زیبایی ها را ببینیم - صفحه 50 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-22.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-09-12 13:15:272020-08-22 01:48:58زیبایی ها را ببینیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
یا ارحم الراحمین
سلام
– ناز کردنِ سر و موهای پسرم، و بازی کردن باهاش
اینا واقعا منو در لحظه نگه میداره، جهانِ بیرون قطع میشه، سر و صدای ذهنم خاموش میشه، شتابم قطع میشه.
برای من میشه مراقبه.
خدایا زمان های بیشتری رو برام فراهم کن که فارغ شم از سر و صداهای ذهنم و بشتابم به مراقبه با حافظ جونم.
– خدایا مرسی که کمکم میکنی و بهم راه حل نشون میدی.
امروز بهم گفتی صورتت رو بشور، هم خنک میشی و هم فرکانس آب بالاست، آرومت میکنه.
ممنونم ازت.
– دیشب کامنت اقا ابراهیم رو خوندم که انتهاش نوشتن هدایت شدن به انجام 4کار، لذت بردن از زندگی، مسافرت، پینگ پنگ، دوره احساس لیاقت و …
یه لحظه تو قلبم بال بال زد از خدا خواستم به منم واضح و شفاف بگه الان دقیقا روی چی کار کنم؟
چیکار کنم؟
ذهنم شلوغ و پخش و پلاست.
و بعد از گفتن، خودش هدایت و کمکم کنه به انجام و تمرین کردن.
الهی امین.
– جلسه اول دوره لیاقت رو گوش میدم، الهی شکرت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام
الهی شکر برای اینکه:
امروز خبر خوشی شنیدم.
ان شاالله که خیره و به خوبی جلو میره برامون.
اقاجونِ حافظ اومد دنبالمون، رفتیم خونه شون بمونیم چند روز تا یلدا که کل خانواده دور هم جمع میشیم.
مهربونی ها و دعای خیر مامانم.
مامانم انسانِ بسیار بسیار مهربان و باعطوفتیه، خدا حفظش کنه برامون.
دیدن دایره آبی و خوندنِ پاسخ ناعمه جان.
نعمت ها و روزی های فراوانمون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام الله
سلام.
دیروز به تضادی در رابطه با سلامتی برخوردم که الگوی تکرار شونده داشت.
برای همین به خودم و خدا قول دادم در جهت بهبودش کاری کنم.
2 تا اقدام در برنامه ام گذاشتم که از دیشب شروعش کردم.
خدایا کمکم کن برای بهبودم.
و امروز صبح یه نشونه برای بهبود اون تضاد دیدم که راسخ ترم کرد برای رعایت اون دو مورد.
الهی شکرت.
سپاس گزاری هامو تو دفترم نوشتم.
کامنت های بسیار زیبا خوندم از بچه های سایت.
کنار حافظ جون خوابِ شیرین داشتم.
سوپ تازه و خوشمزه براش پختم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام.
اولِ زمستانِ 1403 بر همگی مبارک.
دیشب یه چیزی تو کامنت سعیده جان رضایی خوندم که قند تو دلم آب شد چون منم این نعمتی که نوشته رو دارم.
سعیده جان در مورد نوا جان نوشته بود:
الهی بی نهایت شکر برای این موجود گوگولی مگولی که کلا یه نکته مثبته که دست و پا درآورده
هم خنده ام گرفت از تعبیرش هم کلی ذوق کردم.
مرسی سعیده جان که با این نگاه زیبایی که داری و هم مکاوب کردنش، به بقیه هم انگیزه میدی و الهام بخش هستی.
همه ی بچه های سایت برای همدیگه الهام بخش هستن.
چون زاویهی دیدِ جذابی داره هر نفر.
و خوندن کامنتها این زیبایی ها رو گسترش میده.
ممنونم از استاد جان و تیمِ عزیزتون، برای این سایت، برای اموزش هاتون، برای کامنت ها و برای همه چیز.
حالا میخوام از نکات مثبتِ قند عسل خودم بنویسم.
تنش سلامت.
حافظ جدیدا صدای شیر درمیاره از خودش.
انقدر بامزه است که نگو.
دوست دارم درسته قورتش بدم.
ماشاءالله بهش، به سرعت برق و باد سینه خیز میره و یه ثانیه بعد یه جای دیگه است.
یه تارگت رو انتخاب میکنه و چشم هاش برق میزنه، موتور توربو روشن میشه و میره سمت هدف.
دیشب، جشنِ شب چله خونه مادر شوهرم بودیم همگی.
خیلی عالی بود همه چیز.
مادرشوهرم خیلی به مراسم و رسوم اهمیت میده و با عشق کلی خوراکی فراهم میکنه تا دورهم باشیم و خوش بگذرونیم و لذت ببریم.
امسال اولین شب چله ی حافظ جونم بود و جشنمون زیباتر هم بود.
میز بسیار زیبایی چیده شد، کلی عکس و فیلم خاطره انگیز گرفتیم.
3 تا نوه (حافظ و سِودا و مانی) هدیه گرفتن یادگاریِ شب چله.
من و جاریِ نازنینم هم انار تزیینی کوچک که بسیار زیباست، هدیه گرفتیم.
خیلی خندیدیم.
الهی شکر برای روزی مون.
خانواده ی خوب، یکی از بهترین روزی های هر انسانی هست.
من خوشحالم و سپاس گزار برای خانواده ی خوب خودم و همسرم.
و خانواده ی زیبای 3 نفریِ خودمون.
و حافظِ نازنینی که زندگیمون رو قشنگتر کرده.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
یا لطیف
سلام
به نظرم رسید برای اینکه هم کامنت هام از دست نرن و هم اینکه وقتی زمانم خالیه بنویسم و کامنتمو ارسال کنم، هر چقدر تونستم بنویسم و ارسال کنم.
اینطوری ممکنه کامنتها کوتاه هم بشن، اشکالی نداره، متناسب با شرایط جلو میرم.
خواهرشوهرِ مهربانم، برام یه لیوان بسیار زیبا هدیه خرید.
یه لیوانِ شفافِ دو جداره که بینش پَر گذاشتن.
خیلی قشنگ و خلاقانه است.
ممنونم از خلاقیتِ کسی که این ایده رو داده و اجرا کرده و از خواهرشوهر مهربانم برای سخاوت و مهربونیش.
خدایا شکرت که روزی ام کردی یه عالمه دوست و اشنای خوب و مهربان داشته باشم تو زندگیم.
نمونه اش صبا جان 13 ساله ی خلاق و باشخصیت و مامانِ نازنینش هدی جان.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام رب العالمین
سلام.
دیروز بارون اومد، عصر رفتم خرید و تو اون هوا کلی تشکر کردم از خدا.
من عاشق بارون و حال و هوای بارونی هستم.
الهی شکر.
امروز وقتی حافظ جون در ارامش و امنیت و به زیبایی لالا کرده بود، یه دل سیر تو دفترم نوشتم.
الهی شکر.
امروز آقاجون حافظ، تماس گرفت احوالپرسی.
خوشحال شدم، تنش سلامت همیشه.
کامنت خوندم و نوشتم، فایل گوش کردم با حافظ، موسیقی هم گوش کردیم، بازی کردیم.
خدایا شکرت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدا
سلام
الان مدت عضویتم شده 1717.
قشنگه، اعداد رند به نظرم قشنگن.
امروز به خودم گفتم: درسته گاهی از مسیر خارج میشی، و گاهی انقدر سخته و یه طوری به نظرت میرسه که انگار اصلا تو مسیر نبودی و بهبودی نداری…
اما خوشحال باش، چون این موقته و خداوند به طرق مختلف بهت ندا میده که نه، این درست نیست، برگرد…
این روش درست نیست، بیا پیشِ خودم بهت میگم چکار کنی تا حالت خوب شه.
امشب یکی از اون شبها بود که نیاز به کمکش داشتم و زیاد طول نکشید که بهم گفت دو تا از اپلیکیشن هامو فارغ از هر دلیلی که ذهنم میگفت، حذف کنم.
داشتم تو دفترم براش مینوشتم که بهم گفت این دو تا کار مهم رو انجام بده برای گشایش.
اون دو تا اپلیکیشن نشتیِ بزرگ انرژی من بودن، ضمن اینکه وابستگی داشتم بهشون.
الحمدالله که هدایتم کرد و منم بلافاصله چشم گفتم و انجام دادم.
برای بهبود باید اقدام عملی میکردم.
با نجواها و گفتگوهای ذهنی که چیزی حل نشد، بدتر شد.
و بعدش اقدام عملی ام این بود که ظرف شستم، چای دم کردم و سینک ظرفشویی رو که مدتها بود روی مخم راه میرفت سفید کردم.
همیشه تمیزی حالمو خوب میکنه.
الهی شکرت.
کامنت ملیحه جان تو همین صفحه رو هم خوندم.
حال و هوای زیبایی داشت و به دلم نشست.
بهترین ها برات ملیحه جان.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
یا ارحم الراحمین
سلام.
من چرا اینجا و هر روز مینویسم؟
چون میخوام اگاهانه و هدفمند تمرین بدم به ذهنم که توجهش رو بده به نکات مثبت، به زیبایی ها.
چون تا ولش میکنم واسه خودش میره یه چیز کوچولویی از یه جایی تو زندگیم پیدا میکنه و میگه این خوب نیست تا آزارم بده.
این تمرین مدتهاست باهامه.
روزهایی بوده که میزون نبودم و حوصله نداشتم بنویسم.
یعنی گفتم چیزی ندارم بنویسم، حالم بده.
ولی گفتم بنویس تا برای لحظاتی هم شده به یاد بیاری و به خودت کمک کنی برای بهبودت.
اینکه من یه عالمه دلیل دارم برای شکرگزاری ولی یه وقتایی نمیتونم بگم یا بنویسم ازشون، دلیلش چیه؟
اینکه حالم بده، روح و احساساتم میزون نیستن، تو درونم انرژی منفی هست.
چکار باید بکنم این مواقع؟
کارهایی رو انجام بدم که کمک به بهبود روحیه ام میکنن.
چه کارهایی؟
نوشتن، خوندن، صحبت کردن، مشعول انجام کار شدن مثلا کار در منزل، مشغول شدن با بچه ها که فرکانسشون بسیار خالص و مثبته، خندیدن، خوابیدن و …
بسته به شرایط و موقعیت و زمان، یکی از این کارها میتونه حس بد رو ازم دور کنه و کم کم به حالت خنثی برسونه منو.
امروز مرور کردم که درسته گاهی از چرخه ی صحیح زندگی و لذت بردن در لحظه، خارج میشم، اما به لطف خدا به یه روشی دوباره برمیگردم.
این یعنی بیشتر دارم با خودم به صلح میرسم.
خودمو رها نمیکنم تا هر وقت خواست خودش برطرف شه.
میخوام به خودم کمک کنم.
میخوام به بهبود خودم کمک کنم.
من تو طولِ روز کلی کار انجام میدم، ولی راضی نیستم.
چون اونطور که ذهنم میگه کامل و بی نقص نیست.
سوال: باید کامل و بی نقص باشه تا ارزشمند باشه؟
نه.
تو داری تلاشت رو میکنی.
تو داری تو شرایط جدید و چالش های جدید، تلاشت رو میکنی.
فکر میکنی کار ساده ایه که با ذهنت داری گلاویز میشی تا آروم نگهش داری؟
نه، تو کار بزرگی داری میکنی.
تو هر لحظه داری با کلی نجوا زندگی میکنی.
سمانه به خودت حق بده و ارام باش با خودت و مهارت هات.
تو فارغ از عملکردت یه انسان ارزشمندی.
سمانه، روحِ خداوند درون تو قرار داره، به خودت خیلی احترام بذار، به جسمت احترام بذار.
ببین تو دیشب ایتا و تلویبیون رو حذف کردی از موبایلت.
افرین دختر.
دو تا زنجیر وابستگی و نشتی بزرگ انرژی رو قطع کردی.
تحسینت میکنم.
چون میدونم وقتی چسبیدی به چیزی چقدر سختته کندن.
هدایت اومد و تو چشم گفتی.
یه تمرین بزرگ دیگه راه انداختی برای خودت که تحسینت میکنم:
اینکه پشت هر فکر و تصمیمی اگه دیدی نظر مردم و قضاوتشون روت تاثیر داره، عکسش رو انجام بدی.
اگه میگه نه، اتفاقا تو انجامش بدی تا این تله رو در درون خودت قطع کنی.
مرسی که تلاشت رو میکنی عزیزم.
یه جهاد اکبر هم باید در مورد خود موبایلت بکنی.
میدونی که چی میگم.
وابستگی به موبایلت یکی دیگه از نشتی های انرژیته.
در پناه الله باشی سمانه جانم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
یا الله
سلام
خدایا شکرت برای سلامتیِ خودم و همه ی عزیزانم.
خدایا شکرت برای غذایی که میخوریم.
خدایا شکرت برای امنیت، آرامش و امکاناتمون.
خدایا شکرت برای خونه مون.
خدایا شکرت برای نعمتِ آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت، موبایل هوشمند و …
خدایا شکرت برای سایت، استاد و بچه ها، کامنت ها و …
خدایا شکرت برای مهربانیِ بنده های مهربونت.
خدایا شکرت برای گشایش هات.
خدایا شکرت برای مهارت هایی که کم کم یاد گرفتم.
خدایا شکرت برای پسر قند عسلم.
خدایا شکرت برای همه ی نعمت هات.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
یا لطیف
سلام.
خبر خوبی شنیدم امروز.
مامانم مبل هاشونو داده بود برای بهبود، گفت امروز میارن.
مبارک خودش و همه باشه مبل های باکیفیت جدید.
الهی شکر.
کلی ذوق کردم.
الان پذیراییش خیلی متفاوت میشه.
وقتی حافظ جون خوابید، دفتر سپاس گزاریم رو اوردم و شروع کرد.
از نعمت هامون.
اتفاقات قشنگ.
روزی های حساب و غیر حسابمون.
محبت ها و مهربونی ها.
تا رسیدم به ایده ی اخیرم، یعنی نوشتن نکات مثبت یه نفر که از عزیزانم هست ولی ازش مکدر بودم.
نوشتم و نوشتم و نوشتم تا یه جا یهو شکست اون ناراحتیم ازش…
دیدم خودم فرکانس معیوب فرستادم سمتش، که گاهی هم دریافت کردم.
دیدم من نسبت بهش و بیشمار محبتش نسبت به خودم ناسپاسی هم دارم تو ذهنم.
نوشتن باعث شد خاطرات خوشم باهاش از قبل رو هم مرور کنم.
خداروشکر که اون سیاهی تو قلبم کم و کمتر شد.
باید ادامه بدم تا کاملا پاک شم.
قلب سیاه منو اذیت میکنه.
کینه ای میشم.
من اینو نمیخوام.
الهی شکرت برای این روزیِ بسیار ارزشمند امروزم.
برای بی نهایت روزی های ارزشمندم هر لحظه.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
تو دفت