داستان شگفت‌انگیزِ تحقق یک آرزو - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

644 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صفا فاضل گفته:
    مدت عضویت: 4014 روز

    سلام برهمه ی شما خوبان

    ممنونم آقای عباس منش عزیز

    درست در زمانی که، چیزی رو که بهش نیاز دارم میشنوم واین ایمان من بیشتر بیشتر میکنه

    ممنونم که چنین فایل های را آماده می کنید تاقدرت ها وتوانایی هایمان رابه ما یاد آوری کنید ودر این مسیر نور امید را در قلب هایمان پر فروغ تر می کنید

    ایمان دارم همه ما دوستان به سمت اهداف وخواسته هامون حرکت می کنیم ولی ناامیدی ونداشتن باور واقعی یه جاهایی باعث شده از ادامه دادن مسیر صرفنظر کنیم یا جاهایی با تردید ادامه بدیم .

    خواستم خواهشی از شما بکنم که مارو بیشتر راهنمایی کنید در رابطه با زمانهایی که نا امیدی سمتتان می آمد عملا چکار میکردید مخصوصا زمان هایی که بازخوردهای خوبی نمی گرفتید، چطور ایمانتون حفظ میکردید با اینکه یک عباس منشی در کنار شما نبود.

    شما الگوی من در این مسیر هستید وهمیشه وهر لحظه سپاسگذارخداوندم بخاطر حضور شما در زندگیم

    ممنون از نگاه زیبایتان که نگاه مارو زیباترکرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3357 روز

      سلام

      دقیقا همین طوره الگوی من هم استاد هستند

      خدایا شکرت

      الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراهِ وَالْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (اعراف: 157)؛ همان کسانی که از این فرستاده، پیامبر درس نخوانده- که [نام‏] او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته می‏یابند- پیروی می‏کنند [همان پیامبری که‏] آنان را به نیکی فرمان می‏دهد، و از بدی باز می‏دارد، و برای آنان چیزهای پاکیزه را حلال و چیزهای ناپاک را بر ایشان حرام می‏گرداند، و از [دوش‏] آنان قید و بندهایی را که بر ایشان بوده است برمی‏دارد. پس کسانی که به او ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نوری را که با او فرود آمده است پیروی کردند، آنان همان رستگاران‌اند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ابوالفضل گفته:
    مدت عضویت: 3460 روز

    یکی از خصوصیات افراد موفق مثل شما چشیدن سختی های زیاد و پر فراز و نشیب زندگی هستش که خیلی ها باشنیدن

    داستان زندگی این افراد رو به سوی موفقیت میروند

    اقای عباش منش من میدوندم قطعا شما هم در زندگی سختی های خودتون رو کشیدین لطفا با فایلی از زندگی خودتون بگین

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    نیلوفر ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2372 روز

    سلام خانواده عزیزم

    ویک سلام جداگانه به استاد بزرگوارم و خانم نازنین مهربان شایسته جان عزیز

    در قدم اول خداوند را سپاس گزارم که مرا با شما عزیزانم معرفی کرد و

    در رابطه به حرف های استاد میخواهم یاد اور شوم واقعین هم زمانی یک خواسته که به دل و ذهنتان راه بافت حتمن دنبال کنید چون خداوند توانایی انجام آن خواسته یا آرزو را به سما عطا کرده است

    من در مورد تجربه شخصی خودم میخواهم بگویم زمانی که من نو جوان بودم انزمان در سرزمین مادریم افغانستان زندگی را بشر میبردم شرایط زندگی هم از هر لحاظ عالی بود پدر عزیزم بهترین شرایط برای ما مهیا کرده بود تمام امکانات رفاهی مالی

    اما من خیلی دوست داشتم امریکا یا اروپا بیایم

    با وجودی که زندگی خوب و عالی از هر لحاظ داشتیم

    دیدن فلم های هندی و امریکایی سرم تاثیرات خود داشت و تا هنوز هم تا حدی دارد

    ولی حالا نهایت کوشش کنترول ذهن خود می‌کنم

    من نا خودآگاه به دشواری مشکلات و رسیدن به عشق بعد از تلاش و دیدن مشکلات و سفر کردن از راه قاچاق و خلاصه به درد مشکلات علاقه داشتم و از زندگی که داشتیم خوش بودم اما به نظرم افراد مشکلات میدیدن محبوب خداوند بودن

    من هم میخواستم اروپا بیایم اما فامیلم نمی خواستن چون شرایط زندگی خوب بود

    و همیشه آتش عشق مهاجرت در وجودم بود

    اما با باور های نامناسب امان زمان بود که برادرم دانمارک آمد

    چند مدتی گذشت

    پدرم را از دست دادیم

    بعد فامیل همه تصمیم گرفتن که اروپا بیاین

    تمام مسایل مهاجرت خودم و فامیلم قانونی و رسمی پیش گرفت برادرم

    اما در همان زمان من همیشه میگفتم که کار من قانونی نمیشه من قاچاقی می‌روم

    خداوند شاید است که همه فامیلم را دولت دانمارک ویزه دادن به جز از من

    ‌و فامیلم خیلی راحت آمد با امکانات خوب

    اما من نتیجه باور خودم گرفتم من از راه قاچاق آمدم اول ایران بعد ترکیه یونان مقدونیه سربستان کرواسی اسلوانیا ایتریش جرمنی دانمارک البته شاید نام کشورهارا پس و پیش گرفته باشم همه این کشور ها را سفر کرده با خویشاوندها که همسفرم بودن آمدم

    من هم بخواسته هم رسیدم اما با نتایج باور های خودم

    اینجا هم که آمدم تا با خانواده هم یکجاشدم مشکلات دیدم و تا قبول شدم

    در انزمان باورها و نتایج باورها را نمی دانستم

    اما دوستل قبل با سایت استاد معرفی شدم از یک طریق

    بدلیل فعالیت درسایت نداشتم اما انزمان بود که باور ها و نتایج باور هارا جدی گرفتم گاهی هم تنبلی میکردم

    حالا تعهد کردیم باخودم اهدافم و روی ذهنم کنترول داشته باشم

    خدارا شکر که روابطم خوب شد با فامیلم

    و با یک مرد مهربان دوست داشتند نامزد شدم وخوشحال هستم

    قبول شدم خانه به خود گرفتم و حالا درس میخوانم

    خداوند سپاس گزارم که با سایت عباس منش معرفی کرد

    اما من از سفرم روابطم و زندگیم تجربه حاصل کردم واقعین باورها تاثیرات خود دارند و سرنوشت مارا میسازند

    و حالا روی اهداف نویسندگی ام کار می‌کنم چون عاشق نوشتن هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2480 روز

    سلام به همه اعضای خونواده خودم و استاد عزیز و تشکر فراوان از خانوم شایسته و تمام بچهایه دوست داشتنی کادر فنیه سایت به خاطر تمام زحماتشون،

    الان خودمو که نگاه میکنم و میبینم چقدر پیشرفت داشتم و هرگز در طول مسیر ناامید نشدم و دلیلش اینکه صبور بودن از قبل یاد داشتم، استاد میگفت بزارین اتفاقات خودش آروم آروم به وجود بیاد و اصلا عجله نکنین بزارین دوره تکامل طی بشه، سه ماه شیش ماه بهش وقت دادم و الان اثلا پشیمون نیستم، خیلیم راضیم و سپاس گذارم از استاد بخاطر تمام آگاهی هایی که به اشتراک گذاشته، دست خدا خدا حفظت کنه، ۴،۵ ماه بیشتر نیست هم فرکانستون شدم ولی خیلی رو باورام کار کردم و همین که سه برابر کردن درآمد تو سفر شروع کردم و تعهدمو نوشتم دقیقا از فرداش اتقاقات شروع شد و من فقط تحسین میکردم و هنوزم که ادامه داره خدارو شکر و همون طور که استاد میگفت از ساده ترین راه ها من در آمدم شده سه برابر و بلکه بیشتر و همش بر میگرده به اینکه من از قبل باورهایه مناصب تو ذهنم کاشتم و دوره تکاملمو طی کردم و الان به این نتیجه ها دست پیدا کردم که هیچ ربطی به قبلا ندارم، و اینکه دوره تکامل تمومی نداره واس همیشه رویه خودمون کار کنیم، ما میتونیم از اینی که الان هستیمم بهتر بشیم، ما باید بهترین اون روز خودمون ارائه بدیم نه بهترین دیروزمونو، نباید بزاریم از چیزی سیر بشیم، هر روز باید به دنبال تجربه هایه جدید بگردیم، به کم نباید قانع شد چون دنیا سرشار از شرایط متفاوت، میشه هر روز یه تجربه متفاوت داشت و اینجوری میشه زندگی واقعی تجربه کرد،

    دیگه آرزوهام دور از دسترس نیست، دیگه غیره واقعی نیستن برام، تجسمشون بهم احساس خیلی خوبی میده، همیشه امیدوارم میگم اگه فلانی تونسته من میتونم، اطمینان داشتن به خدا مهم ترین بخش کاره منم خیلی خوب بخشو درک کردم، من پیش میرم چون امیدوارم کم نمیارم اگه به مشکلی بر بخورم میدونم اون مشکل واسه این اومده که مسیر برام واضحتر بشه، بدونم چیو دقیقا میخوام و به کجا میخوام برم، انشاا… که همه ما بتونیم هر روز به درک بیشتری از خدا برسیم الهی آمین،

    در پناه رب یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2626 روز

    سفرنامه روز سی و ششم

    1397122

    امروز با خواندن مقاله و راهکار خانم شایسته ومثالشون در مورد دوچرخه سواری این آگاهی را کسب کردم که امروز من هم سعی بر این داشتم که طوقه همون دوچرخه را خودم پره بندی کنم تا خودم علاوه بر وجود مونتاژکار و تعمیرکارم بر کارم و حرفه ام مسلط تر باشم و عمل پره بندی چرخ این دوچرخه را تا ته رفتم خیلی هم دقیق انجام دادم ولی بخاطر عدم تسلط به کارم و نبود راهنمای عملی برای آن و عدم شناخت انواع سیم پره ها، متوجه شدم که پره ها بر دو نوع هستند و کوتاه و بلند دارند و اگر کوتاه باشند باید از فرمول 3 درمیان 9 درمیان استفاده کرد و اگر سیم پره بلند باشد باید از فرمول 6 درمیان و 9 درمیان استفاده کرد که من بخاطر عدم آگاهی از قوانینش پره کوتاه با قانون 6 درمیان 9 درمیان استفاده کردم که حالا مجبورم کل چرخ را از اول باز کنم و از دوباره پره بندی کنم درواقع این خطا تضاد مشکل یا در عمل های انسانی بعضیا گناه اش می نامند نبود من راه درستش را نمی یافتم، اگر این اشتباه نبود من حرفه ای تر نمی شدم و در موقع من دارم قانون تکامل را در این بعد کوچک مشاهده کردم و باز با یافتن قوانین درست پیش میروم حالا استاد و خانم شایسته دارن برای ما راهنما میشن تا کمتر وقتمون گرفته بشه و سریعتر موفق تر حرفه ای تر و آگاه تر شویم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    Mahdi گفته:
    مدت عضویت: 543 روز

    سلام به دوستان هم فرکانسی و استاد بی نظیر و باکمالات خودم

    روزها پیش تصمیمی گرفتم مبنی بر اینکه هروقت نجواهای ذهنم شروع شد بلافاصله از روشی که استاد تو فایل های قبلی فرموده بودن استفاده کنم و بجای اینکه بیام با ذهنم بجنگم، اون رو با ورودی های قدرتمند کننده و مثبت پر کنم و این کار رو با گوش دادن فایل های توحیدی استاد و نوشتن کامنت و صحبت کردن با خودم انجام میدادم.

    اما مدتی بود که کمی سهل انگار شده بودم، انگار تاثیرات مثبت اون اقدام‌ها باعث شده بود یادم بره چرا و چطور شده که الان حالم خیلی خوبه و ادامه نمیدادم این تمرین ها رو.

    امروز حدود ساعت 3 بامداد بود بخاطر تکمیل کاری که برای انجامش متعهد شده بودم(تعهد نسبت به خودم) بیدار بودم بخاطر ددلاین زمانیش، بعد اتمامش وقتی که سرم رو بالشت گذاشتم به یکباره الهامی بهم شد که مهدی تو حتی نسبت به خودت متعهد نیستی چطور انتظار داری به آرزوهایی که الان چند صفحه دربارش نوشتی برسی؟ و ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر شد و این مثل زنگ خطری تو سرم بود که ببین داری از مسیر دور میشی، داری دوباره روی غیر خدا حساب میکنی و در اون لحظه بخاطر حس لطافتی که بهم دست داد فقط و فقط خداروشکر میکردم که چقدر من رو دوست داره و همواره درحال هدایت من و تذکر دادن به من از راه های مختلفه

    این فایل استاد هم مثل صدها فایل دیگرشون بی نظیر و پر از آگاهی و امید بود برام، امیدی که بهم میگه هیچ آرزو و رویایی که به دلت میوفته بی دلیل نیست، امیدی که بهم میگه رب العالمین به مخلوقش توانایی عظیمی در خلق خواسته هاش داده، امیدی که عملگرایی من رو روز به روز بیشتر میکنه.

    خدایا امروز من احساس تقرب و ارتباط عمیق تری نسبت بهت دارم. امروز وجود من و احساس من خیلی بیشتر از دیروزم رنگ و بوی الهی گرفته. امروز قدر زمان خودم، انرژی خودم و توانایی هایی که بهم دادی رو بیشتر میدونم. امروز من رهاتر از دیروزم رها از هرچه خواسته، رها از هرچه تقلا، امروز بیشتر تسلیم درگاه باشکوه رب العالمین هستم.

    بی نهایت دوستت دارم خدای بی همتا و قدرتمند من.

    از استاد نازنینم و خانم شایسته محترم بسیار سپاسگزارم که چنین جریان آگاهی و سفر بی نظیری رو تدارک دیدن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    رضا قربانی گفته:
    مدت عضویت: 3636 روز

    استاد عباس منش عزیز

    یک انسان چقدر میتونه بخشنده باشه و به دیگران فکر کنه که هرچه به ذهنش میرسه و با زحمت بدست آورده در اختیار دوستان و همفکرانش قرار بده. خواندن مطالب شما انرزی عجیبی به من میده تا به رویاهام فکر کنم.

    شما بی نظیرید.

    با تجدید احترام رضا قربانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    محمدحسین حاتمیه گفته:
    مدت عضویت: 3909 روز

    بگذار کلیشه ای نگم

    حرف هات بوی خوبی داره. بوی عرق سکنجه بین، بوی نم کوچه های آب زده مامان، حس انتظار قشنگ نشتن روی سکوی کنار در منتظر بابا، بوی گل محمدی لای کتاب های قدیمی، حس خوابیدن روی بالاپشتبوم زیر نور مهتاب، بوی عطر چادر گل گلی مادربزرگ، خنکی هندونه سرخ سرخ توی حوض آبی خونه پدربزرگ…زنده باشی. <3 <3 <3

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    مهری حیدرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2704 روز

    سلام به استاد گرانقدرم

    سلام به خانم شایسته گرامی

    سلام به دوستان پر تلاشم

    ((خداوند، قبل از شکل دادن آن آرزو در دل‌مان‌، امکان و توانایی به تحقق رساندنش را به ما می‌بخشد)).””توضیحات استاد””.

    روز سی و ششم سفر

    همیشه و هر روز از زمان آشنایی با آموزه ها،

    – اول سپاسگزاری برای داشته هایم بر هر کاری مقدم است.

    دوم- باورهای همسو با اهدافم( خواسته ها) را تکرار و تکرار می کنم

    سوم – به خواسته هایم فکر می کنم (تمرکز و تجسم ).

    چهارم – جمله ی ((خداوند، قبل از شکل دادن آن آرزو در دل‌مان‌، امکان و توانایی به تحقق رساندنش را به ما می‌بخشد))را با خودم تکرار می کنم

    پنجم- به خودم یادآوری می کنم که طی شدن تکامل ام ، قوّت گرفتن فرکانس هایم که تازه رشد کرده ، حرف اول را می زند.هنوز ریشه ها آنقدر جان نگرفته که ساقه و برگ و دانه و گل هایش قابل دیدن باشد. استاد در همین فایل می گوید :

    “” بعد از چند سال عاقبت خواسته هایم شکل گرفتند””

    پس با آرامش و دلی قُرص و محکم از مسیر لذت می برم و منتظر دیدن جوانه می مانم.

    نشانه های هر چند کوچک خود را نشان می دهند تا دلم گرم شود و زیر لب می گویم :

    ” قوانین بدون تغییر عمل می کنند ” نتیجه ی فرکانس های خوب = اتفاقات همسو با خواسته ، (حتی اگر تضادی رخ دهد برای قوی شدن من در قدم های بعدی ام می باشد).همان طور که صاحب کمپانی لگو بدون به عقب نگاه کردن ، حرکت رو به جلویش را ادامه داد ، ما هم با مرور این الگو ها به مقصد می رسیم . اگر خواسته ای و هدفی در دل ما جوانه می زند ، قبل از آن لیاقت و توانایی به ظهور رساندنش را به ما داده است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: