عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام خداوند بخشنده مهربان

به نام تنها رب و پروردگار جهانیان

خدایا من سپاسگزارم بابت این هدایتی که کردی

سلام و درود خداوند بر شما هم فرکانسی ها و تمام عزیزانی که این کامنت ام را میخوانند

سلام به استادان عزیزم استاد عباسمنش وخانم شایسته عزیزم که چقدر با استاد عزیزمون هماهنگ هست و زندگی عاشقانه و عالی را دارند تجربه میکنند .

استاد عزیزم من عین واقعیت را برایتان مینویسم.

امروز چهارشنبه است ساعت 9:45دقیقه صبح است

همین طور که داشتم گوش میدادم دفترم رو باز کردم و شروع کردم به نوشتن استاد عزیزم چقدر به تکرار این صحبت ها نیاز داشتم .

امروز روزی است که از خدا پرسیدم که چطور میتونم رابطه موفق تری داشته باشم .چطور میتونم در رابطه ام بدون ماسک باشم و خودم باشم. چیزی برای پنهان کردن نباشه تو رابطه .

اومدم تو سایت که کدوم از فایل ها رو گوش بدم نوشتم عشق واقعی و بدون وابستگی ؛فایل عشق واقعی از دیدگاه استاد عباسمنش اومد و فایل های بسیار دیگر که مربوط به دوره عشق و مودت در روابط هستن این فایل بیشتر به قلبم ندا شد که بازش کنم. .با اینکه چند بار دانلودش کردم و دوباره پاکش کردم و درس هایی گرفتم احساس کردم یاد گرفتم پاکش کردم و دوباره لازم بود که نگاهش کنم

وقتی داشتم مینوشتم چقدر صحبت های ارزشمندی را دریافت کردم .

قانون : اگر من در مسیر درست باشم وباور های درستی را جای گزین باور های نامناسب کنم .

اگر من انسانی توحیدی و متوکل باشم

اگر من به درستی خداوند و سیستمی بودن خداوند و جهانش اعتقاد و ایمان داشته باشم .

اگر من نگرانی ها را از خودم دور کنم .

اگر روی باور هایم کار کنم

اگر روی عزت نفسم کار کنم

اگر ایمان و توکل را در درونم قویتر کنم

اگر احساس خود ارزشمندی را در خودم ایجاد کنم

اگر خودم را لایق داشتن یک رابطه ی عالی و درست

و عاشقانه بدانم

اگر در مسیر درست و تغییر باور های نادرست باشم

خداوند و جهان اطرافم نیز سیستمی عمل میکند ان خروجی را تحویل من می دهد که من ورودی مناسب به سیستم داده باشم .

مثل اب میوه گیر که اگر میوه های سالم و تمیز داخلش بندازم اب میوه ای سالم و خوش مزه دریافت میکنم . اگر به جای میوه زهر مار بریزم همانی را دریافت میکنم که خودم ان را ارسال کرده ام .

قانون دیگر اینکه ؛

در جهان هر چیز چیزی جذب کرد گرم گرمی را کشید و سرد سرد

قسم باطل باطلان را میکشند

نوریان مر نوریان را جاذب اند

وایه قران اینکه خداوند میگوید : زنان پاک برای مردان پاک ، ومردان ناپاک برای زنان ناپاک

این نیست که خدا بگه چون تو ناپاکی بیا زن ناپاک برای تو منظور اینه که اگر در مسیر غلط باشم ادم های غلط را جذب میکنم . ودر مسیر درست قرار بگیرم قطعا انسان های درست و پاک و پاکدامن را جذب میکنم .

قانون اینه که اگر من ادم درست و مناسب باشم . خالأ های درونی ام را با احساس خود ارزشمندی پر کنم حتی هنگامی که تنها هستم از وجود خودم لذت ببرم.

دنبال کنترل کردن ادمهای زندگی ام نباشم .

از هر گونه کنترل کردن و گیر دادن و تغییر دادن افراد دست بر دارم . اجازه بدهم که قانون جاذبه خودش کار کنه . یعنی تکاملی در مسیر درست قرار میگیرم .

خداوند ادمهای هماهنگ با افکار و فرکانسها و باور هایم را وارد زندگی ام می کند

نه من برده ی کسی هستم و نه کسی برده ی من

ادمها حق انتخاب دارند . تا هر زمان که باهم خوش اند با هم زندگی میکنند و از انجایی که ادمها در حال تغییر هستند اگر روزی بخواهند از هم دیگر جدا شوند باز هم زندگی جدید و مناسب با باور های شان را شروع میکنند بستگی به جنس باور های مان دارد که انسان های رابطه ی مان خوب. باشند یا بد

این ما هستیم که انتخاب میکنیم .

چینش افراد در زندگی من این طور رقم میخورد که من فرکانس و باور درست داشته باشم یا باور های نامناسب و پر از محدودیت .

اگر به هر دلیلی سعی کنم تا کویر م را نگه دارم و در ان برنج بکارم این یک اشتباه محض است . من هرگز نمیتوانم در کویر برنج بکارم .

اما اگر از خدا بخواهم که هدایتم کند به یک منطقه خوش اب و هوا که کاشت برنج در انجا خیلی مناسب است . و خودم را تسلیم هدایت های الله کنم قطعا خداوند، مرا به نعمت های با ارزش تر، با کیفیت تر ، و هماهنگ با افکار و رفتارم هدایت میکند . کویر من یعنی تلاش طاقت فرسا برای کاشت محصول برنج که هیچ فایده ای ندارد بیشتر انسان وقت تلف میکند .و هیچ نتیجه ای نمیگیرد.

ویک قانون دیگر که به هر چی بچسبیم از ما فراری خواهد بود

با هر چی بجنگیم بیشتر درگیرش می‌شویم

اما قانون رهایی اینه که تو با اعتماد فقط روی باور های درست خودت کار میکنی اجازه میدهی تا جهان خودش انسان های درست را به زندگی ات وارد کند نیازی نیست که بروز چیزی را در زندگی نگه داری . خداوند خودش هدایتمان میکند؛

به جای درست

ادمهای درست

کار های درست

استاد عزیزم من ده صفحه پر کردم دقیقا صفحات دفترم موقعی تمام شد که دیگر شما خدا حافظی کردید . یک هم زمانی مفید .

استاد عزیزم .من یک رابطه ای. سالم و درست و ازاد و بی دغدغه و بی نگرانی از خداوند خواستارم .

وباید تکامل ام راطی کنم تا اینقدر در قید و بند ها دست و پا نزنم اینقدر خود را محدود نکنم .

اینقدر طرف مقابل ام را کنترل نکنم

اینقدر ماسک نزنم که چیزی باشم که طرف از من خوشش بیاد . از پوست خودم در بیام بشوم ادم بازیچه ای در دستان یکی دیگه که هر طور دلش خواست من رو بچرخونه .

من مسیری را انتخاب میکنم که خودم راضی ام. خدا راضی است نه اینکه!! همسایه پدر مادر همسر یا فرزند

منم که باید از مسیر لذت ببرم

زندگی ادم ها یک فرصت کوتاه هست و باید طوری زندگی کنیم که راحت باشیم نه اینکه پنهان کاری کنیم یا طرف رو کنترل کنیم. هر کسی.با ما هماهنگ باشد آن مسیر را با هم ادامه می دهیم وکسی که ناهماهنگ باشد به طرز معجزه واری از مسیر ما دور میشود. و اکر سعی بر نگه داشتنش کسی کنیم یعنی همان کویری که استاد عزیز مثال میزنند .

در مسیر حق پایدار باشیم و سر بلند

خدا نگه دار همه عشق های راستین باشد عشق های بدون وابستگی.خدا عشق هایی را جذب زندگی مان کند که خودمان لیاقتش را در درون مان ایجاد کرده ایم.