چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیم - صفحه 14

373 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1503 روز

    به نام خدا

    خداروشکرکه روز۷۸ازسفرنامه رودنبال میکنم‌

    دنیای من وقتی زیبامیشه که نگاهم روبه تضاد ها مشکلات تغییر بدم تامسیردرست روپیداکنم تاخواسته هام به وضوح برسه برای خودم وازقوانین درست استفاده کنم تابهش برسم وهدفی که الان دارم بخاطرتضادی بودکه بهش برخوردم وهرروزدارم به شکل های مختلف بهش توجه میکنم وعمل میکنم به ایده هام ونتایج خیلی خوبی کسب کردم واعتمادبه نفس گرفتم و بااطمینان بیشتری قدم های بعدی رو برداشتم وبرمیدارم ودرکم ازقوانین واضح ترشده وبهترشده

    افراد دودسته انددرمواجه باتضاد

    دسته ی اول که خودمم دراین دسته ام که دربرخورد باتضادخیلی بهم میریزن وشکایت میکنن، غرمیزنن، کلی راجبش صحبت میکنن وبه این شکل‌ دارن تضادهای بیشتری روجذب میکنن به زندگیشون

    دسته دوم افرادی هستن که ایشالا جزاین دسته قراربگیرم بخاطردرک بالایی که ازقوانین جهان دارن خداروسپاس گزارهستن که ازطریق تضادخواستشون روشناختن وانرژی وانگیزه میگیرن وبااستفاده درست ازقوانین درمسیرخواسته شون حرکت میکنن

    جهان مادی خاصیت دوقطبی داره بالاوپایین ،فقروثروت،بیماری وسلامتی ،شیطان وخدا،آرامش ونگرانی

    درجهان فرامادی همه چیزیه قطبی

    بهشتی هادرنعمت هاجادوانه هستن هیچ وقت پیرنمیشن، مریض نمیشن ،رنجی وجودنداره ،فقر ی وجودنداره همیشه زیبایی، سلامتی،ارامش،شادی و‌.. هست ومن میخوام اونجاباشم 🥺خیلی خوبه که همیشه جوون وزیباباشی وپیرنشی

    ولی اگه ازقوانین بشناسم و عمل ازشون درست استفاده‌ کنم ویژگی های بهشت رودرهمین جهان مادی میتونم تجربه کنم اگه توجهم به چیزای قشنگ باشه من جوون وزیباوسلامت میمونم ودیرترپیرمیشم

    وبه مراتب تًضادهای کم تری روتجربه میکنم چون اگاهانه به سمت خواسته هام دارم حرکت میکنم به جهان میگم من خواستم درک کردم چک ولقدنمیخوام خودم مثل آدم دارم حرکت میکنم

    جهان درحال حرکت یاداری حرکت میکنی به سمت جلویاداری حرکت میکنی به عقب

    نداشتن خواسته داره این پیغام رومیده که اوضاع داره سخت میشه بایدیه خواسته ای داشته باشی وحرکت کنی درمسیرش وبعدش دوباره خواسته بعدی وبعددوباره خواسته بعدی ،بعدی، بعدی و…نبایدمتوقف بشی بایدهرروز برنامه داشته باشی انگیزه وشوروشوق داشته باشی برای رسیدن به خواسته هات چون دراین صورته که داری زندگی میکنی وگرنه تویه مرده ای که فقط داره نفس میکشه بارسیدن به خواسته هات شخصیتت تغییرمیکنه ،اعتمادبه‌نفست بیشترمیشه ،به قدرت هایی دررون خودت پی میبری که نمیدونستی قبلااون هاروداشتی

    وبه رشدخودت وبقیه وگسترش جهان کمک میکنی مثل استادعباسمنش واین یعنی خوشبختی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیرحسین ادیبی گفته:
    مدت عضویت: 2897 روز

    سلام به استاد عزیز

    چگونه از تضاد ها اهرمی برای تحقق خواسته ها بسازیم

    چقدر منظره پشت سرتون زیباست…فایل های قدیمیتون انرژی خیلی خاصی داره، خیلی انرژیشون مثبته…چه منظره ی زیبا و سرسبزی اونجاست..چه درختچه های زیبایی و چه برگ های چاقو مانند زیبایی داره…خیلی زیباست…

    تی شرت شما هم همرنگِ طبیعت شده و سبزه…منظره ی قشنگیه…خدایاشکرت

    *

    همیشه فکر کنیم چرا دنیا داره اینجوری رفتار میکنه..اصلا چرا اینجوریه، چرا شکل دیگه ای نیست…سعی کنیم قوانینِ حاکم بر جهان رو بشناسیم و درک کنیم…

    قبلا مردم از قوانین فیزیک اطلاعات خیلی کمی داشتن…اما رفته رفته با درک و شناخت قوانین فیزیک، تونستن موفقیت های عظیم و راحتی بدست بیارن…این بخاطر درک قوانین هست…

    زندگی ما هم قوانین خودشو داره…توی جهانی که هم چیش بخاطر وجود یکسری قانون هست، مگه میشه زندگی ما قانون نداشته باشه؟ اصلا مگه چی توی این دنیا شانسی اتفاق افتاده که زندگی ما شانسی باشه؟

    این جهان سرتاسر قوانینی داره، زندگی ماهم قوانین خاص خودشو داره…وقتی بیایم قوانین زندگیمون رو درک کنیم و طبق اونا عمل کنیم و خودمون رو هماهنگ کنیم با این قوانین، زندگیمون خیلی زیباتر و قشنگتر میشه…

    قوانینی که هیچوقت تغییری نمیکنن…قوانینی که هیچوقت جور دیگه ای عمل نمیکنن…همیشه ثابت بودن و خواهند بود…

    اگه ما بتونیم نگاهمون رو به مسائل و مشکلات جوری تغییر بدیم که احساس خوبی بهمون بده و به خودمون بگیم که اینا موهبت و نعمتن و باعث پیشرفت هستن، زندگی ما بهشت میشه…

    این تضاد ها اومدن که به ما کمک کنن که راه درست رو پیدا کنیم…

    و حالا که ما اینو میدونیم، باید بهش عمل کنیم، اگه عمل نکنیم هیچ نتیجه ای نمیگیریم..همیشه از خودمون سوال بپرسیم که آیا خودم دارم به چیزی که میگم عمل میکنم یا نه؟

    این قانون جهانه که باید دو قطبی باشه…خدا جوری جهان رو خلق کرده که ما با دیدن نازیبایی ها، زیبایی هارو درک کنیم…

    این دنیا قانونش اینه که دو قطبی باشه؛ خیر و شر؛ خوب و بد؛ مومن و مشرک؛ زیبا و زشت؛ بالا و پایین؛

    اما در دنیای پس از مرگ این ویژگی های وجود نداره، همه چیز یا خوبه کاملا و یا بده کاملا…

    وقتی ما به تضاد میخوریم، رفتارمون باید این باشه که بیایم بنویسیم دقیقا چیو میخوایم و اون رو تجسم کنیم و به سمتش بریم…

    افراد در برخورد با تضاد ها 2 دسته میشن:

    1.اونایی که وقتی به تضاد میخورن خیلی ناراحت و عصبی میشن و توش غرق میشن و بیشتر تمرکز میکنن روش…

    2.افرادی که وقتی به تضاد میخورن میگن خدایاشکرت بمن فهموندی دقیقا چیو میخوام و از این به بعد به اون سمت حرکت میکنم و بهش توجه میکنم…

    مثل خود شما استاد عباسمنش که وقتی سالها توی قم و بندرعباس که شهرای گرم و کویری هستن بودید، این تضاد ها به شما نشون داد که شما چیو میخواید و نوشتید و واضح کردید برای خودتون که میخواید جاهایی باشید که خیلی سرسبز و پر از درخت و جنگله و الان سالهاست به همون هدایت شدید…

    اما اکثریت افراد در برخورد با تضاد، بیشتر تمرکز میکنن روی تضاد و اون تضاد روز به روز بدتر و شدید تر میشه…چون خیلی ها از قانون اطلاعی ندارن..

    قانون اینه که همه به تضاد میخورن و هیچ وقت در این دنیا ممکن نیست که کسی به تضاد و مسئله و مشکل برنخوره…

    همه به تضاد میخورن و افرادی میتونن از اون تضاد ها رد بشن و موفقیت حاصل کنن که خواسته های خودشون رو واضح بشناسین و دقیق کنن و به اونا توجه کنن و بعدش هدایت میشن به سمت خواسته هاشون…

    نکته اینجاست که اگه ما خواسته هامون رو بشناسیم و به سمتش حرکت کنیم، به تضاد کمتری برخورد میکنیم…هرچقدر بیشتر خودمون رو بشناسیم و قبل از به تضاد خوردن به سمت خواسته هامون بریم به تضاد خیلی کمتری برخورد میکنیم…

    یا تصمیم میگیریم که حرکت کنیم به سمت خواسته هامون، یا جهان با تضاد و سختی مارو مجبور میکنه که حرکت کنیم..

    نیازی نیست و ممکن هم نیست که ناخواسته هارو نابود کنیم و از بین ببریم، ما میتونیم با توجه کردن به خواسته هامون به سمت اونا بریم…

    وقتی مشکل یا مسئله ای تو زندگیمون ایجاد میشه باید سعی کنیم بهم نریزیم، چون این مشکل اومده که ما خواستمون رو بشناسیم…

    *

    طبق تعهدم 3 تا از ویژگی های مثبتم رو مینویسم:

    10.توانایی درک شرایط و درک آدما خیلی خوب دارم، یعنی وقتی یک نفر در شرایط خاصی هست، با دقت خیلی بالا درک میکنم الان تو چه وضعیتیه، چی میخواد، دنبال چیه…یعنی خیلی اوقات به راحتی میفهمم “فاز” طرف چیه و اعتقاداتش و خواسته هاش و نگاهش رو به راحتی درک میکنم…با کوچکترین برخوردی با آدما متوجه خیلی خیلی چیزا ازش میشم و این مورد بارها بمن ثابت شده که تقریبا 80-90 درصد حدسی که زدم درست بوده در مورد اون آدمه…

    11.به عنوان یک پسر خیلی خوب میتونم برقصم و خیلی هم قشنگ میرقصم😂😂…و در این مورد خوب عمل میکنم…

    12.خیلی خیلی عالی توانایی کوهنوری توی جاهای فوق العاده سخت و واقعا دشوار رو دارم و بارها و بارها جاهای بسیار سخت رو بدون هیچگونه وسیله ای رفتم…مهارتم توی کوهنوری مخصوصا کوه های صخره ای و پرشیب و واقعا سخت خیلی خوبه…بارها از جاهایی رفتم که خودمم باورم نمیشد…و تجربه ی کوه رفتن با یکی از بهترین کوهنوردای ایران رو دارم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1713 روز

    بنام خداوندی که هدایت گر ما به سمت خواسته هامونه

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان ‌همه اعضای خانواده صمیمی ام

    روز ۷۸ سفرنامه ام

    فکر کنم این فایل مهم‌ترین و بزرگ‌ترین پاشنه اشیلم هست

    و خدا رو شکر بعد گوش دادن دوباره این فایل احساس کردم که این روش جدیده داره واسم پر رنگ تر از روش گذشته خودم شده

    آگاهی همیشه قدم اوله

    من فکر میکردم وقتی مسئله ای پیش میاد به این منظور نیست که من حرکت کنم !!!

    ولی همین که اول به این آگاهی رسیدم که دلیل تضادهای من اینه که خواسته هام رو واضح و به سمتشون حرکت کنم ۵۰٪ مسیر رو رفتم

    یاد آگاهی های بچگیم یا نوجوونیم افتادم که یه جمله همیشه تو گوشم بود

    مرتب رو به جلو باش و به محض رسیدن به یه خواسته بورو به خواسته بعدی قانع نباش

    ولی در گذر زمان این باورم تحت تاثیر اطرافیان قرار گرفت ( یعنی خودم اجازه دادم قرار بگیره )

    و خدا روشکر که الان احساس میکنم نه بابا اون روش و طرز فکرم درست بود و ربطی به ناشکری و زیاده خواهی من نداشت

    ازت ممنونم استاد که بازم این آگاهی رو باد آوری کردین

    برای من یک سال طول کشیده تا به این درک برسم یا به اسن سبک زندگی که زندگیم رو تقسیم به اهداف ماهیانه هفتگی و روزانه و بلند مدت کنم

    شاید ۳ ساله باهاتون هستم ولی انقد از زندگی هدفمند دور بودم که بعد ۳ سال تونستم بهمن و اسفند هدف گذاری کنم و اونا رو تقسیم کنم به کارهای روزانه ام و

    میبینم که قبلا زندگی نمی کردم

    برگی بودم تو باد !

    اینکه قبل اینکه بخوابم ۱ ساعت واسه خودم زمان میزارم که مرور کنم روزمو و کارهای فردامو و هدف هامو و همین طور صبح رو

    همین امروز صبح به یه تضادی برخورد کردم که مدت ها بود درگیرش بودم

    با درد پریود بیدار شدم و تصمیم گرفتم امروز رو دنبال برنامه هام نباشم واسه دردم و هی داشتم غر میزدم ناخودآگاه

    بعد بازم این جمله طلایی اومد تو ذهنم

    وقت تضاد غر نه فقط تمرکز روی راه حل ، تمرکز روی راه حل ، تمرکز روی خواسته

    بعد سریع رفتم تو نت سرچ کردم که با چه چیزهای گیاهی میتونم این کار رو کنم

    و ۲ تا راه حل اومد تو ذهنم

    یکی متافیزیکی و یکی فیزیکی

    اینکه باور داشته باشم حتما نباید آدم دچار درد بشه

    و اینکه دمنوش از چیزهایی که داشتیم درست کردم و باورم نمیشه بعد ۱۵ ربع دردم خیلی بهتر شد و حالم بهتر شد

    یعنی از همین یه دونه درس بگیرم کافیه واسم

    مثلا اگه همین تمرکز نمی زاشتم روی راه حل یا چیزی که می خوام

    باید غر میزدم

    درد میکشیدم

    به

    کارهام نمیرسیدم و ….

    پس لازم هست تو زمینه های مختلف زندگیم و ابعاد مختلف که دچار تضادم همین کار رو کنم

    هر چند نیاز به تمرین داره چون ذهن ما هی می خواد برگرده شیوه سابقش باید تمرین کرد

    درست مثل مدرسه رفتن ما

    ما چون هر روز می رفتیم مدرسه و متعهدانه تمرین می کردیم تونستیم نوشتن و خوندن یاد بگیریم

    پس این قوانین کیهانی که استاد دارن اموزش میدن هم نیاز به تمرین متعدانه هر روز داره

    یه جمله طلایی استاد

    اگه خودمون داوطلبانه و با سرعت به سمت خواسته های جدید بریم کمتر دچار فشار جهان میشیم

    همین یکی رو تو زندگیمون به کار ببندیم

    از خیلی از مسایل ناخواسته دور میشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1264 روز

    به نام خدای بخشایشگر💕

    روز ۷۸ سفرمن

    یکی از دغدغه های سالهای اخیر من دنبال سلامتی بودن بود ولی الان میفهمم که خواسته ام با عملم برای رسیدن به سلامتی باهم نمیخوند و با کوچکترین تضاد(بیماری)من کاملا به هم میریختم اما باشنیدن چندباره این فایل به وضوح خواسته ام یعنی سلامتی رسیدم و فهمیدم که باید باور سلامتی رو در خودم قدرتمند کنم و اگه به تضادی برخوردم واکنش من این باشه که در کمترین زمان ممکن به احساس خوب برسم و از اون تضاد به نفع خواسته ام استفاده کنم.

    در این مدت که با استاد و دوستان عزیز در این سایت آشنا شدم خیلی نسبت به قبل بهتر شدم و میتونم خودم رو حداقل از احساس بدی که قبلا شاید چند روزی درگیرش میشدم خارج بشم و شاید در کمتر از یکساعت در بدترین حالت خودم رو به احساس خوب نزدیک کنم،امیدوارم با کمک الله و استفاده از این سایت بینظیر به خواسته هام برسم و در مسیر تغییر و موفقیت ثابت قدم بمونم.

    از خداوند برای همه دوستانم تنی سالم و روانی شاد خواستارم🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    زهراهنرمند گفته:
    مدت عضویت: 1691 روز

    بنام خدای مهربون

    روز۷۸

    تضاد میاد تا بفهمم در چه مسیری هستم ، خواسته یا ناخواسته ؟! اگه قانون رو بدونم متوجه میشم جهان از این طریق میخواد منو راهنمایی کنه تاراهمو پیداکنم .تضاد ارزشمنده .موقعیکه به مشکلی برمیخورم میتونم روی اون ناخواسته تمرکز کنم در این صورت جز بدبختا هستم وجهان مشکلات بیشتری رو سر راهم میزاره ؛ اما وقتی درک کنم که چرا این ناخواسته بوجود اومده میتونم تمرکزو توجهم رو بزارم رو اهدافم و هرر روز بهتر از دیروز باشم . اگه هر روز در حال پیشرفت باشم با ناخواسته کمتری مواجه میشم و نیازی نیست جهان بهم بفهمونه که چطور رفتار کنم .واقعا تو زندگیم همینطور بوده مواقعی که میدونستم چی میخوام و در جهتش اقدام کردم همه چی خوب بوده ؛ ولی تا از مسیر منحرف میشم بهم سیلی میزنه و فشار میاره که زودباش مسیرتو پیدا کن و برو به راه راست وگرنه که بد میبینی ! واقعا این قانون فراره …. هر لحظه باید به خودمون یاداوری کنیم قوانین و ….اینطوری نیست که چون من مدت عضویتم به نسبت بالاهست پس دیگه علامه شدم استاد شدم ، نه …..از این خبرا نیست !! جهان هرررر لحظه داره به فرکانسهام جواب میده اینطوری نیست که به فرکانس های ماه های قبل جواب بده .هر لحظه توبه شکستی باز ا .قشنگی خدا به همینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مژگان گفته:
    مدت عضویت: 2311 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه دوستان

    روز هفتاد و هشتم از سفر من

    ✍🏻زندگی من الان پر از تضاده ولی همین که فهمیدم و درک کردم که طبق قانون تضادها اومدن تا به وضوح برسم که چه خواسته ای دارم دیگه نگرانی هام کمتره و تمام تمرکزم رو میزارم روی توجه به خواسته م

    ✍🏻یه حس امید یه شور و شوق خاصی دارم که همش بخاطر درک قوانینه بخاطر کمی بهتر شدن رابطه م با خداست

    الان من فقط باید هدف هامو دقیق مشخص کنم و به قدم های کوچیک تقسیمش کنم و برنامه داشته باشم برای رسیدن بهش

    من فقط کارم اینه روی خودم کار کنم و برم سمت زیبایی ها تا به پیشرفت خودم و جهان کمک کنم.

    ❤️استاد خدا بهتون خیر و خوبی بی نهایت بده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1568 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    استادهروقت این فایلومیشنوم بیشترعاشق تضادام میشم اصن منه قبل از شناخت قانون کجا واین منه جدید کجا بخداتضادی ک این دوماه پیش باش روب روه شدم بدترین تضادزندگیم ازنظرمنه قبلی بود اما ب لطف رب واموزشهای شما اصلان برام مثه یه سرسوزن بوداصن انگارنبود اینقدردرآرامش بودم درحس خوب بودم اصن انگاروجودنداشت همش بخاطرش شکرگزاری کردم چون بهم تواناییمونشون دادک درشرایط سخت میتونم چ کارایی بکنم

    واینک میدونستم لبخاطر خودم ب وجوداومده وخیلی خیلی برام برخوردباهاش راحت بود وهمه بم میگفتن توبخیالی تو دلت گندس تواصن سردی تو نمیدونی زندگی ینی چی بلدنیستی زندگی کنی نمیدونستن ک اتفاقا دارم زندگی میکنم اونم ب روش قوانین رب وجهان

    پاداشش هم خدابهم داد ورود ثروت ونعمت فراوان ب زندگیم الهی شکرت

    همه چیز ب کنترل ذهن دربرخوردباتضادبرمیگرده

    نگاهمون ب تضاد نتیجشوبرامون مشخص میکنه ومن نتیجه اون تضادروبرای خودم اینقدرقشنگ خلق کردم ک مریم گذشته عمرامیتونست اینکاروکنه

    چقدرخوشحالم ک ربم منوسمت شماهدایت کرد😍

    درپناه الله یکتاشادوپیروزموفق باشید😍🥰😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    افسانه گفته:
    مدت عضویت: 1619 روز

    بنام خدا

    سلام

    روز۷۸روزشمار

    خداروشکر بابت این فایل عالی

    خداروشکر بابت امروز

    خداروشکر بابت بودنم توی این سفرنامه

    خداروشکر بابت این سایت بهشتی

    خداروشکر بابت احساس فوق العادم

    خدایا عاشقتم شکرت که توی تک تک لحظاتم هدایتم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2887 روز

    روز ۷۸

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته و تمامی اعضای نازنین این سایت

    من امروز شروع کردم و با کمک روش اهرم رنج و لذت میخوام باور قربانی رو ترک کنم و باور خالق بودن خودم رو تقویت کنم و عزت نفسم رو رشد بدم. اینکه امروز تصمیم گرفتم فایل ۷۸ رو گوش بدم درحالیکه روزهای قبل نشد من این همزمانی را به فال نیک میگیرم

    این که مانند گذشته که با کوچکترین تضادی احساس ناخرسندی و عدم رضایت میکردم رو کنار بزارم و نگاهم رو به تضاد ها و مسائل پیش روم تغییر بدم و این خاصیت دنیا رو خیر بدونم خیری که میخواد ما رو رشد بده.

    من متوجه شدم اگر مدام غر بزنم و فقط رو ناخواسته تمرکز کنم و خودم رو ناراحت کنم و نقش مظلوم و قربانی بگیرم دنیا م زیباتر نمیشه برعکس من باید از زاویه ای به مساله نگاه کنم که حالم رو بهتر کنه و من رو رشد بده‌. خیلی از مسائل فقط برای این هستند که ما خواسته هامون برامون واضح شه. من رو یه تضاد کوچک تست کردم و با خودم گفتم خوب من ازین موضوع امروز ناراحت بودم و این تضاد کوچک چه خواسته ای رو برام واضح کرد و چه قدم های می تونم در جهت رسیدن به خواسته م انجام بدم؟

    من متوجه شدم که من میخواستم از اجناس با کیفیت استفاده کنم وقت بیشتری در منزل برای خودم داشته باشم و بتونم رو کسب و کارم تمرکز بیشتری بذارم

    من از خودم پرسیدم خوب من چه اقدامی در حال حاضر میتونم برای رسیدن به این خواسته(خرید اجناس با کیفیت) بردارم؟ من باید مولد ثروت باشم و روی باورهای مالی ام کار کنم و همچنین من نیاز دارم روی عزت نفس و باورهای لیاقتم کار کنم و …

    وقتی به این شکل به مساله نگاه کردم اون تضاد برام کوچک شد و دیگه اصلا از اینکه اجناس نامرغوب و قیمت پایین خریداری شده بود غمگین نبودم. در حالیکه پیش تر خیلی تمایل داشتم تو این شرایط خودم رو قربانی نشون بدم‌ درد و دل کنم و حتی دنبال مقصر بگردم. ار خداوند شاکرم که امروز این آگاهی های ناب و بسیار ارزشمند رو شنیدم در حالیکه قبلتر هم این فایل گرانبها رو گوش داده بودم اما هیچ وقت اینجوری نشنیده بودم. از استاد عزیز خیلی ممنونم که این آگاهی ها رو رایگان در اختیار ما قرار دادند آگاهی های بسیار ارزشمند و گرانقیمت. همین فایل یه محصول بود و کلی درس ناب برای من داشت خیلی خیلی متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    سلام استاد عزیزم

    چقدددر این فایل بینظیر بود و از شما سپاسگزارم

    یجوری شدم که تا کمی میخواد احساسم بد شه با تمام وجودم خودمو مجبور میکنم که احساسم خوب شه انگار برام یه زنگ خطره

    این فایل رو شنیده بودم اما ایندفعه کاملا جمله های متفاوت و جدیدی شنیدم درکم بیشتر شده بودم

    تضاد زمانی پیش میاد که ما نمیدونیم دقیقا چی میخوایم اگه میدونستیم و در حال حرکت براش بودیم که تضادی پیش نمیومد

    دنبال حل مسئله م برای خواستم که از طریق تضاد متوجه شدم بودم که هدایت شدم به یکی از مصاحبه های هادی ساعی که اینجا یه قسمتاییش رو براتون میذارم

    ^

    همان روز که مبارزه ام تمام شد و به مدال برنز سیدنی رسیدم در مصاحبه ای که بعد از مبارزه داشتم گفتم که مدال طلای المپیک آتن را می‌گیرم. تمام تلاشم را گذاشتم اگر طلای جهان را هم می‌گرفتم به آن به عنوان مبارزه تدارکاتی برای المپیک نگاه می‌کردم که خوشبختانه طلا گرفتم. ورزشکاران برای حضور در المپیک باید متفاوت باشند و برنامه های خوبی داشته باشند خصوصا یک سال مانده تا المپیک شرایط ویژه است.

    در آن المپیک شرایط خاص بود و تمام فشارها راتحمل کردم و می‌دانستم اگر به المپیک بروم و مدال نقره هم بگیرم چون طلای المپیک را در کارنامه داشته ام، همه می گویند که هادی ساعی باخت. حتی یکی از دوستانم به من گفت نرو. تو طلای المپیک را داری و اگر نتیجه نگیری بازنده ای. اگر ۱۰ بار هم قهرمان المپیک شوی در نهایت به تو می‌گویند قهرمان المپیک. او را فرستاده بودند که من را برای نرفتن به المپیک مجاب کند. یادم هست که در حیاط فدراسیون ایستاده بودم و یک کتاب در دستم بود در آن کتاب نوشتم “اینجانب هادی ساعی تعهد می‌کنم که در المپیک پکن شرکت می‌کنم و مدال طلا می‌گیرم اگر نگرفتم من را حتی به عنوان تماشاچی تکواندو نخواهید دید”.

    نوشته‌ام را تاریخ و ساعت زدم و امضا کردم. حتی به دوستم گفتم اگر باختم در تلویزیون آن کتاب را نشان دهید البته اگر بردم هم نشان دهید. بعد از اینکه اعلام شد در وزن ۸۰- کیلوگرم اعزام خواهند داشت حتی به من می‌گفتند که در ۸۰- آسیب می‌بینی و نباید بروی. بعد انتخابی زدم و همه را بردم و مجبور شدند من را به مسابقات کسب سهمیه ببرند و من نیز طلا گرفتم. حتی مدال برنزم و سهمیه المپیک که قطعی شد گفتند که به سهمیه رسیدی و مبارزه نکن اما من گفتم باید طلا بگیرم زیرا عادت ندارم روی سکوی پایین تر بایستم.

    در زندگی از دو چیز متنفرم؛”مدال نقره و برنز”

    در زندگی ورزشی از دو چیز متنفر بودم این که دوم و یا سوم بشوم. اگر این اتفاق می افتاد چند روز خوابم نمی‌برد. همیشه حاضر بودم که اوت شوم اما به مدال نقره و برنز نرسم. اعتقادم این است که نفر دوم و سوم روی سکو می ایستند که کار نفر اول جلوه کند. اگر تنها نفر اول روی سکو برود نمای قشنگی ندارد. حتی بعد از بازگشت از مسابقات کسب سهمیه، انتخابی گذاشتند این در حالی است که همه جوره حق من بود زیرا بیشترین مدال از المپیک آتن تا پکن را من بدست آوردم و سهمیه را نیز من کسب کردم.

    از خدا خواستم اگر طلا نمی‌گیرم به المپیک نروم

    به حرم امام رضا (ع) رفتم و دعا کردم و از خدا خواستم که اگر در ایران قرار است ببازم و یا به المپیک رفته و مدال نقره بگیرم، اتفاقی بیفتد که به المپیک نروم، اما وقتی پا به المپیک گذاشتم خیالم راحت بود که طلا می‌گیرم. حتی زمانی که از حریف ایتالیایی در فینال عقب بودم با خیالی آسوده ادامه دادم و انگار در مسابقات قهرمانی کشور مبارزه می کردم و می‌دانستم طلا از آن من است. در تکواندو به دلیل محدودیت ورزشکارها هر دو وزن یکی شده بود و به جای هشت وزن المپیکی چهار وزن شد. برخی از رقبا کسانی بودند که با آنها مبارزه نکرده بودم.

    یعنی این تضاد برای هادی ساعی[برنز گرفتن در اولین دوره حضورش در المپیک]انقد درداور بود که با تمام وجودش خواست که طلا بگیره که دو المپیک بعدی هم تونست

    یعنی توجهش نرفت روی ناخواسته ش چرا برنز گرفتی بی عرضه

    چرا اینجوری شد اصلا …

    از این تضاد درس‌گرفت خواستش واضح شد انرژی گرفت و این انرژی صرف خواستش و کار کردن بهتر روی خودش کرد تا بتونه در المپیک بعدی برنزش رو تبدیل به طلا کنه که موفق هم شد تبریک میگم بهش👏🏻👏🏻👏🏻

    یا بعد از اینکه طلا گرفت نیومد بگه دیگه بسه طلا گرفتم شاید دیگه نگیرم نه بازم هدف داشت و انجامش داد و بازهم تونست طلا بگیره باوجود اینکه اطرافیانش میترسیدن،اون اونقد به خودش مطمئن بود که به قول خودش میدان المپیک براش مثل یه مسابقه کشوری بوده.

    یه راه حل بهتون میدم اول اینکه حواستون باشه که بدونین دقیقا چی میخواین یعنی قبل از اینکه جهان دست به کار شه شما خودت آگاهانه برو ببین چی میخوای یا چه کاری هست که باید انجام بدی

    من دوره عزت نفس رو ندارم ولی دیدم که بچه ها میگن در این دوره یه تمرین هست که باید کارهای به تعویق افتادت رو در اولین فرصت بری انجام بدی و حالا میفهمم چرااا و چقد این تمرین بینظیییرههه

    خودت انجام بده قبل ازاینکه جهان مجبورت کنه

    یعنی همیشه وقتی نمیدونم باید چیکار کنم با خودم میگم ریحانه اینجا تو این وضعیت بمونی جهان با تضاد مجبورت میکنه کاری انجام بدی پس خودت پاشو فکر کن ببین باید چیکار کنی هدفت چیه و چه قدمی میتونی امروز براش برداری

    بچه ها به تضاد مثل یه داستان نگاه کنین

    یعنی این داستان شیرین اتفاق افتاده تا شمارو هدایت کنه که بهتون کمک کنه و الان تموم شده رفته حالا شما باید به فکر حل مسئله باشه مثل یه فیلم خخ خیلی باحاله

    خلاصه به قول خودتون تضادها دوست ما هستند

    تا حرکت نکنی سریع میاد کمکت کنه هلت میده که پیشرفت کنی

    فقط یادت نره که اینجا باید به فکر خواستت باشی اگه اینو نمیخوام پس چی میخوام؟

    ناخواسته رو ولش کن

    هرجور شده با خودت صحبت کن

    از خودت بپرس چه درسی چه پیامی برای من داشت سعی کن دیدگاهت رو اونقدی بتونی تغییر بدی که بتونی حتی سپاسگزارش باشی

    مثلا خداروشکر که با تاکسی یا ..به مشکل برخوردم برام اذیت کننده بود

    تا یادم آوردی و واضحش کردی برام که من یه ماشین میخوام برای خودم تا راحت تر باشم برای جابه جایی و مستقل تر بشم آزادیم بیشتر بشه و خیالم ازاین بابت راحت باشه

    و بااین کار به پیشرفت خودم و جهان کمک کنم

    و یا حالا هراتفاق به ظاهر بد دیگه…

    بسیار بسیار از شما سپاسگزارم استاد جان❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 848 روز

      سلام ریحانه ی عزیزم

      خدا رو شکر میکنم دوستان ارزشمندی همچون شما دارم و میتونم ازتون یاد بگیرم

      خدا رو هزاران بار شکرت که دارم به وضوح احساس میکنم مدارم یه درجه از قبل بالاتر رفته

      تضادها هستن، کمتر از گذشته، ولی اینبار من شکر گزارتر و ارام تر از قبلم

      من اگاهانه رویم رو به سوی خواسته هایم میکنم

      درموردشون مینویسم و شکرگزاری میکنم و زندگی من صدها برابر بهتر از قبله، با وجود تضادهام

      تضادها خواسته هامو واضح میکنه برام

      خدایا شکرت که بهم یاداوری کردی سلامتی چقدر ارزشمنده و بیشتر و بیشتر باید بابت سپاسگزارت باشم

      خدایا شکرت که هر روز بهم نشون میدی چقدر خانومهای زیادی رو میبینم که رانندگی میکنن و با ازادی هر جا دلشون میخواد میرن

      خدایا شکرت به خاطر روزهای پاکیزه و فراوانی، که از همه سمت و در هر لحظه وارد زندگی من میشود

      خدایا شکرت که من و تمام بندگانت رو بی منت روزی میدهی

      خدایا شکرت به خاطر پاهای سالمم

      خدایا شکرت به خاطر نعمت ارزشمند سیر شدن بعد از خوردن غذا

      خدایا شکرت به خاطر نعمت اینترنت عالی

      خدایا شکرت برای سایت استاد عباسمنش و دوستان ارزشمندم

      خدایا شکرت به خاطر نعمت ارزشمند خواب عالی و کافی

      خدایا شکرت به خاطر خونه عالی مون و باد خنک کولر

      خدایا شکرت به خاطر اجاق گاز عالی ام

      و هزاران نعمت دیگرر که بی پایان است در زندگی ام و هر روز بیشتر و بیشتر بهم میدی

      سپاسگزارم، سپاسگزارم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: