الگویی مناسب برای کسب و کار - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

764 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مونا سلمانی پور گفته:
    مدت عضویت: 1582 روز

    استاد خوب و قشنگم و مریم عزیزم سلام

    الهی قربون شکل ماهت برم قبل از هر حرفی چقدر دلم برای دیدن روی ماهتون تنگ شده بود ، استاد خوب و مهربونم فرشته زمینی من هدایتگر و راهنمای هر روزم که من روزانه به خاطر حضور شما توی زندگیم خداوند رو سپاسگزارم چقدر دلم برای صدای گرمتون و فایل جدید تنگ شده بود انقدر که دیگه شب‌ها خوابتون رو می‌دیدم چقدر خوشحال شدم از دیدن فایل جدید و چقدر مشتاقم تا بدونم دوره جدید چه دوره‌ای خواهد بود

    استاد عزیزم هر بار که فایلی از شما رو گوش میدم چقدر به اشتباهات گذشته خودم بیشتر و بیشتر آگاه می‌شم و حسرتی که توی دلم می‌شینه اینه که ای کاش خیلی سال‌ها پیش از این شما رو می‌شناختم و تو مدار شما قرار می‌گرفتم تا از این آگاهی‌ها بهره ببرم ، من چقدر ظلم کردم به خودم با مسیرهای اشتباهی که هر بار بیشتر و بیشتر رفتم

    استاد خوبم خداوند رو سپاسگزارم برای حضور شما توی زندگیم من یک ساله که متعهدانه و با جهادی اکبر روی آموزه‌هاتون کار می‌کنم و نگم که چقدر نتایج فرق کرده و فوق العاده شده من همه این‌ها رو مدیون خداوند و استاد عباس منشم هستم

    استاد عزیزم من روزانه 10 ساعت تمام، اینکه میگم 10 ساعت تمام واقعاً 10 ساعت تمام ،فایل ها رو گوش می‌دم تمام فایل‌هاتون رو چه فایل‌های دانلودی و چه فایل‌هایی رو که خریدم مرتباً گوش می‌دم می‌نویسم و با خودم تکرار می‌کنم و واقعا هر روز توی زندگی من معجزه رخ میده استاد عزیزم نمی‌گم از نتایجی که از دوره کشف قوانین و 12 قدم گرفتم چون دوست دارم براتون سند و مدرک بفرستم و با استناد صحبت کنم ، استاد عزیز و مهربونم ایمان دارم برای اینکه خداوند رو به ما شناسوندین ، توحید رو به ما یاد دادید قطعا بنده محبوب خداوند هستید همون بنده ای که خداوند بهش درود می‌فرسته

    در پناه خداوند شاد و سلامت و خوشحال باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    نازیلا مسلمی گفته:
    مدت عضویت: 1975 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان عزیزم

    چقدر دلتنگ تون بود استاد️️️️️️️️️️️

    اومدم از خودم بگم

    اول اینکه از شما استاد عزیز تشکر میکنم که به معنای واقعی به من کمک کردید دست بسیار محکم و قوی بودید از طرف پروردگارم

    صادقانه ازتون ممنونم️️️️

    استاد امروز دارم با نتایج حرف میزنم نه توهم

    با نتایج و دست پرکامنت میذارم

    جسارت کامنت گذاشتنو پیدا کردم چون خودمو پیدا

    کردم

    من نازیلا هستم دختری از بلوچستان

    استاد من فقط با عمل به و توجه و تفکر به فایلهای رایگانتون مسیرمو شناختم

    زمانیکه با شما شروع کردم شرایط مالیم افتضاح بود

    و کلی مشکلات داشتم

    استاد امروز که دارم می‌نویسم درآمد حدود سی میلیون در ماهه

    از شغلی که از هنر خودمه و علاقه

    باورتون میشه

    من تازه پنج ماهه شروع کردم

    و اینکه بحث درآمد نیست من به ثبات رسیدم

    میدونم چی می‌خوام و اینکه میدونم که تو کارم بسیار پیشرفت میکنم

    استاد جانم من حرفاتونو فهمیدم

    من از علاقه ام شروع کردم هنرمو با قیمتی که برای خودم ارزش قائلم ارائه میدم

    به ایده هام عمل میکنم

    خودمو باور دارم

    هر جا گیر کردم اومدم سایت تو عقل کل سرچ کردم جوابای سوالامو خوندم در موردشون فکر کردم عمل کردم

    استاد ازتون ممنونم شما واقعا عالی هستید

    اگر غیر از این باشه من نباید نتیجه می‌گرفتم

    سعی کردم شاگرد خوبی باشم

    انشالله باز با نتایج بزرگتر میام کامن میذارم

    دوستون دارم

    شاگردتون نازیلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    حسین دانش خواه گفته:
    مدت عضویت: 756 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    استاد همه چیز داره دقیقا طبق برنامه پیش میره چند هفته پیش نوشتم توی دوازده قدم که آخر همین ماه یعنی چند روز دیگه می‌خوام از کارم استفا

    بدم و برای خودم کار کنم ایده خاص و نابی هم ندارم اما یاد گرفتم که غریزه خودم رو دنبال کنم با خودم فکر کردم گفتم یه لاکپشت غریزه خودش رو دنبال می‌کنه و بهش گفته میشه چطور غذا پیدا کنه چطور جفت گیری کنه چطور تخم گذاری کنه کجا تخم بزاره چطور شنا کنه چطور در برابر دشمن از خودش محافظت کنه چطور مسیر خودش رو به سمت دریا پیدا کنه چه غذاهایی رو یا شکار هایی رو هدف بگیره بعد آمدم رفتم سر قرآن دیدم خدا بارها گفته ما سر نوشت هیچ قومی رو تغییر نمی‌دهیم مگر این که خودشون تغییر کنند بعد گفتم سرنوشت من چیه طبق تمام تجربیاتم و الگوهایی که دیدم و قرآن گفته و شما بیان کردی و طبق تاریخ سرنوشت من این هست که رشد کنم و باعث رشد جهان بشم بعد گفتم خب حالا که سرنوشت من این هست و تنها به نزد رب العامین برمی‌گردم پس بیام و غریزه خودم رو دنبال کنم حالا که من قراره بمیرم یه روزی و مرگ همه چیز رو کم رنگ می‌کنه پس بیام از قلبم پیروی کنم پس بیام قلبم رو هر لحظه فالو کنم بعد من هدایت میشم به جای درست کار درست آدم درست و همه چیز های درست …دیشب رفتم پیاده روی با خودم صحبت میکردم و داشتم به این انرژی که جهان رو آفریده میگفتم که من باید چکار کنم من می‌خوام مفید باشم تا 3ماه قبل من رولز رویس و بنتلی و پنت هوس میخواستم اما الان اینا الویت نیست الویت این هست که مفید باشم به گسترش جهانم کمک کنم این کاری هست که باید من انجامش بدم چون به قول قرآن همه چیز مایه آزمایش هست و بازگشت به سمت خداست تن خودم رو هم نمی‌برم پس حالا که داستان این هست بیام با قدرت بیشتری قلبمو پیروی کنم چون زمان داره میگذره من 25سالم شده مثلاً صد سالم که بخام عمر کنم 1چهارمش رفت مونده 3چهارم اونم مثل باد میگذره پس بیام و واقعا استفاده کنم از این عمر کوتاه بیام مفید باشمممممم…

    به لطف الله خیلی بهتر دارم استاد عمل میکنم به قانون عمل گرا شدم

    من انصافا از خودم راضی هستم میتونم خوب کنترل ذهن کنم و البته هنوز خیلی جای کار دارم ولی یه موضوعی رو دوستدارم بگم این هست که من خیلی عالی دارم روی موضوع عجله کار میکنم و خیلی موفق هم شدم و باعث شده بسیار بسیار بسیار بهتر بتونم ذهنم رو کنترل کنم .و می‌خوام به تمام دوستان بگم روی موضوع عجله خیلی سخت کار کنید باعث میشه خیلی بهتر افسار ذهنتون رو بگیرید در دست و باعث میشه مدت زمان بیشتری در احساس آرامش و آسایش باشید …

    و چقدر مرضیه خانم الگوی خوب و عالی هستن برای همه ما که امکان پذیر هست چرا امکان پذیر هست چون قوانین ثابت هست آنقدر ثابت که ما تونستیم آنقدر تکنولوژی خلق کنیم حالا که آنقدر قوانین ثابت هست حالا که آنقدر همه چیز ثبات داره چرا من حرکت نکنم و خلق نکنم از زمانی من مشرک نیستم که باور دارم صد در صد خالق زندگی خودم هستم و با تمام وجود شروع میکنم به خلق کردن یعنی آگاهانه جوری زندگی میکنم در تمامی شاخه ها که نتیجش بشه احساس خوب با چه باوری با این باور که احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و با این باور که انرژی های مشابه همو جذب میکنن و این قانون کیهانی هست با این باور که قوانین ثابت هست چطور میشه فهمید که قوانین ثابت هست از طبیعت از رفت و آمد شب و روز از باریدن باران از جاذبه یه خودکار رو تا صدسال دیگه پرتاب کنی بالا بر میگرده پایین پس قانون ثابته پس هیچ دلیل و بهانه ایی نیست که نمیشه یا هرچی نه میشود چرا میشود چون افراد توانستن این همه الگو یکیش مرضیه خانم یکیش سوندار پیچای یکیش مدیر عامل تلگرام مدیر عامل اوبر

    یکیش پسری که توی افغانستان یه ماشین ساخت به نام سیمرغ …فقط یا من خلق میکنم یا شرک و کفر میارم و می‌شینم سر جام و مستضعف میشم و خدا می فرماید توی قرآن که فرشتگان سوال میپرسن که وضع و حالتون چگونه بود میگن ما مستضعف بودیم بعد خدا چه جوابی میده میگه اینجا وضعیت خیلی بدتره

    پس الان که وقت هست هرکار واقعا میخوایم بکنیم رو انجام بدیم اینو به شخص خودم میگم اول از همه

    استاد عزیزم سپاس گذارم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    رضا گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    درود بر استاد عزیز و خانم شایسته

    دیروز کامنت نوشتم ولی ارسال نشد فکر کنم نتم قطع بود.

    کامنت خانم مرضیه رو من خونده بودم و حتی برای همسرم تعریف کردم و کلی ازش انرژی گرفتم و دیروز فایل جدید رو گوش دادم و دیدم مجدد همون کامنت رو استاد بررسی میکنند. این خودش نشانه ای شد برام تا با دقت بیستر و عمیقتر به فایل توجه کنم و دیدم پکیج کامل از روانشناسی ثروت ١ رو داره و برای خودم باورهای دوست خوبم خانم مرضیه رو مرور کردم و حتی تونستم ترمز ذهنی خودم رو در بیارم . توضیحات استاد بسیار عالی بود و نکات مهم کامنت خانم مرضیه رو برای ما کاملتر تشریح کردند.

    مدتی بصورت خیلی تمرکزی تر روی باورهای توحیدی کار میکنم و نتایج عالیی بهم داده و یاد گرفتم هرچه را که به من احساس بدی میده به خدا بسپرم چون از ذهن من فراتر هستش و من با ذهن محدودم که فقط بر اساس تجربه گذشته تصمیم میگیره نمیتونم اون موضوع رو حل کنم ، با سپردن مسائل اینچنینی به خدا و باور به هدایت خدا اکثر لحظات و روزها ارامش دارم و احساسم عالیه و نتایج پایدار هستش. راه رو که یاد بگیریم و قوانین رو درک کنیم چنان ارامشی در زندگی دارم که حد نداره.

    خداروشکر برای اشنایی من با استاد و اشنایی با قوانین جهان و درک ارام ارام قوانین.

    شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2843 روز

    به نام خداوند عظیم و بی انتها

    سلام به دو استادان عزیز و دوستان گرامی

    استاد عزیز شما مثل همیشه دنبال نکات مثبت و استخراج کردن نکات ریز و درشت اما طلایی در صحبتها و دیدگاه آدمهای موفق و حسابی هستید

    منم چندتا نکته طلایی و مرزهای باریک از صحبتهای شما و تجربه های خودمو اینجا میگم

    همیشه از خداوند هدایت میخوام که بتونم خودم عمل کننده باشم و با احساس قلبیم بیام اینجا کامنت بذارم

    یکی نکات طلایی در این فایل گفته میشه که اون بنده خدایی که شعبه های زیاد در آمریکا زده و میگه«من اقدام میکنم و تند تند میرم و سدها رو میشکنم میرم جلو»

    همین جمله خودش نشونه ای از مرزهای باریک بین عملکرد براساس باورهای درست یا صرفا فقط اقدام فیزیکی براساس باورهای نادرست و انگیزه های احمقانه

    متاسفانه یکی از برداشت های اشتباه ما که منم بارها ناآگاهانه ازش ضربه خوردم فکر میکنیم حرکت کردن و ایمان داشتن یعنی فقط حرکت فیزیکی و ظاهری اما مهمتراز اون اول باید ببینیم چه حد از قدرت درونی در وجود ما هست که بر اون اساس حرکت فیزیکی و عملکرد انجام بدیم و حالا منظورمم این نیست که دیگه صبرکنیم تا یه عمر بگذره تا درون ما شاید قوی بشه نععع بلکه ما با همون حد از نتایجی که میگیریم هرروز باید تلاش کنیم تا باورهامون رو بهبود ببخشیم و قوی تر کنیم

    آیا منطقه جغرافیایی در موفقیت موثره

    چندماه قبل یکی از همکارهام که هم شاگرد هم که بودیم در حرفه کاریم رفته کانادا پریشب براش ویس فرستادم گفتم راستی قرار بود اونجا باشگاه باز کنی چکار کردی؟گفت ببین سجاد اینجا این رشته خودمون رو زیاد پسند نمیکنن بیشتر دنبال فلان رشته ها هستند و…. بعد همون موقع استاد واقعا و عمیقا به یاد صحبتها و باورهای شما و اینجا افتادم که ببین وقتی کسی باورهای نادرست داشته باشه حتی اگر در بهترین کشور دنیا هم که بره بازم شرایط براش خوب نیست چونکه داره باورهاشو با خودش حمل میکنه

    و من دیگه هیچی بهش نگفتم فقط گفتم ای خدا واقعا اینکه میگن همه چی بستگی به باور داره و اصلا ربطی به شرایط کشوری،مشکلات و عوامل بیرونی نداره واقعا هم همینطوره چون وگرنه این دوست من الان باید در کانادا که دیگه با آمریکا تقریبا در یه سطحه اما بازم داره همیچین حرفا و شرایطی رو تجربه میکنه پس این به من ثابت میکنه که مهم فقط*

    باور

    باور

    باور

    چونکه مثل اینکه این قسمت بیشتر درمورد مرضیه عزیزه که دیگه در بدترین و سخت ترین کشور و شرایط ممکن تونسته فقط با ساختن باورهاش یه عالمه ثروت بسازه و اتفاقا مهاجرت کنه به همون کشوری که دوست من یکروز قبل بهانه آورده و میگه نمیشه

    مرضیه خانم عزیز واقعا بهت تبریک و خداقوت میگم دمت گرم که این حد از تعهد رو در خودت ایجاد کردی و تونستی در واقعیت موفقیت کسب کنی

    واقعا خداروشکر میکنم از اینکه بهترین خانواده دنیا رو دارم

    نکته طلایی بعدی

    مدیر تلگرام نرفته هواپیما،ماشین و…بگیره نه اینکه این چیزها بد باشه من خودم بشخصه این چیزهارو خیلی دوست دارم در زندگیم داشته باشم چونکه خیلی بهم احساس خوب و ثروتمندی میده اما مغز اصلی حرف مدیر تلگرام میگه برا کسی مثل من باعث حاشیه و حواس پرتی تمرکزم میشه پس من نمیخوام و نمیگیرم که به بقیه نشون بدم و بگم من چقدر آدم خفنی هستم

    شعاف نمیکنه

    واقعا همچین آدمهایی چقدر شخصیت های قوی و حسابی دارن که اصلا دنبال خودنمایی و تایید گرفتن از دیگران نیستند

    میگم ولی بازم این ویژگی همه آدمها نیست اما ایشون بخاطر نحوه انتخاب تفکرات و تمرکزی که داره براش اینجوری مناسب تره

    نکته طلایی بعدی

    مدیر تلگرام به مارک زاکربرگ سازنده فیسبوک که اینقدر موفق و مشهور در دنیاست اما میگه آقا چخبره که چندهزار نفر کارمند برا کار گرفتی منم کار منم‌ مثل کار تو و در همین رنج کاریست اما من نهایتا 50نفر کارمند بگیرم

    یعنی اینکه من نوعی در کار خودم اگه میبینم افراد حتی مشهور و موفق در دنیا هستند اما هزینه و کار برا خودشون سخت کردن اما من نپذیرم و نگم چونکه حالا اونا آدمهای معروف و موفق هستند پس حتما دیدگاهشون هم درسته نععع بلکه من میتونم با تکامل و ساخت باورهای درست خیلی راحت تر و کم هزینه تر از اونا نتیجه بگیرم و موفق بشم

    مثلا صدها نفر افراد که از شاگردهای قدیمی تر و با تجربه تر و پولدارتر از من که شاگردهای استاد خودم بودن و سالهاست در کشورهای مختلف دنیا زندگی میکنن اما از این رشته من هیچ نتیجه ای نگرفتن که هیچ بلکه رفتن سراغ کارهای دیگه

    من بجای اینکه به اونا نگاه کنم و بگم ببین حتی اونا هم نتونستند بلکه نگاه میکنم به همکارهایی که در همین کشور یا هرکشور دیگه نتیجه گرفتن نگاه میکنم یا اگر حتی کسی هم نتیجه بزرگی نگرفته باشه من بشم اولین نفر در این حوزه چونکه من منطق ساخت این باور دارم در شغل قبلی که حتی علاقه هم بهش نداشتم اما تونستم کلی نتایج خوب بسازم پس در این کار خودم که خیلی بیشتر و عظیم تر میتونم بسازم

    مثل همیشه از دوتا استادان عزیز و دوستان عزیزم ممنون و خداروشکر میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      مانلیا گفته:
      مدت عضویت: 1600 روز

      سلام سجاد عزیز

      چهههه قدر از کامنتت لذت بردم

      خیلی با دقت مسائل رو باز کردی

      اول از همه

      اون موضوع اول که ما به اندازه ی باوری که داریم باید حرکت کنیم نه اینکه جو زده بریم جلو درحالیکه واقعا اون باوره ساخته نشده تومون و یجورایی میگیم حالا بریم ببینیم چی میشه … من واسه خودم یه کثال میزنم توی این مورد همیشه

      میگم خیلی ها میگن عه حضرت ابراهیم با ایمان به خدا رفت توی اتیش و گلستان شد و هیچ اسیبی ندید … پس ما هم اینکارو کنیم بریم در دل اتش و ایمان داریم که خدا کمکمون میکنه … در حالیکه واقعا سیر تکاملی اون فرد نشون میده هیچ وقت از ایمان به خدا چیزی نفهمیده و فقط بدون باور داره اقدام فیزیکی میکنه … و نتیجه اش که میاد و اون افراد اسیب میبینن میگن عه پس خدا جواب نداد … واقعا خیلی نکته ی مهمیه که صرف انجام یک عمل فیزیکی نشون دهنده ی این نیست که باورش در ما وجود داره … چون اون افراد با ترس یا به قول خودت با انگیزه های توخالی و احمقانه با دنبال سریع نتیجه گرفتن دنبالشن نه اون باور و ایمان …

      اون داستانی که درباره ی دوستت تعریف کردی منو یاد خودم انداخت … گاهی وقتا ته ذهنم میبینم میاد بهم میگه اخه تو اون سبک هنری که دنبالشی طرفدار نداره تو این موقعیت جغرافیایی چطور میخای بهش برسی و … اما با کامنتتون باز بهم یاداوری شد که من فقط باید باور بسازم و اجازه بدم خدا منو هدایت کنه … مثال ازاده رو میزنم برای خودم که توی امریکا یه بیزنسی داشت که خیلی کم طرفدار بود اما اون بهترین خودشو ارائه داد و همیشه مشتری های خاص میومدن براش … ممکنه تعداد اون مشتری ها در کل کم باشه تو اون فرهنگ و کشور ولی ما روی باورامون خوب کار کنیم همونایی که طرفدارشن همه میان پیش ما هدایت میشن پیش ما … همونجور که برای استاد عباسمنش هم اتفاق افتاد … تعداد کسایی که مثل ما توی این حوضه علاقه مند باشن خییلی کمه شاید ما یک درصد جامعه هستیم … ولی همه ی ما یک درصد ها هدایت شدیم به سمت استاد و همین یک درصد چندین هزار نفره چرا ؟ چون جهان فراوانی هست حتی با نیم درصد جمعیت یک کشور یا یک فرهنگ یا یک مکان جغرافیایی خاص میشه به ثروت بی نهایت رسید چون فراوانی هست توی این دنیا … حتی در شغل های خاص هنرخای خاص اینقدر ادمها و افراد زیادی وجود دارن که عاشق همون هستن … فقط باور مارو میخواد که باور کنیم هدایت میشن سمتمون …

      یه باور دیگه ای که دارم سعی میکنم بسازم برای خودم اینه که اگه این شغل و این سبک خاص هنر من توانایی ثروت سازی بی نهایت رو نداشت پس اصلا خدا و جهان اجازه نمیداد عشق و علاقه اش و فکرش ایده اش به من خطور کنه …

      اگر مشتری های فراوان و هاص خودمو نداشتم نمیذاشت این راه رو ادامه بدم و استعداد و عشقش رو بهم نمیداد … حالا که داده حتما درش ثروت و فراوانی هست که داده … اگه تصویرش رو تو ذهنم گذاشته پس لاجرم مقدر شده از قبل و وعده ی ما اینک اندر منزل هست …

      این فقط باور مارو میخواد و تکرار الگوهایی مثل ازاده ، استاد عباسمنش و … که از کاری که به ظاهر خیلی پرطرفدار نیست تونستن ثروت فراوان بسازن … هی باید این الگو ها و این باور هارو تکرار کنیم همین .

      من دقیقا نمیدونم رشته ورزشیه شما چیه فقط میدونم رزمیه ولی برات کلی ارزوی موفقیت دارم پسر

      من خودم ژیمناستیک و پارکور رو دارم ادامه میدم به عنوان ورزش و عاشقشونم … عاشق نیم وارو ، عرب ، اسکلوپ ، تایتانی ، وارو ، نیم پشتک ، پشتک ، و حتی توماس ، ایرفلیر ، هد استند ، بالانس ، و …

      ایشالله توی این رشته خاص خودت در سطح جهانی ببینمت :)))

      از کامنتت کلی کیف کردم دمت گرم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2843 روز

        به نام خدا‌وند هدایت ها

        سلام به نگار خانم عزیزم خیلی ممنون از اینکه وقت گذاشتی برا خوندن کامنتم مدتها بود که ازت بیخبر بودم واقعا خیلی خوشحالم از حضور گرم و ارزشمندت

        این حرکتهای آکروباتی رو که اینجا گفتی بیشترشون رو من انجام میدم و رشته ورزشی من جیت کان دو سبک بروس لی هست و استادم امضاء کتاب و یه چمدون که اون زمان خود فرد بروس لی شخصا بعنوان یادگاری داده به استادم هنوز داره چونکه استادم استادش مستقیما پیش خود بروس لی در آمریکا اون زمان آموزش دیده و حتی بروس لی اسم استادمو اون موقع همراه با هدیه دادن اون یادگاری ها به زبان چینی نوشته و بهش یادگاری داده و من الان نماینده استان خودم کرمان و بقیه استان های جنوبی کشور در این رشته هستم اگه یه وقت خواستی جهت آشنایی با این رشته یا آشنایی بعنوان هم خانواده بودن این سایت باهام تماس بگیری تو گوگل سرچ کنی کتاب فراتر از ورزش کتاب من میاد بالا و از اون موسسه بنام ارشدان میتونی شماره تماس منو بگیری البته فکرکنم در همون گوگل هم شماره تماسم باشه

        واقعا خیلی خوشحال شدم از حضورت و خیلی خوشحال میشم هم با شما هم با هرکدوم از دوستان این سایت بصورت مستقیم ارتباط و ملاقات داشته باشم

        موفق و پیروز باشید و منم آرزوی موفقیتهای بیشتر شما رو در کار خودت دارم

        و فکر کنم شما هم مربی رقص یا موسیقی بودین البته درست یادم نیست

        در پناه خداوند مهربان باشی دوست عزیز.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 916 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمته خوبیها و زیباییها به نام خدای رزاق ووهابم

    سلام به استاد عزیز و مریم زیبا

    استاد چقدر قشنگ گفتین تو قسمت مقدمه که زمانی ما هدایت‌های خداوند رو دریافت میکنیم که‌ عوامل حواس پرتی رو از ذهنمون حذف کنیم

    وقتی هدایتهاشو متوجه میشی

    قلبت آرام میگیره عجله نمیکنی

    آرامش داری استرس نداری نگران نیستی و میبینی کارهات آسون و راحت داره انجام میشه بدون هیچ زور زدنی و اینها رو هر دفعه که با قلبت حسشون میکنی و مرحله رو رد میکنی ایمانت بالاتر میره قدرتشو بهتر از قبل میفهمی و قدم بعدی رو برمیداری و درخواست بعدی و بعدی و برات هی بدیهی میشه که آره میشه خدا قدرتشو داره من از پس هیچی بر نمیام اما او چقدر راحت انجام میده اگه من بخوام اون کار رو انجام می‌دادم سالها طول می‌کشید و شاید به درستی الان هم نبود و این خدایی ست که ما داریم

    که من به شخصه بعد از 48 سال شناختم باز هم الان دیر نیست الان که قدرت و بزرگی و توانایش رو شناختم و باورش کردم با پوست و خونم برام همه کارهامو مثل آب خوردن انجام میده فقط باید من ایمانمو حفظ کنم ذهنمو کنترل کنم

    تا هدایتهاشو دریافت کنم

    من که مغازه دارم باید تکامامو طی کنم یعنی‌ هر روز باید روی خودم و شخصیتم کار کنم برای رشد و تغییر دنبال آگاهی باشم و در این مسیر ایمانمو به خدا از دست ندم و بعد نتایج میاد الان هر روز درآمدم کسب و کارم مشتریهای رفتارم

    در همه جنبه ها داره بهترو بهتر میشه چون یاد گرفتم دست و پا نزنم به خواستم نچسبم به جای این کارهای پوچ بیام فایل گوش کنم و قوانین ثابت خداوند رو درک کنم و در زندگیم اجرا کنم سعی کن احساسمو خوب نگه دارم در تمام ساعات روز که این احساس خوب اتفاقات خوب رو رقم میزنه

    و منم اجرا میکنم تمامه تلاشم اینه هر روز کامنت بخونم کامنت بنویسم فایل گوش بدم نکات مهم رو یاداشت کنم و فقط و فقط روی خودم کار کنم و دارم به خواسته هام میرسم همانطور که چند ماه پیش رسیدم به بعضی هاشون

    همه به من بستگی داره

    استاد ممنونتم خداوند عمر باعرض بهتون بده که این آگاهی‌ها رو در اختیار ما میذارین متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    مجتبی رئيسي گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و تمام دوستان همفرکانس

    سپاسگزاری از خداوند مهربان بابت این فایل ارزشمند

    چقد پارادایس زیبا شده خدایا شکرت

    2 روز پیش داشتم از محل کار بر میگشتم رندمی فایلی را در ماشین پلی کردم که فایل 1 قدم چهارم از دوره دوازده قدم در مورد ثروت بود

    دیدم که چقدر هنوز باورهای مالی من جای کار داره (ذهن چموش همش دنبال انکار نتایج که تا الان گرفتم بود که رشد خاصی نکردی و ماشینتو عوض نکردی کار جدید برا نصب نداری و….)

    خیلی زود متوجه شدم و تغییر افکار دادم و گفتم خداوند حواسش به منم هست همونطور که مشتری از در غیب فرستاده قبلا دوباره هم می‌فرسته

    البته اینو بگم که مغازه من اصلا هیچ زمان باز نیست و تبدل شده به انبار کارم

    اما یک ساعت بعد از کنترل ذهن دیدم یه مشتری زنگ زد گفت منو بزار تو نوبت کارت برا 2 هفته دیگه مغزم صوت کشید و بغض کردم از این لطف خداوند که تغییر فکر چقدر زود جواب داد

    یادم میاد برا تکامل و شروع کارم چقدر تکاملی بود البته اون زمان با استاد آشنا نبودم

    با این حالی که کارمند بودم به مشکل مای خورده بودم و همش با خداوند سر جنگ داشتم

    یک شب که پول پوشاک دخترم را نداشتم بهرکسی زنگ زدم و بهم پول ندادن دلم شکست و یادم میاد چقدر خداوند عالی من را به شغل دومم هدایت کرد

    اولین ایده این بود که در برنامه دیوار یه پیام بزار که من نصاب سنگ آنتیک هستم (البته غرور کارمندی هم نمیز اشت)

    پیام را گذاشتم و 2 روز بعد یک نفر تماس گرفت و من چقدر خوشحال بودم ولی چند لحظه بعد دیدم که من ابزارهای لازم را ندارم که برم سر کار ایده رسید که از فلانی بگی برو بعد برا خودت بخر

    جای که استاد میگن از همون جای که هستی شروع کن حتی با دست خای با شرایط موجود

    به دوستم گفتم و ابزار را داد و من رفتم وچقدر عالی بود و چقدر خوشحال بودم

    که کارم را شروع کردم

    بعد از اون ابزار خریدم و چقدر هم تو کار حرفه‌ای شدم و چقدر درآمد کسب کردم

    و توی ساختمانهای که کار می‌کردم ایده شغل دیگری به ذهنم رسید و شدم mdf کار و باز هم با دست خالی شروع کردم ولی این دفعه با جرأت بیشتر و دوباره ادامه دادم الان با لطف خداوند متعال کلی مشتری دارم و درآمد عالی

    این جمله استاد که اصلا وام نگیرد و قرض نکیند شریک نداشته باشید را من رعایت کردم

    اون روزی که فایل گفتگو با دوستان صحبت های دوست عزیزمون رضا عطار روشن روی سایت گذاشته شد و من همون روز تصمیم گرفتم که وام، قرض، چک، و نقد کار کردن را بطور کامل انجام بدم در زندگیم و ظرف مدت 3 الی چهار ماه کلیه وام‌های قبلی را تسویه کردم و دسته چک هم پاره کردم و نقد کار کردن را شروع کردم ولی نجواهای ذهن هم بود ولی انجام دادم مقاومت کردم که دیگه قرضی کار نکنم

    مدتها بود که میخواستم از شغل دولتیم بیام بیرون اما ترس و نجوا بود و مقاومت‌های همسرم

    و دیروز صبح هم نشونه برا خداوند گذاشته بودم که از شغل دولتیم بیام بیرون و به لطف خداوند عصر نشونش اومد و امروز الطلوع دارم در خواست انصرافم را تقدیم میکنم و میدونم خداوند چه درهای جدیدی برام باز میکنه

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  8. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    از دیشب احساس کردم یه مقداری زندگیم داره یکنواخت میشه و چه خوب میشد که یه تنوع و فعالیت جدیدی پیدا میکردم تا بتونم سطح انرژی و حال خوبم رو همچنان بالا نگه دارم.

    امروز صبح که بیدار شدم و فهمیدم این فایل روی سایت قرار گرفته چیزی توی ذهنم جرقه خورد که آهان، این همونه.

    ممنونم از مریم‌جان عزیز و استادگرامی بابت این فایل ارزشمند با این آگاهی‌های ناب و به‌یادآورنده.

    چند نکته در این فایل برام جالب و قابل تامل بود که توی این کامنت بهشون اشاره میکنم:

    _ یک جایی از فایل، مرضیه‌جان اشاره کردند که «بخاطر تجربه‌های قبلی ایمانم بیشتر شده بود».

    این جمله من رو یاد زمانی انداخت که دوره ارزشمند «شیوه‌ی حل مسائل» رو کار میکردم.

    تو این دوره ما به خودمون یادآور می‌شدیم چه مسایلی رو تا بحال حل کردیم و برای حل مسائل جدید از اون نتایج الهام می‌گرفتیم.

    در واقع من که این تمرین رو انجام داده بودم با تمام سلول‌های بدنم تونستم این جمله و تجربه‌ی مرضیه عزیز رو درک کنم.

    وقتی نترس میشی و از قدم برداشتن نمیترسی، این شجاعت همه‌جا (مخصوصا توی موقعیت‌هایی که اصلا توقعش رو نداری) یک دفعه به یادت میاد و بهت گفته میشه ایمان داشته باش و این بار هم نترس.

    _ نکته دیگه که استاد اشاره فرمودند این بود که «باور داشته باش که رزق و روزی دست خداست نه دست عوامل بیرونی».

    این جمله با اینکه بسیار شنیده شده و از شدت زیادگفته‌شدن عادی شده برای هممون، ولی انگار من رو به خودم آورد.

    تا بحال تا این حد عمیق به این جمله دقت نکرده بودم و توی موقعیت‌های مختلف زندگی اون رو تطبیق نداده بودم.

    این رو وقتی فهمیدم که به یاد آوردم زمان‌هایی رو که ذهنم بهانه می‌گرفت.

    هربار که خواستم هرکاری انجام بدم ذهنم نجوا داد که: آخه مگه این کار نون و آب میشه؟

    و تهش خودم رو اینطور قانع میکردم که: لاقل ازش لذت که میبرم.

    ولی در اعماق وجودم این اضطراب وجود داشت که اگه نشد چی؟ اگه به نتیجه مالی نرسید چی؟

    و خب طبیعتاً بعد از مدتی رها میکردم اون فعالیت رو و احساس ناتوانی و عدم موفقیت آزارم میداد.

    بله ! روزی دست خداست. ما فقط باید سهم خودمون رو انجام بدیم.

    _ «کسی که ثروت بخواد، اون رو برای شوآف نمی‌خواد.»

    این جمله هم عجیب توجه من رو به خودش جلب کرد.

    مخصوصا این روزها که روی دوره‌ی احساس لیاقت کار میکنم، بسیار این جمله رو درک میکنم.

    حس مفیدبودن و ارزشمندی که قرار باشه با شوآف و تحسین و تایید دیگران به انسان دست بده، همش فیکه و اساسا انسان رو به بی‌ارزشی بیشتری می‌رسونه.

    هرقدر که بیشتر پیش میرم بیشتر به این نتیجه میرسم که دوره‌های سایت با هم همپوشانی دارند و هرکس میخواد به درک بهتری برسه بهتره که تمام تمرکز خودش رو بکار بگیره و از تمام سایت، از کلیت سایت استفاده کنه.

    و در پایان، کامنتم رو با این درخواست تموم میکنم:

    من مدتی هست که دلم میخواد درآمد شخصی داشته باشم.

    اساسا آدم خوش‌رو‌زی‌ای هستم و نعمت‌های زیادی به سمت من رو می‌آورند بدون اینکه من نگران تامین اونها باشم.

    اما زمان‌هایی هم وجود دارند که خودم خواسته‌ای دارم ولی چون درامد شخصی ندارم نه میتونم اون خواسته رو تهیه کنم و نه میتونم برای تهیه‌کردنش برنامه‌ریزی کنم حتی.

    سوالم اینه:

    چه کاری باید انجام بدم؟

    من حتی نمیدونم چه ایده‌ای دارم؟

    علایق خودم رو نمی‌شناسم و هیچ رویایی در زمینه شغل و درآمد برای خودم ندارم.

    تنها چیزهایی که می‌دونم اینه که:

    دوست دارم شغلی داشته باشم با حدود 4 ساعت کاری،

    بدون ارتباط مستقیم با افراد،

    به نوشتن و محتواهای نوشتاری هم بسیار میل دارم.

    لطفا راهنماییم کنید که چطور میتونم بفهمم که چکار باید بکنم؟

    از اینکه تا اینجای کامنت همراهم بودید سپاسگزارم.

    در پناه حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      بهاره صرام گفته:
      مدت عضویت: 1242 روز

      سلام نرگس جان عزیزم من نظر قشنگتو داخل سایت خوندم ، خیلی خوب و عالی و در ارامش کامل نوشته بودیش ، ولی در رابطه با اون سوالی که آخر کامنت نوشته بودی ،

      تو خودت قشنگ داری میگی به چی علاقه داری ، همه ما بالا پایین داریم همه یروز خوبیم یروز بدیم اینا رو بپذیر و آروم اروم برو جلو ،

      وقتی میگی به نوشتن علاقه داری ، پس هروز روی این مهارت کار کن ، هروز ازش فیلم ببین ، هروز بنویس ، هروز تمرین کن با توکل به خدا فقط و فقط سعی کن در ارامش باشی و روی مهارتت کار کنی همه چیز به وقت مناسب خودش درست میشه فقط صبر داشته باش و یادبگیر قشنگم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      رویا محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 1114 روز

      سلام نرگس عزیزم

      درخواستی که اخر کامنتت نوشتی دقیقا خواسته ی این مدت منه منم به یه راهی هدایت شدم ولی هنوز اقدامی نکردم که در اولین فرصت اقدام انجام میشه

      در مورد سوالت نمیدونم چرا یهویی به ذهنم رسید تو فضای مجازی مثل اینستا پیج داستان نویسی بزنی اخه قبلا ازین پیج ها دیده بودم که مثلا هر شب یه پارت میذاشتن و کلی هم مخاطب داشتن حالا نمیدونم این کار مورد علاقه و در جهت باورهای الانت باشه یا نه

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1979 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست …

    سلام ب استاد عزیز…خانم شایسته عزیزو بچه های عزیز….

    قبل از هر چیز تبریک میگم ب دوست عزیزمون که چنین باورهایی رو در خودش شکل داد و تونست نتایج زیبایی رقم بزنه …

    جنگیدنی درکارنیست لذت از مسیر هدف ماست جنگیدن برای ذهن خوداگاه تحلیلگر ماست …

    ما ادما با انکه بارها پاسخ اعتماد کردن ب خداوند رو ب خوبی تجربه کردیم و بارها دیدیدم …شنیدیم و لمسش کردیم اما باز ب خداوند اعتماد نمیکنیم و فقط در حد حرف هست وقتی پای عمل میرسه ایمان پرواز میکنه …

    چرا ؟ ….چون میترسیم …میترسیم اگه جواب نده چی ؟

    مثالهای زیادی داریم وقتی ب خداوند اعتماد کردیم کارها انقدر خوب پیش رفته که انگار چیزی شبیه ب معجزه رخ داده اما با این حال میترسیم دوباره بهش اعتماد کنیم

    اکثر انسانها میخوان همه چی رو با ذهن منطقی و استدلالی شون انجام بدن…اونا میخوان مسیر رو از اول تا اخر ببینن و بعد حرکت کنن در صورتیکه این اسمش ایمان نیست این اسمش باور نیست

    ایمان یعنی اینکه چیزی که با چشم نمیبینی اما درونت حسش میکنی …ب همین دلیل هست که همه افراد موفق نیستن گاهی اوقات با انکه میترسیم اما قدم برمیداریم و موفق هم میشیم این همان باوره…

    همه چی ب ذهن و باورهایی که داریم برمیگرده …اما گاهی اوقات انقدر شوق و ذوق برای انجام کاری زیاده که نیاز ب باور کردن نیست و اقدام میکنیم و وقتی جلو میریم اتفاقات یکی یکی ب نفع ما رقم میخوره ان وقت باور میکنیم

    ما در واقع چیزی که میبینیم رو باور نمیکنیم بلکه چیزی که باور میکنیم رو میبینیم …باور رو هم ما خودمون ایجادش میکنیم بنابراین ما خالق اتفاقات زندگی مون هستیم همه چی برمیگرده ب ذهن ….

    در حقیقت قدرت در دستان ذهن ناخوداگاه ماست ( باورها ) همان ذهنی که قدرت تشخیص واقعیت از خیال رو نداره و منفعلانه عمل میکنه

    بعنوان مثال موضوعی که تمام شده ولی بابتش نگرانی خودت خوب میدونی که اون موضوع برای ماهها پیش بوده یا پرونده اش بسته شده اما تو هروقت که یادش میفتی نگران میشی چرا ؟

    چرا از ذهن منطقی یا همون عقلت کمک نمیگیری برای اینکه بهش فکر نکنی ؟ پس چرا داری بهش فکر میکنی و احساست رو بد میکنی ؟

    موضوع اینجاست که ذهن منطقی و استدلالی تو در این مورد اصلا کاره ای نیست قدرت دست ناخوداگاه تو یا همان باورهای توست که کنترلش دست تو نیست تو فقط میتونی بسازیش ….

    عقل و منطق ما از یه کار ب این سادگی بر نمیاد بعد میخوای شمارو ب هدفتون برسونه ؟!

    نمیشه با ذهن منطقی بدنبال اهداف و خواسته ها بود در اینصورت فقط دست و پا زدن های بیهوده ست ….باید بسپاری ب نیروی برتر …یکی دیگه هست که داره کارها رو انجام میده این یک توهمه که خیال کنیم ما داریم کاهارو انجام میدیم

    عقل ومنطق ب این دلیل ب ما داده شده تا باهاش خواسته هامون رو انتخاب کنیم اما قدرت رسیدن ب خواسته هامون دست باورهامون یا همون ناخوداگاه ماست که با منطق ما کاری نداره ..

    ب همین دلیل هست از نظر افراد منطقی و استدلالی افرادی که خیلی موفق هستن قابل باور نیستن چون منطق اونا نمیتونه بپذیره

    همه چی ب ایمان …باور…و اعتماد ما ب خداوند ربط پیدا میکنه که جایگاه شکل گیری انها درون ذهن ناخوداگاه ماست

    ما انرا ایجاد میکنیم نمیتونیم هم ایمان داشته باشیم هم ترس درون مون باشه وقتی میگیم ایمان داریم یعنی تسلیم و رها هستیم یعنی حال مون خوبه ….اگه ب خداوند ایمان داریم باید شاد باشیم فارغ از اینکه در دینای بیرون چه میگذره …ایمان همیشه با شادی همراهه…نمیشه هم ایمان داشته باشیم هم بترسیم

    ایمان یعنی راه میانبر برای رسیدن ب خواسته ها از طریق ذهن

    ما هستیم که این باور را درونمون ایجاد میکنیم که میتوانیم ب هدفی که در زندگی داریم برسیم

    ما هستیم که این باور را درون مون ایجاد میکنیم که فردی ارزشمند هستیم ….فردی لایق هستیم فردی هستیم که لیاقت رسیدن ب خواسته هامون رو داریم

    چیزی از بیرون بدست نمیاد همه چی درونمون هست…. درون مون رو هم ما خودمون با باورهامون ایجاد میکنیم …

    وقتی حال مون خوبه تاکید میکنم داشتن حال خوب اکتسابیه ان وقت اقدام میکنیم …اقدام نتایج رو ب وجود میارن

    شما نمیتونید شوق و ذوق داشته باشین اما حرکت نکنین

    شما نمیتونین امید داشته باشید اما حرکت نکنید

    شما نمیتونین ایمان داشته باشد اشتیاق داشته باشین شوق و ذوق داشته باشین اما اقدام نکنین …

    همه چی ب ایمان …اعتماد بخداوند …امید و انگیزه و شوق وذوق ما برمیگرده

    نتایج شگفت انگیز زندگی شما در صورت داشتن واژه های بالا شکل خواهند گرفت بدون داشتن انها شما حتی یک قدم هم بر نمیدارید …

    در حالت های احساسی متفاوت نگاه ما ب زندگی تغییر میکنه اما این وظیفه ماست که ذهن رو کنترل کنیم و نگذاریم احساس بد مارو ناامید و متوقف کنه و از هدفی که انتخاب کردیم دور کنه ….

    بارها دیدیم افرادی خیلی از ما کوچیکتر و خیلی از ما کم تجربه تر اما نتایج مالی بهتری در زندگیشون گرفتن چون باورهای مالی بهتری در ذهنشون ایجاد کردن نه انکه زور بیشتری زده باشند

    همه چی ب ذهن و ذهنیت ما بر میگرده …

    ثروت و فقر …موفقیت و شکست همگی درون ذهن ما هستن و ب بیرون و شرایط بیرونی ارتباط ندارن واقعیت چیزیه که ما انرا خلق میکنیم چیزی ب اسم واقعیت وجود نداره ….

    واقعیت درون ذهن مون ساخته میشه البته ذهن ناخوداگاه یا همون ذهن احساسی ما …

    باید بدانیم که هر نگرش و ذهنیتی که داشته باشیم همان نیز برایمان اتفاق میفته…

    همه چی ب ذهنمان برمیگرده …ما با تنظیم ذهن خود میتونیم شاهد معجزات در زندگی مان باشیم

    امیدوارم از کنترل ذهن خوبی برخوردار باشیم

    تشکر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    محسن ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 2169 روز

    بنام خدا

    سلام استادعزیزم سلام مریم جان سلام بچه های نازنین

    فاطمه ربیعی هستم

    استاد چقدر دلتنگتون بودم واین تنها جاییه تنها سایتیه تنها برنامه اییه که اگه هرروز فایل بذارید نه تکراری میشه نه خسته کننده میشه نه هیچ چیزدیگه بلکه همه ما باذوق وشوق استقبال میکنیم وباعشق گوش میدیم وبالذت عمل میکنیم به این اگاهی ها ونتیجه میگیریم،استاد سپاسگزارم ازشما وازمریم جان..اینم بگم استاد چقدر خوشتیپ ترشدین چقدر زیباتر شدین چقدر اندامتون عالیه واین نشون میده که عمل میکنید به قانون سلامتی به صورت مستمر خدا به ماتوفیق بده که عمل کنیم ومتعهد بمونیم رو این دوره ها وقانون

    جالبش اینه که من چندروز پیش استارت روانشناسی ثروت 1 روزدم والان با این فایل مواجه شدم چیزعجیبی نیست چون جهان کارشو درست انجام میده واگه من به تک تک این گفته ها عمل کنم وقدم بردارم لاجرم موفق میشم درتمام جنبه ها این یک قانون است وقانون همیشه ثابت بوده وهست وخواهد بود

    مرضیه دوست عزیزمون چقد فوق العاده توضیح داده بودن که یک الگوی خیلی خیلی خوبی بودن تو کشوری که جنگ زده هست وبه جای نگرانی وترس واسترس میاد ذهنشو کنترل میکنه وخیلی ریلکس به الهاماتش عمل میکنه واقعا تو اون شرایط ایمان قوی ای میخواد من دوتا همکار افغانی دارم که البته متولد ایران هستن ولی هروقت بهشون میگم که میرین افغانستان وازاین حرفا میگن که به هیچ وجه اصلا وابدا کشور جنگ زده وبااون شرایط حتی بهش فکرهم نمیکنیم چه برسه که بریم اونجا.. میخوام بگم که عوامل بیرونی به ظاهرسخت رو اگه باور نکنیم که تاثیرگذاره روی کسب وکارمون اگه خودمون وخدای خودمون رو باور کنیم وباورامون رو تغییر بدیم همه چیز به نفع خودمون میشه وحتی تو اون شرایط پندمی که من یادمه شهرخودم چقد ازلحاظ اقتصادی ورشکست شد ولی این دوست عزیزمون کارشو شروع کرد جای تحسین داره واز چیزی که داشت بدون اینکه وام بگیره یاقرض کنه یاباکسی شریک بشه واین نشونه ی توحیدبودن و متکی به خود وخدای خود بودن ووقتی به خدا تکیه کنیم همه مسائل حل شده است ما مشکلی بزرگتر از جنگ و بیماری همه گیر که نداریم ولی ایمان داشتن وعمل کردن به الهامات نتایج رو به وجود میاره،اگه ما تواین شراط خوبی که هستیم اگه نخوایم تغییر کنیم واقعا مشکل از خودمونه من دارم این حرفا رو به خودم میزنم که بهونه نیارم ومنتظر هیچ کسی نباشم که بیاد کمکم کنه خودم باید خودمو نجات بدم توهرشرایطی وایمان داشته باشم که خدا هست ودستانش بی نهایته تو جلسه یک قدم شش استاد میگه که اگه این نیرو(خدا) روبیاریم توی کار اصلا محدودیتی نداریم وازبی نهایت طریق مارو هدایت میکنه

    استاد ومریم جان خیلی دوستتون دارم عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: