داستان شگفت‌انگیزِ تحقق یک آرزو - صفحه 51

644 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Mmir- گفته:
    مدت عضویت: 457 روز

    باسلام خدمت استاد و دوستان عزیزم

    استاد موضوع فایل تحقق یک آرزو

    ما به اندازع افکار و باورهامون بزرگیم و به همون اندازه پیش میریم که باخداوند به هماهنگی بیشتری برسیم درواقع این ماییم که باید به خداوند بگیم که ازش چی میخوایم خدابیشتراز ماها میخاد که به آرزوهامون برسیم

    چون اینطوری جهانش شکل میگیره و بعدمابه خواسته هامون میرسیم

    استاد مابه اندازه امید رویاها و ارزوهامون شکل گرفتیم واین خواسته ها از قبل بودن فقط باید باهاش هماهنگ بشیم تاتو مسیرش قراربگیریم

    من به خودم تعهد میدم که تواین مسیر الهی گام بردارم و ثابت قدم ترباشم

    بدرود دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1692 روز

    بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر

    درود و عشق به استادِ جان و خانم شایسته عزیز و دوستان بینظیرم

    الله جاری سازد کلامم را

    • هیچ هدفی اونقدر بزرگ نیست مه نتونیم بهش برسیم

    • هر آرزو و خواسته ای مه خدا به قلب ما میده، قطعا میدونسته که توانایی و پتانسیل رسیدن به اون خواسترو داریم

    • افراد موفق، نه تافته جدا بافتن، نه خونشون از ما رنگی تره، نه باهوشترن، نه از پدر مادر و خانواده پولداری بودن، نه ایده و یا ویژگی منحصر بفردی دارن

    بلکه فقط توانستند خودشون رو باور کنن، تونستن بفهمن گ خالقن، مه قدرتمندن، ایمان داشتن…

    • اگر ما هم خودمون و خدای خودمون رو باور کنیم صد در صد از افراد موفق دنیا برتر ک سرتر خواهیم شد،چرا؟

    چون اون ها عباسمنش نداشتن، چون اون ها باید خودشون تجربه میکردن تا به یوانین پی ببرن و موفق ترشن، برای همین سال های زیادتری طول کشیده موفق شدنشون…

    • همین لگولندی که استاد راجبش صحبت میکرد، و ایشون گفتن که توی راه شکست های پیاپی خورده ولی تسلیم نشده و ادامه داده…

    این به این معنی نیست که ماهم باید شکست های پیاپی بخوریم و پوستمون کنده بشه تا به موفقیت برسیم، بلکه او دلیل شکست هاش، ندانستن قوانین این دنیا بوده

    قطعا یه جاهایی، یه پاشنه آشیل هایی داشته که همونا باعث شکست هاش شدن…

    اما مایی که به لطف الله بزرگ، هدایت شدیم به این سایت، به این خانِ پر از نعمت و برکت، به این آگاهی های عظیم

    قطعا راهمون هموارتره

    چون راهو بلدیم، چون بازیو بلدیم، چون قوانین این بازیو میدونیم

    البته که شجاعت میخواد عمل کردن به قوانین

    البته که ایمان و توکل میخواد

    البته که کار کردن روی باورهارو میخواد

    البته که باید چشم ها و گوش هارو بست در مقابل نجواهای آدمها و هر عامل بیرونی دیگه…

    و البته که این ها برای هرکسی آسان نیست…

    اما نتیجه این ها میشه پادشاهی

    بلللله، با خدا باشو پادشاهی کن…

    خدارو شکر بابت این آگاهی های عظیم

    خداراشکر که من از قوانین این دنیا مطلعم

    شکر خدا که تمام خواسته ها دست یافتنی هستن

    شکر خدا که راهو چاه رسیدن به خواسته هامون رو بلدیم…

    و بازم کامنتم رو با غزلی از مولانای جااان تمام میکنم:

    بگفتم روز، بی‌گاه است و بس ره دور، گفتا رو

    به من بنگر به ره مَنگر، که من ره را نوردیدم

    به گاه و بی‌گه عالم چه باشد پیش این قدرت

    که من اسرار پنهان را بر این اسباب نبریدم

    اگر عقلِ خلایق را همه بر همدگر بندی

    نیابد سر لطف ما مگر آن جان که بگزیدم

    در پناه قادر مطلق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 696 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 8 بهمن رو با عشق مینویسم

    دلم میخواست این رد پام رو تو یه فایلی بذارم که مربوط به آرزو و خواسته باشه

    و نوشتم آرزو این فایل رو برای من آورد و اینجا رد پامو مینویسم

    امروز وقتی بیدار شدم و تمریناتم رو انجام دادم

    دوباره به نشانه دیروزم گوش دادم ،نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 11

    در دفترم نوشتم درک هامو

    داشتم‌کار میکردم و میخواستم رو چوبای آینه دستیم طرح هایی که چاپ کردم رو بچسبونم با چسب چوب

    یهویی حس کردم که میتونم با آینه دستیام قلاب بافی درست کنم و نقاشیایی که میخواستم روی آینه ها بکشم رو نظرم تغییر کرد و من شروع کردم به بافتن

    وقتی تا شب بافتم 6 تا آینه بافتم

    به خودم گفتم طیبه مگه قرار نبود تمرکزتو بذاری روی نقاشی

    کم کاری خودتو برای تکرار باورهای قوی رو نذار اینجوری زمان بگذره

    خدا کلی بهت تاکید کرد

    که روی باورا کار کن و بشین باورهای قوی بساز و با احساس خوب تکرار کن

    امیدوار باش و به خودت یادآوری کن که وقتی داشتی روی باورای فروش نقاشیات کار میکردی

    چجوری تو همون روزای اول نشونه هاشو داشتی دریافت میکردی و ازت خریدن

    به یادت میارم طیبه

    یادته باوراتو تکرار میکردی و قیمت آینه دستیتو گذاشتی 280 و تو دل تاریکی شب ازت خریدن ؟؟؟

    شانسی و یا اتفاقی نبود

    خوب یادت بیار

    اون روزا داشتی تکرار میکردی

    و یادته که میرفتی جلو در مدارس چقدر فروش روزانه ات خوب بود و بچه ها کلی آینه و زیر لیوانی میگرفتن ازت ؟؟؟؟

    به یادت بیار روزی رو که تو همکلاسیای کلاس نقاشی رنگ روغنت ،آینه دستی سفارش میدادن و ازت خرید کردن

    به یادت بیارطیبه

    و به یادت بیار هر روز و روی باورهات کار کن

    صد در صد نشانه ها با قوی و قوی تر شدن باورهات به سرعت میاد و شواهدش رو میبینی

    بعد من شروع کردم و بافتم و گفتم اینارو ببافم بعد نقاشی هم کار میکنم

    امروز نقاشی انجام ندادم و کارای دیگه انجام دادم

    ظهر مادرم گفت برو سنگک بخر و وقتی رفتم خیلی حس خوبی داشتم و الان دیگه هر موقع میرم بیرون با خدا دوتایی میگیم‌و میخندیم

    وقتی میخواستم سنگک بخرم به خواهرم زنگ زدم و گفتم میخوای یکی هم برای شما بخرم که گفت میاد خونه ما و منم دو تا خریدم و رفتم خونه

    ظهر خواهرم اومد و به قدری حالم خوب بود و با خواهرم حس خوبی داشتم

    خواهری که من نمیتونستم باهاش درست ارتباط برقرار کنم ،الان دیگه بیشتر وقتا خیلی خیلی رابطه مون با هم خوب شده

    خداروشکر میکنم

    وقتی اومدن خواهر زاده ام خیلی آروم تر شده بود جالبه از وقتی خودم آروم شدم حس میکنم همه اطرافیانم آروم شدن

    وقتی ناهار خوردیم مادرم سفره رو پهن کرد

    من برای اولین بار وقتی خواهرم اومده بود ناهار خونه ما

    نشستم پای سفره و غذامو نبردم تو اتاق بخورم

    یا رو میز غذا خوری آشپزخونه

    این خیلی برام خوشحال کننده بود که من قدم برداشتم برای به صلح رسیدن با خودم و این به صلح رسیدن با خودم نشونه اش همین سر سفره نشستنم و با هم ناهار خوردنمون بود

    خداروشکر میکنم که رابطه ام با خانواده و همه و همه خیلی خیلی عالی تر از قبل شده

    وقتی یکم با خواهرم صحبت کردیم ،خواهرم با ذوق میگفت من این هفته 3 میلیون 500 درآمد داشتم تو جمعه بازار

    و خیلی حالش خوب بود و مدام به این فکر بود که بره خونه شون و چیزای جدید یاد بگیره و ببافه تا جمعه ببره برای فروش

    خیلی خوشحال بودم

    هم برای خودم و هم برای خواهرم

    یه چیزی جالبه

    من چند ماه پیش تو رد پاهام نوشتم که سر اینکه مشارکتی با مادرم برای همدیگه بفروشن ،دعوامون شد و بعد اون یه جریانی هم شد خواهرم به کل کمتر اومد خونه مون

    اما به طرز عجیبی وقتی من روی خودم کار کردم و دوره عشق و مودت رو گوش دادم و بعد دوره عزت نفس رو خریدم

    به یک باره رفتارامون با همدیگه خیلی خیلی بهتر شده

    من انگار دارم یاد میگیرم که همه چی در زندگیم ،همه و همه فرکانس و باورای خودمه

    وقتی خواهرم رفت با پسرش ، من با احترام تا دم در رفتم و بدرقه کردم

    طیبه ای که تا دو ماه پیش به سختی میرفت دم در و اتاقش میموند و خواهرش میومد خداحافظی میکرد

    اما الان خودش داره یاد میگیره احترام گذاشتن رو

    چقدر خوشحالم که خدا داره درسای احترام گذاشتن رو به من یاد میده و آگاه و شاخکام نیزه که تمرینات رو در عمل اجرا کنم

    خدایا شکرت

    شب که شد، یکی از همکلاسی هام پیام داد و گفت که میشه هرچی رنگ داری عکس بگیری و بفرستی

    میخوام ببینم چه رنگایی ندارم که بخرمشون

    من رفتم از یخچال رنگ روغنایی که داشتم رو بردارم و بیارم و عکس بگیرم

    یهویی دیدم من یه عالمه رنگ دارم

    داداشم نشسته بود و داشت تلویزیون نگاه میکرد

    یهویی خندیدم و بهش گفتم وای ببین چقدر رنگ دارم

    رنگای میلیونی

    و گفتم و خندیدم و از خندیدن من تعجب کرد

    و گفتم خدایا شکرت

    من هیچ کدوم از این رنگا رو پارسال نداشتم و پول هیچ کدومو نداشتم

    تو چقدر عظیمی که تو یک سال به من بی نهایت فراوانی دادی که من بتونم یه عالمه رنگ آرتیست و فوق آرتیست بخرم و قیمتاشونم از 400 تا 2 میلیون و 600 بود

    خدایا شکرت

    و بعد به داداشم جریان تعویض بومی که از ورکشاپ گرفتم رو تعریف کردم و خندید

    که تمرین دوره عزت نفسم بود

    وای خدای من به قدری خوشحال شدم که شکر کردم گفتم من کی این همه رنگای گرون قیمت رنگ روغن رو خریدم و خودم خبر ندارم

    خدایا شکرت

    خیلی حس خوبی داشتم

    17 تا رنگ روغن داشتم

    و 7 تا هم رنگ روغن معمولی

    خدایا شکرت

    حالا یه عالمه قلمو و بوم دارم که اتاقم پر از وسایل نقاشیه و توی این یک سال کلی وسیله خریدم

    مداد رنگی فابر کاستل خریدم

    که گذاشتم رو میز کارم و میبینمش الان

    یه جعبه قرمز رنگ که روش طرح شبیه به موتیف داره و رنگیه و خیلی خاصه و رنگ پوست رو هم خریدم

    خدایا شکرت که بهم هدیه دادی و این همه نعمت بهم عطا کردی

    شکرت

    امروز تا 2 نصف شب بیدار بودم و داشتم آینه دستی قلاب بافی ،طرح قورباغه و جوجه و گل میبافتم

    خدایا شکرت

    برای تک تکتون و استاد عزیزم و مریم خانوم شایسته و زیبا رو و جذاب نور خدا رو به شکل شادی و سلامتی و آرامش و عشق و نعمت و ثروت از خدا میخوام که در زندگیتون جاری بشه

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2041 روز

    به نام خداوند نور

    سلام و درود به همسفرای عزیز

    خدارو شکر میکنم هنوز در حال ادامه دادن این روند هستم.

    رویاهایی که رویا نیستند واقعا استاد همشون دستیافتنی هستند

    به شرط تغییر خود

    به شرط پرداخت بها

    واسه رسیدن به خواسته ها حاضرم چه بهایی رو پرداخت کنم

    بها منظور پول نیست

    بها اصولا وقت و انرژی ماست که باید رو تغییر باورامون بزاریم

    بها همون تعهد و عملی است که برای انجام این تمرین ها و ساختن باورها باید انجام بشه

    راستش از وقتی توی این دوره قرار گرفتم خود به خود یسری چیزام تغییر کرده

    مثل ایجاد کانال تلگرام برای محصولاتم

    تحقیق راجب برند های مشهور و موفق در زمینه کاریم

    و کاملا احساس خوبی جاری کرده در وجودم

    درسته هنوز نتایج هنوز رخ نداده

    و من هنوز سفارشی دریافت نکردم

    اما نشونه هاشو دارم میبینم

    مثلا امروز یکی از مشتری هام عکس کانالمو نشون دادو گفت ازین میخوام

    من کاری ندارم به رخ دادن اتفاقات اصلا

    من کاری رو که عاشقشم و انجام میدم

    مهم لذت بردن از جایی که هستمه

    واقعا اگه تمرکزمونو بخوایم بزاریم روی زمان اتفاقات بزرگتر ناخوداگاه احساسمون بد میشه و از مسیر لذت نمیبریم

    خدارو شکر میکنم این قدم های کوچولو کوچولو رو دارم برمیدارم و به روند تغییر خودم کمک میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    متین کلته گفته:
    مدت عضویت: 690 روز

    سفر 36ام

    داستان شگفت‌انگیزِ تحقق یک آرزو

    سلام خدمت استاد و دوستان عزیز

    یکی از جملات قشنگ ک استاد فرمودن باید خواستت و هدفت هم جهت باشن یعنی لزوما فقط هدف داشتن نیس بلکه هم جهت بودن با اون هم خیلی لازمه.

    باور داشتن به هدفت

    وقتی آرزویی رو خدا در دلت انداخت حتما مسر رسیدن به اونم بهت نشون میده فقط کافیه باور داشته باشی و مطابق با قوانین جهان حرکت کنیم.

    منم هم همینطور با طی کردن تکامل و همگام شدن با خواسته هام و باور داشتن مسیرم قطعا و حتما به هدف امسالم میرسم حتما.

    فقط قدم های کوچیکی که برمیداری یادت نره و بابت اون خوشحال باش.

    هماهنگ داری میری جلو متین، یقین دارم به به هدفت میرسی و میترکونی.

    تو امیدوار ترین فردی هستی من‌میشناسم تو تلاشگرترین ادمی هستی من میشناسم. فارغ از هر چیزی تمام موجودات جهان کمک کننده تو تو این مسیر هستن. پس بکن برو جلو، تو میتونی و با توکل و باور به خدای عریزم حتما بهشون میرسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 241 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم جان ، این فایل سفرنامه معجزه ست برام نمی‌دونم چه حکمتی هست که هر روز همون فایل که باز میکنم گوش کنم مربوط به داستان همون روز من هست واقعا از خداوند حی یا قیوم که همیشه هست سپاسگزارم منو هدایت میکنه ، استاد این فایل شما انگیزه منو صد برابر کرد برای مسیری که هستم تا رسیدن به خواسته ام ، من یه آرزویی دارم ریشه ش در درون من کاشته شده از خیلی سال ها پیش ولی به خاطر باورهای ضعیفم و اطرافیان و جامعه فکر کردم این آرزو من خیلی بزرگه و من همیشه فراموش میکردم میگفتم به خودم بیا بیرون این فقط رویاست ، بماند خیلی نشانه ها رو میدیدم همون سال ها پیش در جهت خواسته ام اما من باور نداشتم و خودمو لایق نمیدونستم ، تا اینکه هدایت شدم به این سفرنامه و سایت شما ، فهمیدم میشه به آنچه میخوای برسی و باور کنی خودتو ، قوانین رعایت کنی و روی خودت کار کنی ، از زمانی که کار میکنی بعضی اوقات داستان هایی پیش میاد که تو رو از هدفت دور میکنه ، نجواها میان و بعضی اوقات این حس میاد داری خودتو علاف میکنی ، خلاصه واقعا روی باور کار کردن از صد تا کار فیزیکی سختره ، باید در مسیر صبور باشی هر چی میتونی احساستو خوب نگه دار توکل و ایمانت به غیب قوی کن اصلا کل داستان این دنیای مادی توکل و ایمانه ، من یاد گرفتم تو سفرنامه مواقعی که دلسرد میشم و روزمرگی زندگی منو ازهدفم دور نکنه شده ده دقیقه اون چیزی که میخوام تخیل کنم واقعا بعدش حس خوب بهم میده حس داشتن اون خواسته و حسم خوب میشه و باعث میشه هدفم فراموش نشه و راحتر میتونم باور جدید بسازم و تکرار کنم بیشتر باورم میشه و دومین کار که یاد گرفتم باور توحیدیمو بگم مدام با خدا حرف میزنم و تکرار میکنم دلم آروم میشه و به اون آگاهی که هستیم فضای خالی میرم به یه سکوت عمیق و امیدم بیشتر میشه و اون تسلیم و توکل میاد و آروم میشم از درون و نباید گذاشت ذوق و شوق خواستمونو از دست بدیم ، امروز ذوق و شوق در من کمرنگ شد برای هدفم و سعی کردم با کارهایی که یادگرفتم حسمو خوب کنم و برگردم خدا رو شکر ، الان که فایل 36روز شمار تحول زندگی من را گوش کردم هدایت شدم که ادامه بدم میشه خیلی ساده هم میشه ، این فایل رو مدام باید گوش کرد ، مرسی استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا حسینوندپناهی گفته:
    مدت عضویت: 678 روز

    بنام رب تنها فرمانروای جهانیان

    خدایاهرانچه دارم ازان توست

    وهرانچه که ازتوبه من برسه بهش فقیرم ونیازمند خدایا شکرت، خدایا شکرت

    روزشمارتحول زندگی من روزسی وششم سفرنامه

    داستان شگفت انگیز یک ارزو

    همه ی ماتوانایی رسیدن وتحقق یافتن هرخواسته ای راداریم واین توانایی راخداقبل ازشکل گیری خواسته دروجودمان قرارداده است

    فقط ماباید باورش کنیم، تمام خواسته های مادست یافتنی هستندوهیچ خواسته ای دورازدسترس نیست امامشکل اینجاست که مااین توانایی راازیادمی بریم وازمعادله خلق خواسته حذف می کنیم

    مشکل ازجایی شروع می شودکه قانون تکامل رافراموش می کنیم ومی خواهیم یه شبه به همه خواسته هامون برسیم، اونوقت همون خواسته که قراربود، قدم به قدم ظرف وجودمان راباتحققش رشدبدیم به ارزویی دورودراز تبدیل می شود

    اون ایده ها واون الهامات که ازطرف خداوند بود برای تحقق ان رویا به تصمیمات به تعویق افتاده تبدیل می شن

    ماباید اول ازهرچیزی توزندگی مون هدف وبرنامه های واضح ومشخص داشته باشیم، باورهای هماهنگ باخواسته هامون رابسازیم.

    مابرای رسیدن به خواسته هامون نیازنیست کارهای عجیب غریب انجام بدیم، فقط کافیه قدم های کوچک برداریم قدم های کوچک ولی متوالی

    ماباید بزرگ فکرکنیم ولی کوچک شروع کنیم

    قدم های کوچک مارابه هدفهای بزرگ می رسونه

    منم می تونم واینوباورمیکنم، که میتونم وجهان ازم حمایت میکنه

    من بایدباورهای کوچکم راکنارهم بگذارم وازش خواسته ای بزرگ درست کنم، مثل اجرهای کوچک لوگو

    وقتی خودت وتوانایی هایت راباورکنی وقتی باورهای هماهنگ کننده باهدفت رابسازی وباخواسته ای هم مدارشوی راه کارها ایده ها والهامات ازراه می رسندکه قدم به قدم شمارادرمسیرتحقق ان هدف هدایت وحمایت می کنند، این قانون جهان است

    این برنامه خداونداست واراه گسترش وپیشرفت جهان است

    به همین دلیل است که جهان همواره بیشترین حمایتش راازافرادی می کند که بیشترین گسترش راایجاد میکنند

    جهان بیشترین پاداش هایش رابه افرادی می بخشدکه باجدی گرفتن رویاهایشان بیشترین گسترش راایجادمی کنند

    تحقق اهداف فرمول ساده ای دارد

    داشتن هدف های واضح ومشخص

    ساختن باورهایی هماهنگ باان هدف

    زمانی که ارزویی رادردل می پرورانیم کائنات نیز می کوشندتامابه ارزوی خود برسیم

    تشکرازهمه دوستان واستادعزیز وارجمند وخانم شایسته عزیز

    درپناه الله شادسالم، ثروتمند وسعادتمند باشیددردنیاواخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    افراد موفق:

    -با داشتن رویا هدف و خواسته

    -با داشتن ایده های خلاقانه و بسیار ساده

    -با همان امکانات کنونی در دسترسشان یا حتی صفر

    کسب و کار خود را آغاز می کنند که به دلیل عشق و علاقه:

    روند رشد و پیشرفت را طی کرده و در نهایت به موفقیت و ثروت دست می یابند

    آنها همواره:

    -با کیفیت ترین کالا و خدمات را به مشتریان و افراد ارایه می دهند

    -به گسترش جهان کمک کرده و تبدیل به الگویی برای دیگران می شوند

    دیدن الگوهای موفق به ما کمک می کند درک کنیم:

    -مهم نیست اهداف ما تا چه اندازه بزرگ و دست نیافتنی است اما

    -می توان به تمام اهداف دست یافت

    چرا؟

    چون افرادی بوده اند که با داشتن شرایطی مشابه با ما به اهداف خود دست یافته اند

    بنابراین :

    -هرگر اهداف و آرزوهای خود را فراموش نکنیم

    -قوانین الهی را به درستی درک کرده و به آنها عمل کنیم

    -بدانیم می توانیم با تغییر باورها و مدارمان با خواسته های خود هم جهت شویم و در نهایت به آنها دست یابیم پس

    -اهداف مان متناسب با جایگاه کنونی مان باشد بیش از حد بزرگ یا بیش از حد کوچک نباشد

    -باور کنیم و بپذیریم تحقق تمام اهداف امکان پذیر است

    اگر باورهای درست به شکل مناسب در کنار یکدیگر قرار گیرند:

    *می تواند قصری زیبا برای ما بسازد

    *می تواند خواسته های بزرگ ما را محقق کند

    باید بتوانیم هنگام مواجه با تضاد:

    -با تمرکز بر خواسته ها اهدافمان را دنبال کنیم

    -تاثیر عوامل بیرونی مانند سن جنسیت نوع شغل سرمایه اولیه… را در ذهن خود کمرنگ کنیم

    -الگوهایی را بیابیم که به آسان ترین شکل ممکن به اهداف خود دست یافته اند

    -باور کنیم تحقق تمام اهداف امکان پذیر است

    -اگر جهان خواسته ای در دل ما قرار داده حتما راهی برای تحقق آن وجود دارد

    بنابراین:

    *هیچ گاه شک و تردید برای تحقق اهداف خود نداشته و

    *اطمینان داشته باشیم تحقق تمام اهدافمان امکان پذیر است

    *خداوند بی نهایت رزاق و بخشنده است و ما را به مسیر تحقق اهدافمان هدایت می کند

    *امید و ایمان مان را تا زمان تحقق اهداف در درونمان حفظ کنیم

    با مشاهده ی الگوهای موفق همواره به یاد داشته باشیم:

    -تحقق تمام اهداف امکان پذیر است

    -اگر شخصی به موفقیتی دست یافته ما هم می توانیم به شرطی که مانند او فکر و عمل کنیم

    -همه ی ما به یک اندازه به خداوند حمایت و هدایت های او دسترسی داریم

    -همه ی ما به یک اندازه قدرت و نیرو در وجود خود برای موفقیت و پیشرفت داریم

    -خداوند خودمان توانمندی ها و قوانین الهی را باور کنیم

    -در مسیر درست حرکت کنیم تا تمام اهداف برای ما دست یافتنی بدیهی و آسان شود

    همواره:

    به خاطر کوچک ترین نشانه از تغییر باورها سپاسگزار خداوند باشیم

    هدف اصلی خود را:

    *داشتن احساس خوب آرامش و

    *لذت بردن از تک تک لحظات زندگی قرار دهیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    دریا گفته:
    مدت عضویت: 840 روز

    بنام خالق زیبایها

    روز شمار تحول زندگی من روز سی و ششم

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته

    استاد من هم توی کار ارایشگری چند بار شکست خوردم و اولش از تو خونم شروع کردم هی بدم نبود

    بعدش سالن بزرگتری داشتم و مشتریهام تقریبا همون اندازه قبلی بودن اما خب من تحربه هایی بدست اوردم و وسیله هام جور شد یک سری مدارکم جور شد البته براحتی براحتییییی من اذیت نشدم

    الانم ک یه سالن کوچک توی روستای پدریم دارم و گاهی مشتری دارم ولی خب خیلی خودم و اعتماد بنفسم و تجربم توی کارم بیشتر و بهتر شده خدایی

    فقط میدونم باید روی باورهام کار کنم و از همین جا با همین شرایط من شروع کردم کارمو

    دیگه راستش بجای اینکه برم دنبال چیزایی ک ذهنم بهم گفت تصمیم گرفتم روی باورهای جدیدم کار کنم

    خب دیگه نمیرم کلاس های جدید فعلا فکر جا ب جا شدن و خرید کردن هم نیستم فقط مدتی میخام روی خودم کار کنم روی باورهام ک بعدش هر کاری کنم نتیجه عالی بده ب امید و یاری خداوند

    در جهان هستند ادمهایی ک ب‌موفقیت هاشون رسیدند

    باور کنیم هدفهامون دست یافتنی هستند و توانایی رسیدن ب اون اهداف هم ب من گفته خواهد شد

    خداوند بی نهایت زراق بخشنده و هدایت گره

    بشدت مهمه ک نا امید نشیم ایمان داشته باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    کبری صباحی گفته:
    مدت عضویت: 1101 روز

    خدایا هرآنچه که دارم از آن توست وتو مالک‌ و صاحب اختیار من هستی..

    باسلام به استاد عزیزم ومریم جون دوست داشتنی. ودوستان عزیزم

    روزشمارتحول زندگی من روز سی وششم (داستان شگفت انگیز تحقق یک آرزو )

    همه ما توانایی تحقق هرخواسته ای رو داریم واین توانایی رو خداوند قبل از شکل گیری خواسته مون تو وجودمون قرارداده فقط ما باید باورشون کنیم.. تمام خواسته های ما دست یافتتی هستند وهیچ خواسته ای دوراز دسترس نیس. اما مشکل اینجاست که ما این توانایی رو از یاد میبریم واز معادله خلق خواسته حذف میکنیم.

    مشکل از جایی شروع میشه که قانون تکامل رو فراموش میکنیم ومیخایم یه شبه به هدفهای بزرگمون برسیم اونوقت همون رویا که قراربود قدم به قدم با تحققش ظرف وجودمون رو رشد بده تبدیل به آرزویی دور ودراز میشه واون ایده ها وراهکارهایی که الهاماتی از طرف خداوند بودبرای تحقق آن رویابه تصمیمات به تعویق افتاده بدل میشه.ماباید اول از همه چیز توزندگیمون هدف وخواسته ی مشخص داشته باشیم. باورهای هماهنگ با خواسته مونو بسازیم. مابرای رسیدن به خواسته مون باید خودمون رو تو آینده یعنی وقتی که به اهدافمون رسبدیم ببینیم واونقدر اینکارو تکرار کنیم تا باور کنیم که به خواسته هامون میرسیم..

    مابرای رسیدن به خواسته مون نیاز نیس کارای عجیب قریب کنیم فقط کافیه قدم های کوچیک اما متوالی برداریم ماباید بزرگ فکر کنیم وکوچیک شروع کنیم قدم های کوچیکمون مارو به هدفهای بزرگمون میرسونه..

    منم میتونم واینو باور میکنم ومیدونم که جهان ازم حمایت میکنه.. مثل دیزنی لند.. مثل لگو لند.. مثل استاد عباسمنش… من باید باورهای کوچیک کوچیکمو کنار هم بزارم ویه خواسته بزرگ باهاش خلق کنم مثل آجرهای کوچیک کوچیک لگو که با چیدنش رو همدیگه یه سازه ی خوشکل وبزرگ درست میشه..مثل همین سفرنامه که هرروز یه کامنت میزاشتم والان ماه اول وتموم کردم و وارد ماه دوم شدم.. شاید اولش اگه میخاستم به این فک کنم که من باید یه شبه این سفرنامه رو تموم کنم اصلا یه قدم کوچیک هم براش برنمیداشتم وهیچ کامنتی هم گذاشته نمیشد اما من این تصمیم وگرفتم که من میخام برای بهبود شخصیتم باورهامو تغییر بدم من باید تغییر کنم وشروع کردم به برداشتن قدمهای کوچیک کوچیک والان نزدیک به چله هستم واصلا نفهمیدم چطور گذشت چون فقط داشتم از مسیر لذت میبردم ودرطی این مسیر پاداش هامم بهم داده شد.. هم به ستاره هام اضافه شد وهم تخفیف 25درصدی از سایت گرفتم وتغییر شخصیتم که از همه چیز برام مهمتره وهرروز شاهد بهبود های بیشتری هستم خداروصدهزازمرتبه شکر.. من دیگه هیچ بدوبدویی نمیکنم اگر میخام به خواسته هام برسم به موفقیت های بزرگ.. همه چیز باید تکاملش طی بشه.. استاد عزیزم بابت این فایل فوق العاده تون هم بینهایت سپاسگزارم…

    درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: