شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 38
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-23 06:38:052023-05-25 12:32:18شکارچی نکات مثبت باشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و هزاران درود بر استاد مهربان و مریم جان مهربان که اینگونه با تمام قلبشان برای ما آگاهی می رسانند
کنترل ذهن یا به قول قرآن تقوی سخت ترین مرحله هست اما من و همه دوستانی که در این مسیر زیبا هستیم می دانیم که همه چیز آرام آرام تغییر می کنند و آرام آرام اتفاقات خودشو نشون میده یعنی هر کاری نیاز به تکرار و تمرین هست
وقتی ما شروع به هر کاری می کنیم نه تنها ما ،بلکه همه و همه اولش کمی سردرگمی ،اولش سخته اولش خیلی وسوسه ها میاد ولش کن بابا و هزاران افکار منفی که نکن بی فایده هست
اینجاست که به قول استاد غربالگری اتفاق می افته و دو نوع از هم سوا می شون نوع اول اونایی که گوش به نجواهای شیطان می کنن و تنبل میشن و بی خیالش میشن و فراموش می کنم که به خودشون چه قوای داده بودن که اونا باز سرشون به سنگ می خوره و بر میگردن
اما نوع دوم همان هایی که کنترل ذهن می کنن همان ذهنی رو کنترل می کنند که بد جوری چموشه عین اسب وحشی تا چشم ازش بر میداری یه لحظه به خودت میای می بینی غرق گذشته ای یا غرق آینده و تر س هاش شدی
برای همین هنر میخواهد مهارت میخواهد کنترل این اسب وحشی ذهن،
اما شدنیه شدنیه
فقط با تمرین،تمرین،استمرار، استمرار ،تکرار تکرار
یواش و یواش که شروع می کنی تمرکزت رو میزاری روی نکات مثبت ،روی زیبایی ها
آرام آرام تغییر می کنی
آرام آرام لبخند میاد روی لبات حتی بی دلیل داری راه میری لبخند می زنی حالت خوبه احساست خوبه وقتی ذوق می کنی با کوچکترین اتفاق مثبت تو حالت بهتر تر میشه
اینجاست که دیگه تبدیل به عادت میشه تبدیل به شخصیت تو میشه
اینجاست که دیگه ذهن خودش هم میاد کمک و کل راه رو میبرتت جلو
و چه زیبا می شود وقتی می بینی دلیل زندگی تو فرق داره با دلیل زندگی خیلیا
دیدگاه تو فرق کرده با خیلیا
حتی حتی نفس کشیدن هم زیباتر شده برایت
حالا من خیلی وقته که عادت کردم به این مدل زندگی اما گاهی افسار از دستم خارج میشه اما سعی می کنم سریع خودمو جمع و جور کنم و برگردم
صبح که از خواب بیدار می شم چ پاهامو میزارم زمین میگم خدایا شکرت
و شروع می کنم به شکرگزاری از همه چیز و همه کس
و پیاده میرم تا محل کارم ،توی مسیر میرم هر خونه ای می بینم تحسین می کنم هر ماشینی می بینم تحسین می کنم گل های رز کنار خیابان رو لمس می کنم بو می کنم و لذت می برم
بچه ها رو که می بینم لبخند می زنم سعی می کنم به هر کسی میرسم لبخند بزنم
فقط به زیبایی ها نگاه می کنم به مغازه های که مشتری زیاد دارن به فراوانی ها
به آسمان به ابر ها نگاه می کنم و لذت می برم
فقط میگم خدایا بابت تمام این زیبایی ها ممنونم از شما
تو بهترین مهربان ترین و بی نظیر ترین فرمانروایی هستی که دیدم
تو در تک تک وجودم درقلبم در وجودم هستی و من هر لحظه احساست می کنم
اینجاست که می فهمم معنی من از رگ گردن هم به شما نزدیک تر هستم یعنی چی
وقتی تو وجودم احساسش می کنم می فهمم من از روح خودم در شما دمید یعنی چی
وقتی در لحظه لحظه زمانم حسش می کنم می فهمم خدا همه جاست و همه مکان هست یعنی چی
وقتی توی قلبم توی چشمانم می بینم و حسش می کنم می فهمم اون باهات حرف میزنه یعنی چی
اون جدا از ما نیست یعنی چی
خدا امکان و لازمان هست یعنی چی
خدا همه چیز هست یعنی چی
همه اینا رو می فهمم
می فهمم معنی هدایت یعنی چی وقتی در وجود توی گوشت یکی بگه اینو بکن یا نکن یعنی چی
هدایت از درون میاد و درون ما همان خداست
خدایی که جدا نبوده و نیست از ما
اووووووه ای خدای من ای نور ای زیبایی ای همه کس و ای همه چیز ای قلبم ای روح ام ای سلول به سلول تنم ای تمام من با تمام وجود سجده می کنم
تنها و تنها ترا می پرسم و تنها از تو یاری می جویم چرا که تنها و تنها ترا دارم و بس
تنها و تنها تو خدای من هستی و تنها تو لایق ستایش هستی و بس
حمد و ستایش مخصوص خود اوست
ما رو ببخش زمان هوایی که بی خبر از تو از کسی و جایی خواستیم و تو یادمان دادی شرک کردیم
و حالا می فهمم دلیل تمام تهی های زندگی ام
و حالا می فهمم توحید یعنی یعنی فقیه تو
تو ای زیبای من که همه چیز رو زیبا خلق کردی
عاشقتونم استاد جانم و مریم جانم
سلام به همگی
چقدر چگالی این عکس بالاست
منظره ی بی نظیری که هست
استاد بی نظیر و اندام عالی استاد که واقعا آفرین داره
مثل همیشه عالی بود استاد عزیز
و اینکه این بازی چقدر عالی هست و چقدر بی نظیره
و اینکه رمز قانون فقط تعهد داشتنه که حتی بچه های کوچیک هم میتونن تمرین کنن و توی قانون حرفه ای بشن
لازم نیست تخصص خاصی داشته باشی محدوده سنی خاصی نداره و امکانات خاصی هم نمیخاد
متخصص شدن توی قانون فقط خواستن میخاد…خدا رو شکر بابت این سیستم عالی
و اینکه توی ذهنم داشتم میگفتم ممکنه نکات مثبت هی تکرار بشن
که استاد اشاره کردند ایشون روزهاست که بابت این منظره عالی کیف میکنن و سپاسگذارن
اینجوریه که همیشه سرزنده و شاد هستن و دچار روزمرگی نمیشن
دورو برمو که میبینم خیلیامون میگیم بریم مسافرت دلمون باز بشه ، میریم مسافرت برمیگردیم میگیم اخیش رسیدیم خونه
اخرشم راضی نمیشیم
اسمون همه جا یک رنگه
خدا رو شاکرم که این اگاهی هم دریافت کردم و میرم تا دفتر جدیدی باز کنم و امیدوارم که به زودی شکارچی نکات مثبت برتر سایت شده باشم
با عشق و احترام
سلاااام استاد خوبم
یک سری اتفاقاتی برام افتاد ک دلم خواست بیام واینجا بنویسم چون من اثر فرکانسامو دیدم و درک کردم این اتفاق ها از کجا نشات میگره واقعا از خوشحالی اشک شوقم گرفت
داستان از این بود ک من برای سفر کمپی در جنگل
یک کوله میخواستم یه مطالبه حقوق داشتم ک یه کوله باهاش گرفتم وقتی آماده کردمش دیدم خیلی برای من بزرگ و حملش سخته و بنده خدا قبول کرد تعویض کنه و الباقی مابه التفاوت اون رو برام واریز کنه
این زمانی بود ک قبلش خواهرمبرای سفرش مقداری پول نیاز داشت و من برای نیاز خودم نگه داشته بودم ولی دلم گفت ک بهش بدم و بعدش این اتفاق تعویض کوله پیش اومد و نکته این بود ک وقتی من اینجا پول رو دادم اون سمتم یکی با من هماهنگ شد والباقی اون پول کوله برگردوند حدودا اندازه پولی ک من قرض داده بودم
و از طرفی یه پرداختی داشتم ک اونو انجام میدادم دیگه ذخیره حسابم خیلی کم میشد ولی حسم با خدا بود و ب محض انجام اون پرداختی دوتا ایام واریز وبرداشت باهم اومد ک اوم مغازه دار پول رو ریخت و مانده حسابم خیالم رو راحت کرد
و من ایناهمه رو فقط نتیجه فرکانسهام میدونم و اینها خیلی خیلی زیاد خوشحالم کرد
ممنون استاد ک داری با آرامش زندگی کردن رو ب من آموزش میدی
سلام دوست هم فرکانسی
خیلی عالی هستش وقتی دلیل اتفاقات رو میفهمی که از کجا نشات میگیره و درک میکنی که تمام اتفاق ها رو خودمون هستیم که رقم میزنیم
براتون بهترین ها رو آرزو میکنم
سفری خوبی هم داشته باشین
با فرکانس های خوب
وعالی
و اتفاق هایی هم راستای فرکانس های آگاهانه که میفرستید
تشکر میکنم از شما دوست عزیز ممنون از توجه شما
قطعا تجربه هایی از این سفر بدست آوردم ک میتونه برام خیلی کاربردی باشه
این روزها هر اتفاقی ک میفته رو برمیگردم ببینم من چه چیزی رو درخواست کرده بودم ک ممکن این اتفاق در راستای همون خواسته ی من باشه و اتفاق جالبتری ک برای من در درون من رخ داده اینه ک دیگه خیلی درگیر اتفاقها نمیشم خیلی ناراحت ورنجیده نمیشم چون یا میگم باید این اتفاق پیش میومد یا میگم خودم درخواستشو داشتم و بعد میسپارم بخدا تا مسیر درست رو ب من نشون بده وهدایت کنه
دوست خوبم هرکجا هستید شادو موفق وسربلند باشید
سلام دوست عزیزم
منم قبلا اینجوری بودم و نتیجه تیم محبوبم
خیلی برام مهم بود ولی بعد از مدتها فهمیدم که من باید روی خودم کار کنم و خودمو قویتر کنم و از دیدن فوتبال فقط لذت ببرم جدا از اینکه چه نتیجه ای میگیره تیمم.حتی اگه تیم حریف خوب بازی میکرد وخوب نتیجه می گرفت من تحسینشون میکردم
و اگه دوستام بهم زنگ میزدن و استواری میزاشتن تا حال من رو خراب کنن منم عملکرد تیمشون رو تحسین میکردم.هر چند تو دلم آشوب بود.ویه یواش یواش تو این زمینه خیلی بهتر شدم.شما هم سعی کن یه ذره کمتر اخبار در مورد تیمتون دنبال کنی یا با دوستان در باره اش بحث کنی.
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم
به نام خدا
سلام استاد جان
من خیلی کم کامنت میذارم اما کامنتارو میخونم
صبح های زود که بیدار میشم میشینم کامنت بچه ها رو میخونم
از نتایجشون و از کامنت های فوق العاده شون لذت میبرم
استاد جان من چند وقتیه تمرکزی دارم رو خودم کار میکنم و مدام صدای شما تو گوشمه
قبلنا من خواب راحتی نداشتم و خواب های خوبی نمیدیدم و خب طبیعتا وقتی خواب اروم نباشه و خواب های بد ببینی اینکه بتونی صبح با حس خوب بیدار بشی و انرژی داشته باشی خیلی خیلی سخت میشه
اما از وقتی به خودم تعهد دادم که باید زندگیم تغییر کنه
شبا صدای شما تو گوشمه و با صدای شما میخوابم
یعنی اوایل که هندزفری زیاد تو گوشم بود تا عادت کنم حتی گوشم زخم شد و خیلی درد میکرد اما من توجه نمیکردم
استاد از وقتی با صدای شما خوابم میبره میتونم بگم 99 درصد خواب های خوب میبینم
و تو خواب هم دارم رو باورهام کار میکنم
اتفاقا دیشب هم خوابتونو دیدم
و چقدر حس و حالم خوبه
با انرژی از خواب بیدار میشم
و چون خوابم اروم شده در طول روز خسته نیستم و کلی انرژی دارم
ممنونم ازتون
واقعا شما فرشته نجات منید
عاشقتونم
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیزم که عاشقشم و مریم عزیزم که الگوی من شدن
خداروشکر به خاطر این فایل فوقالعاده و صدها فایل فوقالعاده ی دیگه که روی سایت قرار می گیره.
آفرین به عارفه ی عزیز و همه ی مامان های سایت عباس منش
منم تمرینی شبیه عارفه جون رو با فرزندم انجام می دادم و وقتی کامنت های سایت رو نگاه کردم دیدم اینو خیلی از مامان های دیگه هم انجام می دادن
آفرین به عارفه ی عزیز که تمرین فوق العاده شون رو به اشتراک گذاشتن و باعث شدن خیلی از دوستان هم بیان بازی های فوق العادشون رو بنویسن
قرار نبود بیام بنویسم صبح که بلند شدم با لب تابم کار کنم مشکلاتی ایجاد شد که گفتم حتما باید یه کار دیگه می کردم با خودم گفتم دفترم رو بر می دارم میرم سپاسگزاری می کنم یا خواسته هام رو می نویسم
بعد با خودم گفتم اول برای اینکه حسم خوب بشه کامنت های دوستان رو می خونم بعد توی دفترم می نویسم یه چند خطی نوشتم توی دفترم دلم گفت امروز کامنت هم بنویسم
اینم هدایت الله مهربانم
دیروز یه چالش کوچولو بین من و همسرم ایجاد شده بود. یه خرده دلم گرفت اما به خودم گفتم حیف توئه که خودتو بخوری
اگه الههی قبلی بود برخوردی نمی کرد اما ذهنش حسابی درگیر می شد و گسترشش می داد و در نهایت با نق نق کردن پسرم همه چیز سر اون خراب می شد.
اون موقع به خودم گفتم حیف توئه که خودتو بخوری رفتم آهنگ گوش دادم
بعد نشانه ی امروز من رو دیدم خداروشکر به یکی از فایل های سفر به دور آمریکا هدایت شدم زیبایی های اون فایل انرژیم رو بالاتر برد .
بعد رفتم به همسرم گفتم بریم ساندویچ بخوریم و ساندویچ گرفتیم و رفتیم توی یه فضای سبز زیبا خوردیم.
باد فوق العاده ای می اومد و ابرایی که دائم جلوی ماه رو می گرفتند و رد می شدند. ماه تماشایی بود و تماشایی تر هم شده بود.
انرژیم به کلی عوض شد
از کامنت های بچه های شکارچی نکات مثبت آقای خوشدل عزیز یاد گرفتم
بالای دفترم نوشتم ارزش قائل شدن برای خود:
و صبح خاطره ی فوق العاده ی دیشب رو برای خودم نوشتم
البته از کامنت دوست عزیزم تصمیم گرفته بودم بالای صفحه ی دفترم برای آنچه می نویسم عنوانی بنویسم و حسابی با تجربه های فوق العاده پرش کنم.
بالای یه صفحه نوشته بودم زندگی من تحت برنامه ریزی خداست و چندین همزمانی فوق العاده زیرش نوشتم.
بالاخره اینکه صفحات دفترم هدفمند شدن و معلومه دارن رو کدوم قسمت وجودم کار می کنند.
خداروشکر️️
سلام دوست گرامی
در مورد کنترل ذهن و مدیریت احساس استاد عزیزم در قدم اول از دوره 112قدم توضیح دادند که چگونه ذهنتونو کنترل کنید تا احساس تون خوب بمونه و شما به خوبی و درستی این کارو انجام دادید.
خیلی دوست دارم بصورت کامل تجارب خودمو براتون بگم که چجوری از آدمی که اگر یک اخم میدید تا دو ماه حالش بد بود رسیدم به کسی که در لحظه خودشو داره مدیریت میکنه . نمیخوام بگم به نهایت این هدف رسیدم که میتونم حتی لحظه ای دلخور نباشم اما زمان این حال بد از دو ماه رسیده به دو دقیقه و سریع با باورهای قوی حالمو خوب میکنم.
مثل استاد به شدت به نتیجه حال بدم فکر میکنم و سریع سعی میکنم لااقل حالم بد نباشه
و دقیقا مثل شما یا میرم یک موسیقی گوش میدم یا یک فیلم نگاه میکنم تا دوباره به حالت خوبم برگردم.
راه دوم من اول پاکسازی میکنم (با روش هواو پنوپنو) و بعدشکر گزاریه و میگم من جذبش کردم پس من هم پاکش میکنم و دوباره همه چیز عالی میشه
باوری که به من همیشه حال خوب میده اینه و این عبارتو میگم:« خدایا عاشقتم و با تو همه چیز ردیفه »
امیدوارم تونسته باشم کمکی بکنم تا بتونیم جهان رو جای زیباتری بکنیم
با آرزوی موفقیت و خوشبختی برای شما
سوره بقره آیه 105
سلام به همگی
امیدوارم لحظه به لحظه زندگیتون پر از حال خوب باشه
و چرخ زندگیتون روون رون باشه
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم اینم بگم مثل همیشه
که قرار نیس همه ی حرفهای من درست باشه اینا برداشتهای منه
مَّا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَلَا الْمُشْرِکِینَ أَن یُنَزَّلَ عَلَیْکُم مِّنْ خَیْرٍ مِّن رَّبِّکُمْ ۗ وَاللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ ﴿١٠۵﴾
نه کسانی که از اهل کتاب کافر شدهاند، و نه مشرکان [هیچ کدام] دوست نمیدارند خیری از جانب پروردگارتان بر شما فرود آید، با آنکه خدا هر که را خواهد به رحمت خود اختصاص دهد، و خدا دارای فزونبخشی عظیم است. (105)
آیه امشب خوراک باور اونایی که فک میکنن بقیه میتونن توی زندگی ما تاثیر بذارن
من چن روزی که میخام سفت ذهنمو کنترل کنم زورم بهش نرسیده تا الان نهایتش تونسته دو ساعت کنترلش کنم
نه بیشتر
بعد زمانی که ریز میشم روی خودم یه باورهایی میاد بالا
وای یه باورهایی میاد بالا که اصن خودم میمونم
و جالب اینجاس که چون ذهن من وحشتناک تصویریه
از یه سری جاها یه سری تصویر برداشت کرده که من اصن نمیتونم باور کنم
مثلا چن وقت پیش رفته بودیم ماشین بخریم
یه ماشینی پیدا کردیم که ب پول ما میخورد
به طرف گفتم آقا من اینو میخام
بهونه آورد
و قرار شد اگه فروشنده اوکی بود فرداش بهمون زنگ بزنه
ماشین توی نمایشگاه بود
و همونطور که میدونید هیچ تماسی با من گرفته نشد چون قیمت ماشینه نرمال بود اما میتونس گرون تر از اینم بفروشه طرف میخاس دبه کنه ولی روش نمیشد محکم بگه
حالا من که اصن هدایت شدم به یه ماشین خیلی بهتر از اون حتی یه مدل بالاتر با همون رنج قیمتی اونم اصن از یه شهر دیگه که هیچ جوره با اون قابل قیاس نیس ولی جالب اینجا بود که اون داستان تهش منجر به خیر برای من شد
اما برداشت ذهن من چی بود
اون نمایشگاه دارو یه فرد ثروتمند کثیف دیده بود
که ببین ثروتمندا اینجوری پولدار میشنا
ببین زد زیرش
ببین میخاد ب تو نفروشه
ببین چ قدر کثیفن و دنبال موقعیت یه ذره بهترن
من امروز که اینو از ذهنم شنیدم و دیدم تصویرشو توی ذهنم اصن کف کردم
یعنی کف کردمااا
که بابا یه قضیه ای که منجر به خیر شده آخرش من اصن فکرشم نمیکردم که یه همیچین باوری رو محکم تر کرده باشه
حالا ببین چ قدر در طول روز از این برداشتا میکنه و من نمیفهمم
یه مثال دیگه اش
من همیشه عصرا میرم برای خرید
عصر توی اون خیابونی که من رد میشم همه عمده فروشن و عصرا پشه میزنن ولی صبحا اونقدر اینا سرشون شلوغ میشه که اون خیابون ترافیک سنگین چندین ساعته میشه اینقدر اینا فروش دارن
حالا ببین ذهن که کثیف باشه چ جوری برداشت میکنه
نگاه به اینا کردم اصن ناخودآگاه اومد توی ذهنم ببین اینا رو نشستن دم مغازه شون بی مشتری دارن در و دیوارو نگاه میکنند
همون موقع مچشو گرفتم گفتم حالا که داری میبینی درست ببین
مغازه هایی که میگم تا سقف پر کارتون بود پر از جنس
گفتم چشماتو باز کن اینا اکثرا مواد غذاییه یعنی تاریخ انقضا داره
اصن نمیشه که اینا رو نگه داشت اونم این مقدار عجیب و غریب
خدا میدونه چ قدر ذهن از این قضاوتها کرده و ما ازش خبر نداریم
این آیه رو برای این دوس داشتم که برسم به اینکه حتی اگه همه ی مردم دنیا دست به دست هم بدن بازم نمیتونن خیری که رو که خدا با باورهای تو میخاد برات رقم بزنه رو ازت بگیرن
آخر آیه هم میگه خدا دارای بخششی بزرگ است
یاد اون دعای سلیمان میوفتم که آخرش میگه که خدایا چون تو وهابی من اینا رو ازت میخام
معمولا خدا آخر آیه ها میاد یه ویژگی رو بیان میکنه مثلا میگه خدا دادگران را دوست دارد
یا اینجا اومده گفته که خدا دارای بخشش سنگینه آ
و نمونه اش هم میبینیم دیگه کی باورش میشد یه راننده تاکسی الان توی آمریکا باشه اونم با این هیکل بدنسازی شده
من همیشه به خودم میگفتم این استادی که میگه قانون اینه فلانه چرا هیکلشو لاغر نمیکنه
و همونم شد واقعا این بدن خیلی باور پذیر تر میکنه این مسیرو هرچن ذهن همیشه یه چیز دیگه پیدا میکنه الان ذهنم میگه آیا میتونه کاری کنه که مو هم در بیاره
واقعا این ویژگی ذهن که خداییش خیلی قویه
من احساس میکنم شیطان توی ذهن من نشسته پشته یه تیربار و من با این منطق های ضعیفی که دارم میخام با یه تفنگ آبپاش برم به جنگش
برای همینه که زورم بهش نمیرسه
از امشب یه اکسل درست کردم باورها رو محدود رو لیست کردم و زیر هر کدوم منطق هامو نوشتم باورتون نمیشه برای باور مذهبی که اینقدر همینجا براش منطق آوردم فقط ده تا دونه منطق داشتم که چرا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاس
برای فرصت ها هروز داره بیشتر میشه که نه تا دونه کلا منطق و مثال داشتم
گفتم ببین قشنگ مثل همون تنفگ آبپاش اس
دشمن تا دندان مسلح منم امکاناتم همینقدره بعد میگم چرا نمیشه باورهامو تغیر بدم
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف وعملشون نیست
دوستون دارم
سلام مجید جان
از کامنت و تجربیات زیبات لذت بردم.
اینا حرفای دل خیلی از ماست.
آیات قرآن خیلی راه گشای ما هستند و خواهند بود و امثال شما با نشر و شیر کردنشون به بهترشدن جهان کمک میکنند.
تجربه زیبای شما از قضاوت کردن و مبارزه با نفس خیلی شبیه به تجربه های منه.
در نهایت خیلی نظرت میتونه کارگشایی کنه.
سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید
سلام خدمت آقا مجید گل و تبریک بابت مجاهدتهای شما و اکتشافات ذهنی عالیتون…یادمه وقتی میشستم با خودم حرف میزدم و کلنجار میرفتم که تو چرا اینجوری چرا اونجوری یه باورهایی مثل کف اقیانوس میومد بالا که وقتی متوجهشون میشدم و در واقع از عمق اقیانوس ناخودآگاهم به سطح آگاهیم میومد دچار انقلاب درونی میشدم و اشک میریختم… مثل مادری که کودکش پیشش اقرار به اشتباهی کرده و به آغوش مادرش پناه آورده و هر دو هم آغوش هم زار زار گریه میکنن…شاید مثال عجیبی باشه ولی چیزیو که میخوام بیان کنم قابل فهم میکنه… همون عامل درونی که همیشه ساز مخالفت میزنه چون خودمون اینطوری ساختیمش… و فقط با تسلیم شدن و انرژی ندادن بهش میشه باورهای مخربش رو از بین برد یا تکرار…و با درگیر شدن باهاش قویترش میکنیم. خوشحالم که اینقدر آگاهانه و با ممارست داری روش کار میکنی و از خدا برات طلب موفقیت میکنم… ان شاالله منم بتونم در این مسیر حرکت مستمری داشته باشم…
سلام دوست عزیزم
چقدر از خوندن کامنت شما لذت بردم
چه ایده ای قشنگی که هرروز یک آیه از آیات قرانو میخونین و برداشتتون درموردش رو مینویسین با خوندن این کامنت منم تصمیم گرفتم اینکارو کنم… چند روزیه که خیلی دارم روی چند اصل(توکل و توحید و ایمان) کار میکنم و این ایده ی شما خیلی میتونه بهم کمک کنه.
در مورد قسمت بعدی حرفتون که گفتین وقتی به کنکاش خودتون مشغول میشین متوجه میشین که چه باورهای محدود کننده ای داشتین و خبر نداشتین دقیقا همینطوره من اسم این باورهای مخفی رو گذاشتم اشغال هایی که تو ناخودآگاهم مخفی شدن و با کار کردن مداوم شناخته میشن و باورهای درست جایگزین میشن…
خیلی ازتون ممنونم بابت کامنتتون ممنونم بابت این ایده زیبا ممنونم
سپاس گذار خداوندم بابت این خانواده خوبی که اینجا دارم
و سپاس گذارم از استاد عباسمنش عزیزم که باعث و بانی این جمع عالی شدن
یه نام ربّ هدایت کننده ام
سلام استاد عزیزم،سلام مریم جان، سلام دوستان هم فرنکانسی ام
خیلی جالبه
من همین صبح ک بیدار شدم و میخواستم یکم تصویر سازی کنم تو ذهنم، هدایت شدم به سایت و کامنت های این فایل و شروع کردم به خوندن. و خیلی جالبه ک از همین اول تونستم مقاومت ذهنم رو متوجه بشم! به طرز خنده داری مقاومت میکنه ک چطور؟ مگه میشه فقط به اتفاقات خوب گذشته توجه کرد؟! اتفاقای بدم یادت میانا! و همون لحظه اتفاقاتی ک از نظر ذهنم مناسب نبودن رو میخواست بیاره جلوی چشمم! و در من سپاسگزارم ک فهمیدم این مقاومت ذهن منه!سپاسگزار اینم ک آگاهم ک این “مقاومت” ذهن من هست و سپاسگزارم ک پروردگارم پاسخم رو درجا داد:« اگر درگذشته چیزی از نظر من نامناسب بوده به این خاطره ک من نتونستم از زاویه ای بهش نگاه کنم ک بهم احساس خوبی بده. و به قول استاد در اون فایل فوووووق بی نظیرشون ک درباره تسلا توضیح دادن، اتفاقات به خودی خود اصلا تعریفی ندارن! اثری ندارن! این ما هستیم که برداشت هامون رو میسازیم، این ما هستیم ک برچسب خوب یا بد به جیزی میزنیم و اکثر برداشت های ما، اکثر برچسب های ما به طور پیش فرض مناسب نیستند، چون برداشت های ما حاصل باورهای ما هستن و این باورها هم باورهای اشتباهی هستن، صرفا چون یه عده باورش کردن ما هم باورش کردیم!، پس الان ما داریم یک پیش فرض زیبا می سازیم، یک پیش فرض صحیح،اصلا بهتره نگیم میسازیم، ما داریم خودمون رو به تنظیمات کارخانه خودمون برمیگردیم، همون نگاهی ک باید باشه»
و تو این فایل های اخیر،استاد داره سادددده ترین راهش رو میگه.همین یه کار رو بکنیم برگ برنده دست ماست.
سپاسگزار ربّ هدایتگر خودمم
سلام به شما فاطمه خانم عزیز، امیدوارم حالتون عالی باشه.
چه مثال زیبایی زدید: “برگشتن به تنظیمات کارخونه”، تحسینتون میکنم که با مثال های شما این مطلب بهتر توی ذهنم نشست. به یاد این موضوع افتادم که ما وقتی به دنیا آمدیم مغزی نداشتیم، فقط یه قلب بودیم، در آرامش کامل. یه نوزاد رو وقتی میبینی، میبینی چقدر آرومه، به قول یه دوستی از پیش خدا آمده، بوی خدا رو میده، بازگشت به تنظیمات کارخونه یعنی اینکه ببین از روز اول چقدر عالی زندگی میکردی، ببین وقتی بچه بودی با خودت حرف میزدی، ببین اطمینان داشتی چه نیازهات برآورده میشن. الان هم باید روی این ذهن منطقی کار کنی.
از یه دوستی شنیدم که میگفت یه دستگاهی هست که میتونه نیازهای یه نوزاد وقتی در رحم مادرش هست تشخیص بده و میگفت جالبه این دستگاه هنوز نوزادی رو تشخیص نداده که نیازهاش برآورده نشده باشه، چرا؟ چون آرومه، چون اطمینان داره که این هم درست میشه و بقولی اصلا نگران نیست.
ممنونم از شما دوست عزیزم بابت مثالی که زدید، واقعا مثال زیبایی بود.
امیدوارم در پناه خدا همیشه شاد و سلامت باشید.
به نام خداوند هدایتگر
سلام استاد عزیزم سلام خانوم شایسته عزیز
سلام دوستان خوبم
الان که دارم این کامنت و مینویسم رفتم تو تراس و از خدا سپاسگزاری کردم و اتفاقات خوب امروزم رو مرور کردم
هوا بینظیره و خنک
آسمون مهتاب خیلی خیلی زیباست
بوی خیلی خوبی تو فضا هست یه لحظه احساس کردم تو شمال هستم
قرص ماه تو آسمون خیلی قشنگه
خیلی هم بهم نزدیکه انگار میتونم بگیرمش تو دستم
همین الان تو همین لحظه که دارم مینویسم
اس ام اس واریز اومد
5 میلیون به حسابمون واریز شد خدایا شکرت
خدایا ازت سپاسگزارم که تو تنها روزی رسان من هستی
وقتی تو تراس بودم اشک ریختم از اینکه من این صحنه و این فضا رو تجسم کرده بودم
این چهارمین خونه من و عشقم هست
اولین خونه ای که بودیم هیچ ویویی نداشت
روبه رومون یه ساختمون سیمانی بود
ولی ما لذت بردیم
دومین خونه مون یه پنجره کوچیک داشت که ویوش یه باغ بود ولی توش دوتا درخت از فاصله خیلی دور معلوم بود
چون پنجره کوچیک بود و توری هم داشت خیلی خوب نمیشد باغ و دید
ولی ما از دیدن اون باغ از همون پنجره کوچیک لذت میبردیم
سومین خونمون یه حیاط داشت
دوتا باغچه داشت با دوتا درخت
خیلی زیبا بود ولی از داخل حیاط آسمون معلوم نبود
من همیشه دوست داشتم آسمون و ببینم دوست داشتم فضای رو به روم باز باشه
ولی بابت همونجا همون خونه قدیمی با نور کم سپاسگزار بودیم و لذت بردیم
الان که اومدم تو تراس خونه جدیدمون
تا چشم کار میکنه درخت میبینم
سرم رو هر طرف میچرخونم درخت میبینم
صبح وقتی چشمام رو باز میکنم ویوم آسمونه با گلهای قشنگمون
خدارو شکر میکنم برای وجود عشقم که انقدر با سلیقه به گلها رسیدگی میکنه
همیشه از خدا میخواستم خونمون طبقه پنجم به بالا باشه که ویو قشنگی داشته باشیم
ولی خونمون الان طبقه دومه
یه روز که رفته بودم طبقه پنجم دیدم ویوشون ساختمونه
ولی ما چون طبقه دوم هستیم ویومون درخته
و گفتم خدایا شکرت که خودت همه چیز و عالی میچینی برامون
من عاشق هوای دم دمای صبحم ولی خیلی کم شرایطش پیش میومد بیرون باشم اون تایم
بعضی وقتا ساعت 4 صبح یه دفه بیدار میشم و میبینم
آسمون و هوا رویاییه و میتونم برم تو تراس و از هوا لذت ببرم و با خدا حرف بزنم
خدایا شکرت که تو انقدر خوب و مهربونی
من خوشبخت ترین انسان روی کره زمین هستم
خدایا شکرت
سلام مونای دوست داشتنی
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم
قشنگ با هر جمله ش انگار یک جورایی زندگی کردم..
در مورد خونه هم همینطور، هر روز انگار بخشی از بهشت رو دارم در اطرافم تجربه میکنم..
خدا میدونه صدای پرندگانی که در اطراف خونه ما شنیده میشه رو هیچکدوم از همسایه ها متوجه نمیشن…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت که با تو همه چی بهشتی و زیبا و لذت بخش میشه..
استاد عزیزم، خانوم شایسته مهربونم عااااااااااااااااااشششقتونم…
مونای نازنینم که با این کامنتت تجربه هر روزه منو یاد آوری کردی ازت ممنونم دوست خوبم..
الهی در کنار اقا اسماعیل عاشق باشید و عاشق بمونید و عاشقانه هر روز عمرتونو زندگی کنید عزیزخواهر…
دوستون دارم..
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
سلام مونا جان
خداروشکر که خواسته هات یکی پس از دیگری محیا میشه .
چقدر زیبا توضیح دادی عزیزم ، حس و حال منو بشدت عالی کردی و چقدر ازت یاد گرفتم که چجوری نکات مثبت رو از دل اتفاقات بیرون بکشم و شکارچی حرفه ای بشم .
تحسین میکنم رابطه عاشقانت رو با شریک زندگیت .
چقدر خوب برام تصویر سازی کردی گل های تو تراس و ویو درختی رو به روتو .
به هر چیزی توجه کنی از جنس اون تو زندگیت میاد ، اول که یه بلوک سیمانی و آرزوی دیدن سرسبزی بعد با دو تا درخت ، بعد دو تا باغچه و درخت و الانم که صحنه ای معرکه از درختان زیبا و سرسبزی .
چقدر قشنگ میشه تکامل رو فهمید از دید مونا جان
ممنون از کامنت پر از نکات مثبتت
خدایاشکرت
مونای قشنگم مونای مهربونم مونای شکرگزارم مونای موحدم مرسی مرسی مرسی چقدر تو خوبی باخوندن معرفی خودت چقدر لذت بردم و اشک ریختم جالبه قبلا هم خونده بودم ولی امروز اشک ریختم و با خوندن شعرت کلی کیف کردم و اشک ریختم چون به تازگی منم شدم من و خدای مهربونم منم شدم من و خدای هدایتگرم چقدر کیف کردم وقتی نوشتی من و اسماعیل و خدا
ما سه تایی
و من می نویسم من و خداجونم
امروز گفتم خدایا هدایتم کن هرچی بگی بی قید وشرط مثل ابراهیم انجام می دم البته مدتیه وامروز یه نمونه کوچکش هرچی گفت مو به مو انجام دادم و خیریتش رو فهمیدم
وخوندن کامنتت کلی بهم عشق و نور و انرژی داد امیدوارم تو گردهمایی استاد همدیگه رو ببینیم می بوسمت دردونه خدا
بنام خدای زیبایی ها
سلام استاد عزیزم
خدای من شکرت واسه تمام زییایی هاوقشنگی های جهان که تمام شدنی نیست،استاد الان ساعت دوازده وربع شب هست نشستم تو بالکن دارم کامنت مینویسم احساسم بهم گفت کامنت بذارم خدای من یه شب رویایی هوا بهاری ماه تواسمون درخشان و دور تا دورش ستاره هایی که دارن برام چشمک میزنن،این تاریکی واین سکوت مطلق.خودم هستم وخدای خودم و دارم نهایت لذت رو میبرم اهنگ تجسم هم گذاشتم یه ارامش عجیب سرتاسرم رو فرا گرفته توجه به نکات مثبت باعث میشه مابه احساس خوبی برسیم ووقتی به احساس خوب برسیم حالمون دگرگون میشه واتفاقات قشنگ ازراه میرسن.. استاد توجهم همش رو زیباییه غروب میرم پشت بوم خونمون وغروب زیبای خورشید رو تماشا میکنم نمای فوق العاده عالی داره باورت نمیشه استاد وقتی اولین بار رفتم واین غروب جذاب رو دیدم دهنم باز موند گفتم خدااااااای من استاد تمپا غروب اینجا من،نتونستم حرفی بزنم فقط دور وبرم ونگاه میکردم وبا تعجب… اصلا مخم هنگ کرد که چقدرررر شبیه تمپا هست ساختمون ها و ابرها و غروب وهمه وهمه اصلااااااا هدایتی اینجا اومدیم وهرروز میرم پشت بوم واین زیبایی ها رو میبینم وتحسین میکنم ولذت میبرم وسپاسگزاری میکنم وفهمیدم که توجه به نکات مثبت چقدر کمک میکنه که بیشتر زیبایی ها وقشنگی ها رو ببینیم وبیشتر تو زندگیمون اشکار بشن هروقت این صحنه ها رو میبینم به،عظمت و قدرت خدا پی میبرم این روزها تمام کارم شده فکرکردن به کهکشان ها واسمون ها وزمین و کره ها وستاره ها میرم سرچ میکنم عمق اقیانوس ها،وسعت جنگل امازون ووو اصلا مخم سوت میکشه.. نمیتونیم تصور کنیم خدایی که این همه،عظمت رو افریده چقدر میتونه بزرگتر باشه بعد به خواسته ام که فکر میکنم خندم میگیره میگم این همه سیاره ها وکهکشان ها داره هدایت میکنه یه خونه وماشین وثروت وروابط نمیتونه هدایت کنه به زندگیم..
ما وقتی یه،جا کار میکنیم رئیسش میگه این کارو واون کارو انجام بدین وکلی زحمت باید بکشیم سختی بکشیم تا یه،حقوقی به ما بده ولی خدا در برابر این ثروت ونعمت که میخواد به مابده هیچی در مقابلش نمیخواد اتفاقا میخواد همیشه،شاد باشیم غمگین نباشیم میگه سپاسگزاریم رو بکنید فقط، من کل دنیا رو بهتون میدم ازاین قشنگتر مگه داریم،اصلا قابل مقایسه نیست حقوق ناچیز بامنت وسختی و رسیدن به پادشاهی با عزت و سربلندی فقط ایمان میخواد ایمان وعمل استاد من معجزه های خدارو زیاد تو زندگیم دیدم که چجوری یه قدم برمیدارم واون هزاران قدم برمیداره انگار منتظره که من حرکت کنم واون به سمتم بیادباعشق
یاد گرفتم از ساده ترین چیزها نگذرم هرچیو تو خونم میبینم تحسینش میکنم ازخواب که بیدار میشم یه اهنگ مثبت میذارم وبلند میشم به گل ها اب میدم قربون صدقه هاشون میرم باشون صحبت میکنم لمسشون میکنم پنجره اشپزخونه رو باز میکنم هرصحنه ای رو که میبینم تحسین میکنم و انرژی مثبت میگیرم و شروع میکنم به کارکردن(کارای خونه) همزمان فایلا رو گوش میدم و هرروز سعی میکنم بهترازدیروز در توجه به نکات مثبت پیشرفت کنم ودعوتش کنم به زندگیم
این ماهستیم که زندگیمون روخلق میکنیم باافکارو توجهمون
خدایاشکرت واسه همه چیز شکرررررررت
سلام فاطمه عزیز
خداروشکر بابت قدرت تخیلم که میتونم ازش استفاده کنم تا دقیقا همون تجربه هایی که شما داری رو احساس کنم .
صحبت کردن با گل های زیبا و آب دادن بهشون حس لطیفی به آدم میده .
من جایی که خدمت میکنم جلو در دژبانی وسط بلوار گل های رنگو با رنگی کاشتن که هر روز صبح من بهشون آب میدم .
الان که داشتی راجع به آب دادن به گلا حرف میزدی حسابی دلمو بردی .
امروز نرفتم اونجا ولی بی صبرانه منتظرم فردا برم به گلا آب بدم ، باهاشون صحبت کنم و از زیباییشون لذت ببرم .
خونه ی ما تراس نداره ولی راحت میشه از پشت بوم خونه استفاده کنم .
امشب امیدوارم که خدا به دلم بندازه که برم بالای پشت بوم و از چشمک زدن ستاره ها هم لذت ببرم و ستاره ها رو با دید متفاوت تری ببینم .
باهاشون شکل های مختلف درست کنم و از این پایین انرژی مثبت براشون بفرستم .
خدارو چه دیدی شاید من روزی به یکی از ستاره ها سفر کردم .
ممنونم ازت
خدایاشکرت
سلام دوست عزیز
خدارو شکر که کامنتم براتون مفید بوده هرچیو که بخوایم امکان پذیره واتفاق میفته کافیه بخوایم وخدا اجابت میکنه به تک تک درخواست ها خودش فرموده اجیب دعوت الداء اذا دعان
امیدوارم درتک تک مراحل زندگیتون شادوسلامت وثروتمند باشید