«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 83 (به ترتیب امتیاز)

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3387 روز

    اکنون به لول جدیدی از تسلیم بودن در برابر رب رسیدم که اولا مرا در

    ارامش بیشتری قرار میدهد دوما بهتر می توانم الهامات را دریافت کنم.

    با وجود این اصل که تمام اتفاقات زندگی ام بدون استثنا تنها حاصل فرکانس هایم

    هستند تقریبا دیگر هیچ نگرانی باقی نمیماند.

    یعنی اگر بتوانم ذهنم را کنترل نمایم و فرکانس های خالص خداگونه ارسال نمایم

    بدون شک هر شرایطی داشته باشم تغییر خواهند کرد.

    و اگر روی خودم کار نکنم تمام نتایج ارام ارام اب میشوند.

    اوست که محافظ هر جنبنده ایست و بدون اذنش برگی از درخت نمی افتد.

    با این باور خیلی از ترسها ناپدید میشوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زهرا رضی گفته:
    مدت عضویت: 2882 روز

    سلام.

    فایل سوم از تحول زندگی من

    تسلیم تسلیم تسلیم‌

    میدونی تسلیم شدن یعنی چی؟؟یعنی پشتت ب قدرتی گرمه ک قدرت ساختن زندگی ب سبک شخصی تو ب خودت داده. با ایمان ب غیب ک من قدم برمیدارم چ چوری و چطو شم همون قدرت بمن میگه.

    تسلیم شدن این نیست ک من ساکن باشم و منتظر معجزه .چون معجزه ای رخ نمیده ک هیچ .تازه بوی گند تعفن میگیرم.باید باید باید حرکت کنم باید .اگه تسلیم قدرتی ک گفته تو موجود فرکانسی هستی و فقط بایدکنترل ذهن انجام بدی و بقیه کارا بامنه..کیست ک خدا بخوادبکشدش بالا و بقیه نزارن..

    من قدم برداشتم .وخدا حمایت میکنه و میگه چیکار کنم.کار من کنترل احساسمه.کار من ایمان ب حال خوب دائمیه..من باید همش این رابطه ۲طرفم با خدا رو ب خودم یاداوری کنم.من باید خودمو لایق بدونم چون من ذاتاً باارزشم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مژگان گفته:
    مدت عضویت: 2444 روز

    سلام به استاد عباسمنش جان جانان خانم شایسته عزیز و همه دوستان در خانواده صمیمی که دارم

    روز سوم از سفر من

    درک من از این فایل:

    ✍🏻مقام حضرت ابراهیم در قرآن به عنوان یک فرد خاص و اسطوره و الگو بارها و بارها تکرار شده،حضرت ابراهیم به مقام خلیل الله رسیده و بارها خداوند در قرآن گفته که پیرو آیین ابراهیم باشید که او موحد بود و مشرک نبود و از تمام آزمایشات ما سربلند بیرون آمد.

    ✍🏻حضرت ابراهیم در حدی ایمان و اعتقادش به خداوند محکم بوده که بچه شیرخوارش رو تو بیابان رها کرده و به خدا اعتماد کرده.

    ✍🏻در صورتی که اکثر آدم ها هر کاری برای خوشبختی و راحتی و آسایش فرزندشون میکنن و خوشبختی خودشون رو در گرو موفقیت و خوشبختی بچه می بینند اصلا انگار خودشون هیچ هدفی برای زندگیشون ندارن و هدف زندگیشون اینه که خوشبختی فرزندشون رو ببینن.

    ✍🏻از نظر هر کسی شاید طبیعیه که خوشحالی و خوشبختی خودمون رو در خوشحالی فرزندمون بدونیم، طبیعیه که هر کاری برای آسایش و داشتن زندگی راحت رو براش انجام بدیم، طبیعیه که حتی جونمون رو بخاطر فرزندمون از دست بدیم چون عشق به فرزند متفاوت با عشق ها و دوست داشتن های دیگه س

    اما ابراهیم از نظر کل مردم کار غیرطبیعی رو انجام داد و پاداشش رو هم گرفت عزیز خدا شد چون تسلیم بود چون ایمانش واقعی بود و عمل کرد.

    ✍🏻ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.

    ✍🏻نمیتونه هدف زندگی یه فرد بچه هاش باشن و بهترین حمایتی که ما میتونیم از بچه هامون داشته باشیم اینه که بچه هامون رو حمایت نکنیم.

    ✍🏻تسلیم بودن و ایمان داشتن به این معناست که من ایمان دارم خداوند به من کمک میکنه خودم رو میسپارم به خداوند و خودش شرایط رو جوری پیش میبره که همه کارام حل میشه.

    ✍🏻نشانه تسلیم بودن و ایمان احساس خوب و آرامشه

    ✍🏻وقتی من تسلیم باشم وقتی من ایمان داشته باشم و بدونم خداوند خیر من رو میخواد و من رو به مسیرهای درست هدایت میکنه و منو تنها نمیزاره من حالم خوبه و پشتم گرمه پیش میرم و نمیترسم شجاع میشم و حرکت میکنم و میگم خداوند کمکم میکنه.

    ✍🏻من تسلیم امر پروردگارم و اگر اتفاق بدی برام بیوفته یا برای فرزندم نمیرم عزاداری کنم و خودکشی کنم میگم حتما برام خوبه و تسلیمم و این جز طبیعت جهانه.

    ✍🏻اگه فردی تونسته تو جهان به جایگاهی برسه پس ماهم میتونیم.

    ✍🏻اگه ابراهیم تونسته اینقدر روی خودش کار کنه ماهم میتونیم.

    ✍🏻سعی کنیم قلبمون رو ایمانمون رو و باورهامون رو به ابراهیم نزدیک کنیم و از خدا هدایت و کمک میخوایم که بریم تو دل ترس هامون و ایمان داشته باشیم که خدا از ما حمایت میکنه.

    👣ردپای سوم من

    ❤️استاد جان سپاسگزارم از این همه آگاهی که با عشق دارین منتشر میکنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    به نام خداوند مهربان

    روز سوم..🌱

    اعتماد به رب🙏

    خدارو هزاران بار شکر میکنم بخاطر هم سفر شدن در این سفر ۶۰ روزه با استاد عزیزم مریم شایسته عزیزم و دوستان هم فرکانسی

    خداروشکر بخاطر این فایل بی نظیر

    این اولین بار نیست که استاد در مورد توحید حضرت ابراهیم رو مثال میزنن. هرجا صحبتی از توحید و اعتماد به رب هست صد در صد استاد از ویژگی های توحیدی حضرت ابراهیم میگن

    حضرت ابراهیم اسوه ی یک انسان توحیدی بود زیرا که به هر چیزی به قلبش الهام میشد عمل میکرد، به خداوند اعتماد میکرد، چون میدونست خداوند اگه الهامی بهش میکنه چیزی جز خیر برای اون نمیخواد حتی اگه دلیلش رو خودمون ندونیم…

    حضرت ابراهیم به تمام معنا به رب اعتماد داشت که حتی حاضر شد بچه اش رو هم قربانی کنه فقط بخاطر اینکه بهش الهام شده بود…

    وقتی صحبت از الهام شدن میشه باید کاملا منطق و استدلال رو کنار بذاریم باید فقط متمرکز بشیم روی قلبمون، حتی اگه کاری که بهمون الهام شده اصلا از نظر خیلیها منطقی نباشه و شاید بی عقلی محض باشه اون کار!!!! اما الهام شده الهام شده و باید اجرا بشه حتی اگه دلیلش رو ندونیم، و وقتی دلیلش رو متوجه میشیم که انجامش دادیم و از یک طرف یک عااالمه برکت و نعمت و بهبود وارد زندگیمون شده و از طرف دیگه خودمون توحیدی تر شدیم…اعتمادمون به رب کامل تر شده، الهامات بعدی رو جدی تر میگیریم و….

    این رفتارهای خداگونه و توحیدی رو در رفتارهای استاد عزیزم به کرار میشه دید….

    وقتی که کاملا شرایط براشون استِیبِل بود ساکن نموندن و احساس کردند یک جای کار مشکل داره و باید بهتر شد و باید بهتر شد و حرکت کردند….از جمله همون دوره تند خوانی…که هیچ تداخلی با کارهای ایشون نداشت و توی سایت خرید میشد و فقط پولها به حسابشون میرفت اما استاد متوجه شدن و بهشون الهام شد که باید از روی سایت برداشته بشه با اینکه درآمدزایی داشت اما نباید ادامه پیدا میکرد…یا وقتی که توی تهران بعد از برگزاری اوووون همه سمینار و شرکت و…بهشون الهام شد که نه!!!نباید ایران بمونی و نموندن و مهاجرت کردن…

    مثال های استاد در این زمینه زیاده، مثل دزدیده شدن تاکسی دنده آرژانتینی شون!!!!! که با خودشون گفتن حتی اگه پیدا هم بشه دیگه نمیرن دنبالش..

    اینا همش نشونه هایی از توکل به خداوند داره. به اعتماد به رب برای هدایت شدن، به اینکه خداوند فقط برای ما خیر میخواد…کافیه که فقط بهش اعتماد کرد، به الهامات عمل کرد و خود بخود هدایت میشیم به بهترین مسیرها….

    خدارو شکر میکنم که همچین استاد بی نظیری دارم که فقط صحبت نمیکنه واسه ما!!! بلکه عمل کردن عمل کردن و نتیجه گرفتن و بعد از اینکه نتایج به این بی نظیری اتفاق افتاده اونهارو با ما در میون گذاشتن…🌱

    خدارو هزاران بار شکر میکنم بخاطر هدایت شدن به این مسیر زیبا🌱

    عاشقتونم😍🙏🙏❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محبوبه مهدوی گفته:
    مدت عضویت: 1161 روز

    روز سوم

    خدای خوبم رو شکر گزارم که صدام رو شنید و در مسیر اگاهی قرارم داد… استاد عزیزم ممنونم ازتون از شما و از خانم شایسته ی زیبای مهربون

    در مورد این فایل واقعا حرفی برای گفتن ندارم… آنقدر که فقط غبطه میخورم به جایگاه حضرت ابراهیم… اینو توی بینش دبیرستان خوندم که ترجمه یه آیه از قرآن بود و همیشه توی ذهنم هست.. که ابراهیم نه مسلمان و نه یهودی نه مسیحی و نه نصرانی بود او تسلیم و پیرو امر خدا بود.. خوشا به سعادتشون… خدایا خودت هدایتم کن خدایا خدایا این دستی که گرفتی رو کمکم کن رها نکنم ممنونم ازت دوستت دارم خدای خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مژگان ز گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    درود براستاد عزیز ،مریم جان ودوستان عزیز.

    روزسوم سفرمن

    خداروشکرکه امروز هم نعمت زندگی روبمن دادی،خداروشکر که هست وخدایی میکنه برای من وهمه و هرآنچه به زیباترین وکاملترین شکل آفریده،خداروشکر که درآغاز روزبااین فایل جالب وخداشناسانه هستم،قانون رهایی وعدم وابستگی،هدف زندگی با کار ابراهیم نبی،امید وایمان وتوکل بخدا برام یادآوری شد.

    تسلیم شدن دربرابر مشکلات ومسائل غلط پسندیده نیست،ایمان بخدادلی محکم برای تسلیم شدن با حس خوب میخواد،تسلیم عاقلانه وآگاهانه،زیبا باحال خوب،باتوکل بخدا وخودم،رمز پیشرفت وموفقیت همینه،

    کارکردن وفهم باور درست عالیه.

    جادارد دراینجا به سروده مولانااشاره کنم :

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

    آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم

    هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    مولانا

    الله یکتا به همه مون کمک کنه تسلیم بودن آگاهانه باحال خوب رو دربرابر الله داشته باشیم،موفق وسربلند باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 885 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به استاد عزیزم.

    کلید:شجاعت در اخذ تصمیمات اساسی.

    فایل:اعتماد به رب پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش.

    وتصمیم اساسی امروز تصمیمی که ابراهیم گرفت واون رو خلیل الله کرد اون رو دوست خدا الگو برای همه کردحتی برای پیامبران دیگه که خداوند به حضرت محمد می فرماید پیرو دین ابراهیم باش .

    حالا چه تصمیمی اینکه یکتاپرست باشه اینکه تسلیم باشه واعتماد کنه به خدای یگانه وانچه خدا می گه عمل می کنه بی چون وچرا.

    ابراهیم تصمیم می گیره اعتماد کنه به خدا پس فرزند دلبندش فرزندی که عاشقانه دوستش داره رو با همسرش به فرمان خدا در بیابان خشک وبی آب وعلف رها می کنه چون تسلیم پروردگاره ومی دونه خدابراش بهترینها رو می خوادومطمین هست خدا از زن وفرزندش محافظت می کنه وهمین طور هم می شه.

    وسالها بعد برمی گرده به امر خدا برای قربانی کردن فرزندش ابراهیم راهش رو انتخاب کرده تصمیم اساسی زندگیش رو گرفته اوتسلیمه پروردگاره چون سعادت رو در این مساله می بینه پس اگه خدا می گه فرزندت رو قربانی کن می گه چشم وچه کسی می تونه چنین کاری کنه با فرزندش همینه ،همین تسلیم بودن واعتماده که ابراهیم رو خلیل الله می کنه وباز هم چون تسلیمه این مورد هم در نهایت خیر هست برای ابراهیم.

    پس باید از ابراهیم درس بگیریم ما هم تصمیم بگیریم می خوایم کدوم راه رو بریم راه نمرود یا ابراهیم اگه دنباله رو ابراهیم هستیم باید ایمان داشته باشیم به اینکه رب فرمانروا وصاحب اختیاره قدرت از ان اوست اوست که جهان رو اداره می کنه باید از غیر خدابرید وفقط به او رو اورد و اعتماد کرد به این قدرت به قوانین بدون تغییرش .اگر چنین کنیم نتایجی ابراهیم گونه می گیریم.

    خدایا یاریم کن در صراط مستقیم قدم بردارم ابراهیم رو الگو واسوه قرار بدم کمکم کن نجواهای شیطانی منحرفم نکنه خدایا مرا به راه کسانی که نعمت دادی هدایت کن ونه راه گمراهان.

    خدایا شکرت برای داشتن این سایت واستادی که دست تو شده برای هدایت هر روز با اومدن به این سایت ارامش می گیرم.

    خدایا شکرت شکرت شکرت.

    استاد ازتون سپاسگزارم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    ستاره ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 690 روز

    سلام به استادعزیزم و خانم شایسته عزیزم

    من تقریبا 6 یا 7 ماه پیش بود فکر کنم که یه فایل که در مورد حضرت ابراهیم و توکل به خداوند صحبت کرده بودین گوش کردم خیلی روم تاثیر گذاشت تو دلم گفتم کاش منم میتونستم مثل حضرت ابراهیم باشم چند روز بعدش یه اتفاق افتاد که من راه خونه رو گم کردم خلاصه میگم من تو فرانسه تازه اومده بودم زبان و هم بلد نبودم هیچی اصلا نمیدونستم ازین اتوبوس هاش که کدوم کجا میره آدرس خونه رو هم بلد نبودم اعصابم خیلی خورد شده بود ازین که نمیدونستم کجا باید برم هوا هم خیلی گرم بود تو یه اتوبوس سوار شدم یه جایی دیگه اصلا رفتم نمیدونستم کجاست از روی نقشه هم که هچی رو نمیفهمیدم هر چی نقشه های ایستگاه و هم میدیدم چیزی سر در نمیاوردم همین لحظه بود که یاد حرف های استادم افتادم یکمی آروم تر شدم یه اوتوبوس اومد منم سوار شدم تو راه دیگه ذهنم شروع کرد اگ این اوتوبوس منو خونه نرسونه چی حسم خیلی بد بود بازم یاد حرف استادم افتادم که می‌گفت اگه بخدا ایمان داری باید خیالت راحت باشه و آرامش و احساس شاد داشته باشی نمیتونی هم نگران باشی و هم بخدا ایمان داشته باشی که خدا کمکم میکنه و وقتی احساس ات بد باشه اون وقت فقط شیطان با ما صحبت میکنه و وقتی ما آروم هستیم و همه چیزو بخدا می‌سپاریم و دیگه نگران نیستیم چون مطمعنیم که خداوند مارو کمک میکنه دیگه خیالمون راحت اون وقت خداوند به ما الهام میکنه که چیکار باید کنیم این که یادم افتاد دیگه شروع کردم دیدن زیبایی ها درختان زیبا رو میدیدم گل ها آدمای زیبا رو دیگه کلا احساسم تغیر کرد آروم شده بودم خیلی هم لذت می‌بردم از دیدن زیبایی ها و احساسم خوشحال شد دیگه مطمعن بودم میرسم خونه چون به خدواند سپردم همینجوری لذت می‌بردم انقد توجه به زیبایی ها کردم که یادم رفت که من گم شده بودم یه دفعه چشمم به تابلویی که نزدیک خونمون بود افتاد دیگه خوشحال شدم که رسیدم خیلی خوشحال شدم ازین که به خداوند سپردم خیلی راحت و با لذت رسیدم این اولین باری بود که تجربه کردم که به خداوند سپردن یعنی چی چجوری هست فکر میکردم همین که به زبون بگی خدایا من بهت ایمان دارم دیگه کافیه الان از استاد عزیزم یادم گرفتم که ایمان داشتن به الله یعنی خوشحالی یعنی آرامش یعنی لذت بردن از لحظه حال فکر کنی همین لحظه اون خواسته تو بهت داد.

    تشکر فراوان از استاد عباس منش گرانبهایم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهراابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان و هدایتگر و حمایتگرم

    سلام به خدای قشنگم و سلام به روی ماه استاد عزیزم

    به لطف خدای قدرتمندم روز سوم ردپای من در سفرنامه

    استاد عزیزم من وقتی داشتم از فایلهای شما استفاده میکردم و گوش میدادم توحیدیها رو و مرگ فرزندتون رو اون روزا ففط توحیدیها رو گوش میدادم که یه روز صبح ناگهانی مادر من با مرگ ساده و یهویی رفت به سوی خدای مهربانم

    استاد الان اینو مینویسم دستام میلرزه و اشک در چشمانم جمع شده و موهای تنم سیخ شده وااای خدای من یاریم کن در نوشتن ردپای امروزم.و من ناراحت شدم مثل شما موقع مرگ فرزندتون وکمی توی خلوت خودم گریه کردم ولی چن دقیقه و زود خودمو جمع کردم گفتم تو باید الان ایمانتو نشون بدی تو باید اللن تسلیم باشی اینو بگم مادر من تو خونه ایست قلبی کرد و من موقعی رسیدم که توی تاکسی داشتن میبردنش بیمارستان گفتن بیهوش شده ولی اون توی خونه جلوی داداشم جون داد و روحش از تنش جدا شد داداش من توی مسیر شما نیست ولی خداروشکر خیلی تا الان توی این سن کم تونسته تسلیم خدا باشه تا جایی که تونسته و خلاصه من رفتم بیمارستان و داداشم گفت خواهر هر اتفاقی بیفته ناراحت نشو اناالله و اناالیه راجعون من هم همینو تکرار کردم این در حالی بود که داشتن به مادرم شک میدادن و من اونجا توی کف بیمارستان جلوی اون همه ادم زانو زدم و سجده کردم گفتم خدابا من تسلیمم من راضی ام به رضای تو و گفتن مادر عزیزم به رحمت خدا رفت من بدون قطره اشکی اومدم خونه راحت از مهمانها پذیرایی کردم و خداوند چنان صبری به من و داداشم داد که هنوز که هنوزه به ما میگن شما چه دلی دارید و اون روزای مراسم خاله هام به من میگفتن بیا گریه کن زشته مردم چی میگن دخترش دلش نمیسوزه ولی من میگفتم نه مگه من برای مردم زندگی میکنم حتی استاد من خودن رفتم توی غسالخانه مادرم روشستم که بعد از شستن اون زن اخوند به مادربزرگم گفت این کیه گفت این دختر بنده خدا زبانشو گاز گرفت گفت وااای چه صبری داری چقدر ارومی خودمم اون روزها یادم میاد واقعا لذت میبرم از اون همه تسلیم و صبری که خداوند در دلم گذاشت و پذیرفتم مرگ مادرم رو گفتم حتما خداوند خیری برای منو داداشم میخواد خدایا شکررررت واقعا و من اون روزا استاد روی قبر مادرم هنذفری توی گوشم بود و داشتم فایلهای شما رو گوش میدادم که گریه ها و سخنرانی ها منو ادیت نکنه من احساسمو اونجوری خوب نگه می داشتم که کسی نتونه احساس گناه به من بده و احساس دلسوزی من غرق بودم اون روزها از احساس و خوب و توکل و چقدر من بعد از مرگ مادرم بزرگتر شدم چقدر تجربه ها کسب کردم چقدر من احساس دلسوزیم از بین رفت و خیلی چیزایی دیگه .

    و مسئله هایی که توی روابطم پیش اومد چقدر این تسلیم بودن و اینکه خدایا تو میدانی من هیچی نمیدانم من فقط روی تو حساب باز میکنم من به هر خیری که از جانب تو له من برسه سخت سخت محتاج ونیازمندم و اینکه خدایا تو منو هدایت کن تو بهترینها رو وارد زندگیم کن من فقط و فقط تو رو دارم چقدر اتفاقهای قشنگ برا من افتاد و همه چی به نفع من شد و خدایی که دلها رو نرم کرد خدایا بی نهایت شکرررررر

    اینها رو خداوند گفت و من نوشتم من هیچی از خودم ندارم هر چی دارم از خداست

    در پناه خدای قشنگم تا ردپای دیگه

    عاشق این دعای زیباتم برای ما اخر هر فایل در پناه الله یکتا ،شاد،سلامت،ثروتمند،خوشبخت و سعادتمتد در دنیا وآخرت باشید.تقدیم با عشق زهرا جان عزیز بهترین رفیق خدا و او بهترین رفیق من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سارا درزي گفته:
    مدت عضویت: 2083 روز

    به نام خدا

    سلام به همگی

    تسلیم بودن در مقابل خداوند

    توی دوره کشف قوانین استاد توضیح دادن که وقتی بعد از مدت ها تلاش و سختی .. به خواسته ای میرسیم در واقع به خاطر اون سختی ها نبوده که ما به خواسته رسیدیم بلکه ما در نتیجه ناآگاهانه یا آگاهانه تسلیم شدیم و یه سری باورهامون هماهنگ شد ترمز ها برداشته شد که اون اتفاق بلاخره افتاد

    پس چه بهتر از اول تسلیم خدا باشیم و با شکرگزاری از داشته ها حال مون رو خوب نگه داریم و باور کنیم که خدا خواسته هامون رو میده و وعده خدا حقه

    خدایا کمک کن تا باورت کنم

    خدایا کمک کن تا تسلیم تو باشم

    خدایا کمک کن ایمانم بهت قوی شه

    خدایا کمک کن صبور باشم و تصمیمات درست بگیرم

    خدایا کمک کن تا طبق قوانین تو عمل کنم

    خدایا کمکم کن هدایتو هارو دریافت و بهشون عمل کنم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجوییم

    خدایا تسلیم تو هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: