«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم خلیفه لو گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    سلام و درود خدمت همه شما عزیزان

    بقدری کامل و روشن در مورد خداوند و توحید توضیح میدهید که دیدم هر روز روشن و روشنتر میشود ،تلاش میکنن حتی اتفاقات بد رو هم جوری برای خودم نمایش بدم که به نفعم باشه ،استاد ممنونم از شما و از خانم شایسته ی دوست داشتنی

    از وقتی تمام زندگیم را به خدا سپردم آرامش دارم ،از دیر آمدن همسر و پسرم نگران نمیشوم چون آنها رو هم بخدا سپردم و اطمینان دارم که خدا محافظشان است

    دخترم را از نیمه راه تنها به مدرسه میفرستم در صورتیکه قبلا اینکار رو نمیکردم و ذهنم دائما مرا از اینکار نگران میکرد

    نگران پول خرج کردن نیستم و خیلی راحتتر میتوانم اینکار رو انجام دهم

    و هر قدر توحیدی تر شوم زندگیم آرامش بیشتری میگیرد

    خدایا سپاسگزار تو هستم که مرا در این مسیر یاری میکنی

    به امید فرداهای بهتر برای همه ی شما?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    به نام الله یکتا خالق جهان هستی

    سلام

    روز سوم سفر

    ویژگی بارزی که حضرت ابراهیم را از سایر انبیا متمایز می کند و او را شایسته لقب خلیل الله می کند تسلیم بودن در برابر امر رب است.

    چقدر یک انسان میتواند تسلیم امر خدای خودش باشد،چقدر یک انسان میتواند عاشق خدای خودش باشد و به او اعتماد داشته باشد که هر امری را بدون چون و چرا از او اجرا کند.

    من یک مادرم و میفهمم عشق به فرزند تا چه حد در جان آدم رخنه می کند به حدی که طاقت دیدن اشک فرزند خود را نداری چگونه یک انسان میتواند دلش را آنقدر مملو از عشق خدا کند که عشق به هیچ چیزی نتواند مانعی بین او و خدا شود.

    چگونه یک انسان میتواند به این حد از عشق به خدای خودش برسد و تا این حد تسلیم خدای خودش باشد که هر بار از دل امتحانات سخت و دشوار سربلند بیرون آید و هر بار به خدا نزدیکتر شود. افتادن در آتش نمرود به جرم یکتاپرستی،رها کردن زن و فرزند خود در بیابان بی آب و علف آنهم فرزندی که بعد از آن همه سال به او عطا شده بود یا امتحان ذبح فرزندش

    که سخت ترین امتحان بود چون آدمی که حاضراست جان خود را فدای فرزندش کند

    چگونه می‌تواند با دست خودش آن را قربانی کند، هر بار که به چشمان پسرم نگاه می کنم این سوال را با خود تکرار می کنم.

    تا به این حد تسلیم بودن حضرت ابراهیم در برابر امر خدا من را سخت شگفت زده می‌کند

    وبه فکر وا می دارد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2095 روز

    با سلام خدمت اعضای صمیمی.خداوند رو شاکرم بابت روز سوم سفرنامه.

    خدا سپاس میگم برای پیامبران بزرگ خودشون که نعمت و برکت را به دیگران نشان دادند و راه را باز گذاشتن برای کسانی که دوست دارند و میخواهند که هدایت بشوند.

    قدم گذاشتن در این مسیر و هدایت تنها از طریق ایمان هست و بس.

    اگر ایمان نداشته باشی که حق تو را هدایت خواهد کرد، ممکن نیست قدم و مسیر بعدی برایت روشن شود.

    ایمانی که تنها اسلحه ما میشود تا بشینیم و سنگ هایمان را وا بکنیم که واقعا چه میخواهیم و چه خواهد شد.

    واقعا به چه خدایی ایمان داری؟

    خدایی که رزاق است و وهاب؟ یا خدایی که میخواهد تو را در قعر جهنم آتش بزند.

    من ایمان بخدایی دارم که ثروتمند و قدرتمند ودر عین حال بخشنده و مهدبان است و من دوست دارم با این خدا همه زندگی را تجربه کنم. به مکانهای زیبا و به سمت آدم های شریف هدایت بشوم.

    خداوند را بخاطر نعمت زندگی سپاسگذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مجتبی محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2532 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و خانواده دوست داشتنی سایت استاد عباس منش.

    من این فایل رو هر بار گوش میکنم این ایمان و توکل و شجاعت حضرت ابراهیم رو تحسین میکنم و به خودم میگم چه خوب حضرت ابراهیم رو خودش کار کرد و بر هوای نفسش غلبه کرد و چه خوب خدا رو درک کرده بود و از تمام آزمایشات الهی موفق بیرون اومد و پاداش این ایمان و توکل جاودانه شدن اسمش هست و او هیچ وقت نگران هیچ چیز و هیچ کس نبود و صد در صد به قدرت خداوند ایمان داشت و تسلیم بود و به هیچ چیز نچسبید و رها بود مثل (مادیات، خانواده،روابط)

    و قربان به معنای قربانی کردن تمام خصلت های بدی هست که مانع تسلیم شدن ما در برابر تنها قدرت و فرمانروای جهانیان خداوند می‌شود مانند :غرور،تکبر، شهوت، غیبت، شرک، ریا، حسادت، ربا، اسراف، کمبود در همه چیز مثل :آب، هوا،ثروت، خوبی و…..

    و این نیازمند روی خودمون کار کردن و استمرار در این راه و توکل به خداوند و طی کردن تکامل مون رو داره.

    در پناه خداوند منان شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    ورزشکار تیم ملی گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    بِ نامِ خُدایِ مِهرَبان و سلام به دوستان عزیزم🌝

    .

    .

    این فایل رو من در یکی از کانال های تلگرامی که فایل های رایگان استاد رو به صورت میکس می‌گذاشت گوش کردم و اهنگ خیلی زیبا و ملایمی هم زیر صدای اون بود و من چقدر با این فایل اشک شوق ریختم و حالم دگرگون شد و الان دوباره به این فایل برخوردم و دوباره برای من یادآوری شد.

    .

    .

    من مدتی بود که وقتی میخواستم در مواقعی که احساس بدی پیدا میکردم همه چیز رو به خدا بسپرم و آرامش داشته باشم اما چیزی در من نجوا می کرد که تا تو تلاشی نکنی از خداوند کمکی به تو نمیرسه،اصن خدا چرا باید بهت کمک کنه ولی بعد نشستم قشنگ به این باور مخربی که حالم رو همیشه بد میکرد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که ما از وجود خود او هستیم و او صاحب ماست و قطعا وقتی ما به او تمسک جوییم(ادعونی استجب لکم)قطعا ما رو یاری خواهد کرد مگر می شود خداوند بندگانی که ایمان آوردند را هدایت نکند و بارها در قرآن درباره ی این مسئله آیه آمده و من با هر بار خواندن قسمتی از قرآن با توجه به معنی و تفکر درباره آن آیات به این موضوع برخوردم😌

    آیه ۱۱۸ بقره

    ……قَد بَیَّنَّا الایاتِ لِقَومٍ یُوقِنُون

    تحقیقا ما نشانه ها را برای اهل باور بیان کردیم

    و در رابطه با تسلیم بودن در برابر خداوند می توان به این آیه اشاره کرد

    آیه ۱۱۲ بقره

    بَلی مَن اَسلَمَ وَجهَه لِلّهِ و….

    آری کسانی که همه ی وجود خود را تسلیم خدا کنند در حالی که نیکوکارند برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته است نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند

    🗝آخر آیه دقیقا به این موضوع اشاره می کند که خداوند تنهات نمی زاره به مسیرهای درست هدایتت میکنه(نه ترسی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند)

    .

    .

    از بازی زندگی لذت ببر و شکرگزار این هدیه الهی باش🎁🌠

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    خدایا شکرت برای آگاهی امروزم

    ردپای من در روز سوم تعهد

    توی فایل امروز استاد در مورد رها کردن فرزندان صحبت کردن

    اخخخ ک من چقدر توش مشکل دارم

    اینقدر بهش چسبیدم و حرص خوردم و تارک دنیا کردم خودم بخاطر درس پسرم

    اینقدر بخاطر درسهایی که توی زندگی اینده اش هیچ کاربردی نداره اون تحت فشار کذاشتم که بچه ام به قول استاد برای حفظ ازادیش ب بدترین شکلها با من برخورد میکنه و من از خودش میرونه

    تا قبل از اگاهی ها ورد زبانم این بود:

    دستم نمک نداره و قدرنشناسی

    ولی واقعا عمیق ک بشم و تو وجودم دنبال دلیلش بگردم ی حسی از ترس هست

    ترس از قضاوت ( شاید)

    که چون خودم ممتاز بودم

    و سالها ب بچه ها تدریس کردم ( معلم زبان انگلیسی هستم) الان بچه ی خودم از درس بیزاره ، در واقع من با خودخواهی خودم میخواستم بچه ام اون حس مثلا بالا بودن سر میون مردم برام تامین کنه

    اره ته دلم از حرف مردم خجالت میکشیدم ( از طرف دیگران فکر میکنم که : مهیار پسر خانم فلانیه هاا، اصلا درسش خوب نیس، رفتارش فلان طور… )

    و هنوز هم تو وجودم هست ولی دارم روش کار میکنم

    که نظر دیگران مهم نیست

    ارامش فرزندم و خودم مهمه

    شاید مسیر فرزندم از راه درس نباشه

    و اصلا اون همه درسی که من تو مدرسه و دانشگاه خوندم ی خطشم تو زندگی شخصی و شغلیم ب کارم نیومد

    چرا باید بهترین روزهایی رو که میتونم با فرزندم باشم بخاطر حفظ تاریخ و جغرافی و معنی کلمات فارسی تلخ و زهر کنم که همش اعصابم خرد باشه

    ( چون من از حس قربانی بودن و مورد ترحم بودن لذت میبرم، که دیگران بگن این زن تنها تو شهر غریببب با چ سختی بچه هاش بزرگ میکنه، واسه اینکه من الگو و نمونه ی زن و مادر تمام عیار باشم که همه ارزوشون)

    خدایا شکرت که تو این مسیر از زبان ادمها ب من گفتی که نچسبم ب این موضوع، رها کنم و توکل کنم ب حمایت تو

    شکر برای ی قدم دیگه از اگاهی امروزم

    خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

    ١٢ اردیبهشت ١4٠٢

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1085 روز

    به نام خدای ابراهیم

    سلامی به وسعت ایمااااان ابراهیم به استاد عزیزم و دوستان و خانواده ی واقعی من

    داشتم کامنتارو می‌خوندم که یه خواسته ای درمن شکل گرفت که قبلاً هم فرکانس زیادی داشتم برای صحبت در مورد قوانین و خستگی ناپذیر و باعشق ساعتها و ساعتها حرف میزدیم و خارج میشدم از هیاهوی ذهن و وجودم لبریز از ایمان و اعتماد بود و خداروشاکرم بابت رشد همواره صعودی که درمسیر توحید وتکاملم دارم

    که احساس میکنم درکم مدام خالص تر میشود هرچقدر پیش میروم بی ادعا تر تسلیم تر و عاشق تر میشوم و این مسیر تا بی نهایت ادامه دارد

    این روزها همواره این بیت شعر در وجودم نجوا سرمی‌دهد (رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند)وخداروشاکرم که همواره وجودم را مطیع هدایت ها و اوامر خود میکند و این روزها همش به خودم میگم رضا حتی منی درکار نیست آخه پسر !!!!همش اونه همش اونه همش اونه اصلا تویی وجود نداره که همش اونه می‌دونی ؟؟؟میفهمی؟؟؟؟

    تو همه چیت ماله اونه آیا حواست هست؟؟؟؟

    آیا تفکر می‌کنی ؟؟؟؟حواست هست که تمام جنبه های زندگیتو برپایه ی اعتماد به نیرویی استوار کنی که همه چی اونه حتی تو و جسم سالم و ذهن خارق العاده ای که بهت امانت داده شده؟؟؟؟؟ و تو باید فقط و فقط آرام باشی و لذت ببری الله اکبر که اجرای همین دوکلمه که در کنارهم قرار میگیرد در عمل جهادی اکبر میخواهد و من همواره به درگاه او متوسلم و همواره میگویم که من دربرابر نجواهای ذهن و هوا و هوس عاجزم بدون کمک و لطف و عنایت تو توحواست به من باشه

    خدایا تو منو ببر به جای من حرف بزن به جای من گوش بده به جای من ببین به جای من عمل کن به جای من رفتار کن به جای من نتیجه بگیر به جای من قدم بزن به جای من بخند و شادباش همش تو تو تو من تسلیمم

    من تسلیمم من تسلیمم من تسلیمم خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم محتاجم نیازمندم من نمیدانم تو میدانی من نمی‌فهمم تو میفهمی من ناآگاهم تو آگاهی من نادانم تو دانایی من محدودم تو نامحدودی من ناتوانم تو توانایی من عاجزم تو قدرتمندی من دربرابرت عاااااجزم ناتوانم خدایاااااا من تسلیمم من تسلیمم قطره ای دانش که بخشیدی ز پیش متصل گردان به دریاهای خویش

    من آرامم و تسلیم هدایت های تو وتو قلبمو به مقام عالی رضا و تسلیم هدایت کن ای مالک من ای صاحب من ای ارباب من ای فرمانروای لایق آسمانها و زمین ای پاک و منزه ای دانا به پیدا و پنهان جهان هستی ای مقتدر به نظام آفرینش ای آگاه به اسرار دلم قبل اینکه بخواهم به زبان آورم یا نیاورم !!!الله اکبر

    استاد این فایل و اگه هزار بار گوش بدیم کمه

    مقام ابراهیم و ایمان ابراهیم واین حد از تسلیم بودن الله اکبر به این دلدادگی الله اکبر به این ایمان شکست ناپذیر الله عاشق این شخصیتم به طور عجیب واقعا عجیب و به خودم میگم که اگر مسیر توحید رو بری اگر تمام هدفه زندگیت این باشد که او را تنها رب مطلق آسمانها و زمین را از خود خشنود سازی تا قیام قیامت نامت برسر زبانهاست و الگوی تمام کسانی میشوی که تو را ندیده اندد اما عاشق شخصیت ناب تواند و واقعا هنوز هم حتی تصور این حد از تسلیم بودن و رها بودن برایم سخت است چه رسد به عمل اما میدانم که خدای من و ابراهیم یکیست و من اولین باره بندگی میکنم اما اون قرنهاست که خدایی می‌کنه و من فقط باید بسپارم مانند ابراهیم و تسلیم باشم مانند او هر موقع میخواهم برای خودم جایزه درنظربگیرم فیلم ابراهیم خلیل الله را تماشا میکنم و از اول فیلم تا آخر فیلم همواره اشک شوق من جاریست و وجودم از این حد از ایمان می‌لرزد تا آخره فیلم و فقط تحسین میکنم ابراهیم را کسی که تنها خود بود و خدای خود و توانست خلیل الله لقب بگیرد هرموقع در قرآن به نام ابراهیم میرسم مکث میکنم و بزرگی و عظمت او نگاه او به خداوند در تخیلم سخت میگنجد و راه بسیاری دارم برای رفتن

    استاد بی نهایت ازت سپاس گذارم بابت چنین الگو و اسوه ای که بهمون معرفی کردی

    سپاس گزارم بابت کلام نابت که همواره دستی قدرتمند از جانب خدایی برای هدایت من

    خدایا ما تمام چیزهای خوب را از تو میخواهیم

    خدایا کمک کن تا شخصیتی همواره موحد و همواره سپاس گذار درهر شرایطی بسازیم

    هدایت کن به مسیری که ابراهیم رفت و به تو رسید و به رضایت و خشنودی تو که عزت و جلال تنها از آن توست سعادت و خوشبختی ما در دنیا و آخرت به دست توست دستمان را رها نکن و همواره مارو خودت به خودت نزدیکتر گردان که به غیر ازتو هیچ شفاعت کننده ای ندارم و تنها تو برای من کافی هستی الله اکبر

    آیا خدا برای تو کافی نیست؟؟؟؟الله اکبر

    من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم که روشنی بخش و ای همواره حاضر

    ای اجابت کننده ی دعاهای بی پایان من و ای مهربانترین مهربانان ای که تنها با یاد تو دل من آرام میگیرد !!!الله اکبر چرا تنها با یاده تو باید دل من آرام گیرد؟؟؟؟مگر غیر از این است که تو جوری طراحی کردی که من فقط به سمت تو بیام ؟؟؟مگر میشود سپاس تو را بجا بیاورم ؟؟؟مگر امکان دارد؟؟ الله اکبر الله اکبر الله اکبر

    با عشق نوشتم و با کلی عشق تقدیم نگاه توحیدی تان

    خدایا مارا به راه راست هدایت کن

    راه آنان که به آنان نعمت دادی نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه گمراهان

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    فریبا فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 2166 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و بانو شایسته گرامی

    و سلام به دوستان خوب هم فرکانسی در این سایت الهی

    روزشمار تحول زندگی من

    فصل اول روز سوم

    «اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش

    الان که دارم کامنت این قسمت رو مینویسم خیلی حس عالی دارم از وقتی که به خودم تعهد دادم روی شخصتیم و روی باورهام کار کنم و خداوند مهربان هم منو به وسیله یکی از عزیزان هدایت کرد به روز شمار تحول زندگی من

    خیلی حس خوبی دارم

    دیگه مثل قبل از کامنت نوشتن فرار نمی کنم

    هنوز مثل بعضی از دوستان نمی‌تونم بگم که الان خداوند میگه و من مینویسم ولی میگم وای خدای من چقدر من خوشبختم که هدایتم کردی به بهترین سایت دنیا و بهترین استاد ،

    خدایا منو در مسیر توحید و یگانگی خودت ثابت قدم بدار

    و قلب منو جایگاه دریافت الهامات وهدایت هات قرار بده

    و درک منو از جهان هستی و شناخت خودم وسیعتر کن

    این فایل حدوداً در تاریخ

    22شهریور95 ضبط شده و من هنوز عضو سایت نبودم

    تشکر می‌کنم و میگم

    مهربون خدای من ازت ممنونم که کمکم کردی و هدایتم کردی که این فایل رو گوش بدم و اشتیاقش رو بهم دادی تا برگ سوم سفرنامه رو تکمیل کنم.

    در این فایل یاد گرفتم که:

    بهترین حمایت از بچه ها اینه که حمایتشون نکنیم. خیلی این موضوع مهمی

    مثلاً چند سال قبل بچه‌هام دوست داشتن وهنوزم دارن وتلاش میکنن که به خارج از کشور مهاجرت کنند ولی به خاطر وابستگی زیاد و دلسوزی های مادرانه به اصطلاح دوستی خاله خرسه(خخخ) خیلی راضی نبودم البته خیلی دخالت هم نمیکردم ولی از وقتی که با این آگاهی‌ها آشنا شدم ،

    به این امر رضایت دادم .

    و اگر تا الان موفق به مهاجرت نشدند میگم که حتماً خیریتی توش بوده و دوست دارم که بچه‌ها به آرزوهای قلبی خودشون برسن و تجربه‌های خودشونو کسب کنند خودشون تلاش کنن و به نتیجه برسند

    نشانه تسلیم بودن احساس خوبه

    ️وقتی تسلیم باشم و ایمان داشته باشم و بدونم که خدا خیر منو میخواد و منو به مسیرهای درست هدایت میکنه و تنهام نمیذاره

    پس حالم خوبه و احساس خوبی دارم، پیش میرم و ناامید نمیشم، خسته نمیشم، ترس‌ها منو در بر نمیگیره و حرکت میکنم

    خدایا کمکم کن به این مسیر حرکت کنم و تسلیم امر تو باشم.

    ایمان و تسلیم بودن در برابر خداوند ایمان به این که هدایت می شیم و مورد حمایت قرار میگیریم خداوند بی نهایت دست دارد که به ما میتونن کمک کنند و من از این دستا تشکر میکنم…

    من با تسلیم در برار خداوند سعی میکنم که احساسم رو خوب نگه دارم چون ایمان دارم خداوند منوحمایت میکند.

    نشانه ی ایمان نشانه ی تسلیم بودن داشتن احساس خوب است.

    وقتی من تسلیمم میدونم که خداوند هدایتم میکنه به مسیر درست

    و خوبی منو میخواد

    باید از استاد یاد بگیرم که همیشه وهر لحظه به یاد خدا باشم و ازش هدایت بخوام و هرچه به قلبم خطور کرد رو انجام بدم

    من از استاد یاد می گیرم که :

    با خدا احساس خوبی دارم

    با خدا پشتم گرمه

    ناامید نمی شم

    خسته نمی شم

    ترس ها منو در بر نمیگیره

    شجاع میشم

    وحرکت میکنم

    خداوند به من برکت میدهد من ایمان دارم کمکم میکنه من تسلیم پروردگارم خواهم شد.

    اگر احساس خوبی داشتم بدونم که پیام خداست و مسیر درسته و اگر احساس خوبی نداشتم بدونم که دارم مسیر رو اشتباهی میرم و برگردم و دوباره به خداوند توکل کنم

    راه درست اینه فقط باید در عمل تمرین کنم و روز به روز عضله ایمانم رو قویتر کنم

    و در آخر دوست دارم قسمتی از کامنت نهال عزیز که در صفحه 56این فایل هست رو برای خودم کپی کنم

    ((به شدت روی خودم کار میکنم

    که دانه هایی که کاشته ام تبدیل شوند به جزوی از وجود من

    باورهایم جزوی از من بی انتها شوند

    توحید جزء جدانشدنی از زندگی و افکار و باورهایم شود

    چون که من تنها در آغوش توحید خودم را یافته ام

    من تنها در آغوش خود تو خداوندم و پروردگارم معنی حقیقی آرامش ابدی را یافته ام

    من به دنبال یافتن عشق در وجود آدم ها رفتم اما در آغوش تو پیدایش کردم

    من ثروت را در بیرون از خودم جستجو کردم و به خودم رسیدم

    هزاران در، غیر در خانه ی تو را کوبیدم و دری به رویم باز نشد

    هزاران راه به جز راه تو را امتحان کردم و گمراه تر شدم

    من هزاران مسیر را رفتم که دوست داشته شوم و ناامید تر و شکسته تر شدم

    تو آخرین کلید من بودی

    تو همان بودی که من وجودت را انکار کرده بودم

    تو همان بودی که من آیات تو را به سخره گرفته بودم

    تو همان بودی که من هزاران بار ندای هدایت تو را نشنیده گرفته بودم

    من همانم که با تمام ضعف و ناچیزی ام در برابر تو ، اظهار قدرت میکردم

    من برای تسلیم شدن در پیشگاه تو مقاومت ها کرده بودم

    منی که هرچه داشتم از تو بود

    و من در برابر تو چیزی به جز هیچ نداشتم…

    و نیازمندی ام به تو را انکار میکردم

    اما تو خدای من

    تو ای پروردگار من…

    تو همان بودی که با تمام بخشندگی و عظمتت نظاره گر ناسپاسی های من بودی

    تو همان بودی که نیازی به من نداشتی اما مرا آفریدی و پرورشم دادی

    از روح بی انتهای خودت به من بخشیدی

    تو مرا آفریدی و گفتی اجازه بده هدایتت کنم تا صاحب بهترین هایم شوی

    من دست تو را پس زدم و از تو روی گرداندم

    فکر کرده بودم که خودم از پس خودم بر می آیم و نیازی به تو ندارم، زهی خیال باطل!

    تا که من گمراه و گمراه تر شدم

    من به ورطه ی نابودی رسیدم

    خدایا من طعم جهنم بی تو را

    در همین دنیا چشیدم، نیازی به آخرت و قیامت نبود

    من در همین دنیا تاوان باورهایم را دادم و چه تاوان سنگینی داشت باور نداشتن تو

    چه عذاب سهمگینی بود نداشتن تو خدای من….

    و من آن روزها با تمام بی ایمانی ام

    روزی تو را صدا زدم

    با تمام ناچیز بودنم

    با تمام عهد شکستن هایم

    با تمام نمک خوردن و نمکدان شکستن هایم

    خدایا تو از من رویت را برنگرداندی

    تو بر من سخت نگرفتی

    با همان ایمان ضعیف و ناچیزم

    من تو را صدا زدم

    و تو چه عاشقانه پاسخم گفتی!

    چه محبتی خرج من کردی انگار که من همان بنده ی تباهکار و ظالم به خود نبوده ام

    خدایا تو مرا با یک ندا از تاریکی ها به نور کشیدی

    من مثال واضح آیه الکرسی تو شدم

    الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من از الظلمات الی النور…!

    چه بی منت برایم آغوش گشودی

    و چه مهربانانه دست بخشش بر خطاهایم کشیدی

    تو خطاهای مرا پوشاندی

    آبروی مرا خریدی

    اجازه ندادی بیش از این به خودم ظلم کنم و گمراه تر شوم

    چون من با وجود اینکه تو را انکار کرده بودم اما ته ته قلبم با ایمان داشتم

    که خدایی باید باشد!!

    فقط همین!

    همین فکر کوچک

    همین ندای آرام درون قلبم

    که حتی آن هم از خودم نبود

    مرا به نور کشید

    مرا از تاریکی ها نجات داد

    چون قرار بوده که باورهای من زندگیم را بسازد!

    حتی همین جا هم قانون عمل کرده بود…

    و تو عادل ترینی

    و تو هیچ تخفیفی برای کسی قائل نیستی

    هرکسی مزد باورهای خودش را میگیرد و لاغیر.

    من چقدر خوشبخت بودم که جزو آنهایی شدم که آنها را هدایت کردی و نعمت شان دادی))

    خدایا شکرت به خاطر این همه آگاهی

    این سایت الهی

    خدایا شکرت که تونستم کامنت روز سوم رو هم اینجا به یادگار برای خودم بنویسم .

    از همه عزیزانی که این کامنت رو مطالعه می‌کنند ممنون و سپاسگزارم

    25تیر ماه 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    طاهره برتر گفته:
    مدت عضویت: 3343 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزترازجانم خدای من میدونه که من شمارو چقدر دوست دارم چون باحرفاتون به من خیلی راههارو نشون دادین که تابه حال از زبون هیچ بشری نشنیده بودم،از وقتی فایل فقط به خدا اعتماد کن شما رو گوش کردم خدا میدونه که چقدر به بی ایمانی خودم و افراد دوروبرم اشک ریختم واز خدا خواستم که کمکم کنه که همه چیزو تو زندگیم فقط ازخودش بخوام از ته ته قلب نه زبونی وخدارو در هر لحظه سپاسگذارم که این قدر سریع پاسخ میده فقط کافیه توبخوای وخودش میده فقط باید صبور باشی صبور تازودتر جواب بگیری ومنم در هر لحظه دارم نتایج عاااااااالی میبینم که از اعماق وجودم به وجد میام ،فقط همه اینهارو مدیون زحمات استاد عزیزم هستم خدارو سپاس که استاد رو به من شناسوند مچکرم خدا جونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    میثم مقصودی گفته:
    مدت عضویت: 2512 روز

    سلام به همه ی دوستان خوبم

    خلیل الله شدن چقدر راحته کافیه نگران نباشی

    و باور کنی باز گشتمان به سوی اوست

    و باور کنی نعمت هایش فراوانه وبه همه می رسه

    و فرصت ها فراوانه

    فقط یه اعتماد وباوری ابراهیم گونه نیاز است

    وگوش دادن به الهامات رب العالمین

    نمیدانم چه بگویم خلیل الله شدن اسان است

    دوست دارم باز بگویم خلیل الله شدن اسان است فقط باید اعتماد کنی تا صدای پر ارامش الله راشنید …دوست خوب توووووو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2789 روز

      سلام دوست خوبم

      چقدر عالی که باعث ایجاد این باور شدی که خلیل الله شدن راحته.

      مرسی واقعا، بله واقعا ایمان و توکل ۱۰۰٪ می خواهد .

      ان شاالله همه مون بتونیم به این مقام برسیم.

      برایتان بهترین‌ها را آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        میثم مقصودی گفته:
        مدت عضویت: 2512 روز

        خیلی ممنون دوست خوب من

        دوست دارم اینم بگم من الان بیرونم مطمئن هستم بروم خونه کلید بندازم قطعا وبدون هیچ شکی در باز میشود

        یعنی اگه یکی بهم بگه این دفعه کلیدت در خونته باز نمیکنه واقعا بهش میخندم چون هر روز با همین کلید بازش میکنم قفلش میکنم

        و میخواهم خدا را هم که هر روز هر لحظه همراه منه وبه من کمک میکنه میگه میثم آرام باش همه چی بهت میدم

        دارم اینجوری باورش کنم اگه همه ی دنیا هم گفتند نمیده.یا فروانی نیست .فرصت کمه بهشون بخندم چون مطمئن هستم هم کلید خونم دره باز میکنه وهم دوست خوبم خدا مسائل رو حل میکنع

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: