چرا فکر می کنیم مرغ همسایه غازه؟ - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

594 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الماس زیبا وهمسرجان گفته:
    مدت عضویت: 834 روز

    خدایا هرچه دارم ازآن توست

    سلام ودرود بر استاد جان و دوستان

    مرغ همسایه غازه

    دقیقا تمام مثالهای استاد درباورهای من هم بوده وقتی بچه محصل بودم مادر دوستانم می اومدن مدرسه چون مانتویی بودن وجوان همیشه حسودیم میشد چون فاصله سنی من با مادرم 38سال بود و مامانم یک خآنم چادری بود …..وقتی ازدواج کردم فکرم این بود همسر دوستام بهترن هیکل دوستم بهتره زندگی بقیه بهتره لباسهای بقیه با کلاس ترن بچه های بقیه بهترن روابط بقیه با همسرشون گرمتره وووووووووووو

    دقیقا مرغ همسایه غاز بود ومرغ خودم همون مرغ بود وحتی کمتر

    همیشه در مقایسه با دیگران بودم وبیشتر مقایسه روابط عاطفی بقیه

    خداروشکر با استاد وآموزهای استاد امروز توانستم این مقایسه کردن رو کمتر وکمتر کنم وهمش مرغ همسایه رو غاز نبینم

    خدایا سپاسگزارم بعداز مدتها توانستم کامنت بزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1822 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُّونَها یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِقامَتِکُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‌ حِینٍ «80»نحل

    و خداوند براى شما از خانه‌هایتان، مایه آرامش قرار داد و براى شما از پوست‌هاى چهارپایان خیمه‌هایى قرار داد که روز کوچ شما و روز اقامت شما (حمل ونقل) آن را سبک وخفیف مى‌یابید و از پشم وکرک وموهاى آنها، براى مدّتى لوازم و اسباب زندگى قرار داد.

    وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالًا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبالِ أَکْناناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ «81»نحل

    وخداوند از آنچه آفریده، براى شما سایه‌ها قرار داد و از کوه برایتان، غارها قرار داد وبراى شما لباس‌هایى قرار داد که شما را از گرما (و سرما) حفظ مى‌کند ولباس‌هایى که شما را از آسیب‌هاى یکدیگر حفظ مى‌نماید. این‌گونه (خداوند) نعمت خود را بر شما تمام مى‌کند، باشد که خود را تسلیم او کنید.

    ================================

    سلام به استاد عزیز و مریم جان شاسته و دوستان نازنینم

    استاد چقدر کلامتون درست و زیباست چقدر شیرین و دلچسبه چقدر با این فایلها هر بار به یه دسته از باورای اشتباهمونو مورد حمله قرار میدین و الماس وجودمونو صیقل میدین من دوست دارم  هیچ کار دیگه ای نداشته باشم فقط فایلو پلی کنم  و سرگرم نوشتن تو دفترم باشم

    استاد جان من امروز این فایلو زندگی کردم اونجا که گفتین من دوست دارم این باور و این ایمان در دل شما ایجاد شود که شما خودتون با افکار و باورهاتون دارید اتفاقات هر لحظه رو رقم می زنید

    و هر کسی که یه ذره باورای مثبت و مناسبو جایگزین کرده نشونه هاشو فردای همون روز یا حتی شب یا حتی یه ساعت بعد یا 5 دقیقه بعد همین فایل دیده

    من ظهر تو هال پشت میزی که جلوی پنجره است نشسته بودم داشتم همین فایلو  گوش میدادم و تو دفتر می نوشتم، همسری از اتاق اومد دید یه کم آفتاب افتاده روی میز بعد رفت پرده رو اون قسمتی که جلوی پنجره بود کشید که سایه بشه آفتاب تو چشمم نباشه، من خیلی خوشم اومد از همین کار کوچیک و ساده و لطیفش، و حس سپاسگزاری عمیقی بهم دست داد بهش لبخند زدم گفتم چقدر شما خوبی مهربونی چقدر بفکر من هستی، اونم لبخند زد و هر دو گفتیم خدا رو شکر بعد چند ثانیه اومد گونه مو بوسید و بعد همین جوری که داشت بسمت آشپزخونه میرفت گفت مهربونی چیز خوبیه! منم گفتم آففففرین گل گفتی مهربونی خیلی خیلی چیز خوبیه

    میخوام بگم استاد حتی پنج دقیقه بعد هم نبود همون موقع و همون لحظه بود

    استاد خیلی از شما ممنون و سپاسگزارم این حال خوب و خوشی که دارم بخاطر آموزشهای شماست

    خدا شما رو سالیان سال حفظ کنه تا هرچه بیشتر توحید و حال خوب رو در جهان گسترش بدید

    خدایا شکرت برای همه نعمتهام

    همگی در پناه نور خدا باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    سلیمه گفته:
    مدت عضویت: 809 روز

    بنام خداوند وهاب

    سلام خدمت استاد عزیزم عاشقتونم استاد جان و به دوست واقعی خانم شایسته عزیز که همیشه از خدا میخواستم دوستی به من بده که منو به پیشرفت برسونه و اونو ی دوست از طرف خدا می‌دونم

    خیلی دوستون دارم

    استاد شما در مورد قوانین موشکافانه عمل میکنید و صادقانه آنچه که شما بهتون گفته میشه رو به ما یاد میدید

    منم تو یه شهری (x)زندگی میکردم و همش توجهم رو نکات منفی بود اینکه اونجا دزدی زیاده و کار نیست و ادمهاش بافرهنگ نیستن و ی شهر(y) دیگه ای هست که برعکس اونجاست ومن مهاجرت کردم به شهر yو همش رو نکات مثبت اونجا توجه میکردم و جالب اینجاست که خدا انسانهای شریف بافرهنگ همسایه های خوب سر راهم قرار میداد وهر وقت دوست داشتم می‌تونستم کارم رو عوض کنم چون باورم این بود که کار تو این شهر زیاده تازه آدمهایی رو می‌دیدم که از شهرهای دیگه واسه کار مهاجرت کرده بودن و امنیت بالاست ی بار چرخ موتور شوهرم رو دزدیدن ولی بهش گفتم چرخ موتورت هم برمیگرده چون اینجا دزد زیاد نیس و سارق رو زود میگیرن و این شد که دو روز بعدش چرخ موتور رو آوردن

    ولی تا قبل از این فایل نمی‌دونستم که تو شهرxهم می‌تونستم این باورها رو بسازم ازین پس می‌خوام توجه به نکات مثبت رو بیشتر و بیشتر تو ذهنم تقویت کنم و می‌دونم ازپسش خوب برمیام بنظرم من قبل از اینکه به نکات مثبت این شهر توجه میکردم از نکات منفی اعراض میکردم پس همینو برای شهر xانجام خواهم داد

    در مورد روابط همیشه فکر میکردم خیلی خوبم و به نکات مثبت همسرم توجه میکردم ولی وقتی منو خواهرام دور هم می‌نشستیم فقط رو نکات منفی همسرامون توجه میکردیم و اونا رو با بقیه مقایسه میکردیم ولی بعد دوره فوق العاده دوازده قدم با خودم فکر کردم چرا منو خواهرهام اخلاق شوهرامون تقریبا یکی هست و فهمیدم وقتی یکی از ما در مورد مقایسه شوهرش با فلانی بود منم تایید میکردم و میگفتم آره فلانی شوهرش اینکار واسش کرد حالا اگه شوهر ما بود اینکار نمیکرد بجاش فلان کار میکرد یعنی نه تنها مهر تایید میزدم بلکه دلیل هم واسش جور میکردم

    استاد جان ولی من تغییر کردم دوره دوازده قدم بینظیره استاد از هر جهت شادی و نشاط و ثروت وخوشبختی وارد زندگیم شده

    من تا قدم یازده فقط گوش میدادم به این دلیل که وقت ندارم نکته برداری کنم و کامنت بخونم ولی خدا واسم شرایطش رو مهیا کرد و من از قدم یک برگشتم حسابی کار کردن والان قدم هشت هستم ولی به خدا که معجزه ها و اتفاقات قشنگ پشت سرهم میان از هر جهت ثروت و روابط خوب سلامتی و مهم تر از همه ایمان به خدا که اعتراف میکنم شاید ده در صد ایمانم بهتر شده ولی خدا داره برام معجزه می‌کنه و باور اینکه خدا یک سیستمه یک انرژیه که همه جا هست تنها فقط همین باور کلی منو با خدا دوست کرده

    بسیار بسیار سپاسگذارم استاد جان بابت درکی که از خدا و قوانینش به من دادی

    به خدای مهربون میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سمیرا سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1566 روز

    بنام الله دانا ‌توانا و قادر و‌اجابتگر و ‌هدایتگرمون

    درود بر استاد عشق ‌‌توحید و مریم بانوی نازنین و‌همه دوستان‌هم مداری در زیباترین مکان مجازی دنیا

    گل از گلم میشکفد وقتی یک فایل جدید و به دنبالش کلی آگاهی های رشد و بهبود فردی شخصیتی میاد .

    اول اعتراف کنم استاد ، یک پیج کاری دارم ولی هر تایمی میخوام پست و استوری بزارم هرزگاهی که اون‌هم به ندرت سعی میکنم ازش استفاده کنم ولی واقعا درگیر این فضای مقایسه گر و توجه به نکات منفی میشوم .چه پاشنه آشیلی دارم که نیازه روش کار کنم‌و‌دارم سعی میکنم عملگراتر بشم .

    اگر قبل از ورود به این سایت بودم واقعا این ضرب المثل مرغ همسایه غازه ، رو خیلی جاها استفاده میکردم ، فکر میکردم کسب و کار و‌روابط و‌ثروت …واسه دیگران بهتره ، اون‌‌خانواده با اون‌خواهر و برادر و‌پدر و‌مادر بهترن ، تو شهر بزرگ تهران در آمد بیشتره ، مشتری بیشتره ، خدا واسه این شخص بیشتر خواسته ، …

    ولی الان این نظرو ندارم ، من هر آنچه دارم به واسطه باورهای درونی من است نه یک عامل بیرونی مثل شهر و کشور و همسایه و …

    من تا وقتی از درون خودم‌و‌بهبود ندم جهان اطرافم‌و‌نتایج زندگی ام عوض نمیشه .

    با دیدن زیبایی ها و‌توجه و‌ صحبت کردن‌و‌نوشتن‌و‌سپاسگزاری آنچه دارم شرایط بهتری رو‌واسه خودم خلق میکنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3154 روز

    بسم الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته و دوستان بی نظیرم توی سایت الهی که بی نهایت الگوهای فوق العاده ای هستن برای پیشرفت

    من خودم یکی از نقطه ضعف هایی که در خودم شناسایی کردم اینه که وقتی نزدیکانم از لحاظ مالی پیشرفت میکنن من یه حس حسادت یا نا امیدی از خودم بهم دست میده که چرا تو به این موفقیت نرسیدی چرا تو این همه روی خودت کار میکنی و ورودی هات رو کنترل میکنی از اون کمتر پول میسازی یا پیشرفتت به اندازه ی اون نیست

    و یه وقتایی من رو از احساس خوب خارج کرده

    برای همین اومدم اینجا این تمرین رو انجام بدم که توی این موضوع بهتر بشم و یه مدار برم بالاتر

    من خودم اگر بخام زندگیم رو مورد بررسی قرار بدم واقعا واقعا پیشرفت های بسیار بسیار خوبی در همه لحاظ کردم به خصوص مالی

    منی که تو زندگیم درامدم دو رقمی نشده بود الان درامدم دو رقمی هست به غیر از اون پولی که اخر سال باشگاه بهم میده یعنی علاوه بر اون حقوق ماهیانه یه پول میلیونی باشگاه اخر سال بهم میده برای رده 13 سال که مربی گری کردم توی لیگ ایا این پیشرفت و موفقیت نیست در مقایسه با گذشته من که کل سال بدون هیچ حقوق ماهیانه کل سال کار میکردم اخر سال هم چندر غاز چک بهم میدادن برای چندین ماه دیگه

    الان صبح هی پاییز و زمستان معاون یک مدرسه هستم که چه تعطیل باشه چه نباشه من سر ماه حقوقم رو کامل دریافت میکنم که خیلی از روزهای ماه به خاطر سرما یا آلودگی هوا یا تعطیلی های دیگه من نمیرم مدرسه و میشینم روی باورهام تمرکزی کار میکنم هر چند که وقتهایی هم که میرم با عشق میرم و لذت میبرم از کارم و کارم رو دوست دارم و خداراشکر به خاطر باورهای خوبم تو مدرسه هم کلی زمان دارم که میتونم کار کنم روی باورهام همین کامنتی که دارم مینویسم توی مدرسه دارم مینویسم همکارای بسیار عالی دارم که هم احترام به من میذارن هم کارهارو خودشون انجام میدن و بهم میگن اقای مردانی شما استراحت کن

    خدایاشکرت که اصلا من به این شغل عالی (معاون مدرسه، مربی فوتبال)هدایت شدم داشتم الان خصوصیات مثبت شغلم رو برای خودم مرور میکردم شغل من بسیار مفرح و شاده با بچه ها سرو کار دارم و اونها پر هستن از انرژی مثبت و حال خوب من شغلم میتونه توی سالن یا توی فضای باز باشه شغل من اموزشه و شغل انبیاست من میتونم با 3،4 ساعت کار کردن توی روز میلیونی پول بسازم از شغلم همینطور که بی نهایت ادم هست دارن این کار رو انجام میدم

    شغل من ارج و قرب بسیار بالایی توی جامعه داره و احترام زیادی برای منه مربی قائل هستن من با افتخار همیشه از شغلم برای بقیه صحبت میکنم خدایاشکرت که من رو به این حوضه و شغل علاقه مند کردی و هر لحظه من رو هدایت میکنی به راحتیه بیشتر و درامد بالاتر در شغلم

    خدایاشکرت که امسال این اعتماد به نفس در من شکل گرفت که میتونم کلاس های اموزشی خودم رو داشته باشم میتونم سر مربی یک تیم باشم و نتایج عالی کسب کنم با اینکه خیلی میترسیدم این مسئولیت رو قبول کنم

    خدایاشکرت که میتونم مدرسه فوتبال خودم رو راه بندازم و تیم خودم رو تشکیل بدم و شرکت کنم توی مسابقات چقدر حال میده واقعا با تیم خودم و شاگردهای خودم شرکت کنم توی مسابقات چقدر حال میده ببرمشون اردو های مختلف و هم پول بیشتر بسازم هم کلی خوش بگذرونیم چقدر حال میده اگر یک یا چندتا از شاگردهام پیشرفت کنن و برن تیم ملی و من ذوقشون رو بکنم

    خدایاشکرت که ایده هایی برای برگزاری کلاس فوتبالم بهم رسیده و در حال اجراشون هستم اگرم به هر دلیلی جواب نداد اشکال نداره حتما در زمان دیگه ای به این خواسته میرسم من همین الانم درامد خوبی دارم از شغلم و به راحتی به خیلی از خواسته هام میرسم با این درامد

    خدایاشکرت که به پول و درامد من خیر و برکت میدی و من همیشه درامدم رو صرف خواسته هام میکنم مثلا توی این چند ماه درامد من خرج مسافرتم به شمال شده خرج خرید گوشت و مرغ برای خونه شده خرج خرید دستگاه اسپرسو ساز حرفه ای و مشتی شده که من هر روز صبح یه قهوه برای خودم میزنم و چقدررررررر حال میده چقدررررررر انرژی فوق العاده ای بهم میده

    درامد من خرج هزینه دوره مربی گریم شده و قراره چقدر اطلاعات کسب کنم توی این دوره چقدر اعتماد به نفسم میره بالاتر چقدر روابطم قوی تر میشه توی کارم در حین این دوره

    درامد من خرج خرید بسته قانون سلامتی استاد شده که نمیتونم بگم چقدرررررررر مفید و زندگی ساز بوده برای من و زندگی من به قبل و بعد از این دوره تقسیم شده اینقدر که من حالم بهتره انرژیم بالاتر رفته اطلاعاتم در مورد تغذیه و سلامتی بالاتر رفته که دور از حوضه ی کاریم نیست و به کارم مربوط میشه چقدرررررررر بدنم خوش فرمتر و عضلانی تر شده من توزندگیم تا حالا اینقدر بدنم خوشگل و روی فرم نبوده من تو زندگیم تا حالا یه همچین سیکس پکایی نداشتم با اینکه این همه ساله ورزش کردم

    همه ی این نعمتها یه روزی نبوده و من ارزوی اینهارو داشتم من هیچوقت نباید خودم رو با دیگران مقایسه کنم زندگی اونها به خودشون مربوطه حتی نزدیک ترین افراد زندگیم

    من باید از پیشرفت اونها خوشحال بشم و این انگیزه در من به وجود بیاد که من هم میتونم به این موفقیت ها برسم وقتی عزیز دل من درامدش بره بالاتر حالش بهتره و حال خوبش باعث حال بهتر من هم میشه باعث باور پذیری بیشتر من هم میشه

    همین رابطه ی عاطفی که الان دارم یک روزی ارزوی من بود که همچین ادم مستقل، توحیدی،تمیز ، ورزشکار، وفادار، خوش اخلاق، خوشگل و خوشهیکل ،مثبت اندیشی باهام توی رابطه باشه کسی که به زیبایی به من ابراز علاقه میکنه و همیشه پایه هست و شوق و ذوق داره

    من بی نهایت نعمت تو زندگیم دارم مثل خانواده ی فوق العادم دوست صمیمی و خوبم امیر که دامادمونم هست این ادم اینقدر توحیدی هست که از صفر کلوین در یک روستای کوچیک کسب وکارش رو گسترش داد و به موفقیت های بسیاری توی حوضه مالی رسیده دوتا خونه داره دوتا ماشین مدل بالا داره درامد دلاری داره زمین و ملک داره توی شمال و الکوی بسیار عالی هست برای من

    مادرم که اینقدرررررر به من عشق میورزه و هر روز غذاهای بسیار خوشمزه براساس قانون سلامتی برام درست میکنه

    اینقدر نعمت اومده تو ذهنم که میتونم ساعتها بنویسم و سپاسگزاری کنم من هر وقت ذهنم درگیر مقایسه شد باید بیام و این کامنتم رو بخونم

    در پناه الله شاد و ثروتمند و سالم باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2168 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام و درود ب استادان جان و هم سفران عزیزدراین مسیر الهی

    دیشب خواستم بیام کامنت بنویسم ظاهرا وقتش نبود..

    امشب اومدم بگم واقعا این فایل ارزش چندبار گوش دادن داره..

    از احساس لیاقت

    از سپاسگزاری

    از کانون توجه

    از ارسال فرکانس

    از توجه ب ناخواسته ها

    از توجه ب نکات مثبت

    از احساس حسادت

    از لذت بردن از داشته ها

    و خیلی موضوعات ک گریبان همه مارو گرفته داره صحبت میشه..

    وقتی من قبول کنم ک مسئول صد در صد زندگی خودم هستم

    وقتی یاد بگیرم برای هر چیز بزرگ و کوچکی ک دارم سپاسگزارباشم

    وقتی توجه کنم ب نکات مثبت هر اتفاق با هر فرد با هر کاری ک دارم

    وقتی احساس لیاقت در من زیاد باشه

    وقتی ب دنبال زیباییها باشم

    وقتی احساسمو کنترل کنم ک با دیدن خوشبختی با موفقیت دیگران خراب و بد نشه

    وقتی ب خودم بگم موفقیت و خوشبختی دیگران از منه چون همه ما یکی هستیم و از یک منبعیم

    دیگه مرغ همسایه غاز نیست

    دیگه نمیام بگم خوش بحال فلانی برای همسرش

    برای کارش

    برای درآمدش

    برای خونش

    برای شهرش

    برای ماشینش

    برای غیره و ذالک

    وقتی من بیام همه تمرکزمو بزارم روز کارکردن روز افکارم و تنظیم فرکانسم و لذت بردن از هرلحظه

    دیگه فرصتی ندارم برای دیدن غاز همسایه و چقدر سپاسگزارم ک هدایت شدم ب این مسیر عالی..

    ب قول استاد جان قبلترها همین طور بود متاسفانه من خودم همیشه میگفتم اگر پدرم زنده بود اگر مادرم مریض نبود اگر برادرم خوب بود منم بهترین شرایط خانوادگی داشتم حتما ب بهترین جایگاهها میرسیدم

    حتما بهترین ازدواج را داشتم

    حتما اگر در خانواده ای ایده آل تر بدنیا میامدم منم مثل فلانی و فلانی ب خارج کشور میرفتم

    یا مثل فلانی درس خوانده بودم و دانشگاه میرفتم

    الهی شکر حالا یاد گرفتم سپاسگزارباشم

    برای فرصتهایی ک دارم

    برای بینهایت نعمت و ثروتی ک هم اکنون دارم

    و اینقدر هواسمو جمع کنم ب توجه ب خواسته هام ک دیگه هیچی برام مهم نباشه

    چ برسه مرغ و غاز و شترمرغ همسایه

    الهی هرکس هرچی داره لذت ببره ک منم لذت میبرم گاهی اگر خارج از مسیر بشم با سپاسگزاری داشته هام و یاد آوری روزهای خوبم ب مسیر برمیگردم..

    خدایاشکرت برای حضور استادم در زندگیم سپاسگزارم..

    خدایاشکرت ک هدایت شدم ب راه راست راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی..

    استاد جان سپاسگزارم

    درپناه رب بدرخشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1872 روز

    سلااام

    استاااد سال نوی شما و مریم جان هم مبارک الان که دارم کامنت میزارم هنوز کامنتی منتشر نشده ولی میخوام از دید خودم اولین نفری باشم که بک دادم تبریک سال نو رو :)))

    چقدر پر انرژی و شاداب هستین تو این فایل خدا رو شکر چشمامون قلبی شد که

    چقدر مدرن تر آگاهی ها رو توضیح دادین به طوری که من خب میگفتم نه بابا خیلی هاش و ندارم اما در ادامه با مثال هاتون دیدم بله هم قبل تر خیلی این نگاه و داشتم و هم یسری هاش و در حال حاضر که ادعا میکنم روی خودم کار میکنم دارم که حالا مثال میزنم قبل و بعدش رو اینجا

    شما فرمودین در قدم اول توجه مون و باید ریشه ش و بررسی کنیم اینکه داریم به چی توجه میکنیم تو این مورد؟؟

    راجع به توجه کردن من در روند کار کردن روی خودم یه جایی گفتم دختر بیا آگاهانه راجع به فلان ناخواسته حرف نزن تو زندگیت بیا امتحان کنیم از همین الان چون حرف زدن هم توجه هست با خودم گفتم خب اینکه بخوای افکارت و مدیریت کنی در جهت مثبت که همون کنترل ذهن هست شاید زمانبر تر باشه و طول بکشه بیا بقیه شاخه های توجه رو قطع کن بقیش چیه:

    صحبت کردن با خودت یا دیگران

    حالا تو تجربه من نوشتن نبود یعنی اینطوری نبود که راجع به تضادم بنویسم گفتم همین حرف زدن راجع بهش رو قطع کنم بعد بیام راجع به خواسته م که متضادش بود بنویسم بعدش مدیریت بهتری روی افکارم دارم و خیلی زودتر ازونچه فکرشو میکردم نابود شد اصلا (میگم از یه مورد تضاد کوچیکتر شروع کردم چند ماه اخیر)

    و همین و کم کم در تمامی جوانب استفاده کردم جوری که یوقتایی با خواهرم و یا افراد نزدیکم هیچ حرفی برای گفتن نداریم چون اغلب اگاهانه میخواهیم منفی ها رو نگیم

    حالا موارد و مثال هایی که خودم دارم

    همین تازگی مثال خیلی واضح که دارم سال نوی میلادی بود که خب اینم از شبکه های اجتماعی میاد ادعا میکردم حالا که تقریبا نزدیک یک سال میشه مجدد اینستا رو برای کارم نصب کردم تو این یه سال خیلی خیلی کم به جرات میگم واردش میشدم و خیلی تو اکسپلور نمیرفتم و گاهی میشد دو سه روز یکبار هم اصلا بازش نمیکردم یا اگه باز میکردم پیج هایی که بیشتر مثبت و تفریحی و شاد بود دنبال میکردم برای سال نو دیدم زده کشورهایی که لحظه سال نو خیلی کولاک کردن و به ترتیب گذاشته بود و یه اهنگ شاد هم روش تدوین کرده بودن آقا من و میگیی ناخوداگاه مقایسه کردم و داشتم با خودم و حتی نزدیکانم میگفتم چرا ما نباید سال نو میلادی داشته باشیم؟ مثل خیلی از کشورهای دیگه چرا سال تحویل ما تو زمستون نیست؟ چرا درخت کریسمس نداریم؟ و….

    الان که این فایل و دیدم داشتم نوروز خودمون و مرور میکردم و یه عالمه نکات مثبت و مزایایی که نسبت به سال میلادی کشورهای دیگه داره و ذهنم و شرمنده کردم :)))

    یه مورد دیگه ای که کلیدی برداشتم و یادداشت کردم این بود که شما گفتین وقتی دیدت منفی باشه خیلی زود به همون شرایط دلخواهت که هم رسیدی باز پسش میزنی و میگردی یه عوامل دیگه ای رو برای بهتر بودن پیدا کنی این عالی بود برام

    که هربار مثال بزنم برای ذهنم وقتی خواست ناسپاس باشه

    مثال دیگه ای که از مقایسه این چنینی دارم

    خود من بالای 100 بار بیشتر شاید شمال رفتم ولی هربار برام تازگی داره و لذت بخش هست ولی کافیه یه شهر جدیدتر مثلا چمیدونم شیراز و بریم و اونجا هم خونه یا ویلا داشته باشیم اونوقت دیگه میگیم شمال چی داره بابا تکراریه بریم شیراز جدیدتره در صورتی که دنیای متفاوت تری دارن هر دو شهر ولی دیدگاه و حس منه که باعث میشه شاید از هردو شهر لذت نبرم و همیشه دنبال مورد بعدی باشم

    یا در مورد روابط :

    من یه دوره طولانی سینگل بودم برمیگرده به قبل آشنایی با سایت و دوران شیطنت که نمیتونستم بپذیرم که تنها بمونم و باید حتما تو رابطه باشم خلاصه اون دوران که همش مسیر رفت و امدم سرکارم بود فکر میکردم باید جای خاصی دنبال فرد مورد نظرم باشم شبا با دوستام کافه میرفتیم چشمم همش میچرخید دنبال کیس مورد نظر :))) و جالبه وقتی هم پیش میومد پس میزدما یه مازوخیسم درونی داشتم ولی خب همیشه پس ذهنم میدونستم حتی اگه من و وسط جایی که مرکز پسرهای مجرد و خوشتیپ و دنبال پارنتر مورد نظر گشته هم بندازن بازم مشکل فکری از منه و یه ایرادی تو نوع رفتار و افکار من هست اون زمان میدونستم یکم این موضوعات رو ولی قبول نمیتونستم قبول کنم باید اول بپذیرم این و بعد اقدام کنم برای باور درست که بعدها که با سایت آشنا شدم و فایل های دانلودی و دوره عشق و مودت و تهیه کردم فهمیدم ایراد کارم کجا بوده

    مثال دیگه ای که میتونم بزنم درباره خودم

    من دیدگاهم از خیلی سال بود نسبت به ازدواج با خیلی از دخترا متفاوت تر بود و هست و اکثر کامنتهامم گفتم این و این اواخر تمام دوست و اکیپ هایی که من و پارنترم باهاشون بودیم یا دیدیم و شنیدیم همه شون ازدواج کردن و یا در شرف ازدواجن این نجوا کم کم داشت سراغم میومد که چرا حداقل پارنتر من حرفی از ازدواج نمیزنه؟ یا چرا اصلا ما این مورد و برای هم باز نکردیم و من میگفتم غروور من اجازه نمیده که اصلا بخوام برم بهش بگم و این توجه هات هی جنس این موضوع رو بیشتر کرد جوری که دوستای منم همش پیش من ازین موضوع حرف میزدن و من حتی به این فکر افتاده بودم حالا که خبری از ازدواج نیست کات شه بره دیگه در صورتی که داخل پرانتز اینو بگم رابطه ای فووووق العاده دارم یعنی هر لحظه هر روز احساس میکنم داره کیفیتش عالی و عالی تر میشه و پارنتر من هدیه با ارزشی از طرف خداست و رابطه ما اللهی و به دور از هرگونه وابستگی هست که تو این 3سال و نیم من تجربه ش کردم میخوام بگم نجواها تا کجا پیش میرفتن چیزی که اصلا تو خط فکری من نبوده و همیشه گفتم تو مسیری که میرم معلوم میشه و ممکنه دیدگاهم تغییر کنه اما این تغییر و این فکر ازین که خودم بهش برسم و یا خدا بخواد بهم الهام کنه یا نشانه ای باشه نبوده همش از سر مقایسه و نجوا و توجه ای که بهم احساس خوبی نداده بوده چون من خوب تو بحث روابط باورهای توحیدی رو جا انداختم و لحظه به لحظه روابطم چه با ادمها چه پارنترم و خانوادم و همش سپردم به جریان اللهی خصوصا اینکه از دوره عشق و مودت رابطه م و دارم برای همین همون لحظه هایی که این فکر اومد و حتی چند وقت اخیر اومد به خودم گفتم تو اول باید ببینی خودت این موضوع رو میخوای ؟ و اگه میخوای بسپاری به خدا تا اون خودش مسیر و پیش ببره اگه نه که دخالت نکن و به هیچ چیز دیگه ای فکر نکن انصافا هربار که روش کار کردم آب روی آتیش بوده

    استاد اون قسمتی که سوهان حاج حسن و گفتین ترکیدم از خنده حاج حسن و دخترخاله ها و نوه ها:)))))

    من و یاد یاران دریان انداخت

    از وقتی که هایپر مارکت ها و هایپر استار و فروشگاه های این چنینی اومد عملا سوپر مارکت ها یکی یکی اونایی که باورهای نادرست داشتن حذف شدن و نمیدونم دقیقا تاریخچه و فلسفه یاران دریان از کجا اومد اما به محض اینکه سوپر مارکتی با این اسم موفق شد همه همین اسم و رفتن و خیلی ها ادعا کردن شعبه هاش هستن حالا راست یا دروغش معلوم نیست ولی الان هرجای تهران و من پا میزارم یا فروشگاه هایی مثل کوروش و جانبو هست یا یاران دریان ازین دو مورد خارج نیست خیلی خیلی کم پیش میاد سوپر مارکتی با اسم متفاوت پیدا بشه

    استاد جانم و مریم عزیز مرسی بابت این فایل و تدوین و تهیه ش

    عالی بود چقدر بارها نیاز هست که گوش بدم و هربار دنبال رد پای مقایسه و ندیدن نعمتهای اطرافم باشم و ببینم ریشه ش از کجاست ازتون بینهایت سپاسگزارم

    و دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 3033 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم ،به استاد شایسته جانم ودوستان بهشتی ام

    خدارا سپاسگزارم که در این مکان توحیدی حضور دارم

    خداراسپاسگزارم به خاطر رزق بی حسابی که امروز قسمت وروزی ام کرد

    خداراسپاسگزارم که مرا خالق زندگی ام آفرید

    استاد جان هرروز دارم بیشتر درک میکنم که چون قانون ساده است ،عمل به آن را جدی نمی گیریم

    من با افکارم ،افکاری که نتیجه ورودی های ذهنم وکانون توجه ام هست زندگی ام را خلق می کنم ،پس مسئولیت زندگی ام را بپذیرم چون خودم خلق کردم

    الف) به این فکر کنید که در حال حاضر چقدر درگیر این موضوع هستید و این ضعف چقدر در حال اتلاف انرژی و تمرکز سازنده شماست؟

    در حال حاضر زیاد درگیر این موضوع نیستم به خصوص وقتی آگاهی‌های دوره احساس لیاقت را گوش کردم وهر روز سعی کردم شده یک قدم کوچیک برای عمل ودرک بیشتر آن آگاهیها در زندگی ام بردارم هرچند با شنیدن چند باره این آگاهیها ودقت بیشتر در زندگی روزمره ام از این به بعد بیشتر این موضوع را درک میکنم

    ولی قبلا همیشه فکر می کردم شهر ما جاهای دیدنی ندارد وچون آب وهوای گرم وخشکی دارد جایی برای گردش نداره واین فکر از شنیده هایی میومد که از دیگران شنیده بودم وخودم اصلا تجربه نکرده بود به خاطر همین فکر زیاد اهل تفریح وگشتن تو شهر خودمون نبودم یادمه یکسال عید داداش آمد خونه گفت فلان قسمت شهر خیلی شلوغه گفتم مگه چه خبر گفت به خاطر مسافران نوروزی ،گفتم مگه شهر ما جای دیدنی داره ،گفت خبر نداری همان روز به مامانم گفتم آماده شو بریم بیرون وآنروز ما خیلی از جاهای دیدنی شهرمون را رفتیم گفتم خدایا من ،ما که اهل این شهریم اینقدر از تاریخ وجاهای دیدنی وتاریخی آن خبر نداشتیم بعد ببین چقدر از شهرستانها آمدند بازدید این جاهای تاریخی که قدمت بعضی از آنها به دوران قاجار وصفوی می رسد از آن روزنگاهم به شهرم عوض شد وهر چه من بیشتر گشتم بیشتر به جاهای خوش آب وهواتر وسرسبز تر هدایت شدم وامروز که گوگل را سرچ کردم برای جاهای دیدنی شهرمان تعجب کردم که هنوز خیلی جاهای تاریخی دارد که من اصلا یکبار هم ندیدم

    دومین مورد هم برمیگرده به مادر عزیزم همیشه فکر میکردم مادرم زیاد دوستم نداره واحترامی که باید برا همسرم داشته باشد ندارد ودقیقا این حس از مقایسه رفتار مادرشوهرم با دامادش ورفتار مادرخودم با همسرم میومد تا وقتی به تضادی برخوردم در آن شرایط سخت دیدم آنقدر مادرم مهربانی وخوبی ومحبت دارد که من فقط به خاطر آن یه ویژگی منفی که البته ویژگی منفی نبود کلا باور واعتقادش این بود که داماد هم مثل پسرم هست آن همه محبتش رو ندیده بودم

    بعد از آن تضاد سعی کردم بیشتر به ویژگی‌های مثبت مادرم محبتهایی که در حقم داشته ،اینکه هرروز نان تازه پخت کنه وبرامنم بفرسته هرروز بامن تماس بگیره احوالم را جویا میشه توجه کنم واز روزی که اینکار را کردم محبت ومهربانی مادرم را بیشتر درک کردم

    خدایا شکرت بخاطر وجود مادر مهربان وپدر عزیزم

    خدایا شکرت بخاطر برادران بامحبت وخواهر مهربانم

    استاد جان از شما سپاسگزارم که اینقدر در همه چیز دقیق میشید وهمه موارد را از دید قانون بررسی می کنید

    همانطور که اشاره کردید همه چیز از توجه ما شروع میشه وبا ناسپاسی وناشکری به خاطر داشته هایمان روز به روز اوضاع سخت تر میشود

    اول از همه باید نکات مثبت خودم وپدر ومادرم وشهر زیبا وتاریخی که در آن زندگی می کنم لیست کنم

    یاد بگیرم تا چیزی را خودم تجربه نکردم تحت تاثیر حرف وباور دیگران عمل نکنم ،مقایسه کردن خودم با دیگران عزیزانم با دیگران را بزارم کنار

    از همین جایی که هستم لذت ببرم وسپاسگزار نعمت‌هایی باشم که در همین شهر ،همین کشور در زندگی ام وجود دارد

    عاشقتونم

    خدایا شکرت…..شکرت….شکرت

    درپناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    به نام خداوند. بخشنده ی مهربانم

    خدایا هر آنچه که دارم از آن اوست.

    سلام به استاد عزیزم .

    شب قبل از ابن که این فایل بیاد روی سایت ، چنان حالم سر یه موضوع مقایسه کردن گرفته شده بود که به کل فراموش کرده بودم ،که مقایسه کردن چه می‌کنه با روح و روان آدم .

    واقعا اونجایی که گفتید دوره ی احساس لیاقت رو باید زندگی کنیم بیشتر و بیشتر متوجه میشم ،چون احساس لیاقت چیزی نیست که با چند بار گوش دادن و عمل کردن درست باشه .

    کاری هست که باید تا آخر عمر ،انجام بدیم و روش کار کنیم .

    ابن مثالهای که شما گفتید از بچه کی محاصره شدیم با این مقایسه کردنها ،از زمانی که کوچیک بودیم مدام با بچه های دیگه مقایسه شدیم . و این برای ما تبدیل شده به یک عادت و الان خودمون داریم همین کار و تکرار میکنیم ،

    همیشه شوهر دیگری بهتره ،

    بچه های بقیه بهترن

    فلان شهر بهتره

    فلان ماشین بهتره

    فلان شغل بهتره

    خونه ی فلانی قشنگ تره .

    فلانی قشنگ تره .

    و..‌‌

    چه می‌کنه ابن مقایسه کردن با ما و باعث میشه که نعمتهای که خودمون داریم و یک روزی آرزوی ما بودن نبینیم و ناسپاس باشیم.

    همه به من میگن شوهرت خوبه ،ماشین زیر پات ،کارت پولش دستت ،تو دیگه چی میخوای از این دنیا ،

    ولی از دید اونها من بهتر ین زندگی رو دارم .

    و من مدام تو رویاهام دنبال مردی هستم که کنارش شاد باشم و احساس زنده بودن کنم نه مردگی،

    که اینها رو هم خودم جذب کردم و خودم با تمام و جودم ،مسئولیت زندگیم رو میپذیرم .

    تو سالهای قبل همیشه در حال قربانی گری و جلب توجه بودم .

    و هزاران مرتبه شکر ،که الان میدونم خودم ،خالق زندگیم هستم ،هر چیزی تو زندگیم پیش میاد مسئولش فقط خودم هستم و بس !!!

    ابن مثال شغل رو که زدید با گوشت و پوستم درک میکنم چون خیلی خیلی شنیدم همسر من که کشاورز مدام ،میگه پول تو کارمندی هست ،بیمه داری و…

    بیرون که میرم وقتی میگم همسرم کشاورز ،همه میگن شما قشر مرفه جامعه هستید .

    برادرم ماشین سنگین خریده ،پسر و همسرم هم افتادن دنبال خرید این ماشین در صورتی که هیچ سر رشته ای ندارم و فقط شنیدن که ماشین سنگین فلان مقدار درآمد داره . در صورتی که برادرم کلی سختی کار داره. و میگه پول تو بساز بفروش و همین چرخه تو کل فامیل ما داره تکرار میشه ،که هر کدوم از شغل فعلی خودشون ناراضی هستن . در آمد عالی و شغل راحت ،رو در کسب و کار دیگری میبیینن.

    همسرم میخواد مغازه بخره ،میگه فقط فلان مغازه و در فلان جای شهر به درد ابن کسب و کار میخوره و بقیه جاها و مغازه ها به درد نمیخورن .

    و دقیقا همون کسی که شوهرم میخواد مغازه ش رو بخره و دوسال مغازه ش روبسته و کسب و کار تعطیل کرده که مشتری نیستتتتتت،و دست زیاد اومده تو بازار ،بازار راکد و….

    واقعا چقدر راحت ،همه چیز رو میندازیم، گردن عوامل بیرونی

    پسرم میگه به هیچ عنوان دختر خوب برای ازدواج دیگه پیدا نمیشه ،و..‌

    چنین باورهای ما رو محاصره کردن .

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم ،

    خدا یا تو‌کمکم کن

    تا بیشتر قدر دان نعماتم باشم .

    به من قدرت بده در هر لحظه ،نفس کشیدنم!!،قدرت و عظمتت رو بیشتر و بیشتر ببینم .

    خدایا شکرت برای همین لحظه که هستم و به من فرصت زندگی دادی .

    برای گل‌های نرگس خوشبو ،

    برای داوودی های هزار رنگم

    برای حیاط بزرگم .

    برای نور خورشید که همه جا رو نورانی و درخشان کرده

    برای در خت، خرمالوی زیبا و پر بارم

    برای هوای فوق العاده عالی

    و…

    و برای این سایت الهی

    وجود استاد نازنینم و

    دوستان الهی ام

    هزاران مرتبه شکرررررررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 476 روز

    استاد من میخام درعمل به قوانین شاگرد ممتازت باشم وتا الان خوب عمل کردم وبقولم عمل کردم

    واصلا دوست ندارم (عالم بی عمل باشم)

    یک گوشه کارموانجام میدم قوانین اموزش میبینم نکته برداری میکنم تمرین میکنم فارغ ازاینکه امتیاز درسایت بگیرم یانه بقول جک شما یک نفرکفشش گم میشه داشته دنبال کفشش میگشته هزارنفر مردم پشت سرش صف وامیستن فکرمیکنن چه خبره اونجاصف بزرگ ایجادشده :)

    اینجا امتیازگرفتن هم همین حالتو داره برای من اولویت عمل کردنه به قوانین تا الان نتایجمم براتون نوشتن بیشترسعی میکنم نتایج روبراتون بنویسم فارغ ازاینکه امتیاز بگیرم یانگیرم و بانتایجم باشماصحبت کنم

    این چندماه اخیر نتایجم ازکارکردن روی شخصیتم خیلی عالی بوده

    1_آرومتر صحبت میکنم وبادلبری صحبت میکنم برام مهم بود و…

    2_صبح ساعت 8صبح با ویانا بیدارمیشم

    3_از8صبح تا ساعت 11خونه وخودمون تمیزواراسته میشیم

    4_مدارک خونه ماشینم پیداشد

    5_حاشیه بشدت کم شده درزندگیم

    6_بدهکاریهامو پرداخت کردم

    7_وسایل نوخریدم تاحدودی

    8_لباس وکفشهای نو 10دست برای خودمو ویاناخریدم

    9_ویانا ارومتر حرف گوش کن شده جوری که مودبترازبچه خودم ندیدم

    10_همسرم التماس میکنه زندگیمونونگه داره وهروز داره بهترمیشه ولی من تصمیمم قطعیه

    11_ادمهای پرحاشیه حذف شدن

    12_هاپوم اینقدرمودب اروم شده که غیرقابل باوره

    13_خیلی زیباشدم نیازبه ارایش ندارم

    14_خیلی کم عصبانی میشم

    15_کمکهای غیبی خیلی میشه

    16_عادت به پیاده روی کردم روزی یک وعده غذامیخورم

    17_غرور/ خودبرتربینی/ قضاوت کردن دیگران /تغییردیگران / استرس/ منت کشی /مقایسه /چرخیدن دراینیستا وتلگرام/ وتیوی به صفررسیده

    18_هرچیزی رو 48ساعت تجسم میکنم بخدامیگم سریع اجابت میشه

    19_ادمهای پرحاشیه خودشون سمتم نمیان

    20_ویانا خودش تنهایی بازی میکنه من وقت میکنم فایل گوش کنم

    21_ویانا مامانی شده

    22_وضوح ازطریق تضادانجام شده دقیقا میدونم چی میخام

    23_همسرم نرم شده هرکارمیخام خودبخودانجام میده باکلی عزت وارامش

    24_رها کردن مسایلم عالی شده

    25_دراین سایت دوستان درجه یک دارم

    26_مرتب شکرگزاری میکنم و بیشترازلحظه حال لذت میبرم

    27_به روش قانون سلامتی 13کیلو وزنم کم شده

    28_شبها ساعت 11خوابم میبره بدون مشغول شدن ذهنم

    29_افرادسطح بالا مارادعوت میکنن

    30_راحت مسافرت شمال میریم وطالقان براحتی میریم چون طالقانی هستیم

    31_باخدا راحتترصحبت میکنم هدایتهاشو واضح دریافت میکنم

    32_رقابت بیجانمیکنم

    33_ترس ازحرف مردم ندارم

    34_منم منم ندارم دنبال زندگی موفق وارامشم

    35_عاشق خودم تیپم وقیافم هستم عکس خودمو درتلگرام دراین سایت روی صفحه گوشیم گذاشتم

    36_ادمهارو دوست دارم بهشون برای رضایت خداکمک میکنم

    37_ماهی یکبارخونه تکونی میکنم

    38_خودمو ویانا وهاپوم همیشه اراسته واتوکشیده ایم

    39_باور فراوانی تقویت شده

    40_اعتمادوایمانم بخدا خیلی قوی شده .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: