چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

1158 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شاهین حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

    وسلام به همه ی همراهان عزیز

    امسال که هدف گذاری کردم گفتم باید به تمام خواسته های امسالم برسم که هم جهت مالی. داره وهم ارتباطی

    واز خدا هدایت خواستم و گفتم هدایتم کنه و قطعا این فایل که استاد گذاشتن در جهت خواسته های منه وهدایت خداونده اما جواب سوال ها

    #چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری وبا اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به ان نرسیده ای ؟

    من هرسال اول سال هدف گذاری میکنم واین قبل اشنایی با استاد هم بوده اما چیزهایی که همیشه میخواستم واهدافم تو زمینه مالی هستش

    همیشه میخوام حسابم پر پول باشه وهیچ وقت بی پول نباشم اما همیشه یه مدت محدود پول دارم وبعدش نه

    یا موتوری که همیشه خواستم بوده بخرم وماشین دلخواهم که هرسال جزو هدفهامه

    یا اینکه یه خونه ای برای خودم بگیرم وتنها باشم نه با دوستام مسافرت چیزی که همیشه دوست دارم اما تاحالا یه مسافرت خوب نرفتم

    ازوقتی با استاد اشنا شدم به یک سری هدفهام رسیدم ولی خیلی کوچیک بوده ویا هدفی که هرسال دلم میخواد اینکه برای خانواده م وخواهرهام کادو بخرم که تاالان نشده واگرهم بوده خیلی کوچیک

    از لحاظ ارتباطی هم ارتباطات بدی ندارم از لحاظ اجتماعی اما باید بازم بهتر بشه

    از لحاظ عاطفیم رابطه داشتم اما اون رابطه ای که دلخواهم باشه نبوده واسه همین کاتش کردم

    #چه افرادی رو میشناسی که با وجود تلاش های کمتر به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا باوجود تلاش های مشابه خواسته ی انها محقق شده؟

    خب من یه دوستی دارم که باهم همکارم هستیم هرچند اون سه سال زودتر از من شروع به این کار کرده اما وقتی یک خواسته ای داره خیلی راحت به اون میرسه در زمان خیلی کم اما من برای نتیجه خیلی کوچیک باید کلی زمان بذارم

    مثلا وقتی خواست موتور بخره سریع خرید یا پول بسازه سریع میسازه

    مشتری های با کیفیت تری داره

    خواست خونه بگیره تو یه ماه گرفت خیلی سریع

    یا برای تفریح وگشت وگذار خیلی راحت میره یا برای ارتباط با فرد دلخواه همیشه کلی ارتباطات عالی داره وخیلی راحت براش اتفاق میافته

    با اینکه نصف من تمرکز روی کار نمیذاره وتلاش نمیکنه

    کلا اتفاقات خیلی راحت براش میافته

    البته افراد دیگه ای رو هم میشناسم اما این دوستم به من نزدیکتره

    #چه باورهای محدود کننده ای (ترمز مخفی ) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر میکنی باعث شده با وجود این همه تلاش بازهم به اون خواسته نرسی ؟

    خب من اگه بخوام در مورد ترمزها بنویسم الان حدود یک سال و چند ماهی است تو سایت هستم 6ماه اول انقدر ذهنم مقاومت داشت که کلا تو درو دیوار بودم

    اما کم کم که بیشتر با بحث باورها اشنا شدم

    ترمزهایی که پیدا کردم بحث ارتباط ثروت با خدا بود

    احساس لیاقت باورهای ثروت ساز باور به فراوانی باور به پول در اوردن راحت ترین کار دنیاست

    باور اینکه پول معنویه ونیاز به سخت کار کردن وزمان زیادی گذاشتن نیست

    بی صبرانه منتظر نظرات دوستان هستم چون میدونم با جوابهاشون قراره کلی رشد بکنم

    ممنون استاد برای این فایلی که اماده کردید سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
  2. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2460 روز

    سلام به بنیانگذار بهترین سایت توحیدی در دنیا و سلام به خانم شایسته عزیز

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی دارم که بیام بنویسم.

    من احساس میکنم باز هم دارم هدایت میشم. هدایت میشم به جواب سوال‌هایم. بازم دارم احساس میکنم وارد فضایی شدم که باید یکسری پیغام‌های دیگر را از جهان هستی از خداوند دریافت کنم. در فایل قبلی گفته بودم که منتظر هدایت‌ها هستم که ببینم آیا باید وارد این دوره شوم یا خیر. از دیشب حسم داشت منو میکشوند که وارد دوره بشم. به لطف و هدایت خداوند این دوره رو با عشق تهیه کردم و استارت یک دوره متعهدانه دیگر را زدم. دیگه هم چیزی نمونده که تمام دوره‌های سایت رو داشته باشم. این هم لطف خداوند و این هم یکی از درخواست‌های من بود که میخام تمام دوره‌ها رو داشته باشم و به راحتی هم تهیه کنم. با همون نتایجی که از فایل‌های هدیه سایت میگیرم. نه اینکه با حتی یکی از اعضای خانواده‌ام بگیرم یا پولی قرض کنم یا وامی بگیرم یا چه میدونم از یه راهی باشه که احساس نکنم خودم با نتایج فایل‌های قبلی خلقش کردم. من همیشه گفتم و میگم: اگر من واقعا به دنبال تغییر باشم و حتی نقطه شروع مسیرم از صفر کلوین باشه باید بتونم از فایل‌های هدیه سایت نتیجه مالی بگیرم و با اون نتایج مالی برم سراغ دوره‌ها و همینجوری مسیرم رو ادامه بدم، رشد کنم و پیشرفت کنم.

    در مورد صحبت‌هایی که استاد در این فایل عنوان کردن و سوال‌هایی که پرسیدن خیلی جالبه که من همین چند وقته دارم بهش فکر میکنم و سوال میکنم. من در جایی زندگی میکنم و دفترکارم جایی هست که با چشمان خودم دارم میبینم یکسری آدم‌ها واقعا بدون اینکه تلاش طاقت فرسایی کنن دارن به راحتی به خواسته‌های خودشون به اهداف خودشون مخصوصا در حوزه مالی میرسن. دارم با چشمان خودم میبینم که یکسری آدم‌ها دارن فقط با یک یا چند مکالمه تلفنی چند صد میلیارد تومن پول میسازن. پس چطوره که یکسری‌های دیگه حتی خود من هم وقتی میخوام یه عدد درآمدی خاصی رو بسازم باز هم یه خورده طول میکشه؟ جدی میگم. باید فکر کرد. حالا که وارد دوره کشف قوانین شدم و تا دقیقه 30 جلسه اول رو گوش دادم باز هم احساس میکنم دارم بیناتر می‌شوم. تا همون دقیقه 30 جلسه اول به خودم گفتم خدای من آخه چقدر من میتونم باز هم بهتر عمل کنم؟ آخه من چقدر باز هم میتونم نتایجم رو بهبود بدم؟‌ آخه من تا کجا میتونم خالق باشم؟ خیلی خوشحالم و خیلی شور و شوق دارم که قرار با هم توی دوره کشف قوانین کلی درس یاد بگیریم، کلی تمرین انجام بدیم و کلی اتفاقات جدید و عالی رقم بزنیم. کلی دست به کد بشیم و اتفاقات دلخواه رو رقم بزنیم.

    من تا به همین الان هم به لطف همین آموزه‌هایی که توی این سایت هست دارم روی خودم کار میکنم اهداف و خواسته‌های زیادی محقق کرده‌ام. اما باز هم اتفاق میفته که برای یکسری اهداف مسیرش طول میکشه. اینجاست که من دیگه انقدر فایل‌ها رو مرور کردم به خودم میگم نه نباید اینقدر طول بکشه؟ چرا دارم طولش میدم؟ باید راحت‌تر بشه؟ با اینکه ما داستان باورها رو میدونیم ولی باز هم یکسری مواقع فکر میکنیم برای هدفی باید مسیر طولانی رو بریم یا برنامه ریزی خاصی رو انجام بدیم تا به اون هدف برسیم. من خودم با توجه به آگاهی‌هایی که کسب کردم، متوجه شدم که اگر باورهای هماهنگ با خواسته‌هام داشته باشم نیروی هدایت منو از راحت‌ترین و سرراست‌ترین مسیر به خواسته‌ام میرسونه. کافیه که افکارم رو بشناسم. چیزی که من توی دوره دوازده قدم خیلی خوب یادش گرفتم، تو همون جلسه اول قدم اول. حالا هم که تو دوره کشف قوانین قراره یه برنامه‌نویس ماهرتری برای زندگی‌ام بشم.

    همانطور که توی این فایل زمانبندی خداوند طوری بود که این باران رحمت الهی در زمان مناسب بباره، همانطور هم من همیشه در زمان و مکان مناسب هستم و باور دارم در زمان مناسب جواب همه سوالات به من گفته میشه. همانطور که تا همون 30 دقیقه اول جلسه اول کشف قوانین به خودم گفتم اوه اوه حالا فهمیدم که چطور بهتر توی ذهنم کد بنویسم تا راحت‌تر اتفاقات برام اونجوری که بخواهم بیفته.

    به محضی که خرید دوره رو زدم هنوز جلسه اول رو استارت نزدم خبر همکاری جدید با یک مشتری جدید به من داده شد و به این شکل از همون اول برکت این دوره وارد زندگیم شد. به همین راحتی. یعنی همه چیز باید به همین راحتی اتفاق بیفته: میخواهی، می‌شود.

    وقتی به حدی درک کنی که خودت خالق شرایطتت هستی دیگه فقط روی خودت کار میکنی. وقتی تنها قدرت خداوند رو به عنوان تنها و تنها نیروی حاکم بر جهان هستی باور کنی دیگه از هر عامل بیرونی دست میکشی و به خودت میگی خوب حالا از کجا شروع کنم و از این خدایی که منبع تمام قدرت‌هاست هدایت بطلبم و فقط از خودش بخواهم؟ وقتی درک میکنی این خدا یکسری قوانین رو وضع کرده که استاد تو جلسه اول کشف قوانین چقدر قشنگ چقدر زیبا در موردش توضیح دادن به خودت میگی خوب دیگه تمومه من فقط باید این قوانین رو ازش آگاه بشم و در عمل ازش استفاده کنم و فقط روی خودم کار کنم.

    چقدر احساس خوبی دارم که دارم باهاتون توی بروزرسانی دوره کشف قوانین همراه میشم و کلی شور و شوق دارم جلسات رو بارها و بارها گوش کنم. کلی شوق دارم بشینم کد بزنم و شرایط جدید خلق کنم. این عالیه که دیگه خیالت راحته. خیالت راحته که یکسری قوانین بدون تغییر وجود داره که میتونی ازشون برای خلق شرایط دلخواهت استفاده کنی.

    خدایا شکرت که باز هم در زمان و مکان مناسب قرار گرفتیم و میخواهیم یک بروزرسانی دیگه رو با همدیگه همراه باشیم. در یک مسیر لذت بخش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 77 رای:
  3. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    به نام فرمانروای جهان

    رِجالٌ لا تُلْهیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ (37)

    مردانی که تجارت و خریدوفروش آنان را از یاد خدا و به پا داشتن نماز و دادنِ زکات بازنمی‌دارد. از روزی که قلب‌ها و چشم‌ها در آن روز دگرگون شود، می‌ترسند.

    لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ یَزیدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ (38)

    تا خدا آنان را به بهترین کاری که انجام داده‌اند پاداش دهد و از فضل خود بر آنان بیفزاید و خدا هرکه را بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد.

    سلام به استاد عزیزم،روز هاست که به عکس زیبای این فایل زل زدم و زیبایی شما و بکگراند بهشتی رو تحسین کردم

    بیراه نیست که همه چیز برای شما همیشه عالی پیشرفته ،چون همیشه اصل رو مبنای زندگی قرار دادید و وارد حاشیه نشدید…

    استاد نمی‌دونم واقعا این یک کد توی ذهن منه که باعث این اتفاق میشه یا واقعا از قوانین الهی این سایت هست

    در اینکه مدیریت این سایت با خداست که شکی نیست،ولی هربار سعیده ،یکم از جاده ی اصلی خارج شده و بجای اصل

    بجای حرکت در جاده ی صراط المستقیم،درگیر زیبایی های اطرافش شده ،خداوند بندی بر دستام قرار میده ،و اجازه نمی‌ده من توی سایت بنویسم …

    و این شد یک نشانه از طرف خدا برای من و صدای آلارم هم اکنون در حال انحراف از جاده اصلی هستید

    امروز نگاه کردم به این فایل دیدم55٠تا کامنت داشته تا به الان ،گفتم خدایا یعنی یک دونه ش سهم من نیست …؟

    بیا کمکم کن ، بغلم کن و دوباره بزارم توی جاده ی جنگلی

    از 5صبح امروز خواب از چشام پرید…منی که عزیزترین قسمت خوابم همین تیکه از صبحه….ازون بیدار شدن ها که میدونی خدا بیدارت کرده ….

    پاشدم دوش گرفتم،وضو گرفتم ،قران باز کردم …و این آیات بینظیر از سوره ی نور …

    که چقدر من رو به یاد شما میندازه استاد ….

    پاک مردانی که تجارتشان انهارا از یاد خدا غافل نکرد….

    استاد عزیزم ،نمیدونید باخبرید یا نه ..هربار یکی از شاگرداتون یکم از مسیر به جاده خاکی منحرف میشه… شما مثل یک پدر دلسوز … توی هر فایل هدایتی دقیقا بر اساس شرایط اون فرد باهاش حرف میزنید …اینو میدونستید استاد …؟

    هربار توی نشانه ی روزانه م،چشام از تعجب گرد میشه که چطور استاد داره درمورد من حرف میزنی ؟هربار با هر فایل هدایتی از دوازده قدم ،میبینم دارید دقیقا درمورد موضوع اون روز من صحبت میکنید میگم خدایا چه جوری آخه ….؟

    شاید به جواب درستی نرسم اما یکی از قویترین ایده هام اینکه که قرآن در شما حل شده …همه چیزتون بر اساس و مبنای قرانه … و این باعث شده مثل قرآن هر بار معجزه بشید برای زندگی من ….

    قرآن استاد قرآن ….

    هربار می‌خوام ازش بنویسم .. احساساتی میشم …

    قرآنی که از طاقچه ی خونه برداشته شد….ولی روی طاقچه ی دلم نشست …

    چقدر این همه عسل شیرین توی خونه م بود و این همه سال من بهش توجهی نداشتم …؟

    استاد شما اومدی توی زندگیم تا بهم بگی سعیده ،آب گوارا تو همین کوزه ی خونه ت هست … گرد جهان نگرد…

    فقط بخاطر درکی که بهم یاد دادید از قرآن خواندن و کمک گرفتن ازش،تموم عمرم ازتون سپاسگزاری کنم کمه ….

    لَقَدْ أَنْزَلْنَا آیَاتٍ مُبَیِّنَاتٍ ۚ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۴۶﴾

    همانا آیاتی روشن نازل کردیم؛ و خدا هر که را بخواهد به راهی راست راهنمایی می کند. (46)

    اگر کسی در حق من این لطف رو کرده و این کامنت رو خونده،این رو یک نشانه از الله بدونید …اگر هنوز خوندن ترجمه ی قرآن رو از اول شروع نکردید …بسم الله …

    غافل نشید ازین گنج شیرین زندگیتون …

    بزارید طعم شیرین عسلش….

    تموم زندگیتون رو شیرین کنه …

    استاد عزیزم

    ازت معذرت می‌خوام بیربط به این فایل برات نوشتم …

    اما از ذوق باز شدن بند های دستم …

    از ذوق دوباره کامنت نوشتن توی سایت الهی

    سر از پا نمی‌شناسم ….

    استاد عباسمنش عزیزم ،از اعماق قلبم …

    عشقی نسبت به شما دارم که شبیه نور خداونده…

    نوری که به قول قرآن …

    خدا نور آسمانها و زمین است. مثَل نور او چون چراغدانى است که در آن چراغى باشد، آن چراغ درون آبگینه‌اى و آن آبگینه چون ستاره‌اى درخشنده. از روغن درخت پربرکت زیتون که نه خاورى است و نه باخترى افروخته باشد. روغنش روشنى بخشد هر چند آتش بدان نرسیده باشد. نورى افزون بر نور دیگر. خدا هر کس را که بخواهد بدان نور راه مى‌نماید و براى مردم مثَلها مى‌آورد، زیرا بر هر چیزى آگاه است

    برای همه چیز ازت ممنونم استاد ….

    برای همه چیز …

    به امید الله … با انرژی مضاعف میرم برای شیفت صبح کاری …

    الهی که امروزمون پر از خیر و برکت و سلامتی و حال عالی و خبرهای فوق العاده باشه

    قلبِ فراوانِ فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2395 روز

      سلام به سعیده بانو!

      با اون قلمِ شیوا…و اون قلبِ پاک که جای الهاماتِ خداونده!

      که وقتی با خودت و خودش هماهنگی، کلامش رو در تو جاری میکنه و تو با ذوق میای می نویسی و دلِ ما رو میبری!

      چقدر قشنگ گفتی در مورد قرآن!

      ما چه گنجی داشتیم و ازش بی خبر بودیم…من از بچگی همراه مامانم قرآن میخوندم، مخصوصاً توی ماه رمضان…یه حس خوب و آرامشی بهم میداد همون موقع، اما بعدش دوباره میرفت به قول تو روی طاقچه و درکی عملاً ازش نداشتم…

      تا اینکه استادِ نازنینمون مثل یک فرشته اومد گفت چشم هاتو بشور…جورِ دیگه ببین…و الان همون آیه هایی که شاید 100 بار قبلاً خوندم برام یه حس و حالِ دیگه داره!

      خدایا شکرت!

      الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا الله

      ستایش تنها از آنِ خداست که به این [نعمت‌ها] رهنمون شدیم؛‌ و اگر خدا راهنمایی‌مان نمی‌کرد، [به این‌ها] راه نیافته بودیم

      عاشقتم سعیده جان، در پناه خدا باشی! بوس :-*

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        سلااااام به یاسِ من …چطوری نازنیین ؟

        مرررسی که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی …

        سپاسگزارم ازت عزییزم …هروقت نقطه ی آبی از بچه های فوق العاده ی سایت دارم خدارو هزارمرتبه شکر میکنم …برای صحبت یک هم فرکانسی …

        یاسِ من …برخلاف شما و قلب شفافت …من خیلی به قرآن علاقه نداشتم …شاید به خاطر فشاری که به روم میاوردن برای خوندنش …

        هروقت ماه رمضون میدیدم یک نفس دارن تلاش میکنند یک جز قرآن رو توی یک روز تموم کنن…بیشتر اعصابم خراب میشد :)))))

        هروقت میخواستم تلاش کنم برای اینکار …همون چند صفحه ی اول …ضعف میرفتم از گرسنگی … :))))))))

        نتنها نمیفهمیدم چی خووندم که حتی لذت که چه عرض کنم …بگذرررریم … : ))))

        خداروصدهزارمرتبه شکر برای این مدار …برای این هدایت …برای پیدا کردن پیامبر زمانه م …برای دوره دوازده قدم و آشنایی با قلبِ قرآن نه فقط ظاهرش ….

        خوشحالم یاسمن جانم …حال دلم عالیه …

        دعا میکنم هرجای این دنیا هستی ….حال دلت عااالی عااالی باشه …

        دوستت دارم دختر …

        به دستان قدرتمند الله یکتا میسپااارمت

        قلب فرااوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      ساره امین آبادی گفته:
      مدت عضویت: 1214 روز

      سلام سعیده عزیزم ، من برای اولین بار هست پاسخ کامنتهای زیبات رو میدم ، اول از همه مرسی از قلم زیبات که ایمان دارم از دل بر اومده که به دل مت و بقیه بچه های سایت میشینه. خدا تو قرآن قسم داده به قلم چون این نوشتن معجزه میکنه مثل الان که قلم تو برای من نشونه بود . من برای پیدا کردن یه پاشنه آشیل روی آوردم به خوندن قرآن ، سرچی شبیه به سرچ های استاد و دارم تمام آیه هایی که کلمه رزق یا هدایت و … هست رو در میارم تا با به دست آوردن کلید واژه ها باورم به ثروت و درآمد تغییر کنه ، میدونی نتیجه تا به الان چی بود ؟ مدام این کلید ها در آیه های رزق تکرار شدن : ایمان به خدا ، ایمان به آخرت و انفاق کردن از اموال !!! بخشیدن و هدیه دادن از نظر ظاهری از حساب بانکی آدم کم میشه ولی خدا توی آیه های رزق آورده !

      من این نشانه از الله رو از قلمت دریافت کردم که باید به خوندن قرآن ادامه بدم تا خدا قدم بعدی رو دوباره بهم الهام کنه

      ممنونم ازت سعیده جان … انرژی ات رو خیلی دوست دارم … از خدا برات مسیر جنگلی رو آرزومندم :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        سلام به ساره ی عزیزم

        تکه ارزشمند روح خدا

        ازت بی نهایت سپاسگزارم که برام نوشتی ،ممنونم که وقت ارزشمندت رو برام گذاشتی

        خداروشکر برای تموم هدایت هاش ،که قلب آدم رو به نور ایمان روشن میکنه …

        هرزمانی ،تو خوندن آیات قرآن،مست عشق خدا شدی،یادی از ما بچه های سایت هم بکن :)

        مارو هم از دعای خیرت محروووم نکن

        دوووستتت دارم و به دستان بی نظیر الله یکتا میسپااارمت

        قلب فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهراء گفته:
      مدت عضویت: 3435 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام

      واااااااای سعیده جان،باورت میشه منم همین امروز صبح داشتم همین ایات رو میخوندم،از دیروز تصمیم گرفتم سوره نور رو با دقت بخونم

      امروز همینطور میخوندم و رسیدم به این ایه ها، خیلی روشون مکث کردم،بعدش اصلا نمیتونستم دل بکنم از این ایات و این سوره

      منم وقتی رسیدم این ایه رجال لا تلهیهم تجاره عن بیع الله….. یادم به دانشجوهای ممتاز استاد افتاد،گفتم اینا هم توی کار خیلی موفقن و هم خیلی با ایمان هستن

      خداروشکر من یک دور کامل قران رو با توجه خوندم البته سرعتم خیلی کند بود

      الان دوباره دور دوم رو شروع کردم البته این دفعه دارم میبینم سرعتم خیلی بیشتره

      من امروز که داشتم میخوندم این صفحات قران از سوره نور رو دیدم خدا تو هر چند ایه یکبار گفته و لو لا فضل و الله و رحمته…… چندین بار تو همین دو سه صفحه تکرار شده

      بعد گفتم واقعا خدا چطور باید به ما میگفت که به ما فضل و رحمت داره که ما باور کنیم

      چطوریه که ما ناامید هم میشیم

      پلن این روزهام اینه که در هر شرایطی که باشم ناامید نشم و مدام تکرار کنم که خدا گفته لاتقنطوا من رحمت الله

      این کامنتت چقدر باحال بود برای من

      منم اتفاقا اهل خواب صبح هستم و وقتی که بعد چند روز که باید صبح زود پاشم به روز تعطیل میخورم شیرینترین قسمتش همین خواب صبحه اما با این وجود روزهایی هم هست که صبح زود بیدارم و خیلی اون ساعات برام لذتبخشه چون انرژی خیلی پاکی داره

      امروز نیاز داشتم به یک نیروی محرک انگیزه بخش

      بعد از بین فایلهای خیلی زیاد از استاد که دانلود کردم فایل چگونه مولد ثروت باشیم برام چشمک زد و واقعا به من قدرت داد برای حرکت و بعدش با جدیت تمرکز کردم روی کارم

      خداروشکر که خدای ما خدای اسان کردنه قربونش برم

      برم برای انجام تمرین این فایل، میخام با فوکوس و بدون فیلتر توی دفترم انجام بدم

      مرسی سعیده جان که مینویسی، نوشته هات خیلی انرژی مثبت بالایی داره

      خدا همه ی مارو هدایت کنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        زهرای قشششنگم سلاااام بروی ماهت …

        چنین زیبا چراااایی؟چشام از دیدن عکس پروفایلت قلبی شد ….

        مرررسی که برام نوشتی …سپاسگزارم ازت …

        ممنونم ازت که از قرآن مینویسی …قرآن نگو …بگو عشق….

        خدا سر من منت گذاشت و من دوبار ترجمه رو کامل خوندم بدون هیچ فرسی …

        حالا دور سومم …

        اما ی عشق بازی جدید دارم باهاش …

        علاوه برا اینکه به ترتیب میخونمش …

        هربار بعد نماز ازش هدایت میخوام و بازش میکنم …و سیراب میشم ازون آیاتی که من رو بهش هدایت میکنه ….

        هر بار میگم میخوام باهام حرف بزنی …بگو که ازم من گذشتی…بگو که منو میبخشی…بگو که من رو به عنوان بنده ت پذیرفتی …

        و بعد نمیدونی چه عشقی توی وجودم به جریان میندازه …

        به شما رفیق عزییزم هم پیشنهاد میدم این کارو بکنی …

        بسیار بسیار لذت بخشه …

        دوستت دارم زهرای عزیییزم

        و به دستان قدرتمند الله یکتای بینظیر میسپااارررمت

        قلب فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          زهراء گفته:
          مدت عضویت: 3435 روز

          سلام سلام سعیده جان

          اول اینکه میخام بدونی خیلی دوستت دارم خیلی قبولت دارم کامنتاتو همیشه میخونم و ازت الگو میگیرم

          بعد هم اینکه وقتی برام ایمیل اومد که برای من نوشتی اینقدر ذوق کردم اینقدر ذوق کردم که خیلی

          اما جوابی ننوشتم راستش جوابایی که دوستان اینجا برام مینویسن مقدسن از نظر من. برای همین دلم میخاس یه وقتی که حال و هوام اماده نوشتنه بنویسم.

          سعیده جون مرسی برای تحسین قشنگت و این بخاطر چشمان زیبای تو هست که زیبایی رو میبینه

          سعیده جون خودت عکس جدیدت چقدر خوشکله .چه باشکوه (بوس به دوست خوشکلم)

          سعیده جان درباره قران اینکه من عرب هستم و خود متن قران رو تا 70درصد بدون ترجمه متوجه میشم.الان که گفتی هم به توصیه ات عمل کردم غیر اون دور به ترتیب از اول بعد نمازام قران رو باز میکنم و میخونم.و اینکه قران الان برام اون قران نیست .واقعا به قول تو خیلی لذتبخشه.

          سعیده عزیزم مرسی برام نوشتی و من واقعا از ته دلم برای داشتن همچین دوستانی خوشحالم و افتخار میکنم.

          میگم ای ول چه سطحم رفته بالا که همچین دوستانی دارم.

          الان که دارم برات مینویسم توی یه موقعیت جدید هستم که میخام تجربش کنم.امیدوارم با قدرت عمل کنم و ازش بگذرم.دوست داشتم تو این موقعیت با شما ارتباط بگیرم.

          ان شالله شما هر روز در رشد و پیشرفت باشید و در سطوح بالاتری از ایمان

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سمانه سادات گفته:
      مدت عضویت: 995 روز

      سلام بر دوست و خواهر عزیزم سعیده جان

      می‌دونم که خیلی ازت دور شدم و هر روزی که کامنت میزاشتی پیش نمییومد یا بچه ها بودن و نمی‌تونستم برات کامنت بزارم

      و حالا در آرامش کامل برات می‌نویسم

      خوشحالم که کامنت را خواندم و یک نشانه از خدا بود برایم که سمانه در کنار کارهایت در کنار دوره هایت بیشتر قرآن را بخون ممنون که بهم یادآوری کردی

      کشف قوانین زندگی معرکه است معرکه

      به غیر استاد که تمام جواب سوال های منو میدن خانم شایسته عزیز با اون سوال های که در ذهنم بود و به دنبال جواب و راه حل بودم تمام را از من میپرسن و من با شناخت اصل از فرع بهترین مسیر را که فقط و فقط باید در هر شرایطی لذت ببری را طی میکنم البته که تضادها هست ولی میدونم که قانون چیه میدونم خالق زندگیم خودم هستم و چقدر زندگی عالی میشه که خودت بهش کد بدی وای وای و همون روز اون کدها که رخ میده و یا حتی بهش اضافه میشه روزت را میسازه

      بهترین ها را برات می‌خوام دوست عزیزم چون لایق بهترین ها هستی قلب فراوان تقدیم به خودت با تمام وجودم سمانه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        سماااانه ی قشششنگم سلاااام بروووی ماهت

        مرررسی که برام نوشتی عزیزدلم …

        دختر تو فوق العاده ای …

        کنار کله ی مبارک پروفایلت …مارک خریدار این محصوله …

        این یعنی توو شایستگی خیلی خیلی بیشتری از من داشتی که الان با شروع آپدیت …با استاد هماهنگی …

        من هنوز باید کلی کار کنم روی خودم تا بهت برسسم…

        امیدوارم با تمرکز روی این دوره بترررکووونی ….زود زووود زووووود بیا و از نتایج شگفت انگیزت برامون بگووووو

        دوستت دارم دختر ….بی نهاااایت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          سمانه سادات گفته:
          مدت عضویت: 995 روز

          سلام بر دوست عالی خودم سعیده جان

          الان در بالکن خونه نشستم با یه نسیم خنکی که میاد برات می‌نویسم

          ممنون به خاطر نگاه قشنگی که به من داری و انشاالله که خودت هم در زمان مناسب خریدار این محصول فوق‌العاده میشی

          اتفاقا چند ساعتی هست که تنها هستم و جلسه دوم را گوش کردم چون واقعا با وجود بچه ها اصلا نمیشد گوش کرد چون تمرکز بالای میخواد و خدا رو شکر امروز برام مهیا شد که گوش کنم

          به یه سری سوالها جواب دادم به یه سری نه

          انشاالله که بتونم طرف خودم را خوب انجام بدم و با این کار هم خدا وهم استاد ازم راضی باشن

          سعید جان عزیزم منم بینهایت دوستت دارم و لبخندم را با عشق تقدیمت میکنم

          و از خدا برات بهترین ها را می‌خوام چون لایق بهترین ثروت ها و نعمتها هستی و دو فرشته نازت را از طرف من ببوس

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 896 روز

      گر کسی در حق من این لطف رو کرده و این کامنت رو خونده،این رو یک نشانه از الله بدونید …اگر هنوز خوندن ترجمه ی قرآن رو از اول شروع نکردید …بسم الله …

      همه ما این داستان رو درک کردیم که هر از گاهی متمایل می شیم به سمت شانه خاکی و بعد برمیگردیم…

      اونوقت هست که داستان تضاد رو بهتر درک میکنیم…

      اونوقت هست که درک میکنیم وضوع از طریق تضاد چه مبحث مهم و بی نظیری هس…

      اونوقت هست که درک میکنیم که ما باید جور دیگری ببینم و بیندیشیم

      به قول سهراب سپهری : چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید…

      اونوقت هست که به جای غر ولونگ و عصبی شدن از تضاد و مسائلی که تو زندگیمون میاد میگیم این تضاد بهم گفت چی میخوام… هااا بریم سراغش وهدف گزاری کنیم براش – بریم تمرکزی بترکونیم…

      خدا را شکر که قانون رو داریم همگی درک میکنیم و ازش لذت میبریمم….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      الهه امینی گفته:
      مدت عضویت: 987 روز

      سلام سعیده خانم الهی من با خواندن پیامهای شما سیمم خیلی قشنگ وصل میشه به اصلم چند روز پیش یه خوابی رو از بچگیم به یاد آوردم که شب بود من تنها توی کوچه جلو در خونمون بودم انتهای کوچه مسجد بود توی آسمون بالای مسجد یهو با یه صدای مهیبی شبیه رعد و برق یه نوری تمام آسمان و زمین رو روشن کرد من از اون نور ترسیدم فرار کردم رفتم خونمون ….

      ای وای بر من ….

      خدا نور آسمانها و زمین

      اون خدا بود من از کی فرار کردم به کی پناه بردم!!!!

      واقعا هم از خدا دور شدم اون خواست من نخواستم، اون بود من نبودم، اون گفت من نشنیدم، اون اومد من نرفتم ،اون داد من نگرفتم…

      الان پیام شما و این آیه از قرآن و این خوابی که بیاد آورده بودم قشنگ برام تعبیر شد که

      ظلمت نفسی

      من به خودم ظلم کردم …

      الهی شکرت که تا فرصت دارم تو این دنیا باز به تو برگشتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الهه امینی گفته:
    مدت عضویت: 987 روز

    سلام به استاد که تجلی صفات خدایی هستید چند روزیه که به خدا میگم دلم میخواد صفاتتو تجربه کنم و امروز سخاوت و بخشندگی رو تجربه کردم استاد شما با اینکه دوره کشف قوانین زندگی رو به روز رسانی کردید این فایل رایگان رو با ما به اشتراک گذاشتید و با سوالهایی که طراحی شده خدا می‌دونه چه حجم از آگاهی در پیامها انتشار پیدا خواهند کرد بسیار برای این حد از بخشندگی شما سپاسگزارم…

    خانم شایسته نازنین سلام ممنون که دست خدایید برای ثبت تصاویر …

    سلام به همه دوستان هم فرکانس

    1.چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟

    قبلا من هر روز از ته دلم میخواستم متناسبتر بشم ولی هروز بیشتر از قبل می‌خوردم و چاقتر میشدم، خیلی دلم میخواست کلید بندازم در خونه خودمو باز کنم ،دلم میخواست سالم و پر انرژی باشم ولی همش پخش و پلا بودم بی حس و حال یه مشکلاتی در جسمم به وجود میومد که خود دکترا میگفتن این خانم خیلی جوونه از الان چرا این مسئله پیش اومده ،از ته دلم میخواستم خونم و روابطم آرام و عاشقانه باشه یه روز توی خونمون بحث نباشه جنگ نباشه یه شب بدون فکر کردن به مشاجره اون روز بخوابم،از ته دلم میخواستم پول داشته باشم که توی یخچال میوه باشه گوشت باشه توی حسابم پول باشه وقت خرید راااااااحت کارت بکشم،از ته دلم میخواستم یه موتور داشته باشیم که کنار خیابون منتظر ماشین نباشیم وفقط خدا می‌دونه که من چقدر پر از خواسته بودم برای تجربه زندگی بهتر توی تمام ابعاد زندگی…از قهر و آشتیام با خدا هم خسته شده بودم میخواستم همیشه باهاش خوب باشم…

    حدود سه سال پیش خیلی اتفاقی یه شب با این مباحث ذهنی آشنا شدم و همونجا آگاه شدم انگار قلبم باز شد که آره من سر نخ این گره کور رو پیدا کردم راست میگه من مشکلم از درونمه از فکرمه از فکرهایی که آنقدر تکرار شدند تا من باور کردم و اونا خود ب خود دارن منو به تباهی میکشونن این همه بدبختی دارم من هر تلاشی واسه حل کردنش انجام دادم ولی حل که نشد هیچ بدترم شد پس من یه گیر و گرفت درونی دارم خدایا عجب شب‌هایی بود خواب از سرم پریده بود نمی‌تونستم بخوابم فقط میخواستم بشنوم …خدایا من دوباره زنده شده بودم اینبار با درک آگاهی از نو زاده شده بودم….انقدر آروم شدم که نمیتونم توصیف کنم بازم وسط همون بدبختیها بودم اما آرام گرفتم …انگار مسیر بدبختی بیشتر مسدود شد ،ایست انتهای آزاد راه …

    اینجا بود که متوجه شدم خواسته و هدف اولین قدمه،برای دستیابی به هدف فقط خواستن اون خواسته منو بهش نمیرسونه دومین قدم باور متناسب با اون هدفه و کم کم تونستم با تعهد به این مسیر به خدا اعتماد کنم و هدایتهاشو بشنوم و اجرا کنم و نتیجه بگیرم …(قبلا همه مسیرهای اشتباه رو رفته بودم دیگه تسلیم بودم)

    در شروع مسیر ساختن باور اولین کاری که کردم رسانه ها رو حذف کردم و بعد با افراد سمی که می‌تونستم ارتباطمو قطع کردم یعنی احساس میکنم بستر رو برای ورودی مثبت مهیا کردم که هدایتها رو درک کنم گاهی خود آگاه ،گاهی نا خود آگاه ، انگار داشتم مسیر اشتباهم رو برمی گشتم بیام به صراط مستقیم که از این به بعد نتایج کوچیک اومد من با دیدن نتایج کوچیک انگیزه گرفتم ادامه دادم الان خونه دارم مغازه دارم متناسبتر و زیباتر شدم به لطف خدا خود ب خود سالمتر شدم هیچ درمانی هم نکردم نه دارو نه تزریق هیچ مدله کار دارم درآمدمم هفت برابر شده و خلاصه اینکه توی مسیر خوشبختی اومدم نتایج روز ب روز بزرگتر میشه اما سیر تکامل وای خدای من عجب واژه ای «تکامل» چقدر مهمه وقتی فهمیدی باورهات مشکل داره باید و باید و باید تکاملت رو طی کنی این مسیر تمومی نداره که بخوای یه شبه بری فقط مهمه به قول قرآن تقوی« کنترل ذهن» داشته باشی و از صبر و توجه به زیبایی ها کمک بگیری ببینید من خیلی عاشق خودمم خودمو واقعا تحسین میکنم از چه شرایطی خودمو نجات دادم واقعا به نظرم هر چقدر شرایط بد باشه یه چیزی پیدا میشه که به خاطر داشتن اون خدا رو شکرگزار باشیم و یادم اون اوایل من هر شب به خاطر لامپ روشن خونه از خدا تشکر میکردم که روشنه و من میتونم ببینم چی مینویسم و….

    و الآنم که از شروع این مسیر حدود سه سال میگذره من به خواسته هام به طور کامل نرسیدم اما حالم خوبه می‌دونم راهم درسته نتایج کوچیک اومده با استمرار بزرگتر هم میشه…

    2.چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)

    راستش جواب این سوال چند سال پیش منو به خودم آورد وقتی نامزد شدم همزمان پسر عمو و پسر عمه و یکی از دوستانم هم با من نامزد بودند و همین تفاوت بین من و مراسماتم و زندگیم باعث شد خیلی فکر کنم چرا من که از لحاظ زیبایی و تحصیلات و سن و سال و خیلی چیزهای دیگه با اونا فرقی ندارم من آنقدر نتایجم با اونا فرق داره؟!؟!

    مثلاً من واسه عیدی یا کادوهایی که برای عروس میارن یا خود مراسم عروسی وشروع زندگی همش باید قرض بشه یا به سختی و از هزار جا بریدن باشه تا یه جوری به زور سر و ته قضیه به هم برسه اما واسه اونا طلا روی طلا،لباس روی لباس، بهترین تالار بهترین مسافرت بهترین خونه مستقل اما من رفتم توی دو تا اتاق تو در تو منزل پدشوهر اونم با چه مکافاتی!!!!

    یا خدا من دختر ناز نازیه بابام با کلی افاده چی ب سرم اومد عجب افتضاحی…

    3.چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟

    در جواب سوال قبل نوشتم که هنوز کامل به خواسته هام نرسیدم و مدام در حال واکاوی خودم هستم وقتی شروع کردم به استفاده از مباحث ذهنی خیلی خوب درک کردم چقدر درسته که باورم با خواسته هام هم جهت نبوده مثل باور اینکه ثروت معنوی نیست یا اینکه بعد از زایمان حتما تناسب اندام بهم میخوره و یه عالمه باور غلط دیگه که منو از خواسته هام دور تر میکرد اما میدونید چیه الان چند روز میشه درک کردم باور احساس لیاقت رد پاش در هر باوری که دارم پیداست من نمیتونستم خودمو لایق ثروت مندی و مرفه بودن تصور کنم من توی خونه ای زندگی کردم که کولر گازی بهش وصل بود اما نمیتونستم روشنش کنم چون صاحبخانه برق مسکونی واسه خونه نگرفته بود و پول برق از حقوقمون بیشتر میشد من وقتی بر میگردم به الگوهایی که توی زندگیم تکرار شده میبینم همیشه نعمت‌هایی داشتم که نمیتونستم استفاده کنم من لباس داشتم طلا داشتم اما نمیپوشیدم میزاشتم واسه مهمونی من بهترین وسایلهارو داشتم اما برای مهمونا بود من پول داشتم اما برای روز مبادا بود من خودمو لایق استفاده از داشته هام نمیدونستم

    دقیقا تمام نعمتهای دنیا تمام این که خدا میگه من زمین و آسمون رو مسخره شما کردم اما من لیاقت استفادشو دارم اصلا میتونم خودمو اشرف مخلوقات ببینم خودمو لایق این نعمتها بدونم!!!

    خیلی فکر کردم خدایا من با خودم چه کردم که تو منو اشرف مخلوقات آفریدی اما من خودمو واقعا اشرف مخلوقات نمی‌دونم من نه خودم رو مثل پرنده رها میبینم نه مثل شیر در جنگل قوی میبینم نه زیبایی گل در گلستان رو در خودم میبینم نه چشمانم را زیباتر از آهو میبینم نه هیچ چیز دیگه ای من برتر از همه اینام پس چرا اندازه هیچ کدوم نمیتونم خودمو لایق بدونم…

    دقیقا متوجه گره کورم شدم اما باز شدنش یه داستان دیگه چطوری خودمو لایق بدونم؟

    رفتم عقل کل احساس لیاقت رو جستجو کردم خیلی پیام خوندم توی یه سری پیام اشاره به این شد که ما خدا رو درونمون داریم ما پاره ای از خداییم انگار میفهمیدمش یاد دوران بارداریم افتادم چقدر هر لحظه مراقب غذام مراقب افکارم مراقب حالم بودم که روی بچه تاثیر بدی نزاره حتی نترسم حتی مراقب نشست و برخاستم باشم و شاد باشم لباس شاد بپوشم…میدونید که اینجور وقتها چی میگیم بار شیشه داری حواست باشه

    نه ماه باردارم حواسم به بچم بود به خاطر بچه نه خدای درونم چقدر مراقبه گونه زندگی میکردم چندین بار در روز باهاش حرف میزدم که چقدر مشتاق دیدنشم اونوقت یه عمر خدا درونمه من یه بارم یادش نکردم که تو از رگ گردن به من نزدیکتری…

    خدایا من به خودم ستم کردم…

    یه بارم شوق دیدنشو نداشتم توی آسمون دنبالش می گشتم نفهمیدم درونم چه گوهری دارم که به خودم احترام بزارم جسمم جایگاه خداست هر آشغالی توش نریزم حواسم به احساسم باشه که خدا در منه…

    به خاطر هیچ کدوم از سختی های این مسیر و همه تلاشهایی که به خواسته هام نرسیدم ناراحت که نیستم هیچ خدا رو هم شکر میکنم چون همه اینا باعث شد من خدا رو پیدا کنم شاید عروس عموم و عمم و فلانی و بساری نتایجی بسیار بهتر از من در دست دارن ولی واقعا نمی‌بینم آرامشی که من دارم رو داشته باشن یعنی خودشونم اینو تایید میکنن که تو چجوری انقدر بی‌خیالی….

    به قول استاد نتیجه فقط پول نیست

    من همسرم اصلا متوجه این مباحث نمیشه ولی دیگه اصلا با هم حتی بحث هم نداریم کاملا در صلح ولی کاملا مشخصه که روز به روز فاصله فرکانسیمون بیشتر میشه

    خدا رو هزاران بار شاکرم در این مسیرم و میفمم این مباحث رو و میتونم خلق کنم خواسته هامو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 78 رای:
    • -
      فهیمه مقاتلی گفته:
      مدت عضویت: 2498 روز

      دوست عزیزم، خیلی از کامنتت لذت بردم چقدر قشنگ خدا رو در وجودتون پیدا کردید، اینقدر کامنتتون برام زیبا و تاثیر گذار بود که 4 باری خوندمش دلم نیومد ازتون تشکر نکنم که این جملات الهی را با ما اشتراک گذاشتید

      الهی همیشه حال دلتون خوب و تنور دلتون گرم باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      محبوبه گفته:
      مدت عضویت: 1383 روز

      سلام الهه جان خیلی لذت بردم از خوندن کامنت زیبات

      مخصوصا اونجایی که از تکامل گفتی :

      «وقتی فهمیدی باورهات مشکل داره باید و باید و بایدتکاملت رو طی کنی این مسیر تمومی نداره که بخوای یه شبه بری فقط مهمه به قول قرآن تقوی« کنترل ذهن» داشته باشی و از صبر و توجه به زیبایی ها کمک بگیری»

      چقد زیبا آیه واستعینو با الصبر و الصلاه رو ترجمه کردی

      برای رسیدن به خوسته هامون باید از صبر و صلاه کمک بگیریم ، الصلاه یعنی رویکرد و توجه کردن به خدا که منبع تمام زیباییهاست ، یعنی همون چیزی که استاد تو تموم فایلاش میگه : تمرکز به نکات مثبت

      پس خیلی مهمه که تو این مسیر زیباییها رو ببینیم و صبور باشیم و اجازه بدیم تکاملمون طی بشه

      این دو موردیه که قران بهمون گفته ازش استعانت بجوییم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    به نام خدایی که بی حساب می بخشد

    وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا(3)طلاق

    و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند، و هر که بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش را نافذ و روان می‌سازد و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرّر داشته است

    سلام خدای مهربونم

    سلام استاد فرزانه سلام مریم جان یکی یکدانه

    سلام دوستانِ با ایمانم

    سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟

    من در زمینه داشتن یک شغل خوب و پردرآمد راههای مختلفی رو امتحان کردم و هیچکدام نتیجه نداد. آخرین تلاش هم مغازه لباس فروشی بود.که نه تنها سود نکردیم ضرر هم کردم. و ده میلیون که قرض کرده بودم موند رو دستم که بعد با گرفتن وام اون رو پرداخت کردیم. موقعه ای که مغازه داشتم شگردهای معمول بازار رک بکار میبردم، مثلا خوشکل کردن مغازه، قرعه کشی و دادن جایزه، تخفیف بسیار زیاد(در کل هر کاری که با کله من رو می‌برد به شکست) هر چی همسرم میگفت قرضی نده، یکم بیشتر رو جنسات بکش،

    یه گوش من در بود یکی دروازه.

    آخر دست با کلی طلب از این و اون، مغازه رو جمع کردم.

    استاد من مطمئنم که حکمتی در پس این درخواست از ما دارید، آخه وقتی به کارهایی که از نادانی و جهل انجام داده بودم فکر می کنم حالم بد میشه. و دوست دارم فراموششان کنم. و از نو شروع کنم.

    ولی باید تکلیف این آشغال معلوم بشه، تمیز بشه که بشه جای اونها چیز تمیز و بهتری گذاشت.

    سوال 2: چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟

    در این مورد همعروسم رو دارم که قبل از من شروع کرد، ولی با فروش خانگی.

    با همون مقدار پولی که برای عید و همسرش بهش داده بود یه مقدار کم جنس آورد، و به آشنا و فامیل میفروخت. تا بعد که شروع به فروش پلاسکو کرد، و تا حالا هم با همین روش ولی گسترده تر داره کار میکنه تازه لوازم برقی هم میفروشه بدون یه ریال هزینه. چون اول پول رو میگیره بعد سفارش میده و ماشالله کلی درآمد داره که دیگه الان تصمیم داره یه مغازه بزنه.

    سوال 3: چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟

    اول از همه بگم موقعه ای که میخواستم 10 میلیون قزض بگیریم(در واقع قرض نبود پول مامان و بابام بود گذاشته بودند بانک یه سودی از دریافت می کردند) رفتم پیش ملا که ببینم خوبه یا بد(وقتی اون مهره ها رو انداخت، گفت یه چیز عجیب، گفتم چی گفت که من برای کار که طرف کارخانه داره میندازم در بهترین حالت مثلا 20 می‌آید برای شما 30 آمده) منم تو دلم گفتم آخ جون که الان با این پول ها میلیاردر میشم.

    این از اولین باور مزخرف.

    دوم می رفتم جنس نقد میخریدم می موم قسطی اونم با بدون یه ریال اضافه تازه وقتی طرف بعد از چند ماه پولش رو آورده براش کم هم می کردم و دلم براش میسوخت.

    سوم. دلم برای همه میسوخت و دوست داشتم مثلا یه لباسی همین طوری بهشون بدم و میدادم بیشتر اوقات

    چهارم میگفتم مثلا فلانی فازش بالاست، نمی یاد از مغازه من خرید کنه

    لباس های من به تریپ اون نمی خوره.

    بعضی لباس ها را که اینترنتی سفارش داده بودم را دوست نداشتم و فکر می کردم همه این رنگ یا این مدل را دوست ندارند.

    این که خدا روزی رسونه و اون مشتری رو میفرسته فقط شنیده بودم و لفظی به کار میبردم.

    آقا یک کلام گند زده بودم به هر چه معادلات کسب و کار.

    راستی این رو در ادامه بگم پارسال بود که میخواستم یه دفتری رو به همعروسم (همونی که تو کارش موفق است) بدم که تعهد سه برابری درآمدش رو بنویسه، دفتری که براش آوردم، یه نگاهی بهش کردم. دیدیم خدای من خودم سه سال پیش این تعهد سه برابر درآمدم رو داده بودم، دقیقاسه چهار ماه بعد از اون تاریخ من مغازه رو زدم، ولی دیگه اصلا من شما را دنبال نمی کردم، اون فایل ها رو نمیدونم از کدام کامل تلگرام گیر آورده بودم. برای همین هم فقط شروع کسب کار را باعث شده بود. اگه همون سه فایل رو دنبال می کردم مطمئنا به نتیجه عالی می رسیدم.

    خدایا شکررررررررت که ما را با این استاد، این بنده موحدت آشنا کردی، که به ظلم هایمان را نشان دهد و راه توبه را.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
    • -
      خانواده فعال گفته:
      مدت عضویت: 1071 روز

      خیلی عالی بود من هم خیلی مثل شما فکر میکردم کامنت شمارو‌کپی میکنم که همیشه بتونم بخونم ممنون که جسورانه ترمزهاتونو گفتید همین اقرار به نواقص هم کارهرکسی نیست و به نظرم اولین کار در بهتر شدن شناختن ترمزها و نواقص هست وبیان کردن وشرح دادن خودمون همان طور که هستیم نه توهمی توخالی با ترمزهای پوشیده شده با انکار حقایق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1285 روز

    به نام فرمانروای جهان

    سلام مجدددد به استاد عزییییزم

    این پیام من رو از کشیک صبح بخش icu دریافت می‌کنید با کلی اموجی چششم قلبی

    دلم نیومد این حال خوبم رو باهاتون درمیون نزارم ،این انرژی الله رو که در بند بند وجودم حس میکنم و چه کسی به من یاد داد چطور خداوند رو بشناسم و درک کنم و هر لحظه بهش وصل بشم … ؟ شما استاد … شما پیامبر زندگی من …

    استاد من اصلا امروز شیفت صبح نبودم ،عصرکاربودم ،همکارم مشکل داشت باهام جابه جا کرد

    و حالا من شیفتم و طبق معمووول ، توی تقسیم بیمار مسئولیت پرستاری از یکی از کاردارترین و مهم ترین و های ریسک ترین مریض ها با منه

    چرا …؟ من اینجوری جواب میدم که بخاطر علم و دانش و آگاهی و عمل درستم که بهم اعتماد می‌کنند !

    حالا چه اتفاقی افتاده ؟ در حالی که بقیه دارند توی سر خودشون میزنند و میدوئند …من اینجا استیبل نشستم و دارم برای شما مینویسم …کل کارای مریضمو تا اینجا انجام دادم بدون کوچکترین دردسر ….

    بازم بگم ….؟

    مریضم کیس تروما به سر هست که باید یک سیتی آنژیو از سرش انجام بشه !ماهم توی مرکز خودمون نداریم,باید اعزام میشد به ساری … و پرستارش باید میرفت…

    چه اتفاقی افتاد ….؟

    نوبت سیتی اسکن افتاده برای شیفت عصر !

    همون شیفتی که من بودم و توسط کس دیگه جابه‌جا شدم و هییییچ اطلاعی هم نداشتم …

    این کارها رو کی انجام میده استاد ..؟ اگر کار خداوند و سیستمش و مدار آسونی ها نباشه کار کدوم بنی بشر هست این برنامه ریزی ….؟

    بازم بگم ؟

    برای گرامیداشت بازنشستگی سرپرستارمون،ازم خواستن براش کلیپ درست کنم ،منم که عااااااشششق این کارم

    کلی ایده خلاق اومد که چه جوری درستش کنم

    ولی زمان خیلی کم بود !

    افتادم توی استرس که من کی فیلم بگیرم ؟کی تدوین کنم ؟

    چه اتفاقی افتاد …؟

    بازنشستگی ایشون افتاد برای یک ماه بعد!

    تاریخ جشن هم از سوم تیر افتاد اخرای تیرماه …

    و من رااااحت میتونم بهترین کلیپ رو با کمک خدا بسازم

    این کار هارو کی انجام میده استاد …؟

    چه کسی غیر از انرژی خداوند ….؟

    اجازه دارم بازم بگم …؟

    یک همسایه داریم…بسیار بسیار مهربونه ،یک دختر کوچیک داشتن که همیشه خجالت میکشید بیاد با نیلا نیکا بازی کنه

    الان چند وقته که نیلا نیکا اومدن پیش من !

    و مشکل نگهداری بچه ها وقتی من کشیکم کما فی السابق برقرار بود !

    این وسط دختر همسایه چند بار اومد خونه ی ما و دیگه خجالتش ریخته بود وکلییی باهم رفیق شدن ٣تایی

    و مادرش ازم خواست هروقت مشکل دارم نیلانیکا برن خونه ی اونا …

    استاد من الان کشیکم و بچه ها خونه ی همسایه …

    کی دل دختر بچه همسایه رو نرم کرد…؟ کی به دل مادرش انداخت که بهم همچین چیزی رو بگه؟

    چه کسی غیر از انرژی خداوند ….؟

    استاد ….استاد قشنگم …

    شما نمیدونی با من و زندگی من چیکار کردی …

    استاد امروز برات از قرآن نوشتم …وقتی داشتم مینوشتم چشام خیس اشک شد …

    چند دقیقه نگذشت …از دستان بی نظیر خداوند یک لینک برام اومد …

    صوت آیه الکرسی با یک صدای بهشتی …

    تموم مسیر خونه تا سرکار …گوشش کردم چندبار …

    غرق لذت شدم…غرق عشق ….

    احساس هم آهنگی با جهان …

    چه کسی می‌تونه این همزمانی رو هارو ایجاد کنه ….؟

    چقدر احساس خوشبختی میکنم ….

    خدایا شکرت که بند دستامو باز کردی…

    اجازه دادی توی سایت الهی بنویسم …

    به جبران تموم وقتایی که دستم بسته بوووود می‌خوام فقططط بنووووویسم

    ببخشید برای تموم پر حرررفی هام

    دووسسسستون داااااااارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 96 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1729 روز

      سلام دوست عزیزم سعیده جانم

      من مدتیه کامنت ها تو میخونم وغرق آرامش

      حس خوب وشادی میشم ولی تاحالا نتونستم برات بنویسم

      شاید جهان این اجازه رو بهم نداده

      از اون روزی ک یکی از کامنت هات ک هدایت شدی به آیه

      الله نور السماوات فی الارض

      و معنی کردی اونو با درک عمیق خودت

      درمن انگار

      یه جریان عظیم

      پراز نور قلبم و روشن کرد

      انگار بیدار شدم و همون روز همین

      الله نور السماوات فی الارض و تو تلویزیون

      دیدم ک گفته شد و بغض کردم خندیدم

      و گریه کردم

      وهمین باعث شد آگاهانه بیام و قدمهای جدی تری بردارم برای عمل به آگاهی ها

      خوندن قرآن

      ودرک معنیش

      ودرک وشناخت خدا

      الان شده مهم ترین هدفم وچقد آگاهی های جدید دارم دریافت میکنم

      الهی صدهزار بار شکرت

      خییلی تحسینت میکنم وکلی لذت بردم از خوندن کامنتت

      وکلی ایمانم قوی تر شد

      وخدارو بهتر حس کردم

      وقلبم پراز شور وشعف شد

      چقد قشنگ داری عمل میکنی و چقد عالی داری نتیجه میگیری خییلی تحسینت میکنم

      میخواستم هم ازت تشکر کنم بابت کامنت های ناب وتوحیدیت

      و بهت بگم ک عاشقتمممم عزیزم

      درپناه رب جهانیان همیشه شاد سالم ثروتمند وسعادتمند باشی

      خداروصدهزار بارشکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        سلام‌به‌دوست‌قشنگم زکیه جان

        امیدوارم هروقت این نقطه ی آبی رو دریافت میکنی در بهترین‌زمان‌و‌مکان،غرق عشق خدا باشی

        ازت سپاسگزارم که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی،خیلی برام ارزشمنده

        امیدوارم همیشه غرق نور الله باشی،نوری که تموم آسمون ها و زمین رو در برگرفته،و‌تموم خیر و برکت و زیبایی ازونه …

        دوستت دارم و برات بهترین هارو آرزو میکنم

        قلب فراوان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          زکیه لرستانی گفته:
          مدت عضویت: 1729 روز

          سلام سعید جان دوست توحیدی عزیزم

          چه حس شیرینیه دریافت این نقطه ی آبی دوسدارم بارها تجربه ش کنم

          چون نشون میده ک دارم رشد میکنم و کامنت مینویسم و مهم تراز اون پاسخ دریافت میکنم

          الهی صدهزار بارشکر

          خییلی ازت ممنون بخاطراینکه تونستم این حسو تجربه کنم

          وخیلی ممنونم بابت دعای قشنگت دوست ارزشمندم ان شاالله همگی غرق نور الله باشیم و ثابت قدم تو این مسیر

          خیلی خوشحالم ک دوستان توحیدی چون شما توسایت هست و میتونم ازشون یادبگیرم الگو بگیرم و انگیزه بگیرم تا منم بتونم باخدای خودم ارتباط بگیرم

          چقد لذت میبرم وقتی کامنتاتو میخونم انگار خدا داره بامنم حرف میزنه ودوسدارم تجربه کنم مث شما این حس ناب وآرامش رو

          ان شاالله همیشه درپناه رب جهانیان شاد باشی غرق درآرامش ونور حق باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      امیرحسین سالارزاده گفته:
      مدت عضویت: 1749 روز

      به نام خدایی که عاشقانه دوست داره کمکمون کنه وفضای رسیدن به هرخواسته ای رو فراهم کرده برامون وهمیشه خیلی نزدیکه وخیلی زود جواب میده

      سلام دوست همفرکانسی سعیده خانوم

      چقد کامنتت عالی بود واقعا لذت بردم چقددددددد همزمانی های خدادقیق بود شما قبل ازاینکه قبول کنی شیفتت رو عوض کنی نمیدونستی که مریضت باید انتقال داده بشه واونم باید شیفت عصر باهاش بره واگه عوض نمیکردی باید همراهش میرفتی واین معجزه خدابود که ازهمه چیز اگاهه وبهت الهام کرد که قبول کنی واین معجزه زیبا رخ داد

      چقد خوشم اومد انگاردقیقا درزمان مناسب ودرمکان مناسب بودی ودرمدارآسونی هابودی وهمه چی داشته آسون پیش میرفته باید یادبگیرم مقاومت هارو کم کنیم واجازه بدیم جریان هدایت بهمون بگه که الان چیکارکنیم کحابریم چی بگیم و……

      چقد لذت بردم ازاینکه درتمام جملاتت اعتباراصلی کارهارو دادی به خدای خالق خدایی که خالق تمام جهانیانه وهمه رو دست خدا دیدی

      خیلی زیبا بود آگاهانه دادان اعتباربه خدای بزرگم

      خیلی خوشحال شدم ازخوندن کامنت زیبات وازحرف های توحیدیت ازخدامیخوام هدایتمون کنه به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده نه گمراهان ونه غضب شدگان

      برات بهترین هارو میخوام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 896 روز

      ماشالله بهتون سعیده جان با این کلام شیوا تون

      بهتون تبریک میگم که در این مدت کوتاه چقدر عالی رو خودتون کار می کنید و چقدر نتایج گویای همه چیز هست..

      چقدر لذت میبرم تز این همه ادامه دادنی که باعث میشه همگی برسیم به نتایج – به ایمانی که عمل می آورد

      همه ماها شکر خدا این اتفاقات رو تجربه کردیم و دیوانه عشق بازی خدا شدیم

      چرا همگی تجربه کردیم – به خاطر این سایت جادویی وبی نظیر…

      خدا را شکر که این اتفاقات این قدر جادویی براتون میفته

      و شکر خدا شما اینقدر با هوش هستید که با شکر گزاری و کامنت کردنش باعث تداومش بشید…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        محمد امین عزیزم سلام بروی ماهت

        سپاسگزارم ازت که وقت میزاری و برام مینویسی…

        بسیار بسیار برام ارزشمنده ….

        خداروشکر بخاطر بچه های فوق العاده ی این سایت …

        بخاطر این غار حرا …

        که نور خداوند از همه جاش ساتع میشه …

        برات بهترینا رو ازخدا میخوام پسر …

        اتفاقات جادویی…

        بزودی معجزات خداوند اشک های شوووق رو از چشمات جاری میکنه …

        در پناه الله بی نظیررر باااشی همیشه ….

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 814 روز

      بنام الله مهربان

      سلام دارم خدمت خواهر توحیدیم سعیده ی بی نهایت

      کامنت شما رو خوندم و ساعت 4 صبح که برای نماز صبح بیدار شدم پاسخ نوشتم … ولی جهان اجازه نداد و از مدار شما فاصله داشتم و نمیدونم چی شد ؟ مشکلی پیش اومد و حذف کردم…

      خانم شهریاری چقدر با احساس نوشتی

      چقدر روان

      چقدر ساده

      چقدر لطیف

      و …..

      آگه قبلا این دو اتفاق ساده برامون می افتاد برامون عادی بود ….

      ساختن کلیپ که شما عاشق اون هستید ….و جهان اون رو به شما سپرد …

      و آشنایی شما با همسایتون و بازی کردن نیلا و نیکای دوست داشتنی

      ولی وقتی توی مدار هستی چقدر خوب درک میکنی اینا اتفاقی نیست و ما داریم به سمت خواسته هامون هدایت میشیم …

      استاد شما با ما چه کردی؟

      استاد عباس منش

      و

      استاد شایسته

      دوبال اند برای پرواز

      خداوند رو شاکرم برای وجود شما

      به خاطر هدایت شما …به سمت خواسته هاتون …

      چقدر خوب درک کردید .

      بازم تشکر فراوان دارم از تون مرسی که نوشتید و مرسی که هستید

      سایتون همیشه برقرار باشه

      خیلی دوست دارم شما رو ملاقات کنم …(در زمان و مکان مناسب ) انشاءالله

      توی جامعه یه افرادی مثل شما نیاز داریم .

      وجود شما مقدس هست و مایه ی برکته…و

      و خدا میدونه چقدر خوب حسش میکنم .

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      و هزاران بار شکر …

      نیلا و نیکای عزیز رو ببوسید به جای بنده ….

      مواظب خودتون باشید

      بهترین ها رو براتون آرزومندم

      در پناه حق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1285 روز

        سلام به برادر عزیزم،آقای بساطیان

        ازتون سپاسگزارم بی نهایت …هربار این لطف رو درحق من بجا میارید و برام مینویسید …و من واقعا سپاسگزار خداوندم برای این همه انسان های ارزشمند و عشق توحیدی که در این سایت جریان داره

        حضور در سایت …کامنت خوندن …کامنت نوشتن …همش برای من صلاته …

        نوشتن برای بچه ها برای من حکم صلاته …

        احساسم به همه ی بچه ها…تکه های ارزشمند روح خداوند که …اصل و سرمنشا خودشون رو پیدا کردند…و نور خداوند رو انعکاس میدن …

        به دستان قدرتمند الله بی نظیر میسپارمتون …

        الهی که هروقت این نقطه ی آبی رو دریافت کردید …غرق عشق خدا باشید …

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          سید عظیم بساطیان گفته:
          مدت عضویت: 814 روز

          بنام خداوند بخشنده ی مهربان

          سلام دارم خدمت خانم شهریاری توحیدی

          هذا فضلا من ربک ذلک هو الفوز العظیم (دخان 57 )

          که این فضل از یزدان توست.

          همین بود فوز عظیم از نخست.

          با احترام (نقطه ی آبی شما رو دریافت کردم و غرق در شادی شدم کامنت شما رو خوندم.ان شالله شما هم غرق در شادی بشید .ای انسان توحیدی و بی نهایت )

          ضمن آرزوی توفیق و سلامتی و شادی روز افزون برای خواهر عزیز و گرامی و دوست داشتنی

          که با کامنت های تا ثیر گذار شون که واقعا از درون تون میاد و آدم رو به وجد میاره و با قلم تواناتون

          که آدم متحیر میشه و ساعت ها باید روشون فکر کنی و هر کامنت کلی آگاهی داره و برامون پراز درس هست. کمال تشکر را دارم از صمیم قلب

          بنده ی حقیر باید از زحمات و تلاش شما و صبوری شما در این سایت الهی قدر دانی کنم .که با توجه به اینکه سرتون شلوغه ولی با صبوری به کامنت های بچه ها و دوستان جواب میدید ، باید به شما خدا قوت بگم و بگم ایول به این تمرکز (که یکی از نشانه های افراد موفق همینه )

          به شخصه از شما قدر دانی میکنم .

          سلامتی و بهروزی شما رو از خداوند مسئلت دارم .

          امید به این اینکه، همواره توفیق، رفیق،

          طریق سعادت، سیادت و سلامت شما باشد.

          از صمیم قلبم

          براتون بهترین ها رو آرزو مندم.

          بی نهایت دوست تون

          دارم و عاشقتونم

          و خداوند رو شاکرم برای وجود نازنین استاد و مریم عزیز و سعیده ی مهربان و همه دوستان فوق‌العععععاده

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مهسا آبسری گفته:
    مدت عضویت: 865 روز

    بنام خداوند هدایتگرم به سمت خوبی‌ها ‌و زیبایی ها

    سلام استادعزیزم مرسی که همیشه با این فایلا و سوالات جذابتون مارو به چالش میکشونین با خودمون با درونمون

    اولین هدفی که من میتونم ازش یاد کنم استاد عزیزم ازدواجم با همسرم بود ما حدود ده دوازده سال همدیگه رو دوس داشتیم هدفمون ازدواج بود اما اصلا اقدامی نمیکردیم واسه این هدف بخاطر باورهای مخربمون و ترس های زیادی که تو وجودمون بود از مخالفت والدینمون اصلا اقدام نمیکردیم و همیشه فقط تخیل میکردیم و باهم حرف میزدیم دزدکی کاری که اصلا دوس نداشتیم و احساس خوبی بهمون نمیداد ولی ما هیچ حرکتی بخاطر خواستمون نمیکردیم اما حالا که دارم فک میکنم از همون سالی که تصمیم گرفتیم پا روی ترسامون بزاریم و مطرحش کنیم و اقدام کنیم برای ازدواج اصلا از همون سال درها باز شد و اصلا مخالفتها اونطور که ما فک میکردیم نبود ترسناک نبود واقعا ترس فقط ی توهمه از طرف شیطان که اجازه نمیده ما حرکت کنیم ما وقتی اقدام به ازدواج کردیم همون سال باهم ازدواج کردیم ی جور باور نکردنی و معجزه آسا ما که اونموقع قانونو بلد نبودیم اما الان فک میکنیم میگیم خدایا تو بزرگ‌ترین معجزه رو اونروزا انجام دادی واسمون چون ما به این خواستن متعهد بودیم و ناامید نبودیم اما بزرگ‌ترین ترمزمون ترس مخالفت والدین بود که وقتی رفتیم تو دلش اون ترس تموم شد و اتفاق افتاد

    دومین هدفی که یادم میاد در مورد بچه دار شدنمون بود که یکسال طول کشید و با اینکه تلاش‌های زیادی میکردیم چه دکترا که نمیرفتم چه داروها که مصرف میکردم اما بزرگ‌ترین ترمز من تو رسیدن به این هدف این بود که من این خواسته رو خیلی بهش چسبیده بودم اصلا شب و روزم شده بود فک کردن به اینکه چرا بچه دار نمیشم اما وقتی اواخر سال 98 مصادف با بیماری کرونا شد من اصلا گفتم خدایا حتما خیریتی هست که من به خواستم نمیرسم و همین که رها کردم و گفتم خدایا تو میدونی من نمیدونم از ته قلبم گفتم همون ماه اول من به خواستم رسیدم بازم معجزه وار بدون اینکه دیگه دکتر برم و دارو مصرف کنم من به خواستم رسیدم و خدا پسر خوشگلمو بهم داد یکی از معجزات زندگیمون

    سومین هدفم کارم هست که من اولش پرستار بودم ولی چون اصلا از کارم متنفر بودم و با سختی میرفتم سرکار دوسش نداشتم پس دیگه کلا رهاش کردم و سرکار نرفتم وقتی بچه دار شده بودم و باید توی خونه میموندم دوس داشتم کارم تو خونه و آنلاین باشه این ایده به ذهنم اومد که ی پیج آنلاین شاپ لباس بزنم و تو خونه کارمو شروع کنم فقط ده تومن پس انداز داشتم که رفتم با توکل به خدا جنس خریدم و پیجمو زدم و شروع کردم یکسال اول که خیلی باورام مشکل داشت و هنوز با شما آشنا نشده بودم تبلیغات میکردم تند و تند که فالوور بگیرم فک میکردم فالوور زیاد اگه داشته باشم پیشرفت میکنم یکسالی اینکارو کردم تا اینکه دیدم من دارم فقط پول تبلیغات میدم و هیچی واسم نمیمونه تهشم که این فالوورا همشون واقعی نبودن که خیلیاشون فیک بود همسرم خیلی فایلای شما رو گوش میداد خیلی بهم میگف بیا گوش بده اما من اصلا توجه نمیکردم تا اینکه یروز ی فایل گفتگو با دوستان رو داشت گوش میداد که زهرا جون داشت صحبت می‌کرد و من ناخودآگاه جذب این فایل شدم و دیگه اصلا عاشق سایتتون شدم ولی بازم اوایلش خوب کمتر توی مدار بودم فقط تفریحی گوش میدادم و اون لحظه حالم خوب می‌شد و بعد رها میکردم ولی خیلی تونستم روی خودم کار کنم موفقیتای زیادی رو تونستم بدست بیارم تو زندگیم ترسای زیادی بود که با آموزه های شما تونستم برم تو دلشون ی فوبیای وحشتناک از گربه داشتم که پیش دکتر روانپزشکم رفته بودم بخاطرش چون زندگیمو مختل کرده بود از ترس نمیتونستم از خونه بیرون بیام(یعنی تا این حد فاجعه بود ترسم) ولی با آموزه هاتون با گوش دادن دوره عزت نفس بهش غلبه کردم و خداروشکر الان کیفیت زندگیم چقد بالا رفته چقد راحت میتونم از کنارشون رد بشم بدون اینکه بترسم

    اما در مورد ثروت ترمزام خیلی خیلی خیلی زیاده البته دروغ چرا در این مورد روی خودم جدی کار نکرده بودم و فقط قایلا رو گوش میدادم اما استاد من نزدیک به دو سه هفته اس که واقعا بخودم قول دادم تعهد دادم که جدی باشم و کارهای عملی زیادی تو این دو سه هفته واسه هدفم انجام دادم ایده های زیادی بهم الهام شده که سعی کردم با اینکه اصلا منطقی نبوده اما انجامشون بدم و حالم عالیه حسم قشنگه من شب و روز ندارم استاد من مدام درحال گوش دادن به فایلای رایگان هستم من مدام در حال انجام تمرینات هستم و با خودم عهد بستم برای موفقیت من ایمان دارم که این بار دیگه تعهدم واقعیه چون شور و شوقم زیاده چون الان آگاهی‌هام خیلی بیشتر شده و من الان دارم جلسه چهارم ثروت یک رو میخونم و هر جلسه با دفتر و خودکار میشینم بارها هر جلسه رو از اول پلی میکنم گوش میدم و نکات رو مینویسم و هر روز درحال پیدا کردن باگ های خودمم هر روز خودمو بررسی میکنم ببینم چه ترمزایی دارم و انقدر ترمزام زیاده که باورم نمیشد به هر موردی که برمیخورم میگم خدایاااا من این ترمزم دارم من تو این موردم باور اشتباه دارم من اینجام مشکل دارم هر بار که ثروت رو میخونم و خودمو بررسی میکنم درمورد کارم میبینم چقد من ذهن مریضی دارم چطور تا حالا با این ذهن مخرب انتظار ی زندگی سالم و شاد داشتم اما استاد الان احساس پرواز میکنم به خودم افتخار میکنم هنوز هیچ نتیجه مالی نگرفتم اما نشونه هاش میاد و من با جون و دلم نشونه ها رو تحسین میکنم و توی دفترم مینویسم و ذوق میکنم و حالم خوبه من رها شدم و همه چی رو به رب فرمانروای جهان سپردم

    با اهرم رنج و لذت فعلا دوتا از کارایی که در مورد کارم واسم رنج و سختی بود دارم روش کار میکنم و خداروشکر تا حدودی موفق شدم اقداماتی انجام دادم که به خود واقعیم نزدیک شدم مثل اینکه تصمیم گرفتم به هیچ عنوان غیبت نکنم (که با اینکه شرایطش پیش اومده من ادامه ندادم و حرفو عوض کردم و ذهنمو تونستم تا حدودی کنترل کنم) فیلم و سریال و شبکه اجتماعی رو کنار گذاشتم منی که عاشق دیدن سریال بودم الان اصلا ازشون متنفرم دوس ندارم تلویزیون روشن بشه الان تلویزیون ما فقط یا برنامه زبان پسرم رو نشون میده یا سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکاست

    من هر شب قرآن میخونم و الان میفهمم داره چی میگه الان وقتی میخونم با همه ی قلبم احساس میکنم خدا داره باهام حرف میزنه و چقدر داره واضح همه قانونو توضیح میده

    استاد الان ساعت نزدیک چهار صبحه ولی من چنان ذوقی دارم که دوس دارم همینطور بنویسم نمیشه حال خوب و احساس خوب رو نوشت و توضیح داد اما من هر چی که دارم تجربه میکنم بخاطر شماست بخاطر حضورتون توی زندگیم خداروشکر که هستین و زبان خداوند شدین واسه این همه آدمی که خداشونو گم کرده بودن و اشتباه ی خدای دیگه جای این خدای رئوف و مهربون رو میپرستیدن

    من دارم روی هدف کسب و کار و ثروتم کار میکنم و ایمان دارم خیلی زود مثل دوتا هدف اولی که گفتم زودتر از اونا به خواستم خواهم رسید من موفقیتهام رو میام اینجا مینویسم که واسه خودم رد پا باشه و بدونم از کجا به کجا رسیدم

    من اون پیج اول رو که با تبلیغات زیاد و هزینه ها رسونده بودم به چهار هزار فالوور همین دوهفته پیش با الهامی که بهم شد کلا دیلیت اکانت کردم و ی پیج جدید زدم که تو این پیج هیچ تلاشی هیچ تلاشی واسه جذب فالوور ندارم الان در حال حاضر چهارتا فالوور دارم و هر روز دارم کارم رو با کیفیت بالاتر تو پیجم قرار میدم هر روز محصولم رو میزارم بدون اینکه الگوریتم اینستا واسم مهم باشه و عامل بیرونی توی کارم دخیل باشع( البته اینکه میگم تبلیغات نمیکنم و الگوریتم اینستا واسم مهم نیست هنوز دارم روش کار میکنم یکی از بزرگ‌ترین ترمزهای من تو این کسب و کارم همینه و من هرروز دارم فایلایی که شما کلا مارکتینگ رو نقض کردین تبلیغات رو نقض کردین و اینکه چطور با باورهای درستتون سایت زدین و معجزه آسا روی اولین فایلتون 600تا کامنت اومد این واسه کسایی که سئو و مارکتینگ رو قبول دارن غیر منطقیه واسه منم غیر منطقی بود اما دارم هر روز کار میکنم فایل بجای کوچک کردن خواسته ات باورهایت را بزرگ کن من عااشق این فایلم)و من ایمان دارم خدا منو وارد مداری میکنه که توش مشتری باشه نه فالوور، دوس داشتم اینم بگم که یادم بمونه چطوری خودمو صفر کردم و با کمک الله بالا میام و موفق میشم

    سپاسگذارم استاد عزیزم مریم نازنینم خدا واسمون حفظتون کنه چقد خوبه که زمان حیات من با حیات شما یکی شده عااشقانه دوستون ندارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 101 رای:
    • -
      رضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1747 روز

      سلام بر دوست عزیز ، مهسا خانم

      چقدر از خوندن کامنت شما لذت بردم

      از این شور و اشتیاقتون

      از احساس خوبتون

      این کامنت شما برای من یک نشانه بود که برم فایل “بجای کوچک کردن خواسته هایت باورهایت را بزرگتر کن گوش کنم”

      واقعا در عرصه تبلیغات و جذب مشتری و الگوریتم شبکه های اجتماعی ، استاد عباس منش یک مثال نقضه برای ادعاهای همه این اساتید اینستا و یوتیوب و ….

      استاد عباس منش چه اصلی را رعایت میکند که اینجوری نتیجه گرفته؟؟

      یا یک مثال دیگر برای نقض این قوانین بازاریابی و تکنیک فروش و جذب مشتری

      حضرت محمد

      او یک پسری بود که قبل از تولد پدرش را از دست داد و در همان کودکی مادرش را

      او یک انسانی بود که به اذعان قرآن نه خواندن بلد بود و نه نوشتن

      الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ

      (آیه157اعراف)

      مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ

      (آیه52 شوری)

      خواندن و نوشتن بلد نبود ، چه برسه به تکنیک فروش و و بازاریابی و تبلیغات و الگوریتم و…

      اصلا آن زمان های شبکه اجتماعی نبود…

      ولی چه میشود که محصول حضرت محمد که قرآن است اینگونه پرفروش ترین کتاب عالم میشود که در خانه هر مسلمانی حداقل یک نسخه از آن هست؟؟

      در مساجد و …دیگر بماند

      واقعا جواب این سوال گمشده ما در بحث فروش و بازاریابی و… است

      و جوابش در یک کلمه است

      توحید

      و توحید یعنی یکی شدن با خدا

      یعنی تو نباشی و او باشد

      وقتی که تو نباشی مثل حضرت محمد

      وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ

      (آیه17انفال)

      میشوی

      خدا در تو تجلی میکند و برایت کارها را انجام میدهد

      تو یک کار بکن

      رها باش و به او اعتماد کن

      و مباش

      به قول عطار

      تو مباش اصلا ، کمال این است و بس

      تو ز تو لا شو وصال این است و بس

      آری ؛ مباش

      دقیقا مثل زمانی که میخواهی جراحی کنی ، کاملا بیهوش میشوی و و نیست میشوی تا دکتر بتواند جراحی خودش را انجام دهد

      دقیقا همینجوری باید در برابر خدا نیست شویم

      دقیقا مثل داستان بچه دار شدنتون که رها شدین و نیست شدین و آن وقت نتیجه آمد…

      واقعا تحسین میکنم شما را که به این جایگاه رسیدین ، و منتظر دیدن نتایج بی نظیرتان هستیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مهسا آبسری گفته:
        مدت عضویت: 865 روز

        سلام آقا رضا خیلی خیلی سپاسگزارم بخاطر این محبتتون که انقد وقت گذاشتین و این کامنت بی نظیر رو برام نوشتین خداروشکر که برادری مثل شما دارم واقعا از کامنتتون لذت بردم واقعا چه خوب گفتین درمورد محصول پیامبر که نه خوندن بلد بود و نه نوشتن اما محصولش تبلیغ شد خدا اینکارو کرد باورهای پیامبر اینکارو کرد ایمان پیامبر اینکارو کرد اما ما فک میکنیم خدا فقط برای پیامبرانی معجزه میکنه در صورتی که خدا توی قرآن چندین بار گفته که ما به شما الهام میکنیم مشکل ما آدما اینه که فقط به منطقمون رجوع میکنیم اگه قلبمون که فراتر از منطقه رو اصل قرار بدیم و الهاماتی که بهمون میشه رو دریافت کنیم طبق گفته قرآن در سوره بقره آیه63 که میفرماید:

        وقتی عهد بستی و از تو پیمان گرفتیم آنچه که به شما داده ایم را با قدرت دریافت کنید و آنچه را در آن است حفظ کنید تا پرهیزگار شوید

        پرهیزگار به معنای کسی که میتونه کنترل ذهن و نفس داشته باشه

        یعنی باید به عهدمون وفا کنیم و نشونه ها و الهامات رو جدی بگیریم حتی اگه غیر منطقی باشه

        ما هنوز تسلیم نشدیم اگر بشیم اگه باور کنیم که اتفاقات رو فقط خودمون رقم میزنیم و بدونیم که جواب خواسته های ما به درگاه خداوند فقط بله است و این ما هستیم که اون بله رو بخاطر ترمزهای ذهنیمون(که ریشه همه ترمزهای ما از شرکه)دریافت نمیکنیم و روی باورهای توحیدیمون کار کنیم

        اونوقته که درها باز میشه و نتایج دیده میشه مثل استاد که همیشه در مورد گاز و کنارش ترمز استفاده میکنه اگه ما گازو بگیریم ولی نتونیم ترمزهامون رو شناسایی کنیم فایده نداره من دارم فایل های توحیدی رو میخونم و بهتون پیشنهاد میکنم برای رفع ترمزهای ذهنی که منبعش شرکه حتتما فایلهای توحیدی بخصوص توحید عملی5 رو هم گوش بدین بارها و بارها خود استاد همیشه میگن که زندگی من وقتی تغییر کرد که باورهای توحیدیم رو ساختم.

        بازم از تحسینتون و دعای قشنگتون سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آنا گفته:
      مدت عضویت: 1701 روز

      مهسای عزیز

      ممنونم برای کامنت عالی،و بموقعت برای من

      چند روز بود که یک فایل قدیمی از استاد در فایل‌های رایگان دیده بودم و استاد گفته بودن کسب و کار بدون تبلیغ کردن نمیشه و من برای کارم تبلیغ میکنم.

      در تضاد بود با سایر فایلهای ثروت و دیگه ای که راجع به کسب و کار بود و من مردد شده بودم که شاید اشتباه میکنم که تا الان تبلیغی برای کارم نکردم.

      هرچند رشد خوبی داشتم ولی برای رشد بیشتر میگفتم شاید باید تبلیغ کنم استادم که تو این فایل گفتن تبلیغ نیازه.

      ولی با راه و روش و باوری که خود استاد برام ساخته بود در تضاد بود.

      از خدا خواسته بودم هدایتم کنه.

      گفتم خدایا این کامنتهارو میخونم ببینم کسی گفته راجع به تبلیغ که هدایتم کنی

      تا خیلی سریع بعد از چندتا کامنت از زبون شما هدایتم کرد.

      ممنونم که اومدی و کامنتت رو ثبت کردی و راهی شدی برای هدایت من

      امیدوارم استاد هم اون فایل قدیمی رو آپدیت کنن و اون بخشش رو حذف کنن.

      خداروشکر که فرزندی سلامت دارین و انشاله سلامتی توشه راهش باشه تا ابد.

      خداروشکر که کنار کسی هستی که دوستش داری. تا ابد عشق همراهتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 814 روز

      بنام الله مهربان

      سلام دارم خدمت خواهر توحیدیم مهسای بی نهایت

      منم چند روزی هست درگیرم کارامم و نشد و جهان اجازه نداد کامنت بنویسم ..

      هر الان از سر کار اومدم و کامنت شما خواهر عزیزم رو خوندم و هدایت شدم .

      خدایا شکرت …

      خدایاشکرت…

      به خاطر ازدواجتون

      به خاطر بچه ی سالمتون

      به خاطر باورهای ثروت سازتون و چقدر لذت بردم

      خدایا شکرت و هزاران بار شکر …

      چقدر با احساس نوشتی .اشک ما رو در آوردی.

      انشاءالله به تمام خواسته هاتون میرسید.

      به قول استاد بیشتر از اون انشاءالله.

      هر کجا هستید شاد شاد باشید . خداوند بهتون سلامتی عطا کنه …و درکنار خانوادتون روزهای خوبی رو تجربه کنید .و امیدوارم هر روز به سمت خواسته هاتون ثروت و سلامتی و روابط خوب و عاشقانه هدایت بشید .و زندگی به کامتون باشه. حال دلتون عالی .

      مرسی از کامنت تون

      منتظر کامنت های قشنگ و تاثیر گذار تون هستیم.

      دستتون دارم

      واز صمیم قلب بهترین ها رو براتون آرزومندم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهسا آبسری گفته:
        مدت عضویت: 865 روز

        سلام میکنم خدمت شما آقای بساطیان واقعا از این همه صافی دل و روح پاکتون که همیشه بهم انگیزه میدین سپاسگذارم خداروشکر میکنم بخاطر داشتن خانواده ای مثل شما خداروهزاربار شکر بخاطر این هدایت قشنگ و این سایت بی نظیر چی از این قشنگ تره که آدم هر روز آگاهی‌هاش زیاد بشه و هرروز مورد تحسین انسان‌های عالی و زلالی مثل شما قرار بگیره سپاسگزارم از توجه‌تون و از تحسینتون و از دعای قشنگتون هزار برابر بیشتر از این تحسین زیبایی و ثروت جاری توی زندگیتون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آنا گفته:
      مدت عضویت: 1701 روز

      مهسای عزیز

      ممنونم برای کامنت عالی،و بموقعت برای من

      چند روز بود که یک فایل قدیمی از استاد در فایل‌های رایگان دیده بودم و استاد گفته بودن کسب و کار بدون تبلیغ کردن نمیشه و من برای کارم تبلیغ میکنم.

      در تضاد بود با سایر فایلهای ثروت و دیگه ای که راجع به کسب و کار بود و من مردد شده بودم که شاید اشتباه میکنم که تا الان تبلیغی برای کارم نکردم.

      هرچند رشد خوبی داشتم ولی برای رشد بیشتر میگفتم شاید باید تبلیغ کنم استادم که تو این فایل گفتن تبلیغ نیازه.

      ولی با راه و روش و باوری که خود استاد برام ساخته بود در تضاد بود.

      از خدا خواسته بودم هدایتم کنه.

      گفتم خدایا این کامنتهارو میخونم ببینم کسی گفته راجع به تبلیغ که هدایتم کنی

      تا خیلی سریع بعد از چندتا کامنت از زبون شما هدایتم کرد.

      ممنونم که اومدی و کامنتت رو ثبت کردی و راهی شدی برای هدایت من

      امیدوارم استاد هم اون فایل قدیمی رو آپدیت کنن و اون بخشش رو حذف کنن.

      خداروشکر که فرزندی سلامت دارین و انشاله سلامتی توشه راهش باشه تا ابد.

      خداروشکر که کنار کسی هستی که دوستش داری. تا ابد عشق همراهتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهسا آبسری گفته:
        مدت عضویت: 865 روز

        آنا جان عزیزم

        خداروشکر که کامنتم باعث شد که راهگشا باشه واسه خواهر خوبم خداروشکر عزیزم انشالا که همیشه تو تمام مراحل زندگیت بدون ترمز همینطور گاز بدی و بری جلو و همیشه هدایت رو از خداوند دریافت کنی عاشقتم عزیزم

        فقط آنا جان فک نکنم استاد جایی گفته باشه تبلیغات خوبه میشه اسم اون فایل رو بنویسی کدوم فایل بوده شاید اشتباه متوجه منظور فایل شده باشی بنظرم بازم اون فایل رو گوش بده ببین واقعا منظور چی بوده

        استاد همیشه میگه من از همون اول اولم که تازه وارد این کار شدم من تبلیغات رو که بابتش بخوای پول بدی رو قبول نداشتم شریکهای کاریش قبول داشتن ولی استاد قبول نداشته اگه بدون پول خودت خودتو تبلیغ کنی اشکال نداره استاد میگه اگه بخوای واسه تبلیغات هزینه کنی اون تبلیغ اشتباهه اون پول رو که میخوای بدی به دیگران رو رو خودت سرمایه گذرای کن

        آنای عزیزم ممنونم بخاطر دعای قشنگی که برام کردی بازتاب این دعا هزاربرابر بعنوان عشق و محبت و ثروت و خوشبختی جاری توی زندگیت..

        خداروشکر بخاطر خانواده خوبی مثل شما که همیشه در حال تحسین کردن هستن و پر از انرژی مثبته مسیری که توش هستیم فقط زیبایی و انرژی مثبته خداروهزاربار سپاسگذارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          آنا گفته:
          مدت عضویت: 1701 روز

          مهسای عزیزم ممنونم از لطفت و پاسخ زیبا و پر مهرت

          بله فایل با ارزش “یک پاسخ ساده اما کارا”

          این هم لینک فایل هست. داخل کامنتها دیدم دوستان هم برخی مثل من مردد شده بودن در خصوص همان بحث تبلیغ

          abasmanesh.com

          فکر میکنم نیاز به آپدیت و یا حذف یک سری بخش‌ها داره چون خود فایل خیلی ارزشمنده

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            مهسا آبسری گفته:
            مدت عضویت: 865 روز

            بنام خدای هدایتگرم

            سلام آنا جان

            من حیفم اومد که جواب کامنتتون درباره فایل[ یک پاسخ ساده اما کارا] رو ندم.

            عزیزم امیدوارم این جواب هم برای شما و هم برای کسی که هدایت میشه به این کامنت مفید باشه

            آنا جان من این فایل رو قبلا زیاد گوش دادم الانم که شما فرستادین بارها گوش دادم و مطمئنتر شدم که تو کسب و کارم نیاز به تبلیغات ندارم.

            استاد همیشه روی این موضوع تبلیغات از همون اول تاکید کرده که نباید انجام بشه و این خصلت عالی استاد که من عاشقشم اینه که من هیچوقت هیچوقت هیچ فایلیش رو گوش نکردم که ی فایل دیگشو نقض کنه و همیشه حرفش یکی بوده از همون فایلای اول اول تا همین فایلی که چند روز گذاشته

            و ایشون همیشه گفتن هزینه ای بابت تبلیغات پرداخت نکنین شما وقتی روی خودتون کار کنین جهان شمارو هدایت میکنه به اون مسیر درست به اون تبلیغات درست که بابتش لازم نیست پولی پرداخت کنی

            در مورد این فایل استاد داره جواب بچه هایی رو میده که ازش انتقاد کردن که چرا تو فایلای رایگانت همیشه تبلیغ محصولاتت رو میکنی(بله ایشون تو فایلای رایگان در مورد محصولاتشون خودشون تبلیغ میکنن)و این مورد خیلی فرق میکنه با اون تبلیغاتی که مد نظر ماست تبلیغات خیلی خوبه خودت تبلیغ کنی برای محصولت از محصولت بگی اما استاد حرفشون اینه واسه کارتون هزینه ای بابت تبلیغات پرداخت نکنین اون هزینه رو روی خودتون بزارین روی مهارتهاتون و بعد شما هدایت میشین.

            امیدوارم تونسته باشم منظورم رو بیان کنم عزیزم

            برات آرزوی خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت دارم آنای عزیزم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1270 روز

    «وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَعِندَهُ عِلْمُ السَّاعَهِ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»

    ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺳﻮﺩﻣﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺑﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ، ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﺁﮔﺎﻫﻲ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﺰﺩ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﺪ.(زخرف 85)

    سلام و درود و رحمت و مغفرت و برکت رب العالمین بر همه اعضای توحیدی این سایت. سلام استاد عباس منش عزیز ، سلام استاد شایسته بزرگوار ، سلام خانواده نازنینم. خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر حضورم در کنار شما عزیزان، بخاطر نعمت این سایت و نعمت این دورهمی که میتونیم پیشرفت و اشتیاق همدیگه رو تقویت کنیم ،و از همه مهمتر خدا رو شکر بخاطر نعمت حضور خداوند خودش در زندگی مون. اگه گمراه بودیم و خدا رو نداشتیم کی حاضر و قادر بود نقش خدا رو توی زندگی مون ایفا کنه؟

    یه نگاهی به حکومت های دنیا بندازیم، توی هر سرزمین یه حکومتی حضور داره، به بد و خوبش کاری نداریم ، حکومت ها از مردم مالیات میگیرن، قوانینی رو وضع میکنن و گاها بخاطر اشتباهات شون خسارت به بار میارن، و هزاران چالش و بحران. خب انسانه دیگه ، با آزمون و خطا کار می‌کنه.

    کدوم حکومتی رو سراغ دارید همیشه در حال رشد باشه ، نعمت و برکت و ثروت رو به مقدار بینهایت بتونه گسترش بده، احاطه کامل داشته باشه و هیچوقت دچار مسائل نباشه و تا حالا و تا ابد سقوط نکنه …؟ من یه دونه سراغ دارم …

    وَتَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

    همیشه سودمند و با برکت و پر از نعمته حاکمیت و فرمانروایی مطلق و ابدی رب العالمین بر همه ارکان هستی در پهنه بینهایت کیهان.

    دیروز با یکی از دوستان صحبت میکردم ، انسانی بسیار موحد و تحسین برانگیز و ارزشمند، و بشدت دوست داشتنی ، گفتگو رسید به اینجا که یکی از صفات خداوند در قرآن علام الغیوب بودن خداست. علام الغیوب یعنی دانای مطلق همه غیب ها . اصلا مگه غیب برای خدا وجود داره که خدا دانای غیب ها باشه. غیب مال من بنده است. در مورد خداوند همه اش آگاهیه مطلقه. برای خداوند غیب وجود نداره. حتی کلمه علام که صیغه مبالغه عَلَمَ هست باز هم بیان کننده همه علم خداوند نیست. خداوند در ظرف و قالب نمیگنجه، خداوند با این صفت احاطه دانایی خودش رو داره به من بنده یاد میده، اما از عبارتی استفاده می‌کنه در حد تصورات ذهنی بشر، در حد فهم من انسان. یه شوخی عامیانه هست وقتی یه نفر یه عبارتی رو میگه ما متوجه نمیشیم ، میگیم زیر دیپلمش چی میشه؟ یعنی در حد فهم من بگو. خدا داره در حد فهم من بشر میگه ، دانای همه چیز از همه غیبها. (و هنوز هم نمیتونم درکش کنم)

    یه وقتایی که به مشکل میخورم تازه یادم میاد یه بخش درخواست کمک های اضطراری هست بنام خداوند. که وقتی چند کیلومتر تو جاده خاکی منحرف شدم تازه یادم میاد میگم راستی یه خدایی هم بود که توی شرایط سخت کمک می‌کنه. الان یادم افتاد بهش. تو مسیر خوشی‌ها و نعمات که یادم نبود وقتی از صراط مستقیم خارج شدم رفتم توی خاکی و کلی راه رو رفتم تازه یادم میاد یه خداوندی هم هست که کمک می‌کنه. (وای بر انسان کفور فراموشکار) کلا نامگذاری انسان هم اشاره به فراموشکار‌ بودنش داره. انسان: صاحب صفت نسیان و فراموشی.

    «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» خداوند امانتش رو‌ ارائه داده هیچ آسمون و زمین و کوهی حاضر به پذیرش بار امانت خداوند نشدن، ولی انسانی که به خودش ظلم می‌کنه و راه جهل رو در پیش میگیره امانت رو بر عهده گرفته. چه امانتی؟ اینکه تجلی صفات خدا باشه. اینکه قدرت خالق بودن بهش تفویض بشه. وااااااااای بر من. که وقتی توی شهر و خیابون راه میرم نه تنها مردم من رو بعنوان امانت‌دار خداوند نمیشناسن و وقتی منو میبینن بیاد خدا نمیافتن، بلکه تلاش میکنن از آسیب و گزند من در امان بمونن. اگر من قدرت و توانش رو داشتم چه ظلم ها که نمی‌کردم. چرا فراموشکار‌ میشی حمید ، خیر سرت قرار بود امانتداری کنی چی شد؟ چرا ظلم‌ کردی به خودت؟ چرا از مدار خارج شدی؟ چرا توبه نکردی که برگردی توی مدار؟ مگه یادت رفت که خداوند گفته بود:

    تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحًا عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ ببین خدا که بهت گفته بود اگه برگردی به مدار ، منم گناهانت رو پاک میکنم. مخلوق صاحب صفت فراموشی بازم فراموش کرد.

    بازم یادمون میره جهان هستی بر اساس قوانین بدون تغییر خداوند داره اداره میشه. خدا دل بخواهی در مورد هیچ کس هیچ اتفاقی رو رقم نمیزنه، خدا ما رو ببخشه و کمکمون کنه تا این باور رو هر چه زودتر بر ذهنمون حاکم کنیم که خداوند طراح و خالق قوانینه، و انسان خودش خالق اتفاقات. هر چی پیش میاد توسط خودمون خلق شده، هر جایی که زندگی میکنیم، مانده حساب بانکیمون، و غذای توی بشقابمون، و مدرک تحصیلی یا سطح آگاهی مون و جایی که توش کار میکنیم و … همه و همه و همه توسط خود خود خودمون خلق شده، باور کن حمید میلیاردها کهکشان توی جهان وجود داره ، هر کدومش میلیاردها ستاره و بعضاً دور هر ستاره، ده ها سیاره وجود داره. خداوند نه خصومتی داره و نه بی عدالتی و نه اصلا این صفات به عظمت کبریایی پروردگار میچسبه ، ولی مخلوقِ فراموشکارِ به خود ظلم کنندهٔ جاهل، چون نتونسته قوانین خدا رو بشناسه ، به خداوند ظن و گمان بد می‌بنده و میگه:« اگر خدا بخواهد هدایت میکند، اگر نخواهد نمیکند ، اگر بخواهد رحمت می‌کند ، اگر بخواهد رزق میدهد»

    این سمی ترین باور غلطیه که ما داریم که عدالت و نظم و قانونمندی خداوند رو انکار کنیم و برچسب دل بخواهی به جهان هستی بزنیم.

    من به تازگی متوجه این باور شدم و فقط یادش گرفتم ولی هنوز به عمل و رفتارم ننشسته. ولی باز خدا رو شکر که اینو فهمیدم، و باید با عمل کردن بهش اونو به یک باور تثبیت شده تبدیل کنم و اون اینه که؛ «زمان» نعمت خداست و من انسان اجازه ندارم نعمت خدا رو هدر بدم وگرنه چک‌ و لگد جهان هستی در انتظارمه. شاید بخاطر همینه که خداوند اونجایی که میخواد بگه انسان به خودش ضرر وارد می‌کنه قبلش به زمان قسم میخوره. اصلاً همین قسم خوردن به زمان یعنی این فاکتور، این موضوع مقدسه. اینکه خداوند احاطه علم خودش رو بر زمان به انسان تذکر میده یعنی زمان نعمت خداست. حمید امیری که در طول روز کلی زمان هدر میدی و آخر شب میبینی از تمرینات دوره دوازده قدم، از کار کردن روی خودت، از رشد و پیشرفت جا موندی، از خوندن قرآن غافل موندی، اگه چک و لگد خوردی، گلایه اش رو به خودت بکن. انگشت قضاوت رو به طرف خودت بگیر. این نعمت ارزشمند زمان دقیقاً به نسبت مساوی بین بندگان خدا تقسیم شده. یعنی من نمیتونم بگم اگه بیل گیتس موفق شده چون شبانه روز بیل گیتس 72 ساعته، شبانه روز جف بزوس 64 ساعته، شبانه روز استاد عباس منش 36 ساعته ولی شبانه روز من همش 24 ساعته. خداوکیلی اینو دیگه کسی نمیتونه بابتش نق بزنه.

    +من در گذشته تلاشهای مختلفی داشتم در زمینه های اقتصادی و هنوز هم دارم ، و در زمینه یادگیری زبان انگلیسی و آلمانی ، و در زمینه مهاجرت و در زمینه ادامه تحصیل و در زمینه ورزش و در زمینه بهبود شرایط شغلی و در زمینه مطالعه مباحث شغلی و مباحث موفقیت و در زمینه های دیگه (که بهتره نگم…) و در ببشتر این موارد شکست خوردم. یا نتایجم چندان خوب نبوده. همه اینها در حالیه که ++افرادی رو سراغ دارم با سابقه کار کمتر، با تجربه کمتر، با سن کمتر و با هوش و استعداد و یا اطلاعات کاری کمتر ، با توان ذهنی و جسمی کمتر تونستن به موفقیت‌های بهتر از من برسن، حتی همین الان توی محل کار خودمون دوستانی هستن که فقط بخاطر باورهایی که دارن تونستن جایگاه های کاری رو بدست بیارن، یا توی زندگی شخصی شون سطح رفاه و آسایش بهتری داشته باشن. +++من تازه فهمیدم که همه این تفاوت‌ها بخاطر باورهاست، تفاوت باورهای من با دیگران این سطح از تفاوت‌ها رو رقم زده ، بعضیهاشون شاید خوب هم باشه. مثل اون تقلا کردن برای گرفتن جایگاه های کاری در اداره. ( اون زمان من بخاطر آرامش ذهنم، و آزادی زمانم، عامدانه از این موضوع انصراف دادم. من از اولین نفراتی بودم که بهم پیشنهاد ارتقا سمت شغلی شد، من از همون ابتدا به آخر ماجرا نگاه کردم گفتم این یعنی کلی از زمانم صرف کارهای دست و پاگیر اداری میشه که منو از سایت و تمرینات دور می‌کنه و نمیتونم روی خودم کار کنم. اگه روی خودم کار کنم خیلی بیشتر از این یه ذره افزایش دستمزد میتونم برای خودم خلق کنم. ولی دوستان باور داشتن که حتی دو میلیون حقوق بیشتر ارزشش رو داره و میگفتن با همین دو میلیون میشه یه قسط دیگه پرداخت کرد ولی همونها الان از گرفتن سمت پشیمونن) این روزها همکاران من در مورد وام خیلی دارن بحث میکنن، یکی از باورهای اونها اینه که بدون وام گرفتن اصلا نمیشه به جایی رسید. این در حالیه که من دو تا قسط مربوط به دو سه سال گذشته دارم(قبل از آشنایی با سایت استاد عباس منش) و دارم بیشتر و زودتر از موعد پرداخت میکنم تا تموم بشه. تو مدت دو سال گذشته شاید سه یا چهارتا فرصت وام رو کنسل کردم. این در حالیه که همکارانم دارن چرتکه میندازن ابتدای سال چقدر به حقوقمون اضافه میشه تا معادلش وام بگیریم. امروز یکی از دوستان داشت می‌گفت من اصلا پول رو هدر نمیدم، بلافاصله یه وام میگیرم و تبدیلش میکنم به یه وسیله مورد نیاز. من هم هی سر تکون دادم که به به چقدر عالی. خب چی بگم؟! وقتی از نظر این بنده خدا یه مسافرت رفتن با خانواده هدر دادن پول محسوب میشه، خرید خودکار و دفتر اسرافه، (بارها بهم گفتن حمید تو دیوونه ای بیست تا خودکار رنگ‌رنگی‌ دور خودت جمع کردی، سررسید چرمی‌ خریدی، چه می‌دونن مباحثی که من یادداشت میکنم چقدر مهمه) من اگه بگم من دارم دوره دوازده قدم ‌‌رو کار میکنم، دوره شیوه حل مسائل رو تهیه کردم، اونها بهم میگن تو پولتو هدر دادی و تو دیوونه ای. حالا من بیام ثابت کنم، بحث کنم، انرژی مصرف کنم براش؟ … ولی نه. بهترین کار همون تایید کردنشونه.

    یه جاهایی استاد از تضاد هایی در گذشته میگن که ریشه در باورهای غیر توحیدی خانواده داره. من دقیقا درک‌ میکنم یعنی چی. چون خانواده ما بشدت مذهبی هستن. همین الانش روی سنگ قبر بابای من نوشته شده قاری قرآن. اصلا هم نمیدونم پیشنهاد کی بود اینو بنویسن، ولی زندگی بابای من شبیه به قوانین قرآن نبود. تو خانواده ما تا به یه تضادی برمیخوردن آرامش شون بهم میخورد و کفر گفتن شون شروع میشد، ناشکری و بحث و نق زدن و … و فکر میکردن خدا داره اذیتشون می‌کنه(توی خانواده های مذهبی این باور نهادینه شده که سختی ها امتحان الهیه و وظیفه تو فقط تحمل کردن آنهاست بدون اینکه کفر بگی، اگه کفر بگی‌ پات رفته روی خط و سوختی و بالاخره یه روز تحملت تموم میشه و کاسه صبرت لبریز میشه و پات می‌ره روی خط) و نکته اش اینکه وقتی نوبت من بود عصبانی بشم بهم میگفتن تو چرا اینقدر عصبی هستی و منو دعوت به مکارم الاخلاق میکردن و اینکه تو با این اخلاقت قطعاً در آینده به مشکل میخوری. و من همه حرفاشون رو باور میکردم. همه قضاوت ها و تحقیر شدن ها رو باور میکردم، و حتی یه بار به ذهنم نرسیده بود که بگم همین الان این زندگی فعلی خودتون آیا نتیجه همون گذشته نادرست خودتون نیست ؟ آیا نشنیدین قرآن میگه: أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ دیگران رو به خیر امر میکنید و خودتون رو فراموش میکنید؟ کفور بودن و ناشکری اینقدر شدید بود که ذهن من هنوز برای شکرگزاری مقاومت داره. هنوز برای باور نعمتهای خداوند مقاومت داره. و البته روح پدرم شاد، خدا بخاطر این درس‌هایی که پدرم‌ بهم داد رحمت و مغفرتش رو نصیبش کنه. همین تضادها هم بخشی از تکامل من بود که پدرم به بهای زندگی خودش این درس‌ها رو بهم داد. از خداوند میخوام که من رو انسانی مفید و ارزشمند و شکور قرار بده. که از درسهای مثبت و توحیدی استاد عباس منش و استاد شایسته و بقیه دوستان توحیدیم استفاده مفید و موثر کنم. از خداوند هدایت میخوام تا بتونم بهترین و توحیدی ترین و درست ترین باورها رو بسازم و تثبیت کنم که همیشه در مدار صراط مستقیم بمونم.

    در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

    «بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود ؛ این همه قول و غزل تعبیه در منقارش»

    «صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل ؛ جانبِ عشق عزیز است، فرومگذارش»

    (شاید زیاد مرتبط نباشه به موضوع فایل ولی دلم نیومد از حافظ ننویسم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 105 رای:
    • -
      سمانه سادات گفته:
      مدت عضویت: 995 روز

      سلام به دوست عزیزم حمید جان

      عکس پروفایلتون یه کارتون هست که من با بچه هام دیدم و چقدر قشنگ بود

      که یه پسر بچه بود که تو دریا ماهی میشد ولی وقتی میمود بیرون انسان میشد و اون دوست داشت بره از دریا بیرون خودش را کشف کن و خانواده اش مخالف بودن تا اینکه که یه دوست پیدا کرد و باهم رفتن تو شهر را گشتن و تجربه های زیادی پیدا کردن

      حمید جان خانواده من هم مثل شما همین جور بودن که توضیح دادین از اون خانواده من فقط عصبی شدن و داد زدن را یاد گرفتم چون کلا باهاشون فرق میکردم و اینو اکثر فامیل بهم میگفتن و میگن

      برا همینه که خدا منو دوست داشت و هدایت کرد به این سایت

      چقدر تو این مدت اگه من صبرم را بیشتر میکردم بهتر از این نتیجه می‌گرفتم ولی تا به اینجا هم خوب بوده

      اینکه بری بیرون و خدا برات یه نفر را بزاره که تو شلوغی بایسته و فرمان هم بده تا تو پارک کنی

      اینکه همین حالا بگی خدا یا چی بپزم برا ناهار یا ناهار را چی کنم فقط تو ذهنم گفتم جیگر خوبه به همسرم پیام دادم گفتم ناهار چی درست کنم گفت جیگر میگیرم

      اینکه کفش و کیفهایی که نو بودن و استفاده نکردم را به راحتی بفروشم در صورتی که خانواده ام میگفتن کسی نمیخره ولی پولش به کارتم ریخته شد

      اینکه دخترم آوینا جان که 6 سالشه بیدار بشه بدون اینکه من هنوز تمرین دوره کشف قوانین را ننوشتم بگه صبح بخیر

      اینکه من ببینم یه آقای دنبال جا پارک میگرده بهش میگم آقا من دارم میرم بیا جای من و چقدر تشکر کرد

      اینکه در کنار دوره شیوه حل مسائل یه دوره میخواستم که هم مثل تمرین ستاره قطبی داشته باشه هم چیزهای دیگه که دوره بینظیر کشف قوانین بروزرسانی شد و من بدون هیچ مکثی خریدم خدا روشکر

      با خودم که مرور میکنم میبینم خیلی آماده بودم شاید تو روابط جای کار دارم ولی اینو می‌دونم که با تمرین خانم شایسته عزیزم که سپاسگزارشون هستم به روابط عالی که هدفم هست میرسم چون کویرم را فهمیدم فرار از همسر و بچه ها بود

      نمی‌دونم چی شد که برای شما نوشتم

      آخه امروز پیاده روی نرفتم که تا بچه ها خواب هستن کامنت بزارم دوساعتی هم شد که بنویسم ولی نشد که ارسال بشه

      حمید جان گذشته را باید رها کرد و از همین جایی که هستی شروع کنی

      دوست عزیزم کامنتت بسیار ارزشمند بود با تمام آیه ها

      در پناه الله ثروتمند شاد سلامت و پایدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم خانم محمدیان گرانقدر. از لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم بخاطر زمان ارزشمندتون. در این کامنت نکات ارزشمند و زیبایی برای من وجود داشت. خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر اینکه تونستین دوره ارزشمند کشف قوانین رو تهیه کنید. یا بهتره بگم به لحاظ سطح تکامل تون به مدار دریافت آگاهی های این دوره برسید، علیرغم اینکه کمتر از یک ساله عضو این سایت هستین.

        بسیار بسیار تحسینتون میکنم که حتی ریز ترین نکات رو هم توجه می‌کنید و بابتش شاکر هستین و احساس خوب دارید.

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      فاطمه سليمى گفته:
      مدت عضویت: 1761 روز

      سلام به حمید آقای موحد و خوش گفتار و بذله گو

      از شما ممنون و متشکرم برای کامنت زیبا و تأثیرگذارت، خیلی ازش استفاده کردم

      من هم از خدا خیلی سپاسگزارم که به این سایت هدایتمون کرد و در این دورهمی زیبا و پرسود می تونیم از آگاهیها و تجربه های همدیگه استفاده کنیم

      اتفاقاً من هم دیروز و امروز صبح آیات مربوط به توبه نصوح و همینطور فرمانروایی مطلق خداوند رو مطالعه می کردم که شما هم در کامنتت راجع به همین موارد نوشتی این همزمانی برام جالب بود

      تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شئ قدیر

      پر برکت است کسی که فرمانروایی همه هستی بدست اوست و او از عهده هر کاری بر می آید

      الذی خلق الموت و الحیوه لیبلوکم ایکم احسن عملاً و هو العزیز الغفور

      همان که مرگ و زندگی را آفرید تا امتحانتان کند که کدامتان بهتر رفتار می کنید و او شکست ناپذیر آمرزنده است

      همون طور که گفتی اینکه خدا علام الغیوب هست به این معنی هست که او دانای همه چیزهایی است که از نظر ما انسانها پنهان و پوشیده است، خدا که آگاهی مطلقه

      خدا حفظت کنه آقا حمید با این شوخ طبعی که داری داشتم پیاده روی میکردم وکامنت شما رو می خوندم و وقتی که به این قسمت رسیدم (یه وقتایی که به مشکل میخورم تازه یادم میاد یه بخش درخواست کمک های اضطراری هست بنام خداوند) با صدای بلند خندیدم… ولی یه کمی بعدش تقریباً داشت گریه ام می گرفت اونجایی که گفتی متوجه این باور شدی که (زمان نعمت خداست و من انسان اجازه ندارم نعمت خدا رو هدر بدم) این یه تلنگر به من هم بود چون من هم خیلی وقتا متوجه میشم که (در طول روز کلی زمان هدر میدم و آخر شب میبینم که از تمریناتم و از کار کردن روی خودم و از رشد و پیشرفت جاموندم) خدای مهربون همه ما رو هدایت کنه که قدر واقعی این نعمت رو درک کنیم و مثل همه افراد خیلی موفق از این نعمت بسیار ارزشمند بنحو احسن استفاده کنیم

      آقا حمید خانواده من هم بشدت مذهبی بود حتی خودم همین الان هم مذهبی هستم (نترسی ها صبر کن توضیح بدم خخخخخ) حتی پدرم هم خدا رحمتش کنه روحانی بود ولی واقعاً یک انسان نمونه مؤمن و معتقد و عامل به اعتقادش بود و باورهای درست زیادی داشت حالا ممکنه من با بعضی از باوراش موافق نباشم  ولی یکبار هم یادم نمیاد که ایشون از برخورد با تضاد آرامشش به هم خورده باشه، کفر گفتن و ناشکری و نق زدن که اصلاً و ابداً در میون نبود

      بنظرم اگه من واقعاً یک فرد مذهبی (درست) باشم یکی از بهترین بنده های خدا میشم

      اشکال از مذهبی بودن نیست بلکه از کج فهمی و بد عمل کردن خیلی از آدمهای مذهبی هست

      خدا رو هزاران بار شکر  که من هم با تأسی به پدرم، آگاهانه اهل کفر گفتن و ناشکری و گله و شکایت از خدا نبوده و نیستم حتی وقتی که بیست و دو سال قبل پسر بیست ساله ام رو پیش خودش برد

      قبل از آشنایی با استاد هم خیلی وقتها شکر خدا بر زبونم جاری بود ولی الان به فاصله زمین تا آسمون شکرگزاریم آگاهانه تر و لذت بخش تر شده

      خدا پدر شما رو رحمت کنه که ازش درس گرفتی و باعث تکاملت شد

      خدا همه ما رو به باورهای توحیدی درست هدایت کنه

      خیر و برکت و سعادت در دنیا و آخرت نصیبت باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما خانم سلیمی بزرگوار و گرانقدر. بسیار بسیار از شما سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندتون و ممنونم که زمان ارزشمندتون رو اختصاص دادین برای نوشتن کامنت. روح پدرتون و پسر تون شاد و در آرامش و قرین رحمت ابدی الهی.

        ببخشید با تأخیر کامنتتون رو پاسخ میدم. کامنت تون بسیار بسیار تحسین برانگیز و پر از نکات ارزشمند بود، این همون خضوع به درگاه خداونده که بارها توصیه شده. این هم جاییه که قرآن در سوره بقره میگه «و بشر الصابرین» و «علیهم صلوات من ربهم».

        الهی که همیشه در پناه رحمت و آرامش بینهایت پروردگار باشید. در بهترین زمان و مکان و شرایط. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        وجیهه بانو گفته:
        مدت عضویت: 1827 روز

        هزاران درود به شما فاطمه بانوی نازنین

        و ممنونم از کامنت تون و آیه های زیبایی که ثبت کردین که با هر کدومش انگار خداوند مستقیم داره با من صحبت میکنه که:

        «پر برکت است کسی که فرمانروایی همه هستی بدست اوست و او از عهده هر کاری بر می آید» ……

        البته که بر میاد و صد البته که همه امیدم به خود خود خود توست الله جانم…

        چقدرررررررررررررر دلنشین با بنده هات حرف میزنی خدا جانم…

        ممنونم فاطمه جان از این پیام الهی لذت بردم و اشک تو چشمام جمع شد از ذوق این که خداوند چقدر شنواست و چقدر قشنگ با بنده هاش حرف میزنه….

        سراسر غرق عشق و نور الهی باشید و خداوند همه رفتگانمون رو بیامرزه به خصوص پدر بزرگوارتون رو..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          فاطمه سليمى گفته:
          مدت عضویت: 1761 روز

          سلام به خواهر عزیزم وجیهه بانو

          من هم از شما بسیار سپاسگزارم برای جوابی که به کامنتم دادی حس خوبی ازش دریافت کردم

          اولش امتیاز پنج ستاره رو به نشونه تشکر روی پاسخت هدیه کردم ولی دیدم کافی نیست به دو دلیل

          1-هزاران درود برام فرستادی

          2-دعای خیلی ارزشمندی در حقم کردی

          و در آیه 86 سوره نسا خدای مهربونمون بما سفارش کرده که

          وَ أِذا حُیّیتُم بِتَحِیَّهِِ فَحَیّوا بأحسَنَ مِنهآ أَو رُدّوها

          هر گاه به شما درود فرستند در پاسخ درودی بهتر از آن بگویید و یا حد اقل همان را باز گویید

          خدا رو شکر می کنم که از زبان کامنتم پیام الهی رو دریافت کردی و چه عاشقانه در باره خدا نوشتی لذت بردم

          همه خیر و برکت دنیا و همه خیر و برکت آخرت رو از خدای وهابم برات درخواست می کنم

          آمین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
          • -
            وجیهه بانو گفته:
            مدت عضویت: 1827 روز

            سلام خواهرم و سپاس گذارم که فاطمه اید…

            خدا رو شکر که برازنده نام زیباتون هستین دوست خوبم..

            و چقدر پیامتون برام پر بود از احساس پاک آگاهی..

            تحسینتون میکنم که اینقدر با قرآن دوست هستین..

            الهی با قرآن و‌کلام خداوند در دنیا و اخرت سعادتمند زندگی کنید بانوجان..

            سپاس از پاسخ پر مهرتون

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2224 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام به داداش الهی مان

      من فقط در حد سلام میتونم بنویسم، زیرا که تعهد 40 روزه دادم، سخنی با کسی در مباحث توحیدی و موفقیت نکنم، فقط استاد اگه تمرینی گفت انجام بدم. و این را گفتم که بگم.

      گفتگو آیین درویشی نبود

      ورنه با تو ماجراها داشتیم.

      در مورد قسمت اول متن ات کلی حرف هست، ان شاءالله در آینده ای نزدیک اگر تصمیم جدیدی نگیرم.

      تو مسیر خوشی‌ها و نعمات که یادم نبود وقتی از صراط مستقیم خارج شدم رفتم توی خاکی و کلی راه رو رفتم تازه یادم میاد یه خداوندی هم هست که کمک می‌کنه.

      زمان» نعمت خداست و من انسان اجازه ندارم نعمت خدا رو هدر بدم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما رضوان جان خواهر بزرگوارم. بسیار بسیار تحسینت میکنم.

        به تعهدت احترام میذارم. و ازت متشکرم که زمان ارزشمندتو برای نوشتن کامنت اختصاص دادی.

        منم پر حرفی نمیکنم و این بیت رو از حافظ تقدیم حضورت میکنم.

        «در حریمِ عشق نَتْوان زد دَم از گفت و شنید ؛ زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش»

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2395 روز

      سلام به آقا حمیدِ عزیز!

      چقدر این جمله تکان دهنده بود:

      اگه گمراه بودیم و خدا رو نداشتیم کی حاضر و قادر بود نقش خدا رو توی زندگی مون ایفا کنه؟

      حتی فکر کردن بهش هم پشت آدم رو میلرزونه…که اگر ما رها شده بودیم در این دنیا…بدون حضور یک نیروی هدایتگر! خدا رو شکر که اینطور نیست و به قول شما،

      خدا رو شکر به خاطر نعمت حضور خودِ خداوند در زندگی مون!

      این مثالی که زدین فکر میکنم برای خیلی هامون آشنا باشه…وقتی در مسیر خوشی ها و نعمات هستیم و به قول معروف اوضاع بر وفق مراد است کمتر سراغ خدا رو میگیریم، شاید به زبون میگیم خدایا شکرت، ولی اون احساس نزدیکی به خدا و یادآوری اینکه همه ی این نعمت ها ناشی از هدایت پروردگار بوده رو کمتر داریم، تا اینکه دوباره به یه تضادی بخوریم و یادمون بیاد که یه خدایی هم بود که تو شرایط سخت کمک میکنه!

      خیلی شما رو تحسین میکنم که خوب خودتون رو میشناسین و چنین مثال هایی میزنین که هم برای خودتون یادآوری میشه هم برای همه ی ما!

      و چقدر خوب دوباره یادآوری کردین قانون جهان هستی رو!

      خداوند طراح و خالقِ قوانینه، و انسان خودش خالقِ اتفاقات

      واقعاً چرا باور اینکه همه ی اتفاقات زندگیمون رو خودمون خلق میکنیم انقدر سخته؟

      احتمالاً یکی از دلایلش اینه که از بچگی به ما گفتن “اگر خدا بخواد فلان…اگر خدا نخواد فلان”

      و چون باورها یک شبه به وجود نیومدن، زمان میبره تا باور جدید رو جایگزین باور قدیمی کنیم…

      اما چرا برای بعضی ها این زمان کمتر و برای بعضی ها بیشتره؟

      دیروز داشتم جلسه 6 قدم 1 رو گوش میدادم

      یک نفر سوال کرده بود چه جوری باورها رو ایجاد کنیم؟

      استاد گفتن فرض کنین یه نفر یه خبری رو به شما میده، چی میشه که اون خبر رو باور کنی؟

      جواب این بود که اگر به اون آدم اعتماد داشته باشم احتمالاً حرفش رو باور میکنم و اگر شواهدی هم در تصدیق اون جمله ببینم بازم بیشتر باور میکنم

      پس اونایی که تونستن در زمان کمتر، باور اینکه من خالق اتفاقات زندگیم هستم رو جایگزین باورهای قبلی کنن به خدا اعتماد بیشتری داشتن و شواهد و الگوهای تصدیق کننده ی این باور رو بیشتر جستجو کردن و به خودشون یادآوری کردن…چیزی که خودِ من هنوز خیلی باید روش کار کنم!

      جمله ی طلاییِ بعدیِ شما:

      «زمان» نعمت خداست و من انسان اجازه ندارم نعمت خدا رو هدر بدم

      خدایا شکرت که این رو از طریق بنده ی آگاهت امروز به من یادآوری کردی!

      خدا پدر شما رو رحمت کنه و جایگاهشون در بهشت باشه. فکر میکنم خیلی از ما در خانواده های به شدت مذهبی بزرگ شدیم با باورهای اشتباه. اما خدا رو شکر که یک الگوی حی و حاضر مثل استاد عباسمنش عزیز داریم که از همون خانواده ها و با همون باورهای اشتباه، تونستن زندگیشون رو به طور کامل از این رو به اون رو بکنن.

      باز هم از شما تشکر میکنم به خاطر کامنت بی نظیرتون و به خاطر اینکه در این خانواده ی صمیمی فعال هستین و به رشدِ هم کمک میکنیم. خدایا شکرت!

      در پناه حق باشید!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما خانم زمانی گرانقدر. بسیار بسیار تحسینتون میکنم. و از شما سپاسگزارم بخاطر زمان ارزشمندتون که اختصاص دادین و برام کامنت نوشتین.

        کامنت بسیار ارزشمندی بود و بسیار ازش لذت بردم و خدا رو شکر میکنم که خداوند منت سرم گذاشت و لطف بهم کرد و کلامی رو بر قلبم جاری کرد تا احساس خوبی برای بندگان ارزشمندش بوجود بیاره. اینکه انسان باورهای مذهبی داشته باشه بد نیست. وقتی وارد حقیقت دین و مذهب میشیم تمام توصیه های دین، همون آموزه های قرآنه، همون آموزه هایی هست که استاد عباس منش بهمون میگه، منتها استاد عباس منش اصل رو گرفته و فرعیات و حاشیه ها و شاخ و برگ های اضافی رو هرس کرده. بعضی از اون جماعت مذهبی اصل رو رها کردن، همون توحیدی که ظاهراً اصلی از اصول دین هست (به گفته خودشون) برای توحید یه بنر تبلیغاتی وجود نداره، ولی برای مسائل دیگه امکانات و تبلیغات هزینه میشه. من دیگه در مورد اون حواشی چیزی نمیگم . از ارتفاع مهر نماز گرفته، تا جهت حرکت آب وضو و هزاران مقررات ریز و درشتی دیگه که فقط استرس و حال منفی به آدم میده.

        براتون از خداوند احساس خوب و مثبت و عالی درخواست میکنم.

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2333 روز

      به نام خدای مهربانم و سلام به شما دوست ارزشمندم

      همواره کامنتهای شما را با شوق و لذتی بسیار میخونم چون بسیار زیبا و آگاهانه از درس هاتون، از درکتون، از باورهاتون و تجربه های زندگیتون مینویسید چیزی که برای همه ما هر کدام به نوعی وجود داره

      پس شما لایق تحسین کردن هستید

      چه زیبا نوشتید که بقیه در موقع ناراحتی به شما میگن چرا خودتو کنترل نمیکنی و این در حالی هست که خود اونهد در همون شرایط، دارن همون مدلی عکس العمل نشون میدن

      این همون چیزی هست که استاد عباسمنش هم بارها اشاره کردن که فلان فرد خانوادشون فقط بلدن برای بقیه نسخه بپیچن و هر وقت نوبت به خودش، نوبت به عمل به نصیحتاشون میرسه، خودش از همه بدتر عمل میکنه

      یعنی این عمل ماست که داره ما رو به بقیه میشناسونه و نه حرفها و نصیحت های زیبا و من هم از زمانیکه این حرف رو باور کردم، واقعا تا جایی که میتونم نصیحت نمیکنم گر چه بعضی مواقع سخته و سعی میکنم عمل کنم و بقیه عمل من و نتایج من رو ببینن و حالا دیگه تصمیم با خودشونه

      و دقیقا همین عملگرایی استاد عباسمنش هست که اینقدر همه ماها رو شیفته ایشون کرده

      ایشون طبل تو خالی نیست، علاقه ای هم به نصیحت نداره

      با نتایجشون با اعمالشون بهما نشون میده از چه مسیری رفته و بعد ماها که عاشق دیدن تجربه های بقیه ، مخصوصا افراد موفق هستیم، ایشون رو میپذیریم، جذب ایشون میشیم و ایمان پیدا میکنیم که با نتایج ایشون، مسیر درست چیه

      و این یعنی انام همون رسالتی که به خاطرش به دنیا اومدیم

      نگران نباشید که چرا گاهی نمیتوانیم رسالتمان که همان شناخت خودمون و توانمندی هامون هست رو بهش عمل کنیم و بقیه از دست ما در امان نیستیم چون انسان قطره ای از وجود خداست و باید تکامل رو طی کنه و این تکامل هیچ زمان کامل نمیشه

      همینه این دنیا پر از تضاده، پر از خوبو بد، شب و روز، سیاه و سفید، مهربانی و ظلم، خوش اخلاقی و بد اخلاقی، آرامش و طوفان، شادی و غم ووووووو هزاران مدل تضاد دیگه و ما انسان ها با وجود همه این تضادها میتونیم انتخاب کنیم که در کدام مسیر حرکت کنیم و با اون تضاد ، فرو بریزیم یا باهاش رشد کنیم و خواسته پرورش بدیم

      میتونم ساعتها در مورد درکم از این موضوعات بنویسم اما دوست دارم حتی به اندازه ذره ای ا این نوشته ها، عمل کنم و خدا رو هزاران بار شکرت به نظرم تا حدی توانستم و همین بودن در این سایت وخوندن کامنتها و دیدن و درک کامنتها و بودن در مسیری متفاوت از اکثریت جامعه به من این موضوع رو ثابت میکنه

      همه ما بهترین هستیم و دنبال کمالگرایی نباشیم، همینکه امروز قدری آرام تر و شادتر هستیم وبا امیدو ایمان زندگی میکنیم، یعنی خوشبختیم و میتوانیم بهتر و خوشبخت تر هم باشیم

      برای هممون زیباترین تجربه ها رو آرزو دارم و باز هم سپاسگذار وجود ارزشمند و آگاه شما هستم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود به شما خانم حسینی گرانقدر ، از لطف و محبت شما بسیار ممنون و سپاسگزارم که سخاوتمندانه تجربیات و آگاهی های توحیدی‌ تون رو به من هم هدیه دادین. خداوند بر این سخاوتمندی شما، نعمت و ثروت بینهایت ببخشه.

        با کامنت شما یکبار دیگه رفتم به گذشته. به اون سالهایی که مجبور بودم تنش رو تحمل کنم. جالب اینجاست اون تنش ها توی خونه بود و من هر چقدر از خونه دور شدم و بیشتر با جامعه قاطی شدم آرامشم بیشتر شد. و این سایت…. این سایت مسیر زندگی منو به کلی عوض کرد. چقدر خدا رو شاکرم بخاطر نعمت استاد عباس منش و این دورهمی توحیدی. باورتون میشه یه وقتایی میرم خونه مادرم اینا یه وقتایی برادرام بحث کردن رو شروع میکنن. قبلاً برادر کوچیکه ام رو میگفتم خب این هنوز جوونه، برادر بزرگه ام که دوتا بچه داره ، میگفتم الان اینو چی بگم ؟ تو دلم به کاراشون خنده ام می‌گرفت. از حرفها و کارهاشون. مینشستم سکوت مطلق. اونها داد و بیداد و غیبت و حرف و … از دیوار صدا در میومد از من هیچ صدایی در نمیومد. بعد از چند دقیقه پا میشدم میگفتم من برم تا جایی یه کاری دارم. میرفتم بیرون تا اون صدا ها رو با سکوت و آرامش خالی کنم. لطف خدا بود که منو هدایت کرد. من اونها رو سرزنش نمیکنم، اونها شبیه گذشته من هستن. من ظرف وجودم بزرگتر شد. به آرامشم افزون شد. هنوز هم یه وقتایی از کوره درمیرم ولی خداوکیلی الان 99% مواقع حالم خوبه ، احساسم عالی و مثبته. یه وقتایی شاید یه کمی بهم بریزم و اونم سکوت میکنم. سکوت و سکوت و سکوت. دیگه چه فاجعه ای پیش بیاد که من بهم بریزم و یه صدایی ازم دربیاد. حالا در گذشته چی بود ؟ در گذشته با کوچکترین رویداد جزیی صدام در میومد. آهای چه خبره چرا فلانه ، چرا چنانه؟ چرا این چرا اون.

        واقعاً اینجا میرسیم به اون آیه قرآن که خداوند در توصیف اهل ایمان میگه: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ»

        مى‌گویند: سپاس خدایى را که اندوه را از ما دور کرد، زیرا پروردگار ما آمرزندهٔ شکرپذیر است. 34فاطر

        خیلی ممنونم از شما بخاطر کامنت ارزشمند تون و زمانی که اختصاص دادین تا آگاهی های توحیدی تون رو بهم هدیه بدین.

        در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
        • -
          شهلاحیدری گفته:
          مدت عضویت: 1251 روز

          سلام به شما حمید آقای نازنین

          صداقت وحال خوبتون رو با خدا خیلی خیلی تحسین میکنم.

          خیلی خداروشکر میکنم، یه جایی تو این دنیا هست،که وقتی میای داخلش،حالت محال خوب نشه

          استاد عزیز،مریم بانوی زیبای من وشما دوستان نازنین، مگه میشه آدم حالش بد بمونه

          (مى‌گویند: سپاس خدایى را که اندوه را از ما دور کرد، زیرا پروردگار ما آمرزندهٔ شکرپذیر است. 34فاطر)

          یعنی من عاشق این خدام،که وقتی دنبال نشونه هستی ازش،همیشه برات حاضر وآماده داره

          اینم از نشانه ی امروز من ،لابلای کلمات شما….

          خدارو صد هزار مرتبه سپاسگزارم

          بهترینهارو براتون از خدای مهربونم میخوام….

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ساره امین آبادی گفته:
      مدت عضویت: 1214 روز

      سلام آقا حمید عزیز

      آخ که چه زیبا نعمت زمان رو توضیح دادین ،مثل همیشه عالی گفتین . ساره ی قدیم بسیار جاهل بود و بسیار هدرش داد . خداروشکر که از وقتی در سایت هستم مدیریت زمانم بهتر شده

      اون قسمتی که نمونه مثال برای بیل گیتس گفتین عالی بود به ذهن دلیل منطقی میداد که حق نق زدن نداری . حس کردم مثل یه زیپیه که با خوندنش زیپ دهنم رو بست ، مرسی از شما برای کامنت های خوبتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1270 روز

        سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم ساره عزیز. بسیار بسیار از شما سپاسگزارم ، و بسیار تحسین تون میکنم. خدا رو شاکرم که کامنتم براتون مفید بوده. از درگاه خداوند بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو براتون درخواست میکنم. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
  9. -
    مهرشید مخبریان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1250 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    با سلام خدمت استاد بزرگوار سید حسین عباسمنش و دوستان پشتیبانی سایت و بانو مریم شایسته عزیز و همراهان خوش فکر این سایت اللهى

    ١ . چه هدف هایی رو انتخاب کردى تا الان و براش واقعا تلاش کردى ، ولى محقق نشده هنوز ؟ یا انقد روند کند بوده که راضی کننده نیست .

    * دو تا هدف بوده : ١ . رشد مالی و آزادی مالی و ٢. داشتن اندام ایده آل

    در مورد رشد مالی خیلى تلاش کردم یک دوره سه ساله با تمرکز فقط روى همین موضوع ( میتونم بگم بقیه قسمت هاى زندگیم واقعا تعطیل و خاموش بود ) اهدافمو مکتوب میکردم و از ٨ صب تا ١٢ شب کار میکردم هم فیزیکى درگیر بودم و هم هیچ موضوعی جز کارم و رشد مالی تو ذهنم نبود .

    بعد از سه سال انقد نتایجى که گرفته بودم در برابر تلاش هایی که کرده بودم کم بود که به شدت دلزده شدم و براى یه مدتی بیخیال ثروتمند شدن شدم .

    تقریبا بعد از دوسال دوباره سعى کردم برگردم به زمین کسبو کار و به خودم گفتم این سرى تلاشمو بیشتر میکنم حتما هم نتیجه میگیرم ولى برخلاف سرى قبل که رشد داشتم ولى با شیب خیلى ملایم ، این سرى حتى رشد هم نمیکردم حتى به سمت پایین تر از وضعیت قبلیم رفتم .

    در مورد اندام ایده آل : از بچگى تپل بودم ، خانوادم اکثر افراد چاق بودند ، با اینکه بازیکن حرفه اى بودم و هر روز میانگین ۵ ساعت ورزش میکردیم ولى به نسبت بازیکن هاى دیگه و افراد دیگه اطرافم که شاید اصلا ورزش نمیکردن من تپل تر بودم و همیشه براى همه سوال بود که با این میزان فعالیتى که تو داری باید خیلی خیلی لاغرتر باشی .

    ٢. آیا کسی رو می شناسی که اون هم همچین هدفی رو انتخاب کرده اما با تلاش کمتر به نتیجه بهتره رسیده ؟

    *در مورد اندام ایده آل هیچ کسی بهتر از استاد عباسمنش رو واقعا نمیتونم مثال بزنم ، من هنوز که هنوزه وقتی ویدیو هاى استاد رو الان میبینم ، باز هم وضعیت جسمى استاد رو تحسین میکنم که تو چه بازه کوتاهى ساختن این اندام واقعا فوق العاده است ، و بچه هاى دوره دوازده قدم اینو بهتر درک میکنن ، چون هدف استاد بود و تو دوره اعلام کرد ، و نتایج فوق العادشو الان ما داریم میبینیم ، به معنى واقعى کلمه رسیدن به هدف یعنى این .

    در مورد رشد مالی : مثال هایی اطرافم هست که مثلا من میگفتم فلانى ارومه حتى نمیتونه درست حرف بزنه ، از نظر هوشی از من پایین تره ، ادرس خونمو ۵۴٠ بار بهش دادم باز میخواد بیاد خونم گم میشه ولى درامدش ۶ برابره منه ، از من کمتر کار میکنه و سابقه کارى یکسانى هم داشتیم .

    ٣. چه باورهایی ممکنه تو ذهن من باشه ، که با این همه تلاش به هدفم نرسم ؟

    * پولدار شدن سخته ، نمیشه هم پولدار شد هم کارا دیگه انجام داد تو زندگی ، براى پولدارشدن حتما باید یه پروسه طولانى بگذره و نمیشه تو مدت زمان کوتاه پولدار شد ، همه قرار نیست تو این دنیا پولدار شن ، اصلا شاید خدا خواسته من این مدلی زندگى کنم ، خدا این همه نعمت هاى دیگه به من داده این همه استعدادا خوب به من داده که بقیه ندارن حالا یه پول بهم نداده نباید ناسپاس باشم که ، اینکه خودت پول دربیاری سخته یک کسی دیگه بیاد پول زیاد بده ما خرج کنیم ، براى پولدار شدن حتما باید کسبو کار شخصى داشت و تو شغل الانم نمیشه پول خوب درورد ، شاید خیلی نشه با رفتار هاى سالم کار جلو بره ، کمک اولیه هم لازمه دیگه اینکه بخواى از صفر صفر دست خالی و تنهایی شروع کنى خیلى مشکله

    *در مورد چاقی : ما ژنتیکی چاقیم ، من زود چاق میشم خیلى سخت لاغر میشم ، براى خوش اندام بودن باید رژیما خیلی خیلی سختى داشته باشی و همش گرسنه باشی ، تپل بودنم بد نیست ، خدا منو تپله دوست داشتنى افریده ، من وقتى تپلم صورتم خوشگل تره

    یه نکته خیلى جالب که موقع نوشتن این کامنت بهم دست داد این بود که ما چقد راحت خودمونو گول میزنیم و رفتارهاى اشتباه انجام میدیم ولى چون باورهاى اشتباه داریم به نظرمون میاد که اون رفتارها درستن.

    مرسی استاد عزیز و مریم جان دوست داشتنى بابت ضبط این فایل عالی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 116 رای:
  10. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 812 روز

    استاد عزیزم واقعاااا نمیدونم چی بگم از این قوانین

    هنوز چند ساعت از ردپای دیشبم نمیگذره که دقیقااااا راجب همین موضوع حرف زدم و مثال های زندگی خودم آوردم و درست الان استاد راجب همین موضوع فایل جدید گذاشتن

    خدای من چه خبره؟چقدر خدا قشنگ جوابمو میده ،چقدر خدا خوب تضادهایی به یادم میاره و بلافاصله راه حلش یا نشونه اش تو فایل های این سایت جلوی چشمم قرار میده

    خدا چطوری بهم ثابت کنه که ما خالق زندگیمونیم؟چطوری برام اثبات کنه مدار های مختلف و آگاهی های اون مدارو

    نمیتونم ذوقم در کلمات ابراز کنم که غوغایی درون منه ،مثل بچه ای که تازه داره میبینه میشنوه لمس میکنه و… تمام جهان اطرافم متفاوت شده و اینبار به جای اینکه من واکنش نشون بدم اونه که داره متناسب با من واکنش نشون میده

    یکی از لذت های این روزا برای من هدایت شدنه .میگم خدایا از فایل های استاد منو هدایت کن به فایلی که نیازه امروز درس هاش مرور کنم

    و باورتون نمیشه چقدر ذوق میکنم وقتی فایلی که قبلا گوش دادم ،دوباره گوش میدم و اینبار آگاهی هارو بهتر درک میکنم

    میگم خدایا شکرت که ظرفم داره بزرگ میشه خداروشکر که بهم این فرصت دادی خودم خالق زندگیم باشم و همه شرایط برام فراهم کردی

    استاد عزیز شوق دیدن این فایل و حس فوق العاده اش کاری کرد که نتونم منتظر شب باشم تا این پیام در قالب ردپا بنویسم

    تمام طول ویدیو اشک ریختم و خدارو بابت حضورش شکر کردم

    از خدا ممنونم که از هر طریقی خودش بهم نشون میده

    از شما بسیار بسیار سپاسگزارم

    اجرتون با خدا استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 131 رای: