قلبی که به سوی خداوند باز می شود - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

742 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 861 روز

    به نام خدا

    ردپای 83

    سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم

    نمیدونید چقدر شکرگزار خدام که هر روز در حال رشد و مواجهه با ترس هامم

    این دقیقا زندگی که من در وهله اول آرزوش داشتم!و حالا در حال زندگی در اون رویا تحقق یافته ام

    تو کامنت ها قبل گفتم که چقدر با اقوامی که[ تا مدرسه ای میپرسن کارنامه گرفتی تا کنکوری رتبه کنکور تا دانشجویی میگن کی تموم میشه بعد میپرسن ازدواج کردی یا نه بچه دار شدی یا نه و…]این ویژگی شخصیتی دارن ،بیزارم !انقدر که نمیخواستم ببینمشون

    امروز که یکدوم از همین دوستان آمد خونمون ،گفتم وقتشه!وقتشه مواجه بشم

    من نمیتونم آدمی که تمرکزش روی زندگی بقیه است، تغییر بدم

    اما با مواجه با این آدم ها شخصیت خودم قوی تر میکنم

    به ترس هام مقابله میکنم

    اعتماد به نفس بهبود میبخشم

    نگران حرف مردم یا اندازه متر و معیارشون بودن هم نیستم،من نسبت به همشون در زندگی کردن موفق ترم !چون قبل از هر چیز روی خودم و بهبود خودم تمرکز کردم

    کاری هم به بقیه ندارم ایشالا همه شاد و موفق باشن

    با این طرز فکر و اعتماد به نفس رفتم به استقبالشون

    جالب اونجاست که اتفاقا خیلی خوب برخورد کردن و سوال های منزجر کننده نپرسیدن

    《من حتی این لحظه رو هم خلق خودم میدونم !》

    همه اینارو گفتم تا بگم ،خیلی وقتا ترس های ما ،اونقدرام ترسناک نیستن

    خیلی وقتا با طرزفکر متفاوت ،با اعتماد به نفس متفاوت میتونی بازی عوض کنی

    و درنهایت ما خالق زندگیمونیم

    من در نهایت چند دقیقه سوال پرسیدن تحمل میکردم و تمام !درعوض چند روز خودخوری راجب نظر مردم یا وای فلانی چی میگه وای الان فلانی میگه چرا چاق شدی چرا لاغر شدی نمیخوای شوهر کنی و ….. خودخوری نمیکردم

    انسانی که خودش دوست داره و با خودش و بیرون از خودش در صلح ،میتونه بپذیره که پرفکت نیس ،بقیه پرفکت نیستن!

    اون آدما تو زندگی من هستن تا همین درس هارو به من بدن

    پس من میپذیرمشون

    درسمو یاد میگیرم و گذر میکنم

    ●تا زمانی که من درسم یاد نگیرم این اتفاق تکرار میشه

    خداروشکر اگه از امروز همین درس هارو یاد بگیرم ،من بردم

    وگرنه مثل خیلیا هر روزم شبیه روز قبله

    درپناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    نفیسه حسینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3397 روز

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جون زیبا و دوستانم

    فایل بی نظیری هست یاداوری میکند هدایت الهی و خواسته هایی که ما درخواست داشتیم و خدا بهمون داده ، همه ی خواسته های ما از مادی از رشد و …

    خدا سینه منو گشاده ، صدری در قلبم گذاشته که در اینجایگاه هستم ، جایی که بسیار پتانسیل رشد و رسیدن به خواسته داره و ایمان ستون اصلیش هست ، نگاه توحیدی نور راهه و این یعنی خدا نگاه ویژه بهت کرده ، لطفش هر لحظه شامل حالم میشه

    خودم را که با چند سال قبل ، قبل از آشنایی با دوره یا اوایل آشنایی من این نفیسه نبودم ، نفیسه ای ک بدونه چی میخواد ، بتونه شاد باشه ، شرایطش رو اونجور که که میخواد تغییر بده ، ایمان داشته باشه برای زندگی زیبا در مسیر زیبا ، خدا رو ناظر بدونه و بس

    این نگاه ، نوع زندگی ، خیلی زیباست و چیزی نیست که با دنیایی از ثروت قابل برابری باشه چون ایمان قلبی دارم که اون خدایی ک هدایتم کرده تا این مرحله از رشد و زندگی بقیه مسیر هم هدایت می‌کنه و جز شکر کردن ازش چیزی نمیتونم بگم .

    و واقعا جمله استاد طلایی هست که اعتبار این موقعیت جز به خداوند نمیتوان داد .

    و چقدر استاد و مریم جون قابل تحسین هستن که از لحظه لحظه های زندگیشون ب بهترین نحو و با الهی ترین صحبت ها استفاده میکنن و با سخاوت تمام این بحث های الهی را با ما به اشتراک می‌گذارند .

    خدایا شاکر هستم ازت از این همه زیبایی ، عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    فاطمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2667 روز

    سلام استاد عزیز وخانم شایسته عزیز

    من چندروز پیش که این فایل رو گذاشتین یه پاسخی نوشتم اما وقتی ارسال کردم اینترنت قطع شد وارسال نشد ومن متوجه شدم که نباید بود این پاسخ رو میدادم چون دقیقا جواب من بود نسبت به مسیر سختی که ازیک سال پیش میرم وادامه میدم وروز قبل اینکه شما این فایل رو بزارین من دیگه خسته شده بودم وبی انگیزه ولی صبح که کلی گریه کردم اومدم این فایل رو دیدم باورم نمیشد اونجا که میگه مگه ما قلبت رو باز نکردیم وتورو از اون سختی ها نیاوردیم بیرون .باورم نمیشد استاد خدا چقدر دقیق میدونه از کجا حرفش رو بزنه چون من اولین کاری که صبح زود میکنم اینکه سایت شماروباز میکنم .اونروز اینقدر ناراحت بودم تنها جایی که بهم آرامش میداد اینجا بود استاد من نمیتونم اون چیزی که بهم داره یاد داده میشه رو بازگو کنم ولی میخوام بگم خدا اونطوری به شما نشون داد وبه من اینطوری دوتا مسیری که اگه به یه آدم عادی یا من حتی به شما هم بگم شما هیچ شباهتی به هم نمیبینین ولی در اصل همینه.اونجایی که خانم شایسته میگفت ان مع العسر یسری دقیقا اشک تو چشام جمع شد که خدایا تو داری دلداریم میدی که نگران نباش با این سختی آسانی هایی هست که تو الان نمیتونی ببینی هرچند این مسیر همش لذت هست باوجود سختی هایی که داره وکیه که به دوست داشتن واقعی برسه ولذت نداشته باشه اما چون ما توی جامعه زندگی میکنیم یه وقتایی سختی ها غیر قابل تحمل میشه.استاد همون روز فهمیدم که علت یه سری مسایل که توی زندگیم پیش اومده چیه .من چند ماه پیش یه کولر گازی خریدم برای اولین بار توی عمرم چیز قسطی گرفتم ومجبور شدم یه مقدار زیادی سود روی چک ها بنویسم وبدم دقیقا از اون موقع سختی های من شروع شد.چند روز پیش که فایل آقای عطا روشن که یه جورهایی به من آرامش میده ومن خیلی فایلهاشون رو گوش میدم وحتی دانلود کردم و داخل گوشیم هم گوش میدم یه جایی شما فرمودین که بدترین حالت قرض اینه که آدم پول نزول بگیره ومن یه دفعه شستم خبردار شد که چه اشتباهی کردم وهروقت یادش میافتم استغفراله ربی واتوب علیه میگم ومیگم خدایا ببخشید من طبق روالی که توی جامعه بود فکر نمیکردم قسطی خریدن به این شکل هم نزول گرفتن باشه واین مسایل برام پیش میاد ودقت کردم حتی خواهرم که یه سری وسایل منزل را از همین اقا قسطی گرفت از اونروز همش ماشینش خرابه چون با ماشین کار میکنه وحتی یک بار هم تصادف کرد.استاد من میدونم که شما زیاد موافق بعضی رفتارها وسختگیری های دینی نیستید اما دوست داشتم ایران بودین واجازه داشتم یه سری چیزها رورودر رو بهتون بگم که چه چیزهایی بااین سختگیری ها براتون اسان خواهد شد ویه جورهایی خدا بهتون قول چراغ جادو میده وچشمتون رو باز میکنه وفقط بهتون میگه آرزو کن تا برآورده کنم ویه سری کارهای دیگه که گفتنی نیست.استاد مال نزول راه شیطان رو به سمت زندگی انسان باز میکنه من هنوز علت این مسیله رو نفهمیدم که چرااینطوری میشه ولی مطمینم که خدا یه جایی بایه تلنگر بهم میگه مثل خیلی چیزهایی که تا حالا بهم گفته.استاد من یه جایی از طرف یه شهید شنیدم که گفته بود اگه بتونین چهل روز گناه نکنید خدا وفرشته هاش براتون همه کار میکنن والان به این حرف یقین دارم.البته من اینطوری نمیگم که بچه ها فکر کنن که اگه توی چهل روز ناخواسته یه گناه کردن دیگه روزهای قبل به درد نمیخوره نه اینطوری نیست باید تمام تلاشتون رو بکنید که گناه نکنید حتی اگه یکسال طول کشید ولی خدا به همون نسبت هم بهتون نزدیک میشه.باز هم از شما استاد مهربان سپاسگذارم که این راه رو برای ما باز کردین هرچند استاد من این چند سال حرفهای شما رو فقط گوش میکردم اما درک نمیکردم چون آدمها وقتی فقط شنونده باشن حفظی یه چیزی رو میدونن وریشه ای یاد نمیگیرن اما الان من ریشه ای یاد گرفتم .استاد برای شما وتمام بچه های خوب سایت یقینی که الان بهش رسیدم رو آرزو میکنم وامیدوارم در این راه پاینده باشید چون حرفتون حق هست اما از یه راه دیگه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمود ناصری گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    سلام استاد این فایل رو از دیشب تا الان 3 یا 4 بار گوش دادم.

    واقعا خیلی لذت بردم.

    استاد منم مثل شما مشابه پیامبر اومد تو ذهنم.

    استاد یه زمانی یعتی همین پارسال من کلی قرض بدهی اجاره خانه و . . . داشتم.

    ولی استاد خداشاهاده با آموزش های کشف قوانین همه پرداخت شد از همه مهمتر به هیچ عنوان غمگین نبودم.و لذت بردم بدهی پرداخت کردم.

    استاد با دوره ثروت 1 من صاحبخونه شدم.

    و همچنان این مسیر رو ادامه میدم.

    استاد در مورد هدف داشتن هم خیلی خوب صحبت کردین منم تو این تله تا حالا افتادم.

    وخیلی مهمه که همیشه هدف داشته باشیم و رو به جلو حرکت کنیم.

    اتفاقا دو روزی میشه دوباره دوره کشف قوانین رو شروع کردم.

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سمیه محبوبی گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم جون

    خیلی فایل ارزشمندی بود بعد از هر سختی آسانی هست خدایا شکرت بابت راهنمایی و هدایتت من هم بعد از سختی های زیادی از موقعی که با سایت استاد عباس منش آشنا شدم زندگی ام عوض شده از گاری به خودم بسته بودم وزجر می‌کشیدم از بدهکاری از فوت دختر چهار ساله ام از مستأجری از بی پولی همه و همه با تغییر باورم با شناخت خودم وخدای خودم به آرامشی که هیچ وقت نداشتم ب فکرو خیال ک شبا خوابم نمی برد از غم فرزندم ک افسردگی گرفته بودم به یه آدم دیگه تبدیل شدم

    آدمی ک فقط تو دفتر شکرگزاریم از خداوند بابت استاد عباس منش که منو با قانون جهان هستی آشنا کرد

    تامسیر ایاک نعبد وایا ک نستعین رو بفهمم

    از خداوند می خوام برای استاد سلامتی طول عمر

    اعطا کنه انشاالله ،️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2883 روز

    به نام تنها خدایی که عاشقانه مرا میپذیرد

    سلام به همگی عزیزان بخصوص این دوتا استاد عزیز و بزرگوار

    خدای من از فوق العاده بودن عکس این فایل نمادی از ثروتمندی و قوانین سلامتی و روابط عاشقانه که نه بلکه خداگونه و آرامشی از جنس خدا که مثل نام خود فایل قلبی که سمت خدا باز شود چه ها که نمیشود

    استاد عزیز واقعا شما رو تحسین میکنم مثل بدلیل تحسین کردن شما باعث شده استادی که در زمینه تخصص خودمم یکی از بهترین و عمیق ترین استادهای دنیا باشه و من چند ماهه که در کنارش هستم هرروز تمرین میکنم و با هم بیشتر زمان های زندگیمون رو داریم میگذرونیم و من هرروز یه درس جدید و ارزشمند ازش یاد میگیرم و بیشتر از مهارت کاری بلکه مهارت زندگی درست می آموزم،

    *چندروزه که به رابطه های عاشقانه زیاد توجه میکنم و تحسین میکنم

    باعث شد جهان هم بهم نشون بده مریم شایسته عزیز وقتی سرت چرخوندی اینور اونور پشت موهات دیدم یه احساس خاص زنانه و بسیار زیبا به تصویر چشمهام نمایان شد

    واقعا چقدر شما مریم بانوی عزیز انرژی و ظاهر زیبا و دلنشین داری که من بینهایت لذت میبرم و باعث میشه هرروز آدمهای فوق العاده و خوشبرخورد و عاشقانه مثل شما ببینم*

    همین امروز یه خانم فوق العاده اومد یه سوال ازم پرسید چقدر خوشرو و با شخصیت بود

    خداروشکر

    و از دیروز یه فضایی تو کارم ایجاد شده که حتی قدیمی ترین افراد و همکاران و شاگردهای استادم دیگه نمیتونند مستقیما یاهاش در ارتباط باشند و باهاش تماس بگیرند اما من میتونم و دو سه نفر دیگه و استادم بهم میگه سجاد از وقتی تو اومدی یه عالمه اتفاقات عالی و معجزات داره میفته و من از همون اول احساس میکنم تو برگزیده ای

    و امروز چقدر این احساس ارزشمندی و هدایت خداوند رو درک و دریافت کردم اینهمه افراد قدیمی و برو بیا اما نمیتونند به اندازه من به استادم نزدیک و در ارتباط باشند من بیشتر از اینکه ارتباطم با استادم احساس خوشحالی برام داشته باشه بلکه اینه که خدایا ممنونم ازت که اینقدر منو عزیز و ارزشمند کردی که در همچین مسیر زیبا و جایگاه بالایی قرار بگیرم و شکرخدا هرروز با اتفاقات معجزه وار و از اینکه خودم حالمو سعی میکنم معجزه وار کنم اتفاقات و احساس های معجزه آسا رخ میده

    امروز داشتم به این فکر میکنم از اینکه چندتا از همکارانم یسری کارهای عملگرا و ارزشمند و نتیجه بخش انجام دادند که باعث شده نتایج خوبی در زمینه کاریمون نتیجه خوب داشته باشه و ذهنم داشت بازی در می آورد و میگفت ببین اونا تونستند چه کار خوب و بزرگی انجام بدند و ممکنه از تو جلو بزنند و تو عقب بیفتی اما من خیلی زود و آگاهانه به خودم یادآوری کردم و گفتم نه چرا همچین فکری میکنی مثل اینکه جهان ،جهان فراوانی ست پس تو فقط به کار خودت و ساخت ایمان خودت ادامه بده پس این احساس های محدودیت و کوچک رو به خودت راه نده و باور نکن « خدای من عظیم تر و غنی تر از این حرفاست»*

    پس من مثل نام این فایل قلبمو فقط باز میکنم سمت خداوند و همیشه سعی میکنم و اجازه میدم که اون خودش که صاحب ابن قلب هست خودشم هدایت کنه و دستور بده چه کاری انجام بده

    چقدر خداروسپاس گفتم وقتی من خودم حتی شرایط طبق دلخواهم نیست کلامی یا آیه یا جمله ای از خداوند در ذهنم مرور میکنم که احساس قدرت بگیرم و زندگیم بسمت لذت بیشتر و بسمت خداوند پیش بره

    هرچند الان در دلش هستم قبلا چقدر آرزو داشتم که فقط تو کاری که عاشقانه دوستش دارم باشم یعنی کار علاقمندیم تمام زندگیم باشه و الان دقیقا همینجوره هرروز تمام بحث ها تمرینات و کارهام فقط در کار علاقمندیمه و دارم کم کم پول هم ازش میسازم و مهمتراز و لذتبخش تر از هرچیزی هرروز دارم درس های جدید و درک های جدید و ناب در کار مورد علاقه ام یاد میگیرم و هرروز مثل تشنه ای که داره آب گوارا مینوشد،

    استاد واقعا این درسته که خداوند کسی رو انتخاب نمیکنه بلکه اون طرف خودشه که انتخاب میکنه که انتخاب بشه یا نه

    و بقول اون آیه ای که میگه تفاوت همه شما در پیشگاه خداوند نوع انتخاب تفکرات تونه نه چیز دیگه یا اینکه خداوند یسری ها رو خاص خلق کرده باشه یا بیشتر دوستشون داشته باشه و دلش بخواد یکی خوب باشه یکی بد نعععععع

    بلکه این فقط بستگی به خود من داره نه بیرون از من ،

    نشونه های اینروزهای زندگی و کاریم اینه که بزودی میتونم از نزدیک ببینمتون و روی ماه تون رو ملاقات کنم

    مریم شایسته عزیز واقعا خیلی دوست داشتنی و بینظیری مثل خود استاد

    خدایا زندگی مشترک آینده منم مانند این دو عشق رویایی باشه و مطمئنا که هست چونکه خداوند بهم قولشو داده،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    میلاد خوشبخت گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    سلام سلام

    استاد دمتگرم واقعا این درسته که ما دنبال خدا بودیم وپیداش کردیم نه اینکه خدا مارو انتخاب کرده همونطور که خداوند در قرآن می فرماید (هرکس بخواهد)

    چقدر خوبه که ما اصل رو بشناسیم وخوندن قرآن این اصلو به ما یاد میده خدایا شکرت.

    استاد خیلی هم نمیشه با تفسیرهایی که کردن قرآن رو درک کرد اما اینکه کلمه به کلمه قرآن رو مطالعه کنیم بهتر متوجه میشیم که منظورش چیه

    وشما خوب توضیح میدین اینها رو

    هرجای قرآن رو نگاه میکنی درباره فراوانی،احساس لیاقت،هدایت،حمایت،رهایی،بخشش،مهربانی،احسان،وثروتمند بودن صحبت شده خدایا شکرت

    همراه هرسختی آسانی هست به نظر من یعنی من اگه همین الان اگه کنترل ذهن کنم که خب آسون هم نیست ولی اگه اینکارو بکنم درطول روز اتفاقات خوب هم برام رقم میخوره اگر سخته آسونی هم همراهشه.خدایاشکرت

    یا اینکه همراه سختی آسانی هم هست

    بیماری وسلامتی

    ثروت و فقر

    شادی و خشم

    خوب و بد

    ما انتخاب میکنیم کدوم رو داشته باشیم

    من تحت حمایت و هدایت خداوند هستم

    هرروز ظرفم بزرگتر میشه

    من انسان ارزشمندی هستم

    من لایق بهترین ها هستم

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 825 روز

    به نام مربی واسپانسرکل کائنات.سلاااااااااام لطیف به لطافت بارانی که ازدیشب برسرشهرمشهدمقدس بی ریامیبارد،راتقدیم میکنم به صاحب وآفریننده جهان هستی.

    سلاااااااااام به استادعزیزم وسلام به مریم گلی

    حالانوبت بچه های گل استادشد. سلام بهاری به قلبهای گشاده ی همتون همیشه ازصمیم قلبم، چی قبل ازآشنایی باقانون جذب، وچی الان فقط یک کاربلد بودم دعای خیرم بدرقه ی راه همه است.درتاریخ1348/2/20خداازکرم خودش به پدرومادرشوهرم یک بهشت پرازبرکت توی فصل بهارتقدیم کرده به نام حسین آقا، روح ویاد این پدرومادربهشتی راباذکرصلوات گرامی میدارم.وقدمهای طلایی عزیزدلم راکه ازبهشت ازل به بهشت کره ی خاکی نهاده اندرو تبریک میگم،عزیزم عاشقتم.خدایاسایه ی همه ی پدرومادران وهمسران رابرای هممون نگهدارباش .آمین، وروح کسانی که به بهشت ابدی سفرکردن شادبگردان الهی آمین. یکی ازاتفاقهای طلایی که این هفته برام پیش اومدروبراتون مینویسم.روزیکشنبه، دندانم چندوقتی بودکه موادپرشده اش ریخته بودوبه عصب رسیده بود،راستش ازدکتررفتن برای هردردی استرس دارم، عزمم راجزم کردم ودوتاانگشترطلاکه ازقبل داشتم برداشتم رفتم زرگری برای فروش قیمت بگیرم که دندانم رادرست کنم.کی بعدازمن میخواداستفاده مالم راازخودم بهترببره!خوب زرگریها همه تعطیل بودن ساعت12ظهر!ازیک خانم پرسیدم چراتعطیله؟گفت:نمیدونم، به یکی ازدوستان که بنگاهی داره تماس گرفتم که شمابازاری هستید چرازرگریهاتعطیله؟اونم خبرنداشت. ازلحظه ی اول گفتم یک نشانست، رفتم کلنیک نزدیک خونه،که ازدوسال قبل پرونده داشتم،پرسیدم خانم دکتری که موردنظرم بودبعدازظهرهستند؟خانم منشی محترمانه گفتند:نه صبح بودن رفتند. گفتم مگه یکشنبه وسه شنبه بعدازظهرهانیستند؟فرمودندالان برنامشون تغیرکرده هروقت بتونن میان، یک خانم منشی دیکه هم بود،که همکارشون رواعصابش رفته بود کمی عصبی بودحرف منشی که بامن صحبت میکدروقطع کردوتندتندجواب منوداد که برم منم بالبخندگفتم:ناراحتت کردن ؟!گفت:اعصابم خرابه سوالهای شماهم توی سرمه، گفتم ناراحت نباش یک لبخندبزن من خودم خانم دکترمو پیدامیکنم. منشی لبخندزد. منم آمدم وازقبل شماره همراه خانم دکترراداشتم تماس گرفتم جواب ندادن بعدازظهر خانم دکتربامن تماس گرفتن که عزیزم بامن کارداشتین تماس گرفته بودین؟گفتم:بله کمی درمورددندانم توضیح دادم، که دوسال قبل هم اومدم پیش شما بنده خدا گفتن خبرتون میدم کی تشریف بیارین. شب برام پیام فرستادن فرداساعت10الی12 مطب هستم. آدرس مطب میلان پشت خونمون بود.ازقبلا یک کمی بلدبودم صبح بعدازنوشتن شکرگذاری، که خدایاشکرت هم کلینیک هستی هم دندانپزشک وهم خودمن هستی!ازخونه راه افتادم رفتم مطب خیلی محترمانه پذیرش کردن وبرای عصب کشی وپست وروکش قیمت داد.وگفت مطب وکلینیک خیلی فرق نداره، شب باعزیزدلم صحبت کردم وتصمیم گرفتم برم برای درمان چون واقعا لازم بود. شب شدزنگزدم کلینیک صدای خانم جوانی روشنیدم مهربان ومودب جواب دادن گفتم:یک نوبت برای فلان دکتر فرمودن فرداساعت9صبح شمااولین نفری گفتم:برای معاینه نه براپرکردن گفت خوب برای هرچی تعجب کردم!که حضوری میرفتی یک هفته بعدنوبت میدادن ولی الان این مدل نوبت فرداصبح رفتم 1دقیقه مانده بودبرسم کلینیک تماس گرفتن خانم شمانوبت دارین برای ساعت9 گفتم پشت درب کلینیکم واردشدم بالبخندسلام کردم دخترجوانی بالبخندجواب دادوگفت منتظرباشید الان خانم دکترمیان، خانم دکترواردشدن صدازدن رفتم خانم جوان دستیارخانم دکترمنوراهنمای کردن به اتاق ،اخه توی سالن چندتادکترومریض بود واین اتاق که برای بچه هاتزئین کرده بودن وفضای زیبایی بود منوبردن .نشستم خانم دکترازصورتم فهمیدکه چه خبره پرسیدعزیزم استرس داری؟گفتم بله من دوسال قبل برای پرکردن دندانم اومدم چون خیلی مهربونین بازهم اومدم تشکرکردن ازتحسین کردن من وگفتند من ارام آمپول میزنم!به آرامی آمپول زد ودندانم بی حس شد.ومن یک معتادبه تمام معنا هستم برای شنیدن فایلهای استاد ازخونه هنزفری به گوشمه میرم بیرون میام فقط گوش میدم حالاهرچی فهمیدم نوشجانم به هرحال، حالم که خوب هست. به خانم دکترگفتم اگرسوالی ازمن ندارین هنزفری وصل باشه ؟گفتندراحت باش حالابااون سروصداچی میفهمی لالایی استادتوحیدعملی7که طولانی است راوصل کردم وآرام بودم، باتزریق آمپول اشکهام سرازیرشددستیارخانم دکترسریع برام آب آوردن که بخورم وآرام بشم. عصب کشی شروع شدوسط کارخانم دکترفرمودن پست وروکشم همین الان کاراشو انجام بدیم من اشاره کردم هزینه عصب کشی دارم بعدازتمام شدن کارگفتم بذارین باپسرم تماس بگیرم برای هزینه پسرم گفت تاظهرپول توحسابم میادتاشب براشون واریزمیکنم همون خانم منشی که روزقبل کفت صداتون توی سرمه الان باروی گشاده دارن میگن عیب نداره مریض خودمونه حرفشون قبوله براشون غالب بگیرین وغالب گیری برای پست انجام شد.وقراربودبعدازمن یک مرض دیگرروویزیت کنندکه کسی برای ویزیت هم نیامد!چرا؟چونکه این خواسته من به خدابودکه دکترم باش پولم باش و…….خدادرابعادخانم دکترمهربان مرامیزبان بود. برای همگی شمااستادوشاگردان آرزوی سلامتی وثروتمندی راازخدای یکتا میخواهم صبحتون بخیر درپناه الله یکتاباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 671 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    درود بر استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته مهربان و همه دوستان عباسمنشی

    خداروشکر بابت این موفقیت هایی که استاد در زندگی دارید . این ماشین زیبا و این جاده سبز دل نواز

    این موضوع را الان دارم درک میکنم . همه چیز ایمان و توکل به خداست . همه چیز باورهای ماست و ما باورهامون رو داریم زندگی میکنیم به به جهان ما رنگ داده . وقتی ایمان به خداوند و تسلیم در برابر خداوند باشه خداوند ثروت ها و نعمت ها را در زندگی من میاره و خودتون گفتید از ان شرایط با شناخت قانون و تغییر باورها زندگی شما تغییر کرد و شما این خضوع را دارید که همه چیز را از خداوند میدانید

    چه زیبا و به گفتید سختی و اسانی هست . ثروت و فقر هست اما ما کدام را انتخاب میکنیم ؟ ما با کدام همفرکانسیم؟

    این خیلی نکته مهمی برای من هست چون همیشه به من گفتن که در زندگی باید سختی بکشی و پدرت در بیاد اما همان ها از قانون بی خبرن و از تجربه خودشون و ترس هاشون دارن میگن ولی انسانه هایی هستن که بهترین زندگی را از راحت ترین روش دارن و هر روز ثروتمند میشن و واقعا خودم این را در یکی از همسایگانم دیدم و کسی که ایمان و توکل داره ثروت داره و امکان نداره کسی باورهای اشتباه و شرک داشته باشه ولی زندگی پربار داشته باشه

    و از خداوند میخوام قلب من و همه مارا باز کنه که الهامات را دریافت کنیم و در مسیر اسانی قدم برداریم و هر روز و هر ثانیه خدارا در زندگی مان دعوت کنیم

    با تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    فهیمه طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1461 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزم

    چی بگم از حس و حال این روزام که هر دفعه که سایت رو باز میکنم میبینم فایلی که استاد گذاشته مربوط به مدار منه خدایا ازت ممنون بخاطر هدایتت بخاطر بودنت که هر لحظه بیشتر دارم حست میکنم

    استاد نمیدونی چه حسی دارم که بعد از یه چالش یه ماه که خودم ایجاد کردم واقعا به خودم ظلم کردم الان خدارو پیدا کردم وهر روز ازش می‌خوام که ایمانم بهش بیشتر باشه .تسلیمش باشم وتوکلم بهش بیشتر بشه الان فهمیدم توحید که می‌گفتید یعنی چی.مشرک بودن یعنی چی الان فهمیدم که اون روزهای که برای خداشریک قرار دادم و قدرت رو به عوامل بیرونی دادم چه بلای داشت سرم میومد واما خدای که همیشه تو صحنست و نذاشت بیشتر از این غرق بشم و دستم و گرفت هر لحظه داره آسان می‌کنه من رو بر آسانی هاخدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: