چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 51

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عیوض اصغرپور گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    به نام الله یکتا 💞

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانوم شایسته گل و همسفران عزیزم ♥️

    خداروشکر که تونستم روز دهم هم سپری کنم و الان بتونم رد پامو بذارم ❤️

    این فایل با اینکه خیلی کوتاه بود ولی خیلی تأثیر گذار بود.

    به نظر من چه گفتن این اتفاقات بد چه شنیدنش از یه نفر دیگه به یه اندازه بار منفی داره .من خیلی تصویر سازی ذهنیم قوی هست .خودم که از وقتی با قوانین آشنا شدم سعی میکنم اصلا در مورد چیزای بد حرف نزنم ولی وقتی کسی پیشم از اینجور حرفا میزنه بخاطر تصویر سازیش تو ذهنم خیلی اذیت میشم .بخاطر همین اکثر دوستایی که همچین اخلاقی دارن و کنار گذاشتم ، بهتره بگم خودشون حذف شدن از زندگیم و خانواده ام هم وقتی شروع میکنن به گفتن این چیزا زود میگم بس کنید و حرفای خوب بزنید .

    من این فایلو وقتی تازه عضو سایت شده بودم شنیده بودم و از اونموقع رو خودم کار میکنم که فقط تو فرکانس مثبت باشم .هر لحظه خداروشکر میکنم برای همه چیزای خوبی که بهم داده .با خنده پسرم ذوق میکنم و سپاسگزارم از خدا .

    و از وقتی این سفرو شروع کردم هر شب قبل از خواب با پسر ۳ ساله ام شکر گذاری خدارو میکنیم برای تمام نعمتهای که بهمون داده . خدایا شکرت ♥️

    امیدوارم تمام اتفاقات زندگیتون خوب و پر از شادی باشه 💞💞💞

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سارا sara گفته:
    مدت عضویت: 1728 روز

    رد پای روز دهم

    با سلام به استاد عزیزم و مریم جان

    خدارو شکر بابت اینکه امشب تو این روز از سفرنامه متوجه اشتباهاتم شدم

    یکی اینکه من شبها فایل رو دانلود میکردم و کامنت میذاشتم که امشب دیدم دیر شده و باید از صبح تعهد میدادم و انجام میدادم

    دوم اینکه چقدر من در جمع اطرافیان هستم و به صحبت های منفی آنها گوش میدم

    چقدر جالب که خودبخود به مسیر درست هدایت میشیم . وقتی تصمیم میگیری رو خودت کار کنی قدم به قدم بهت گفته میشه . خدارو شکر که امشب متوجه اشتباهم شدم .

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و مریم جان،⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1909 روز

    سلام استاد خوبمون که تو یه 6 دقیقه هم به یه نکته ای اشاره میکنی که میتونی کلیییییییییییییی زندگی آدم رو تغییر بده. تو دنیایی که همه چیز با نظم و اساس خاصی داره پیش میره قطعا بدشناسی و خوش شانسی هم یه نظم و اساس داره. پایه و اساس هر چیز فرکانس های ماست پس بهتره ببینیم که ما داریم بدشناسی رو خلق میکنیم یا چیزه دیگه ای هستش؟ خب قطعا ما خالقش هستیم زیر که تنها قدرت موثر تو زندگیه ما قدرت خوده ماست نه هیچ چیزه دیگه، دارم به نزدیکانی از خودم فکر میکنم که بعد از شنیدن حرفای استاد چقدر رفتار و گفتارشون برام ملموس تره. همیشه از بدی میگفت و همیشه هم همه جا جذبش میکردن.

    یادم میاد تو روستامون قبلنا که با مردم ارتباط بیشتری داشتم نسبت به الان میشنیدم که میگفت فلان کس و فلانی وفلان اینا خیلی تخسن خیلی فلانن بد اخلاقن ، خیلی حرافشون برام جالب بود که چرا اینا حرفارو میزنن چون اون آدما دقیقا همونا با من خیلی خوب خیلی صمیمی و محترم برخورد میکردن اون وقتا که نمیدونستم جریان چیه ولی الان که یادم میاد میبینم من کلا تو زندگیه انگار اینجوری بدوم دید مثبت داشتم به آدما معمولن بد کسی رو نمیگفتم که بدیای بیشتر رو جذب کنم(البته یه وقتایی هم میکفتما ولی ن زیاد). بعد از آشنایی با استاد من خیلی آروم سعی میکردم خودمو ایزوله کنم و همشم بخاطر اینکه میدونستم اگه اجازه دم بخودم منم تو جمع برم و از بدی ها بگم و فلان شده بگم کلام پس معرکه است. و فایل امروز رو خیلی تایید میکنم خیلی وقته فقط خواسته هام حرف میزنم خیلی وقته همه چی برام خوبه واقعا یادم نمیاد چیزه خاصی که برام بد پیش رفته باشه در اون حد شاید یه مورد که باعث پیشرفتم شد اونم. و واقعا حق با استاده وقتی داری چپ و راست از بدبختی حرف میزنیم نکنه انتظار اتفاقای خوبم داریم؟

    نمیگم الان صد در صد درباری خواسته م حرف میزنم ولی میتونم بگم صد در صد درباری ناخواستم حرف نمیزنم.

    مرسی از استاد مرسی از بچه ها واسه کامنتای خوبتون و مرسی از خودم که یه مدتیه تصمیم گرفتم هر روز بنویسم تو سایت.

    عالی هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    قربانعلي نادري گفته:
    مدت عضویت: 1425 روز

    باسلام علی هستم ۴۲ سال سن دارم بختیاری ولی الان کیش هستم بواسطه شرایط شغلیم

    بنده چندسالی هست که دنبال خیلی مراحل آموزشی برای موفقیت وثروت وآرامش رفتم وکلی وقت وانرژی هزینه صرف کردم

    تااینکه چندوقتی هست که موقعیت کاریم خانمی استخدام شدوبطورناخداگاه نسبت به کلیه همکارهانسبت به هم نزدیک شدیم وازطریقه بحث وگفتگو به جایی رسید که باسایت استاد آشنا شدم وطی چندروز که بصورت مداوم کلیپ ونوشته های استاد رومیخونم یه احساسی درمن بوجود اومده که انگار این همه مدت که من دنبال گمشده ای میگشتم پیداکردم واقعیت نسبت به بحث عزت نفس وبرنامه روز شمار زندگی کلی ازقفلهای ذهنی مرا باز کرده بخصوص مبحثی که من واقعا مشکل داشتم این هست که بنده درکلیه مراحل زندگیم کلا عادت کرده ام که از کارهای گذشته برای دوست وهمکار ودیگران صحبت کنم وهمین مثله الان متوجه شدم که بازتاب اثرات وفرکانس دوباره منفی میشوند برای من

    همینجا دوست دارم تشکر ویژه ازدوست عزیزم خانم تربتی داشته باشم که باعث شد به جم شما دوستان وهمراهان استاد بشم وجاداره خسته نباشیدویزه ودستخوشی به استاد عباس منش بگم که واقعا من تونستم تا الان کلید اصلی مشکلاتم راپیدا کنم بااموزه هاشون من سال ۹۳بواسطه دوستم سایت استاد بهم معرفی شد ولی صادقانه باتمام وجود بی آگاهی ردکردم الان متوجه شدم که نیازانتخابی من الان بوده تاتمام وجود این برنامه رو دنبال کنم وآرزو دارم که تابی انتهادرکنارتان باشم امید روزهای بهتری روبراهمه همراهان دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    محمد جولان پور گفته:
    مدت عضویت: 1590 روز

    درودبرشمااستادعزیزوهمراهان جان

    علاقه.عادت.باورویاهرنامی که براین تعریف بدشانسی هابگذاریم تفاوتی ندارد نکته اینجاست عجیب همه این کاروانجام میدن ونتایج اکثریت افرادهم خوب کاملامشخص واضح قابل لمس هست.

    همون طورکه دردوره عشق ومودت فرمودیدبایدیادبگیریم مادانش آموزان کلاسی به وسعت همه مردم جهان هستیم وهمین تعدادکم نفرات برترکلاس روتشکیل میدیم وتنهابخاطراینکه همه اینطوری فکرمیکنند. همه اینطوری رفتارمیکنندویاهمه اینطوری هستن نپذیریم که ماهم بایدهمانگونه باشیم.

    متعهدباشیم درهرشرایط وهرموقعیت تنهانکات زیباراببینیم وتنهاازخاطرات زیباتعریف کنیم وانرژی خواردیگران وخودمان نباشیم.

    من درروزدهم سفریادگرفتم قربانی بدی دیگران وآدم خوبه قصه های خودم نباشم بلکه باتغییرتوجه ونگاهم به شرایط وموقعیت هابه دنبال زیبایی هاباشم تازنجیره ناخواسته هاراقطع کنم وباتعریف زیبایی هابرای خودم وعزیزانم اتفاقاتزیباتری

    به خودم وعزیزانم هدیه کنم.

    زیباببینید. زیبافکرکنید. زیباندگی کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    خانم رستگار گفته:
    مدت عضویت: 2449 روز

    به نام تو که بهترینی ❤️💚

    سلام و درود

    با دیدن این فایل من با توجه به زندگی و تجارب خودم به این برداشت پرسیدم که اتفاقاً من افرادی رو می‌شناسم که افتخار می‌کنن به اینکه عجیب‌ترین اتفاقات زندگی براشون می‌افته. آنقدر عجیب که سال‌هاست از بچه‌هاشون تا فک و فامیل دارن بهشون خیانت می‌کنن و اونها چون آدمهای خوبی هستن این اتفاقات براشون‌ می‌افته.

    یعنی قربانی بودن براشون لذت‌بخش هست. به این معنی که من خوبم و چون خوبم آدمهای بد منو اذیت می‌کنن و اگر بد باشم من هم میشم یکی مثل بقیه و بد می‌شم و بدی می‌کنم. یعنی ذهن آنقدر آدم رو گمراه می‌کنه با دلایل خیلی خیلی پیچیده تا ساکت بشی و بپذیری که این مسیری که درش هستی درسته.

    به این سیکل باطل که نگاه میکنم و میبینم هر بار توسط رفتارهای یک سری افراد سورپرایز می‌شن و مدام در یک باتلاق دست و پا میزنن، خیلی به خودم تذکر میدم که حواست باشه و ببین که تمرکز بر ناخواسته‌ای که اتفاقاً به دلایل فرهنگی برای قشری ستودنی هست چه بلایی بر سر کیفیت یک زندگی میاره.

    یکی از این اشتباهات فرهنگی در جامعه‌ای که من باهاش روبرو هستم همین هست که من آنقدر آدم خوبی هستم که آدم‌های بدی دور منو گرفتن و من با بدی کردن اونها ناراحت میشم و هیچ کاری نمی‌کنم، و این داستان رو آنقدر تعریف می‌کنم تا یک مهر تأییدی بشه بر اینکه بقیه بدونن من آدم خوبه هستم و غافل از اینکه این کار ساده که کلی باور اشتباه و شرک آمیز درش هست تنها بدبختی و رنج بیشتر رو برام به همراه میاره.

    یکی دیگش اینه که زنی که با فشارهایی که از سمت خانواده همسر بهش وارد میشه کنار میاد و اونو می‌پذیره تا زندگیش رو حفظ کنه، زنی ستودنی هست و به نظر بقیه آدم درستی هست، و این باور چه‌ها که بر سر جامعه زنان ما نیاورده.

    کنار هر مادری بشینی داستان‌ها داره از ظلم‌هایی که بهش شده و اون پذیرفته چون فکر می‌کنه این راه درسته و در ادامه میبینی که شاید اصلا اون پدر و مادر شوهر از دنیا رفتن اما همچنان کسان دیگری هستن که موجب آزار این مادر هستن. من در خودم باورهای عمیقی از این نقشی که زن در جامعه من داره پیدا کردم که هرگز نمی‌خوام در زندگی من عملی بشه ولی خیلی مقاومت دارم برای شکستن این باورها. ایمان دارم که با کارکردن روی باورهای میتونم از شرشون خلاص بشم و خودمو نجات بدم از دنیای پر از ظلمی که برای زنان سرزمینم ساخته شده. پس نتیجه میگیرم که هرگز و هرگز به بدشانسی‌هام توجه نکنم و اونها رو یک‌تضاد مناسب بدونم که اومدن تا منو هدایت کنن به خواسته‌هام که منو به بهشت میبرن، بهشتی روی همین زمین،بهشتی که مدام حالم خوبه و تنها سخن نیک و مدح پروردگار از زبانم خارج میشه.

    من تعهد میدم به خودم که ناظر بر افکارم باشم و حس قربانی بودن با ستودنِ آنچه که بدشانسی نامیده میشه رو به زندگیم دعوت نکنم و البته که می‌دونم ذهن چموش من نجواها خواهد کرد چون من در این زمینه سابقه تاریخی عمیقی دارم.

    ردپای روز دهم من

    ۱۴۰۰٫۵٫۲۳

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مریم جهانبخش گفته:
    مدت عضویت: 3079 روز

    بنام خدا

    روز دهم با گوش دادن به این فایل خداوند منو هدایت کرد تا به مسیر درست برگردم خدایا هزاران بارشکرت

    که امشب اززبان استاد گفتی اگر میخوای فقط اتفاقات خوب برات رخ بده فقط ازچیزها خوب صبحت کن وخودت رو متعهد کن که فقط خوبیها رو بگی نکات مثبت رو

    الان من امشب ۲شب هست که درجمعی قرار گرفتم وقتی با هم دیگه یکجا هستیم اطرافیانم فقط ازبیماری مشکلات میگند ومن هم با لذت به حرفهاشون گوش میدم و ودرواقع خیلی خوشم میاد ومن هم باهاشون شریک میشم

    امشب با گوش دادن به این فایل فهمیدم که دارم مسیر رو اشتباه میرم وباید خودم رو متعهد کنم که فقط به نکات مثبت توجه کنم وازخواسته هام حرف بزنم تا اتفاقات خوب برام رخ بده

    پس باید تعهد بدم که آگاهانه وبا تعهد بیشتر روی خودم کار کنم

    استادجان ازشما سپاسگزارم بابت آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2326 روز

    با سلام به جمع دوستان صمیمی سایت

    امروز روز دهم سفرنامه من هستش. که دوست داشتم آگاهی های این فایل رو ثبت کنم. اول از همه از خدای بزرگ و مهربونم تشکر میکنم بابت سبزی زیبای برگ درختی که موقع بیداری از پنجره کوچیک اتاق خودنمایی میکرد، نور زیبا و درخشان خورشید که داشت طلوع یه روز رویایی دیگه رو به ارمغان میاورد، نوری که ریحانای تازه رشد کرده من فکر میکنم از وجودش حتی بیشتر از من خوشحال شده باشن. خداروشکر میکنم بابت ریحانای خوشگلم که اصلا فکرشم نمیکردم تک تک بذرایی که گذاتشم جوانه بزنه و تا این حد رشد کنن. خدا رو شکر میکنم بابت وجود پدر و مادر و خواهرانی بسیار مهربان و دوست داشتنی. خدارو شکر میکنم بخاطر وجود خودم و از خودم ممنونم که در راستای رشد خودم قدم برداشتم. من خیلی وقت بود که متعهد شده بودم تا آگاهانه صحبت کنم بخصوص وقتایی که به سبب جلب توجه بین دوستان اکثرا حرف از غیبت و بدبختی و هزار جور درد و مرض و دلسوزی برای بقیه بود. میتونم خودمو تشویق کنم چون واقعا خوب عمل کردم. حتی یه سری دوستایی که قبلا خیلی صمیمی بودن نیز از زندگیم حذف شدن. البته حذف کردنشون واقعا سخت بود، ولی برای شاد بودنم و موفقیتم این کارها لازم بود. من حتی محیطم با والدینم رو هم تغییر دادم بخاطر اینکه دوست داشتم تو گوشم حرف از امید باشه و عشق و فراوانی. وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم چقد خام بودم و چقد برای اینکه تو نظر بقیه خوب برسم کل داستان بد زندگیم رو میگفتم و بقیه همش دلسوزیم رو میکردن و حتی گاهی وقتا میدیدم خوششون نمیاد، داستان های بد جدیدتر رو میگفتم!!!! واقعا که خام بودم ولی الان نه. اینقد به خودم اهمیت میدم که اصلا قابل مقایسه با قبل نیست و جالب اینجاس که وقتی برا خودت ارزش میزاری، از طرف بقیه بیشتر احترام دریافت میکنی.

    امروز صبح فکر میکردم هیچ نتیجه ای از این همه عمل کردن ها بدست نیاوردم ولی وقتی دقیق تر نگاه میکنم . میبینم که هنوزم نیاز به کار کردن دارم که فقط روی نکات مثبت و حتی کوچیک تمرکز کنم. تو کامنت یکی از دوستان خوندم که اعتماد به نفس اینو که برن داخل یک مغازه لوازم خانگی و قیمت بپرسن رو پیدا کرده بودن و… یهو یاد خودم افتادم که همیشه با خودم فک میکردم وقتی پولی ندارم نباید وارد مغازه ای بشم، اما چن روز پیش برعکس این اتفاق افتاد. از خودم متعجب بودم، از این همه اعتماد به نفس متعجب بودم چون من قبلا همچین ادمی نبودم. من با اعتماد به نفس بالا وارد مغازه هایی که اجناس مورد علاقه منو داشتن دیدن میکردم، حتی اجناسشون رو پرو میکردم و قیمت میپرسیدم و جالب تر اینکه چقد فروشنده با من محترم برخورد میکرد و هی دوست داشت جنسای بیشتری به من نشون بده. و خیلی خیلی جالب تر این بود که دقیقا یه روز بعدش به حسابم یک میلیون پول به صورت هدیه از طرف یکی از دوستانم واریز شد. اونجا بود که فهمیدم من واقعا بزرگ شدم و آگاه تر. دو سه روز پیش هم یکی از هم اتاقی های عزیزم که در حوزه یوگا کار میکرد، خبر از ایجاد پیج لایو رایگان مدیتیشن رو داد که میتونم بگم بهترین خبر اون روز بود و بهترین خبر امروز تا به الان هم اینه که این لایو همین امروز هم اجرا میشه و من قراره کلی تو این لایو لذت ببرم. از خدا ممنونم بابت همه این اتفاقات زیبا. خدایا شکرتتتتتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2854 روز

    به م خدایی که راهگشاست

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام همه ی همسفرهای عزیزم

    روز دهم سفرنامه

    من فکر میکنم موضوع این فایل به جلسه دوم عزت نفس مرتبطه و البته به تمام فایل های شما در مورد کنترل ذهن. در واقع ما چیزی رو دریافت میکنیم که انتظارش رو داریم و بهش توجه میکنیم و ناخودآگاه فرکانس اش رو ارسال میکنیم.

    ما دقیقا برای جلب توجه دیگران حتی برای چند دقیقه اتفاقات تلخ یا ناخواسته ی زندگیمونو برای دیگران تعریف میکنیم و واقعا نمیدونیم که چه اتفاقات تلخ تر و چه ناخواسته های بدتری رو برای خودمون جذب میکنیم! 

    آگاهی های این فایل اهمیت کنترل ورودی ها و کنترل کانون توجه رو بیان میکنه که اصلا کار آسانی نیست ! و فقط با تمرین مداوم میشه انجامش داد

    هر وقت آدم هایی رو می دیدم که سعی میکردن همه چیز رو حتی بهتر از آنچه رخ داده تعریف کنن یا طوری به موضوع نگاه کنن که همه چیز خوب به نظر برسه با خودم میگفتم چرا اینکار رو میکنه! ؟ اینکه میدونه چه اتفاقی افتاده یا چه رفتاری باهاش شده و … ولی الان یه دلیل محکم دارم برای تعریف کردن از اتفاقات خوب و لحظات خوب هر چیزی هر چند که خیلی از آدم ها فقط ادای اینکار رو درمیارن ولی تا وقتی حالت از درون خوب نباشه اتفاقی نمی افته (نمیشه سر قانون رو کلاه گذاشت) باید این احساس شادی و آرامش از درون باشه نه فقط کلامی مثل موضوع شکرگذاری که تا وقتی از درون نباشه قلبی نباشه اتفاقی نمی افته   

    تصمیم گرفتم که قبل از حرف زدن بیشتر فکر کنم و ببینم دارم با کلامم چه فرکانسی ارسال میکنم خواسته یا ناخواسته

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    🌹به نام ربّ فرمانراوای هدایتگر🌹

    بازم خداجونم هدایتم کرد تا تعهدی که دارم رو اجرا کنم، پایبند باشم و روز دهم این سفرناممو با ردپاهام👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣نیروی نامرئی غیبی درونمو بزرگتر کنم،الهی صدهزار مرتبه شکر🌹

    هر روز یه درس خوب یه نکته اساسی بزرگ.

    چقدر قشنگه که احساسامونو اینجا بیان میکنیم.

    چقدر این نوشته ها متفاوته جنسشون.

    پر از نور💫

    خدایا شکرت.

    واقعا توجهاتمون داره زندگیمونو رقم میزنه.💥

    وقتی دیگه این قانونو درکش کنی واقعا نمیای راجب اتفاقاتی که هر چند یک بار که به ظاهر بد هستن،راجبشون حرف بزنی.

    ما که دیگه اینقد این ذهن چموشو مچشو گرفتیم که دیگه جرات توجه به احساس بدو نداره😊

    در اصل خاموشش کردیم ذهنو و این چراغ آگاهی رو دیگه روشن کردیم که اون مسیرو بهمون بگه با احساس خوب.

    الهی شکرت برای درک این همه آگاهی.

    رها بودن و توحیدی زندگی کردن خودش کلی از مسائلو برامون حل کرده.

    در اصل توحیدی زندگی کردن انگار توی هر لحظه جوابارو داره بهت میگه،نه یک ثانیه بعدش نه یک ساعت بعدش،توی همون لحظه حال💫جوابا بهت گفته میشه.

    تو توجهتو ببر رو شکرگذاری و نکات مثبت.قانون کار خودشو میکنه.🍁

    هر فایلتون استاد گنجیه مال خودش.

    دوستون دارم خیلی زیاد🌹❤💗❤💗❤💗🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: