تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم - صفحه 12

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدمحسن رضوی گفته:
    مدت عضویت: 1408 روز

    سلام استادعزیز:

    خدارو سپاسگزارم، چقدرلذّت میبرم از فایل هایی که تو سایت قرار میدید و مارو از آموزه های خودتون بهره مند میکنید.

    واقعا” من یکی که نمیدونم چجوری سپاسگزارشما باشم مگه به قول خودتون باعمل به آموزه ها و گرفتن نتیجه تو دستمون!😃

    خدارو شکر من قبل از آشنایی باشما کلا” آدمی نبودم که بشینم پای اخبار و دیدن تلویزیون، و الآن حدودا” یه سال و نیم هست که اصلا” اخبار و تلویزیون و خبر رو گذاشتم کنار و تو این مدّت هم، البته پنج شش ماه رفته بود سراغ بازاربورس و فارکس و ازین چرت و پرتا😄.

    وخدارو بی نهایت سپاسگزارم که توجلسه ششم و هفتم روانشناسی ۱ به قول فرمایشات خودتون ذهن مارو شخم زدید و هدایت کردیدبه مسیر علایقتون ومن ازهمون جلسه کُلّ ذهنیت اینکه این عامل بیرونی بورس و فارکس و…میخواد منو بجایی برسونه رو ریختم بیرون و پاک کردم!

    وچققققققققققدر استاد خدارو بی نهایت سپاسگزارم و شمارو سپاسگزاری میکنم برای این آگاهی که بمامی آموزید.🙏💐🌹

    ازهمون جلسه ثروت من دارم روی فقط و فقط خودم کارمیکنم، تومسیر علایق شغلیم. من باعشق و علاقه سال۹۷ برای گواهینامه پایه یک اقدام کردم ولی چون باورهام خیلی خیلی داغون بود فکرمیکردم که بورس و فارکس و…این عوامل بیرونی منواز هرلحاظ بی نیاز خواهد کرد درصورتی کاملا” اشتباه، غلط و گمراهی محض بود! والآن دارم روی مهارت در کاربا کامیون های کشنده (تریلی) و بطورکلی تمام موارد فنی وتخصصی شو فرامیگیرم.

    نتیجه ی آموزه های شمااستادعزیزست که توی این دغدغه های اخیری که پیش اومده، فارغ ازین جریانات من خیلی خیلی آروم و درصلح باخودمم وتمام تلاش و سعی خودمم روبکار میگیرم تاروی کارخودم، تخصص خودم تمرکزکنم.

    به بیرون و اتفاقات اون و مردم هم کاری نداشته باشم!

    من، خودمن و فقط و فقط خودم باکانون توجّه دارم شرایط، زندگی و روزگار خودم رو دارم رقم میزنم و خواهم زد!

    نه زمان شاه، نه زمان حال

    نه بورس و فارکس و…..

    نه اینترنت و بیماری پندمی و….

    و نه……بی نهایت عوامل بیرونی دیگر!🤔

    👈👈👈👈 خودم خودم خودم 👉👉👉👉

    عاشقتونم استاد🌹💐

    ان شاالله امریکا می بینمتون، من و خونواده ام داریم کم کم کارهای مهاجرتمون رو به کانادا انجام میدیم و قصد و مقصد و مقصودمون امریکاست.

    بادست پُر و نتیییییییجه!

    سپاسگزارم ازشما و خانم شایسته ی عزیز❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    ناهید موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2378 روز

    سلام به استاد عزیزم که هر لحظه و ثانیه برای ما آگاهی های ناب و خوبی در نظر داره.

    استاد خوبم ، این روزها بیشتر از هر وقت دیگه ای روی خودم کار کردم ، کنترل ذهن ، رهایی و آوردن فکت برای ذهنم …

    این روزها با اینکه فضای اطراف متفاوته ، خیلی خبرای مختلفی هست ولی بیشتر از هر وقت دیگه ای تلاش کردم روی خودم تمرکز داشته باشم ، هر بار در جواب اینکه الان شرایط چی‌ میشه به خودم میگم فکر کن الان کنار استاد نشستی ، به نظرت چطور داره به این موضوع نگاه میکنه ، اصلا نگاه میکنه یا نه ؟ 😅

    و همین یه فکر ساده باعث میشه کل این ورودی هایی که از دستم خارج میشه و ذهنم رو آشفته میکنه یهو مثل گلی که پودر شده میریزه

    این روزها بیشتر از هر روزی از خودم میپرسم به نظرت استاد چطور به این موضوعات نگاه میکنه ؟ و یکم عمیق تر از توجه به شرایط بیرونی که به نظرم وظیفه کوچیک مایی که اینجا چندین سال از آموزه های شما استفاده کردیم ، از خودم میپرسم در جواب نگرانی ها و ترس هایی که از پس این موضوع میاد باید چه جوابی به خودت و ذهنت بدی ؟در جواب نجوا هایی که درونت گاهی سروصدا میکنن میخوای چیکار کنی ناهید ؟

    خیلی دوست داشتم تو فرکانسی بودم که حتی نگرانی هم سراغم نمیومد و میتونستم با نگاه متفاوتی جهانم رو ببینم ، ولی خبر خوبش برام اینجاس که من توی مسیر تکاملم ، به اون فرکانس هم میرسم

    و این روزا صدایی در من میگه اگه بتونی جواب درستی برای ذهنت بسازی بردی ناهید ، چیزی درون من میگه اتفاقا بهتر شد ، تو ریشه نگرانی درونت رو داری میبینی و وقتشه که مثل همه موضوعات دیگه زندگیت که تغییر دادی این رو هم تغییر بدی

    چون به خوبی میدونم که من افکارم رو تغییر میدم و شرایطم بر همون اساس تغییر میکنه

    این روزها هم مثل روزهای اولی که بیماری قبلی اومد و مردم درگیر حواشی شده بودن میبینم ، و اون زمان روی خودم کار کردم و از این پروسه راضی و خوشحالم ، و بماند که نتایج کسایی که به شدت روی خودشون کار کرده بودن (مثل پگاه عزیزم که از شندین اتفاقات زندگیش تو گام ۱۲ لذت بردم و بفض کردم و براش با تمام وجود پیشرفت و تکامل تو مسیرش رو خواستم) اتفاقات بسیار بهتری رو تجربه کرده بودن ، پس الان خیلی خوب میدونم که وظیفه من در مقابل خودم چیه.

    در مقابل وطنی که در اختبار ناهید داده شده به اسم زندگی بسیار مسئولم ، و بیشترین مسئولیتی که دارم در قبال خودم هست .

    آگاهی هایی که این مدت ساختیم و از استاد عزیزم آموزش دیدیم انقدر ناب و فوق العاده هستن که بتونیم روی خودمون با تمام وجود تمرکز کنیم و بدونیم که وظیفمون چیه

    استاد عزیزم ، لذت بسیار زیادی بردم از این فایل جدیدتون ، از اینکه به من یاد دادید چطور فکر کنم ، از اینکه در کنارتون تبدیل شدم به آدمی که حاشیه رو کنار بذاره و اصل رو دنبال کنه و مهم تر از اون ادمی که بتونه تشخیص بده فرق حاشیه و اصل رو

    ممنون و سپاسگزارم برای اینکه شخصیت های بسیاری از ما به لطف شمایی که دستی از خدا بودید بسیار تغییر کرده و آدم های اگاه تری هستیم

    مریم جان عزیزم ، از شما هم بسیار و با تمام وجود سپاسگزارم ، چون این ندت بیشتر از هر وقت دیگه ای دارم پاسخ گروه عباس منش به موضوعات رو میخونم و خدا میدونه که چقدررررز لذا میبرم ، چقدر ذهن من در لحظه تغییر میکنه و باور های کمبود و … مثل گرد و غبار پاک میشن

    خدا میدونه که این جمله های ارزشمندی که نوشتید ذره ذره دنیای کسایی مثل من که به عنوان یه کتاب مهم که باید دائم خونده بشه رو تغییر داده.

    من با جملاتی که توی مقاله ها هست زندگی میکنم ، و نمیتونم بگم ترکیب مقاله های سایت با فایل های حضوری استاد یکی از بهترین ، بهتریییییین و بهتریییییییییننننننن نعمت های الهیه برای تغییر زندگی به سمت آنچه میخوایم

    توی چند ماه گذشته انقدر فایل از استاد دیدم (دانلودی ها یا محصولاتی که خریدم)

    و بالغ بر صد بار فیلم رو نگه داشتم و گفتم

    این آدممممممم بی نظیرههههه ، آین آدم فوق العادسسسسسسست ، این آدم بی نظیره….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    محمدعلی زینیا گفته:
    مدت عضویت: 2398 روز

    سلام به همه دوستان عزیز سایت بنده شغلم پخش طلا هست برای فروش کارم

    تصمیم گرفتم به شهرهای منطقه کرمان و زهدان بروم ازیزد حرکت کردم به طرف کرمان به شهربم رسیدم و صبح که برای فروش رفتم بازار بم برای اینکه مجوزپخش رابگیرم رفتم نزد ریس اتحادیه منطقه و ریس بهم گفت که به شرطها و شروتها اجازه پخش بهت میدهم شرطی را گذاشت که هیچ نه توجیح عرف داشت و نه توجیح قانونی و من حالم بدشد و بااوبحث کردم و خیلی شاکی شدم بیرون که امدم دایم باهمکارم شروع کردم به شکایت کردن و ریس را مقصر دانستم و ازبم تاشهرزاهدان همش انتقاد کردم و غرزدم و به انتقام فکرکردم تااینکه باحال بد به زاهدان رسیدم درشهرزاهدان هم باوجودی که سالهای قبل بامن همکاری کرده بودن به صورت معجزه وارو به من مجوزهم برای فروش درکل سیستان و بلوچستان را داده بودن وهم نامه تردد به ان شهرهاراباحمایت نیرو انتظامی و هم سپاه داده بودند بامن برای فروشم مخالفت کردند و من راهی شهرزابل شدم و درانجاهم درصورتی که سال قبل من فروش فوقالعاده ایی داشتم فروشم به نصف سال قبل رسید درصورتی که من سال قبلش من کاملا تسلیم قانون و تسلیم اتحادیه های منطقه شدم و به قانونی که داشتن عمل احترام گذاشته بودن و عمل کرده بودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حبیبه گفته:
    مدت عضویت: 1963 روز

    سلام بر استاد خوشگل و خوش پوشم و به مریم جان عزیزم خیلی دوستتون دارم من خیلی

    (مائده)

    🔴استاد بهترین فایلی بود که من تو این اوضاع گوش دادم من تو این اوضاعی که اخیرا تو کشور ایجاد شده همش دنبالش میکردم با اینکه من قانون جهان هستی رو میدونستم ولی بازم نگاه میکردم گریه میشدم در حدی نفس نمیتونستم بکشم تو مغزم با همه جنگو دعوا راه انداخته بودم همه رو میکشتم یکی یکی تا اروم میشدم 😶خلاصه بگم که استاد داغون ترو داغون تر میشدم اون اتفاقاتی که دیده بودم داشت کم کمو کم برام به واقعیت تبدیل میشد دیگه نمیتونستم مغزمو کنترل کنم تمام وجودمو ترس گرفته بود با اینکه من مسافرت بودم تو این اوضاع و شهر هایی بودم که خیلی ارام و بی صدا بودن ولی اون شهرا برای من به جهنم خالص تبدیل شدن وقتی که من تو اینستاگرام میچخریدم و تند تند فرکانس اونرو برای خودم میفرستادم و میگفتم نه من یک دختر هستم باید به حقوق دختران اهمیت بدم و اعتراض کنم شروع کردم به استوری گذاشتن و به این منجلاب فرو رفتن

    🟢ولی امدم فکر کردم یاد فایل حجاب افتادم گفتم نگاه مائده استاد گفت تو خودت میفهمی کجا وچه مکانی چجوری بپوشی که مورد ازار و اذیت قرار نگیری چون تو قران امده اون زمان اگر داشتن پارچه روی خودشون میکشیدن بخاطر افتاب وحشت ناک بود که مورد ازار قرار نگیرن و همین طور هم تو میتونی با تغیرر مدارت به جایگاهیی برسی که از این جور مشکلا دور بمونی تو خودتت میتونی خودتو به ارش برسونی میتونی به زیر فرش هم برسونی تو مسئول همه چیز ها هستی من کلا بیرون میرم شال نمیپوشم فقط حالت شال گردن میندازم دور گردنم ولی دیدم دارم جریمه میشه ماشینم هزارتا اتفاق الکی الکی….. برام رخ میده امدم در درونم این مشکلو پیدا کردم گفتم نگا خدایش بگو چرا شال نمیپوشی ؟یهو بهم گفت چون حجاب بهت نمیاد زشت میشی اونجوری خوشگلتر میشی میتونی تا خود صبح جلب توجه کنی و مدافعه حقوق خانوم ها هم بشی که بگی اره من دارم شال نمیپوشم جریمه میشم ولی یک حرکتی نمیکنید شما ها که دم از این کارها میزنید خلاصه وقتی هم دنبال اینکارا میری جهان هم تو این فرکانس ها میفرستتته از وقتی که خودمو مسئول دونستم جاهای که مناسبه لباس های که دوست دارمو میپوشم جایی که میدونم چجوری توی شهرم یکم پوشیده تر میپوشم که از خودم محافظت کنم و حالم بهتر باشه

    🔴یا اینکه همین دیشب داشتم گریه میکردم بخاطر اینکه رابطه دوستیم تموم شده بود و من نمیتونستم از اون طرف جدا بمونم بخاطر اینکه عقده محبت و بغل کردنو،از طرف مقابلم داشتم ،و کسی به حرفام گوش بدهمو ،و هی نازمو بخره. هی غر میزدم به خدا هم که چرا تو منو نمیبینی چرا برام یک فرد اینجوری نمیاری بزاری جلو راهم که از این یکی دست بردارم و همین طور هم میگفتم الان اگر پدرم منو بغل میکردم نازمو میخریدم من عقده محبت کردن از جنس مخالفمو نداشتم میزاشتم بره هرجا میخواد بره منتشو اینقدر نمیکشیدم تا دوساعت فقط گریه میکردمو اه میکشیدم

    🟢تا اینکه نجوا های خداوند می امدن که بهم میگفت تو الان با یکی دیگه بری از وابستگی اون شخص به دیگری منتقل میشه دوباره همین اشو همین کاسه چون تو خلع عاطفی داری تو از منبع که خودت هستی دوری و به دیگران دست به گدایی بردی تو چرا از پدرت منت داری چرا خودت خودتو بغل نمیکنی بوس نمیکنی چرا ناز خودت نمیخری چرا انگشتت رو به بیرون که دیگرانو مقصر کنی

    و خلاصه که استاد شما بهترین هستین و من عاشق اینهمه منطق عالی هستم و از شما و مریم جون سپاس گزارم که خداوند شمارو در سر راه من گذاشت♥️♥️♥️🦋🦋🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    فاطمه کیومرثی فارمد گفته:
    مدت عضویت: 1159 روز

    سلام صبح همه دوستان بخیر وسلامتی من الان یک خانم 56 ساله هستم زمانی که بچه بودم مامانم بخاطر بیحجابی ان زمان نگذاشت مدرسه بروم ومن با اینکه درسم خیلی خوب بود مجبور شدم تو خونه بمونم وبعد ازدواج کنم بعدها با اینکه زندگی نسبتا خوبی داشتم وهمسر خوب وهمدلی هم داشتم ودارم ولی هر چند وقت یکبار که میدیدم کسی از هم سن و سالای من پیشرفت کرده ومثلا دبیر شده به مامانم میگفتم اگه شما میذاشتی درس بخونم منم حتما به یک جایی میرسیدم چون درسمم خوب بودمیگفتم اگه بعد انقلاب لااقل میذاشتینم مدرسه حتما موفق میشدم تو خانواده ما همه معلم ومهندس و مدیر شدن فقط من خیاط شدم ولی تو کارم و زندگیم خیلی موفق بودم ولی حالا با حرفای استاد به فکر فرو رفتم که من اگه میخواستم بعد از ازدواجم میتونستم ادامه تحصیل بدم و به جایی که میخواستم برسم والانم که با خانواده عباسمنش اشنا شدم دارم تلاش میکنم که تحصیلاتمو در رابطه با شغلم که خیاطی هست ادامه بدم و در کارم انقدر پیشرفت کنم که به همه خواسته هام برسم ومطمئنا موفق میشم از استاد ممنونم که چشمای من باز کرد تا بتونم واقعیتو ببینم ارزوی سلامتی وسعادت برای همتون دارم خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    سجاد تشکری گفته:
    مدت عضویت: 1605 روز

    سلام درود خدمت استاد عزیز

    خدارو شکر بخاطر نتایج متعدد که کسب کردم پس از دریافت این اگاهی ها و بعد ازتون تشکر کنم استاد من از عید سال ۱۴۰۰ با شما اشنا شدم اونم بصورت معجزه اسا که هر موقع به اینکه چجوری با شما اشنا شدم فکر میکنم موهای تنم سیخ میشه ایمانم به این که خداوند هدایتم کرده بیشتر میشه

    مثال در مورد این که عوامل بیرونی مقصر میدونیم گله و شکایت میکنیم

    قبل از اشنای با قوانین من تماما عوامل بیرونی مقصر میدونستم یکی از اونا ماشین مدل پایینی داشتم (۲۰۶) که همیشه یه ایرادی داشت و همیشه شاکی بودم که چرا همش خرابی و تقریبا ماهی یک یا دو تا تصادف داشتم خلاصه ماشین یا صافکاری بود یا مکانیکی و مقصر تمام اینا پدرم بود (چون ثروتمند بود) و کمک نمیکرد به من برای خرید عوض کردن خودرو و با کلی گله و شکایت بلاخره یه مقدار کمک کرد و یمقدار پول خودم یه ماشین در حد صفر خریدم (اونم ۲۰۶ بود ) ولی فرکانس همون بود و این ماشین جدید هم دوباره ایراد برقی داشت و هی به مشکل بر میخورد و اون تصادفا باز هم تکرار میشد خلاصه باز هم گله شکایت که پدر که کمک کرده به من کم بود باید بیشتر کمک میکرد این ماشین خشک از کمپانی میخریدیم خلاصه قر قر های من تمومی نداشت و همینجوری اتفاقات بد آینده رو برای خودم رقم میزدم

    _ تا اینکه با استاد بصورت معجزه اسایی اشنا شدم

    تو چند روز اول که با استاد اشنا شدم انگار دیوانه شده بودم راه میرفت خدارو شکر میکرد انگار روی زمین نبودم انقدر حسم خوب بود که قابل وصف نیست هر لحظه با دیدن یه پرنده که پرواز میکنه شکر گذاری میکردم با کار کردن تدریجی روی خودم هر روز بهتر شدم و نتایج هم فوق العاده شد

    تقریبا ۳۰ روز بعدش یه ماشین صفر (۲۰۷ ) خریدم و خدارو شکر تا این لحظه نه براش مشکلی پیش اومده نه تصادف داشتم و از سوار شدنش لذت میبرم و خدارو شکر میکنم

    از این موضوع من بالای ۱۰ تا مثال دارم تو روابط تو کسب و کارم همیشه دنبال مقصر بودم تا وقتی که مسئولیت ۱۰۰ درصد امور به عهده گرفتم روند رشدم ۲۰ برابر شد .

    و رفته رفته انقدر نتایج بزرگ شد که بعد از یکسال الان توانایی خرید هر خودرویی که دوست داشته باشم دارم خونه خریدم سرمایه گذاری ملک انجام دادم حساب بانکیم همیشه بالای چند میلیارد پول مازاد دارم تو کسب کارم انقدر رشدم چشم گیر بود که جز چنتای اول کشور هستم از لحاظ روابط فوق العاده پیشرفت داشتم

    خلاصه تا جایی که میتونم باور کنم دارم خلق میکنم خدارو شکر واقعا

    استاد من تقریبا تمام دوره های شمارو خریداری کردم وقتی دورتون میخرم انقدر ذوق دارم که همجا گوش میکنم میبینم کار میکنم تمرین میکنم تو ماشین تو محل کار قبل خواب صبح بعد بیدار شدن موقع ورزش کردن

    من قبلا عاشق اهنگ و موسیقی بودم و همیشه موقع رانندگی ورزش و راه رفتن سر کار موزیک گوش میدادم الان یکسال که بهتون بگم شاید ماهی یدون موزیک گوش کنم اونم اتفاقی کسی بزاره بجای همه ی اونا دوره های شمارو گوش میدم فقط

    و هر روز دارم نتایج میبینم واقعا خدارو شکر که تو این شرایط خدا به شکل استاد عباسمنش پیغام خودش به من رسوند تا بتونم مسیر درست پیدا کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    علیرضا خشاب نیا گفته:
    مدت عضویت: 1796 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی…

    چقدر پوستتون شفافه استاد بیست سال جوونتر شدین 😍

    استاد من معلمم و فیزیک تدریس میکنم و سال اولی ک رفتم واسه تدریس منو فرستادن تو دور ترین نقطه شهر و درسایی رو باید تدریس می‌کردم که ربطی به رشتم نداشتن و من خیلی واسم ناراحت کننده بود و مدام مدام شکایت میکردم که چرا تو شهرمون با اینکه کسی نیست فیزیک تدریس کنم اما منو فرستادن اینجا و اونم درسی که ربطی به من نداره، دارم تدریس می کنم و به هر مسئولی که میرسیدم شروع میکردم به شکایت کردن و این سال گذشت و من تابستون رفتم صحبت کردم که منو بیارن و بهم فیزیک بدن تدریس کنم هر چقدر زور زدم هر چقدر واسه گذاشتم باز هم نشد و سال بعدش منو فرستادن تو مدرسه ای که دانش آموزی به شدت بدتر از سال قبل بودند و قشنگ هر سال این رویه بدتر و بدتر میشد تا وقتی که با قانون آشنا شدم و کلی نتیجه از طریق قانون گرفتم اما باز هم تو بحث مدرسه من همون آدم بودم و همیشه به مدارسی هدایت میشدم که دانش آموزان خوبی نداشتم و درس های بی ربط بهم میدادن مدام میگفتم که خدایا کجای کار من مشکل داره که من هرچه زور میزنم باز نمیشه هر چقدر تلاش می کنم نمیشه و متوجه شدم که من کلاً توجه هم روی این شکل دانش آموزاست، من مدام در مورد دانش آموزانم حرف میزدم، مدام در مورد تنبلی اونا صحبت میکرد مدام در مورد درس نخوندن شون حتی برگه های امتحانیشونو عکس میگرفتم واسه خنده استوری میکردم….تا اینکه متوجه شدم

    و جلوش رو گرفتم خداروشکر امسال به مدرسه خیلی خوبی هدایت شدم و دارم فیزیک تدریس می کنم اونم به راحت ترین شکل ممکن است…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    آرمان سپهوند گفته:
    مدت عضویت: 1962 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان

    از دیروز این سوال در ذهنم به وجود اومد که کدوم مسیر درسته؟؟

    من در این شراط باید چکار کنم؟!

    و تو دفترم از خداوند درخواست کردم و نوشتم و چقدرر منتظر این فایل بودم

    چیزی که من تو دفترم نوشتم به این صورت بود:

    سوال:در شرایط کنونی چکار و تصمیمی درست تر است

    درست این است که سکوت کنیم و از اخبار و اتفاقات نامناسب اعراض کنیم

    یا اینکه نسبت به شرایط کنونی معترض باشیم و در مقابل ظلم بایستیم

    و در پایین صفحه به این صورت از خداوند در خواست پاسخ داشتم که؛((خدایا من نمیدونم چی درسته چی غلط

    فقط میدونم که قدرت مطلق تویی و هیچ کس جز تو هیچ قدرتی نداره))

    و این در حالی بود که در فضای مجازی به شدت به شرایط معترض بودم ولی به مسیری که داشتم میرفتم مطمئن نبودم و منتظر یه نشانه بودم تا اینکه

    امروز صبح اومدم تو سایت که ادرس ایمیلتون رو بردارم و از شما هم بپرسم که دیدم یه فایل جدید اپلود شده قبل اینکه بازش کنم میدونستم که پاسخ سوال منه

    و چقدر سپاسگزار خداوندم بخاطر پاسخگو بودنش

    بخاطر سریع الاجاب بودنش

    و نتیجه گیری که از این فایل میکنیم اینه که ما رو خودمون تمرکز کنیم خودمون رو بهبود بدیم اصلا تیتر فایل خودش کلی درس داره تمرکز بر آنچه میتوانم بهبود دهم

    من خودم رو بهبود میدم جهانم منو هدایت میکنه به سمت اون شرایطی که مطابق با خواسته های منه اعتراض نمیکنم رو خودم تمرکز میکنم رو باورام کار میکنم

    اما نکته اینجاست که من باید بتونم احساساتم رو نسبت به شرایط کنترل کنم وگرنه حتی با تغییر حکومت تغییری در شرایط من به وجود نمیاد

    واقعا در مورد موضوع حجابم اگر متناسب با محیط حجابمون رو رعایت کنیم هیچ مشکلی به وجود نمیاد و جهان به خواسته های ما پاسخ میده اگه ما آزادی میخوایم هدایت میشیم به سمتش نیاز نیست براش بجنگیم نیاز نیست براش خون بدیم ولی نیازه رو باورمون کار کنیم براش نیازه که ترمزامون رو از بین ببریم هرچند از نظر من کار کردن رو باور ها سخت تره از اون خون دادنه

    ولی این نیازه باید تلاشمون رو کنیم

    و در آخر کامنتم رو با دعای بچهای NA به پایان میرسونم :

    خداوندا؛آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمیتونم تغییر دهم

    شهامتی که تغییر دهم آنچه را که میتونم و دانشی که تفاوت این دو را بدانم.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    پرستو سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    سلاااااام و هزاااااااااااارااااااااااان درود به استاد عزیزم مریم جوووونه شایسته و بچه های عزیز و فوق‌العاده سایت و واقعا چقدر خداروشکر میکنم چقدر سپاسگزارم که اینجا هستم فقط خدا میدونه

    یعنی هر روز تمرین فانوس دریایی و ستاره قطبی که اول ستاره قطبی بود بعد با فانوس ادغامش کردم بعد از خرید روانشناسی ثروت ۲ ، هر روز توی سپاسگزاری بخاطر چه افرادی امکان نداره اسم استاد عباسمنش توش نباشه و من چقدر خوشحال خدایا شکرت برای اینهمه نعمت و برکت و انسانهای شایسته که در مسیر م قرار دادی….

    استاد چقدر منتظر این فایل واین کامنتها بودم استاد فقط خدا میدونه خدایا استاد کی میخواد بیاد صحبت کنه من خیلی نیاز دارم

    استاد من این چند روز اخیر شاگرد خوبی نبود 😔

    همش درگیر اتفاقات بودم و حالم بد بود چون خودم چند سال پیش تجربه بدی از گشت ارشاد داشتم همه اونا زنده شده بود و میگفتم زوره اینا دارن زور میگن پس چه جوری باید ظلم ریشه کن بشه…هر روز میگفتم اینترنت باز بشه از استاد بپرسم این سوال منو جواب بده آخه پس چه جوری ..‌…مگه موسی و بنی اسرائیل علیه فرعون بلند نشدن و همش این چند روزه حالم بخاطر این موضوع حالم بد من نرفتم بیرون اعتراض کنم چون میگفتم به قول استاد این راهش نیست ولی حالم خوب نبود و همش هم درگیر اخبار و فضای مجازی بودم و حتی ی جاهایی بیرون به نشانه اعتراض روسریمو مینداختم….بجای اینکه وقت بزارم برای برنامه هام ….خلاصه استاد من عذرخواهی میکنم شاگرد خوبی نبود جاهایی که باید امتحان خوب پس بدم خوب عمل نکردم متاسفانه و ی چیزی در درونم میگفت بسه و من گوش نمیدادم حتی از خدام میخواستم هدایتم بکنه و اونم هدایتم میکرد گوش ندادم استاد😭در صورتی که من این هدایت خداوند تو زندگیم دیده بودم و از شما یاد گرفته بودم ولی در این مورد خاص خوب عمل نکردم ….

    و امروز با این فایل شما فهمیدم که من نمیتونم قانون عوض کنم این حکومت همینه و قانونش هم همینه و من بخوام مقابله کنم به خودم ضرر زدم اونا که ضرر نمیکنم پس بهتره که شخصیتم قوی کنم و روی خودم با فایلهای استاد کار کنیم که شرایط زندگیم به بهترین صورت ممکن تغییر کنه و من الان که این کامنتو دارم مینویسم چقدر خوشحال و سپاسگزارم و خداروشکر میکنم دوباره با کمک شما فهمیدم و به مسیرم برگشتم چون زده بودم به خاکی و خداروشکر خدارو هزاااااااااااارااااااااااان باااااااااااار شکرگزارم برای وجود شما پیامبر زمان ما 🙏🙏🙏🙏🙏❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

    من عااااااشتونم هستم استاد

    استاد امشب یه مساله جالبی که افتاد من بخاطر قانون سلامتی چندین ماهه گوشت میخورم و مرغ نخریده بودم رفتم سینه مرغ بگیرم کیلویی ۱۴۵ بود گفتم چقدر گرون شده اون بنده خدا گفت چند ماه گرون شده گفتم بله من نخریدم البته هنوز تو اون حال بدیم بودم وقتی اومدم بیرون گفتم خداروشکر اونقدر از لحاظ مالی و با کمک روانشناسی ثروت استاد رشد کردم که براحتی میتونم پرداخت کنم هر چیزی که میخوام بخرم و گفتم من اینجا رو دوباره مرتکب اشتباه شدم اعتراض کردم گفتم چقدر گرون شده…..

    اصلا هر روز گرون بشه وقتی من ار روز دارم رشد میکنم مهم نیست توکل بخدا

    استاد من پرستو بی نهایت سپاسگزارم

    مینویسم و امضا میکنم استاد عباسمنش زندگی منو به بهترین شکل ممکن تغییر دادن و من هر روز خوشحال و سپاسگزارم از خداوندم برای اینهمه نعمت که به من دادن و برای این سایت پربرکت با آدمهای فوق العاده چقدر کامنتها عالی بودن استاد تو این فایل

    که من وقت گذاشتم و ی تعدادی خوندم بخدا قشنگ هدایت شدم بخونم خدایا شکر

    چون من امروز این فایل و از صبح دیدم و دانلود کردم که اینترنت نداشتم فایل  داشته باشم و دوباره گوش کنم

    گوش کردم دوباره و کامتهارو خوندم واقعا سپاسگزاری کردم و تو دفترم هم نوشتم

    اصلا نمیدونم دیگه چی بگممممم😭 و چطور باید تشکر کنم😭😭😭❤❤❤❤❤❤❤❤

    بینهایت بینهایت سپاسگزارم و عاشقتونم❤❤❤❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏

    دوستان خوبم و مریم جان عزیزم بینهایت سپاسگزارم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3817 روز

    به نام خدایی که قدرت خلق زندگی را بهم بخشید!

    سلام به جان جانان دل.

    هدفم از نوشتن این کامنت ارزشمند تکرار و تکرار قوانین √

    چقدر تحسین میکنم شما رو استاد، که مطالعه میکنی این قدرت تمرکزی شما تحسیت برانگیز، ساعت ها مطالعه صرف چیزی که می خواید و به قول شما وقتی تمرکزت روی جای درستی باشه خدا هم کمکت میکنه الهام میکنه بهت به مطالب درست به مصاحبه های درست به شخصیت های درست که تو را به اصل میرسونه.

    پپ گواردیولا

    (چقدر زبان انگلیسی را دوست دارم و بهش عشق می ورزم – خوشحالم که این زبان، زبان بین الملی)

    در صحبت های فایل:

    جام جهانی اولین باره توی یک زمان دیگه – زمستان در قطر برمیگزار میشه.

    و در گفته های من؛

    (و ایا میدونستید که قطر تا الان ۲۲۰بیلیون دلار واسش هزینه کرده و این مقدارم هرررر روزز داره بیشتر بیشتر میشه؟! – برای مقایسه میخوام بگم که افریقای جنونی در سال ۲۰۱۰، ۳.۶ بیلیون دلار، برزیل در ورلدکاپ۲۰۱۴ ۱۵بیلیون و روسیه در ۲۰۱۸ عدد ۵۰بیلیون دلار هزینه کردند — ایا میدونستید از خیلی وقت پیش تمامی هتل ها و هاستل ها و هر جای اقامتگاهی رزرو شدند و قطر با بستن قرارداد با یک شرکت انگلیسی در حال زدن چادرهای حرفه ای تو کویر این کشور تا مسئله ی اقامت را حل کنه؟!

    و ایا میدونستید چیزی بهتر از کمپ توی کویر در حالی که سقفت آسمون باشه با ستاره های فراوان و یک لبخند تا بنا گوش باز و یک امیدی که میگه ایران تو بازی های جام جهانی میترکونه و برای اولین بار از گروهش صعود میکنه، وجود نداره؟! – at least for me )

    √ پپ:چیزی که من نمیتونم تغییرش بدم فایده نداره، من باید سمت خودم را خوب انجامش بدم. (و همیشه توی این دنیای قانونمند وقتی سمت خودت را خوب انجام میدی، یک احساس خیلی خوبی بهت دست میده، از ارزشی که ایجاد کردی و حالا طبق قانون احساس خوبتم با رها بودنت از نتیجه اتفاقات خوبیم تجربه میکنی، خدایا شکرت که یک روز فوق العاده دیگه بهم فرصت زیبای زندگی دادی، فرصتی که گیر خیلی ها امروز نیومد. حالا که اینو نوشتم اینم یادم اومد که چقدر خوبه وقتی به خودت میگی که ببین محمد! جوری زندگی کن که این لحظه آخرین لحظه زندگیته انگار و این نگات چقدر کمکم کرده در لحظه باشم و احساسم را بخوام خوب کنم و خوب تر و واقعا هر کاری که باید انجام بدم را با تمام وجود و تلاشم انجام بدم. و البته اینم اضافه کنم که من کامل این نگات را که باورم هست انجام نمیدم! و مثل هر چیز دیگه ای تکامل میخواد و فکر میکنم فقط ۲۰-۳۰% واقعا دارم انجامش میدم. و خداروشکر میکنم برای نعمت شب و این سکوت و بیداری که دارم تجربه میکنم واقعا فوق العاده است. الهی شکر)

    در ادامه فایل …

    من میام روی خودم کار میکنم من به شرایط بیرونی کاری ندارم.

    چیزی که من میتونم تغییرش بدم زمان برگزاری نیست جاش نیست مکانش نیست من میتونم روی خودم کار کنم.

    اگر محمد فکر کنی عامل بیرونی روی تو تاثیری داره بدون سخت در اشتباهی و داری مسیر را اشتباه میری.

    انقدر محمد از نظر ذهنی قوی باش که وقتی شکست میخوری، زمین و زمان را مقصر ندونی و این شجاعت میخواد. مرد میخواد، پس مرد باش و هر چقدرم سخته در عملش، نامرد نباش!

    استاد مثال قشنگت را تحسین میکنم، زمان شاه که همه اومدن گفتند شاه (عامل بیرونی) مشکل داره و اعتراض و .. بکش بکش و تظاهرات اومدن به جمهوری اسلامی با بالاترین vote دادن و حالا و حالا اومدن واسه هر دولتی که هست … خنده داره صاف میشه ظاهر و باطن را دید میشه دید که اغلب مردم کشور چی رو میبین! در واقع هیچی نمی بینند نابینان البته که عامل بیرونی را.

    دقیقا استاد، الگویی که همیشه تکرار شده و میشه!

    بابا شاکی بودن فایده نداره محمد! تو وقتی شاکی هستی، لحظه هات را میدزدی، از دست میدی تو داری خودت را از دریافت نعمت های بیشتر از خوشبختی محروم میکنی. تو داری به خودت ظلم میکنی. اقااا جان

    هر نگاهی محمد داشته باشی که عامل بیرونی روی تو تاثیر داره داداش شرک شرک متوجهی؟! … امیدوارم بهتر درکش کنم

    √ اگر نمیتونی برقصی زمین کج نیست! تو بلد نیستی تو یاد نگرفتی.

    √ اگر نتیجه درست نیست من باید تغییر کنم من باید تغییری در نحوه ی نگرشم، در تصمیماتم بدم در شخصیتم بدم جانم.

    خوشبختی درونیه.

    باریکلا پپ: برای انتخاب و اضافه کردن بازیکن به تیم، فوتبالیستی که شخصیت خوبی داشته باشه رو انتخاب میکنم نه فوتبالیست خوب رو.

    استاد فکر میکنم همین الان اگر با عشق مسیر مربیگری فوتبال را از همین جایی که هستین با عشق و علاقه شروع کنین، بهترین مربی دنیا میشید. انقدر که توانا هستین.√√

    خداروشکر برای وجود قدرتمند و ارزشمند شما امیدوارم با نتایج خیره کننده ام و بینظیرم اول خودم را خوشحال تر کنم و بعد شما و خانواده ی بزرگ، مقدس و متفاوتم را. و فکر میکنم اگر همین الان اینجام و مهم تر از شنیدن با ثبت نظر ارزشمندم این را دارم در عمل هم نشان میدم. √ و البته که به خودم افتخار میکنم مگه چندتا محمد مارکوی خلاق دوست داشتنی باریستا ایران گرد و کوله گرد عکاس نوازنده هندمیکر دستبند و دریم کچر قدرتمند در ارتباط موثر برقرار کردن سفرنامه نویس با اعتماد به نفس داریم؟ tell me!

    ° Just One, of course °

    √ اگر قراره از اکثریت جامعه ایران نتیجه ی متفاوتی بگیری, باید متفاوت هم نگاه کنی محمد! تو همه حال!

    اگر همه دولت را مقصر میدونن تو خودت را!

    جان اف کندی سخن گران بها و تامل برانگیزی داره:

    نپرسین آمریکا برای شما چکار کرده، شما برای آمریکا چکار کردید. اومم

    √ انقدر قوییی باشه محمد انقدر قدرتمند بازی کن که با ۳-۴ گل بازی را ترک کنی اگرم یکی خوردی عیبی نداره.

    تمرکز باید روی جای درست باشه. جانم!

    وای وای اینو …

    به جای اینکه بگی این چقدر گرون شد انقدرر پول بساز که این چیزی نشه برات. اصلا این را یک بازی بدون! بازی خلق پول بیشتر عزیزم

    من عاااشق پولممم خیلی دوسش دارم خیلی ..

    √ و وای وای این چقدر قدرتمندانه و باشکوه هست.

    یادت باشه که خالق زندگی خودتی محمد.

    و این جهان بخداا که جز ری اکشن افکار تو فرکانس تو که این هم از کانون توجه تو میاد و کانون توجه ات از باورهات در هر موضوعی نشات میگیره، پاسخی نمیده! جهان، این خدا به فرکانست در هر لحظه داره پاسخ میده!

    یک مثالی آیدای عزیز زد و گفت و ماند تو ذهنم: ببینیم چی گفت …

    فرض کن هر روزی که از خواب بلند میشی یک بوم نقاشی سفید داری، تو این بوم را فرصت داری با بهترین رنگ ها – افکار نگاه عملکرد – نقاشی کنی و میتونی با بدترین ها در هر صورت و در اول تا آخر این بوم تو هست و میمونه.

    هی خدایااا شکرت، ممنونم استاد جانم برای این قسمت بینظیر و پر از درس، ممنونم که مارو با خودتون همراه میکنید. امساس خوبتون را به اشتراک میذارید.

    دوست دارم ..

    از مریم جان سپاس گزارم برای توضیحات بسیار زیبایی که برای فایل نوشته در توضیحات، ستودنیه.

    و از بچه ها هم سپاس گزارم برای قلم شگفت انگیز و نظرهای حال خوب کن اساسی اشون. دوستون دارم.

    در مورد تمرین:

    ۱:شاید بزرگترین اشتباه من توی این ۲۶ ساله، پارسال توی ماه دوم و سوم خدمت من بود، خیلی خلاصه بخوام بگم داستان اینجوری بود بخش نامه ای اومده که کسایی که غیبت سربازی بیش از یکسال دارند را توی شهر خودشون میذارن خدمت کنند، تیر ماه شد و من رفتم اموزشی و مرداد موقع تقسیم میدونستم که توی شهرم میافتم، ولی در کمال ناباوری نیافتادم!! و افتادم پلیس راه اونم اهواز و ۱۳۵ کیلومتر دور از خونه و دیارم جایی که واسش امضا کرده بودم، خلاصه تا دو ماه بعدش من درگیری داشتم با خودم با بقیه، میگفتم دروغ گفتن و گله و شکایت و خیلی روزها عصبی بودم کار رسید به جایی که میخواست نخم ببره در واقع به خاطر فشار بسیارر زیادی که خودم با فرکانس های مستمرم که روی خودم آوردم میخواستم فرار کنم و بیخیال بشم (اون شب هدایت خدا اومد و توسط دستش منو آرام کرد و بعد از اون ارام و ارام تر، تا اینکه روزهای بعد انگار از طوفان نوح عبور کرده بودم و رسیدم به ساحل-اتفاقات خوبی افتاد- دقیقا همان زمان روزهای بعد از داستان فرار لغو شده ام بود).

    خوشبخانه انقدری روی خودم تا قبل خدمت کار کرده بودم که این دو ماهه همه وقتش حالم بد نبود روز و شبم جهنم نبود، بلکه امیدوار بودم، خیلی وقتا که نجوا میومد صدای قلبم را میشنیدم که میگفت، ببین محمد مگه تو نگفتی من باور دارم کار خدا بی حکمت نیست، هیچ اتفاقی اتفاقی نیست، مگه نگفتی هر اتفافی که بیافته به نفع مته به خیر منه خب اینجایی که افتادی حتما برات خیریت داره و درس هایی قرار یاد بگیری که لازمه ی اینده ی درخشان محمد مارکو خواهد بود و …

    اره اینجوری بود.

    مثال های بیشتری هم هست مثلا توی بزرگترین کافه رستوران شهرمون که به عنوان مدیر سالن بودم، سه تا نیرو داشتم و یکیشون خیلی خوب بود ولی یک جاهایی اشتباه میکرد و من به جای اینکه به مثبتاش توجه کنم حرصم میگرفت و کم کم این من به ما تبدیل شد و ما بچه ها ازش به خوبی یاد نمی کردیم تا اینکه اخراج شد با احساس و اتفاقات بد. و بعدها که اومدم قدم فکر میکنم جلسه هفت قدم دوم بود که از استاد یاد گرفتم نخوام به کسی بگم اینکارو کن یا اون کارو، بلکه بگم ببین ماا باید این کارو انجامش بدیم منطقم بگم حالا بپرسم که روشی را میدونه و بسپرم به خودش تا تو بهترین حالت انجامش بده، دقیقا شاید اون چیزی که من میدونه سخت تر باشه و اون چیزی اون فرد میدونه خیلی منعطف تر باشه.

    ممنونم استاد جان برای ۱۲ قدم، قبل از این فایل نظر ارزشمندم را واسه جلسه سوم قدم چهار لانچ کردم یوهووو .

    تمرین دو:

    همین دیروز، تو بحث روابط، یک تضادی پیش اومد بعد اولین نکته ای که به یادم اومد و عمل کردم اینه که من نمیتونم این شخص را تغییر بدم من تمرکزم را میزارم روی خودم باقیش با خدا، خدا دل این فرد را نرم میکنه. اخه گفتم اگر من فقط ۵ ثانیه بخوان از خودم دفاع کنم چندبرابر بیشتر باید انرژی بزارم تا برگردم نمیخواستم حتی نزدیک به بحث باشم و انقدر خوب این کارم که واقعا اون ادم امروز انگار نه انگار همچیییین داستانی را داشتیم روز از نو روزی از نو … الهی شکرت

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: