آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 5
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-07 20:50:572024-12-10 22:32:30آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خالق یکتا که هرآنچه دارم از اوست
سلام به استاد عزیزم که از بودن کنارش همیشه سپاسگزار الله بودم و هستم
“ما قادر به تغییر هیچکس نیستیم”
این جمله پاشنه آشیل منه مخصوصا از زمانی که با استاد و شیوه نگرشش در مورد مسائل آشنا شدم ،البتا اینم بگم بعید میدونم که هیچکس توی این ایران باشه که مهارت عجیبی در نصیحت کردن نداشته باشه و تا یادمه همیشه افرادی که باهاشون در ارتباط بودم در مورد همه مسائل حرفی برای گفتن داشتن و انگار وظیفه خودمون میدونیم که دیگران ارشاد کنیم و حرعهای رو میزنیم که هیچ وقت خودمون بهش عمل نکردیم ،من از وقتی که یادمه دنبال این بودم که گوش شنوا باشم برای بقیه و البته که برای دیده شدن و تایید شدن از طرف بقیه خیلی کارها انجام دادم ،از بردن دوستم برای ترک اعتیاد گرفته تا سرمایه گذاشتن براش که ترک کنه و همون سرمایه ای که من براش گذاشتم نه تنها باعث خوشبختیش نشد بلکه باعث شد دسترسیش به مواد آسون تر بشه و همه به ریش من و حتی خودش بخنده
از وارد شدن توی روابطی که علاوه بر وابستگی همیشه باید گوش شنوا میشدم براش که از بدبخیتاش بگه و بقول استاد قرص مسکنی بشم براش تا آروم بگیره و آخرشم نتها هیچ کمکی نکردم بلکه خیلی راحت از هم جدا شدیم و الان عین یه غربیه که اصلا نمیشناسمش شده برام
از خواهری که شب و صب بهم دوخته بودم تا بلکه زندگیش روبراه بشه و برگرده به خونه شوهرش که آخرش دودش توی چشمای خودم رفت و تا سالها خودمو سرزنش میکردم چرا دخالت کردم
و بی نهایت مثالی که میتونم از خودم بگم ،توی دوره 12 قدم استاد خیلی خوب این موضوع توضیح دادین ولی با وجود این میدونم که نتونستم خوب بهش عمل کنم و پاشنه آشیل منه این مورد ،البته یکم بهتر شدم و هر وقت میخوام صحبتی کنم خیلی زود میفهمم که قانون چیه و به خودم یادآور میشم که نباید جاهل باشم و این آیه قرآن خطاب به پیامبر توی گوشم زمزه میشه که ای پیامبر اگر زمینو بکنی بری قهر زمین و اگر پله بزاری بری توی آسمون اینا ایمان نمیاورن ،و از جاهلان نباش
وَإِنْ کَانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقًا فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِی السَّمَاءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِینَ ﴿35﴾
و اگر اعراض آنها بر تو سنگین است چنانچه بتوانی نقبی در زمین بزن یا نردبانی به آسمان بگذار (و اعماق زمین و آسمانها را جستجو کن) تا آیه (و نشانه دیگری) برای آنها بیاوری (ولی بدان این لجوجان ایمان نمیآورند) اما اگر خدا بخواهد آنها را (اجبارا) بر هدایت جمع خواهد کرد (اما هدایت اجباری چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش.
بعد از این فایل در دوره 12 قدم سعی میکنم هر جا میخوام لب به نصیحت باز کنم آگاهانه به خودم بگم نباید از جاهلان باشم و من قادر به تغییر هیچکس نیستم
سپاسگذار شما استاد عزیز و این آگاهی های ناب
در پناه الله یکتا شادو خرم باشید
سلام درود من به استاد عشقم مریم جان عزیز دلم و تمامی دوستان عزیزم
اگه این کامنت نمینوشتم به خودم ظلم کرده بودم
این فایل استاد 1000%برای شخص من بود
حالا چرا؟
این فایل در تاریخ 17/9/1403 برای من اومد
دقیقا شب قبلش من بحث داشتم با خانوادم من کسب کاری دارم که خواهر خودم باهام همکار هست، خواهرم در منتظر طلاقش هست که جاری بشه یعنی همه کاراش انجام داده و فقط باید خطبه طلاق خونده بشه در همین مراحل طلاق با شخصی آشنا شده که دوسش داره و طرف مقابل هم میگه من میخوام دوسش دارم ما ساعت 11:30 از کار که تمام میشیم خواهرم هر چند شب که میگذره میره خونه این آقا من که میام خونه بیشتر دعوا با من میشه که با تو سر کار هست چرا ما رو در جریان نمیزاری از اونجایی که یه مدت واقعا دارم روی خودم کار میکنم به کسی خودم کار ندم در جواب بقیه میگم به من ربطی نداره زندگی شخصی خودش هست من فقط مسئول کسب کار خودم هستم سر ساعت بیاد سرکارش به بعدش به من ربطی نداره خلاصه این دعوا بحث ها به جایی رسید که خواهرم اگه میاد خونه پدرم مادرم نصیحت میکنن نکن طلاقتو بگیر بعد هر کاری میکنی بکن باز هم سرشو میندازه پایین برو که رفتی ،حالا جالب اینه چون با من سر کار هست یه روز اومدم خواهرانه نصیحت کنم از اون روز به بعد آدم بد داستان من شدم و بدخواه خوشبختیش
دقیقا شب قبل این فایل اون آقا آمد در کسب کارم جلو چندتا مشتری خیلی بد رفتار کرد تا حدی که به دعوا ختم شد از اونجایی که قبلشم مادرم اومد در مغازه به گریه شد خیلی اعصابم خرد شد منم شروع کردم با این آقا به دهن به دهن تا جایی که هر چی مشتری واسم میآمد میگفتم هیچی ندارم تمام کردم حسابی باهاش تند شدم اونم فقط بخاطر اینکه میگفتم آقا زندگی شخصی شما به من ربطی نداره لطفاً در محل کسب کار من نیا با اعصاب من بازی نکن خلاصه وسط دعوا یه حرفی بهم گفت که واقعا منو به فکر فرو برد
بهم گفت میدونم مثلاً میخوای نصیحت کنی راه درست نشون بدی اما خیالت راحت من تو راحت میکنم میگیرمش تا به همه ثابت کنم پی نصیحت کردن فقط میخوای به اهداف خودت برسی ذهن خواهرت خراب کنی نسبت به من
اون شب پیاده اومدم خونه فقط به خدا میگفتم ای صاحبم ای خالقم این بحثی که من کردم با این آقا کار شیطان بود کمکم کن هدایتم کن تو شاهد ناظر من بودی من فقط یکبار اونم بخاطر خود خواهرم نصیحتش کردم که بازم کارم اشتباه بود و دقیقا امشب این فایل اومد رو سایت
هر جا ما مثلاً از نظر خودمون میخواییم بقیه تو راه بیاریم آدم بد داستان میشیم
اینو نوشتم که بمونه واسه خودم هر بار بخوام کامنتها خودم بخونم یادآوری بشه برام من هیچ جای زندگی بقیه نیستم و هیچ کاری نمیتونم بکنم من عاجزم از تغییر بقیه حتی خواهرم من فقط میتونم زندگی خودم درست کنم
عاشقتم استاد نمیدونی چقدر دوست دارم و ممنونم از خدا با این هماهنگی که زمانی که من در مسیر مدار خدا بودم در لحظه جوابم داد
(من عاجزم در تغییر دیگران)
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود به تمام کاربران سایت استاد عباسمنش.
تشکر فراوان دارم از استاد عباسمنش به خاطر ارائهی این فایل هدیه ای ارزشمند وتشکر دارم به خاطر این که سطح آگاهی من را افزایش دادید و مسیر موفقیت را برای من هموار تر کردید.
واقعاً جای شکر گذاری است که از دنبال کنندگان سایتی هستم که بیشتر از هر سایتی و هرمکان مقدسی و مسجدی و…نام خدا و ذکر الله تکرار میشود و انرژی این سایت مقدس را در تمام لحظه های زندگی ام احساس کرده ام.
واقعاً با هر چیزی مبارزه کنیم آن را در زندگی خود بیشتر گسترش میدهیم و استاد عباسمنش این موضوع را به صورت کامل و واضح در جلسه ای هشتم قانون آفرینش توضیح میدهد.
خود من قبل از آشنایی با آموزش های استاد عباسمنش توسط افرادی که دستی از جانب خداوند بودند ترغیب و تشویق میشدم که از آموزش های استاد عباسمنش استفاده کنم و اول من خیلی از درک آموزش های استاد عباسمنش دور بودم و مقاومت بالایی داشتم،اما پیگیری این افراد باعث شد که من به این مباحث علاقمند شوم و به طرز عالی در مسیر این آموزش ها قرار گرفتم.
اما به این دلیل که خودم توسط افرادی حول داده شدم به سمت آموزش های استاد عباسمنش،سعی میکردم که خانواده و دوستان خودم را به این مسیر حول دهم و همین اشتباه کلی مسیر من را ناهموار کرد و کلی مسئله برای من به وجود آورد که هنوز که هنوز است درگیرش هستم و فقط فقط روی این آموزش ها تمرکز دارم و به خداوند توکل کرده ام و کلی حرف میشنوم که تو به خاطر این که محصولات سایت استاد عباسمنش را قانونی تهیه میکنی باید پیش روانپزشک بروی و تو که این همه پول را به این آموزش ها میدهی باید قرص اعصاب بخوری و….
در صورتی که اگر از همان ابتدا به این نصیحت استاد عباسمنش گوش میدادم که درباره ای مطالب آموزشی من با کسی صحبت نکنید هم اکنون میخواست به اهداف خیلی بیشتری رسیده باشم.
اکنون هم از وضعیتی که در آن قرار دارم راضی هستم ولی جا دارد که خیلی بهتر شود و اگر از همان ابتدا به صورت درست از آموزش های استاد عباسمنش استفاده میکردم و به تک تک آموزش های استاد عباسمنش عمل میکردم الان چند سالی جلوتر بودم و خیلی شرایط بهتری برای زندگی داشتم.
چقدر زیبا استاد عباسمنش در این فایل گفتند که همه ای ما به یک اندازه به خداوند و برکاتش دسترسی داریم و اگر کسی در شرایط سختی قرار دارد به این معنا نیست که آن شخص به خداوند دسترسی ندارد،بلکه خود آن شخص میخواهد در آن شرایط زندگی کنند.
ما تنها با موفقیت و رشد خودمان به جامعه و اطرافیان خود کمک میکنیم.
راستی الان که این فایل را دیده ام در دوره های قانون آفرینش استاد عباسمنش هستم و چقدر لباس استاد زیباست و چقدر استاد عباسمنش از 10سال پیش خودشان که دوره های قانون آفرینش را برگزار کردند خوشتیپ تر و زیباتر شده اند و این هم نشان میدهد که چقدر آموزش های استاد عباسمنش وسبک زندگی شان درست و صحیح است که به نسبت ده سال پیش خیلی جذاب تر و جوان تر به نظر میرسند و به نظر من این موضوع به قدرت کنترل احساسات استاد عباسمنش و زیبایی های کشور آمریکا و عمل خودشان به آموزش های خودشان مربوط میشود.
نتیجه گیری:
اگر میخواهم خوشتیپ و جذاب باشم
اگر میخواهم ثروتمند باشم
اگر سعادتمندی دنیا و آخرت را میخواهم
به تمامی آموزش های استاد عباسمنش به همان شکل که استاد عباسمنش تدریس میکند عمل نمایم و هیچ چیز را کم و زیاد نکنم و نخواهم که دیگران را مجبور کنم مانند من عمل کنند و مثله من فکر کنند و دنبال یار جمع کردن نباشم…
شاد و سعادتمند باشید
خدانگهدار.
به نام خدای مهربان که هرلحظه مراهدایت وحمایت میکند.
سلام به استادعزیزم ومریم نازنینم .
چه قدربادیدن این فایل ارزشمند ذوق کردم وتیتر رو که دیدم واقعا شوکه شدم ،آیامن میتوانم زندگی دیگران راتغییردهم ؟
یه چندروزی بود که باتموم فکرکردن هام به ای نتیجه رییدم من نمیتونم کسی وتغییربدم ،این ومتوجه بودم ودست ازدیگران برداشته بودم وتمرکزم روی خودمه اما یکی دو روزهست که متوجه شدم به صورت ناخودآگاه دارم این کارو انجام میدم
مثلا دوستی بود که درگذشته باهم خوب بودیم ولی مسیرموندعوض شدوشخصیتش خیلی عوض شدوبه خاطرمشکلاتی که بود بین مایه مدت فاصله افتادوناراحتی که تمام شدندولی الان ایشون کلا عوض شدن وبه یه آدم جدی واخمو ومنفی تبدیل شدن وچقدر من سعی کردم تاهمین الان که اون وتغییربدم فکرمیکردم باید خیلی بیشتربهش توجه کنم یا خوبی کنم یامن وظیفه دارم که باخوبیام اون ودوباره به آدم قبلی تبدیل کنم اماهربارانرژیم کسیده میشه وقتی میبینمش وبه خاطر این که دوسش داشتم نمیتونستم بزارمش کناریا همون جوری قبولش کنم وهمش نگران دیدگاه ونظرش درموردخودم بودم ،وفکرمیکردم نه بایدبامن بهتررفتارکنه امانتیجه ای نمیدیدم وفقط انرژیم خالی میشد .
این بارسپردم بخداوگفتم خدایا خودت هدایتم کن من دیگه خستم تسلیمم عقلم دیگه نمیکشه چون صد درصد به خاطر کمبودآگاهی های من درموردروابط یا عزت نفس هم ممکنه باشه ولی من انقدرخودم ومقصرمیدونستم که خودتی که مسئول تمام مسئول اتفاقات ارتباطات سلامتی و…..هستی انقدربه خودم سخت میگرفتم که کم میاوردم .
اخرش به ای نتیجه رسیدم که تومسئول رفتارهاوعملکردکسی نیستی ونمیتونی کسی وتغییربدی ،وهرچه قدرتوجه کنی به این ناخواسته بیشتروبیشترمیشه چندتا باوروآگاهی وتمرین هم درنظردارم تادراین موردخودم وتغییربدم
خدایاشکرت به خاطرهمه چیز .
سلام به استاد عزیز و دوستان.
من خودم یکی از مدعیان کتابخوانی هستم. و اطرافیانم این را میدانند. اما میخواهم بگویم که دانستن آگاهی نیست و بلاتر از آن، آگاهی بدون عمل به قول استاد به هیچ نمی ارزد. و حاصل و نتیجه ای ندارد. شاید کتابی نباشد که استاد نام ببرد و من نخوانده باشم. اما 2 عامل باعث شد پیشرفت چندانی در مسیر خواسته هایم نداشته باشم. یکی ایجاد نکردن باور درست برای هرخواسته و دیگری پاشنه ی آشیلی که انگار به هیچ طریقی نمیخواست از بین برود و خیلی طول کشید تا کمی بر آن غلبه کنم. آشنایی من با سایت کم کم مرا با ترسهایم و نا آگاهی هایم آشنا کرد و من مثل یک کودک نوپا در مسیر عمل به دانسته ها وارد شده ام.
البته این مشکل را هنوز درمورد یکی دونفر از اطرافیان دارم که براشون مثل سطلی هستم که حال بدشان را توش خالی میکنند و این مرا اذیت میکند و به قول استاد انرژی ام تحلیل میرود و آنها همچنان درگیر مشکلاتشان هستند و تغییری نمیکنند و فقط به مشکل من اضافه میشود و حال بدم را زیاد میکند. به تازگی دارم خودم را از این ورطه ی پوچ نجات میدهم. امیدوارم با عمل به آگاهی ها و بالارفتن مدارم به نتایج مطلوبم برسم.
ممنون از شما
سلام استاد عزیزم…ممنونم بابت این فایل عالی…
من نزدیک یک سال هست که از فایلهای رایگان ودوره های عزت نفس و12 قدم استفاده میکنم .از لحاظ سلامتی جسمی وروحی بسیار پیشرفت داشتم .منی که همیشه در دلهره بودم اوقات زیادی از روز را در آرامش هستم
یکی از پاشنه های آشیل من که خیلی عذابم میداد پسر 16 ساله ام است که به شدت به کارهای منفی علاقه دارد سیگارو قلیان و دایم با دوستان اینورو آنور رفتن موتور سواریهای خطرناک
بنا به اموزشهای شما این طور دریافت کردم که نباید با پسرم زیاد بحث وجدل کنم باید رها کنم وبه خدا بسپارم.هر موقع وقتش شد خدا خودش هدایتش خواهد کرد .
وقتی از خانه بیرون میرود میگویم به خدا سپردمت ودیگر فکر نمیکنم وخیلی آراممو اطمینان دارم که خدا خودش مراقب فرزندم هست واینطور هم بود وخدا را همیشه سپاسگزاری میکنم
ولی این اواخر به فاصله دوماه دوبار با موتور تصادف کرد وبسیار مرا غمگین و دلسرد کرد.
بار اول وقتی داشت از خانه بیرون میرفت قبول دارم شرک ورزیدم وگفتم من دیگه از موتور میترسم مراقب خودت باش چون قبلش گوشیشو از موتور انداخته بود وله شده بود . یک ساعت طول نکشید که خبر تصادفش را شنیدم
بار دوم در خانه نشسته بودم وبا دخترم در مورد توکل حرف میزدم و برایش مثال میزدم که مثلا وقتی داداشت از خانه بیرون میرود ومن میگویم به خدا سپردمت دیگر نباید نگرانش باشم ونگران هم نبودم ولی همان لحضه زنگ تلفن به صدا در آمد ومن دوباره خبر تصادف پسرم را شنیدم .
میخواهم بدانم آیا در مورد یک نوجوان 16 ساله رها کردن به حال خودش صحیح است ؟ در درونم غوغاست و به تضاد برخوردم
تنها چیزی که انرژی مرا میگیرد همین است وگرنه خیلی عالی پیشرفت میکنم وبسیار راضیم …بسیاری از اوقات خداوند با هدایتهای به موقع شگفت زده ام کرده…همین امروز هم این فایل جدید یک هدایتی از طرف خدا بود که دقیقا در مورد دغدغه این چند روز من بود
سلام بر استاد و دوستان
ممنونم استاد من همین امروز درگیر همین مسئله بودم مثل روز های قبل این روز … که میخواستم یک شخصی رو تغییر بدم به لطف خدا این فایل رو امشب دیدم و متوجه شدم که بله انرژیمو به روی خودم بزارم نه دیگران سپاس گزارم استاد عزیز
سلام بر استاد عزیزم وخانم شایسته گل
سلام به دوستان هم فرکانسی محبوبه هستم میخواستم در مورد فایل جدید استاد بگم عالی بود …ومیتونم بگم جزفایلهای بی نظیر بود و خدا چقدر قشنگ باهات صبحت میکنه وتو رو هدایت میکنه من امشب جای دعوت شدم وبا کسی ملاقات کردم شروع کردن به درد دل کردن ومن هم فاز استادی گرفتم رفتم رو منبر وشروع کردم به حرف زدم واحساس کردم من باید بهش کمک کردن وفاز اینو گرفتم باید شروع کنم به فایل فرستادن واستاد معرفی کردم چنان جوی گرفته بود منو ومن هرچی بیشتر حرف میزدم احساس میکردم حالش خوب میشه ومن دقیق تو تله می افتم وگفتم از فردا شروع میکنم باهاش چت کنم وخداروشکر اومدم تو سایت واین فایل و دیدم ودقیقا خدا ترمز منو کشید ومنو از جهل وشرک آگاه کرد….خدایا شکرت بخاطر این آگاهی زیبا استاد دوستون دارم….ای که مراخوانده ای راه نشانم بده
به نام خدای مهربان .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر و همه دوستان هم فرکانسیم .
به به چه فایلی هنوز ندیدم و الان چک کردم خوشحال شدم که فایل جدید اومده بی نهایت سپاسگزارم استادم
در خصوص تغییر زندگی دیگران خواستم نظر خودمو در این مورد بگم قبل اینکه فایل را ببینم
کسی نمیتونه زندگی کس دیگه را تغییر بده چون که هر ادمی طبق فرکانس های خودش افکارش باورهاش
داره زندگی خودش را خلق میکنه و خالق شرایط زندگی خودش هست و هیچ کس در جهان نمیتونه فرکانس
و باوهای ادم دیگه را عوض کنه این امکان پذیر نیست جلوی آینه فقط شخصی که داره بهش نگاه میکنه خودش
هر حرکتی کنه آینه همون حرکت را به خودش نشون میده نمشه که در مقابل آینه وایستیم وبرای شخص دیگه
حرکتی که من نشون میدم را به اون طرف نشون بده هر کسی نون باورهای خودش را در این جهان میخوره با
ارسال فرکانس های خودش داره زندگی خودش را خلق میکنه حتی پیامبران که مردم را راهنمایی کردن هم
عده کمی که در مدار پیامبران بودن ایمان آوردن پیامبر اسلام و هیچ پیامبری نتونست تاثیری بر ایمان همه مردم
بزاره و این نشون میده که من محمد نمیتونم کسی را تغییر بدم تا خود طرف اون ادمه بخاد خودش تغییر کنه
بارها از خودم مایه گذاشتم کلی انرژد صرف کردم که به قولی بتونم تاثیر در زندگی نزدیکانم داشته باشم
اون زمانی که داریم حرف میزنیم با اشتیاق طرف مقابل قشنگ گوش میکنه به به چه چه میگه فکر هم میکنه
شبش و فرداش اون همه حرفهای قشنگ فراموش میکنه میره سراغ عقاید خودش حتی نمیتونیم همسر فرزند
و مادر و پدرومون را تغییر بدیم اگر در مسیر درست باشن میبینن میپرسن تغییرات منو خوب اگر در مسیر باشن
تاثیر بگیرن از تغییراتم میان میپرسن اون وقت با فراغ بال بهشون توضیح میدم واگرنه الکی باد هواست
تغییرات زور زورکی هممون دیدیم چقدر انرژی بی خود هدر دادیم پیامبرانش نتونستن حتی فرزند و همسر خودشون
را تغییر بدن چه برسه به ما اگر در مسیر درست باشن اگر ما هم نباشیم از یک طریقی هدایت میشن نقطه سر خط
به قول استاد عزیزم
بی نهایت سپاسگزارم برم فایل را ببینم و بعد یک کامنت دیگه با فرکانس جدیدم بنویسم الهی شکرت
همه شما را به خدای بزرگم میسپرم
خدا نگهدارتون
سلام سلام و صد سلام به استاد عزیزتر از جانم به مریم بانوی عزیز که پشت صحنه مشغول هستند و مدتهاست تصویر زیبا و صدای دلنشینشون رو نشنیدیم مریم عزیز سلطان رزق و روزی حسابی دلم براتون تنگ شده
استاد جان چرا انقدر عشقی؟ چرا انقدر ماهی؟چراانقدر خاطرخواه داری ؟چرا انقدر صداتون ارامش میده ؟ چه جوری صحبتهاتون انقدر دست اوله ؟بخدا پونصدتا مفسر هم جمع بشند نمیتونه سوره لیل رو سوره ضحی رو سوره اعراف رو بخوبی شما تفسیر کنند
سالها پیش دنبال مفسر قران بودم خدا شما رو به من هدیه داد کلامتون پر از اگاهی هست
بریم سراغ مطالب ارزنده فایل هدیه
من خودم دقیقا این ادم هستم و بخاطر این موضوع خوب شنونده بودن ؛احساس مفید بودن احساس از خودگذشتگی و صدها رفتار و عمل بظاهر خوب ولی از درون ویران کننده بودم به لطف اگاهی های شما به لطف مقاله ها ی مریم جان در تمام دوره ها و فایلهای رایگان و کمک خداوند توانا تونستم به این حسهام غلبه کنم چه قدر من بخاطر اینکه میتونستم ساعتها پای درد و دل بقیه گوش کنم تشویق شدم
چه قدر از واژه ی (تو چه قدر مهربونی )برام استفاده کردند چه من متنفر شدم از این واژ ها
واقعا جای اهرم رنج و لذت تو ذهنم عوض شده
قبلا چه قدر خودخواهی برام واژه ی کثیفی بود و ایثار چاژه ی مقدس و خدا پسندانه ای بود
الان چه قدر واژه ی خوددوستی برام لذت بخشه و واژه ی ایثار و از خودگذشتگی زحر اور
قبلا واژه ی مهربانی با دیگران چه قدر تو ذهنم خوشگل بود الان واژه ی مهربان بودن با خودم برام خوشگل شده
استاد بعد از دوره بی نظیر احساس لیاقت که مشغول بررسی خودم شدم متوجه شدم از اونجایی دیگران برام مهمتر شدند که وقتی توی اتوبوس راحت روی صندلی نشسته بودیم به محض ورود( یه خانم مسن یا بچه به بغل یا باردار )مادرم سریع بلند میشد و صندلیشو میداد به اون خانم این رفته تو ذهن من که خودتو به زحمت بنداز برای اینکه ثواب داره برای اینکه خدا ازت راضی باشه برای اینکه اون دنیا بری بهشت و هزاران دلیل دیگه و چندین هزار مثال دیگه از این دست رفتارها رو با ما انجام دادند و ما شدیم از خودگذشته ما شدیم فداکار ما شدیم ناجی دیگران و لذت میبریم از این کار
چه قدر من در ابتدای مسیر فایلهای با ارزش شما را راحت در اختیار دیگرانی قرار میدادم که هیچ تعهدی به تغیر نداشتند الان خیلی خسیس شدم تو این مورد بخدا استاد انقدر شما براممعنوی هستید انگار دلم نمیاد برای هرکسی بفرستم و فقط میگم خدایا خودت هدایتش کن با طب کردن تکامل در نهایت برسونش به استاد جان
یه مثال واضح بزنم برای تغیر دیگران
تابستون دختر من شپش افتاد روی سرش روزهای اول تمام ملافه ها رو تختی رو بالشی ها رو شستم روی مبلها ملافه انداختم و همش مینداختم تو ماشین بعد از چند روز دیگه خسته شدم از خدا هدایت خواستم یکدفعه یه ایده اومد که سمیه تو بجای اینکه بیای محیط اطراف رو تغیر بدی بیا یه اسکارف بزار سر دخترت که دیگه شپش جدید وارد موهاش نشه چرا میخای تمام فضا رو پاکسازی کنی
یاد اون مثلی افتادم که طرف میره دکتر و دکتر بهش میگه شما باید تمام محیط اطرافت سبز باشه بعد میاد خونه و تمام دیوارها رو رنگ سبز میزنه و همه جارو به رنگ سبز در میاره جلسه بعد که مراجعه میکنه به دکتر میگه واقعا نسخه ی گرونی بود دکتر میگه چرا بیمار میگه خیلی هزینه برداشت برام همه جا رو سبز کردم دکتر تعجب میکنه میگه میتونستی با خرید یه عینک سبز همه جارو سبز ببینی
این فقط یه حکایت هست ولی تو دنیای واقعی هم همینه ما بجای اینکه بیایم روی خودمون کار کنیم تا ارامش داشته باشیم میگیم اول همه چی اوکی بشه فرزندم همسرم تغیر کنه محیط پیرامون عوض شه در بدترین حالت رژیم تغیر کنه حکومت عوض شه ارزونی بشه تا من بتونم خوب زندگی کنم
واقعا تغیر دادن خودمون راحتر نیست ؟تا تغیر این همه موضوع ؟
استاد کاش برمیگشتم به سال 96 اولین کاری که میکردم خساست به خرج میدادم تو انتشار کلام مقدس شما
دومین کاری که میکردم از فایلهای رایگان شروع میکردم به نوشتن و تمرین دفتری و عملی
سومین کاری که میکردم این بود تلاش نمیکردم حتی به همسرم و فرزندم بگم چطوره فکر کنند و رفتار کنند بهتره
باز هم خداروشکر میکنم از راه راست منحرف نشدم و ادامه دادم
الان تو دوره احساس لیاقت هستم که خواهر عزیزم زحمت خریدشو کشیدن و مثل غذای خوشمزه ای که یواش یواش و با لذت میخوری که تموم نشه دارم اگاهی ها رو مینویسم کامنتها رو میخونم تا بره تو گوشت و استخونم
ممنونم از استاد جان که انقدر سخاوتمنده که آگاهیهای جدید رو انتشار میده تا ما هم استفاده کنیم عمل کنیم و لذتشو ببریم