شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدباقر دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 2293 روز

    استاد جان و مریم بانوی شایسته سلام خداقوت با اینهمه انرژی و حال خوبی که ما هم از راه دور از حال و هوای خوب و شادی شما شارژ میشیم و کانون عباسمنش برامون شده یه مکان رویایی و دلنشین که گاهی توش قدم میزنیم گاهی توی دریاچه اون شنا میکنیم گاهی پرنده ها و مرغ و خروس هاش برامون آواز میخونن و یه وقتایی لب دریاچه میشینیم و به تصاویر جنگل نقش بسته بر آب خیره میشیم و بوجد میاییم و حالمون خوب میشه و میبینیم چقدر استاد دست و دلبازی داریم که از خدا یاد گرفته بخشنده و سخاوت مند باشه ، چقدر بخودش زحمت میده و فایل های ارزشمند و رایگان میزاره تا رسالتش را انجام داده باشه و موجب خوشبختی بیشتر برای آدما در راستای گسترش جهان هستی بشه

    سلام به دوستان خوبم

    خدایا خیلی خیلی خیلی خوشحال و خوشبخت و شکرگزارم که مراتب بندگیم را پذیرفتی

    خداجانم شکرگزارم که من درخواست هدایت کردم قرآن را بنیت هدایتت گشودم و سوره مبارک طه آیه 13 اومد که ای بنده ام :

    و من تو را (براى مقام رسالت) برگزیدم؛ اکنون به آنچه برتو وحى مى‏شود، گوش فراده! (13)

    من «الله‏» هستم؛ معبودى جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را براى یاد من بپادار! (14)

    خدایا مرا ببخش که مقامم را فراموش کردم و یادم رفت من بنده تو ،ذره ای از وجود تو ، روح تو و خلیفه و جانشین برحق تو بر روی زمینم

    خدایا مرا ببخش که در مقابل بزرگی ادما احساس ضعف میکردم و به اونا قدرت میدادم

    خدایا منو ببخش که قدرت درونم را فراموش کردم و حضور دائمی تو را در قلبم بفراموشی سپردم

    خدای من مرا ببخش که یادم رفت که من را خلیفه خودت کردی و در خلقت من بخودت افتخار کردی و گفتی فتبارک الله احسن الخالقین و تمام جهان و کائنات و آسمانها و زمین را بتسخیر من در آوردی ولی من فراموش کردم که کیستم و چه مقام و منزلتی دارم

    الهی ای مهربانترین مهربانان و ای بخشنده ای که در عطا مانند تو نیست چقدر تو بمن نزدیکی و من در ماوراء ها دنبال تو میگیرم و سراغ تو را از کسانی میگیرم که هیچ شناختی از تو ندارند اما سرنای خداشناسی آنها گوش جهانیان را کر کرده است

    امروز من از درخواست هدایتم لذت بردم و مقامم را درک کردم

    وای خدای مهربان یعنی من میتوانم تا قله بندگی تو رسالت یابم

    براستی چقدر این آیه 13 سوره مبارکه طه زیباست و مرا بیاد مقام رسالت استاد عباسمنش می اندازد تا بیشتر بفهمم که میشود اگر تو قانون زندگی را درک کنی و به آنچه فهمیدی عمل کنی و به عملکرد خودت ایمان داشته باشی که میشود و بجایی برسی که اگر به مقام والای الهی ات در زندگی نرسیدی بخودت شک کنی که خدا خواست و هدایت کرد و اختیار خلیفه الهی بتو داد اما چرا من نرسیدم و همه این چراها را از خودت بپرسی و البته جوابش را از درون خودت بگیری

    امروز وقتی سوره مبارکه طه آیه 13 و 14 را بصورت هدایتی خوندم با گشودن قرآن و هدایت خواستن از خدای مهربان، گریه امانم نداد ، از طرفی گریه شوق که خدایا رسالتم را یافتم و از طرفی از دست دادن عمر گرانمایه که چه بی خبر هدر رفت و دیر کشف کردم که کیستم ؟!!

    الان که میخوام کامنت بزارم بناچار برای هر دو فایل مرتبط :

    – درسهای زندگی از یک بازی

    – شکارچی نکات مثبت باشیم

    با هم کامنت میگزارم

    دو شب پیش وارد سایت شدم روی صفحه اصلی نشانه هدایت که بصورت دیجیتال هست نوشته بود ( شکارچی نکات مثبت باشیم ) کلیک کردم روی عکس خوشتیپی استاد ،

    متن زیبای عارفه خانم را خوندم دو سه مرتبه، تا خوب درک کنم چی گفته خیلی مفید و کاربردی ، امتیاز 5 دادم و وارد کامنت سیدعلی عزیز شدم واقعا دیوانه کننده است مثال های ایشان برداشتش از قرآن کریم و تفسیرش از فراز دعای جوشن کبیر امام علی علیه السلام

    سید علی دمت گرم اصلا وقتی پای قرآن و هدایت خداوند در میان است من بدون اغراق از درون هم شاد و هم در خودفرو میریزم و تمام وجودم اقرار به تایید می‌کند، بویژه وقتی کلامی و پیامی از امام اول علی ع باشد دیگه نمیدونم بند بند وجودم از رضایت و حضور خداوند به آرامش میرسد .

    امروز صبح کمی بلاتکلیفی داشتم از رختخواب آمدم بیرون رفتم کمی طبق عادت هر روز شکرگزاری و درخواست هدایت نوشتم و بعد رفتم سایت را باز کردم و کلی قبل از باز کردن سایت از خدای مهربان هدایت خواستم که خدایا مرا به نشانه ای بسیار واضح هدایت کن که بتونم بنده مطیع و سرسپرده محض تو باشم ،خدایا رهام نکن بحال خودم ، من راه را بلد نیستم بخودت سوگند من حتی یک قدم دیگه نمیخوام خودم بدون حضور و هدایت تو بردارم ، آخه خسته شدم از تصمیمات و توهمات خودم ، گفتم خدایا فریاد میزنم من به هر خیری که از سوی تو باشد محتاجم ، خدایا رهام نکن من دیگه وقتی ندارم

    خدایا تو خیلی دستم رو گرفتی بارها و بارها ، ولی من نفهمیدم ، من قانون زندگی موفق و خدایگونه را درک نکردم ، هر بار اومدم در خونه ات ازت درخواست کردم یه جوری بهم دادی که نفهمیدم تو بودی ، هی فکرم رفت اینطرف و اونطرف .

    خلاصه الان دیگه من با عمق جانم و استخوانم و روحم و تمام وجودم با درسهای استاد عباسمنش فهمیدم که همه تویی همه کارها را تو انجام می دی هیچکسی اگر بخواهد نمیتونه بمن کمک بکنه ، و اگر تمام عالم بخوان نمیتونن منو از خواسته و حقم محروم کنن.

    و نشانه های درس فایل :

    شکارچی نکات مثبت باشیم برای دیروز من این اتفاقات قشنگ بود که فقط باید رها باشی ، قضاوت نکنی ، عجله نکنی ، در لحظه اکنون باشی ، نشانه ها را زنجیره ای دنبال کنی ، خوش بین باشی ، شکرگزار باشی ، خوشحال باشی تا هدایت بشی ، چون تو اگر بخواهی و ایمان داشته باشی هر لحظه در حال هدایت شدنی ، حال این هدایت میتواند رحمانی باشد هم میتواند شیطانی باشد ، انتخاب با توست

    و من دیروز با تجربیات دوستان از فایل شکارچی نکات مثبت باشیم با خودم عهد بستم که فقط روی نکات مثبت امروز تمرکز کنم ، تحسین کنم و شکرگزار باشم ببینم تا آخر شب نتیجه چی میشه ، و البته در این روز من با دو تا فرزندم همسفر بودیم ، و حالا اتفاقات جالب دیروز در فضای انتخاب آگاهانه احساس خوب و جذب اتفاقات خوب برای من و دخترم ، البته اینم بگم که من و خونواده ام عضو سایت استاد عباسمنش عزیز هستیم و خداوند را صمیمانه شاکر و سپاسگزاریم که ما را به این سایت و با حضور اعضای توحیدی و آموزشهای ناب الهی استاد آشنا کرد خدایا شکرت.

    دیروز صبح از کرج راه افتادیم بسمت تهران چون دختر کوچکم مدرسه بین الملل هستند و راس ساعت 8 امتحان اخر ترم داشت ،

    ساعت 6 و 40 دقیقه حرکت کردیم گفتم عزیزم ویز را بزن ببین کدوم مسیر را معرفی میکنه و چقدر زمان میبره ، معمولا زمان بیشتری از زمان تعیین شده طبق برنامه زمانبندی میبره تا به مقصد برسی چون مرتب بر حجم ترافیک افزوده میشه کمی اولش گفتیم دیر شده و احتمالا دیر برسیم یه وقت در سالن را نبندن ،

    خلاصه با کنترل ذهن یا بقول استاد تقوای الهی، گفتیم الهی بامید تو ، وسط راه دوبار ویز زدیم درست 8 دقیقه زودتر از زمان تعیبن شده قبلی به مقصد رسیدیم یعنی 5 دقیقه مونده به ساعت 8 ، الله و اکبر، بخدا در تمام روزهای سال که از کرج راه میفتادیم گاهی 20، 30 حتی 40 دقیقه با تاخیر میرسیدیم واقعا این اولین نشانه بود، کلی خدا را شکر کردیم، و بیاد حرف استاد افتادیم که میگه، تو بخواه ایمان داشته باش بوقتش بتو داده میشه

    ای جانم به این اعتماد بخدا

    بعد از اون رفتیم وزارت بهداشت و درمان توی فاز چهار شهرک غرب، دخترم دو ترم باقیمانده پزشکی را از ترکیه انتقالی گرفت به دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی ، من نشستم توی ماشین جرتی زدم نیم ساعت نشده تماس گرفت بابا من کارم انجام شد بیا بریم، وای خدایا من انتظار داشتم تا یازده طول بکشه ، چون 11 توی جردن جلسه داشتم

    خدایا چی میشنوم یعنی تمام شد وای خدایا………..

    حالا من تا جلسه بیش از 2 ساعت وقت داشتم، کمی نشستیم زیر سایه درخت

    بعد گفتیم یه سرویس بهداشتی بریم و صورتمون را آبی بزنیم تازه بشیم ، و به دخترم گفتم منو برسون جردن برگرد خواهرت را بردار مجدد بیا دنبالم با هم برگردیم کرج چون من امروز فقط همین جلسه کاری را دارم و احتمالا تا ساعت یک طول میکشه ،

    وقتی رسیدیم جلوی مرکز خرید اوپال تو سعادت آباد سر نبش کوچه پارک کردم ، مغازه دار اومد گفت اینجا ممکن ماشین بهت بزنه جاش مناسب نیست، تو همین هشت و چهار جای پارک بودم که یه ماشین زیر سایه درخت حرکت کرد گفتم ای جانم خدایا چقدر با تو بودن لذت بخشه ، رفتم پارک کردم ، و رفتیم مرکز اوپال برگشتیم نزدیک 10 و 20 دقیقه رسیدیم به ماشین سوار شدیم گذاشتم دنده دخترم از مدرسه زنگ زد که من امتحانم تمام شده بیایید دنبالم ،

    به دخترم گفتم ببین چقدر خدا هوامون را داره از اومد و رفت اضافی و وقت گذاشتن توی ترافیک و هزینه بیخودی جلوگیری میکنه

    راه افتادیم رفتیم مدرسه دخترم را سوار کردیم رسیدیم جردن من طبق آدرس پیاده شدم، بچه ها گفتن ما میریم دور میزنیم ساعت یک میاییم دنبالت ، در حدود 5 دقیقه من بیرون زیر سایه خنک درخت توی این هوای بهشتی ایستادم منتظر دوستم بودم ، ایشان گفتن میدون ونک هستم ربع ساعت دیگه میرسم شما برو بالا من میرسم پرسیدم ادرس همینجاست گفت نه باید بیایی دفتر دوم بالاتر از میرداماد ، تماس گرفتم با دخترم بابا کجایی گفت همین 50 متر بالاتر توی سوپری هستم ، گفتم خدایا واقعا داری منو میبینی ، واقعا حواست بمن هست ، خدایا چقدر تو عزیز و مهربونی ،بقول استاد عزیز، خدا هر کاری برات میکنه کافیه تو ازش بخوای حتی یه لیوان آب ، خدایا واقعا امروز حالمو جا آوردی بهبهبهبهبهبهبه به این بزرگی و عظمت خدایا حسابی خجالتم دادی بخاطر گذشته ای که ازت میخواستم و فکر میکردم خیلی باهام فاصله داری ، عباسمنش عزیزم واقعا تو پیامبر زمانی بابا دمت گرم ، ما خدایی به این نزدیکی داشتیم ولی باهاش سالهای نوری فاصله داشتیم ای خدای مهربان خدای بزرگ واقعا خدایی و بزرگی و پرستش تنهای تنها برازنده توست

    خدایا مرا به بندگی محض خودت بپذیر .

    بعد بچه ها اومدن سوارشدیم رفتیم آدرس جدید همزمان دوستم رسید باتفاق رفتیم جلسه ، ده دقیقه بعد دوستان دیگری رسیدن که خیلی با من رفیق بودند و من نمیدونستم اینا طرف مذاکره هستند، از اونجایی که خداوند همیشه بمن لطف داشته و خیلی مورد احترام همه دوستانم هستم ، وقتی منو دیدند خیلی خوشحال شدند و حال و احوال گرم و معرفی و دیگه همه چی خیلی راحت پیش رفت ، شاید کل حضور دو ساعته من ده دقیقه طول نکشید باورتون میشه سرپایی مذاکره توافقات اولیه و من خداحافظی کردم و قبل از ساعت یک رسیدیم کرج ، میخوام بگم وقتی خالصانه از خدا هدایت میخوای و کارا رو بخدا میسپاری دیگه فقط میمونه ایمان داشته باشی ، و هی نگران نشی و عجله نکنی و نگی خدا از تو میخوام اما چشمت به دهن دیگران باشه و منتظر باشی کسی برات معجزه کنه

    واقعا تا رسیدن به ایمان ، باید پله پله جلو بری ، من به این نتیجه رسیدم ایمان داشتن تو گام اول و بدون تجربه کشف قانون و عمل به قانون و احساس خوب و تحسین زیبایی ها به تکامل نمیرسی تا ایمانت قلبی بشه ، حداقل برای من اینطوری که با پیمودن مسیر درست ایمانم قلبی و دلم قرص میشه .

    بعد دیشب دوستم که تا ساعت 3/5 توی جلسه بود زنگ زد و جزئیات را توضیح داد و گفت چقدر خوب شد شما بودی و این دوستان با دیدن شما یخ بی اعتمادیشون باز شد ،

    و گفت که جندین مورد دیگه هم مذاکره کردیم ولی نهایی کردن اونا افتاد دوشنبه که شما حضور داشته باشی .

    حقیقتا چقدر بخدا توکل کردن و تنها خدا را قدرت مطلق دیدن و باور اینکه خدا میتونه هر کاری رو به بهترین شکل ممکن و در کوتاهترین زمان ممکن خیلی راحت برات انجام بده ، کار را برای آدم راحت و آسان و دست یافتنی و باور پذیر میکنه .

    یه عمر اشتباه کردیم بجای تربیت و کنترل ذهن خودمون بدنبال کنترل آدما بودیم و گردن این و اون انداختن اصلا شده بود یه مهارت و این پدیده توی جامعه ما شده یک مهارت که خیلیا توش ورزیده و دکترا گرفتن الله اکبر چقدر زندگی و موفقیت راحت و دست یافتنی هست اگر ما باور کنیم .

    وقتی بتمام گذشته نگاه میکنم میبینم چقدر من راحت بدست میاوردم هرچی را میخواستم، چقدر شجاع بودم توی بوجود آوردن و خلق خواسته هام ، ولی راحت از دست میدادم و توی نگهداریش ضعیف بودم

    سیدعلی عزیز چون الان دبی هست میدونه من چی میگم اون موقع که من دبی دو تا کمپانی شخصی و 5 تا کمپانی سابسیدری و دوتا بانک خصوصی داشتم از قوانین حاکم بر جهان چیزی نمیدونستم جز یه سری عبارات تاکیدی از اساتید علم روانشناسی و انگیزشی که حتی همون عبارات و نوشتن چقدر بمن در خلق اهداف و آرزوهام بمن کمک کرد بخدا یه روزایی حداقل یک سال قبل از اینکه به دبی برای زندکی و کسب و کار عزیمت کنم توی دفترم مینوشتم من الان دبی هستم چندین شرکت دارم ، فلان و بهمان را دارم و دقیق مینوشتم 60 تا کارمند دارم چون تعیین پست کرده بودم و میدونستم 60 نفر کارمند در رده های مختلف نیاز دارم و بعد از یک سال زندگی توی دبی دقیقا 60 تا کارمند داشتم ، ولی اونروزا نمیدونستم خودم دارم میسازمش چون خدای مهربان این اختیار را بمن داده و بخاطر همین بود که راحت بدستش میاوردم ولی نمیتونستم حفظش کنم ، مرتب فکر میکردم ادما فضول و کلاهبردار هستند باید مواظب باشم مالم رو نبرن ، با آبروم بازی نکنن و دقیقا همون باورهایی که بخاطر آموزشهای جاری در جامعه بود من را گرفتار کرد ، چون اون آموزش ها میگفت با حال خوب و شکرگزاری بدست میاری هرچی را بخوای ولی نمی‌گفت حفظ و نگهداریش را هم بخدا بسپار و باورهایی قدرتمند کننده بساز که خدایی که بتو داده خودش میتونه برات نگهش داره و من هر مرتبه هی کلی خسارت و گرفتاری داشتم

    واقعا چه جالب ما باید یاد بگیریم مرتب روی نکات مثبت افراد و محیط اطراف تمرکز داشته باشیم ، زیبایی ها را ببینیم ، تحسین کنیم و شکرگزاری کنیم تا همه چیز همیشه در جهت عالی و عالیتر پیش برود .

    ممنون میشم از شما که کامنت منو میخونید و نظر میدید تا بیشتر بتونم در مسیر هدایت خداوند بمونم و ایمانم قویتر بشه

    برای شما دوستان توحیدی و ارزشمندم بهتربن ها را از خدای مهربان درخواست میکنم.

    شاد و خوشحال و خوشبخت و شکرگزار و تحسین کننده زیبایی های جهان شگفت انگیز باشید تا هر روز گسترش یابید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      فاطمه پارسا گفته:
      مدت عضویت: 2272 روز

      به نام الله هدایتگر

      سلام به جناب دهقانی عزیز

      واقعا بهتون تبریک میگم بابت موفقیت‌هایی که قبلا کسب کردید و شناخت و درک جدیدتون از قانون که مطمئنم اگر اون روزها تونستید به اون موفقیتها برسید در شرایط فعلی و درک عالی تر از قانون خیلی بهترو بیشتر بدست میارید پ حفظشون هم میکنید چون بلد شدید از کی بخواید

      دوست عزیزمن احساس کردم یک باور محدود کننده دارید که لازم دونستم بگم شاید کمکی کرده باشم و اون باور کمبود زمان امیدوارم اینو از خواهر کوچکترتون بپذیرید که خداوند عزیز وقتی بنده ش رو در مسیر رشد وشکوفایی امیدوارانه میبینه بهش برکت میده برکت سلامتی برکت ثروت برکت خوشبختی و برکت زمان شاید سن در حال گذر باشه و خداوند وقتی به زمان مون برکت بده و باور فراوانی زمان رو در خودمون تقویت کنیم دیگه نمیگیم حیف که دیر شد ..سعی می‌کنیم از لحظه لحظه زندگی مون لذت ببریم پ خداوند هم براساس برکات این رفتار ما به زندگی و زمانمون برکت میده و میتونیم سال‌های سال در لذت و خوشی زندگی کنیم و فقط لذت ببریم به شرط عمل به قوانین ذر لحظه لحظه زندگی

      شاد و عملگرا باشید در کنار خونواده و دخترهای گلتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        نسرين دهقانى گفته:
        مدت عضویت: 2293 روز

        خواهر مهربان و ارزشمند فاطمه پارسا

        درود برشما

        ممنونم از دیدگاه ارزشمندتان، حتمن توجه خواهم کرد تا باور کمبود وقت و زمان را در کارها و برنامه های کاری روزنه ام مورد توجه قرار دهم و باورهای قدرتمند کننده فراوانی زمان و بموقع بودن خداوند را جایگزین نگرانی هایم کنم

        از خدای مهربان برای وجود شما و همه اعضای سایت و موفقیت های بیشتر استاد عزیز سپاسگزارم

        و خداوند بهترین و بیشترین نعمت های الهی را برای همه خانواده صمیمی عباسمنش خواهانم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    سلااااام به بهترین استاد دنیاااا

    سلاااام به عزیز دل استاد که عزیز دل همه ماست

    سلااام به بزرگترین خانواده دنیا

    استاااااد ما هم توی خونه دو روزه این بازی رو شروع کردیم نمیدونید چه غوغایی توی خونمونه

    پسرم محمد 18 سالشه و کمتر از یک ماهه عضو سایت شده و پر از شور و شوقه جالبه بدونید که اینقدر با هم در مورد نکات سایت و شما و قوانین حرف میزنیم که کاملا متوجه بالا رفتن مدار و سطح انرژی خونمون شدیم

    من و پسرم با فاصله چند ساعت این فایل رو دیدیم و تصمیم گرفتیم بازی رو شروع کنیم چنان رقابت سالمی بین من و دو تا پسرام شکل گرفته که نگو مخصوصا پسر کوچیکم که 12 سالشه و همیشه دنبال اول شدنه

    ما یه تخته وایت برد داریم که روی دیوار اتاق نصبه اونو جدول کشی کردیم و اسممونو بالاش نوشتیم و از صبح شروع میکنیم به نوشتن نکات مثبت روز اول نکات زیر 20 تا بود و بعدش بیشتر شد امروز پسر بزرگم 38 تا نکته مثبت نوشت و جالب اینجاست که جفتشون همش میگردن تا کوچیکترین نکته مثبت رو از دست ندن

    خیلییییی خووبه من پسرامو میبینم و کلی سپاسگزار میشم بابت این موضوع جالبه که از روی دست هم تقلب میکنن ولی همینم مثبته به نکاتی که اون یکی متوجه نبوده توجه میشه اینجوری

    نمیدونین که چه معجزاتی توی همین چند روز اتفاق افتاده

    حس و حال فوق العاده اعضای خانواده

    پسرم هزینه کلاس رانندگیش فراهم شد و اومد خونه گفت که یه نشانه دیدم که به یه درخت ادرس یه آموزشگاه رانندگی بود و خیلی خوشحال شدم که با اینکه تازه چند وقته عضو سایت شده نشانه ها رو خوب میبینه

    پسر کوچیکم به خاسته هاش میرسه مثلا خیلی شکموئه من و همسرم رفتیم فروشگاه ناخوداگاه دستم میرفت روی خوراکی هایی که دوست داشت و این قطعا به خاطر فرکانس خودشه

    منم که دیدگه نگم امروز به محض اینکه برق قطع شد و من گفتم الان برقا میاد به 5 ثانیه نرسید که برق اومد و این به خاطر همون دیدن نکات مثبت و احساس فوق العاده ماست

    کلی پول به حسابمون اومد

    و کلی اتفاقات خوشایند دیگه

    امیدوارم که همه دوستان سایت این بازی فوق العاده رو انجام بدن و لحظه به لحظه اگاهانه نکات مثبت رو شکار کنن تا به سطح بالاتری از زندگی با کیفیت برسن

    به خدای بزرگ میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      محجوبه گفته:
      مدت عضویت: 2150 روز

      سلام سمانه عزیزم

      الان 5 دقه نشد که کامنت بچه ها و شما رو داشتم میخوندم.قبل از شما یکی از دوستان هم مثل شما نوشته بود که دخترش همراهش شده من نزدیک 4 ساله عضو سایتم اوایل خیلی سعی میکردم دهترم باهام همراه بشه بیاد تو سایت ولی بیهوده بود.5 دقه پیش که کامنت شما رو خوندم به اخرش که رسیدم کلی تحسینتون کردم خدارو شکر کردم.سایت رو بستم یه ان گوشی تو دستم روشن بود با خودم گفتم چی میشد دخترم باهام همراه بود خدایا من هر چی خاستم بهم دادی اینم بهم بده.محیا باهام همراه بشه.یه چیزی بهم گفت برو بهش پیام بده.چون محیا تو اتاق خودشه من اتاق خودم.باز شیطون گفت نه نکن مسخره میکنه.باز صدای واضح تری گفت نه برو پیام بده.رفتم تو تلگرام.صداش کردم گفتم یه بار به بابا برا اتفاقات خوب پیام دادم از اتفاقات خوب روز پیام دادم ولی براش جالب نبود منم ول کردم.این دفعه میخام به تو پیام بدم.باورتون نمیشه گفت باشه.گفتم پس بیادو نفری بنویسیم.گفت باشه من 10 تا مورد نوشتم اون 5 یا 6 تا.خدایاااااا این بهترین و قشنگ ترین حس دنیا برام بود.دخترم اولین بار راحت برام از اتفاقات خوب روزش نوشت الهییییی شکرت.دختر من مث پسر شما 18 سالشه.امشب این کامنت رو اینجا نوشتم تا رد پایی باشه برا من و شما که ماهها و سالهای بعد به امید الله بدونیم حال خوبمون از کجا شروع شد.باورم نمیشد یک هفته اس فکر میکردم منم یک تخته دارم که بچه هام میان شبها مینویسن.الان من تخته ندارم ولی چیزی بهتر از تخته که نه تنها شبها بلکه هر لحظه میتونم با دخترم حرف بزنم.چیزی که ارزوشو داشتم بتونم راحت باهاش صحبت کنم.

      سمانه عزیزم ممنونم از اینکه دست خدا شدی و استارت یک زندگی جدید رو به امید الله برام رقم زدی.

      امیدوارم به زودیه زود باز بیایم کامنتای پر بار تر و قشنگ تر بنویسیم.در پناه خدا باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سمانه گفته:
        مدت عضویت: 1937 روز

        سلااام به محبوبه عزیزم خیلیی خوشحال شدم کامنتتو خوندم راستش اشک توی چشمام جمع شد امشب بیشتر باور کردم که میتونم با کامنتم تاثیر بزارم منم همین امشب تصمیم گرفتم از نتایجم بیشتر بیام توی سایت بنویسم چون خیلیییییی نتیجه گرفتم که هر کدومش به اندازه دنیا و آخرت ارزش داره کل سایت استادمون از فایل ها گرفته تا کامنت های ریز و درشت همش هدایت و نشانه ست و پر از درس و تجربه ست

        مریم جون توی یک فایل دقیق یادم نیست چه فایلی بود اشاره کردن به اینکه وقتی با شریک عاطفی یه کار تیمی یا بازی انجام میدی باعث قشنگ تر شدن رابطه میشه منم تصمیم گرفتم کار مشترکمو با همسرم بیشتر کنم وقتی اینو خواستم جهان هدایتم کرد همسرم چون مشغول درست کردن کارگاهش هست ازم خواست سقف کارگاه رو براش رنگ کنم منم سریع و آگاهانه قبول کردم و امروز انجام دادم دقیقا به حرف مریم جون رسیدم حین کار میومد منو میبوسید و بهم خداقوت میگفت اصلا حس کردم جور دیگه ای داره نگام میکنه خیلی حسم عالی شد کلی امروز کار کردم خیلی خسته شدم ولی پر از حس رضایت و اعتماد به نفسم خدایا ازت سپاسگزارم که گوشه و کنار این سایت پر از برکت و نعمته

        محبوبه عزیزم منم ازت سپاسگزارم که اینقدر خوب به کامنتم دقت کردی و اینقدر دقیق از حس و حالت نوشتی و امیدوارم دست خدا بشیم برای بقیه دوستامون

        به خدای بزرگم میسپارمت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محبوبه مهدوی گفته:
      مدت عضویت: 1047 روز

      دوست خوبم سمانه جون چقدر تحسینتون میکنم و بابت داشتن چنین پسرهای خوبی و خانواده مثبتی از صمیم قلب تحسینتون میکنم واقعا خدایا شکرت خدایا شکرت که اینجوری حضورت توی زندگیمون میتونه برکت ایجاد کنه برکت یک رابطه خوب خانوادگی خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمانه گفته:
        مدت عضویت: 1937 روز

        سلااام به محبوبه عزیزم

        واقعااااا نعمت بزرگیه خانواده اونم وقتی که روز به روز روابط با کیفیت تری رو تجربه میکنی اینقدر توی خانواده ما همه چی عالیه که من اصلا دلم جایی رو نمیخواد همین توی خانواده بودن برام همه چیه هم تفریح هم عشق هم روابط عالی هم احساسات خوب همه چیزای خوب دنیا توی خانوادم خلاصه شده و منو به بهترین احساس رسونده

        سپاسگزارم ازت محبوبه عزیزم که نظرتو در مورد کامنتم گفتی بهترینا رو برات از خدای مهربونم میخوام

        دستان خدا هدایتگر همیشگی راه زندگیت باشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          محبوبه مهدوی گفته:
          مدت عضویت: 1047 روز

          خداروهزاران بارشکر میکنم بابت احساس خوبی که دارید بابت خانواده خوبی که دارید بابت رضایتی که از زندگیتون دارید و بابت اینکه این احساس خوبت رو با من شریک شدی عزیزم برات بهترینها رو از خدای خوبمون میخوام دوست خوبم منم خداروشکر میکنم بابت همسر خوبم بابت دختر کوچیک سه سالم که بهم میگه دورت بگردم با عشق باهام صحبت میکنه بابت این مسیری که روبه من باز شده مسیر الهی خدایا شکرت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    فاطمه ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1439 روز

    بنام خدای زیبایی ها

    سلام استاد عزیزم

    خدای من شکرت واسه تمام زییایی هاوقشنگی های جهان که تمام شدنی نیست،استاد الان ساعت دوازده وربع شب هست نشستم تو بالکن دارم کامنت مینویسم احساسم بهم گفت کامنت بذارم خدای من یه شب رویایی هوا بهاری ماه تواسمون درخشان و دور تا دورش ستاره هایی که دارن برام چشمک میزنن،این تاریکی واین سکوت مطلق.خودم هستم وخدای خودم و دارم نهایت لذت رو میبرم اهنگ تجسم هم گذاشتم یه ارامش عجیب سرتاسرم رو فرا گرفته توجه به نکات مثبت باعث میشه مابه احساس خوبی برسیم ووقتی به احساس خوب برسیم حالمون دگرگون میشه واتفاقات قشنگ ازراه میرسن.. استاد توجهم همش رو زیباییه غروب میرم پشت بوم خونمون وغروب زیبای خورشید رو تماشا میکنم نمای فوق العاده عالی داره باورت نمیشه استاد وقتی اولین بار رفتم واین غروب جذاب رو دیدم دهنم باز موند گفتم خدااااااای من استاد تمپا غروب اینجا من،نتونستم حرفی بزنم فقط دور وبرم ونگاه میکردم وبا تعجب… اصلا مخم هنگ کرد که چقدرررر شبیه تمپا هست ساختمون ها و ابرها و غروب وهمه وهمه اصلااااااا هدایتی اینجا اومدیم وهرروز میرم پشت بوم واین زیبایی ها رو میبینم وتحسین میکنم ولذت میبرم وسپاسگزاری میکنم وفهمیدم که توجه به نکات مثبت چقدر کمک میکنه که بیشتر زیبایی ها وقشنگی ها رو ببینیم وبیشتر تو زندگیمون اشکار بشن هروقت این صحنه ها رو میبینم به،عظمت و قدرت خدا پی میبرم این روزها تمام کارم شده فکرکردن به کهکشان ها واسمون ها وزمین و کره ها وستاره ها میرم سرچ میکنم عمق اقیانوس ها،وسعت جنگل امازون ووو اصلا مخم سوت میکشه.. نمیتونیم تصور کنیم خدایی که این همه،عظمت رو افریده چقدر میتونه بزرگتر باشه بعد به خواسته ام که فکر میکنم خندم میگیره میگم این همه سیاره ها وکهکشان ها داره هدایت میکنه یه خونه وماشین وثروت وروابط نمیتونه هدایت کنه به زندگیم..

    ما وقتی یه،جا کار میکنیم رئیسش میگه این کارو واون کارو انجام بدین وکلی زحمت باید بکشیم سختی بکشیم تا یه،حقوقی به ما بده ولی خدا در برابر این ثروت ونعمت که میخواد به مابده هیچی در مقابلش نمیخواد اتفاقا میخواد همیشه،شاد باشیم غمگین نباشیم میگه سپاسگزاریم رو بکنید فقط، من کل دنیا رو بهتون میدم ازاین قشنگتر مگه داریم،اصلا قابل مقایسه نیست حقوق ناچیز بامنت وسختی و رسیدن به پادشاهی با عزت و سربلندی فقط ایمان میخواد ایمان وعمل استاد من معجزه های خدارو زیاد تو زندگیم دیدم که چجوری یه قدم برمیدارم واون هزاران قدم برمیداره انگار منتظره که من حرکت کنم واون به سمتم بیادباعشق

    یاد گرفتم از ساده ترین چیزها نگذرم هرچیو تو خونم میبینم تحسینش میکنم ازخواب که بیدار میشم یه اهنگ مثبت میذارم وبلند میشم به گل ها اب میدم قربون صدقه هاشون میرم باشون صحبت میکنم لمسشون میکنم پنجره اشپزخونه رو باز میکنم هرصحنه ای رو که میبینم تحسین میکنم و انرژی مثبت میگیرم و شروع میکنم به کارکردن(کارای خونه) همزمان فایلا رو گوش میدم و هرروز سعی میکنم بهترازدیروز در توجه به نکات مثبت پیشرفت کنم ودعوتش کنم به زندگیم

    این ماهستیم که زندگیمون روخلق میکنیم باافکارو توجهمون

    خدایاشکرت واسه همه چیز شکرررررررت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      علیرضا رستاخیز گفته:
      مدت عضویت: 1805 روز

      سلام فاطمه عزیز

      خداروشکر بابت قدرت تخیلم که میتونم ازش استفاده کنم تا دقیقا همون تجربه هایی که شما داری رو احساس کنم .

      صحبت کردن با گل های زیبا و آب دادن بهشون حس لطیفی به آدم میده .

      من جایی که خدمت میکنم جلو در دژبانی وسط بلوار گل های رنگو با رنگی کاشتن که هر روز صبح من بهشون آب میدم .

      الان که داشتی راجع به آب دادن به گلا حرف میزدی حسابی دلمو بردی .

      امروز نرفتم اونجا ولی بی صبرانه منتظرم فردا برم به گلا آب بدم ، باهاشون صحبت کنم و از زیباییشون لذت ببرم .

      خونه ی ما تراس نداره ولی راحت میشه از پشت بوم خونه استفاده کنم .

      امشب امیدوارم که خدا به دلم بندازه که برم بالای پشت بوم و از چشمک زدن ستاره ها هم لذت ببرم و ستاره ها رو با دید متفاوت تری ببینم .

      باهاشون شکل های مختلف درست کنم و از این پایین انرژی مثبت براشون بفرستم .

      خدارو چه دیدی شاید من روزی به یکی از ستاره ها سفر کردم .

      ممنونم ازت

      خدایاشکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        فاطمه ربیعی گفته:
        مدت عضویت: 1439 روز

        سلام دوست عزیز

        خدارو شکر که کامنتم براتون مفید بوده هرچیو که بخوایم امکان پذیره واتفاق میفته کافیه بخوایم وخدا اجابت میکنه به تک تک درخواست ها خودش فرموده اجیب دعوت الداء اذا دعان

        امیدوارم درتک تک مراحل زندگیتون شادوسلامت وثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1072 روز

    إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ

    سلام به روی ماهِ استاد عزیزم

    سلام به روی ماهِ عارفه جونم که بارها کامنت هاش و خوندم و یاد گرفتم و خداروشکر که در این فضای بینظیر هر روز داریم رشد میکنیم و تغییر میکنیم خدایا بینهایت سپاسگزارم

    عارفه جونم بازی که طراحی کردی بینظیرهِ عزیزم بینهایت از شما سپاسگزارم

    خودم که آگاهانه این کار و انجام میدم هر روز و توجه به زیبایی ها رو به دخترم هم آموزش دادم با حرف زدن در مورد زیبایی ها

    در مورد آدم‌ها دارم تمرین میکنم که علاوه بر زیبایی های ظاهری شون و تحسین نعمت هایی که دارن به زیبایی های رفتاری و شخصیتشون هم توجه کنم

    اما اینکه این کار و بصورت بازی طراحی کنیم و با اعضای خانواده انجامش بدیم ایده ی بینظیری و من از امروز اجراش میکنم

    چون درخواستم از خداوند هدایت به صراط المستقیم و راه کسانی که بهشون نعمت داده شده بنابراین من قسمت خودم و انجام میدم و ایمان دارم که خداوند هم به وعده خودش عمل میکنه

    و این بازی چقدر صمیمیت و ارتباط تو خونه بیشتر میکنه خدایا شکر که هر روز به زیباترین شکل هدایتمون میکنی برای عمل کردن به قوانینت

    خدایا سپاسگزارتم

    استاد منم احساس میکنم چند وقته سپاسگزاری و دیدنِ زیبایی ها و تحسین شون شده جز شخصیتم و ناخودآگاه انجام میدم و البته که چقدر احساسم فوق العاده اس خداروشکر

    و چون به زیبایی ها توجه میکنم هر بار به زیبایی های بیشتری هدایت میشم خداروشکر

    استاد عزیزم در مورد سایت صحبت کردین و خواستم ی تشکر ویژه از شما داشته باشم که این سایت رویایی رویایی رویایی و راه انداختین و با ایمان و صبر گسترشش دادین و ما الان در حالِ بهرمندی از میوه های این باغِ سرشار از نعمت هستیم خدا جونم بینهایت سپاسگزارم که هدایتم کردی به این باغِ زیبا و پر بار

    گوشه گوشه ی این باغ عطر خوش توحید ،سپاسگزاری ،نعمت ،عشق میاد

    به هر سمتش که نگاه میکنم قلبم باز میشه

    دقیقا حکم غار حرا برای پیامبر و داره

    در هر شرایطی که داخلِ این باغ میشم سرمست و شیدا میرم بیرون

    الهی بینهایت سپاسگزارم

    استاد جدیدا دارم این کلام شما رو تجربه میکنم که وقتی شخصیت ما تغییر میکنه لاجرم رفتار ما تغییر میکنه

    وقتیکه مدار نعمت ها قرار میگیرم لاجرم نعمت هست

    اینها بارها شنیدیم و در موردش فکر کردم اما الان میفهممش الان دارم تجربه اش میکنم

    که وقتی من تغییر میکنم خدا تغییر میکنه ، جهان تغییر میکنه ،آدم‌ها تغییر میکنن

    من فقط روی خودم کار میکنم ،من فرکانس خودم و درست تنظیم میکنم و جهان لاجرم خودبخود تغییر میکنه

    عجب بازی شگفت انگیزی که با عمل به قوانین ،

    جهان مُسَخر ما میشه

    خدایا به عظمت و بزرگیت لحظه ایی من و به حال خودم وامگذار

    خدایا به اقتدار و مهربانیت جانم و لبریز از توحید و یکتاپرستی کن

    خدا جونم عاشقانه دوستت دارم

    خدایا خودت از درون سینه ام خبر داری که فقط با نام و یاد خودت قلبم آروم میشه و ضربانِ قلبم تنظیم

    خدایا قطره وجودم و به اقیانوس وجودت پیوند میزنم

    خدایا من مهیا و آماده ام هر لحظه برای هدایتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  5. -
    طاهره کمالی گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    سلام و خداقوت به استاد پرانرژی وخوشتیپ ومهربونم

    سلام مریم جان عزیز دلم ان شاالله درکنار استادجان همیشه خوش وشادو خوشبخت باشید و ممنونم از اینکه فایلهای خیلی عالی برامون میگیری،ممنونم

    سلام به دوستان وخانواده عباسمنشی وهمراهان همیشگی سایت خیلی عالی مون

    سلام به خواهر عارفه ی عزیز ومادر نمونه

    این فایل هم مثل تمام فایلها عالی و پر از نکته های خیلی خوبه که اگه بتونیم توزندگیمون این ایده رو اجرا کنیم بچه هامون لااقل از گوشی یکم فاصله میگیرن

    من هم این ایده رو با نقاشی تو خونه اجرا کردم

    مثلا خودم دوست داشتم کارگاه خیاطی داشته باشم و همین رو نقاشی کشیدم و پسرکوچکم که الان کلاس هفتم هست،وقتی کلاس اول بود رویاهای آینده اش رو نقاشی می‌کشید که هنوزم داره

    مثلا شغلش رو نقاشی کشیده بود نصف صفحه قرمز کرده بود و یه ماشین کنارش کشیده بود،

    من گفتم این چی کشیدی،گفت این قرمزه رستوران هست که داخلش رو خودم میدونم چطوریه فقط دیوارش شما می‌بینید که در آینده رستوران من قرمزه،من رئیس رستوارنم و بهترین غذاها میپزم که خودم سر آشپز هستم واین ماشین هم لامبورگینی من هست که بعد سوار میشم میرم و توضیحاتی که میداد اطرافیان میگفتن در حد بچه کلاس اولی نیست،بعضی ها میگفتن چون خیلی شکمو هست وتپله این ایده ها تو سرش اومده ،در حالیکه من از وقتی با استاد آشنا شدم تو خونه ی ما حرف از منفی خیلی کم شده و بچه ها بیشتر از اینکه به منفی ها تمرکز کنن به نکات مثبت توجه میکنن،این ایده ی نقاشی هم من از بچه ها میخواستم که آرزوهاشون و خاسته هاشون رو بیان نقاشی بکشن،هنوز بعد از 6سال اون نقاشی پسرم داره با اینکه خوب رنگ نشده و خط خطی رنگ کرده ولی دوستش داره و چند وقت یبار در میاره و از ایده هایی که میخواد تو رستورانش باشه حرف میزنه و میگه بهش میرسم ودوباره میزاره سر جاش،و اینم خیلی تاثیر داره که پدر ومادر هر طور فکر کنن روی زندگی بچه ها تاثیر داره دوباره میخوام یه مثال بزنم

    ما تو خونمون یه باغچه با دوتا پرتقال ولیمو داریم

    بچه های من تا بیدار میشن با گنجشک‌های رو درختها حرف میزنن ،پرتغال رو نازبهار و لیمو رو گلبهار صدا میزنن وقتی میخوان میوه از درخت بکنن ازش با لهن قشنگی اجازه میگیرن،

    غذا برای گربه وسگهای محله می برن،نون خشک برای گنجشک‌ها میزارن،این چیزها که میبینم خوشحال میشم،و یاد صحبت های استاد میفتم که بیشتر بچه ها به پدر و مادرشون میرن،حالا اگر من بعد از فوت همسرم،گرچه ناراحت شدم چندماه تو حال خودم نبودم،اگه افسرده میشدم ،اگه به حرف مردم اهمیت میدادم،اینجا هم اگه زنی شوهرش به رحمت خدا رفته باید دیگه لباس روشن نپوشد چه برسه به شاد بودن،به عروسی و مهمانی رفتن،ولی من بعد از 4ماه خودم رو جمع وجور کردم،لباس دخترها رو عوض کردم،ازدواج دخترم که از قبل عقد کرده بود ،راه انداختم عروسیش گرفتم،و پا به پای آموزش‌های استاد پیش رفتم،بچه هام خداروشکر ورزش و یوگا و مثل خودم پا به راه آگاهی گذاشتن که حتی من ازشون نخواستم و مجبورشون نکردم که این کارها کنن،ولی چون من طبق حرفهای استاد که تودوره 12قدم فرمودن و اون تمرین خیلی عالی ستاره ی قطبی ،هر صبح بعد از خواب دفترم دستم هست و مینویسم

    بچه هاهم میبینن دیگه و عمل میکنن

    و طبق قانون جهان هستی دوستان منفی کم کم از زندگیمون حذف میشن

    استاد عزیزم منم وقتی صبح از خواب بیدار میشم با اینکه کار هر روزم هست ولی انگار بار اول هستش که این صحنه ها رو میبینم و به محض ورودم به حیاط،البته همون طور که گفتم اول تمرین ستاره قطبی رو انجام میدم،

    بعد نگاهم میفته به طلوع خورشید که از پشت شاخه‌های درخت کنار(سدر)از تو کوچه‌ که به چشمانم می‌خوره ومن کمی دستم رو سایه چشمم میکنم با لذت و زبانم به ستایش خدا مشغوله نگاه میکنم به آسمان و به صدای گنجشکها گوش میدم و صدای میو میوی گربه های خوشکل وکوچک وبزرگ که دور پام می پیچن و من همین‌طور که دارم باهاشون بازی میکنم میرم درحیاط و تو کوچه طوری لذت میبرم که انگار برای اولین باره این صحنه های تکرار نشدنی رو میبینم وگاهی وقت صدای موتور ماهی فروش میاد که صدا میزنه ،ماهی،،،ماهی،، ماهیه تازه،ماهیه تازه،منم میدوم سرکوچه میپرسم ماهی چی داری و ماهی تازه میخرم کمی به گربه ها و کمی هم برای ناهار،استاد این همه زیبایی خداوند تمومی نداره،و از همون وقت که شما ومریم جون تعریف کردین که تو راه خونه ی کرج از درختها و قشنگی درختها حرف میزدین،و اون طوری از ماهیتابه ی همه کاره که فرمودین حتی آش هم باهاش پختین،تعریف میکردین منم یاد گرفتم،یاد گرفتم که قدر داشته هام رو بدونم،استاد من چند ساله که تو بهترین ظرفها که برای مهمون گذاشته بودم غذا میخوریم،هر روز لباس‌های نو و لباس مهمونی هامو میپوشم وطبق عادت های من بچه هام همین کارها میکنن،استاد جان من الان 45سالمه با اینکه اینقدر مثبت اندیش هستم(مثلاخخخخخ) ولی تازگی که دوره حل مسائل خیلی عالی رو گرفتم،متوجه شدم خیلی از مسائل حل نشده دارم که یکی از بزرگترین مسائل حل نشده من همین کمال گرا بودن من هست که فکر میکنم با دوره حل مسائل به امید خدا و تمرین‌های عالی که شما و از زبان خانم شایسته ی عزیز می‌شنوم، حلش میکنم،همانطور که گفتم من 45سالم هست،10ساله همسرم عمرش ب شما داده ولی نتونستم ازدواج کنم،فکر می‌کنم کمال گرایی من نمیزاره و من با خودم میگفتم تو چه نیازی داری ازدواج کنی بزار همین‌طور که مردم دارن ازت تعریف میکنن ادامه داشته باشه،برادرهای من توی هرجمعی میگن بهت افتخار می‌کنیم که مسئولیت مرد وزنی هر دوباهم بعهده گرفتی و ازدواج نکردی ماها رو روسفید کردی،منم باخودم میگم آفرین ببین امروز دخترت اومد گفت مامان،بابای دوستم منو رسوند خونه و بهم گفت مادرت زن نیست یه پا مرده،شیر مرده ،یا آفرین طاهره ببین،امروز همسایه تو عروسی پسرش چطور ازتو تعریف می‌کرد که بابا این زنه، این که ازدواج نکرد و بچه هاش رو سر و سامون داد،الان 4تا نوه هم داره و فقط مونده دوتا پسرا سر سامون بده،به اینجا که میرسه یه ترس خفیفی میاد سراغم که فوقش چندسال دیگه پسرا هم رفتن سر زندگیشون چکار میکنی،ولی باز دوباره کمال گرایی میاد سراغم و میگه تو اینی وتو بلدی وتو احتیاج نداری و و و

    استاد جان یادم اومد تو یکی از فایلها فرمودین که تا چند سال پیش تو ایران خودمون هم اگه زنی شوهرش به رحمت خدا میرفت حق ازدواج نداشت،این حرفها رو گفتم که بدونی هنوزم هست تو شهرهایی که عیب میدونن،درسته که از قبل بهتر شده

    استاد جان ببخشید یکم از کمال گرایی ومنفی گفتم

    خیلی دوستتون دارم

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      مینا کاشی گفته:
      مدت عضویت: 1282 روز

      سلام طاهره جان.

      از اینکه اینقدر قشنگ از حیاط خونتون گفتی من تصورش کردم. درخت پرتقال و لیمو. اون بوی بهارنارنج که اخر فروردین مست میکنه ادم را.

      از اینکه پسرت اینقدر تصویرسازیش خوبه و حتما صاحب همون رستوران میشه.

      مگه میشه اینطور تصویرسازی کرد و نرسید. همون موقع جهان براش ساخته و منتظرشه.

      چقدر لذت میبرم کامنت ها را میخونم و میبینم بچه ها چقدر به قانون خوب عمل میکنند. چقدر قشنگ شکارچی زیبایی ها هستند. و همتون الگو هستید.

      براتون آرزوی بهترین ها را میکنم و ممنونم که حال هوای خوبتون را با ما درمیون گذاشتید .

      موفق و شاد باشید و زندگیتون پر از برکت الله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        طاهره کمالی گفته:
        مدت عضویت: 943 روز

        سلام مینا جان خیلی ممنونم عزیزم

        بله عزیزم منم مطمئنم خداوند هیچ آرزوی محال که بهش نرسیم رو به قلبمون نمیندازه و به پسرم هم میگم خداوند هدایتت میکنه فقط باید هدایت های خدا رو ببینی وباورهاتو بهتر از قبل کنی،،،

        خوشحال شدم بابت تعریف قشنگتون از حیاط خونمون

        ان شاالله شاد وثروتمند وسعادتمند باشی عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      منوچهر باقری گفته:
      مدت عضویت: 2323 روز

      سلام ودرود خود خود خداوند بر بهترین مادر و آموزگار خانم طاهره کمالی

      انصافا اسم وفامیلت برازندته

      شیر زنی که پاک ومطهر است و به کمال رسیده

      تمام قد به احترامت می ایستم وتحسینت میکنم

      خدا رو شکر میگویم برا هدایتم به کامنت پر از درس وزیبای شما

      خدا میدونه چقددددر لذت بردم از درس عملی به فرزندانتان

      اینکه میگن دو صد گفتار ، چو نیم کردار نیست کاملا درسته

      تحسین میکنم روح لطیفتون رو

      تحسین میکنم عمل به قانون رو

      تحسین میکنم هدفمندی وتمرکز بر صدق بالحصنی

      إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا

      قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد.

      از رب وهابم درخواست میکنم از فضلش انچنان بهتون ببخشه تا راضی بشید که قطعا همنطور میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سید محسن مصطفوی گفته:
    مدت عضویت: 1033 روز

    سلام عرض می‌کنم خدمت استاد عزیز و خانم شایسته. مهربان

    از از زمانی که به سایت شما هدایت شدم و این هدایت من به خاطر این بود که من دنبال تغییر زندگی خودم بودم این هدایت به سایت رو فرکانس خودم مهدیه خداوند میدانم چون من سایت شما رو به خیلی ها معرفی کردم ولی اونها حتی یک بار هم به سایت سر نزدند چون در فرکانسش نبودند من تمام سریال زندگی در بهشت رو دیدم و خیلی چیزها جذب کردم الگوهای زیادی برای تغییرات در لایف استایل زندگی خودم گرفتم این سریال نگرش کن رو به زندگی تغییر داد من یک آدمی بودم که اصلا اهل مسافرت و‌گردش نبودم وقتی به طبیعت می رفتم دقیقا همون ابرهای پرادایس رو میدیدم رنگ‌ها ی آسمون همون چیزی بود که دیده بودم وقتی شما تو اون قسمت که درخت چه های مزاحم رو قطع می‌کردید توضیح شما که اینه مثل باورهای غلط در ذهن ما می مانند بسیار در من تاثیر گزار بود تا اون روز هیچ کی به من نگفته بود که باید تمرکز خودم رو بزارم و باورهای غلط رو شناسایی و از ریشه بزنم رسیدگی به مرغ وجوجه ها و ساختن چیکن شا به من این درس رو میداد که چقدر شما برای حیوانات ارزش قاعل هستید و چقدر وقت براشون میزارید ماشین ها و تراک های امریکایی بسیار تحسین می‌کنم استاد بسیاری از چیزهای که شما دارید رو جذب کردم مثلا من رو تیشرت شما که ارم jeepداشت تمرکز کرده بودم دیروز وقتی برای خانمم به یک مغازه به لباس فروشی رفته بودیم همون تیزرت رو دیدم و خریدمش چقدر بهم میومد خدا رو بسیا ر شکر کردم و مطمئنم اگر شکاری نکات مثبت باشم به چیزهای بهتر هم میرسم یکی دیگه از نتایج خوب من اینکه کن نگرانی هام بسیار کم شده و بیشتر در لحظه هستم و از شما در لحظه زندگی کردن رو یاد گرفتم وقتی که شما در سفر به دور امریکا بودید ودر ‌رپرتوارش طو فان اومده بود و شما اصلا نگران نبودید که چه بر سر اونجا اومده روزی نیست که صدای استاد عباس منش تو‌گوش من نره و از شما یاد گرفتم که تمام اتفاقات زندگی خودم رو خودم جذب می‌کنم من از دو نفر طلبکار بودم که ما ها بود نمیدادنند من هم بهشون چیزی نمی گفتم یک روز تصمیم گرفتم که این مسئله رو حل کنم جز اهداف خودم قرار دادم و نوشتم و گفتم پله پله برو جلو میگیری وقتی تصمیم گرفتم به صورت عجیبی اون آدمه با من هم قدم شد و گفتم حالا موسسه بگو خواسته ات رو و گفتم خدایا تو منو هدایت کن گفتم و او هم قول داد تا 2ماه دیگه بده

    به نفر دوم گفتم ودر جا ریخت به حسابم و سومی هم همین دیروز واریز کرد بعد گفتم ببین وقتی تصمیم میگیری چطور خداوند تو رو در مسیر خواسته قرارت میده من سر همین مسئله ماه ها با خودم در گیری ذهنی داشتم

    وقتی من در زندگی اخبار و سریالهای مخرب رو ترک کردم ودفترچهام رو برداشتم رفتم شروع کردم به نوشتن عکس و فرزندانم هم به طور شگفت انگیزی البته بعد از چند ماه مثل من شدند بدون اینکه من بهشون بگم و این رو از شما یاد گرفتم که تو یکی از فایل های رایگان گفتید وقتی شما تغییر کنید شرایط و آدم‌ها ی دور برتون عوض می‌شوند وقتی تمرکز شما روی نکات منفی طرف باشه حتی اگر اون شخص برود نفر بعدی بدتر خواهد بود برای شما جوری که شما میگویید صد رحمت به همون قبلی اینو من تو زندگی کاری با گوشتی خونم لمسش کردم شما دارید مانند پیامبران ما رو دارید به شکر گزاری و تمرکز به زیبایی‌ها دعوت می‌ کنید درود خداوند بر شما و مریم خانم باد چقدر شما توحیدی و شبیه ابراهیم (ع)عمل می کنید روشنه که باید همچین نتایجی رو بگیرید که من سراغ ندارم استاد در جهان مثل شما توحید رو با نتایج و عمل نشون آدم‌ها بده اساتید دیگه فقط میگن این طوری باشید ولی جرات نشون دادن محتوی زندگی و نتایج مالی‌شون رو ندارن از شما یاد گرفتم که با همون چیزی که دارم عشقبازی کنم ‌نگوییم من باید در جایگاه استاد قرار بگیرم بعد حالم خوب بشه من اجازه دارم فقط خودم رو با یک روز قبل خودم مقایسه کنم نه دیگران شما به من طرز صحیح مطالعه و تفکر در قرآن رو یاد دادید آخر که چقدر مباحث شما در باره حجاب در قرآن نگرش من رو عوض کرد وچقدر زیبا ریشه کلمه زینت رو در آوردید و ما انسان‌ها رو آگاه کردید چقدر نگاه شما به سوره 7ال عمران نگاه کن رو تغییر داد الاناشک تو چشمانم جمع شده وقتی دارم در باره کلام خداوند تایپ می‌کنم استاد چقدر این نگاه شما که ما وظیفه نداریم کاری کنیم که به دیگران خوش بگذره زندگی منو تغییر داده انگار یک وزنه 100000000کیلویی رو سما با این حرفتون از پشت من بداشتید که من باید کاری کنم که به خودم خوش بگذره خورشید داره می تابه دیگران هم بروند استفاده کنند

    چقدر تفسیر سوره حمد نگرش من رو تغییر داد این فایل رو 50 بار گوش دادم هر بار به چیز تازهای میرسیدم که یک قدرت بیشتر در جهان وجود نداره سریال های تلویزیون که ما قبلا میدیدیم و حال ما رو بد کرده بود تبدیل شد به زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا شبی نیست که ما تو لپ تاپ سه تایی این فایلها رو نبینیم اینها شده نا هار و شام ما دختر 8ساله من فاطمه سادات با روی این فایلها رو دان میکنه سیوشون میکنه تمام ات اشغال‌ها رو خودش از سیستم پاک کرد و این فایل های ناب رو دسته بندی کرد و هر شب ما تماشا می‌کنیم و لذت میبریم تز شما می خواهیم که تو رو خدا باز هم تولید کنید

    در پایا ن از شما و خانم شایسته و پر ادایس زیبا

    سپاسگزاری می‌کنم و سپاسگزار خداوندم که من رو به سمت شما هدایت کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  7. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1998 روز

    به نام الله مهربان

    سلام به استاد عزیزم، سلام به خانم شایسته مهربون و دوست داشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم که دیگه گل کاشتن توی این فایل و امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    من دو روزه که یه دفتر خوشگل گرفتم و خدا رو شکر روز اول شش صفحه نکات مثبت رو شکار کردم. منی که شب میومدم و نکات مثبت روزم رو مینوشتم توی دفترچه کوچیکم مثلا یک و نیم صفحه میشد. خدایا شکرت. یاد گرفتم از اونجاییکه من آخر شب نکات مثبت روزم رو یادم نمیاد، بیام همون موقع که نکته مثبت و لذت بخشی رو میبینم خدا رو شکر کنم و یه جایی یادداشتش کنم تا بعد منتقلش کنم به دفترم و آخر شب از روش بخونم و احساس خوبش رو تجربه کنم.

    استاد این فایل فوق العاده بود. من تصمیم گرفتم بعد از مدتها کامنت های دوستانم رو مطالعه کنم و به خودم گفتم هرچقدر ازت زمان بگیره ارزشش رو داره.

    تحسین میکنم عارفه خانم عزیز رو که با کامنتشون باعث شدن این بازی رو خیلی از بچه های سایت عملی کنن و نتایج عالی بگیرن. چقدر تحسینشون میکنم، چقدر منفعت های عالی به دنبال داره این بازی.

    به یاد این آیه ای از قرآن افتادم:

    و ما هذه الحیاه الدنیا الا لهو و لعب و إن الدار الاخره لهی الحیوان لو کانوا یعلمون (عنکبوت 64)

    و این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازیچه نیست و بی تردید سرای آخرت زندگانی است، اگر میدانستند.

    من به یاد اوردم که وقتی وابسته میشم به چیزی و وقتیکه حالم بد میشه، به خودم بگم که این دنیا یه بازیه، این دنیا گذراست، سخت نگیر، جدی نگیر همه چیز رو، رها باش. یادت باشه تو یه نقشی رو پذیرفتی توی این دنیا، نقش پسر، پدر یا هر نقش دیگه ای، اینقدر غرق نشو توی نقشت. موضوعی که الان باعث عصبانیت و ناراحتیت شده، موضوعی که خیلی بهش چسبیدی، پنج یا ده سال دیگه که به یادش میوفتی بهش میخندی، خب چرا همین الان بهش نخندی.

    نکات مثبت امروزم:

    خدایا شکرت که امروز صبح از خواب بیدار شدم و بهم فرصت زندگی دادی.

    خدایا شکرت که مجسمه های خوشگلم رو توی اتاقم میبینم و لذت میبرم.

    خدایا شکرت که تمرین ستاره قطبیم رو یادداشت کردم.

    خدایا شکرت که دیروز برام یه روز فوق العاده و پر از اتفاقات مثبت بود.

    خدایا شکرت که عینکم امروز، فردا حاضر میشه، براش ذوق ذارم، خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    خدایا شکرت که توی مسیرم به سر کار هوا خنک و عالی بود و من لذت بردم.

    خدایا شکرت بخاطر عینک دودی فوق العاده ای که روی چشمم بود تا آفتاب چشمم رو اذیت نکنه.

    خدایا شکرت که تا درب فروشگاه باز بشه، امدم عکس های دریم بردم رو با آهنگ بی کلام دیدم، تجسم کردم و لذت بردم.

    خدایا شکرت که دیروز خواهرم و بچه های خواهرم رو دیدم و از وجودشون لذت بردم.

    خدایا شکرت که دیروز با بچه خواهرم عباس، بازی کردم و توی بازی برنده شدم.

    خدایا شکرت که سر کار همکارم رو توی دلم تحسین کردم و حس خیلی خوب گرفتم.

    خدایا شکرت که امروز دو بار به همکارام سر زدم و سلام کردم و صبح بخیر گفتم. خدایا شکرت.

    خدایا شکرت که به یه مغازه کارشناسی رنگ رفتم، چقدر توی کارش دقت داشت، چقدر نوشته های زیبایی به دیوار زده بود، یکی از نوشته ها این بود: “خدایا، قسم به اسمت که جز حقیقت ننویسد قلمم …” چقدر کارش رو با دقت انجام میداد، چقدر تحسینش کردم، خدایا شکرت.

    من امروز یه ماشین سورن پلاس رو بررسی کردم، خدایا شکرت که بدون اینکه کسی بهم چیزی بگه متوجه شدم که دریچه گازش برقی هست و نه سیمی. خدایا شکرت.

    من امروز قیصی های خیلی خوشمزه ای نوش جان کردم، خدایا شکرت واقعا خوشمزه بود، هرکدومشون مزه لواشک داشت. خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    خدایا شکرت که امروز عصر یک ساعت خوابیدم و خواب راحتی داشتم. چقدر لذت بردم، خدایا شکرت.

    خدایا شکرت به خاطر نهار خوشمزه امروزم. قبل از غذا دعا خوندم، خدایا شکرت که نهار سبزی پلو با تن ماهی خیلی خوشمزه ای نوش جان کردم.

    خدایا شکرت که سر کار روابط خوبی با همکارام داشتم، با تک تکشون، خدایا شکرت که همکارام یکی از یکی بهترن. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت با تمام وجودم کار کردم و تعدادی آدرس دهی انجام دادم برای وسایل.

    امروز رفتم نون خریدم، چقدر لباس فیروزه ای اون آقاهه که توی صف ایستاده بود، زیبا بود، دکمه های لباسشون مخفی بود و من توی دلم تحسین کردم لباس زیباشون رو.، خدایا شکرت.

    به مغازه دوستام سر زدم، باهاشون دست دادم و سلام و علیک کردم. خدایا شکرت.

    یکی از دوستام رو دیدم که با مهربانی روی سر یه دختربچه دست کشید، چقدر تحسینش کردم، خدایا شکرت.

    با بلبل هام بازی کردم، نازشون کردم، خدایا شکرت.

    شام خیلی خوشمزه ای خوردم، چقدر مادرم برای تهیه غذا زحمت کشیده بود، دست مادرم طلا. خدایا صد هزار مرتبه شکرت به خاطر وجود پدر و مادرم توی زندگیم.

    چقدر این دفتر شکارچی نکات مثبت عالیه وچقدر طرح روی جلدش رو دوست دارم. خدایا شکرت.

    خدایا شکرت به خاطر اینکه اشک شوق ریختم و احساسم خوب بود از ارتباطی که با خدا توی قلبم احساس میکردم از دیدن لایو آقای عرشیان فر، تحسینشون میکنم، خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.

    امروز کامنت بچه ها رو توی سایت مطالعه کردم، لذت بردم، چقدر این بچه ها فوق العاده هستن، چقدر این استاد فوق العاده است. خدایا شکرت به خاطر پاسخ دوست عزیزم آقا محمد عموری، خدایا صد هزار مرتبه شکرت به خاطر این فایل و توجه به نکات مثبت.

    خدایا شکرت به خاطر زردآلوی بسیار خوشمزه ای که از دست پدرم گرفتم. خدایا صد هزار مرتبه شکرت.

    خدایا شکرت که کامنت مینویسم برای این فایل.

    خدایا شکرت به خاطر کامنت های فوق العاده دوستان گلم.

    امیدوارم همه دوستان در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند، زیبابین و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      عارفه گفته:
      مدت عضویت: 1223 روز

      سلام رضای عزیز

      چقدر از اون آیه به جا استفاده کردی دقیقا الان بهتر درک میکنیم اینکه واقعا این دنیا یه بازیه

      و جقدر ما خودمون را تو بندش اسیر کردیم؟؟

      این فایل درسته خودش یک بازی بود ولی دقیقا از متن تا حاشیه اش نکته بود برای درس گرفتن از گذلست کامنت تا اومدن فایل از تعداد کامنت های که داره ردی ابن فایل میاد که فکر کنم جز معدود فایل های رایگان باشه که انقدر کامنت روش اومده اینکه ما چقدر داریم از نگاه بچه ها چیز یاد میگیریم اینکه چقدر نگاه هم دیگه نگاهمون بازتر شد

      اینکه فهمیدیم وقتی تسلیم محض خدا بشیم عزت میده احترام میده پول میده حال خوب میده معروف شدن میده

      و فقط به معنای واقعی کلمه بابد تسلیم خودش باشیم

      و چه شیرین اسارتیست اسیر خدا بودن

      و واقعا خدا عدل کامله و بینهایت بخشنده و مهربانه این کلمات را قبلا میگفتیم ولی تازه درک میکنیم چی میگیم

      آقا رضای عزیز بهترین هارا براتون آرزو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زهرا بهنام گفته:
      مدت عضویت: 1266 روز

      به نام خداوند بخشنده و مهربان

      سلام آقا رضا امیدوارم حال دلتون عالی باشه

      چقدررر این همزمانیها عالیه

      داستان از اینجا شروع میشه که صبح که از خواب بیدار شدم

      اومدم دیدگاه‌هایی که دوستان نوشتن و برای من ایمیل اومده روبخونم

      هی ذهن نجوا گرم میگفت

      بابا بشین ستاره قطبیت رو بنویس دیر شدا

      اما یه صدایی میگفت هر چقدر زمان ببره خوندن کامنتها ارزشش رو داره،حالت بهتر میشه،چیزای جدید یاد میگیری

      و باهر دیدگاهی که از بچه ها میخوندم یه ایده به ذهنم میومد

      تا قبل از خوندن دیدگاه شما به خودم گفتم از این به بعد هر چند ایمیل از سایت داشتی رو میخونی هر چقدر زمان ببره

      وقتی جواب عارفه جان رو برای شما خوندم،گفتم بذا ببینم چی نوشته آقا رضا

      که دیدم بله

      مهر تاییدی شد برای حرفهایی که از صبح تو ذهنم میگذره

      وخداوند از زبان شما هم گفت آره ارزشش رو داره وقت بذاری برای خوندن دیدگاه بچه ها

      و چقدر این حرفتون به دلم نشست

      من به یاد اوردم که وقتی وابسته میشم به چیزی و وقتیکه حالم بد میشه، به خودم بگم که این دنیا یه بازیه، این دنیا گذراست، سخت نگیر، جدی نگیر همه چیز رو، رها باش. یادت باشه تو یه نقشی رو پذیرفتی توی این دنیا، نقش پسر، پدر یا هر نقش دیگه ای، اینقدر غرق نشو توی نقشت. موضوعی که الان باعث عصبانیت و ناراحتیت شده، موضوعی که خیلی بهش چسبیدی، پنج یا ده سال دیگه که به یادش میوفتی بهش میخندی، خب چرا همین الان بهش نخندی

      ممنونم از شما

      هر کجا که هستین در پناه الله مهربان باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 2020 روز

      آقا رضای گل سلام

      چقدر لذت بردم از خودندن سپاسگزاری هاتون، واقعاااا لذت بردم و باز هم پروردگارم نشانه ام رو داد، و بهم گفت فاطمه، انقدر به اون خواسته ات نچسب! ول کن بابا! لذت ببر! من بهت میدمش، تو فقط لذت ببر! توجهت رو بزار جای درست و اون خواسته ات میرسه، بزار با حس خوب دریافتش کنی نه این حس بیتابی و انتظار شدید، این حس بد… حستو خوب کن. فقط زندگی کن، تو اومدی اینجا، همه چیم از قبل دیده بودی، و اونقدر برات زیبا بود ک انتخاب کردی اینجا به این روش و این نقش زندگی کنی، اما الان یادت رفته، چسبیدی به انتظار داشتن، به خواسته هات و یادت رفته تک تک لحظا های حضورت اینجا یه اتفاق فوقالعاده اس. تو داری با کمدایی ک خواسته ات داخلشن زور میزنی ک بازشون کنی ولی من که بهت گفتم فقط باید لذت ببری تا درا خود ب خود برات باز بشن، من میخوام تو یاااد بگیری ک لذت ببری، نه لذت وابسته به ادما،و یه شرایط خاص، نه! یه لذت خاص خودت ک محور خلقت جهانتی، ک تو هر شرایطی باشی از اینکه هنوز زنده ای و تجربه میکنی حضور تو این جهان رو، همون جهانی ک برای اومدن بهش ذوق داشتی، لذت ببری. و یادت نره، من ازت خواستم ک بهم اجازه بدی هدایتت کنم و اگر فقط بشینی رو شونه هام و از راه لذت ببری، من به بهترین مسیرها و مکان ها میبرمت، خودم، خوده خودم. تو فقط بشین روی شونه من….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    به نام خداوند هدایتگرم

    سلام به همه ی عزیزان.

    امروز عصر زمان پیاده روی، ایده ی یه بازی اومد برام:

    اینکه هر کسی، هر درختی، هر حیوانی و کلا هر چیزی میبینم رو، یه نکته مثبت در موردش پیدا کنم و بگم…

    گل هایی که دیدم: خوش رنگ، زیبا، خوش بو

    کافه ای که دیدم: فضای جلوش که میز صندلی چیدن

    فودکورتی که دیدم: فضای بسیار بزرگ، نمای زیبای ساختمان

    درخت هایی که دیدم: گل های زیبای قرمز انار، سایه تولید میکنن اطرافشون، برگ های سبز و درخشان

    درخت شاتوت: شاخه های زیاد و پر بار،

    باغچه: گل های زیبای داخلش

    هاپو: چقدر قشنگ و دلبر خوابیده، زیبایی اش

    خانم یا آقا: زیبایی صورت، مو، خوش رنگی مانتو یا لباس، تیشرت، روسری، کفش

    آدما: سالمن، دارن با پای خودشون راه میرن، دستشون سالمه، موبایل دارن که دارن صحبت می کنن، اینکه سوار دوچرخه هستن و ورزش میکنن، لبخند روی صورتشون،

    پسربچه: لباس زیبا، دوچرخه سواری، بازی کردن، دویدن، نگاهِ زیبا

    ماشین هایی که دیدم: قشنگ، تمیز، خوش رنگ

    آسمون: ابرهای قشنگ

    هوا: خنک

    نونوایی: کیفیت خوب نون، قیمت مناسب، خلوت بودن

    در مورد خودمم نکات مثبت رو نوشتم: لباس و کفش راحتم موقعِ پیاده روی، ساعت مچی ام، رنگ و طرح قشنگ روسریم و …

    40 دقیقه هر چی دیدم، یه نکته مثبت از دیدِ خودم گفتم و رفتم سراغِ سوژه ی بعدی.

    عینِ کارآگاه ها چشمم دنبالِ زیبایی ها و نکات مثبت میدوید.

    خیلی جالب بود.

    یه چیزهایی میگفتم که خودمم خوشم اومد، چقدر میشه پیرامون رو دقیقتر دید و پی به زیبایی هاشون برد.

    خلاقیتم هم فعال شد.‌

    تو خونه یا هر جای دیگه ای ام که باشم میتونم اجراش کنم، مثلا به یه آدم فکر کنم و ببینم چه نکات مثبتی داره.

    اینکار قشنگ، فرکانس آدمو خوب میکنه.

    خدا رو شکر برای همه چیز *

    خدا رو شکر برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  9. -
    شهریار گفته:
    مدت عضویت: 1448 روز

    باز هم سلام به استاد عزیزم.من دارم دومین کامنتم رو روی این فایل میذارم چون بازهم کلی اتفاق های خوب برام افتاده و دلم میخواد اینجا با شما استاد عزیزم و دوستانم به اشتراک بذارم تا به هممون بازهم بیشتر ثابت بشه که تکامل ربطی به گذر زمان نداره بسته به کیفیت وپشتکاریه که آدم میذاره برای انجام کاری.

    خب،ازینجا بگم که من تا چندماه پیش برای چندسال به صورت حرفه ای نقاشی میکشیدم گاها سفارش های خوبی هم میگرفتم.ولی بنظرم به دلیل دوتا علت ملموس،این نتایج پایدار نبودن و به قول استاد سینوسی بودن برای همین هم همیشه من یه جای دیگه ای هم کار میکردم.

    دلیل اول یه باور سفت وسخت بود که هم از یچگیم و هم تا خود حالا هی میگفتن از هنر پول در نمیاد.یا حداقل تو شهر ما نمیشه.

    و من تمام این مدت داشتم باور متضاد این رو میساختم برای خودم و همین کمابیش نتایجی رو هم که گرفتم از همینا بوده.

    دلیل دوم هم وجود مسیله ی دیگه ای توز ندگیم بود که اولویت داشت برام نسبت به پول و تو این مدت بیشتر تمرکزم رو میگرفت.

    حالا من تقریبا دلیل دومم رو حل کردم و از خدا خواستم دیگه هدایتم کنه برای ثروت.چند روز نشستم با خودم و خدا روراست حرف زدم،

    نشستم فک کردم گفتم ببینم اصا من واقعا عاشق نقاشی ام یا بخاطر یکسری مزیت هایی برام داره انقد قفل کردم روش.خیلی نوشتم،خیلی فکر کردم

    دیدم آره خب واقعا برام لذت بخشه ولی خییییییییلی زحمت داره برام تا باوراب درست راجع بهش برای خودم بسازم..

    گفتم آخه چرا باید اینجوری باشه که دیگه نه تنها انرژی تماما مثبت بهم نده بلکه ناامیدمم بکنه.

    من اون فایل های آقا رضا رو بارها و بار ها دیده بودم،کم کم تو ذهنم اومد که نکنه حتی یک درصد من دارم دست خدارو میبندم برا موفقیت خودم!

    گفتم خدایا،من اینهمه سال گیر داده بودم که ازین کار موفق بشم،کمکم کن رهاش کنم بعدشم هدایتم کن..

    نشستم کم کم مشخصات شغلی که دلم میخواست رو نوشتم،اینکه میخوام آزادی زمانی داشته باشم،هرموقع خواستم سفر برم و انقد کارم برام لذت بخش باشه که حتی مثل استاد تو سفر هم انجامش بدم و پول های خوب دربیارم…

    و ایده اش رو خدا برام آورد،رفتم راجع بهش یه تحقیقی کردم دیدم نه خوشم میاد واقا مثنکه.

    رفتم یسری وسایلش رو خریدم انجامش دادم یکم یادش گرفتم،مونده بودم تا الان چرا نرفته بودم سراغش.درسته من دقیقا بنظرم دست و بال خدارو بسته بودم حتی نسبت به شغلم،چه برسه به ورود ثروت به زندگیم.

    خلاصه رفتم برای آموزش ثبت نام کردم خودم هم یکسره تو جاهایی مثل یوتویوب ویدیو دیدم و دارم تمرین میکنم.

    قول دادم به خودم تکاملی پیش برم تو این کار و یهو انتظار نداشته باشم کلی پول دربیارم قبل اینکه یکم ازش پول دراوردم.

    چون سرکار هم میرفت یجورایی اینجوری بنظر میومد که مشتری اصلا به من نمیرسه چون اونا صبح ها بودن ولی من صبح سرکار بودم.مربیم گفت اینجوری گیرت نمیاد من گفتم ایشالا برام پیدا میشه تا قبل آزمونم و شما اگه تونستید یکیو برام اوکی کنید من مرخصی میگیرم میام.

    و همین هم شد،من اولین مشتریم رو گرفتم و کارش رو خیلی عالی نسبت به تجربه ام انجام دادم.خیلی ام استرس داشتم ولی از روی دوره ی عزت نفس کاملا آگاهانه رفتم تو دلش و انجامش دادم.

    دوره ی آموزشیم الان تموم شده و من لیاقت دادن خدمات از یک بخشی از کارم رو میبینم در خودم،هدایت شدم که تو فضای مجازی کارم رو معرفی کنم،همین امروز هم این کار رو کردم.

    با اینکه هنوز مکان انجامش رو ندارم ولی توکل کردم به خدا و گفتم ایده شو داده من قرار بود گوش بدم بهش و نترسم..

    و یک مشتری برام اومد کاری هم که از من میخواد دقیقا در بخش مهارت الانمه و خیلی توش خوبم.حتی بیانه کارم رو هم داد.

    حالا من تو این بین طبق همین فایل فقط شروع کرده بودم به توجه به زیبایی ها و فراوانی ها و سناریو نویسی.

    کلا حواسم به ورودی هام بود.

    امروزم دوباره دو نفر رو تو خیابون دیدم حسم بهم کفت برو کارت رو بهشون معرفی کن.اگه منه 2 سال پیش بودم امکان نداشت..ولی قول داده بودم گوش بدم به قلبم.

    رفتم بهشون گفتم و اتفاقا چقدر هم خوش برخورد بودن و گفتن به افرادی که به محل کارشون میان معرفیم میکنن

    چون دقیقا هم کارشون میخورد به کار من.

    خلاصه میدونم اول راهم تازه داره باور هام شکل میگیره،ولی خب بجاش کار کرد.. رهاش کردم به هدایتی که شدم گوش دادم و خدا هم جوابمو داد..

    خدایا شکرت

    ممنون واسه سایت معرکه تون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      عمران نوری گفته:
      مدت عضویت: 2001 روز

      سلام دایان عزیز

      چقدر لذت بردم از اینکه باورهای مخرب خودت رو شناسایی کردی و بهتر از اون وقتی که فهمیدی کجا ایراد داری رفتی قشنگ وقت گذاشتی و ریز شدی ببینی دقیقا چی رو دوست داری

      و یه جورایی رسالت خودت در این جهان پیدا کردی که بری دنبال کاری که بهش علاقه داری انجام بدی

      خیلی تحسینت کردم

      و چقدر قانون تکامل رو خوب تعریف کردی از اینکه قانون تکامل به گذر زمان نیست بلکه به تلاش و پشتکار و تمرکزی که با عشق تو این مسیر علاقه‌ات میذاری

      و از همه مهمتر چون به کارت عشق داری نه خستگی متوجه میشی نه گشنگی و نه گذر زمان

      و این نکته خیلی مهمیه که عشق به کار خییییییییلی میتونه بهمون کمک کنه تا سریعتر تکاملمون رو طی کنیم و نتیجه بصورت کاملا طبیعی مثل نعمت ، ثروت فراوان ، سلامتی ، روابط عالی ، ازادی زمانی ، مکانی و مالی بصورت کاملا طبیعی نامحدود وارد زندگی ما خواهد شد

      بینهایت سپاسگزارم دایان عزیز از این اگاهی و این تجربه خوبی که از خودت مثال زدی و کمک کردی تا من یه بار دیگه قانون تکامل رو بیاد بیارم و بیام با عشق با تعهد و ایمان بیشتر این مسیر زیبای الهی رو ادامه بدم

      دایان عزیز منتظر موفقیت و خبرهای عالی شما هستم

      انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      فعلا

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    علی قهرمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 791 روز

    سلام بر استاد عباس منش صادق و حاذق

    و سلام بر اعضای دوست داشتنی خانواده عباس منش

    خدا را شکر به اندازه خداییش که در جمع این خانواده قرار گرفتم

    دیروز زیر دوش حمام بودم ایده و پیامی از طرف خدا اومد که براتون نقل میکنم:

    پیام این بود که وقتی پدری بخواد به فرزندان خود سرمایه ای بدهد یا اختیار مال و اموالش رو بهد پیش خودش به فرزنداش نمره لیلقت نگهداری و در ست خرج کردن و ارزش افزوده ایجاد کردن فکر میکند و اگر اختیار اموالش را به اولاد ناخلف بدهد نه تنها اموالش تاراج میشود بلکه اموال بدست افراد نالایق میافته

    مقارن همین مثال

    به قول استاد خدا میخواد که جهان وسعت بگیره و اون هم بدست انسان باید انجام بشه و دوباره همسان پدر در فرزندان خود نظر میندازه ببینه که کدوم یک از انسانها بزرگ شدن و قابلیت ثروتمند شدن رو دارند و کدامیکی با ثروتمند شدن موجب گسترش جهان هستی میشه و زمانی که هر یک از ماها از خدا درخواست ثروتمند شدن میکنیم کاندیدایی خودمون رو اعلام میکنیم و خدا بررسی میکنه ظرفمون رو دل و جرات خرج کردنمون رو و همه جوانب رو بررسی میکنه و بعد ثروت رو در اختیار ما قرار میده

    اگر چه افرادی هم هستند که ثروت رو از راههای ناخوب بدست اوردن ولی همیشه باعث نا ارامی هود و دیگران شده اند و ثروتی را که خدا به بنده اش میدهد قطعا درست است و شاید زمان لازم را ببرد چون میخواد که این اموال و این ثروت در جایگاه درست قرار بگیرد

    مثال بلگیس که به قول استاد میلیاردها دلار از ثروت خود را در افریقا جهت درمان و بالا رفتن سطح اگاهی اونها هزینه میکنه ولی باز همچنان جز ثروتمندان مطرح دنیاست

    خدارا شاکر به اندازه خداییش که که چه ایده های ناب و بکر برای ما ارسال میکنه به نظر من مثل پیامهایی که از دوستان هر روزه دریافت میکنیم و پاسخ ان را میدهیم هر روز صبح از طرف خدا پیامی دریافت میکنیم و باید به ان عمل کنیم و بازخورد ان را در زندگی خودمون شاهد باشیم خواستم این پیام رو با خانواده بزرگ و دوست داشتنی به اشتراک بزارم

    از خدا ی خودم سپاسگزارم استاد عزیز میدونستی که این خانواده عظیم عباس منش جز افراد ناب روزگار هستند که بدور هم جمع شده اند و ن هم به لطف خدای مهربان و عمل کرد استاد عزیزمون به رسالتشه که واقعا مرحبا استاد خوبم پاینده باد استاد عباسمنش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      علی محققی گفته:
      مدت عضویت: 1172 روز

      سلام بر جناب قهرمانی فر

      چقدر جالب و صریح و روشن پیامت نمک رو که خداوند دریافت کردین رو به اشتراک گذاشتین واقعا ازشما سپاسگزارم که چراغی رو تو ذهن و افکارم روشن کردین که اینقدر به خدا گاه و شکایت نکنم که من چیم از فلانی کمتره که باید تو فشار باشم ولی طرف مقابل به راحتی در همون شرایط من داره راحت درآمد زایی میکنه و اثبات عدالت خداوند رو که به اعمال و رفتار ما برمیگرده رو خیلی واضح و شیرین بیان کردین

      در پناه خدا باشین و موفق پیروز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مهدی و زهراگائینی گفته:
      مدت عضویت: 2443 روز

      سلام

      علی آقای

      چقدر قشنگ بود عالی

      پیام خدا که انقدر قشنگ جالب لذت بخش بود. برات توضیح داده چقدر خدا دوستت داره که واضع برات گفت و شما هم به این قشنگی آمدید با ما به اشتراک گذاشتین

      من اول که پیام خدا رو گفتین آنقدر لذت بردم نزاشتم تا آخر بخونم اول آمدم بهتون رای دادم و بعد بقیه پیام خوندم

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی قهرمانی مهر گفته:
        مدت عضویت: 791 روز

        ممنون

        از انرژی که انتقال میدین

        یاد توصیه های استاد میافتم که به دفعات خواستند که نظر خودمون رو در خصوص اموزه های استاد کامنت بفرستیم این خانواده دوست داشتنی و به اگاهی رسیده عباس منش یه روزی شکی نیست که انقلاب اگاهی به پا کنند

        زنده باد ازادی

        ازاد بودن به حجاب و غیره نیست ازادی از چنگ ذهنی که جز اراجیف چیز دیگری باد نیست یک عمر مارو اسیر کرده بود

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: