آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

سلام عزیزان جان

فایل بینظییییر

آیا من میتوانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟

البته که نههههههه

سوره سجده

فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿17﴾

هیچ کس نمى‏ داند چه چیز از آنچه روشنى‏ بخش دیدگان است به [پاداش] آنچه انجام مى‏ دادند براى آنان پنهان کرده‏ ام (17)

أَفَمَنْ کَانَ مُؤْمِنًا کَمَنْ کَانَ فَاسِقًا لَا یَسْتَوُونَ ﴿18﴾

آیا کسى که مؤمن است چون کسى است که نافرمان است‏ یکسان نیستند (18)

و در ادامه آیات می‌فرماید

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ ﴿22﴾

و کیست بیدادگرتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شود [و] آنگاه از آن روى بگرداند قطعا ما از مجرمان انتقام‏ کشنده‏ ایم (22)

الله و اکبر

چقدر صریح و واضح خداوند همه چی را برای انسان آسان کرده که کتابی روشنگر ‌ و مبین فرستاده با آیاتی روشن و ساده و خودش میگه بیشتر آنان ایمان نمی‌آورند مگر اندکی

یا الله

استاد ‌چقدر این موضوعات در دور اطرافم بینهایت است و الگو ها بسیار زیاد

چقدر الان که با قانون آشنا شده ام

در زندگی تمام دور و اطرافیانم این موضوعات هست و هر بار هم به یه شکلی اتفاق می افتد.

استاد خیلی از خانواده های نزدیک به خودم اقوام نزدیکم را دیده ام که اینچنین عمل کرده اند و هم خودشان نابود شده اند و هم اون طرفی که خواستند بهش کمک کنند و در نهایت هر دو طرف ضرر کردند یکی احساس قربانی شدن و دیگری مورد ظلم واقع شدن

وااای استاد چنان الگوهایی دارم از این جور موضوعات که بنویسم حرافل باید صدتا بنویسم

استاد حتی خانواده خودم هم همچین دیدگاهی به بچه‌ها داشته اند

و اگر بچه یه اشتباهی کرده و مسیر را نادرست رفته قشنگ خانواده که الان خوب میفهمم که برای حرف مردم میخواستن لا پوشونی کنند که کسی نفهمد‌که بچه چه کارهایی انجام داده که مبادا آبروشون بره

و هم بچه تا به الان که بچه های خودش دیگه بزرگن باز محتاج خانوادست و خانواده ای که از بس حمایت مالی به فرزندشان کردند الان هشتشون گرو نهشون است . و چه آسیب های که به خود افراد خانواده وارد نشد خودشون رو نابود کردند برای بچه و در نهایت با حرص و جوش خوردن سکته کردند و برحمت خدا رفتند .

استاد یکی دیگه از خانواده ها که یکی از بچه هاش اعتیاد داشت

اومدن براش زن گرفتند به این دلیل که خودشون رو مسئول خوشبخت کردن بچه میدونستند و میگفتن هم که ما نتونستیم آدمش کنیم شاید زن گرفت که آدم بشه

و چقدر بعد از ازدواج حمایت کردند هم فرزندو هم عروس را حالا

و عروس هم وقتی دید که این آدم اعتیاد داره و خانواده هم بهش گفتن که تو باید این پسر ما را آدم کنی تا سالم باشه و زندگی کنه

در نهایت استاد با کلی ناراحتی بین دو خانواده و درست نشدن اوضاع و خراب شدن همه چی

زن هم خودشو مسئول همسرش میدید و هر روز در گله و شکایت و غر زدن و ….

زن بیمار شد و از دنیا رفت و اون آقا هم داره به اعتیادش ادامه میده و دوتا بچه که انداخت سر پدر و مادرش و الان پدر و مادری که خودشون رو قربانی این ماجرا ها می‌دونن و ما چه گناهی کردیم که باید گیر همچین بچه ای بیوفتیم .

استاد اگه بخواهیم بنویسم که فقط من باید صفحه ها ازدیدن این تجربیاتی که هر روز دارم میبینم براتون بنویسم

استاد یه مورد دیگه که به تازگی اتفاق افتاد

یکی از اقوام

پسرشون اومدن با ابن ترفند های جدید که فان شده یه شبه پولدار بشه

یه ترفندی شبیه به ترفند پونزی

و پسر جوان 20ساله تو یه مدت کوتاهی چند میلیارد تومان بدهی آورد بالا و خانوادش بشدت حمایت کردند و تا جایی که توانستند از بدهی ها را پرداخت کردند و خیلی دیگه ازشون مونده درنهایت پسر رو فرستادند سربازی ولی پسر با فشار زیادی که روش بود

دوام نیاورد و خودشو کشت .

و استاد این ناخواسته ها بسیار زیاد هست

به نظر من برای شخص خودم باید اینا همه تجربه هایی باشه که اول درسهاشو بگیرم و دوم اینکه ازشون اعراض کنم

خدارو شکر میکنم بی نهایت سپاسگزارم که در این مسیر آگاهی بخش و لذت بخش توحیدی هستم

من لایق آرامشم بی قید و شرط

و با کار کردن هر روز روی خودم و تمرکز گذاشتن فقط روی شخص خودم هر روز یه ذره خودم‌ بهبود بدهم در اتفاقات و شرایط زندگی ام هر بار در هر جنبه ای یه ذره پیشرفت داشتم

به ذهنم الگو بدهم که قانون داره درست عمل می‌کنه

مثلاً تجربه امروزم را که بلطف خداوند حرکت کردم و بهبودهایی که در این مسیر داشته ام را هر بار بخودم یاد آوری کنم

و هر کجا هم ناخواسته ای بوده ازش اعراض کنم

امروز که رفتم کارگاه برای کار قلم زنی سینی که دیروز قیر ریزی کرده بودم یه طرحی کف سینی داره ولی خطوطش کم رنگ هستند اول مربی نظرش این بود که طرح خودشو کار کنیم ولی خطوط خیلی ریز و به سختی دیده میشد بعد دید م یکی از بچه چندتا طرح دستشه

بهش گفتم میشه ببینم گفت برا مربی هستند

خانم مربی گفت اینا هم خوبه

یعنی طرحهای زیبا و نکته جالبتر اینکه قشنگ اون طرحها چندتایی بودن قشنگ اندازه سایز سینی من

یعنی فقط اون لحظه خدارو شکر گذاری کردم و به خانم گفتم اینا رو خدا واسه من گذاشته چنان ذوق داشتم از برنامه ریزی خداوند که فکرم. بلند بلند به مربی گفتم

اونم گفت آره

یکیش رو انتخاب کردم و بهم گفت این طرحها رو تازه از اصفهان آوردم

ببرش از روش کپی کن اصلش رو بیار برام

یعنی استاد همین اقدام کردن ها و قدم برداشتن های به ظاهر کوچک و بیاد اوردن و دریافت نعمتها به آسانی و عزت مندانه .کمکها به ذهنم می‌کنه که وقتی باور داری که خداوند هست و وقتی کارها را بهش بسپاری به بهترین شکل برات انجام میده و مدیریت می‌کنه و من این باور توحیدی قوی همیشت ورد زبانم هست

که میگم خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم

و امروزی که دخترم بهم گفت مامان امروز که کلاس فلوت دارم و استاد میاد مدرسه دوست دارم بیای سر کلاسم

و من به دخترم گفتم که کلاس دارم انشالله که هدایت بشم بیام

و فقط اون باور محکم را گفتم و خیلی هم تکرارش میکنم مخصوصا که از شما یاد گرفته ام برای انجام کارها و ‌ رفتن به مسافرت و بیرون و هر جایی خیلی بهم کمک میکند

خلاصه که تو کارگاه هدایت شدم به کپی کردن یه طرح عالی که خدا برام جورش کرد و دیگه اونجا کاری نداشتم و اومدم در بهترین زمان هم طرح سینی رو با چندتا طرح دیگه که داشتم و دیدم که بهترین مکان هست با بهترین کارکنان که خیلی خوش برخورد هستند و اون دستگاهی که کارهای منو در اون ابعاد انحام میده با امکانات عالی داره هدایت شدم و انجام شدن بلطف خداوند و ساعت نزدیک به تایم کلاس دخترم بود خواستم پیاده برم که بهم گفته شد تاکسی بگیر رفتم اون دست خیابون همزمان یه تاکسی عالی رسید و منو در بهترین زمان و بهترین مکان پیاده کرد

و احترام و مهر معلمان مدرسه و خوشحالی دخترم و حرف زدن با احترام از مربی فلوت و تشکر و قدردانی از هم بخدا که فقط خدا را می‌دیدم و چنان قلبم از این پلن‌های خداوند گشاد شده که فقط دوست داشتم وسط خیابون با صدای بلند فریاد بزنم خدااااااااایا شکرررررررررت

گاهی اشک در چشمانم حلقه میزد از اینکه بیشتر حواسم به گفتگوهای درونی ام هست

از اینکه به صدای هدایت ها گوش دادم

و یه درس دیگه اینکه اول ذهنم به گفت برا چی میخوای بری مدرسه اینا که هر هفته کلاس دارن و لازم نیست اگه بخوای این هفته بری دخترت دیگه ازت انتظار داره هر هفته کارتو ول کنی و بری مدرسه

ولی من بهش گفتم ذهن عزیزم دخترم الان حتما نیاز به یه دلگرمی داره و دوست داره که امروز کنارش باشم نیم ساعت تو تایم مدرسه

می‌دونم که این مسیر براش لذت بخش و دوست داره این هنر رو یاد بگیره و کار درستی هست

منم تا جایی که بتونم ازش حمایت میکنم به لطف و هدایت خداوند نه جوری هم که از خودم بکنم براش و بزور بفرستمش این کلاس رو بره

ن تا جایی که خودش دوست داره و علاقه داره منم هستم وقتی هم تصمیم دیگه ای خواست بگیره اونم بوقتش هدایت میشم به اتمام کارهای درست

و استاد این گفتگو های ذهنی چقدر به آدم درک بهتر یراز موضوعات را میدهد

وقتی به یه قضیه از زاویه های دیگه نگاه کنی و

باور و رفتار پشت اون عملکرد رو بشناسی بخدا که دنیات قشنگتر میشه

یعنی من با دوره مقدس 12قدم تکاملم را بلطف خداوند دارم طی میکنم که درک بهتری از قوانین جهان را بفهمم و بخودشناسی برسم تا به خدا شناسی برسم و هر چقدر که کلام خدا را بهتر درک میکنم و خداوند هر روز هدایتم میکند به سمت قرآن و یه صفحه ای برام باز میشود. که همان روزم را میسازد

فقط باید عمل کرد

باید کنترل ذهن کنم و لذت بیشتری ببرم

خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم

من بدون تو هیچی نیستم

تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

خدایا شکرت

استاد واقعا خوشحالم که در ابن مسیر با شما هستم یک الگویی را خداوند در مسیرم قرار داده تا دیگه بهونه ای نداشته باشم

استاد شما میگین من هیچ الگویی نداشتم و بلطف خداوند و عمل کردنتون الان به موقعیت که باز هم میگین باید بهتر و آسانتر از این باشه رسیدین

و برای من که الگویی هست دیگه جای هیچ بهانه ای نیست

باید جهادی اکبر براه انداخت ‌ و از مسیر لذت برد

فارغ از حرف مردم

فارغ از قضاوت ها و توهین و تمسخر و ….

باید تکاملم را هر لحظه بیاد داشته باشم .

استاد دیروز صبح که داشتم با خدا حرف میزدم قشنگ بهم گفته شد که تکاملت را طی کن و از همین لحظه لذت ببر

جهان در هر لحظه داره به فرکانس های تو پاسخ میدهد استاد چنان برام واضح شد که فقط از خوشحالی و باز شدن قلبم اشک ریختم

استاد یعنی خودم قشنگ حس میکنم برای دریافت یه سری خواسته ها

قشنگ میفهمم که دارم تکاملم را طی میکنم که ظرفم بزرگتر بشه یعنی چی

قشنگ میفهمم که وقتی قدردان نعمتها و داشته ها باشی و وقتی نعمت‌های بیشتری را دریافت میکنم میفهمم که من دارم از درون خودم را لایق تر میبینم قلبم سالمتر شده یعنی چی

قلب سلیم وقتی به صدای الهامات گوش بدهی و کار درست و توحید ی تری را انجام بدهی وقتی در مسیر درست هستی دیگه لازم نیست با یه کار که می‌دونی با قانون در تضاده نباید انجامش بدی

دیگه دنبال شو آف کردن نیستی .دیگه نمیخواس خودتو به کسی ثابت کنی

دیگه دنبال قرض و قسطی و وام و چک و مقایسه و حمایت و دلسوزی و …نیستی .

استاد چقدر مقاومت ها کمتر میشه چقدر تن دل آدم قرص میشه

وقتی می‌دونی باید از شرک دوری کنی و فقط روی خداوند حساب باز کنی یعنی چی

قشنگ انگار آب روی آتیش میشه برات

خودش میگه ان اقول له کن فیکون

بخدا که میخواهی میشود

استاد وقتی برای شما شده پس خدای من با خدای استاد عباس منش یکیه

استاد به الهامات قلبی اش عمل کرد .استاد پا گذاشت روی ترس‌هاش

استاد دنباله رو حرف مردم نبود خودشو از بدنه جامعه جدا کرد

استاد ظهر که داشتم به فایل‌گوش میدادم بفکر رفتم

که شما میگین من این حرفها رو برای همه نمی‌زنم وهمه هم به این حرفها گوش نمیدن

استاد وقتی فکر میکردم بهم گفته شد همینه

ببین استاد از همون شهر و طایفه الان به این جایگاه و آرامش رسیده

پس دختر تو هم میتونی

ممکنه بقیه حرف تو رو نفهمن البته صد در صد

و صد در صد هم همه با دیدگاه تو موافق نیستند

پس لازم نیست نه کسی را قانع کنید نه کاری به کار کسی داشته باشی و وقتی به مسیری که هستم نگاه کردم دیدم مسیر درسته با اتفاقات و همزمانی ها و شرایطی که برام بوجود میآید و آرامش قلبی که در بیشتر طول روز با من همراه و همسفر شده

و احساس خوب بیشتری که در طول روز دارم و وقتی به ترس‌هایی که در گذشته داشته ام و الان میفهمم که واهی بوده الان ایمانم قوی تر میشه برای حرکت کردن ‌ رفتن در دل ترس‌های بیشتر و در مسیر ثابت قدم و متعهد تر بودن خیلی برام لذت بخش میشه

و استاد اینم هست که وقتی به خواسته ای توجه میکنم اولش برام ترسناک میشه ولی تا میفهمم که ترس داره باهام حرف میزنه سریع بهش مسیری که اومده ام و فقط هدایت خداوند پشتش بوده و چه نعمتها ‌ و ثروت‌ها و زیبایی هایی که در طی مسیر بهم داده شده را بیاد میاورم چنان آرامش و اطمینان قلبی حاصل میشه و من استاد داره برام باور پذیر تر میشود که وقتی خداوند میگه در مسیر الهی ثابت قدم باشید و تکاملتو طی کن که بهشت دنیا و آخرت را پاداش نیکو کاران قرار داده ام

خدایا شکرت که هر روز یه ذره بهتر از روز قبلم هستم

خدایا شکرت که تسلیمم فروتنم و خاضع و خاشع در مقابل تو

خدایا من هیچی حالیم نیست

هر آنچه دارم از آن توست

جانم تویی روحم تویی

نفسهایم تویی

من از خودم چه دارم هییییچ

خدایا من هر آنچه دارم از آن توست

شکرت برای بینهایت نعمت ها و داشته های زندگی ام

که همگی از آن توست از فضل و بخشش و رزاق و وهاب بودن توست

خدا یا شکرررررررررت

استاد جان یه موضوع دیگه که در زندگی شخصی خود م هست

اینکه همسرم دوسال پیش به تضاد مالی برخورد و خب الان خوب میفهمم که عدم درم قانون تکامل را

و این موضوع برای همسرم خیلی سخت و من و بچه ها هم مستثنی از این موضوع نبودیم

خب کفگیر به ته دیگ خورده بود

فقط هم خودمون میدونستیم و خیلی جاها زیپ دهنمون رو بستیم و حرفی نزدیم و جهان هم انصافا کارشو خوب انجام میداد مطابق با فرکانسهای ما

و همسرم که چندتا ماشین خارجی را عوض کرده بود و کسب و کار خیلی خوبی داشت

نمی‌دونم در چه فرکانسی بود که بار آهن زیادی ریخت اول سال 1401و همون ماه اول افت بازار و به ضرر سنگینی برای همسرم اتفاق افتاد

و خدا رو شکر که اعتبار رو خدا برامون حفظ کرد و فقط کریدتشو بخدا میدهم

و الان که بلطف خداوند همسرم کسب و کارش را داشت ولی اینبار کلی تفاوت داشت که بدهی های سنگینی دارد و هر روز صبح و شب را بهم می‌دوزد تا فقط بدهی ها را پرداخت کند

و من چند بار گفتم چکی و قسطی کار نکن اینا خلاف قوانین جهان است

و از اونجایی هم که همسرم هم داره روی خودش کار می‌کنه و بلطف خداوند خیلی از حرفهای هم را میفهمیم

ولی اون چون در این تضاد هست و درگیر کار و چک و مشتری کرده خودشو و تمام کارش اینه که بدهی ها را پرداخت کنه

من بیشتر اوقات متوجه تقلا کردنها و زور زدنش هاش هستم

گاهی اوقات خسته میشه کم میاره ولی داره با قدرت ادامه میده

چند وقت پیش برای ثبت نام وام اقدام کرد

من اولش مانع شدم دیدم کار خودشو می‌کنه

دیگه سعی نکردم منصرفش کنم

و چون ماشین نداره میگه وام رو برای ماشین می‌خوام الان هوا سرده و رفت و آمد برام سخته

منم کلا بیخیال شدم و گفتم هر کسی مسئول کار خودش باید باشه

من فقط مسئول شخص خودم هستم

البته که استاد اگه لطف خداوند و آگاهی های این مکان معنوی نبود که خدا میداند من الان کجا بودم

فقط خداوند کمکم کرد و منت گذاشت برسرم و هدایت شدم

نمیدانم جواب کدام فرکانسم بود که الان اینجا هستم تا جرعه ای از این آگاهی های ناب الهی را که همچون کویری خشک که به آب نیاز دارد

تا سیراب شود

خدایا شکرت که در این مسیر زیبای الهی هدایت شدم تا درسها را یاد بگیرم و هم خودم خوب زندگی کنم و هم جهان را جای بهتری برای زندگی کردن کنم

نخوام که جای خدا را در زندگی دیگران حتی فرزندانم هم بگیرم

من فقط میتونم راه درست را از نادرست بهشون بگم

دیگه انتخاب با خودشونه

مثلاً ظهر که پسرم از مدرسه اومد خسته بودو ورزش داشته و پیاده روی زیادی کرده بود

کمی آه و ناله کرد گفتم اگه دوست داری بخوا تو اتاقی که بخاری داره که گرمت بشه

دیدم مقاومت داره و میخواد کاری که خودش دوست داره رو انجام بده

گفتم من دارم میرم تو اتاقم استراحت هر جایی که دوست داری برو بخواب

دیدم خوابیده روی مبل

گفتم حتما اینجا رو برای خودش پسند کرده

اگه هم اذیت بشه خودش انتخاب کرده

دیگه ن بحثی هست و نه احساس گناهی

گفتم اونم یه آدم که به خدا دسترسی داره و اینکه بارها ازش شنیدم که میگه صدای از درونم بهم میگه کار درست چیه کار اشتباه چیه

من سعی میکنم کار درست رو انجام بدم

و گفتم ببین الهام خانم تو هر چقدر هم که بخوای نظرتو به بچت غالب کنی نمیتونی چون همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم

و هرکسی هم نتیجه افکار و باورها ی خودشو میگیره

پس تو فقط سعی کن تمرمزتو روی بهبود خودت بزاری تا الگوی خوبی باشی برای بقیه

هر کسی زندگی خودشو داره

من فقط توانایی تغییر خودم را دارم صد در صد

و در تغییر دیگران عاجزم و ناتوان صد در صد

خدایا شکرت

چقدر آیات قرآن بیشتر برام الهام بخش تر شد

قلبی بازتر و صاف تر و آگاه تر

انگار یه الهام جدید ازم ساخته شده خدایا شکرت هر آنچه دارم از آن توست

کمکم کن تا عمل کنم و ایمان بیاورم شجاع باشم و متوکل

خدایا شکرت

وااای استاد از اینکه گفتین ما هر عملی هم مثله نماز و روزه برای در گذشتگان انجام بدیم بی فایده است

خدای من چقدر افراد را دیده ام که ماها روزه و نماز میگیرند یا حج میروند برای افرادی که به اصل پیوسته اند

مگه داریم

خدا خودش میگه عمل هر کسی فقط برای خودشه

بارها خونده بودم این آیات را ولی الان بهتر درک کردم که یعنی چییییی

وااای استاد هم خندم میگیره هم دوست دارم از شدت وصل شدنم به خداوند اشک بریزم

بابا من هر کاری کنم خوب و بدش بر میگرده بخودم

هیچ ربطی به خانواده و نزدیکان من نداره

استاد چقدر مردم را دیده ام که البته خودمم تا چند سال پیش جز همان مردم بودم ختم قرآن برای مرده ها خیرات دادن نذر کردن

اصلا دیدگاه ها زمبن تا آسمون متفاوته و استاد حرفتون کاملا متینه که به کسی این حرفها رو نگین واقعا درسته من با چند سال کار کردن تازه دارم بدون مقاومت حرف های شما را میبلعم اون اگه بیام یه چیزی به کسی بگم قشنگ میرم تا ناکجا آباد

افت فرکانسی بهم دست میده حتی تصورش هم برام سخته که بخوام چیزی را برای کسب که در مدار درکش نیست رو توضیح بدم

دوسال پیش ماه محرم مادرم اینا نذری میدم هر سال اون سال من گفتم حتما باید نذری بدین به این شکل استاد چنان باورهای مذهبی محکمی داشتند که اگه یکسال پشت سر هم براشون توضیح میدادم بخدا یک کلمه را متوجه نمیشدن و من یک روز بعد قشنگ دوباره برمیشگتم سر خونه اولم ‌ و بشکل بارهای اونا عمل میکردم

یعنی دیگه قشنگ دارم میفهمم که تمرکز رو بزارم روی شخص خودم شخصیتم را بهبود بدهم اونوقت نتایج من صحبت میکنن

خدایا شکرت

در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم