چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیم - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/01/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-01-21 20:58:202021-12-13 04:54:04چگونه از تضادها «اهرمی برای تحقق خواسته ها» بسازیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
در تئوری ذهن خدا، که به اون تئوری کوانتوم میگن، تمام جهان هستی و موجودات در آن بصورت ممکن و ناممکن طراحی شده اند که با قوانین ثابتی به هم مرتبطند که در چهار حوزه احساس و حیات، ذهن، فرا ذهن یا همان عرفان، فیزیک قابل بررسی هستند. خود خدا در مرکز تمام این چهار حوزه قرار دارد و بعنوان قدرت درونی تمام جهان (به کمک خودش) قابل کشف است. آزمایشهای علمی نیز جهت اثبات وجود چنین مباحثی هم وجود دارد. هر چقدر ممکن ها نمودار میشوند ما درک بیشتری از خود و جهان هستی و خدا پیدا میکنیم که این پروسه همان پروسه تکامل یا خود ادراکی خداوند در چهار حوزه است. وجود شیطان هم جزو ممکن هاست. و اگر کسی پیرو آن باشد احتمال وجود شیطان برایش بیشتر می شود.
سلام استاد عباس منش ایام به کام
در پازل الله مهربان شیطان میتونه حتی یک فرصت باشه برای یک مومن
من تا دیروز نمیدونستم این ضعف رو دارم اما با وجود نحس ابلیس این رو فهمیدم
مشکلاتی که ما به ضعم خودمون فکر میکنیم مشکل هستند اومدن تا مارو بزرگ کنن اومدن تا به ما بفهمونن تو با حل این مشکل بزرگ تر میشی قوی تر میشی.
بزار یچیزو واضح بگم، ما هر چقدر بیایم تو مسیر الهی اون جونور میاد سنگ اندازی خودشو بکنه میاد تا مارو چپ کنه، ما باید جونور شناس خوبی باشیم و بگیم اها این فکر گناه که الان اومد سراغم مال من نیست این مشکل که اومده الان سر راه من اومده من رو بزرگ تر کنه مثله یک دست اندازی میمونه که اومده سر راهم و سرعتم رو شاید کم کنه اما من رو متوقف نمیکنه
ما باید مسیر و خواسته هامون رو توی زندگی بشناسیم
تا مقصد رو ندونیم چجوری میخوایم پرواز کنیم؟؟
خیلیا هم هستن مقصد رو میشناسن اما پرواز بلد نیستن!!
خیلیام هستن پرواز رو میدونن اما مقصد رو اشتباهی انتخاب کردن!!
من میخوام اینو بگم تضاد و مشکلات که در مسیر رسیدن به اهدافمون بوجود میاد یک موهبت هست از طرف الله تا ما ضعف هامون رو بشناسیم تا ما بفهمیم در مسیر درست هستیم
شما الان بیا مثلا یک کار خیر انجام بده مثلا دست پدر یا مادرتو برو ببوس اگه گذاشت اگه غرورت گذاشت !
شیطان میدونه اگ این کارو بکنی همونجا یه شیرینی تپل بهت میدن نمیزاره که این کارو کنی
چرا نمیزاره چون در مسیر درستی قرار میگیری
میدونه که دگه کار تمومه…
هر کسی میتونه از وجود نحس ابلیس که میاد مشکلات رو بد برای ما جلوه میده استفاده مثبت بکنه
اگه شیطان هم نباشه و همه چیز اوکی باشه تو این دنیا و تضادی نباشه در این جهان مادی ما به تضادی بر نمیخوریم و این ممکن نیست چون ما پیشرفتی نمیکردیم ،
و من از وجود نحس شیطان خوشحالم چون با وجود این ملعون میتونم بفهمم در مسیر درستم الان یا نه اینکه این کاری که میکنم چقدر ثواب داره چون گاهی شما وقتی دگ خالص هم میشی میاد بین دوتا خیر که میخوای انجام بدی شمارو مخیر میکنه و کاری رو بت پیشنهاد میده که ثواب کمتری داره و اینجا باید از خداوند طلب نور بکنی و ببینی تو کدوم یکی نور بیشتری میبینی
حضرت یوسف(ع) وقتی به تضاد با زلیخا برخورد کرد چیکار کرد؟!!ایا باهاش همبستر شد یا فرار کرد؟؟
فرار کرد، چرا؟؟چون در تضاد بود با مسیری که داشت میرفت چرا؟؟چون دشمن شناس قهاری بود چرا؟؟؟ چون قلبش فقط رادیو الله میگرفت و وقتی یک ملعونی مثل شیطان میاد سنگ اندازی کنه و موجشو بندازه رو رادیو شیطان نمیتونه چون که یوسف پیامبر موجش رو اوتومات نبوده خودش اگاهانه دستی انداخته رو رادیو الله نه مثل خیلی هامون همینجوری رو رادیو اتومات هی میچرخه هی میچرخه یه دقیقه ورزش یه دقیقه اخبار یه دقیقه کودک یه دقیقه شیطان یه دقیقه فلان …. نه دوست عزیزم باید ما موجمون رو اگاهانه و با اختیار بزاریم روی چیزی که میخوایم
من وقتی فکر میکنم تمام پیامبران ما چه از اقا رسول الله چه دیگر پیامبران با تضاد های زیادی برخورد کردند و اگه قران رو مطالعه بفرمایید کامل توضیح داده شده.
امید وارم با این حرف ها هم به خودم و هم به دوستان عزیز کمک کرده باشم
در پناه خدا
چگونه از تضادها اهرمی برای تحقق خواسته ها بسازیم ؟؟؟
بنام خداوند و یگانه خالق جهان هستی که با تضادهایی من رو بوضوح رساند برای تحقق خواسته هایم …
وقتی ما به تضادهایی بر می خوردیم باید رفتار مون اینگونه باشه که خدایا شکرت این تضادها و این مشکل ها و این اتفاق ها ی ناخواسته و بظاهر نامناسب به من کمک کرد که بفهمم که دقیقا چه چیزی رو می خوام ؟؟!
حالا که من فهمیدم که چه چیزی رو می خوام بیام به اون خواسته ام توجه کنم و بگم خدایا من دقیقا اینو می خوام و اون خواسته ام رو تجسم کنم و اونو توی ذهنم بسازم و بسمت اون خواسته ام حرکت کنم
یعنی افراد به دو دسته تقسیم میشوند..
یک.. افرادی که به مشکل برخورد می کنند همش میگن خدایا چرا این مشکل برای من بوجود آمده . چرا منو دوست نداری . چرا که میخوایی منو زجر بدی ؟ خدایا چرا با من این کارو کردی ؟؟
دوم.. یک عده افرادی هستند که میگن …
خدایا شکرت این مشکل بوجود آمد تا من بفهمم که دقیقا من چیرو می خوام .. حالا که من فهمیدم . اینو می خوام با این ویژگی ها با این وضوح
مثلاً.. قبل از آشنایی من با استاد عزیزم یعنی در تابستان سال 97 .. بعد از ورشکستگی های پولی و مالی باید اعتراف کنم که نه تنها با این تضاد به ورشکستگی کامل زیر صفر رسیده بودم و بقول یکی از دوستان تا خط ریش هم زیر بار قرض و قسط و بدهی افتاده بودم بلکه تضادهای دیگری هم همچون زنجیر وار بدنبال داشت که حتی اساس بنیاد خانواده و روابط بین من و دخترم و پسرم به بدترین شکل از هم پاشیده شد و هر کدام بسمت و سویی پراکنده شدیم و همچنین روابط خانواده و اطرافیان نزدیک و دوست و آشناها و اقوام هم به تضادهای نامناسبی کشیده شد..
از طرف دیگه به تضادهای سلامتی در تمام اعضای بدنم هم دچار شده بودم که در کامنت های سال 97 و 98 اشاره می کنم که مفصل نوشته بودم .
تضادهای دیگرم عزت نفس فوق العاده پایینی که در همه ی ابعاد زندگیم احساس کمبود می کردم
تضادهایی که به اعتبارم لطمه ی فراوانی زده شد و ارزشمندی و عزت و احترام من بطور کلی زیر پا گذاشته شده بود ..
تمام این تضادها قبل از آشنایی من با استاد عباسمنش عزیزم و این سایت گرانبها بود که از هر لحاظ درب و داغون و له شده بودم و با این شرایط وارد این این سایت شدم مثل کسی که از اون بالا بالاها از کوه و یا هواپیما در آسمان ها به بدترین شکل سقوط کرده و افتاده توی اون دره های تاریکی و جسم و روحش کاملا درب داغون شده بود فقط و فقط نَمرده بودم …. فقط زنده بودم و نفس می کشیدم … و تقاضای کمک می کردم. .. اون هم با صدای سکوت فریاد میزدم .. یعنی رمقی برای فریاد زدن هم نداشتم .. یعنی نمی توانستم فریاد بزنم و کمک بخوام .. ولیییییییییی تا می تونستم از درون و داخل ذهنم با تمام قدرتم فریاد میزدم و کمک می خواستم . و می گفتم خدایاااا کمکم کن .. خدایا جز تو هیچکس صدای منو نمی شنوه .. جز تو به چه کسی پناه ببرم و کمک بخوام ؟؟؟ خدایا من به کمک تو محتاجم . خدایا من خیلی خیلی توی این دنیا کار دارم باید کمکم کنی .. من هنوز توی این دنیا و جهان مادی تو کارم تمام نشده ..
تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
و خداوند صدامو شنید
خداوند نیروی امداد غیبی شو برام فرستاد.. خداوند یک نوری از دریچه ی نور الهی خودش رو برام فرستاده بود .. وقتی چشمامو باز کردم و دیدم راهنمای من فرشته ی نجات من بسمت من آمده .. و ریسمان نجات من توسط استاد عباسمنش عزیزم بسمت من پرتاب شده ..و اولین نفس شکرانه ام رو از اعماق قلبم کشیدم و شکر خداوند رو بجا آوردم .. بعدش با همون حال درب و داغون و از هم پاشیده ام توسط خواهرم توسط گروه بانک خودشون به سه فایل دانلودی چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنیم آشنا شدم و بعدش فایل بینظیر فقط روی خدا حساب کنیم و حُزن در قرآن که بمدت سه و یا چهار ماه بطور مدام با هندس فری شبانه روز گوش دادم و نوشتم و تکرار و تکرار و تکرار روی خودم کار کردم و به احساس بهتری رسیدم و بعدش وارد کانال تلگرام استاد شدم در واقع کمک های اولیه برام انجام شده بود .. در واقع آماده شدم که به بیمارستان الهی منتقل بشم بیماری بودم که تمام جسم و روحش داغون شده بود و فقط نفس می کشید و زنده مانده بود و برای بالا آمدن از اون دره های تاریکی . انگار تازه به هوش آمده بودم و با تمام وجودم می خواستم نجات پیدا کنم چون هنوز خیلی خیلی با این دنیا کار داشتم و باید از مسیر درست و مناسب حرکت می کردم تا بتونم به خواسته هام برسم.. بعد از سه چهار ماه جهاد اکبری روی خودم بلطف خدای مهربانم توسط استاد عزیزم که فرشته ی نجات من بود .. درهای امید و روشنایی بهم نشان داده شد و آرام آرام بلند شدم و حرکت کردم .
دوستان عزیزم اینها داستان های مختصری قبل از آشنایی من با استاد عزیزم بود و حالا داستان مختصری دیگر من مربوط میشه به بعد از آشنایی من با استاد عزیزم و این سایت شفا دهنده مسیر توحیدی و الهی من بسمت اهداف و خواسته ها و آرزوهای مقدس الهی ام..
1_ خُب با کار کردن روی خودم اولین چیزی که بهش رسیدم احساسم و خوب کردم . یعنی آشنایی من با قوانین جهان هستی شرطش این بود که باید شاد می شدم . باید احساس خوبی می داشتم . باید به زیبایی ها توجه می کردم . باید شکر گذاری رو یاد می گرفتم . باید نعمت هامو میدیدم . باید تکنیک های دیدن نعمت هامو یاد می گرفتم که یکی از آن تکنیک ها نوشتن بود. تکنیک نوشتن بهم کمک کرد که تمرکزمو جهت بدم . تا بتونم این ذهن نجوا گر شیطانی مو تربیت کنم .. تربیت این ذهن افسار گسیخته وحشی خیلی خیلی کار داشت .. خیلی خیلی تکامل لازم داشت .. خیلی خیلی نیاز به آموزش داشت . و از همه مهمتر اینکه باید عملگرا میشدم و حرکت می کردم . حرکت کردن بمعنای واقعی.. حرکتی که متافیزیکی بود . یعنی باید باورها مو تغییر میدادم . یعنی باید یاد می گرفتم چطوری آن باورهای مسخره و مخرب و شیطانی رو از ذهنم بیرون می کردم و عمل کردن به این تکنیک اصلا و به هیچ وجه در اون شرایط بحرانی کار آسانی نبود چون مثل سیمان و بِتن چندین ساله توی افکارم نشسته بود و خراب کردن اون افکار مخرب سیمانی همچون بِتن سرسخت زمانبر بود و نیاز به تداوم و مداومت مستحکم و پایداری داشت .. خُب اولش خیلی سخت بود و زود خسته میشدم و گاهی میبریدم و رها می کردم ووووووولی استاد عزیزم مدام برام صحبت می کرد مدام تشویقم می کرد وو مدام برام مثال میآورد مدام الگوها رو نشونم میداد و مدام تاکید می کرد که حواسم به درس هام باشه . مدام بهم یادآوری می کرد . مدام تاکید می کرد که در سر کلاسم حاضر باشم یعنی بطور مداوم در سایت حضور داشته باشم و فایل ها رو ببینم و گوش کنم و کامنت دوستان رو بخونم و از همه چیز مهمتر اینکه کامنت بنویسم و این کار کامنت نوشتن سخت ترین کار ذهن من بود چون نمی فهمیدم که چی چیزی رو بنویسم من که هنوز دستاوردی نداشتم . کلمات روی دستان و زبانم نمی چرخید. و باید اعتراف کنم که مقاومت ذهنی ام برای نوشتن آنقدر زیاد بود که نه تنها دستم نمی رفت روی کلید های نوشتن در مبایلم بلکه حتی گاهی اوقات که بزحمت می نوشتم و ساعت ها وقت میذاشتم برای نوشتن یهویی ارسال صورت نمی گرفت و می پرید و من کلی احساسم نامناسب میشد و تا مدت ها از نوشتن و کامنت دوری می کردم ولی هر دفعه روی همین موضوع هم کار کردم که تا به الان فکر کنم بالای هزار و پانصد تا داخل سایت کامنتم ثبت شده خدا رو شکر و حتی وقتی به رد پاهای گذشته ام نگاه می کنم روند درکم از مسایل و آگاهی هایم به مدار بالاتری رو بوضوح مشاهده می کنم .و فهمیدم که مدارم هر روز بالاتر رفته و این نشانه ی خوبی برام بود هر چند این روند خیلی کند بود و آرام آرام به پیش میرفت ولی بوضوح میدیدم که دارم بهبود پیدا می کنم و کاملا از اون معلولیت ذهنی ام دارم جدا میشم و تافته ی جدابافته ای از اون 99٪ جامعه شدم ..
خب هر روز یک تضاد و یک مسأله ای خودشو به شکل های مختلف در زندگیم خودشو نشون میداد و من هم دیگه یاد گرفته بودم که از تضادها و مسعله هام فرار نکنم بلکه استقبال کنم و بقول استاد عزیزم آشغال ها رو نریزم زیر مبل و فرش.. هر چند آنقدر در طول عمر زندگیم آنقدر آشغال زیر مبل و فرش ریختم و انباشته شده که باید ریز ریز و آرام آرام به این پرونده های بایگانی شده ی زیر فرش و مبل می پرداختم و شکر خدا خیلی از مسایلم رو حل کردم و این روند رشد و پیشرفت های منو نشون میداد .. ولی هنوز خیلی از مسایل اساسی در زندگیم باید حل بشه که توسط چک و لگد تضادها رو کاملا میبینم و میفهمم و آمدند که بهم بگن باید بسرعت بیشتری حرکت کنم ..خدایا شکرت این مشکل بوجود آمد تا من بفهمم که دقیقا من چیرو می خوام .. حالا که من فهمیدم . اینو می خوام با این ویژگی ها با این وضوح باید این تضاد ها رو هم حل کنم و به شکر خدا و بلطف آموزه های استاد عزیزم امروز اومدم در این قسمت از فایل دانلودی سایت ردپای دیگری برای خودم بجا بگذارم که از کجا به اینجایی که فعلا هستم رسیدم ..
در مبحث پولی و مالی.. شکر خدا از اون قرض و بدهی های مالی و پولی خارج شدم
شکر خدا حقوق بازنشستگی همسر خدا بیامرزم همون موقع ها بعد از هفت هشت ماه بعد از آشنایی ام با استاد عباسمنش عزیزم از بلوکه ی بانک آزاد شد
شکر خدا تضادهای سلامتی و تندرستی ام رو بدست آوردم و با همین فایل های دانلودی و فایل های بینظیر در پرتو آگاهی در اون زمان که هفت هشت ماهی که به اجبار پیش خواهرم در کرج زندگی می کردم و روی خودم و سلامتی ام کار کردم .
البته به همین روش و با استفاده از قوانین تونستم دیگر مسایل و تضاد های سلامتی ام رو بهبود ببخشم و این روند ادامه بهبودی بیشتر رو با سپاسگذاری روزانه ام ادامه دارد شکر خدا
در مبحث عزت نفس و روابط ..
با کار کردن مداوم در بهبود روابط درست و مناسب باید بگم که با حذف رسانه ها و خبرها و TV و غیره .. افراد منفی رو از زندگیم حذف کردم و یا جهان هستی خودش این کار رو برام انجام داد و شکر خدا و برای بهبودی روابط خانوادگیم روی خودم خیلی خیلی کار کردم که البته بعد از دو سه سال دوری از دخترم بخاطر تضادهایی که در کسب و کارش بوجود آمد بسمت خانه ام برگشت ولی همچنان آن حرف های گذشته و ورشکستگی های زندگی گذشته مون هر چند وقت یکبار تکرار میشه و منو مقصر تمام این از هم پاشیدگی ها می داند و همیشه شصت انگشت مقصر بودن بسمت من هست . هر چند با آموزه های استاد یاد گرفتم که اشتباهات خودمو بپذیرم و هیچ عامل بیرونی رو برای تمام کارها دخیل ندونم و سبب تمام اتفاقات زندگی مو رو خودم هستم رو پذیرفتم ولی باید اول از همه با خودم کنار میومدم و با خودشناسی و با تغییر باورهای مخرب مذهبی و خداشناسی از آموزه های استاد عزیزم با خودم به صلح رسیدم و این روند تکاملی برای روابط درست و مناسب با خودم و خدای خودم و فرزندانم رو باید بیشتر از همیشه ادامه بدم..
خدا رو شکر گذارم که حداقل دخترم کنارم هست هر چند هنوز مسایلمون ریشه ای حل نشده ولی برای همین برگشت دخترم روز و شب از خداوند سپاسگذاری می کنم که به من در امورات و خرج و مخارج زندگیم خیلی کمکم کرد… البته هر چند بیشتر میره کرج منزل خاله جانش که خواهر بنده باشه.. و اونها در مدار و فرکانس من نیستند . ولی بازم خوشحالم که دخترم در کنار اطرافیان نزدیکم رفت و آمد داره و من مطمعن هستم که روابط مون آرام آرام بهبود میبخشد و این منوط بر این است که روی باورهای روابطم بیشتر کار کنم ..
بچه هام جزو گرووه اول هستند و همش مگن چرا این اتفاق افتاد ؟؟؟؟؟؟
چرا اینطوری شد ؟؟؟؟؟
اافرادی که به مشکل برخورد می کنند همش میگن خدایا چرا این مشکل برای من بوجود آمده . چرا منو دوست نداری . چرا که میخوایی منو زجر بدی ؟ خدایا چرا با من این کارو کردی ؟؟ همه رو مقصر میدانند و خودشون رو پاک و مبرا از هر گونه اشتباه و خطایی
در مورد پسرم که چندین ساله با من و خواهرش قهره .. و من بخاطر مادر بودنم و عواطف مادریم هر چند وقت یکبار تلفنی با پسرم تماس می گیرم ولی صحبت هامون بی نتیجه هست چون اون خیلی خیلی بیشتر منو متهم و مقصر تمام تضادهای ورشکستگی هامون میدونه در صورتی که ایشون کارخانه ی قارچ رو مدیریت می کرد و به هیچ عنوان اجازه نمیداد که من به کارخانه سرکشی کنم و شرایط رو نظارت کنم ولی بعد از ورشکستگی کارخانه و از دست دادن خانه و زندگی و ماشین ها و باغ و پول و ثروت هامون مصبب تمام این وضعیت ها به روی من برگشت و الان باز هم توسط پسرم رگبار ی متهم و مقصر هستم و اصلا حاضر نیست برای یکبار هم که شده صورت منو ببینه بخصوص اینکه از همسر عقدیش جدا شده و بیشتر از همیشه منو و خواهرش رو مقصر میدونه.. با تمام این تضادها و مسعله ها در مبحث روابط مون امید دارم که با کار کردن روی افکارم و باورهایم و تجسم سازی و تلاش های ذهنی ام این گره ی کور هم راه حلش پیدا بشود و سر نخ زندگیم به آسونی و سهولت حل بشود هر چند ظاهر قضیه خیلی خیلی سخت و غیرقابل حل شدنی است مثل اون جاده های پر پیچ و خم سنگلاخی سربالایی های کوه ها ست ولی من به خداوند ایمان و یقین دارم و به خودش توکل می کنم .. که می تواند دلها رو برام گرم و نرم کنه و این کینه ها و لجبازی ها باید خاتمه پیدا کنه و راه حل های الهی از راه میرسند و بصورت ریشه ای حل خواهند شد ..
در مورد روابطم با دیگر افراد فوق العاده عالی هستش یعنی دستان قدرتمند خداوند همیشه بهترینع بهترین افراد رو برای کمک بسمت من هدایت کرده خدا رو شکر . حتی بهترین همسایگان خوب و عالی رو در این خانه ی جدیدم دارم و شکر خدا دوستان جدید و خوب و عالی و ثروتمند رو جلوی راهم قرار داده .. و همیشه با افراد درست و مناسب و خوب و عالی و خوش برخورد مواجه میشم حتی راننده های تاکسی خوش برخورد مثبت اندیش و یا مغازه داران و کاسب های خوب و عالی و خوش برخورد مواجه میشم و حتی افرادی که من اصلا نمی شناسمشون بسمت من هدایت می شوند و از این بابت فوق العاده از خداوند ممنون و سپاسگذارم خدایاااا شکرت که من به خلوت گزینی بیشتری نیاز دارم تا بتونم باورهای درست و مناسب بهتری برای بهبودی شرایط روابط خانوادگی ام بسازم . هر چند من به هیچ عنوان توانایی تغییر دیگران رو ندارم حتی نزدیک ترین افراد زندگی ام رو پس
پس به این باور رسیدم که در مورد روابط ضعف هایی دارم که به باورسازی های بیشتر و بهتر و قدرتمندتری نیاز دارم که باید در این زمینه تلاش بیشتری کنم و یکی از تضادهای چالشی ام رو در این زمینه باید حل کنم و خداوند منو به راه حله درست و مناسب بهبود روابط خانوادگی ام هدایت ام خواهد کرد و اگر آنها تغییر نکنند و هم مدار و هم فرکانس من نباشند این روند جدایی از فرزندانم ادامه خواهد داشت و من هم باید از قانون رها سازی کمک بگیرم و این تضاد رو بسپارم بدست خداوند
اعتبار نیک و ارزشمندی و عزت و احترام یکی دیگر از کارهای مهم و اهداف زندگیم هست که در این زمینه هم دارم روی خودم کار می کنم..
تضادها یی که باعث شده که من بوضوح بیشتری برای خواسته هام برسم .
مسایل پولی و مالی و درآمدهای متعدد روز افزون ام هست
مالکیت و صاحب و ساکن خانه ی رویایی ام هست چون دیگه دوست دارم از مستاجری بیام بیرون و امسال شهریور 1402 با تمدید قرار داد منزل مسکونی ام به وضوح رسیدم که باید در این زمینه هم خیلی روی باورهایم کار کنم
خریدن ماشین و غیره … و صدها اهداف ریز و درشتی که هر کدام از آنها رو در لیست اهدافم نوشتم پس یک جهاد اکبر و تمرکز لیزی باید رو خودم داشته باشم تا راه حل ها رو بکمک خداوند پیدا کنم و با کنترل ذهن و توجه به نکات مثبت و زیبایی ها به خواسته هایم توجه کنم ..
و باز هم این گفته ی گران بهای استاد رو اینجا به خودم یادآوری می کنم ..
خدایا شکرت این تضادها و این مشکل ها و این اتفاق های ناخواسته و بظاهر نامناسب به من کمک کرد که بفهمم که دقیقا چه چیزی رو می خوام ؟؟!
حالا که من فهمیدم که چه چیزی رو می خوام بیام به اون خواسته ام توجه کنم و بگم خدایا من دقیقا اینو می خوام و اون خواسته ام رو تجسم کنم و اونو توی ذهنم بسازم و بسمت اون خواسته ام حرکت کنم
خدایا خودت دستمو محکم به دستان قدرتمند الهی خودت گره بزن
خدایا خودت منو بسمت راه حل های درست و مناسبی هدایت کن که از پایه و اساس و با احساس خوب و عالی به خواسته هایم برسم
خدایا خودت راه حل های درست و مناسب رو برای بهبودی روابط درست و مناسب و قشنگ عاشقانه بین منو فرزندانم رو بر من آشکار و قابل لمس کن و چنان بر من آشکار و قابل لمس کن که امکان اشتباه و خطایی نداشته باشم
ای عشق الهی ام و ای معبودم پیشاپیش من حرکت کن و راهی را که باید در این وضعیت پیش گیرم بر من آسان و راحت و ساده و کامیاب گردان
خدایااآاا شکرت که من مغناطیس عشق و مهر و محبت و روابط درست و مناسب جادویی هستم
خدایاااا شکرت بخاطر نتایج فوق العاده عالی برای روابط درست و مناسبی و عزت و احترام و ارزشمندی و اعتبارنیک و بلندآوازگی که وارد تجربه ی زندگیم شده ممنون و سپاسگذارم که من لایق بهترین ها هستم و همه رو می بخشم تا روح خودم رو رها و آزاد کنم خدایا شکرت ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم
IN GOD WE TRUST
به نام خداوندی که رحمتش همه چیز و همگان رو در برگرفته و رحمتهای خاص و ویژه ای داره برای کسانی که خاص و ویژه باورش میکنن و بی اندازه مهربان است
رویای عزیزم، دوست ارزشمند تحسین برانگیزم سلام
هر قدر که شما رو بیشتر میشناسم بیشتر و بیشتر شما رو انسانی قابل تحسین میبابم
چقدر عملگرا هستید به قوانین، چقدر خوب بودن احساستون در هر شرایطی اولویت اول شماست، بسیار از شما اموختم درس زندگی را
چقدر یاد گرفتم که بنویسم، یاد گرقتم ازتون در هر کاری با تمرین و تمرین میتونم بهترین باشم در ان کار، مثل همین نوشتن، که چقدر در اول براتون سخت بود و الان استاد شدین در این زمینه
چه مادر تحسین برانگیز هستید شما که حال خوب خودتون مهمترین چیزه و بعد بچه ها
چقدر خوب درک کردین که تغییر یک باری یکنفره هستش و ما نمیتونیم تغییری در زندگی عزیزترین کسانمون ایجاد کنیم تا خودشون مایل به تغییر نباشن
چقدر خوب و اگاهانه از تضادهای زندگیتون، اهرمی برای رسیدن به خواسته هاتون، استفاده میکنید
انشالله خداوند شماو من و هر انکه طالب هدایته رو در مسیر مستقیم پیش ببرد، مسیری که سراسر نعمت و ثروت و احساس خوب و ارامش است
در پناه امن یگانه رب قدرتمند کل جهانیان باشید دوست ارزشمندم
بنام خداوند مهربان
با سلام خدمت دوستان گرامی
سپاسگزارم از اینکه دیگاه منو برای مطالعه انتخاب کردین امیدوارم که از نظرات و راهنمایی های با ارزش خودتون منو بهره مند کنید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🙏🙏🙏🙏🙏🙏
مسعود هستم در روز چهاردهم که دارم قدم اول رو از محصولات استاد عباس منش میگذرونم
با دیدن تیتر این فایل ترغیب شدم که بادقت چنبار ببینمش و دوس داشتم که دریافت خودم رو با شما همراهان گرامی به اشتراک بزارم .
درک بهترین قوانین هستی و نحوه استفاده بهینه از آنها ، قوانینی که ترکیبی از از خواسته ها ناخواسته هستند، قطب مثبت و منی، زشت و زیبا، سلامتی بیماری و کلی تضاد های دیگر که دنیا بر این اساس مدون شده.
ضمن اینکه این قوانین ثابت هستند و بدون هیچ نگرانی از تغییر آنها میتوانیم از آنها در هرچه بهتر کردن زندگی خودمون استفاده کنیم.
سوالی که اینجا مطرح است اینه که چرا تضاد ها باید در زندگی وجود داشته باشند؟؟؟؟؟
چرا نباید در زندگی همه شرایط مطابق میل ما باشند؟؟؟
چرا همه یجور آفریده نشدند؟؟؟
همه چیز از قبیل آب و هوا ،قوم و نژاد، رنگ و زبان ، مذهب و سیاست ، اینهمه تنوع برای چی؟؟؟؟
چون تضادها سبب تکامل میشوند چون اگر تضاد نباشد ما اصلا حرکت نمیکنیم.
البته که ما خودمون تعیین میکنیم از کدام نوع
( خواسته یا ناخواسته ) بیشتر در زندگیمون تجربه کنیم. چیزی که مشخصه اینه که آفرینش میل به تغییر و گسترش داره و اگر ما بخواهیم که ساکن بمونیم دنیا با نشان دادن تضادهای خودش ب ما این پیام رو به ما میده که باید حرکت کنیم ، و اگر ما خودمون بسمت اهدافمون حرکت کنیم ، ناخواسته های کمتری رو دریافت میکنیم.
وقتی تضادها در زندگی ما وجود می آیند دو مسیر فکری و رفتاری در انسان ها متجلی میشود.
۱_ واکنش گرا باشیم
اول اینکه ما تمرکز خودمون رو روی ناخواسته ها و اتفاقات پیش آمده قرار بدیم و واکنش گرا باشیم و راجبشون حرف بزنیم و به اونها قوت بدیم و اقداماتی از قبیل اعتراض و عصبانیت و هر لحظه خودمون رو در زجر و عذاب قرار بدیم مضاف بر اینکه هر چقدر به این نوع رفتاری و تمرکز بر روی اونها ادامه بدیم از همون جنس اتفاقات و ناخواسته های بیشتری رو وارد زندگی خودمون میکنیم.
۲_ کنترل ذهن و ایجاد راه حل
تفکر دیگه اینه که به محض برخورد با ناخواسته ها از خودمون این سوال رو بپرسیم که چه راه حلی رو میتونیم برای حل این مشکل پیدا کنیم یا در بیشتره مواقع از درون همون ناخواسته راه حلشم استخراج کنیم.
نکته مثبت این نوع نگاه اینه که ما تمرکزمون رو از روی مشکل برداشته و بهش بعنوان یه ایده برای بهتر شدن اوضاع استفاده میکنیم. و از این طریق به احساس بهتر دست پیدا کنیم، که در این مسیر آرام به شرایط اتفاقات ابزار مناسب در جهت رفع تضادهایمان دست پیدا کنیم.
از آنجائیکه این قوانین در شرایط های سخت دور از ذهن ما هستند و یادمون میره که ازشون استفاده کنیم ، لذا هر لحظه باید در ذهنمون مرورش کنیم و با تمرین و تمرکز بر نکات مثبت هر ناخواسته استه یا مشکل مسیر تکامل خودمون رو طی کنیم و بدانیم که هر اتفاق در زندگی ما تصادفی نیستند و آمده اند که مارا برای دستیابی به اهدافمون یاری کنند.
باید حواسمون باشه درون اونا گیر نیافتیم و فقط باید بشکل پازل بهشون نگاه کنیم تا بتونیم حلشون کنیم.
با توکل به هدایت خداوند که هرآنچه میگوییم در رفتارمان هم متجلی گردد.
آمین یا رب العالمین
امضا مسعود محمدیان
سلام استاد گرانقدر عزیزم، چند روزه با تضاد بی پولی و کم شدن سرمایه و افزایش هزینهایم مواجه شده ام و واقعا بجا بود که این فایل هدایت شدم و خواسته من برام واضح شد و اینهاست که
خیلی ساده و آسان بصورت فراوان پول بسازم
هم تامین کننده اجناسم جنسش جور باشه هم مشتریم پول نقدش آماده باشه
معاملاتم آسون راحت انجام بشه…
و فکر می کنم باید روی باور فراوانی و درک وفهم خدا و قوانینش بیشتر کار کنم
سلام بر تمام خوبای روزگارم
سلام استاد و مریم عزیز
گفتید از خودمون رد پا بذاریم…رد پای امروز من بعداز شنیدن این فایل معرفی سایت عباسمنش به دوستی بود که حال خوبی نداشت، ناامید بود، افسرده بود…
براش ایمیل ساختم و وارد سایت شد.کلیپ نشانه ی امروز خودمو براش گذاشتم و باهمدیگه گوش دادیم.
خداروشکر میکنم که اونقدر از این سایت خیروبرکت دیدم که با اطمینان و قدرت میتونم به دیگران معرفیش کنم.
فایلهای استاد عباسمنش مثل فال حافظ می مونه. هرکدومشو که باز میکنی انگار داره از تو و مشکل تو و راه چاره ش میگه…
خداروشکر میکنم. با تمام وجودم که درک منو از جهان متفاوت کرد.
فردا اول ماه رمضانه. و من تواین ماه حال دلم خیلی خوبه. چون سعی میکنم افکارمو در روزه نگه دارم و فرصت خوبیه که بتونم ازصفرشروع کنم.
من امسال متعهد شدم که روزی یکی ازفایلهای استاد رو گوش کنم و ازگنجینه ی رایگانش بهره مندشم.تا انشاالله روزی بتونم از محصولات خرید کنم.
یکی از اهدافم خرید فایل عزت نفسه. چون میدونم دوست داشتن خود، بزرگترین سوخت برای ادامه راهه.
چشم از پنجره بردار
منجی در آینه است…
درپناه خدا شاد و سلامت باشید.⚘
به نام خدا مهربونم
یک نکته ای که چند روز پیش با تمام وجود درک کردم این بود من باگم تمرینه آگهیه خب و دارم روش کار میکنم (توی شرایطی هستم هم فرهنگی هم خانوادگی نمی تونم خودم برم بیرون و انجامش بدم باید از مامانم بخوام خب )همیشه پیش خودم میگفتم اگه ماشین داشتم براحتی میرفتم بیرون و صدها بار انجامش داده بودم اگر اون آزادی داشتم الان سرکار بودم اگر ………..الان کلی پیشرفت کرده بودم و چقد از زندگی جلو بودم اما خدا چقدر زیبا این موضوع به من فهموند که کاملاً این همه مدت اشتباه میکردم چطوری ؟
من همونطور که گفتم باید با مادرم میرفتم بیرون و تمرینم انجام میدادم و چون مادرم باهام بود انگار که به غرورم بر بخوره با اینکه با تمام وجود ترس داشتم اما میرفتم انجامش میدادم که کم نیارم جلوش خب
اما از خدا هدایت خواستم که میشه مامانم اینقد نکشونم دنبالم خدا منو تنهایی هدایت کن و موقعیتش فراهم کن بعد این خواسته من رفتم به مسافرت و هدایت شدم به جایی که فرض کن شب بود لب ساحل و هزار جور آدم مختلف از دختر پسر جوون تا مرد و زن پولدار معمولی اصلا یک موقعیت عالی با صدها آدم مختلف که بری توی یک شب هزار تا آگهی تا صبح انجام بدم چون مردم داشتن تفریح میکردن و تا آخر شب بودن اونجا خب من اونجاااا اون آزادی عمل داشتم باورن تون میشه نتونستم حتی یکبار انجامش بدم ؟؟؟
من دو روز اونجا بودم و توی اون موقعیت حتی یکبار نتونستم انجامش بدم دلم میخواستااااا ترسم داشتم اما نشد خلاصه برگشتم خونه و بعد که به این موضوع فکر کردم !!!متوجه شدم!
این ماشین نداشتن من و رفتن با مادرم چه محبتی بود یعنی این تضاده چقدر باعث رشد من شد (که توی 2 ساعت 5 بار انجامش دادم) اگر من از همون اول زندگیم اگر این آزادی عمل داشتم شاید راکد راکد بودم و هیچوقتم با این سایت این مسائل آشنا نمی شدم اگر آزادی عمل داشتم و از اول میرفتم سرکار هیچوقت این محدودیت نداشتم که به فکر کاری باشم که آزادی مکانی داشته باشه شاید یک شغل عادی مثل خیلی از مردم با درآمد ثابت ماهیانه راضی بودم ولی این تضاد منو به راه عباس منشی هدایت کرد که نه تنها اون درآمد معمولی بلکه هزاران بار بیشترشم بتونم بسازم
اگه تضادها نبودن من «ماهی» داشتم ولی خدا به من ماهی نداد« ماهیگیری رو یاد داد » اگه اون آزادی بود و من هیچوقت تضادی نداشتم اصلا خدارو و نیاز بهش رو و قدرتش رو و توانایی ش رو معجزاتش رو با تمام وجودم درک نمکیردم و پیداش نمیکردم و هیچوقت شیرینی ایمان بعد از گذر از ترس رو با تمام وجودم نمی چشیدم (به جرعت میگم بهترین لذت دنیاست ) و درک نمی کردم پس تمام تضادهای زندگیم چه کوچک و چه بزرگ به همون اندازه و بیشتر توشون محبته های بزرگه و استثنا نداره شاید الان ندونم اما قطعاً چندسال آینده روشن میشه دوست داشتم این آگاهی بنویسم اینجا که همیشه یادم بمونه امیداروم هر روز خدا این درک به من بیشتر بیشتر بدی که به همه تضاد ها جور دیگه ای نگاه کنم :)
سلام وصدتا سلام به عزیزای دلم،به خانواده صمیمی عباس منش
🖐🌸🌺🌼
چقدر عنوان این فایل رو دوست دارم🤩عالی وحساب شده هست👏👏👏یه جمله پر از معنی ومفهوم وآگاهی.
من قبل از اینکه فایل رو ببینم یا کامنتها روبخونم،قفل این جمله شدم🤯🤓🧐ناخودآگاه نتونستم از فکر کردن بهش بیام بیرون(خدایا شکرت)
برای خودم تحلیلش کردم،صفایی کردم جاتون خالی🤗این جمله چی رو میخواد بمن بگه؟!
جالب بود برام که فکر کردن بهش منو به یاد کارهای گذشته خودم وحتی تجربیات اطرافیانم انداخت🤔😳به آدمهای موفق و ناموفقی که چطور از تضادها،برای تحقق خواسته هامون یا تحقق نا خواسته هامون استفاده کردیم..
کوتاه میکنم؛ ، برم سر الهامی که بهم شد؛
کلمه ( اهرم )استفاده شده،
یکی از ابتدایی ترین وساده ترین ابزارها که میشه باهاش کارها رو بسیار ساده کرد.
دراینجا ما این ابزار رو از ضایعات درست میکنیم ☺️این خودش خلاقیته🤗👏👏(تضادها اهرم ماست)
اهرم چطور کار میکنه؟
برای غلبه آسونتر بر نیروی مقاومت ما از اهرم استفاده میکنیم وبه یه تکیه گاه هم نیاز داریم حتما،،،(والبته نیروی محرک)
حالا میشه خیلی مثالها زد که ما برای غلبه بر نیروی مقاومت،مثلا (تنبلی وصبح زود بیدار نشدن) از اهرم تضاد(صبحها استرس داریم عجله داریم این حس بد ایجاد میکنه ونتیجه اتفاقات بد است)…برای استفاده از اهرم به تکیه گاه نیاز داریم؛(باورهای صحیح)…نیروی محرک ما(آگاهی ها وافکار مثبت)
با کمک افکار مثبت کلام مثبت وآگاهی های کسب شده توسط این سایت بر تضادهامون نیرو وارد میکنیم وبا تکیه بر باورهای قدرتمند کنندمون بر تنبلی غلبه میکنیم🤗🤗🤗🌹🌹🌹
مثلا من نمرات همیشه تو کلاس بالاترینه،،حالا تو کلاس اگه استاد یه سوالی مطرح میکنه هیچکی جوابونمیدونهو با اینکه من جواب و بلدم اما هیچوقت دست بلند نمیکردم جواب بدم،،☹️🤐😫 وتضاد برام این بود همیشه احساس گناه یا سرشکسی یا عدم اعتماد بنفس یا اینکه از خودم ناراحت میشدم که چرا ساکت میمونم؟!!!ومن حالا با توجه به آگاهی های این سایت با افکار مثبت و استفاده از عبارات تاکیدی صحیح وبا تکیه بر باورهای عالی که ساختم باشناخت بیشتر از توانایی هام و کارکردن بیشتر روی اونها بخوبی بر ترس وخجالت غلبه میکنم.خیلی راحت،،،واقعا اهرم خیلی کارو ساده کرده و من تو جمع 😷بسیار قدرتمند شاد وبا اعتماد بنفس هستم عاشق خودم و همه هستم به معنی واقعی کلمه راضی وسپاسگزار هستم❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹❤️
فایل بسیار عالی و هدایتگر بود سپاسگزارم از استاد عزیزم😘😘
کامنتها بچه ها بی نظیره و عاشق همتونو🥰🥰🥰خدایا مچچچچچچچکرم😂😍😍😍
به نام خداوند یکتا
سلام بر دوست و داداش عزیزم
چقدر خوب و اصولی تشبیه کردید این تضادها رو به اهرم و اینکه اهرم باید یه تکیه گاه داشته باشه و اون تکیه گاه، باورهای ما هستند
ممنونم عالی هستید شما
برای هممون در دنیای پر از تضاد و مسائل، فکر و قلبی باز و درک صحیح رو آرزو دارم
با سلام خدمت استاد عزیزم
روز شمار قسمت 77
به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
سپاسگزار خداوندی هستم که همواره در حال هدایت بندگانش از جمله منه که این روزها مدام داره به من نشونه میده که با توجه به این موقعیتی که درش قرار گرفتم چکار باید بکنم
داره به من میگه اگر با تضادی روبرو شدی به این معنی نیست که تو خوب کار نکردی روی خودت به این معنیه که فرکانست ها در هم برهمن تلفیقی از خواسته ها و ناخواسته هات ترکیبی از رنگ سیاه و سفیدی که باید میزان سفیدیش رو زیادتر کنم
داره جهان رو به کمک من میفرسته که بتونم به وضوح بیشتری برسم در مورد خواستم
داره به من میگه که همه با تضاد روبرو میشن و این ی چیز طبیعیه اما نوع واکنش من جهت رو مشخص میکنه .اگر من زرنگ باشم با این تضاده خواستم رو با قدرت و وضوح بیشتری مینویسم و بیشتر روش متمرکز میشم
استاد جان شما همیشه گفتین و میگین که حرف بدون عمل مفت نمیارزه و توی این فایل هم دارین دوباره این رو تکرار میکنین و خود همین تکراره نشون دهنده اصل بودن این موضوعه
دارین میگین اگر با تضاد برخورد میکنیم به جای زانوی غم بغل گرفتن و غصه خوردن و شکایت کردن و گله کردن بشینم فکر کنم که این تضاده چه پیامی رو برای من آورده
دارین میگین که مهم واکنش من به این تضاده اس نه خود تضاده .
وقتی میشینم و فکر میکنم وقتی این تضاده برای من رخ داد من دو روز درگیرش بودم و امروز که روز سومه من با تمرکز کردن روی آگاهی هایی که از شما یاد گرفتم از جمله احساس خوب اتفاق خوب تونستم ذهنم رو تا حد زیادی کنترل کنم و آرامتر بشم
و الان نوبت اینه که من بشینم و با خودم خلوت کنم که با توجه به این تضادی که برام رخ داده خواسته های من در مورد اون موضوع چیه و روی اونها متمرکز بشم
خدا رو شکر که در بهترین زمان ممکن دارم این فایل رو گوش میدم .البته من قبلا این فایل رو گوش داده بودم ولی چون اون موقع با تضادی روبرو نبودم خیلی درکش نکردم .اما الان بهتر درک میکنم یعنی چی .
ان شا الله که با گوش دادن و عمل کردن به مطالب گفته شده در این فایل بتونم آرامش بدست اومده رو بیشتر و بیشترش کنم
سپاسگزارم استاد که درست بموقع خداوند به شما و میم جان الهام میکنه که چه فایلی رو بزارین روی سایت
با سلام و تشکر فراوان از شما استاد عزیز و گروه فعالتون.چندوقت پیش از شما کتاب راهنمای درون خریدم.بعد از یک مدت کتاب قانون جذب ثروت ازتون خریدم.این کتاب فوق العادست.وقتی کتاب رویاهایی که رویا نیستن خریدم در راستای همون کتاب و به صورت واضحتر کمکم کرد تا به هر مساله ای درست نگاه کنم و همیشه احساس خوب داشته باشم. قبلا فکر میکردم احساس خوب وقتی ایجاد میشه که همه چی به شکلی که دوست دارم پیش بره.ولی حالا متوجه شدم که هرروزم سرشار از زیبایی وموهبته.چقدر احساس قشنگیه.تو اینمدت انقدر رابطم با خالقم فوق العاده شده که واقعا لدت میبرم .با تمام وجودم به خدای مهربون میگم که عاشقشم.همه چی برام زیبا و لدت بخش شده.رابطم با اطرافیانم عالی شده.حتی تو اینمدت ایده ای به ذهنم رسیده تا بتونم درآمد داشته باشم.با مثبت شدنم همسرم کلی انرژی گرفته و درآمدش خیلی عالیتر شده.از خدای مهربون سپاسگزارم که بوسیله ی شما راه درست زندگی کردن بهم نشون داد.از شما هم سپاسگزارم که با انرژی به ماهم یاد دادین عالی زندگی کنیم.همیشه مشتاق شنیدن فایلهاتون هستم.درپناه خدای مهربون شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید