جهان مانند آینه عمل می کند - صفحه 164 (به ترتیب امتیاز)

2210 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    احمد گفته:
    مدت عضویت: 2347 روز

    سلام به همه دوستان و هم خانواده ام در گروه عباسمنش

    من می خواستم از نکات مثبت امروزم که الان ساعت 3بعد از ظهر هست و ماه رمضان که مربوط هست به روزه که این روزه به غیر از نخوردن و نیاشامیدن می تونه روزه دوری از افکار منفی باشه

    اما نکات مثبت امروز من

    1اول صبح وقتی بیدار شدم وارد این سایت الهی شدم و مصاحبه استادقسمت 26 رو دیدم که بی نهایت زیبا و پر از نکات عالی بود

    2.گرفتن هدیه از یک دوست درجه 1

    3 رفتن به اسکله شهرم که دیدن مردمی که در حال خلق ثروت بودند و دیدن چندین کشتی بزرگ و زیبا

    4 هوای عالی که امروز من رو به وجد میاورد

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    من به خودم قول دادم توی همین تضاد احساسم رو خوب کنم همین الان میرم بیرون قشنگی هارو ببینم توجه بر فراوانی نعمت ها اصلا برام مهم نیست تو چه شرایطی هستم اما میدونم خداهست میدونم با افکار بد و ترس اتفاقات بدتری تجربه میکنم پس برزیبای ها توجه میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ندا خان زاده گفته:
    مدت عضویت: 1214 روز

    نکات‌ مثبت امروز زندگی من اینکه با وجود اینکه روزه بودم تونستم براحتی ۲ ساعت پیاده روی کنم.امروز جلسه آپاتمان جدیدمون بود که تحویل گرفتیم.امروز یه نفر دیگه زنگ زده و خواسته آپاتمانشو ما تجهیز کنیم.تونستم برای زمان نزدیکتری وقت دکترمو بگیرم.آرامش و آسایش و نظم و برنامه و…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رویای آبی گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام استاد واقعاااااا چقدر خوشحالم که وارد سایتتون شدم چقققققدر از صحبت هاتون انرژی مثبت میگیرم چقدررربه دنیا و زندگی امیدوار میشم یه دنیا ممنون از ته قلبم برای شما و تیمتون و همه ی کسانیکه تو این راه قدم گذاشتند پیروزی و موفقیت همراه با همت مضاعف و عشق و سربلندی و سلامت در دنیا و آخرت خواستارم دوستتون دارم🌹❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2078 روز

    🌼به نام خالقی که می‌گوید باش و همان لحظه موجود می‌شود»🌺

    ما در هر لحظه ، با تمرکز و توجه به موضوعات مختلف داریم فرکانس به جهان هستی ارسال می کنیم و فرکانس هایی که ارسال می کنیم تبدیل میشن به اساس اون فرکانس و وارد زندگیمون میشن.

    این کاریه که جهان انجام میده و کاری هم به این نداشته باشیم که چطور این کارو انجام میده چون این مکانیزم جهانه.

    بهترین کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که بیایم از این مکانیزم ساده ی جهان در جهت بهبود زندگی خودمون استفاده کنیم نه اینکه بخوایم سر در بیاریم که چرا و چطور این کارو میکنه.

    🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺

    واقعا استفاده از این مکانیزم جهان ، به نظرم خودش سپاسگذاریه ، همین که میدونیم با توجه کردن به هر چیزی اون چیز تو زندگیمون گسترش پیدا میکنه ، همین که آگاهانه از قوانین ثابت خداوند استفاده میکنیم (چون کسی که آگاهانه داره کاریو انجام میده قطعا در جهت مثبت داره اون کارو انجام میده) ، خودش سپاسگذاریه .

    این تمرکز بر نکات مثبت افراد ، تمرکز بر زیبایی ها ، تمرکز بر طبیعت و تمرکز بر هر نعمتی که داریم اینا همشون سپاسگذاریه.

    مگه سپاسگذاری چیزی جز توجه به داشته ها و تحسین آنها و قدردان بودن از خدا برای اونهاست ؟

    خب همینه دیگه ،استفاده از این مکانیزم جهان در جهت مثبتش هم دقیقا سپاسگذاریه.

    زیبایی درخت هارو میبینم و تایید تحسین میکنم (گاهی کلامی ، گاهی نوشتاری ، گاهی تو ذهنم) ،

    پرواز پرنده ها ،

    صدای پرنده ها ،

    خیابون های تمیز و خلوت زیبایی ها و نکات مثبت هر کسی ، چه آشنا چه غریبه ، همه رو تایید و تحسین میکنم.

    رابطه ی خوبی که با مادرم و پدرم و برادرم دارم ،

    اون احساس نزدیکی که به خونوادم دارم (با اینکه از شمال تا جنوب کشور با هم فاصله داریم) ،

    اون احساس درکی که با خونوادم نسبت به همدیگه داریم ،

    اون ویژگی که دوست دارم برادر کوچیکم داشته باشه و داره ،

    اون احساس احترام و ارزشمندی ،

    اون احساس رشد عضلاتم بعد تمرین ،

    اون احساس انجام کار ها توسط خدا به راحتی و سرعت و بدون ذره ای زور زدن ،

    اون مشتری های خوش حسابم ،

    اون فراوانی کار و مشتری ،

    نیرو و کارمندان مورد اعتماد و خلاق و با وجدان که بسیار سود دهی دارن ،

    این سایت فوق‌العاده و کامنت هایی که یکی از یکی ناب تره و تک تک فایل های بی نظیر استاد ،

    این روند صعودی و رو به رشد من تو تمام زمینه های زندگیم ،

    این آرامشی که الان دارم ،

    این سقف بالای سرم ،

    هوای خوب الآن ،

    دریایی که امروز ظهر داشتم توش شنا میکردم و برام نماد فراوانیه ،

    مهارت شنا کردن که تا ۲ سال پیش بلد نبودم و از اب میترسیدم ولی به لطف خدا الآن عاشق آب و شنا و دریام و تو فکر اینم که مدرک غواصی هم بگیرم ،

    این حس قوی بودن ،

    این عزت نفس ،

    این احساساتی عمل نکردن ،

    این اراده و انضباط شخصی داشتن ،

    این ویژگی های شخصیتی مثبت خودم ،

    این ویژگی های ظاهری مثبت خودم ،

    اینکه چقدر عاشق خودم هستم ،

    اینکه دیگران از ارتباط با من لذت میبرند و مشتاق همکاری یا برقراری ارتباط با من هستند ،

    اینکه رزق به دنبال من میاد ،

    اینکه من مثل استاد تبلیغاتی ندارم ولی همیشه اون مشتری که همه همکارام آرزوشو دارن ، خودش میاد دنبالم ، یا هدایت میشیم به هم ،

    این هدایت الله ،

    این دستان خدا که برای من تبلیغات میکنند و منو به همه معرفی می کنند و مشتری در نهایت کارشو به من میده ،

    سوددهی کار هام ،

    راحتی کار هام ،

    خوش قولی آدم ها ،

    باور هایی فوق العاده برای خداوند ،

    سلامتی خودم ، خانوادم ، دوستام و …

    سوال و جواب های بی نظیر قسمت عقل کل ،

    و هزاران مثال دیگه که واقعا هر کدومش یه دنیای بی نهایته 🤗

    همه اینا رو تحسین میکنم و همین باعث شده که از جنس این اتفاق ها بیشتر بیاد تو زندگیم و این روند ادامه داره.

    بازم سعی میکنم که به نکات مثبت توجه کنم و اتفاقی که افتاده اینه یه جورایی هم جزو ویژگی شخصیتیم شده این پیدا کردن نکات مثبت و اینو من از تو حرفای اطرافیانم شنیدم.

    🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️💸🌧️

    یه خاطره یادم اومد که بیشتر از یه سال پیش (اون موقع فقط خودم کار میکردم و نیرو و کارمندی نداشتم) با یکی از دوستام رفتم یه جایی یه کاری رو ببینم ، وقتی رسیدم اونجا و محیط کارو دیدم بدون هیچ مقدمه ای ، شروع کردم و نکات مثبت اونجارو گفتم ،

    گفتم محیط باز و آزادی داره راحت تر میشه کار کرد ، کف مسطحه ، دیوار ها قناصی نداره و یه ذره ویو دریا هم داره و …

    همینجوری داشتم میگفتم که یهو دوستم گفت : «چی میگی ؟ مثبت اندیشی تا چه حد واقعا ؟ اینجا کار کردن ، واقعا حماقته»

    وقتی اینارو گفت من فهمیدم که به صورت ناخودآگاه دنبال نکات مثبتم و اصلا به هیچ چیز منفی فک نمیکنم دنبال بهونه برای فرار از انجام کار ها نیستم.

    من اونجا در مورد در مورد مثبت اندیشی که از نظر دوستم یه چیز بیهوده بود چیزی نگفتم و اعراض کردم ولی بهش گفتم اگه این کار به من پیشنهاد شده که انجامش بدم ، خب انجامش میدم ، من دنبال حل مسئله ام از حلش پول میسازم ، مهم نیس چند نفر قبل من اومدن اینجا و این کارو قبول نکردن ، من تو خودم میبینم که این کارو انجام بدم. (خدای من وقتی تو آماده بودی وارد این مسیرت کرد)

    الان بعد از گذشت یه سال و چند ماه نتایج من با اون دوستم خیلی فرق داره و خودشم دیگه میدونه.

    و من فقط یه بار بهش گفتم من اگه یه روز زندگیم رو مثل زندگی تو و با این همه چاله و چوله بگذرونم ، فردا اون روز دیگه از خونه بیرون نمیرم ، میشینم درونمو میریزم رو کاغذ ببینم چی تو مغزم داره میگذره که این اتفاقای عجیب داره میوفته .

    🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛

    از خدا میخوام هممونو هدایت و حمایت کنه.

    از خدا میخوام توحید رو در دل هممون زنده کنه‌.

    از خدا میخوام که اراده ای پولادین به ما بده تا استفاده از قوانین بدون تغییرش رو جزوی از شخصیتمون کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سحر دیزجانی گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    من یک برج مخابراتی انسانی هستم که پر قدرت ترین برج مخابراتی در تمام کائنات به حساب می آید

    چیزی که از سوی من فرستاده میشود، افکار مرا به ورای شهرها، کشورها و کل جهان ارسال میکنه.

    تصاویری که من پس از مخابره ی افکارم دریافت میکنم در حقیقت تصاویر زندگی من هستند.

    اگر تمایل داشته باشم که تغییری در زندگی خود بوجود آورم ،باید ابتدا کانال و فرکانس افکارم را تغییر دهم

    قانون جذب می گوید:

    هرفکری که در ذهن ما تولید می شود یک ارتعاش تولید می کند ،این ارتعاش اگر به مدت کافی در ذهن حفظ شود دامنه اش آنقدر زیاد می شود که می تواند از مرز آستانه قابل قبولی عبور کند و توسط کائنات جدی شود

    کائنات بلافاصله مشابه آن ارتعاش را تولید می کند و چون در کائنات هر ارتعاش معادل یک واقعیت است در نتیجه چیزی فیزیکی در هستی برای این ارتعاش بلافاصله ایجاد می شود، در این مرحله فکر ما که ماهیتی ذهنی و غیر مادی دارد به یک واقعیت تبدیل شده است

    خدایاااااا بابت نظم بدون تغییر کائنات و جهانت شکر

    خدایااااا هر چقدر بیشتر شکرت را بجا بیارم بازم کمه

    خدایااااا زیبااااایی جهانت رو شکر

    خدایااااا اخه تو چقدر خوبی

    خدایاااا تو چه طوری اینهمه بزرگی که من هر دفعه فقط یک چیز کوچولو میفهمم و هنوز فرسنگها فاصله دارم و کلی بابتش ذوق می کنم

    خدایا فقط می تونم بگم سپاس ، سپاس ، سپاس

    روز چهارم از سفر نامه من

    من تا یک نکنه متوجه نشم از روی سفر نامه رد نمیشم

    نکته امروز من: اینکه سحر تو دستگاه تولید فرکانسی در هر لحظه پس حواستو جمع کن 😃🤗

    استاد متشکرم ازتون و از مریم جون که لطف کردن و فایل های قدیمی رو برای ما روی سایت دوباره قرار دادن

    و دوستان از شما هم متشکرم که با بودنتون اینجا بهم انرژی میدین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    عادله اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    سلام به استاد بی نظیرم ودوستان هم فرکانسیم.چقدر حس خوبی دارم که امروزمو قراره تمرکزم روباوجود همه ی نادلخواهی ها به روی نکات مثبت اطرافم بذارم.وبعنوان تمرین اتفاقات خوب امروزمو بنویسم.همینکه صبح زیبامو با سلامت از خواب بیدارشدم ویه صبحانه ی خوشمره خوردم بعدباماشین قشنگ رفتم بیرون وتوی هوای ابریو نمناک توی طبژعت زیبا ورزش پیاده روی کردم وبه آهنگ های زیبا گوش دادم بعدش که خونه اومدم بعداز مدتها باهمسرم رابطه ی خیییلی صمیمی ودوستانه داشتیم بعدش که به این سایت بی نظیراومدم و حرفای استادرو نوش جان کردم والان با یه روحیه ی شاد و پرانرژی دارم مینویسم از لحظات خوب امروزم.ومنتظرم که تا شب با این احساس خوبم لحظات خوبتری رو واسه خودم بسازم.خدایا شکرت که منو به این مسیرهدایت کردی منو ثابت قدم نگه داردراین راه لذت بخش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    وحیده گفته:
    مدت عضویت: 2177 روز

    سلام

    یه اتفاق عجیبی برام افتاد یا بگم تضاد کوچیک بهتره نمیتونم توضیح بدم ولی یه الگویی باهاش تو بحث ثروت پیدا کردم که خواستم افکاری که تو ذهنم چرخ میخوره رو اینجا بنویسم که بی ربط به گام روز چهارمم هم نیست

    یه اتفاقی که جزو بدیهیات زندگیم شده بود برام نیفتاد به طرز عجیبی

    اینکه میگم بدیهی یعنی انقدر تکرار شده بود و همه چی اوکی بود که واقعا فک میکردم همیشگیه

    و اینکه فک میکردم بخاطر استعداد خودمه و بخاطر همین هم هرکاری از دستم برمیومد برای انجامش و انصافا هم تو این کار عالیم، انجام دادم و حتی کارهای اضافه هم انجام دادم، و فهمیدم که من اولا خیلی روی خودم حساب کردم و حتی شرک ورزیدم ولی این تضاد خیلی درکمو بهتر کرد

    و اینجا واقعا درکم از قانون بهتر شد

    اینکه انجام کارهای فیزیکی وقتی فایده داره که در مدار درست باشی وگرنه میشه زور زدن و اینکه استاد میگن برای کسب ثروت نه استعداد خاصی لازمه نه شرایط خاصی حتما بایذ برقرار باشه، باید باورهامون درست شه

    و احساس لیاقت و عزت نفس رو همیشه تو خودمون تقویت کنیم

    و اینکه فقط تکیه به استعداد و توانایی خودمون نکنیم‌ چون این شرکه

    احساس میکنم این تضاد خیلی خیر و برکت برام داره چون واقعا جای خیلی چیزارو تو ذهنم درست کرد

    هدایت شدم به مناجات ملاصدرا بعد گوش دادن اون تصمیم گرفتم با گذاشتن این ردپا ذهنمو سامون بدم الهی شکرت

    نکات مثبت روزم هم:

    من قبلا تو کامنتها میخوندم که بچه ها میکفتن از وقتی رو خودشون کار میکنن هدیه دریافت میکنن و من هم چند وقتیه بعضی وقتها غیرمنتظره هدیه میگیرم و خیلی میچسبه و دیروز خیلی غیر منتظره یه هدیه زیبا گرفتم و ذوق کردم و فقط قانون رو تایید کردم

    یه ارگنایز سازی عالی انجام دادم که خودم باورم نمیشد و خیلی به خودم افتخار کردم آخه فک میکردم اصلا نمیشه، هر لحظه باید از خودمان بپرسیم چجوری از این بهتر و راحتتر

    سه تا از خواسته هام تیک خورد به راحتی در کمترین زمان

    استاد من تهیه دوره سلامتی برام ممکن نیست الان و انشالله در زمان مناسب هدایت میشم ولی شما با همون فایل های معرفی و فایل سفر به دور آمریکا مهمترین معضل منو حل کردید و اونم اینکه اهمیت خوردن رو برام خیلی کم کردید، اصن وقتی دیدم چهار روز هست غذا نخوردید باورم نمیشد

    خانواده های ایرانی و بخصوص خانواده ی من ازینا بودن که از بچگی به زور حتی در صورت سیری منو مجبور به غذا خوردن میکردن بخاطر مفید بودن غذاها

    و به طرزباورنکردنی ای من خودم الان که بزرگ شدم و زوری بالای سرم نیست باز هم همون راهو میرفتم، مثلا میدیدم سیر و پیاز و سبزی خام اصلا به معده م نمیسازه و اذیت میشم ولی باز هم میخوردم یعنی اصلا اون اذیت شدن رو‌ طبیعی میدونستم و میکفتم مثلا مگه میشه اینارو نخورد

    یا صبح ها سیر سیر بودما ولی حتما صبحانه میخوردم

    آش معدمو اذیت میکرد ولی میخوردم چون تو ذهنم پر از فایده بود

    همش حبوبات و جو و اینا سعی میکردم تو غذاها استفاده کنم با اینکه معده م نمیساخت و گوشت و سعی داشتم کمتر کنم

    احساس میکنم رژیم شما کمی شبیه به رژیم لوکارب ولی حتما کاملتر و بهتره چون تو این رژیم هر سه وعده غذا هست

    الان که به رفتارای خودمو بقیه دقت میکنم همه ی گوشت نخوردن ها و حایگزین کردن گوشت از باور کمبود میاد

    یه خاطره ی باحال هم بگم بابای من یه مدت برای سلامتی یه رژیم خاص گرفته بود که گوشت حذف بود و لوبیا خیلی بیشتر میخورد و بعد که آزمایش داد دکتر بهش گفته بود گوشت زیاد میخوری؟ چون مشکوک به نقرسی 🤣 در حالیکه هیچوقت با گوشت خوردن این اتفاق براش نمیفتاد

    الان تا وقتی سیرم چیزی نمیخورم قبلا اصلا سیری گرسنگی ملاک نبود یه هول و ولای خوردن داشتم و فک میکردم اگه نخورم الان ضعیف میشم انگار🤣

    و یه چیز دیگه هم اینکه عاشق هله هوله بودم ولی میل به هله هوله رو‌ الحمدالله ۹۹ درصد از دست دادم به طور طبیعی بدون زور زدن

    تحسین میکنم شما رو برای آماده کردن دوره ی سلامتی و تمام بچه هایی که این دوره رو خریدن

    انشالله منم بتونم بخرم

    آبگوشت خیلی خوشمزه ای درست کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مرتضی شکراللهی گفته:
    مدت عضویت: 2167 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته مهربان

    من دیشب خواب شما رو دیدم🤩🤩🤩🤩

    امروز خواستم کامنت بذارم بعد ذهنم مقاومت کرد و راستش رو بخوایید منم باهاش موافقت کردم و کلا یادم رفت که دیشب تا خود صبح با شما دو عزیز بودم❤️❤️

    هیچی آقا،، چند روزیه که تصمیم گرفتم روزی یک فایل از روزشمار زندگی من رو نگاه کنم هر روز موفق نشدم ولی دارم ادامه میدم و در نهایت با پریمایر قسمت های مهمش رو کات میکنم و به عنوان موزیک میریزم روی گوشیم ،یعنی الان من روی گوشیم هیچ آهنگی نیست به جز فایل های مختلف از استاد،،

    من الان تا این فایل رو گوش دادم دوباره سرشار از انرژی شدم برای انجام تمرین و همین الان یادم اومد به خواب دیشبم و گفتم چقدر خوبه که اینجا تعریفش کنم،،

    دیشب قبل از خوابم فقط داشتم به ثروتمندان و عکس و فیلم هاشون توجه میکردم و سرشار از این حس بودم که بابا منم میتونم اینجوری ثروت بسازم و چقدر خوبه واقعا و هم خودم خوب زندگی کنم و هم صد درصد باعث ثروتمند شدن دیگران بشم هم به لحاظ الگو شدن و هم به خاطر پرداخت بهای هر چیزی که دوستش دارم.

    همینجوری با همین حس چشمام سنگین شد و خوابم برد😒نه اینجوری سنگین نشد🥱😴اینجوری شدم😊

    😊حالا قبل از خوابم موقعی که شام خوردم رفتم پیاده روی و حدود نیم ساعتی با یکی از دوستانم تلفنی صحبت کردیم و گفتوگوی بسیار مثبت و عالی ای داشتیم و دوستمم از اتفاقات خوب روزش برای من تعریف کرد و کلیت صحبت ما داشتن دید مثبت نسبت به آینده بود

    میخوام بگم من بعد از شام دیشب کلا احساسم خوب بود بعد از تلفن دوست عزیزم بهتر هم شد قبل از خوابمم با دیدن زندگی ثروتمندان و اتفاقات زیبای زندگیشون خیلی خیلی بهتر شد خداروشکر

    من توی یک خونه ای نشسته بودم با استاد و مریم شایسته البته استاد هنوز چاق و تپل بود🥰 واقعا یادم نمیاد که قرار بود چی بشه اما یادمه که آمریکا بودیم و انگاری قرار بود چندتا پروژه توی همین حوزه با استاد انجام بدیم بعد من دقیقا یادمه گه گفتم واااای استاد اگه اینجوری هم بشه چقدر عالی میشه استادم با مریم جان لبخند زدن و گفتن آره پسر قطعا میشه بعد به همراه استاد رفتیم توی یک قصر بسیار بسیار بسیار بزرگ که یه عالمه آدم و پرسنل فقط توش مشغول کار بودن و من یادمه که منو توی این قصر میشناختن بعد استاد رو برده بودم قسمت های مختلف این قصر رو به ایشون نشون بدم که خیلی خوششونم اومده بود که کلی هم به من راهنمایی دادن برای بهتر شدن یکسری چیزها ، میگم دقیق یادم نمیاد داستان چی بود فقط حس بسیار خوبی دارم و دیدم بهش مثبته

    دیگه چیزی از خوابم یادم نمیاد البته چندتا از دوستان من هم اومدن به دیدنم

    ولی من تا خود صبح توی اون خواب بودم و وقتی بیدار شدم فقط به این فکر کردم که چرا استاد رو در آغوش نگرفتم و ازش بابت همه چیز سپاس گزاری کنم…

    انگار که خیلی عادی بود و من دوست و همکار صمیمی استاد بودم

    استاد جان قربونتون بشم این خواب به من خیلی انرژی داد و انگار که برام قابل دسترس ترو باورپذیر تر شد دیدنتون و در کنارتون بودن

    چون واقعا خواسته ی عمیقی دارم از اینکه مثل دو دوست عزیزی که اسمشون الان یادم نیست که از بچه های سایت هستن ولی الان به عنوان دوستان شمان و با شما رفت و آمد دارن

    من همیشه این خانم و آقا رو تحسین میکنم و میگم ببین اینا تونستن در کنار استاد باشن و از نزدیک با ایشون رابطه داشته باشن پس منم میتونم و همیشه تحسینشون میکنم اما الان هرچی فکر میکنم اسمشون رو یادم نمیاد

    اون آقایی که مثل خودم موهاش رو از ته میزنه😎 فکر کنم رامین بودن😊

    راستی من قبلا هم خواب شما رو دیده بودم که همسایه شما بودیم توی پرادایس فکر کنم قبلا نوشته باشم این خواب رو🥰

    خلاصه خیلی خوشحال وسپاس گزارتونم عزیزم استاد و مریم جان❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 1338 روز

    با سلام به همه دوستان و خانواده محترم عباس منش از زمانی که من دوره دوازده قدم را خریداری کردم وبا گوش کردند به این فایل ها وتمر کز بر روی نکات مثبت وزیبا دارم سعی می کنم که خودم را با این قانون خدا وبا کمک استاد عزیز

    وعمل کردند به آموزش های فوق العاده زیبا و جذاب در این دوره تمرکز خودم را از روی نکات منفی بردارم وبیشتر به زیبا یی اطرافم توجه کنم

    بیشتر با خدای خودم ارتباط داشته باشم وخودم

    را خالق زندگیم بدانم وسعی کنم که در هر لحظه

    حالم را خوب نگه دارم به زیبا یی ها بیشتر توجه کنم به قول استاد در جهنم هم میشه زیبا یی پیدا کنیم هر چقدر ما ورودی های فوق العاده به ذهن مان تزریق کنیم به همان اندازه خروج های فوق العاده در یافت می‌کنیم امیدوارم که من بتوانم

    در این مسیر الهی قدم های خوب بردارم ویه روزی بیایم ورد پای خودم را ببینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: