«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 20

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سنا یزدان گفته:
    مدت عضویت: 1950 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانس

    این فایل،یک جور یادآوری برای تک تک ما محسوب میشود.یادآوری که میگوید:باید دوباره به خداوند اعتماد کنی.میگوید:به یاد بیاور که چه کسی تا به امروز مراقبت بوده و تو را به این جایگاهی که در آن هستی رسانده.به یاد بیاور که قدرت جهان در دستان چه کسی است؛ او که ما و کل کائنات را با همه شگفتی و پیچیدگی هایش خلق کرده.به یاد بیاور کسی که این چنین خلقت عظیمی دارد،قطعا آرزوها و خواسته های ما برایش خیلی کوچک هستند،حتی اگر از نظر ما بزرگ و دور از دسترس باشند.به یاد بیاور که تو با تکیه کردن به چنین خالقی،به چنین عظمتی،از هرچیز و هرکس بی نیاز خواهی بود.به یاد بیاور که این خالق،آنقدر عاشق ماست که مارا با قدرت خلق کردنِ زندگیِ خودمان آفریده است.به یاد بیاور که این خالق،تمام خودش را در اختیار ما قرار داده است؛آنهم بدون این که انتظار جبران داشته باشد. او تنها از ما یک چیز را میخواهد:بندگی کردن؛آن هم نه برای خودش؛بلکه این بندگی صرفا بخاطر خودمان است که بتوانیم آنگونه که میخواهیم،زندگی مان را زندگی کنیم و خالق لحظات خود باشیم.

    بندگی کردن،از ایمان نشئات میگیرد.و بزرگترین نشانه ایمان هم،داشتن احساس خوب در هر شرایطی است.احساس خوبی که به ارامش درون و حس رهایی منتهی میشود.

    وقتی ما از یاد خالقمان غافل میشویم،در واقع خود را از فرکانس خوبی ها دور میکنیم.برای همین است که اتفاقات بد و مشکلات را تجربه میکنیم.اگر بتوانیم دیدگاه خود را وسیعتر کنیم،درمیابیم که حتی همین اتفاقات به ظاهر بدهم،رحمتی از جانب خداوند هستند.چرا که باعث میشوند ما دوباره به یاد بیاوریم که از مبدا خود دور شده ایم و باید به فرکانس درست،به فرکانس خوبی ها برگردیم.

    اگر چیزی را در زندگی از دست میدهیم،نشانه کمبود نیست؛بلکه نشانه یک نعمت جدید و بهتر است.اما تنها کسی میتواند این نعمت جدید را دریافت کند که چنین دیدگاهی داشته باشد.یعنی کسی که بتواند(احساساتش را کنترل کند.) و حتی در شرایط سخت زندگی هم بتواند خوبی ها و نعمت هارا ببیند و ایمانش را به خداوند حفظ کند.

    آن زمان هست که خداوند میگوید:(من تو را یاری خواهم کرد؛اما زمانی که تصمیم هایی را بگیری که باید بگیری.) 🙂🙂🙂🌿🌿🌿

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1998 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت تک تک دوستای عزیزم استادم و خانم شایسته ی مهربون

    اومدم رد پای خودمو تو یه فایل بی نظیر دیگه به جا بزارم این شعر و این تفسیر شما از شعر واقعا فوق العاده اس معنی ایمان داشتن رو میشه از این فیلم فهمید وقتی همه چیز خوبه همه شرایط مساعده من چجوری میتونم ادعا کنم ایمان دارم ایمان وقتی خودشو نشون میده که یکم اوضاع بهم میریزه و ما باید تمرین کنیم ایمان و توکلمونو تقویت کنیم و تواینجور شرایط ایمانمو نو نشون بدیم من ایمان یه چیز درونیه واقعا آدم های با ایمان شجاع هم هستند آدم های با ایمان خوش شانس ام هستند آدم های با ایمان احساس خوبی دارن آرامش درونی دارن واسه همین خوشبخت هم هستند و خدا باهاشون دوسته

    والا من الگو هاشو زیاد دیدم که طرف ریش بلند و تسبیح و ادا اطفار دارن ولی وقتی یکم اوضاع بر وفق مرادشون نمیچرخه اصلا یه آدم دیگه میشن ولی خیلی ماشالا ادعا دارن که نه ما ها آدم های با ایمانی هستیم بقیه کافرن چقدر مارو اینجوری قول زدن چقدر افراد روحانی میومدن تو مدرسه تو کلاسمون بهمون میگفتن که کسایی که مدل موشونو مثل خارجی ها میکنن ایمانشونو از دست میدن 😅 اصلا اون اصل ایمان رو واقعا بهم نگفته بودن واقعا خیلی گمراهم کرده بودن ولی الان هدایت شدم الان اصل رو فهمیدم الان خدارو درک کردم الان او اصلی که باعث سعادت در دنیا و آخرت میشه رو فهمیدم ممنونم ازتون استاد عزیزم الان حالم خوبه خدوروشکر من راهمو پیدا کردم پیش میرم خدابهم کمک میکنه من حرکت میکنم خدا بهم برکت میده خدایا توکل بر خودت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    اعظم عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3265 روز

    سلام استاد عزیزم

    من چند وقت پیش در مورد ثروت اینطور باورسازی می کردم که : من تکه ای از خدا پاره ای از خدا و خود خدا هستم و میگفتم وقتی خدا هستم پس مثل خدا همه چی دارم و ثروتمند هستم وقتی روش کار میکردم احساسم بد میشد ولی توجه نمیکردم تا اینکه حدودا دو هفته پیش یه اتفاق افتاد بماند… فقط اینو بگم که یه چیزهایی رو میدیدم یا در تصورم بود نمیدونم و صداهایی رو می شنیدم که به من میگفت تو خدایی پس در مقابلت نماز میخوانیم تو خدایی پس به هیچ کس نیاز نداری الن که اینا رو می نویسم ذهنم به شدت مقاومت میکند و حس میکنم سرم گیج میرود.

    اینها باعث شد خیلی خیلی بترسم خیلی از خودم ترسیدم یه چیزهای دیگه به ذهنم اومد که باعث شد به شدت از خدا بترسم طوری که اسم خدا میومد تمام تنم می لرزید.

    بخاطر این موضوع خیلی اذیت شدم نتونستم حرف دلمو به کسی بگم

    خدا بهم الهام کرد که فقط بگویم : من بنده خدا هستم

    امشب دوباره این باور به ذهنم اومد و من گفتم من خالق شرایط زندگیم هستم من باورسازی و تجسم می کنم خدا هم برایم می رساند ولی باز هم ذهنم مقاومت کرد و سرم گیج رفت و احساسم بد شد هدایت شدم به سایت. نشونه امروز رو زدم این فایل اومد الخیر فی ما وقع. اونجا که پیرمرد گرهش باز شد و همه گندم ها ریخت خیلی گریه کردم گفتم شاید برای منم تو این موضوع خیری باشه وقتی خیر بودنش رو نوشتم باز هم تنم لرزید ( بخاطر اون باوره )

    هنوز متوجه نشدم چه خیری توش هست لطفا شما به من بگید چرا به این فایل هدایت شدم منظورشو متوجه نشدم

    ممنون میشم اگر به من جواب بدید چون تو این چند وقت خیلی تو ترس زندگی کردم ترسهام کمتر شده ولی باز هم هست لطفا راهنماییم کنید

    ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1807 روز

    سلام به همگی

    خدارو بینهایت شکر میکنم بخاطر اینکه تونستم این سفر رو تا اینجا پیش بیام.روز 46 ام سفرنامه تحول درون

    منم با گوش کردن به این شعر و فایل گریه کردم.خدایا تو خود شاهدی حداقل نزدیک به حد توانم سعی میکنم انچه که شنیدم رو عملی کنم.

    از استاد عزیز که دستی از دستان خداوند هست شنیدم که توحیدی باش.هر لحظه سعی میکنم هیچ کس در ذهنم بیش از حد بزرگ نشه.سعی میکنم کاملا مستقل باشم.به هیچ کس تکیه نکنم.به هیچ کس وابسته نشم.روی هیچ کس حساب نکنم.ادعای اینکه حتی تا حدی دارم تلاش میکنم که این موارد رو انجام بدم خودش ادعای بزرگیه.ولی من این ادعا رو دارم.

    استاد عزیز گفتن پسرجان تکامل تکامل تکامل…

    تا کی میخای به جای یک پله یک پله، ده پله رو یکجا بری.بیا و نقطه سرخط با رعایت تکامل شروع کن.

    من گفتم چشم.46 روزه که هر روز فایلی با عشق و اشتیاق گوش میکنم و هر فایل کامنت میگذارم.این خود تمرین تکامله.کاری که برای من انجام اون شبیه یک معجزس.اصلا باورم نمیشه 46 روز یک کاری رو اینطور با اشتیاق مستمر انجام دادم.

    استاد گفتن ایده آمد باید حرکت کنی.گفتم چشم.تو این مدت یادم نمیاد ایده ای به ذهنم یا قلبم اومده باشه و من عمل نکرده باشم.در حد نزدیک به توانم البته.

    استاد گفتن اگر نتایج کمی دیر و زود شد جا نزن.گفتم چشم.تقریبا در آستانه 6 ماهگی حضورم در سایت هستم و در این مدت میتونم به جرات بگم همه روزها یا بالای 95 درصد روزها من فایلی از سایت یا فایلهایی رو مشاهده کردم.

    خدایا بخاطر تک تک ثانیه ها و دقایق و ساعتها و روزهای این شش ماه تورا سپاس.لحظاتی که به معنای واقعی زندگی کردم.زنده بودم.سرزنده بودم.شاد بودم.احساس خوب داشتم.

    خدایا از من حرکت و از تو برکت و از تو فراوانی و از تو ورود نعمتها و از تو همه چیزهای خوب.

    خدایا تو بگو که در کجا و در چه زمانی باید چه کاری انجام دهم تا من عمل کنم.

    از تو به یک اشاره از من به صد دویدن.

    استاد به اندازه همه لحظاتی که اشک من دراومد، زمانی حضوری میبینمتون و من صحبت میکنم از زندگیم از نتایجم و اشک ازتون میگیرم و شما رو بوسه بارون میکنم.انشالله

    خدانگهدار همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    روزشمار تحول زندگی من روز چهل و شش

    استاد عزیزم فایلهایی که این چند روزه گوش میدم همه ی درباره خدان و سراسر آرامش هستن

    برای من الخیر فی ماوقع در نزدیکترین تجربه م نمایانه . ما پاییز میخواستیم خونه بخریم ولی بعد همسرم پولشو داد برای یه معامله ای که قرار بود یکی دوهفته ای انجام بشه و سود کنیم بعد خونه بخریم بعد مدتی همسرم گفت اصلا خونه نمیخرم رهن میکنم سرمایه رو نمیخوابونم باهاش معامله میکنم وقتی اونقد زیاد شد برای معامله موند مازاد رو میدم خونه در نتیجه تصمیم بر این شد خونه رهن کنیم که خوب معامله دو هفته ای جور نشد و الان دوماهه پولو دادیم ولی هنوز وسایل فروش نرفتن من هرروز دعا میکردم که زودتر کار جور بشه و ما خونه رهن کنیم و از اینجا بریم . اما خدا از راه دیگه به دعای من میانبر زد ! همون دوستی که باهاش کار میکنیم گفت دوستش خارح از کشور زندگی میکنه و اینجا یه خونه داره که امروز سی ام دیماه مستاجرش میره اگه میخوایید شما بیاید بشینید!!! باورتون میشه مااگه پول داشتیم تویه منطقه ی دیگه خونه رهن میکردیم که خوبه بد نیست ولی این خونه ی الان تو باکلاس ترین زیباترین و ثروتمندترین منطقه ی شهره ! البته هنوز خونه رو ندیدیم قراره فرداپس فردا خالی بشه و ما ببینیم اگه بزرگ باشه ان شالله اسباب کشی کنیم و طبقه ی دومشم دوماه مدت اجاره ش مونده اونم خالی که شد من به لطف الله زندگی مستقلمو شروع کنم.

    نمیدونم میریم توی این خونه یا نه ولی حس خیلی خوبی دارم که خدا برای من چیزی خیلی بهتر از خواسته ی خودمو میده حتی اگه این خونه رو نگیریم بازم مطمئنم بهترین در راهه

    همیشه خیر در ان چیزیه که اتفاق می افته ان شاءالله

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    روح الله بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1711 روز

    الهی شکر،خدایامتشکرم همین لحظه که می خواستم شروع به نوشتن کنم یه نکته جالب رخ داد که بی شک نشانه وجود تغییرات مدار سیستم من هستش. همین طور ی به عزیزدلم گفتم بیا یه شعر جالب باهم گوش بدیم ،گفت عزیزم دیروز این فایل رو با دخترمون گوش دادم .نمیگم شوکه شدم ،ولی خیلی خیلی خوشحال شدم چرا که آگاهم که هرگز نمی توانم در دیگران اثری داشته باشم جز با نتایج$$$ ،امروز جمعه است من تو خونه هستم وهمه خوشحالیم رفتیم خرید چون کلی خرید کردیم دخترم از همه خوشحال تر بود ،می دونی با مطالعه کامنتای دوستام یه باور جالب پول ساز پیدا کردم این که هرچه بیشتر خرج کنی بیشتر ثروت و پول سراغ میاد البته من توی این زمینه خیلی جای کار دارم وامیدوارم بتونم با خرید دو ره روانشناسی ثروت باورهام در مورد پول و خرج کردن رو از ریشه درست کنم ولی خدایش کلی خوش گذشت ،تازگی عاشق این آیه شدم که خدا میگه من به کسانی که ایمان بیاورند از غیب روزی بی حساب می دهم واقعا خیلی ازش انرژی می گیرم تو فکرم این آیه رو البته ترجمه اون رو بزرگ بزنم تو اتاقم تا هرشب قبل از خواب و صبح قبل بیدار شدنم، چند ساعت بهش فکر کنم راستی به نظر شما خزانه غیب خدا چقدر موجودی داره بخشندگی خدا چقدر ،خدا چقدر دوست داره من ایمان بیارم تا این روزی بی حساب رو به طرف من سرازیر کنه$$$$$$$$$ الهی شکر،وقتی شروع کردم فایل رو گوش بدم منهم چشمام خیس شد، منهم شاد شدم. منم تو نستم با پیرمرد داستان هم زاد پنداری کنم چراکه جنس اتفاقی که برای اون رخ داده بود یک عمره که برای منم داره رخ می ده،داستان آشنای من با قوانین دنیای موفقیت با کتاب معجزه سپاسگذار ی بود. می دونید هنوز هم اثرات تمرینات این کتاب تو زندگیم و حتی تو نوشته های فایل پیداست دقیقا تغییرات فرکانسی پیرمرد رو تو لحظه ای که تونست مقدار کمی گندم بدست بیاره و آن رو با گرد سپاسگذار ی مطهر کنه جهان به اون پاداش داد رو درک می کنم. و این همون سیستمی بودن اداره جهان توسط خداوند رو بهمون نشون می دهد،ادامه مسیر زندگی من فقط با الهام این آگاهی ها است فقط با کار کردن همیشه وهمیشه روی خودم در گروه تحقیقاتی عباس منش در زیر سایه رحمت خدا در آرامش این مکان مقدس در لابلای کامنتای دوستان هم فرکانسی در گوهر باران کلام الهی استاد عزیزم ،درژرفای نگاه تو حیدی خانم شایسته در سرزمین نور خدایا شکرت خدایاشکرت خدایاشکرت به خاطر این نعمت یعنی ۷۷روز عضویت واقعی در این گروه خدا شکرت به خاطر این تولد دوباره این حرکت از نو و این شروع جدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    علیرضا جلالی گفته:
    مدت عضویت: 2023 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار

    روز چهل و ششم سفر نامه

    هرلحظه که تسلیمم درکارگاه تقدیر

    آرام تر از آهو بی باک تراز شیرم

    هر لحظه که می‌کوشم درکار کنم تدبیر

    رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    خدایا شکرت که روز به روز تکاملم را طی میکنم و هر روز سعی میکنم زیباتر ببینم دنیایم رل دنیایی که خالقش خودم هستم و باورهایم. داشتم فکر میکردم که چرا من و اغلب بچه های سایت وقتی در سایت هستیم خیلی از چیزها برایمان همزمانی دارد از جمله همین فایلهای سفرنامه یا حتی مطلبی را که داریم مطالعه میکنیم و حتی حرکت انگشتانمان بر روی صفحه کلید که چه موضوعی را مطالعه کنیم. این برای من بسیار اتفاق افتاده که دقیقا همان چیزی را در سایت میخوانم که به آگاهیهای آن نیاز داشتم.شاید یکی از دلایلش اون اعتماد واحساس خوبی هست که در سایت داریم که یک احساس خالص هست و حالا اگر این احساس و اعتماد را در تمام لحظات به خودمان وتوانایی ها یمان و به خدایمان داشته باشیم چقدر همه چیز کن فیکون میشود‌.

    تسلیم وتوکل که برخاسته از ایمان به الله است کلید مسائل هست کلید حل تضادها و چقدر این جمله تاثیر گزار هست برای من:

    استاد عباس منش

    به گونه ای ایمان به غیب را به من آموخته که بتوانم در شرایط نادلخوه‌، بی‌آنکه ایده‌ یا راه حلّی داشته‌باشم یا روی قول و کمک فردی بتوانم حساب کنم‌، به خود بگویم فارغ از اینکه شرایط بیرونی چیست‌، من از درون خود را به آرامش می‌رسانم با این اطمینان و یقین که‌، محال است من به احساس اطمینان قلبی و آرامش برسم‌ و آن شرایط‌، هرچقدر هم نادلخواه‌، به نفع من تغییر نکند‌.

    و این چیزی است که من اسمش رو جادوی تضادها می‌گذارم و به جای اینکه در برابر آنها گارد بگیرم حمله میبرم به سمت شان تا حل کنم تا با حل کردنشان بزرگ شوم قوی شوم قوی در ایمان و توکل به رب و البته کار سختی است وقتی عملا در اون موقعیت قرار میگیریم و در اون موقعیت هست که توحید عملی باید بیاد به کمکمون.

    و در آخر تسلیم تسلیم به اینکه فقط به داشته های ذهن خودمان قانع نباشیم و ایمان داشته باشیم که به منبعی وصل هستیم که بسیار راه حلهایی دارد که من نمیدانم که من فقیرم به آنها که مِن حیث لا یحتسب هستند و آن وقت آرام میشوی مثل یک آهو و شجاع وجسور هستی مثل یک شیر آن وقت نگران نیستی احساست بد نمیشود و به هم نمیریزی مطمئن هستی که را حلها می آیند ایده ها میآیند و دستان خداوند دست به کار میشوند تا تو حالت خوب باشد چون آزمایشت را پس دادی آنگاه که بهم نریختی و احساست را بد نکردی و ناامید نشدی آنگاه که از ریختن گندمها نهراسیدی و نگران نشدی چون مطمئن بودی که بالاتر از گندم و با ارزش تر از گندم در انتظار توست (چقدر این جمله با معنیه :در انتظار توست)یعنی آماده و مهیاست دز انتظار هست که تو مدارت رو تغییر بدی تو به منبع وصل بشی تو ایمان داشته باشی که میشه تو صبر داشته باشی تا تکا ملت طی بشه .خوبیها در انتظار تو هستند تا تو به دستشون بیاری باتلاشت با تلاش برای احساس خوب داشتن با تلاش برای با ایمان شدن و پله های ایمان را بالا رفتن نه با توحید عملی نه اینکه فقط حرف بزنیم و گوشه ای بنشینیم بلکه بدون ترس وبا شهامت حرکت کنیم برای باورهایمان برای بهره برداری از سرمایه ای که با بودن در این خانواده صمیمی در کنار استاد بدست آوردیم

    ویَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکلَ‏ْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ قَدْرًا

    و او را از جایى که گمان ندارد روزى می‏رساند، هر کس به خدا توکل کند خدا او را کافى است. خداوند در انجام فرمان خود پایدار است و براى هر چیزى اندازه‏ اى قرار داده است.

    شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  8. -
    شمسی مولایی گفته:
    مدت عضویت: 1864 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    15 دی ماه سال 1399

    من امشب تونستم لپتاپی که سال ها دلم میخواست داشته باشمش رو بخرم. خدا دستان توانمندش رو امشب برای من فرستاد و منو به خواسته‌ام رسوند خواسته ای که سالها توی ذهنم بود ولی بخاطر منطقی فکر کردنم نمیتونستم بهش برسم.

    دیشب حال خیلی خوبی نداشتم و دلیلشم بحث ها و اتفاقات بدی بود که دیروز پیش اومده بود یهو قبل خواب یه حسی بهم گفت بیام و این فایل الخیر فی ما وقع رو گوش بدم (تازگیا همه سعیمو میکنم به صداهایی که از درونم میشنوم توجه کنم و سریع بهشون عمل کنم تا راه رو برای شنیدن صدای خدای درونم باز کنم) خلاصه هندزفریمو زدم تو گوشام و شروع کردم.

    فقط گوش کردم سه بار هم گوشش کردم. هم خوشحال شدم که بالاخره فهمیدم اشتباه کارم کجا بوده هم ناراحت شدم که چرا بازم نگاهم به دست بنده های خداست و چرا اونهمه بزرگی خدا رو یادم رفته بود.

    یادم افتاد اونی که روزی رسون منه و هیچ غیرممکنی براش وجود نداره خدای منه، نه خانوادم یا بقیه آدما، یادم افتاد که هر قدمی بخوام بردارم خودش همراه و حامی منه و اصلا مهم نیست که بقیه آدمای دور و برم با من موافقن و کمکم میکنن یا نه!

    یادم افتاد اگه میخوام با ایمان باشم اگه میخوام انسان یکتاپرستی باشم باید روی اون حساب کنم نه روی آدمای دور و برم.

    یادم افتاد الخیر فی ما وقع هست و خدا خودش میدونه چه اتفاقات بدی رو باید تجربه کنم تا درس بگیرم ازشون و حتما در کنار این اتفاقای بدی که تجربه کردم اتفاقای خوبی قراره برام بیفته، یادم افتاد نباید اینقدر ناراحت باشم اگه این اتفاقای بد برای من نیفته من بزرگتر نمیشم من یادنمی‌گیرم روی خدا حساب کنم من باید قبول کنم که به مسائل نچسبم رهاشون کنم باهاشون خودمو اذیت نکنم و به خودم بگم حتما خیر و خوبی پشت این مسائل هست که من نمیبینمش دیشب واقعا این فایل حال و هوای منو عوض کرد و منو از زیر اونهمه فشاری که به روح خودم داشتم میاوردم آزاد کرد. واقعا منو آزاد کرد واقعا اشک شوق میریختم و با زبون قلبم با خدای خودم حرف میزدم🌙✨

    امروز از صبح که بیدار شدم مثل ادمی بودم که انگاری دیگه هیچی براش مهم نیست میدونه چی میخواد ولی اگه آدما اونو بهش ندن براش مهم نیست چون خداییو داره که هرچی بخواد رو بهش میده از یه راهی میده مهم نیست از دست کی _ ولی میده. من امیدوار بودم امید من فقط به خدایی که میپرستم بود.

    صبح تا حالا مدام تو ذهن خودم گفتم خدای من هیچ محدودیتی براش وجود نداره خدای من میتونه هرکاری رو که ازش بخوام برای من انجام بده. مدام سعی کردم تو ذهنم بگم « خدا که هست » خودشم میده….

    و هر اتفاق بدی میفتاد بعد چند لحظه خودمو کنترل میکردم و میگفتم این محدودیتا فقط توی ذهن و دنیای منه خدا هرکاری که ازش بخوام رو میتونه برام انجام بده خدای من هیچ محدودیتی نداره و قدرتش از همه چیز و همه کس بیشتره

    از دیشب که کلی فکر کردم و همه سعیمو کردم که بگم خدای من میتونه و بی‌نهایت دست داره ، مثل من یا بقیه آدما نیست که تواناییهاش محدود باشه، بالاخره امشب به چیزی که میخواستم رسیدم من افکارمو کاملا سالم و آگاهانه تونستم عوض کنم و بعد 24 ساعت به خواستم رسیدم…

    واقعا همه منطق و افکار اشتباهم دنباله رو این حرف بود که نه نمیشه تا حالا نشده اینهمه سال نشده از حالا به بعدم همچین چیزی ممکن نیست ولی من فقط یه روز مدام و بدون وقفه ذهنمو کنترل کردم. مدام به تمام افکار منفی درونم گفتم نه من بنده خداییم که هیییییچ محدودیتی نداره هیچی هیچی

    خیالت راحت تو به چیزی که میخوای میرسی و امشب رسیدم من به چیزی رسیدم که سالها خواهانش بودم ولی منطقم میگف نشدنیه و من در مقابلش وایسادم.

    امروز هم تسلیم شدم و هم جنگیدم.

    در مقابل تمام اتفاقات بدی که برام توی این روزا افتاد تسلیم شدم و تمام حرفاهای بدی که بهم زده شد رو نشنیده گرفتم و گفتم الخیر فی ما وقع و از اون طرف هم با تمام افکار اشتباهم که میومد توی ذهنم جنگیدم و توی ذهنم فریاد میزدم که خدای من هیچ محدودیتی نداره و منو به همه خواسته هام میرسونه و تمام این اتفاقات بد به رشد شخصیت من کمک میکنه.

    خدای قشنگم ای خدای نامحدودِ من از تو بی‌نهایت سپاسگزارم که دستان توانمند و مهربانت رو برای من فرستادی تا کمکم کنن قدم به قدم زندگی که دلم میخواد رو برای خودم بسازم و بتونم عزیزانمو به خواسته هاشون برسونم 🌝 واقعا دیشب فکرشو نمیکردم که امشب اینقدر خوشحال و آروم سرمو روی بالش بزارم ولی خدایا تو هوامو داشتی و بعد 24 ساعت حتی کمتر خواستمو دو دستی بهم تحویل دادی💛خیلی دوست دارم خدای قشنگم♥️

    من دیگه الان خوب میدونم هروقت اتفاقات زندگیم باب میلم پیش نره واسه اینکه روحمو اذیت نکنم و بزرگی خدای خودمو به یاد بیارم کدوم فایل بیشتر از همه آرومم میکنه😌💖

    خدای خوبم مثل همیشه ازت میخوام عشق به خودت رو لحظه به لحظه در دل من بیشتر و بیشتر کنی♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  9. -
    معصومه اسفندیارپور گفته:
    مدت عضویت: 1807 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد جان جانان ومریم بانوی زیبا

    46 روز از سفرم

    الخیر ما فی وقع

    چقدر ایمان به این جمله به تنهایی توی زندگی

    بهم آرامش میده

    کسی که ایمان داشته باشه اعتقاد داشته باشه که خداوند حافظ ونگهبانش هست وهراتفاقی که در زندگیش پیش میاد خیری از طرف خدا میبینه وبعدا متوجه میشه که واقعا چقدر اون اتفاق به نفع اون بوده

    اما اگه ایمان نداشته باشیم به خدا اگه کوچکترین اتفاق هم که برامون بیفته فقط نکات منفی اون قضیه رو میبینیم وارامش نداریم

    کسی که به خدا ایمان داره در هر حال آرامش داره

    چقدر این داستان زیبا بود وچقد توی زندگی همه ما اتفاق افتاده

    خدایا ممنونم که همیشه هوامونو داری حتی گاهی که ما حواسمون نیست

    خداوند همه بندگانش رو دوست داره ومیگه بخوان مرا تا اجابت کنم شما را

    خدایا ما رو به راه راست هدایت 💓

    شاد وسلامت و پیروز باشید در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: