شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2137 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    خدایا شکرت که روزم رو با دیدن یه فایل عالی و پر از آگاهی و دیدن چهره زیبای استاد شروع کردم

    یکی از بهترین لذت های دنیا اینه که صبح زود بیدار شی و چشمات و باز کنی و بیای تو سایت و ببینی فایل جدید اومده

    خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم

    استاد ازتون بینهایت سپاسگزارم که این فضای فوق العاده رو برامون فراهم کردین که بتونیم تجربیاتمون رو با هم به اشتراک بزاریم و کلی درس بگیریم و جهان را به جای قشنگتری برای زندگی کردن تبدیل کنیم

    از همه دوستان بینظیرم برای کامنتهای عالیشون سپاسگزارم و تحسین میکنم عارفه عزیز رو برای این کامنت مفید و پر آگاهی و اینکه بهمون یاد داد که میشه یه نگاه متفاوت تری به تربیت فرزند داشت

    استاد چقدر سایت هرروز داره عالی تر میشه همیشه فکر میکردم دیگه این بهترین حالته سایته

    از این بهتر هم مگه میشه ؟

    ولی دوباره میام تو سایت میبینم یه ایده جدید دادین و چقدر بهتر شده

    قسمت نتایج دوستان از محصولات و آموزشهاتون که تازه به سایت اضافه شده عالیه

    کلی درس میگیریم از کامنتهای بچه ها

    استاد جان دیشب ما مهمون داشتیم

    دوستامون از بچه های دوست داشتنی و بینظیر سایت شما هستن که دو تا دختر نازنین دارن

    من دیشب به بچه ها دفتر و خودکار دادم که نقاشی بکشن و سرگرم باشن

    یه دخترشون بزرگتره مدرسه میره 8 سالشه

    وقتی گفتم ببینم چی کشیدی

    دیدم چندین صفحه پر کرده از سپاسگزاری

    نوشته بود

    خدایا شکرت که بدن سالم دارم

    خدایا شکرت که پدر و مادر و آبجی سالم دارم

    خدایا شکرت که غذا داریم بخوریم

    خدایا شکرت بابت موهای قشنگی که بهم دادی

    خدایا شکرت که نفس میکشم

    خدایا شکرت بابت این چیزهای قشنگ مثل خورشید و ابرها و درختان

    خدایا شکرت که خانه داریم

    خدایا شکرت که انقدر پول داریم که میتوانیم هرچیزی میخواهیم بخریم

    خدایا شکرت که ماشین داریم

    خدایا شکرت که لباس دارم

    خدایا شکرت که اسباب بازی دارم

    خدایا شکرت که مبل داریم

    خدایا شکرت که این همه حیوانات قشنگ وجود دارد

    خدایا شکرت که آبجی دارم

    خدایا شکرت که پول داریم و میتوانیم پول آب و برق و گاز را بدهیم

    خدایا شکرت که همه مهربان هستند

    و ……….

    بازم نوشته بود من بعضی هاش رو اینجا نوشتم

    کلی لذت بردم و چقدر یاد گرفتم ازش و تحسینش کردم

    و چقدر تحسین کردم پدر و مادر نازنینش رو که گفتن از ما یاد گرفته و همیشه مینویسه و بابت هرچیزی سپاسگزاری میکنه

    حتی صبح که میخواد بره مدرسه میگه که دوست داره چه اتفاقات خوبی براش بیفته

    چقدر خوبه که به جای اینکه با افکارمون و با حرفهامون به بچه هامون ترس و نگرانی و استرس بدیم

    بیایم سپاسگزاری کردن و تمرکز بر نکات مثبت رو یادشون بدیم

    به جای اینکه بترسونیمشون از آدم ها و بهشون بگیم که

    مواظب باش نکنه کسی گولت بزنه و ….

    این باور و بهشون بدیم که دنیا پر از آدم های خوبه

    به جای تمرکز کردن و حرف زدن در مورد گرونی و وضعیت اقتصادی و تمرکز بر نداشته ها

    بیایم به بچه هامون یاد بدیم بابت نعمت هایی که دارن سپاسگزار باشن

    بهشون یاد بدیم که ما همین الان با داشته هایی که داریم چقدر ثروتمند هستیم

    وقتی ما خودمون انسانهای سپاسگزاری باشیم وقتی تمرکزمون رو نکات مثبت باشه بچه هامون هم ازمون یاد میگیرن

    یه نفر از آشناهای من رفته بود کلی پول مشاوره داده بود و بچه اش رو برده بود پیش مشاور که بهش یاد بده اگه کسی خواست تو رو اذیتت کنه تو چطوری باید از خودت دفاع کنی

    تازه فکر میکرد چقدر هم روشنفکره که از سه سالگی بچه رو میبره کلاس مشاوره

    به جای این کار میتونم بیام این باور رو تو ذهن بچه ام بسازم که دنیا پر از انسانهای خوبه

    دنیا پر از قشنگی و زیباییه

    پر از فراوانی و ثروته

    استاد ازتون سپاسگزارم که انقدر تو زندگی مون تاثیر گزار هستین و باعث گسترش جهان میشین

    باعث گسترش زیبایی ها و قشنگی ها میشین

    یه تجربه در مورد طراحی یه بازی از خودم میتونم بگم

    یه دفعه من و همسرم خونه یکی از اقواممون مهمونی بودیم

    بعد دیدم که اون زن و شوهری که میزبان بودن دارن راجب یه مسئله ناخواسته که تو اون روز اتفاق افتاده بود صحبت میکنن و تمرکزشون رفته رو ایرادهای همدیگه و دارن از هم ایراد میگیرن

    میخواستم بحث و عوض کنم و

    با خودم گفتم

    یه سوال بپرسم که بحث عوض بشه و به سمت خوبی بره

    بعد به همه افرادی که تو اون جمع بودن گفتم یه وِیژگی مثبت همسرتون رو بگید

    اول هم خودم یه ویژگی مثبت از همسرم گفتم

    بعد دیدم که ذهن افراد رفته سمت اینکه بگردن و یه نکته مثبت از همسرشون پیدا کنن

    و یه جورایی تبدیل شد به بازی و به نوبت هرکی یه ویژگی مثبت از همسرش رو میگفت

    و اون زن و شوهری که داشتن از ایرادهای هم میگفتن دیدم دارن از ویژگی های مثبت هم میگن

    و چقدر فضا عوض شد

    یه دفعه دیگه هم من با یکی از اعضای خانواده ام داشتیم حرف میزدیم

    دیدم داره شروع میکنه از هسرش بد گفتن و ایراد گرفتن از همسرش

    بعد من بهش گفتم ولی همسرت فلان اخلاق خوب رو هم داره ها

    گفت آره خدایی این اخلاقش خیلی خوبه

    دوباره گفتم فلان اخلاقشم خیلی خوبه خیلی ها اینطوری نیستن

    و دوباره تایید کرد

    و یه کاری کردم که تمرکزش کلا رفت رو خوبی های هسرش و

    آخر گفت

    خدایا شکرت چقدر اخلاق های خوب داره و من هیچ وقت ندیده بودم و فقط همون یه نکته بدش رو میدیدم

    من خیلی جاها شده که بحث رفته سمت نکات منفی و نمیتونستم اون جمع و ترک کنم ولی اومدم با سوالات اینطوری بحث رو بردم سمت تمرکز بر نکات مثبت

    و همیشه هم جواب میده

    چون تمرکز بر نکات مثبت احساس آدم رو خوب میکنه و افراد دوست دارن که به نکات مثبت بیشتری توجه کنن ولی اصلا بلد نیستن اصلا نمیدونن میشه به زیبایی ها توجه کرد

    و خدارو شکر که استاد توجه بر نکات مثبت و اهمیتش رو تو زندگی به ما یاد دادن

    استاد و خانوم شایسته عزیز ازتون سپاسگزارم برای این فایلهای فوق العاده و ارزشمند و پر از درس و آگاهی

    خدایا شکرت که با دیدن پارادیس زیبا توجهمون میره سمت زیبایی ها و ثروت و فراوانی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2184 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما مونا ترحمی عزیز و قشنگم

      چقدر خوشحالم تا هدایت شدم کامنتت رو بخونم، لذت ببرم و کلی درس بگیرم. کلی تحسینت کردم عزیزم وقتی داشتم همینطور کامنتت رو میخوندم گفتم دمت گرم مونا جان آفرین و دیگه به انتها داشتم میرسیدم گفتم نمیشه باید برات بنویسم و شخصا و از ته قلبم تشکر کنم ازت.

      تحسینت میکنم مونا جان برای تمام کامنت و ایده هایی که نوشتی.

      تحسینت میکنم مونا جان برای مهمونی و مهمون های ارزشمندی که داشتی.

      تحسینت میکنم مونا جان برای ایده های ساده و خلاقانه ایی که اجرا کردی.

      تحسینت میکنم مونا جان برای تمام رشد و در مسیر بودن هات. یادمه اولین باری که با شما اینجا اشنا شدم و به هم کامنت نوشتیم و احساس میکنم خیلی از اون سال تا الان تغییر کردی و رشد کردی بیشتر از تعداد ستاره ها وفعالیت هات اینجا واقعا خواستم احساس قلبی ام رو بهت بگم و ازت تشکر کنم که هستی.واقعا برای وجودت سپاسگزارم مونا جان

      چقدر اون ایده بیان ویژگی های مثب همسرها و تبدیل شدنش به بازی رو دوست داشتم. میشه بشه بازی بیان ویژگی های مثبت همسرامون در جمع و حالا بصورت سرعتی یا با اضافه کردن حرکت های فان و بامزه جذابش کنیم یا قانون بذاریم که تایمر بذاریم یا اگر تکراری یا کسی کند گفت امتیاز ازش کم بشه مثلا…خیلی باحال بود. احساس میکنم چه عشق و انرژی با این بازی بین افراد ایجاد میشه.و چقدر همه تمرکزشون بشتر به خوبی ها و دیدن قشنگی های همسرشون میشه که شاید ندیدیم یا دیگه در روزمرگی زندگی تکراری شده و کور شدیم.

      واقعا سپاسگزارم برای ایده طرح سوال های حافظه ایی و فضای منفی و جو رو تغییر دادن ممنون که یادم انداختی و باید این مهارت رو در خودم تقویت کنم. چون چند روز پیش اندیشه خونه یکی ازدوستام رفتم و احساس کردم نمیتونم جو رو عوض کنم و منم همراه اون فضای مسموم شدم و توجه به ناخواسته ها زیاد شد(دورهمی زنانه بود)اما در عوضش از وقتی از سفرر برگشتیم مهمون هایی خونمون اومدن و با دوستانی بصورت هدایتی روبرو شدیم که فقط از خوبی ها و پیشرفت ها گفتیم اونا هر کدوم شون از بچه های قدیمی سایت بودن و خدا روشاکرم برای این اتفاق. و این به من میگه زمان بندی خدا همیشه درسته و این اتفاق می افته که همه ی ما در بهترین زمان و مکان همو و استاد عزیزمون رو خواهیم دید.چون ما به خدا اعتماد داریم. ما خودمون رو میسپاریم به الله یکتا. پس میشود….

      مونا جان ازت بازهم سپاسگزارم عزیزم که هستی و ردپاهای زیبا از خودت میذاری.

      ارادتمندت فهیمه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ریحانه بزرگ خو گفته:
      مدت عضویت: 846 روز

      سلام به بهترین دوستم و استاد عزیز…….

      خدارو بابته تمام اتفاقات قشنگی که هرروز برامون میافته…. دیشب از هم صحبتی با شما بمب انرژی چقدر حالمون بهترشد و هردومون صبح و با انگیزه و انرژی چندین برابری شروع کردیم…..

      این شکر گزاری های دخترم سماو حس و حاله خوب ما قبلا به این شدت نبود و تمام این آرامش و آگاهی ها رو از شما و فرکانسه عالیتون و آشنایی با سایت استاد عباس منش داریم….

      و خدا را هزار ان مرتبه شکر میکنم که بچه‌هام از الان با این مطالب و آگاهی ها آشنا میشن.

      امروز سما اومد گفت که تو جمعی بودم داشتن از چیزهای منفی حرف میزدن اومدم که نشنوم……. چقدر خوشحالم که از 8 سالگی آگاهانه در جهته درست حرکت میکنه…….

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ناصر الف گفته:
    مدت عضویت: 3968 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار و بی نظیر.

    بابت فایل جدید و آگاهی های جدید تشکر میکنم

    بابت زیبائی های محل زندگیتون که مدام درگیرشون هستیم ازتون تشکر میکنم

    اندام ورزشکاریتون رو تحسینتون میکنم، همچنین اراده فولادیتون را تحسین میکنم.

    بابت صحبتها و آگاهی هائی که در عر فایل بصورت خالصانه مطرح میکنید سپاسگزارم و منم یاد گرفتم از شما استاد بزرگوار که با تمام مردم صادق باشم.

    بابت زندگی عاشقانه ای که با خانم شایسته عزیز دارین را تحسین میکنم که هم فرکانس و هم جهت با هم اید و از خدا میخوام چنین رابطه عالی و عاشقانه ای را منم تجربه کنم و همینطور سایر دوستانی که آرزو دارن .

    همچنین از بازی زیبای گروهی عارفه خانم تشکر میکنم بابت “شکارچی حرفه ای نکات مثبت بودن” که یادآوری خوبی برام بود و آرزوی بهترینها را برای ایشان دارم.

    وقتی برمیگردم به عقب و بک گراندمو نگاه میکنم ،میبینم از وقتی با شما آشنا شدم حدودا درآمدم 150 برابر و بیشتر شده ( البته من غیر ازآموزشهای شما دائما مطالعه هم میکنم و یه سری آموزشهای دیگه را هم میبینم)

    علاوه براینکه از لحاظ مالی پیشرفت کرده ام ، همیشه حالم خوبه و سعی میکنم سطح انرژیمو عالی نگه دارم و سلامتی ام هم عالیه و با خدا هم دوست شدم و دوستی مون خیلی قوی و پایداره.

    در مورد صحبت هاتون میخواستم مطالبی را عرض کنم:

    کلا ما انسانها ذهنمون طوری تربیت شده که نکات منفی را بیشتر دنبال میکنه تا نکات مثبت و دلیلش این هست که اجداد مثبت ما یه زمانی زیاد خوش بین بودند و توسط حیوانات وحشی و قبایل دیگر نابود شده اند و فقط نسل منفی مونده و ما بازمانده همون نسل منفی هستیم و ذهن مون ناآگاهانه منفی نگر شده.

    الان زمانش رسیده که دیگه بدبینی را کنار بزاریم و باید آگاهانه ذهنمون رو تربیتش کنیم تا فقط و فقط زیبائی ها و نکات مثبت زندگی و اطرافمان و در کل زیبائی های همه چیز را ببینیم.

    یه زمانی این حرفهائی که میگفتم فقط در حد حرف و زبانم بود و برای همه میگفتم که فقط مثبت باشین و به زیبائی ها توجه کنید و خودمم زیاد عمل نمی کردم(گاهی عمل میکردم و گاهی نه ) ولی الان بخش بزرگی از زندگیم شده و دارم باهاشون زندگی میکنم و باهاشون حال میکنم.

    نکات مثبت و مهارتهائی که داشتمو اصلا و اصلا نمیدیدم و به خودم میگفتم که همه فلان مهارتها و استعدادها و توانائی ها را بلدند ،درحالیکه یک درصد مهارتهام را خیلی ها بلد نبودند و عزت نفس خیلی خیلی پائینی داشتم.

    با این حال من هر روز روی خودم و توانائی هام و مهارتهام کار میکنم و هر چقدر یاد میگیرم از یادگیری سیر نمیشم و فکر میکنم چیزی بلد نیستم و ذهنم رو طوری تربیت کردم که هرآزمونی را باید بار اول اونم با بهترین نمره قبول بشم و هر مهارتی را میتونم راحت و سریع یاد بگیرم .

    الان هم یه سری باگ ها در ذهنم دارم که روی اونها دارم کارمیکنم و میدونم با حلشون به زودی سیلی از نعمت و ثروت و فراوانی وارد زندگیم خواهد شد.

    بعضی مواقع وقتی یه سری اتفاقات به ظاهر بد به سرت میاد باعث میشه یا خودتو درگیراون اتفاقات کنی و در حاشیه بسازی و بسوزی و گم بشی و یا این آموخته ها ئی که در ذهنت داری و یاد گرفتی را بکار گیری و پله پله بزرگ بشی.

    من آرام آرام یاد گرفتم و لمس کردم در درونم تمام لحظه لحظه زندگیم و اتفاقات بدی که برام افتاده، نکات و درس اون اتفاقات را بگیرم و کادوی داخل اون حادثه و مشکل را دربیارم و یه پله بزرگ بشم.(البته قبلا اینطور نبودم و فقط مشکل را می دیدم و به خودم مدام یادآوری میکردم:

    چرا این مشکل برای من افتاد؟ من شانس ندارم! من که آدم خوبی هستم چرا من؟ خدا دوسم نداره ! و … )

    من سالهای سال درگیر یه رابطه یه طرفه بودم و وابستگی شدید عاطفی در زندگیم داشتم و هر روز له میشدم و کوچک میشدم و خودمو نمیدیدم، …

    دیدم که بعضی مواقع رها نکردن خیلی چیزها آسیب بیشتری به من میزنه تا نگه داشتن آنها . که به لطف خدا از وابستگی رها شدم و به آرامش رسیدم و داره حالم روز به روز بهتر و بهتر میشهآ البته برام خیلی زمان برد.

    زمانی که روی خودم کار میکردم تا خودمو ببرم به فرکانس های بالاتر و بهتر ، زمین و زمان و آدما و … دست به دست هم داده بودند تا من نتونم و منو پنچر میکردند و مدام اتفاقات و شرایط و … پیش میومد تا من دست بکشم و جلو نرم.

    خیلی مواقع نجواهای شیطان منو دلسرد و دلسرد میکرد و بعضی مواقع هم موفق میشد و مجدد بعد از مدتی وقتی ادامه میدادم مجدد شروع میشد و …

    ولی ادامه دادم و ادامه دادم و ناامید نشدم و تونستم خیلی چیزها و خیلی کارها را با آزمایش و خطا روی خودم پیاده سازی کنم و عادتهای زیاد مثبتی را در خودم نهادینه کنم و جزو شخصیتم بشه، هرچند خیلی از اونا کوچک اند اما این عاتهای به ظاهر کوچک منو از خیلی آدما متفاوت کرده و بعضی مواقع به خودم افتخار می کنم و احسن میگم به خودم و خالقم.

    یه سری از این عادتهای خوبم عبارتند از :

    هر روز نوشتن و یا زبانی سپاسگزاری داشته هام و مهارتهام و توانائی هام

    مسواک زدن

    هر روز بدون استثنا اول صبح دوش گرفتن

    همیشه خوش بو بودن و ادکلن زدن

    همیشه تمیز بودن و لباسهای اتو کشیده پوشیدن

    اطرافم (محل کارم و اتاقم) همیشه منظم و مرتبه و سریع به وسایل مورد نیاز دسترسی دارم.(عدم شلختگی خودم و اطرافم)

    حتی فایلها و پوشه هایی که در کامپیوترم و لب تابم دارم با نامهای مشخص مرتب شده ، یعنی اگه بخوام دنبال یه فایلی که چندین سال پیش بگردم در عرض چند ثانیه پیداش میکنم.

    هر روز مطالعه میکنم.

    کلا دورم از قلیان و سیگار و مشروب و … و هرگز دنبال این موارد نبودم و نیستم.

    دوری از نوشابه و ساندویچ و تنقلاتی مثل پفک و …

    زمانهائی که قبض پرداخت میکنم در گوشه قبوض خدایا شکرت را مینویسم.

    عدم توجه به حرف و حدیث مردم و برای خودم زندگی میکنم.(قبلا خیلی حساس مردم بودم و رنج میکشیدم)

    هر روز دیدن اتفاقات خوب و تحسین و تائید آنها

    دیدن خیر در اتفاقات و جوش نزدن و عدم حساسیت به هر مساله ای

    هر روز ورزش کردن و یا پیاده روی

    آشپزی کردن و یادگیری یه مهارت جدید

    آشتی با کودک درونم که سالیان سال فراموشش کرده بودم

    لذت بردن از تنهائی هام و ساعتها نشستن و مطالعه کردن در خلوت خودم

    عدم توجه به نازیبائی ها ( تصادف، درگیری، تورم، از سیاست صحبت نکردن، موزیک منفی، …)

    تلویزیون نمی بینم ولی فیلم و بعضی سریال که دوستشان دارم را میبینم و اینا تشویق خودم برای ادامه مسیرمه

    آگاهانه کنترل کانون توجه ام(البته این کار خیلی سخته ولی هر روز سعی میکنم بهتر بشم)

    تشویق خودم

    به شدت مسئولیت پذیرم و قابل اعتماد.

    پس انداز کردن

    هر روز بالا بردن توانائی هام و مهارتهام

    یاد گرفتم تو زندگیم اصلا غر نزنم ، گلایه و شکایت نکنم،

    یاد گرفتم به هیچ وجه غیبت نکنم.

    یاد گرفتم هرگز کسی رو مسخره نکنم.

    یاد گرفتم تمام آدمای منفی و سمی که اطرافم بودند ، حتی هم خون هایم را از زندگیم حذف کنم و این کار خیلی خیلی برام سخت بود ولی میخواستم بزرگ بشم و در آرامش زندگی کنم و هر چقدر در این کار تبحر پیدا کردم آرامش زندگیم بیشتر شده و حالم بهتر شده. چون خودمو لایق بهترینها میدونم

    با این کارهای به ظاهر کوچک همیشه اتفاقات خوب برام میفته، همیشه هر چیزی میخرم برام تخفیف مید ن، یه سری چیزها برام رایگان درمیاد، آدمای خوب اطرافم بیشتر میشن، و بدون توقع برام خوبی می کنند، هر روز آگاهی های جدیدی رو دریافت می کنم و نشانه ها رو تائید میکنم،

    یادم نرفته اینو بگم یه دفتر خوشگل دارم بنام ” دفترچه موفقیتها،زیبائی ها،خوشبختی ها،راه حل هام و سناریوهام” واز نامش هم مشخصه و این دفترچه یه نوعی برام گنجه و شکارچی زیبائی هاست برام.

    یه اتفاقی چند روز پیش برام افتاد میخوام اینجا براتون بازگو کنم شاید بدرد شما هم بخوره:

    چند روز پیش از یه آقایی که یه چک حدود سه سال پیش ازش داشتم ، زنگ زد و گفت چکمو بده و پولشو بدم. منم همون سال برگشتشو زده بودم ولی دنبالش نرفته بودم و نگهش داشته بودم. با وکیل صحبت کردم گفت چک رو به من بده حداقل سه برابرش را برات میگیرم. اولش وسوسه شدم که این کار را بکنم ولی بخاطر آموزشهائی که دیده ام و ذهنی که تربیت کرده ام اینکار رو نکردم و چکو برگردوندم ، خود طرف تعجب میکرد و حتی خودش برگشت و گفت اگه من جات بودم چکو به وکیل میدادم.حتی بابت بی احترامی هائی که اون موقع کرده بود کلی معذرت خواست.با اینکه منم میتونستمم بی احترامی کنم ولی نکرده بودم(راستش در این مواقع به خودم میگم: شاید طرف حالش خوب نیست، شاید از جای دیگه ای ناراحته، شاید بخاطر فشار اقتصادی میخواد خودشو خالی کنه ، … و عکس العمل نشون نمیدم و اینطور ذهنمو تربیت کرده ام تا زیاد به هر مساله ای حساس نباشه، چون اگه خودمو درگیر مسائل حاشیه ای کنم حتما میفتم جاده خالی و از مسیر دور میشم)

    خلاصه چک رو به ایشون دارم و همان روز ظهرش در جائی جلسه داشتم و از محل کارم با ماشین که از کوچه فرعی میخواستم بیام خیابان اصلی یهوئی با سرعت یه ماشین میومد و میلیمتری نگهش داشت و به ماشین من نزد و

    1.اگه تصادف صورت میگرفت چون من از فرعی میومدم من مقصر بودم (با وجود اینکه ایشون با سرعت میومد)

    2. نمی تونستم به جلسه سر موقع برسم( به وقت شناسی حساسم و به زمان آدما ارزش قائلم)

    3.همینطور مجبود بود کلی هزینه کنم برای خسارت ماشین ایشون و ماشین خودم

    4.و چندین روز هم زمانم گرفته میشد واعصاب خودکنی داشتیم.

    اینها درسهائی برام بود که از اون چک گرفتم ، بالاخره پول وسوسه انگیزه و همیشه مارا وسوسه میکنه اما به چه قیمتی؟

    من با برگردانده چک ایشون که خیلی هم خوشحال بود باعث جلوگیری از بوجود نیومدن این همه اتفاق بد شدم و خدا هم هوامو داشت.

    میخوام بگم : عزیزان اگه هوای همدیگه رو داشته باشیم خدا هم همیشه هوامونو خواهد داشت، مهم نیست دیگران نیت ما را بدونند یا ندونن.

    تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز

    در کل یاد گرفتم تا آخر عمرم روی خودم کار کنم و همیشه خودمو ببرم به فرکانسهای بالاتر و خوب بودن را تمرین کنم و خوب باشم.میدونم خیلی باید روی خودم و باگهام کار کنم و همیشه از خدا میخوام در این راه کمکم کنه و هرگز نایستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2184 روز

      سلام به شما دوست ارزشمندم

      سلام به شما ناصر الف عزیز

      چقدر خوشحالم که به خوندن کامنت پر از درس و اگاهی شما هدایت شدم. چقدر خوشحالم با دوستان خوب و اهل خودسازی و پیشرفتی مواجه میشم و خوشحالم از اشنایی با شما و کلی تحسین تون کردم برای عادت های زیبا برای اون دفتر ارزشمندی که دارین.برای اون کنترل ذهن و جلوی نجواها و وسوسه ها ایستادید. واقعا آفرین اقا ناصر.

      دفترچه موفقیتها،زیبائی ها،خوشبختی ها،راه حل هام و سناریوهام” چقدر اسم زیبایی گذاشتین فقط دیدن اسمش کلی حس آدم رو خوب میکنه. از شما سپاسگزارم برای اینکه از خودتون این ردپای زیبا رو ثبت کردین سپاسگزارم برای وجودتون که جهان رو جای زیبا و قشنگی برای زندگی میکنه.

      از الله یکتا براتون بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      دختر خدا گفته:
      مدت عضویت: 1268 روز

      سلام آقای ناصر الف ، واای خداای من چقدرر وصمیمیانه هرچی بلد بودید به ماهم یاد دادید ، الهی خیر وبرکت برمودای پاداش وتخفیف وارتقا درجه بیاد توی زندگیتون واقعا چقدرر قابل تحسین بودید وچقدر خوب عمل کردید بخصوص در خصوص چک ، تصمیم احساسی وگرفتی ، چقدرر نام زیبایی روی دفترتون گذاشتین و چقددر خوبه که نظم وانظباط ر‌و لوحه زندگیتون قرار دادید ..من از روی کامنتهای شما مینوسم که چقدرر کامنت عالی بود ، مرسی کع با ما به اشتراک گذاشتین.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ابوالحسن جعفری گفته:
      مدت عضویت: 1323 روز

      سلام به دوست خوبم اقا ناصر عزیز

      خیلی دیدگاه منطقی، مرتب و عالیی نوشتی ممنون ازت

      از خوندن دیدگاهت لذت بردم و ازینکه توجهتو بردی سمت زیبایی ها و طی این چند سالی که با استاد اشنا شدی روی خودت کارکردی و مهارت بدست اوردی و عزت نفست و بردی بالا تحسینت میکنم

      اون کارای های کوچیک شخصی مثل معطر بودن تمیز بودن و منظم بودن مطمعنم خیلی روی پیشرفت و شخصیتت تاثیر گذار بود تبریک میگم بهت

      منم هنوز کلی کارا دارم برای پیشرفت

      شخصیتم و مهارت هام از کامنتت ایده گرفتم ممنونم که نوشتی

      موفق ، شادو ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نسترن بهداروند گفته:
      مدت عضویت: 2163 روز

      سلام به شما آقای الف.یکی از محبوت ترین و تحسین برانگیز ترین صفات برای من ،ادب و کنترل خشم افراد هست.کارهایی که شما گفتید ظاهرا کوچیک هستن،ولی مدتها زمان می بره تا نهادینه بشن.تحسینتون میکنم به خاطر این صفت های عالی و مستمر.در پناه خدا شاد باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ســــــمـــــیـــه گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام خدای هدایتگرم در همه‌ی لحظات

    خدایی که برایم کافیست

    خدایی که این روزها مجنونش شدم

    خدای که لحظه به لحظه ،داره من و هدایت می‌کنه به سمت زیبایی های بیشتر

    خدایی که به تازه گی ها ،پیداش کردم .

    استاد عزیزم

    من در این سایت بهترین روزهای عمرم رو میگذرونم . من بی نهایت شاد و خوشحالم .

    من به اون ،لحظه ایی رسیدم که شما گفتید برگهای درختان رو لمس می‌کردید و حسشون می کردید

    من به صحنه ایی رسیدم که بی اختیار ،

    از دیدن در ختهای باغ انار که پوشیده از برگهای سبز و گل‌های نارنجی هستن که در زمان غروب آفتاب ،بی اختیار اشک می ریختم و خدا رو ستایش میکردم .

    من این روزها ،غرق در بودن با خدای خودم هستم ،ساعتها ،باهاش صحبت میکنم

    این احساس نابی که بهش رسیدم رو. ،از شما ،مرد ایمان و عمل دارم . خدا ،شما رو حفظ کنه .

    من اونقدر خوشحالم ازاین که دختر من هم با این سن کمش ،عضو سایت شما شده و وقتی دیدم که حتی جواب سوالهای بعضی از دوستان رو داده .

    بی اختیار ،اشک ،شوق ریختم .

    دخترم وقتی میبینه من دفترم دستم و می‌نویسم اون هم حدود چند ماهی است که یک دفتر خوشگل ،خریده و توش سپاسگزاری از خداوند و خواسته هایش رو می‌نویسه و عجیبت ترین چیز،این. بودبراش که به بیشترین خواسته هاش میرسه

    دیروز به من گفت مامان به خدا ،که ما هر چی فکر کنیم و باور کنیم اتفاق می افته

    می‌گفت مامان ،ما باید تمرکزمون رو خیلی بیشتر رو چیزهای که میخواهیم و خوبی ها ،بزاریم.

    اگه گهگاهی من کنترل ذهنم رو از دست میدم ،این فرشته ی زندگیم ،به من میگه مامان ،حتما یه خیری هست . و بعد نکات مثبت اون موضوع رو به من یادآوری می‌کنه .

    اونقدر قشنگ ، قانون رو درک کرده که من متعجبم از حرفهاش و کارهاش و لحظه به لحظه خدای خودم رو سپاسگزارم برای ،این که ما رو در این مسیر قرار داد .

    مسیر مستقیم ،مسیرکسانی که به آنها نعمت داد .

    استاد من دیگه عملا با هیچ کس رفت و آمد ندارم ،به نوعی دنیا مدارمون رو از هم جدا کرد و اصلا برای تنهایی خودم ،ناراحت نیستم ،در صورتی که اگه قبل تر بود کلی ،برای تنهایی ها ،غصه می‌خوردم . تمام وقتم در سایت،و یا مشغول دیدن سریال ها و فایل ها ،هستم ،

    بودن در این سایت ،خودش بیشترین توجه و تمرکز بر زیباییها ونکات مثبت و تحسین اونهاست

    خوندن کامنت های دوستانم ،

    دوستای که تمام تمرکزشون

    بر نکات مثبت . گنج عظیمی برام

    خدا رو سپاسگزارم بی نهایت ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1927 روز

      سلام سمیه جان.

      شما هم اسمِ خواهر من هستی.

      خیلی لذت بردم از خوندنِ کامنتت و دلم بهم گفت بنویسم برات و فقط 5 ستاره ندم.

      از اینکه ارتباطت با خدا انقدر عمیق و جذابه خیلی خوشحالم و تحسینت میکنم که این رابطه رو با خدای عزیز دلمونو برقرار کردی.

      منم مثل شما عمیقا غرق در شگفت انگیزیِ خدا هستم این روزهای زندگیم، هر روز بیشتر از دیروز…

      دیوانه میشم از هدایتها و حمایت ها و چیدمانِ دقیقش برای من.

      چقدر لذت بردم که از دختر عزیزت نوشتی که در مسیر هست.

      خدا رو شکر که از سن کم داره افکارشو پاک و زیبا تربیت میکنه.

      بی شک مسیر بسیار جذاب و سالمی پیش روش هست.

      خدا رو شکر برای فرشته ی قشنگی که خدا بهتون هدیه داده و در کنار شما قشنگی ها رو با هم تجربه و درک میکنین.

      خدا رو شکر که در تنهاییِ ظاهری مون انقدر کار برای انجام دادن و نوشتن داریم که هیچ مدله احساسِ تنهایی نداریم.

      برات آرزو میکنم هر روز و لحظه، بیشتر در دنیای مهر و عشق به خدا باشی و حسابی لذت ببری از زندگیت.

      در آغوشِ امن و گرمِ خدا باشی عزیزم.

      خدا رو شکر برای همه چیز

      خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1967 روز

      به نام خدای مهربان

      به نام اونی که چشم رو آفرید و در چشم اشک را قرار داد

      به نام اونی که قلب رو آفرید و قاب رو ها رو نرم کرد و جایگاه خودش قرار داد

      نمی‌دونم چی بگم ولی از این که اینجا هستم و کامنت زیبای شما رو خوندم و دارم کامنت براتون مینویسم خیلی خوشحال هستم

      و هنگام خواندن کامنت شما و ارشیا ی عزیز در همین صفحه اشک از چشمام جاری شد و فقط میگفتم خدایا شکرت

      و چقدر خوشحال تر شدم از دخترتون که این کلمات رو به شما گفته

      خداروشکر بابت همه چیز بابت شما دوستان خوبم و این سایت الهی

      بابت خدای مهربانی که همه ماهارو در این سایت بغل کرده و داره قلب ها مون رو آرام می‌کنه با یاد خودش

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رضا ملتفت گفته:
      مدت عضویت: 2002 روز

      سلام به شما دوست عزیز، امیدوارم حالتون عالی باشه.

      تحسینتون میکنم که اینقدر زیبا نکات مثبت رو ذکر کردید. تحسینتون میکنم که اینچنین رابطه زیبایی با خدای خودتون ایجاد کردید.

      بابت اینکه دختر گلتون هم توی این مسیره و عالی داره به قانون عمل میکنه بهتون تبریک میگم. من خودم عاشق دختر و پسری هستم که بیشتر از سن و سال خودش فهم و درک داره. یه بار یکی از بچه های سایت مطلبی رو نوشته بود که من خیلی لذت بردم و تحسین کردم، نوشته بود پسرم اینقدر فوق العاده است که امده بود توی گوشم گفت: بابایی، خدا رو شکر که شما رو دارم، بعد من تعجب کردم از این پسر. تحسین میکنم دختر گلتون رو. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.

      براتون بهترینها رو آرزو میکنم.

      امیدوارم همه مون هر بار بهتر از قبل بشیم و شکارچیان نکات مثبت زندگیمون باشیم.

      خدایا شکرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3828 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و همه بچه های خوب سایت عزیز.

    استاد خیلی خیلی سپاسگزاری میکنم ازتون که همچین کامنت زیبا و بسیار مفیدی رو به همه بچه های سایت اشتراک گذاشتین و در موردش نکات بسیار عالی رو توضیح دادین. ازتون خیلی خیلی ممنونم.

    از خانم شایسته عزیز هم خیلی ممنونم برای فیلمبرداری و ادیت و نوشته های بسیار عالی فایلها که ذهن رو بسیار باز میکنن.

    از دوست عزیزم خانم عارفه عزیز هم بسیار بسیار سپاسگزارم که تجربه عملی بسیار خوبشون رو با ما به اشتراک گذاشتن، به شخصِ که من خودم کلی ایده امد توی ذهنم و همچنین کلی ایده امد برای برادرهای کوچیک م که برای اونا هم اینکارو انجام بدم.

    2 روز پیش من وبیناری رو میدیدم در مورد تمرکز در زندگی برای همه حوزه ها.

    نکات بسیار خوبی گفته شد از مغز، که بنظرم اگر از مغز مون شناخت پیدا کنیم، نه تنها باهاش نمیجنگیم بلکه باهاش با دوستی برخورد میکنیم و میتونیم بهش تسلط پیدا کنیم تا بیشتر و بیشتر روی زیبایی های زندگیمون تمرکز کنیم.

    مغز:

    -) در عین حال که ساختار مغز پیچیده ست اما اصول و قواعد بسیار بسیار ساده ایی داره که گاها این سادگیِ بیش از حد که باید کارهای بسیار ساده بکنیم باعث شده پشت گوش بندازیم و انجام ندیم و البته جوری ساخته شده مغز که بتونه دوام بیاره و خودش به خودی خود بقا پیدا کنه.

    -) مغز همیشه کنجکاو که بدونه کاری که میخوای بکنی نتیجه ش چی میشه، در حین اون کار چی میشه، همیشه کنجکاوتر و جلوتر از ما حرکت میکنه. پس اگر بدونه نتیجه چی میشه با حواس جمع تری گوش میده و بهت کمک میکنه اون کاری که میخوای رو بکنی.

    -) خیلی از توانایی هایی مغزی ما توی قِشر مغز قرار دارند که این موضوع به این معنی که هر انسانی میتونه با تمرین و تکرار زیاد هر کاری بخواد یادبگیره و انجامش بده ولی باید اون اصول رو بدونه و تمرین و تکرارش کنه یعنی میشه گفت 99 درصد همه چیزا اکتسابی و هیچ کسی وقتی بدنیا میاد از همون اول که از شکم مادر عزیز بدنیا میاد هیچ چیزی رو بلد نیست پس همه چی برمیگیرده به اینکه ما قواعد و اصول هر موضوعی رو درک کنیم و با تکرار زیاد تبدیل ش کنیم به نقطه قوت مون.

    -) تا مغز ما ضرورت یک عمل رو متوجه نشه، دل به انجام دادنش نمیده، چرا ما اینقدر از غذا خوردن لذت میبریم و دوست داریم انجامش بدیم و اینقدر براش انرژی میذاریم و حتی کار میکنیم و پول در میاریم که بتونیم غذا بخوریم؟؟؟ برای اینکه مغز چرایی ش رو درک کرده، نتیجه ش رو عینی میبینه که باعث رفع گرسنگی و زنده موندن میشه. چون ضرورتش رو درک کرده بهش اهمیت زیادی میده.

    -) مغز ما هیچوقت بیکار نیست و 2 وظیفه اصلی داره، 1- وظیفه ی بقای ما 2- فکر کردن

    بخاطر همین 2 تا علت ما انسانها 2 تا به ظاهر مسئله داریم، 1- مسئله تنبلی 2- مسئله تمرکزمون

    1- چون میخواد بقای ما حفظ بشه و زنده بمونیم پس تمام سعی ش رو میکنه که کاری نکنی، انرژی ت رو حفظ کنی، همه کار میکنه که به خطر نیفتی و زنده بمونی و برای همین ترسهایی ایجاد میکنه که سراغ کاری نری، از حاشیه امن ت بیرون نیای و در نهایت تنبل ت میکنه.

    2- چون مغز هیچوقت و هیچ زمانی نیست که هیچکاری انجام نده پس تمرکز هم نداریم.

    ذات مغز فکر کردن و اگر ولش کنی همینطوری فقط فکر میکنه.

    حالا مغز وقتی داره خودش فکر میکنه میره روی حالت اتومات یا اتوپایلت autopilot . یعنی به هرچیزی فکر مینه که چیزایی هم که فکر میکنه به 2 عامل بستگی داره: 1- عوامل درونی (که بیشترش اینه) 2- عوامل بیرونی (که تاثیر روی درون میذاره)

    -) مغز ما کلا میل به آزادی و سرکشی داره، به مقاومت کردن داره، دوست داره برای خودش به جایی که میخواد آزادانه بره، از چهارچوب متنفره و دوست نداره کاری رو که میگی بکنه بخاطر همینه که ما باید اینارو بدونیم تا بتونیم همراستا باهاش کارایی رو بکنه که ما میخوایم.

    -) اگر میخواین بدونین شاه کلید تمرکز کردن چیه و فقط یک شرط خیلی مهم وجود داشته باشه(فارغ از تمرین ها و راهکارهای دیگه و یا حذف حواس پرتی ها) که مغز روی یک چیزی تمرکز بکنه اون فقط و فقط و فقط علاقه ست

    دیدین که برای مغز روی یک موضوع موندن خیلی سخته، دوست داره که سرکشی کنه اما وقتی به چیزی علاقه داری مثلا فیلم دیدن، اینقدرر روی اون فیلم متمرکز میشین که حتی صدای بقیه هم نمیشنوین یا بچه وقتی داره با اسباب بازی هاش بازی میکنه جوری غرق بازی میشه و تمرکز داره رووش هرچی صداش بزنی متوجه نمیشه انگار که داره بمب اتم میشکافه ولی بمب اتم نیست داره ماشین هاش رو روی فرش عقب و جلو میکنه ولی اینقدر اینو دوست داره که تمام تمرکزش رووشِ.

    پس شاه کلید = برید دنبال چیزی که بهش علاقه دارین و اگه چیزی هم نیست که علاقه ندارین ولی مجبورین انجام بدین باهاش نجنگین، علاقه ایجاد کنین و کم کم عادت میشه براتون.

    علاقه ذاتی وجود نداره…

    چون علاقه رو یا دیگران برامون میسازن، یا ذهنمون با عوامل محیطی میسازه یا از کسی یا چیزی الگو میگیریم و خوشمون میاد و…

    پس موضوع ساختن علاقه ست و این کاری که مغز رو به طور کامل گول میزنه که روی یه چیزی متمرکز بشه.

    حالا چرا تمرکز اینقدر مهمه؟؟؟؟ چون باعث بالارفتن بهره وری ما میشه، توی یه زمان یا بازه کوتاه میتونین کارایی بکنین و چیزایی یادبگیرین که توی بازه طولانی مدت ولی بدون تمرکز نمیشه انجام داد یا یادش گرفت.

    زمان و انرژی و عمر ما محدود و نمیتونی 100 سال روی یه موضوع بدون تمرکز کار کنی، بالاخره یه روزی میمیریم. پس این زمان و انرژی با خساست بسیار زیاد برای خودت خرج کن.

    برای اینکه بتونیم کارهای مفید زیادی بکنیم و یا یادبگیریم نیاز داریم به بهره وری بالا و این بهره وری رو فقط تمرکز بوجود میاره.

    تمرکز با ما کاری میکنه که اگه مطلبی رو بخوایم توی 5 ساعت یادبگیریم میتونیم مثلا توی نیم ساعت کامل و عمیق یادش بگیریم.

    -) مغز این شکلی که اگه برای خودت تعداد هدفهای بالا انتخاب کنی و هدفهات هم خیلی بزرگ غیر قابل دسترس باشن، افسار پاره میکنه و اینقدر براش سخت و عذاب اور میشه که ولش میکنه و کلی موارد حواس پرتی درونی و بیرونی بوجود میاره که نتونی انجامش بدی.

    -) برای اینکه مغز متوجه موضوعی بشه خیلی خوبه که با صدای نسبتا بلند در مورد اون موضوع صحبت کنی، از اندامهای بدن استفاده کنی.

    -) بزرگترین سم برای مغز اینه که بخواین چندتا کار رو باهم انجام بدین، این بدترین آفت و سم برای مغز و کارکرد مغز رو بسیار بسیار پایین میاره

    -) برای مغز هیجانات احساسی باعث مختل کردنش میشن، احساسات شادی زیاد یا احساسات غم یا عصبانی به این دلیل احساسات، هیجانات ایجاد میکنن و هیجانات باعث تلاطم توی مغز میشن و جایی که ارامش نباشه چیزی هم نیست.

    -) در موارد قبلی گفتیم مغز خیلی دوست داره فکر کنه حالا این فکر کردن و ازادانه برای خودش حرکت کردن دقیقا توی مسیر چیزای منفی و چرت و پرت و حتی یه سری منفی هارو فقط تکرار میکنه این کارکرد مغز، خاصیت مغز

    —————————————————————————————————————————————————————————————

    خب تا اینجا یه سری نکات در مورد عملکرد مغز گفته شد که از مغزمون شناخت پیدا کردیم.

    حالا باید چیکار کنیم؟؟؟؟؟

    * تمام اینارو گفتم تا بگم چقدررررررررررررر استاد ریزبینانه و حکیمانه و چقدر با اصل قرار دادن مطالب، دقیقا تمام راه حل های مسائل مغز رو که باهاش نجنگیم و باهاش دوست باشیم و توی مسیری که ما میخوایم حرکت کنه رو بهمون توی آموزش هاشون گفته.

    اینکه مغز میخواد همه چی رو بدونه و شفاف باشه براش و اول و وسط و اخر همه چی رو بدونه خب ما نمیتونیم برای مثلا ثروتمند شدن اینو بهش سریع نشون بدیم

    خب چیکار میکنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    اهرم رنج و لذت ساختن

    اهرم رنج و لذت دقیقا اینکارو میکنه و اول وسط و اخر مسیر رو بهش میگه و با تکرار اهرم رنج و لذت دقیقا مغزتون با شما همراستا میشه

    اینکه مغز ما ضرورت یک عمل رو متوجه نشه دل به انجامش نمیده…. خب این ضرورت چجوری برای هرکاری بوجود بیاریم؟؟؟؟

    اهرم رنج و لذت دقیقا میاد این ضروری بودن و مهم بودن رو به مغز در مورد اون کار میده.

    اینکه مغز بخاطر بقا ش تنبلی میکنه و بخاطر اینکه همیشه در حال انجام کار و فکر کردن که جفت اینا باعث میشدن تنبلی و عدم تمرکز بوجود بیاد

    اینا با چی حل میشه؟؟؟؟

    با اهرم رنج و لذت شما جای تنبلی توی مغز عوض میکنین و بهش میگین اتفاقا انجام این کار چقدر براتون سود و ثمر داره و به نفعش

    و باعث میشین فکراتون متمرکز بشه روی یه چیز اونم چیزی که با اهرم رنج و لذت میسازین پس فکراتون هم همراستا توی اون حوزه میشه.

    گفتیم مغز وقتی ولش کنی میره روی حالت AutoPilot و به هرچیزی فکر میکنه که 2 عامل درونی و بیرونی داشت

    حالا تمرکز کردن یعنی اینکه بیای مغزت رو از حالت AutoPilot بردار و فرمون ش رو دستت بگیر و بهش بگی تو فکر کن، زیاد هم فکر کنم من جلوی فکر کردن تورو نمیگیرم ولی روی چیزی فکر کن که من میخوام…

    خب این با چی بوجود میاد

    با کار کردن روی باورهای قدرتمند، با ساختن اهرم رنج و لذت و دادن باورهای قدرتمند، با تمرکز بر نکات مثبت و داشته های زندگی

    اینکه تعداد هدف های زیاد یا دور از دسترس انتخاب نکنیم

    یا اینکه برای یکماه یا یکسال مون چندین تا الویت انتخاب نکنیم

    استاد همه اینارو توضیح داده که

    عزیز دلم بیا اهداف بزرگ ت رو به اهداف خرد و کوچیک تبدیل کن که قابل دسترس باشه و اروم اروم با تکامل بزرگترش کن

    یا

    ریشه کلمه الویت در زبان انگلیسی فرد نه جمع یعنی چندین تا الویت نداریم یکی

    یا

    بیا توی طول روی اون الویت دار ترین کار ت رو انجام بده، تموم که شد برو سراغ حالا الویت بعدی نه اینکه با هم انجام بدی.

    موضوع احساسات که گفتم باید ارامش باشه

    استاد چقدر در مورد ارامش داشتن گفتن…. احساسات هیجانی، تلاطم ایجاد میکنه پس کنترل خویش لازمه که استاد اینارو گفتن

    یا داریم که برای مغز اینطوریه که با احساساتت نجنگ، جنگیدن بدتر میکنه، سازش کن، یعنی بیا به تعادل برسون و تحقیق کردن به ازای هر 3 خبر یا اتفاق خوب یک اتفاق منفی اگر بیفته مغز میتونه هندل بکنه ….

    خب استاد این مطلب بالا رو دقیقا با موضوع تمرکز بر نکات مثبت و داشته ها و زیبایی های زندگی گفتن که باعث بیشتر شدن نکات و اتفاقات مثبت و قشنگ بیشتر میشه و خب مغز دقیقا باهاتون همراه میشه و احساسات کنترل میشه…

    توی وبینار پرسیده شد چطوری چرخه تمرکز در مغز رو طولانی کنیم؟؟؟

    جواب : نتایج خودت رو بسنجی….

    مغز ما هوشمند و باید با هوشمندی باهاش برخورد کنیم، سنجش نتایج یه چیزی که به شدت به مغز کمک میکنه متمرکز بمونه، یعنی مغز شما باید نتیجه یه چیزی رو ببینه و اینطوری متمرکز میشه و ادامه دار میشه.

    چون از ابتدا، از زمان اجداد چندین هزارسال قبل اینطوری یادگرفتیم که وقتی صاعقه میزنه بره توی پناهگاه، خب نتیجه رو دید، چون یادگرفته که جون مارو نجات بده، پس صاعقه بهش نمیخورده

    یا گرسنه میشده میرفته شکار، و خب شکار میکرده و سیر میشده نتیجه اینه که زنده میمونه

    پس باید برای کارهامون که معمولا طولانی مدت از لحاظ زمان سه بعدی هست باید قابل سنجش و اندازه گیری بکنیم….

    استاد اینو میگن که اول صبح بیا قدمهایی که برای اون هدفت میخوای برداری بنویس و تجسمش کن نتیجه ش رو و اخر شب بیا بگو چقدرش رو انجام دادی و تحسین کن خودتو

    دقیقااااااا اینارو استاد همه رو گفته

    یا اینکه توی وبینار میگفت برای تمرکز مغز باید به جای تمرکز روی نتیجه روی فرایند تمرکز کنین.

    خب قبلش هم گفت که مغز فقط نتیجه میخواد ببینه

    راهکارشون این بود که بیا باهاش الگوریتم وار رفتار کن،

    دائم به خودت بگو چیکارا کردی

    برو افرادی رو ببین که دقیقا این مسیر تو رو رفتن و به نتیجه ایی رسیدن که توی میخوای

    خب دقیقا اینارو استاد میگه همیشه که اقا بیاین هر کار مثبتی یا هر عمل خوبی داشتین توی یکسال رو بنویسین، نذارین عادی بشه، نذارین روتین بشه، دائم بنویسین چه اتفاقات مثبتی توی زندگیتون افتاده و چه مسائلی حل کردین و ….

    یا استاد دائما میگه که مغز ما منطقی، و باید با منطق باهاش رفتار کرد

    پس برای مسیری که قدم برمیدارین دنبال الگوهایی بگردین که دقیقا اون کاری که شما میخواین رو انجام دادن…

    بازم استاد اینارو گفته قبلا

    یا توی وبینار میگفت که معز میخواد همه چی براش شفاف و روشن باشه، همه چی براش مشخص باشه چون هوشمند و میخواد بقاش حفظ بشه.

    پس بیا بگو بهش که اهدافت چیه

    چرا میخوای انجامش بدی

    برای چه انگیزه ایی

    برای چه امیدی

    خب اینارو استاد هزاران بار میگه که تا هدفتون براتون واضح و شفاف نباشه ایمان ندارین که انجامش بدین

    استاد میگه که از شب قبل، کارهای روز بعدت رو بنویس

    .

    .

    .

    .

    ..

    درسته این وبینار با اخرین رفرنس ها و مقاله های علمی صحبت میکرد و ارجاع میداد و کارکرد مغز و راهکارهایی برای تمرکز رو میداد

    اما دقیقا

    همه اینارو من از استاد شنیدم و درک کردم و نتیجه گرفتم ازشون

    بنظرم الان با فهمیدن مکانیزم مغز که چجوری عمل میکنه

    و اموزشهای بسیار عالی و اصل استاد

    باید دیگه چیزی برای بهونه وجود نداشته باشه

    و

    توی این دنیای بازی

    این بازی که الان توش داریم بازی میکنیم

    واقعا دیگه بهونه ایی نیست بگیم که قواعد و قانون ش رو نمیدونیم

    چون استاد با تمرکز به اصل قوانین این بازی و جهان هستی

    همه چی رو بهمون گفته

    فقط اینجا ما هستیم که چقدر به قواعد و قوانین بازی عمل کنیم تا نتیجه بگیریم.

    استاد ازتون مجدد خیلی خیلی خیلی سپاسگزارم و همچنین خانم عارفه عزیز که تجربه بسیار بسیار ارزشمندشون با ما به اشتراک گذاشتن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      محمدرضا باتقوی_1381 گفته:
      مدت عضویت: 1976 روز

      ممنون بخاطر توضیحات راجب این که ذهن میخواد مارو زنده نگه داره خیلی عاشق مغز شدم یه رابطی عاطفی و عمیق باهاش برقرار کردم که میخاد منو زنده نگه داره :(

      یه سوالی برام پیش اومد حالا که هدفش زنده نگه داشتن منه و از چارچوب متنفره ایا میتونم من تایین کنم برای خودم اگه از چارچوب خارج بشی خودم رو میکشم تا ذهن هیچوقت ردشون نکنه؟ایا این همینکاری نیست که بعضی از فرقه ها میکنن یا قوانین کشوری تا انجامش ندی؟

      و واقعا هم تصمیمت این باشه که خودکشی کنیا چون بنظرم بخوای کلک بزنی بگی حالا اگرم رد کردم اشکال نداره خودکشی نمیکنم ذهن میفهمه!

      ولی خب این کار رو باید در صورتی انجام داد که مطمعن شی جواب میده وگرنه میمیری…

      مثال میتونم تایین کنم برای خودم اگه منفی فکر کنی خودمو میکشم؟ ایا ذهن اینجوری جرعت میکنه منفی فکر کنه؟ یا نه این too much هست؟ و باید یکم آرومتر باهاش رفتار کنم یا حداقل خودکشی رو بجاش بزارم آسیب زدن به خودم؟

      دوست دارم بدونم همچین چیزی ممکن هست؟ کلا از اینجور ایده های غیر معقول و نرمال به ذهن من خیلی میرسه ولی خب جرعت انجام خیلیاشو ندارم چون ذهنم مقاومت میکنه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1242 روز

      آقا مرداد عزیز سلام

      بسیار بسیار ازتون سپاسگزارم بخاطر این دیگاه عالی در مورد نحوه کارکرد مغز

      و چقدر آگاهی دهنده بود

      بقول شما این قوانین استاد ساده سازی کردن و به آسونترین شکل ممکن دارن به ما انتقال میدن

      سپاسگزارم ازت دوست عزیز من که اینقدر وقت گذاشتین و این آگاهیها رئ اشتراک گذاشتین

      من که سیوش کردم که بازم بخونمش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      " لیلا شیرزاد " گفته:
      مدت عضویت: 2303 روز

      سلام آقای مرادی

      جقدر عمیق نوشتین

      باید بارها بخونمش تا بتونم خوب درکش کنم

      ممنونم بابت اگاهی های عمیقی که با ما به اشتراک گذاشتین …

      و ممنونم از استاد عزیز

      که با زبانی ساده ، اصلِ اساسی قانون رو بهمون اموزش میدن

      این یعنی یه لقمه آماده …

      یه شاه کلید که به هر کدوم از قفلهای زندگی بندازی بازش میکنه …

      یعنی نقشه گنج ، یه ادرس سرراست به سمت خوشبختی

      الهی شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رضا حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1352 روز

    بنام خداوند وهاب ک بی دلیل میبخشه

    سلام ب استاد خوشتیپم و بانوی مهربان

    سلام ب دوستان شکارچی و دوست داشتنی

    زمانی دارم این کامنت رو مینویسم ک سر از پا نمیشناسم و بی نهایت احساس سپاسگزاری و شور و شوق دارم

    ب قول استاد چ فرکانسی دارم میفرستم ب جهان هستی ،

    دقیقا در مسیر خواسته هام هستم

    الهییییی شکرررررت

    واقعا از بودن در این سایت بسیار خوشحال و سپاسگزارم از بس ک بچه ها توحیدی و قوانینی صحبت میکنن و مهمتر اینکه عمل میکنن و از نتایجون و از سبک شخصیشون برامون مینویسن

    و منی ک تشنه این آگاهی ها هستم هر چقدر کامنتای بچه ها رو‌میخونم بازم سیراب نمیشم بلکه تشنه تر میشم

    واقعاااا ب بودن در کنار همتون افتخار میکنم و ب خودم میبالم ک دوستان ارزشمند و توحیدی مثل شماها دارم ک از همتون بسیار چیزها می آموزم و یاد میگیرم

    خدایاااااشکررررت

    دوست دارم از تجربه ی شکارهای شخصیم در کار شخصی خودم بنویسم

    خب از اونجایی ک بلطف خدا 6ساله ک وارد کار مقدس و کار مورد علاقم ، مشاور املاک شدم باید بگم ک ، واقعا از 2 سال پیش شرایط کاریم ب گونه ای تغییر کرد ک انگار 4سال اول انگار تو باغ نبودم و انگار ی جور دیگه در املاک فعالیت میکردم

    ( اینم بگم ک منظورم نوشتن قرارداد نیست ، منظورم نوع فعالیتم در حوزه املاک هستش)

    دوست دارم این نکته هم اضافه بکنم ک وقتی ک اصل و اساس قانون رو درک می‌کنیم و در تمام جنبه های زندگیمون از جمله در حوزه کاریمون اجرا می‌کنیم ب جرات میگم نوع فعالیتت در اون کار هم تغییر میکنه فقط باید ب گفته های استاد عمل بکنیم (البته بچه های روانشناسی ثروت 1 مثال بستنی فروش رو بیاد بیارن خوب متوجه منظور من میشن )

    وقتی هم ک عمل می‌کنیم خودت متوجه میشی ک چقدر از اطرافیانت یا همکارات متفاوت تر اقدام میکنی و چقدر نتایجت هم متفاوت تر هستش

    خب برم سر اصل مطلب

    وقتی از 2 سال پیش تصمیم گرفتم چیزی ک از قانون درک کردم رو در کارم پیاده بکنم واقعا همچی تغییر کرد

    و وقتی در یک موضوع کانون توجهت بر نکات مثبت هستش از اصل و اساس اون موضوع در زندگیت گسترش پیدا میکنه ک من این اصل رو در مشتریام اجرا کردم

    حالا چرا گفتم 4 سال اول تو باغ نبودم ؟!

    ب این دلیل ک هر مشتری از نظر من ی ایرادی داشت و همیشه مشتریان از همون جنس ب سمت من میومدن چون توجهم بر نکات منفیشون بود

    مثلا قبل از اینکه ب مشتری بازدید بدم تو ذهنم نجواها شروع می‌شد ک بابا این ک مال این کار نیست!

    بابا این که بهش نمیخوره بودجه این واحد رو داشته باشه !

    بابا این مشتری موجه نیست ک!

    ینی این ذهن نجواگر و قضاوت گر من از قبل از بازدید فقط تمرکز بر نکات منفی مشتریان داشت و طبیعتا هم همینطور ک همتون نتیجه رو میدونید آخرش این می‌شد ک طرف از واحد خوشش نمیومد و همچی کنسل می‌شد !

    ( جالبه قرارداد های خوبی هم مینوشتم دیگه فکر کنید اگه مهارت کنترل ذهن داشتم دیگه چی می‌شد )

    ولی بلطف خداوند وهاب و آموزه های استاد عزیزم از 2 سال پیش فقط بر نکات مثبت مشتریام توجه و تمرکز میکنم و هرروز هم خیلی خیلی بهتر میشم و هرروزم از اصل و اساس این موضوع ب سمتم میاد

    واقعا درحال حاظر همه مشتریام انسان های شریف ، موفق ، ثروتمند ، محترم ، دوست داشتنی و قابل احترام هستند و نکته ای ک چندین ماهه بصورت آگاهانه بهش توجه میکنم و تحسین میکنم اینه ک دوست دارم مشتریان دست ب نقد با شرایط پرداختی خوب ب سمتم بیان و وقتی این نکته مثبت مشتری رو میبینم و تحسین میکنم بلطف الله مهربان از همین جنس مشتریا ب سمت من میان

    و حالا هی داره یادم میاد

    من ی خواسته ای ک همیشه داشتم این بود ک مشتریم عطر خوشبو زده باشه چون بشخصه خودم عاشق عطر و ادکلن هستم و من خیلی ب این نکته در مشتریام توجه میکردم و الان ک دارم فکرشو میکنم واقعا یاد ندارم یکی از مشتریام ب خودش ادکلن نزده باشه چون من همیشه ب نکات مثبت مشتریا توجه میکنم ک همین خوشبویی هم ی نمونشه ک من واقعا از این حد توجه بر نکات مثبت لذت میبردم و هرروزم بیشتر و بیشتر میشه

    در حال حاظر هم ارتباط بسیار خوبی با مشتریان دارم و از بودنشون خوشحال و شکرگذار هستم

    بازم هرروز جاداره ک بهتر و بهتر بشم چون تازه اول مسیرم و از مسیر دارم لذت میبرم چون زندگی مسیررررره ، مقصد نیست ! ………..

    این فقط یکی از تجربیاتم بود و بسیار بسیار تجربه های متفاوت دیگه هم از شکار کردن دارم ک انشالله در زمان خودش مینویسم

    عاشقتونم

    تا کامنتی دیگر بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
    • -
      ساناز رستمی گفته:
      مدت عضویت: 1485 روز

      سلام آقای حسنی

      نکات خوبی اشاره کردید ممنونم من یه آپارتمان دارم که برای اجاره گذاشتم

      منتهی همیشه از بنگاه داران( و البته مستاجران) یه جوری هم میترسیدم هم نگاهم بهشون منفی بود و البته هنوزم کامل این نگاه رو نتونستم برطرف کنم چون یکی دوبار تجربه خوبی نداشتم یکبار بنگاهی پول زیادتری بابت حق کمیسون گرفت و یکبار هم مستاجر نامناسب داشتم

      یادمه دو سال پیش که برای اولین بار آپارتمانم رو گذاشتم برای اجاره همش بنگاه داران خیلی بد نصیب من میشد و حتی مستاجرهای نامناسب میومدن بازدید خونه کسانی که مشکلات زیادی داشتن

      طوری که اصلا گفتم خونه رو اجاره نمیدم

      بعد که خیلی تحت فشار مالی بودم گفتم باید بر ترسم غلبه کنم و یه خودکار و کاغذ برداشتم و نوشتم که چه نوع مستاجری میخوام و مراحل نوشتن قرارداد اجاره رو هم نوشتم

      نوشتم یه مستاجر باشخصیت که وضع مالی مناسب هم داشته باشه

      و از خدا هدایت خواستم گفتم خدایا من تاحالا به تنهایی قرارداداجاره نبستم وارد نیستم خودت این قرارداد رو بنویس و پول رو واریز کن…

      خلاصه از بین اون همه بنگاهی یه بنگاه به دلم افتاد که کلید خونه رو بسپارم به اون برای اجاره…

      دلیلش هم این بود که وقتی ماه قبلش تصمیم گرفته بودم دیگه خونه رو اجاره ندم و به هر بنگاهی که زنگ میزد الکی میگفتم اجاره رفت، از بین همه بنگاههایی که زنگ میزدن فقط این بنگاه بود که وقتی من الکی گفتم خونه ام اجاره رفت غر نزد و برعکس گفت بسلامتی و شادی مبارک باشه و اصلا غر نزد

      و این انرژی خوبش من رو جذب کرد و هدایت شدم و کلید رو دادم بهش و جالبه دو ساعت بعد تماس گرفت گفت یه مادر و پسر هستن خونه رو پسندیدن و وضع مالیشون هم خیلی خوبه چون خودشون خونه دارن و چون دارن میسازنش اومدن آپارتمان اجاره کنن

      و خیلی سریع اجاره نوشته شد و اینقد این مستاجر من خانم آسون گیر انرژی مثبت بود…

      جالبه هر ماه که اجاره رو واریز میکرد زنگ میزد و میگفت اجاره رو واریز کردم مبارکت باشه به شادی و دل خوش استفاده کنی

      و خیلی مراقب خونه بود و تمیز تحویل داد

      حتی مقداری پول پیش خونه دست من بود تا خونه رو تحویل بگیرم قرارداد اجاره رو داد و کلید رو داد و گفت اگر باقی پول پیش رو هم ندادی حلالت و رفت البته من همون موقع واریز کردم براشون

      ولی واقعا با شخصیت عالی این کار خدا بود

      اما وقتی ایشون رفت باز ترسها باورهای غلط اومد و چند ماهه که نتونستم اجاره بدم و دیروز باز مجدد تصمیم گرفتم از خدا کمک بگیرم

      اما اونجایی که گفتیید مشتریان ادکلن زده میخوایین منم دیدم واقعا املاکی و مستاجر با شخصیت و محترم و درستکار میخوام و چقدر خوبه آدم با این جور آدمها ارتباط داشته باشه چه آرامش خوبی

      ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      احمد فردوسی گفته:
      مدت عضویت: 1501 روز

      سلام جناب حسنی وقتت بخیر

      دقیقامنم مثل شماچندساله توکارملکم ولی همین 2ساله اخیرانگارمدل کاری من فرق کرده وادم های بهترومشتریهای بهترواردزندگیم شدن انگارمنم مثل شماتوباغ نبودم قبل ازاشنایی بااستادکه کارملک انجام میدادم ولی الان همه چیزفرق کرده برام انگارجنس ادم هاوشرایط من فرق کرده به لطف الله مهربان چون تمرکزم روی زیبایی هاست والان بهترکارمیکنم تواین شغل

      واقعاهمه جیزفرکانسه وحاله خوبه وباورهاس

      شادوموفق باشیدجناب حسنی وامیدوارم هرروزقراردادهای عالی انجام بدی ودرامدهای بسیارزیادومیلیاردی روتجربه کنی

      الهی امین

      احمدفردوسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه ملتفت گفته:
      مدت عضویت: 1865 روز

      سلام آقا رضای عزیز.واقعا از شنیدن کامنتت بسیار لذت بردم و به وجد آمدم. چ ظریف و آگاهانه تمرکزت و بر روی یه نکته خاص و ریزی گذاشتی و دقیقا از همان نوع جنس زیبایی و جذب کردی. این نشان میده که قوانین در عین سادگی ، بسیار ریز و نامحسوس عمل میکنه . و باید بسیار مراقب کانون توجه امون باشیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مصطفی شاه محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1184 روز

      رضای عزیز سلام

      از خوندن کامنت فدق العاده شما دوست خوب و ارزشمندم لذت بردم و اونجائی که برای شغل فوق العاده خوبت از کلمه مقدس استفاده کیف کردم و تحسینت کردم ‌ آفرین درود و سپاس بیکران

      وچقدر زیبا و عالی داری به نکات مثبت توجه میکنی و خوبیها رو و زیبائیهارو دعوت میکنی به زندگی خوبت .

      من بینهایت تحسینت میکنم و تبریک میگم و آرزوی بهترینها برات دارم

      درپناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    عالیه گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام خدای زیبای من

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته نازنین

    سلام هم فرکانسی های سایت عباسمنش

    چقدر جالب بود این بازی و واقعا چقدر میتونه از همین بچگی به بچها آموزش بده که فقط توجهشون به زیبایی ها باشه افرین به این مادر

    استاد اینو که شماتعریف کردید من یادم اومد که منم سر کلاسم یه کاری مشابه این رو انجام میدم

    من معلم زبان انگلیسی هستم و بچها یک تمرین دارن ک هرجلسه باید انجام بدن و اونم اینه که هر روز و یا هرشب شکرگزاری به زبان انگلیسی داشته باشند و بابت چیزهای خیلی ساده شکر کنند بعد هربار که سرکلاس میان باید دفترشونو بیارن اونی که جمله های بیشتری نوشته نمره دریافت میکنه

    سرهمه کلاس ها معمولا اینطوریه که اولش بچها براشون عجیبه و نمیدونن که حتی بابت چی باید سپاس گزار باشن که من براشون توضیح میدم ک من برای خودکارم که خوشرنگه برای بالشم برای خواب راحتم با همین چیزایی کوچیک سپاس خدارو میگم

    و بعد به مرور بچها بهتر میشن

    نکته اینه که اوایل هم در نوشتار انگلیسی ضعیف هستن هم درتوجه به نکات مثبت ولی به مرور هم رایتینگ اونها بهتر میشه هم توجه به نکات مثبت برای منم که عالی هست نکات مثبت بچهارو میخونم و خودم تو فرکانس مثبت میمونم و تقویت نوشتار بچها به همین راحتی انجام میشه

    کار دیگه ای ک کردم این بود که پای تخته به انگلیسی نوشتم نکات مثبتی که در مورد خودم دوست دارم این هست که….

    و بچها شروع کردن به نوشتن نمیدونستن باید چی بنویسن چون در ایران کسی به بچها آموزش نمیده که نکات خوب خودشونو ببینن و خودشونو دوست داشته باشند

    ولی با این تمرین مجبور به فکر کردن و کشف خودشون میشن

    و شما نمیدونید که آخرش من چه متن های جذابی رو دریافت کردم خدارو سپاس واقعا

    خداروشکر که این ایده ی مامان نازنین رو هم امروز از زبان شما شنیدم و کلی ایده های جدید برای خودم و برای کلاسام به ذهنم رسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 1275 روز

      سلام

      سپاسگزار شما دوست عزیز که همچون اسمتون عالیی دارید

      به قوانین عمل میکنیید ومطمئن باشید این انرژی مثبتی رو کع دارید با بچه عا سهیم میشید صدعا برابرش به خودتون بر میگرده ومن چقدر لذت میبرم از معلمین عزیزی که اینچنین برای شاگرداشون وقت میزارن وعلاوه بر علم ودانش درس زندگی رو هم بهشون یاد میدن خدارو شاکرم بابت اینچنین معلمینی

      وخداروشکر بابت وجود این مسیر زیبا والهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مسعود حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    سلام

    دوستان عزیز و اساتید

    خیلی جالب بود بعد این فایل کتاب رویا هایی ک رویا نیستن رو خوندم

    فصل 2

    دقیقه تمرین اش همین است و از واژه شکارچی نکات مثبت استفاده کردید

    سپاسگزارم بابت یادآوری این آگاهی ها

    این ورژن جدید مو خیلی دوس دارم

    خدارو شاکر بابت قانون مند بودن دنیا

    خدارو شاکر خودمون خالق 100 زندگی مون هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
  8. -
    بندگی گفته:
    مدت عضویت: 1953 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته ی مهربان

    خیلی لذت بردم ازین بازی عالی ، من قبلا این بازی را در مورد افراد زیاد انجام داده بودم.محشر بود..

    مثلا وقتی مهمونی میرفتیم و دور هم می‌نشستیم به هر کسی یک برگ کاغذ میدادم و می‌گفتم هر کس هر چقدر میتونه صفات خوب و رفتارهای خوبه نفر کناریش را بنویسه بدون ذکر نامش، یعنی من صفات خوب و عالیه نفر سمت راست خودم را بدون ذکر نامش مینویسم ، همه همین کارو انجام میدادن.

    بعد از چند دقیقه برگه ها جمع آوری میشد و میذاشتم کنار ، حدود 3 تا 5 بار این بازی را تکرار میکردم و هر بار جای نفرات را عوض میکردم تا نفر کناری تغییر کنه و مجبور باشیم نفرات دیگه را هم صفات و رفتار خوبشون را بنویسیم.

    بعد از این چند بار، حالا شروع میکردم به خوندن نکات مثبت افراد و از بقیه می‌پرسیدم که این شخص که در حال خوندن نکات مثبتش هستم کیه؟

    استاد باورتون نمیشه (شایدم بشه چون تجربه های زیادی دارید) افراد بغض میکردن از این صفات خوبشون داره توی جمع خونده میشه و توسط همه تایید میشه که بله درسته این شخص همینطوره و مصداق های عملی و تجربه های افراد دیگه از صفات خوب اون شخص بیان میشد،

    مثلا اگر کسی در مورد مثلا علی گفته بود مهربونه همه ی افرادی که تجربه ی مهربانی علی را داشتند یکی یکی مصداق عملیه اونو تعریف می‌کنند که کی و کجا علی مهربون بوده و چه کاری انجام داده که نشون داده مهربونه.

    یعنی استاد نمیتونم با کلمات توضیح بدم که چه فرکانسی تولید میشد اون شب ، چه زن و شوهر هایی که باهم اختلاف داشتند ولی اون شب قدر خوبی های همدیگر را میدونستند ، چه فرزندانی که رابطه ی خوبی با پدر مادرشون تو اون شب نداشتند ولی مجبور بودن خوبی های اونها را بنویسند و هزار تا اتفاق بینهایت عالی میفتاد.

    خلاصه هنوز بازی ادامه داره ، بعد از اینکه تمام برگه ها خونده شد و اسم افراد توی اون نوشته شد که این ها صفات چ کسی هست، بعد برگه های افراد که در چند دور بازی گرفته شده بود روی هم گذاشته میشد و در نهایت تمام صفات هر کس نوشته میشد.

    مثلا ما 3 دور بازی کرده بودیم ، پس مثلا علی 3 تا برگه داشت که صفاتش توش نوشته شده بود. توی مرحله ی آخر اون صفات همه باهم توی ی برگه نوشته و جمع بندی میشد.

    استاد نمیتونم بگم چقدر این بازی بینظیری میشد، بجای حرفهای بی پایه و اساس ، سیاست، اخبار ، تلویزیون، موبایل ، غیبت و …. همش تمرکز بر صفات مثبت و عالیه افراد….

    تازه استاد ما این کار را در مورد همه چی انجام می‌دادیم، مثلا شهر اصفهان، هر کس چ چیزهای خوبی در موردش شنیده یا خودش اگه رفته چی دیده و …

    در مورد شخصیت های مهم دنیا از نظر ورزشی ، سیاسی ، اقتصادی ، بازیگران، خوانندگان ، مسافرت ها ، اتوموبیل ها ، هواپیماها ، دریاها ، ساحل ها و ….

    مثلا 10 تا خواننده ی معروف را اسم می‌بردیم می‌گفتیم هر کس در مورد صفات خوب یکی ازین خواننده های می‌نوشت، بعد برگه ها را تک تک میخوندیم و اسمشو پیدا میکردیم که کدوم خواننده است؟

    در مورد انسان های موفق ی تعدادی از اونها را اسم می‌بردیم و دوباره همه در مورد باورهای قدرتمند اونها می‌نوشتیم و دوباره برگه ها جمع میشد و باید می‌فهمیدیم کدوم باورها مال کدوم افراده.

    خلاصه هزار تا خلاقیت میشه بزنی برای ادامه ی بازی ولی بی‌نظیر بود استاد ، آخه تو مهمونی تو حالت عادی کسی برنامه ی خاصی نداشت ، اولش هم همه گفتند ول کن بابا این چ بازیه آخه ؟ گفتم یک بار انجام بدید اگه بد بود دیگه انجام ندید.

    ولی دیگه همه عاشقش شدن بخدا چون انسان خیلی دوس داره صفات خوبش را از دهان دیگران بشنوه در جمع ، حس قدردانی و شکرگزاری خیلی لذت بخشه و حس خوبی میده که دیگران تمرکز کنند روی خوبی های تو (برعکس خیلی جاها که آدم راحت نیست بره چون میدونه زوم می‌کنند رو نکات منفی) و بعد تازه اون خوبی ها با صدای بلند توی جمع خونده میشه و چ احساس فوق العاده ای تولید میکنه.

    خدایا شکرت واقعا

    استاد ی چیزی بگم دیشب ی اتفاق خوبی برام افتاده بود اومدم که اون را بنویسم ، بعد فایل شکارچی را دیدم ، بعد اومدم اول تشکر کنم از عادله ی عزیز که این کامنت را گذاشتند و تشکر از شما برای تصویری کردنه این فایل که یک دفعه هدایت شدم به مسیر این کامنت و انگار باید اینها را می‌نوشتم.

    دوستون دارم

    شاد و سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2247 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام بر بنده موحد و ثروتمند

      چه بازی قشنگی طراحی کردید.

      من یبار یه همچین بازی ولی به یه صورت دیگه انجام دادم، به این صورت بود که برگه میدادم به افراد و می گفتم مثلا ویژگی های خوب فلانی رو بنویسید. بعد میخوندیم.

      ولی این بازی شما خیلی جذاب تر و سرگرم کننده تر است.

      اون رو یاداشت کردم در اولین فرصت در دورهمی هایمان انجام بدم مطمئن ام نتیجه فوق العاده ای خواهد داشت.

      از شما سپاسگزارم که این بازی زیبای تان را با ما به اشتراک گذاشتید.

      در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        بندگی گفته:
        مدت عضویت: 1953 روز

        درود بر شما

        ممنون از توجهتون به پیام من ، خوشحالم که این بازی را دوست داشتید.

        بله دقیقا من هم اول همین بازی که شما انجام دادید به ذهنم رسید و انجام دادم ، بعد ی ایده اومد که جذاب ترش کنم که واقعا هم جذاب شد.

        خیلی خوشحال میشم که اگر اجرا کردند نتایجش را بشنوم و یا اگر ایده ی جدیدی براتون اومد و اجرا کردید و خوب بود برام بیان کنید تا من هم استفاده کنم.

        شاد باشید سلامت و ثروتمند

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2356 روز

      به نام خداوندم که جان داد و در آن روح دمید

      سلام دوست عزیزم

      خیلی کیف کردم از بازی خانوادگی که باید بگم اختراع کردید

      آبرین و احسنت بر شما که با اعتماد به نفس بالا این بازی رو بیان کردید و باد هم اجرا شد و قطعا همه لذت بردند چون ماها کلا دوست داریم ارمون تعریف و تمجید بشه مخصوصا اگه در جمع باشه و اون ویژگی های خوب ما خونده بشه

      جقدر حس خوبی داره

      چقدر اعتماد به نفس ما میره بالا

      چقدر باعث میشه ما حتی بهتر بشیم تت ویژگی های بهتری از ما بیان بشه

      و چقدر روابطمون با اون افراد بهتر میشه و عجب فرکانس های ناب و موبتی که ارسال میشه و چقدر این مدل جمع ها، برکت داره

      هیلی خداییش لذت بردم این در حالیکه خیلیا در زمانیکه دور هم جمع میشن اول میرن سراغ سیاست و وضعیت اقتصادی و این حرفا که من واقعا از این مدل جمعا فراریم

      الهی شکر بایت دوستان آگاه و عمل کننده به قوانینی چون شما، عارفه عزیزم، خودم و هزاران و هزاران دوست و هم خانواده ای که در این سایت الهی دارم و کامنتهاشون چه جونی بهم میده و چقدر من رو بیشتر و بیشتر به سمت درک و تجربه زیبایی های بیشتر میبره

      سپاس از شما

      برای هممون ناب ترین تجربه ها رو آرزو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        بندگی گفته:
        مدت عضویت: 1953 روز

        درود بر شما

        ممنون از توجه شما به نکات مثبت پیام من،

        واقعا من تاثیر خوبی در این روش بازی دیدم. البته همیشه نجواها کنار گوشم صدا میداد که نه بابا بشین گوشه ی مهمونی و تو خودت خوب باش و گوش نده و شرکت نکن در حرفهای منفی ولی گفتم من بعنوان کسی که قانون را میدونم علاوه بر اینکه دارم رو خودم کار میکنم بتونم دریچه ها یا روزنه هایی برای آدمها باز کنم تا شاید کسی آگاه بشه از قوانین و بتونه مسیر خودش را طی کنه.

        یا اگه من اصلا قانون حس خوب و اتفاقات خوب را میدونم چطوری میتونم حس جمع را عوض کنم و همه ی اینها باعث میشه ایده ها بیاد و خداوند هم کمک میکنه وایده میده که جمع شادی بیشتر تولید کنه.

        بنابراین بنظرم علاوه بر اینکه روی خودمون کار می‌کنیم و با نتایج خودمون با دیگرانی که تو مدار هستند صحبت میکنیم، باید این مهارت را پیدا کنیم که بتونیم برای رشد خودمون در کنار دیگران شادی و حس خوب تولید کنیم.

        که در نهایت همش منجر به رشد و تعالی خودمون میشه و هر کس مسوول اعمال و گفتار خودشه.

        و من الله توفیق

        در پناه خداوند شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    امید حسنی گفته:
    مدت عضویت: 1988 روز

    به نام خداوندبخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و تمام همکلاسی های عزیزم

    سپاسگذار خداوندم بابت وجود دوستانی مثل عارفه عزیز که با دست و دل بازی تمام برای ما می نویسه و با ما به اشتراک میزاره.

    سپاسگذار خداوندم بابتت استاد عزیزم که اینجوری باعشق میای و وقت میزاری و با تحسین فراوان کامنت رو میخونی و در موردش صحبت میکنی.

    سپاسگذار خداوندم هستم که هر زمان من نیاز به یک ایده عالی دارم برای من هدایت می‌فرسته از هر طریقی . مثل این فایل زیبا.

    خدا میدونه که از اون موقع که استاد جان اون فایل 260 زندگی در بهشت رو گذاشتید من دائم دنبال بازی ها و شرایطی بودم که بتونم حالم رو و افکارم رو بهترتر کنم و به سمت درست تر هدایتشون کنم. خیلی موضوعات مختلفی رو تست کردم و انجام دادم . ولی خب انگار اون کامل کنندگی رو نداشت. عالی بود . ولی میخواستم عاااالی تر شه.

    انگار نیاز بود اون پازله تکمیل تر شه.

    تا این که عارفه عزیز نوشت و دست خداوند شد برای دادن این ایده و این الهام برای من

    استاد جان از زمانی که این فایل (شکارچی نکات مثبت باشیم)

    من شخصا به یک شکارچی تبدیل شدم. یه شکارچی حرفه ای که از صبح که چشماش باز میشه میگه آخ جون چشمام باز شد. خدایا شکرت که امروز هم فرصت زیبای زندگی کردن و لذت بردن و شاد بودن و فرصت دوباره رسیدن به تمام خواسته هام رو دارم.

    سریع پرده رو میدم کنار از رو تخت و ویوی بی نظر خونمو میبینم و ذوووووووق میکنم که امروزم دارن چمناشو کوتاه میکنن و بوی عجیبی و رویایی چمن توی هوا پخش میشه. و شکارچی آواز پرندگان خوش صدایی میشم که با دستو دل بازی تمام همچون هزار دستان می‌خوانند .

    سپاسگذار و شکارچی این ابر های زیبا و این رنگ رویایی آسمان میشم. با شوق و ذوق میام تو سایت و کلی از خوندن کامنت های بچه ها لذت میبرم و شکارشون میکنم.

    چقدر سپاسگذار خانومم هستم و شکارچی اون لحظه ای که میبنم همسرم در اتاق رو بسته که سرو صدای بچه منو بیدار نکنه و با آرامش خوابم رو داشته باشم و بیدار شم. میبینم و شکار میکنم که هاناجان دخترم که زیبا ترین دختر دنیاست در اتاق که باز میشه با آغوش بااااااز میاد سمتم و اشاره میکنه بقلش کنم و زمانی که بقلش میکنم سفففففففت منو میچپونه تو بقلش. دستای ناز کوچولوشو دور گردنم حلقه میکنه .

    که تو زندگیم ندیدم بچه یک سالو نیمه این رفتار هارو داشته باشه با پدرش یا مادرش. حداقل من ندیده بودم. ولی العان میبینم که چطور خداوند در لحظه به لحظه زندگی من حضور داره .در وجود این فرزند وجود داره و در ذره ذره زندگی من جریان داره. پامیشم و دستو روم رو میشورم و چقدددددررررر سپاسگذار آب ولرمی میشم که دارم با لذت دستامو میشورم و لذت میبرم آب ولرمی که در کودکی اصلا نبود و همیشه آب سرد بود. خیلی حال میده این لحظات. چقدر سپاسگذار نعماتی هستم که رنگو وارنگ جلوی منه برای لذت بردن و سیر شدن.

    سپاسگذار و شکارچی تک تک لحظات این شغلی هستم که نیاز ندارم تو اووووووج این گرما یا سرمای هوا برم بیرون برای کار. برای پول درآوردن. در حالی که پول میاد سمت من . در حالی که دارم عشق میکنم . و کلی موقعیت و شرایط و مشتریان عالی میان سمت من. دارم میبینم شکار میکنم لحظات عالی و مشتری هایی که هر روز خداوند داره هدایت میکنه و بهترین هاشونو خداوند گلچین میکنه و برای من آماده میکنه. دارم میبنم و شکار میکنم این همسری که برای من تمام چیز هایی که علاقه دارم رو درست میکنه و از هر انگشتش یک هنر میباره. همسری که یه پیتزا برای من درست کرده که از خمیرش گرفته تا سسشو خودش درست کرده با اون دستای مهربونش و من دیونه میشم از طعم بی نظیرش که باورنکردنیه اینقدر عالیه که من هیچی رو آماده علاقه ندارم بخرم از بیرون

    دارم میبینم و شکار میکنم حال خوبمو و تک تک ایده های عالی که برای زندگی و کسبو کارم به من هدایت میشه رو.

    دارم میبینم و شکار میکنم که چقدر آدما به ما روی خوششون رو نشون میدن . مهربونیشون . بهترین دستای خدا هستن برای ما. سپاسگذارم و شکار میکنم همسایگانی که اینقدر به ما لطف دارن و مهربانند.

    سپاسگذارم و شکار میکنم وجود این همه ثروت و طلا فروشی هایی که توی بازار میبینیم با همسرم و کلی کلی ذوق میکنیم و میپسندیم بدون باور کمبود و نگرانی.

    استاد.. گوشی به دست مثل عکاس هایی که همش دنبال سوژه هستن و من فقط از تمام زیبایی های طول روز عکس میگیرم و آخر شب مرورشون میکنم و چقدر باز اون خودش چقدر حال بهتری رو رقم میزنه برای من.

    با همسرم این تمرین رو انجام میدیم و چقددددر.فوقالعاده جواب میده.

    این برای یک ربع بود اگه بخوام یک روز رو بنویسم. جا نمیشه نوشته هام.

    استاد من تازه بعد از این فایل دارم دنیا رو میبینم.

    تا این لحظه من انگار یه نابینایی بودم که هیچی نمیدیده و تازه چشمش به جهان باز شده و ذوق مرگ میشه. این با وجود این دوسالی هست که سعی میکنم تو قانون باشم و سعی کردم تو این مدت که تمرکزم به نکات مثبت باشه. تازه با این وجود همچین حسی دارم..

    استاد از شدت خوشهالی پیدا کردن این دیدگاه داره گونه هام میسوزه از اشک که انقدررررررررر شوق دارم و خوشهالم از این اتفاق که حد نداره.

    تقریبا یک هفته میگذره از این فایل زیبایی که گذاشتید رو سایت ولی . اجازه دادم اول برم در زندگیم اجراییش کنم و انجامش بدم و به قول خودتون با نتیجه بیام و صحبت کنم. با دست پر. نه فقط حرف و ادا درآوردن.

    سپاسگذار خداوندم هستم بابت شما استاد عزیزم و دوستان خوبم در این سایت آسمانی.

    دوستون دارم.️

    چکارچی خوبی باشید.

    در پناه خداباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
    • -
      جواد صنمی گفته:
      مدت عضویت: 1967 روز

      به نام خدای زیبا

      سلام امید عزیزم

      برادر خوبم

      چقدر از خواندن کامنتت حس خوبی بهم دست پیدا کرد

      چقدر حالم خوب بود عالی تر شد

      چقدر لذت میبرم از خواندن کامت های شما دوستان عزیزم

      نمی‌دونم خدا چقدر من و شما ها و همه مارو دوست داره که اینجا درو هم جمع کرده تا از این انرژی پاک الهی استفاده کنیم برای ساختن زندگی خودمون

      خدا می‌دونه که این اتفاقات خوب و سپاسگزاری ها چه اتفاقات خوب دیگه ای رو وارد زندگی هممون بکنه

      خدایا شکرت فقط برای یک ثانیه هست و واقعا زبان قاصر هست از این همه نعمتی که خدا به هممون داده

      امید جان

      من فرزند ندارم ولی خیلی دوست دارم داشته باشم و عاشق بچه های کوچولو هستم اصلا ضعف میکنم براشون

      وقتی که نوشتی که دختر کوچولوی نازت رو بغل کردی و اون شما رو فشار میده اصلا خودم رو ی لحظه حس کردم حتی شمام و چقدر حس و حال خوب و بی نظیری بهم دست دادچقدر این انرژی قوی بود و اشک از چشمام جاری کرد

      دمت گرم رفیق

      ممنونم که این حس های قشنگ رو برامون نوشتی

      تحسینت میکنم امید جان

      امیدوارم که همیشه حالت دلت عالی و خوب باشه در کنار خانواده عزیزت

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        امید حسنی گفته:
        مدت عضویت: 1988 روز

        به نام خداوند بخشنده و مهربان .

        سلام به جواد عزیز دوست زیبا بین من . خیلی خوشهالم که تونستم دستی از دستان خدا باشم و این حس حال خوب رو با شما به اشتراک بزارم مثل تمام دوستان نازنینی که در سایت با دستودلبازی تمام برای ما مینویسند.

        ممنونم بابت صحبت های خوبتون . لذت بردم.

        از خدا میخوام که به شما هم فرزند صالح بده. و از خداوند برای تمام دوستانی که آرزوشو و خواستشو دارند این دعارو میکنم و از صمیم قلبم میخوام که همتون تجربش کنید. من عاشق فرزند دختر بودم. و وقتی که خداوند به من یک دختر داد . دست از پا نمیشناختم. من قبل از به دنیا اومدنش به دلیل فرکانس بالایی که براش میفرستادم. خیلی به خوابم میومد. و بعضی اوقات انقدر اون خواب لذت بخش بود که دوست داشتم تا ابد اون خواب ادامه داشته باشه. ولی العان که نگاه میکنم میبینم چقدر از تو خواب شیرین تر شده و بهتره میلیون ها برابر.

        . شب و روزم.بهش گره خورده و کل روز رو سعی میکنم باهاش وقت بگذرونم و واقعا سیر نمیشم. خداوند واقعا گل کاشته.

        برای همه ما گل میکاره خداوند کارش اینه. فقط کافیه بسترش رو آماده کنیم. .

        سپاسگذارم ازت جواد جان بابت کامنت خوبت و بی نهایت برات عشق و انرژی مثبت میفرستم. در پناه خدا باشی.

        خدانگهدارت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سمیره شاویپور گفته:
    مدت عضویت: 3095 روز

    با سلام حضور محترم استاد عزیزم و مریم جان مهربان

    استاد عزیزمن از چند روز قبل که شما فایل توجه به نکات مثبت را گذاشته بودیم این تمرین را جدی شروع کردم ولی بعضی روزها یادم میرفت بنویسم فقط توجه به زیبایی داشتم تا اینکه این فایل دوست عزیزمان عارفه روی سایت آمد

    من و دخترم هر دو در خانه از فایلهای شما استفاده می‌کنیم

    دخترم گفت مامان فایل جدید اومده برو نگاهش کن باید بریم دفتر بخریم و با هم این تمرین را انجام بدهیم

    فردای آن روز دوتا دفتر شبیه هم اما با عکس رو ی جلد متفاوت بود خرید و تمرین را از 4 خرداد شروع کردیم متوجه نکته عجیبی، در این تمرین شدم که هر وقت به زیباییها توجه میکنیم دیگر ذهنمان نشتی انرژی ندارد وعلکی دنبال حرفهای بیهوده نیست و فقط به چیزهای مثبت توجه دارد در حال جستجوی چیزهای مثبت است

    روحیه عالی می‌شود و احساس شادی داریم

    شبها که نکات مثبت را با هم چک میکنیم گویی داریم برا ی هم داستان‌های زیبا تعریف میکنیم که صورتهایمان از شادی و،شعف گل میاندازد

    خدا رو شکر که در این مسیر هستیم وخانه هایمان بهشت واقعی شده است

    با تشکر از استاد عزیزم و مریم مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای: