ارتباط بین درک صحیح خداوند و روان شدن چرخ زندگی - صفحه 54 (به ترتیب امتیاز)

1144 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1849 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به سمت این آگاهی های توحیدی تا خوب زندگی کنم و کمک کنم جهان جای بهتری برای زیستن باشه ،

    سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی های جان بخش رو دراختیارمون قرارمیدین

    وسپاسگزارم از شما دوستان عزیزم که دراین مسیر همراهم هستید وکامنت های آگاهی دهنده منتشر میکنید

    استاد عباس منش عزیزم و دوستان همراه، تاقبل از آشنایی با آگاهی های استاد عباس منش عزیزم ، من اصلا نمی‌دونستم قانونی بنام آسان شدن برای آسانی ها وجود داره، اصلا نمی‌دونستم میشه کاری کرد(اونم درابتدا کار ذهنی ) که بشه چرخ زندگی روانتر بچرخه، وقتی توسط آنوزش های استاد عباس منش بااین واژه ها برخورد کردم مقاومت بسیار زیادی داشتم حس میکردم زندگی یک جنگ بزرگ بین منو سرنوشت ، بین منو دنیا بین و تمام جهان هستی هست که من فقط باید هی قوی تر بشم هی پدرم درآد هی قوی تر بشم تا شاااااید یک تنه بتونم با خون دل خوردن زیاد کمی پیشرفت کنم و رو به جلو حرکت کنم

    فقط کمی و اونم با سختی بسیار بسیار زیاد ، من زنگ زدن چرخ زندگیمو در تمام جنبه ها به وضوح حس میکردم اما اصلا نمی‌دونستم که ممکنه این چرخ روزی روان بچرخه ، فکر میکردم چون پدران ما جز از ما بهتران نبودن و این زنگ زدن چرخ زندگی برای صدها سال قبل هست ،پس امکانش بسیار ضعیف هست که من بتونم به تنهایی ازپسش بربیام و حتی ذره ای بتونم بچرخونمش،

    راستشو بخواید هنوز دقیقا نمی‌دونم چطور شد که انقدر آسان شدم برای آسانی ها جوری که به جرأت میتونم بگم در بالاترین سطح استاندارد 38سال گذشتم هستم

    اما می‌دونم که حرفای استاد رو وحی منزل می‌دونم ، می‌دونم که مو به مو به قد توانم و میزان تکاملم تمرینات رو انجام دادم ، می‌دونم که این آگاهی هارو جدی گرفتم ، می‌دونم که هرروز با استمرار و جدیت خاصی این آگاهی هارو دریافت کردم

    می‌دونم که همه جا در پی کنترل ذهن و تغییر نگرشم بودم که با زاویه ای اتفاقات رو ببینم که احساس بهتری بهم بده ، می‌دونم که کنترل ذهن داشتم و مراقب کانون توجهم بودم

    می‌دونم که هرروز بااین آگاهی ها ذهنمو تغذیه کردم وهر بار مدت زمان بیشتری دراحساس خوب موندم،میدونم دراحساس سپاسگزاری بودم و رشد و بهبود دائمی رو در اولویت قرار دادم ….

    وانقدر جهان سخاوتمند هست که هزاران برابر بیشتر از تلاشم بهم پاداش داد و من پاداش هارو دیدم و دراین مسیر ثابت قدم تر شدم و انگیزه بیشتری برای پیروی ازاین آگاهی ها پیدا کردم و هربار رضایت بیشتری پیدا کردم و چرخ زندگیم روانتر چرخید

    خدایا چگونه ازت سپاسگزاری کنم که هدایتم کردی به این مسیر توحیدی

    خدایاچگونه ازت سپاسگزاری کنم بابت اینهمه زیبایی و نعمت و موهبت در زندگیم

    خدایا تاابد سپاسگزارتم ، استاد عباس منش عزیزم تاابد سپاسگزارتونم که این قوانین رو کشف کردید و زندگی کردید و نتیجه گرفتید و دراختیار ما هم قراردادید تا خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه

    دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سحر و حامد گفته:
    مدت عضویت: 1995 روز

    سلام ارادت

    دوستانیکه تازه وارد سایت شدید و دارید سرک می‌کشید که استاد عباسمنش هم مثل بقیه هستش یاخیر به جرات میتونم بگم تمام آرامشی که الان توی زندگیم دارم نتیجه فایل دیدن از این سایت با ارزش که یادم داد سپاسگزار باشم قدرت رو از دست مردم بگیرم و بدم دست خدا

    یاد گذشته که میوفتم میبینم که تموم چیزهایی که میخواستم و برام آرزو بودن بهشون رسیدم از کارگری در تعمیرگاه برادرم تا الانکه توی منطقه یک تهران مغازه از خودم و به راحتی دارم پولدار میارم اونم فقط توی دوسال تقریبا هروز چنتا مشتری دارم و توی کار خودم نمونه هستم و به لطف خدابزرگ و آموزشهای استاد خوبم تونستم بهشون برسم و هروز چرخ زندگیم روان‌تر بچرخه من تونسم بخدا نزدیکتر بشم ولی خدا دریای بی انتهاست وبخودم قول دادم که تموم تلاشم رو بکنم تا بتونم بنده خوبی باشم

    استاد و خانم شایسته عزیز من از ته قلبم برای شما که زحمت می‌کشید تا آدم بهتری باشم تشکر میکنم سپاسگزارم از لطف شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    مبین هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    سلام به استاد عزیزم باز هم سپاسگزار این فایل عالی تون هستم استاد عزیز

    میخوام در مورد راحت پیشرفتن اوضاع و کارها وقتی که باورهای درست داریم حرف بزنم…. من از همون اول که با شما آشنا شدم عاشق فایل ( مسیر هموار یا سنگلاخی) تون شدم و اون فایل رو بارها گوش دادم و راستش برای من شما استاد اولین نفری بودید که گفتید میشود به راحتی و آسانی به خواسته ها رسید و وقتی من این حرف رو از شما شنیدم خیلی حالم خوب شد خیلی احساس آرامش کردم و خیلی به ادامه زندگیم و رسیدن به اهداف و خواسته هام حس بهتری پیدا کردم. و همیشه هم سعی می کنم این باور رو به خودم یادآوری کنم که میتونم به خواسته هام به راحتی و آسانی برسم… و خداروشکر در کل همه چی خیلی خوب و فوق العاده آسان برام پیشرفته ولی خوب مواقعی بوده که اوضاع یکم برام سخت شده و این به من ثابت میکنه که من احتیاج دارم روی این باور بیشتر و بیشتر کار کنم…. چون هر زمان که اوضاع برام سخت شده به این معنا بوده که از فرکانس خداوند دور شدم و به اندازه کافی باورش نکردم در صورتی که اگر این باور ها رو داشتم اوضاع خیلی راحت تر و آسانتر برام پیش می رفت:

    1ـ خداوند برای من فقط خیر و خوشی و راحتی و آسانی می خواهد

    2ـ خداوند اگر من اجازه بدهم و از او بخواهم هر لحظه مرا به مسیرهای بی نهایت ساده تر و لذت بخش تر هدایت می کند

    3ـ همیشه راه هایی بی نهایت آسان تر و لذت بخش تر وجود دارند

    4ـ بی نهایت مسیر آسان برای رسیدن به موفقست و خواسته ها وجود دارد

    5ـ افراد زیادی مثل ریچارد برانسون ، مسی و…. توانسته اند بی نهایت راحت به بی نهایت نعمت و ثروت برسند

    6ـ برای رسیدن به موفقیت احتیاجی به سختی کشیدن نیست

    7ـ خداوند برای دادن نعمت ها به من نیازی به سختی کشیدن من ندارد

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 862 روز

    درود درود درود سپاس سپاس سپاس

    خداوندی که قدرتش فوق تصور تفکر همه گیتی و ماوراست.

    عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه عزیزان دوستان عزیز خدا را شکر یک بار دیگر نعمت حیات و اکسیژن و هوای تازه و زندگی تازه تر را به ما هدیه داد و جای شکر و سپاس و تشکر و احترام و قدردانی و ستایش بی حد دارد و باز خدا را شکر به خاطر سایت معنوی الهی قدسی آسمانی و پر از انرژی و سرور و شادی وصف ناپذیر گروه زیبای تحقیقاتی عباس منش دات کام و باز خدا را شکر که فرصتی داد تا در خدمت شما عزیزان جان باشم

    من محسن فصاحت دانشجو استاد عباس منش و دانش آموز مکتب توحید و در خدمت شما عزیزان درس پس می دهم و زانوی ادب و احترام میگذارم چرا که دریافتم تمام هستی گیتی جهان کائنات خداوند معلم و راهنمای من هستند و از هنگامی که به درک عمیق و ژرف این حکمت الهی رسیدم احساس می کنم تازه متولد شدم و همه چیز برایم جدید است مانند کودکی در مقام حیرت و بهت و شگفتی از عالم هستی و گیتی فرو رفتم.

    به راستی چرا اینقدر انیشتین مورد توجه استاد گرانقدرمان و همه مردم دنیاست و معروفترین شخصیت و دانشمند در دنیاست که مورد احترام همه مردم دنیاست و تفکرات توحیدی عجیبی داشت و هرگز نمی خواست از او بت بسازند و حتی یادبودی و آرامگاهی داشته باشد این حد از بار دانش و این حد از تواضع و فروتنی و اینکه واقعا خودش بود و نه تنها خود را گم نکرده بود بلکه همانگونه که دوست داشت به راحت ترین و ساده ترین شکل ممکن زندگی کرد و خویش را در خویشتن خویش پیدا کرد.

    بگذریم

    او ثابت کرد که خداوند انرژی نیست چرا؟

    چون فرمول ای مساوی با ام سی دو را کشف کرد و نظریه نسبیت را با آن ثابت کرد.

    خوب چرا حالا اینقدر اهمیت داشت چون خداوند عادل است و فضل و رحمت و خیر و خوبی و رحمان و رحیم و بخشش و عنایت و کرم …. بیشتری نسبت به غضب و انتقام دارد و آنجا که می گوید رزق به غیر الحساب یعنی بدون حساب و کتاب دقیق و تراز سود و زیان به ما در حد خودمان روزی مضاعف می دهد یعنی مثل اینکه دشمنان هر یک از شما را صد نفر می دیدند و این می توانست افزایش یابد ولی ایمان شما ضعیف بود هست.

    حال که کفه ترازوی خداوند به خوبی و رحمانی و‌‌‌….می چرخد پس مساوی هیچ چیز نیست و در وهم نمی گنجند.

    حال اگر بخواهیم مثالی بزنیم که در مثل هیچ بحث و مناقشه نیست می گوییم خداوند با هیچ معیاری قابل اندازه‌گیری نیست در صورتی که انرژی قابل اندازه‌گیری است خداوند نه خودش نه قانونش قابل تغییر نیست در صورتی که انرژی دائما در حال تغییر و کم و زیاد شدن است در واقع قانون انرژی یکی از قوانین خداوند است مانند انرسی و…

    خوب حال که انرژی نیست پس چیست چراکه در کوه طور هم به شکل آتش و انرژی حرارت و نور در نظر موسی پدید آمد.

    خداوند در قرآن «کمثل نور »خودش را معرفی می کند برای درک فهم و گنجایش تفکر ما مانند نور

    حال اگر بخواهیم مثالی قابل فهم تر بیاوریم و مقایسه داشته باشیم و درک تازه ای از خداوندی که بسیار نزدیک است داشته باشیم

    خداوند اونورژی است که در مقایسه با انرژی سرعت حرکت آن به عنوان مثال مانند راه رفتن مورچه و نور است که سیصد هزار کیلومتر در ثانیه است برای همین ما اول نور رعد و برق را می بینیم و بعد صدای آن را می شنویم ،چون سرعت نور بالاترین سرعتی است که ما به آن پی برده ایم و نور خورشید هشت دقیقه با همین سرعت طول می کشد تا به زمین برسد حال اگر زمین ثابت بود قابل سکونت نبود چرا چون مانند ذره بین همه چیز آتش می گرفت و می سوخت و از بین می رفت ضمن اینکه طرف دیگر زمین سرد و از گیاه و حیات عاری بود.بگذریم

    خوب درصد انرژی و اونورژی قابل قیاس با هیچ معیار و ادبیاتی نیست ما درک خودمان را با مثال داریم بیان می کنیم خوب پس داستان نزدیکی خداوند با ما در چیست؟!

    خداوند روحش را در انسان دمید و همه عرشیان و کروبیان و فرشتگان را واداشت تا به خاطر این عظمت و شگفتی و شکوه و حیرت و جلالت که خود آفریده بود سجده شکر به جا آورند حتی ما انسانها هم وقتی شگفتی می بینیم ناخودآگاه می گوییم الله اکبر و سر به سجده شکر و تمجید و تحسین در مقابل قدرت مطلق او فرود می آوریم و تمام جهان را از قبل آماده ساخته بود و جهان و گیتی و هستی تکاملش را برای موجودی که روح خداوند در او رسوخ کرده و او را اشرف مخلوقات و آدم چون از دم و روح خود بر او دمید نامگذاری کرد ،طی کرده بود و خداوند همیشه بهترین زمانبندی مشخص و معین تعریف کرده و این در حالی است که خود فارغ از هر گونه معیار و ظرف و زمان و مکان

    ی است.

    جنس اونورژی که بی نهایت در بی نهایت از انرژی بالاتر و اصلا قابل مقایسه با انرژی نیست ورای فرکانس ورای انعکاس ورای نور ورای ارتعاش ورای ماوراست برای درک ما جنسی از عشق دارد که جایگاه آن قلب یا همان دل و گردن که شاهرگ حیاتی است بین مرگ و زندگی بین جدایی و اتصال روح و جسم و جنسی از آگاهی و خرد جمعی است یعنی وقتی ملاصدرا می گوید خدا را در ریگ بیابان می بیند این ریگ دارای ماهیت و نوعی خرد و شعور و آگاهی و تحت فرمان و تسلیم در هدایت تکوینی و تشریحی خداوند است در واقع سنگ و کلوخ و در و دیوار و درخت و چرخنده و پرنده و دانه های باران و تمام ستاره‌ها ماه و خورشید و سیارات و کهکشان ها و چاله های فضایی و آنچه،

    نزد چشم ظاهری ما نادیدنی است همه یک صدا در حال تسبیح و ستایش و ذکر او هستند و با کرنش و حرکت سلول هایشان و برقراری نظم در مدار خودشان سر تعظیم و تکریم و تحسین و تجلیل و تمجید و در واقع در نماز هستند.

    خوشا آنان که دائم در نمازند

    اثبات این فرضیه انیشتین که شاید خودش هم نمی دانست چه کشف بزرگی کرده است و نگاه و نگرش توحیدی و تفکر عمیق و ژرف او باعث شد خداوند عزت و جلال و جبروت او را بالا ببرد در واقع کشف فرمول او لا اله الا الله بود نیست خدایی به جز خدای یگانه بله قطعا خداوند نمی تواند مساوی چیزی قرار بگیرد و مصداق سوره توحید بود هیچ مانند و مثلی ندارد نیست در جهان و پنهان و در عین حال آشکار و همه جا هست ،همان طور بزرگانی چون سعدی حافظ مولانا فردوسی و…خدایا تو گنجی هستی پنهان گنجی که هرگز قابل معیار و ارزش گذاری نیست و تمام جن و انس جمع شوند یک آیه و نشانه که هیچ یک کلمه مانند کلام گوهربار که از اندیشه بی نهایت آگاهی و شناخت و شعور و دانش و دانستن هست عقلشان را روی هم بگذارند به اندازه سر سوزنی نمی توانند درکی از عشق و میزان اونورژی که ماهیت آن را همانند اینکه می فرماید ای پیغمبر درباره روح از تو می پرسند بگو قیف تفکر آنها به این حرفها نمی خورد.

    و چه زیبا می گوید ملک الشعرای بهار:

    چون آینه نورخیز گشتی احسنت !

    چون اره به خلق تیز گشتی احسنت!

    در کفش ادیبان جهان کردی پای

    غوره نشده مویز گشتی احسنت

    سعدی می گوید خدایا آنقدر از خوبی هایت فاش می کنم آنقدر توانایی و عظمت و ملآ و پری و مملو بودن از عشق و قدرتت را بر سر هر کوی و برزن فریاد می زنم آنقدر درباره مهربانی هایت می گویم که مردم هرگز از جهنم و عذاب و قهار بودن غضب و انتقام تو نترسند بلکه دمادم از زیبایی و عشق وافر تو بر سر زبانها تا دنیا دنیاست بگویند و سعدی در بین تمام شاعران بیشتر از عشق دم می زند و راه رو و چراغ راه دیگر شاعران بوده و هرگز هیچ شاعری در جهان نتوانسته به اندازه او از عشق و زیبایی خداوند سخن گوید و اشعارش به حدی زیبا باشد که در کوچه و بازار همه بخوانند و زینت در و دیوار و خیابان کنند گویی که اشعار سعدی در جای جای عرش و ملک و ملکوت نوشته شده و بر گوش ملائک و کروبیان و فرشتگان ازاشعار مولانا و حافظ آشناتر است.

    سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

    عشق محمد بس است و آل محمد

    جهان بینی که از شناخت و معرفت و آگاهی خودمان آغاز می‌شود که هر کس که خود را شناخت خدا را شناخت تنها قطره باران و نم شبنمی در میان اقیانوس های بی کران و کران اندر کران است که خداوند هم اندازه وسع ما از ما تکلیف می خواهد حال اگر از سر راه خودمان کنار رویم و اجازه دهیم حضرت حق فرمان قلب و فکر و اندیشه و خرد ما را بدست گیرد دیگر هرگز نگرانی و ترس در دل راهی ندارد به او توکل می کنیم که راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش یعنی: خداوند را وکیل خود قرار می دهیم.

    حافظ تو خود حجاب خودی زمیان برخیز

    در پایان ختم می کنم به شعر زیبای حضرت مولانا:

    اول و آخر تویی و ما در میان

    هیچ هیچی که ناید اندر بیان

    انشاءالله امیدوارم بتوانیم با معنوی ترین کار دنیا یعنی بدست آوردن ثروت که قطعا عدد بانکی نیست بلکه احساس مطلوب زیبا یا به قول استاد گرانقدر الهی قمشه‌ای دانایی نیکویی زیبایی است

    پندار و گفتار و رفتار خوب در زمان حال که زندگی درک همین اکنون است احساس واقعی بی نهایت شاد سپاسگزاری و همیشه در حال یاد و ستایش او که تنها با یاد او قلب‌ها آرام می گیرد و اگر ثروت هم بخواهیم برای نزدیکی با او و اینکه به اندازه باورمان به ما می دهند بدون حساب و کتاب عدد ریاضی وگرنه ما شامل این حجم از رحمت بی حد و نهایت او نمی شویم خدایا ما را جزو یرشدون و لترضی و انعمت علیهم و السابقون السابقون اولائک المقربون و تعز من تشا و بیدک الخیر و توتی الملک من تشا و در مقام صالحان و شهدا و عالمان و رستگاران و مومنین و مومنان و متقیان و راست گویان و صابران که مقام صبر حتی از تقوی متقیان هم که ملاک برتری است بالاتر است انشاءالله قرار دهد.و استاد عشق و آگاهی عباسمنش عزیز و خانواده محترم و پدر و مادر ایشان را مثل همیشه مورد رحمت و برکت و عنایت خویش قرار دهد و مبارک گرداند همین طور اعضای سایت که زین پس یکایک آنها استادان و معلمان معنوی من هستند در این مسیر زیبای شریعت و طریقت و حقیقت و توحید اصل و خالص چرا که تمام گیتی و ذرات عالم معلم ما هستند و آمده اند تا ما را رشد دهند و شامل قرب و اجابت دعوت حق و استجابت دعا و رشد و همان یرشدون شوند مشتاقانه از همه شما بزرگواران بیاموزم و دعاگویتان هستم برای من هم دعا کنید که قطعا دعا در حق یکدیگر اثری شگرف دارد.

    آمین یا رب العالمین.

    تا دیداری دیگر بدرود به خدای یکتا می سپارم تان حق نگه دار و پشتیبان و یار و یاور تان باد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محسن فصاحت گفته:
      مدت عضویت: 862 روز

      یکی بود یکی نبود

      غیر از خدای مهربون

      هیشکی نبود

      من تو گروه واتساپ صرفا آموزش صادرات که دارم و هر شب ویس می زارم و در موضوع خاصی که قبلاً اعلام کردم صحبت می کنم که از سراسر ایران و جهان حضور دارند و الحمدلله خدا را شکر هر روز هم تعدادشون بیشتر میشه یک خانواده از خرم آباد که بر حسب اتفاق دانشجو دانشگاه سایت الهی عباسمنش هستند هم هر شب گوش می دادند و پسر خانواده که کلاس اول هست به نام کارن یه روز برام ویس گذاشت:

      آقا فصاحت ممنون که با بابام دوست هستی من هر شب قدرتمند ویس های شما را گوش می دم و قراره یه تاجر موفق بشم با آقا مسعود پدر کارن تماس گرفتم و درخواست کردم اجازه بدن من از تاجر کوچولو کمی بیاموزم که البته ایشون با روی باز بپذیرفتند،از کارن پرسیدم :شب که می خوابی به خدا چی می گی؛

      گفت می گم شب به خیر خدا جونم

      و کلی خندیدیم و باهاش دوست شدم .

      بگذریم

      انیشتین در واقع از طریق تضاد فهمید خداوند چه چیزی نیست و هر چقدر ما بیشتر درک کنیم خداوند چه چیزی نیست آنگاه برایمان واضح تر می شود کلیر و شفاف و های لایت می شود در فکر و مغز و ذهن و آگاهی و ناخودآگاه ما که خداوند در واقع چه چیزی هست

      یعنی درک بهتر و عمیق تر و زیباتر و قشنگ تری نسبت به خودمان و به همان نسبت به خداوند پیدا می کنیم

      ضمنا انیشتین ثابت کرد نمی‌شود بگویی خدا =بعد یک مساوی بگذاری بنویسی= جهان گیتی انسان و کل کائنات و عوالم و….

      بلکه خداوند با هیچ چیز مساوی نیست و مثل و مانند ندارد اصلا هم وزن و هم آوردی ندارد ،همان سوره توحید یعنی او فرمول سوره توحید که از قدیم و ندیم بود 1400سال پیش بر قلب پیامبر نازل شده بود و اصلا از بدو پیدایش انسان و حتی از بیگ بنگ و قبل تر و قبل تر و قدیم تر بوده است فقط او از منظر و نگاه و نگرش، به گونه‌ای علمی و منطقی و قابل قبول برای دانشمندان بیان کرد که بتوانند با نیم کره چپ که جایگاه منطق و ریاضی است با توجه به علم روز درک کنند که خداوند چه چیزی نیست و از طریق تضاد به وضوح برسند و برایشان خداوند جنبه منطقی پیدا کند و دیگر نمی توانستند انکارش کنند حتی اگر می خواستند هم نمی توانستند.

      چراکه، تا وقتی ندونی در چه چیزی خوب نیستی نمی فهمی در چه چیزی خوب هستی و تا وقتی که ندونی چه چیزی رو نمی خوای نمی فهمی چه چیزی را می خوای

      در واقع فقط ما می توانیم بگوییم خداوند چه چیزی نیست تا بهتر بفهمیم چه چیزی هست.همان مفهوم لا اله الا الله به زبان علمی و منطق.

      خداوند ،خداوند تعادل است و همه چیز جفت دارد به جز ذات مقدس خودش

      نیم کره راست جایگاه شهود موسیقی هنر شادی زیبایی عشق احساس عاطفه تخیل و خلاصه علم لدنی و همان خرد

      نیم کره چپ جایگاه منطق ریاضی حساب کتاب دقیق تحلیل بررسی تحقیق و خلاصه علم حصولی و همان دانش

      خرد چیزی است که ما بدست آورده ایم و از قبل داریم همان مهارت و استعداد ذاتی

      دانش حصولی و حاصل کردنی و آموختنی است همان مهارت و تمرین برای افزایش کسب مهارت بیشتر

      خداوند عشق را از طریق زن به انسان آموخت البته عشق در هر دو نیمکره زن و مرد وجود دارد

      از آنجا که در درون زن زندگی شکل می گیرد و روح خداوند همیشه در حال دمیدن است در شرایط احساسی یکسان عاطفه و احساس و عشق و شور و اشتیاق زن از منطق پیشی می گیرد و در مردها به دلیل شرایط نان آور بودن و کار و فعالیت اقتصادی و قدرت مدیریت و تصمیم گیری منطق از احساس و عاطفه پیشی می گیرد

      برای همین است که شنیده اید می گویند زن خرد و اندیشه و عقل کمتری دارد نسبت به مرد

      آری به خاطر جنس نوع زن ، احساس و عاطفه و محبت و صفا و صمیمیت و عشق و دلبری و لطافت او بیشتر است و به خاطر همین است که خداوند زن و مرد را به لباس تشبیه کرده و مکمل همسر هم-سر و هم سنگ و هم پیمان قرار داده همان داستان کبوتر با کبوتر…

      به عنوان مثال اگر زن و مرد هر دو باید تصمیم بگیرند کارگری باید اخراج شود زن دلش به رحم می آید حالا باشه بمونه ببینیم چی میشه و مرد به راحتی و قاطعانه می گوید لطفاً تشریف ببرید .

      از طرفی آنها رحمت الهی هستند زودتر مسولیت پذیر می شوند زودتر به بلوغ فکری می رسند تاب آوری بیشتری دارند خصوصا در برابر ناملایمات و کودکان و…

      یکی از دوستان به امارات رفته بود و مرتب در صفحه اینستاگرام خود از تمرکز روی کار سخن می گفت از بازار طلای قدیم و جدید نرخ طلا….سخن می گفت

      برای ایشان نوشتم تن و جسم انسان معبد و معدن طلاست و به گونه‌ای این مفهوم را رساندم شما در نیم کره چپ هستی و چه زیباست که یک تاجر تعادل را برقرار کند فردای آن روز تمام قرارهایش را کنسل و به یوگا رفته بود و به کمک مربی برزیلی خود در بشکه یخ فرو رفته بود در فضایی نزدیک دریا و موسیقی طبیعی دریا و آهنگ ملایم پیس زمینه سالن یوگا و در محیطی آرام قرار گرفته روحش شاد و روانش آرام شده بود.

      در واقع ما با نیمکره چپ پول می سازیم که در نیم کره چپ خرج کنیم خرج شادی وجودی خودمان البته نه اینکه بخواهیم پیکی یا موادی بزنیم و شادی و حال و احساس خوب را در بیرون از خودمان جستجو کنیم.

      تازه وقتی در حال و احساس خوب هستیم و به نیم کره راست تمرکزی می پردازیم تازه شروع همزمانی هاست و به کوتاه کردن و میان بر زدن منحنی تکامل و تساعد رشد کمک می کنیم

      و اینگونه من جهان بینی گیتی را درک کرده ام.موفق باشید انشاءالله.

      تا دیداری دیگر بدرود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        محسن فصاحت گفته:
        مدت عضویت: 862 روز

        چه زیبا می گوید:فریدون مشیری

        تا کی تمنایت کنم

        عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم

        اکنون که پیدا کرده ام ، بنشین تماشایت کنم

        الماس اشک شوق را تاجی به گیسویت نهم

        گل های باغ شعر را زیب سراپایت کنم

        بنشین که با من هر نظر،با چشم دل ،با چشم سر

        هر لحظه خود را مست تر ، از روی زیبایت کنم

        بنشینم و بنشانمت آنسان که خواهم خوانمت

        وین جان بر لب مانده را مهمان لبهایت کنم

        بوسم تو را با هر نفس ، ای بخت دور از دسترس

        وربانگ برداری که بس ! غمگین تماشایت کنم

        تا کهکشان ، تا بی نشان ، بازو به بازویت دهم

        با همزمانی ، همدلی ، جان را هم آوایت کنم

        ای عطر و نور توامان یک دم اگر یابم امان

        در شعری از رنگین کمان بانوی رویایت کنم

        بانوی رویاهای من ، خورشید دنیاهای من

        امید فرداهای من ، تا کی تمنایت کنم ؟

        البته ما تصمیم نهایی را با شهود و در واقع با نیمکره چپ می گیریم

        به این صورت که مثلا استاد گرانقدر در موضوع پیشنهاد سهام پدیده از خرید آن اعراض کردند در صورتی که شاید روی کاغذ و حتی از لحاظ منطقی کاملا حساب شده و یک سرمایه گذاری ایدعالی بود و ایشان با مراجعه به قلب و احساس درونی و واقعی خود محکم و شفاف جواب نه را دادند حتی شاید دلیل خاصی هم نداشتند ولی فرمودند قلبم به من میگه منم میگم چشم و من به شهودم و الهام درونی و الهی ایمان دارم و تا الان بر این اساس پیش رفتم و قطعا نتیجه گرفتم و یا شما به خواستگاری فردی می روید و یا برعکس کسی به خواستگاری شما یا فرزندان می آید علی الظاهر همه چیز اوکی است همه چیز عالی است و همه می گویند از این بهتر نمی شود اما قلب شما می گوید یک جای کار ایراد دارد اگر موفق شوید و به شهود خود توجه کنید پیروز هستید مثلا بعدا متوجه می شوید فرد مورد نظر بیماری خاصی داشته و از شما پنهان کردن مهم نیست که اون فرد چه ایرادی دارد مهم این است که با شما شفاف و روراست و کلیر نبودند و صداقت نداشتند آن هم اول شروع زندگی.

        براتون بهترینها را آرزومندم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          محسن فصاحت گفته:
          مدت عضویت: 862 روز

          دروغ سفید

          نگفتن عیب کالا یا ملک یا زمین ،ایراد قرارداد یا روش کار و ایراد خدماتی است که عیب و ایراد آن مخفی است و فروشنده و یا حتی بروکرها و واسطه ها به خاطر گرفتن دو ریال کمیسیون بیشتر سکوت می کنند.

          چه سکوت‌ها که شرک محض

          و چه سخن ها که توحید محض است

          و یا بالعکس در اینجا نقش نیت خیلی اثر دارد دروغ سفید

          نشانه ترس کمبود فرصت نعمت و ثروت و برکت عدم فراوانی عدم اعتماد به نفس عدم عزت نفس عدم صداقت عدم احساس لیاقت و…و نوعی فریب است با ندادن اطلاعات و در واقع شرک محض است همیشه این نگرانی و استرس را دارد نکنه بفهمند و…

          مثلا زمینی برای چند نفر به ارث رسیده تعدادی از وراث زمین را بفروشند در حالی که دو وارث دیگر توان نقل و انتقال ندارند مثلا یکی از آنها سهمش از طرف دادگاه فعلا بازداشت است و شاید مصادره شود و آنها به خاطر فروش زمین خود به خریدار نه تنها شفاف این موضوع را پنهان می کنند،بلکه به خریدار قول مساعد می دهند ما حالا لنگ پولین و مال بقیه هنوز عجله برای فروش ندارند و اگر هم مشکلی هست خیالت راحت زود درست میشه .

          *

          وای از زمانی که دغددغه ها اولویت هارا قربانی کند !

          اقتباس ازکتاب «قلعه حیوانات»

          نوشته «جورج اورول» ، که فیلم آنهم درهالیود ساخته شد ودرسرتاسر جهان بنمایش درآمد ، ماجرای حیوانات یک مزرعه است که فشار های روزافزون و آزارو اذیت های ارباب زورگویشان آنهارا مجبور به قیام کرد !

          تا جائیکه علیه او دست به دستِ هم میدهندواو و خانواده اش را از مزرعه بیرون میکنند و خود مدیریت مزرعه را به دست می گیرند.

          اولین اقدام آنها پس از پیروزی تنظیم عهد نامه ای است که براساس آن همه حیوانات با هم برابر و هیچکس حق ندارد بر دیگرحیوانات جنگل ارجحیت داشته باشد ،

          ولی خیلی زود خوکی مدیریت مزرعه را به دست میگیردوآرام آرام عهدنامه قبل را تغییر میدهد و برای خود و اطرافیانش حقوق و امتیازات ویژه ای را وضع می کند!

          درهمان ایام نیز اسبی در آن مزرعه زندگی می کرد به نام «باکستر» که به لحاظ خوش خلقی، صبوری و پشتکار، مورد احترام همه ی حیوانات و سمبل و نماد نجابت مزرعه بود ، حیوانات ازاوخواستند که برای سروسامان بخشیدن مجدد به مزرعه وتعین راهکاری مناسب کمکشان کند ! اما «باکستر» که سخت مشغول کار خود بود و هدفش هم آن بود که نشان دهد ضمن بی توجهی بهمه اطرافیانش براساس‌ شعارش برای او « فقط انجام درست کارش مهم بود !»

          هرچندکه «باکستر» میتوانست از اتفاقات وحشتناکی که درآن جنگل دررخ میداد جلوگیری کند، اما سرش به کارخودش گرم بود وزمانی از اوضاع وخیم و «تغییرات»باخبر شد که خوک حاکم او را دربی خبری اش به یک سلاخ فروخته بودوکارش تمام شده بود ودیگر کاری ازدست او برنمی آمد /

          دوستان اولویت بندی درزندگی از مهمترین مهارت های زندگی است!

          یک ویلونیست ماهر هر چقدر زیبا ویولن بنوازد، در یک قایق در حال غرق شدن، ویولن نواختن در اولویت قرار ندارد!

          یک کشاورز هرچقدرقابل باشد دریک مزرعه درحال سوختن، هرنوع سم پاشی و آفت زدایی در اولویت قرار ندارد، «کارل مارکس» فیلسوف آلمانی، یکی از افسون های جامعه سرمایه داری را «تخصصی شدن» می داند که دراین جوامع معمولا هر کس چنان سرش به کار و تخصص خود گرم است که فراموش میکند کل جامعه بکدام سو در حرکت است ! باهوش ترین و سخت کوش ترین آدم ها گرفتار الگوی «باکستر» میشوند تا جائیکه مسائل اصلی و کلان اجتماعی را از یاد میبرند!

          ️عزیزعاملی/

          مورد بعدی دادن اطلاعات غلط است

          درود بر همکاران محترم و تاجران عزیز و همه دوستان گرامی که خدمتشان عرض ادب و احترام دارم و درس پس می دهم

          آیا می دانید داده های اطلاعاتی اشتباه و غلط و بی اساس همان به قول معروف فیک به احتمال زیاد ممکن است چه آسیب‌های مالی روحی روانی جسمی وارد کند؟!

          تا حد امکان از چیزی اطمینان صد در صدی پیدا نکردید هرگز در هیچ شرایطی هیچ آفر پیشنهاد یا خبری را مطرح نکنید و آنگاه که تحلیل بررسی و تحقیق شما کامل شد آنگاه تصمیم منطقی گرفته دست به کار و عمل شوید و اینبار از محصول یا خدمات و یاایده خود به خوبی و قاطعانه و محکم با قدرت دفاع کنید.

          ضمن اینکه اعتبار و اعتماد به سادگی و یک شبه ساخته نمی‌شود اگر سهوا کار اشتباهی کردید سریعا با تواضع و خضوع و خشوع و فروتنی هر چه تمام تر عذرخواهی کنید و درصدد جبران خسارات برآیید،این کار نه تنها شما را کوچک نمی کند بلکه نشان دهنده روح بزرگ و الهی درون شماست.

          ضمن اینکه دادن اطلاعات ناصحیح در بازار آن هم در سطح بین‌المللی وجه و شخصیت شما را زیر سوال می برد از اینکه مثل همیشه بزرگوارانه و حرفه ای و با نگرش مطلوب و مناسب و صحیح مسائل را بررسی کرده با اهل فن مشورت می نمایید و سپس مسئله را برایتان واضح روشن مشخص کرده و هوشمندانه مدیریت می کنید و مهارت حل مسئله را با دادن راهکار های منطقی و اعتماد به نفس و عزت نفس و احساس لیاقت و شایستگی درونی و شخصیت والای خود بالا می برید و در این بین رشد می کنید بسیار از شما کمال سپاسگزاری و تشکر و قدردانی را دارم.

          انشاءالله مثل همیشه خداوند در کسب و کار شما برکت نعمت عزت سربلندی معرفت مهارت تخصص انسان دوستی رحمت شفقت گذشت ثروت و روزی فراوان عنایت فرماید.

          آمین یا رب العالمین

          ارادتمند خدمتگذار کوچک شما

          محسن فصاحت یزد

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      حسین عبادی گفته:
      مدت عضویت: 1843 روز

      بنام خداونده بخشنده و مهربانم….

      سلام به محسن عزیزم و قشنگ قلبم …

      محسن بابت این سه تا کامنت ازت ممنونم و بینهایت ازت سپاس گزارم محسن باورت میشه من سه تا کامنت رو خوندم و موندم توش و هیچی نفهمیدم و اینقدر متعجب هستم که این همه اگاهی از کجااااا؟؟؟؟خدارو شکرررررر

      چقدر ناب بودن دوباره و دوباره باید بخونمشون و باید بخونمشون

      محسن خیلی خیلی ازت ممنونم و سپاس گزارم خدارو صد هزار بار شکر برای حضورت الهی شکرررر….

      در پناه جان جانان رب العاالمنی شاد سلامت و ثروتمند باشی

      با عسق حسین عبادی بنده خوب خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محسن فصاحت گفته:
        مدت عضویت: 862 روز

        شانه هایت را بیاور کوه می خواهم چکار؟!

        تا تو هستی یک بت بی روح می خواهم چکار؟!

        آمدم غرقت شوم آب از سرم هم بگذرد

        تا تورا دارم کنارم نوح می خواهم چکار؟!

        این دل زخمی فقط با شوق دیدارت تپید

        گرنباشی من دل مجروح می خواهم چکار؟!

        خنده ات یک شهررا ویران عالم میکند

        خنده کن آخر غم واندوه می خواهم چکار؟!

        یک نفر هستی و کلِ عالمی در پیش من

        با تو من جمعیت انبوه می خواهم چکار؟!

        #نیلوفرکشمیری راد

        مثل نیلوفر به پاهای حسینم چون غزل پیچیده ام

        همچو مینا در کنارت ،مینایم شدی

        دیگر،بهشت را می خواهم چکار؟!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          حسین عبادی گفته:
          مدت عضویت: 1843 روز

          بنام خداونده بخشنده و مهربانم…..

          سلام محسن عزیزم سلام بنده قشنگ خدا…

          محسن جان ممنونم برای این کامنت قشنگت ممنونم برای این همه عاشقی ممنونم برای این همه بزرگ قلبی دوستت دارم رفیق الهی که همیشه حال دلت قشنگ باشه و لذت ببری از زندگی الهی که همیشه شاد و سلامت باشی…

          خدارو شکر برای وجودت برا حضورت الهی شکررررررررررررررررررررر ممنونم بزرگ قلب منونم ازت…

          در پناه جان جانان رب العاالمین شاد سلامت ثروتمند و پر از نور باشی…

          با عشق حسین عبادی بنده خوب خدا

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محسن فصاحت گفته:
        مدت عضویت: 862 روز

        دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی

        به کدام باده ساقی( استاد گرانقدر و دوست گرانمایه و عزیز تر از جان تاج سرمان جناب سیدحسین عباس منش سایه عالی همچنان مدام مستدام باد چون ابرهای آسمانی که از ملأ و پری و باروری مملو از باران عشق و آگاهی است و چنان فره و شادی را بر تمام گیتی می پراکند و به زندگی ها طعم و رنگ و بوی الهی می دهد که مزه آن قابل قیاس با هیچ عسل و انگبین و شیرینی در تمام گیتی نیست، همواره درود و سلام و صلوات خداوند بر حضرت ایشان و خانواده محترم و دوستدارانش باد)

        به من خراب دادی؟!

        صلاح کار کجا و من خراب کجا

        ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟!

        صبح و سحر و بلبل و گلزار یکی است

        معشوقه و عشق و عاشق و یار یکی است.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    صدیقه آهومشک گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    از استاد عباس منش صداقت و صمیمیت و شفافیت و بخشندگی و بی دریغی که در کلام و حرفهاشون هست خیلی سپاسگزارم قلبم را آروم می کنه و من را به حس های دوران نوجوانیم برمی گرداند که خیلی از آنها دور شدم و حس بازگشت به خودم را دارم سلامت و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    خانم موفق گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته توانا و دوستان همراهم

    بارچندمی هست که این فایل رو گوش میدم و هر سری کلی باورهای محدود کننده رو پیدا میکنم .

    باورهایی که باافتخار میگفتم

    با سیلی صورتمو سرخ نگه میدارم

    فلانی چقدر صبر وسکوت داره این همه بلاسرش میاد دم بر نمیاره

    هفت خوان رستم رو طی کردم

    پشت پلنگ مو کندم

    یه جفت کفش پاره کردم تا کارم راه بیافته

    نابرده رنج گنج میسر نمیشه

    گرصبرکنی زغوره حلواسازی

    همش درد و همش رنج وهمش غم همش گوشه تنهایی نشستن

    دنیا زندان مومن است وبهشت کافر

    که باتغییر این باورها چرخهای زندگیم به همان نسبت روغن کاری شد و زندگی کردن برام راحت تر وشیرین تر شد .

    استاد عزیز بینهایت ازتون سپاسگزارم بابت آموزشهای ناب توحیدی و خدا روشاکرم بابت حضور شما در زندگیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    سید سجاد رجبی گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    سلام

    سلام به استاد عزیز و دوستان خوبم

    بریم سراغ 1. داستان هدایت من به این فایل

    2. کفری که امروز در وجودم پیدا کردم

    یه شب که خیلی ناراحت بودم، یه نامه برای خدا نوشتم و بهش سه روز فرصت دادم که کاری برام بکنه. نوشتم که چه انتظاراتی داشتم و برآورده نشده و چه چیزهایی ازش می‌خوام.

    روز بعد، حدود ساعت ده صبح، توی حیاط امامزاده ابراهیم بابلسر، که نزدیک خونمونه، روی یه نیمکت نشسته بودم. یه حسی بهم گفت برو تو سایت، روی گزینه “نشانه امروز من” کلیک کن و بی‌خیال خدا شو، برو تا بدونی که خدا یه سیستمه! (یعنی محبت نداره، نظری به من نداره). نیت کرده بودم رابطه بین خدا و بنده و مفهوم “پیر و مرید” رو زیر سوال ببرم، اما همون لحظه عنوان یه بنر توی سایت منو کشوند سمت خودش.

    یقین پیدا کردم که کار خودشه و جوابمو داده!

    زندگی من به قبل و بعد از این فایل تقسیم می‌شه. همون روز دلیل تمام سختی‌ها و ناکامی‌هام رو پیدا کردم. روی جلسه دوم “کشف قوانین” هم خیلی کار کرده بودم و یه لیست بلندبالا از جاهایی که به سادگی به خواسته‌هام رسیدم، دم دستم بود. وقتی نگاه کردم، دیدم توی همه اون موارد، باورهای خوبی نسبت به خدا داشتم.

    چندین نشانه هم برام اومد که این اتفاق از طرف خدا بوده. یکیش اینکه یه روز که داشتم از فایل یادداشت‌برداری می‌کردم، یه جا استپ کردم و داشتم فکر می‌کردم. یه حسی گفت “گوشیتو نگاه کن، یه 19 می‌بینی!” دیدم فایل روی دقیقه 19:19 متوقف شده و ساعت گوشیم هم یه 19 توش داشت. بعد یه حسی گفت “ثانیه‌های کل فایل رو بر 19 تقسیم کن!” این کارو کردم و دیدم بخش‌پذیره! حتی عدد به‌دست‌اومده هم باز بر 19 بخش‌پذیر بود.

    من هیچ‌وقت همچین تقسیم‌بندی‌هایی انجام نمی‌دادم، جز یه بار که یه روز خاص، باز همچین الهامی برام اومد!

    دیگه هیچ حرفی نمونده بود…

    علت همه ناکامی‌ها من بودم، اما اراده خدا لطف، محبت و آسانی بود.

    اولین الهام که اومد، من حرکت کردم. با اینکه نمی‌فهمیدم چرا، به مسیری هدایت شدم که یه مبلغ قابل توجه به سادگی وارد زندگیم شد. اون پول ده‌ها معجزه با خودش آورد. مثلا دخترم یه عفونت شدید دندونی گرفته بود، اما ما در بهترین زمان ممکن هدایت شدیم، پولش بود، دکترش بود، و مسأله کاملاً حل شد.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    بعد از اون، هدایت شدم سمت فایل‌های مقدمه “روانشناسی ثروت”، که تا اون لحظه جدی نگرفته بودمشون. اما چقدر نگاه من تغییر کرد! چقدر الهام اومد! الهام پشت الهام، هدایت و حمایت پشت سر هم…

    چه خواب‌هایی می‌دیدم، چه مکاشفه‌هایی داشتم! خدا منو به مسیری هدایت کرده که فقط خودش می‌تونه انجامش بده.

    البته نمی‌گم بعد از اون همیشه خوب بودم. نه! من دوباره به حالت‌های قبلیم هم برگشتم، اما این بار فرقش این بود که دیگه حساب و کتاب دستم بود! می‌دونستم کی ربّه، کی صاحبکاره و باید قدرت رو دست کی بدم.

    امروز باز اون فایل رو گوش دادم. وقتی استاد گفتن:

    “خداوند با تمام صفاتش همیشه در جریانه و این ماییم که باید خودمون رو تنظیم کنیم روی فرکانس خداوند”

    یهو به یه ایراد فوق‌حرفه‌ای از خودم پی بردم:

    خیلی جاها دعا نمی‌کنم، درخواست نمی‌دم، یا می‌گم هنوز زوده! چون توی دلم یه فکر مسخره هست که “نکنه خدا الان شرایطش رو نداشته باشه!”

    یعنی تهِ حماقت، بی‌ایمانی و کفر!

    و متأسفانه من اینو داشتم…

    و خدا همچین افرادی رو لعنت می‌کنه!

    آیه 64 سوره مائده:

    “و یهود گفتند: دست خدا بسته است! دست‌های خودشان بسته باد! و به‌خاطر این سخن، لعنت شدند. بلکه هر دو دست خدا گشاده است، هرگونه بخواهد می‌بخشد…”

    این آیه دقیقاً اشاره داره به یه باور نادرست که بعضی از یهودی‌ها داشتن و فکر می‌کردن خدا دیگه روزی نمی‌ده، یا قدرتش محدوده. اما خدا جوابشون رو داد:

    “دست‌های من بازه، هرچی بخوام می‌بخشم!”

    پس من هیچ‌وقت توی صف انتظار نبودم!

    هیچ محدودیتی برای گرفتن نداشتم!

    فقط خودم عقبش می‌انداختم!

    حالا چیکار کنم؟

    بشینم گریه کنم؟

    بزنم تو سرم؟

    توبه کنم؟

    نه!

    باید از اساس روی باور‌هام نسبت به خدا کار کنم.

    شاید وقتشه این قفل ذهنی رو باز کنم و از خدا بخوام، نه با ترس، نه با تردید، بلکه با اطمینان!

    همین حالا، دستان خدا بازه…

    چی می‌خوام ازش؟

    خدایا، پناه بر تو!

    بی‌خودی نیست که این‌همه برای هدایت ما کار می‌کنی.

    من که خیلی جای کار دارم…

    خدایا ممنونم که هدایتم کردی.

    خدایا ممنون که آگاهم کردی.

    کمکم کن نگاهم رو تغییر بدم…

    ایمان بیارم… و تسلیم بشم…

    استاد، این فایل “سوره حمد” سایتتونه!

    واقعاً باعث افتخارید!

    تشکر، تشکر!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    ستاره گفته:
    مدت عضویت: 897 روز

    سلام به استاد عزیز و سخاوتمند و دوستان همراه

    من هر بار که ذهنم درگیر نجوا میشه و نمیدونم چکار کنم و کارها سخت میشه برام میام این فایل گوش میدم چون اب روی اتش ذهن ناارامم را رام میکند و گوشه ای میشینه و میزاره تا دستان کمک الهی به دادم برسه

    چی میشه که در مدار دریافت فرکانس خدا قرار میگیری ،چی میشه که کمک های غیبی میان چی میشه که همه چیز به طرز جادویی روان پیش میره وقتی که خدا کارها را برات انجام میده وقتی که در فرکانس ارامش قرار گرفتی وقتی با خودت و جهان در صلحی ،سپاسگزاری و به نکات مثبت توجه میکنی وقتی که به خدا اعتماد کردی و قلبت ارام گرفته نه ترسی داری و نه غمی چقدر این فرکانس زیباست چقدر مدار بالایی است چقدر حالت خوبه چقدر همه چیز اسون میشه برای اسونی ها

    خدایا شکر خدایا تلاش میکنم زمان های بیشتری در این فرکانس بمونم و چقدر تلاش مقدسی است وقتی که نجواها میان و میرن و تو خیالت جمع هست که کار و به کاردان سپردی و. خودش در وقت مناسب انجام میشه و در اخر همه چیز به نفع تو پیش میره چقدر خدا می خواد به ما کمک کنه اگه بریم کنار و بزاریم خودش کارها را انجام بده و روی خودمان و دیگران و هیچ چیز حساب نکنیم و قدم هایی را برداریم که بهمون کفته میشه و میترسیم ولی ته قلبمون میگه درسته همینه برو من هستم من هواتو دارم سخته ولی من برات اسون میکنم برو ادامه بده تو باید رشد کنی باید بزرگ بشی ،من هستم حتی وقتی خوابت گرفت حتی وقتی خسته شدی منتظرتم تا برگردی و کمک کنم بقیه راه رو بری ،ای کسی که نه خوابت میگیرد و نه یادت میرود من به تو توکل کردم خودت برام باز کن گره ها و دریای طوفانی را ارام کن تو هستی که میتونی و من حتی روی باورهای خودم حساب نکردم تو بزرگ تر از انچه که در تصور من است هستی

    خدایا مارا هدایت کن به مسیر درست مسیر ارامش مسیر نعمت ها مسیر حال خوب ،مسیر اطمینان وزیبایی و فراوانی ها خدایا شکر خدایا سپاسگزارم خدایا شکر .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    مرضیه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 938 روز

    به نام خدای وهاب

    خدای روزی رسان بی حساب

    سلام به استاد یکتا پرستم

    وبه خانم شایسته فرشته پشت صحنه

    وسلام به همه دوستان بزرگوارم

    اگر بگم هدایت شدم به این فایل برای همه اینطور شده چون جز این نیست

    همه ما در این فرکانسیم که گوش شنیدن این فایل رو داریم

    از روز قبل از این فایل به صدا هایی حدود این فرکانس در وجودم زمزمه میشد ومن از شرک های وجودم آگاه وآگاه تر میشدم

    این فایل یک پیام مقدسه ویک رسالت مقدس از استادی توحیدی

    امروز به خدا گفتم من فهمیدم چرا محمد آخرین پیامبر ی بوده که قرار دادی واینو بهم نشون دادی

    در این زمانه من در شهری مذهبی در ایران و مرکز سنت ها دیدم چقدر راحت هدایت میشم به سمت استاد یکتا پرستی که خواسته من بود

    من سالها قرآن میخوندم ودلم میخواست معنی اون رو بفهمم جلسات زیادی رفتم بابت یاد گیری اصل قرآن ونمی فهمیدم اینا چی میگن دوست داشتم اصل رو بدونم وبقیه از چیزهایی میگفتن که خیلی سخت بود خیلی یعنی حتیجلسات حفظ رفتم وحوضه هم رفتم واصلا فقط ترس بود ونگرانی که دیگه خیلی کارها رو نباید بکنم وچقدر سخت تر میشد زندگی چون یه سری تعصبات شدید واردش میکردن که به اصطلاح علما تشخیص میدادن و

    من اصلا از حوضه اومدم بیرون وبا خودم نمی پذیرفتم که خدا اینارو گفته باشه

    الان که بیشتر میرم جلو میبینم چقدر خدا منو هدایت کرده به این سمت در این دوره که دیگه پیامبری نیست

    این اینترنت کلی کارها رو آسون کرده

    برای من از راه دور استادی در اون سر دنیا فراهم کرده

    من دیگه هر چی می‌شنوم دارم فکر میکنم که این مطلب درسته یا نه

    اگه جرج رو خدا هدایت کرده

    همون خدا داره هر کسی که میخواد اصل رو بدونه هدایت می‌کنه

    وچقدر زیبا هدایت می کنه

    این فایل یه فایل مرکزیه

    مرکز خدا پرستی

    مرکز شناخت خود

    مرکز هدایت

    مرکز توحید

    کلمه های گفته شده این فایل راه شرک رو می بنده وفقط میگه توحید

    ومن سپاسگزار خدا هستم که توفیق دارم ومی شنوم واین فایل رو ذخیره می کنم وهر روز میتونم گوش بدم وهر روز می توانم صدای انسانی رو بشنوم که یکتا پرستی رو با تمام وجودش ترویج میده و خودش رو به این شکل بیشتر میسازه

    چقدر میتونم سعادتمند باشم که چنین توفیقی رو خدا بهم داده

    آیا این سعادت نیست که بیشترین ساعات روز صدای فردی رو گوش میدی که خداپرستی متواضع هست وبنده خوب خداست و انسانی خودساخته که من برای معلمی واستادی انتخابش کردم

    واین استاد رسالت خودش می دونه که توحید رو ترویج بده

    فقط میخوام بدونم من به عنوان شاگرد چه وظیفه ای دارم ؟

    من میخوام بدونم به عنوان بنده خدا که خدا بهش چنین هدایت هایی رو می‌فرسته چه وظیفه ای دارم؟

    من اعتمادم هر روز داره بیشتر میشه وسپاسگزاری تر میشم خدا جون

    ازت متشکرم خدا جون

    آرامشم هر روز داره بیشتر میشه واین آرامش رو با اعتماد به تو بدست آوردم خدا جون

    سبک زندگیم شده تحسین و قدر دانی از خوبی ها به لطف آموزش های فوق العاده استادی که بهم دادی

    هر جا چرخ زندگیم یکم سخت می‌چرخه همون جا تامل میکنم وازت راه چاره میخوام خدا جون

    که تو باز هدایتی میکنی وراه رو برام باز میکنی

    من که توان شمارش این همه لطف وفضل تو رو ندارم وفقط میتونم بگم راضی ام وچی از این برام قشنگ تر که توفیق این قدر دانی رو بهم دادی

    هر چی ازت خواستم رو راحت برام فراهم میکنی واعتمادم هر روز بیشتر میشه به تو وخدایی تو

    هر روز که میگذره زندگیم بهتر و بهتر میشه از هر لحاظ ومیدونم همه خواسته هام رو همین طور روون بهم میدی و دیگه هرگز نگران کی وچه جوریش نمی خواهم باشم وازت همین رو خواستم حالا که این راه رو نشونم دادی حالا که این استاد توحیدی رو برام فراهم کردی وحالا که دستم رو گرفتی ومنو از سختی ومسیر غلط به مسیر به این قشنگی هدایتم کردی که با لذت به خواسته هام برسم حالا ازت میخوام ایمانم رو هر روز قوی تر کنی

    تا بشم بنده خوب تو وبشم اون شاگرد خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    بنفشه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    درود و خداقوت به استاد عباسمنش عزیز

    ای استاد مهربان،

    من این فایل هدایتگر را در صبح 20 نوامبر یعنی روزی که تصمیم گرفتم یک نگاهی به یکسالی که بر من گذشت، دریافت کردم. من گاهی وارد حساب کاربری خودم میشدم و همیشه فکر میکردم که چرا استاد عباسمنش تو اینستگرام پیغامی برای ما نمیفرستند . ببخشید که شما را قضاوت کردم. این فایل شما بهترین هدیه برای تک تک افراد هدایت شده و تشنه اگاهی میباشد. قسم میخورم که مثل همیشه مواظب تک تک قدمهایم باشم.

    تمام جملات شما از سالهای پیش سرمشق من بوده اند و هستند. شما الگویی تقوا و پرهیز هستین برای من.

    کلام شما شاه کلید میباشد…

    امیدوارم شاد و رها در پناه دلبر جان باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: