«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 81
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت همه عزیزان و دوستان خوبم
از تاکید زیاد استاد عباسمنش در فایل های مختلف بر روی توحیدی بودن ناب حضرت ابراهیم میشود به باور های خاص و ناب ایشون پی برد.
این داستان نمایان گر این است که خیلی از مردم در ظاهر میگویند که به خدا اعتقاد دارند و فکر میکنند همین برای رفتن به بهشت کافی است ولی در کوچک ترین مشکلات روزمره شان دچار ترس و نگرانی و … میشوند
در صورتی که اگر به خدا ایمان داشته باشیم باید احساس خوب ، آرامش ، و به اصطلاح خودمونی تر این که پشت ادمم گرم باشه ، یعنی وقتی داری توی خیابان راه میری جوری راه برثی که گویی 2 دست از خدا داره یاریت میکنه ، جوری با افراد ثروت مند و قدرتنمد در ظاهر صحبت کنی که کویی تو ثروت و قدرت بیشتری داری و این معنی ایمان واقعی است که امیدورام که همه عزیزان و همچنین من به این درجه از ایمان برسیم .
دوستدار شما عزیزان ، بییایید برای همه طلب مغفرت و پیشرفت و ایمان بیشتر به خدا و سازگار جهان را بخوهیم ، به امید روز های بهتر
سلام به همه همسفران🌱
روز سوم و فایل ایمان حضرت ابراهیم….واقعا چی باید بگم در مورد اینکه اون خدایی که حضرت ابراهیم دید و شناخت…واقعا دمش گرم که حتی تو قرآنم اسوه هست ولی خدا که دو دستی اون ایمان رو نذاشت تو دستش.قطعا خودش به دست آورد.همیشه تو دوران مدرسه میشنیدم که پیامبران انتخاب شده خدا هستند یعنی انگار آسمون باز شده فقط تعدادی برگزیده و گلچین از طرف خدا اومده زمین تا راهو نشون ما بدن و خدافظ😅حتی فکر میکردم پیامبرها اصلا انسان نبودن فرشته ای یا موجودی غیر انسان بودن😂😂😂خدایا شکرت فقط خدایا شکرت🤦🏻♀️😂
بله حضرت ابراهیم هم مثل ما انتخاب کرد پا به این جهان مادی بذاره و مثل ما از دل ناخواسته هاش به خواسته هاش برسه.اون خیلی خیلی خوب قوانین رو درک کرد که واقعا دمش گرم.تو اون زمان نه اینترنتی بود نه تلفنی نه لایوی نه هواپیمایی نه ماشینی هیچی واقعا هیچی نبود که مثلا آدم میمیشنید یه کسی هست فلان جا که میتونه راهنماییت کنه بری پیش اون ازش سوال بپرسی تا آخر عمرت باید مثلا از ایران تا آمریکا رو پیاده با شتر راه میرفتی!!!! تصورش هم سخته اما حضرت ابراهیم خودش خودش رو شناخت خودش خودشو هدایت کرد.واقعا تو ذهن من چی ساخته شده بود…
من هنوز خیلی راه دارم خیلی باید رو خودم رو افکارم رو ذهنم رو باورهام کار کنم.واقعا فرکانس حضرت ابراهیم رو درک کردن سخته برام اما خداروشکر که حداقل از اون افکار پوچ بیرون اومدم و هرروز و هرروز حتی شده یه قدم کوچک در راه بهتر شدنم برمیدارم.این برام خیلی ارزشمنده خیلی از خودم ممنونم تشکر میکنم که حاضر شدم جور دیگه ای فکر کنم اصلا به خودم اجازه فکر کردن بدم.درسته یه جاهایی غر میزنم میگم پس کو چی شد اما همین اینکه میدونم راه چیه چاه چیه کلی واسم ارزشمنده.درسته هنوز اول راهم اما تو شرایط ناخواسته نسبت به قبل خیلی بهتر عمل میکنم نه که دیگه خیلی خوب هاا نه یکم بهتر اما همین یکم بهتره واقعا یک دنیا برام ارزش داره و اینکه نشونه های توجه و احساس خوب خودم رو میبینم.واقعا فقط ما خالق زندگی خودمون هستیم🙏🏻🌱
خدا هدایتگر هممون باشه🥰😍😘🌱
به نام خدای مهربان
سلام به دوستان عزیزم
پیام ابراهیم در قران تسلیم بودن در برابر خداونده
اینکه ما باور داشته باشیم، ایمان داشته باشیم که «خداوند ما رو هدایت میکنه» ایمان داشته باشیم «بارمون روی زمین نمیمونه» ایمان داشته باشیم «که خداوند با ماست و پشتمون گرمه و به همین دلیل به ترسها غلبه می کنیم و حرکت میکنیم» «ایمان داریم که تنها نمیمونیم و خداوند دستانش رو برای کمک به ما میفرسته و کارهامون به بهترین شکل انجام میشه» این ایمانها که باشه اون وقت مثل ابراهیم اعتماد میکنیم به خداوند و در عمل میریم سراغ ماموریتمون بدون اینکه نگران باشیم و میدونیم خداوند مردم رو دور عزیزانمون جمع خواهد کرد. این ایمان و توکل و تسلیم بودن ابراهیم ستودنی هست. واقعا دمش گرم که انقدر ایمان داشته و ذهن قوی ای رو ایجاد کرده که میتونه تسلیم باشه که سر فرزندش رو ببره به خاطر اینکه «خداوند هدایتش کرده و بهش گفته» ترسناک هست صادقانه بخوام بگم.. این کارهایی که ابراهیم کرده ترسناک هست آسون نیست. سخت هست ولی ایشون تونسته این کارها رو انجام بده یعنی ما هم میتونیم تو زندگیمون این کارها رو انجام بدیم چون اگر یکی تونسته ما هم میتونیم.. یعنی ما هم میتونیم خلیل الله بشیم.. باید تکاملمون رو در عمل طی کنیم تا بشیم رفیق خداوند رفیق نیرویی که کل جهان در دست اوست و برگی بدون اذن او از درخت بر روی زمین نمی افته.. و به این شکل خودمون رو به ساحل آرامش و خوشبختی رسوندیم به قول استاد روی شانههای خداوند هستیم. تجربه هایی که من از توکل به خداوند داشتم زمانی بود که من یک بسته پستی ای سفارش داده بودم برام بیارن و نیاورده بودن. جمعه بود، ساعت ۲ ظهر یک چیزی بهم گفت پاشو برو اداره پست. بعد من گفتم الان؟ جمعه که تعطیله. ولی میگفت چرخ و بردار و برو اداره پست.. منم داشتم رو همین باور هدایت کارمیکردم داشتم روی باور تو خود پای در راه بنه و هیچ نپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد کارمیکردم و همه هم میگفتن بابا کجا میری وسط ظهر جمعه.. جمعه که کلا تعظیلا حالااگربازم باشم الان که دیگه ظهره بسته هست.. ولی گفتم نه من میرم. چون خدا بهم گفته بود که برو. آقا من چرخ رو برداشتم و رفتم اداره پست دیدم همه چی بسته هست ولی این تو ذهنم داشت تکرار میکردم که تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد و کلی باور دیگه که کارهای من انجام میشه یک دفعه دیدم یک مامور پست اومد و بهش گفتم بسته ام رو میخوام گفت هیچ بسته ای اینجا نیست همه رو رسوندیم نیومده و فلان. ولی حس من میگفت تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس خود را بگویدت که چون باید کرد.. بعد دیدم عه یک پنجره بازه برای اینکه جریان هوا داخل اداره برقرار باشه چون تابستون بود، بعد رفتم از همون پنجره دیدم افرادی پشت سیستم هستن گفتم من یک بسته داشتم برام نیومده، گفتن طرف گفت اسمت چیه؟ گفتم محمد صادق امام بخش هستم و گفت یک لحظه صبر کن و بعد بسته رو آورد برام گفت بفرما. اون فردی که بهم گفت نیست گفت عه این بسته هم بود.. و تمام شد رفت. یعنی ممکن بود اون بسته خیلی دیرتر به دستم برسه اگر باز خودم نمیرفتم. یعنی خداوند به همه چیز آگاه هست و ما رو هدایت میکنه. این یک تجربه از داستان هدایت خداوند برای من بود و بعدش رفتم خونه اون قطعه الکترونیکی رو که خریده بودم در راستای افزایش اعتماد به نفسم خودم به تبلتم زدم و قطه معیوب رو خارج کردم و تبلت من سالم شد و کلی خوشحال شدم. خداوند همه ما رو هدایت میکنه. عاشقتونم دوستان عزیزم در پناه خدای هدایتگر شاد و خوشبخت و سلامت باشید.
سلام به همه دوستان و استاد عزیزم و مریم مهربان
من همیشه فکر میکردم تسلیم بودن در برابر رب یعنی خدا میخواد بلایی سرت بیاره تو باید تسلیم باشی و قبول کنی مصلحتت این بوده البته ته دلم هنوزم همین نظر و دارم ولی خب کمتر شده، هیچوقت دوست نداشتم تسلیم خدا باشم تا اسم این کلمه رو میشنوم استرس میگیرم حالا قراره چیکار کنه و من و به چه چالشی بندازه و منم مجبور باشم ذهنم و کنترل کنم تا عذاب نکشم با اون اتفاق بد، میدونم خیلی نامردیه اینجوری راجع به خدا فکر کنم ولی مقصر نیستم اینجوری یاد گرفتم، واسه همینه میخوام عوض بشم، خدامو عوض کنم تا رنگ آرامش فکر و ببینم و منم زندگی متفاوتی رو تجربه کنم، متنی که مریم عزیز مینویسه همیشه من و به فکر فرو میبره و حس خوبی بهم میده، گفته خدا میگه حالت و از درون خوب کن اونم هر شرایطی هم که پیش اومده باشه جوری عوضش میکنه که تهش شادی توعه، به نفع توعه، چون حال خوب فقط میتونه اتفاق خوب برات باشه، گفته تسلیم بودن یعنی تو هر شرایطی حالتو خوب نگه داری به ذهنت فرصت حرف زدن ندی یعنی اجازه بدی خدا وارد بشه و کارا رو برات جوری ردیف کنه که برات بشه معجزه، میخوام این حرفارو واقعی درک کنم میخوام امتحانش کنم این قانونو، اگه جواب داد یعنی حقیقته محضه و ایمان میارم به قانون حال خوب اتفاقای خوب، از همین لحظه همه سعی ام و میکنم هر فکری که حس خوبی بمن نمیده هرررررر فکری، رو کنترلش کنم و از تو سرم بیام بیرون، اگه واسه این همه آدم نتیجه داده واسه منم میده دیگه
خدایا از خودت کمک میخوام کنترل ذهنمو به دستت بگیری و تو این راه کمکم کنی
سلام به بهترین استاد دنیا
اخ استاد گفتین من بشدت مشکل دارم سر ترسهام البته بگم با توکل به خدا خیل خوب پیش رفتم و تونستم با این ترسها واقعا مقابله کنم بجنگم وای بازم هستن یکیش ترس از مسارت رفتن تنها همش میگم پولش چی جاش چی اصلا بابام احازه نمیده و همین باعث شده من دوستم دوساله نبینم چون یک شهر دیگس و دوریم از هم واقعا بعد دیدن این فایل به خودم امدم چرا ترس خدایی ک من خیلی جاها تنها رفتم خیلی کارا کردم از من مخافظت کرد نزاشت دیگران ازگل کمتر بهم بگن الانم پشتمه فقط شدت ترسم بس زیاد ک نمیزاره توکل کنم بخدا نمیزاره برم جلو ولی من باید برم باید با این ترسمم مواجه بشم منم انسانم مثل حضرت ابراهیم اگه ایشون تونست از زن بچش بگذره منم میتونم از نرسم بگذرم منم میتونم برم جلو فقط باید بسپارم به خدا خدایی ک همه چیز به بهتری شکل میبره جلو و میخوام اینجا این رد پا بزارم به خودم قول بدم برم سفر و برم پیش دوستم و نگران هیچ نباشم چون من خدا دارم میخوام تا میتونم ایمان و باور ابراهیم گونه بسازم برای خودم
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان عزیز
خدا را شکر میکنم امروز که با باور هدایت خدا و با باور این که این سایت، سایت الهی هست و باور این که این قسمت نشانه ها یک راه واضح هست برای هدایت ما هدایت شدم به این فایل بی نظیر
این فایل به من یادآور شد که باید با ایمان ابراهیم وار باور کنم و ادامه بدم
این فایل به من گفت باید موحد بودن و یکتا پرستی عمیقا جزئی از شخصیت من بشه
این فایل به من گفت هر جا ترسیدی ، هر جا شک کردی ، هر جا حرکت نکردی ، هرجا خودت را دست کم گرفتی ، هر جا خودت را لایق ندونستی ، هر جا فراموش کردی روح خدا درون تو هست اونجا خودت را مشرک بدون
این فایل دوباره این باور را به من یادآور شد که اگه کسی تونسته کاری را انجام بده پس من هم میتونم فقط باید مثل اون باور کنم و مثل اون عمل کنم
این فایل به من گفت ابراهیم و محمد و نوح و موسی و عیسی و سلیمان و داود و یوسف و … فرشته نبودن ، تخیلی نبودن بلکه انسان هایی بودن که ایمان داشتن و عمل کردن و شدن الگو
این فایل به من گفت قوانین خدا ثابته و خدا تو قران این الگو ها را نشون میده که از جنس خودمون هستن و طبق همون قوانین عمل کردن تا برای ما باور پذیر بشه
این فایل به من گفت هدف اصلی زندگی خودمون هستیم نه فرزندان و نه عزیزانمون چون اون ها هم رابطه مستقیمی با خدای خودشون دارن
این فایل به من نشون داد که وابستگی به هر چیز و هر کس باعث میشه از تمام لذت ها دور بشیم و به تمام رنج ها دچار بشیم چون وابستگی یعنی شرک
بین کلام استاد که داشتم یاداشت برداری میکردم و از خدا میخواستم که من هم ابراهیم وار ایمان بیارم و تسلیم باشم پی بردم به نجوای ذهنم که میگفت تو اگه این مسیر را انتخاب کنی پر از سختی و امتحان و مشقته و هیچ لذتی توش نیست
فهمیدم اهرم رنج و لذت در مورد ایمان به خدا کاملا تو ذهن من اشتباه هک شده
چون ذهن ما همیشه به سمت لذت ها میل داره و از رنج ها فراریه
تونستم تا حدودی جواب ذهنم را بدم
گفتم خوب بیا نتیجه ای پایانی را ببینیم
و فقط مسیر را نبینیم هر چند سختی مسیر هم از بینش اشتباه ما نشأت میگیره
گفتم آیا ابراهیم تو آتش سوخت ؟
آیا هاجر و اسماعیل تو اون بیابان بی آب و علف تلف شدن ؟
آیا اسماعیل قربانی شد ؟
آیا ابراهیم به خواسته هاش نرسید که هم تا ابد ماندگاره و هم تمام انبیا از ذریه اون شدن ؟
و قطعا ابراهیمی که دوست صمیمی خدا بوده ثروتمند و با لذت زندگی کرده و قطعا خوب زندگی کرده که چنین الگویی شده که باعث میشه جهان جای بهتری برای زندگی بشه
ابراهیم در وجود ما یعنی باور ، ایمان ، شجاعت ، لیاقت ، اعتماد به نفس و حرکت
و نمرود در وجود ما یعنی بی ایمانی ، ترس ،عدم لیاقت، عدم خود باوری و حرکت نکردن
و چقدر باید کار کنم تا احساس خوب را درک کنم
وقتی من بدونم مدیر و مدبر کیهان و هستی خداست
وقتی بدونم تنها فرمانرواه و رب اوست
و وقتی ایمان داشته باشم که این الله درون من هست و من جزئی از اونم و هرلحظه منا هدایت و حمایت میکنه و هرلحظه به من و تمام مخلوقات روزی میده
اون وقت وجودم سراسر آرامش و احساس خوبه
چون میدونم همه چیز و همه کس را سر جای درست خودش قرار میده
چون میدونم خیر من را میخواد و اصلا اون خیر مطلقه پس هر اتفاقی رخ بده صددرصد به نفع منه و در جهت رشد منه
و چه حالی کرده و چه لذتی برده ابراهیم از دوست شدن با چنین نیرویی
و امیدوارم همه ای ما بتونیم این لذت را تجربه کنیم
خدا را شکر میکنم به خاطر هدایت شدن با این فایل
خدا را شکر میکنم به خاطر هدایت شدن به این سایت
خدا را شکر میکنم به خاطر هدایت شدن به این استاد
و خدا را شکر میکنم بابت تمام هدایت هاش تو تک تک لحظه های زندگیم
هدایتم میکنه با نشون دادن محبت بی مثال یک نوزاد که تو دل همه قرار داده
هدایتم میکنه با صحبت های مادرم و خوشحال بودنش از مسئله ای و بدون این که اطلاع داشته باشه چقدر به من انگیزه داد
هدایتم میکنه با صحبت های برادرزادم که اونم بدون این که اطلاع داشته باشه تو جمع سوال میپرسه چرا عمو هیچ وقت مریض نمیشه (چون علاوه بر این که همیشه سالم بودم چند وقت قبل که تقریبا کل خانواده این بیماری پندمیک را گرفته بودن من تو خونه بودم ولی مریض نشدم )
هدایتم میکنه با دیدن خدمت کردن یه نفر به من بدون این که هیچ دوستی بین ما باشه
هدایتم میکنه با دیدن رفتار های نزدیکانم و دیدن نتیجه هاشون و دیدن رد پای قانون و خدا را شکر مثل قبل نیستم فقط نگاه میکنم و سعی میکنم قضاوت و نصیحت نکنم
و هر روز و هر لحظه داره به طرق مختلف هدایتم میکنه
خدایا بی نهایت سپاسگذارم
استاد عزیزم سپاسگذارم
دوستون دارم
یا حق
به نام الله یکتا
روز سوم از روزشمار تحول زندگی من
سلام . هزاران سلام و درود خدمت شماا استاد گرانقدرم ، مریم عزیزم و مایک دوست داشتنی و تیم بزرگ عباسمنش
قبل اینکه چیزی بخوام بنویسم در مورد موضوع این جلسه ، میخوام از خدای خوبم تشکر ویژه بکنم به خاطر اینکه من رو لایق دریافت این آموزشها دونسته و هدایتم کرده به سمت بهترین و عمیق ترین استاد دنیا ااا
خدایاااا سپاسگزارم 🙏
و اما در مورد این جلسه ، ممنون از استاد عزیز که اینقدر شیوا و صریح و روشن نکات قرآنی رو توضیح میدن .
من قبلا در مورد قرآن خیلی جبهه میگرفتم و میگفتم که درکش سخته.. ولی الان اونقدر اشتیاق دارم برا خوندن که برا خودم قابل باور نیست. دلم میخواد صفحه به صفحه اش رو با دقت و تفکر تمام بخونم و درک کنم و به عمل بیارم .
از خداوند خواستار این هستم که به ما هم توانایی تسلیم ابراهیم گونه رو بده ، تسلیمی بی چون و چرااااا و بدون پرسش
خدا رو شاکرم که دارم کم کم نتایج این احساس اطمینان رو در خودم مشاهده میکنم مثلا قبلا اصلا نمیتونستم محکم صحبت کنم در مورد آینده و حتی در مورد گذشته و همیشه ترسهایی داشتم . الان ترس برام بی معنیه، چون واقعا خداوند رو کنارم حس میکنم و حتی لحظه ای به قدرتش شک ندارم .
مشکلات خودم و دیگران برام بی معنیه ، چون در راس همه امور دست خدا رو میبینم و وقتی
به این فکر میکنم که هیچ چیزی ناممکن نیست ، آرامش پیدا میکنم و همه امور رو میسپارم دستش و ازش میخوام بهترین راه رو نشونم بده .
اگر ابراهیم گونه تسلیم خداوند شویم ، خدا هم هیچ وقت پشیمونمون نمیکنه .
درست مثل ابراهیم که خدا بهترین راه رو نشونش داد و دستش رو گرفت .
خداااااایا شاکرم برای این فرصت باارزش که به من دادی تا از آموزشای بهترین استاد دنیا ، اونم به صورت رایگان استفاده کنم .
با اینکه فعلا توانایی خرید حتی یه دوره رو ندارم ، ولی مطمئنم روزی فرا خواهد رسید که تمام دوره های استاد رو تهیه میکنم و از تک تکشون استفاده میکنم .
خدا رو شکر به خاطر وجود استاد عباسمنش و مریم جان و تک تک اعضای خانواده عباسمنش روی این کره خاکی..
خدایا شکرت برای اینکه چراغ راهم شدی و هدایتم کردی و منو از جهنمی که توش زندانی بودم بیرون کشیدی ..
خدایاااا عاشقتم
و در آخر
در پناه الله یکتا ، سالم ، شاد ، ثروتمند ، سعادتمند و سربلند باشید . 🌹
به نام خدا
سلام به بهترین استاد و مریم جانم
وای استاد اصلا بغض کردم سر این فایل گریم گرفت کامنت های بچه ها خوندم و یاد یه چیز افتادم
استاد ما اهواز زندگی می کردیم و قصد جابجایی به شهر دیگه داشتیم تا اینکه داییم گفت من خونه خریدم کرج کلیم تعریف بیاین بریم باهم پدر من کلا عاشق شیراز بود و میخواست ما برای زندگی بریم اونجا ک خداوند هدایت کرد ما به کرج خوب اولش ما جز یکی از دایی هام ن فامیلی ن دوستی ن اصلا شناختی به این شهر داشتیم حتی یا بارم نرفته بودیم پدرم تصمیم گرفت خدا هدایت کرد امدیم حالا چه شرایطی داشتیم من و پدرم بخاطر کار و من ک دانشجو بودم اهواز موندیم مادرم برادرم امدن تنها کرج استاد چند ماه نشد این مریضی امد من امدم پیش مادرم اینا بعد شاید کمتر از یک سال پدرم به راحتی انتقالی گرفت به تهران فکر کنم همه میدونن انتقالی شغل دولتی شهر بزرگ اونم تهران نشدنیه اصلا پدرم امد یک جایگاه عالی تو تهران و سر کار روابط عالی و …. و خودمون با کلی ادمهای جدید اشنا شدیم چندنفر از فامیل امدن خداروشکر کلی همسایه عالی و…. بعد دیدن این فایل یاد این مسله افتادم ک چقدر خانوادم ایمان داشتنپدرم مادرم با همه سختی مشکل ترس مواجه شدن و یک نتیجه عالی واقعا تحسین می کنم و امیدوارم ک من هم به تونم انقدر ازاد راها باشم در برابر پروردگارم و به شخصه هر وقت رها بودم جز خیر برکت چیزی وارد زندگیم نشد و کاش بتونم مثله حضرت ابراهیم جز خدای بزرگ به هیچ کس وابسته نباشم و تسلیم باشم در برابر خداوند
خدایا شکرت عاشقتونم استاد روز چند بار برای اشنایی با شما شکر گزاری میکنم
ردپای روز سومِ سفرنامه…
البته بیشتر از سه روزه سفرنامه رو شروع کردم ولی به خودم قول دادم روی فایلا تمرکز کنمو ببینم چطور میشه در عمل ازشون استفاده کرد
وقتی با خودم داشتم فکر میکردم که توی موضوع هدایت الهیو الهاماتش چطور عمل میکنم
خب! راستش عمل میکنم بهشون و نتیجه های خیلی خوبیم گرفتم هیچوقت به ضررم نشده مگر اینکه هدایتو از نجوا و وسوسه ها اشتباه بگیرم (که اینم حل شده و میتونم تشخیص بدم)
تکلیف خودم دونستم که هررررچی استاد میگه رو انجام بدم موبه مو
و چون استاد گفت درمورد حضرت ابراهیم مطالعه کنید و ببینید خدا چقددرررر متفاوت باهاش صحبت میکنه!
🌸ایمان به خدا وقتی قوی تر میشه که باور کنیم خداوند هیچوقت اشتباه نمیکنه همچیش روی حساب کتابه
🌸وقتی میتونیم بی چون و چرا بپذیریم اونچه رو که خدا گفته؛ اطمینان از عملکرد جهان و خداست
واااقعا چیکار باید کرد تا ایمانمون قوی تر بشه؟
باید خدارو خیلی بهتر بشناسیم و این شناخت تا همیشه ادامه داره…
باید فکر کرد واقعا این همه عظمتی که حتی یه دونه مثلش نیست..
باید فکر کرد که این همه مدت کی مارو هدایت کرده؟ از الان به بعدم خودشه قرار نیست جاش عوض بشه…
استاد وقتی داشتید در مورد تسلیم بودن صحبت میکردید یهو به خودم اومدم و از خودم پرسیدم آیدا الان چه حسی داری؟
گفتم خوبم بعد برای اینکه وجودمو زیر نظر بگیرم😒 بازم پرسیدم مطمئنی خوبی؟
یه چیزی از درون گفت: چرا خوب نباشم وقتی همچی سرجاشه وقتی پیش خدا خدا همین جاست دقیقا همین جااا
ووو مطمئن شدم راهم درسته واقعا وقتی نگرانیِ آدمها رو میبینم تعجب میکنم
یه داستانی بود که وقتی شنیدم همیشه تو ذهنم مرورش میکردم
یه روز خانومی میزرو آماده کرده بود برای همسرش و به شدتتت نگران و ناراحت بود
همسرش میاد خونه و سر میز میشینه وقتی متوجه میشه که خانومش خیلییی حال خوبی نداره ازش میپرسه چیزی شده؟؟؟
خانومش میگه:نگرانم نگران همچی ناراحتم و میترسم که همچی بد بشه
شوهرش میره و لباس مشکی میپوشه!!
خانومش با تعجب ازش میپرسه چرا مشکی پوشیدی؟!
میگه آخه خدا مرده خانوم با تعجب میگه خدا که نمیمیره اصلا مگه میشه
شوهرش میگه اخه نگرانی فکر کردم خدا مرده:)
نشانه ی ایمان احساس خوبه
نشانه ی تسلیم بودن ایمانه
نشانه ی احساس خوب دیدگاه خوب داشتنه
حضرت ابراهیم خلیل خداست واو خلیل خدا بودن چه حس افتخار و باشکوهی داره
اسم حضرت ابراهیم ۶۹ بار توی ۲۵ سوره اورده شده البته صفتای مختلفی به حضرت ابراهیم داده شده نه صرفا خلیل خدا
مثل:«حَنیفاً»، «موقناً»، «صدیقاً»، «نبیّاً»،«عبداً»، «مؤمناً»، «محسناً»، «ذو قلبٍ سلیم»، «اماماً»و«صالحاً»
🌸«وَ لَقَدْ آتَیْنا إِبْراهِیمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا بِهِ عالِمِینَ»
🌸«وَ لَقَدِ اصْطَفَیْناهُ فِی الدُّنْیا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَهِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ»
🌸«إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ»
🌸«وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ»
🌸 «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهِیمَ إِنَّهُ کانَ صِدِّیقاً نَبِیًّا»
🌸«سَلامٌ عَلى إِبْراهِیمَ ـ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ـ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ»
🌸 «إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ»
🌸وَ اذْکُرْ عِبادَنا إِبْراهِیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ أُولِی الْأَیْدِی وَ الْأَبْصارِ ـ إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَهٍ ذِکْرَى الدَّارِ ـ وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَیْنَ الْأَخْیارِ»
🌸«وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»
🌸«وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً»
🌸 «وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ»
و….و… آیه های دیگه
از انسانهای نیرومند در عبادت و خیر رسان به مردم بود.
از انسانهای با بصیرتی بود که در بینش او خطا وجود نداشت.
از خلوص ویژهای برخوردار و پیوسته به یادآور آخرت بود.
از برگزیدگان بود؛از نیکوکاران بود.
دارای قلب سلیم (پیراسته از شرک) بود
از نظر کمال، به پایهای رسید که ملکوت آسمانها و زمین را با دیدهی دل مشاهده کرد و دارای ایمان راسخ بود
از نخستین دوران زندگی یک انسان رشید، آگاه، خدا جوی بود
آیه مورد علاقم که همیشه با خودم تکرارش میکنم اینه: پیرو آیین ابراهیم باش که موحد بود و مشرک نبود فوق العاده باهاش احساسم خوب میشه و مثل یه قطب نما میمونه تا حواسم باشه
ووااقعا چقدر یه آدم میتونه توحیدی باشه:)
سلام به استاد عباسمنش عزیز و همه دوستان مهربانم
اعتماد به رب
اینها کلام خود خداست که از دهان استاد جاری شده:
پیرو ملت ابراهیم باش که او موحد بود و مشرک نبود.
بعضی افراد هدف زندگیشون شده خوشبختی بچه هاشون.
ماموریت زندگیشون شده اونها را به خوشبختی رسوندن.
نباید هدف زندگی من بچه هام باشند .
و بهترین حمایتی که من می تونم از بچه هام داشته باشم این که اونها را حمایت نکنم.
خیلی ها زندگیشون بر پایه بچه هاشون برنامه ریزی کردند.
اما ابراهیم که بود که وقتی می خواست بره ماموریت بچه اش را توی بیایون رها کرد.
تفاوت ابراهیم این که تسلیم و باور داره که خداوند حمایتش می کنه.
وقتی من تسلیم باشم و با ایمان برم به سمت قربانی کردن دلبستگی هام.
معجزه ها رخ میده.
من باید برای رسیدن به خودم دلبستگیهام قربانی کنیم.
من باید روی خودم کار کنم.
من باید تسلیم باشم.
تسلیم بودن یک پله بالاتر از هرچیز دیگری است.
تسلیم به این معنی که من رها می کنم خودم را
من می سپرم خودم را به خداوند
و ایمان دارم که خداوند حمایتم می کنه کمکم می کنه
من تا چه حد تسلیمم(اگر خداوند ازم بخواد بچه ام را قربانی کنم )
من تا چه حد تسلیمم !!!!!
دلیل اینکه خداوند در قرآن از ابراهیم به عنوان یک انسان کامل یاد کرد بخاطر این ویژگی ابراهیم هست.
تسلیم بودن
پس در اصل مهمترین
ویژگی که ما باید روی خودمون کار کنیم تا توی خودمون ایجاد کنیم همین تسلیم بودن در برابر خداوند
تفاوت آدمها تو همین ترسهاست
تسلیم بودن و ایمان داشتن به این معناست که من ایمان دارم که خداوند به من کمک می کنه
من ایمان دارم که شرایط جوری پیش می ره و دستهای خداوند جوری پیش می ره و اتفاقات به شکلی پیش می آد
که من تو این شرایط جدید تنها نمی مونم بارم رو زمین نمی مونه کارم حل میشه
هیچ ایده ای ندارم
هیچکسی هم نمی شناسم ها
ولی
می رم تو دلش
من توکل می کنم به اون
و ایمان دارم که این کار انجام میشه
اینها باورهایی که باید در خودم ایجاد کنم اگر می خوام تو زندگی موفق باشم
ایمان و تسلیم بودن در برابر خداوند
وایمان داشتن به اینکه هدایت می شیم و مورد حمایت قرار می گیریم.
خداوند بی نهایت دست داره که ما را کمک کنه
باید انقدر روی خودم کار کنم که تو هر شرایطی و تو هر موقعیتی این تسلیم بودن در خودم ببینم که من تسلیم پروردگارم
همیشه احساسم خوب
چون همیشه ایمان دارم خداوند هست
خداوند داره من حمایت می کنه
نشانه تسلیم بودن حال خوب
نشانه ایمانم حال خوب
وقتی من ایمان داشته باشم و بدونم خداوند خیر من می خواد
من به مسیرهای درست هدایت می کنه
من تنها نمی ذاره
من حالم خوب
من احساس خوبی دارم
من پشتم گرم
پیش میرم
من نا امید نمی شم
خسته نمی شم
ترسها من در بر نمی گیره
شجاع می شم
پا می شم و حرکت می کنم
می گم من حرکت می کنم و خداوند به من برکت می ده
من ایمان دارم که کمکم می کنه
من تسلیم امر پروردگارم
اگه یه اتفاق بدی برام بیوفته
یه اتفاق بدی برای فرزندم بیوفته
نمی رم 10 سال عزاداری کنم
اگه یک عزیزم(دلبستگیم) از دست بدم زندگیم از دست نمیدم
چون:
می گم خوب برام
حتما خوب بوده برام
من تسلیم خداوند هستم و این اتفاقات جزئی از طبیعت جهان هستی است
و تسلیم هستم نسبت به اتفاقاتی که برام بوجود می آد
خدای من هدایت کن من تا چه حد می تونم ایمان ببرم بالاتر
اگه ابراهیم تونسته به این مقام برسه من هم میتونم
از خدا می خوام منم هدایت کنه منم هدایت کنه که مثل ابراهیم باشم
و قلبم و ایمانم را به ابراهیمم نزدیک کنه
و ترسهام بریزم و برم تو دل ترسهام و حرکت کنم و ایمان داشته باشم که الله من را حمایت می کنه
هرکجا ایمان داشتم و توکل کردم و حرکت کردم بارم رو زمین نمونده
کارم با بهترین شیوه و ورش با دستهایی که هیچ فکر و ایده ای براشون نداشتم بهم کمک شده
و نتیجه گرفتم درتمام ابعاد
زندگی استاد تماما نمونه زندگی که با توکل و ایمان جلو رفته و خیلی زندگی آروم و بی دغدغه ای
بی نگرانی و ترس و زندگی پر از سلامتی و نعمت و آرامش و خوشبختی و زیبایی
و می شه که منم این زندگی تجربه کنم و فقط باید روی باورهام کار کنم
و امیدوارم خداوند مثل همیشه کمکم کنه تا راهم را پیدا کنم و رابطه ای مثل حضرت ابراهیم را با خدا داشته باشم که خدا درموردم اینطور حسی داشته باشه