«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 97 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام وعرض ادب خدمت استادعزیزم وهم فرکانسیهای مهربونم براتون بهترینهازیباترینهارو ازخدای مهربونم ارزومیکنم استادعزیزم وقتی فایل فوق العاده جذاب اموزنده بی نظیرتونوگوش میکردم به بزرگی وعظمت خداپی میبردم که چقدرمهربونه چقدررئوفه رحیمه الرحم الراحمینه چقدرتوبحرصحبتهاتون بودم که رسیدم به بخش عشق که توضیح میدادین این منوبیشتربه خدانزدیکترکرد احساس کردم که چقدربدهکارخدام احساس کردم که چراهیچوقت اونجورکه بایدتسلیم خدانبودم برام خیلی سوال بود که چرااینقدرذهنم بامعجزه های خدادرگیرنبوده همینجورباخودم کلنجارمیرفتم که به بخش دیگری ازصحبتهاتون رسیدم بقدری گریه کردم که چراتاحالا حس فوق العاده روتجربه نکرده بودم چرا باخداراحت نبودم همش ترس ازخدامنوفاصله مینداخت ترس ازاتفاقهای ناگوارترس ازشرایط بدترس ازبی کسی تنهایی خلاصه خیلی برای خودم تاسفم خوردم بخش بخش که جلو میرفتم متوجه شدم خداازاونی که فکرشو میکردم مهربونتره ازچیزی که منوازخدادورمیکردنزدیکترشدم همه اینهاروازاستادگرانقدرم دونستم خیلی روشن کرد دل منو خیلی بااحساس ازخداگفت خیلی به زیبایی ازخدایادکرد کلا دیدم عوض شد که چرامن باخداراحت نبودم چراهمش باخدای مهربونم معذب بودم وای برمن اخه مگه میشه خدااینقدرمهربون لطیف بزرگ دست دلبازمحرم اسرارداشته باشم ولی ازش بترسم همه این ذهنیتهارو پاک کردم پناه بردم به خودش فریاد زدم خداجونم تسلیم تومیشم فقط به توپناه میبرم فقط فقط ازخودت میخوام چرابایدتوباشی من غافل ازتو فریاد زدم منوببخش بیامرز اخه توچقدرمهربون بودی من ازت فقط میترسیدم ترس رو کی توذهن من گذاشت کسانی که ادعامیکردن همش ترسوندن همش خدارو جوری برام توضیح دادن که باورم اون شد ولی باداشتن استادعزیزم بالطف وهدایت خدابه سمت سایت سیدبزرگوارعباس منش عزیزم دیدم عوض شد کلا هرروزمعجزه میبینم هرروز خواسته هاموفقط ازخودش میخوام ترسی واهمه ای ندارم راحت دررحمت خدامیرم اونم میبخشه راحت بهم جواب میده راحت منو تواغوش پرمهرش جامیده قربون خدابرم که هیچوقت خلف وعده نمیکنه خدایاشکرت که اینقدرمهربان مهربان مهربانترازمادره هروقت ازت خواستم جوابموزود دادی صلاح منو خواستی همیشه خیربوده وهمیشه بخیری گذشته خدایامنوازخودت به اندازه یک چشم بهم زدن غافل نکن که بدبخت میشم خدایا خوشبختم تورودارم وهرروز بانام تووبایاری خواستن ازتوعشق میکنم خدایاشکرت که مرامت مهربونیه مرامت دست دلبازیه بیمنت میدی هواموداری خدایا تمام دوستانمو به تومیسپارم وبرای استادم وهم فرکانسیهای عزیزم ارزوی سلامتی سعادت میکنم خدایاشکرت که فکرو ذکرم تویی پناه برتوتوکل برتو امیدم فقط فقط به تو
به نام خدایی که تمام قدرت از ان اوست
سومین روز از سفرنامه
خدارو بی نهایت سپاسگزارم که خداوند از طریق این سایت فراعالی کلی اگاهی و رشد رابه من داده ومسیر زندگیم را هرروز قشنگتر کرده
خداجونم هزاران بار شکرت از طریق استاد عباسمنش وخانم شایسته ی عزیزم وکامنت های دوستانم بامن حرف میزنی ممنونتم هدایتم کردی تا تورا زیباتر وقشنگتر بشناسم
خدایا هدایتم کن تا هرروز ایمانم قوی تر بشه تا من هم همچون ابراهیم تورا زیباتر بشناسم
چقدر دنیام قشنگ تر شد وقتی که تونستم تو رو متفاوت تر از قبل بشناسم در حدخیلی کم خدایا شکرت بابت اینکه هرروز اعتماد بیشتری میکنم به تو ودرمسیر توحید قدم برمیدارم وحالم عالی تر میشه وزندگیم قشنگ تر میشه
خدایا ازت هدایت میخوام تابه طور مستمروهرروز کمی بیشتر از روز قبلم ایمانم بیشتر شه
چقدر این جمله برام تاثیرگذار بود که کمکی که میتونیم انجام بدیم در حق بچه هامون اینه که از اونها حمایت نکنیم چیزی که بما برعکسش رو یاد دادن
خدایا هدف وخواسته ام را به تومیسپارم وتسلیم توهستم باتوهمه چیز شدنیه ومیدانم تمام قدرت از ان توست تووارد عمل شو توکلم به توست مهربانا
خدای قدرتمندم ؛تنهارفیق ویار من هدایتم کن تا همچون ابراهیم باشم ورفاقتمون هرروز پررنگ تر بشه وصمیمی تر
حلقه ای برگردنم افکنده دوست*می کشد هرجا که خاطرخواه اوست …
سلام استاد عزیزم …
چقد فایل فوق العاده ای بود این فایل ،قبل از اینکه بخوام اصلا کامنت بزارم با خودم میگم چی بنویسم اخه،اما همین که دستم میاد روی کیبورد گوشیم نمیدونم این حرفا دیگه از کجااا میاد ،این حرفا از قلبم میاد ،چون شمااا با قلبتون فایل میگیرید برای همونم به قلبو جونم میشنه ….
استاد عزیزم وقتی راجب حضرت ابراهیم حرف میزدید چقدر احساساتی شدید و منم اشکم درومد.
تسلیم به نظرم از توکل خیلی بالاتره ،تسلیم یعنی من نمیدونم ،از آینده خبر ندارم
،تسلیم یعنی من قدم برمیدارم اما نقاش زندگی من تویی خدا،
تسلیم یعنی من همون آهویی هستم که کمندی به گردن داره و به دست خداست ،اونوقته که تو هررر جا بخوای و برای من خوبه منو میبری ،
تسلیم یه پروسه است ،
تسلیم یک ماه پیش من با تسلیم الانم فرق داره ،تکامل طی باید بشه تا من برسم به تسلیمی که توش هیچچچچ چون و چرایی نیست.
و ابراهیم وقتی دوست خدا شد که تسلیم شد ،بی هیچ سوالی گفت چشمممممم …
آدمی که تسلیم نمی ترسه ،لازمه تسلیم ایمانه ،اگه تسلیم نباشیم همون ایمانی که عمل نیاورده و حرف مفت بوده ،….
خدای خوبم من از آن روز که در بند توام آزادم :)
اخههه وقتی تسلیمی دیگه نگران نیستی ،رهایی ،آزادی ،،،،،
اونوقته که خدا در گوش تو میگه ،تووو خوش بگذرون ،حالتو خوب کن ،بخند …
باقیشو بسپر به من…
این حرف شما همیشه توی گوش منه استاد …
(نگران هیج موضوعی توی آینده نباش ،فقط وظیفه ما اینکه شکر گزار همین لحظه باشیم)
خدایاشکرت….
به نام خداوند مهربان
با سلام
ردپای سوم
اتصال پیدا کردن به خداوند بسیار کار سختی است ولی چون ابراهیم توانسته ماهم میتوانیم. و بعضی اوقات این اتفاق افتاده که تو. دنیایی خودم برای مدتی کوتاه از زمان و مکان رها پیدا میکنی
باید آنقدر این اعتماد رو به رب باید قوی کنم که هر موقع بتوانم متصل بشم و لذت ببرم از این زندگی زیبا و قشنگ و با دیدن زیبایی ها و پذیرفتن رب. قطعا این اتفاق خواهد افتاد
بنام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش
روز سوم
اعتماد به خداوند برای من در دوران کودکی چون در خانواده ای مذهبی بزرگ شده بودم
بیشتر شبیه به توکل به خدا خودش بزرگه وهمه کارها رو درست میکنه بارها شنیده بودم ولی چون درک درستی از رها کردن خواسته وقوانین واقدام و عمل نداشتم و کلا ادم منطقی بودم همیشه برایم سوال بود اخه چطور ؟خدا میخواد من رابه خواسته ام برساند
درجوانی که کلا تو هوا بودم وبه او التناس میکردم تا به خواسته هایم برسم در شروع ازدواج درک من از اعتماد به خداوند بابت تمام شرایط بد وناخواسته های زندگی م واشنایی بایه برنامه دوازده قدمی به طرز شگفت انگیزی تغییر کرد ومن متوجه شدم که من باید سهم وقسمت سمت خودم را انجام بدم وایمان داشته باشم که هر چه پیش بیاد خیر است وواقعا هم برایم جواب میداد وهمه چیز ب طرز عالی پیش میرفت ولی در ادامه متوجه شدم که من در اموری که رها کردنش زیاد سخت نیست یا نتیجه ش برام تکرار شده اعتماد به خداوند دارم ولی در امور ناشناخته به وسواس رسیدم که چرا نتیجه دلخواه واون جوری که میخوام خلق نمیشه اینجا بود که فهمیدم من خوایته هایی واضح ندارم وبیشتر در کمبود عزت نفس واعتماد به نفس ومسائل مالی خودش را به من نشان میداد تا من به دنبال راهی بودم برای ارامش خودم ونیز اینکه اگر خدا بزرگ است و من اشرف مخلوقاتم چرا اینقدر میگوییم خدا بزرگه واز ته دل به او اعتماد دارم چرا اینقدر در تناقض هستم وزندگی من تغییر خاصی نمیکند یا بهتر بگم دنبال راه راحتری برای رسیدن به خواسته هایم بودم که اولا من تعیین کننده زندگی خودم باشم وبه غیر از من وخدا که رفاقت خوبی باهاش داشتم اون جوری که میخوام زندگی کنم که خداوند من را به قانون جذب از طریق استادی دیگر ودر دیدگاه کاملتر به استاد معرفی شدم خدایا شکرت بابت استادی مثل عباسمنش با اینهمه درک درست از قانون جهان ونتیجه عالی
که دیگر قلبم ارام گرفت والبته که تکامل لازم بود والان هم دارم تکامل اعتمادم به خداوند را طی میکنم
و اما اعتماد از دید من اولا برای اعتماد لازم است بدانی که رب همه کاره جهان هست و تمام دنیا خلق کرده تا تو تو انسان به خواسته هایت برسی ودیگر شک نکنی پله اول اینه باید جدی گرفت سپس باید بدانی اگر نمیرسی مشکل از باورهایت هست وثالثا باید بدانی که این نیرو همیشه در حال هدایت توست زبان نشانه ها وهدایت درونی را بدانی وبراساس ان عمل کنی وهما کاری که ابراهیم کرد یعنی ایمان صد به خدا و پیروی از هدایت او وعمل بر اساس هدایت وبدانی هرچه پیش می اید خیر مطلق است وخدا دارد با تو عشق بازی میکند تا شایسته شوی ودر اغوشت بکشد
الهی شکرت واز خدا میخوام ایمان داشته باشم وبه حرفهایم عمل کنم
به نام خدای زیبایی ها ولذت های قشنگ
خداروشکر میکنم الان تو این مدارم که این فایلو با جونو دل گوش کردم و رفتم تو دل ترسهام و شجاع تر شدم حرفمو راحت زدم سپردم خانوادمو به خدا و برای ایده های قلبیم قدم برمیدارم و هدف گزاری کردم خداجون بابت این دید باز شکرت الان مامانم اینا مهمونی داشتن و من هم گفتم الانم میخام برم با محمد بابا ومامانش تهران و مهمون بازی و تهرانم که بدون خرید نمیشه اووه اووه دیگه منتظر کلی اتفاقات قشنگم چون برای خودم قدم برداشتم لذت ببرم بقیه هم بقلم سود ببرن چه دید باحالی و نگران نیستم چون میدونم هر کسی داخل یه فرکنانسیه وباید تکاملشو بگزرونه مثله من که الان دو ساله از زندگیه مشترک میگزره و برام کلی مسله و شیرینی بوده و از وقتی هم دیدم باز تر شده خیلی برام راحت تر شدن و به قول استاد چرخ زندگیم روغن کاری شده و به خواسته های بیشتری تو زندگیم میرسم خداجون واقعا شکرت عزت نفسم بالاتر رفته راحت تر حرفه خودمو با شوهر مسالمون چون دیدم باز تر و عشقم بهش زیاد و وابستگیم کم تر شده خودم خیلی راحت ترم بیشتر کارامو برای بیشتر شدن عزت نفسم هس و عشقم و هوشم تو زندگی و راحتی که دارم احترام همه بیشتر بیشتر شدن خداااجون واقعا شکرت عاشقتم که انقد حسم واتصالم به خدام بهتره واقعااا شکرت و برای خودم و هم فرکانسی هامو و خانوادم عشق بیشترو لذت لحظه به لحظه زندگیم مون توام با ارامش و لذت و شادی سلامتی و اگاهی ناب و ثروت و فروانی عاشق خدا خومو زندگیم و شملا هم فرکانسی های عزیزم هستم :)))
سلامی پر از نشاط و شادی
طبق تعهدم اومدن تو روز سوم روز شمار تحول زندگیم این کامنت رو بنویسم
هیچ ایده ای برای نوشتن ندارم و از خدا میخوام که اهلم کنه بهم چیزی رو که باید بنویسم
از زیبایی های این فایل شروع کنم تواضع استاد که اومدن رک و راست گفتن من خودم این کار رو نمیکنم اگه الان وحی برسه رو خیلی دوست داشتم و تحسینشون میکنم و این نشانه اعتماد به نفس بالای ایشونه
امروز که دارم این کامنت رو مینویسم مبعث پیامبر اکرم هستش ی همزمانی جالب رخ داده که بی ارتباط هم نیست باهم
حضرت ابراهیم که اسطوره اعتماد و ایمان هستش به خدا ایمان قلبی داشت و بچه و زنش رو در وسط بیابان رها کرد
و پیامبر عزیز ما هم به خدا اعتماد کرد و به سوی مدینه رهسپار شد در حالی که به خداوند ایمان داشت که اون کار ها رو درست میکنه ایمان هر دو تاشون هم جواب داد و خدا جوری برنامه رو براشون درست کرد که حضرت ابراهیم پیش خوانواده اش برگشت و شد اسطوره ایمان و پیامبر هم مکه رو بدون هیچ جنگی فتح کرد
میخوام این داستان ها رو مرور کنم تا یکم به ایمانمون اضافه بشه و به خدا اعتماد کنیم
هر چی بیشتر فکر میکنم بیشتر به مقام بزرگ این دوتا پیامبر پی میبرم میپرسید چرا؟
چون من خودم الان چندین الگو تو این سایت دیدم که به خدا اعتماد کردن و کارشون درست شده خودم هم هر وقت به خدا اعتماد کردم کار هام به صورت شگفت انگیزی انجام شده
ولی بازم معلوم نیست اگه ی اتفاقی پیش بیاد به خداوند اعتماد میکنم یا نه میخوام بگم من با چشمای خودم دارم میبینم افرادی رو که دارن اعتماد میکنن و نتیجه میگیرن ولی بازم سک دارم موقع تصمیم حضرت ابراهیم که هیچ الگویی هم نداشته و این ایمان خالص رو ساخته بوده که سر بچه خودش رو ببره
از خدای مهربانم سپاسگزارم که این کمکم کرد این کامنت زیبا رو به پایان برسونم هیچ ایده ای نداشتم اول کامنت و در لحضه می نوشتم
ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه کردید
زندگیتون پر از ایمان ابراهیمی
روز و روزگارتون خوش
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی سلامتی ثروت و حال خوب
سلام ب استاد عزیز در این بهشت زیبا
و اعتماد ب پیام رب
پیرو آیین ابراهیم باشید که اون موحد بود و مشرک نبود و از تمام امتحانات سربلند در اومده
بچه رو در بیابان ول کنی و بسپاری ب خداوند واقعن چه ایمانی میخاد و خداوند چقد بزرگ قدرتمند در بیابان صحراب بی اب علف هم میتونه همه جارو بهشت کنه و زن بچه ابراهیم نگه داره
عشق ب فرزند واقعن لذت بخش ترین عشق جهان و دیدن فرزند چقد حس بی نظیری و حالا عشق خداوند ب خالق خود چن ده هزار برابر که این همه قدرت ب ماه داده و باید بتونیم ازشون استفاده کنی
چه باوری چ ایمانی داشته ابراهیم و تسلیم صد در صدی در مقابل خداوند
خداوند کمک کنه بهتر بتونم باورش کنم
=ایمان داشته باشیم و تسلیم باشیم که همیشه خداوند هست و داره مارو هدایت میکنه
=ایمان داشته باشیم خداوند مارو هدایت میکنه و با ایمان به خداوند حرکت کنیم
سپاسگذارم برای این سخنان زیبا و این فایل زیبا
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب هدایت الله دارم براتون
سلام سومین روز سفرنامه
استاد نمیدونم چرا مطالب این 3 قسمت برای سنگین بود
و شاید 1 درصد مطالب رو فهمیده باشم البته یادمه تو ی فایل گفتید همین یک درصدو عمل کن مدارت بالاتر بره درکت بیشتر میشه
چشم استاد
این کامنت صرفا یک ردپاس از شرایط امروزم
اینجا مینوسیم چون که نه گم میشه نه پاک میشه تا ابد هست
استاد من شرایط مالی امروزم ب لطف رب تلاش خودم و اموزه های شما از حدود 60 میلیون بدهی رسیده ب 5/6میلیون الهی صدهزااااارمرتبه شکر ماهی 13 میلیون شده درامدم
از وقتی ک با شما اشنا شدم استاد بدون اینک بفهمم حتی سرما خوردگی یک ساعته نداشتم تو دوران کرونا ی بارم من مبتلا نشدم فقط الان گاهی سردرد دارم
عزت نفس و خودارزشیم خیلی پایینه البته هیچ وقتم روش کار نکردم ولی توانایی ابراز وجودم در هر جمعی بسیار بالاس اونم از شنا یاد گرفتم کسی از من برتر نیست
تو رابطه ای هستم ک اون شخص بسیار بسیار بسیاااار عالیه استاد فقط 2 تا ویژگی داره ک من دوس ندارم و متاسفانه من تمرکز کردم روی اون 98 تا خوبیش رو نمیبینم
این ردپا و اثر
برداشتم از 3 تا فایل این بود که میترا به هیچ وجه ب تو ربطی نداره دلت برای کسی نسوزه مثلا من یه نیروی کار دارم دلم میسوخت هر روز بره بیاد تو سرما گرما واسه یک ساعت و همه مشتری ها رو جم میکردم واسه یک روز امروز سر ی اختلاف حساب بسیار بی ارزش ک بعد یک سال اتفاق افتاد معترض شد من فهمیدم دل نباید بسوزونم و به خودم فکر کنم اون اگر تو شرایطیه ک هرروز ی کوله سنگین بندازه رو دوشش و در روز 5 جا بره من ربطی نداره باورهاشو تغییر بده شرایط کاریش اسون شه من مسئولش نیستم این یک درس بود
درس دوم از جلسه ی دوم این که تمام چیزهایی ک امروز تو زندگیمه به خاطر باورهامه الکی احساس قربانی شدن نکنم یاعلی بگم و شرایطمو تغییر بدم مثل همین 6 ماه گذشته ک یک سالن شکست خورده رو بالا بردم و بدهی هامم پرداخت کردم چون واقعا تمرکز کردم رو ثروت و استاد عمده اش تو این 2 ماه بود
درس سوم توحید و توکل و رهایی. استاد ی مورد بود من تو تماااااام روابطم برام تکرار میشد فقط 2 هفته تمرکز کردم روش و اوکی شد و همیشه بعد نوشتن الگوها این جمله رو مینوشتم ک همون خدایی ک کهکشان ها و این جهان رو با این عظمت و شکوه مدیریت میکنه رابطه ی منم درست میکنه و کرد. و یا سر پرداخت همین بدهی ها ی بار کم داشتم پول به خدا گفتم خدایا من جز تو کسی رو ندارم ازش پول بگیرم تنها گزینه ی من تویی خدایا برسون و استاد تو 4 روز اون پول جور شداااا .نتیجه میشه این ک من باورهامو درست کنم تلاش کنم بقیه اش رو بسپازم ب خدا خودش اوکی میکنه
سلام خدمت استاد عباس منش وخانم شایسته عزیز
روز سوم سفرنامه
آنچه در مورد حضرت ابراهیم از زبان استاد یاد گرفتم این بود که ایمان ایشان آنقدر زیاد بوده که بدون هیچ تاملی انچه به او الهام می شده اجرا می کردند
خدایا چه ایمان توحیدی ابراهیم داشته که جگر گوشه اش را در بیابانی به همراه همسرش بدون هیچ آب وغذایی وهیچ سرپناهی به امید الله تنها می گذارد وبه دنبال ماموریت خود میرود.
خدایا از تو می خواهم که زره ای از ایمان ابراهیمت را در من قرا دهی.