روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 4

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حسل» در این صفحه: 34
  1. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2355 روز

    سلام به دوستای خوب سایت . سلام به استاد و خانم شایسته عزیز

    امروز روز هفتم سفرنامم هستش

    ۱۴۰۰/۱۱/۲۹

    من همیشه یکی از بزرگترین سوالاتم این بود که من چه مقدار باید رو خواسته هام تمرکز کنم، اصلا چطوری میتونم به خواسته هام برسم وقتی غالب ذهن من اینه که من لیاقت رسیدنش رو ندارم و این باور رو نمیتونم یهو تغییر بدم. دنبال این بودم که بتونم به خواسته هام برسم اونم در کمال ارامش و دقت و راحتی. با فایل قبلی که میگفت از همین الان شرو کن، شرو کردم به تمرکز به نکات مثبت. شرو کردم به تمیزکاری اتاقی که هستم. تمیزکاری که هی به بهانه های مختلف عقب مینداختم. خودم رو متعهد کردم که هر چند بی ربط فقط به نکات مثبت اون فعلی که دارم انجام میدم تمرکز کنم، نکته مثبت غذایی که دارم میخورم. نکته مثبت فردی که دارم باهاش حرف میزنم . حتی اگر حرفاش بوی نا امیدی بده باز تو اون لحظه دنبال نکته مثبت تو حرفاش باشم حتی اگر ۹۹درصد حرفاش منفی بوده باشه! من شرو کردم به یافتن نکات مثبت . چون برام تعریف کرده بودم که یافتن نکات مثبت عین یافتن گنجه. از احساس خوبی که اب گرم به بدنم میده گرفتم تا نفس هایی که تو وجودمه و خدا بهم داده. و خیلی چیزای دیگه . کم کم افکار منفی دور مثل اینکه تو فلانی و… ظاهر میشدن و من بهشون برعکس جواب میدادم. مثلا یه فکری میگفت تو ادم بی اعتماد به نفسی هستی و من برش میگردوندم و میگفتم من خیلی اعتماد به نفس دارم. یکی میگفت تو الان بی پولی و هیچ مهارتی نداری و… بر میگردوندم من فلان مهارتو دارم . فلان کار رو بلدم (هر چند به ظاهر کوچیک) و میگفتم خدا با منه. خدا صدای منو میشنوه و بهم کمک میکنه. من دارم تلاشمو میکنم. قدممام رو اهسته و کوچیک برمیدارم. خدا منو به پول میرسونه. اونم از یه مسیر لذت بخش و راحت. اهرم رنج و لذت من اینجوری کار میکنه. سعی میکنم ذهنم بیکار نشینه. هی کار دستش میدم. هی بهش فرمان میدم طبق دستور من کار کنه. وقتی نجوا میاد فلانی بخار فلان چیز بده. میگردم دنبال ویژگی مثبت اون فرد و براش عشق ساطع میکنم. و خیلی جالبته که هر روز نعمتها و نکات مثبت جدید به دیدنیای من افزوده میشه. الان فهمیدم که زمانی میتونم به خواسته هام برسم که قبلش تونسته باشم حس خوب اون خواسته و مشابه اون حس رو به درونم دعوت کرده باشم. که جهان هم سنگ اون برام بیاره. بعد در مرحله بعد که ذهن رو رام کردم، بهش تجویز کنم که به خواسته هام فکر کنه. لیاقت دستیابی به اون خواسته رو گسترش بده. جوری که دارمش. این افکار زمانی میتونن کار خودشون رو به درستی انحام بدن که ذهن، عادت به تمرکز به روی نکات مثبت داشته باشه. عادت داشته باشه که به من عشق و عزت و نفس بده. عادت داشته باشه منو با لیاقت ترین اون خواسته بدونه. منو ارزشمند بدونه. بتونه بلد باشه هر لحظه ای که اراده کردم، به چیزای خوب فکر کنه. و اصلا بتونه مهارت خیلی خوبی تو پیدا کردن نکات مثبت داشته باشه.

    خداروشکر میکنم که خدا منو به این مسیر زیبا هدایت کرد. مسیری که سرتاسرش حس خوبه و جایی برای حس بد نیست و کاملا مغایر با اونه.. مسیری که باید بتونی شاد باشی. و اونم زمانی انجام میشه که من افسار ذهنم رو دستم بگیرم و هدایتش کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2355 روز

    سلام به دوستای خوب سایت. سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    امروز روز ششم سفرنامه من هستش. ۱۴۰۰/۱۱/۲۷

    وقتی داشتم فایل رو گوش میدادم، نجوایی که هی تو ذهنم تکرار میشد این بود که خوب الان من میخوام از همین الان شرو کنم، اخه کاری نیست، چیکار کنم و… این نجواها اینقد فشار اورده بودن که من هی به خودم زور میگفتم که تو باید حتما فلان مهارت رو یاد بگیری تا پول دبیاری، فلان چیز رو بلد نباشی هیچ کاری نمیتونی انجام بدی و… اخرای فایل یه استاپ زدم و شرو کردم به اروم کردن ذهن. از خدا کلی سپاسگذاری کردم بابت اینکه در حال حاضر به هیچ کسی بدهکار نیستم. به هیچ چیزی و کسی تعهد ندارم و پاگیر کسی یا شرایطی نیستم و در کل ازادم. ازاد و رها میتونم هر کاری که دلم بخواد رو شرو کنم. ولی موضوع این بود که چیکار کنم. من چه توانایی دارم. من همین الان میخوام شرو کنم ولی کدوم کار رو انجام بدم. من همون ۱ تومن رو دارم ولی نمیدونم باهاش اصلا چیکار کنم. باز نجواها میومد. باز یکم به خودم دلداری دادم و گفتم حتما در حال حاضر هم کاری هست که من بتونم با همین توانایی که همین الان هم دارم انجام بدم. تنها نکته ای که لابلای افکارم ازش غافل شده بودم، دستان پر قدرت و مهربان و سخاوتمند خدا بود. همین که یاد خدا رو به ذهنم اوردم، از درون آرامش نشات گرفت و به کل بدنم جاری شد. خدا میگفت من بهت کمک میکنم. تو فقط درخواست کن. تو فقط ببین چیکار میتونی انجام بدی، مشتریت با من . تو برو هر جایی و هر کاری که به ذهنت میرسه با امید بدست اوردن کار متناسب با خودت، سرچ کن. از نظر من تنها توانایی من ایجاد پاورپوینت و پایان نامه و خلاصه کردن اون بود. و همش تو اینترنت همینا رو سرچ میکردم. چن جا هم درخواست همکاری دادم. خلاصه تمام تلاشم رو کردم. البته قبلش فایل رو کامل گوش داده بودم. مهمترین نکته این فایل برا من این بود که بی درنگ عمل کنم. استخاره نکنم که انجام بدم یا ندم، سریع انجام بدم. اگر دیدم حال نمیکنم، باز به تلاشم ادامه میدم و این یعنی طی کردن تکامل. اگر دیدم اشتباه سرچ میکنم و یا اشتباه متوجه توانایی هام شدم، برم درستش کنم و درست سرچ کنم.

    امروز صب بیدار شدم، چشمم به پنجره افتاد که افتاب لذت بخش پشت پرده دراومده بود. من عاشق این صحنه ام. عاشق اینم که هر روز نور خورشید رو لمس کنم و بیدار بشم. گوشیم رو برداشتم و نتش رو روشن کردم، یکی از بچه هایی که قبلا براش پاور درست کرده بودم، بهم پیام داده بود که مقاله انجام میدین؟نمیدونید چقد ذوق داشتم و در عین حال هم ایمان داشتم خدا کمکم میکنه. من دوتا مقاله از کار خودم داده بودم ولی هیچ وقت روی این کار به عنوان مهارت حساب باز نکرده بودم . در صورتی که ادم برای شرو در همین لحظه، باید روی همه توانایی هاش حتی خیلی کوچک و یا کم هم حساب باز کنه. ادم باید فقط شرو کنه. فقط باید اون قدم اول رو برداره. قدم اول من سرچ کردن و خواستن با تمام وجودم بود. قدم دوم رو خدا هی و حاضر جلوم گذاشت . قدم های بعدی هم میدونم خدا بهم کمک میکنه.

    من مطمئن اخر این سفر فوق العاده خواهد بود. یه سفر رویایی و توحیدی. من امروز یه پله بیشتر از قبل فهمیدم و درک کردم که در تمامی اموزه ها و روش های فکر کردن و عمل کردن و در کل زندگی کردن که استاد یاد میدن، وجود خدا و ایمان به خدا و نیازمندی به ذات مطلق خدا مسیر موازی همه این اموزه هاس. همه جای زندگیم باید از خدا کمک بخوام و نظر بگیرم. اول از خدام بخوام که کمکم کنه و بعد تو اموزه ها بکار ببندم. اول بیام درون خودم رو توحیدی کنم و به ارامش برسم و بعد محکم و با قدرت ادامه بدم.

    دیشب و امروز لحظات پرماجرایی بود و من عاشق این ماجراجویی ام. عاشق اینم که با شهامت و اراده که خدا بهم میده حرکت کنم و خدا همینطور بهم نعمت بده، ثروت بده، عشق بده، خوش گذرونی بده و کلی چیزای خوب خوب بیاره تو زندگیم.

    با خودم میگم من دیشب یه ذره حرکت کردم، خدا کلی بهم کمک کرد.اگه من این جستجو و عمل کردن رو به صورت استمراری انجام بدم چه نتایج شگفت انگیزی بدست خواهم اورد.

    واقعا زندگی اروم و لذت بخش و پر از ثروت رو میشه به راحتی تو این دنیا زندگی کرد، اگر ایمانمون و ظرف لیاقتمون رو به اون حد بزرگ کرده باشیم. درجه بندگی و موحد بودنمون رو بالاتر برده باشیم. خدا واقعا عشق مطلقه. ادم نتایج یه ذره ایمانش رو میبینه کلی انگیزه میگیره. نتایجی که خدا به راحتی بهش میده. نتایجی که خدا نمیذاره برا اخر ماه یا اخر سال یا هفته یا روز. یکم که حرکت میکنی همینجور نتایج خوب خوب میاره سمتت. فقط باید اگاه بود و بینا. خوب ببینی. مثلا از وقتی تعهد کرد به چیزهای مثبت فکر کنم، نونی که رو میز خونمون هر روز هست، برام شده یه نعمت الهی و براش کلی شکر میکنم و چقد هم از دیدن همون نون، خوشحال میشم که میتونم باهاش کره و مربا وپنیر و کلی چیزای خوشمزه بخورم و لذت ببرم. همه اتفاقات خوب و نعمت هایی که داری باید به چشمت به دید معجزه در بیاد. نعمت ارزشمند و بهشون ارزش بدیم. توانایی راه رفتن. فکر کردن و…

    خدایا شکرت که منو به مسیری هدایت کردی که هر روزش بیشتر از دیروزش آرامش رو درک میکنم. ممنونم که استاد رو خلق کردی تا عین راهنما، بی منت اموزه ها رو برامون میذاره. خانم شایسته که نهایت عشقش رو میشه از تک تک کلمات فایل ها دید. خدایا شکرت. عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2355 روز

    سلام به همه دوستای عزیزم

    سلام به استاد و مریم عزیز

    1400/11/24

    خدارو خیلی شکر میکنم که امروز منو پر اراده فرستاد سمت این فایل. فایل تغییر.

    این فایل دقیقا در ادامه فایل های قبلی بود. من از نظم و چیدمان فایل ها واقعا حیرت زده شدم و این مهارت و نظم خانم شایسته رو تحسین میکنم. من از دوسال پیش که از صفر کار کردن رو شرو کردم تا الان درامد خوبی کسب کردم. درامدی که بدون رفتن به محل کار و یا داشتن رئیس، بدست اوردم. همون روشی که دوست داشتم. دو روز پیش یکی از مشترتای سابق باز کار اورد که قشنگ میتونستم به راحتی پول خوبی دربیارم ولی تو درونم از چن هفته پیش من احساس میکردم که باید برم تو مسیر دیگه چون تو اون مسیر که یجورایی یه پله بالاتر از این مسیری که هستم، بود، درامد چن برابری نسبت به الان پیدا میکردم. ولی مشکل اینجا بود که برای رسیدن به اون درامد باید چن ماه اموزش میدیدم بخاطر همین خیلی استرس داشتم که چیکار کنم. میترسیدم که این کار رو قبول نکنم و دیگه نتونم پول دربیارم و… که این فایل بصورت الهام گونه تو این روز به من داده شد. من از روش قبلا پول دراوردم و میتونم مقداری از اون رو نگه دارم تا تو اون دوره اموزشی از اون پول استفاده کنم . وقتی این فایل رو داشتم گوش میدادم، هر لحظه اش میگفتم دقیقا داره به من میگه. داره میگه بیا تغییر کن . نترس چی میشه و درامدم به کل تغیییر میکنه. نکنه نشه و… چون در درونم یه عطشی برای این کار هست که میدونم 100 در 100 میشه. من برای انجام این کار جدید خیلی شوق دارم. احساس میکنم دوباره متولد شدم چون میخوام یه کار جدید شرو کنم که فقط میدونم باید یه سری اموزش ببینم و هیچ ایده ای برای ادامه کار ندارم. با خودم میگم من برای کار قبلی هم هیچ ایده ای نداشتم ولی تونستم کلی پیشرفت داشته باشم. من حتی لابلای کار قبلی یه کار دیگه هم انجام داده بودم و از اونم پول خوبی دراورده بودم.

    من نیاز دارم تا باورامو نسبت به برزرگی ثروت و عزت نفسم بیشتر کنم. اعتمادم به خدا و راه ارتباطیش رو بیشتر کنم. هر روز با ایمان و اراده بیشتر بیام کارا رو برنامه ریزی کنم و عمل کنم.

    دیشب داشتم یه فیلمی میدیدم که تو اون فیلم خدمتکار یه مرد ثروتمند، با ایده گرفتن از ایده اربابش که چن سال بود اونو عقب انداخته بود، به یه مرد ثرومتمند تبدیل شده بود. دیدن این فایل منو یاد اون فیل انداخت که نباید درنگ کنم . هر بار که الهامی به من شد سریع برم عملیش کنم. باید همیشه دنبال تغییر باشم. به درونم توجه کنم. نذارم گولم بزنه. بترسونه منو. چون درونم دقیقا عین GPS داره به من مسیر رو نشون میده و تو مسیری که خدا داره بهمون نشون میده هیچ جای شک و شبه نیست که نمیرسیم. بلکه مقصد همیشه دقیقا اونجایی هستش که میخوایم. با بهترین و کوتاه ترین مسیر ممکن

    خدایا شکر که این سایت رو از طریق دستان پر مهر استاد آفریدی.

    از بی نهایت از اموزه های شما استاد عزیز سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حسل گفته:
    مدت عضویت: 2355 روز

    سلام دوست عزیزم چقد خوب به افکارت توجه میکنی و خدا بابت ذره ذره هر تلاشت آگاهی میرسونه. آگاهی هایی که انگار احساس میکنی تو قلبت و درونت وجود داشتن و منتظر شرایطی بودن که تو ذهن تو فوران کنن و آگاهت کنن. منم امروز تو دهنم هی افکار منفی منفی میومد و هی به خودم میگفتم باید دیدت رو تغییر بدی و… نمیدونم چطور شد به کامنت شما هدایت شدم و بعد کامنت خودمو خوندم. اینجا بود که تاثیر کامنت نوشتن رو دیدم. بیشتر به این مسیر متعهد ترشدم. دوست عزیزم خیلی خوشحالم که کامنت من دستی برای دریافت اگاهی از طرف خدا بوده برات. همیشه شاد باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: