زیبایی ها را ببینیم - صفحه 58
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-22.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-09-12 13:15:272020-08-22 01:48:58زیبایی ها را ببینیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
متن کامل فایل ارزشمند “زیبایی ها را ببینیم” تقدیم به دوستان عزیز هم فرکانسی:
به نام خدای مهربان
سلام خدمت دوستان عزیز
امروز میخوام در مورد طبیعت صحبت کنم، در مورد نعمت هایی که خداوند بهمون داده صحبت کنم. خیلی موقع ها هست ما ناسپاسیم نسبت به نعمت هایی که خداوند به ما داده، خیلی موقع ها هست ما نمی بینیم زیبایی های جهان اطرافمون رو. میدونید چیه؟ اصلا ما آدما تمرکز کردیم روی بدی ها، روی مشکلات، روی بدبختی، روی سیل، روی زلزله، روی قتل، روی تروریسم، روی کشت و کشتار، روی مرگ، روی اتفاقات بدی که توی جهان هستی داره میفته و اغلب اگر دقت کنید تمام اخبار، تمام رسانه های خبری تمرکزشون بر روی اینه که بگن کجا چه اتفاق ناجوری افتاده؟ چه سرقت مسلحانه ای شده؟ چه آدمکشی ای شده؟ چه اتفاق مرگباری رخ داده؟ چه جنگی رخ داده؟
ما باید نگاهمون رو عوض کنیم، ما باید نگاهمون این باشه که کجا چه زیبایی هایی وجود داره؟ چه قشنگی هایی وجود داره؟ چه نعمت هایی وجود داره؟ چه زیبایی هایی که در رویاهامون هم نمیتونیم ببینیم. من فقط میخواستم یه موضوع خیلی کوچولویی رو بگم و داستان رو از اونجا شروع میکنم که توی مسافرت بودم توی یکی از کشورهای زیبای دنیا داشتم دنبال یه هتلی میگشتم تو یه منطقه ای، همینجوری که داشتم با موبایل خودم سرچ میکردم هتل ها رو که حالا برم یه مدت اونجا اقامت داشته باشم، هتلی رو دیدم که توی جنگل بود بیرون از شهر، یعنی تقریبا 60 – 70 کیلومتر بیرون از شهر توی جنگل و عکس های اونجا خیلی عکس های جالبی بود، نسبت به بقیه ی هتل ها قیمتش بالاتر بود اما احساس کردم یه چیز خاصیه، یه جای متفاوتیه و با موبایلم هتل رو رزرو کردم و به سمت هتل حرکت کردم.
همینجور که داشتم میومدم دیدم وارد یه منطقه ی جنگلی و کوهستانی شدم بسیار بسیار زیبا، انقدر زیبا که اصلا مبهوت مونده بودم، مسحور کننده بود این زیبایی و هر ثانیه و هر لحظه داشتم از خداوند تشکر میکردم بابت این نعمت هاش و انقدر احساس خوبی داشتم گفتم ببین ما چقدر زیبایی داریم در جهان هستی، چقدر قشنگی داریم، چقدر اتفاقات خوب داره میفته، چقدر میتونیم تمرکزمون رو بر روی چیزهای قشنگ بذاریم که احساس خوبی به ما میده، احساس فوق العاده ای به ما میده. همین احساس خوب، همین احساس شادی، همین احساس لذته که شرایط رو برای ما تغییر میده، که اوضاع رو خوب میکنه، که باعث موفقیت و خوشبختی و ثروتمند شدن ما میشه ولی ما حواسمون نیست که داریم خودمون با دست خودمون شرایط رو برای خودمون بد میکنیم، با تمرکزمون بر روی اون چیزایی که نمیخوایم، با تمرکز کردن بر روی چیزایی که به ما احساس بدی میده، با تمرکز کردن بر روی ناخواسته ها، جنگ، خودکشی، خونریزی، زلزله، سیل، طوفان.
ولی میتونیم واقعا بر روی زیبایی ها تمرکز کنیم، اینهمه زیبایی، اینهمه نعمت، اینهمه طبیعت، شما نگاه کنید آدم دیوونه میشه واقعا، چقدر این فضا قشنگه چقدر این فضا زیباست چقدر این دنیا جاهای قشنگی داره، خدا میدونه چقدر جاهای زیباتر از این هم در دنیا هست که ما نرفتیم و خبر نداریم. ولی اگر دنبال دیدن خوبی ها باشیم، اگر دنبال پیدا کردن احساس خوب باشیم ما هدایت میشیم به جاهای زیبا، ما هدایت میشیم به جاهای قشنگ، به جاهایی که به ما احساس خوبی میده، به جاهایی که ما رو سرشار میکنه از احساس سپاسگزاری، سرشار میکنه از احساس خضوع در مقابل پروردگارمون. امیدوارم که بتونیم با تغییر زاویه ی دیدمون زیبایی ها رو ببینیم.
این جایگاهی که من الان دارم قبلا نداشتم، من قبلا دیدگاهم بسیار منفی بود، آدم عصبی ای بودم، آدم ناراحتی بودم، آدمی بودم که فقط تمرکزم بر روی بدی ها و بر روی مشکلات بود. بعد که تغییر کردم، بعد که نگاهم رو عوض کردم، بعد که سعی کردم آگاهانه به دنبال نکات مثبت هر چیزی باشم، به دنبال دیدن زیبایی ها باشم، جهان به من فضایی رو داد، خداوند اتفاقاتی رو برای من به وجود آورد که تونستم این زیبایی ها رو بیشتر و بیشتر ببینم. در مدار زیبایی، در مدار قشنگی، صلح، عشق و شادی قرار گرفتم و هرروز دارم بیشتر و بیشتر این اتفاقات رو تجربه میکنم.
با تمام وجود دوست دارم که اینو به شما بگم و دوست دارم که از شما بخوام که شما هم تو همین فضا قرار بگیرید و همین نگاه رو برای خودتون ایجاد کنید، ببینید، ازش لذت ببرید، واقعا تمرکزتون بر روی زیبایی ها باشه. فرقی نمیکنه کجا باشید تو کشور خودمون هم بسیار بسیار جاهای قشنگ و زیبا هست، کشور خودمون هم بسیار بسیار مناطق زیبا داره. من همیشه فکر میکردم ویلایی که خودم توی شمال دارم بهترین جا و زیباترین جای دنیاس چون واقعا جای خیلی قشنگ و زیباییه ولی وقتی داشتم از این جاده میومدم که وارد هتل بشم واقعا گفتم اینجا از ویلای من خیلی قشنگ تره، خیلی خیلی زیباتره و مطمئنم که اگر به دنبال دیدن قشنگی ها باشیم هرروز زیبایی ها و قشنگی های بیشتری می بینیم به شرط اینکه خودمون آگاهانه تلاش کنیم که بر روی زیبایی ها تمرکز کنیم، که ذهنمون رو، چشممون رو، گوشمون رو بر افکار منفی، بر اخبار منفی، بر دردها، بر ناراحتی ها، بر مشکلات، بر جنگ ها، بر داعش، بر تروریسم ببندیم و آگاهانه تلاش کنیم که زیبایی ها رو ببینیم و تحسینشون کنیم.
این هتل یه هتلیه که تو این منطقه ساخته شده و کاملا با چوبه، یعنی در، دیوار، کف اتاقها، همه چیز چوبه، حتی رستوران با چوب ساخته شده، من این هتل رو تحسین کردم چون من واقعا فضایی که با چوب ساخته بشه رو دوست دارم، بوی چوب رو دوست دارم. هرچی رو که تحسین میکنیم تو زندگیمون، هرچی رو که به خاطرش سپاسگزاریم وارد زندگی خودمون میکنیم، به زندگی خودمون دعوت میکنیم.
امیدوارم که یاد بگیریم، امیدوارم که از قوانین بدون تغییر خداوند استفاده کنیم و زندگی خودمونو اون جوری که دوست داریم رهبری کنیم، اون جوری که دوست داریم به وجود بیاریم. ببینیم جهان رو، ببینیم زیبایی ها رو و سپاسگزار خداوند باشیم. مهم نیست که اسم این منطقه چیه اصلا دنبال این نباشید که آقا الان اینجا کجا بود دقیقا؟ مهم اینه که اگر ما به دنبال زیبایی ها باشیم، اگر ما تحسین کنیم و سپاسگزار نعمت های خداوند باشیم هرروز و هرروز نعمت های بیشتری به ما داده میشه، پس اصلا به این فکر نکنید که اینجا کجا بود؟ بی نهایت زیبایی در جهان وجود داره، بی نهایت قشنگی، بی نهایت ثروت، ما باید در مسیری قرار بگیریم که نعمت ها و ثروت ها در تمام جهات وارد زندگی ما بشه و قبل از اینکه وارد زندگی ما بشه از خداوند سپاسگزار باشیم.
باران که شدی مَپرس این خانه ی کیست؟!
سقف و حَرم و مسجد و میخانه یکیست
باران که شدی پیاله ها را نَشمار
جام و قَدح و کاسه و پیمانه یکست
باران!!!!!
تو که از پیش خدا میایی
توضیح بده
عاقل و دیوانه یکیست
بر درگه او چون که بیوفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سوره ی دل اگر خدا را خوانی
حَمد و فلق و نَعرهٔ مستانه یکیست
خدایااآاا شکرت
امروز و هر روز از خداوند خواستم که با بهترین ها و زیباترین ها روزم رو شروع کنم و با بهترین ها و زیباترین ها روزم رو به شب برسانم
بعد از دیدن فایل روز شمار 123 که استاد عزیزم از هدایت های الهی و اون بطری شوینده که خودش قل خورده بود و اومده بود پای چرخ ماشین استاد و با صدای بی صدایی میگفت منو با خودت ببر چون خانم شایسته به کمک من نیاز داره ..
داشتم فکر می کردم که همه چیز باید همین طوری خودش قل بخوره و بیاد توی زندگیم امروز واقعا با این فایل استاد حال عجیبی داشتم و چقدر حالم عالی و استثنایی بود یعنی مدت زمان زیادی توی این حس و حال بودم خیلی خیلی باورها مو جابجا کرد
چقدر خدا رو شکرگذاری کردم برای تک تک فایل های که در این روز ها بطور روز شمار دیدم و شنیدم و عمل کردم و احساسمو قدرتمند کرد خدایااآاا شکرت
امروز فقط خواستم ایمیل ها و کامنت ها رو چک کنم و کامنت های زیبا بخونم خدا رو شکر کلی از کامنت های بینظیر دوستان رو خواندم و درک کردم و به آگاهی بیشتری هدایت شدم امروز فقط و فقط با دوستانم بودم و نوشته های زیبا شون رو خواندم و همزاد پنداری کردم و به احساسات فوق العاده والایی هدایت شدم و قدرت تجسم بالا رفت خدایاااا شکرت
و حالا در این وقت از شبانگاه فکرشو بکنید دارم صدای دلنشین موسیقی باران رو می شنوم ..
خدایا تو بینظیری
خدایاااا مرسی مرسی که اینطوری حضورت رو به من اعلام می کنی خدایاااا شکرت
بخدا الان دارم با این هوای بارانی عشق می کنم الان روی بالکن خانه ام نشسته بودم و داشتم صدای سنفونی باران دلنوازی که بشدت می بارید رو می شنیدم ..
صدایی که روی سقف و کانال کولر ها طبل میکوبید
خدایاااا فقط می تونم شکر گذارت باشم
بخدا زیباترین و بهترین چیزی که خداوند الان به منو شهرم هدیه داد همین ابرهای خاکستری زیبا و باران نعمت خداوند هستش که از اعطای الهی دریافت کردم
خدایاااا ممنون و سپاسگذارم که در این لحظات زیبا حضور دارم
یک روز و شب به هم پیوسته ی زیبا رو به من هدیه دادی ممنونم
مرسی
مرسی
باران!!!!!
تو که از پیش خدا میایی
توضیح بده
عاقل و دیوانه یکیست
بر درگه او چون که بیوفتند به خاک
شیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست
با سوره ی دل اگر خدا را خوانی
حَمد و فلق و نَعرهٔ مستانه یکیست
بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست
زیبای ها رو ببینیم
1403/01/21
1.طیق معمول بیدار شدن از خواب شیرین و شنیدن صدای قلبم که هر بار میتپه قدرت خدا رو در تمام سلولهاس بدنم حس میکنم
2.دید زدن باغچه مازنین مادرم و دیدن گلهای زیبا و نخل پر ثمر که هر روز در حال بزرگتر شدن
3.خوردن آب ولرم اول صب که روح و روانمو شاد میکنه
4. شمردن پولهای که طبق تمرین استاد در جلسه هفتم قدم اول یکسال که خورد خورد جمع کردم بدون قصد خرج کردنش و رفتن به صرافی و تبدیلش به طلا
اولین باری بود که توی زندگیم با جسارت تمام به صرافی رفتم و با پول نقد خودم بصورت کاملا نقدی طلا خریدم و قشنگترین حس دنیا رو امروز تجربه کردم که خدا میدونه تا کجا ادامه داره
5.اومدن مشتریای جدید به کسب کارم که به لطف الله هر روز داره بیشتر میشه
6.خوردن قهوه خوشمزه در حین انجام کارم
7.اعتماد بنفسم که هر روز داره بیشتر میشه
8.دیدن گلهای زیبا و سفید رنگ که ترکیبش با گلهای صورتی بی نهایت رویایی
9.غذای خوشمزه مادرم
10.دیدن پسرم که کلی لذت بخش و بازی کردن باهاش که لذتبخش ترش کرد بودن کنارشو
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم برای تجربه انسان بودن
برای هر روز به امید بهتر شدن زندگی کردن
برای داشتن دوستان مهربان
برای وجود سایت استاد عباسمنش فوقالعاده
خدایا سپاسگزارتم برای وجود فرزندم در زندگیم
به نام اللهِ یگانه
سلام.
قشنگی های سه شنبه، 21 فروردینِ زیبای 1403.
یه چیزهایی هست که شاید چون عادی میشن، آدم دلیل سپاس گزاری هاش کم میشه و میوفته تو کاهشِ فرکانسِ سپاس گزاری.
خب حالا میخوام یه کم متفاوت تر نگاه کنم به نعمت هام تا سپاس گزاری هامو ریشارژ کنم.
1- امروز عصر رگالِ کمد لباس نی نی رو خریدیم، اندازه اش کاملا متناسب هست با کمدش، الهی شکر.
2- صبح دنبال سپاس گزاری و تمرین بهترش بودم، امروز عصر تو برنامه محفل از سپاس گزاری شنیدم و آیه ی شریفه ی لَئِن شَکَرتُم لَأَزیدَنَّکُم
نشونه است برای من…
3- خریدهای مورد نیازمون امروز انجام شد، الهی شکرت برای ماست کم چرب پروبیوتیک، برای پنیر، کاهو، مشمای زباله، برای قرص آهن و پمادِ خودم.
سپاس گزارم برای دونه دونه خواسته هام که تیک میخورن.
4- کاهو رو شستم، سپاس گزارم که هر روز سبزیجات مصرف میکنم.
الگوی تغذیه ای سالم رو دوست دارم، الان تو دوران بارداری دقیقا مثل وقتهایی که تو رژیم غذایی کاهش وزن هستم یه سری خوراکی ها رو منظم و مرتب و روزانه مصرف میکنم، کلا از نظم خوشم میاد، از الگوی سالم خوشم میاد.
5- صبح آقاجونِ حافظ (بابابزرگِ نی نی)، زنگ زد احوالپرسی مون و اسمی که انتخاب کردیم براش رو تحسین کرد.
مامانم هم به رسم هر روز زنگ زد احوالپرسی مون.
همسرم هم مثل هر روز تماسِ احوالپرسی گرفت.
دوستم دیشب پیامک احوالپرسی داد.
من سپاس گزار تک تکِ توجه ها و محبت های عزیزانم هستم.
6- نهار خوشمزه پختم، کلی خودم خودمو تشویق کردم. لوبیا پلویِ فردِ اعلا.
7- به سلامتی ماه رمضان تموم شد، به لطف خدا فطریه مون رو همونجایی که بهش هدایت شدم دو روز پیش واریز کردم.
همیشه اعتقاد دارم وقتی قراره به جایی کمک کنیم از فضلِ خدا، خودش میاد سر راهمون.
نیازی نیست ما دنبالش بگردیم یا فکر کنیم کجا باید انجام بشه.
8- خواب کوتاهِ عصرگاهی.
انقدر این خواب های کوتاه لذت بخش هستن برام که حد نداره، فرح بخش هستن، کوتاه و بسیار با کیفیت.
9- دو تا از همسایه هامونو دیدم دم در و سلام و احوالپرسی، شاد شدم.
10- غروب، هوا ابری بود، منم عاشق هوای ابری.
11- امروز یه صدای اواز پرنده شنیدم متفاوت و بسیار جذاب.
12- کامنتهای بچه ها رو میخونم، گاهی بهم تلنگرهای جالبی میزنن. خدا رو شکر برای یاداوریِ دایمِ درس ها بهم از طرقِ مختلف.
خدای مهربان و بخشنده و رحیم، سپاس گزارتم.
بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست
1403/01/20
زیبایی ها امروز من
1.بیدار شدن از خواب نازنین اول صب با سرحالی تمام و باز کردن فایل دریم بردم و تجسم و دیدن خواستهام
2.دیدن مادرم در حال استراحت و دعای خیر کردن براش
3.دیدن نخل زیبای توی خونمون و بزرگتر شدن میوهاش با چشمام
4.دیدن پروانهای زیاد روی گلهای زرد که امروز تعدادشون از همیشه بیشتر بود
5.دیدن کبوتر زیبا که بالای سرم پرواز کرد
6.دیدن گلهای زیبا صورتی رنگ و سفید رنگ که با هم ترکیب شدن و ازشون عکس گرفتم
7.دیدن ساختمون زیبایی که هر بار میبنمش تجسم میکنم که دارمش
8.احساس کردن فراوانی ثروت و دنیای که هر روز رو به سمت پیشرفت
9.خوردن قهوه خوشمزه که کلی انرژی بهم داد
10.اومدن مشتری های خوب توی کسب کارم
11.ظاهر متفاومت محل کارم که دیشب تمیزش کرده بودم
12.چرت ظهر که خیلی کوتاه بود ولی خیلی دلچسب
13.دادن قیمت به مشتریم با عزت نفس و گرفتن دستمزد کامل ازش که باعث افتخار کردن به خودم شد
14.نوشتن قرداد برای پرسنلم که جزو پاشنهای آشیل من بود ولی بهبودش دادم
15.تیک زدن کارهای که منو به سمت اهدافم حرکت میداد
16.پرداخت قسمتی از بدهی که داره به لطف خدا تمام میشه
17.هم صحبتی با یه دوست قدیمی که خیلی وقت بود دیدنم نیومده بود
18.دیدن خواهرزاده ام که چند وقت بود ندیدمشون
19.دیدن یه قسمت دیگه از سریال زندگی در بهشت و خوندن کامنت زیبای سودا عزیز
خدایا بی نهایت سپاسگرارتم برای وجود این سایت ارزشمند و این دوستان رویای در این سایت
یا لطیف
سلام.
قشنگی های دوشنبه 20 فروردین جان 1403.
1- خدایا شکرت برای سلامتیِ خودم و همه ی عزیزانم.
2- امروز تو دفترم مثل همیشه سپاس گزاری و … رو نوشتم، اما اینجا موتورم روشن نشد تا الان (11/5 شب).
اما با بهبودگرایی و تمرین و تلاش، اومدم که بنویسم و مسیرم رو ادامه بدم، کم و زیادش اهمیت نداره.
3- همسرم برام کرم مرطوب کننده ای که میخواستم رو خرید.
کلی داروخانه رو گشتیم تا سرانجام پیدا شد.
4- ایده ای برای شام نداشتم.
دست خدا رو باز گذاشتم، هدایتم کرد، به آسانی شام پختم، خوشمزه هم بود.
کلی از خدا تشکر کردم برای اینکه همیشه بهمون غذا، نعمت و روزی میده.
5- حاج خانم همسایه مون که خیلی دوستش دارم و دیروز دلم براش تنگ شده بود و به یادش بودم، امروز بهم زنگ زد احوالپرسی.
خیلی سورپرایز و خوشحال شدم.
6- صبح رفتم بیمارستان، بلوک زایمان برای گرفتن نوار قلبِ قند عسل، عالی بود، الهی شکر.
اونجا مهربانی دریافت کردم.
بعدشم رفتم خونه مامانم، خیلی سپاس گزارم از خدا برای مامانِ مهربونم.
اینکه خونه شون به ما نزدیکه.
اینکه خونه اش خیلی نزدیکه به بیمارستانم.
اینکه همه مدله آماده ی میزبانی از من و حافظ جان هست.
تنش سلامت، دلش شاد، روزی اش بی نهایت.
7- اینکه به راحتی با همسرم رفتم بیمارستان صبح.
به راحتی بعد از بیمارستان رفتم خونه مامانم.
به راحتی عصر با همسرم برگشتم خونه مون.
اینا همش آسانی و راحتی برای منه.
سپاس گزارم از خدا جانم و بنده های مهربونش.
8- شب، یه خوابِ کوتاهِ 30 دقیقه ایِ بسیار باکیفیت داشتم، الهی شکر.
9- همسایه ی مامانم که خیلی دوستش داره و مسافرت بود، امروز اومد، مامانم خیلی خوشحال شد، منم از خوشحالیه مامانم خوشحال شدم.
خانم بسیار با محبتیه.
10- امروز صبح زود، این تمرین برام بالا اومد که امروز فقط سپاس گزاری کن از خدا…
تمرکزت رو بذار رو داشته هات و سپاس گزاری.
11- کامنت های دوستان رو خوندم.
12- با بهبودگرایی دارم مینویسم، این خودش جای تحسین داره سمانه جون.
13- بیشتر تو مثال زندگی شخصیم درک کردم من دست خدا رو باز بذارم، خودش بهترین رو برام انجام میده و میاره سر راهم…
بهترین آدم ها، بهترین شرایط، بهترین زمان، بهترین روش…
فقط من دخالت نکنم، چشم بگم و جلو برم.
14- امروز خیلی خوب ورزش کردم و سپاس گزارم.
همونجا توراهروی بیمارستان هم 20 دقیقه پیاده روی کردم.
15- از قشنگی های بیمارستان برام اینه که خیلی راحتم اونجا، اکثرا هم تنها رفتم این اواخر …
عین کسی که اومده تورِ گردشگری برخورد میکنم با محیط.
به آقای مسیول دم اسانسور که راهنمایی میکنه و ازمون میپرسه کارمون چیه، سلام دادم، یه اقای دکتر داخل اسانسور بود به ایشونم سلام دادم خیلی مهربانانه پاسخ داد، کلا یکی از شیرین ترین و ساده ترین روش های برقراری ارتباط برای من سلام دادن هست.
16- یکی از جذابیت های این بیمارستان برام اینه که تازه یادم افتاد اسمش نور هست…
و منو یادِ الله نور السماوات والارض میندازه.
برای من نشونه است.
17- امروز در مورد قدرت ندادن به عوامل بیرونی (هر چی، آدم ها، عوامل، اشیا و …) با مامانم گپ زدیم.
و اینکه قدرتمندترین فقط خداست و این آیه ی انرژی بخشِ جذاب:
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
18- خیلی سپاس گزارم برای آسان شدنم بر آسانی در رابطه با (گ) دیروز و امروز، سورپرایز شدم و بسیار خوشحال.
19- سالادِ کاهو، گوجه، خیار، روغن زیتون، نعناع که نوشِ جان کردم.
سپاس گزارم که هر روز سالاد و سبزیجات نوش جان میکنم.
سپاس گزارم برای میوه های خوشمزه ای که هر روز نوش جان میکنم.
سپاس گزارم برای همه ی اون چیزهایی که هر روز دارم و استفاده میکنم.
20- امروز متوجه شدم 2 بسته نوک 0/5 یدک تو کشوم دارم، روزیِ غیر حساب و سورپرایزِ من.
21- همسرم برای خواهرم یه روسری زیبا هدیه گرفت.
خیلی ارزشمنده کارش.
ممنونشم.
22- چقدر خوشحالم که گوشم نسبت به شنیدنِ صدای تلاوت قرآن، خوش احساس شده.
صدای تلاوت اومد صبح از پنجره مون، از مدرسه ی نزدیک خونه مون.
23- تشکر کردن از خدا در ظاهر مسیرِ طولانی میاد برام گاهی.
اما دارم تلاش میکنم با بدیهیات شروع کنم و ادامه بدم.
حقیقی بگم و ادامه بدم.
هر چی باهاش حسم خوبه رو بگم و ادامه بدم.
همینا حالمو خیلی خوب میکنن.
الهی شکر.
24- تکون های نی نی= معجزه ی خدا هر لحظه
خدایا شکرت بی نهایت.
تو ارحم الراحمینی.
هر کی نی نی میخواد، بهش سالم و صالحش رو عطا کن.
الهی آمین.
خدایا ازت ممنونم که هدایت و راهنماییم میکنی.
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم .
کلید:احساس خوب =اتفاقات خوب.
فایل:زیبایی ها را تحسین کنیم.
خدایا شکرت.
هر انچه را که می خواهی داشته باشی فقط وفقط با تحسین کردن ان وارد زندگیت می شود.
چه جمله ای بود در متن این فایل.
دیدن زیبایی ها وتوجه به انها واعراض از زشتی ها وپلیدیها باعث می شه در فرکانس اون زیبایی قرار بگیریم هر چه بیشتر ببینیم وتحسین کنیم بیشتر وارد زندگیمون می شه.
فکر می کنم برای این کار باید حسادت رو در خودمون از بین ببریم چون خودم اگر چیز زیبایی رو تحسین نمی کنم برای اینه که حسادت می کنم چرا اون طرف اینو داره وحتما که این حسادت به خاطر باور کمبود هست اگر من به فراوانی باور داشته باشم اینکه نعمتهازیاد هستند و هرگز کمبودی نیست باور می کنم که اون نعمت برای من هم خواهد بود پس از دیدنش لذت ببرم تحسینش کنم وتحسین کنم کسی که اون نعمت رو داره تا وارد زندگیم بشه ودریافتش کنم.
وقتی این قوانین رو می شنوم بیشتر عاشق خدا عاشق جهان وزندگی می شم چون می بینم چقدر راحت وزیبا می شه صاحب نعمتها شد.
اصلا ما به این دنیا اومدیم تا لذت ببریم وزندگی خوشی داشته باشیم.
واز زندگی استاد می شه حقیقت این قوانین رو دید استاد توی همین فایل می گن که عاشق خونه چوبی عاشق بوی چوب هستند وتحسین می کنند زیبایی های این منطقه و ویلا رو وخداوند بعدا هدایتشون کرده وپردایس این بهشت زیبا رو صاحب شدند با خونه چوبی با نهرهای روان درختان زیبا زمین سرسبز .
استاد من شما رو تحسین می کنم باورهاتون رو توکل وایمانتون رو نعمتهایی که دریافت کردید همه رو هزاران بار تحسین می کنم چون خواستار شخصیتی مثل شما هستم.
خدایا شکرت که چشمم رو به دیدن زیبایی های این فایل گوشم رو به شنیدن آگاهیها باز کردی وبه دستانم قدرت نوشتن در مورد این زیبایبها دادی.
استاد متشکرم .
در پناه خدا.
بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست
دنیای بیرون ما بدون شک بازتاب دنیای درون ماست
ما چیزی جدا از باورهایمان نیستیم ،باورهای ما شنیدها ،گفتارهای ماست که از بچگی شنیدیم و باور کردیم و برنامه ریزی شدیم برای بقیه عمرمون
درک این موضوع جهان منو عوض کرد ،روند زندگی منو تغییر داد ،بهم شهامت داد تا با عشق روی این قوانیین تمرکز بزارم و جهان خودمو اونطوری که دوسدادم بسازم
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم برای قوانیین ثابتش
خدا رو بی نهایت سپاسگزارم برای وجود استاد عزیز و دوستان هم فرکانسم
زیبای های امروز 1403/01/19
1.بیدار شدن از خواب شیرین و هوای خنک اول صب و صدای قشنگ جیک جیک پرندگان
2.دیدن باغچه زیبای مادرم که گلهای نارنجی رویدن توش
3.تجسم رویاهام بعد از بیداری از خواب
4.دوش آب سرد که کل وجودمو پر از انرژی کرد
5.پیاده روی تا محل کارم و دیدن زیبای های کوچه که پر از گلهای رنگارنگ
6.دیدن دوستان مهربون که بدون چشم داشت بهم ابراز محبت کردن
7.خوردن قهوه خوشمزه اول صب که کلی لنرژی میده بهم
8.اومدن مشتری جدید در کسب کارم که حاصل درخواستهای ستاره قطبی منه
9.نظافت سالنم که رنگ جدید به خودش گرفت و انرژی ازش میباره
10.نصب دکور جدیدم که خیلی خوشگل
11.دخل پر برکتم
12.پیاده روی دلچسب تا خونه در هوای مطبوع و خنک
13.مکالمه پر از عشق و توحیدی با خداوند در مسیر خونه
14.موکالمه پر از محبت با زنان همسایه موقع برگشت که صب هم منو در مسیر دیده بودن منو
15.خوندن 25 صفحه از کتاب رویاهای که رویا نسیتن و دادن ورودیهای مناسب به ذهنم
16.خوندن کامنت زیبا دوستان در سایت
خدایا سپاسگزارم ازت برای موهبت حیاط که بندت عطا کردی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام.
قشنگی های یکشنبه جان، 19 فروردینِ زیبای 1403.
1- هوای به شدت مطبوع و خنک و فرح بخشِ صبحگاهی.
در حالیکه صبحِ زود بیدار شدم و صدای آوازِ پرندگان رو شنیدم و میشنوم.
بسیار لذت بخشه که بیدار شی و این قشنگی ها رو جذب کنی. الهی شکر.
2- سلامتیِ خودم و حافظ جان و عزیزانم.
3- کامنت های زیبا خوندم صبح در سایت.
4- تختخوابی نرم و گرم، خوابی راحت، خانه ای امن و دوست داشتنی، آرامش و حال خوب.
خدایا شکرت برای همه شون.
5- صبحانه ای دلچسب.
6- یاداوریِ این درسِ مهم:
خدایا لحظه ای منو به حالِ خودم واگذار مکن.
7- همسرم ساعت دیواری و جاکلیدی مون رو نصب کرد، بسیار خوشحالم و ممنون.
8- عصر رفتیم پیاده روی پارکِ حافظ، همون پارکی که قبلا میرفتم، اصلا یادم نبود اسم پارک با اسمِ قند عسلِ ما یکی هست:)
فضای پارک عالی بود، هوا خنک، یه عالمه ورزشکار دیدیم.
9- دو تا نقابِ مشکیِ جدید برای خودمون هدیه گرفتیم.
10- رفتیم بستنی اسکوپی خوردیم، بستنی فروشی کنار بیمارستانمه، رفتیم یه خاطره ی خوش هم اونجا ساختیم امشب برای خودمون :)
11- امشب شنیدم فردا ماه گرفتگیه و …
بلافاصله با خودم گفتم قدرت دست خداست، خدا حافظِ من و حافظ هست، چه کاریه آدم قدرت رو بده دستِ عواملِ بیرونی مثل خورشید و ماه و … که اونا خودشون جزوِ مخلوقاتِ خدا هستن.
چقدر خوشحالم که خدا رو به عنوان بزرگترین و قوی ترین و مهربان ترین منبعِ انرژی تو زندگیم دارم همیشه.
12- رفتیم بیمارستانِ مورد نظرمون، هزینه زایمان سزارین و طبیعی رو پرسیدیم، خداوند هزینه شو بهمون داده، هر چی ازش تشکر کنیم کمه، خودش این همه نعمت میده، خودش جلو جلو شرایط رو برامون به بهترین نحو چیدمان میکنه.
خدایا خیلی ازت ممنونیم.
13- استراحت خوب داشتم عصر، هوا هم که مطبوع بود، بعدشم پیاده روی تو هوای ابری و جذاب، یه عالمه هم صدای آواز پرندگان میومد، دقیقا همون صدا رو صبح زود از پرندگان میشنوم…
دقیقاً صبح زود و عصر دمِ غروب پرندگان به صورت دسته جمعی در حال آواز هستن، که همون تسبیح و ستایشِ خداونده…
لذت میبرم از ستایشی که همه ی مخلوقات به زبانِ خودشون، در برابر خداوند انجام میدن.
14- دیروز به نکته ای برخوردم که تو گوش و قلبم حسابی صدا کرد:
سمانه
وقتی سپاس گزاری برای نعمت ها و شادی و خوشحالی و سلامتی و ثروت و رفاه و گشایش هات،
آیا وقتی تو چالشی میوفتی و چیزی رو از دست میدی، ناراحت میشی یا میترسی، مضطربی یا به تضادی میخوری یا زندگیت از نظم خودش خارج میشه، بیماری میاد، پول نیاز داری یا هر چیزی که فکر میکنی نازیبایی هست یا تو رو از حالتِ امن و ارامش خارج میکنه …
آیا همچنان سپاس گزار خدا هستی و میمونی؟
یا فقط وقتی همه چیز گل و بلبله سپاس گزاری هات مفصل و با انرژیه؟
خب پاسخم اینه، سطح انرژیم پایین میاد، نجواها کلافه ام میکنن تا به یه سطح استیبلی برسم، ولی باز تلاشمو میکنم خودمو جمع و جور کنم و زیاد وا ندم…
از خودش کمک میخوام در مسیر.
خدایا هیچوقت ما رو لحظه ای به حالِ خودمون واگذار مکن.
خدای مهربانم، ازت خیلی ممنونم، یه طوری ممنونم که فقط میدونم ممنونم نمیتونم بیشتر توضیحش بدم.
به نام الله یکتا
هذا من فضل ربی
زیبایی های شنبه 18 فروردین :
1.شب قبلش با دستگاه قهوه ساز عزیزم که خیلی دوستش دارم یه قهوه درست کردم تو یک لیوان کریستال زیبا پر از خامه قهوه بود و با شکلات تلخ 70 درصد نوش جان کردم خدای من شکرت بخاطر روزی بغیر الحساب
2.چون قهوه خوردم تا صبح خوابم نبرد همش تو سایت بودم (حتما خیری توش بود) ، ساعت 5 صبح شد و به خانمم گفتم عزیز من میخوام برم سرکار خوابم نمیبره و بلند شدم تو آینه قدی عزیزم به خودم گفتم حسین تو زیبا ترین ، قشنگ ترین ، ارزشمند ترین ، کار درست ترین و با لیاقت ترین بنده خدایی و آماده شدم که برم برای ساخت یک روز زیبای دیگه
3.از پله های خونه که اومدم پایین همین که چشمم افتاد به ماشین عزیزم همون جا ناخودآگاه گفتم به به به به خدارو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این هدیه عزیز بدنه شو بوسیدم و باز گفتم هذا من فضل ربی ، از خونه اومدن بیرون با ایرپاد ووو گوش دادن به صدای استاد بابت اینکه از هر مسیر که جواب گرفتی همونو تخت گاز برو
4.اومدم تو خیابون ساعت 5:40 دقیقه صبح بود نجوا اومد الان مگه ماشین هست ؟؟؟ به خودم گفتم حسین تو به اینا چیکار داری تو بسپر به خدا ، ینی یک دقیقه نشد دیدم دوستم داره میاد برام چراغ داد سوار ماشینش شدم گفتم خدایا شکرت بخاطر روزی بغیر الحسابت، منو جلوی شرکت پیاده کرد
5.از پل عابر پیاده رفتم بالا یه لحظه خشکم زد خدای من چی میبینم ، دیدم خورشید داره از شرق میاد بالا ووو یه دایره زرد طلایی درخشان و زیبا بود همون جا با حالت بغض گفتم خدای من تو داری با من چیکار میکنی چه صحنه زیبایی واقعا بینظیر بود ، خدارو شکر کردم ووو وارد نگهبانی شدم و نگهبان با ادب بهم سلام کرد ووو کلی آدمهای خوب داشتند وارد میشدن که برای عزیزانشون روزی حلال ببرند
6.وارد شدم و رفتن به محل کارم قرار شد یه کاری رو انجام بدم و نیاز به این داشت که برم ته شرکت ووو یکسری وسایل رو بیارم اول نجوا اومد تو روزه ایی این همه راهو بری ووو با وسایل بیایی چرا مگه تو آدم بی ارزشی هستی ؟؟؟ همون جا به خودم گفتم حسین این یه فرصت برای دیدن فراوانی که تو کاله هست برو تحسین کن ، ینی به محض راه افتادن دونه دونه فراوانی رو میشمردم
7.چندین واحد کارخانه تولید لبنی که هر کدومش چند هزار نفر توش کار میکردن حالا دستگاههای داخلش بماند ، نزدیک چند صدتا کامیونهای حمل بار بودن ، رسیدم به قسمت انبار و رفتم داخل دیدم انبار کابله و اینقدر زیاد بودند که نمیتونستم تخمین مبلغی بزنم از مسعولش پرسیدم گفت اینجا الان 500 میلیارد کابل هست همون جا گفتم برگام ، ووو تحسین کردم مالکش رو
8.رفتم جلوتر رسیدم به قسمت پالایشگاه شیر اینجا رو دیگه نگم ، یادمه ساخت این پالایشگاه خورده بود به دوران کرونا ووو با مهندسین آرژانتینی قرار داد بستن اونا از راه دور کلشو راه اندازی کردند ووو فقط این پالایشگاه رو کاله داره تو ایران ، کلی تحسینشون کردم
9.گوشیم یه پیامک اومد دیدم واریزی داشتم گفتم خدایا شکرت ممنونتم
10.تایم کاری تمام شد دوستم اومد بهم گفت من میخوام برم خونه بیا میرسونمت خدای من شکرت بخاطر روزی بغیر الحساب ، تو مسیر تو ماشینش آهنگ مازنی پلی بود کلی لذت بردم ووو خدارو شکر کردم
11.رسیدم خونه پدر خانم عزیزم ، آخه همسرم با بچه ها اونجا بودند و منتظر من ، اول رفتم به مرغ عشقم سر زدم دیدم از پنج تا تخم شون دوتا جوجه شده و خدا رو شکر کردم ووو به خودم گفتن حسین همه چی تو این دنیا در حال افزایش ، خودبخودی همه چی داره زیاد میشه بدون زور زدن ووو دست و پا زدن
12.رفتم بالا ووو سفره افطاری پهن بود خیلی حس خوبی داشت ، فرنی و خرما و تخم مرغ ، حلوا بزرک ، سر شیر ، خدای من شکرت از این همه نعمت و شکرت از اینکه حسین همیشه سعی میکنه تسلیم تو باشه ، خدارو شکر کردم که همسر خوب، فرزندان عالی و خانواده همسر بسیار خوب دارم
و از خدای خوبم ممنونم که بهترین روز و برای من رقم زد و اومدم خونه عزیزم و تو تمرین ستاره قطبی از خدای خوبم هدیه خواستم بابت روز بعدش ووو مطمئنم که بهم میده
ممنونم از استاد ووو همه دوستان گلم
درود و سلام خدمت شما دوست عزیز آقای فرهادی نیاکی محترم عیدتون هم مبارک بسلامتی ماه رمضون رو هم به بسلامتی به اتمام رسوندین .
آقای نیاکی وقتی از کارخونه ی کاله صحبت می کنید و از وفور و فراوانی این کارخونه ی اعظیم تعریف و تمجید و تحسین می کنید دلم میخواست منم این حجم از عظمت رو از نزدیک میدیدم چون به لبنیات علاقه ی خاصی دارم .. اتفاقا من کلاس های شیرینی پزی و آشپزی دختران کاله رو در خیابان ولیعصر تهران رفتم منظورم ساناز سانیا هستش .. البته ما از طرف هتلداری اقدسیه به اونجا دعوت شده بودیم خیلی خوب و عالیع . اونجا درون یخچال هاشون آنقدر محصولات متنوع داشت که اصلا هیچکدامشان رو در سوپری ها ندیده بودم یعنی از. لبینات شیرها هر نوعی از شیرهای میوه ای و غیره که اصلا هیچ جا موجود نیست اونجا دیدم .. انواع پنیرهای ماسکار پونه و غیره که اسم هاشون رو الان یادم نمیاد که برای آشپزی و شیرینی پزی بکار می بردند انواع خامه های خوشمزه و بستنی و غیره بخدا دلم میخواست برم میلیارد. میلیارد ازشون خرید کنم و در مدار ثروتی بودم که فقط از همین محصولاتشون از همون منبع کارخونه دریافت می کردم واقعا تحسین شون می کنم که کلا خانوادگی در همه چی موفق هستند خدا رو شکر .
این کارخونه رو در مسیر ورودی آمل دیدم و کلی از دیدنش لذت بردم
آقای نیاکی بهترین جای دنیا مشغول کار هستید همین که این نعمت ها و وفور و فراوانی ها رو میبینید و استفاده می کنید جای شکر گذاری داره بهتون تبریک میگم و تحسین تون می کنم ..
بخدا هر وقت این کامنت هاتون رو می خونم کلی ذوق می کنم و لذت میبرم
خواستم تشکر و قدردانی کنم که وقت ارزشمندتون رو برای نوشتن این زیبایی ها میگذارید ممنون و سپاسگذارم
روز و شبتون بخیریت و خوبی و خوشی و شادمانی
و ایام بکامتون شیرین و گوارا همراه با سلامتی و تندرستی کامل و پول و ثروت و نعمت و عشق و برکت
موفق و پایدار باشید
سلام و عرض ادب و ارادت خدمت شما دوست عزیز
امیدوارم همیشه در سایه الله مهربان پرانرژی و پر از موفقیت باشید
نظر لطف شماست به بنده که اینجور تحسین می کنید ، آن شا الله برای شما هم آسان بشود آسانی ها
درمورد دختران کاله فرمودید و ساناز سانیا ، البته این ساناز سانیا رو نمیشناسم ولی یه خانم معروفی رو میشناسم توی آشپزی به نام خانم ساناز مینایی که خیلی تو آشپزی قدره وو همسر مالک هلدینگ کاله (غلامعلی سلیمانی) هست ووو باور لیاقت بسیار بالایی داره که همسر ایشون شده ، اسم ساناز رو گفتید یاد اون افتادم
در مورد کاله بگم خدمت شما وقتی هلدینگ کاله رو میبینم یاد حرفهای استاد میوفتم که میگه تو باد موفقیت ها تون نخوابید و وقتییم هدف رو تاچ کردید برید سراغ هدف بعدی ووو مالک کاله تو سن 80 سالگی همینطوره ، جوری که الان 17 هزارتا کارگر داره و تو عراق کارخونه داره ، داره تو امارات هم کارخونه میزنه و بفکر اینه کارگر هاشو بکنه 100 هزارتا ووو استپی تو کارش نیست ، هر روز یک محصول جدید ووو هرسال یک کارخونه راه اندازی میکنه ، بسیار موفقه ووو حس خوبی به آدم میده ، بسیار تحسینش میکنم
از شما هم ممنونم بخاطر این همه لطفی که به من دارید
سلام مجدد آقای نیاکی عزیز
در پاسخ به کامنت خوب. تون باید بگم..
بله کاملا درسته خانم ساناز مینایی همسرشون هستند کلاس آشپزی شون توی خیابان ولیعصر بود . خیلی هم ساختمان شون بزرگه و کارکنان و مدرسان و سرآشپزهای فوق العاده عالی هم داره دارای یخچال های شیشه ای بزرگ و وسیع برای تبلیغ و فروش محصولات شون . و تدریس آشپزی و شیرینی پزی شون هم تماما بطور کامل از برند محصولات کاله بود از مواد گوشتی و سوسیس و کالباس های درجه یک انواع سس ها و خامه ها و کره ها پنیرها شیرها شکلات ها و غیره که هزاران نوع از هر کدام دارند یعنی بروشور هاشو هم داشتم خلاصه بنظرم برای تحقیق یکی از افراد موفق و ثروتمند همین برند کاله هست واقعا افراد شادی هم هستند .. خیلی خیلی موفق فکر کنم یکی از ده اسم اول ثروتمندان ایران هستند ..
ولی سانیا رو نمیدونم خواهرشون هستند یا دخترشون .. اسم کلاس شون هم به همین نام هستش (ساناز و سانیا) مجله هاشون رو داشتم … مجله هاشون در کیوسک های روزنامه فروشی ها موجوده … داشتم ولی بعد از اسباب کشی کلیه ی کتاب ها و مجله ها رو بخشیدم … البته این داستان ها مربوط به پانزده سال گذشته است … خیلی افراد موفقی هستند سمینارهای آشپزی شون رو با افراد خیلی معروف برگذار می کردند .. دقیقا الان که یادم میاد کلا انگار از قوانین خیلی خوب اطلاع داشتند که شما هم در مورد ایشون مطلبی نوشتید که توی باد موفقیت نخوابیدن و قله های دیگه ای رو فتح کردند چون در همه ی زمینه ها فوق العاده موفق و معروف هستند و تحسین شون می کنم .. شما رو هم تحسین می کنم که در کنار چنین برند موفقی هستید … بقول استاد یک حرفی زدند که همیشه جزو باورهای ثروت ساز من هست .. اینکه حتی اگر با ثروتمندان راه بری و یا شنا کنی ثروتمند میشی
بازم ممنون و سپاسگذارم که برام کامنت گذاشتید خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم