"قدرت اراده" در مقابل نحوه عملکرد مغز انسان - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

به نام ربّ

سلام با بی نهایت عشق برای شما

رد پای روز 21 فروردین رو با عشق مینویسم

من برای این نشونه های کوچیک که برام بی نهایت بزرگن از خدا سپاسگزارم که بی نهایت براش ارزشمندم و عاشقم هست

امروز از اینستاگرام سفارش طراحی چشم گرفتم

خدایا شکرت

داره نشونه های مومنتوم مثبت میاد و باورامو تکرار میکنم تا نتایج بزرگ و بزرگتر بشه

این سومین نتیجه و نشونه هست

اولی کار نقاشی دیواری

دومی فروش تابلوی در ابعاد بزرگم که به جردن رفت

و سومی سفارش طراحی و سایه زنی از چشم

و میدونم که اگر رها باشم و نچسبم به اینکه از چه طریق سفارش میگیرم. یا کار میکنم ،صد در صد مشتری ها بی نهایت میشه از جانب خدا

امروز سومین و یا چهارمین روزیه که من ورزش میکنم و در کنارش یه سری کارهارو انجام میدم

و چند روزه قربون صدقه ذهنمو میرم، که مثل یک همکار بسیار عالی با من همکاری میکنه و هر چی ارباب و رئیسش بهش گفته به سرعت چشم گفته و همکاری رو آغاز کرده

جدیدا یاد گرفتم با ذهنم مهربان تر صحبت کنم و تشویقشم میکنم چون بالاخره باید کارامو انجام بده و منطقی بشه براش و اینکه ددس هاشو درست یادبگیره که من اربابشم و ذهن باید چشم بگه چون من هستم که قدرت خلق زندگیم رو دارم و حمد و ستایش مخصوص خدایی هست که از قدرتش به من عطا کرده که من بتونم زندگیم رو خلق کنم ، و من چند روزه تونستم چک لیستم رو به درستی انجام بدم و به خصوص ورزش رو

و هر روز میخوام با کمک خدای ماچ ماچیم این چک لیست رو برای انجام کارهام مصمم تر از قبل بنویسم وتخته وایت بردم رو گذاشتم کنار تختم

صبح که بیدار میشم مربع های خالی رو میبنم و سریع تمرین ستاره قطبیم رو انجام میدم و میرم سراغ ورزش و بعد صبحانه و بعد تمرین طراحی اسکچ

و گوش دادن به صدای خودم و فایل های استاد

یه جریانی هم رخ داده و اون اینه که چند روزیه خود به خود مادرم گفت طیبه یه تصمیمی گرفتم

چون من فرصت نمیکردم تو کار آشپزخونه کمک کنم به مادرم و اگر بخوام درست بگم ،تنبلی میکردم و حتی اتاق خودمم که نقاشی میکشیدم مرتب نمیکردم و انقدر روزا میگذشت که میدیدم همه رنگا و قلموهام رو زمینه و من جایی برای حرکت کردن ندارم و انرژی زیادی میذاشتم تا کل اتاقم و خونه رو مرتب کنم ، تا اینکه این اواخر تصمیم گرفتم هر روز یه قسمت رو مرتب کنم و بعد با این صحبت مادرم روبه رو شدم ، و مادرم هم زیاد نمیتونست به همه کارا برسه و بیشتر وقتا ظرفامون میموند و جمع میشد و بعد میشستیم و این زمان بر میشد

نمیدونم چی شده مادرم بهم گفت طیبه تصمیمی گرفتم ، و داشتم با خودم فکر میکردم ،گفتم من چی کم دارم از مادر بزرگت

و یا انسان هایی که توانایی انجام کارهای روزمره رو ندارن

من که بدن سالمی دارم و میتونم کارهام رو در همون لحظه انجام بدم، پس وقتی مادربزرگت همون لحظه ظرفایی که کثیف میشن رو میشوره ،پس منم میتونم و انگار مادر بزرگمو برای خودش الگو معرفی کرده بود و گفت دیگه نمیذارم ظرفی بمونه و تو هم باهام همکاری کن

و به من گفت طیبه از این به بعد تو و من در طول روز هر چی که درست کردیم وظرفی بود سریع میشوریم و نمیذاریم جمع بشه تا شب و یا میای یکم دور بزنی تو حال ببین چی رو زمینه سریع جمعش کن و بذار سر جاش و من هم این کارو بکنم

و من تشویقت میکنم و تو هم تشویقم کن

ما الان چند روزه که به این روش داریم کارامونو انجام میدیم

و موفق عمل کردیم و بعد اینکه انجام میدیم خداروشکر میکنیم که تونستیم و شد

من و مادرم وقتی این روش رو انجام دادیم مادرم میگفت ما میتوانیم و ما توانمندیم و قدرت انجام کارهامونو داریم

من تعجب میکردم از این همه حرف های مادرم ، چون از آبان ماه تا الان تقریبا 5 ماهه که من سعی کردم روی خودم تمرکز بذارم و دیگه از حرفای استاد عباس منش تا جایی که تونستم سعی کردم حرفی نزنم ، و تعجبم از این بود که خودش نشسته و فکر کرده ،درسته منم کوتاهی میکردم در انجام کارهای خونه و وقتی چیزی میخوردم و مثلا صبحانه نمیرو درست میکردم ،ظرفمو نمیشستم و میذاشتم تو ظرف شویی تا بعد بشورم و تا شب میموند و یه جا جمع میشد با ظرفای نهار و شام و این رفتارم درست نبود

به قول استاد عباس منش اگر همون لحظه یه ظرف رو دو دقیقه هم نمیشه بشوری انرژیتو دیگه نمیذاری برای کل ظرفا

اما الان چند روزه هم زمان شده با نوشتن چک لیست و احساس میکنم یه قدرت خاصی پیدا کردم که من میتونم از پس کارای خودم بر بیام و توانایی انجام کارهارو دارم

و شبا که میخوابم با ذهنم صحبت میکنم

یادمه صحبت کردن برام سخت بود

همیشه وقتی استاد عباس منش میگفتن که با خودتون صحبت کنید و با خدا درمورد خواسته هاتون و زیبایی ها صحبت کنید و در خلوتتون تا میتونید صحبت کنید ،راستش برام سخت بود و نمیتونستم این تمرین رو انجام بدم و میومدم به صدای ضبط شده خودم برای تکرار باورهای قوی گوش میدادم و تمرکز میذاشتم تا با احساس خوب گوش بدم و نمیتونستم صحبت کنم درموردشون

تا اینکه این روزا متوجه شدم من در طول روز دارم صحبت میکنم و درمورد زیبایی ها ،یا خواسته هام و یا هرچیز دیگه که بهم احساس خوبی میده صحبت میکنم با خودم و خدا

و متوجه شدم که دارم یاد میگیرم در خلوت خودم صحبت کردن رو

و وقتی فکر کردم دیدم چند وقته که وقتی میرم پیاده روی ،خیلی خیلی راحت صحبت میکنم بدون اینکه مقاومتی داشته باشم درمورد صحبت کردن

خدارو بی نهایت سپاسگزارم که این توانایی رو بهم عطا کرد تا بتونم با صحبت کردن با خودم و خدا ظرف وجودم رو رشد بدم و باورهای قوی رو تکرار کنم

امروز داشتم اینستاگرام رو که ورزش هست تو اکسپلور و انقدر نگاه کردم که برای من ورزش هارو نشون میداد ، برای اصلاح فرم بدن نگاه میکردم ،و دوست داشتم ورزش های پا و زانو و ورزشای عضله رو ببینم

که یه مرد 79 ساله رو دیدم ، انگار یه پسر 15 ساله بود

به قدری روم تاثیر گذاشت که فقط میگفتم میشه میشه میشه

سن مهم نیست و تو هم میتونی شروع کنی و سلامتی بدنت اول اولویته وبعد زیبایی و خوش فرم شدن بدنت

برای همه شده برای تو هم میشه

میگفت روزی 500 تا بارفیکس میرم وای یه مرد 79 ساله 500 تا باوفیکس میره

هر روز کارم ورزش کردنه

من مثل بن جانسون می دوم

ورزش میکنم برای سلامتیم

هیچ موقع مریض نشدم و قرص هم نخوردم

که این باورهاش خیلی خیلی قوی بوده که تو این سن داره ورزش میکنه با یه اشتیاق بی نهایت قوی

و وقتی به اتفاق امروز فکر میکنم میبینم که بخش کورتکس مغزش رو فعال کرده و عضله کورتکس مغزش رو قوی کرده که با اراده تر داره ادامه میده

به قدری انرژی داشت و عین پسر 15 ساله حتی بیشتر از اون انرژی داشت که وقتی دیدم گفتم میشه ، وقتی این آقا تونسته ورزش کنه و کنترل کنه ذهنش رو و نشینه و بگه از من گذشته

پس تو هم میتونی و تو هم میتونی کنترل کنی ذهنت رو و ورزش رو شروع کنی

وقتی که تو این ایده رو داری که به سلامتی بدنت ارزش قائل بشی تا انرژیت بالا باشه ،باید در راستای این ایده تلاش کنی و حتی شده روزی 5 دقیقه صبح و 5 دقیقه شب ورزش کنی و بعد بخوابی و خدا خودش هدایتت میکنه به مسیر درست

حالا نمیدونم چجوری

من دوست دارم ورزش رو اصولی انجام بدم و میدونم که خدا خودش مسیر رو مثل مسیر های قبلی برای رشدم ،نشونم میده

و این چند روز رو وقتی ورزش کردم وقتی شبا میخوابیدم ، حس آرامش رو داشتم

جالبه من تو تخته وایت بردم مینویسم که روزی 5 دقیقه ورزش میکنم ، اما صبح به قدری حسم خوب میشه که شب وقتی میخوابم ذهنم خود به خود مشتاق بودنشو برای ورزش در شب هم نشون میده و من قبل خواب 5 دقیقه ورزش میکنم و بعد با ذهنم صحبت میکنم و میگم در مورد اهرم رنج و لذت که اگر این کار هارو انجام ندی نمیتونی با خدا صحبت کنی و انگار براش رنج عظیمیه که با خدا نتونم صحبت کنم ، احساس میکنم که این موضوع به قدری برای ذهنم لذت بخش شده که من نمیدونم دقیق از کی این ماجرا شروع شد که من هر روز دارم بیشتر وقتم رو با خدا صحبت میکنم و اینکه گریم میگیره وقتی حسش میکنم و یه لذت بی نهایتی در وجودمه که وقتی اون شب داشتم به اهرم رنج برای دیر خوابیدن و زود بیدار شدن فکر میکردم که طبق گفته استاد رنج رو براش خیلی بزرگ نمایی کنم

تا اومدم گفتم اگر صبح زود بیدار نشی و شب دیر نخوابی و در راستای پیشرفتت این کارهارو انجام ندی ،دیگه نمیتونی با خدا صحبت کنی و ریز به ریز هدایت هاشو دریافت کنی و لذت ببری وقتی اینو گفتم ، یه ترسی اومد سراغم و یه صدایی رو حس کردم که نه من میخوام باهاش صحبت کنم البته خودمم ترسیدم ، از این رنج عظیمی که داشتم میگفتم ، و سریع به زبونم جاری شد و گفتم من میخوام با خدا صحبت کنم

و انگار این یه مورد خیلی تاثیر داشت که سبب شد من بتونم این کارهارو به درستی انجام بدم ، و هر روز سعیمو میکنم که ادامه بدم و کارهامو انجام بدم و میدونم که این خداست که داره کمکم میکنه و به من عشق میده،

و با ذهنم صحبت میکنم و بعد میخوابم

و میخوام لیاقتم رو مثل زمانی که برای دوره قانون سلامتی نشون دادم و شکر و عسل و خرما و شیرینی رو حذف کردم و نشون دادم و خدا دوره قانون سلامتی رو بهم هدیه داد

پس با همین 5 دقیقه ورزش کردن روزانه ،لیاقتم رو برای ورزش اصولی و دقیق نشون میدم و وقتی دوره قانون سلامتی رو شروع کردم ، خدا راه رو نشونم میده

من از همین امروزم لذت میبرم و کیف میکنم ،باقی کارها و ادامه مسیر با خدا

امروز من فایل جلسه 1 و 2 قدم 7 دوره 12 قدم رو گوش دادم و هدایت شدم به قدم 7

قدم های قبل رو فقط یک بار گوش دادم تا قدم 3 و زیاد گوش ندادم ،اما هر بار حسی که بهم میگه برو فلان قدم چشم میگم و گوش میدم

درمورد توجه که استاد میگفت

بدترین نوعش هست که درمورد چیزی که نمیخواین ،اینه که برید درموردش با دیگران صحبت کنید

اینو بارها در فایل های رایگان شنیده بودم اما وقتی اینجا شنیدم متوجه یه سری رفتارهام شدم

یهویی چند تا رفتارم که جدیدا داشتم اومد جلوی چشمم

امروز به دوستم که طراحیمو دیده بود و پرسید استادت کیه ، و خودشم با استاد طراحی که برای کلاس رنگ روغن میریم میرفت ، دید و گفت که خوب کار کردی استادت کیه

منم که پیج استاد طراحی رو براش فرستادم

نوشتم من چون هزینه شهریه هر ماه کلاس طراحی رو نداشتم نتونستم بیام و دوره مجازی از اینستاگرام خریدم

وقتی داشتم صحبت های استاد رو گوش میدادم این اومد جلو چشمم ، کلی چیزای دیگه بهم یادآوری شد که فهمیدم من داشتم درمورد ناخواسته هام صحبت میکردم تو این چند روز و یا روزهای قبل و باید اینو تمرین کنم که این حرفارو نزنم و سپاسگزار باشم

و نگاهم به این موضوع این باشه که من تو خونه میشینم و بدون اینکه زمانم رو بذادم و برم سر کلاس ، در قسمتی از شهر تهران و کل روزم رو که در مسیر میرم برای یادگیری

با خرید دوره مجازی طراحی ،میتونم تو خونه بشینم و کار کنم و با آرامش به صدای ضبط شده خودم و یا استاد عباس منش گوش بدم

اینجوری پیشرفتم چند برابر میشه

و این روش خیلی روش ساده و آسانی هست برای یادگیری

خدایا شکرت

من این ذهنیت رو با تکرار این جملات از این به بعد تغییر میدم

یا مثلا درمورد کسب و کار و درآمد سعی میکنم اینو بگم که من روی خودم کار میکنم و هر روز تلاش میکنم که بهتر از دیروز و لحظات قبلم عمل کنم ، و خدا خودش خود به خود پول رو به زندگیم میاره و فراوانی رو بهم عطا میکنه

و دوست دارم که با پول دوست بشم. چون حس میکنم منم مثل استاد عباس منش که میگفتن اون روزا پول میومد دستشون سریع به یه شکلی خرجش میکردن

میخوام منم تمرین کنم

چند وقت پیش تمرین کردم اما ادامه دار نبود

میخوام از امروز این تمرین رو انجام بدم و دقیقا مثل تمرین ورزش و چک لیست انجامش بدم و جدا از اینکه به این فکر کنم که کی قراره نقاشی دیواری انجام بدم و کی بهم زنگ میزنن ، شروع کنم و نقاشی هام رو دوباره مثل قبل ،که از خدا میخواستم هدایتم کنه تا کجا باید ببرم برای فروش ، برم و خدا کارهارو برام انجام بده

استاد در جلسه 2 قدم 7 گفتن که

اون جاهایی که شما ایده دارین و مطمئنین که راهش اینه و راهه لذت بخشه

چرا لذت بخشه ؟

چون میدونم در مسیر رشد و پیشرفته

بیا سمت خودتو انجام بده

کاری نداشته باش که سمت خدا چجوری میخواد انجام بشه

بگو آقا من دارم این کارو انجام میدم و لذت میبرم و شخصیتم داره رشد پیدا میکنه

درست میشه خودش

نمیدونم ،قانون اینو میگه خودش درست میشه

اینارو که شنیدم بازم یاد فایلای رایگان افتادم که در جمله بندی های دیگه از زبان استاد شنیده بودم

اینجا بود که من درمورد نقاشیام متوجه یه موضوع شدم ،که درجا میزدم و میگفتم که چرا مثلا مشتری ندارم

و طبق دوره هم جهت با جریان خدا که صحبت ها یادم افتاد احساس میکنم باید دوباره از جلسه اول تا 7 رو با تمرکز گوش بدم

من سمت خودم که پیشرفت درمهارت نقاشی باشه رو انجام نمیدادم به درستی و انتظار داشتم که مشتری بیاد

الان من با توجه به این صحبت ها

فهمیدم که

ایده ای که استاد گفتن ،اینه برای من که

من میخوام نقاشیام به دلاری و نمایشگاه ها ازم بخرن و مجموعه دارها بیان ازم بخرن

خب الان من باید مثل فردی که استاد مثال زدن که درمورد بدنسازی دو هفته رفتن کار کردن و مدرکشو گرفتن و منم مثل ایشون عمل کنم و یک ماه یا کمتر ،تمرکزمو بذارم روی طراحی و طراحی آناتومی بدن و فیگور و چیزای دیگه ، و تا جایی که میتونم تمرین کنم و وقتی پیشرفت کنم و عمل کنم ، بقیه شو خدا درست میکنه

نه فقط یک ماه ،من باید هر روز طراحیم رو به روز کنم و یاد بگیرم

این روزا خدا اینو میخواست بهم بگه که نگران بعدش نباش ، تو قسمت خودتو انجام بده و یکشنبه همین هفته از زبان یک استاد که در ورکشاپ رایگان بود ، گفت که شب و روز تمرین کن و با کسی کاری نداشته باش

و حتی وقتی من شروع کردم و امروز داشتم طراحی چشم انجام میدادم و چند روزه که طراحیامو میذارم تو اینستاگرام

امروز گفتم چه خوب میشه که یکی سفارش چشم بهم بده

وای گفتم و شد

یکی از فامیلامون یهویی پیام داد که چشم منو میکشی ؟

اولش خواستم بگم بفرست رایگان میکشم و جزء تمرینم حساب کنم که میخوام یاد بگیرم

اما بعد یاد حرفای استاد افتادم و گفتم کار من ارزشمنده اگر میخواد باید بهاشو پرداخت کنه

و من زمان میذارم

و بهش گفتم تک چشم 70 و دو تا چشم 120

و قبول کرد و گفت عکس میفرستم برام انجامش بده که احتمالا همین هفته بیان خونه مون و بهش بدم و پرداخت کنه هزینه اش رو

البته باید روی خودم کار کنم که همون لحظه مبلغ رو از مشتری بگیرم و حتی به فامیل خجالت نکشم و رودروایسی نداشته باشم بگم وقتی حاضر شد پرداخت کن

من از این سفارش اینو درک کردم که خدا بهم گفت تو روی مهارت هات کار کن ،مشتری با من ، من وقتی مهارتمو پیشرفت بدم ،خود به خود مشتری خودش میاد و نیازی نیست من کار خاصی بکنم ، من فقط باید روی مهارتم کار کنم و یاد بگیرم

و تلاشمو میکنم

مثل امروز که من فقط یه استوری گذاشتم و ته دلم گفتم چه خوب میشه یه سفارش بگیرم و شد

…

یا آخر فایل که استاد گفتن تو یه بیماری داری

توجهتو بردار، خودش درست میشه

و از زندگی لذت ببر

خودش درمان میشه

سلول ها دارن به افکار و توجه تو پاسخ میدن

تو بیا روی خودت کار کن

خودش درست میشه

وای خدای من ،یه کلید دیگه از این صحبت ها از خدا دریافت کردم ، درسته قبلا باز میدونستم و به جمله بندی های مختلف برای باور نوشته بودم و هر روز تکرار میکردم با صدای ضبط شده خودم ،اما به این شکل درک نکرده بودم ،اینکه بدن من به احساسات من پاسخ میده و مسخر من هست و وقتی من این روزها حالم فوق العادست ،خود به خود سلول هام به افکار و حال بهشتی من و عشقی که از خدا دریافت میکنم پاسخ میدن و دیگه نیازی نیست که نگران این باشم که کی مساله حل میشه

من باید رها باشم و لذت ببرم. خود به خود درست میشه همه چیز

سپاسگزارم ربّ من که این کلید هارو از فایل ها بهم عطا میکنی

یاد تقلام برای خرید دوره قانون سلامتی افتادم

اینکه من میخواستم دوره رو بخرم و توجهم به این بود که من میخوام انجام بدم، که فلان چیز در بدنم حل بشه

اما در اصل باید من لذت میبردم و خودم یه سری چیزا که میدونستم ضرر داره رو نمیخوردم تا با لذت بردن خود به خود روند انجام بشه و

دقیقا من همین کارو که کردم پول دوره قانون سلامتی جور شد

و در اصل قبل شروع دوره قانون سلامتی خدا این موضوع رو برای من روشن کرد که اصل لذت بردنه نه اینکه بگم‌من دوره قانون سلامتی رو به این دلیل میخوام که فلان چیز در بدنم حل بشه

باید با این ذهنیت دوره رو شروع کنم که من دوره قانون سلامتی رو شروع میکنم چون میخوام بیشتر لذت ببرم و تغذیه ام که سالم میشه لذتم از این جهان هستی چند برابر میشه

و حتی خدا بهم گفت همین اول دوره که نباید یک مواد غذایی رو تکراری و هر روز و هر روز بخورم

وای خدای من سپاسگزارم

شکرت که قبل اینکه کاری رو شروع کنم بهم میگی چیکار باید بکنم تا نتیجه عالی باشه

و داری ریز به ریز هدایتم میکنی ،خیلی ماچ به کله نورانیت ربّ دل انگیز ماچ ماچی جذاب دوست داشتنی من

خیلی دوستت دارم

شب میخواستم بخوابم یه فایلی دیدم در مورد کورتکس مغز بود

که میگفت اگر میخواین عضله تونو در بدن قوی کنید این قسمت رو با انجام کارهایی که تمایل به انجامش ندارید تقویت کنید‌

اینجوری گفت که یه عضله خیلی مهم در بدنمون وجود داره ،که باید بیشتر از همه روی اون عضله کار کنیم ، چون طول عمرمونو زیاد تر میکنه

سطح انگیزه و اراده مون رو بالا میبره

و باعث راحت تر رسیدن به هدف هامون و بهتر انجام دادن کارهای روزانه مون میشه

و گفت درمورد منطقه ای از مغز صحبت میکنم‌که درست مثل عضلاتمون میتونه رشد کنه یا بر عکس کوچکتر بشه !

اسم این منطقه cortrx

حالا چطوری رشد میکنه ؟

باانجام منظم و روزانه کارهایی که اصلا تمایلی به انجامشون نداریم !مثلا ورزش کردن ،رژیم گرفتن یا کنترل کردن خودمون تو خوردن خوراکی های مورد علاقه مون

با بزرگتر شدن این منطقه از مغز میزان نظم و دیسیپلین ما در انجام دادن کارهای روزمره مون خیلی بیشتر میشه

از طرفی در طی تحقیقات بالینی به این نتیجه رسیدن که میتونه طول عمر روز هم طولانی تر کنه

و یه چند تا مثال زد و گفت میتونید با رقصیدن و یا راه رقتن در طبیعت این نقطه از مغز رو تقویت و قوی کنید

من چند ماه پیش از یه دکتر خارجی که صحبت میکرد در مورد کورتکس مغز شنیدم و از اون روزها تصمیم گرفتم که شکر و شیرینی رو حذف کنم و تا به الان سعی کردم نخوردم و چند باری در فاصله زمانی زیاد دوسه بار خوردم فقط

و من اینو که شنیدم مصمم تر شدم و انگار با شنیدن دوباره این موضوع درباره اراده و کورتکس مغز سبب شد که به فکر برم و تصمیم بگیرم که کارهامو انجام بدم و سعی میکنم از این به بعد انجام بدم

منی که درمورد شیرینی که برام خیلی خیلی لذت بخش بود خوردنش تلاش کردم و الان دیگه تقریبا هیچ میلی به شیرینی ندارم ،و تونستم و شد

صد در صد برای کارهای دیگه مثل انجام دادن روزانه تمرین طراحی و یا انجام دادن کارهای روزانه ام و خیلی چیزهای دیگه هم با موفقیت میشه که انجام بشه و به نتیجه برسم

خدایا شکرت که حواست ریز به ریز به من هست و میخوای که من رشد کنم و مشتاق تر از منی که بهت نزدیک تر بشم و دوست باحال همدیگه باشیم

خیلی دوستت دارم ربّ دل انگیزم

ماچ به کله ماهت

استاد عزیزم بی نهایت بابت تک تک فایل هایی که آماده میکنید سپاسگزارم

برای تک تکتون بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت بی نهایت از خدا میخوام

دوستتون دارم