصلا متوجه نمیشم منظورتون از اینکه وارد فرکانس استاد شدین چیه…شما نوشته بودین: “بعد شب ها از خواب میپریدم یا یه باره وارد فرکانس استاد میشدم که خیلی واقعا ترسناک بود برام بابا من واقعا نمیخوام جای استاد یا هر انسان ثروتمندی باشم”

      واقعا نمیدونم از فرکانس تو ذهن شما چه برداشتی هست که اگر دچار همچین حالت هایی میشید،اینجوری برداشت میکنید و جالب بود که از این اصطلاح استفاده کردین “وارد فرکانس استاد شدن” و اینکه برای شما ترسناک هم بوده. بنظرم شاید با یکسری موضوعاتی که در گذشته شنیدین یا مطالعه داشتین این فرکانس هایی که استاد درباره اش حرف میزنن یا قانون مدارها اشتباه گرفتین یا اینا رو باهم قاطی کردین. چون تا جایی که من رک کردم کسی روی زندگی کسی نمیتونه تاثیر بذاره مگر خودش اجازه بده. کسی تو فرکانس کسی نمیتونه بره. اصلا مگر فرکانس ها رو میشه به همین راحتی توش رفت. یا مگه فرکانس ها یک مکان یا جای خاصی هستن که ما بریم داخلش. البته باحال میشد اگر اینجوری بود. اما بازهم میگم من چیزی که متوجه شدم فرکانس ها خارج از این بعد مادی ما هستن و قابل دیدن نیستن و ما فقط نتایج اونا رو در زندگی خودمون شاهد هستیم. پس اون تجربه ها و حالت شما قطعا از افکار خودتون هست و یکسری باورهای خودتون هست. بنظرم فرکانس ترس هم یعنی دور شدن از منبع هستی و خدا…چون اگر در جهت درست قرار داشته باشیم و افکارمون هماهنگ با خدا و انرژی منبع باشه باید حس های خب رو تجربه کنیم اسحسای مثبت نه حس های منفی. پس اون ترس خودتون رو نشونه ایی بدونید از اینکه در جهت درستی نیست افکار وفرکانس هاتون.

      اینکه مگر قراره شما جای بقیه افراد باشین. چرا اینطوری فکر کردین که گفتین: “بابا من واقعا نمیخوام جای استاد یا هر انسان ثروتمندی باشم”

      اینو بررسی کنید که چرا این کلمه رو گفتین. که چیزی که به ذهن من الان میزنه اینه که باورهای خوبی درباره خود الانتون نداشتین و میخواستین با تبدیل شدن به یک دیگه اون خلا رو پرکنید. که اتفاقا الان جای خوبی کامنت گذاشتین که اونم ریشه در عزت نفس و خدباوری ما داره. که فایل ها و مقاله های این صفحه قطعا کمکتون میکنه.

      واقعا تحسین تون کردم که مکالمه انگلیسی با یک املاک در شیکاگو داشتین.

      واقعا تحسین تون میکنم که میخواین با درک بهتر قانون تکامل و عمل به اون مسیرتون رو ادامه بدین.

      تو خیلی از جملات تون دیدم که ناشی از عزت نفس پایین هست که منم به نوع و شکل دیگه اش دارم. اول به خودم میگم و بعد به شما روی باورهای ارزش لیاقت مندی و خودباروی و کلا مقوله عزت نفس بیشتر کار کن فهیمه. که همینا باعث متوقف شدنت یا نصفه نیمه کاری رو رها کردن شده.

      وقتی تو یک قدم متوقف میشی یعنی یک ترمزهایی هست که من برای خودم توی بعضی باورهای عزت نفس دیدم.بنظرم شما هم اون ترمزهای درونی خودتون رو پیدا کنید میتونید بهتر اقدام کنید و در مسیری که دوست دارین با آرامش قدم بردارین.

      خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.

      حدایا کمکم کن که در مسیر کسانی باشم که به آنها نعمت داده ایی نه گمراهان و کسانی که بر آنان غضب کردی.

      خدایا کمکم کن که قوانین ثابتت رو بهتر درک کنم و خالق زندگی خودم بشم

      براتون بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو از خداوند یکتا میخواهم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        احسان چیانی گفته:
        مدت عضویت: 2597 روز

        ممنووووونم خیلی عالی خیلی بهتر متوجه شدم که چند مورد از باور هایم ریشه در ترس و بی ایمانی داره

        اینکه گفتم‌ من نمیخوام جای استاد باشم منظورم این بود که من دقیقا کارهای ایشون را انجام میدادم آقا شاید من برای کار تدریس موفقیت به این دنیا نیومدم یا شاید من نخوام که در فلوریدا باشم شاید من دوست دارم یه خونه در اورگان جنوب پورتلند داشته باشم منظورم اینه همه که یه طور اتومبیل را نمی خواهند

        یا اینکه جای هر انسان ثروتمند دیگه واقعا درست گفتم اینکه انسان هایی را میبینم که فقط از لحاظ مالی رشد کرد و در ابعاد دیگه واقعا هیچ هستند

        من در این سایت بر روی باورسلامتی و شادی و ارتباطات نه میگم در حد خیلی عالی هستم ولی واقعا خوب هستم .

        و جواب خودم را در کامنت شما به شکل ای گرفتم که باید روی ایمانم به خداوند و ارزشمندی خودم بیشتر کار کنم

        میدونی خانم فهیمه این داستان من از جایی شروع شد که شروع کردم دقیقا کاری که استاد هزار بار گفته نکنید انجام دادم هی به این و اون گفتم بابا بیاید داخل این سایت و بیاید این آموزش ها را ببینید و واقعا به شکل کاذب ذهن خودم را به صورت خیالی جای استاد قرار میدادم به نظرم اشتباه هست چون ما یک استاد عباس منش داریم یا من نمیخوام جای وان بافت باشم که کل نهارش را با ۳دلار برگزار میکنه ،من میخوام ذهن آرومی داشته باشم ارتعاش های مثبت دریافت کنم دنبال حاشیه ها نباشم و به کار ای که دوست دارم مشغول باشم و اینکه من از این سایت و بچه ها فاصله گرفتم و پیش خودم میگرفتم با همین تمرین ستاره قطبی به هرچیزی میخوام میرسم میدونی چون واقعا جواب میده خیلی عالییییییی ولی دور شدن از سایت کاره اشتباهی بود

        حالا از خدا میخواهم خودم باشم نه کس دیگه نه انسان دیگه در هر جایگاهی. تقلید کردن از انسان درست خیلی خوبه ولی نا اینکه همه کارهم شبیه اون فرد باشه من خودمم ادمم حق انتخاب دارم

        من جدا از اینکه از سایت دور شدم عشق و انگیزه مم کمتر شده بود که حالا واقعا بهتر شدم دوباره شروع به یه کاره تازه کردم چون چندین شغل را انتخاب کردم بهشون رسیدم و دیدم اونم شغلی که میخواستم نیست میدونی یه جورایی اون خودم را گم کرده بودم احساس میکنم دوباره خودم را پیدا کردم در کاری که دوست دارم دارم فعالیت میکنم من کاری را به مدت ده سال بود انجام میدادم ولی واقعا هیچ وقت به این نکته فکر نکرده بودم بابا عشق علاقه ات همین کاره چرا من باید علن از اینترنت دارند کسب کنم چرا دستان خداوند را در زندگیم کوتاه کنم این شغلی که قدیمی است برام و به تازگی واردش شدم به مرور اونم به اینترنت وصل میشه و محصولاتم اینترنتی به فروش می رسه به امید خدا ولی نه اینکه بیام کتابخانه راه اندازی کردم دوره های برنامه نویسی کامپیوتر انجام دادم سایت راه اندازی کردم یا هر کاری کا استاد انجام داده بابا من اسمم احسان چیانی است من دلم میخواد پرورش گل های آپارتمانی داشته باشم از کارم لذت میبرم و همراه با لذت وقتم آزاده میتونم تفریح کنم مسافرت بروم و اینکه گل های مختلف پرورش بدم و جای خودم باشم من ارزشمندم من لایق ارتعاشات مثبت هستم خدا رو شکر و از شما دوست عزیزم تشکر میکنم کا این کامنت خوب را برای من فرستادید

        نکته های عالی داشت سعی میکنم حداقل روی یکی شون به صورت عملی کار کنم

        قدرت در دستان خداست

        من ارزشمندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          فهیمه پژوهنده گفته:
          مدت عضویت: 2163 روز

          سلام احسان چیانی عزیز

          واقعا ممنونم ک از حالتون و تصمیم های خوبتون برام نوشتید. واقعا خیلی خوشحال میشم که از دوستان عباسمنشی ام پیام دارم و خیلی خوشحال میشم از دیدن نقطه آبی رنگ در کنار اسمم…آخه برای خودم اینو مثل دست تکون دادن شما دوستان به من میدونم. یعنی در مسیر درست هستم و در این مسیر یک دوست برام دست تکون داده و در این مسیر سرراست و لذت بخش همونی که استاد در قدم یک میگه و تمرین ستاره قطبی رو برامون باز کرده. من در همون مسیر و راه جنگلی دارم ردپاهای استاد رو دنبال میکنم.

          ما باید الگو بگیریم نه مقلد باشیم. (همیشه از مقلد داشتن و تقلید خوشم نمیومد) ما یک الگو داریم که اصل ها رو ازش یاد میگیریم و ردپاهاشو پیدا میکنیم و پیش میریم اونم با تفکر عیق نه با تقلید کورکورانه و فراموش کردن علاقمندی ها و توانمندی هامون…

          دوست عزیز خیلی خوشحالم که برام نوشتی و اون شغل و علاقه خودتو میشناسی وو در اون مسیر با صبر و توکل پیش میری.

          منتظر ردپاهات تو سایت هستم و مشتاق شنیدن پیشرفت هاتم.

          این سایت رو من برای خودم نوشتم “بهترین جای دنیا”. و واقعا هربار شکر میکنم چون سپاس گزارانه زیستن و عادی نشدن نعمت ها و داشتن نگاهی همیشه عمیق رو از استاد و مریم جان بیشتر و بیشتر دارم یاد میگیرم و خوشحالم که دیگه نمیتونم شکر گزار نباشم.

          خداروشکر برای آشنا شدن با شما

          خداروشکر بخاطر این سایت که ما رو از بدنه جامعه و فضاهای مجازی بیخودی دور میکنه

          خداروشکر بخاطر برای کامنتی که از دوستانم دریافت میکنم که سراسر آگاهی و انگیزه و توحید و ایمانه

          خداروشکر که مینویسم

          حداروشکر که برای احساس های خوب که راهنمای ماست به مسیر درست

          خداورشکر برای عشق که همه جا جاری است

          نمیدونید الان چقدر حس شکر گزاری دارم وو نمیدونم چرا اینجا نوشتم…به الله یکتا میسپارمتون تنها فرمانروا و قدرت جهان هستی. الحق که باید بارها به یاد بیاریم که قدرت فقط و فقط در دست خداست.باز هم از شما سپاس گزارم

          الهی که منم به وقتش با علایقم ایده ی پولساز بهم برسه و از شغلی که برای خود ایجاد میکنم و پیشرفت هام با عشق تو سایت بنویسم

          ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 1622 روز

    با سلام خدمت استاد گرانقدر و خانم شایسته مهربان و همه عزیزانم در این خانواده بزرگ

    من پس از تهیه دوره 12قدم استاد و انجام تمرینات و دیدن تحولات عظیم و خوشایند در زندگی ام و مشاهده تغییرات بنیادین بی نهایت درخشنده در همه جنبه های زندگیم متوجه شدم که علت تاخیر در خواسته هایم و پاشنه اشیلم عزت نفسم بوده و سپس تصمیم به تهیه دوره عزت نفس گرفتم که با کار کردن روی عزت نفسم همه آنچه از خوبی از خودم سلب کرده بودم و ظلمی که سالیان سال به خودم کرده بودم رو جبران کنم و خود وجودیم رو درمان کنم

    متاسفانه بعد از کار کردن روی خودم و انجام تمرینات این دوره چنان طوفانی به زندگی من افتاده هر ثانیه فکر میکنم پایان دنیاست. چنان پر قدرت دارم با این طوفان دست و‌پنجه نرم میکنم که هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشم از این که هنوز زنده ام متعجب میشم … دلم نمیخواد از اتفاقات منفی بگم ولی به یکباره از نظر روابط عاطفی و مالی چنان زمین خوردم که بلند شدنم فقط میتونه یک معجزه باشه ، دیگه هیچ راهی به ذهن منطقی من نمیرسه و فقط خدا میدونه که چی میشه.. وقتی متوجه شرک خودم شدم تصمیم گرفتم قدرت رو از بقیه بگیرم و بدم به خدای خودم نفهمیدم چطور زمین خوردم که دیگه یک قدمی خودمم نمیبینم.. الان همینطوری داره مثل بارون اشکام میاد . تو نبرد سختی قرار گرفتم که تنها کاری که الان فقط تونستم بکنم تسلیم شدنه .. هر دو دستم جلوی خدا بالاست و میگم دیگه تمومم و هیچ گزینه روی میزی ندارم … میدونم وقتی تو مسیر آگاهی و راه درست هستیم هر اتفاقی حتی به ظاهر ناخوشایند قراره ما رو به خواسته مان نزدیک کنه ، میدونم تضادها بخشی از زندگیه ، میدونم همه آگاهی های ارزشمندی که از استاد عباسمنش عزیزم یاد گرفتم و هنوزم تو این شرایط سعی میکنم تو‌مسیر باشم اما نمیدونم چی میشه . من از این طوفان جون سالم به در میبرم یا نه !

    من نمیتونستم بنویسم حال خوشایندی نداشتم یکی دو بار در قالب وویس ایمیل دادم به استاد.شرایط مشابه خودم تو سوال و پاسخ های سایت پیدا نکردم امروز تصمیم گرفتم از دوستان عباسمنشیم کمک بگیرم شاید کلام شما بتونه انگیزه بخش ادامه راهم باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ابوالفضل گفته:
      مدت عضویت: 1113 روز

      سلام

      فرشته عزیز

      من الان در این تاریخ در شرایطی تقریبا مشابه اون روز تو هستم

      میخاستم بدونم نتیجه توکلت چی شد و الان کجایی

      میدونم پاسخ تو هم برای من و هم برای نفرات بعدی خیلی میتونه چراغ راه باشه

      خوش به حالت ک خداوند بهت توفیق داد و توکل کردی بهش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فرشته گفته:
        مدت عضویت: 1622 روز

        سلام ابوالفضل جان

        چقدر دیر پیامتو دیدم

        امیدوارم الان اوضاع بر وفق مرادت باشه الان تقریبا یکسال و نیم از حال اون روز و شبای من میگذره

        خدا میدونه چی گذشت اما نتایج امروز برام پر از خیر و برکت بود

        بصورت تکاملی روی مدارهای خوب مالی و عاطفی قرار گرفتم و امروز همه چیز به مراتب بسیار برام عالی تر شده

        خیلی سعی کردم تو اون بحران جسم و روح خستمو بکشم بیرون و همچنان تو مسیر بمونم و امروز خداوندم رو سپاس میگم که اون چالش ها برام پیش اومد چون درس‌هایی رو پاس کردم که برام لازم بود به قول استاد نباید میزاشتم جهان با چک و لگد بهم هشدار بده امروز اما از خودم راضی ام دارم نتایج کارهای درونیم توکلم و تسلیم بودنم رو میبینم و هر روز شاهد معجزات پروردگارم

        از صمیم قلب برات آرزو میکنم غرق در نور و آرامش باشی و امیدوارم پیامم رو ببینی و از نتایج فوق العادت بنویسی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سحر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2576 روز

    سلام به همه دوستان

    خدایا نمیدونم چطوری از استاد و مریم جان تشکر کنم. این فایل نشانه من بود. چقد خوب نوشتید. من مدتها هست که دارم روی خودم کار میکنم. چون کمالگرا بودم یا بهتر بگم هستم. همیشه سعی میکنم هرکاری به بهترین شکل باشد و همین باعث میشد خیلی از کارها را ادامه ندم. اما چقد این متن به من کمک کرد باور نمیشود. شما تمام نقاط ضعف من گفتید من فقط چون فهمیدم همش بخاطر کمبود عزت نفس. سعی میکنم انجامشون بدم.

    خدایا شکرت بابت این متن زیبا. خدایا شکر بابت آشنایی با این سایت.

    خدایا شکر بابت قسمت نشانه امروز. چقد این قسمت بمن کمک کرده شاید هیچکس باور نکند. همیشه وقتی میام نشانه را چک میکنم دقیقا همون مشکل که اون روز دارم بهم میگوید. خدایا ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 401 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیزوهمه دوستان عزیزم

    امروز این فایل نشانه روزانه ام بود وچقدر به این فایل احتیاج داشتم به شنیدنش و با هر کلمه اش اشک ریختم ولی بقول استاد من تو هر شرایطی میتونم بهترین چیزارو برای خودم رقم بزنم خدایا شکرت که دارم هرروز روی خودم کار میکنم وطبیعیه که گاهی احساسم خوب نباشه چون اول راهم و انسانم و می خواهم که کمال‌گرایی رو درخودم کم کنم و به خودم کمک کنم و خودمو پیداکنم خدایا هدایتم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: