زیبایی ها را ببینیم - صفحه 58 (به ترتیب امتیاز)

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    به نامِ اللهِ هادی و مهربان

    سلام.

    قشنگی های شنبه جان، 28 بهمن 1402.

    (دیروز ارسال نشد، الان با شادی ارسالش میکنم.)

    1- هوای بارونی، مطبوع، خوش بو، لطیف و پر طراوتِ دیروز.

    2- ایده نهار نداشتم، هدایت شدم به یه غذای سالم، سریع، عالی: گوشت کبابی روی کباب پز.

    بعد یادم افتاد تو دوره سلامتی، چقدر غذاها سریع و ساده بودن.

    عنصر تنوع توشون نبود و سریع به نتیجه میرسیدم غذام چی باشه هر روز.

    یادم اومد چقدر با غذاهای دوره سلامتی، گوارشم اسان بود.

    3- تو چالش بودم برای پاسخ دادن به یه بنده خدا، چند روز صبر کردم، امروز پاسخی دادم اروم مطابق با صلاح دیدِ داخلیِ خودم، فارغ از اینکه دیگری چی فکر میکنه.

    افرین سمانه جونم.

    4- استراحت به شدت عالی و دلچسب.

    5- سلامتی خودم و نی نی و عزیزانم.

    6- نرفتم بیرون برای پیاده روی، با بهبودگرایی داخل خونه راه رفتم، الان هم دارم راه میرم هم مینویسم :)

    7- تو دفتر چالش هام، از بعضی چالش هام نوشتم و به درس هاش پی بردم.

    عالی و دلچسب بود.

    اون حسِ بد رفت، جاش امیدواری اومد.

    8- امروز خیلی دلچسب نوشتم، گپ زدم با خدا و خودم.

    9- سپاس گزارم برای پیاده روی در منزل.

    از خدا هدایت خواستم برای پیاده روی هام که مرتب و منسجم بشن.

    10- انقدر خوشم میاد خدا یادم میندازه و هدایتم میکنه چه کاری انجام بدم، چه غذایی بخورم و …

    11- صبح روی خدا حساب کردن رو کلی تمرین کردم، دست گذاشتم روی همه چیز و فقط از خدا خواستم.

    کوچک و بزرگ شدن خواسته هام، تو ذهن منه، واسه خدا فرقی نداره.

    12- صبحانه ی بسیار لذت بخشِ امروز، کره عسل با نونِ خشکِ محلی با دوست همیشگیم شیرِ داغ:)

    13- تمرینِ احساس لیاقت، دوری از وابستگی، حساب کردن روی خدا رو انجام دادم.

    14- دایره آبی دیدم امروز.

    15- کامنتهای خوب خوندم و نوشتم.

    16- درس های باحالی که امروز مرور شد برام.

    (تو کامنتم برای فایل ذهن قدرتمند کننده و محدودکننده 4 نوشتم امروز.)

    17- تکون های نی نی فداش بشم الهی.

    18- شنیدنِ آوایِ بهشتی، سوره اعلی با صوتِ یوسف کالو.

    19- شنیدن صدایِ زیبای قلبِ نی نی که سه شنبه ضبط کردیم و با بابایی اش گوش میدیم هر روز.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت برای همه ی نعماتت که به روی همه باز هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 947 روز

    به نام انرژی بخشنده و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک‌تر است و به خوشبختی، سعادتمندی، آرامش، سلامتی، ثروتمندی و داشتن زندگی سرشار از عشق و وفاداری و تجربه لذت های ناب و وصف نشدنی و زندگی در آسایش و رفاه برای من، بیشتر از خودم مشتاق و مصر است

    به نام خدای مهربانی که جهانی سرشار از نعمت و فرصت و ثروت و فراوانی آدم های خوب و هر چیز خوبی را به بی نهایت مقدار خلق کرده

    و من را خالق زندگی خودم آفریده تا بتوانم از راه های ساده و لذت بخش به خواسته ها، آرزوها و زندگی و شرایط دلخواهم برسم

    به نام خدایی که مرا بسیار دوست دارد و من را موجودی ارزشمند، عزتمند، شایسته و لایق نعمت هایش خلق کرده و هر روز بر عزت‌نفس و میزان لیاقتم برای دریافت نعمت هایش می افزاید.

    *

    من این بخش سلام رو خیلی دوست دارم. چون بر این باور هستم که جواب سلامم قطعا داده میشه. حالا از کی یا چی جواب سلام می‌گیرم؟ از هر چیز خوبی که توی دنیا وجود داره. برای همین سلام می‌کنم به:

    هر ذره و جریانی از خوبی که در جهان زیبا و غنی ما در جریان هست

    سلام به تمام آدم های خوب و باوجدان در همه جهان از گذشته های دور تا همین حال حاضر و آینده

    سلام به تمام عوامل و راه‌های هموار و لذت بخشی که به فرمان خداوند برای رسیدن من به خواسته ها و آرزوها و شرایط دلخواه و رویایی ام برایم مهیا می شوند

    سلام به:

    خوشبختی و آرامش

    موفقیت و ثروتمندی

    سلامتی و زیبایی

    امنیت و ایمنی

    عزتمندی و آبرومندی

    لیاقت و شایستگی

    آسایش و رفاه

    مهربانی و محبت

    عاشقی و وفاداری

    فراوانی و ثروت

    نعمت و فرصت

    راهنمایی و هدایت خداوند

    احساس ارزشمندی و اعتماد‌به‌نفس

    زندگی سرشار از عشق و محبت و وفاداری

    زندگی مملو از تجربه‌های ناب و لذت‌های وصف‌نشدنی

    سعادتمندی و عاقبت به خیری

    *

    نکات و باورهای این جلسه:

    – من آگاهانه تلاش می‌کنم زیبایی‌های جهان را ببینم و تحسین کنم.

    – من هر چیزی را که تحسین کنم وارد زندگی‌ام می‌شود.

    – من با استفاده از قوانین خداوند، آن زندگی رویایی که در طلبش هستم را می‌سازم.

    – من در جهانی بسیار زیبا زندگی می کنم.

    – من در جهانی زندگی می‌کنم که پر است از آدم های خوب و باوجدان.

    – در جهان من اتفاق‌های خوب و زیبایی موج می‌کند.

    – من در جهانی پر از نعمت و برکت زندگی می‌کنم.

    – من در دنیایی سرشار از فرصت‌های عالی زندگی می‌کنم.

    – جهان من، جهان فراوانی نعمت‌ها است.

    – من در دنیایی پر از خوبی و نعمت زندگی می‌کنم.

    – بی‌نهایت ثروت و نعمت در جهان وجود دارد.

    – بی‌نهایت زیبایی و فراوانی در جهان وجود دارد.

    – بی‌نهایت فرصت و نعمت در جهان وجود دارد.

    – من در دنیایی غنی و سخاوتمند زندگی می‌کنم

    – دنیای من، مملو از اتفاقات خوب است.

    – دنیای من، سرشار از تجربیات لذت‌بخش است.

    – دنیای من، دنیای رسیدن و لذت بردن و شکرگزاری است.

    – دنیای من، دنیای لذت‌های ناب و فوق‌العاده است.

    – من به این جهان زیبا آمده‌ام تا زیبا زندگی کنم.

    – من جهان سخاوتمند و زیبایم را بسیار دوست دارم.

    – من شکرگزار خداوند هستم که این جهان زیبا را برایمان خلق کرده است.

    *

    *

    من باور دارم که در جهانی غنی و سخاوتمند زندگی می‌کنم که در آن بی‌شمار نعمت و فرصت و ثروت و آدم‌های خوب و اتفاق‌های خوب وجود دارد و

    من قرار است سفری بسیار لذت بخش در این جهان داشته باشم ‌و در کمال خوشبختی و سعادتمندی، از نعمت‌های بسیاری برخوردار باشم و لذت‌های فوق‌العاده و زندگی عاشقانه بی‌نظیری رو تجربه کنم و پیوسته شکرگزار خالق بخشنده و مهربانم باشم.

    بنابراین:

    خدای بزرگ برای اینکه امروز هم منو به سمت زندگی بهتر و شرایط ایده‌آل و رویایی‌ام هدایت کردی، ازت هزاران بار ممنونم.

    خدای مهربان، من آمادگی دریافت برکات، نعمات، آگاهی ها و هر خیری رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت ممنونم.

    خدای بخشنده من، به خاطر همه شرایط و عوامل ریز و درشتی که در مسیر رسیدن من به خوشبختی و داشتن زندگی ایده ال و رویاییم ترتیب میدی، هزاران بار ممنونم.

    خدای قدرتمند من، بخاطر تمام نعمت های کوچیک و بزرگی که به من عطا کردی، از اولین روز زندگیم تا حال حاضر و همچنین اونهایی که در آینده دور و نزدیک به من خواهی داد، هزاران هزار بار متشکرم.

    خدایا، خداوندا

    بخاطر سلامتی و امنیتی که برایم مهیا می کنی،

    بخاطر آدم‌های خوبی که وارد زندگیم می کنی،

    بخاطر همسر فوق العاده ای که نصیبم می کنی،

    بخاطر موفقیت های آینده ام،

    بخاطر فرصت های خوبی که جلوی پاهام می گذاری،

    به خاطر ثروت عظیمی که نصیبم می کنی،

    به خاطر عزت و ارزش و احترام و آبرویی که بهم می بخشی،

    بخاطر تجربه های ناب و لذت های وصف نشدنی که به من عطا می کنی،

    به خاطر رفاه و آسایشی که به من می بخشی،

    بخاطر برکتی که به زندگیم دادی و میدی،

    بخاطر احساس آرامش و خوشبختی که برام فراهم می کنی،

    بخاطر داشتن زندگی دلخواه و ایده آلم،

    برای رسیدن به خواسته ها و رویاهای کوچک و بزرگم،

    پیوسته و پیشاپیش، میلیون ها بار سپاسگزار و ممنون تو هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    به نام خدا و سلام.

    قشنگی های چهارشنبه 23 اسفند 1402.

    ……………………………………………..

    1- نعمتِ خوابِ خوب.

    و بیداری از خواب و یه فرصت دیگه برای زندگی کردن در این دنیا.

    ظاهرش عادیه، باطنش میگه اگه روحت برنگرده به جسمت تو دیگه تو این دنیا نیستی.

    سپاس گزارم که صحیح و سلامت هستم و از زندگی در این دنیا لذت میبرم.

    زمانِ من تا هر وقتی که باشه، سعی مو میکنم لذت ببرم از تمامِ لحظاتش و قدردانِ این فرصت باشم.

    مدتهاست دارم تلاش میکنم خوب زندگی کردن، باکیفیت زندگی کردن رو تمرین کنم.

    اینکه فقط روزهامو نگذرونم همینطوری…

    هر روز یه تغییر و بهبودی درون خودم خلق کنم.

    2- چقدر هیجان انگیزه تکون های نی نی تو دلم.

    شگفتی ساز هست برام.

    که نی نی مستقل از من داره به لطف الله برای خودش رشد میکنه، تکون میخوره، زندگی میکنه تو دلم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    3- اینکه هر صبح به خدا جانم میگم هدایتم کن به بهترین ها، هر چی پیش بیاد برای من، خیره.

    بعد تو طول روز این عبارت یادم میوفته، هر اتفاقی هم پیش بیاد باز یادم میوفته چه باحال برای من که خیره.

    انگار زندگیِ من افتاده دقیقا داخلِ خیر، که به هر سمتی بره، هر چی پیش بیاد، ببینم یا بشنوم و حس کنم، خیره برای من.

    این بهم شجاعت میده، آرامش میده، که یکی هست که حواسش 24 ساعته به منه.

    همه چیز تحتِ کنترلشه، نگرانی وجود نداره.

    4- همه ی روزهای خدا زیبا هستن.

    مشروط به مناسبت خاصی نیست.

    حس من که خوب و درست باشه، نباید فرقی برام داشته باشه.

    اگه حسم خوب نباشه قادر به دیدن قشنگ ترین ها هم نخواهم بود.

    ماه رمضان، عید نوروز، شب یلدا، عید فطر، عید قربان، عید غدیر، ولنتاین، روز تولد خود و عزیزان، روز و سالگرد عقد و ازدواج، آغاز بهار، آغاز تابستان، آغاز پاییز، آغاز زمستان، آغاز سال تحصیلی، روز قبولی در دانشگاه و … همه شون قشنگن و میتونن خاطره های خوب خلق کنن، اما یادم میمونه هر روز دیگه ای هم این پتانسیل رو داره که خاطره های خوب خلق کنه برام.

    انتظار یه روزِ خاص رو کشیدن، باعث خلق حس خوب نمیشه.

    خودِ حسِ خوب داشتن در لحظه، باعثِ خلقِ خاطرات و لحظات خوش میشه.

    5- الان صدای آواز پرندگان رو میشنوم، قشنگه، روح نواز، ارتباطِ طبیعت با منه.

    6- پیاده رویِ عالی و فرح بخش تو فضای خوش

    آب و هوای مجتمع مون رفتم.

    پروانه دیدم، گل های قشنگ دیدم، سبزه های قشنگ دیدم، هوا بوی خوب میداد.

    از خدا تشکر میکنم هدایتم کرد به این پیاده رویِ دلچسب.

    7- دو سال پیش عید نوروز تو باغچه پدرشوهرم تو روستا، عکسی با همسرم انداختیم بسیار زیبا.

    پشت سرمون شکوفه های سفید درخت بادامه، هودیِ بنفشِ قشنگمو پوشیدم با یه کلاه نارنجی روی سرم، کنار همسرم ایستادم و جفتمون خنده های شاد و حقیقی داریم که نشون از آرامشون میده.

    الان این عکس روی والپیپر موبایلمه، هر وقت میبینم خوشحال میشم، از این عکس نشاط میباره.

    8- آرامشی که دارم.

    9- میخواستم کاری رو انجام بدم که ظاهرش تو ذهنم داشت سخت میشد.

    بلافاصله گفتم خدا چه کنم که آسون شه برام.

    راحت گرفتم و انجامش دادم، خیلی هم نتیجه اش و حس و حالم عالی شد.

    10- تو پیاده روی یه سبزه های باطراوتی دیدم که گل های ریز سفید روشون بود، خیلی خوشم اومد از این حجم ظرافت و طراوت.

    11- تو پیاده روی چند تا پیشی دیدم که یه گوشه لم داده بودن و در آرامش به خوابِ ناز فرورفته بودن.

    خیلی صحنه ی زیبایی بود دیدنِ آرامش و خوابِ ظهرگاهیِ پیشی ها.

    12- فضای بزرگ مجتمع مون این فرصت رو به من میده هم پیاده روی کنم نزدیک خونه مون، هم از طبیعت زیبا بهره مند شم.

    مرسی برای این نعمت که در اختیارمه.

    13- همسرم دو هدیه از محل کارش دریافت کرد.

    سپاس گزارم برای این روزی های غیر حساب خدا.

    یه خبر خوش هم آورد برامون.

    14- خوشم میاد نگاهم زیبا بین تر شده نسبت به همه چیز و همه کس و همه شرایط…

    اینکه میگم خیره.

    اینکه روی قشنگشو میبینم.

    اینکه میگم این به نفعِ ماست و …

    خدایا، سپاس گزارم برای همه ی قشنگی هایی که نوشتم و ننوشتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      اسرا عزیزی گفته:
      مدت عضویت: 951 روز

      سلام سمانه جان

      دمت گرم که اینقدر خوب میتونی به نکات مثبت توجه کنی چقدر از خوندن کامنتات لذت بردم

      و حس و حالم بهتر شد

      واقعا که چقدر اتفاقات قشنگ تو طول روز میفته و ما میتونیم بهشون توجه کنیم و اتفاقات خفن تری رو جذب کنیم

      سپاسگزارم برای کامنت های قشنگت کلی چیز یادگرفتم

      امیدوارم همیشه سلامت باشی و لذت ببری و هروزت قشنگ تر و شادتر از دیروزش باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 2035 روز

        سلام اسرا عزیز و مهربان.

        الان تو حال و هوای عجیبی بودم و دلم پاسخ و دایره ابی میخواست.

        رفرش زدم سایت رو و گفتم کاش پیامی داشته باشم که دایره آبی رو دیدم و ذوق زده شدم.

        قبل باز کردن هم به خداوند عزیزم گفتم باهام صحبت کن که چه کنم الان برای شاداب شدنِ حال و هوام…

        و بعد کامنت شما رو باز کردم.

        پیامت بهم حس خوب داد، طراوت داد، ممنونم از اینکه برام پاسخ نوشتی و محبتت رو برام ارسال کردی.

        ممنونم از توجه و تحسینت.

        بهترین لحظات از شادی، ثروت، ارامش، سعادت و همه ی خوبی ها برای تو و عزیزانت.

        الان پنجره بازه، هوای تازه میاد، صدای آواز گنجشک ها میاد، صدای کفتر/ کبوتر میاد که عاشقشم، صدای بوق ماشین ها میاد، صدای بچه ها میاد، صدای زندگی و هیجانِ زندگی میاد…

        نسیمِ خنک و خوش بوی بهاری خورد به صورتم.

        خدا رو شکر که همین لحظه این همه زیبایی شکار کردم.

        بدونِ شک، حسِ الانم با حسِ 5 دقیقه پیشم فرق کرده…

        الهی شکر که تونستم توجهم رو بذارم رو قشنگی های اطرافم.

        خدایا شکرت که برام نشونه میفرستی تا فرکانسمو میزون کنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    به نام خداوندِ عظیم و توانا

    سلام.

    قشنگی های جمعه 25 اسفند 1402.

    ………………………………………..

    1- دیروز متوجه شدم تمرین ستاره قطبی ج 2 قدم 1، دقیقاً همین کاریه که من تو این صفحه انجام میدم.

    ذوق کردم که دارم مرتب انجامش میدم.

    این باعث شد انگیزه ام از نوشتن تو این صفحه چندین برابر شه و تمرینم رو خیلی جدی تر بگیرم.

    2- دیشب خواهر زاده ی نازنینم اومد دنبالم رفتم خونه مامانم، بعدشم 4 تایی رفتیم یه رستوران زیبا، با فضایی زیبا، پرسنل خوش اخلاق، غذایی خوشمزه، با موسیقیِ زنده.

    بسیار سورپرایز شدم از این روزیِ غیرِ حساب خدا.

    همسرم شیفت بود و خدا برام پلنِ به این زیبایی چید.

    از چند جهت با همزمانی ها، لذت بردم:

    – خواهر، مادر، دو خواهرزاده ی عزیزم مهدی و محیا رو دیدم و شاد شدیم.

    – کارهای بانکیِ مامانمو، اینترنتی انجام دادم.

    – رستوران رفتیم با هم.

    – جواب آزمایشمو هم گرفتم.

    آدم اگه خودش بخواد برنامه ریزی کنه، انقدر قشنگ و عالی و کامل جور نمیشه با هم.

    ولی چیدمانِ خدا حرف نداره.

    3- خانم دکتر جواب ازمایشمو دیدن و گفتن نرماله، الهی شکر.

    از همون یکشنبه که واسم آزمایش نوشتن به پشتوانه ی اللهِ یکتا باور داشتم همه چیز ام و امانه و سلامتم، آزمایش دادم و تا جوابش بیاد هم همچنان مطمین بودم، جوابم که اومد خودم دیدم تو رنجِ معمول هست همه چیز، حالا هم که تایید خانم دکتر…

    خدا خودش از همون اول بهم جواب رو میگه و من خیالم راحته.

    چون باور دارم هر چی پیش میاد برای من خیره و خیر هم هست همیشه.

    4- دیروز با مامانم صحبت میکردیم.

    الحمدالله حالش خوبه، شاده، پر انرژیه هزار ماشاالله.

    خدا حافظش باشه.

    با ذوق از بهبودهاش میگه، منم خوشحالم براش و بسیار سپاس گزار خدا.

    همیشه هم تو دعاهاش استاد رو یاد میکنه شدید.

    استاد جان، من از شما خیلی ممنونم که این حس و حال خوب رو وارد خانواده ی من کردین، هر کدوم مون (من، مادر و همسرم) که با آموزش های شما جلو میریم و تمرین میکنیم، هم حالمون بهتره هم کلی نتیجه ی ریز و درشت، بهبود و رشد رو شاهد هستیم تو زندگی مون.

    خداوند بهتون خیرِ فراوان بده در دنیا و آخرت.

    5- دیروز کلی پیامک عشقولانه دریافت کردم از عزیزانم. الهی شکرت.

    6- یه مسیله ای برای آبِ ساختمونمون دیروز به وجود اومد که کاملاً رفتم تو تمرین کنترل ذهن، نگهداشتنِ حسِ خوب، از زاویه ای دیدن ماجرا که بهم حس خوب بده و …

    خیلی سپاس گزارم از خدا و استاد جان برای عوض شدنِ شخصیتم…

    که داره یاد میگیره واکنش خلق کنه.

    مثل قبل، واکنش گرا نباشه و خودش رو به در و دیوار نکوبه.

    آگاهانه از این مشکل، صحبت نکردم تا بهش توجه نشون ندم.

    آخه کشف کردم گاهی که صحبت میکنم از یه چالشی، علاوه بر توجه بهش و نزدیک شدنم به ناخواسته، عملاً انگار دارم جلبِ ترحم، دلسوزیِ دیگران برای قرار گرفتن تو اون شرایط رو هم بر می انگیزم.

    از موضعِ ضعف وارد میشم اینطوری و خب من اینو نمیخوام.

    و بسیار سمانه جان رو تحسین میکنم برای این تمرینش.

    7- دیروز یکی از دوستام تو پیامکش برام نوشت خوش انرژی…

    خوشحال شدم.

    8- دیشب تا صبح عالی خوابیدم، مرسی خدا جونم.

    صبح 6 بیدار شدم.

    صدای نم نم بارون اومد.

    کلی ذوق کردم از این صدا و نشونه ی زیبای خدا.

    الانم داره صدای آواز پرنده ها میاد، همونی که عاشقشم، اینم نشونه ی منه.

    9- موبایلِ نازنینم، اینترنت وای فای خونه، و اینترنت همراه اولم که دسترسی منو هر لحظه به کارهای اینترنتی راحت کردن.

    10- دیشب خواهرزاده ام وقتی میخواستم کفش بپوشم، کمکم کرد که دیگه خودم دولا نشم، دست های مهربونش رو محبت خدا دیدم، خیلی ازش تشکر کردم، خدا بهش آرامش و سلامتی و ثروت فراوان بده.

    – هم اومد دنبالم.

    – هم تو کفش پوشیدن کمکم کرد.

    – هم رسوندم دم بیمارستان که جواب آزمایشمو بگیرم.

    خداوندا، از نورِ فراوانِ خودت بتاب به قلبِ مهربون و پاکش.

    11- سپاس گزارم فراوان برای خانواده ام، همه شون، خودم و نی نی و همسرم، خانواده خودم و خانواده همسرم، همه شون عالی و مهربان و دوست داشتنی هستن.

    یکی از تشکرهای ویژه ام اینه همیشه که نی نی خانواده ی بسیار خوبی داره تو زندگیش، الهی شکر.

    12- دیشب، مادرم از رستوران، برای همسرم هم غذا گرفت و آوردم براش.

    من و همسرم بسیار سپاس گزار این روزیِ غیر حساب و هدیه ای هستیم که خدا برامون فراهم کرد از طریقِ دست های مهربانِ خانواده ی عزیزم.

    13- خیلی خوشحالم که طبقِ فایل های توحید عملی، دارم تمرین میکنم تو قلبم سپاس گزار خدا باشم، اعتبار همه ی خوبی ها و نعمت ها رو بدم الله یکتا، و علناً و با حس خوب از محبت بنده های خوب خدا در حقم، تشکر کنم.

    14- تمرینِ سکوت رو خوب انجام دادم دیروز، خیلی خودمو تحسین میکنم.

    15- هلالِ زیبای ماه، دیشب.

    16- خریدهای عالیِ همسرم دیشب.

    17- مهربونی و خوش اخلاقیِ همسرم.

    18- دیشب تو خانواده گپ زدیم، لذت بردیم.

    19- ماستِ خوشمزه ی دیروز، که داخلش سبوسِ گندم ریختم، مزه اش عالی شده بود.

    20- تو ستاره قطبی هر روز مینویسم:

    میخوام غذاهای سالم، خوشمزه و مقوی بخورم.

    همینم میشه.

    هر غذایی روی زبونم بهترین طعم رو میده، از یه پرتقال که هر روز میخورم بگیر تا هر خوراکی که میخورم.

    21- دیروز کامنتهای عالی خوندم و نوشتم، ممنونم براشون.

    22- پیگیریِ آقا ابراهیم مدیر فنی محترم سایت تو صفحه ی تازه های فنی سایت، و پاسخِ سریعشون به کامنتها.

    ممنونم از ایشون و تیمِ 4 نفره و قدرتمندِ گروه تحقیقاتیِ عباس منش.

    استاد، مریم جون، خانم فرهادی و آقا ابراهیم.

    شماها عضوی از خانواده ی ما محسوب میشین.

    سلامت و پر روزی باشین همیشه.

    23- اعتماد به نفسم در نوشتن پاسخ، در عقل کل، بالاتر رفته. به نسبتِ قبلِ خودم پیشرفت کردم، آفرین سمانه جان.

    24- همسرم هر روز ساعت 7، بهم قرصم رو با یه لیوان آب میده. خیلی خیلی سپاس گزارشم.

    25- سمانه جان ازت خیلی ممنونم که هر روز، مثلِ الان، به امورات منزل و خودت، انقدر عالی رسیدگی میکنی، خدا بهت سلامتی و ثروت و سعادت بده نازنینم.

    26- خیلی خیلی سپاس گزار همسرم هستم که واسه زندگی مون تلاش میکنه، سر کار میره، روزی رو وارد زندگی مون میکنه، واسه مون خرید میکنه، حواسش به خونه و زندگی مون هست، عشق میده به من و نی نی، دقت بالایی داره که خونه چی نیاز داریم، مهربونه، منعطفه، با تغییرات بسیار سازگاره و با همه ی خصوصیات عالیِ شخصیتی اش باعث میشه منم ازش الگو بگیرم.

    27- سپاس گزارم برای قندِ عسلِ توی دلم.

    28- عاشقِ بارونم و امروز این نعمت رو دارم و دیدم.

    29- الان پیامک های با عشق دادم به عزیزانم، با قلبم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    خدایا، سپاس گزارم برای همه ی قشنگی هایی که نوشتم و ننوشتم.

    قشنگی ها و برکات و نعمت هایی که تو منبع شون هستی، اعتبارشون از تو میاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    به نام و یادِ خدا

    خدایا عاشقتم، سلام میدم به خودت و جهانِ زیبایی که خلق کردی

    ادامه قشنگی های جمعه جان، 25 اسفند 1402

    ……………………………………………………..

    30- صبح متوجه شدم باورهای جدید رفتن تو ذهنم:

    – تا یه مقایسه میاد بالا تو فکرم، میگم مقایسه نکن.

    دلیلی برای مقایسه نیست.

    هر کسی آپشن های خودشو داره.

    – تا حسادتی بالا میاد، میگم تو نعمت های خودتو داری، تو از طریقِ کانال های خودت، محبت خودتو دریافت میکنی.

    – تا یه چیزی برای من سخت میشه میگم هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ

    برای خدا آسانه.

    – تا نجواها و گفتگوهای منفی میان، میگم الان وقتِ کنترلِ ذهنه دخترِ خوبم.

    بیا از یه زاویه ی دیگه نگاه کنیم.

    و از زاویه ای نگاه میکنم که بهم حس خوب و امید بده.

    – وقتی باور کمبود میاد بالا، میگم هو الرزاق

    والله یرزق من یشاء بغیر حساب

    – تا میترسم برای سلامتی، میگم فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    – تا میترسم چیکار کنم میگم، خدای آسان کننده بر آسانی ها، هدایتم کن به راه حلِ آسان.

    میگم خدا هدایتت میکنه، خدا استادِ چیدمان های عالیه.

    – تا انرژیم (فرکانسم) میاد پایین، میچسبم به خدا، سپاس گزاری و …

    – تا میاد غرور منو بگیره، میگم اعتبارش از الله یکتاست.

    میگم وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ ٱللَّهَ رَمَىٰ

    تو نیستی سمانه، خدا بود که انجام داد.

    و …

    خلاصه برای هر مسیله ای، یه راه حل سریع میاد بالا، بهم میگه اینکارو کن، اون کار رو کن.

    خیلی الهی شکرت، خیلی خیلی.

    31- کامنت قبلیم دقیقاً 1 دقیقه قبل از اتمام زمان ویرایش، هدایت شدم که تغییرات رو ذخیره کنم.

    صفحه باز بود و من رفته بودم دنبال کاری دیگه.

    کیف کردم از این جریانِ هدایت.

    من عاشقِ هدایتم.

    32- مامان بسیار بسیار مهربان و رئوفی دارم.

    قلبش میتپه برای عزیزانش.

    خداوند حافظ و پشتیبانش باشه همیشه.

    33- کی حسرت میخوری؟

    وقتی از زمان و روز و فرصت های زندگیت خوب استفاده نکرده باشی.

    وقتی هر روز رو اونطوری که بلدی و درک کردی، بهترین زندگی رو خلق کنی برای خودت، حسرتی وجود نداره، چون همش رو لذت بردی.

    تاریخ 25 اسفند توجهمو جلب کرد که تا پایان سال چیزی نمونده، نظرت چیه؟

    خوبه، امسال بسیار عالی بود برام.

    سرشار از دستاورد و پیشرفت و رشد و بهبود و زیبایی…

    الهی شکرت برای همش.

    سال جدید هم بهتر از امسال میشه، مطمئنم.

    مثلِ دعایی که استاد هر سال میکنن برای خودشون و همه مون.

    34- خوشم میاد تو ایمیلم، کامنت های دوستانم اومده و میتونم بخونم.

    ذوق دارم، انگار دوستام واسم نامه نوشتن و من میتونم بخونم.

    35- وابستگیم نسبت به دیدن و انتظار برای دایره آبی در سایت اومده پایینتر.

    اصولا هر وقت از وابستگی هام فاصله میگیرم، خوشحال میشم.

    چون میدونم وابستگی سَمّه.

    36- دیشب همسرم از یه نازیبایی، اعراض کرد آگاهانه، خیلی کیف کردم.

    37- بررسی کردم الان، دیدم استارت نوشتن منسجم تو این صفحه از زیبایی های روزانه ام رو، از 24 دی شروع کردم، اوایل کمی با فاصله بوده ولی به مرور منظم و روزانه شده، آفرین بهت سمانه جانم برای پیگیری و پشتکار در این تمرینِ عالی.

    38- نعمت و تکنولوژیِ copy و paste.

    خیلی آسون آیه های مورد علاقه ام یا هر چیزی رو کپی میکنم، به راحتی با صفحه کلید عالی موبایلم paste میکنم، تازه موارد پر استفاده مثل آیات رو هم pin کردم تو لیست.

    اینکه میره و تو یه حافظه ای میشینه و هر وقت من بهش بگم در دسترسمه، عالیه.

    چقدر این تکنولوژی شگفت انگیزه و کارهای آدمو آسان و شیرین تر میکنه.

    ممنونم براش.

    39- صحیح و سلامت اومدیم خونه مامان بزرگِ مهربانِ نی نی، صحیح و سلامت هم برگشتیم خونه مون.

    کلی خوش گذشت در کنار مامان بزرگ و عمه ی نی نی.

    برام آش دوغ خریدن.

    30- نی نی یه صندلی خوشگل (پاف) هدیه گرفت از مامان بزرگش، طوسیه و کله ی خر جلوشه، خیلی باحاله+ یه لباس شلوار خوشگل.

    31- پیاده روی کردم، دو تا تیشرت خوشرنگ و یه پیراهن هم واسه خودم هدیه گرفتم.

    32- یه پرتقال شیرین خوشمزه خوردم، برام ارزشمنده از خوراکی ها تشکر کنم.

    33- یه سبد نون برای روی میز غذاخوری رو که مدتها میخواستم، پیدا کردیم و خریدیم امروز‌.

    34- آبِ گرم ساختمونمون دیروز قطع شد، کنترل ذهن کردم، امشب که برگشتیم خونه آب گرم درست شده.

    الهی شکرت بی نهایت.

    قشنگ قدرِ آب گرمی که داشتیم همیشه رو، این دو روز درک کردم.

    خیلی سپاس گزارم از همه عزیزانی که تلاش کردن برای حلِ این مسیله.

    35- سورپرایزِ مدار ثروت، سودِ بانکی صبح واریز شد به کارتم، برام نشونه بود، مبلغش کم بود ولی برای من ارزشمنده، چون ستاره قطبیم تیک خورد.

    36- بنزین زدیم.

    38- دورِ سفره ی افطاری نشستیم با مادر شوهر و خواهر شوهر عزیزم و همسر مهربانم.

    39- محبت ها و توجه هایی که دریافت میکنم.

    40- خوابِ کوتاه و خوبِ عصر گاهی.

    41- خبر خوب، سرویس چوبِ نی نی آماده است و ان شالله فردا میان برای نصب.

    تماس گرفتن که امروز بیان، ولی ما نبودیم، خیره، افتاد برای فردا.

    ذوق داریم شدید.

    خدایا، سپاس گزارم برای همه ی قشنگی هایی که نوشتم و ننوشتم.

    قشنگی ها و برکات و نعمت هایی که تو منبع شون هستی، اعتبارشون از تو میاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    هو الرئوف

    سلام.

    قشنگی های یکشنبه جان، 5 فروردین 1403.

    1- خیلی برام جالبه قرآن که گوش میدیم، نی نی فعالیت و تکون هاش خیلی بیشتر میشه.

    خیلی خوشم میاد.

    تا حالا خودمم اینطوری لذت نبرده بودم از شنیدنِ تلاوتِ قرآن…

    2- امروز دو ستِ 30 دقیقه ای پیاده روی کردیم، عالی بود.

    3- دیروز سه ستِ 15 دقیقه ای پیاده روی کردیم، در هوای فرح بخش.

    4- صدای آوازِ گنجشک ها، کبوترها رو شنیدم، پروانه های سفید رو دیدم.

    5- شوهر خواهرم اومد خونه مون واسه کمک به رنگ کردن دیوار پذیرایی مون.

    6- سبزی خوردن خریدیم، من عاشق سبزی هستم.

    به یاد افطاری، نون پنیر سبزی خوردم، خیلی مزه داد.

    7- امروز یکی از کاغذهای روی دیوار جلبِ توجه کرد:

    وعده ی خداوند حق است

    کیف میکنم انقدر مستقیم خدا باهامون صحبت میکنه.

    8- آسان شدم بر آسانی ها در مورد (گ).

    9- دیشب دو تا پاسخ دریافت کردم، خیلی خوشحال شدم.

    10- خوشحالم و سپاس گزارم که هر روز تو این صفحه مینویسم از قشنگی های روزانه ام.

    11- تمرین خط با دست چپ رو انجام دادم.

    12- هوا بسیار عالی هست و مطبوع.

    13- چند تا درخت با شکوفه سفید و صورتی دیدم، الهی شکر.

    خدایا شکرت برای همه ی نعمت هامون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 2035 روز

    یا لطیف

    سلام.

    قشنگی های جمعه جان 10 فروردین 1403.

    1- صبح رفتم بیمارستان، بلوک زایمان، با خانم ماما قرار داشتم برای یادگیریِ ورزش های مناسب این دوران، معاینه هم شدم، همه چیز عالی بود، الحمدالله، اکوی قلب نی نی هم داشتیم که عالی بود، الهی شکر.

    توضیحات خانم ماما عالی بود، آرامشش و تسلطش به اموزش ها هم عالی بود.

    یکی دیگه از دستان بی نظیر خداوند برای من و نی نی جون.

    2- جالب بود برام، دیوارها بنفش، رنگِ فرمِ خانم ماما هم بنفش، برای من که عاشق بنفشم نشانه بود، هم از زیبایی، هم خیر بودنِ این بیمارستان برای من.

    3- امروز سالگرد سیزدهمین سالی بود که پدرم آسمانی شد.

    صبح رو به شاسیِ عکس خودم و خودش سلام علیک کردم و گفتم روحت شاد.

    انقدر حضور معنویش پر رنگ بوده این سالها که اذیت نشدم، دلتنگی که هست ولی خب رفته پیش خدا، جاش عالیه، مخصوصا اینکه انسانِ بسیار خوبی بوده همیشه.

    4- غذای خوشمزه و سالم پختم برای نهار، سبزی پلو جان که عاشق بوش هستم با ماهی.

    5- روابط زیبا با همسرم، نی نی جون، پیرامونم.

    6- شنیدنِ تلاوتِ قرآن…

    چه اعجازی داره این صوت روی روحِ من…

    تازگی داره برام…

    بخشیش برای نی نی هست، کاملاً حس میکنم.

    7- دو کامنت پاسخِ زیبا دریافت کردم از دوستانِ نازنینم.

    جالبه وقتی حواسم به دایره آبی نیست، میاد و چقدر هم هیجان انگیزه برام.

    8- بعد بیمارستان، رفتم خونه مامانم، گپ زدیم، معاشرت کردیم.

    خواهرم منو رسوند خونه مون.

    9- ورزش هامو خیلی خوب با حسِ عالی انجام دادم، الهی شکر.

    10- همسرم یه شام خوشمزه گرفت.

    11- امشب هم که همسرم شیفت بود، همکارش گفت زودتر بره چون من باردارم و خودشون موندن.

    اینا لطف خداست، نگاهِ خداست، روزی غیر حساب خداست.

    سپاس گزار بنده های مهربان خدا هستم زیاااااااد.

    من کاملاً متوجهِ نگاه خداوند به زندگی مون هستم.

    بسیار سورپرایز و خوشحال شدم امشب.

    12- استراحت بسیار عالی و دلچسبی داشتم.

    13- امشب هزینه ی مربوط به منبع آب بلوک مون رو به راحتی پرداخت کردیم، الهی شکرت.

    14- امروز تلفنی و پیامکی صحبت کردم با فیلمبردار و عکاس برای لحظه تولد نی نی و ثبت این لحظه ی زیبا برامون.

    از خدا خواستم هدایتمون کنه برای انتخابِ بهترین ها.

    15- امروز تجزیه تحلیل کردم اسمِ هدایتیِ نی نی رو تو ذهنم…

    صبر و تامل دارم، چون میخوام هیجانی نظر ندم و انتخاب نکنم، میخوام قلبم بگه و من چشم بگم…

    میخوام الان اگاهانه مسیولیت انتخابم رو بپذیرم.

    الانشم درصد بالایی مطمینم هدایته…

    چون گارد و لجبازی ندارم نسبت بهش و ساده پذیرفتمش…

    اسمی هست مطابق با خواسته هام:

    منو یاد خدا میندازه.

    خوش اهنگه.

    معنای زیبا داره.

    به نام فامیلی اش هم میاد.

    خیره ان شاءالله.

    و امیدوارم خودش هم اسمی که روش میذاریم رو دوست داشته باشه قندِ عسل جان.

    16- امروز تو بلوک زایمان، با چیزی روبه رو شدم که بهم ثابت شد آفرین که ما روی خدا حساب میکنیم نه دستِ خدا…

    دست های مهربان خدا بهمون لطف میکنن ولی نباید روشون قفلی بزنیم که فقط اونا ولاغیر…

    خدا هر کسی رو بفرسته برای ما، برای ما بهترین گزینه و انتخابه. هدایت های خدا اشتباه نداره، دقیقه و کامل …

    17- به چشم دیدم و شنیدم که چطوری خداوند قلب ها رو برای ما نرم میکنه و محبت ها به سمت مون میاد.

    18- درک کردم و بهم ثابت و یادآوری شد وقتی من با نگاه زیبا به ادم ها نگاه میکنم، سپاس گزارشونم، ذکر خیرشون رو میگم، برای من بهترین رفتارشون رو بروز میدن.

    در حالیکه دیگری میخواد بگه نه اون قدرها هم خوب نیستن …

    برای من خوبن.

    و من سپاس گزارم.

    و یادم میمونه به خاطر نظر دیگری، کسی رو قضاوت نکنم…

    طبق اموزش استاد، رفتار ماست که میتونه زیباییِ رفتارِ اون ادما رو برانگیخته کنه برای ما، یا برعکسش.

    دو بار یادمه که وارد تله ی قضاوت دیگری شدم (یه بار تو مدرسه محل کارم، یکی هم اوایل ازدواجم)، به خاطر حرف های نفر سوم…

    و بعد بهم ثابت شد که اشتباه کردم.

    بعدش با اون ادم ها که ازشون خوشم نمیومد به واسطه نظر شخص سوم، دوست شدم و فهمیدم اتفاقا چقدر مهربونن و نسبت به من لطف دارن.

    این تجربه ها گنجینه هستن.

    امروز صحبت از این تجربه با مامانم شد.

    19- پیام سرشار از محبت دوستانم در سایت نسبت به خودم و همسرم و نی نی جون.

    20- امروز دعای خیر کردم برای همه ی عزیزانم با عشق.

    21- خداوند بهم کد میده با اینکه منو نمیبینی، هیچی هم از نتیجه خواسته ات نمیدونی، میتونی بهم اعتماد و باور کنی؟

    من تمام تلاشمو دارم میکنم، کنترل ذهن دارم، سپاس گزاری دارم، تمام سعی مو هم دارم میکنم حسم در لحظات بیشتری خوب باشه و بمونه.

    الحمدالله.

    22- امروز تو باغچه مامانم دیدم درخت انجیرشون، جوانه های سبز روییدن.

    چند تا هم انجیر کوچولو دیدم و ذوق کردم.

    پارسال تابستون یه عالمه انجیر درشت و خوشمزه محصول داد، الهی شکر.

    باغچه شون رو قبل عید با همسایه ها، رسیدگی کردن و گیاه و گل های جدید کاشتن.

    خیلی قشنگ شده، الهی شکر.

    23- تو بیمارستان که بودم صبح، سفره هفت سینشون رو هم دیدم، ذوق کردم، عکس گرفتم.

    24- به سلامتی ساکِ نی نی برای بیمارستان اماده است.

    امروز از دلم رد شد خیلی هیجان انگیز خواهد بود به لطف و فضلِ خدا پروسه ی زایمان برام.

    و یکی از خواسته هام اینه حسابی خوش بگذره بهم، خاطره شیرین ساخته شه برام، آسان شم بر آسانی ها، همه چیز زیبا چیدمان شه برامون.

    سلامتی خودم و نی نی و همه ی مامان ها و نی نی هاشون رو از خداوند مهربان میخوام.

    من میدونم که میشه چون از اول تحت حفاظت الله بودیم و هستیم و خواهیم بود.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    25- دیروز با همسرم در مورد چیزی صحبت میکردیم، امروز خانم ماما در مورد همون چیز صحبت کردن، نشونه بود برام، ما هم امشب اقدام کردیم.

    انقدر خوشم میاد هدایت ها انقدر دقیق میان.

    انقدر خوشم میاد خدا خودش به یادم میاره چیو بپرسم، و از یادم میبره چیزی که مهم نیست رو نپرسم…

    من به چیدمانِ خدا شدیداً عشق میورزم.

    26- دیشب همسرم پوشک نی نی رو خرید آورد خونه.

    انقدر ذوقشو کردم که نگووو.

    کلا هر چیزی مربوط به نی نی هیجان انگیزه.

    الهی شکر که وسایلش در حد زیادی تکمیله و همه شون هم قشنگن و باکیفیت.

    همش از فضل خداست و محبتِ دستانِ مهربونش…

    27- درس جدید که بهتر درک کردم:

    تصمیم بگیر، اقدام کن…

    تعلل، شک میاره با خودش، سردرگمی میاره…

    28- یاداوریِ این درسِ بزرگ و مهم در مکتبِ توحید:

    هر زیبایی، خوشی، خوشحالی، محبت، نعمت، ثروتی که هر لحظه دریافت میکنی، اعتبارش از اللهِ یکتاست…

    به یاد بیار و به دست های خدا و عوامل بیرونی نچسب، وابسته نشو…

    خدایا ازت ممنونم که هستی، من دارم اندازه بضاعت و ظرفیتم تلاش میکنم هر روز و هر لحظه و تو داری بی نهایت به من لطف میکنی، ممنونم که هستی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1350 روز

    بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست

    خدا رو سپاسگزارم ازت برای قوانین ثابت

    خدایا سپاسگزارم ازت برای این دنیای رویایت که عین فیلم آواتاره

    زیبایهای امروزم 14فروردین 1403

    1.بیدار شدن از خواب و دیدن پسر خوشگلم که کنارم خواب بود و بوسیدمش خدا رو سپاسگزاری کردم

    2.نوشتن اهدافم اول صب و آماده شدن برای اجرای مارهای روزانم که خدا رو شکر بیشترشون انجام شد

    3. اومدن یه رارننده اسنپ از مسیری که فکرشو نمیکردم

    4.دیدن گل گیاهای که این اطرافو پوشوندن و وقتی بهش مگاه میکنم احساس هماهمگی باهاشون میکنم انگار زندن و دارن باهام حرف میزنن

    5.شکوفهای سفید رنگ روی درختان زردآلو که عین برف سفید بود

    6.انجبن کارم توی بانک بدون زحمت

    7.قدرت اعتماد بنفسم که بالا رفته و اگه لازم باشه یه سوال چند بار از یکی میپرسم (این از نقاط ضعف منه که خیلی بهتر شدم)

    8.رارننده اسنپ مهربون دیگه که بهش انعام دادم

    9.دیدن دوست قدیمیم که خیلی منو تحویل گرفت

    10.اومدن یه رارنده اسنپ دوسداشتنی که هر وقت میبنمش کلی صحبتهای خوب میکنیم

    11. تمیزکاری خفن بعد از اومدن به محیط کارم

    12.خوردن یه قهوه خوشمزه که کلی انرژی داد بهم

    13.حل مسئله ای که خیلی وقت درگیرش بودم مثل آب خوردن (البته هنوز 100%نشده)

    14.اومدن پسرم به محیط کارم و قول قراری که باهاش گذاشتم که در صورت کارکردن بهش مزد بدم خریدشو انجام بده .وقتی داشت تمیزکاری میکرد ازش فیلم گرفتم کلی خدا رو سپاسگزاری کردم برای نعمت فرزند داشتن

    15.خرید قدم سوم که خیلی وقت منتظرش بودم االهی شکرت

    16.دوستانی که توی حل مسئله خیلی بهم کمک کردم

    الهی سپاسگزارم ازت برای موهبت زندگی و حیاطی که به من و خانواده ام عطا کردی

    سپاسگزار خدام بخاطر وجود همچین فضای الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سید حسین فرهادی نیاکی گفته:
    مدت عضویت: 1510 روز

    به نام فرمانروای زیبایی ها

    زیبایی های چهارشنبه 15 فروردین

    1.گوشی بسیار خوبم زنگ زد ووو منو از خواب بیدار کرد که نوید یک روز بسیار خوب ووو بده ووو خدا جونم شکرت بخاطر داشتن این گوشی خوب

    2.به محض بیدار شدن و نشستن روی تخت بسیار نرم ووو خوبم چشمم افتاد توی آینه قدی لوازم آرایش همسر عزیزم همون جا به خودم گفتم حسین تو زیبا ترین ، قشنگ ترین ، فوق العاده ترین و ارزشمند ترین و با لیاقت ترین بنده خدایی ووو خودمو بغل کردمو و بوسیدم ، خدا جونم شکرت بخاطر تخت خوب و عالی و بخاطر آینه قدی زیبابین و بخاطر اتاق خواب بسیار آروم ووو ساکت

    3.صورتمو با آب خنک شستم ووو خدارو شکر کردم که وقتی آب به صورتم میزنم چقدر حالم خوب میشه چقدر سر زنده تر میشم وای خدای من خیلی دوستت دارم ، چی بود زندگیمو ووو تو چیکار کردی باهام ، مگه میشه اینقدر رشد خیلی ازت ممنونم

    4.دیدم از پنجره هال نور زرد آفتاب میاد بدو رفتم در تراس رو باز کردم کل شهر زیر پای من بود خورشید با نور زرد یه حس سر زندگی به آدم میداد ، چشمم افتاد به خونه های دور و بر خدارو شکر کردم بخاطر این فراوانی ووو دوباره چشمم به کوههای دوروبر ووو جنگل افتاد ووو بازم هم گفتم خدا جونم صد هزار مرتبه شکرت

    5.رفتم برای آماده شدن تا برم برای سر کار ، شلوار لی زرشکی با پیراهن زرد بسیار زیبا با یک ساعت مچی بزرگ بعد موهامو آب زدم و شونه کردم اومدم تو آینه خودمو دیدم گفتم خدا جونم ممنونتم که منو هدایت کردی به قانون سلامتی ووو بسیار زیبا و خوش اندام هستم ووو چقدر خوشتیپ ووو زیبا شدم وو کفش قشنگم پوشیدم ووو از پله های خونه زیبا اومدم پایین

    6. ایرپاد فوق العاده مو که هدیه عزیز دلمه رو گذاشتم گوشم ووو فایل استاد رو پلی کردم رسیدم به پارکینگ چشمم افتاد به ماشین بسیار زیبا و قشنگم همون جا بدنشو بوسیدم ووو گفتم خدای خوبم هزاران بار شکرت هیچ کس ندونه من میدونم تو چجوری این ماشین رو به من دادی چقدر راحت برام آسونش کردی

    7.پیاده زیر نور آفتاب طلایی در حالی که صدای استاد تو گوشم پخش میگه ووو میگه مرکز عالم خودتونید و به خودم میگم حسین حواست هست یا باز یادت رفته ؟؟؟

    8.اومدم تو ایستگاه تاکسی تا برم سر کار کلی ماشین بود ووو خدا رو شکر میکنم که هم ماشین هست ووو هم محل کارم نزدیک به خونم در حین رسیدن به شرکت صدای استاد در حال پخشه ووو کلی دارم به خودم یادآور میشم ، نزدیک شرکت که شدم ویس استاد تمام شد ووو آهنگ مازندرانی آبی عالی رو پلی کردم برای پرواز روح خودم وای چقدر به وجد اومدم

    9. از پل عابر پیاده میرم بالا ووو یک منظره زیبا رو هر روز صبح میبینم کوههای زیبایی که روشون برفه ووو دقیقا زیر این کوه جنگل‌های زیادیه که تو نور آفتاب صبح خیلی زیبا شده خدای من شکرت بخاطر این صحنه زیبا ، به محض ورود به شرکت نگهبان با یک چهره خندان به من سلام میکنه ووو با انگشت زدن وارد یک دنیای پر از فراوانی ووو ثروت میشم به نام کاله ، خدای من چه ساختمونهای بزرگی چقدر آدم دارن میرن برای بدست آوردن روزی حلال ، چقدر ماشینهای حمل شیر خام ، چقدر ثروت و فراوانی خدای من شکرت بخاطر این کار خوبم

    10. وارد اتاق محل کارم میشم ووو سلام میکنم به همه ووو لباسمو عوض میکنم ووو کنار همکاران شروع میکنم به گپ و گفت و خنده و یک سرپرست بسیار خوب و عالی و فقید دارم که استاد کنترل ذهن ووو همیشه تحسینش میکنم ، به من یک کار جدید داد. شروع کردم کارو اولش از قبل کار عکس گرفتم (اینو از استاد یاد گرفتم قبل و بعد عکس گرفتن) بعد که کار تمام شد، هم عکس گرفتم برای سرپرستم فرستادم کلی برگاش ریخت حال کرد ، یه اعتماد بنفس بسیار زیادی گرفتم و خودمو تحسین کردم

    11. ایرپاد نازنینم رو گذاشتم تو گوشم صحبت‌های استاد صاحبی رو گوش دادم و خودمو تحسین کردم که به تعهدی که دادم تا تمرکزی تو علم روانشناسی بهترین بشم ووو کلی مطالعه میکنم ووو یاد گرفتم امروز که هر وقت کسی ازم پرسید چطوری بگم بهتر از این نمیشم و چه حس خوبیه وقتی به تعهدات عمل میکنی

    12.به همسر عزیزم زنگ زدم و حالش رو پرسیدم و حال پسرم که همراهش رفته بود سر کار و خدا رو شکر کردن بخاطر داشتن همسر فوق العاده عالی و فرزندان عالی تر

    13.تو محل کارم یه لحظه تو فکر فرو رفتم دیدم دور و برم نزدیک هزار میلیارد دستگاه هست ووو به خودم گفتم حسین این همه فراوانی ووو ثروت و ببین این تازه یه قسمت از چند صد قسمت هلدینگ کاله است، بسیار مالکش رو تحسین کردم ووو گردنبندمو که توش لیست باورهایی که باید بسازم رو چندین و چند صد بار خودمو ووو کلی مدیتیشن کردم بعدش رفتم توی اتاقمون دیدم یه پیامک اومد ، به به یه واریزی داشتم گفتم خدای من شکرت چقدر حال داد عالی بود واقعا پیامک واریز پول حسمو عالی میکنه

    14.همسر عزیزم زنگ زد که پسرمون رو ببرم کلاس ویولن بهش گفتم عزیز من یکم کار دارم ووو عشقم گفت باشه مشکلی نیست بعدش زنگ زدم بردار خانم عزیزم و اون پسرمو برد ووو چه موجودات نازنینی دور برم هستند

    15.ساعت 6 غروب از محل کار میام بیرون یه دفعه ای چشمم به آسمون میخوره ، می‌بینم آسمون نارنجیه وای خدای من چقدر هوا عالیه ووو فوق العاده است ، سوار سرویس شرکت میشم و از رانند ه درخواست کردم که جایی که ایستگاهش نیست منو پیاده کنه ووو اونم قبول کرد ، چقدر انسان شریفی بود خدا جونم شکرت

    16.همچنان در حال گوش دادن به صحبت های دکتر صاحبی ووو کسب آگاهی های بیشتر ، از ماشین پیاده شدم ووو هی به خودم میگفتم چقدر حالم خوبه من قبلا اینجوری نبودم خدایا شکرت ،

    17.پیاده رفتم رسیدم به خونه پدر خانمم توی حیاط خونه پدر خانمم کلی گل کاکتوس زیبا ووو درخت و زیبایی هست یه درخت پرتقال داره با کلی شکوفه بهاری که حس سرزندگی به آدم میده ، رفتم خونه پایین پدر خانمم که به پرنده هام سر بزنم ، مرغ عشق زیبام روی پنج تا تخم نشسته وو امروز 17 روزیه که تخم کرده و منتظرم جوجه های قشنگش در بیاد

    18. رفتم بالا تو خونه پدر خانمم بچه های قشنگم اومدن به استقبالم ووو بغلم کردن و بوسیدن منو چه حس خوبه ووو این حس خوب غیر قابل شمارش، همسرم خواب بود با پدر و مادر خانمم سلام احوال پرسی کردم بهم خسته نباشید گفتن چقدر حس خوبیه وقتی یکی بهت میگه پسرم خدا قوت ، دیدم سفره افطاری پهنه رفتم دستمو شستم ووو نشستم سر سفره افطار که روزمو باز کنم به خدا گفتم من فقیر توام من به هر خیری از طرف تو محتاجم دستمو بگیر

    19.همسرم بیدار شد سلام کردم و آماده شدیم رفتم پایین دوباره چشمم افتاد به ماشین بسیار خوبم باز بوسش کردم و خدا رو شکر کردم که این هدیه رو بهم داد، روشنش کردم و رفتم سمت خونه پدر عزیزم

    20. تو مسیر همسرم صدای قرآن منشاوی رو گذاشت سوره انفطار با پسرم باهم با صوت خوندیم ووو اشک شوق ریختم احساس می‌کردم خدا داره با من صحبت میکنه ، یه حسی تو قلبم بهم میگفت این صدای رب توست که تنها قدرت جهان هستیه ، حس شهربازی رو داشتم

    21. به همسرم گفتم عزیز قهوه میخوری گفت آره رفتم کافه براش قهوه خریدم از بچه های مودب و باشخصیت و خدا رو شکر کردم بخاطر این همه ثروتی که دارم باز نگاهم به ماشینم افتاد باز گفتم خدا جونم شکرت

    22. رسیدم به خونه پدر عزیزم ، تازه از بیمارستان مرخص شد ، خدا دوباره اونو به من داد ووو دوباره سالم شد رفتم تو خونه بغلش کردم و بوسیدمش و خدا رو شکر کردم بخاطر پدر و مادر خوبم ، دیدم مادر عزیزم برام افطار آورد ، دیگه دستشو رد نکردم ووو یکم پنیر خیکی با سبزی و گوجه و خیار شور خوردم ، خدا جونم شکرت چقدر بدنم سالمه ووو ذره ای چربی ندارم ، منی که 105 کیلو وزنم بود ووو شکمم آویزون بود الان نه شکم دارم و نه پهلوو و نه اضافه وزن

    23.دیدم مادرم تو آشپزخونه است داره غذا میپزه رفتم دیدم داره ماهی کفال درست میکنه به سبک آملی ها گفتم مامان زحمت نکش ما سیریم گفت این سهمیه شماست ، همون جا گفتم خدای من هزاران بار شکر بخاطر این فراوانی

    24. وقت شام شد همه برنج و ماهی وووو یه غذای دیگه کله گنجشکی میخوردن ، من تعهد داشتم ووو فقط ماهی خوردم ووو مادرم گفت پسر برنج بکش گفتم مامان من برنج نمیخورم ، وقتی برنج نمیخورم اینقدر احساس قدرت میکنم که حد نداره ، چون برای یه شمالی همه وجودش برنجه ینی پاشنه آشیل وقتی پاشنه آشیل رو بکشی نتایج تصاعدی میان

    25.بعد شام مامانم میوه آورد سیب و خیار و پرتقال ، عشقم برام همه رو پوست کند و خورد کرد داد بهم منم بهش تعارف کردم ، همون جا خدا رو شکر کردم بخاطر همسر خوبم واقعا هدیه خداست برای من

    26.از خونه مادرم رفتیم دوبار چشم افتاد به ماشین رفتم پشتش نشستم و دکمه استارت رو زدم فرمونش رو بوسیدم گفت خدارو شکر رو رفتم سوپر برای بچه ها وسایل شیک بخرم ( بستنی، لیوان ، نی ، اسمارتیز، پاستیل) فروشنده با ادب چقدر خوب بود ، اومدم خونه بچه ها خوشحال از اینکه بابا میخواد برامون شیک درست کنه ، ماشینو پارک کردم و رفتیم بالا تو خونه ، وارد خونمون شدم فضای خونه رو دیدم باز خدا رو شکر کردم که خونه به این زیبایی و قشنگی دارم با یک دیزاین عالی

    27.مخلوط کن رو در آوردم ووو شروع کردم برای بچه ها شیک درست کردن ووو بچه ها چقدر خوشحال از اینکه این هدفشون تاچ شد ووو من هم بسیار خوشحال از این همه صمیمت زندگیم

    28. یه چایی خوشمزه خوردم و رفتم تمرین ستاره قطبی رو انجام دادم با حس خوب رفتم مسواک زدم و آماده برای خواب شدم

    29.رفتم روی تخت عزیزم چقدر نرم چقدر خوبه وایی گوشی رو گرفتم ووو توی سایت داشتم کامنت هارو میخوندم و کلی حالم بهتر شد وو خدا رو باز شکر کردم بخاطر روز فوق العاده ام بعدش خوابم برد ،

    خدای مهربونم اینها همه لطف ووو مهربانی تو بوده ووو من هیچ وقت فراموش نمیکنم عاشقتم

    ممنونم از استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2328 روز

      درود و سلام. خدمت شما آقای فرهادی نیاکی عزیز

      مرسی مرسی از اینکه اینقدر قشنگ زیبایی ها رو نوشتید

      مرسی از اینکه یک روز قشنگ زندگی تون رو نوشتید و از اینکه اینقدر سپاسگذار تمام زندگی تون هستید . آنقدر قشنگ نوشته بودید باور کنید وقتی به آخر کامنت تون رسیدم تازه فهمیدم داشتم کامنت می خوندم آنقدر احساس واقعی داشتم یعنی فکر کردم دارم زندگی تون رو میبینم چقدر حس قشنگیه خدا رو صد هزار مرتبه شکر که به کامنت زیبا و تاثیر گذار تون هدایت شدم و از اینکه ماشین تون بوس می کردید و قدردانی می کردید خیلی احساس خوبی داشتم بخدا وقتی این سپاسگذاری ها رو می خونم انگار دارم خودم سپاسگذاری می کنم بقول استاد صبح تا چشم مون رو باز بکنیم اول بیایم توی سایت که این سپاسگذاری های عالی رو بخونیم و بخودمون یادآوری کنیم مرسی مرسی از اینکه وقت ارزشمندتون رو گذاشتید برای نوشتن که ایمانم قوی تر بشه و شادتر بشم و از چشمان زیبابین هم تشکر و قدردانی می کنم که این زیبایی ها رو دید و خواند و لذت برد

      اتفاقا منم از محصولات کاله استفاده می کنم بخصوص پنیر خامه ای بزرگ کاله برای شیرینی پزی و چیزکیک خیلی استفاده می کنم .. خیلی ممنون که از هلدینگ و وفور و فراوانی شرکت کاله نوشتید و یک خدا قوت هم به شما دوست عزیز کارمند کاله می گم خدا قوت ..

      البته تمام نکاتی رو که نوشتید رو با عشق و علاقه و لذت خواندم و تمام نکاتی رو که نوشتید فوق العاده عالی و بینظیر بود

      ممنون و سپاسگذارم

      براتون و خانواده ی عزیزتون و تمام عزیزاتون بهترینع بهترین ها رو در تمام جنبه های زندگی تون آرزومند .

      روز و شب تون سرشار از آرامش و سلامتی و تندرستی و خیر و خوشی و عشق و پول و ثروت و نعمت و برکت های الهی باشه

      الهی آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سید حسین فرهادی نیاکی گفته:
        مدت عضویت: 1510 روز

        سلام و عرض ادب به خانم سلطانی ارادت مندم

        نظر لطف شماست به من ، شما خودتون چشم زیبا بین داری ووو باور سازی کردید برای خودتون که فقط کانون توجه خودتون رو به سمت زیبایی ببرید ووو نتیجش میشه زیبایی،

        خدا رو شکر میکنم که دوستان خیلی خوب مثل شما دارم که به من انرژی میدید ،

        به به ماشا الله هنرمند هم که هستید ، من عاشق آشپزی و شیرینی پزی هستم خیلی حس خوبی به من میده

        کاله دیگه نگم براتون همش فراوانی ، کاش میشد عکس گرفت از این همه فراوانی

        ووو در آخر خیلی از شما سپاسگزارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1350 روز

    بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست

    دنیای بیرون ما بدون شک بازتاب دنیای درون ماست

    ما چیزی جدا از باورهایمان نیستیم ،باورهای ما شنیدها ،گفتارهای ماست که از بچگی شنیدیم و باور کردیم و برنامه ریزی شدیم برای بقیه عمرمون

    درک این موضوع جهان منو عوض کرد ،روند زندگی منو تغییر داد ،بهم شهامت داد تا با عشق روی این قوانیین تمرکز بزارم و جهان خودمو اونطوری که دوسدادم بسازم

    خدا رو بی نهایت سپاسگزارم برای قوانیین ثابتش

    خدا رو بی نهایت سپاسگزارم برای وجود استاد عزیز و دوستان هم فرکانسم

    زیبای های امروز 1403/01/19

    1.بیدار شدن از خواب شیرین و هوای خنک اول صب و صدای قشنگ جیک جیک پرندگان

    2.دیدن باغچه زیبای مادرم که گلهای نارنجی رویدن توش

    3.تجسم رویاهام بعد از بیداری از خواب

    4.دوش آب سرد که کل وجودمو پر از انرژی کرد

    5.پیاده روی تا محل کارم و دیدن زیبای های کوچه که پر از گلهای رنگارنگ

    6.دیدن دوستان مهربون که بدون چشم داشت بهم ابراز محبت کردن

    7.خوردن قهوه خوشمزه اول صب که کلی لنرژی میده بهم

    8.اومدن مشتری جدید در کسب کارم که حاصل درخواستهای ستاره قطبی منه

    9.نظافت سالنم که رنگ جدید به خودش گرفت و انرژی ازش میباره

    10.نصب دکور جدیدم که خیلی خوشگل

    11.دخل پر برکتم

    12.پیاده روی دلچسب تا خونه در هوای مطبوع و خنک

    13.مکالمه پر از عشق و توحیدی با خداوند در مسیر خونه

    14.موکالمه پر از محبت با زنان همسایه موقع برگشت که صب هم منو در مسیر دیده بودن منو

    15.خوندن 25 صفحه از کتاب رویاهای که رویا نسیتن و دادن ورودیهای مناسب به ذهنم

    16.خوندن کامنت زیبا دوستان در سایت

    خدایا سپاسگزارم ازت برای موهبت حیاط که بندت عطا کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: