کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی" - صفحه 17

258 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ع م گفته:
    مدت عضویت: 1038 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    من خودم تجربه افسردگی رو داشتم و الانم به یاری خدا و آگاهی های این سایت نسبت به قبل خیلی بهتر شدم.

    به نظر من دلیل اصلی افسردگی ، به خاطر مقایسه خودمان با دیگران است. البته این مشکلیه که از بچگی به وسیله بزرگترها وارد ذهنمون شده و ما طبق اون عادت هرچی بزرگتر شدیم خودمون رو با دوستان و هم سن و سالان خودمون مقایسه کردیم.

    من همش تو ذهنم میگفتم ببین فلانی ماشین خرید تو چی داری؟ فلانی هم سنِ تویه خونه داره تو چی؟ با فلانی همکلاس بودی ببین اون الان کجاس توکجایی و این مقایسه ها باعث میشن بیشتر گوشه گیر بشی .

    و چیزی که روی من اثر مثبت داشته دوست داشتنه خوده دوستان این مطلب خیلی خیلی مهمه ، خودم هنوز تو این زمینه صد در صد موفق نشدم ولی تلاشم رو میکنم و واقعا تاثیرش رو دارم میبینم.

    دوستان تو کامنتها در مورد تمرین آینه صحبت کرده بودند (بری جلو آینه و قربون صدقه خودت بری ) اولش ذهنم مقاومت میکرد و همش میگفت: تو چی هستی که دوست داشتنی باشی ، قیافه داری؟ هنری داری؟ پول و ثروتی داری؟ بعدش میگفتم راست میگه و باز افسرده میشدم و میرفتم پی کارم.

    چند باری این تمرین رو انجام دادم ولی نجواهای ذهن میومدن و باز ولش میکردم. تا اینکه کامنت یکی از دوستان رو خوندم ( جمله دقیقش یادم نیست ولی مضمون جمله اش این بود) ما گلهای گلستان خداییم هر کدوم از ما یک شکل و یک عطر داره و قرار نیست همه شبیه هم باشیم گلستان با تنوع گلهاش قشنگه

    همین که خداوند ما رو آفریده ما با ارزشیم قرار نیست چون شبیه فلان بازیگر یا فلان خواننده یا هر کسی که رسانه ها به عنوان خوشگل و خوشتیپ تو ذهنمون جا انداختن نیستیم احساس بی ارزشی کنیم .

    خدا باید ما رو دوست داشته باشه نه مردم ، نه جنس مخالف

    اول و دوم و سوم به خودم میگم بعد به شما خودت رو دوست داشته باش تا نتیجه بگیری

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    به نام خدا

    سلام و درود

    هر کسی در درون خودش یه سگ سیاهی داره و باید سعی کنه اونا تحت کنترل خودش در بیاره

    یادمه همین چند ساله پیش هم من سگ سیاه بزرگی داشتم که منا برده بود تو تنهایی و منزوی کرده بود،همش خونه نشین و گوشه گیر شده بود،همش به نکات منفی زندگیم و به بی پولی فکر میکردم،همش به روابط خرابم با خانواده و دوستانم فکر میکردم و اصلا با کسی ارتباط برقرار نمیکردم و تبدیل شده بودم به یک آدم افسرده و پریشان

    نه انرژی کار داشتم و نه انرژی درس خوندن

    نه انرژی ورزش را داشتم و نه انرژی صحبت

    نه انرژی خوشگذرانی و لبخند داشتم و نه انرژی خوردن غذا

    همش سر سفره یا هر جا که می‌نشستم تو لاک خودم بودم و به بدبختی ها و بی پولیام فکر میکردم و داشتم با این کارها خودکشی میکردم از درون

    ولی از زمانی که با این قانون و استاد آشنا شدم سعی کردم شادتر بشم،روابطم بهتر شد و ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    B گفته:
    مدت عضویت: 1998 روز

    آخ که وفتی کامنت خودم رو تو صفحه اول دیدمممم چه حالی شدم هم لبخند هم تعجب

    این کامنت رو تیرماه 99 نوشته بودم

    و من به مدت 2 سال و خورده ای واقعا سگ سیاه رو کنترل کرده بودم و به تمام معنا تو صراط مستقیم بودم

    اما نمیدونم چی شد

    خودم میگم مغرور شدم و حس کردم گردنم رو دیگه چیزی نمی‌بره

    من ضد ضربه شدم من قانونو بلدم فلانی بهمانم

    آخ خدای من

    یه شبه نبود اما افتادم تو راهی که نباید

    هی ازش خارج شدم هی دوباره

    اما فایده نداشت

    الان با گوش دادن این فایل بعد 3 سال متوجه شدم سگ سیاه در واقع من رو کنترل می‌کرد دوباره

    چقدر راحت گذاشتم این سگ لیاقتم ارزشم هر نکته مثبت خودم زندگیم و ادمها رو برام منفی کنه

    دقیقا به همین راحتی

    آره به همون راحتی که وقتی تو مسیر درستی مثل هلو اتفاقات خوب رخ میده تو مسیر بد هم به راحتی تو تحت کنترل سگ سیاهتی به همین سادگی

    البته باز به لطف خدا و هدایتش من مدام برمیگشتم اما مدت بسیار طولانی فرکانس غالب من دلخواه نبود

    تو ذهن من جهنم بود

    خدای من، تمام چیزایی که این فایل گفت رو من دچار شدم

    خیلی راحت دارم میگم چون حتی تو همین فایل استاد گفت باید بپذیرم که این سگ هست ولی منم که کنترلش میکنم

    این همون ذهن ماست پس

    ولی چقد ساده افسردگی یا همون گمراهی رو توضیح دادید

    شاید قدم اول تغییر،پذیرفتن باشه

    میپذیرم سگ سیاه افسردگی رو

    می‌پذیرم تعهد نداشتن رو

    می‌پذیرم یقین نداشتن به خدا رو

    می‌پذیرم هر آنچه که رخ داد و انجام دادم

    برای خودم و هرکسی که قراره اینو بخونه:

    هرگز هیچ چیزی جز اون کسی که تو آینه میبینی تو همون لحظه، نه قبل و بعدت نجات دهنده نیست

    اینکه چیکار کردی چقد گوش دادی چقد خوندی چقد نوشتی اصلا مهم نیس اینا محاسبه نمیشن حقیقتش

    شاید کسی هیچ کاری نکنه اما هر ثانیه مراقب ذهنشه و اون میره تو Level های بالا

    این که چی بلدی,چه امکاناتی تو هر حوزه ای داری

    و هرچیزی که بهت حس غرور می ده همه اونها فقط لطف خداست و بیرونیه در نهایت تویی که باید همیشه بگی نمیدونم، هیچی بلد نیستم و از نو یادبگیری تا دچار ریاست سگ سیاه نشی

    و هر لحظه تنظیم فرکانس داشته باشی

    هر عامل بیرونی عین یه تشویقه

    همه چی احساست هست که باید ازش مراقبت کنی اون بچه ی توئه حالا هر اسمی که روش میذارن کودک درون یا هرچیزی

    از اون در برابر سگ سیاه باید مراقبت کنی

    همین جا از آقای ابودرایئ تشکر میکنم که هرکامنتی تو عقل گذاشتن فقط یک اصل رو تکرار کردن

    اینکه تو با خدا یکی هستی

    چون روح خدا در درون توئه

    و مورد بعدی مهم احساس توئه

    هرکاری انحام میدی با هر امکاناتی که هست از این چشم و گوش و دست و پا و ذهن باید استفاده کنی و مدام به فکر احساست باشی که در سطح بالایی قرار داشته باشه و حال تو خوب باشه

    شاید این قدم اوله

    چون اوایل که میخوام از نو شروع کنم اون ارزش و لیاقت درونیم رو باور نکردم

    انقد باید متعهد باشم و مثل یه نگهبان باشم برای احساسم تا این لیاقت و ارزش بزرگ تر بشه اون وقت سگ سیاه عین یه نقطه سیاهه در برابرش

    و هرچه جلو مبرم این حس ارزش و لیاقت تمام باورا رو قوی میکنه و می‌سازه

    و حس ارزش و لیاقت نمیذاره متوقف بشم که بعدش بیام پایین مثل قبل

    وگرنه از ندانستن نبود از عدم تحمل یه سری تضادهای بیرونی بود که انقد به ذهنم فشار آورد که رها کنه با اینکه ما اینجا یادمیگیریم که تو انقدد ورودیای جدید رو تکرار کن که همونا واقعی بشن

    اینجوری به قول استاد مثل ایشون مدام رو به جلو میریم

    این همون عامل موفقیت افراد موفقه که یویو نیستن بلکه پیوسته رو به جلو هستن

    فایل دلیل نتایج پایدار به من خیلی کمک کرد دیشب

    اما این فایل یجورایی اتمام حجت کرد که دیگه بسه و بپذیر سگ بر تو غلبه کرده

    نه اینکه انکارش کنی و هرروز بزرگتر بشه

    خدایاشکرت

    ممنونم بابت تمام فایلها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    ارمغان رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1302 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت اساتید بزرگم

    من از خدا راجع به رابطه عاطفی ای همین یه ماه پیش تمومش کردم یه نشونه واضح خواستم و این کلیپ انگیزشی رو بهم نشون داد و دقیقا اون فردی که من دوسش داشتم افسرده س و سگ گلدن داره دقیقا همینجوری بود که تو این کلیپ نشون میداد و وقتی دقت کردم به ادمهایی که سگ دارن همشون مشکل دارن با خودشون در هماهنگی نیستن جنگ دارن با خودشون و دنیا و افسرده گی شدید نه نرمال دارن یعنی 99٪ شون این مدلین و بقول استاد دارن اشغالارو زیر مبل قایم میکنن بجای حل اساسیه اون مشکل

    اون فردی که رابطمو باهاش تموم کردم الان مدام دنبالم میگرده میاد دم خونمون و پشیمونه تا باهم اشتی کنیم و دوباره تشکیل رابطه بدیم و یا حتی ازدواج کنیم ولی من دیگه نمیخوام چون نمیخوام حمایتگر باشم بقول استاد مهم نیست چقدر قدرت داری وقتی بخوای کسی رو تغییر بدی زیر چرخ دنده های جهان له میشی تو به خودت گاری بستی نمیتونی اون گاری رو بکشی اونوقت گاریه یه بابای دیگه که از گاریه تو قدیمی تر و کهنه تر و دربهداغون تره رو بکشی معلومه نمیتونی و زیر چرخ دنده های جهان له میشی

    خیلی دوس داشتم تا اون شخص این کلیپ رو میدید ولی کاری از دست من برای تغییر هیچ کسی برنمیاد جز تغییر خودم من که دیگه قانون رو میدونم و فقط تمرکزم روی تغییر باورای خودم هست و برای اون شخص هیچ کاری نمیتونم بکنم و اون رابطه تموم شده س و کاری از دستم برنمیاد جز تغییر خودم و باورام ولی ای کاش اون فرد این حرفای استاد رو این اگاهی های استاد دوره های استاد رو میفهمید درک میکرد و انجام میداد و نتیجه میگرفت چون بیماری روحی و افسرده گی ای وجود نداره تمومه بیماری ها ذهنی هستن باید دیدش رو عوض کنه باید نگاه شو به زندگی عوض کنه تغییر بده باید به هر جنبه ای از زندگی جوری نگاه کنه که به احساس بهتر و عالی تری برسه باید ورودی های ذهنشو کنترل کنه هر چیزی رو نشنوه نبینه با هر کسی رفت و امد نکنه ادمهای مسموم رو از زندگیش به کل حذف کنه ای کاش میتونستم بهش این حرفارو بزنم بهش یاد بدم ای کاش میشد ولی هیچ کاری از دستم برنمیاد برای این رابطه و اون شخص تنها راهش کار کردن روی خودم بیشتر و بیشتر و تغییر باورام به سمت مثبت هست

    تا جهان اطراف من هم عوض بشه چون من هستم که دارم زندگیمو خلق میکنم من هستم الهی میلیاردها بار شکرت

    فقط خواستم بگم من نشونه خواستم از خدا و دقیقا اون شخص و سگسش رو و رفتار اون شخص دروغاش پنهون کاری بیماریش رو با این کلیپ برام اورد و نشون داد برای کسی که تو مدار درست باشه مثل من خدا خیلی خیلی واضح و روشن و شفاف باهاش حرف میزنه به شرط در صلح بودن با خودمون

    الهی میلیاردها بار شکرت برای همه چیز

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند عاشق لیاقتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مجید کدخدایی گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    سلام و‌درود

    کلیپ بسیار جذاب و بینظیری بود

    چقدر از اینکه دیگران پشت سرم حرف بزنن میترسیدم و ناراحت میشدم در درونم

    واقعاً چه اوقاتی بود که مدام در حالت غصه و ناراحتی شبانه روز رو طی میکردم

    چه زمانهایی گذشت که نتونستم این همه زیباییهای اطرافم را ببینم و تنها بر نازیباییها تمرکز داشتم و در عذاب بودم

    چقدر خودم را کم لیاقت و کمتر از دیگران در ذهنم میدیدم

    چه تواناییهایی در درون داشتم که نمیدیدمشان

    چقدر از رویایی با مشکلات میترسیدم و از انها فرار میکردم

    ولی خداوندرو هزاران مرتبه شکر که حالا

    سگ سیاه من قلاده در گردن زیر پاهام ارام نشسته و مدام گوش به فرمان من است تا چیزی بگویم‌و اطاعت امر کند

    انقدر ادبش کردم که توانایی حرف زدن در مقابل ندای درونم را ندارد

    شدم استاد حل کردن مشکلات

    شدم استاد در تغییر نگرش و شیوه نگاه کردن به موانع راه و برخورد با ناخواسته ها

    چقدر خدا رو شکر توانسته ام بر خشم و عصبانیتم غلبه پیدا کنم

    چقدر کنترل ذهنم را در اختیار گرفته ام ، طوری که هر مسأله و هر فرد و هر موضوعی نمیتوانند من را درگیر و ناراحت کنند چر ا که اندازه من در مقابل مشکلات 9است و اندازه مشکلات 3و4

    چقدر توانسته ام به لطف الله و کار کردن روی خودم و باورهایم و هدایت به این مسیر زیبا با خودم در صلح باشم

    چقدر از نعمت سلامتی برخوردارم خدای من.

    چقدر محبوب دلها شده ام آنجا که همه را دوس دارم و با خودم در صلح هستم و با تنهایی خودم کیف میکنم

    خدایا شکرت که بارها فرموده اید من جهان رو مسخر شما کرده ام و من توانسته ام ابزارها و آنچه برایم فراهم کرده ای را در جهت رشد خودم‌مورد استفاده قرار بدم و اینقدر راحت توانسته ام به لطف تو خدای مهربانم سگ سیاهم را مطیع و فرمانبردار خود گردانم

    چقدر زیباست مسیر اینکه بدانیم جهان مسخر ماست و کل زندگی باور است و کل زندگی شیوه نگاه کردن به مسائل

    چقدر بیگانه ام با روزها‌و‌شب هایی که در بیمارستان بستری بودم و مدام حملات پانیک به من دست میداد و دکترها ناتوان از درمانم بوده اند،،،

    چقدر فاصله گرفته ام با روزهایی که قرص اضطراب و افسردگی رو مصرف میکردم

    واقعاً دور شده ام و کیلومترها و فرسخ ها با هم فاصله گرفته ایم

    همگان متحیرند از اینکه چجوری توانستم این سگ سیاهم را اینقدر ماهرانه رام کردم ،،

    خدایا سپاگزارم که در این مسیر راه و رسم زندگی واقعی و لذت بردن از لحظات رو به من یاد دادی

    دستمریزاد استاد عزیزم

    گوارای وجودتان این زندگی پر از ناز و نعمت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      وحید گفته:
      مدت عضویت: 1946 روز

      سلام اقا مجید برادر و دوست توانمندم، بسیار ممنونم از شما بابت این کامنت فوق العاده عالی و زیبایی که نوشتید.

      و خداوند را هزاران مرتبه شکر میکنم که توانسته ای سلامتی کامل خودت رو بدست بسیار خصوصا سلامتی روح و روان که بسیار لذت بخش است و باعث خوشحالی و شکر خدای متعال است. میخواستم لطف کنید مسیری که رفتید رو برای ما بیشتر توضیح بدید برای درمان، بیشتر روی چه باورهایی و چه نکاتی کار کردید. لطفا یه مقدار توضیح بدید برای اینکه ان شاءالله بتوانیم با کمک خدای مهربان و تجربه شما ما هم بهرمند بشیم. بسیار ممنونم، ان شاءالله همیشه شادو سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مجید کدخدایی گفته:
        مدت عضویت: 1984 روز

        سلام اقا وحید عزیز

        من همیشه از مصرف کردن قرص بدم‌ میامد و تا جایی که برایم مقدور بود اصلا اجازه نمیدادم دچار بیماری و مشکلی بشوم تا اینکه قرص هم مصرف نکنم

        به همین دلیل اوایلش خیلی راحت پذیرفتم که باید برای اینکه بهبودی نسبی پیدا کنم مقداری قرص مصرف کنم ،،به محض اینکه 5الی6ماه مصرف قرصم تموم شد و در این فاصله هم زیاد کنترل ذهن رو انجام میدادم دیگه خیلی تغییرات زیادی در درونم ایجاد شد و همین کنترل ذهن رو و تمرکز بر زیباییها رو بدون مصرف قرص ادامه دادم

        زیاد به طبیعت و کوه میرفتم و واقعاً رفتن به دل طبیعت و‌کوه برای من معجزه کرد

        همچنین زیاد با افراد موفق و با انرژی مثبت همنشینی و هم صحبتی میکردم و سعی میکردم از کوچکترین خوشیها و اتفاقات مثبتی که برام پیش میاد لذت ببرم

        لازم‌به ذکر است من این مشکلات رو هنگام جداشدنم از همسرم که خیلی دوستش داشتم و الان هم که از هم جدا شدیم خیلی براش ارزوهای خوب و عالی میکنم برام بوجود اومد و کم کم با حل کردن اون مسأله در ذهنم و کنترل اون دیگه بهبودی کامل رو بدست اوردم

        البته برای خیلی از مسائل این مشکلات رو داشتم اما هنگام بروز این مسئله دیگه خیلی زیاد خودش رو‌نشون داد و قسمتی عظیم از این مشکلاتم مربوط به عزت نفس ضعیفسچی بود که داشتم و هرگز نمیتونستم درخواستم رو به دیگران بگم که الان در این زمینه خدا رو شکر نیمه استاد شدم و به طرف قله درحرکتم

        امیدوارم هر چه زودتر بهبودی خودتون رو بدست بیارید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حدیث گفته:
      مدت عضویت: 986 روز

      سلام دوست من، ممنونم که با شجاعت نوشتین از حال درونیتون، کامنت شما برای الان در صفحه من برای این ویدیو کامنت اول هستش برای همین هم من این کامنت رو کامل خوندم اگرچه که با خوندن همون چند کلمه اول احساس دردی مشترک رو داشتم و باعث شد تا انتها رو بخونم من امشب به خاطر کارم درگیر حس بدی شدم و از اونجایی که میدونم باید حال خودم رو در هر لحظه خودم خوب کنم اومدم و از هدایت کن خواستم فیلمی که باعث بهتر شدن حالم بشه رو به من نشان بدهد و این ویدیو رو دیدم و دقیقا لحظه ای که به یاد آوردم در تجربه این احساسات تنها نیستم و افراد زیادی شبیه من هستند، حال بهتری پیدا کردم و بعد کامنت شجاعانه شما رو خوندم اینکه اعتراف کردین حرف دیگران براتون مهم بوده و باعث شده در تصمیم گیری مشکل داشته باشین اینکه شما هم از داروهای ضد افسردگی و اضطراب استفاده میکردین اینکه حملات وحشتناک پنیک رو تجربه کردین من زمانی که به مشاور مراجعه کردم و فهمیدم این حال وحشتناک اسم داره و اینکه انسانهای زیادی اون رو تجربه کردن از خوشحالی گریه کردم (البته اینکه بدونی دیگران ناراحتی دارن زیبا نیست اما اینکه فهمیدم من تنها نیستم و در مورد این موضوع میتونم با بقیه صحبت کنم خوشحالم کرد)، متاسفانه جدیدا حس خوبی به مشاوره رفتن ندارم و همش در پیج عباسمنش هستم و مدام همه چیز رو خواسته و ناخواسته در این پیج تحسین میکنم و لذت میبرم و زمانهایی که اینجا هستم به کل تمام مشکلات رو فراموش میکنم و جالب اینجاست که با انجام دادن این کار خود به خود به مکانهایی هدایت میشم که لذت بیشتری رو تجربه کنم اما همش این احساس رو دارم که خودم باید برای کارهاو مشکلاتم کاری انجام بدم و بعضی اوقات دچار این احساس میشم نکنه بودنم در این پیج باعث منفعل شدنم در کارهام شده باشه….، البته باید بگم کمتر از قبل کار میکنم اما نتیجه بیشتری میگیرم اما این نجواهای درونی مدام میان سراغم…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        مجید کدخدایی گفته:
        مدت عضویت: 1984 روز

        سلام دوست عزیزم

        امیدوارم در هر نقطه و مکانی که هستید زندگیتان پر از ارامش و سلامتی و نعمت و ثروت باشد

        اتفاقا کار بسیار مناسبی رو انجام میدید که زیاد به سایت سر میزنید و با خواندن کامنتای دیگران یا دیدن و تأمل در فایلها وقت خود رو سپری میکنید این کاری است که بصورت کاملا نامحسوس باعث رشد ما میشه و یاد میگیریم ماهم میتونیم مثل این نمونه ها مسایل زندگیمان رو حل کنیم و با این روزهای ناخوش بیگانه میشیم

        بدون شک احساس خوبی که شما هنگام سر زدن به سایت کسب میکنید نوید اتفاقات بسیار خوبی خواهد بود ،

        مطمئن باشید خوندن کامنتای اعضای خانواده عزیزمان در این سایت و دیدن و شنیدن این فایلها بسیار نتیجه بخشتر از رفتن به مشاوره و روانشناس است

        تنها درلحظه زندگی کنید و بدانید که به قول آیه زیبای سوره بقره که میفرماید،،، کسی که از نعمت هدایت تبعیت کند و آنرا بدست بیارد هرگز ترسی از آینده ندارد و غم‌گذشته رو نخواهد خورد

        مدتهاست بر این شیوه زندگی کردن روی خودم کار میکنم که توکلم بر الله یکتا را تقویت نمایم و غم چیزهای گذشته رو‌نخورم و ترس و واهمه ای از آینده نداشته باشم چرا که همه اتفاقات زندگیم نتیجه فرکانسهایم است و مدام سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم و بر نکات مثبتی که الان در اطرافم است تمرکز داشته باشم

        ایشالا همیشه سالم و در ارامش کامل باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فرزاد گفته:
      مدت عضویت: 1829 روز

      درود بر شما دوست همفرکانسی

      مجید

      خدارو شکر ی همچین جایی هست که بیایم و اگاهیمونو بالا ببرم و از تجربه دوستانمون استفاده کنیم و قدم برداریم برای بهتروشادتر زندگی کردن

      دمت گرم مجید که از شرایط قبل و تغییراتی که الان بوجود اوردی نوشتی که ذهن منفی باف من و این سگ سیاه رو بتونم قانع کنم و بزنم توی دهنش و ساکتش کنم

      شاید از قبلت و بیاماری و اون اوضاع نمیگفتی و فقط از نتایجت و حتی هزاران برابر این نتایج مگفتی بازم من نمیتونستم بپذیرم و یا ذهنم رو قانع کنم ک میشه چون الان تو بدترین شرایط احساسیم و کمر درد و پادرد از پا انداختنم و تو خونه افتادم و هر چه زور زدم نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم و حالمو خوب کنم ولی با خونده کامنت شما از این رو به اونرو شدم و امید تو وجودم زنده شد ،دمت گرم که ادامه دادی وبه این نتایج رسیدی نوشتی برای ما

      امیدوارم که روز بروزت قشنگ تر و شاد تر باشه و نتایج بزرگ بگیری و بیای برای ما بنویسی و خوشحالمون کنی ،در آغوش خدا باشی مجید رفیقم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مجید کدخدایی گفته:
        مدت عضویت: 1984 روز

        سلام به فرزاد عزیز

        بابت تاخیر در پاسخ به نوشته های قشنگت پوزش میطلبم

        همون لحظه که پاسخ دیدگاه من رو دادید من در یکی از کشورهای عربی در پاساژی پر از ثروت و نعمت و زیباییهای بینظیر و بی حد و حصر بودم و دور میزدم اما وقت نکردم به شما پاسخ بدهم

        خیلی خوشحالم که با نوشتن کامنتم به شما شجاعت و غیرت دادم و این هم البته صد البته لطف الله یکتاست

        بدون شک این وضعیت کنونی شما روز به روز به بهبودی میرسد و هر لحظه بهتر و بهتر خواهید شد

        بیشتر بر زیبایی ها باید تمرکز کنیم ،بیشتر باید زیباییها رو تحسین کنیم ،،بیشتر و بیشتر باید خداوند رو شکر کنیم و غم و اندوه گذشته رو باید ول کرد ،،چرا که فردی از هدایت سهم برده که ترس از آینده و غم گذشته رو نخورد است

        برایتان از الله مهربان سلامتی و نعمت و ثروت آرزومندم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Gol Sabry گفته:
    مدت عضویت: 695 روز

    سلام به استادان عزیز ودوستان مهربان .

    چه زیبا است این قوانین واقعا افسردگی یک حس ویرانگر است من قبلا خیلی خیلی وبی دلیل حالت افسردگی برایم پیش می آمد و ناراحت میبودم والان خیلی بهتر شدم نمیگم این حس گم شده ولی خیلی ها بهتر شدم از گذشته ام.

    من در گذشته افسرده گی تنهایی کم حرفی را خاصیت خود میدونستم و فکر میکردم این یک عادت من است اما از وقتی با این گروه واستاد عزیز آشنا شدم فهمیدم که این عادت است ولی یک عادت مخرب. که کم کم در وجودم ریشه هایش محکم تر میشد بازم من وقت دارم برای بهتر شدن و باید سعی کنم بهتر باشم و از افسردگی دور باشم و با هر دلیلی حس خودم را بد نکنم خدایا شکرت بخاطر این دنیای زیبا و وجود استادان عزیز و این جمع گران قدر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    چه فایل عالی و پر از نکته

    افسردگی و حال بدی

    همه اینها در ذهن هر کسی می تواند نهفته باشد

    همه اینها در افکار ما است

    ترس از حرف زدن مردم پشت سر من

    ترس از نداشتن حال خوب

    ترس از پیدا نکردن خودم

    همه اینها در من زمانی شکل می گیرد که من خودم را ارزشمند ندانم

    من خودم را لایق ندانم

    وقتی که باورهای خودم را تغییر بدهم

    از مشکلات زندگی خودم فرار نکنم و به دل آنها بروم و از حل کردن آنها خوشحال باشم

    وقتی که بدانم خدای مهربان همیشه در کنار من است و به من کمک می کند دیگر ترس و ناامیدی جایی ندارد و حس و حال خوب و امید و حال خوبی جای خودش را به آن می دهد

    از زمانی که در این سایت شروع به کار کردن کردم همه این حس های خوب و آرامش قدم به قدم برای من شروع به ساخته شدن کرده است و خداراشکر که در این مسیر قدم برداشته ام

    سپاس از استاد مهربان

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    مصطفی یادگاری دهکردی گفته:
    مدت عضویت: 2417 روز

    بنام رب العالمین

    سلام استاد عزیزم من شش سال قبل این کلیپ را دیده بودم و اون موقع یا واقعا سگی وجود نداشت یا من احساس نمی کردم ولی امروز که دوباره با دقت دیدم و یادداشت برداری کردم متوجه شدم یک سگ سیاه دارم

    سگ من هر موقع سراغم میاد منفی بافی ها شروع میشه احساس خالی بودن می کنم احساس از دست دادن فرصت ها و آدم ها را دارم احساس بی ارزشی می کنم ، خودم را با بقیه به خصوص هم سن و سالهای خودم مقایسه می کنم هر موقع میاد سراغم از قضاوت دیگران به شدت می ترسم و همش فکر می کنم دیگران راجع به من چه فکری می کنن

    سگ من در هر زمان و مکانی بی دلیل و با دلیل ظاهر میشه و من را عذاب میده و احساس من را به شدت منفی می‌کنه و سطح انرژی ام را پایین میاره

    وقتی میاد سراغم میگه مواظب باش هیچ کس نفهمه چه شرایطی داری و از لحاظ مالی، عاطفی ، روابط، سلامتی و … کجا هستی

    همش میگه اگه بفهمند خیلی بد میشه و این من را واقعا عذاب میده

    من همیشه وقتی سر و کله ی سگم پیدا میشه در حال تخلیه انرژی هستم جوری که از فرط بی حوصلگی و بی انگیزگی فقط می‌خوام بخوابم که تو این دنیا نباشم

    سگ من من را مجبور می‌کنه دروغ بگم تا از نظر دیگران خوب به نظر برسم

    سگ من با کشتن اعتماد به نفس من اجازه نمیده روی تعهداتم بمونم و باعث میشه اونا را بشکنم و به خودم اجازه بدم به راحتی شکست بخورم و این شکست ها باز بیشتر از قبل احساس بی ارزشی به من میده و من را سرخورده تر می‌کنه و اعتماد به نفس من را داغون می‌کنه

    واقعا خدارو شکر که هدایت شدم به دیدن دوباره ی این کلیپ و بیشتر آشنا شدن با خودم

    سگ سیاه بهترین تعبیر می‌تونه باشه

    من واقعا و از صمیم قلب و با تمام وجود می‌خوام کنترل سگم را به دست بگیرم

    می‌خوام با استمرار و مداومت و کار کردن هر روزه روی خودم و باورهای خودم و تغییر زاویه دیدم به زندگی کنترل سگم و زندگی ام را به دست بگیرم

    اولین تغییری که می‌خوام جدی روش کار کنم اینه که دیگه نه به خودم نه به هیچ کس دروغ نگم و ترس از قضاوت دیگران را بزارم کنار

    من الان احساس میکنم دیگه از سگ سیاهم نمی ترسم و باهاش دوست شدم

    من می‌خوام یاد بگیرم که چطور ذهنم را آرام کنم

    من از همین لحظه به صورت مداوم شروع میکنم به نوشتن سپاسگزاری به خاطر داشته هام

    اولین سپاسگزاری ام این شد که امروز ساعت 3 بامداد رویای گم شده ام را درحال چرخیدن تو اینستاگرام پیدا کردم همون چیزی که می‌خوام تا آخر عمر انجامش بدم و فکر میکنم بیشترین لذت را به من میده

    و این هم از برکات گوش دادن و عمل کردن چند روزه به آموزه های شماست که واقعا عجیب هدایت شدم به سمت رویای گم شده ام و فکر میکنم از امروز زندگیم یه رنگ و بوی جدید پیدا می کنه

    من حالا فکر میکنم از سگم سپاسگزارم که من را وادار کرد تا یک بار دیگه و اینبار با متعهدتر از قبل روی خودم کار کنم

    الان که این متن را می نویسم احساس می کنم با خودم بیشتر دوست شدم و خودم را از قبل بیشتر دوست دارم

    سگ من کاری کرده که من همیشه از مشکلات فرار کنم و دنبال پاک کردن صورت مسئله ها باشم تا حل مشکلم

    می‌خوام دیگه از مسائل فرار نکنم می ایستم و حل شون می کنم

    می‌خوام با ایمان، آگاهی، صبر و انتظارات مثبت زندگی ام را تغییر بدم

    من دیگه از کمک خواستن و ابراز صادقانه ی احساساتم نمی ترسم

    من می‌خوام دوباره زندگی ام را خلق کنم

    ممنونم استاد عزیزم که دوباره مثل یک منجی در زندگی من ظاهر شدی

    من این را می‌دونم که فقط عمل به آموزه های شما می‌تونه زندگی ام را بهتر کنه

    ممنونم که هستین

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 889 روز

    به نام آنکه قدرت آسمان زمین و همه چیز از آن اوست

    سلام به همه عزیزانم

    عنوان فایل سگ سیاه

    پیش از این که با استاد آشنا بشوم و این فایل ها را بیبینم خییلی سگ سیاه در وجود من بزرگ بود من اصلا زورم بهش نمیرسید و هر بار با تحقیر و نشان دادن نازیبایی ها من را در زمین می کوبید و هر من ضعیف تر و ضعیف تر می شدم و هر روش را امتحان می کردم که از شر سگ سیاه خلاص بشوم اما جواب نمی‌داد

    تا اینکه با شما آشنا شدم و اون سگ باز هم زور داشت و من میجنگیدم و انرژی خودم را صرف می کردم دو سال بعد از اینکه با شما آشنا شدم و در سایت آمدم و متعهد تر و مستحکم تر فایل ها را دیدم و سپاسگزاری کردم از اعماق قلبم نه با زبانم و اصل را گذاشتم لذت بردن از زندگی و بعد اون هر سپاسگزاری که کردم با تمام وجود من بود و من هی پیش میرفتم و نعمت ها هر روز نسبت به روز قبل اش بیشتر و بیشتر می شد و سگ سیاه با من با من در صلح بود و حالا سگ سیاه با من دوست شده من دیگر انرژی ام را صرف راضی کردن آن نمیکنم و انرژی ام را گذاشتم روی نکات مثبت و خوب اطراف ام خدایا شکرت

    و هر روز تغییرات را میبینم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3847 روز

    سلام

    خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    سپاسگزارم بابت این فایل زیبا و به طور خیلی اتفاقی هدایت شدم به این فایل خدایا شکرت

    ممنون از استاد عزیز

    چند روز بود که میخاستم زنگ بزنم به مادرم در رابط با یک های که به عنوان هدیه گرفته بودم سوال کنم این سگ سیاه نمی گذاشت مدام به من میگفتم مامان چی فکری میکنه خلاصه که امروز زنگ زد خیلی راحت و واقعا آسوده شدم از این هم فکری که به ذهنم خطور میکرد

    خدایا سپاسگزارم بابت این هدایت

    خدایا شکرت بابت این استاد عزیز و راهنمای هر لحظه ما فقط کافیه درک کنم حرف های این بزرگوار ،این دست گل هم تقدیم به استاد عزیز و همه هم فرکانسی های گرامی در پناه خداوند متعال شاد.سلامت . ثروتمند باشید یا علی مدد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: