زیبایی ها را ببینیم - صفحه 41 (به ترتیب امتیاز)

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    یا لطیف

    سلام.

    قشنگی های دوشنبه 20 فروردین جان 1403.

    1- خدایا شکرت برای سلامتیِ خودم و همه ی عزیزانم.

    2- امروز تو دفترم مثل همیشه سپاس گزاری و … رو نوشتم، اما اینجا موتورم روشن نشد تا الان (11/5 شب).

    اما با بهبودگرایی و تمرین و تلاش، اومدم که بنویسم و مسیرم رو ادامه بدم، کم و زیادش اهمیت نداره.

    3- همسرم برام کرم مرطوب کننده ای که میخواستم رو خرید.

    کلی داروخانه رو گشتیم تا سرانجام پیدا شد.

    4- ایده ای برای شام نداشتم.

    دست خدا رو باز گذاشتم، هدایتم کرد، به آسانی شام پختم، خوشمزه هم بود.

    کلی از خدا تشکر کردم برای اینکه همیشه بهمون غذا، نعمت و روزی میده.

    5- حاج خانم همسایه مون که خیلی دوستش دارم و دیروز دلم براش تنگ شده بود و به یادش بودم، امروز بهم زنگ زد احوالپرسی.

    خیلی سورپرایز و خوشحال شدم.

    6- صبح رفتم بیمارستان، بلوک زایمان برای گرفتن نوار قلبِ قند عسل، عالی بود، الهی شکر.

    اونجا مهربانی دریافت کردم.

    بعدشم رفتم خونه مامانم، خیلی سپاس گزارم از خدا برای مامانِ مهربونم.

    اینکه خونه شون به ما نزدیکه.

    اینکه خونه اش خیلی نزدیکه به بیمارستانم.

    اینکه همه مدله آماده ی میزبانی از من و حافظ جان هست.

    تنش سلامت، دلش شاد، روزی اش بی نهایت.

    7- اینکه به راحتی با همسرم رفتم بیمارستان صبح.

    به راحتی بعد از بیمارستان رفتم خونه مامانم.

    به راحتی عصر با همسرم برگشتم خونه مون.

    اینا همش آسانی و راحتی برای منه.

    سپاس گزارم از خدا جانم و بنده های مهربونش.

    8- شب، یه خوابِ کوتاهِ 30 دقیقه ایِ بسیار باکیفیت داشتم، الهی شکر.

    9- همسایه ی مامانم که خیلی دوستش داره و مسافرت بود، امروز اومد، مامانم خیلی خوشحال شد، منم از خوشحالیه مامانم خوشحال شدم.

    خانم بسیار با محبتیه.

    10- امروز صبح زود، این تمرین برام بالا اومد که امروز فقط سپاس گزاری کن از خدا…

    تمرکزت رو بذار رو داشته هات و سپاس گزاری.

    11- کامنت های دوستان رو خوندم.

    12- با بهبودگرایی دارم مینویسم، این خودش جای تحسین داره سمانه جون.

    13- بیشتر تو مثال زندگی شخصیم درک کردم من دست خدا رو باز بذارم، خودش بهترین رو برام انجام میده و میاره سر راهم…

    بهترین آدم ها، بهترین شرایط، بهترین زمان، بهترین روش…

    فقط من دخالت نکنم، چشم بگم و جلو برم.

    14- امروز خیلی خوب ورزش کردم و سپاس گزارم.

    همونجا توراهروی بیمارستان هم 20 دقیقه پیاده روی کردم.

    15- از قشنگی های بیمارستان برام اینه که خیلی راحتم اونجا، اکثرا هم تنها رفتم این اواخر …

    عین کسی که اومده تورِ گردشگری برخورد میکنم با محیط.

    به آقای مسیول دم اسانسور که راهنمایی میکنه و ازمون میپرسه کارمون چیه، سلام دادم، یه اقای دکتر داخل اسانسور بود به ایشونم سلام دادم خیلی مهربانانه پاسخ داد، کلا یکی از شیرین ترین و ساده ترین روش های برقراری ارتباط برای من سلام دادن هست.

    16- یکی از جذابیت های این بیمارستان برام اینه که تازه یادم افتاد اسمش نور هست…

    و منو یادِ الله نور السماوات والارض میندازه.

    برای من نشونه است.

    17- امروز در مورد قدرت ندادن به عوامل بیرونی (هر چی، آدم ها، عوامل، اشیا و …) با مامانم گپ زدیم.

    و اینکه قدرتمندترین فقط خداست و این آیه ی انرژی بخشِ جذاب:

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    18- خیلی سپاس گزارم برای آسان شدنم بر آسانی در رابطه با (گ) دیروز و امروز، سورپرایز شدم و بسیار خوشحال.

    19- سالادِ کاهو، گوجه، خیار، روغن زیتون، نعناع که نوشِ جان کردم.

    سپاس گزارم که هر روز سالاد و سبزیجات نوش جان میکنم.

    سپاس گزارم برای میوه های خوشمزه ای که هر روز نوش جان میکنم.

    سپاس گزارم برای همه ی اون چیزهایی که هر روز دارم و استفاده میکنم.

    20- امروز متوجه شدم 2 بسته نوک 0/5 یدک تو کشوم دارم، روزیِ غیر حساب و سورپرایزِ من.

    21- همسرم برای خواهرم یه روسری زیبا هدیه گرفت.

    خیلی ارزشمنده کارش.

    ممنونشم.

    22- چقدر خوشحالم که گوشم نسبت به شنیدنِ صدای تلاوت قرآن، خوش احساس شده.

    صدای تلاوت اومد صبح از پنجره مون، از مدرسه ی نزدیک خونه مون.

    23- تشکر کردن از خدا در ظاهر مسیرِ طولانی میاد برام گاهی.

    اما دارم تلاش میکنم با بدیهیات شروع کنم و ادامه بدم.

    حقیقی بگم و ادامه بدم.

    هر چی باهاش حسم خوبه رو بگم و ادامه بدم.

    همینا حالمو خیلی خوب میکنن.

    الهی شکر.

    24- تکون های نی نی= معجزه ی خدا هر لحظه

    خدایا شکرت بی نهایت.

    تو ارحم الراحمینی.

    هر کی نی نی میخواد، بهش سالم و صالحش رو عطا کن.

    الهی آمین.

    خدایا ازت ممنونم که هدایت و راهنماییم میکنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1349 روز

    بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست

    زندگی احساس خوب در لحظست کل داستان همینه

    خوشبختی یعنی تمرکز روی نکات مثبت زندگیت و دیدن اتفاقات از زاویه ای که احساس بهتری داشته باشیم و طبق قانون خداوند از جنس هر چیزی که احساس بیشتری در توجه بهش داشته باشیم وارد زندگیمون میشه ،پس بریم زیبای های امروز رو با هم مرور کنیم 1403/01/23

    1.صب زیبا و دل انگیز با بیدار شدن کنار پسرم و صدای قشنگش شروع کردم

    2.خوهرزاده خوشگلم که با چهره زیبا و شیطونش بالا سرمون حاضر شد

    3.تجسم خواستهام در تمرین ستاره قطبی با احساس خوب که هر روز داره بیشتر میشه

    4.مشتری های خوبی از یه مسافت دور برای گرفتن خدمات از من امروز اومد

    5.دیدن طبیعت اینجا که هر روز بخاطرش سپاسگزارم

    6.مسائل فانی که همیشه در محیط کار با مشتریام دارم

    7.رزق برکتی که هر روز به طریقهای مختلف از مشتریای عالی وارد زندگی من میشه و من دستان خدا رو به وضوح داخلش میبنم

    8.آهنگهای که جدید توی یه کانال پیدا کردم و با گوش دادنش کلی لذت میبرم

    9.بازی های کودکانه پسرم و خواهر زادهام که خیلی خوش گذشت

    10.ایده جالبی که در برخورد به یک تضاد بهم الهام شد و قراره که اجراش کنم

    11.دیدن ستارگان در سیاهی شب که هر وقت له آسمون نگاه میکنم عظمت پروردگار بیادم میاد قلبم آروم میگیره

    12.وسایلی که برای موبایلم نو خریدم و حس خوبی از خرید کردن لهم دست داد

    13.مشتری کم سنی که آخر شب اومد کلی گفتیم خندیدیم

    14.گوش دادن به جلسه اول قدم دوم که کلی نکته یادآور شد برام و قلبم باز شده

    15.خوندن کامنت زیبای سعیده شهریاری در سایت که باعث به وجود اومدن خواسته ای در من شد

    خدایا سپاسگزارم ازت برای وجودت در ثانیه به ثانیه زندگیم

    خدایا سپاسگزارم ازت که تو معبود منی و اجازه زندگی کردن بهم دادی

    برای هر تپش قلبم ازت سپاسگزارم

    برای تجربه پدر بودنم که خیلی شیرین ازت سپاسگزارم

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    به نام خدا

    سلام.

    1- امروز تسلیمِ خدا بودن رو صبح اکتیو کردم.

    اینکه من بکشم کنار و به خدا بسپرم که خودش چیدمان و هدایت کنه.

    الحق والانصاف که آرامش خوبی رو تجربه کردم.

    2- امروز نهار و شام خوشمزه ای پختم.

    و یادم بود که مزه ی شگفت انگیز غذام، از لطف خداست، از فضلشه که دستپختم خوبه و با عشق برای خانواده ام غذا میپزم.

    3- خوابِ به شدت لذت بخشِ میان صبح و عصرگاهی…

    هوا که عالیه، وقتی میخوابم بیدار میشم خیلی حسم خوبه، هوا طراوت داره و بعد از بیداری طراوتِ هوا رو به شدت حس میکنم.

    4- عصر همسایه مون رو دیدیم، احوال منو نی نی رو پرسید.

    خدایا مرسی که دلها رو برام نرم میکنه و این توجه های لطیف رو دریافت میکنم.

    5- امروز تو یه مورد بهتر از قبل کنترل ذهن کردم.

    کمتر از قبل واردِ تله شدم.

    یه مورد هم بود که خودم اگاهانه محیطِ گفتگویی رو ترک کردم که در مسیر نازیبایی بود.

    آفرین به سمانه جان.

    بهت افتخار میکنم.

    6- لذت هایی که تجربه کردم:

    – شنیدن تلاوت قران (عربی)

    – شنیدن ترجمه گویای قران (فارسی)

    – شنیدن فایل روز شمار امروز، لایو 35

    7- یه جمله ی خوب که تو کامنت خودم نوشتم:

    من بلد نیستم، خدایا تو یادم بده

    8- کامنت های خوبی که خوندم از دوستان.

    یه کامنت تو عقل کل از اقا ابراهیم خوندم در رابطه با توحید که بسیار عالی بود.

    9- یکی از دوستانم پیامک احوالپرسی داد.

    مامانم و مادرشوهرم تماس احوالپرسی گرفتن.

    خدایا کاملا متوجهم همه ی این توجه ها و مهربونی ها در حقم، از فضل و محبت خودته.

    10- محبت اقای کرمی تو کامنتشون نسبت به من و نی نی، وقتی از درخت نخل و رطب نوشتن.

    این مهربانی ها بسیار ارزشمنده، ممنونم.

    خدای بخشنده و مهربان، ازت سپاس گزارم بی نهایت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1349 روز

    بنام یگانه هستی جهان که هرآنچه دارم از اوست

    1403/01/29

    زیبای های امروز من

    1.صب زیبا و نسیم خنک بهاری و دیدن باغچه خوشگل مادرم که مثل همیشه پر بود از گلهای نارنجی رنگ و پروانه ای در حال پرواز

    2.دیدن ابرهای که توی آسمون بودن رنگشون با همه روزها فرق داشت ،انگار آسمون پر رنگ تر و ابرها سفید تر بود

    3.دوش آب سرد اول صب که روحمو شاد کرد

    4.قهوه خوشمزه اول صب

    5.دیدن ابرهای که بالای کوه سایه انداخته بود و رنگ کوها بنفش روشن بود و بعضی جاها به رنگ خاکستری مایل به سفید ،کاش میشد این صحنه رو عکس گرفت بزارم برای بچهای سایت تا ببینن که چقدر زیباست ،عین کوهای آلپ توی برنامهای کودک بود

    6.پوشیدن پیراهن به رنگ نارنجی که مال خیلی وقت ولی هنوز نو نو و رفتن سر کارم با روحیه عالی

    7.مشتریای خوبی که به محض رسیدنم اومدن

    8.مشتری که خیلی لذت برد از خدمات امروزم و تازه پیراهنشو بهم هدیه داد منم با جون دل ازش قبول کردم

    9.اومدن مشتری قدیمی من که خیلی وقت بود ازش خبری نبود و کلی شاد شدم با دیدنش

    10.حرفای خوبی که با مشتریام زدیم کلی باور ثروت ساز توش بود

    11.دیدن یکی از بچهای که با هم حساب کتاب داشتیم و خداوند دلشو برام نرم کرده بود

    12. ایده عالی که بهم الهام شد برای حل یکی از مسائلم

    13.مکالمه که با مادرم داشتم و باورهاشو انالیز میکردم

    14.خوردن یه ناهار خوشمزه

    15.قهوه خوشمزه ای که عصر زدم بر بدنم و هنوز اثراتش تو بدنمه

    16.دخل پر برکت امروزم

    17.زنگ زدن یکی از مشتریای سابقم و گرفتن نوبت برای فردام ..اینم بگم که جذب خودم بود چون دیروزش داشتم بهش فکر میکردم

    18.خواهرزادهای شیرین زبونم که اومده بودن خونمون

    19.پیام محبت آمیز از یکی از آشنایان

    20.تجسم عالی که هر وقت میرم توی مودش اشک از چشمام جاری میشه

    سپاشگزار الله ایم که قوانینش ثابت و قدرت مطلق جهان هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    به نامِ اللهِ یکتا

    سلام.

    1- دیشب خداوند یه بار دیگه تو زندگیم، خوشحالم کرد، بهم آرامش داد، سختی رو ازم دور کرد.

    به خودش سپردم و بهم آسانی داد.

    اسمِ اعظمش رو آوردم و اونم بزرگی شو بهم نشون داد.

    نشونه خواستم ازش برای آرامشم، تلاوتِ قرآن رو در مسیرم گذاشت و دلم رو قرص کرد.

    دیشب کاملا مستقیم بهش گفتم فقط خودت رو دارم تو این حالت از اضطراب، و اونم بسیار زیبا برام خدایی کرد.

    2- دیروز خونه مامانم رفتم، مادر، خواهر و خواهر زاده هامو دیدم و معاشرت کردیم، کلی خندیدیم، مامانم یه شامِ خوشمزه برامون پخت، خواهرم سوپ خوشمزه پخت برامون.

    همنشینیِ بسیار دلنشینی بود. الهی شکر.

    3- دیروز تماس های احوالپرسیِ قشنگی داشتم.

    متوجه شدم هیچ فرقی نمیکنه کی بهم محبت میکنه، آشنا یا غریبه، اقوام یا همسایه یا دوست و …

    همه ی اینا روش هایی هستن که محبت خداوند رو به دستم میرسونن.

    اصلا نیازی نیست فکر کنم فلانی بهم عشق میده یا نه.

    من سهمِ خودمو دارم تو این جهان، حالا از دست کی بهم میرسه فرقی نداره…

    4- تحلیلی نوشتم با خودم دیروز، و مسیله ای رو شفاف و باز کردم.

    جلسه ی مشاوره با خودِ عالی رو تجربه کردم.

    مسیله خوب باز شد، درس هاش باز شد، دیدگاه های متفاوت رو تحلیل کردم…

    این موهبتِ شفاف سازی با عطوفت، با خود رو، از لطف خدا و دوره احساس لیاقت دارم.

    5- دیشب خداوند یکی از دست های مهربان و نازنینش رو جهتِ کمک بهم فرستاد.

    روزیِ غیرِ حساب هم بهم داد و سورپرایزم کرد.

    من به این جزییات اهمیت میدم و لذت میبرم ازشون.

    6- خواهرزاده هام بهم عشق هدیه دادن.

    7- همسرم دیشب شیفت بود، مامانم زنگ زد که حتما برم خونه شون که تنها نباشم در این شرایط، با عشق رفتم و کلی عشق دریافت کردم.

    الهی شکر برای همه ی عزیزانم و همه ی عشقی که دریافت و حسش میکنم.

    8- دیروز یه هدیه از خدا دریافت کردم:

    فهمیدم ریشه ی ناراحتیم، مقایسه کردن بوده.

    انگار بهم جایزه داده باشن، کلی ذوق کردم.

    به خودم مجدد یه اصل رو یاداوری کردم:

    سمانه جون هر وقت ناراحت شدی از خودت بپرس دلیلِ این حست چیه؟ برای چی ناراحتی؟ ریشه اش چیه؟

    ریشه اش رو متوجه بشی میتونی به آرامش برسی.

    وقتی ناراحت میشی یعنی صلح درونیت پایین اومده.

    9- برای نهار دیروز یه پیشنهاد غذایی اومد، هر چی جلو رفتم دیدم اون غذا صدام نمیکنه که بپزمش، از خدا هدایت خواستم، ایده ی یه غذای دیگه داد که اتفاقا هم ساده بود هم خیلی خوشمزه.

    حسابی کیف میکنم از پیشنهادها و هدایت های خداوند در جزییات و امور مختلفِ زندگیم.

    10- دیشب یه موردی پیش اومد که از تغییرِ برنامه ای صحبت شد…

    سورپرایز شدم حسابی ولی هیچ واکنش هیجانی نداشتم، همچنان خیالم راحت بود، و گفتم هر چی برای من خوب و خیر باشه خداوند برام چیدمان میکنه، من که نمیدونم، اون میدونه، من سپردم به خودش و دخالتی نمیکنم.

    و این نکته برام بسیار اشکار شد:

    تو نمیدونی، تا لحظه ی انجامِ اون مورد، ممکنه زندگی هزار چرخ بخوره، روی هیچی حساب نکن و نچسب بهش، خداوند آگاهه و خودش میچینه برات.

    اصلا به هیچی نچسب و روش حساب نکن.

    به خدا بچسب و فقط به اون اعتماد کن و روش حساب کن.

    11- موردی پیش اومد که کمی نگرانم کرد.

    از خودم راضی ام که اقدام کردم برای برطرف سازیش.

    خداوند دست مهربونش، مامانم رو باهام همراه کرد تا به ارامش برسم و در مسیرِ حلِ مسیله حرکت کنم.

    12- تو گپ و گفت هامون با مامانم به موارد خوبی اشاره میکنیم و درس ها رو مرور میکنیم با هم.

    13- دیروز همسرم هدیه دریافت کرد از محل کارش، الهی شکرت برای روزی های غیرِ حسابت که وارد زندگی مون میکنی.

    14- متوجه شدم یه حرفی که میشنوم اگه ادامه اش بدم تو ذهنم و کنترل نکنم ذهنم و احساسمو، چطور میتونه باعثِ حسِ بد درونم بشه.

    غفلت کنم چیزی که وجود نداشته، ایجاد میشه و حسم رو خراب میکنه، حتی اگه قبلش اصلا بهش فکر هم نمیکردم چه برسه بخواد ناراحتم کنه.

    15- درک کردم این بلدم بلدم، چقدر میتونه آسیب زننده باشه به انسان.

    چون دَرِ غرور، در محضر خداوند رو باز میکنه.

    توجهم به این مسیله جلب شده و انگار هوشیار شدم تازه که کنترلش کنم.

    با تشکر از سلسله فایلهای جذابِ توحید عملی.

    16- دیروز با مهارتم، ارزش خلق کردم، خدمت به خلق رو ایجاد کردم، با اون مهارتم خلقِ پول میکنم.

    این مهارت رو از خدا دارم و سپاس گزارشم.

    برای خودم و کارم ارزش قایلم و ارزشمند میدونمش و شایسته ی تقدیر.

    ضمنِ خلقِ یه خدمت برای بنده ی خدا، باعثِ خوشحالی هم میشم به واسطه ی انجام اون کار و مهارت.

    دیدن و حس کردن شادیِ آدم ها، لذت بخشه.

    اینکه کار تو بسیار ارزشمنده و خودت هم متوجهش میشی.

    17- یه کار تعویقی داشتم، به هدایت الله انجامش دادم.

    18- هر چی دارم از فضلِ خداست، همه ی داشته هام.

    19- سپردن زندگی و لحظات به خداوند، و اجازه دادن به او که لحظات رو چیدمان و مدیریت کنه برام، خیلی زندگی رو آسان تر و شیرین تر میکنه.

    یهو به خودت میای میبینی طبقِ فکر خودت جلو نرفتی، برنامه عوض شده و تو خیلی ریلکسی و روان داری زندگی میکنی.

    20- دیروز کامنت های خوب خوندم و نوشتم، با دایره آبی هم سورپرایز شدم.

    21- الان (4:28 دقیقه بامداد) صدای اواز گنجشک ها میاد که دارن ستایشِ خدا رو به جای میارن.

    22- الهی شکر برای سلامتی خودم و عزیزانم، برای حضور تک تک عزیزان و دوستانم در زندگیم…

    23- ساعت 3 بامداد بیدار شدم اومدم سایت و مشغول نوشتن از زیبایی هام شدم…

    یعنی هدایت شدم به توجه به نکات مثبت و زیبایی ها، سپاس گزاری و خلقِ حسِ خوب.

    الهی شکر برای این نعمت و روزیِ خداوند.

    24- به محضِ تایید و ذخیره این کامنت، دیدن دایره آبی و سورپرایز شدنم.

    خوندنِ پیام رویا جان، که دقیق نشونه ی خدا بود برام.

    خداوند مهربان، ازت خیلی ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام

    قشنگی های امروز- دوشنبه- 24 اردیبهشت جانِ 1403.

    1- فایل جدید روی سایت- الگویی مناسب برای کسب و کار.

    ذوق کردم برای اومدنِ فایل جدید.

    2- دیدن دایره آبی.

    3- دیروز از خواهرم درخواست کردم دو کار برام انجام بده، انجام داد.

    وسیله ای رو خواستم برام بخره که عالیه، همونی که مناسبِ نیازِ من هست.

    4- برای کاری در رابطه با موبایل به خواهر دیگه ام کمک کردم دیشب.

    5- این روزها بیشتر از همیشه دارم متوجه میشم یه مامان چقدر برای بزرگ شدنِ بچه اش زحمت کشیده و میکشه.

    مامانِ خودم در حقم محبت هایی میکنه که شدیداً سپاس گزارشم.

    از خدا میخوام یادم بندازه و هدایتم کنه بهش خیلی احترام بذارم و یادم بمونه این روزها رو با هم چطوری سپری می کنیم.

    دیشب با اینکه خودشم خسته بود اما به من گفت تو بخواب و بچه رو بغل کرد تا من بتونم کمی بخوابم.

    خیلی خیلی بهم محبت میکنه همیشه و مخصوصا این روزها برای بچه داری و رسیدگی به خودم.

    تنش سلامت، خیر ببینه در دنیا و آخرت.

    خدایا شکرت سلام بی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    سلام به خدای مهربانم

    سلام به نور و روشنایی

    سلام به عشق الهی ام

    سلام به قلبم که جایگاه نور و عشق خداوند است

    خدایا شکرت سپاس میگزارم که امروز هم صبح زود ساعت 04:48 دقیقه ی صبح از خواب شیرین و با کیفیتم با ناز و نوازش از آغوش گرم و نرم الهی ام بیدارم کردی خدایاااا صد هزار مرتبه شکرگذارم شکرگذارم شکرگذارم

    خدایاااا شکرت برای آرامش روز افزونم

    خدایاااا شکرت که امروز هم لحظه ی روشن شدن آسمان زیبایت رو از تختخواب سلیمانی آم دیدم

    خدایاا شکرت که رفتم روی بالکن و لحظه ی طلوع خورشید رو دیدم و همزمان داشتم این زیبایی ها رو می نوشتم و صدای چهههه چههههه دسته جمعی پرندگان زیبا رو می شنیدم خدایا شکرت به اندازه ی وفور و فراوانی این جهان زیبایت شکرگذارم خدایااا شکرت

    خدایاااا شکرت که صبح اول وقت آمدم توی سایت و آن چراغ پیام رسان آبی رنگ نازنین رو دیدم و قند توی دلم آب شدم و کلی ذوق کردم

    خدایا شکرت وقتی پیام زیبای دوست نازنینم سمیه زمانی عزیز رو خواندم بیشتر ذوق کردم و قند توی دلم اول صبحی آب شد چون از عطر و بوی نوزاد قند عسل نقل نباتش برام نوشت خیلی خیلی ذوق کردم .آخ آخ نگم براتون که نفس شماها هم بند میاد ..

    فکرشو بکنید اول صبح بپری توی سایت و چراغ پیام رسان نقطه آبی رنگ روشن شده باشه بعدش هم بهترین خبر دنیا رو توش بخونی نوزاد عزیزمون لیلین پسر قند عسل سمیه زمانی عزیزم رو با عشق دریافت کردم

    آخ آخ گردن رو گفتین، وااای بوسای لای گردن اصلا معرکه س، مرده رو زنده می کنه :)))

    بخدا اول صبح گردن غنچه ی طلایی رو ببوسید وای نفسم.. خیلی خدا رو شکر کردم چون با این تعریف های سمیه جون کاملا حسش کردم و احساسم اول صبح با بهترینع بهترین ها شروع شد خدایااآاا شکر الهی آمین

    نگاه کردن بهش یه تمرکز بر زیبایی بی نظیره. خدا رو هزاران بار شکر. شکر برای چشمای قشنگش، ابروهایی که اولی که بدنیا اومده بود تقریبا نبود و الان خوش فرم بالای چشماشه، برای مژه های قشنگش، برای لبخند که قلبم رو آب می کنه، صبح که بیدار میشه با یه لبخند ناز دلم رو می بره و روزم رو زیباتر می کنه. برای صدای قشنگش که وقتی یه عروسک پارچه ای جلوش می ذاریم با اون صدای ظریف و با کلی میمیک صورت باهاش حرف می زنه..برای دستای ظریفیش و انگشتاش که موقع شیر خوردن هی باز و بسته شون می کنه،

    آخ که اول صبحی قربون اون انگشتای ظریف چوب کبریتی ش برم من…. خدایاااا شکرت مرسی مرسی سمیه جونم که اینقدر قشنگ برام با جزییات توضیح دادی خدایاا به اندازه ی وفور و فراوانی هایت شکرخدایا این نوزاد عزیز و فرشته ی آسمانی تو و تمام فرشتگانی که قدم به این جهان هستی و مادی آت قدم گذاشتند در پناه و لطف و محافظت خودت قرار بده و پشتیبان و حامی و هدایتگرشون باشه بسمت بهترینع بهترین ها الهی آمین

    برای پاهاش که گاهی انگار داره هندل می زنه انقد با یه پا می زنه و کلی ما رو می خندونه…

    خدایاااا شکرت برای اون هندل زدنش

    یادمه قبلنا شنیده بودم که می گن تو خونه ای که نوزاد باشه یا بچه ی کوچیک باشه غیبت نمیشه… خدا رو شکر ما که اصولا اهل غیبت نیستیم اما واقعا انرژی مثبتی که دارن اصلا فرکانس همه رو می بره بالا تر. واقعا نعمتیه که خدای مهربونم دوباره بهمون هدیه داده.

    سمیه جون بخدا این فرکانس بالا رو منم دریافت کردم خدا رو شکر .. حالا ببین مامان و بابات چقدر دلتنگش میشن و دلشون ضعف می‌ره

    دوستان عزیزم سپاسگذاری امروز رو اول اومدم اینجا نوشتم تا شما دوستان هم لذت ببرید و دل و روحتون شاد بشه و غرق نور الهی بشید

    بخدا امروز از خوشحالی دارم بال در میارم

    خدایااا شکرت سپاس می گزارم بخاطر اینکه در این سایت حضور دارم

    خدایاا شکرت برای اینکه صبح زیبایم رو با بهترینه بهترین شنیده ها دیده ها پیام ها کلامهای زیبا شروع کردم و از اینکه با بهترینع و با بهترین شنیده ها دیده ها و آگاهی ها و با آرامش بیشتری و با موفقیت به شب می رسانم ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    خدایاااا فقط و فقط تو را می پرستم و فقط و فقط از تو یاری می جویم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    پدرام فصیح زاده گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    سلامی به گرمای گچساران….

    1. امروز صبح خیلی صبح قشنگی بود و به لطف خدا مسواک زدم و رفتم سرکار و با ساندویچ پرسنلی یه صبحانه عالی زدم بر بدن.

    2. خداروشکر امروز سفارش های عالی گرفتم و به لطف خدا همه چیز خوب پیش رفت.

    3. خداروشکر امروز دوتا از مشتری هایی که مجوز داشتن براشون بار رو بذاریم نقد شدن و به لطف خدا روز به روز با رهام راجع به نقد کار کردن داره بهتر میشه

    4. خداروشکر هدایت شدم به یک شغل عالی در یک شرکت عالی که فقط نقد کار میکنه و دارم باورهای درستی که از استاد یاد میگیرم رو روز به روز توی کارم اجرا میکنم و مدادم از خدا میخوام که روز به روز با رهام قوی تر بشه.

    5. خداروشکر امروز رفتیم و وسایل مورد نیاز برای جلوبندی ماشین رو گرفتیم و حدود 1/300 شد و به لطف خدا راحت کارت کشیدم( دقیقا یادمه پارسال با چه خفتی درخواست کردم که اون مغازه دار بهم مهلت بده تا ماه بعد با حقوقم بهش بدم و خدا میدونه که ما توی چه شرایط اسفناکی بودیم. قرض و قرض و بدهی و بدهی)

    واقعأ خداروشکر میکنم که الان حدود یکسال هست که قرضی هیچی نمی‌خورم و فقط دارم نقد میخرم، نداشته باشم هم نمیرم.

    چقدر لذت بردم امروز از این رزقی که خدا برام جور کرده و منی که درآمدم پارسال زیر 5 تومان بود الان به لطفا خدا چند برابر شده و خیلی خیلی شاکریم از این بابت.

    6. خداروشکر وقت خالی برای فردا رزرو شد که برم کارهای جلوبندی ماشین رو انجام بدم و ان شاء الله یه نفسی تازه کنه سلطان جان

    7.خدارو شکر که امروز پسرم تونست تا صد به راحتی بشماره با یه کمک خیلی ریز، درصورتی که کلاس نمیره و فقط 5 سالشه و به کمک همسرم عالی انجام داد و خیلی خیلی خوشحال شدیم

    8. خداروشکر مشتری که چندسال بود قسط بیمه اش رو نریخته بود یکجا بالای 10 تومان قسط ریخت و این هم از برکت خداوند مهربون هست و قراره کارمزدش برام واریز بشه. آخه من قبلا توی بیمه بودم و الان به لطف خدا هدایت شدم به کار در شرکت فوق العاده کاله آمل

    9. خداروشکر امشب خیلی عالی گذشت و در کنار خانواده ام به من خوش گذشت

    10. خداروشکر امشب هدایت شدم به خوندن کامنت خانم صوفی و تعهد دادم که منم مثل ایشون هر شب بیام و تمرین ستاره قطبیم رو اینجا بنویسم.

    شب خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 2034 روز

      سلام اقای فصیح زاده‌.

      خیلی اتفاقی رسیدم به پیام شما، و خوندم و لذت بردم از سپاس گزاری ها و نکات مثبتی که درک کردین و نوشتین.

      با خوندن نکات مثبت زندگیِ بقیه یاد میگیرم میتونم به چه جزییات بیشتری تو زندگیم توجه کنم و بابتشون خوشحال و سپاس گزار باشم.

      شاید گاهی پیدا کردن نکات مثبت یا نوشتنشون به دلیل شرایطِ روحی، به نظر سخت برسه تو یه روزهایی که حالِ ادم و فرکانس ادم میزون نیست، اما همیشه نکته مثبت وجود داره، یاداوری شون باعث میشه بهتر از فرکانس پایینم خارج بشم.

      چون کاملا دارم میبینم حرف استاد چقدر درسته:

      جمله ی طلاییِ فایلِ ارامش در پرتو اگاهی9:

      شادی و غم میگذرن، پس چرا عجله میکنی؟

      کمکم میکنه نمونم تو حسِ بد…

      در پناهِ خدا باشین، همه مون باشیم.

      تحسینتون میکنم برای نوشتنِ کامنت و توجهتون به زیبایی ها.

      سمانه جانم رو هم خیلی تحسین میکنم.

      چون میدونم یه روزهایی وقت نبوده، حوصله نبوده، میزون نبودم یا هر چی….ولی اومدم و نوشتم.

      به کم نوشتن هم توجه نکردم فقط نوشتم تا یادم بمونه چی داره فرکانس منو میزون میکنه.

      سپاس گزارِ اللهِ یکتا هستم.

      خدایا ممنونتم اندازه برگ های درخت های جهان.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    به نام خدا، سلام.

    قشنگی های امروز دوشنبه 21 خرداد 1403.

    یاداوریِ زیبایی های زندگیم الان که حالم خوبه به خودم:

    1- محیا اومده، خواهرزاده ی عزیزم، به حافظ و من عشق میده هر بار که میبینیمش، هم وقتی حافظ تو دلم بود هم الان.

    2- مامانم پیشمه و به حرف هام گوش میده، درکم میکنه.

    الهی شکر که مامان دارم، الهی شکر برای مامانِ خوبم.

    3- نهار آبگوشت دارم (بدون حبوبات)، الهی شکر برای گوشتِ خوشمزه و لذیذمون.

    4- دیشب همسرم 3 تا بربری تازه خرید، دمش گرم.

    5- دیشب کتلت پخت مامانم، نوش جان کردیم، الهی شکر.

    6- الحمدالله و ماشاالله خواب خوب دیشبِ حافظ و ما.

    مامانم پیشش بود، منم میرفتم شیر میدادم بهش.

    خدایا شکرت.

    یادمه اوایل چقدر سخت بود.

    شب ها بارها و بارها برای شیر دادن بیدار میشدم و عملا خوابی وجود نداشت برامون.

    از چهل روزگی به بعد خواب شب هاش بیشتر شده، الحمدالله الحمدالله الحمدالله.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    7- از بابتِ حافظ خیالم راحته چون تحتِ حفاظتِ شدیدِ الله هست.

    8- چهره ی معصومِ حافظ وقتی خوابه.

    9- بستنیِ خوشمزه و باحالی که همسرم دیشب خرید.

    10- باد خوبی که امروز اومد.

    دیدنِ تکون خوردنِ برگ ها واسم شیرین بود.

    11- کامنت سعیده جان شهریاری که دیشب خوندم:

    من سعی کنم حال خودمو خوب نگه دارم، اینکه خدا چطوری میخواد بهم کمک کنه به من ربطی نداره.

    12- این روزها دارم خیلی چیزها رو متوجه میشم.

    آدمی که با خودش در صلحه توجهش به اطرافش خیلی بیشتره. حتی اگه خودشم چالش داشته باشه که احتمالا کمتر میشه، توجهش به آدم های اطرافش بیشتره، شده با کلامش بهشون آرامش میده، با رفتارش، با کمک بهش و …

    13- این روزها گاهی فرکانسم به شدت پایینه، مسمومه، مقایسه میکنم، از ادم ها ناراحت میشم، خسته میشم شدید از لحاظِ روحی ولی این تضادها یه زیبایی دارن اونم اینکه متوجه شدم ساده رد نشم از کنار آدم ها…

    اگه با خودم در صلحم، محبت کنم به دیگری با هر روشی که بلدم، میخواد ارسالِ یه پیامکِ قلب باشه، میخواد انجام دادنِ یه کاری باشه برای اون فرد…

    الهی شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    به نام خدا.

    سلام.

    قشنگی های سه شنبه 29 خرداد زیبای 1403.

    1- دیروز خانواده ی عمویِ عزیز حافظ اومدن خونه مون.

    برای حافظ جان هدیه آوردن.

    معاشرت کردیم و لذت بردیم.

    وای فای تلویزیونمون هم که وصل نمیشد درست کردن.

    شیرینیِ تازه و خوشمزه هم آوردن.

    2- دیروز جلسه دوم مشاوره گرفتم.

    بسیار نکات خوبی مطرح شد.

    یه سری باگ ها برام آشکار شدن، الهی شکر.

    جلسه مشاوره به صورت تصویری با گوگل میت هست.

    الهی شکر برای مشاوره و تجربه ی تصویری بودنش.

    من میرم تو محیط مجتمع، تو سایه زیر درخت ها میشینم و صحبت میکنیم با خانم دکتر.

    3- شام دلچسب دیشب، کباب کوبیده.

    4- شربت آبلیموی خوشمزه ی دیروز.

    5- شربت آبلیمو با خاک شیر خوشمزه ی الان.

    6- الو بخارا خوشمزه مون.

    7- تلویزیونمون که پر از امکانات جدیده که قبلا نداشتیم.

    8- آفرین سمانه جون که روبالشی ها رو درآوردی انداختی تو سبد لباس ها تا شسته شن.

    آفرین سمانه جون که ماشین ظرفشویی رو روشن کردی.

    9- آفرین سمانه جون که به حافظ شیر دادی و خوابوندیش.

    10- آفرین سمانه جون که لباس حافظ رو شستی.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: