آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-10 22:21:532024-12-11 22:35:54آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز
بسیار سپاسگذار خداوندم که از آگاهی های سایت شما میتونم بهرمند بشم. مدتها بود که برام مبهم بود و این سوال برام پیش میومد وقتی اطرافیانم میگفتن بعضی از ناکامی ها تو زندگیشون به دلیل اینه که اجدادشون خطایی کردن و باعث شده که کارمای کار اونهارو ما پس بدیم و این برام عجیب بود حتی همسرم چند وقت پیش در اینستاگرام فایلی رو برای من فرستادن به اسم پاکسازی کارمای اجدادی و من چند روزی اون رو گوش کردم ولی هیچوقت قبولش نکردم و بعد از چند روز دیگه پاکش کردم و گوش ندادم چون با آگاهی های من در تضاد بود و توسط آموزه هایی که از سایت عالی شما دریافت کردم به ایشون هم توصیه کردم که دیگه گوش نکنه البته هیچ اصراری نکردم و گفتم اگر دوست داری گوش کن، ولی ایشون هم پذیرفت و دیگه گوش نکرد به لطف الله، و امروز با این فایل جدید و آموزنده و پر از کد و نکته من میلیون ها بار به تصمیم خودم افتخار کردم و خدارو شکر کردم که من رو از راه اشتباه به راه درست هدایت کرد چون من هنوز به شنیدن و مطالعه آیه 164 سوره انعام مفتخر نشده بودم، و وقتی امروز در این فایل قانون رو در این آیه فهمیدم و در موردش آگاه شدم بسیار خدا رو شکر کردم،براستی که هر کس بار گناه خودش رو به دوش میکشه، و هیچ کس به هیچ شکل در زندگی دیگران نمیتونه تاثیر بذاره و فقط خداوند یکتا هست که به خواسته های شما پاسخ قطعی میده، و باز از شما ممنونم که این آگاهی هارو به بهترین و ساده ترین شکل ممکن نشر میدید و به قول شما هر کس در مدارش باشه اونهارو میشنوه، و هر کس در مدار بالاتر باشه میشنوه و بهشون عمل میکنه.
خوشحالم که با شما خانم شایسته گرامی این مسیر زیبا رو طی میکنم در پناه الله باشید
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکونُ(یس82)
فرمان او چنین است که هر گاه چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید:موجود باش!، آن بیدرنگ موجود میشود!
تمامِ دلخوشیام
کتاب روی کُرسی کنار دفتر شکرگزاریم است
که تنهایی های زیبایم را از آگاهی های نابش لبریز می کند!
و هزاران بار در آن نوشته شده است :
خدا بزرگ است
بزرگ است
بزرگ …………
خدایا شکرت بابت همه چیز…
سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی عزیزم
و همه دوستانم در این مسیر توحیدی وشنیدن، درک و عمل به صحبتهای ناب استاد
خدایابی نهایت شکرت که هرروز هدایت هایت چون الماسی در وجود و زندگی مان می درخشند تا آگاهانه اعمالی را که مورد خواست توست انجام دهیم ،چقدر این مسیر پرخیروبرکت است ، چقدر می توان یک زندگیه عالی در تمام ابعاد را تجربه کرد، تجربه هایی که به همراه خود رشدوپیشرفت های بی نظیری برایمان رقم میخورد بی شک در بهشت قرار داریم و برخی خود را با وجود این توضیحات کامل وجامع از زبان شیوا و رسای استاد ارزشمند مان ، باز تمایل به این داریم به سمت جهنم برویم و به قول استادمان چک و لگدهایی دریافت کنیم تا شاید روزی عاقل شویم و زمان زیااااد آنقدر می خوریم تا بلکه بیاموزیم …..
تجربه ای که دارم در مورد دخترم بود که چند سال پیش با من تماس گرفت و گفت پدرم گوشواره هام رو رفته فروخته و پولش رو نیاز داشته و من گوشی هم ندارم و من گفتم عزیزم تا 9سالگی در کنار من زندگی کردی و همه چیز را دیدی و درک کردی و عالی ترین امکانات برایت فراهم می کردم چون دختری بودی عالی و درسخوان و من وظایفی داشتم که در حقّت انجام دادم الان هم کنار پدرت هستی و حضانتت هم با ایشان ، خودت باید از حق خودت دفاع کنی و من کاری نمی توانم برایت انجام دهم چون خودم هم زندگیم دوباره از صفر شروع کرده و سرکار هستم
و گذشت تا سال پیش که دوباره تماس گرفت و گفت خودم سرکار هستم و کاملا خودکفا و هرچی بخوام برای خودم خریداری می کنم و کمی هم باز توقعاتش بالا زده بود و انتظار داشت با او در تماس باشم در صورتیکه من شماره اش هم نداشتم
و نیاز هم نمی دیدم داشته باشم با توجه به شرایطی که در طول این سالها پشت سر گذاشته بودم…..
اما من فقط صحبتهایش را شنیدم و بعضی موارد را به یادش آوردم و گفتم خواست خداوند بوده که پدرت را انتخاب کنی و من شرایط نگهداریت را نداشته باشم .
من هم حق زندگی کردن داشتم ،نمی خواستم در زندگی جدیدم مسائل گذشته سایه بیاندازند ،می خواستم آرامش داشته باشم ،رشدوپیشرفت داشته باشم زندگیه زیبا و توحیدی را تجربه کنم و به لطف خداوند و هدایتم به این سایت و استاد جان هرروز زندگیم کنار مصطفی جان زیبا و زیباتر شد ….
چقدر این قرآن و دستورات خداوند خیالم را راحت کرد و این باز شدن معانی آیه ها از زبان شیوای استادکه چقدر می توان در کنترل احساسات مان مثمرثمر باشند در رشدوپیشرفت مان، ایمان مان و منحصر به فرد بودن مان به اینکه توجه خود را روی درونم معطوف کرده و درگیر ذهن نشوم ،آموختم که نباید درگیر ذهنم شوم تا ساکتش کنم مثل این بود که بخواهم ضربان قلبم را متوقف کنم ،ذهن بخشی از وجود من هست و دارد کار طبیعیش رو انجام میدهد من نباید درگیرش شوم ،از صبح که بیدار می شوم با چه فکر و نیّتی بیدار می شوم و بعد آخر روزم مشخص می شود که کجا ریشه زده بودم به چه چیزهایی فکر می کردم ….
آموختم که چقدر زیبایی دوروبرم است ،چقدر درس ها و نکته های طلایی و ارزشمند برای عملی کردن و شکل گیری برای خلق یک زندگیه زیبادارم و این برگرفته از افکاری بود که از همان اول صبح در من ریشه زده بود ،جنگ که نیست،من با چه چیزهایی مقاومت داشتم ؟؟؟!!!!
زندگی از جنس جریان است ،زندگی در حرکت است زندگی از جنس مقاومت نیست و این نشانه ای هست که بدانم از اصل خودم جدا شده ام یانه چون طبق قانون دوم نیوتن که می گوید هر عملی را عکس العملی است پس باید حواسم باشد از اصل وجودیم از خدای درونم جدا نشوم ،مسیری که درست است انتخاب کنم و همه چیز از خودم نشأت میگیرد من خالق لحظه به لحظه های زیبای زندگیم هستم و خداوند همه چیز را در این مسیر توحیدی بیان کرده است حال انتخاب با شخص خودم است بهشت یا جهنم ؟،،؟!!!!
من اجازه دادم که با این آگاهی ها از گذشته ام از سایه ها عبور کنم و نجنگیدم سعی کردم همه را ببخشم تا خود رها شوم و بخشیده شوم سعی کردم زیبا بین باشم ،تمرکزم را آگاهانه روی خودم و بهبودیم بگذارم و وقتی تمام گذشته ام را نگاه می کنم می بینم که اگر امروز سعادتمند و خوشبخت هستم گذر از همان تجربه های تلخ و شیرین بوده که مقاومتی نکردم و به راحتی از آنها عبور کردم
با ایمان به خداوند و هدایت و الهاماتش
با کنترل صحیح احساساتم
با هرروز بودنم و سعی در عمل کردن به فرامین گهربار استادم
با درک این مسئله مهم و حیاتی که هر کسی هرجاست خودش انتخاب کرده و می تواند آگاهانه با مسیری که واضح و روشن است و به صراحت در قرآن هم خداوند فرموده خالق افکارو باورها و زندگیه سالم و پاکی باشد و روز به روز رشد و پیشرفت های عالی داشته باشد .
مهم تر اینکه زبان جهان هستی ،زبان احساسات است و احساسات عالی اتفاقات عالی را برایمان رقم می زند و با حس کردن هست که مسیرهای جدید باز می شوند و با ذهن آگاهی است که می توانیم احساسات خود را درجهت درست با هرروز تمرین کردن ،مدیریت کرده تا به سمت مسیری که باید هدایت شویم و خداوند هم چه زیبا هدایت می کند و چقدر رها می شویم …..
هرروز باید تمرین کنم تا هرلحظه به اصلم ،خدای درونم وصل باشم خدایی که در لحظه با من است و همه چیز ساده است اگر من مشکلش نکنم و تمرکز باید برایم مهم باشد که من روی چه چیزهایی تمرکز دارم و با چه باورهایی دارم زندگی می کنم باورهایم نباید دیوار بشوند و محدویت برایم ایجاد کنند ،یاد گرفته ام باورم در جهتی باشد که به رشد و شکوفایی من کمک کند و مرا به جلو هدایت می کند
بنابراین تمام سعی ام این بوده و هست که هرروز آگاهانه رفتار کنم و عمل کنم و باورهای مثبت در ذهنم پرورش دهم و از خداوند هدایت،حمایت و راهنمایی بخواهم و لاجرم وقتی در مسیر درست باشم با افکارو باورهای درست ،آن چیزی هم که خلق می کنم خواست خداوند است و خودم لذّت می برم و همیشه در آرامش و احساس عالی زندگی خواهم کرد….
خدایا بی نهایت شاکروسپاسگزارم.
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، دوستتون دارم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام خانم مریم عزیز و توحیدی
ممنون که وقت گذاشتی و به زیبایی از احساست، تجربیات زیبا و مسیری که طی کردی تا آرامش رو تجربه بکنی نوشتی
هم ظاهر کلامت زیباست و هم باطنش
گفتی که سعی میکنی همه چیز را ساده بکنی و آسان بگیری و مقاومت نکنی
این کار بسیار مهم و تاثیرگذاریه و نتیجه این طرز رفتار هم در سخنان تان کاملا قابل مشاهده هست،
چون بسیار ساده و راحت همه چیز را بیان میکنی و این نشان میده که شخصیتت را هم ساده سازی کردی
و در نتیجه به سادگی به راههای بهتر و آدمها و موقعیت های بهتر هدایت میشوی، چون درونت ساده هست و مقاومتی وجود ندارد چرا که هر مقاومتی نتیجه ای ندارد جز پیچیده شدن شرایط.
به قول استاد در قدم 8 که بیان می کنند وقتی به کهکشانها خورشید و زمین نگاه می کنیم می بینیم که چقدر ساده و راحت و بدون هیچ فشاری در حال حرکتند، بدون هیچ مقاومتی، پس این ها الگویی است که من نیز باید به آنها توجه کنم ، میشود که زندگی خیلی ساده تر و راحت تر و لذت بخشتر شود، به شرط ساده گرفتن من
هر مقاومتی نتیجه عکس دارد، هر بحثی نتیجه عکس دارد، چون بحث و مقاومت کردن یعنی اینکه من دارم به ناخواسته توجه میکنم و طبق قانون آن ناخواسته بیشتر وارد زندگی ام می شود.
بهت تبریک میگویم و تحسینت می کنم که توانستی ذهنت را آرام کنی ، مقاومت نکنی، از خدا کمک بخواهی و هدایت طلب بکنی، چون خانم ها از نظر احساسات چندین برابر آقایان هستند و لذا تلاش شما برای کنترل ذهن و احساسات بسیار قابل تحسین هست و از این بابت از شما تشکر میکنم،
چون با بهبود خودتان به گسترش جهان کمک کردی و جهان را جای بهتری برای زندگی کردی.
رهایی خیلی خوبه، وقتی سعی می کنی رها کنی، شرایط و آدمهای نازیبا هم رهایت میکنند،
من هم این کار را هر روز تمرین می کنم و نتیجه اش هم بسیار خوب هست چون افکار منفی به مرور از ذهن خارج می شوند و طبق قانون افکار مثبت وارد میشوند و اتفاقات را به زیبایی رقم می زنند.
مریم عزیز ازت سپاسگذارم و برایت بهترینها را آرزومندم.
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام به استاد عزیزم سلام به خانم شایسته نازنین
عزیز دل تمام بچه های سایت
جالبه استاد در بین صحبتهایتان به این آیه(آیه 80 و81 سوره نمل)رسیدید ونمیدانید چه حالی به من دست داد
تو نمی توانی سخن حق را به مردگان بشنوانی ونمیتوانی که کران را ،وقتی از تو روی می گردانند و به تو پشت می کنند به دعوت خود شنوا سازی
وتو نمیتوانی کوران وکوردلان را راهنمایی کنی وآنها را از گمراهیشان به راه راست آوری. تو فقط می توانی سخن حق را به کسانی بشنوانی که به آیات ما ایمان دارند وتسلیم خدا هستند .
استاد جان روزی که فایل جدید قسمت 1 روی سایت آمد صبح زود فایل را خانه دانلود کردم تا سر کار بتوانم فایل را گوش بدهم فقط بنر فایل را دیدم که موضوع آن درباره تغییر بود
صبح که سر کار رسیدم اولین کار این بود که قرآن را باز کردم وجالبه سوره نمل واین آیه ها برایم آمد گفتم ببین چه همزمانی جالبی که این آیه ها با موضوع فایل دارند وامشب وقتی قسمت 2 را گوش میدادم این آیه ها را شما برایمان خواندید
استاد نمیدانم با چه زبانی از شما ومریم جان تشکر کنم
همانطور که گفتید در هیچ مسجدی در هیچ جای دیگری به اندازه این سایت الهی صحبت از خدا ،توحید، توکل وایمان نیست از یه طرف سخنان شما واز یه طرف دیگه کامنت بچه های سایت تمام وتمام معنویت است روح انسان را به پرواز در می آورد وچه زیبا قلبهایمان در این کعبه الهی به هم پیوند خورده از نتایج هم شاد میشویم همدیگر را تحسین میکنیم بدون هیچ حسادتی بدون هیچ غرضی، همه عاشق هم هستیم وفرکانس این عشق ومحبت فرسنگها مسیر را طی میکند وبه قلب همه ما می نشیند مهم نیست کجای ایرانیم مهم نیست کجای جهانیم اینجا فاصله ها معنی ندارد اینجا همش عشق هست وعشق
واما موضوع فایل
آیا من میتوانم زندگی دیگران را تغییر بدهم ؟
استاد جان زمانی من خیلی تلاش میکردم تا این آگاهی ها را به دیگران هم بگویم به خصوص همسر ودخترم ، اما هر چه بیشتر تلاش کردم کمتر نتیجه داد ومن دیگه بی خیال شدم
وجالبه در زمان مناسب خود دخترم به ورود به سایت علاقه نشان داد و وارد سایت شد
همسرم هم هر زمان که آماده باشد ودر فرکانس این آگاهی ها باشد خودش این آگاهیها را دریافت میکند
در مورد دلسوزی نابه جای والدین خیلی مثالها دارم افراد زیادی را دیدم که با حمایتهای زیادی که از فرزندانشان کردند باعث مشکلات بیشتری شدند و چقدر برای خودشان ناراحتی وغم وغصه ایجاد کردند
مادری را میشناسم که برای پسر معتادش همه کار کرد دلسوزی بیش از حد ،خرج پسرش را میدهد چندین بار هزینه کرد تا پسرش ترک کند ولی نهایتا برای خودش ناراحتی ،مریضی وکلی بدهی داشت وپسرش هم چنان به کارهایش ادامه میدهد از مادرش توقع های بیشتر وبیشتر دارد
خداوند هر لحظه ما را هدایت میکند وراه درست را نشانمان می دهد اگر ما در مسیر درست باشیم و نشانه ها را درک کنیم میتوانیم راه درست زندگی کردن را پیدا کنیم
ممنونم استاددعزیزم برای تمام آگاهیها
ممنونم مریم جان که پیشنهاد این فایل را دادید
خدایا شکرت که مرا در مسیر شنیدن این آگاهی ها قرار دادی
خدایا شکرت که عضو این خانه ی الهی هستم
به نام الله یکتا و مهربان.
سلام به استاد نازنینم.
سلام به بچههای گل.
لا اکراه فی الدین.
در دین هیچ اجباری نیست.
چقدر آگاهی ام، درکم نسبت به قرآن و قوانین خداوند بیشتر شده که بیشتر مواقع آرامش دارم
احساس میکنم پشتم قرصه، احساس میکنم
تو آدما هستم و نیستم به این معنی که آدما هر کدومشون فرشته نجاتی برای من هستند و تنها
خداوند قدرت مطلق هستش.
من آرامشی که دارم به هیچ چیز عوضش نمیکنم
یعنی جنس این آرامش فرق میکنه دغدغه هام کمتر شده، و من تنها کاری که من فقط میتونم انجام بدم این هست که دعای خیر و برکت و خوشبختی برای استاد بزرگوار بکنم.
چقدر من با این آیه احساس آرام بودن میکنم که
خداوند حرف زور نزده،
قوانینش اختیاری هستش،
تو هر مسیری قرار بگیریم کمکمون میکنه،
این آیه یکی از آیه های کلیدی قرآن هست برای اینکه قرآن و قوانین خداوند را بهتر درک بکنیم این آیه خیلی برامون کمک کننده هستش.
من قدرت تغییر هیچ کسی غیر از خودم را ندارم
وقت و زمان و انرژی ام برام ارزشمند هستش این
را من موقعی درک کردم که برای یکی از نزدیکانم
به از کودکی با هم بزرگ شدیم به خاطر شخصیت
فوق العاده دوست داشتنی اش من 8 ماه وقت
شبانه روزی صرف کردم که بیشتر به خاطر این بود که اولا در مسیر خواسته ام بود یعنی هدف من این بود که میخواستم مهارت ام افزایش بدم و یه جورایی توانایی هام را تست بکنم که از این لحاظ من خیلی راضی هستم چون باورهام خیلی، خیلی
قویتر شد و باورهای خوبی هم برا خودم ساختم.
از اونجایی که من نتایج فوق العاده ای را تو کارم
میدیدم خیلی علاقه شدیدی داشتم که داداشم هم
به روش من عمل بکنه همه کاری کردم تا اون هم
مسیر من را بره، نه مسیر من البته مسیر ساده تر
و با هزینه و زمان خیلی کمتر، اما چه اتفاقی
افتاد؛
اون روش خودش نه تنها تغییر نداد بلکه با قدرت
بیشتر به روش عمل کرد یعنی من این وسط
فقط خودم را خسته و احساسم را خراب میکردم
و این احساس بد باعث که از لحاظ جسمی هم آسیب جدی ببینم.
من بعد از این داستان هدایت شدم به این فایل و فایل قبلی و بیشتر درک کردم که من برای تغییر
هر کسی غیر از خودم عاجز هستم و باز هم به خاطر اینکه خیلی دوستش دارم، دارم تمرین میکنم یواش یواش دیدگاهم را در مورد داداشم
تغییر بدم و بزارم برا خودش به صورت مستقل عمل بکنه یعنی همانطور که من هدایت شدم و این
آگاهی ها را دریافت کردم اجازه بدم اون هم تکاملش
را طی بکنه و با دیدن نتایج تغییر بکنه نه با زور و دلسوزی کردن.
پیروز و سربلند باشید.
بنام خدا
سلام استاد عزیزم و دوستان گلم
ازاونجا که عادت دارم فایلی که میبینم رو بارها وبارها گوش کنم تا ازدیدگاه های تازه تری به موضوع فایل پی ببرم کامنت دوم مینویسم
امروز وقتی دخترم بابت لبش که به شدت عفونت کرده بود شاکی بود که مامان ببین لبمو دیروزش رفتیم ودندونشو کشید ازاونجا که بار اولش بود لبش سر شده بود لبشو جویده ودکتر دارو داد که عفونت نکنه من دیروز بهش تاکید کردم که حتما دارو بخور یخ بزار دهان شویه بزن به هیچ کدوم توجه نکرد امروز ناراحت بود من همیشه این مواقع شروع میکردم که دیدی گفتم وهی عصبی تکرار میکردم سرزنش میکردم واون عصبی میشد
ولی این بار گفتم من بهت گفته بودم حالا خودت میدونی اونم تمام کارهایی که باید دیروز انجام میداد انجام داد
به همین راحتی وسادگی مساله حل شد ویک چالش نشد تاشب دادوبیداد کنم جالبه هم کارشو انجام میدادم هم غرمیزدم هم مشکل بزرگ میکردم امروز استاد گفت باید اجازه بدی مسولیت کارشو به عهده بگیره همیشه برام سوال بود چرا مدام تکرار میکنه یه اشتباهو
ولی امروز متوجه شدم اون هرگز عواقب کارشو نمیپذیرفت ومن سریع کارارو ردیف میکردم واین شده بود عادت
خدایا شکرت
ونکته مهم دیگه که توی این فایل یاد گرفتم این بود که جهان به تمام ادمهای خوب وبد ومتفاوت نیازداره
من اینجوری برای خودم معنی کردم که جهان هستی یک گروه بزرگ موسیقی که هرکسی مشغول نواختن ساز خودشه تمام اهنگ های ساز باهم متفاوتن وهیچ کس بادیگری کاری نداره ونگاه نمیکنه ومشغول نواختن موسیقی خودشه واین گروه یک رهبر داره که فقط یه وسیله ای دستشه که تکون میده وطبق اون هدایت این گروه چند نفری رو داره
چقدر زیبا ولذت بخش این نوع موسیقی ومن همیشه لذت میبرم
اگر جهان هستی رو یک صحن بزرگ ببینیم واون کسانی که مینوازند ادمها باشن وسازها طرز دیدگاه وتفکرات هرکس واون رهبر خدا باشه جهان یک سمفونی بزرگ از موسیقی دلنشین میشه
هرکلام استاد برای من هزار تا کتاب درس که باید راجبش بنویسم
خدا از طریق استاد راهنمایی میکنه ولی فقط کسانی درک میکنند که اماده شنیدن باشند
چون من بارها امتحان کردم کتاب یا فیلمی به کسی پیشنهاد میدادم ولی اون بازخورد مثبتی که به من داده بود رو ایشون حتی نشنیده بود
ازاونجا فهمیدم که چرا استاد اصراری به اینکه این فایلها رو به دیگران معرفی کنیم یا اونارو بخوایم مجبور کنیم توی مسیر درست باشند
حالا معنی حرف استاد که زندگی آسون وروون میشه رو میفهمم
زندگی رنج کشیدن نیست لذت بردن فقط اگه توی مسیر درست حرکت کنی تسلیم باشی توکل کنی وراهکارهای اصولی که هست رو انجام بدی
امروز خیلی عالی بود چون من تمام مدت داشتم به این فایل گرانبها گوش میدادم ونکته برداری میکردم وفکر میکردم وتجربه کسب میکردم
این نعمت بزرگ باهیچ ثروتی قابل مقایسه نیست وگنج گنج
استاد عزیزم ازت سپاسگزارم برای تک تک حرفهای زیباتون
بنام خدای مهربان
سلام به توحیدی ترین استاد دنیا مریم جان نازنین و بینظیرترین انسانهای روی زمین
چند روز قبل تو یه کامنت از قدمها اینو نوشتم
استاد وقتی در مورد پدر ومادرها و احساسی عمل کردنشون میگید
چون خودم یه مادرم و مهمتر از اون پدری دارم که بینهایت احساسی و حساسه نسبت به بچه هاش کاملا متوجه منظورتون میشم
با بک گراند رفتارهایی که از پدرم در من ایجادشده
منم در مورد تنها فرزندم همون رفتارارو میخواستم پیاده کنم چون تک هم هست دقت وحساسیت و دلسوزی و عاطفه ی مادریم در نهایت خودش بود
وهمیشه فکر میکردم این بهترین رفتاره و من یه مادر نمونه هستم هرچقدر بیشتر مراقب بچت باشی تمام وقت وزمانت رو بزاری براش مرتب بکن نکن کنی هرچند از روی مهر ملایمت و قربون صدقه
داری به سمت کمال حرکت میکنی
تا اینکه با استاد آشنا شدم صحبتهای استاد کامنت های بچه ها با عملکردهای من کاملا متفاوت بود
نمیفهمیدم رها باش بچت رو تربیت نکن اون راه خودشو پیدا میکنه یعنی چی ؟
مگه میشه ؟ اون بچس خیر وصلاح خودشو نمیدونه حالیش نیست تجربه نداره اگه الان یاد نگیره یه چیزی بار میاد که دیگه نمیتونی جمعش کنی و…..
حرفها وباورایی بود که من باش بزرگ شده بودم
حالا دارم کاملا متضاد با این مطالب رو دریافت میکنم
گذشت و گذشت و من کم کم یاد گرفتم صحبتهای استاد کامنتهای بچه ها که الگو گرفته از همون صحبتهاست یعنی چی
ولی خب شیرین پاشنه آشیلمه و کار کند پیش میره
چند شب قبل شیرین رفته بود خونه دوستش که سر کوچمونه
البته رفت که یکم بمونه و زود بیاد
فرداش هم امتحان علوم داشت هم کلاس ویولن
رفتم دنبالش گفت حالا زوده و نمیاد
از من اصرار و از اون انکار
یه آن یکی منو هل داد که برگرد خونه ولش کن
وهمونطور که پشتم بش بود گفتم من دیگه دنبالت نمیام هرموقع خواستی بیا
اومدم خونه تو ذهنم صداهارو میشنیدم که بابا چرا انقدر مواظبشی ؟
چرا میری دنبالش ؟
خونه دوستش چندتا خونه باهات فاصله داره چرا همش میخوای همه چی رو مدیریت کنی؟
حالا این حرفها درحالیه که من کلی رو خودم کار کردم وخیلی خیلی از اون مادر کمالگرای مراقب حساس فاصله گرفتم
با خودم همون موقع عهد بستم دیگه هیچ وقت رفت اونجا نمیرم دنبالش و نمیگمم کی بیا کی برو
کاری به کارش نداشته باشم
کلا صحبتهای استاد اکثرا بسته به شرایطی که دارم توذهنم تکرارشون میکنم
واون شبم یادم افتاد که مگه استاد تو کشور غریب پسرش رو رها نمیکرد مگه بارها نمیگفت من بش میگفتم ما اینجاییم برو بازیهاتو بکن فقط بدون ما کجاییم که گم نشی
مگه استاد نمیگه من هیچ وقت کنترلش نمیکردم و اون آزاد بود ساعتها بیرون بره و بازی کنه
یا اون روز که استاد خیلی رانندگی کرده بود ووقتی میرسن هتل از خستگی میره بخوابه و مایک میره بیرون بازی و شب برمیگرده
اگه استاد دلش شور میزد و میخواست بهش امرو نهی کنه میتونست راحت بخوابه ؟
اون شب نرفتم دنبالش البته درونی داشتم با خودم کلانجار میرفتم چه بیخیاله امتحان داره کلاس داره فردا تمرین نکرده و …..
با اینکه تقریبا شب شده بود و اونوقت پیداش شد اول یکم باهاش صحبت نکردم تا بتونم کنترل ذهن کنم
بعدش براش توصیح دادم که من تو چه شرایطی بزرگ شدم و اکثرا پدر ومادرهای ایرانی فکر میکنن این نوع مراقبت بهترین رفتاره
بش گفتم منم از وقتی با استاد آشنا شدم دارم سعی میکنم خودمو بهبود بدم ولی این زمان بره
وخلاصه همه چیز رو براش باز کردم
وگفتم تو 8 سالته دیگه بزرگ شدی
دقیقا استاد اون موقع یاد همین صحبت این فایلتون افتادم که میگید پدر ومادرهایی که مسئولیت اشتباه کردن بچه هاشون رو به عهده میگیرن یه مشت بچه ی بی مسئولیت بار میارن که از عهده ی زندگیشون نمیتونن بربیان
همونجا بش گفتم مادری عشقم هرحور فکر میکنی درسته رفتار کن
هرموقع دوست داری بری جایی برو هرموقع دوست داری برگرد
دوست داری برا امتحانات بخونی بخون
دوست نداری نخون
ولی اگه بعد انجام هرکدومشون دیدی اونی که میخواستی اتفاق نیفتاد
نمیتونی بگی مامان تقصیر توئه
تو باید بم میگفتی تو تو تو
نداریم
خودت مسئول کاراتی چه خوب چه بد
اونشب به شکل عالی با ارامش درونی تموم شد
و الان که جند روزه تعطیل شده خودش یهو میگه دارم میرم دوچرخه سواری
میخوام برم پیش دوستم
خلاصه در محدوده ی کوچه راحت میره و میاد
درحالیکه قبلا برا هرکارش اجازه میگرفت
چند شب قبل رفته بود خونه ی دوستش
شب شده بود باران میبارید کوچه خلوت و آروم و سگ همسایه هم صداش میومد و معلوم بود تو کوچه داره میجرخه
شیرین هنوز نیومده بود
هی میخواستم برم دنبالش چتر ببرم براش مراقبش بشم برا سگه
ولی گفتم نه سعیده بشین سرجات
هیچی نمیشه خدا مراقبشه
وقتیم اومد خیلی خوشحال و راضی بتظر میرسید احساس بزرگ شدن و استقلال داشت
ومنم دیدم تموم این خودخوریها یه بت ذهنی بود که راحت شکست
همه یه توهم بودن الکی بودن
اصلا نیازی به این حساسیتها نیست
این حد از مراقبت کردن ونگران بودن
بزار بره تحربه کنه بزرگ بشه
بزار از الان مسئولیت کارهاشو هرچند کوچیک به عهده بگیره
دست از وابستگی کشیدم و رها شدم
درواقع با خودم به صلح بیشتر رسیدم
استاد میگن اونایی که میخوان نظرشون رو به بقیه تحمیل کنن چون با خودشون در جنگن
اگه به صلح برسی
میگی هرکی حق داره هرجور دوست داره زندگی کنه
ونمیخوای بزور آدمها رو مثله خودت کنی
رها میشی رها
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته عزیز که باعث میشه استاد به سمت این فایل ها هدایت بشه البته از شما یادگرفتم که بگم خدای اون آدم هست که باعث میشه ما در زمان درست هدایت بشویم به این فایل ها و متوجه بشیم چه جاهایی دلسوزی کردیم و زوری خواستیم شرایط رو برای کس دیگه ای بهتر کنیم و از خودمون هم دورتر بشیم البته ناخودآگاه بوده و الان خیلی خوشحالم و خدا رو سپاسگزارم که این فایل ها رو میشنوم و البته مطمئنم که خواست خدا بوده و خدا رو هر لحظه شاکرم و سپاسگزار و قدردان این صحبتها و فایل ها رو میتونم بشنوم .و قدر دان وجود شما و هر روز که دارم این فایل ها رو گوش میدم بیشتر متوجه میشم چه جاهایی ندونسته و اشتباه به خاطر چیزهایی که بهم گفتن و برا شده باور به ضررم تمام شده و بابت این آگاهی و هدایت و آرامشی که دارم و برکتی که در زندگیم جاری خدا رو شکر میکنم و هر لحظه از خدا خواستم که کمکم کنه تا بتونم با پول و درآمد خودم دوره روانشناسی ثروت رو بگیرم تا بیشتر بتونم روی باورهام کار کنم تا نتایج مالی بیشتری بگیرم و دیگه فقط نتیجه هام باشه که بتونن به اطرافیانم و دیگران کمک کنه که کسی که بخواد و مسیر درست رو انتخاب کنه و با خدا رفاقت کنه و خدا براش بدون هیچ نگرانی و تلاش های بیخوده فقط یا باورهای درست و توحیدی زندگیش رو متحول کنه و تکتم رویا واهداف رو برآورده کنه .خدایا سپاسگزارم و سپاسگزارم .
سلام بر استاد عزیزومریم بانوی شایسته
وقتی همه ی امور زندگیت رو به خدا می سپاری وتسلیم ورها میشوی احساس میکنی خداوند همه ی امور را رها کرده و فقط به تو کمک می کند که در مسیر درست حرکت کنی .دیشب بعد از شنیدن فایل شما دقیقا چنین احساسی داشتم.به خودم گفتم «لیلا ببین خداوند چقدر حواسش بهت هست ،دیگه چطوری بهت بگه که کاری از دست تو بر نمیاد آرام باش،من هستم»
درک قوانین یک چیز است وعمل به قوانین چیز دیگر .به زبان ،راحت است که بگویی من در زندگی دیگران دخالت نمی کنم وبرای تغییر آنها تلاشی نمی کنم اما در عمل اگر آن کس پاره ی تن تو باشد ،فرزندت باشد،پدرت باشد،مادرت باشد،برادرت باشد…… تا کجا میتوانی درد کشیدنشان را ببینی اما غصه نخوری!؟
واقعا روحیه ای قوی وکمکها وهدایت های خداوند را می طلبد که به آنچه درک کرده ای پای بند بمانی واز مسیر خارج نشوی….
من در خانواده ای فرهنگی ومذهبی به دنیا آمده ورشد کردم پدرم بسیار متدین وآبرومند وصاحب 4فرزند که 3نفر موفق ودر مسیر درست ویکی که برادر بزرگتر از من هست همیشه در مسیر نادرست وپر از مشکلات بوده است.
پدر ومادرم ومن وخواهر وبرادر دیگرم همیشه تلاش کردیم او را هدایت کنیم ،کمک کنیم تا آبروی خانواده حفظ شود .در حقیقت پدرومادرم همیشه خود را مسئول اشتباهات او می دانستند وسالهاست که از نظر حالی ومالی او را ساپورت کرده اند وما هم چون تحمل دیدن درد پدر ومادر را نداشتیم همیشه در صحنه بودیم .
حدود 20 سال پیش ،از اینکه همیشه سفره ی مشکلات برادرم وسط زندگیه من پهن بود ،خسته شده بودم از شهر کوچکمون مهاجرت کردم واین آغاز تغییر من در این زمینه بود که من نمی توانم زندگی او را تغییر دهم اما هم چنان غصه ی او را می خوردم وگاهی صحبتی ،هدایتی که هیچکدام سرسوزنی فایده نداشت.سالها طول کشید ومن تکاملم را طی کردم ومخصوصا بعد از آشنایی با شما وآموزه های شما دست از تلاش برای تغییر برادرم برداشتم وتلاش می کردم برایش غصه هم نخورم،هر چند که همچنان پدر ومادرم وخواهر وبرادرم حامی وهمراه او بوده وهستند که آسیب نبیند ولی من عملا خودم را کنار کشیدم وخب طبق قوانین بدون تغییر خداوند من مهاجرت کردم واز آن فضا کاملا دور شدم.
متاسفانه برادرم مشکلات روانی پیدا کرد وتحت مراقبت بود.چند هفته پیش شنیدم برادرم به زندان افتاده ،وهنوز مادرم اشک می ریزد ودعایش میکند وپدرم در حالت آلزایمر می گوید تمام زندگیم را بفروشید اما فرزندم از دست نرود ومن ……می بینم ،می شنوم اما باید بر مسیر خود ثابت قدم بمانم .وقتی شنیدم بسیار ناراحت شدم اما توانستم بعد از نصف روز خودم را به آرامش وحال نسبتا خوب برسانم.شروع کردم به گوش کردن فایلهایم در این زمینه ،شروع کردم به یادآوری قانون به خودم ،شروع کردم به تکرار باورها وآگاهی هایم در این زمینه در ظاهر حالم خوب بود اما وقتی ناخودآگاه وبدون هیچ دلیلی در حین رانندگی اشک بر صورتم سرازیر میشد می فهمیدم حالم خوب نیست واز آنجایی که می دانم دنیا سرش کلاه نمی رود به خدا پناه بردم واز او کمک خواستم که آرام شوم.در جایی از شما شنیده بودم که واقع بین نبودن واحساساتی تصمیم گرفتن وعمل کردن همان جهلی هست که خداوند در قرآن به آن اشاره می کند .به خودم می گفتم لیلا جاهل نباش .ولی دیشب انگار خداوند در تمام آیاتی که شما خواندید بامن حرف میزد وقتی مثال مادری را میزدید که خود را فدای فرزند کرده انگار خداوند نشسته بود وبا من حرف می زد.با این همه تاکیدی که در قرآن بر روی این مسئله آمده دلم آرام شد ویقین پیدا کردم که مسیرم اشتباه نیست .از خداوند می خواهم که عزیزانم را هدایت کند وبه آنها آرامش دهد همانگونه که مرا هدایت کرد وبه من آرامش داد.
استاد عزیزم بازهم در زمان مناسب صدای خدا شدید وبر دل وجانم نشستید .سپاسگزار حضورتون در زندگیم هستم .در پناه خدا باشید
به امید دیدار
به نام خدای مهربان
سلام به اساتید توحیدی م دراین سایت الهی ودوستان عزیزم
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
خدایا شکرت بازم اومدم یه کامنت توحیدی بنویسم متوجه شدم قسمت دوم فایل
آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟
روی بنر سایت هست ومن هنوز اونو ندیدم
وَالَّذینَ عَمِلُوا السَّیِّئَاتِ ثُمَّ تابوا مِن بَعدِها وَآمَنوا إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعدِها لَغَفورٌ رَحیمٌ(اعراف آیه 152 )
و کسانی که گناه کردند و پس از آن توبه نمودند و مؤمن شدند، قطعا پروردگار تو از پی آن آمرزنده و مهربان است.
خدایا شکرت که هدایت شدم به این آیه
پروردگارا!
تو را سپاس میگویم که راه را بر من آسوده گرداندی و بار سنگین را از دوشم برگرفتی.
پروردگارا!
تو را سپاس میگویم که مرا در برکت و حفاظ خودت قرار دادی.
پروردگارا!
میخوام از تاریکی به سمت نور حرکت کنم مسیر مرا سبک و آسان گردان.
«آمین یا رب العالمین»
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
و خدایی که هست؛
می بیند؛
می شنود؛
می داند؛
می تواند
و به شدت کافیست
ای خدای مهربان این را میدانم که تو قدرت خلق زندگی را به من داده ای، از تو میخواهم که هدایت کنی من را به راه راست، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
خدایا هدایت کن منو که هر روز بهتر و بهتر تو مسیر درست والهی قرار بگیرم .
خدایا هدایت کن که هر روز بیشتر بتونم به اصل قوانینت توجه کنم .
خدایا منو هدایت کن که از حاشیهها دور بشم.
خدایا منو هدایت کن که با اصول درست
و روش درستی که یاد میگیرم ، بتونم زندگی کنم .
ای خدای مهربان، دستانم را به سوی تو دراز می کنم و سر سجده به درگاه تو فرود می آورم تنها تویی راهنما
و گره گشای زندگی من
در تمام مسیر،
تنها تو هستی که مرا یاری میجویی در تمام امور زندگیم، از تو میخواهم که به من قدرت دهی، سلامتی و شادی دهی، نعمت و ثروت دهی، هم در این دنیا و هم در آخرت، از تو می خواهم که به تمامی بندگانت عزت و شادی و فراوانی و نعمت و حال خوب هدیه ببخشی، تنها تو قدرتمند ترینِ قدرتمندانی
خلاق بودن یعنی عاشق زندگی بودن.
فقط وقتی میتوانی خلاق باشی که آنقدر عاشق زندگی باشی که بخواهی چیزی به زیباییاش بیفزایی، چیزی به رقصش بیفزایی، چیزی به شعرش بیفزایی.
در پناه نور و عشق الهی باشید
خدایا شکرت
به نام خداوند رب العالمین
سلام و درود فراوان به همه عزیزان
خدایا شکرت برای این همه آگاهی و شناخت
چقدر اطلاعات مفید و تأثیر گذاری ،،خدایا شکرت
واقعاً تحسین برانگیز است این همه سخنان زیبا و فوقالعاده استاد عزیز
چقدر در طول زندگی از این اشتباهات داشتم و چه فشار هایی رو بخاطر دیگران به خودم وارد کردم
سالهای قبل که مثلاً داشتم روی خودم کار میکردم
چه تلاش های بیهوده کردم که اطرافیانم رو بیارم توی این مسیر و کلی زمان میذاشتم واسه توضیح دادن و آخرش هم مسخره من میکردن و باعث شد کلی از مسیر اصلی دور بشم و دلسرد شوم ،،
وبعد از یه مدت با کلی تجربه جدید مسیر رو شروع کردم و کاری به کسی نداشتم و الانم ندارم
وبا حال خوب ،اتفاقات خوب ،،موفقیتهای پی در پی در حرکتم و تلاشی برای تغییر دیگران ندارم،،
خدا رو شکر که مسیر واقعاً فوقالعاده است
من اینقدر آرامش دارم ،،واینقدر حالم خوبه ، که فکر میکنم همه حالشون خوبه ،، و هیچ مشکلی سر راهم قرار نمیگیره ،،خیلی اتفاقات خوب رو دارم بدست میارم
چه موفقیت هایی رو توی همین مدت زمان بدست آوردم که خدا میدونه ،،همش خوشی و شادی و سلامتی و سربلندی در تمام مراحل زندگیم
خدایا سپاسگزارم ازت برای این همه نعمت و فراوانی و سلامتی و موفقیت
خدا رو شکر که با آموزش هایی که آموختم از استاد
رفتارم بسیار ،،بسیار ،،عالیه با پسرم و همسرم
و خیلی خوب داره بزرگ میشه با کلی افکار درست
و من هیچ تلاشی برای تغییرش ندارم
خدایا شکرت ،،خدایا هزاران بار شکرت
موفق و پیروز و سربلند باشید