چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 42 (به ترتیب امتیاز)

960 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 1238 روز

    به نام خدای رزاقم

    سلام به استادم و بانو شایسته عزیزم و همه دوستان بهشتی

    در کامنت قبلی از معجزاتی برام رخ داده نوشتم اینجا میخوام در مورد سوالات این فایل ارزشمند بنویسم

    چه بار قدرتمند کننده ای داری مهمترین باوری ک دارم در مورد قیافم هست که کسی باور نمیکنه من چند سالمه حتی شده قسم خوردم یا کارت ملی نشون دادم همه فک میکنن من 20سالمه در حالی ک 38 سالمه و روز به روز جوانتر هم میشم چون اینقد این باور برام تکرار شده ک خودمم باورم شده ک من هر چ بزگتر میشم جوانتر میشم و مدام برام تکرار میشه که استایلم بیسته و باور دیگه دارم نسبت به توانمندیهام هست ک توی کارهام همیشه موفق میشم .یه بار توی یک کتاب خوندم ک سال تولد من نماد ثروت هست و بعد از گوش دادن این فایل میخوام این باور رو توی ذهنم پرورش بدم ک من نماد ثروتم .

    قویترین باور محدود کننده ک دارم در مورد سن هست همیشه در حال مقایسه کردن سنم با بقیه هستم با اینکه قیافم خیلی جوونه اما سن کلا روی مخم بوده از بیست سالگی فک میکردم دیگه دیر شده هنوزم همینطورم حتی الان ک به هدفم رسیدم حسرت میخورم ک چرا زودتر نرسیدم الان چن سال فرصت دارم توی روابطم هم به خاطر همین باور به مشکل برخوردم با اینکه همه بهم میگن سن مهم نیس سن عدده اما باز این باور من کار خودشو میکنه خیلی سعی کردم حذفش کنم از ذهنم اما هنوز درگیرشم امیدوارم بتونم باور کنم ک عوامل بیرونی از جمله سن تاثیری توی زندگی من ندارن .

    امروز جمعه بود گفتم بشینم خودمو کنکاش کنم ببینم چه باور هایی میتونم بسازم از اونجایی که هر کدوم از ما توی دنیای خودمون زندگی میکنیم اومدم برای دنیای خودم قانون گذاشتم و میخوام مواد و تبصره قانونهای زندگی خودمو بنویسم و تصویب کنم

    قانون دنیای من :در دنیای من پول بدست آوردن آسونترین کار دنیاست و… باورهایی ک در مورد ثروت و روابط میسازم

    در پناه خدا باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2889 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان گرامی

    وقتی این فایل رو گوش دادم چندتا از باورهای محدودکننده م رو پیدا کردم.

    من نسبت به محل زندگیم و ژنتیک و خانوادم بیشتر باور محدودکننده دارم تا قدرتمند کننده و با کمک این فایل تونستم اون ها رو شناسایی کنم

    چند تا از باورهامو که شناسایی کردم اینجا می نویسم

    مثلا اینکه باور قدرتمند کننده درباره استعداد هنری رو دارم چون از بچگی میگفتم نقاش هستم و همین باور باعث شد که تو کل مدرسه از بین همه نفر اول مدرسه بشم وقتی کلاس اول بودم. نقاشیمم عجله ای کشیده بودم چون فکر کردم باید سرکلاس بکشیم. و بزرگتر هم که شدم متوجه شدم اکثرا فامیل و خانواده تو هنر استعداد دارن. و علاوه بر اون ریاضیشون هم خوبه. آشپزیشون هم خوبه

    از قبل مدرسه. میگفتم میخوام نقاش بشم و خیلی تو نقش خودم فرو رفتم امضا میکردم و فکر میکردم واقعا بهترینم. اما دبیرستان رفتم ریاضی و بعد کلی درس و ادامه تحصیل …. در نهایت دوباره برگشتم به نقاشی.

    ولی در مقابل تو سطح بزرگتر میگم فلان کشور مثلا روسیه خیلی سطحشون بالاست و اون سبک هنر موردعلاقه من رو حرفه ای انجام میدن

    تو کشور خودمون میگم اصفهانی ها خیلی کارای هنریشون قویه اما من که بچه شهرستانم! و اینجا خیلی جو هنری نیست. یعتی تو سطح بزرگتر باورم محدودکننده ست. در کودکی باورم قدرتمند کننده بود.

    در مورد شهرستانم در عوض این باور مثبت رو دارم که مردم شهرم خیلی تو بیزینس خوبن و اکثرا درآمد و وضع مالی خوبی دارند اما بازم خودم رو به دلایل مختلف از مردم شهرم جدا میکنم. یعنی حالا که یه باور قدرتمند کننده دارمم هرطوریه ذهنم میخواد دور من و خانواده م یه دایره قرمز بکشه و بگه استثنا شما نمی تونید مثل مردم شهرتون پولدار باشید به این دلایل و این دلایل و….

    یه باور محدودکننده دیگه دارم که میگه اگر کسی والدینش روابط خوبی باهم ندارن بچه هاشون هم نمی تونن روابط خوبی رو تجربه کنن.

    باور محدودکننده دیگه ام که خیلی تاثیر گذاشته رو انتخاب مسیرهای شغلی بدون علاقه و درآمد نداشتن از کار موردعلاقه م اینه که میگم پول تو هنر نیست و نمیشه موفق شد اون چند نفر هم که تونستن استثنا هستن و بقیه نمی تونن

    اما این باورهای محدودکننده تا الان اصلا بهم کمک نکرده و نمیکنه و باید اصلاحشون کنم

    تمرین ولی..‌‌. ها هم خیلی جالب بود و کمک میکنه خیلی سریعتر و راحت‌تر باورهای محدودکننده مون رو شناسایی کنیم

    تشکر از آموزش های بی نظیرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1283 روز

    بنام خدای قدرتمند و توانا

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستای گلم

    درمورد این فایل حین گوش دادن بهش

    یاد گذشته خودم افتادم

    من چون بچه دوم‌هستم یک خواهر بزرگتر دارم که در گذشته مامانم همیشه باهاش مشورت میکرد و تصمیم‌نهایی باابجیم بود

    یادمه یه فالگیری رو ابجیم و دوستش پیدا کردند و شروع کردند به فالگیری

    یادمه ابجیم و مامانم رفته بودند پیشش و به مامانم کلی چرت و پرت گفته بود

    من او نموقع 15 سالم بود

    به مامانم گفته بود 2 تا از بچهات طلاق میگیرن

    من و ابجیم که شنیده بودیم همیشه میگفتیم‌ما دوتاییم و من همیشه این موضوع تو ذهنم بود و تجسمش میکردم ناخوداگاه ک چقدر زندگیم جهنمه و دارم طلاق میگیرم/:

    یکی از دوستای ابجیمم رفته بود پیش اون فالگیره و اون فالگیره گفته بود همسرت یدونه زن دیگه هم‌میگیره

    یادمه 1 هفته شب و روز دختره گریه میکرد اونموقع نامزد بود و این دختر بعد از چندماه از ازدواجش طلاق گرفت ولی باز با پسره اوکی شدن اما بازم بعد از فکنم 6 ماه طلاق گرفتن و الان هردوشون مجردن ولی فک کنم باورها و اون چرت و پرتایی ک اون فالگیره گفته بود رو باور کرده بود ک زندگیش اینجوری شد

    کاری ندارم ولی من خودمم قبل از قانون یکی 2 بار ازین فالهای اینترنتی گرفتم کلییییی چرت و پرت بهم‌گفته بود

    و چقدر احمقانه بود که باور کرده بودم

    اما خدارو شکر میکنم که الان به این درک و اگاهی رسیدم

    یکی از باورهای خوبی ک من تقریبا ساختم و توش خوب عمل میکنم اینه ک من خیلیئ خوش شانس هستم و هرکجا میرم خداهوامو داره .

    اتفاقا همینطور هم میشه

    مثلا روزی ک من مشتری تو یک سالنی دارم مثلا ساعت 10 سالن دیگه ای مشتری ندارم تواون ساعت یا اون روز و روزهای بعدی دارم

    ی مثالشو بزنم من 5شنبه 4تا مشتری از یه سالن داشتم و 1 مشتری از یه سالن دیگه

    خودم یکم اولش استرس گرفتم که چیکار کنم اگه نرسم چی؟

    بعدش گفتم خدایا تو برام رقمش بزن سپردم به تو و باخیال راحت رفتم سالن

    وقتی رفتم دیدم اععععع همکارم هم اونجاست و چقدر عالیی شد

    خلاصه من دستیارم کاری براش پیش اومد و رفت

    بعد چنددقیقه بعدش دیدم خاهر همکارم که اونم دستیار ابجیشه (امیدوارم واضح باشه که دارم چی میگم :) اومده بود دنبال کلید گفتم اععع کی زنگ زد به شما که بیایید؟ گفت هیچکی اومدم کلید ببرم

    گفتم میتونی کمکم کنی اماده سازی موهارو انجام بدی؟

    گفت اره و موهارو اماده کرد

    مشتریامونم 1 دونه اضافه شده بودن و شدن 5 تا

    من اونروز 5 تا مشتریمو زدم و اونیکی مشتری ک تو یه سالن دیگه داشتم همکارم کارش زودتر تموم شد و رفت کاره اونو راه انداخت

    و این شد ک بدون هیچ استرسی هم 5 تا مشتریمو کارشونو انجام دادم

    هم همه چیز عالییییی پیش رفت برام انصافن

    و هم یادگرفتم‌به خدا بیشتر اعتماد کنم .

    این از مثال من درباره باور قدرتمند

    البته مثالهای زیادی دارمااااا

    از برنده شدن تو بانک

    از بموقع رسیدن

    از انسانهای عالیی ک تو زندگیمن

    از مشتریهای عالیی

    از همه چی

    و تمام این مساعل باعث میشه ک من ایمانم به این باورم قویتر بشه

    عاشقتم استاد گلم

    بوس بهت

    خیلی دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ناصر احمدپور گفته:
    مدت عضویت: 460 روز

    سلام استاد وقت بخیر

    فایل خیلی خوبی بود رفتم دوران گذشته خودم یادآوری بسیار عالی بود

    یادم افتاد من در ایام بعد از خدمت سربازی میخاستم برم کار پیدا کنم پدرم منو به کار کارخانه راضی بود ولی من قبول نمیکردم و میگفتم من برای دیگران کار نمیکنم من خودم آدم استخدام میکنم که کار کنن توی شرکت خودم

    خودم رفتم کار مورد علاقه مو پیدا کردم بعد از خیلی بالا پایین ها یه شرکت راه اندازی کردم مسولیت محدود بعد یک نفر استخدام کردم و دوباره و دوباره که شد 10 نفر و ادامه دادم

    خاستم بگم واقعا باور یعنی همه چی کافیه فقط بمونی جا نزنی

    سپاسگزارم از آموزشهاتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    نگین نگین گفته:
    مدت عضویت: 2125 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین

    _نوجوون که بودم تو یه طالع بینی خوندم «دخترهای اسفندی جذاب هستن» و تا الان این باور باهام مونده چون خودم اسفندی هستم، و باعث شده چیزهایی از دیگران بشنوم و رفتارهایی ازشون ببینم که این باور در من تقویت بشه.

    _من اصصلا از بچگی چشم زدن و طلسم کردن رو نمیشنیدم چون مامانم اصلا به این چیزا اعتقاد نداشت، (چشم زدن رو هم در حد یه چیز معمولی میشنیدم یعنی رفتارهامون تحت تاثیرش نبود یا بخاطرش نگران نبودیم) تا اینکه الان آدمای جدید دورم اومدن که همممه به این دو موضع اعتقاد دارن در حدی که من هم داشتم تو دام میافتادم ولی خیلی زود خودم رو کنار کشیدم، دیدم اگه به چشم خوردن اعتقاد داشته باشم مداام باید نگران بچه ام باشم که از انرژی چشم دیگران آسیب نبینه و من نمییتونم این حد از نگرانی رو تحمل کنم یا مثل بعضیا مدام اسفند دود کنم یا چشم زخم بهش آویزون کنم، ترجیح دادم اصلا به این باور مخرب که قبلا هم تو زندگیم نبوده اعتقاد نداشته باشم و آرامش رو به خودم برگردوندم.

    _اما مورد اصلی: من باور دارم که من نمیتونم پول بسازم، توانایی ندارم، الان که این باورم رو شناختم مداام دارم با خودم تکرارش میکنم که نگین تو این باور رو داری، یعنی همین باور مخرب رو تو ذهنم تکرار میکنم! بجای اینکه برعکسش رو به خودم بگم تا برام عادی و قابل پذیرش بشه!

    پس باید باورم رو به توانمند بودن خودم تغییر بدم، حداقل کار و راحتترین کار فعلا برام اینه که با خودم تکرار کنم من میتونم پول بسازم، تا در ادامه ایده ای برای انجام دادن به ذهنم برسه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سمیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 950 روز

    نهان آسمانها و زمین فقط در سیطره دانش خداست

    همه کارها به او بازگردانده میشود ،،،

    پس اورا بندگی کن وبراو توکل داشته باش

    و پروردگارت از آنچه انجام میدهید بی خبر نیست

    سوره هود آیه 123

    درود بر خدای مهربانم

    درود بر استاد عزیزم که فرستاده اوست

    درود بر مریم جان نازنین

    درود بر دوستان همفرکانسی جانم

    از خداوند متعال برای نوشتن این کامنت هدایت طلبیدم واز او خواستم ما را مهمان کلام زیبایش کنند که این آیه آمد

    همه چیز تحت سیطره رب العالمین است

    این توحیدی ترین باوره که گل سرسبدهمه باورهاست

    استاد چقدر خوشحال شدم که دوباره شما را در این طبیعت زیبای خداوند ملاقات کردم

    با قدم‌های استوار مهربان مریم بانو دوست داشتنی ام

    الهی صد هزار مرتبه شکرت

    اول اینو بگم استاد که خیلی برام جالب بود ولذت بخش

    وقتی خواهرم سهیلا جان که با من در این مسیر زیبا توحیدی همراهه گفت استاد فایل جدید گذاشته

    با وجود کاری که داشتم و عملا فرصت. نمی‌کردم که فایل امروز ببینم از خدا خواستم زمان بهم بده خودش برام شرایط و فراهم کنه وبه طرز جادویی من که ساعت شش تا ده شب تایمم پر بود امشب از من خواستن که سرکارم نرم البته خودم فرکانس را فرستاده بودم و اینگونه به درخواست من پاسخ داده شد و وقتم آزاد شد تا با شوق و ذوق وارد سایت شدم وقتی شما را دیدم فضای زیبا و شگفت انگیز پارادیس و دیدم حس خیلی خوبی داشتم ، یک دفعه یادم اومد که نزدیک خونه ما نهرکوچکی وجود داره که پر از درختان زیبا چمن کاری و پیچک های که دور درختان تنیده شده وجود داره که اسمشو گذاشتم پارادیس کوچولو ی من هرروز اونجا میرم و لذت میبرم از طبیعت زیباشو بهش سلام میکنم و پاردایس کوچولوی خودم خطابش میکنم

    وقتی فایلو میدیم پسرم از من خواست که بریم نزدیک نهر فایل ببینم و ایشون دوچرخه بازی کنه و خدای من که چقدر همزمانی رخ داد تا من هم فایل شما را کنار پارادیس کوچولوی خودم ببینم و حس و حالم هزاران برابر زیباتر بشه الهی شکرت

    حالا برویم سراغ باورها

    یکی از باورهایی که همیشه برای من جالب بوده و واقعا نمی‌دونم چی شده که در ذهن من ایجاد شده ولی خوووووب و عالی جواب میده اینه که

    بدن من فوق العاده به ورزش و رژیم سبک و در حد مراقبت عالی جواب میده و من با روزانه پیاده روی و مراقبت سریع لاغر می‌شوم و این را خیلی ها به من گفتن که چی کار می‌کنی اینقدر زود لاغر میشی

    باورهایی که بارها ازشون شنیدم اینه که ما آب میخوریم چاق میشیم .آخه ماهم پیاده روی میریم چرا لاغر نمی‌شیم

    ولی من می‌دونم که اونها باور ندارن که با پیاده روی لاغر میشن و مدام این جمله ورد زبانشونه که کجا لاغر میشیم ،اخه مگه فقط با پیاده‌روی میشه لاغر کرد و…..

    ولی استاد این باور در من باعث شده اصلا نگران نباشم و حس خوبی نسبت به اندامم داشته باشم و جلوی آینه از بدنم تشکر کنم

    باور دیگه ای که دارم روی خودم کار میکنم احساس لیاقته وقتی کاری که دوست دارم و نمیشه انجامش بدم یا چیزی را که می‌خوام بخرم اگر انجام نشه میفهمم و درک کردم که ایراد از باور منه ولی باید روی خودم کار کنم برای خود الگو بیارم مثال بیارم که اینهمه انسان هستند که هم شاغلن و هم کلاس میروند و هم زمان آزاد دارن که لذت ببرن باور کنم ا نسبت به اینکه زمانم پر برکته ، همیشه به اندازه کافی وقت دارم تا به همه کارهام رسیدگی کنم و لذت ببرم

    و باید این باور بنیادی را در خودم ایجاد کنم

    در زمینه عزت نفس باورهای مخربی داشتم که به لطف خدا دارم روی خودم کار میکنم که مهم‌ترینش

    بخشیدن خودمه و اینکه من لیاقت بخشش را دارم خودم را دوست داشته باشم و خودم را بابت داشتن مهارتهای زیادم تحسین کنم

    نیمه پر لیوان را ببینم در صورتی که قبلاً وقتی فردی را می‌دیدم که مهارت بیشتری داره خودم را سرزنش میکردم که البته مقایسه کردن و سرزنش کردن دو عملکرد اشتباهه که خدا را شکر در این زمینه خیلی عالی دارم عمل میکنم

    استاد به امید الله خریدن دوره روانشناسی ثروت را در برنامه ام قرار میدهم و می‌دونم که خداوند هم پول و هم زمانش را به من میده و من به راحتی دوره را تهیه میکنم و تمرکزی با وقت پر برکتم روی خودم و باورم کار میکنم

    در آخر کامنت ازخداوند و شما استاد نازنینم و مریم جان و دوستان گلم تشکر میکنم و برای همه ما از خداوند هدایت و نور طلب میکنم

    توکل میکنم بر خداوند یکتا و تنها . اورا بندگی میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1098 روز

    سلام خدمت استاد عزیزو گرانقدرم و دوستای هم فرکانسی عزیزم

    من درمورد باور سلامتی خیلی روی خودم کار کردم

    دوسال پیش به مدت یکسال من هر روز بیماری های جدیدی میگرفتم یا همش سرما میخوردم هر روز مریض بودم و ازین روند خسته شده بودم

    نمیتونستم روی ذهنم تمرکز کنم روی کارم تمرکز کنم روی زندگیم تمرکز کنم

    پس به خودم گفتم اگه ذهن و فرکانس برای شرایط مالی جواب میده پس باید برای سلامتی هم جواب بده باید بتونم با تغییر باورهام و تمرکز روی بدن سالم حالمو برای همیشه خوب کنم

    یه دفتر مخصوص سلامتی خریدم و تمام باورهایی ک درمورد سلامتی بود رو نوشتم و درکنارش فایل های استاد عباسمنش درمورد سلامتی رو دانلود کردم و شروع کردم تمرکز لیزری روی کار کردن باورهام گذاشتم

    هرچقدر بیشتر روی باورهام کار میکردم بیشتر نتیجه میگرفتم

    و مهم ترین باوری که ساختم اینا بودن

    من به این دنیا اومدم که شادی و سلامتی رو تجربه کنم

    من باید همیشه تا آخر عمرم سالم و سلامت باشم

    چون خدا برای من سلامتی ابدی میخواد ثروت ابدی میخواد شادی ابدی میخواد

    خدا منو به این دنیا نیاورده ک زجرم بده بیمارم کنه

    این منم که با ذهنم خودمو بیمار کردم

    حق من بعنوان اشرف مخلوقاتش هست ک هرلحظه سلامتی رو تجربه کنم

    چیزی به اسم شر در این دنیا وجود نداره هرچیزی که هست سراسر خیر هست

    حدود سه تا شیش ماه روی این باورهام کار کردم از همون سه چهار روز اول نتایج رو دیدم ولی چون لذت میبردم ادامه دادم

    و نتیجش شد اینکه از پارسال تاحالا من هیچ بیماری تجربه نکردم هر روز سالمو شادم الهی شکرت

    تمام بیماری ها به طرز شگفت انگیزی از زندگیم بیرون رفتن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      نفس آریان گفته:
      مدت عضویت: 1327 روز

      سلام به الهه عزیزم، ممنون میشم بیشتر توضیح بدی که برای بدست آوردن سلامتیت چه تمریناتی انجام دادی؟

      من هم حدوده ده ساله یه بیماری دارم که درمان نشده… من سینوزیت دارم و متاسفانه حس بویایی و چشاییم رو بیشتره وقتا از دست میدم… بینی ام پولیپ داشت که سه سال پیش جراحی کردم، سینوسهام هم دچاره عفونت میشن و متاسفانه اکثره وقتها بینی ام اذیت میشه. حقیقتش دیگه خسته شدم، مزه و بوی هیچ چیزی رو حس نمیکنم، اشتهام کم شده… دلم میخواد سلامت باشم، جراحی هم که کردم یه سالی خوب بودم اما دوباره بیماریم برگشت. ممنون میشم راهنماییم کنی عزیزم. امیدوارم همیشه سلامت و ثروتمند باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        الهه گفته:
        مدت عضویت: 1098 روز

        سلام عزیزم بابت تاخیر در پاسخگویی به سوالتون معذرت میخوام من پیام شمارو تازه دیدم

        من اولین کاری که کردم یه دفتر 60 برگ خریدم و شروع کردم داخل سایت عباسمنش و بقیه سایت ها دنبال عبارت تاکیدی مثبت برای سلامتی گشتم و همرو داخل اون دفتر نوشتم

        و مرحله بعد رفتم درمورد قدرت بدن انسان تو یوتوب و گوگل سرچ کردم و درک کردم بدن ما انسانها چقدر قوی و قدرتمند هست و بدن ما هرثانیه و هر روز درحال تولید سلولهای جدید هست اگه سلول جدید بیمار تولید میشه فقط و فقط بخاطر افکار و باورهای اشتباه شما هست

        فایل ارامش در پرتوی اگاهی قسمت 5 استاد رو حتما روزی هزاربار گوش بدید

        و با شناخت قدرت بینهایت بدن انسان درک قدرت خدا و درک اینکه ما پاره ای از خدا هستیم روح خدا(خود خدا) در وجود ما هست و این خدا هرگز بیمار نمیشه هرگز کمبود رو تجربه نمیکنه اگه ما داریم اینارو تجربه میکنیم چون باورمون خداگونه نیست!

        من مدام سلامتی رو تجسم میکردم

        مدیتیشن هایی برای سلامتی رو گوش میدادم و ارامش میگرفتم

        تجسم میکردم نورهای سفید قدرتمند از اسمان ک خدا هستن دارن با ارامش وارد بدنم میشن و تمااااام سلولهای بدنم رو پاکسازی میکنن

        هر روز و هرلحظه سالم ترو سالم تر میشم

        و تمام تمرکزم رو گذاشتم روی سلامتی و بعد ازینکه به لطف خدا سالم و سرحال شدم رفتم سراغ باورهای ثروت چون وقتی سالم و سلامت باشی میتونی تمرکز بذاری رو درامد و لذتهای بیشتر زندگی

        فایلهای استاد تو گوگل درمورد سلامتی سرچ کن و گوش بده بهشون هر روز هرلحظه

        و داخل بخش عقل کل بشین کامنتهای بچه هارو درمورد باورهای سلامتی بخون با خوندن کامنتها کلی حس خوب بدست میاری و این احساس خوب باعث سلامتیت میشه

        از خدا برات ارامش و سلامتی بینهایت میخوام

        درضمن مهم نیست چ نوع بیماری دارین مهم اینه به راحتی یاقدرت ذهنت میتونی درمانش کنی نیاز به هیچ قرصو دارویی نیست

        راستی من هرچی قرص داخل اتاقمو خونمون داشتم انداختم بیرون گفتم نیاز بع هیچ مواد شیمایی ندارم من کاملا طبیعی و خود به خود به لطف خدا درمان میشم اینکارو با ایمان و باور قلبی انجام دادم نه ترس که نکنه بندازم دور باز بیمار بشم نکنه قرصمو ول کنم باز بدتر بشم

        و ممنون میشم چند مدت دیگه از حال خوبت بهم بگی و با کلی شورو هیجان درمورد اینکه سالمو سلامت شدی واسم کامنت بذاری و من لذت ببرم و ایمانم قویتر بشه

        راستیییی از امروز با خودت عهد ببند به هیییییییچ وجه درمورد بیماریت به هیچ ادمی توضیح ندی

        دنبال جلب توجه نباش

        دنبال اینکه بقیه برات دلسوزی کنن نباش

        اینا ناخوداگاه رخ میده بخاطر باورهای کمبود اعتماد بنفس و عزت نفسمون

        موفق باشی عزیزم خدانگهدار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          نفس آریان گفته:
          مدت عضویت: 1327 روز

          سلام الهه عزیزم، ممنون از توضیحاتی که دادی، متاسفانه من مدت زیادی تمرکزم روی بیماریم بود تا سلامتیم، انگار پذیرفته بودم که دیگه خوب نمیشم و میدونم که اشتباه فکر کردم. حتما راهکارهایی که گفتی انجام میدم و نتیجه رو هم برات کامنت میکنم. خیلی سپاسکذارم از وقتی که گذاشتی، امیدوارم همیشه سلامت و پر از حسهای خوب باشی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    اکرم گودرزی گفته:
    مدت عضویت: 801 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان خداروشکر میکنم ازبابت اینکه درمسیر زیبا خودشناسی هستم وآموزهای شما راهنمای این مسیر هستند من دوره روانشناسی یک را تهیه کردم و تمام فایلها رو چندبار گوش کردم بسیار بسیار مفید بود ذهن من بازشد وبعد از 40 سال فهمیدم که خیلی به حرفه خیاطی علاقه دارم و وارد کلاسهای آموزشی شدم و مدرک اولیه را گرفتم همه اطرافیان می گفتن نمی توانی خیاطی کنی الان دیگه دیرشده من50 سالمه من به این حرفه علاقه دارم و واقعا میخوام کارم را باکیفیت انجام بدم هیچ سرمایه اولیه ندارم چند وقت پیش ازیک خیاط باتجربه خواستم که من رابه عنوان شاگرد خود بپذیردخداروشکر قبول کرد من هم برای اینکه یادبگیرم و دستم راه بیافتدگفتم من میام کار میکنم هیچ پولی هم نمیخواهم فقط اجازه بدهد کنار دست او باشم و یاد بگیرم حالا بعداز دوماه کار کردن دلم میخواد درآمد داشته باشم درسته که مثل اوحرفه ای نیستم اما خیلی چیزها بلدم نمی دانم کدام باورمحدودگننده باعث شده که هیچ پولی دریافت نمیکنم‌ دلم میخواد منو راهنمایی کنیدازدوستان هم فرکانس که در سایت هستند هرکسی میتونه و تجربه داره لطفا راهنمایی کنید چه باوری را باید بسازم که کارهای من همه پولسازبشوند بینهایت ازشماسپاگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 991 روز

      سلام دوست عزیز

      من هم تازه رفتم کمی خیاطی یاد گرفتم ناامید نیستم هنوز در حال تعمیرات لباس خودم بچه هام بلدم ولی شکرگزارم علاقه دارم سن و سال مهم نیست باید تمرین کنیم هنوز تکامل طی کنیم خداوند خودش مشتری می فرسته حتما خیریتی داره نگران نباش شاید هنوز وقتش نیست شاید لباس کسی رو خراب کنی نباید نگران بشی بیشتر تمرین کن امیدت به خدا باشه من هم شرایط شما رو دارم می خوام پول بسازم عجله نکن برای خودت چیزهای درست کن من هر وقت لباسی تعمیر میکنم این قدر لذت می برم خدا رو شکر میکنم همین که دستت راه افتاده جای شکر داره

      انشاالله موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        اکرم گودرزی گفته:
        مدت عضویت: 801 روز

        متشکرم دوست هم فرکانس من بسیار از خداوند سپاسگزارم که دراین سایت معنوی با شما هم مدار هستم کاملا با صحبت شما موافقم من قانون تکامل رو فراموش کرده بودم دیشب دوباره شروع کردم فایلهای باارزش دوره عزت نفس را گوش کردم انگار تاحالا نشنیده بودم دقیقا جواب سوالهای من بود فهمیدم من خودم را لایق پول گرفتن نمیدونستم و صحبت شما دوست خوبم که از امید گفتیدبله گاهی ناامید میشم بیشتر باید روی باورهای خودم کار کنم اصلا همین که یک دوست پاسخ داد به کامتان من انگار انگیزه و اشتیاق دوباره ای گرفتم ممنونم واز استاد عزیز بسیار بسیار سپاسگزارم که این امکان را دراین سایت فراهم کردن تا من با شما دوست عزیز آشنا بشم بازهم منتظر تجربه ودست آورد های جدید شما هستم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    ابوالقاسم عابدینی گفته:
    مدت عضویت: 935 روز

    سلام به استاد عزیز وخانم شایسته

    استاد واقعا سپاس گذارم از خداوند یکتا که منو آشنا کرد با سایت شما به من چیز دیگه می گفتند

    من زود یه حرفی رو می پذیرفتم واقعا من خیلی خودم رو تخریب می کردم سر یه مسایل و الان

    واقعا میبینم باورهای اشتباه هی داشتم وخیلی ضربه خردم برای باورهام ازشما خیلی خیلی تشکر می کنم که ماهارا آگاه می کنید که هیچ کاری نشد ندارد و فقط بستگی دارد چه باوری داریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سامان حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1025 روز

    سلام به استاد عزیزم

    من یک سال پش رفتم دنبال خوندن و اعتماد به نفس خیلی پایین داشتم جوری بود که جلوی دوست های خیلی صمیمی نمیتونستم بخونم

    اما ترسم شکست رفتم خوندم

    بعد چند وقت پیش دوباره دوست داشتم برم استدیو اما کمی ترمز داشتم که نمیزاشت همش میگفت تو صدا خوب نیست کلاس نرفتی و از،این جور چیزها بعد رفتم استدیو خوندم و چند نفر بهم گفتن صدا خوبه با کلاس رفتن خیلی بهتر هم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: