الگویی مناسب برای کسب و کار - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-05-13 07:57:332024-05-13 09:37:42الگویی مناسب برای کسب و کارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوندی که در هر لحظه بنده گانش را هدایت میکند۔
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته ای عزیزم۔۔
و سلام به مرضیه عزیزهموطن گلم۔
از لحظه ای که این ویس پلی کردم و استاد اسم کشور افغانستان را گرفت ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و همینطور ناخود آگاه دارم اشک میریزم من قبلا کامنت این دوستم را در تلگرام خواندم و بسیار تاثیرگزار بود برام چون هر دوی ما در یک نوع شرایط زندگی کردیم
راستش تقریبا در تمام خانواده های افغانستانی صحبت های دور همی همیشگی این است که ما افغان ها بدبخت هستیم و نسل سوخته هستیم و ما تقدیر ما این بوده ک بدبخت باشیم ما درکشوری بدنیا اومدیم که تا چشم باز کردیم با جنگ و فقر و بدبختی روبرو شدیم آدم های که موفق شدن امکانات داشتن در کشور شان امنیت داشتن و کلا عوامل بیرونی در نظر میگیرن و از وقتی یادم میاد هر شب و هر روز این حرف ها را شنیدم و تمام حرف ها بوی ناامیدی میده
اما با این حال من نپذیرفتم که چون افغانم باید بدبخت باشم و وقتی که کامنت مرضیه جان خواندم باورم محکم تر شد که موفقیت به ملیت ربط نداره البته ک برای ما سخت تر است چون باور های محدود کننده ای قویتری داریم اما ناممکن ک نیست
وقتی استاد کامنت مرضیه را خواند که از سقوط افغانستان گفته بود مثل یه فیلم چندثانیه ای گذشته ام از جلو چشمانم رد شد
و با خودم گفتم خدایا چقدر شرایط زندگی من تغییر کرده چقدر همه چیز خوب پیش میره زندگی کنونی من هیچ شباهتی به گذشته ای من نداره
داستان از جایی شروع شد ک تازه کرونا تموم شد و جنگ های افغانستان آغاز شد هیچ چیز نرمال نبود برنده کسی بود ک میتونست از افغانستان فرار کند۔۔۔۔
منو خواهرم با ویزایی دانشجویی اومدیم ایران
اما خانواده ام در افغانستان موندن چون بخاطر کرونا ایران فقط ویزایی دانشجویی و درمانی صادر میکرد و خانواده ام نمیتوانستن ویزا بگیرن ک با ما مهاجرت کنند و باید منو خواهرم تنها میامادیم
این در حالی بود ک جنگ ها شدید شد در افغانستان هر روز خبر میرسید ک فلان کس از آشنا و دوستا شهید شده وای مو ب تنم سیخ میشه یادم از اون روزا میاد۔۔۔
تا جایی ک امید کمی وجود داشت دوباره خانواده ام را زنده و سلامت ببینم
مشکلات خانواده گی و فقز هم جز جدایی ناپذیر از تجربه ای زندگی ام بود
تصور کنید دوتا دختر ک با تمام وجود درس خوانده بودن در کانکور کامیاب شده بودن و به دانشگاه دولتی قبول شده بودن و کار ها برنامه ها و اهداف خودشونو داشتن رویایی خدمت به وطن با تمام محدودیت های که برای خانم ها در کشورم وجود داشت و دارد
حالا راهی یک کشور غریب
که همه ای دستاورد هایش را خاطراتش را خانواده اش را گذاشتن اونطرف مرز و وارد تهران شدن
حالا باید با برادری زندگی میکردیم در ایران که سالهای طولانی بود همدیگر را ندیده بودیم اخلاق های ما کاملا باهم فرق داشت چون منو خواهرم همیشه میگفتیم ما موفق میشیم و به وطن خدمت میکنیم اما برادرم دیدگاه بسیار منفی داشت و اما حالا مجبور بودیم باهم زندگی کنیم
و تمام ذهنم و فکرم پیش خانواده ام بود تمام آرزویم این بود که بار دیگر در کنار خانواده ام زندگی کنم
آن شبی ک کشور سقوط کرد تا صبح گریه کردم دیگه همه چی تموم شده بود برای من و ناامید مطلق بودم
دیگه اصلا گمان نمیکردم ک اوضاع ب حالت عادی برگردد اصلا امیدی نداشتم خانواده ام را دوباره ببینم تا اینکه بعد سقوط کشور جنگ تموم شد و یکم خیالم آسوده شد چون دیگه جان خانواده ام حداقل درخطر نبود و حدودا پنج الی 6 ماه بعدش خانواده ام توانستن به طور خیلی جالب و باور نکردنی ویزا بگیرن (یاد حرف استاد افتادم ک میگن وقتی دیگه آدم چیزی برای از دست دادن ندارد و تسلیم میشود اونوقته که شرایط تغییر میکند ) و من دیگه واقعا تسلیم شده بودم چون کاری از دستم بر نمی ادمد و عاجز شده بودم پیش خدا
خلاصه خانواده ام ایران اومدن و بعد چند ماه پدرم فوت کرد و همه ای ما از لحاظ روحی بودیم عین مرده متحرک بودیم
و شرایط خیلی سخت بود ما چند تا خواهر بودیم ک همه ما تحصیل کرده بودیم و همیشه در محیط های فرهنگی بودیم مشغول درس خواندن و تدریس کردن
اما دیگه مجبور بودیم تمام مدارک تحصلیی خود را کنار بزاریم و شروع کنیم ب کارگری
و همین روز ها بود ک گاه گاهی ب طریق های مختلفی فایل های استاد عباسمنش ب دستم میرسید و من گوش میدادم اما هرگز یک کلام هم متوجه صحبت های استاد نمیشدم و نمیدونستم داستان چیه و استاد در مورد چی حرف میزنه اما با این حال قلبم آروم میشد فقط گوش میدادم تاکید میکنم اصلا نمیدونستم استاد چی میگن چون فاصله فرکانسی ما زیاد بود فقط متوجه شدم ک ک قلبم داره آروم میشه این صدارو ک میشنوم
و همینطور کم کم داخل کانال های تلگرام میگشتم ک بیشتر ازین فایل ها را پیدا کنم و نمیدونستم ک استاد سایت دارن
خلاصه من هر روز سعی میوردم این فایل ها را گوش بدم
و اما شرایط کم کم داشت عوض میشد
حال روحی ما بهتر شده رفت شرایط کاری ما آسان تر شد دوستان ایرانی پیدا کردیم ک بما سیم کارت گرفتن و کارت بانکی گرفتن
با محیط ایران یکم عادت کردیم
آرامش ما بیشتر شد
تا اینکه بیشتر و بیشتر فایل های استاد پیدا کردم و سعی میکردم عمل کنم به صورت تکامی هدایت شدم به سایت استاد و وارد سایت شدم که انگار وارد یک دنیای جدید شدم خیلی خوشحال بودم و هستم
منو دوتا خواهرام و برادرم عضو سایت هستیم برای اولین بار که فایل سفر به دور آمریکا دیدیم خدا میدونه چه اشتیاقی داشتیم چقدر ذوق کردیم
همینطور فایل های رایگان گوش دادیم و چند تا از دوره های استاد خریدیم که داریم کار میکنیم
اکنون همه چی تغییر کرده با این که مدت بسیار کمی است که توی این مسیر هستیم
اکنون گریه های شب موقع خوابم ک از سر ناراحتی و ناامیدی بود تبدیل شده به اشک شوق بخاطر آشنایی با این قوانین۔
الان وقتی میشنوم کسی افسرده است و قرص اعصاب میخوره و پیش مشاور و وروانشناس میره اصلا مغزم هنگ میکنه ک چطور نمیفهمه این آدم ک باید از درون تغییر کند تا شرایط بیرون تغییر کند در حالیکه همین یک سال پیش بود ک خودم دنبال بهترین پزشک میگشتم برای درمان افسرده گی ام۔
چه آرامش دارم این آرامشی که به خانه ای ما حکمفرما شده با هیچ چیزی عوض نمیکنم
از رابطه ای قشنگی ک با خدایم دارم بهترین لذت دنیا را تحربه میکنم
تمااام سختی ها و تضاد های ک باهاش برخوردم بخدا قسم می ارزید به اینکه با استاد آشنا شدم ۔۔۔۔
دنیای منو دو خواهر و بردارم جداست از دنیای تمام فک و فامیل و آشنا های ما
اینقدر آرامش وارد زندگی ما شده نعمت و برکت وارد زندگی ما شده که بخدا قسم باورم نمیشه همچین گذشته ای سختی داشتم
هنوز اول راه هستیم و با تمام وجود مصمم هستیم که یک زندگی ایده آل در تمام جنبه ها برای خود خلق کنیم
و منو خواهرم داریم روی ایده های که در مورد کسب و کار بما الهام شده کار میکنیم تا انشالله کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم
و همچنان به لطف الله شرایط سفر به کشور عزیزم برای ما راحت شد طوریکه خیلی راحت و آسوده مادرم و خواهرم رفتم افغانستان و همین دیروز آبجی من با کلی ایده های خفن و تجربه های عالی برگشت تهران
و خودم انشالله به زودی آرزو دارم یه بار برم به وطنم که انشالله اتفاق میفتد۔۔۔۔
مهم نیست شرایط چقدر سخت است اما اگر واقعا آدم بخواد تغییر کند امداد الهی از راه میرسد۔۔۔۔
خدارا هزاران مرتبه شکر که درین مسیر الهی هستم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد جانم و خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم و یار غار حرای من
چقد ایمانم قوی تر شد با شنیدن این موضوع
واقعا آفرین به مرضیه عزیز
واقعا خوشحالم
دو روز که کامنت مرضیه عزیز اومده رو سایت که واقعا جهاد اکبر به راه افتاده تو وجود من
مرضیه خانم خودت نیستی اما من دارم این کامنت رو گوش میدم و تحسین میکنم شمارو افررین بر شما
محدودیت هارو ذهن ما فقط قبول میکنه
ما متعلق به هیچ جا نیستیم
ما فقط روحمون هستیم بی هویت
ی خانم درهارو میبنده و روی خودش و خدای خودش حساب میکنه
جنسیت و شهر و کشور رو عامل نمیدونه
عوامل بیرونی رو حذف میکنه
این ی باور خیلی قدرتمند کننده
وقتی عوامل بیرونی رو حذف میکنی
یعنی هیچ عامل بیرونی روی آرامش ثروت و نعمت های تو تاثیری نداره
تو میای درهارو تو شرایط کرونا میبندی روی خودت کار میکنی
از اونجا که هستی شروع میکنی
پول دلیوری نداری اما پدرت دوچرخه داره هم پدرت پول بیشتری با زجر کمتر به دست میاره
هم تو محصولات خودت رو بع فروش میرسونی
به روزی 400 یا 500 دلار میرسه درآمدت
بیشتر کار میکنی روی خودت
درآمدی میشه روزی 1000 دلار به بالا
بعد میاد اوضاع بهم میریزه
کشور سقوط میکنه
بازم میای از همون قانون استفاده میکنی حالا هدایت میگه زیور آلات فروش مردم مهاجر میان میخرن بازم افزایش درآمد
بازم روی خودت و خدا حساب باز کردن
قدرت رو به عوامل بیرونی ندادن یعنی این ایمان قوی میخواد
الخیر فی ما وقع میخواد
هر اتفاقی بیفته به نفع تو
از شرایط گله نکردن و نتیجه میشه اینکه آقا جهان ایمان رو میبینه استقامت رو میبینه و تورو جابه جا میکنه به آسونی
هیچ عامل بیرونی رو قدرت نمیدونسته قدرت رو فقط از آن خودش و خدای خودش میدونسته
هر اتفاقی بیفته به نفع منه
فرصت ها نعمت ها و ثروت ها هروز برای من بیشتر و بیشتر میشه
از همون جایی که میتونسته شروع کرده
خودش رو محدود نکرده هرچی به ذهن خودش میومده عمل میکرده
خودش رو لایق میدونسته
واقعا ی انسان وقتی به قدرت های درونی خودش پی میبره همه چی براش حل میشه به لطف خداوند مهربان
خداوند زمین و آسمان ها رو مسخر ما کرده
همیشه ی راهی هست حالا او تو بدترین شرایط هم باشی بازم راه هست
حتا تو دل بهترینها بازم به نفع او پیش میره اگه به خدای خودت ایمان داشته باشی
حتا اگه کشور هم سقوط کنه مثل شرایط این خانم محترم و شایسته مرضیه خانم
وقتی ذهن رو کنترل کنی و ایمان داشته باشی به تنها قدرت جهان هستی
وقتی تو میای درها رو میبندی قرض های خودت رو میدی
از حتا دس فروشی از همون جایی که هستی شروع میکنی
بدون قرض وام نسیه چکی شروع میکنی
ایدها بهت الهام میشه به لطف الله مهربان
خداروشکر ذهنم آزاده واقعا آزاد شد خداوند آزادش کرد ی دوتا وام مونده اونام تسویه میشه مطمئنم
الا چقد آرامش دارم
همه میگن چل شدم اما این مسیر درسته چون من آرامش دارم
حتا همسر من هم منو دیوانه خطاب میکنه و من خیلی خوشحالم
اون نمیدونه چی انقلابی در من شکل گرفته
ول من بهش آگاهم
هرچی رو بهش فکر میکنم به وجود میاد اول این باورها رو تکرار میکردم اما منطق براشون نداشتم اما الا
منطق دارم الا برام واضح شده الگواهش که خودم انجام دادم سریع میاد جلو چشام
فرصت ها نعمت ها مشتری ها ثروت ها هروز داره برام بیشتر و بیشتر میشه
این باور چه کرده تو این دوسه روز چقد مشتری ها دارن زنگ میزنن
همکارام دارن مشتری ها رو میفرستن به سمتم
چطور چون من از استاد یاد گرفتم این رو اعتبارش رو به خدا بدم نه عوامل بیرونی خدا داره کارها رو انجام میده
دنبال آمپول نباش برای ثروتمند شدن باید تکامل طی بشه با حس عجله فقط احساست رو بد میکنی از مسیر لذت ببر
مثل همون فست فودی
دقیقا توی شغل ما که قالیشویی هست
ی بنده خدای کلی هزینه تبلیغات کرد یعنی ترکوند
من چون پارسال قانون رو میدونستم گفتم این داره غلط میره
و همینطور هم شد و به من گفتن و من فقط گفتم جاش درسته اون خودش خواسته تا تکاملت رو طی نکنی نمیشه باید آروم آروم بری جلو
به قول استاد باد نمیشی یهو بترکی
استاد جان گفتن مالک تلگرام واقعا نمونه ی انسان کامل برای احساس لیاقت هستن که آقا نمیخوام چون شغلم دوس دارم و نمیخوام به چیزی جز کارم فکر کنم عشق حال میکنم اما به چیزی نیاز ندارم میری کرایه میکنی خونه ماشین ویلا کشتی واقعا چقد عالی بود
این صحبت های استاد
چقد ایمانم قوی تر شد
و بیشتر بیام از مسیرم لذت ببرم عجله نکنم
خدایا فقط تورا میپرستم و فقط از تو یاری میجویم
در پناه حق شاد سالم سلامت و ثروتمند باشید
بازم تحسین میکنم مرضیه خانم عزیز رو افررررین
خدا بهشون طول عمر بده
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت اساتید بزرگ و عزیزم عاشقتونم
استاد عاشقتونم
من مسیرم خیلی درسته خیلی خیلی چون الان چند وقته هدایت میشم به روانشناسی ثروت 3 اما گفتم همین نیم ساعت پیش قبله اینکه شما این فایل رو بزارین گفتم ارمغان تکاملی برو جلو ارام ارام برو جلو از روانشناسی ثروت 1 شروع کن بعد 2 بعد 3
وااای خیلی خوشحالم این یه نشونه س برام که تو مسیر بی نهایت درستی هستم خدایاشکرت شکرت عاشقتم من استاد و مریم جون عاشقتونم من خیلی همه چی
روانشناسی ثروت 1 رو تهیه میکنم و ارام و تکاملی میرم جلو
خیلی دوستون دارم
باز این فایل رو گوش میدم و میام کامنت میزارم
چقد هم این عکس استاد بهشتی و فوق العاده و زیبا و جذاب هست عاشقتونم
فعلا
در پناه الله یکتا باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و تمام دوستان عزیزم در سایت استاد عباس منش.
مدت نسبتا زیادی هست که عضو سایت هستم و کمابیش مطالب سایت را پی گیری می کنم. باید اعتراف کنم که اوایل، جملات استاد برایم سنگین و غیرقابل هضم بود. مدت ها با خودم درگیر بودم و دائما به حرف های استاد فکر می کردم. دوره عزت نفس را تهیه کردم و با مرور مطالب و آگاهی های این دوره آرام آرام متوجه اصل قانون شدم و ذهنم باز شد. البته باید همیشه روی خودم کار کنم و آرامش داشته باشم و اجازه بدهم تا تکاملم طی بشه و به نتایج قابل قبول تری برسم.
من نماینده بیمه هستم و شکر خدا درآمدم بد نیست. ولی دوست دارم روز به روز پیشرفت کنم. در تعطیلات عید اهداف 1403 را مکتوب کردم. در اهداف کاری ام نوشتم که من به لطف خدای مهربان می تونم وارد مجموعه های صنعتی بشوم برای مذاکره بیمه هاشون. البته من سال قبل تجربه های بیمه های 50 میلیونی و 80 میلیونی را داشتم. ولی با افزایش احساس لیاقت و با درک قانون تکامل از خداوند خواستم به بیمه های بالای 100 میلیون هدایت بشوم و با آموزه های استاد و توجه به توانایی هایم این موضوع را در خودم باورپذیر کردم تا اینکه در فروردین یک قرارداد 155 میلیونی و در اردیبهشت هم یک قرارداد 124 میلیونی را به لطف خدای مهربان صادر کردم. این اتفاقات انگیزه ام را برای ادامه راه و عمل به قوانین بیشتر کرد. البته هنوز خیلی باید روی خودم و باورهام کار کنم تا قدم به قدم پیشرفت های بیشتری داشته باشم.
دوستان عزیز، با صبوری کردن، آرام بودن، درک توحیدی از قانون تکامل و هدایت شدن به مسیرهای زیبا می توان از زندگی لذت برد.
در پناه ایزد منان شاد و پیروز و ثروتمند باشید.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
بسیاری از افراد فکر می کنند عوامل بیرونی تاثیر بزرگی در کسب و کار آن ها دارد عوامل بیرونی مانند بیماری زندگی در کشور خاص جنسیت سن ….. افراد بهانه های زیادی برای عدم موفقیت دارند.هر بار که مسئله ای را در زندگی خود حل می کنیم و در شرایط به ظاهر سخت مسیر را ادامه می دهیم و نتایج خوب می گیریم ایمان ما بیشتر خواهد شد و اگر اتفاقی در آینده برای ما رخ دهد می توانیم به مسیر درست باز گردیم و گذشته ی خود را به یاد اوریم همان گونه که در گذشته خداوند ما را هدایت و مسیرها را برای ما آسان کرد اکنون هم می تواند همان کارها را برای ما انجام دهد و ترس نگرانی و نا امیدی نخواهیم داشت.
هر بار مسئله ای را حل می کنیم پیشرفت کرده قدمی رو به جلو بر می داریم نه تنها همان لحظه و زمان جوابگو است بلکه ایمان باور و اعتماد به نفسی می سازد که برای مسایلی که ممکن است در آینده به وجود بیاید ظرف ما بزرگتر شده و شخصیت قوی تری خواهیم داشت و به راحتی با یک مسئله ی کوچک زمین نخواهیم خورد.
در هر شرایطی اگر به خداوند ایمان و باور خوب داشته نترسیم و کنترل ذهن داشته باشیم و فکر نکنیم راهی نیست و امید داشته باشیم که همیشه راه هایی وجود دارد که به ما گفته خواهد شد و هدایت می شویم مسیر برای ما بسیار ساده پیش خواهد رفت در حالی که مسیر برای سایرین به سختی پیش می رود اینگونه نیست که اگر عوامل بیرونی مانند اوضاع کشور تغییر کند برای همه ی افراد شرایط نامناسب خواهد شد بارها و بارها الگوهایی را دیده ایم که افراد موفقیت ها و پیشرفت های زیادی را هنگام بحران و تضادها کسب کرده اند.
توجه به این نکته ضروری است :
رزق و روزی ما تنها در دستان خداوند است نه عوامل بیرونی
وقتی باور داشته باشیم که شرایط بیرونی برای ما تصمیم می گیرد ما شرک می ورزیم زمانی که باور داریم خداوند در همه حال می تواند به ما کمک کند و به هیچ وجه مهم نیست اوضاع کشور یا شرایط بیرونی چگونه است ما زندگی خود را خلق می کنیم خداوند زمین و آسمان ها را برای ما مسخر کرده برای اینکه بتوانیم زندگی خود را به شکل دلخواه رقم بزنیم قدرتی که خداوند به ما عطا کرده اما بسیاری از ما آگاهانه و نا آگاهانه قدرت را به دیگران و غیر خداوند می دهیم.
به جای این که بر روی ایمان و باور خود کار کنیم دیگران را مقصر می دانیم.زمانی که در مسیر درست هستیم و ذهن خود را کنترل می کنیم که نتیجه و نشانه ی آن احساس آرامش است در شرایطی که دیگران نگران افسرده و ناراحت هستند خداوند مسیر درست را به ما الهام خواهد کرد و ما با ایمان و شجاعت حرکت می کنیم و قدم برمی داریم زمانی که حرکت می کنیم می بینیم چقدر در آن زمان ایده ی عالی و نتیجه بخشی به ما الهام شده و ممکن است خداوند راه دیگری به ما الهام کند با توجه به شرایط وضعیت داشته ها و مداری که در آن قرار داریم خداوند ایده هایی را به ما الهام خواهد کرد به میزانی که شرایط تغییر کرده و باورهای ما بهتر شود خداوند ایده های متفاوتی را به ما الهام می کند.
اگر قانون مدارها را به درستی درک کنیم متوجه خواهیم شد که در هر مداری قرار داریم دسترسی به افراد ایده ها و شرایطی که هماهنگ با مدار ما باشد وجود دارد اگر در مدار فقر باشیم به ایده های ثروت ساز هدایت نخواهیم شد.زمانی که باورهای خود را بهبود می دهیم به تدریج شکل فکر کردن ما در مورد مسائل مادی و محدودیت ها تغییر خواهد کرد محدودیت ها ذهنی و غیر واقعی است ما در ذهن خود این محدودیت ها را ساخته ایم و باور داشته ایم که نمی توانیم ثروتمند شویم ثروتمند شدن بسیار سخت است ثروت ما را از خداوند دور می کند و انسانی نیست یا ثروتمند شدن را به عوامل بیرونی نسبت می دهیم.
محدودیت ها تنها در ذهن ما است اگر ذهن خود را به تدریج و آرام آرام تغییر دهیم شرایط ایده ها موقعیت ها و افراد تغییر خواهند کرد .
اگر در مدار فقر باشیم مشتریانی به سمت ما هدایت خواهند شد که همواره از ما تقاضای تخفیف خواهند داشت و خیلی سخت برای محصولات ما پول می پردازند اما زمانی که در مدار بالاتر می رویم مکان ما تغییر نمی کند اما به مشتریان بهتری هدایت خواهیم شد مشتریانی که نقدی و به صورت عمده خرید می کنند و نیاز به چانه زدن و قانع کردن آن ها نیست و متوجه خواهیم شد که اوضاع و شرایط به نفع ما تغییر کرده است.
دیدن الگوهای موفق باید باعث ایمان قوی تر کم شدن تردید و شک های ما شود و به این باور دست یابیم که همیشه راهی وجود دارد حتی در شرایطی که همه چیز به ظاهر ناجالب است همیشه راهی وجود دارد.
اگر داستان پیامبران را مطالعه کنیم خداوند همیشه در زمانی که اوضاع نامناسب و ناجالب بوده راه ها را باز کرده است.از داستان قوم موسی و بنی اسرائیل تا داستان حضرت نوح و پیامبر اسلام همیشه راه حل وجود داشته است.
به شرطی که باور و ایمان درستی داشته باشیم و ورودی های ذهنی خود را به شدت کنترل کنیم چه چیزهایی می شنویم ؟با چه کسانی صحبت می کنیم؟ ….
باید بتوانیم با همان امکانات و شرایط کنونی خود کسب و کار مان را آغاز کنیم کوچکترین امکانات خود را ببینیم و با داشتن باورهای درست ایمان و توکل قدم برداریم. تمام ما امکاناتی را در دسترس خود برای شروع کسب و کار داریم البته در صورتی که باورهای مناسب داشته باشیم اگر باورهای نامناسب داشته باشیم هرگز نمی توانیم با امکانات کنونی در دسترس آغاز کرده و همیشه به دنبال شرایط و امکانات بهتر یا بیشتر برای شروع کسب و کار خود هستیم .
بسیاری از افراد موفق از دست فروشی کار خود را شروع کرده اند اما بسیاری از افراد دوست دارند بدون رعایت قانون تکامل یک شبه به اهداف خود دست یابند که چنین چیزی امکان پذیر نیست و تنها توهمات ذهنی است که باعث عدم موفقیت می شود.تمام افراد موفق قانون تکامل را به درستی درک کرده و می دانند که ظرف ما یک شبه بزرگ نخواهد شد آرام آرام و به تدریج رشد خواهیم کرد به میزانی که بر روی باورهای خود کار کنیم نتایج بهتر خواهد شد.
زمانی که می خواهیم کسب و کار خود را آغاز کنیم از خود سوال کنیم با چه چیزی می توانیم شروع به کار کنیم که هم اکنون وجود دارد؟ زمانی که چنین باوری داشته باشیم به راه های آن هدایت خواهیم شد.به جای قرض کردن وام و شریک گرفتن با امکانات کنونی در دسترس خود شروع کنیم .
اگر این نکات را رعایت کنیم شاید در ابتدای کار روند کند و آرام باشد اما حرص و طمع نداشته قدم ها را برداشته عجله نمی کنیم و به تدریج رشد خواهیم کرد و درآمد مان بیشتر و بیشتر خواهد شد. موفقیت مالی تنها باید برای خودمان باشد نه گرفتن تایید و ثابت کردن خودمان به دیگران تنها برای داشتن زندگی بهتر و رسیدن به احساس خوب بیشتر است.
به اندازه ای که شخصیت ما قوی تر شود ثروتمندتر خواهیم شد.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام رب وهاب مالک جهانیان
سلام و صد سلام خدمت استاد زیبایی ها و خانم شایسته مهربان
و دوستان ارزشمند سایت
خدارو شکر که خبر تهیه شدن دوره جدید رو به ما دادین و همه سرمست و خوشحال که ان شالله بزودی یه مدار جدید بالا میرویم و ثروت و نعمت و سلامتی و هر چی چیز خوبه در یک مدار بالاتر منتطر ماست.
ممنونیم از شما استاد زیبایی ها
چقدر این فایل به موقع بود و خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که دیشب تا ساعت 4 صبح خوابم نبرد و تا همون 4 صبح در مکالمه ام با ربم از او خواستم نشونه ای به زودی به من نشون بده تا روشنگر راهم باشه.صبح که بیدار شدم همسر عزیزم گف بهروز بدو که فایل جدید اومده و گفتم اینم نشونه خداوند
اللهی الحمدالله که سریع الاجاب هستی و خواسته بنده ات رو کمتر از 4 یا 5 ساعت پاسخ میدی….
اللهی صد هزار مرتبه شکرت
در این بهار زیبا و بوی گل های یاس میخوام بنویسم که چقدر این فایل مخصوص حال حاضر من بود.
من معدنکارم و از زیر صفر از یک شهر دور افتاده شروع به کار کردم، با آژانس شروع کردم و از پولی که از آژانس میساختم رفتم جی پی اس خریدم و کارم رو شروع کردم و اونقدر ذوق و شوق داشتم که خدا میدونه.
خرد خرد تو کوه با مردم محلی افتادم دنبال پیدا کردن معدن و ثبت معدن و خداوند از همون اول معدندارم کرد در سن 22 سالگی اما چون با قوانین اشنا نبودم برای راه اندازی اون معادن شرک ورزیدم و نعمت خدادادی خداوند رو اومدم با بنده هاش شریک شدم و خوب مشخص بود نتیجه اش چی میشه و بعد 8 یا 9 سال دوندگی فقط به مبلغ کمی بسنده کردم وتونستم ازدواج کنم و زندگی تشکیل بدم.
بعد ازدواجم یه شب از خدا خواستم به من معدنی بده که صفر تا صدشو خودم بتونم انجام بدم و لازم نباشه با کسی مشارکت کنم و خودم و شرایط کنونی خودم جوابگوی کار باشه و از توانایی های خودم راه اندازیش کنم و ازش پول بسازم.
بصورت کاملا معجزه وار خداوند یه معدنی خیلی عالی با عیار و ذخیره عالی در مرکز کشور بهم داد و کارای ثبت و امور اداریش رو هم فرماندهی کرد و بصورت معجزه وار اون درخواست منو به عمل رسوند و من لحظه ای نبوده که شکر گذارش نباشم و اصلا دوستان و همکاران معدنیم باورشون نمیشه بشه تو این موقعیت از خود معدن داشت اما به لطف خدای بزرگ این معجزه برام رقم خورد.امور اداریش رو تا مرحله بهره برداری جلو بردم و در حال اخذ پروانه بهره برداریش هستم و در عین حال روی دوره های لیاقت و سلامتی و کشف قوانین و فایل های رایگان و دوره ثروت 1 در حال کار کردن هستم و این لیاقت رو داشتم که از سال 95 عضو سایت باشم و در این خانواده توحیدی و باصفا زندگی کنم.
چند وقته هست به یه تضاد خوردم و اونم همشون عوامل بیرونی بود و این چند وقته در حال کار روی توحید عملی هستم و باورهای توحیدی میسازم و با خداوند حرف میزنم و تنها میرم کوه و دشت و خلاصه خیلی هم صحبتی ها داریم با رب الارباب.
اینم بگم که من نهبندانی هستم که یه شهرستان دور افتاده تو خراسان جنوبی هست و بعدش مهاجرت کردم بیرجند مرکز استانمون و الان مهاجرت کردم مشهد مقدس و در حال زندگی با همسر زیبام هستم.
من برای راه اندازی معدن با یه کارخونه بزرگ تولیدی شیشه صحبت کردم و از بار معدنم بهشون دادم و توافقات اولیه هم انجام شد و از خدا یاری خواستم به محض شروع بهره برداری معدن با این کارخانجات کار کنم و پول بسازم.چندی پیش از کارخونه تماس گرفتن و گفتن باهام کار نمیکنن و باید بارم رو به قیمت خیلی ارزون بهشون بدم یا به قول خودشون منو گذاشتن تو اب نمک به قول خیلیا و فعلا باهام کار نمیکنند.
– خوب این معدن رو خدا در یک شب تابستانی دوسال پیش در اوج ناباوری بهم عطا کرد، نمیدونم تو سایت، معدنی داریم یا نه ولی اگه معدن کار تو سایت داریم میتونن درک کنن معدن ثبت کردن تو این موقعیت فقط یه معجزست و بس…
– معدن رو خدا داد
– ذخیره معدن رو خدا خلق کرده میلیون ها سال پیش
– عیار معدنم رو خداوند برام تنظیم کرده از قبل
– میلیون ها سال قبل تولدم خدا این معدن رو ساخته که یه روزی برسه به من
– امور اداری معدن و استعلامای این معدن رو خدا بصورت معجزه وار برام پیش برد و هفت خان رستم رو بساده ترین شکل ممکن پیش برد و تمامی استعلاما مثبت پیش رفت
– این که عیار و ذخیره معدن من جوابگوی یه سری نیازهای کارخانجات باشه رو خداوند برام از قبل اوکی کرده بوده
– این رشته کوهی که معدنم توش قرار گرفته یه کمربند کوهزایی هست که بهش کمربند گسل درونه یا کرمان-کاشمر میگن و طولش بالای 1000 کیلومتره اما معدن من از معدود معادنی هست که عیار عنصر آهن کانسنگ اونقدر پایین هست و میشه تو صنعت شیشه ازش بخوبی استفاده کرد…
و صد ها منطق دیگر که خداوند چگونه کار و زندگی خودشو رها کرده که منو معدندارم کنه و ثروت ها رو از بینهایت روش وارد زندگیم کنه
بعد من بیام بترسم از اینکه یه کارخونه گفته بارمو نمیخره؟!
یا حاضر نیست باهام کار کنه؟!
مگه زمانیکه همه عوامل بیرونی میگفتن غیر ممکنه، اول بشه معدنی ثبت کرد و دوم اینکه بشه معدن کاری کرد بدون پول اولیه ولی خداوند بر خلاف تمامی منطق عوامل بیرون برای من برنامه چید و کن فیکون کرد، خوب بی انصافی نیست بیام قدرت رو بدم به عوامل بیرونی؟!!!
با قوت این رد پا رو از خودم میذارم و میرم سراغ اخذ مجوز بهره برداریم و الباقی کار رو میسپرم به خداوند
این معدن چه راه اندازی بشه یا فروخته بشه بهر حال از بینهایت روش خداوند همونجوری که تا الان کاراشو پیش برده برام پیش میبره و از بینهایت روش خداوند میتونه ثروت وارد زندگیم کنه و من بنده اون هستم نه بنده عوامل بیرونی.
این فایل خیلی به موقع و نشونه ای بود از سمت ربم که بهم یادآوری کنه اگه یه زن تونسته تو شرایط افغانستان به این درجه از ثروت برسه با درک و باور عدم تاثیر عوامل بیرونی پس منم میتونم به این رشد برسم….
اللهی شکرت که جواب درخواستمو بهسرعت مثل همیشه دادی و اینقدر سریع الاجاب هستی
سپاسگزارم از استاد زیبایی ها و این فایل عالی و مریم عزیز….
سلام بر استاد و خانم شایسته و بچه های سایت و خدا رو صد هزار شکر که من در این مسیر هستم و استاد واقعا چقدر ملکتان زیباست و چقدر کیفیت ویدیو بالا و عالی است من هم با شما در پارادایس در کنار دریاچه قدم زدم و لذت بردم و خیلی خوشحالم که در این دنیا یک فردی داره بهشت رو تجربه میکنه و اینقدربا ذوق و شوق میخاد راه رو به ما نشون بده و استاد چقدر این کنترل ذهن سخت و سخت است و برای هر شرایطی ذهن نجوا داره لحظه ای نیست که بیکار باشه و حالا یک خانمی با این شرایط بیرونی و ذهن نجوا گر از خداوند یاری میخاد و خداوند هم اینطور قشنگ راهها رو براش باز میکنه و پاداش این یاری خواستن و کنترل ذهن رو چقدر عالی میده واقعا من خدا رو شکر میکنم که این تجربه ها ایجاد شده من خودم هم اومدم بر اساس علایقم یک کاری رو شروع کردم و این کار برای من بسیار لذت بخش هست و تمام قوانین ثروت رو تا جایی که یادم میاد توی این کار اجرا کردم و چون هنوز یک سال ونیم بیشتر نیست که این کار رو شروع کردم ترسهای من زیاد است ولی خداوند منو لحظه ای تنها نگذاشته است و سعی میکنم که خودم رو لایق این موفقیت ها و رشد ها بدونم البته نجوا ها خیلی زیاد است ولی سعی میکنم کنترل کنم ذهنم رو وکارم رو خیلی دوست دارم و کم کم گسترشش میدم و تا به حال درآمد خوبی برای من داشته است و چندین مسئله و تضاد هم در کارم برخورد کردم ولی سعی میکنم حل کنم و جلو برم و این فایل خیلی به من انگیزه و امید بیشتری ایجاد کرد که من کارم رو و کار کردن روی خودم رو با تمرکز بیشتر ادامه بدم و جلو برم خدا رو شکر میکنم و از شما و خانم شایسته عزیز هم تشکر میکنم که برای ما فایل آماده میکنید و ما رو به این جریان متصل نگه میدارید سپاسگزارم
به نام خدا
درود به استاد عزیزم، مریم جون و همه هم فرکانسی های نازنینم
وای دارم دیوونه میشم اینقدر خوشحالم
وقتی شنیدم ایشون از افغانستان مهاجرت کرده انگار یه چیزی درونم روشن شد…چون منم درحال مهاجرت هستم به لطف خدا و باورم خیلی قوی تر شد که منم میتونم به بهترین کشور های جهان مهاجرت کنم، و جهان منو به جایی که لیاقت شو داشته باشم میبره…
وای نمیدونید چقدر خوشحالم. هم بخاطر مهاجرت ایشون که از یکی از بدترین کشور های دنیا اومدن به کانادا که بنظرم من یکی از بهترین کشور هاست(چون داییم هم اونجاست و خیلی تعریف میکنه و خیلی خوشبخته خداروشکر اونجا)
اصلا نمیدونین امید توی دلم چقدر بیشتر شد…و ایمان…به اینکه منم میتونم!
و اینکه ایشون از کوچیکترین امکانات شروع کرده و کم کن رشد کرده و بزرگتر شده، درست مثل خودم که برای موسیقیم از مسابقات مدرسه شروع کردم و کم کم دارم میرم بالا…
خیلی خداروشکر میکنم که این فایل رو شنیدم چون دقیقا مناسب حال الآن من بود و باعث شد به قوانین ایمان بیشتری بیارم…اینکه از هرجا شروع کنی پیشرفت میکنی و جهان تورو جلو میبره، و اینکه به جایی میری که لیاقتش رو داشته باشی و مهم نیست چقدر کشور الآنت وضعش بد باشه تو همیشه میتونی به جای بهتری بری:)))))
در پناه خداوند مهربون باشیددد:)))))
خداقوت به شما و دیگر دوستان
استاد بارها فرمودند که باید از همین جایی که هستیم و همین شرایط آغاز کنیم ، و جهان و قوانین موجود در کائنات راهگشای ما میشوند ، فقط کافیه با ایمان و توحید عملی در جهت درست و مثبت حرکت نماییم ، از جمله قوانین که خیلی موثرند شکرگزاری لحظه به لحظه و درک فراوانی نعمت در اطرافمان هست ، الان یک مسیری را دارم طی میکنم و به خاطر نسیم زیبایی که میوزد و درختان بسیاری که موجود هستندسپاسگذارم و از این طریق احساس خوب بیشتری را تجربه میکنم، جالبه داستان این خانم که توانست کسب و کار کوچکی راه اندازی کندو مسیر رشد و تکاملی خود را طی نموده عالیه و برای افراد بسیاری دیگر رخ داده ، فقط مستلزم این است که شرایط خودمان را بپذیریم و لحظه به لحظه در جهت بهتر شدن و راه درست حرکت کنیم ، بارها تجربیاتی برایم بوجود آمد که کاملا مرا به چالش کشانده ، اما در هر بار با یک انرژی مثبت مضاعفی ادامه دادم و هر بار هم به آرامش و نعمت های بیشتر هدایت شدم ، موفقیت از درون ما شکل میگیرد ، و نه عوامل بیرونی تاثیر دارند و لاغیر ، فقط من تاثیرگذار هستم ، موفق و پیروز باشید
سلام مجدد خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی گل
مرضیه عزیزممم، خیلی برات خوشحالم بهت تبریک میگم بخاطر شجاعت و ایمانی که به خرج دادی و توی شرایط به ظاهر بد که همه میگن نمیشه تو انجامش دادی و الگوی مناسبی برای افرادی شدی که توو مدار شنیدن این حرفا باشن تا از تو ایده بگیرن و بهونه نیارن و کارشون رو شروع کنن، اصلا وقتی گفتی مهاجرت کردی به کانادا خداشاهده اشک توو چشام جمع شد و کلی تحسینت کردم و به بزرگی و عظمت خدا فک کردم… دمت گرم واقعا.
امیدوارم بهترین حس وحال رو در کشور زیبای کانادا هرروز و هرلحظه تجربه کنی و نتایج فوق العاده ت رو بشنویم و برات ایستاده دست بزنیم.
استاد واقعا صحبت های شما مثه دُر و گوهر در وجود من همیشه میشینه وهیچوقت تکراری نمیشه!
وقتی شما مثال زدید ازاینکه میشه بدون هیچ امکاناتی شروع کرد، اتفاقی که تقریبا یکی دوماهه برای من رخ داده رو دوس داشتم براتون تعریف کنم هم برای مرور قانون برای خودم، هم برای دوستان عزیز که کامنت رو میخونن.
قبل عید بود که به طور معجزه آسایی دوره ثروت 3 رو خدا بهم هدیه داد و با شنیدن آگاهی های اون دوره و صدالبته درمورد موضوع تمرکز که یک جلسه رو اختصاص دادید درمورد تمرکز در کار، باعث شد من به فکر این بیفتم که کار خودمو انجام بدم و برم توو دلش، این درصورتی بود که من داشتم یه جا کار میکردم وحقوق میگرفتم وکاملا امنیت مالی داشتم با آدمای فوق العاده داشتم کار میکردمو خلاصه همه چییی به شکل عالی ای خدا برای من رقم زده بود داشتم کار میکردم. تو اون شرایط که اینم توو پرانتز بگم من درمورد موضوع موردعلاقمم نمیدونستم ،همش شک داشتم از کاری که داشتم انجام میدادم اما بازم توسط هدایت خدا یه دوستی این شجاعت رو به دلم انداخت که برو انجامش بده تهش دوسش نداری و یه کار دیگه انجام میدی، من تصمیم گرفتم برم توو کار خودم. خب تا اینجا من فقط نیت کردم و رها کردم و دست خدا رو باز گذاشتم روز 16 فروردین من یه الگویی دیدم که این موضوع رو کاملا برام منطقی کرد که میشود بدون هیچی، آدم توو یه موقعیتی قرار بگیره که بتونه از یه سری نعمت ها استفاده کنه، حالا این الگو چی بود، یه دوستی از شهرستان اومده بود تک وتنها بیزینس خودشو راه انداخته بود و خونه نداشت وخدا یه شرایطی براش فراهم کرده بود که یکی از دوستاش خونه داشت اما استفاده ای نمیکرد و به این دوست عزیز گفته بود هروقت دوس داشتی میتونی بری و اونجا زندگی کنی… خب این دوستم اولش موذب بود اما من چون قبلا توو یه مطالعه ای الگو دیده بودم که یه سری کشور ها هستن که خونشون رو به یه سری افراد میدن که درنبودشون مراقب خونه باشن و بهشون حقوق هم پرداخت میکنن، خلاصه بااین الگو برای اون دوستمم منطقی کردم که بابا تو داری بهش لطف میکنی… خلاصه استاد وقتی اینو شنیدم گفتم عهههه پس میشود بدون هیچی این شرایط برات مهیا بشه، و باورتون نمیشه همون فرداش من داشتم فایل شمارو گوش میکردم که یهو یه حسی گفت برو آگهی دیوار رو ببین اولش ذهنم داشت مقاومت میکرد اما گفتم حالا ضرر نداره برم یه نگاه بندازم و بعد استاد باورتون نمیشه یه آگهی دیدم که یه نفر یه آموزشگاه نقاشی داره که با تمام امکانات میخواد در اختیار یه استاد قرار بده و مدیریتش کلا باخودش باشه… اصلا منو میگید داشتم دیوونه میشدم همونجا تماس گرفتمو همکاری ما شروع شد… استاد 10 ها ترس بود که توو وجودم بود، ترس اینکه بابا من تاحالا آموزش ندادم چطور بتونم از پسش بربیام… خلاصه با کلی ترس، البته صدای آرامشی که از قلبم میشنیدم که میگفت برو انجامش بده خیلی بلندتر بود و کلا این قضیه رو تونستم یه نشونه ببینم که این همون مسیری بود که خودم میخواستم و حالا پیش اومده تنها قدم من مونده که باید ایمانمو نشون بدم وبرم توو دلش، سخته آدم از امنیت شغلی و مالی ای که داشت بیاد استعفا بده و بیاد توو دل کاری که هیچی ازش نمیدونه وتاقبل ازاین حتی بهش شک هم داشته اما صدای قلبم بلندتر بود، غالب تر بود، البته اینا هم یجورایی با کمک دوره ی لیاقت درونم ایجاد شده بود که تونستم اینجا قدم بردارم چون قبلا پیشنهاد اینطوری داشتم اما خودمو لایق ندونستم وقبول نکردم اما این بار قدم برداشتم و گفتم من نمیدونم بقیه شو خدا بهم میگه و الان توو این آموزشگاه شروع به تدریس کردم وکاملا تمرکزم روی کارخودمه ودارم کلی درس یاد میگیرم…
این یکی از نتایج اخیر من بود که دوس داشتم برای خودم دوباره یادآوریش کنم… استاد چقد خوب میشه بتونم به تک تک حرفاتون عمل کنم خیلی دارم سعیمو میکنم، انشالله که خدا کمکم کنه و… بیام دوباره براتون از نتایج مالیم بنویسم اینبار… خداروصدهزارمرتبه شکر بخاطر وجود شما واین آگاهی های واقعا خالص…
مرسی که تااینجا همراهم بودین و کامنتمو خوندین.
دوستون دارم
فعلا خدانگهدار
به نام الله یکتا و مهربانم
سلام به استاد خوبم و خانم شایسته عزیز وهمه دوستان
استاد ازتون سپاسگزارم بخاطر این مطالب ارزشمند ک همیشه دراختیارمون میگذارین از خدا میخوام همیشه ب زندگیتون برکت و عشق فراوان بده
چقدر آگاهی های این دوره به من کمک کردو یاداور شد که تکامل خودم رو فراموش نکنم چقدر نیاز داشتم به این یاداوری و ممنونم از دوست خوبم مرضیه جان
امسال که تولید پوشاک خودم رو استارت زدم بعداز مدتی چون فروش زیاد نداشتم کمی استرس گرفتم و همچنین عجله برای خرید و تولید خیلی بیشتر داشتم و از طرفی دچار سردرگمی شدم که چی تولید کنم ک فروش بره با اینکه میدونستم رشد کردن توی هر کاری روند خودش رو داره اما نا خوداگاه میخاستم زودتر برسم ب اون نتیجه ای که میخام
خدارو هزاران بار شکر میکنم که همیشه هدایتم میکنه به بهترین راه .
من هم باید با درنظر گرفتن شرایطی که دارم توانایی که در حال حاضر دارم تجربه ای که تا الان کسب کردم منتظر نتیجه باشم نه زور زدن بیش از حد یا همون فشار دادن گاز و ترمز همزمان
طبق درکی که از تکامل پیدا کردم من الان بهترین نتیجه رو گرفتم و با تلاش نه چندان زیاد در زمینه فروش 20درصد محصولاتم رو توی یک ماه فروختم واین بهترین نتیجه گرفتن توی این زمانه مطمعنم که با تغییر باور هام و بهبودشون وبزرگتر کردن ظرف وجودی برای دریافت نعمت ب مرور زمان میتونم این درصد رو خیلی بالا ببرم
هیچ موفقیتی یک شبه به وجود نمیاد
مثل نتایجی ک قبلا گرفتم از رشد کسبو کارم با وجود مشکلاتی که سر راهم بود من تونستم نتیجه دلخواهم رو بگیرم از پس این کار هم برمیام
عاشقتونم در پناه الله یکتا همیشه شادو پیروز باشید