«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 78 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله
سلام خدمت همه اعضای خانواده صمیمی عباس منش
خدا رو شاکرم به خاطر این فایل توحیدی و فوق العاده. موضوع توحید در مورد ارتباطی که پدر و مادر با فرزندان شون دارند کاملا مشهود و واضح هستش. خوب بسیاری از پدر و مادرها کل زندگی شون رو فدای بچه هاشون میکنند و تازه به این موضوع افتخار هم میکنند که چه قدر آدم های مسئولیت پذیر و دوستداری نسبت به بچه هاشون هستند که دارند این طور لذت های خودشون رو از بین میبرند و به خاطر بچه ها همه برنامه های خودشون رو تعطیل یا جا بجا میکنند. ولی وقتی از نگاه توحیدی به این موضوع نگاه میکنیم، متوجه میشیم که این هیچ گونه مسئولیت پذیری نیستش که پدر و مادر به خاطر بچه هاشون مسافرت یا مهمونی نرند، یا برنامه هایی که دو نفره خود پدر و مادر میخوان با هم داشته باشند رو کنسل کنند، یا محل زندگی و کارشون رو با توجه به وضعیت بچه ها تعیین کنند، یا حتی اگه از ارتباط شون راضی نیستند به خاطر بچه ها زندگی مشترک شون رو ادامه بدند و از این جور دست موضوعات؛ بلکه این دقیقا عین بی ایمانی و شرک هستش که ما فکر کنیم، به خاطر بچه ها باید طور دیگه ای زندگی کنیم که ازش راضی نیستیم. خوب این موضوع تو کشور ما با شدت خیلی بیشتری نسبت به سایر کشورها وجود داره و تازه همون جور که گفتم ادعا هم میکنیم که ما ایرانی ها بیشتر به خانواده و بچه هامون اهمیت میدیم و مردم کشورهای دیگه خانواده براشون مهم نیست و خودخواه هستند؛ غافل از اینکه این همش از بی ایمانی و ترسه که داریم این جور رفتار میکنیم. اصلا به نوعی تو ایران بچه ها شدن خدای پدر و مادرهاشون و واقعا پدر و مادرها دارند بچه هاشون رو میپرستند. یعنی تمام زندگی شون شده اینکه چه جوری رفتار کنند که مورد تأیید بچه هاشون باشه و به اعتقاد خودشون باعث خوشبخت شدن شون بشه. در صورتی که بچه ای که تو همچین خانواده ای بزرگ میشه، معمولا وقتی به سن بلوغ و جوانی میرسه هم از بقیه انتظار کمک داره. و نتیجه میشه جامعه امروز ما که بسیاری از افراد کلی از سن شون گذشته و از پدر و مادر و جامعه انتظار دارند که براشون کاری بکنه و تو دهن شون غذا بزاره.
من خودم در جریان جدا شدنم از همسر سابقم(یه قسمتی از جریان جداییم رو تو قسمت پروفایل عمومیم توضیح دادم)، در مورد همین موضوع فرزند، چون ما موقع جدایی، فرزندم حدود 3 سالش بود، همه میگفتن که براچی میخواین این کار رو بکنین و به بچه تون رحم کنین، از همدیگه جدا بشین، تکلیف بچه تون چی میشه و از این حرفا؛ خوب خیلی نجواها تو ذهنم میومد و میگفتم شاید اقدام اشتباهی باشه ولی وقتی داستان حضرت ابراهیم و صحبت های استاد تو فایل های توحیدی و فایل هایی که مربوط به عزت نفس هستش رو به یاد میاوردم با خودم گفتم این واقعا بی ایمانی و شرک هستش که به خاطر فرزندمون بخوایم زندگی مون رو ادامه بدیم. و تازه حتی اگه موضوع اذیت شدن باشه، بچه ای که بخواد تو ارتباط نادرست پدر و مادرش بزرگ بشه خیلی بیشتر اذیت میشه تا اینکه بخواد با یکی از پدر یا مادرش زندگی کنه. و به قول استاد ساده ترین حالتش مرگه. خیلی ها که میگن تکلیف اون بچه چی میشه! بچه ای که پدر یا مادرش میمیره تکلیفش چی میشه؟! اینا همش برمیگرده به اینکه ما خدا رو به عنوان تنها منبع قدرت جهان که همه ما رو هدایت میکنه باور نداریم. فکر میکنیم اگه یه بچه بدون پدر و مادر باشه دیگه بدبخت میشه. در حالی که بابا اون خدا رو داره، مگه ما چیکاره ایم که خواسته باشیم از بچه مون حمایت کنیم، حمایت کننده ما فقط خداست. جالبه تو این موضوع، فرزندم از همون موقع تولد یه شخصیتی داشت که وابسته به هیچ کدوم از ما(پدر و مادرش) نبود. انگار قبل از تولد آمادگیش ایجاد شده بوده و دقیقا خودش میدونسته که داره میاد تو همچین محیطی و قراره این طور بزرگ بشه. خلاصه اینکه درسته حرفایی که در رابطه با موضوع ایمان و توحید نسبت به رابطه با فرزندان گفته میشه گاهی اوقات ممکنه حتی ترسناک باشه برای ما(حتی برای مایی که تو این فضا داریم کار میکنیم، چه برسه به افراد عادی که اصلا این حرف ها رو قبول ندارند)، ولی واقعا موضوع جدی ای هستش که اگه میخوایم زندگی لذت بخش تری رو داشته باشیم، باید بیشتر روش کار کنیم.
در پناه الله یکتا شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام این فایلی که گفتین سال ۹۴استاد گذاشتن بعد از اون اتفاق اسمش چی هست
سلام دوست عزیز. فایلی با عنوان «رسالت من» بود، البته بعد از مدتی به دلایلی که استاد توضیح دادن دیگه از روی سایت برداشته شد. ولی خوب شما اگه فایل هایی که مربوط به دسته بندی توحید هستش رو دنبال کنید اوکیه. موفق باشید.
دوستان واستاد عزیز سلام
بسیار سخته به روش حضرت ابراهیم زندگی کردن قربانی کردن فرزند…؟ من حتی از قربانی کردن وابستگی های جسمی ام هراسانم
نتیجه اعتماد به خداوند را بارها در زندگی ام تجربه کرده ام ولی چرا باز میترسم؟
بارها تلاش کردم برای قربانی کردن اسماعیل های درونم و وابستگی های جسمی و فکری و هروقت موفق شدم درهای رحمت برویم باز شد
هر جا عادت های خود را به عنوان اسماعیل درونم برای خداوند قربانی کردم به رهایی رسیدم
سپردن واقعی و بدون قید و شرط زندگی به خداوند سخت است اما نتیجه شیرین دارد با گوش دادن به این فایل عزم خود را بیشتر جزم خواهم کرد
در قسمت های بیشتری از زندگی ام به خدا اعتماد خواهم کرد
من تکه ای از خداوند هستم من سرشار از نور الهی هستم من جاری خواهم شد وزلال برای اینکه خود واقعی ام را دراین زلالی ببینم
سلام ،
سلام بر ابراهیم و سلام بر شما و تمامی اعضای این سایت .
شکر خدا در روز سوم سفرم هستم .
یک روز عالی و پر از شادی و وجدی بی مثال ، با شور و شوق از خواب بیدار شدم و بیصبرانه منتظر گوش دادن این فایل بودم و فرصتش رو ساختم و گوش دادم و لذت بردم .
با اینکه امروز چند بار واسم تضاد ایجا شد ولی خب حالم عالی بود در واقع جوری نگاه کردم تا احساسم بد نشه و موفق هم بودم .
با تقوا بودم امروز مثل دو روز گذشته .
نشانه ای روشن از هدایت خداوند دریافت کردم در امروز .
جاده بسیار زیباست .
مسیر فوق العاده قشنگه .
الهی صدهزار مرتبه شکرت .
سلام ،حال دلتون همیشه خوب ،راستش وقتی به ایمان ابراهیم وتسلیم بودنش فکر میکنم ،به هجم عظیمی از این یندگی وگذشت از دل بستگی هاش ،مثل فرزند ،خیلی برام دوراز دسترس میاد رسیدن به این مقام از بندگی ،همش از خدا میخام کمک کنه برای رهایی از شرک های زندگی کمکم کنه برای به صلح رسیدن باخودم ،کمکم کنه عاشق خودش باشم فقط ،این روزا هر موقع ناخودآگاه میخام به بندهش تکیه کنم گوشم میپچونه،میگم معصومه ببین خدا باز داره بهت یاد آوری میکنه شرک نداشته باش،خیلی راه دارم خیلی ،خدایا کمک ام کن به اگاهی بیشتر ی رهنمود شم و بتونم بهشون عمل کنم ،خدایا مقاومت ذهنی ام زیاد نجواهای درونیم گاهی حتی گم میکنم ندایی تو کدومه،خدایا دستامو بگیر هدایتم کن تا با خودم به صلح برسم ،
سلام و درود به خانواده ی بزرگ عباسمنش
خداروشکر میکنم که الان فهمیدم که با تسلیم شدنم در برابر خدا ، چه درهایی از نعمت و رحمت به روی من باز میشود
یک زمانی فکر میکردم که با تسلیم شدنم در برابر خداوند انگار که دیگه خودم نیستم و نمیتونم اون طور که دوست دارم زندگی کنم
ولی الان متوجه شدم که من با تسلیم شدنم در برابر تنها معبود یکتای عالم به آزادی محض میرسم و برای اینکار باید به هیچکس و هیچ چیز و هیچ جایی و هیچ زمانی بدل بشم تا خداوند من رو به همه کس و همه چیز و همه جا و همه زمان تبدیل کنه این یعنی با تسلیم شدنم در برابر خدا میتونم تمام ابعاد زندگیم را به ساده ترین شکل ممکن بسازم به بالاترین سطح فرکانسی عالم هستی یعنی سعادت و کمال برسم .
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
شاد و سعادتمند با تسلیم شدنمون در برابر خداوند باشیم
سلام به استاد عباسمنش عزیز و همه دوستان مهربانم
اعتماد به رب
اینها کلام خود خداست که از دهان استاد جاری شده:
پیرو ملت ابراهیم باش که او موحد بود و مشرک نبود.
بعضی افراد هدف زندگیشون شده خوشبختی بچه هاشون.
ماموریت زندگیشون شده اونها را به خوشبختی رسوندن.
نباید هدف زندگی من بچه هام باشند .
و بهترین حمایتی که من می تونم از بچه هام داشته باشم این که اونها را حمایت نکنم.
خیلی ها زندگیشون بر پایه بچه هاشون برنامه ریزی کردند.
اما ابراهیم که بود که وقتی می خواست بره ماموریت بچه اش را توی بیایون رها کرد.
تفاوت ابراهیم این که تسلیم و باور داره که خداوند حمایتش می کنه.
وقتی من تسلیم باشم و با ایمان برم به سمت قربانی کردن دلبستگی هام.
معجزه ها رخ میده.
من باید برای رسیدن به خودم دلبستگیهام قربانی کنیم.
من باید روی خودم کار کنم.
من باید تسلیم باشم.
تسلیم بودن یک پله بالاتر از هرچیز دیگری است.
تسلیم به این معنی که من رها می کنم خودم را
من می سپرم خودم را به خداوند
و ایمان دارم که خداوند حمایتم می کنه کمکم می کنه
من تا چه حد تسلیمم(اگر خداوند ازم بخواد بچه ام را قربانی کنم )
من تا چه حد تسلیمم !!!!!
دلیل اینکه خداوند در قرآن از ابراهیم به عنوان یک انسان کامل یاد کرد بخاطر این ویژگی ابراهیم هست.
تسلیم بودن
پس در اصل مهمترین
ویژگی که ما باید روی خودمون کار کنیم تا توی خودمون ایجاد کنیم همین تسلیم بودن در برابر خداوند
تفاوت آدمها تو همین ترسهاست
تسلیم بودن و ایمان داشتن به این معناست که من ایمان دارم که خداوند به من کمک می کنه
من ایمان دارم که شرایط جوری پیش می ره و دستهای خداوند جوری پیش می ره و اتفاقات به شکلی پیش می آد
که من تو این شرایط جدید تنها نمی مونم بارم رو زمین نمی مونه کارم حل میشه
هیچ ایده ای ندارم
هیچکسی هم نمی شناسم ها
ولی
می رم تو دلش
من توکل می کنم به اون
و ایمان دارم که این کار انجام میشه
اینها باورهایی که باید در خودم ایجاد کنم اگر می خوام تو زندگی موفق باشم
ایمان و تسلیم بودن در برابر خداوند
وایمان داشتن به اینکه هدایت می شیم و مورد حمایت قرار می گیریم.
خداوند بی نهایت دست داره که ما را کمک کنه
باید انقدر روی خودم کار کنم که تو هر شرایطی و تو هر موقعیتی این تسلیم بودن در خودم ببینم که من تسلیم پروردگارم
همیشه احساسم خوب
چون همیشه ایمان دارم خداوند هست
خداوند داره من حمایت می کنه
نشانه تسلیم بودن حال خوب
نشانه ایمانم حال خوب
وقتی من ایمان داشته باشم و بدونم خداوند خیر من می خواد
من به مسیرهای درست هدایت می کنه
من تنها نمی ذاره
من حالم خوب
من احساس خوبی دارم
من پشتم گرم
پیش میرم
من نا امید نمی شم
خسته نمی شم
ترسها من در بر نمی گیره
شجاع می شم
پا می شم و حرکت می کنم
می گم من حرکت می کنم و خداوند به من برکت می ده
من ایمان دارم که کمکم می کنه
من تسلیم امر پروردگارم
اگه یه اتفاق بدی برام بیوفته
یه اتفاق بدی برای فرزندم بیوفته
نمی رم 10 سال عزاداری کنم
اگه یک عزیزم(دلبستگیم) از دست بدم زندگیم از دست نمیدم
چون:
می گم خوب برام
حتما خوب بوده برام
من تسلیم خداوند هستم و این اتفاقات جزئی از طبیعت جهان هستی است
و تسلیم هستم نسبت به اتفاقاتی که برام بوجود می آد
خدای من هدایت کن من تا چه حد می تونم ایمان ببرم بالاتر
اگه ابراهیم تونسته به این مقام برسه من هم میتونم
از خدا می خوام منم هدایت کنه منم هدایت کنه که مثل ابراهیم باشم
و قلبم و ایمانم را به ابراهیمم نزدیک کنه
و ترسهام بریزم و برم تو دل ترسهام و حرکت کنم و ایمان داشته باشم که الله من را حمایت می کنه
هرکجا ایمان داشتم و توکل کردم و حرکت کردم بارم رو زمین نمونده
کارم با بهترین شیوه و ورش با دستهایی که هیچ فکر و ایده ای براشون نداشتم بهم کمک شده
و نتیجه گرفتم درتمام ابعاد
زندگی استاد تماما نمونه زندگی که با توکل و ایمان جلو رفته و خیلی زندگی آروم و بی دغدغه ای
بی نگرانی و ترس و زندگی پر از سلامتی و نعمت و آرامش و خوشبختی و زیبایی
و می شه که منم این زندگی تجربه کنم و فقط باید روی باورهام کار کنم
و امیدوارم خداوند مثل همیشه کمکم کنه تا راهم را پیدا کنم و رابطه ای مثل حضرت ابراهیم را با خدا داشته باشم که خدا درموردم اینطور حسی داشته باشه
به نان خدای مهربان 💕
سلام به استاد عزیزم ،مریم جان شایسته و دوستان صمیمی ام ❤
استاد اتفاقا همین چند روز پیش داشتم صحبت های شما با اقای عرشیان فر رو تو لایوتون میشنیدم و اونجا راجع به ابراهیم و تکامل ابراهیم و کلا اعتماد ابراهیم به خداوند صحبت میکردید و چقدددددددر تکامل تو حرفای خودتون و چقدر جور دیگه نگاه کردن به این اعتماد ابراهیم به خداوند رو اونجا کامل و قشنگ توضیح دادید استاد عزیزم .
اینکه ابراهیم چطور تکامل خودش رو طی کرد و چطور خداوند به درخواست های ابراهیم جامه عمل پوشوند و بعد اون اعتماد ابراهیم به خداوند که وقتی کلامی به قلب من داده میشه قطعا کلام خداونده و قطعا خیر تو اون نهفته .
که ابراهیم هم از شکم پادرش این اعتماد و این جایگاه رو نداشته .
اینجوری به ما هم فهموندید که جتی یکی مثله ابراهیم هم اول به ستاره و ماه و خورشید روی آورد و کم کم به اون جایگاه رسید .
چقدر لذت بردم از این تکامل تو صحبت های خودتون . فکر میکنم الان به اون درجه از ایمان و اعتماد به خداوندتون رسیدید که بخواید ابراهیم گونه عمل کنید .
به جرات میتونم بگم ابراهیم زمانید شما .
و چقدر لذت بخش تره که شاگرد استادی مث شما باشیم .
استاد الهی همیشه و همواره در کنار عزیز دلتون شاد و در آرامش و در صحت و سلامتی و ثروتمندی باشید .
و برای خودم و همه اعضای سایت ❤❤🤲🤲🤲
سفر نامه ، فصل یک روز سوم
سلام بر استاد عزیز و مریم بانو ی شایسته و همه دوستان ،
همیشه از بین اطرافیان خودمون اون کسی را که همیشه و هر زمانی که لازم داشتیم کنارمون باشه , اومده و همه کار برامون کرده بیشتر از همه دوست داشتیم و شده رفیق جون جونی
ابراهیم بدون دلیل خلیل الله نشده ، اخر مگه میشود چنین ایمان و اعتمادی که بگوید چشم و فرزند را به قربانگاه ببرید ، سبحان الله سبحان الله
چه بر سر اون روح پاک ما آمده که برای اتفاقات روزمره به خدا اعتماد نداریم، فراموش کردیم او قدرت مطلق أست و همه چیز به خواست و اراده اوست ، اویی که انسان را خلق کرد و مردگان را بار دیگر زنده می کند ، چرا همیشه نگران هستیم و چشم به دست و این و ان داریم .
خدایا کمکم کن تا از این وسوسه ها و نجواها ی ذهن شیطانی خلاص شوم و تنها به تو اعتماد کنم
خدایا من را به راه درست ، را ه تمام مومنین و محبوبین درگاهت هدایت کن
خدا هر لحظه من را هدایت ، حمایت و حفاظت بفرما
چشمانم را باز کن تا هر لحظه ، با ورود هر نجوایی تو را کنار خودم ببینم و نهراسم و تنها به قدرت تو تکیه کنم
معبودا ما را در دستان قدرتمند خودت محافظت کن تا ابراهیم وار در تمام لحظه ها در برابر تو سر تعظیم فرود اوریم و همیشه زیباییها را ببینیم
سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
خدارا بی نهایت سپاسگزارم که فرصت این رو به من داد که بتونم این فایل رو گوش کنم فایلی که واقعا اساس همه چیزه یعنی همه چیز بر میگرده به همین رها بودن و کارها رو بهش سپردن با ایمان حرکت کردن رفتن توی دل ترسها رفتن به موقعیت های جدید البته با ایمان به خداوند و با احساس خوب چون احساس خوب از ایمان می آید و به قول شما از کجا بفهمیم به خدا ایمان داریم و رها هستیم از احساسمونه که میفهمیم ایمان داریم یا ن
خدا رو شکر من توی حرکت کردن و رفتن به موقعیت های جدید خیلی خوب هستم و در این مورد از خودم خیلی راضیم منتهی من خیلی آدم عجولی هستم و پیش خودم این جوری فکر میکنم که باید همون لحظه نتیجه بگیرم که همین واقعا پاشنه آشیله من است چون حسمو بد میکنه و از خدا شاکی میشم که چرا اون لحظه به من فلان چیز رو نداده یا قر میزنم سرش و میگم چرا اونجوری که من میخام نشد و همون لحظه نداده ولی من اینم بگم که من با خدا خیلی راحت هستم و بعضی موقعا باهاش میجنگم قر میزنم ولی سریع هم آشتی میکنم و ازش سپاسگزاری میکنم از این به بعد سعی میکنم رهاتر باشم کارهارو بهش بسپارم همه کارها رو و سعی بر این دارم که بیشتر باهاش رفیق باشم به قول استاد میگه اینقدر باهاش رفیق باشم که حتی برای غذا خوردن هم ازش کمک بخوام که چه غذایی رو بخورم و حتی موقعی که از خیابانی رد میشم و بلد نیستم ازش کمک بخوام و راه درست رو پیدا کنم که البته اینا تکامل میخاد و باید تکامل رو طی کنیم
خدا رو سپاس گذارم که یکی مثل استاد رو سر راهمون قرار داده که مارو نسبت به همه چیز آگاه میکنه
از خدا میخام که مارو توی این مسیر ثابت قدم نگه داره و کمکمون کنه
الهی آمین
سلام به همه دوستان و استاد عزیز
قبلا که برای ما داستان حضرت ابراهیم رو تعریف کردن من فک میکردم خب یه فرشته از اسمون اومده و باهاش حرف زده و گفته این کارو انجام بده
یا موقعی که میندازنش تو آتش میگفتم که خیالش راحت بوده و فرشته اومده باهاش حرف زده منم باشم فرشته بیاد باهام حرف بزنه خیالم راحته
ولی از یه زاویه دیگه که بهش نگاه کنیم این که وحی این نیست که فرشته بیاد صحبت کنه
وحی همون حس آدم هستش پس حضرت ابراهیم خیلی خیلی ایمان قویی داشته میخواسته سر حضرت اسماعیل رو ببره و این که استاد همیشه میگن کسی نمیتونه هیچ بلایی سر تو بیار ویا بخواد جلوی پیشرفتتو بگیره قدرتشو نداره حضرت ابراهیم مثال خوبی هستن که وقتی میندازنش تو اتش ولی اتش گلستان میشه
خیلی باورش فوق العاده هستش
تایه روز دیگه👋👋👋