https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-26 03:55:022022-12-12 06:54:43تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم
710نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خداجونم سپاسگزارم که روز به روز به آگاهی های بیشتری هدایتم میکنی واینقدراین فایل های ارزشمند وکامل هستش که دقیق پاشنه آشیلم رو پیدا میکنم.
چقدر درزندگیم مسیرم اشتباه بود که حتی نمیدونستم اشتباه هستش چه برسه که بخوام خودمو تغییر بدم ومسیردرست برم.
سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر این سایت بی نظیرتون سپاس بخاطر گنجینه ای که رایگان دراختیار ما قرار دادین
سپاسگزارم مریم جانم بخاطر تمام فعالیتها وزحمت هایی که واسه سایت میکشین.
تا قبل از آشناییم با سایت چه ضربه هایی که نخوردم بخاطر اینکه قدرت رو دادم به عوامل بیرونی اما الآن که با قانون آشنا شدم تمام سعیمو میکنم تا مسیرم از همه جهت عوض بشه ودر مسیر درست قرار بگیرم.
استاد دقیقا میخام اینقدر از لحاظ ذهنی قوی بشم،اینقدر بزرگ بشم،اینقدر منشم وسیع بشه که اگه شکست خوردم وهر اتفاق ناگواری که در زندگیم افتاد از کسی شاکی نشم وبدونم که ایراد از خودمه وباید خودمو تغییر بدم ودرسها مو بگیرم بدونم که هر اتفاقی که واسم می اوفته بخیر منه وبا توجه به زیبایی ها ونکات مثبت وخوب نگه داشتن حال خوبم همه چیز رو به سود ونفع خودم به پایان برسونم وپیشرفت کنم
خداروشکر خیلی خیلی تو این زمینه بهتر شدم ولی هنوز هم خیلی جای کار دارم انشاالله به لطف خداوند ومطالب ودرسهای استاد عزیزم قدم قدم راه ومسیر درست رو برم ونتایج چشمگیری رو بگیرم ودر آرامش وصلح با خودم برسم وروز به روز رشد وپیشرفت کنم.
اینقدر تغییر کنم واینقدر بزرگ بشم که هیچ ربطی به گذشته ام نداشته باشم
برا تمام اعضای خانواده ی عباس منش آرزوی سلامتی وتندرستی دارم.
خداروشکر بابت دریافت این آگاهی های طلایی والهی که چقدرتمرکزمان راروی خودمان واعمال مان قرارداده تامتفاوت ترازبقیه ازهرلحاظ عمل کنیم وهرروزسربلتدترازروزقبل زندگی کنیم وازخودشخصیتی بسازیم درخورشایستگی بندگی خداوندوهرروزذهن خودرابازبگذاریم برای این دریافت هاوآگاهی های ناب که به راحتی خداونددراختیارمان می گذارد ازطریق بنده اش که این طورامروزاززندگیمان لذت ببریم وتمام تمرکزمان روی خودمان باشدواشکالات خودراپیداکرده ودرجهت رفع آنهابکوشیم تادروجودمان جاخوش نکنند،بایدهرلحظه آرامش خودراحفظ کنیم .
این روزهادرخانه باغی زندگی می کنم که فقط یک اطاق خواب آن کف سیمان شده ودیوارهایش بابلوک های زیبااحاطه شده است ولی آنقدربرایم لذت بخش است که دروصف نمی گنجد
به لطف خداوندهمه امکانات لازمه فراهم است حتی عزیزدلم آبگرمکن دیواری که باسیلندرگازروشن می شودهم برایم تجهیزکرده وآشپزخانه ای که فعلا سنگفرش آن خاک است اماچگونه می شودکه این قدرراحت زندگی می کنم وهرلحظه خداروشکرمی گویم چون قانون تکامل راازاستادم یادگرفتم مثل تمام قوانین عالی دیگروایمان دارم به خدایی که باصبرمن چه هاکه نمی کند،درحدخودتلاش می کنیم برای آرام آرام تکمیل خانه مثل آرام آرام روی خودمان کارکردن که درعرض 3ماه متعهدشدن به صحبتهای استادازمستاجری درآمدن وصاحب این کاخ معنوی شدن وادامه دادن وادامه دادن
هرلحظه تمام تلاشم این بوده که شخصیتم راپرورش دهم تاازآن گفتار،رفتار وکردارددرست تراوش کندوچقدرشیرین است وقتی قلبت آرام می شودواحساست درهمه شرایط عالی ،خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم.
من یاد گرفتم که توی زندگی از خودم بپرسم که الان چه چیزی هست که من میتونم بهبودش بدم و تمرکزم رو روی اون بذارم. استاد جان، عجب مصاحبه فوقالعادهای برای ما گذاشتید، مصاحبه پپ گواردیولای عزیز، انسانهای موفق این ذهنیت رو دارن که من باید روی خودم کار کنم، مفهوم صحبتهای پپ این بود که من که نمیتونم قوانین فیفا رو تعیین کنم، من که نمیتونم کاری کنم که جام جهانی وسط بازیهای فصل برگذار نشه، پس میام روی چیزی تمرکز میکنم که میتونم کنترلش کنم. من میام روی شخصیتم کار میکنم، من میام روی تیمم کار میکنم.
استاد جان، من یاد گرفتم که مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و بگم من باید تغییر کنم، اگر زندگیم اونطور که دوست دارم نیست، اون نتیجهای که میخوام نگرفتم، من مسئولم، خدا عادله، خدا ظلم نمیکنه، من مسئول زندگیم هستم. منم که زندگیم رو بوسیله افکار و باورهام دارم خلق میکنم. به خودم میگم: ببین اینقدری که روی خودم کار کردم، این نتایج ارزشمند رو گرفتم، درحالیکه اون زمانیکه دنباله رو ذهنم بودم، اصلا راضی نبوده و نیستم.
چقدر زیبا گفتید من اصلا کاری به بحثهای سیاسی ندارم، کار ندارم که شاه خوبه یا جمهوری اسلامی خوبه، به نظر من هر نگاهی که عامل بیرونی رو بر زندگی ما تاثیرگذار بدونه شرکه.
استاد جان، تحسینتون میکنم. من یاد گرفتم که موقع شکایت کردن، در زمان غر زدن این زیپ دهنم رو ببندم و بگم اگر زندگیم اونطور که میخوام نیست، من مسئولم و یه چیزی توی ذهنم باید تغییر کنه.
از تجربههای زندگی خودم میخوام مثال بزنم که کجاها روی عوامل بیرونی حساب کردم، غر زدم و شکایت کردم:
من بیاد میارم که در گذشته چقدر میگفتم مشکل مملکت ما مسئولین هستن که مدیریت بلد نیستن، مشکل آقازادهها هستن، چقدر اخبار رسانههای مختلف رو چک میکردم، میخوندم و پیش خودم تحلیل میکردم، این الان دروغ میگه، اون جناح الان فلان کار رو کرده و یادمه بیشتر مواقع احساس بد رو تجربه میکردم و از این جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر میخوندم و گوشه چشمم اشک میومد و احساس ناراحتی داشتم، توی ذهنم این بود که همه دارن اخبار رو بررسی میکنن، من باید از اتفاقات خبر داشته باشم، تا برم ثابت بشه فلان جناح مقصر وضعیت کشور هستن، تا بتونم آینده خودم رو پیشبینی کنم. درحالیکه با این کار قدرت کنترل زندگیم رو به عوامل بیرونی واگزار کرده بودم.
قبلا اینطوری بودم که خارجیها توی ذهنم آدمهای خیلی موفق و باهوشی بودن، وقتی از طریق تلوزیون پیشرفتهای تکنولوژیشون رو میدیدم، احساس قربانی بودن بهم دست میداد که اون افراد چه کیفی میکنن، چقدر شادن، اونوقت یه وضعیت ما نگاه کن، به مملکت و حکومت ما نگاه کن و بخاطر این نوع نگاه احساس بد داشتم. بیکار بودم و دستم توی جیب پدرم بود، اهل بحث کردن نبودم، ولی فقط بلد بودم توی ذهنم دادگاه برگزار کنم، درحالیکه زندگیم تقریبا هیچ بازدهی نداشت.
چقدر زیبا گفتید: جان اف کندی یه جمله داره که میگه نگید آمریکا برای ما چه کاری انجام داد، بگید شما برای آمریکا چی کار کردید.
مواردی که قدرت رو به خودم و خدای خودم دادم:
من یادم میاد که مشکلی در زمینه سلامتی داشتم و اون اینکه موهای وسط سرم کمپشت شده بود، هر ماه هم که به اصلاح میرفتم انگار میدیدم توی آینه که اوضاعش داره وخیمتر میشه، اما سعی میکردم با بیتوجهی کردن احساس خودم رو خوب کنم، یه روز تصمیم گرفتم با این مسئلهام رو برو بشم، یه بار گفتم برم یه مرکز پوست و مو یه مشورت بگیرم، خانم دکتری اونجا بود که بهم گفت: ما یه سری روشها رو پیشنهاد میدیم که از پیشروی این روند جلوگیری کنیم ولی راستش رو بخواید زورمون به عامل ژنتیک نمیرسه، همونجا به خودم گفتم من درستش میکنم، استادم سلامتیش رو بدست آورده و میگه داستان اصلا ژنتیک نبوده، خداحافظی کردم، تصمیم گرفتم روی باورهایی که ترمز دارم کار کنم و تجسم میکردم و هدایت شدم به انجام یه سری کارها و الان نسبت به اون موقع وضعیت موهام خیلی بهتر شده، طوریکه مادرم بهم گفت متوجه شدی موهات خیلی شادابتر شده، خودم هم حس کردم که ریزش موهام خیلی کم شده، درحالیکه قبلا موقع نوشتن هر دقیقه یکی دو تار مو میریخت روی دفترم. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
حین ارائه درسام صدام ودستام میلرزید و اینکه من آلرژی دارم بخاطر اینه
تو شهر و استاننم نمیشه این مهارت تندخوانی را درس داد چون فرهنگ پذیرشش رو ندارند وکسی منو نمیشناسه اعتبار ندارم
تو استانمون مرکز تحقیقات نیست
کم کاری تیروئیدم و آلرژی مشکلات میگرن و کمردردم ارثی حل نمیشه.
خانوادم بی قیدوشرط دوستم ندارند
با این نیگاه فکر نمیکردم بتونم مسائلم رو حل کنم و جدی دم برنداشتم تا اینکه افرادی رو دیدم که این مسائلشون رو حل کردن و باور کردم من مسئول این اتفااتم و تو همون وشهر دیار با همون آدم ها اون چیزی رو که در بالا خواستم رسیدم و موارد بالا برکس شدند.
خداجون شکرت که بهم فرصت دادی بیام و نطر بنویسم درسایی که گرفتم و عمل کنم
میدونم این به عنوان سپاسگزاری از این همه اگاهی و برکات توی زندگیم
خداجون عاشقتم
1.
آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
تا حالا شده یه حرف رفتار ببینی و ناراحتت کنه انقد تو رو بهم بریزه که گریت بگیره
من تا حالا شده خیلی
خب من از یه زمانی دیگه طبق هدایت و درسای الهیم یاد گرفتم من لیاقت برخورد خوب رو دارم واگه یه جا یه حرفی چیزیم بود سعی کردم ندید بگیرم اولش خیلی سخته واقعا دیگه با تمرین دستت میاد بعدشم کلی برکت میاد سمتت و این مرحله از زندگیتم رد میکنی
بزار ساده تر بگم من رابطه ام خیلی خوبه با اقایی با خانواده بعد ولی یه جا یه کی باهاام یجور حرف بزنه میدونم که من باارزشم و اون منم که خالقم و میگم چجور باهام رفتار بشه و همون لحطه سعی میکنم اروم باشم و بگم دختر تو ارزشمندی تو خودت بدونی کافیه و بعد همه چی شروع میشه به خوب پیشرفتن و کلی برکتو عشق به زندگیم میاد خداجون بابت این باورهای جادویی و اینکه زندگیم مرحله به مرحله شیرین تر میشه شکرت
و بزار قبلم بگم
خیلی نازک نارنجی سریع با یه چیزه کوچولو بهم میرختم و این همه عشق فک نمیکرم باشه تو زندگیم
فک نمیکردم با اقامون خواهر مادر بتونم انقد رابطه خوب داشته باشم
ولی الان همشون هست و خدارو هزار مرتبه شکر میکنم
ثروت
شریک قرار دادن برای خدا
من قبلا بابام یا همسرم فک میکردم باید کارشون رشد بدن تا ممن رشد کنم ثروتم بیشتر بشه خخخ
برا همین کاری نمیکردم و اصلا فکرشم نمیکرد من میتونم باوری بسازم که پول بیاد تو زندگیم
و همیشه گیر پول بودم یواشکی پول بردارم و انقد برکت و ثروتم مثل حالا تو زندگیم نبود
بعد که گفتم اروم باش دختری تو ثروتمندی نیاز به سختی و تقلا نیس تو سپاسگزار باش شاد باش یادت باشه ارزشمندی از در دیوار جایی برات میبارونم
به نام خدایی که بی حساب روزی میبخشه
فک میکردم پول فقط باید پیش مردها باشه و بیان برات خرج کنن ولی من میتونم سپاسگزار باشم احساس خوب و غرق در شادی و ثروت و کارهامم مثل هلو جور بشه
یکتاپرست
من خودم حرکت میکنم تو خونه تمیزکاری نقاشی کلی تو خونه لدت میبرم و احساسم خوبه و ثروتمم اروم اروم بیشتر بیشتر میشه و همینجور منم مثل هلو ایمانم بیشتر اروم تر شاد تر و حکم ارزشمندتر میشه و دیگه از اینکه خواسته دارم میگم خدا خودش یجور جور میکنه و برکت و ثروت از جایی که فکرشو نمیکردم برام پول جور کردی همه چیو جور کردی دل اقاییمو نرم کردی باهام اومد رفتیم لباس دیدیم چقد و راحت و خیلی شیک و ساده و راحت خریدیمو اومدیم
همه اینا کارهای تو هست و من درخواست کردم و پزیرفتی
به خاطر اینکه پول رهنمون خیلی کم بود در یکی از محله های فقیرنشین کرج خونه اجاره کردیم و خونه هم خیلی کوچیک بود ،امامن باتوجه که از قوانین آگاه بودم و میدونستم که باتوجه کردن زندگی خودمون روخلق میکنیم ،من به نکات مثبت اون خونه ،پنجره ی بزرگی که داشت و همیشه نورالهی ازاونجا برمن میتابید ،ازدسترسی آسون به مغازه هاوفروشگاهها ،حیاطی که داشت و…توجه میکردم وباتمیزکردن خونه واحساس سپاسگزاری واحساس خوب داشتن واقعا زندگی میکردم .ولی اینو بگم احساسم مصنوعی نبودوخیلی راضی وسپاسگزاربودم وازطرف دیگه یه وقتایی واسه تفریح به محله های خوب شهر میرفتیم وله فراوانیی که هست در دنیا واین شهرتوجه میکردیم .
این شدکه بعداز6ماه کارهمسرم رشدکردو به خونه ای در یکی از بهترین محله های کرج هدایت وجابه جا شدیم
واقعا خداوندروسپاسگزارم که قانون گذاشته در دنیا ومنودراین مسیر قرارداد تا با استاد عزیزم وخانواده صمیمی(استاد)عباسمنش دادکام آشناوهم سو وهم فرکانس بشم.
سلام بر استاد جان خدارا شاکرم با شما آشنا شدم شما من را تغییر دادید من از شما خیلی الگو گرفتم ده روز پیش پدرم خیلی یهویی از دنیا رفت و شوک بزرگی برای من بود من پدرم را عاشقانه دوست داشتم و واقعاً برایم سخت بود که هم پدرم بود هم رفیقم اما من تو ساعت های اول پذیرفتم که پدرم و از دست دادم و سعی کردم به بهترین شکل ممکن سهمم و انجام بدم دقیقا یاد فرزند شما افتادم که از دست دادید من چند روز به این فکر میکنم نشانه و راه من بعد از فوت پدرم چیست به یک سری نتیجه ها رسیدم و قدرت پذیرش خودم را تحسین کردم و به این باور رسیدم که بعد از فوت پدرم هیچ چیز بیرونی توانایی تأثیرگذاری روی من را ندارد
سوالی که پرسیدید من را یاد کتاب ارزشمند کیمیاگر انداخت درست زمانی که سانتیاگو به صفر مطلق رسید در کشور مصر در یک بلور فروشی قدیمی مشغول به کار شد که درآمدی هم نداشت اگر به شرایط بیرونی گلایه میکرد هزاران گلایه در می آورد چون نوک تپه ای بود و مغازه قدیمی و فروش خیلی پایین اما تمرکز کرد و سراغ ایده های جدید رفت و نتیجش بسیار بسیار ارزشمند بود به طوری که توی اون شهر مغازه آنها به شهرت رسید
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی تا بادرک قوانین ثابت جهان هستی خالق عامدانه ی تمااااام خواسته هام باشم.
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.
جهان بیرون آینه ی درون منه، اگر من تغییرکنم جهان بیرون منم تغییر خواهد کرد فارغ از اینکه زندگی برای دیگران چجوری داره پیش میره.
از کجا شروع کنم به این تغییر ، از کنترل کانون توجه ، از پذیرفتن صد در صد مسئولیت زندگیم ، از بستن زیپ دهنم و قدرت ندادن به عوامل بیرونی از جمله ، حکومت، کشور، تورم ، همسر ، پدر و….هزاران عامل بیرونی دیگه چون هزاران مثال نقض برای همین عوامل بیرونی میتونم پیدا کنم که بی ربطه با تجربیات افراد.
سوال : کجا ها شکایت کردی و همیشه ناراضی بودی و جهان باچه پس گردنی نشونت داد و کجاها تمرکز کردی روی بهبودت و جهان بهت پاداش داد!!؟؟
خوب من مثال کرونا رو تو فایل قبلی زدم اینجام باز مینویسم تا این تکرار یادم بندازه که کنترل کانون توجه تاچه اندازه مهمه و چقدر میتونه در نتیجه تغییر ایجاد کنه و اهمیت عوامل بیرونی رو برام کمرنگ کنه حالا این عامل هرچقدر که میخواد بزرگ و جهانی باشه...
اواخر سال 98 که کرونا آغاز شده بود،دوسال بود که من با آگاهی های استاد عباسمنش آشنا شده بودم ، تغییرات زیادی از نظر تحصیلات ، اعتماد بنفسی ، شغل ، درآمد و … تو زندگیم ایجاد کرده بودم و به اندازه کافی به این آگاهی ها اعتماد پیدا کرده بودم ، کرونا اومد و تقریبا همه جهان رو درگیر خودش کرد
من هرروز ، بی وقفه این آگاهی هارو نوش جان میکردم ، همه جا تعطیل بود و من زمان زیادی داشتم برای وقت گذاشتن روی بهبود خودم و تقویت باورهام ، حالا دیگه موضوع رشد و پیشرفت و بهبود نبود ، موضوع زنده موندن بود ، واقعا پای مرگو زندگی وسط بود پس با تمام توان ادامه دادم ، همه ی رسانه هایی که میتونست از دنیای بیرون بهم اطلاعات بده آگاهانه بستم ، ورودیم فقط آگاهی های این سایت بود ، زیبپ دهنمو بستم و راجب ناخواسته ها صحبت نکردم ، فقط اطلاعات این سایت رو گوش کردم و نوشتم و تکرار کردم ، فقط تجربیات بچه های سایت رو گوش کردم ، و تمرکز و توجهم روی اطلاعات سایت بود ، و نتیجه طبق قانون سلامتی ، امنیت و گذر ازاین مرحله با آرامش و سلامتی کاااااامل بود ، بدون مصرف حتی یک عدد قرص.
اون بیرون خیلیا بیمار شدن ، خیلیا فوت کردن ، خیلی افسردگی گرفتن ،اضطراب دائم رو تجربه کردن و هزاران ناخواسته دیگه ….
اما من فارغ از اینکه اون بیرون چه خبره ، تجربم با باورهام و درونم هماهنگ شد و این کنترل کانون توجه و این نتیجه باعث شد تا ایمانم به این آگاهی ها هزاران برابر بیشتر شه و درامتداد این باور نتایج بیشتر و بزرگتری خلق کنم.
من یاد گرفتم راجب ناخواسته هام حرف نزدم ، کانون توجهمو کنترل کنم ، من به اهمیت این موضوع پی بردم و یقین دارم که این روش این قانون « کار میکنه » ، خیلیییی جاها تونستم وکانون توجهمو کنترل کردم ، راجب ناخواسته حرف نزدم ، راجبش نخوندم اطلاعات بیشتری کسب نکردم با خودم و دیگران تکرارش نکردم ،به اندازه ای که تونستم این کنترل رو انجام بدم به همون اندازه نتیجه ی رضایت بخش آفریدم .
بعضی جاها هم نتونستم کنترلش کنم و نشانه های تجربیات ناخواسته اومد و باز به خودم اومدم و شروع کردم به مدیریت احساسم و از اون به بعد نتیجه به نفع من تغییر کرد ،
بقول استاد عباسمنش عزیزم ، هیچ چیز از احساس خوب داشتن مهم تر نیست ، جدی گرفتن احساس خوب و ترجیح دادن آن برهر احساس دیگری شهامت میخواد ، احساس خوب داشتن پشتوانه میخواد و آن پشتوانه خودت هستی ،همان ایمانی که اگر به اندازه دانه خردلی باشد، کوه ها را جابجا خواهد کرد .
باز هم سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین،
دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباسمنش 🟢
چقدر جالب و عالی. اینکه انسان به صورت کاملا هدایتی بیاد و در مورد موضوعاتی صحبت کنه که 20 روز بعد دقیقا در راستای اتفاقات و شرایط کشور ایران باشه.
موضوع مهم این هست که ما توانایی کنترل 100 در 100 زندگی خودمان را داریم. این واقعا موضوع مهمی هست و این اصل و اساس توحید و یکتا پرستی است.
به این معنا که ما باور داریم تمام اتفاقات با فرکانس و باروهای خودمان رقم میخوره و من به عنوان موجودی که توانایی generat یا سازنده، تولید کننده ی فرکانس ها، در هر لحظه درحال تولید فرکانسهایی هستم که شرایط و اتفاقات زندگی من را تشکیل میدهد.
حالا اون مسیری درست است که به من احساس خوبی میدهد. اون احساس درست، و سازنده زندگی من هست.
خب حالا وقتی ما بیاییم و تمرکز کنیم روی شرایطی که نادلخواه ماست و اعتراض کنیم از نا خواسته ها، در نهایت از جنس همون شرایط را دریافت میکنیم. یعنی شرایطی که نادلخواه است.
حالا من اگر باهوش باشم، بجای تمرکز و توجه به ناخواسته ها، میام تمرکز و توجهم را میگذارم روی خواسته هایم. خواسته هایی که باعث رشد شخصیت من می شود. خواسته هایی که باعث رشد جهان میشود.
پس در نهایت به این نتیجه عالی میرسیم. که با توجه و تمرکز به هر آنچه بخواهیم میرسیم. مثال میلیون ها مثالی که هر وقت حالمون خوب بوده، همون روز تماما شرایط خوب را دریافت کردیم. و هر وقت حالمون نازیبا بوده، شرایط نازیبا دریافت کردیم و یه جورایی کل جهان شده یک کبریت که باعث انفجار هر لحظه ما می شود.
برای اینکه بتونیم احساس خوبی داشته باشیم و بتوانیم تمرکزمون را بگذاریم روی خواسته هایمان، با کنترل ورودی ها و در نتیجه کنترل ذهن به این نتیجه عالی میرسیم.
پس با کنترل ورودی ها کنترل ذهن امکان پذیر هست.
به قول آمریکایی ها trust me اینکه توی مسیر نازیبا باشی و بخوای ذهنتو کنترل کنی تقریبا غیر ممکن هست.
من خیلی سریع ذهنم را کنترل میکنم. این هدایت رب العالمین هست. این که بتوانم ذهنم کار کنترل کنم.
من دقیقا استاد عزیزم شرایط نازیبایی سال گذشته را بیاد می آورم، به شکر رب العالمین آلات شرایطی دارم بسیار زیبا. تقریبا نمیگویم اصلا ولی تقریبا چیزی نیست که بخوام بخاطرش عصبی ک نگران شوم.
من استاد هر وقت به شرای نازیبایی بر میخورم چند تا آیه میاد تو ذهنم:
نشون میده آخرت ادامه این جهان است. از اونجایی که میگوییم این چیزی است که از قبل به ما روزی داده بود خدای یکتا.
پس خداوند یکتا نتیجه این کنترل ذهن این دنیا را اینجوری میده.
و آیه انا لله و انا الیه راجعون
این ها از قبیل آیاتی است که من وقتی دیگه خیلی کنترل ذهن برام سخت میشه به خودم یادآور میشم.
بر اساس آیات بالا من میدونم اگر این دنیا احساس خوبی نداشته باشم، اون دنیا جهنم خوبی دارم. و اگر این دنیا احساس خوبی داشته باشم، قطعا اون دنیا هم احساس خوب و بهشت خوبی دارم. پس مگر دیوانه ام هم از این دنیا و هم از اون دنیا لذت نبرم؟
خدا هدایت میکنه. این قانون بدون تغییر خداوند است. منظورم اینه پس با این باورها من ذهنمو کنترل میکنم، و نتیجه عالی میشه. خدا وقتی احساس خوبی داشته باشی هدایتت میکنه به شرایط زیبا و عالی.
عاشتقونم استاد عزیزم. خیلی این درس هایی که شما به ما میدهید عالیه.
بهترین و بزرگترین نتیجه اش احساس خوبی هست که داریم. آرامشی که در وجودمان نهادینه می شود. وقتی توحید و یکتا پرستی را درک میکنیم، انگار خداوند توی قلبمون تجلی میکند، اینقدر احساسات زیباست. اینقدر حال دلمون خوب میشه.
برای من که اینطور شده و واقعا دارم لذت میبرم.
خداروشکر بینهایت خداروشکر. این زندگی واقعا زیباست.
عاشقتونم استادان عزیزم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
بنام خدای مهربان سلام ب استاد گرامی ونازنین مریم و دیگر دوستان خدایا تورو سپاسگزارم بابت شنیدن این فایل بینظیر استاد جان من این فایل بارها گوش دادم ب خودم تعهد میدم بارها گوش بدم ودر زندگیم عملی کنم خدایا بهم کمک کن خودم باشم استاد نکته های عالی را اشاره کردی خیلی اموزنده است اگ آگاهانه عمل بش زندگی من غرق در نور میشود امیدوارم بتونم با توکل ب خدا مسیر درست زندگی رو بشناسم وزیب دهانم رو ب ناشکری وغرزدن وشکایت کردن ببندم وفقط شاکر نعمتها خدا باشم سپاسگزارم رحیمی
سلام به فرشته خانم رحیمی دانشجو و هم کلاسی در دوره بینظیر روز شمار تحول زندگی.
وقت شما بخیر امیدوارم حالتان عالی باشد. ضمن تشکر از دیدگاه موجز و مناسبتان بنده نیز همچون شما از کمی قبلتر تحسینگر زیباییهای زندگیم شدم و چه دستاوردهای بینظیری کسب نمودم.
از خداوند مهربان میخواهم در این راه استوار و مستدام بمانید و هر روز بر مدارهارهایتان افزوده گردد و نور زندگیتان بیشتر و گرمتر از قبل گردد.
شاد سالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار
سلام اقای مجید حرفت خیلی خوشحال شدم برام کامنت نوشتی امیدوارم با توکل ب خدا ب توصیه های ارزنده شما تو این مسیر درست بمانم وعمل کنم خیلی خوشحالم هم استاد وهم دوستانی مثل شما در این سایت بینظیر دارم تمام وقت خودم رو میزارم تا با خواندن کامنت دوستان وگوش کردن ب فایلهای استاد زندگیم رو سپری کنم خیلی نسبت ب گذسته ام ادم شاد وراضی هستم بازم ازتون سپاسگزارم
به نام خداوندم
سلام ودرود به استاد عزیزم
سلام مریم جانم
سلام دوستان
خداجونم سپاسگزارم که روز به روز به آگاهی های بیشتری هدایتم میکنی واینقدراین فایل های ارزشمند وکامل هستش که دقیق پاشنه آشیلم رو پیدا میکنم.
چقدر درزندگیم مسیرم اشتباه بود که حتی نمیدونستم اشتباه هستش چه برسه که بخوام خودمو تغییر بدم ومسیردرست برم.
سپاسگزارم استاد عزیزم بخاطر این سایت بی نظیرتون سپاس بخاطر گنجینه ای که رایگان دراختیار ما قرار دادین
سپاسگزارم مریم جانم بخاطر تمام فعالیتها وزحمت هایی که واسه سایت میکشین.
تا قبل از آشناییم با سایت چه ضربه هایی که نخوردم بخاطر اینکه قدرت رو دادم به عوامل بیرونی اما الآن که با قانون آشنا شدم تمام سعیمو میکنم تا مسیرم از همه جهت عوض بشه ودر مسیر درست قرار بگیرم.
استاد دقیقا میخام اینقدر از لحاظ ذهنی قوی بشم،اینقدر بزرگ بشم،اینقدر منشم وسیع بشه که اگه شکست خوردم وهر اتفاق ناگواری که در زندگیم افتاد از کسی شاکی نشم وبدونم که ایراد از خودمه وباید خودمو تغییر بدم ودرسها مو بگیرم بدونم که هر اتفاقی که واسم می اوفته بخیر منه وبا توجه به زیبایی ها ونکات مثبت وخوب نگه داشتن حال خوبم همه چیز رو به سود ونفع خودم به پایان برسونم وپیشرفت کنم
خداروشکر خیلی خیلی تو این زمینه بهتر شدم ولی هنوز هم خیلی جای کار دارم انشاالله به لطف خداوند ومطالب ودرسهای استاد عزیزم قدم قدم راه ومسیر درست رو برم ونتایج چشمگیری رو بگیرم ودر آرامش وصلح با خودم برسم وروز به روز رشد وپیشرفت کنم.
اینقدر تغییر کنم واینقدر بزرگ بشم که هیچ ربطی به گذشته ام نداشته باشم
برا تمام اعضای خانواده ی عباس منش آرزوی سلامتی وتندرستی دارم.
سپاسگزارم از استاد عزیزم ومریم جان
دروداستادعزیزم ومریم مهربانم
وهمه دوستان عالیم
خداروشکر بابت دریافت این آگاهی های طلایی والهی که چقدرتمرکزمان راروی خودمان واعمال مان قرارداده تامتفاوت ترازبقیه ازهرلحاظ عمل کنیم وهرروزسربلتدترازروزقبل زندگی کنیم وازخودشخصیتی بسازیم درخورشایستگی بندگی خداوندوهرروزذهن خودرابازبگذاریم برای این دریافت هاوآگاهی های ناب که به راحتی خداونددراختیارمان می گذارد ازطریق بنده اش که این طورامروزاززندگیمان لذت ببریم وتمام تمرکزمان روی خودمان باشدواشکالات خودراپیداکرده ودرجهت رفع آنهابکوشیم تادروجودمان جاخوش نکنند،بایدهرلحظه آرامش خودراحفظ کنیم .
این روزهادرخانه باغی زندگی می کنم که فقط یک اطاق خواب آن کف سیمان شده ودیوارهایش بابلوک های زیبااحاطه شده است ولی آنقدربرایم لذت بخش است که دروصف نمی گنجد
به لطف خداوندهمه امکانات لازمه فراهم است حتی عزیزدلم آبگرمکن دیواری که باسیلندرگازروشن می شودهم برایم تجهیزکرده وآشپزخانه ای که فعلا سنگفرش آن خاک است اماچگونه می شودکه این قدرراحت زندگی می کنم وهرلحظه خداروشکرمی گویم چون قانون تکامل راازاستادم یادگرفتم مثل تمام قوانین عالی دیگروایمان دارم به خدایی که باصبرمن چه هاکه نمی کند،درحدخودتلاش می کنیم برای آرام آرام تکمیل خانه مثل آرام آرام روی خودمان کارکردن که درعرض 3ماه متعهدشدن به صحبتهای استادازمستاجری درآمدن وصاحب این کاخ معنوی شدن وادامه دادن وادامه دادن
هرلحظه تمام تلاشم این بوده که شخصیتم راپرورش دهم تاازآن گفتار،رفتار وکردارددرست تراوش کندوچقدرشیرین است وقتی قلبت آرام می شودواحساست درهمه شرایط عالی ،خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم، سلام به مریم خانم مهربون و دوست داشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد جان، فایل فوقالعادهای بود، تحسینتون میکنم، استاد جان، امشب شب یلدا هست، شب یلداتون مبارک باشه.
من یاد گرفتم که توی زندگی از خودم بپرسم که الان چه چیزی هست که من میتونم بهبودش بدم و تمرکزم رو روی اون بذارم. استاد جان، عجب مصاحبه فوقالعادهای برای ما گذاشتید، مصاحبه پپ گواردیولای عزیز، انسانهای موفق این ذهنیت رو دارن که من باید روی خودم کار کنم، مفهوم صحبتهای پپ این بود که من که نمیتونم قوانین فیفا رو تعیین کنم، من که نمیتونم کاری کنم که جام جهانی وسط بازیهای فصل برگذار نشه، پس میام روی چیزی تمرکز میکنم که میتونم کنترلش کنم. من میام روی شخصیتم کار میکنم، من میام روی تیمم کار میکنم.
استاد جان، من یاد گرفتم که مسئولیت زندگیم رو بپذیرم و بگم من باید تغییر کنم، اگر زندگیم اونطور که دوست دارم نیست، اون نتیجهای که میخوام نگرفتم، من مسئولم، خدا عادله، خدا ظلم نمیکنه، من مسئول زندگیم هستم. منم که زندگیم رو بوسیله افکار و باورهام دارم خلق میکنم. به خودم میگم: ببین اینقدری که روی خودم کار کردم، این نتایج ارزشمند رو گرفتم، درحالیکه اون زمانیکه دنباله رو ذهنم بودم، اصلا راضی نبوده و نیستم.
چقدر زیبا گفتید من اصلا کاری به بحثهای سیاسی ندارم، کار ندارم که شاه خوبه یا جمهوری اسلامی خوبه، به نظر من هر نگاهی که عامل بیرونی رو بر زندگی ما تاثیرگذار بدونه شرکه.
استاد جان، تحسینتون میکنم. من یاد گرفتم که موقع شکایت کردن، در زمان غر زدن این زیپ دهنم رو ببندم و بگم اگر زندگیم اونطور که میخوام نیست، من مسئولم و یه چیزی توی ذهنم باید تغییر کنه.
از تجربههای زندگی خودم میخوام مثال بزنم که کجاها روی عوامل بیرونی حساب کردم، غر زدم و شکایت کردم:
من بیاد میارم که در گذشته چقدر میگفتم مشکل مملکت ما مسئولین هستن که مدیریت بلد نیستن، مشکل آقازادهها هستن، چقدر اخبار رسانههای مختلف رو چک میکردم، میخوندم و پیش خودم تحلیل میکردم، این الان دروغ میگه، اون جناح الان فلان کار رو کرده و یادمه بیشتر مواقع احساس بد رو تجربه میکردم و از این جنس اتفاقات بیشتر و بیشتر میخوندم و گوشه چشمم اشک میومد و احساس ناراحتی داشتم، توی ذهنم این بود که همه دارن اخبار رو بررسی میکنن، من باید از اتفاقات خبر داشته باشم، تا برم ثابت بشه فلان جناح مقصر وضعیت کشور هستن، تا بتونم آینده خودم رو پیشبینی کنم. درحالیکه با این کار قدرت کنترل زندگیم رو به عوامل بیرونی واگزار کرده بودم.
قبلا اینطوری بودم که خارجیها توی ذهنم آدمهای خیلی موفق و باهوشی بودن، وقتی از طریق تلوزیون پیشرفتهای تکنولوژیشون رو میدیدم، احساس قربانی بودن بهم دست میداد که اون افراد چه کیفی میکنن، چقدر شادن، اونوقت یه وضعیت ما نگاه کن، به مملکت و حکومت ما نگاه کن و بخاطر این نوع نگاه احساس بد داشتم. بیکار بودم و دستم توی جیب پدرم بود، اهل بحث کردن نبودم، ولی فقط بلد بودم توی ذهنم دادگاه برگزار کنم، درحالیکه زندگیم تقریبا هیچ بازدهی نداشت.
چقدر زیبا گفتید: جان اف کندی یه جمله داره که میگه نگید آمریکا برای ما چه کاری انجام داد، بگید شما برای آمریکا چی کار کردید.
مواردی که قدرت رو به خودم و خدای خودم دادم:
من یادم میاد که مشکلی در زمینه سلامتی داشتم و اون اینکه موهای وسط سرم کمپشت شده بود، هر ماه هم که به اصلاح میرفتم انگار میدیدم توی آینه که اوضاعش داره وخیمتر میشه، اما سعی میکردم با بیتوجهی کردن احساس خودم رو خوب کنم، یه روز تصمیم گرفتم با این مسئلهام رو برو بشم، یه بار گفتم برم یه مرکز پوست و مو یه مشورت بگیرم، خانم دکتری اونجا بود که بهم گفت: ما یه سری روشها رو پیشنهاد میدیم که از پیشروی این روند جلوگیری کنیم ولی راستش رو بخواید زورمون به عامل ژنتیک نمیرسه، همونجا به خودم گفتم من درستش میکنم، استادم سلامتیش رو بدست آورده و میگه داستان اصلا ژنتیک نبوده، خداحافظی کردم، تصمیم گرفتم روی باورهایی که ترمز دارم کار کنم و تجسم میکردم و هدایت شدم به انجام یه سری کارها و الان نسبت به اون موقع وضعیت موهام خیلی بهتر شده، طوریکه مادرم بهم گفت متوجه شدی موهات خیلی شادابتر شده، خودم هم حس کردم که ریزش موهام خیلی کم شده، درحالیکه قبلا موقع نوشتن هر دقیقه یکی دو تار مو میریخت روی دفترم. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
شاد و سلامت باشید.
سلام
اونجایی که عوامل بیرونی رو مقصر میدونستم:
حین ارائه درسام صدام ودستام میلرزید و اینکه من آلرژی دارم بخاطر اینه
تو شهر و استاننم نمیشه این مهارت تندخوانی را درس داد چون فرهنگ پذیرشش رو ندارند وکسی منو نمیشناسه اعتبار ندارم
تو استانمون مرکز تحقیقات نیست
کم کاری تیروئیدم و آلرژی مشکلات میگرن و کمردردم ارثی حل نمیشه.
خانوادم بی قیدوشرط دوستم ندارند
با این نیگاه فکر نمیکردم بتونم مسائلم رو حل کنم و جدی دم برنداشتم تا اینکه افرادی رو دیدم که این مسائلشون رو حل کردن و باور کردم من مسئول این اتفااتم و تو همون وشهر دیار با همون آدم ها اون چیزی رو که در بالا خواستم رسیدم و موارد بالا برکس شدند.
تشکر
بسم الله رحمن الرحیم
ردپای امروزه من
خداجون شکرت که بهم فرصت دادی بیام و نطر بنویسم درسایی که گرفتم و عمل کنم
میدونم این به عنوان سپاسگزاری از این همه اگاهی و برکات توی زندگیم
خداجون عاشقتم
1.
آنجایی که با شرایط نادلخواه مواجه شدی و گله و شکایت از شرایط را شروع کردی و هر عاملی بیرون از خود را مقصر ماجرا دانستی و به این وسیله بر آنچه نمی خواستی، بیشتر تمرکز کردی و جهان نیز شما را با ناخواسته های بیشتری احاطه کرد و شرایط حتی بدتر از قبل شد.
تا حالا شده یه حرف رفتار ببینی و ناراحتت کنه انقد تو رو بهم بریزه که گریت بگیره
من تا حالا شده خیلی
خب من از یه زمانی دیگه طبق هدایت و درسای الهیم یاد گرفتم من لیاقت برخورد خوب رو دارم واگه یه جا یه حرفی چیزیم بود سعی کردم ندید بگیرم اولش خیلی سخته واقعا دیگه با تمرین دستت میاد بعدشم کلی برکت میاد سمتت و این مرحله از زندگیتم رد میکنی
بزار ساده تر بگم من رابطه ام خیلی خوبه با اقایی با خانواده بعد ولی یه جا یه کی باهاام یجور حرف بزنه میدونم که من باارزشم و اون منم که خالقم و میگم چجور باهام رفتار بشه و همون لحطه سعی میکنم اروم باشم و بگم دختر تو ارزشمندی تو خودت بدونی کافیه و بعد همه چی شروع میشه به خوب پیشرفتن و کلی برکتو عشق به زندگیم میاد خداجون بابت این باورهای جادویی و اینکه زندگیم مرحله به مرحله شیرین تر میشه شکرت
و بزار قبلم بگم
خیلی نازک نارنجی سریع با یه چیزه کوچولو بهم میرختم و این همه عشق فک نمیکرم باشه تو زندگیم
فک نمیکردم با اقامون خواهر مادر بتونم انقد رابطه خوب داشته باشم
ولی الان همشون هست و خدارو هزار مرتبه شکر میکنم
ثروت
شریک قرار دادن برای خدا
من قبلا بابام یا همسرم فک میکردم باید کارشون رشد بدن تا ممن رشد کنم ثروتم بیشتر بشه خخخ
برا همین کاری نمیکردم و اصلا فکرشم نمیکرد من میتونم باوری بسازم که پول بیاد تو زندگیم
و همیشه گیر پول بودم یواشکی پول بردارم و انقد برکت و ثروتم مثل حالا تو زندگیم نبود
بعد که گفتم اروم باش دختری تو ثروتمندی نیاز به سختی و تقلا نیس تو سپاسگزار باش شاد باش یادت باشه ارزشمندی از در دیوار جایی برات میبارونم
به نام خدایی که بی حساب روزی میبخشه
فک میکردم پول فقط باید پیش مردها باشه و بیان برات خرج کنن ولی من میتونم سپاسگزار باشم احساس خوب و غرق در شادی و ثروت و کارهامم مثل هلو جور بشه
یکتاپرست
من خودم حرکت میکنم تو خونه تمیزکاری نقاشی کلی تو خونه لدت میبرم و احساسم خوبه و ثروتمم اروم اروم بیشتر بیشتر میشه و همینجور منم مثل هلو ایمانم بیشتر اروم تر شاد تر و حکم ارزشمندتر میشه و دیگه از اینکه خواسته دارم میگم خدا خودش یجور جور میکنه و برکت و ثروت از جایی که فکرشو نمیکردم برام پول جور کردی همه چیو جور کردی دل اقاییمو نرم کردی باهام اومد رفتیم لباس دیدیم چقد و راحت و خیلی شیک و ساده و راحت خریدیمو اومدیم
همه اینا کارهای تو هست و من درخواست کردم و پزیرفتی
سلام به استاد عزیزم ومریم خانم شایسته گل…
یکی ازتجربه های خودم اینه که
من و همسرم که بهمن1401به کرج مهاجرت کردیم
به خاطر اینکه پول رهنمون خیلی کم بود در یکی از محله های فقیرنشین کرج خونه اجاره کردیم و خونه هم خیلی کوچیک بود ،امامن باتوجه که از قوانین آگاه بودم و میدونستم که باتوجه کردن زندگی خودمون روخلق میکنیم ،من به نکات مثبت اون خونه ،پنجره ی بزرگی که داشت و همیشه نورالهی ازاونجا برمن میتابید ،ازدسترسی آسون به مغازه هاوفروشگاهها ،حیاطی که داشت و…توجه میکردم وباتمیزکردن خونه واحساس سپاسگزاری واحساس خوب داشتن واقعا زندگی میکردم .ولی اینو بگم احساسم مصنوعی نبودوخیلی راضی وسپاسگزاربودم وازطرف دیگه یه وقتایی واسه تفریح به محله های خوب شهر میرفتیم وله فراوانیی که هست در دنیا واین شهرتوجه میکردیم .
این شدکه بعداز6ماه کارهمسرم رشدکردو به خونه ای در یکی از بهترین محله های کرج هدایت وجابه جا شدیم
واقعا خداوندروسپاسگزارم که قانون گذاشته در دنیا ومنودراین مسیر قرارداد تا با استاد عزیزم وخانواده صمیمی(استاد)عباسمنش دادکام آشناوهم سو وهم فرکانس بشم.
خدایارونگهدارهمگی ماباشد…
سلام بر استاد جان خدارا شاکرم با شما آشنا شدم شما من را تغییر دادید من از شما خیلی الگو گرفتم ده روز پیش پدرم خیلی یهویی از دنیا رفت و شوک بزرگی برای من بود من پدرم را عاشقانه دوست داشتم و واقعاً برایم سخت بود که هم پدرم بود هم رفیقم اما من تو ساعت های اول پذیرفتم که پدرم و از دست دادم و سعی کردم به بهترین شکل ممکن سهمم و انجام بدم دقیقا یاد فرزند شما افتادم که از دست دادید من چند روز به این فکر میکنم نشانه و راه من بعد از فوت پدرم چیست به یک سری نتیجه ها رسیدم و قدرت پذیرش خودم را تحسین کردم و به این باور رسیدم که بعد از فوت پدرم هیچ چیز بیرونی توانایی تأثیرگذاری روی من را ندارد
سوالی که پرسیدید من را یاد کتاب ارزشمند کیمیاگر انداخت درست زمانی که سانتیاگو به صفر مطلق رسید در کشور مصر در یک بلور فروشی قدیمی مشغول به کار شد که درآمدی هم نداشت اگر به شرایط بیرونی گلایه میکرد هزاران گلایه در می آورد چون نوک تپه ای بود و مغازه قدیمی و فروش خیلی پایین اما تمرکز کرد و سراغ ایده های جدید رفت و نتیجش بسیار بسیار ارزشمند بود به طوری که توی اون شهر مغازه آنها به شهرت رسید
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی تا بادرک قوانین ثابت جهان هستی خالق عامدانه ی تمااااام خواسته هام باشم.
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه.
جهان بیرون آینه ی درون منه، اگر من تغییرکنم جهان بیرون منم تغییر خواهد کرد فارغ از اینکه زندگی برای دیگران چجوری داره پیش میره.
از کجا شروع کنم به این تغییر ، از کنترل کانون توجه ، از پذیرفتن صد در صد مسئولیت زندگیم ، از بستن زیپ دهنم و قدرت ندادن به عوامل بیرونی از جمله ، حکومت، کشور، تورم ، همسر ، پدر و….هزاران عامل بیرونی دیگه چون هزاران مثال نقض برای همین عوامل بیرونی میتونم پیدا کنم که بی ربطه با تجربیات افراد.
سوال : کجا ها شکایت کردی و همیشه ناراضی بودی و جهان باچه پس گردنی نشونت داد و کجاها تمرکز کردی روی بهبودت و جهان بهت پاداش داد!!؟؟
خوب من مثال کرونا رو تو فایل قبلی زدم اینجام باز مینویسم تا این تکرار یادم بندازه که کنترل کانون توجه تاچه اندازه مهمه و چقدر میتونه در نتیجه تغییر ایجاد کنه و اهمیت عوامل بیرونی رو برام کمرنگ کنه حالا این عامل هرچقدر که میخواد بزرگ و جهانی باشه...
اواخر سال 98 که کرونا آغاز شده بود،دوسال بود که من با آگاهی های استاد عباسمنش آشنا شده بودم ، تغییرات زیادی از نظر تحصیلات ، اعتماد بنفسی ، شغل ، درآمد و … تو زندگیم ایجاد کرده بودم و به اندازه کافی به این آگاهی ها اعتماد پیدا کرده بودم ، کرونا اومد و تقریبا همه جهان رو درگیر خودش کرد
من هرروز ، بی وقفه این آگاهی هارو نوش جان میکردم ، همه جا تعطیل بود و من زمان زیادی داشتم برای وقت گذاشتن روی بهبود خودم و تقویت باورهام ، حالا دیگه موضوع رشد و پیشرفت و بهبود نبود ، موضوع زنده موندن بود ، واقعا پای مرگو زندگی وسط بود پس با تمام توان ادامه دادم ، همه ی رسانه هایی که میتونست از دنیای بیرون بهم اطلاعات بده آگاهانه بستم ، ورودیم فقط آگاهی های این سایت بود ، زیبپ دهنمو بستم و راجب ناخواسته ها صحبت نکردم ، فقط اطلاعات این سایت رو گوش کردم و نوشتم و تکرار کردم ، فقط تجربیات بچه های سایت رو گوش کردم ، و تمرکز و توجهم روی اطلاعات سایت بود ، و نتیجه طبق قانون سلامتی ، امنیت و گذر ازاین مرحله با آرامش و سلامتی کاااااامل بود ، بدون مصرف حتی یک عدد قرص.
اون بیرون خیلیا بیمار شدن ، خیلیا فوت کردن ، خیلی افسردگی گرفتن ،اضطراب دائم رو تجربه کردن و هزاران ناخواسته دیگه ….
اما من فارغ از اینکه اون بیرون چه خبره ، تجربم با باورهام و درونم هماهنگ شد و این کنترل کانون توجه و این نتیجه باعث شد تا ایمانم به این آگاهی ها هزاران برابر بیشتر شه و درامتداد این باور نتایج بیشتر و بزرگتری خلق کنم.
من یاد گرفتم راجب ناخواسته هام حرف نزدم ، کانون توجهمو کنترل کنم ، من به اهمیت این موضوع پی بردم و یقین دارم که این روش این قانون « کار میکنه » ، خیلیییی جاها تونستم وکانون توجهمو کنترل کردم ، راجب ناخواسته حرف نزدم ، راجبش نخوندم اطلاعات بیشتری کسب نکردم با خودم و دیگران تکرارش نکردم ،به اندازه ای که تونستم این کنترل رو انجام بدم به همون اندازه نتیجه ی رضایت بخش آفریدم .
بعضی جاها هم نتونستم کنترلش کنم و نشانه های تجربیات ناخواسته اومد و باز به خودم اومدم و شروع کردم به مدیریت احساسم و از اون به بعد نتیجه به نفع من تغییر کرد ،
بقول استاد عباسمنش عزیزم ، هیچ چیز از احساس خوب داشتن مهم تر نیست ، جدی گرفتن احساس خوب و ترجیح دادن آن برهر احساس دیگری شهامت میخواد ، احساس خوب داشتن پشتوانه میخواد و آن پشتوانه خودت هستی ،همان ایمانی که اگر به اندازه دانه خردلی باشد، کوه ها را جابجا خواهد کرد .
باز هم سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین،
دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباسمنش 🟢
سلام استادان عزیزم.
بینهایت ازتون ممنون و سپاسگزارم.
چقدر جالب و عالی. اینکه انسان به صورت کاملا هدایتی بیاد و در مورد موضوعاتی صحبت کنه که 20 روز بعد دقیقا در راستای اتفاقات و شرایط کشور ایران باشه.
موضوع مهم این هست که ما توانایی کنترل 100 در 100 زندگی خودمان را داریم. این واقعا موضوع مهمی هست و این اصل و اساس توحید و یکتا پرستی است.
به این معنا که ما باور داریم تمام اتفاقات با فرکانس و باروهای خودمان رقم میخوره و من به عنوان موجودی که توانایی generat یا سازنده، تولید کننده ی فرکانس ها، در هر لحظه درحال تولید فرکانسهایی هستم که شرایط و اتفاقات زندگی من را تشکیل میدهد.
حالا اون مسیری درست است که به من احساس خوبی میدهد. اون احساس درست، و سازنده زندگی من هست.
خب حالا وقتی ما بیاییم و تمرکز کنیم روی شرایطی که نادلخواه ماست و اعتراض کنیم از نا خواسته ها، در نهایت از جنس همون شرایط را دریافت میکنیم. یعنی شرایطی که نادلخواه است.
حالا من اگر باهوش باشم، بجای تمرکز و توجه به ناخواسته ها، میام تمرکز و توجهم را میگذارم روی خواسته هایم. خواسته هایی که باعث رشد شخصیت من می شود. خواسته هایی که باعث رشد جهان میشود.
پس در نهایت به این نتیجه عالی میرسیم. که با توجه و تمرکز به هر آنچه بخواهیم میرسیم. مثال میلیون ها مثالی که هر وقت حالمون خوب بوده، همون روز تماما شرایط خوب را دریافت کردیم. و هر وقت حالمون نازیبا بوده، شرایط نازیبا دریافت کردیم و یه جورایی کل جهان شده یک کبریت که باعث انفجار هر لحظه ما می شود.
خب حالا چجوری سعی کنیم اکثر اوقات حالمون را خوب نگه داریم؟
برای اینکه بتونیم احساس خوبی داشته باشیم و بتوانیم تمرکزمون را بگذاریم روی خواسته هایمان، با کنترل ورودی ها و در نتیجه کنترل ذهن به این نتیجه عالی میرسیم.
پس با کنترل ورودی ها کنترل ذهن امکان پذیر هست.
به قول آمریکایی ها trust me اینکه توی مسیر نازیبا باشی و بخوای ذهنتو کنترل کنی تقریبا غیر ممکن هست.
من خیلی سریع ذهنم را کنترل میکنم. این هدایت رب العالمین هست. این که بتوانم ذهنم کار کنترل کنم.
من دقیقا استاد عزیزم شرایط نازیبایی سال گذشته را بیاد می آورم، به شکر رب العالمین آلات شرایطی دارم بسیار زیبا. تقریبا نمیگویم اصلا ولی تقریبا چیزی نیست که بخوام بخاطرش عصبی ک نگران شوم.
من استاد هر وقت به شرای نازیبایی بر میخورم چند تا آیه میاد تو ذهنم:
البقره
وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَهٍ رِّزْقًا قَالُوا هَٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَهٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﮋﺩﻩ ﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ؛ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎ ﻣﻴﻮﻩ ای ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ، ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺭﻭﺯﻱِ ﻣﺎ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﻴﻮﻩ ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻛﻪ ﺷﺒﻴﻪِ ﻫﻢ ﺍﺳﺖ، ﻧﺰﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻭﺭﻧﺪ؛ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﻲ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ است ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﻧﺪ .(٢۵)
نشون میده آخرت ادامه این جهان است. از اونجایی که میگوییم این چیزی است که از قبل به ما روزی داده بود خدای یکتا.
پس خداوند یکتا نتیجه این کنترل ذهن این دنیا را اینجوری میده.
و آیه انا لله و انا الیه راجعون
این ها از قبیل آیاتی است که من وقتی دیگه خیلی کنترل ذهن برام سخت میشه به خودم یادآور میشم.
بر اساس آیات بالا من میدونم اگر این دنیا احساس خوبی نداشته باشم، اون دنیا جهنم خوبی دارم. و اگر این دنیا احساس خوبی داشته باشم، قطعا اون دنیا هم احساس خوب و بهشت خوبی دارم. پس مگر دیوانه ام هم از این دنیا و هم از اون دنیا لذت نبرم؟
خدا هدایت میکنه. این قانون بدون تغییر خداوند است. منظورم اینه پس با این باورها من ذهنمو کنترل میکنم، و نتیجه عالی میشه. خدا وقتی احساس خوبی داشته باشی هدایتت میکنه به شرایط زیبا و عالی.
عاشتقونم استاد عزیزم. خیلی این درس هایی که شما به ما میدهید عالیه.
بهترین و بزرگترین نتیجه اش احساس خوبی هست که داریم. آرامشی که در وجودمان نهادینه می شود. وقتی توحید و یکتا پرستی را درک میکنیم، انگار خداوند توی قلبمون تجلی میکند، اینقدر احساسات زیباست. اینقدر حال دلمون خوب میشه.
برای من که اینطور شده و واقعا دارم لذت میبرم.
خداروشکر بینهایت خداروشکر. این زندگی واقعا زیباست.
عاشقتونم استادان عزیزم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
بنام خدای مهربان سلام ب استاد گرامی ونازنین مریم و دیگر دوستان خدایا تورو سپاسگزارم بابت شنیدن این فایل بینظیر استاد جان من این فایل بارها گوش دادم ب خودم تعهد میدم بارها گوش بدم ودر زندگیم عملی کنم خدایا بهم کمک کن خودم باشم استاد نکته های عالی را اشاره کردی خیلی اموزنده است اگ آگاهانه عمل بش زندگی من غرق در نور میشود امیدوارم بتونم با توکل ب خدا مسیر درست زندگی رو بشناسم وزیب دهانم رو ب ناشکری وغرزدن وشکایت کردن ببندم وفقط شاکر نعمتها خدا باشم سپاسگزارم رحیمی
سلام به فرشته خانم رحیمی دانشجو و هم کلاسی در دوره بینظیر روز شمار تحول زندگی.
وقت شما بخیر امیدوارم حالتان عالی باشد. ضمن تشکر از دیدگاه موجز و مناسبتان بنده نیز همچون شما از کمی قبلتر تحسینگر زیباییهای زندگیم شدم و چه دستاوردهای بینظیری کسب نمودم.
از خداوند مهربان میخواهم در این راه استوار و مستدام بمانید و هر روز بر مدارهارهایتان افزوده گردد و نور زندگیتان بیشتر و گرمتر از قبل گردد.
شاد سالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار
سلام اقای مجید حرفت خیلی خوشحال شدم برام کامنت نوشتی امیدوارم با توکل ب خدا ب توصیه های ارزنده شما تو این مسیر درست بمانم وعمل کنم خیلی خوشحالم هم استاد وهم دوستانی مثل شما در این سایت بینظیر دارم تمام وقت خودم رو میزارم تا با خواندن کامنت دوستان وگوش کردن ب فایلهای استاد زندگیم رو سپری کنم خیلی نسبت ب گذسته ام ادم شاد وراضی هستم بازم ازتون سپاسگزارم