چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیم - صفحه 23
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-01-21 20:58:202021-12-13 04:54:04چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
واااای عجب فایلی بود ،و البته نشانه ی همین امروز من که خیلی دوباره گیج و سر در گم بودم،
خدایا بی نهایت ازت ممنونم که تو همون لحظه که فکر میکنم تو نیستی ،دقیقا هستی و هدایت میکنی،
استاااااااد این عجب فایلی بود،تصویری داشتم میدیدم تو خلوت خودم،به جرعت میتونم بگم بعد از دو سالو خورده ای با شما بودن ،تازه همین الان 0/0000000001 این قانونو تازه بهش شناخت پیدا کردم،
صادقانه میگم که من بارها این قانونو از زبون شما هم تو فایل ها هم تو دوره ها شنیده بودم اما اصلن نشنیده بودم چون هیچ وقت آگاهانه از این قانون استفاده نکردم،نا آگاهانه استفاده کردم اما آگاهانه نه،
استاد وااااقعا ازتون ممنونم شما بی نظیرید و خداوند واقعا بهتر از این نمیتونست منو هدایت کنه،
چقدر این قانون فراره ،چقدر قانون اصلی فراره،واقعا،
.
.
.خب اول من یک بار این قانونو برای خودم توضیح بدم:
خداوند یکتا و مهربان یک قانون بسیار کاربردی و جالب رو در این جهان وضع کرده اون اسمش قانون وضوح از طریق برخورد با تضاد هستش،
یعنی چی؟
یعنی ما با توجه با اتفاقاتی که در پیرامونمون داره رخ میده با توجه به دو قطبی بودن همه چی،و تنوع اتفاقات و رخداد ها،به یه سری چیزها لبخند میزنیم و خوشمون میاد به یه سری چیز ها اخم میکنیم و ترش میکنیم و بدون میاد،
در واقعا در این جهان مادی ما هم بالا داریم هم پایین،هم خشکی داریم هم دریا،هم زیبایی داریم هم نازیبایی،هم شور داریم هم شیرین،هم تلخ،هم کارگری تو معدن داریم،هم کشیدن نقاشی زیر باد کولر،هم گرسنگی داریم هم سیری،هم جوانی داریم هم پیری،یعنی همههههه چی داریم،
خداوند مهربان به ما این اجازه رو داده که وقتی به ناخواسته یا تضادی برخورد میکنیم خواستمون مشخص بشه و ازش بخواهیم که مارو به سمت خواستمون هدایت کنه یا خواستمون به سمت ما هدایت کنه یعنی کار ما فقط درخواست کردنه،
بعد از برخورد با تضاد حالا باید بریم سراغ قانون اصلی ،
ما در جهانی زندگی میکنیم که در هر لحظه داره پاسخ میده به فرکانس های ما،فرکانس های ما چطور به وجود میان؟با توجه کردن به موضوعات مختلف حالا میتونه با فکر کردن باشه با نوشتن باشه با خوندن باشه با شنیدن باشه با دیدن باشه،در نهایت ما داریم در هر لحظه به یک سری موارد توجه میکنیم و در مورد اصل و اساس اون چیز درخواست ارسال میکنیم،حالا از کجا بفهمیم که داریم خواستمونو به خداوند ارسال میکنیم؟از احساسمون،اگر احساسمون خوبه یعنی روی خواستمون تمرکز کردیم توجه کردیم و داریم درخواست درستی رو ارسال میکنیم،اکر احساسمون بده یعنی داریم به جهان در خواست میکنیم که ما از این جنس اتفاق بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون کن،
،
پس نتیجه:
ما وقتی به یک ناخواسته یا تضادی بر میخوریم،خیلیییییی باید شکر گذار باشیم،بگیم خدایااااااا شکرت که خواستمو واضح کردی ازت ممنونم،و بیایم تو دفترمون بنویسیم که خدایا شکرت من به این مورد نادلخواه برخوردم که دوستش ندارم باهاش حال نمیکنم،و حالا بیام بنویسم که خب حالا من میخوام اینطوری باشه به این شکل باشه،تااااا میتونم در موردش بنویسم در موردش صحبت کنم تااااا به احساس خوب برسم تجسمش کنم،در موردش صحبت کنم ،و اون وقته که ما داریم در مسیر درست حرکت میکنیم ،و وارد مدار بعدی میشیم که به سمت خوشبختی بیشتر حرکت کنیم،
،الحقو والانصاف من هیچ وقت تو زندگیم این کارو نکردم،یعنی هرجایی هم که به تضاد برخوردم تو بهترین حالتش 40 50٪ غر زدم،با خودم در موردش صحبت کردم با دیگران در موردش صحبت کردم، و بعد از دل اون تضاد بیرون اومدم و به سمت خواستم حرکت مردم،که همین کار موجب شده که تو موارد بعدی با اینکه خیلی بهتر از قبل بوده ولی بازهم نشانه های همون تضاد قبلی توشون بوده،
خب حالا به گذشته کاری نداریم،
الان که به لطف خداوند یکتا که همین الان هدایتم کرده که یک بار دیگه این قانونو درست بشنوم و بشناسمش،و خدارو شکر که من این هدایت خداوند رو دریافت کردم،بیام از همین الان و امروز سعی کنم سعی کنم به همین شکل عمل کنم،با چه باوری،با این باور که اگر من توجهمو ببرم به سمت اون چیزی که میخوام و سعی به احساس بهتری برسم صددددد در صدددددد من به زودی خواستمو تجربه میکنم،
من واقعا ناآگاهانه بارهااا و بارهاااا چیزهایی بوده که خوشم نیومده و ناآگاهنه به خواستم توجه کردم و لذت بردم و به سمتش هدایت شدم،بخدا راست میگم،خیلییی هست خیلیییی موارد هست،
و چقدر عالی میشه چقدر عالی میشه که من بیام آگاهانه بدون اینکه اصلن بگذارم برم تو احساس عمو افسردگی و ناراحتی،بیام با خوشحالی تمام خداوند رو سپاسگذاری کنم،ازش تشکر کنم،و بیام بنویسم که چی رو میخوام میخوام به چه شکل تجربش کنم،و اصلن به چگونگیش کاری نداشته باشم ،و مثل هزاران مورد قبلی که من رو خواستم توجه کردم و به سمتش هدایت شدم این بازهم میشود،
و این جا حس میکنم که یک مورد اساسی هست که از طرف من باید انجام بشه،اینکه با ایمان و توکل به خداوند حرکت کنم و اقداماتی که با شرایط فعلی من سازگاره رو انجام بدم یا کارهایی که دیگه نباید انجام بدم رو آروم آروم حذف کنم،تا شرایط جدیدی که میخوام رو تجربه کنم،
عجب قانونی،
ولی واقعا فرّاره،هم این قانون هم قانون اصلی،
.
بیام چندتا مثال بنویسم و حلش کنم تا برام قابل درک تر بشه:
.
خب یک سالی هست که آموزش بوکس رو به صورت خصوصی و نیمه خصوصی شروع کردم،خدارو شکر اون اوایل تمرکزم روی نکات مثبت کار بود و هر روز شکر گذار شاگردانی بودم که خداوند پس از دیگری برای من میفرستاد،
بعضی شاگرد ها بودن که خیلی منظم میومدن سر کلاس و تمرین میکردن و تعداد خیلی محدودی هم تا منظم بودن و حالا به هر دلیلی بعضی جلسات رو نمیومدن,اوایل یکم ناراحت میشدم،بعد سعی کردم دیدگاهمو تغییر بدم و خب نتیجه هم بهتر شد یعنی زمان های بیشتری کلاسهام کامل برگذار میشد و چندین شاگرد متعهد داشتم که سر تایم سر کلاسشون حاضر میشدن،و سعی میکردم که به اون هایی که نامنظم میومدن توجهی خیلی نکنم،
خب تو همین مورد من به اندازه ای که تونستم تمرکز کنم رو شاگرد های متعهد و منظم به همون اندازه از اون جنس شاگردها تو کلاسهای بیشتر شد،و هرکجا هم که غر زدم و عصبانی شدم و احساسمون بد کردم از اون جنس شاگردهای نامنظم بیشتر میشدن،دقیقااااا همین اتفاق میفتاد،
بعد دیگه شاگردهام خیلی زیاد شدن به لطف خدا که من از صبح تا ساعت 4 بعد از ظهر یه کله شاگرد میومد و من آموزش میدادمشون و میرفتن،
یه انگیزه خیلی بالا برای این کار داشتم وگرنه واقعا خسته میشدم اگر دلیلی برای انجام اینکار نداشتم،و اون ه افزایش درآمدم و پرداخت بدهیم بود،و هیچ ایده ی دیگه ای رو تو اون لحظه نمیتونستم انجام بدم چون میترسیدم همین هم از دست بدم،و خب به لطف الله بعد از اینکه بدهیم پرداخت شد به شدت بی انگیزه شدم برای بحث آموزش ،
چون من خودم مبارزه میکنم و واقعا هیچ کسی رو متعهد تر از خودم تو تمرین ندیدم،من بدون مربی جوری تمرین میکنم که انگار شصتا مربی بالا سرم وایستادن یا منو کنار میکنن،هرگز نشده روزی تمرینمو انجام ندم ،برای همین خیلی بهم بر میخورد که یه نفر میاد سر تمرین یا مثلاً اهمیتی نداشته باشه براش کلاس و اصلن دیگه داشتم خسته میشدم و نمیتونستم روی خودم تمرکز کنم،و اومدم یکی یکی ایده هایی که میومد رو اجرایی میکردم،
اومدم اعلام کردم که من ماه آخری هست که توی این باشگاه فعالیت میکنم و از ماه آینده توی اون یکی باشگاه کلن دوتا سانس یکیش عمومی و یکیش نمیشه خصوصی برگذار میکنم هرکس دوست داشت بیاد(چون اون باشگاه یک فضای بزرگ با رینگ اختصاصی و همه امکانات در اخیارمه و این طرف رینگ بوکس وسط سالن بدنسازی بود و فضای آموزش بیشتر از 6 نفر رو نداشت،)،با اینکه اینطرف داشت هر روز بهتر میشد و شاگردها بیشتر میشدن،و خب پولی هم که بابت کلاس نیمه خصوصی میگرفتم خیلی بیشتر از کلاس عمومی بود،و لی کلن خواستم این بود که زمان کاری کمتر ،آموزش راحت تر،و درآمد بیشتر،و تمرکز روی خودمم بیشتر،
خلاصه همینطور شد و من بعد از 9 ماه آموزش تو اون باشگاه قبلی و رسیدن به نتایج عااالی ،کلن همه چیز رو اونور کنسل کردم و اومدم به باشگاه جدید با فضای بزرگتر و اختصاصی تر،
خب کار مسلما راحت تر شد و تمرکزم روی خودم بیشتر،ولی هنوز درآمدم راضی کننده نیست،
اونم حس میکنم که من کلن نمیخوام این کارو انجام بدم،چون هرچی میخوام درخواست افزایش شاگرد رو به خدا بدن احساسم بد میشه،میگم اصلن من برا چی باید این کارو انجام بدم،و از اون طرف هم به این ناخواسته برخوردم که پول کل شاگردها رو که تازه 60 باشگاه 40 به من میدم جمع میکنن و آخر ماه و حتی بیشتر یعنی تا دهم هر ماه طول میکشه که این مبلغ به حسابم واریز بشه،
خب من دقیقا همین دوسه روزه هی دارم به این موضوع فکر میکنم و یه جاهایی هم تمرکزم میره رو ناخواسته به جای خواسته،
که امروز واقعا گفتم خدایا هدایتم کن،
و هدایتم کرد،
و من باید بیام دقیقا بنویسم که چی رو میخوام و به سمتش حرکت کنم،
خب چندتا سوال از خودم دارم که بپرسم:
1-من چی رو میخوام تو این لحظه؟
من میخوام خودم بوکسر بسیار حرفه ای بشم میخوام تو بازی های حرفه ای شرکت کنم،میخوام قهرمان بوکس حرفه ای تو جهان بشم،میخوام بابت هر مسابقم کلی پول دریافت کنم،میخوام اینقدر درآمد داشته باشم که با خیال راحت و تمرکز بالا،تمرکز بزارم روی خودم روی بهبود مهارتم تو بوکس،روی تمریناتم و روی مبارزاتم،
2_خب اصلن تو دوست داری آموزش بدی؟
نه آموزش دادن خیلی خستم میکنه ،فان هست،ولی خیلی خستم میکنه،و یه جورایی رویای اصلی من آموزش دادن نیست یا مثلاً استاد شدن نیست،رویایی اصلی خودم مبارزه کردن تو بوکس حرفه ای و حرفه ای گریه ،و البته عاشق رهبری هم هستم ،حالا این رهبری میتونه رهبری بیزینس باشه،رهبری تو مسیر علایق خودم باشه ،
3-خب اگر بخوای کنار تمریناتت آموزش هم بدی دوست داری چطوری باشه؟
.
.
.
و این سوالاتی هست که الان میخوام برم تو دفترم بنویسم تا به وضوح برسم و تمرکزم رو بگذارم رو خواستم و به احساس خوب برسم و اقداماتی هم که بهم الهام میشه رو انجام بدم به امید خدا،
خدایا شکرت،استاد ازت ممنونم واقعا،شما بی نظیرید که اینقدر در مسیر شناخت قوانین حرکت کردید و به این درک و آگاهی رسیدید و دارید عاشقانه برای ما توضیح میدید ،
سعی میکنم بیشتر آگاهانه از این قانون استفاده کنم و بیام از نتایجش بنویسم تا هم به خودم و هم به دوستانم در جهت رشد جهان کمکی کرده باشم،
باز هم سپاسگذارم از خداوند،از شما استاد عزیز و از تمام دوستانم در این سایت الهی
سلام علی اقای گل
چقدر خوب نوشتید از تضادها که اهرمی هستند برای حرکت به سمت خواسته ها
هر کسی در زندگیش با مسایلی روبرو میشه که احساسش رو بد میکنه، ولی دلیل اینکه ما اینجاییم اینه که اگاهانه با وجود ناخواسته ها، خواسته هامون رو با وضوح بیشتری درک کنیم و سپس با خوب کردن اگاهانه احساسمون که با توجه و تمرکز روی نعمتهایی همین الانمون و با سپاسگزاری بابتشون، بهش میرسیم، بیشتر و بیشتر خواسته هامون رو تجربه کنیم و لذت ببریم از این مدت محدودی که در اختیارمون گذاشته خدا، و با تمرکز روی زیبایی ها هم در دنیا نیک زندگی کنیم و هم در اخرت
دو قطبی بودن، خاصیت و ویژگی این جهان مادیه
کار ما، مهمترین کار ما، دیدن زیبایی ها و تمرکز اگاهانه رو نعمتها و خوبیهاست، تا احساسمون خوب بشه، تا ارام بشیم و وقتی ارام باشیم قدم بعدی گفته میشه و با عمل به الهامات ساده و اسان و کاربردی، قدم به قدم زندگی دلخواه خودمون رو خلق میکنیم
سپاسگزارم از کامنت عالی تون برادر عزیز و گرامی
خدا رو شکر که در فرکانس خواندن چنین اگاهی هایی هستم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
بزرگترین سپاسگذاری ما باید از خداوند قوانین ثابت و بدون تغییری باشد که ما با درک و عمل کردن به ان بتوانیم به راحتی به خواسته های خود دست یابیم. جهان متنوع و گوناگون بوده و هیچگاه نمی توانیم ان را یک دست کنیم. تلاش ما برای انجام این کار به شکست خواهد انجامید چون با قوانین الهی مغایرت دارد. در جهان باید همه نوع افکار عقیده و باور و…… وجود داشته باشد. تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که توجه خود را بر روی چیزهایی قرار دهیم که دوست داریم در زندگی ما رخ دهد و جهان با وجود تضادهایش زیبا است.
اگر ما با تضادی مواجه نشویم خواسته های خود را نمی شناسیم. دو گروه از افراد وجود دارند. دسته ا ی که هنگام مواجه شدن با تضاد غر زده و شکایت می کنند و در احساس بد ناشی از ان باقی مانده و در چرخه ای از اتفاقات ناجالب گرفتار می شوند.
دسته دوم هنگام مواجه شدن با تضاد زاویه دید خود را تغییر داده و سعی می کنند به گونه ای به ان نگاه کنند که در احساس بد ناشی از ان باقی نمانده و سریعا به احساس خوب برسند. این دسته از افراد هستند که به سمت راه حل ان هدایت شده و پیشرفت خواهند کرد. اگر بخواهیم که با تضاد مواجه نشویم باید خواسته ای چالش برانگیز که نیاز است بر ترسهای بیشتری غلبه کنیم برای خود انتخاب کرده و با دانستن قوانین و عمل کردن به ان به ان دست یافته و بلافاصله خواسته بعدی را تعیین کنیم. این گونه با تضادی مواجه نشده چون خواسته های خود را به وضوح می دانیم و به سمت ان حرکت می کنیم.
تنها در دنیای پس از مرگ است که همه نعمتها در حد کمال وجود داشته و ما هرگز با هیچ تضادی مواجه نخواهیم شد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدا
تضاد های زندگی اهرمی برای رسیدن به خواسته ها
در دنیای مادی که هستیم تضاد ها به ما کمک میکنند تا خواسته ی دقیق و واضح تری را داشته باشیم.
اگر کمبود پول را تجربه میکنم یعنی به تضادی برخورد کردم که خواسته ام افزایش درآمدم است.
اگر شغل سختی دارم تضادی در من به وجود آورده است که شغل راحت تری داشته باشم.
اگر ماشین معمولی دارم تضادش داشتن ماشین با سیستم بهتر است.
اگر فروش کمی دارم تضادش مشتری بیشتر و فروش بالا است.
به شرطی که توجه داشته باشم به خواسته ام و نه مشکل زیرا مشکلات هستند تا راه درست و دقیق را برای من نشان دهند و با حل کردن مشکلات و قله های بلندتری صعود میکنم.
چیزی که خیلی مهم است موقعی است که در حین مواجهه با تضاد و مشکل چگونه عمل میکنم .خونسرد هستم یا عصبانی میشوم زیرا این موضوع به شدت فرار است و ذهن را باید تربیت کرد.
نکته ای که خیلی به من احساس خوبی داد.استاد گفتند:در شهر قم به علت خشک و کویری بودن خواسته شان سرسبزی و زیبایی بود و گفتند اومدم نوشتم مشخصات را و بعد از مدتی دقیقا آنچه که نوشتم را داشتم و این به من خیلی انرژی و انگیزه میدهدو
اهرم ساختن از تضادها
به نام خدای تضاد
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخودار
نکات این فایل:
باید همیشه به قوانین ثابت جهان هستی و استفاده درست از اونها در زندگیم فکر کنم تا خوشبختی رو تجربه کنم
باید به مسائل و مشکلات زندگیم به چشم موهبت نگاه کنم برای مشخص شدن خواسته هام
دنیای مادی بدون تضاد معنی نداره
تضادها به من میگن که خواسته ی من دقیقا چیه که توجهم رو باید روی چه چیزی بزارم
پس رفتارم من در برخورد با تضاد اینه : برعکس اون تضاد رو بنویسم در موردش فکر کنم تجسمش کنم و اون رو بسازم توی ذهنم
من اگر قانون رو بدونم با تضادهام به سمت خواسته هام حرکت میکنم
اگر من خواسته هام رو بشناسم و به سمتشون حرکت کمک با تضادهای کمتری روبرو میشم
همیشه باید هدف داشته باشم برای خودم برنامه روزانه هفتگی و ماهانه داشته باشم برای خودم
اگر خواسته نداشته باشم اوضاع برام سخت میشه
اگاهی و درک قوانین جهان سعادت دنیا و آخرت من رو تامین میکنه اگر درست ازشون استفاده کنم
با برخورد به تضاد باید فکر کنم که چه باورهایی رو باید در خودم ایجاد کنم و چه اعمالی رو انجام بدم تا به خواستم برسم
رفتار من در برابر تضاد مشخص میکنه که من تغییر کردم یا نه
سپاسگزارم
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
امروز روز 78ام از این سفره رویاییه
خدایا شکرت بابت همه چیز
خدایا شکرت که همواره به من یادآوری میکنی که سریع ترین راه رسیدن آرام آرام حرکت کردن و رعایت قانون تکامل است .
و اما این فایل زیبا و ارزشمند و پر از آگاهی های ناب یک بار دیگر ارزش تضاد رو به من یادآور شد . قانون تضاد و چقدر خوبه آدم همچین استادی داشته باشه که انقدرزیبا و مسلط به قوانین باشه و انقدر خالص و با نهایت سخاوت اونو با ما درمیون بزاره و چقدر خوبه زندگی کردن با این قوانین و آگاهی ها ، دوستان فقط درک همین قانون میدونید چقدر مارو ضدضربه میکنه ؟؟؟اصن به لطف آموزه های استاد بر خلاف تمام مطالب و استادها در حوزه ی موفقیت من واقعا با عمل و تمرین احساس میکنم هرروز دارم بزرگتر و آگاهتر و بهتر و بهتر میشم و خیلی از چیزها از نظر خیلیها که منطقیه برای من غیر منطقیه ،
مثال میزنم :خیلی ها معتقدند که شکست لازمه موفقیته و یا اگرم معتقد نباشن به این جمله معتقدن که خب طبیعیه شکست خوردن و چند بار شکست خوردن برای به دست آوردن دستاوردهای بزرگ ،و واقعا مسیر دشواری انتخاب میکنن برای رسیدن البته اگر با این ذهنیت حریف نجواهای شیطان بشن بتونم ادامه بدن ، چون ذهن قانونش اینه که از رنج فراریه و توی ذهن این افراد چون موفقیت و رسیدن بهش با رنج کشیدن و تجربه شکست و سختی جا افتاده ،برای همین با اولین شکست ها ذهن چون از رنج و سختی فراریه چنان نجوا میکنه که کلا طرف و منصرف کنه از مسیرش چون ذهن باور کرده که مسیر سختیه برا رفتن .
اما من استادی دارم که تمام فرمولهای موفقیت و در یک کلام به من آموخته «توحید»
و تمام مسیر رسیدن و درک توحید و اجراش در عمل و مو به مو با عشق به من آموخته ، استادی که به یاد من آورد که تضادهایی که بهش برخورد میکنی برای اینه که خواسته هاتو واضح بشناسی ، برای اینه که بزرگ بشی ، برای هدایت توا و توی ذهن من اینطوری جا افتاده که این یک قانونه که برای من عالیه و خواسته هامو برا من واضح میکنه .
استاد من بهم یاد داد که شکستی در کار نیست فقط درسهایی باید در طول مسیر یاد بگیریم و تجربیاتی به دست بیاریم و توی ذهن من دقیقا اینطوری جا افتاده ،وگرنه که تا الان چند بار من باید تسلیم میشدم .
استفاده من به یاد من آورد که دو نوع تسلیم شدن داریم
اولی تسلیم شدن در برابر مشکلات و تضادها و سختی های زندگی که من دوسش ندارم
ولی دومین تسلیم شدن و دوس دارم ، چون تسلیم شدن در برابر رب یکتاییه که جهان و داره مدیریت میکنه ،خدایی که برگی بدون اذنش به زمین نمی افته ،هنوز کار دارم تا همین یه مورد و درک کنم بماند بقیه ، تسلیم در برابر نیرویی که وقتی تو جنگلی گم شدم و دید ندارم اون سوار هلیکوپتر از اون بالا منو قادره قدم به قدم هدایت کنه ، تسلیم بودن در برابر نیرویی که آتش و برابراهیمش گلستان میکنه ، به شرط ایمان ابراهیم
تسلیم در برابر نیرویی که مریم رو بدون رابطه با شخصی قادره باردار کنه و از طریقش پیامبرشو برای هدایت ما بفرسته
تسلیم در برابر نیرویی که به عیسی قدرت تکلم در گهواره میده
تسلیم در برابر نیرویی که موسی رو از دریا گذر میده و در کاخ پادشاهی اونو رشد میده
تسلیم در برابر نیرویی که قادره از یک چوپان پیامبری بسازه که بدون سواد با قرآنی که از طریقش نازل میکنه مومنان و هدایت کنه به شرط خواست محمد
تسلیم در برابر نیرویی که مردم رو بدون اینترنت و تبلیغ دور پیامبرش قادره جمع کنه و دلها رو شیفته ی پیامبرش کنه ،به شرط بودن پیامبر در مسیر توحید
تسلیم در برابر نیرویی که به تمام اسرار عالم آگاهی داره
تسلیم در برابر نیرویی که تمام جوابهای عالم رو داره
تسلیم در برابر نیرویی که در قرآن میفرماید :علم ما هم به گذشتگان و هم به آیندگان شما احاطه کامل دارد ،
یعنی همون خدایی که دریا رو مسخر پیشینیان و ما کرد برای استفاده از نعمتهاش ،همون خدا قادره به برادران رایت بگه که هواپیما بسازن
همون خدا قادره فورد رو هدایت کنه تا ماشین بسازه ، همون خدا قادره ادیسون و هدایت کنه تا لامپ رو اختراع کنه چیزی که هیچکی بهش فکر نکرده بود و بدون الگو به شکل یک رویا در ذهن بنده اش برای اختراعی جدید درمیاد ، همون خدا قادره ایلان ماسک رو هدایت کنه به سمت دستاوردهای بزرگ ، واقعا چرا فک میکنیم بعضی کارها و اون نمیتونه انجام بده؟؟؟؟چرا فکر میکنیم بعضی جواب هارو نداره؟؟؟ در حالی که تمام قرآنش داره میگه به من ایمان بیارو خدایی کن ،مگه میشه خدا یه سنگی خلق کنه و نتونه بلندش کنه یا براش سنگین باشه؟؟؟چرا فکر میکنم اون علم بعضی چیزا رو نداره؟؟؟خدایی که در قرآن میفرماید :من به پیدا و پنهان جهان هستی آگاهم اونوخ جهانی که خودش خلق کرده رو نشونه از پس مدیریتش بربیاد و از پس جواب دادن به سوالهای من و هدایت من که به نظرم بچه بازیه ، خدایی که خورشید رو هر لحظه داره مدیریت میکنه و اگه خورشید یک سانت بیاد سمت زمین ذوب میشیم و اگه یک سانت دور بشه یه میزنیم ، اونوخ هدایت کردن من به سمت خواسته هام و دادن جواب سوالاتمن و هدایت من به سمت خواسته هام کاره سختیه براش ؟؟؟ خدایی که صدها میلیارد کهکشانی که بشر بهش رسیده تا به اینجارو داره مدیریت میکنه براش سخته مثلا به من ماهی 20میلیارد برسونه؟؟؟به نظرم بچه بازیه این کار روم نمیشه بگم انقد عدد از بس که خدای من بزرگه و اجابت میکنه منو
خدایی که کیهان رو داره مدیریت میکنه و بعضی سیارات رو میلیمتری مدیریت میکنه ،و جالبیش اینه که میفرماید نگهبانی و مدیریت اینا برای من آسونه ههههههه الله اکبر ،
خداوندی که هرگز خواب لحظه ای اورا فرانگیردو همه کیهان مانند یک تک سلولی از تجلی اوست . چقدر خوبه که تسلیم بشم اما در برابر. رب مطلق نه در برابر مشکلات ، اونوخ دیگه وقتی تسلیمم فرمونو میدم دسته اون ، اون میدونم راهور بلده و با خیال تخت میشینم و دستمو میندازم رو شونش و فقط باهاش حرف میزنم و در خواست میکنم ، اون میدونه کجا بنزین بزنه ، کجا پارک کنه که جریمه نشم ، کجا گاز بده ، کجا آروم بره ، کجا راهنما بزنه ،کجا بپیچه ، کجا ترمز کنه ،کجا چراغ قرمزه ، اون میدونه کدوم خیابون و بستن و از جایی میره که من معطل نشم ، اون میدونه کدوم جاده صاف تر و لذت بخش تره نسبت به سلیقه ی من ، منو از اونجا میبره چون اون آگاهه به اسرار دل من قبل بیانشون با کلام ، پس چرا لذت نبرم؟؟؟ وقتی قانونش احساس خوب ،اتفاقات خوبه؟؟؟چرا آواز بخونم و زیره بارونش نرقصم؟؟؟ خدایی که همواره از کلامم و وجودم جاریه و هر چقدر عشق میورزم بیشتر و بیشتر میشه این عشق ،من تنها لذت میبرم و به هر خواسته ای توجه کنم خداوند ماشین و اون وری میرونه، اما اون مسیرو بلده نه من ، اون از مسیرهایی میبره و همواره به من تکامل و یادآوری میکنه و همینه که میگم دیگه با تسلیم شدن در برابرش هیچ تضادی باقی نمیمونه و به تضادی بر نمیخوریم اگرم بر خوردیم هدایته ، برکته ، رحمته ،
اون به من میگه تو بیا تو مسیر توحید و وقتی تو مسیر توحیدی نتیجه طبیعیش اینه که میرسی به هر خواسته ای که داری .
خدایا شکرت وسپاس گزارم بابت هداایتت به درک و اجرای این قوانین تو زندگیم
خدایا شکرت وسپاس گزارم اینکه منو ثابت قدم میکنی در این مسیر .
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
سلام اقای زارعی عزیز
چقدر شما تحسین برانگیز هستید که بلدین اینگونه زیبا افکارتان رو بنوسید
چقدر توحید و یکتاپرستی و همه ی همه ی قدرت رو دادن به خداوند اصل و اساس زندگیه
خدایا کمکمون کن فقط طبق دستورات تو عمل کنیم، بندکی فقط تو را بکنیم، فقط از تو درخواست کمک و هدایت کنیم که تو قدرتمندترینی
خدایا خودت کمکم کن، نگاهم به همسر، بچه ها، پدرشوهر و مادرشوهر نباشه
تو منبع تمام ثروتها و نعتهایی
خدایا خودت هدایتم کن به مسیر مستقیم سراسر نعمت و فراوانی
سپاسگزارم دوست هم فرکانسی عزیز به خاطر کامنت ارزشمندتون
سلام سارا جان عزیز
امیدوارم حال دلت عالی باشه
چقدر چهره ی شما زیباست و لبخند دل نشینی دارین
چه موقع ای بازخورد شما زیر این کامنت من اومد ،
خدایا شکرت بابت هدایت هات که سارا رو هدایت میکنی تا بنویسه و من بیام این کامنت رو دوباره بخونم و حسم عالیتر بشه ،
جای شما خالی سمت ما چند دقیقه پیش یک بارون زیبا زد و
الان روبروی یک باغچه نشستم
پر از گل های قشنگ و زیبا و بوی خاک باران خورده فضا رو پر کرده و من با لذت کامنتی که برام گذاشتین و کامنت خودم و خوندم و تو این هوای خنک و بعده بارون واقعا لذت بردم
الهی شکرت
دوست عزیزم انشالله خداوند به هر شکلی که میخواهی وارد زندگیت بشه و زندگیت غرق در خداوند باشه
در پناه رب العالمین .
خدایا شکرت
سلام استاد خوبم سلام مریم عزیزم و سلام بچه ها هم فرکانسی های خوبم بچه ها ما خیلی خوشبختیم ک این جایم :)
حالم خیلی خوبه خیلیی سپاس گذار خدا هستم خیلی خوشحالم خدایا شکرت احساس کردم نیاز دارم کامنت بنویسم کلا من برنامه مشخصی برای کامنت گذاشتن ندارم یه وقتایی احساس میکنم نیاز دارم و انجام میدم
الانم همین حس رو داشتم و شروع کردم به نوشتن
این فایل رو تا حالا چندین بار گوش کردم و سعی کردم همون طور ک استاد گفته عمل کنم و تضاد های مختلف زندگیم رو دوست داشته باشم شاید تو حرف ساده به نظر بیاد ولی من اینقد دارم تلاش میکنم تا مشکلاتی رو به ظاهر بد ک پیش میاد رو از زوایای خیلی خوبی نگاه کنم و ازشون درس بگیرم و از تک تکشون خواسته های ناب و ارزش مند خودم رو بکشونم بیرون دقیقا مثل یک صندوق چه گنج باید بهشون نگاه کنم چه قدر این نگاه حس ارامش میده و اونجا ک میگه بندگان من باید نه ترسی داشته باشن ونه غمی رو با تمام وجود میپذیرم و آروم میشم من کاری ک میکنم اینه اول فکر میکنم به اون به ظاهر مشگل و تا حدی برای خودم اون مسئله رو باز میکنم و نقطه روبه رویه اون رو در نظر میگیرم و خواسته ی عزیزم رو از دلش میکشم بیرون و شروع میکنم به نوشتن اون خواسته ولی خود مشگل رو نمینویسم
و بعد ک همین طور احساسم بهتر وبهتر میشه با خودم میگم حالا خواسته اینه خدا جون مرحله بعد ساختن باور هایی هست ک من رو برای رسوندن به اون خواسته هول میدن و راه رو برام آسون میکنن و توی ذهنم این مجسم میشه ک خدا داره بهتر و بهتر خواسته منو میبینه و شاخ وبرگ هارو زدم کنار تا خواسته ام واضح بشه و هم خودم با راحتی بهتر دارم توی مسیر رسیدن بهش حرکت میکنم و هم خدا ازون ور بهتر داره منو و تلاش منو و خواسته منو و باور های منو میبینه و چه قدر این مسیر لذت بخشه خدایا شکرت خدایا شکررررررررت
خدایا کمک کن بتونم این مسیر رو بهتر یاد بگیرم تا زمانی برسه ک تضاد ها اینقد کم شده باشه ک یادم نیاد ازشون
و خواسته هام هر روز وهر روز مشخص تر شده باشه
من با وجود این ک ازدواج کردم و دوتا فرزند زیبا و سالم دارم و همسری مهربون دارم و از خدا بابتشون سپاس گذار خدا هستم درحال ادامه تحصیل و رشد خودم هستم من در شرایط الانم چون باید خونه باشم میتونم زمان هایی ک دارم رو درس بخونم ک در همین بابت هم هدایتی شدم ک باورتون نمیشه من در حال خوندن درس های دوازدهم هستم و چون تو خونه میخونم منبعی رو میخواستم ک آموزش بده و از خدا خواستم بهم نشون بده و سرچ کردم و پیدا شد یه منبع عالی طبقه بندی شده و رایگان باورم نمیشد
ولی این کاریه کمن میتونم در راستای بهبود خودم انجام بدم ک با لطف خدا دارم پیش میرم آینده شغلی و آزادی زمانی و ثروت هدف های بلند مدت من هستند ولی بودن در این مسیر زیبا رو خیلی دوست دارم دارم لذت میبرم و حسم بهم میگه در مسیر درستی هستم و من فقط ادامه میدم چرا میگم مسیرم درسته چون هم حسم خوبه هم آرامش دارم هم اتفاقاتی میفته هر چندوقت یک بار ک قبلا نبوده
اتفاقی کوچیک ولی برای من خیلییییییییییی با ارزش
چنتا شو مثال میزنم
دریافت هدیه ای ک خیلی دوست داشتم ار داداشم
روابط خوب با همسرم
واریز پول به حسابم کم ولی خب من تلاش فیزیکی براش نکردم و این برای من یک نشونه است برای ورود به مدار ثروت
اعتماد به نفسم
دریافت آگاهی های نابی ک از فایل های هدیه دارم
نگاهم به مسائل ک توضیح دادم
برخورد افراد اطرافم با من چون من باور لیاقت رو دارم در خودم میسازم ک من لایق بهترین برخورد ها بهترین احترام ها و بهترین چیز ها هستم
و خیلی چیزای دیگه خیلیییییی
خیلی خدارو شکر میکنم و با قدرت ادامه میدم تا در روند طی کردن تکاملم بهترین اتفاق هارو تجربه کنم
بچه های عزیز برای همتون بهترین هارو آرزو میکنم و بازم میگم ما خیلی خوشبختیم ک این جاییم خیلییییییییییی
در پناه الله یکتا شاد وسلامت و ثروت مند باشیم
استاد خیلی دوستون دارم
سلام سلام به دوست عزیزم
اومدم با تاخیر دیدگاهی که براگ گذاشتی رو پاسخ بدم اما گفتم بزار برم اخرین کامنتش رو روی فایل ها بخونم و از نوشته هاش لذت ببرم و روی همون پاسخ بدم
قضیه از این قرار بود که: یک لحظه چشمم رفت به ستاره هام بعد یاد کامنتت افتادم که درمورد ستاره های سایت که بالای اسم بچه ها هست بهم گفتی…
خب من میدونستم که این ستاره ها چطوریه سیستمشون یعنی از قبل به اون صفحه هدایت شدم و یک نکته ایی که هست اینه که سیستم سایت با توجه به کامنت های ما در بخش های مختلف این ستاره هارو افزایش میده،،(کامنت روی محصولات، فایل های دانلودی عقل کل و..) و به تایمی که توی بخش های مختلف زمان میزاریم بستگی نداره.
برای همین حساسیت به خرج ندادم نسبت بهش چون وقتایی بوده که من روزی 7 8 ساعت توی سایت بودم و هیچ کامنتی منتشر نکردم اما حسابی داشتم روی خودم کار میکردم
خیلی از دوستان هستند که بیشتر محصولات رو دارن و ساعت ها دارن روش کار میکنن اما کامنتی منتشر نمیکنن و یک ستارشون هنوز کامل نشده ولی حسابی زمان میزارن توی سایت
من یک تایمی که هرروز خودم و متعهد کرده بودم به کامنت گذاشتن این موضوع رو متوجه شدم و روزای بعدش با اینکه همونقدر زمان میزاشتم ولی چون کامنتی منتشر نکرده بودم از ستاره هام کسر میشد…
اما به هر حال خیلییی لذت بخش هست وقتی میبینی کن ستاره هات زیادن،، منم جدیدا خیلی با نوشتن عجین شدم لذت میبرم از کامنت منتشر کردن،، اون ترمز هایی که باعث میشد کامنت نزارم یا کامنت کوتاهی منتشر کنم بیشترشو شناسایی کردم و افتادم به جونشون(که البته خیلی زمان نمیخواست)
اینم اومدم بهت بگم که اگر ی وقتی هم از ستاره هات کم شد بخاطر اینکه کامنت منتشر نکردی ولی داری حسابی روی خودت کار میکنی حست بد نشه و دچار سو تفاهم نشی عزیزم..
اون فایل لایو مشترک استاد و اقای عرشیانفر رو که گفتی رفتم دیدم
من اون فایل رو قبلا 3،4 بار دیده بودم حتی یک چیز جالب بگم بهت،، من خودم توی اون لایو از طریق اینستاگرام حضور داشتم و فایل رو به صورت زنده هم دیدم..
و وقتی دوباره دیدم اختلاف فرکانسی و درکی که نسبت به قبل به این فایل داشتم اصلا قابل مقایسه نبود
این بحث دوقطبی بودن رو که استاد توی فایل گفتن و ربطش دادن به کانون توجه رو اصلا درک نکرده بودم قبلا فقط شنیده بودم و حرفای قشنگش رو برای خودم جدا کرده بودم(اموجی دست به پیشونی)
بعد که دیدم فایل رو دیدم واو عجب جملات گوهر باری توش گفته شده که اگر واقعا همون یم فایل رو و مفهوم کانون توجه رو از توش در بیاریم و در زندگیمون با دقت ریاضی وار ازش استفاده کنیم تحول عظیمی در زندگی ما رخ میده(بدون اغراق میگم واقعا!)
و بیشتر باز این موضوع رو درک کردم که دریافت ما از فایل ها به اندازه ظرفی هست که اماده کردیم
دیشب بود اتفاقا به همین موضوع برخورد کردم و درکم بیشتر شد از اینکه چی میشه که ظرف اگاهی ما بیشتر میشه برای دریافت و اونم این بود که به میزانی که از انچه که فهمیدی عمل میکنی ظرف تو برای دریافت اگاهی های بیشتر بزرگتر میشه و باز این ظرف بزرگتر عمل بهتر میاره و این عمل بهتر باز ظرف رو بزرگتر میکنه و همینطوری….
منتهی من قبلا فقط به دنبال حرفای قشنگ بودم و عمل نمیکرپم برای همین فایل های استاد برام تکراری شده بود،، فکر میکردم بلدم دیگه همه چیو و واقعا هم حرفای قشنگی به زبون میاوردم…
ولی وقتی فهمیدم داستان چیه و تصمیم به عمل گرایی بیشتر کردم و تصمیم گرفتم هر فایلی رو میبینم این سوال رو از خودم بپرسم چطور به صورت کاربردی در زندگیم عملی کنم متوجه شدم که هر فایل رو هزار بار هم که ببینم باز چیز جدید از توش کشف میکنم برای عمل کردن و باز درکم بهتر میشه
این اصل داستانه عمل کردن
وقتی که به خودت بگی قرار نیست من بعد از دیدن یک فایل همون شخصیت قبلی رو داشته باشم و قراره صد در صد به هرانچه گفته میشه عمل کنم اونجاست که سرعت میره بالا
و چقدر این موضوع در من نبود! توی زدن حرفای قشنگ 20 بودم و توی عمل کردن 1 هم نبودم
اما واقعیتش اینه اگر ما به هر یک فایل بتونیم درست عمل کنیم زندگیمون بنیادین تغییر میکنه
وقتی برای مثال فایل:
فقط روی خدا حساب باز کن رو نگاه میکنی و تصمیم میکیری صد در صد بهش عمل کنی و تحت هر شرایطی یاد میگیری فقط روی خودش حساب باز کنی و قدرت رو بدی دست خودش زندگیت بنیادی تغییر نمیکنه؟
وقتی همین فایل ساختن اهرم از تضاد ها برای خواسته ها رو خوب درک کنی و بهش عمل کنی و بیای تضاد های زندگی ات رو بشناسی و بعد که شناختی خواسته هات برات واضح بشوند و بعد که خواسته هات واضح شدن بخاطر انگیزه ایی که از تضاد ها گرفتی بری به سمت خواسته هات زندگیت عوض نمیشه؟
و هزاران مثال دیگه
بحث اینه واقعا ما به ده درصد انچه که فهمیدیم و درک کردیم عمل میکنیم
برای خودم میگم ها! خود من کسی هستم که باید بیشتر از همه به خودم این حرف رو بزنم و هنوز که هنوزه درگیر حرفای قشنگ میشم بعضی وقتا و به قول سپیده توی فایل های گفتگو با دوستان(همون فایلی که بهت معرفی کردم ) لایه فیک منو در بر میگیره
اما وقتی به خودم اگاهانه یاد اوری میکنم که سینا شاگرد زرنگه باش، شاگرد عمل گرا و بهبود گرا تو یاش، بدون کمال گرایی هرچی فهمیدی رو عملی کن،، خیلی بهتر میشم و اینطوری گفتگو های ذهنیم رو جهت دهی میدم..
فقط باید یاد بگیریم این حرف هارو وحی منزل بدونیم و کامل بهش عمل کنیم اصلا وقتی استاد میگه این فایل و صد بار ببینین ما باید پونصد بار ببینیم
و بعد ببینیم اصلا نتایج میتونن نیان تو زندگیمون؟؟ اصلا ناچار هستند که نیان چون برخلاف سیستم جهان هست به همون اندازه که جاذبه اگه اچرا نشه کل سیستم جهان بهم میریزه،، اگر فرکانس درست ارسال کنم و جهان یک چیز دیگه پاسخ بده هم سیستم جهان بهم میریزه…
این چیزیه که بهش میگیم قوانین بدون تغییر خداوند
لاجرم نعمت ها میاد
وقتی تصمیم به عمل گرایی کردم خیلی اموزه ها برام جذاب تر شده خیلی انرژیم بالاتر شده چون دیدن هر فایل برام = پاداش بیشتر
یعنی لذت میبرم که با هر فایل یک تغییری سعی میکنم در شخصیتم اجرا کنم و نتیجه و بازخوردش رو بلافاصله بگیرم
احساس میکنم تمرین کردن برام لذت بخش تر شده،، نوشتن برام لذت بخش تر شده واقعا یک کاری شده برام که شب تا صبح صبح تا شب هم ازش خسته نمیشم،،، از خودشناسی و تمرین و فایل گوش دادن و کار کردن روی باور ها و…
یک ایده ایی رو میخوام اجرایی کنم که یکم به فکر و خلاقیت نیاز منده که میخوام بعد از این کامنت برم تو کارش
بهم الان گفته شد که درمورد این موضوع توی همین کامنت بنویسم..(اینم از شخصیت بهبود گرایی هست که در خودم ساختم چون کمال گرا که بودم خیلی سخت میگرفتم به خودم اما الان بدون حد و مرز مینویسم و اجازه میدم به هدایت تا منو شناور کنه در جریان خودش)
ایده اینه که:
یک فایل صوتی میخوام از خودم اماده کنم تا هرروز صبح اول وقت گوش بدم، که شامل: سپاسگزاری، موزیک شاد و مفرح و عبارت تاکیدی و باور ها مناسب و تمرین کدنویسی صبح باشه…
(خداروشکر یک نرم افزار اهنگسازی توی کامپیوتر دارم که میتونم یک فایل با کیفیت اماده کنم)
یعنی میخوام یک طوری باشه این فایل که وقتی گوشش میدم فوللل انرژی بشم و همچنین در حین اون ویس یک تایمی باز بزارم برای انجام تمرین کدنویسی صبحگاهیم…
و با یک تیر چند نشون بزنم خیلی حس خوبی نسبت بهش دارم و البته خیلی مهمه که درگیر کمال گرایی نشم و سریع ایده رو اجرا کنم
1.اول باید بنویسم که میخوام شامل چه چیز هایی باشه
2. متن رو اماده کنم
3. ویس بگیرم از متن و جملات
4.شروع کنم به ساختن فایل تو کامپیوتر و جای گذاری متون و قرار دادن موزیک و یا افکتی اگه لازمه روی صدام تا اثر بخشی کار رو بیشتر کنم..
این شد پس چک لیست من(خداروشکر که الان نوشتم اینارو چون قبلش دقیق چک لیست برام واضح نبود و هدف شفاف نبود و نمیدونستم از کجا باید شروع کنم)
منم دقیقا مثل خودت همینطوری حسم میگه و مینویسم برای همین اکثر وقت ها خود من هم نمیتونم بفهمم قراره اخرش سر از کجا در بیارم توی کامنتم:)))
ولی خیلی سبک میشم با نوشتن خداروشکر
ازت ممنونم که مینویسی و افکار زیبات رو با دستان زیباترت به اشتراک میگذاری
یکسری چیزای دیگه ام میخواستم بگم فکر کنم اما یادم شد!(خنده)
بازم بنویس و بنویس دوست خوبم
به قول خودت:
برات بهترین هارو ارزو میکنم
و برای خودم
و برای همه
….
خداوند یار و نگهدارت
سلام آقا سینا
امید وارم ک با سرعت هرچه تماااام تر پیش بری با قوانین بدون تغییر خداوند
ابن نقطه آبی هم برا خودش ابهتی داره تو سایت مثل یه چشمه گوارا بعد از یک تشنگی طولانی آدم میکشونه سمت خودش خوشحالم کردی با رنگ دادن بهش ممنونم ازت
و تصمیم های هیولاااااا ک چه قد ذوق کردم از خوندنش میدونم ک
ا تفاقات خوبی در انتظار ت هست
از همین الان بهت تبریک میگم بابتشون واینها معجزه تکامل کتو همه بچه های سایت کاملا مشخص از جمله خودم
من اوایل فقط فایل گوش میکردم و گوش میکردم وگوش میکردمو همین …..
بعد چند مدت گفتم ببین این کافی نیستا درسته حالت بهتر شده ولب نتایج بزرگ فقط با گوش کردن بوجود نمیاد و شروع کردم به عمل کردن کنترل ورودی تمرکز گذاشتن رو خودم و خیلی کارای دیگه ک وارد جزئیات نمیشم
والان مثل خودت تصمیم های جدید میگیرم تمرین های جدید کچه قدم خوشحالم بابتشون
تصمیم جدید ک تا حالام انجام ندادم نوت برداری از فایل ها هست نکته برداری و توجه بیشتر به حرف های مهم استاد از فایل های جهادی اکبر برای تغییرشخصیت شروع کردم بار اول گوش بدم کل دوره رو بار دوم نکته برداری کنم و مطمئنم عمل کردن برام راحت تر میشه با این روند
ولی از ایده توهم خیلی خوشم اومد جالبه در موردشم قبل این ک کامنت رو بخونم جای دیگه خونده بودم تو فایل استاد هم شنیده بودم و یه جرقه هایی تو ذهنم زده شده بود کبا کامنت تو انگار پر رنگ تر شد هدایت دیگه جریان هدایت همینه حتما این تمرین هم یکی از کار هایی هست کباید انجام بدم و مدار خودم رو ببرم بالا تر فقط کد نویسی کگفتی رو زیاد بلد نیستم چون هنوز هیچ محصولی نخریدم با خودم میگم تا تمام فایل های رایگان رو ریز ریز نکردی زمان خریدن محصول نرسیده چون معتقدم با همین فایل ها باید به نتایج بزرگی برسم کازون نتایج به راحتی محصول بخرم هم از نظر مالی وهم از نظر فرکانسی به امید رب مهربانم
راستی من هنوز موفق نشدم پروفایل بزارم البته زیادم زور نزدم براش ولی چند بار ک امتحان کردم هربار یه مشگلی پیش میومد ک نمیشد ولی اونم درست میکنم به زودی زوووود به وقتش خودش حل میشه
امید وارم تو کامنت هات از نتایجی بخونم کبازم باعث بشه تحسین کنم این شاگرد زرنگ کلاسو
موفق و شاد باشی بازم مثل همیشه بهترین هارو برات آرزو میکنم
وبرای خودم
وبرای همه
خدانگهدار
سلام استاد عزیزم
چند دقیقه اول فایل گوش دادم یک حس عجیبی پیدا کردم چی میشه اگر در درک و عمل به قوانین جزو بهترین ها باشم همان طور که سالانه هزاران هزار نفر قوانین شیمی و فیزیک و غیره غیره میخوندم اما یک عده ای خاص تصمیم میگیرند در درک و استفاده از قوانین جزو بهترین ها باشند و حاصل این تصمیم انجام کارهای بزرگ و وصف ناشدنی در زندگی شان شده که حتی بعد از قوتشان خدمات ارزنده از آن تصمیم و نتیجه به نسلها و نسلها خدمات ارزنده رسونده و باعث گسترش جهان شدن
واقعا حس و حال عجیبی پیدا کردم که تلاش کنم جزو بهترین ها در عمل به قوانین هستی باشم در ستاره قطبی ام هر روز از خداوند میخوام درک و عملم به قوانین هستی بیشتر و بیشتر شود .
استاد عزیز توی فایلهای متعددی ارزش تضادرابرامون توضیح دادن وقتی این مسئله رودرک کردم نکات مثبت تمام تضادهایی که توی زندگی بهشون برخورده بودم را برای خودم نوشتم بعد از آن حس وحالم به تضادهام خیلی بهتر شد،دیگه از خداوند گله مندنبودم ،شکر گذارخداوند شدم که با این تضادها خواسته هامو بهتر دونستم و شاید یکی ازعلتهای آشنایی ام با استادووارد این مسیر زیبا شدن همان تضادهای زندگی ام بودند واقعا به خاطر آن تضادها شکر گذار خداوند هستم شاید بعضی ها بهم بخندنداما من میدونم که چراشکرگذارم
با دونستن ارزش تضادهاهر وقت به تضادی برخورد میکنم نکات مثبت آنها،دستاورد و نتیجه خوبی که ازشون میتونم بگیرم می نویسم البته اوایل این شکلی نبودم کمی حالم گرفته میشد، غر میزدم ،دنبال عوامل بیرونی که باعث این مشکل شدن میگشتم و احساس قربانی شدن داشتم اما در طی روند تکاملی رفتارم و نوع نگاهم به تضادهام بهتر شد
چند روز قبل با دوستم دندان پزشکی رفتیم ،من مدتی بود درگیر این بودم که چه طور یکی دوتا از دندانهام که به مشکل خوردن درمانشون کنم که همین موقع دوستم برای کار دندانهایش ازم خواست همراهیش کنم و اینو نشانه خوبی دونستم و همراهیش کردم آنجا که رفتم اول که شکرگذار خداوند شدم که دندانهای سالمی دارم من تا آن موقع فکر میکردم به خاطر سلامتی ام شاکر خداوند هستم اماآنجا که بودم فهمیدم اگر هزار سال خداراثانیه به ثانیه شکر کنم باز هم شکراین نعمتی که به من داده نمیتونم بجا بیاورم آنجا که بودم ارزش قانون سلامتی استاد را بیشتر بیشتر درک کردم
آنجا بهتر دونستم که چطورو به چه شکلی میخوام دندانهایی داشته باشم آنشالله که به زودی باهدایت پروردگار دندونهای سالمی خواهم داشت
به نام خدای مهربان قشنگم
روز 78سفرنامه
سلام استاد مریم خانم و دوستان گل
وقتی ما رشد میکنیم و مهارتمون پرورش میدهیم زندگی ما هدفمند تر میشود و در نتیجه با تضاد های کمتری مواجه میشویم زیرا از آنجا که همواره برنامه ای برای پیشرفتمان داریم، به همین خاطر جهان نیازی ندارد که ما را به واسطه مواجه با تضاد مجبور به حرکت و پیشرفت نماید .
این کلید هست این اصل اگر سر لوحه قرار دهیم عالی میشود باید حرکت کنیم باید آگاهانه به سمت خواسته هامون بریم
اگر تضادی در زندگی من رخ نمیداد من الان اینجا نبودم.
یه مشکلی تو زندگیم رخ داد قبل از شب یلدا که خیلی بهم ریختم یادمه از ساعت 1ظهر گریه کردم تا نمیدونم چه ساعتی خوابم برد ساعت پنج شده بود که بیدار شدم که نگاه کردم رفتم زیر دوش و اینقدر گریه کردم که نفسم داشت بند میومد.دقیقا حرفی که استاد همیشه میزنین اگر بلند نشیم جهان با لگد بلندمون میکنه.همچن روز بود که تعهد دادم به خودم برای رسیدن به خواسته هام شاید همون روز بود که لیلا ضعیف و تو سری و خور و التماس کن و زاری کن همیشه شکست و لیلای حالا به وجود اومد .نمیگم الان عالی هستم نه تازه از زیر صفر اومدم رسیدم به صفر ولی همه چی اوکی هست همه چی عالیه همچین به وقت خودش داره برام اتفاق میوفته.ده دوازده روز بعد از این جریان دخترخالم که یکی از دست های خدا بود یه فایل از استاد عرشیانفر فرستاد تو گروه در مورد توکل مادر حضرت موسی و داستان حضرت موسی
.من بالای بیست بار از فایل های استاد عرشیانفر دیده بودم ولی در مدارشون نبودم که برم سمتشون ولی اینبار رفتم سرچ کردم .
رفتم تو اینستا و سایت ایشون پیدا کردم یکسال با ایشون به خواسته های اون موقع رسیدم به همش البته خواسته های اونموقع ب خیلی کوچک و سطحی بودن نسبت به خواسته های الان .
مهم تر از همه حالم خوب شد روابطم خوب شد عزت نفسم بهتر شد و قدر خودم دونستم یکبار یکی از فایل های آقا عرشیانفر گفتند که لایو مشترک با آقای عباسمنش داریم در مورد قدرت موقع کرونا بود .نمیدونم استاد چرا ازتون خوشم نیومد و لایو قطع کردم دقیقا به این خاطر که در فرکانس و مداری نبودم که صحبت های شما بشنوم چند ماه بعدش همون فایل آقای عرشیانفر سیو کرده بودند و گوش دادم اونجا استاد عرشیانفر گفتند که برین تو سایت آقای عباسمنش و حتما فایل های دانلودی ایشون ببنید و اینجوری شد که من الان اینجام و خواسته هام دونه دونه دارن تیک میخورن.استاد من یک سال و خورده زمان برد تا بعد از آشنایی با آقا عرشیانفر با این که شما میشناختیم ولی زمان برد تا رسیدم به مداری که میتونم حرفای شما بشنوم.اگر اون تضاد که بخاطرش ساعت ها گریه کردم رخ نمیداد من الان اینجا نبودم جهان زیبا ممنون خدای خوبم ممنون ممنون لیلا جانم که بیدار شدی استاد ممنون تضاد زیبا ممنون که من الان اینجام.
اگر من با این تضاد بیدار نمیشدم جهان تضاد بزرگترین برام آماده میکرد ولی خدایا شکرت که نجاتم دادی.
ممنون بخاطر این سفرنامه و این سایت زیبا
برم کامنت دوستان بخونم تا بهتر این قانون متوجه بشم
استاد من دارم تو بهشت زندگی میکنم بهشتی که با آموزه های شما به لطف خدای خوبم برای خودم درست کردم
دوستتون دارم
یا حق
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استادهای مهربانم
سلام خدمت دوستان اگاه و بینظیرِ خودم
خداوند را سپاسگزارم برای اینکه بمن کمک میکند تا همواره بتوانم خود را در مسیر زیبایش قرار دهم
حقیقتا بخاطر تضاد و شوکی که سره ی قضیه بهم وارد شده بود دو سه روزیه ک خیلییی تلاش میکنم خودم رو تو مسیر نگه دارم
گاهی موفق میشم گاهی نمیشم
اما خیلی خوب میدونم ک باید احساسم رو خوب کنم
خداوندا کمکم کن جزء بندگان مومنت باشم
خدایا یاری ام کن من بدونِ یاری تو هیچی نیستم
خداوند مهربانم من به پلنهای تو عتماد دارم
فقد کمکم کن نجواهای وحشتناک ذهنم که مدام دارن بهم میگن این مسیر جواب نمیده اگه جواب میداد چرا همه چی عالی بود ولی در لحظه اخر یهو ترکید
اخه چه حالِ خوبی میتونه الان تورو نجات بده؟
چه کنترل ذهنی بسه اینقدر نزاشتی من حرف بزنم و الکی الکی خوش بودی
یکم به خودت بیا ببین زندگی چجوری شرایطتو ببین پدر مادرتو ببین خانوادت روستاتون
و هزاران نجوای دیگه
که خلاصه ذهن چموش ما میگه ازین به بعد حرف حرفه منه و تو دیگه بشین سره جات
ولی نه من هرکاری میکنم ک به احساس خوب برسم
یکی از تمرینایی ک دارم که به احساس خوب رسیدم رو اینجا مینویسم
استاد عزیزم قبل از نوشتن این کامنت اونکارو کردم وقتی واقعن حالم خوب شد تصمیم گرفتم ک بیام و بیشتر به این احساس خوب اضافه کنم و کامنت همبزارم
.
خوب دفترمو برداشتم و شروع بدون اینکه هیچ ایده ای داشته باشم شروع کردم به نوشتن
خدایا شکرت برای ایفون 15 خوشگلی ک دستمه
خداجونم شکرت برای لپتاپ مشکی و هارد 5ترابایتی خفنی که دارم
خدای من چقدر هدفونم هیولا و خفنه خدایا شکرت که دارمش
رب من سپاسگزارم ازت برای ویلای خوشگلی ک نزدیک دریا دارم
خداجونم ازت برای نمای شیشه ای ویلام سپاسگزارم
خدای من شکرت برای ویلای 6_7خابم که بینهایت هریک از اتاقاش خوشگلتر از اونیکیه
خداجونم شکرت برای همسر مهربون و با شخصیتی ک دارم
خداجونمشکرت که همسرم بینهایت عاشقمه و بهم احترام میزاره و یک رابطه فوقالعاده باهم داریم
خدای مهربونم ازت برای خونه ساکت و ارامی ک دارم بینهایت سپاسگزارم
خداجونم خیلی ممنونم ازت ک ماهعسل با عشقم رفتیم دبی و چقدر خوشگذشت و لذت بردیم
خدای مهربونم ازت سپاسگزارم که دوستای عباسمنشی ک فوقالعاده دارم
خداجونم ببین خیلییییی ممنونم ازت برای بالن سواری فوقالعاده ای ک کردیم چقدر حال داد
خدای مهربونم ازت سپاسگزارم برای اینکه با عشقم همکارم
خدای مهربونم شکرت که درامد ماهانه چندصد میلیونی با عشقم داریم
خدای مهربونم شکرت برای دنای سفید خوشگل همسرم
خدای مهربونم شکرت که مزدا 3 سفید دارم
خدای مهربونم ازت خیلیییی ممنونم که دوره نامزدیم با عشقم مسافرت رفتیم ترکیه و بببینننننن چقدر خوشگذشت چقدر ازت سپاسگزارم برای نعمتهات برای لحظات قشنگی ک برامون چیدی ک تجربه اش کنیم
خدای مهربونم ازت سپاسگزارم برای مسافرتهای خیلی خفنی ک با دوستای عزیزم رفت
خداجونم خیلی شکرت برای آزادیی فردی که دارم
پروردگارا ازت ممنونم که خانواده همسرم اینقدر فوقالعاده هستن چقدر بمن و خانوادم احترام میزارن و چقدر منو عاشقانه دوست دارن
خداجونم شکرت برای عروسی فوقالعاده ای که گرفتیم
پروروگارم ازت سپاسگزارم برای مسافرتهای خوبی ک به اروپا رفتیم
برای مهاجرتمون به زیباترین شهر و کشور ازت سپاسگزارم
خداجونم خیلیییی ممنونم ازت برای همه نعمتهات برای همه چیز شکرت
.
این ی تیکه از تمرینی ک حالم رو خیلی عالی کرد (نوشتن و سپاسگزاری کردن درباره خاسته هام)
الانم ک اومدمتو سایت نوشتمشون و توجهم بیشتر روش رفت حالم دو درجه بهتر از قبل شد و چیزهای جدیدی ک تو دفترم ننوشته بودم یادم اومد و اضافه کردمش
خیلی شکرت خداجونم
خدایا هدایتم کن
من تسلیمتم به تو نیاز دارم
به عشقت به محبتت به ارامشت به لبخندت به بزرگیت
به جبروتت نیاز دارم
خدایا من خیلی دربرابر تو کوچیکم خدایا من رو برای گناهانم ببخش و مرا یاری کن
خدایا منو به آغوش بکش که جز آغوش تو پناهگاهی ندارم
خیلی عاشقتونم
خیلی دوستتون دارم
خیلی زیاد
خدانگهدار
سلام عزیز دلم
خیلی خوش حال شدم از خواندن کامنت زیبات اول بخاطر درآمد و شغلت دوم بخاطر مهاجرتت سوم بخاطر خواسته من که خیلی زود بهش میرسم و زیرپای تو هست مزدا 3جان جانان
چرخش براتون بچرخه
به افتخارت دست زدم و تحسینت کردم
شاد موفق و خوشبخت باشید
یا حق
سلام استاد عزیزم وهمه شیفتگان مسیر هدایت،ساعت 4صبح ومن هدایت شدم سمت این فایل زیبا ،این گنج بی پایان،میخام تجربه قبل وبعد براتون بگم یه تجربه ناب،قبلا وقتی چشمامو باز میکردم،نشخوارهای منفی،افکارمنغی وترسها شروع میشد،امروز باکنترل ذهنم به محض بیدارشدن تونستم تاحدودی متفاوت تر از قبل رفتار کنم،اینم دلیلش گوش دادن مداوم ستاره قطبی قبل وبعد خواب ،جالبه الان وقتی چشامو باز کردم ذهنم داشت منو میترسوند گفتم ساکت شو،برای من ازتجسمات بگو نشونم بده خونه های رویایی که دوست دارم،بهم ازتجربیات دیشب که زیر بارون کنار ساحل شادی میکردم بگو،چون نحوه کارکرد ذهن اینه که دوست داره مشغول چیزی باشه قبلاً که من نمیدونستم نحوه کار باذهن چیه ،مدام میخواستم نزارم وباید بگم همیشه کم میاوردم اوایل فقط فایل گوش دادم تا آروم بشه حالا بهش میگم برام چی سرچ کنه ،راجب تضادها ورسیدن به خواسته باید بگم وقتی به تضاد برخوردم که بارها میخواستم برم جایی وهمسرم یا کار داشت یا برنامه هامون باهم تداخل داشت منو وادار کرد به اینکه برم گواهینامه مو بگیرم وبعد خراب شدن مکرر ماشین مارو برد سمت عوض کردن ماشین بایک ماشین بهتر که من باهاش راحت تر رانندگی کنم،اینجا که استاد میگه انقدر جهان بهت تضاد میده تا مجبورت کنه پیشرفت کنی رو واقعا درک میکنم،از قوانین استفاده کنم برای خوشبختی ،گاهی دچار کج فهمی شدید میشدم ازصحبتهای استاد که همیشه میگفتم باید همه چیز عالی باشه وهمه چیز طبق خواسته من پیش بره وذهنم گیر کرده بود توتضادها وکلی حالم بدمیشد،این حقیقت که نازیبایی توی جهان هست ولی این منم که انتخاب میکنم به کدوم سمت برم،پس همه چیز دردستان ماست فقط اگر بتونیم تضادها رو به روش بهتر مدیریت کنیم،امروز به این درک رسیدم تمام اتفاقات به ظاهر منفی باعث پیشرفت من شده،ازدل این تضادها من به خواسته هام رسیدم ولی اون لحظه که اتفاق افتاده کلی چرا اوردم،کلی حال بدی کشیدم،امروز تکرار میکنم هر اتفاقی تواین مسیر بیفته به نفع منه،این باور جایگزین میکنم باباور غلط چرا خدا انقدر منو امتحان میکنه واذیتم میکنه ،این درک که خدا بهترینها رو برای من میخاد،یاد تجربه استاد افتادم توی قدم ده جلسه ششم که گفت من نصفه شب هدایت شدم سمت یه مکانی ناشناخته که برم به چند تا آدم که درگیر بودن راهنمایی کنم امروز چیزی دروجودم گفت برو وبا دوستای اگاهت ازتجربه زیبایی که توی این مسیریاد گرفتی بگو ،خدایا شکرت که من دارم زیبایی بیشتری میبینم ،قبلا اگه میرفتم کنار ساحل ذهنم منو میبرد سمت اشغالهایی که رها شده بود تو طبیعت واین بزرگترین نقطه ضعف من بود،ولی امروز سعی کردم ذهنمو بالانس کنم وبه این درک برسم که زیبایی ونازیبایی وجودداره دست خودته میخای کدومو ببینی،خدا رو شاکرم بابت مشکلاتی که منو سمت این مسیر هدایت کرد،اگر اون تضادها نبود که من اسمشو میذاشتم بدبختی من این سمت نمیومدم وخدا میدونه کجا بودم من نمیتونم مشکل نداشته باشم فقط باتوجه به قوانین یاد میگیرم حتی ازتضادها به عنوان اهرم برای بالا رفتن وکمال استفاده کنم ،خدایا شکرت استاد بی نظیرم عاشقتم ️